سلام وقتتون بخیر: میخواستم بپرسم دانشجویی با شرایط من - که خب در رشته سخت و پرکاری هم تحصیل میکنه - اگر که بهطور کاملا جدی دغدغه ظهور رو داشته باشه، چطور میتونه ایفای نقش کنه؟ مثلا چطور میتونه فعالیت فرهنگی داشته باشه در این زمینه؟ آیا لازمه که عضو تشکلها بشه یا نه؟ و نکات دیگهای اگر که لازم میدونید بفرمایید لطفا. و یه مورد دیگه اینکه در صحبتهای بعضی از سخنرانان بزرگ دینی یا سیاسی که در حوزه مهدویت فعالیت میکنن، میبینیم و میشنویم که تاکید دارن کار در زمینه مهدویت باید "اصل" باشه نه در حاشیه زندگی. اما من یه بخشی از سخنرانی حضرت آقا رو شنیدم فرمودن که خروجیهای دانشگاهها باید مثل شهید چمران باشن. حالا سوال من اینه که شخصی با شرایط من که در یکی از بهترین رشتهها و بهترین دانشگاهها درس میخونه و این توانایی رو در خودش میبینه که چه در زمینه درس و چه پژوهش تا حد خیلی زیادی پیش بره، با توجه به دیدگاههای رهبری، آیا درسته که درسش رو فدای انجام این فعالیتهای فرهنگی کنه و مثلا به پاسکردن دروس قناعت کنه بهخاطر کار برای امام زمان؟ یا نه باید تو مسیری قدم برداره که براش ساخته شده؟ با سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در عین تلاش کامل در رشته تحصیلیتان باید معارف اسلامی را با عمق لازم فرا بگیرید تا زمینه تدبّر در قرآن برایتان فراهم شود. چرا روی خود کم حساب میکنید و ظرفیت جوانان آخرالزمانی را به صحنه نمیآورید؟! ۲. به نظر بنده اگر عملاً در دروس خودتان با عمق لازم حاضر شوید و به نهضت تاریخ دانشبنیانی که مقام معظم رهبری مدّ نظر دارند، ورود کنید بهتر میتوانید در خدمت حضرت صاحبالأمر«عجلاللهتعالیفرجه» قرار گیرید. زیرا ما در این تاریخ باید به صورتهای مختلف، کارآمدی نظام اسلامی را به نمایش بگذاریم و این وظیفه ما در این تاریخ است و عامل یأس دشمن. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: نظرتون در باره آیت الله منتظری چیست (اگر طرح عمومی بعضی مباحث ممکنه آسیب هایی داشته باشه جواب رو بصورت خصوصی ارسال فرمایید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین جواب برای سؤال شما نامهای است که مرحوم احمد آقای خمینی تحت عنوان «رنجنامه» به آقای منتظری نوشتند. از جمله جاهایی که میتوانید آن نامه را مطالعه کنید به آدرس زیر است. موفق باشید https://portal.anhar.ir/node/18366#gsc.tab=0
با سلام خدمت استاد عزیز و سپاس بابت وقتی که می گذارید: اگر امکان داشته باشد با مطالعه قسمت اول نوشته ام در مورد سوال شماره ۱ و ۲ نظرتون را بفرمایید. انسان دارای عالَم دینی که برای هر عمل در زندگی خود حدّگذاری بنام عالم دینی و وجدان دارد، وانسان بعدی گرفتار وجه افراطی و گشتلی زندگی دنیایی، که تکنولوژی افراطی او را دچار چندپارگی شخصیت کرده. اکثریت جامعه با انسان اول را با یک فتوا می توان به نظم آورد و جامعه با انسان دوم را نه، شاید با قانون و اجبار و زور. ما باید سالها قبل با تربیت انسان دارای عالَم دینی، انسانی در نظام اسلامی تربیت می کردیم که براساس عالم خود ابزار زندگیش را بسازد و یا با ورود سیل آسای تکنولوژی غربی آنچه که مزاحم عالم خود یافت پَس می زد. حال ما با دو موضوع طرف هستیم یکی انسان خارج از عالَم دینی و دیگری قشر دینی جامعه که شاید آنطور که باید با بیان توصیه و اخلاق و احکام کشش جذب نظم آوری فرد خارج شده از عالَم دینی را نداشته باشد مگر مواردی خاص. پس آنچه در اینجا از همه مهمتر است ساخت عالَم دینی برای انسانها نه صرف دانش و علم و ساخت انسان دارای عالَم دینی است که بوسیله ی آنها بتوان جامعه دینی ساخت نه با قانون و... ۱. آیا این بیان صحیح است؟(حال آنچه برایم سوال بزرگی است اینکه جدای از صحبت سبک زندگی قدیمی ها و اینکه ما دیگر نمی توانیم مثل آنها زندگی کنیم اما آن فضای گفتاری، رفتاری و زندگی آنها که شاید بتوان نامِ داشتن ملکه ی ترس از خدا را برایش گذاشت، باید ما در امروز مان داشته باشیم، اگر مراحلی در نظر بگیریم اول تربیت انسان دینی و دوم ساخت تمدن توسط این انسان، ساخت این انسان چگونه است؟ آیا می توان روال بیان شده داخل گیومه را برای ساخت انسان دینی بیان کرد؟ «سختی های آخر الزمانی امروزین ما همچون شاخصی تعیین کننده هر روز مقابل ما قرار گرفته و ما را مجبور به انتخاب می کند و انتخابی که ظرفیتهایی درون انسان برای برگشت به اصل ایجاد می کند، خداوند آگاه به این ظرفیتها هر از چند گاهی با تجلی بزرگی در جامعه مثل انقلاب اسلامی و... در ایام الله ها رخ نموده و ظرفیتهای ایجاد شده را جواب داده و نیکان روزگار آشکار شده، و تا رسیدن تعداد نیکان به حد نصاب در علم خدا پس سنت خداوند مبنی بر خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان تغییر کنند، جاری شده و خداوند می آید و با تحول درون انسانها، آنها خدا ترس می شوند (در سطح اجتماع)» ۲. در بحث دانش بنیان، اینکه ما نیاز داریم که مسئول ما، مخترع ما، کاشف ما، فن آور ما، انسانهای دارای عالَم دینی باشند که در موقع اجرا مسولیت و کارش آنچه از درون عالَم خود می یابد ظهور دهد، آیا برنامه امروز ما برای اینکه فرمایش رهبری مبنی بر دانش بنیان درست برداشت شود که بسط تمدن غربی نباشد و گرفتار گشتلها نشود چیست؟ در یک جمله دانشی که در دانش بنیان مطرح است، چگونه دانشی است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی که میفرمایید نیاز به دنبالکردن نکات مفصلی دارد. در مورد مطلب اول، آری! به نظر بنده درست است و در رابطه با دیگر مطالب، پیشنهاد میشود اولاً: سری به جزوه https://lobolmizan.ir/leaflet/1005 تحت عنوان «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» بزنید. ثانیاً: جواب سؤال شماره 32990 میتواند از جهاتی راهگشا باشد. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: می خواستم در مورد ذکر شرف الشمس و صحت آن بدانم. آیا استفاده از آن مشکلی دارد؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکردهام بعضی از افرادی که تحقیق کردهاند صحت موضوع را چندان تأیید نمیکنند. با اینهمه رجائاً میتوان مسئله را دنبال کرد. موفق باشید.
سلام عرض میشه: لطفا بفرمایید آیا امکان دیدار با امام معصوم که دفن شده در این دنیا وجود دارد؟! (در وقت اضطرار).
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! اگر آن عزیزان صلاح بدانند برای زوّارِ خود جلوه میکنند زیرا آنها محدود به بدن خود نیستند که با رحلتشان، دیگر امکان ظهور برای زائر نداشته باشند. آری! بعد از رحلتشان، امامِ بعدی با بدن مبارکشان در صحنه هستند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: اگرخواستیم جلسه هفتگی برگذار کنیم اگر این جلسه مثلا زیارت عاشورا ثابت باشد یا نه هفته دیگر حدیث کساء، زیارت جامعه و غیره. کدام روش خیلی بهتره و اگر همسرم یا پدر و مادرم گفتند این هفته نگیر اینجا حکم چیه چکارکنیم؟ مثالی بزنید. میدانیم که هر چی یا خدای مهربان یا مجلس اهل البیت باشد خوب است اما از نظر شما که استاد هستید کدام بهتراست؟ ممنون ازلطف شما التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متنوع باشد بهتر است بخصوص زیارت جامعه عزیز که با معنا مدّ نظر قرار گیرد و هر هفتهای قسمتی از آن خوانده شود. ۲. بر نظر خود اصرار نداشته باشید، نظر همسر و والدین خودتان را نیز محترم بشمارید. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: من در شرایطی بسیار سخت تلاش می کنم حجاب خود را حفظ کنم و نسبت به این موضوع حس آرامش خوبی دارم، ولی از اطرافیان فشارهای زیادی را متحمل می شوم. بارها به خاطر حجاب و تغییرات اعتقادی و به خصوص اعتقاد به ولایت فقیه، تا پای طلاق و جدایی از فرزندم پیش رفتم ولی از لطف و رحمت خدا، این موضوع برطرف شد. ولی نکته ای که بسیار من را آزار می دهد و گاهی به ناامیدی میرسم مسئله ی اخلاص در عمل است. من چه طور می توانم مطمئن شوم که در حفظ حجاب یا هر عمل پسندیده ی دیگری اخلاص عمل دارم؟ در واقع از این موضوع به شدت میترسم که مبادا من بمیرم و در آن دنیا به من نشان دهند که همه ی سختی هایی که کشیدم بیهوده بوده و عمل من به خاطر عدم وجود اخلاص پذیرفته ی درگاه حق نیست. نشانه ی اخلاص در عمل چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی ندارد که وقتی به حکم وظیفه و با روی گشاده وظیفه دینی خود را انجام میدهیم، امیدوار به رحمت الهی نباشیم. موفق باشید
سلام استاد: خدا رو شکر دو روز دیگه میخوام برم مشهد ولی دلم آماده نیست درگیر دنیاست و مشکلات خودم و دوستانم نمیدونم چیکار بکنم؟ از اون طرف برای مطالعه بنظرتون چه کتابی رو توی سفر بخونم که کمکم کنه بهره بیشتری ببرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله مطالعه جزوه «زیارت امام رضا علیه السلام» در مشهد که روی سایت هست، کمک میکند. امیدوار باشید خود امام رئوف کمک میکنند. موفق باشید
سلام استاد وقت شما بخیر باشه. سوالم در باره احادیث دشمن اهل بیت و طیب مولد بود افرادی در این فضاهای مجازی شروع می کنن به توهین به برای مثال خلیفه اول - دوم - سوم - عایشه که اینها قطعا دشمن اهل بیت هستند - اینها زنازاده هستند ما فرزندانمان را با دوست داشتن على ابن ابى طالب امتحان مى کردیم، و چون مى دیدیم یکى از آنها على ابن ابى طالب (رضی الله عنه) را دوست ندارد، مى فهمیدیم از ما نیست و از راه حلال به دنیا نیامده است هرچه صحبت می کنی - سخن رهبری برای عدم توهین رو براشون میاری قبول نمی کنن لَا یَقْتُلُ النَّبِیِّینَ وَ لَا أَوْلَادَهُمْ إِلَّا أَوْلَادُ الزِّنَا ــــ به قتل نمی رساند انبیاء و فرزندان انبیاء را مگر اولاد زنا.» (بحارالأنوار، ج27 ،ص240) برای مثال می گیم خب در باره قابیل که هابیل را به قتل رساند چه می گویید - در باره دشمنان ائمه علیه اسلام که گاها خود فرزند امام بودند چه می گین؟ استاد لطفا تبیین دقیق این قضیه رو بفرمایید. قبلا مطالبی در باره عدم طیب مولد دشمنان اهل بیت بیان کرده بودین ولی اون فقط درباره امثال یزید و ابن زیاد و... بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن قسمت از دعا مربوط به کسانی است که با روبروشدن با حضرت علی «علیهالسلام» و اهل البیت «علیهمالسلام» و نظر به سجایای آنها باز به آنها دشمنی بورزند حتی آنهایی که تحت تأثیر دشمنان گرفتار دروغها و فریبهای دشمنان باشند از جمله کسانی که در فضای حاکمیت بنیامیه و بنیعباس دشمنی ورزیدند، از این قاعده مستثنی هستند مثل جعفر عموی حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» و یا آن زیدی که برادر حضرت رضا «علیهالسلام» میباشد. موفق باشید
استاد گرامی سلام: من حوانی ۲۱ ساله هستم و درگیر چند مورد ۱. مفهوم رزق چیست؟ تفاوتش با کسب ثروت چیست و آیا ظرفیت کسب رزق انسان قابل تغییر است؟ ۲. استاد عزیز من حس میکنم در بین جمع ها اضافی هستم برای کسی مهم نیستم؛ میشود راهکاری برای مقابله با این معضل بدهید و یا منبعی از بین آثارتان برای مطالعه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده اولاً: مطالعه کتاب «جایگاه رزق در هستی» است و ثانیاً: تأمّل در معارف حقّه مانند مباحث «معرفت نفس». موفق باشید
سلام علیکم: اینجانب اعتقاد دارم قبل از اینکه دیر شود می بایست ضمن احترام به نیت صادقانه دولت کنونی، حداقل اشتباهات مرگ آورش را متذکر شد تا اصلاح کرده و ناخواسته ضربه به اعتماد مردم و پیکر انقلاب وارد نشود. اما نمیدانم چرا برخی از جمله استاد بزرگوار بلافاصله سخن رهبری با این مضمون را پیش میکشند که «نا امید کردن مردم خیانت است و...» ؟ آیا این کلام یعنی چشم را بر هر اشتباهی بستن و نصیحت نکردن؟ آیا اینکه طرح بسیار خوب اصلاح ارز با اجرای بسیار بد به فنا برود حیف نیست؟ وقتی قرارست مردم اقلامی که یارانه آنها حذف می شود را بوسیله کارت الکترونیکی به همان قیمت قبل بخرند چرا قبل از آماده شدن زیر ساخت ها پول نقد به دست آنها داده می شود تا اینگونه بازار وحشی و درنده شود و بجای ۴ قلم ۴۰۰۰ قلم گران شود؟ چرا وقتی در اساسی ترین بخشِ اجرا که نظارت بر بازار است ضعف جدی وجود دارد ، طرح را عملی کنیم که اینگونه اسیر سودجویان شویم؟ آیا اگر با همین فرمان یعنی روحیه انقلابی گری بدون داشتن برنامه و تیم اجرایی قوی و فشارها به مردم و نارضایتی های فعلی آنها و سکوت و عدم خیرخواهی ما از ترس عدم القای ناامیدی به جامعه پیش برویم خدای نخواسته نبايد نگران اولین دولت یک دوره ای در طول انقلاب اسلامی باشیم؟ این هشدار اینجانب است در این تاریخ که شاید جدی گرفته نشود اما شخصا برای بنده که در دل بازار و مردم هستم ایجاد نگرانی کرده است. آیا آدم خوب و مخلص و مردمی بودن همه ی معیار است و برای اداره جامعه کافیست؟ یا مدیر اجرایی و با برنامه و تیم قوی را هم نیاز دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتقاد به دولت، نهتنها خیانت نیست، بلکه لازم است. میماند که متوجه تنگناهای تاریخیِ دولتی باشیم که با عزم کامل به میدان آمده است تا از کوتاهیهای دولتمردانِ قبلی کم کند حتی عدهای معتقدند دولت در مورد حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید از همان روز اول اقدام میکرد. حتماً در جریان هستید که شرایط از درون و بیرون بسیار حساس است و خداوند به لطف خود، دولتی را برای حفظ انقلاب به میدان آورد که رویهمرفته به جای باختنِ خود در مقابل تنگناهای دشمن، عزمِ عبور از آنها را دارد و حتماً موفق میشود و توصیههای رهبر معظم انقلاب بر مبنای بصیرت و آگاهیهای ایشان است. موفق باشید
با عرض سلام: خواهشمند ام دغدغه ذهنی بنده را درک کنید. و اگر کتاب یا جزوه ای در این خصوص است برای بنده معرفی نمایید. بنده بسیار مقالات خوانده ام از براهین امکان و وجوب و علیت و براهین استاد مصباح و کتاب بدایه و نهایه و برهان صدیقین و... در خداشناسی به این نتیجه رسیده ام که ما واجب الوجود و ممکن الوجود نداریم اگر خدا را وجودی جدا از ممکنات بدانیم شرک است چون وقتی خداوند وجود بسیط و نا محدود است اگر جدای از خدا وند (واجب) وجودی فرض کنیم (ممکن) هم خدا حد وجودی خواهد داشت هم آن موجود دیگر و کسانی که قایل به تشکیک وجود شده اند نیز دقیقا این اشتباه را دارند. حال که یک وجود نامحدود داریم اگر هر تصوری از چگونگی آن به ذهن ما دراید آن چیزی است که ذهن ما ساخته و برایش حد قایل شده تا مدرکش شود و کمال محض نیست لذا در ذهن ما خدای واقعی نمیگنجد (مقام غیب). حالا موجوداتی که ما به عینه میبینیم چیستند و چگونه تفسیر میشوند؟ آنچیزی که من متوجه شدم این است که موجود لایتنهاهی ذاتا تجلی میبابد و ذاتا میبایست مخلوق داشته باشد لذا وجودش قیدهایی میخورد کمالاتش در محدوده هایی قرار میگیرد و عالم ماده و انسان و اشیاء و غیره قابل درک برای مخلوقات میشوند و معنی خلق هم یعنی اندازه زدن.. آیا این تصورات من صحیح میباشد؟ دو سوال اساسی دارم اول اینکه این بساطتت وجودی خدا اینکه هرچیزی را تصور کنی محدود است و خدا ورای آن است از کجا میتوان اثبات کرد یعنی چگونه میتوان بی حد بودن وجودی خدا را اثبات کرد که نتیجه اش بینیازی و عدم تغییر و عدم مثلا لذت و خشم و.. ویا عدم هدف داشتن خدا از انجام کاریست؟ چون هدف موقعی معنی دارد که چیزی بخواهد نقصی یا نیازی را پاسخ دهد و خدا بنا به فرض بینیاز است. مثلا اینکه میگویند وجود را اگر گسترش دهیم عدم نیست که به آن برسیم لذا وجود لایتناهیست بعضی ها ایراد میگیرند این طرز فکر نتیجه کمی دانستن خداست. سوال دوم اینکه اگر خدا بی نیاز و کمال مطلق است و تغییری در او رخ نمیدهد این تجلیات که ذاتی اوست باید ازلی باشد یعنی مثلا وجود انسان از ازل تجلی خدا بوده و وجود داشته چون تغییر در ذات بینهایت و بی نیاز محال است آیا این چنین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در منظر نگاه فلسفی، خداوند عین وجود است و «وجود» به تعبیر نگاه دینی، دارای تجلیات است، به همان معنایی که قرآن میفرماید: «لَهُ الأسماءُ الحُسنی» پس آنچه در صحنه است انوار اسماء او میباشد در جلوات مختلف و مطابق امکانِ ممکنالوجودها. و همواره چنین است. آنچه تغییر می کند مظاهر اسماء الهی است مثل گلی که پژمرده میشود در آن صورت نور اسماء جمال از بین نرفته، بلکه منظری که آن را به ظهور آورده، از میان رفته است. در این مورد «برهان صدیقین» برای ما نکات خوبی دارد. موفق باشید
سلام استاد: در سالهای پیش در صوتی از حضرتعالی شنیدم که فیزیک و شیمی مدرن هم شکاکیت زاست. امروز قدری فرمایش حضرتعالی را درک می کنم می شود قدری این صحبت را شرح دهید و از چرایی آن بگویید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آیان باربر در کتاب «علم و دین» میفرماید به هر حال انسان بر اساس تصور و طلبی که نزد خود پیش میآورد، به طبیعت رجوع میکند تا آنچه را میطلبد از آن بیابد و این غیر از نگاه پدیدارشناسانه است که سعی می کند اجازه دهد تا طبیعت یا هر پدیده دیگری خود را بنمایاند. در این مورد در بحث «۱۵ نکته در عقل تکنیکی» عرایضی شد. هایدگر در بحث «جایگاه علوم دقیقه در راستای ساختن تکنولوژی» در مقاله «پرسش از تکنولوژی» نکات خوبی را به میان میآورد. موفق باشید
با سلام: ببخشید جامعه سازی طبق قاعده، قبل از تمدن سازی باید صورت بگیرد. یعنی آن جامعه تراز که شکل گرفت، تمدن را تشکیل میدهند؟! ولی الان در مبحث تمدن سازی شاید گفتمان داشته باشیم اما در حوزه جامعه سازی (مباحث اجتماعی)، بسیار کم کار شده! (شاید ما از این فیوضات محرومیم)! اگر ممکن هست منبعی برای گفتمان اجتماعی که در پیش رو باید داشته باشیم معرفی بفرمایید. ممنونم با تشکر🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با رجوع به کتاب « شیعه و تمدنزایی» معلوم شود چشماندازی که در مقابل ما از طریق حرکت توحیدی انقلاب اسلامی پیش آمده، آرامآرام و طی فرآیندی تاریخی ما به جامعه همطراز تمدن اسلامی نزدیک خواهیم شد. معلوم است که در این مسیر موانع تاریخی متعددی در پیش داریم. زیباییِ کار در آن است که هر اندازه همّت کنیم، نتیجه میگیریم به همان معنایی که فرمود: «رنج، راحت شد چو شد مطلب بزرگ/ گَردِ گَله توتیای چشم گرگ». موفق باشید
با سلام خدمت شما: ضمن بیان تشکر و سپاس میخواستم در مورد روند توضیحات و تفسیر شما در باب غزلیات حافظ بپرسم. با لحاظ این مطلب که تا کنون به توضیح و شرح و بیان ۱۱۳ غزل پرداختید و از اونجا که علاقه مندی بسیاری به اشعار حافظ دارم و با نظر به اینکه شرح و تفسیر شما رو در باب این غزلیات بسیار زیبا یافتم بسیار مشتاق و در انتظار شرح ادامه غزلیات حافظ هستم سپاسگزار میشم لطف کنید و بفرمایید معمولا در چه بازه زمانی به شرح غزل جدیدتر میپردازید البته کاملا متوجه مشغولیت و دیگر دغدغه های شما هستم. با تشکر مجدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالها پیش که بنده متوجه شدم متأسفانه در حق جناب حافظ چه جفاها که نمیشود؛ بنا آن شد که حدّاقل روشن شود آن مرد الهی چه اندازه بنا دارند انسان را در بستر شریعت الهی تا مراتب عالیه سیر دهند و از این جهت سعی میشود نمایی از هر غزلی در این نوع نوشتهها مطرح گردد. و شاید درسگفتاری باشد که اگر زمانی بنا شد روی آن غزلها بحث شود، آن درسگفتار کمک کند مثل کاری که در شرح غزل شماره ۱۱۲ شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/10316 موفق باشید
سلام علیکم استاد: با تشکر از شما. آیا سلوک عرفانی باید بعد از عمل کامل به اخلاق اسلامی باشد یا ممکن است بعضی از مسائل اخلاقی را رعایت نکرد و در وادی سلوک گام برداشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً اراده برای سلوک برای آن است که انسان با توجه به رذائل اخلاقی که در خود احساس میکند، برنامهای را دنبال کند که از آن رذائل عبور و به سوی حقایق انوار الهی سیر نماید. موفق باشید
سلام استاد: نظرتون رو درباره این مطلب می خواستم. سيلى زدن موسى به ملك الموت شيخين در صحيحشان با اسناد خود به ابو هريره روايت نمودهاند كه گفت: ملك الموت براى قبض جان موسى عليه السلام بيامد و به وى گفت: أجِبْ رَبَّكَ! «دعوت پروردگارت را اجابت كن!» ابو هريره گفت: موسى يك سيلى به چهرۀ ملك الموت چنان بنواخت تا چشمش از كاسه بيرون پريد. ملك الموت به سوى خداوند تعالى بازگشت و گفت: تو مرا فرستادى به سوى بندهات كه ميل به مردن ندارد و چشم مرا از حدقه بيرون كرده است! ابو هريره گفت: خداوند چشم ملك الموت را برگردانيد و به او گفت: برگرد به نزد بندۀ من و به او بگو: زندگى را مىخواهى؟! اگر زندگى را مىخواهى دستت را بر پشت گاو نر بگذار، آن مقدار از موهاى بدن او كه در زير دستت پنهان شده است به تعداد هر موئى يك سال عمر خواهى نمود - تا آخر حديث و احمد حنبل اين حديث را در «مسندش» از ابو هريره تخريج نموده است. و در آن اين طور وارد است كه: عادت و دأب ملك الموت اين گونه بود كه براى قبض روح مردم به طور آشكارا مىآمد. پس نزد موسى آمد و وى به او سيلى زد و چشمش بيرون آمد. تا آخر حديث
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان تعجب میکند که کسی با معارف عالیه قرآن آشنا باشد و این تخیّلات را به مردم تحویل دهد و بیچاره مردمی که با این حرفها بخواهند دین اسلام را چنین بپندارند و بپذیرند!!! اساساً مگر ملکالموت جز همان اسمِ قابض حضرت ربّ العالمین است؟ که به تعبیر قرآن در توصیف جایگاه ملکالموت خداوند به رسولش میفرماید: «قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ» (سجده/۱۱) بگو: «فرشته مرگى كه بر شما گمارده شده، جانتان را مىستاند، آنگاه به سوى پروردگارتان بازگردانيده مىشويد. موفق باشید
ما معتقدیم طرح نبی مکرم برای تحقق اسلام و معنویت در جامعه، تشکیل حکومت اسلامی می باشد به عبارت دیگر راه میان بر اسلام برای رشد آحاد جامعه ایجاد کارخانه انسان سازی است، انقلاب اسلامی نیز اقدامی است از جنس دغدغه های جریان نبوت که همان قله ها را هدف دارد با توجه به این مقدمه، طرح نبی مکرم اسلام برای تحقق معنویت و اسلام در جامعه چیست؟ بر این اساس جمهوری اسلامی چه میزان در راستای این طرح پیشرفته (به عبارت دیگر چقدر معنوی شده) آیا رشد داشته ایم یا تنزل کرده ایم؟ اساسا با توجه به این ایده ملاک ما برای سنجش معنویت یک جامعه چیست؟ آیا انقلاب معنویت نوینی را برای مردم به ارمغان آورده؟ آیا کار برای جامعه پردازی که مقدمه ای است برای توسعه معنویت در سطح جامعه از ارزش ذاتی معنوی برخوردار است یا بعد از بسط معنویت است که می توان گفت جامعه معنوی شده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انبیای عزیز آمدند تا انسانها در بستر زندگی، ساخته و پرداخته و متعالی شوند. حال عدهای با آنها مقابله کردند و عدهای در عین آنکه آنها را پذیرفتند ولی از کاهلیهای خود دست برنداشتند و عدهای دیگر جانانه و سلحشورانه در کنار تاریخی که انبیاء گشودند، قرار گرفتند و به نتایج فوقالعادهای رسیدند و امروز نیز در بسطِ حضور تاریخی خود با انقلاب اسلامی که حقیقتاً همان اسلام است در این زمانه، روبرو هستیم و معلوم است که نه اسلام در ذات خود معاویهها را میپروراند و نه انقلاب اسلامی رانتخواران را. هنر شهدای عزیز ما آن بود که فهمیدند راه حضور در تاریخشان را چگونه انتخاب کنند و باز باید از سخنمعجزهآسای حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» که روح این انقلاب است، سخن گفت که فرمودند:
«ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!»
موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز بنده مباحث جهان بین دو جهان و... را دنبال کردم، خواستم لطف بفرمایید در این موارد ذیل راهنمایی بفرمایید. ۱. ما باید به قدر نیاز و نه بیشتر، از تکنولوژی استفاده کنیم و همراه آن خودسازی کنیم تا راهکار حل مشکلات جامعه و اداره ی آن از طرف خداوند افاضه شود. ۲. علم تکنولوژی مثل برق و انرژی هسته ای و سدسازی و گاز و فاضلاب و... اراده خدا بوده تا ما با ابزار او را بیابیم منتهی باید کنار ورود این علوم به قولی ضمیمه فرهنگی داشته باشد تا ما متناسب با فرهنگ وافق زندگی خود از آن بهره ببریم، چه بسا راهکار برخی مشکلات امروز ما استفاده از همان صنعت است اما نه به شکل مخرب غربی. ۳. راهکار برخی مشکلات مورد اول و راهکار برخی دیگر مورد دوم است، و در اصل ما سالیان قبل باید با سبک زندگی دینی و صحیح زمینه را برای افاضه راهکار درست زندگی و مشکلات از جانب خداوند فراهم می کردیم. و در آخر اینکه بحث دانش بنیانی که رهبر انقلاب فرمودند را باید در کدام مورد پی بگیریم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و از این جهت حقیقتاً با همه کوتاهیها و ضعفهایی که داریم باید به آیندهای که در پیش است امیدوار بود.
در موضوع استقرار در روحیهای که فرهنگِ دانشبنیان بر ما و جامعه ما به ظهور آید، باید جدّی فکر کرد زیرا دانشبنیانی که ما در فضای تاریخیِ انقلاب اسلامی به دنبال آن هستیم و إنشاءالله به ظهور میآید و ما را به نتایج درخشان میرساند جمعِ بین روحیه علمی و کند و کاو در دلِ طبیعت است برای کشف استعدادهای آن همراه با روحیه قدسی. و به همین جهت بنده جناب شیخبهائی را نمادِ فرهنگ دانشبنیان دانستم از آن جهت که شخصیت علمی و ریاضیدانی و معماری را در کنار حکمت و عرفان در خود جمع کرده بود. ما نیز در هر کجا که هستیم چه زنان خانهدارمان و چه مهندسین و چه مسئولین کشور در هر ردهای که هستند باید متوجه باشند روحیهای تحت عنوان «دانشبنیان» به سوی آنها آمده است تا در خود شخصیتی را دنبال کنند که همواره آن شخصیت، جمعِ بین وجوه قدسی آنها در عین حضور علمی باشد، حتی با نرمافزارهای تلفن همراه خود فعالیتهای علمی خود را در راستای وجه قدسیشان قرار دهند؛ که این کمترین کاری است که باید نسبت به آن بیتفاوت نبود و نباید بهانه آورد که مثلاً دوره ما گذشته است و یا ما وظیفه بچهداری و خانهداری را به عهده گرفتهایم. نه! روحیه «دانشبنیان» در همه جا باید ما را در بر گیرد و انسانی متولد شود که از یک طرف کمتر از جناب ادیسون نیست و از طرف دیگر زنان ما کمتر از بانو امین و مردان ما کمتر از علامه طباطبایی نباشند. موفق باشید
سلام استاد: ایام به خیر. برای کسی که توفیق حج را درک کرده و الان در فراغش میسوزد چه توصیه ای دارید؟ جزوه وظیفه حجاج نسبت به مردم رو قبلا خوندم و میخوانم. دلم اما قرار ندارد. هر چه به ایام اعمال نزدیکتر میشویم سوختنم عمیق تر میشود. راه تسکینی هست؟ راهی برای بردن بهره حجاج از همین گوشه ی عالم هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در منزل وجود بیکرانه خود حاضربودن، حضور با همه حجاج در طول تاریخ است و این با ایثار و محبت که حکایتِ یگانگی با همه انسانها است إنشاءالله محقق میشود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز بحث درباره معنا و مفهوم چه نسبتی با مباحث هرمنوتیک فلسفی دارد؟ (چه تعاملی و چه تاثیری و چه اشتراک خاستگاهی و چه رهاورد مشابه و متفاوتی دارند؟) از آن جهت از محضرتان پرسیده میشود که بنابر پژوهشهای صورت گرفته میان معنا و مفهوم باید تمایز قائل شد زیرا معنا محصول انباشت تاریخی زبان و مفهوم محصول لقاح عالم عین و عالم ذهن است. از نتایج این تمایز این است که در ترجمه قرآن کریم کلماتی همچون فلک یا بلاد صرفا به معنی ظاهری خود بازگردانده نمیشوند بلکه با توجه به شبکه مفهومی که در آن قرار گرفته اند معنی میشوند. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که در تفکر هرمنوتیکی باید در رخدادِ «فهم» نظر به روح تاریخیِ آن رخداد داشت و اشاراتی که در این راستا پیش میآید و از این جهت نگاه هرمنوتیکی را نگاهِ تأویلی گفتهاند. حال با توجه به این امر باید در رخداد فهم، متوجه معنایی شد که با آن روبهرو میشویم. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت. استاد در صلوات خاصه امام رئوف علیه السلام داریم «و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری» استاد منظور از «و من تحت الثری» چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تحت الثری» به معنای زیر زمین است و در دعای مذکور سلام میدهیم بر امامی که در همه مراتب هستی حاضرند چه فوق زمین و چه مراتب مادون آن که بیشتر مربوط به افکار انسانهایی است که خود را از عوالم بالا محروم کردهاند. موفق باشید
سلام و عرض ادب محضر مبارک استاد محترم: ۱. در یکی از سخنرانی ها فرمودید که بین خدا با ما حجابی نیست، اما از جانب ما برای ارتباط با خدا حجابهای ظلمانی و نورانی هست که باید خرق شود؛ اما درباره ی اهل بیت (ع) نه بین آنها با ما حجاب است و نه ما برای ارتباط با آنها حجابی داریم. این که ما و اعمالمان پیش ائمه حاضر هستیم قابل درک هست اما در قسمت بعد که اگر از جانب ما هم حجابی نیست پس چرا درک نمیکنیم که در محضرشون هستیم و آیا گناهان ما حجاب برای ارتباط با این ذوات مقدسه نیست؟ (در واقع علت تفاوت وجود حجاب بین ما و خدا، و نبودن حجاب بین ما و ائمه رو درست متوجه نمیشم.) ۲. طبق برداشتی که از فصل های آخر کتاب صلوات داشتم و همچنین معنای آیه ی شریفه ی «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوات علیه و سلموا تسلیما»، در رابطه با صلوات اینطور به ذهن می رسد: ؟ صلوات خداوند بر نبی اکرم (ص) در مقام واسطه ی فیض، موجب دوام فیض بر حضرت ختمی مرتبت ص می شود و ثنای الهی و تزکیه ایشان است. _ در رابطه با اینکه صلوات فرستادن خداوند بر پیامبر (ص)، برای خود خداوند چه فایده ای می تواند داشته باشد در کتاب چیزی گفته نشده ولی طبق مباحثی در تفسیر سوره ی حمد از امام (ره) بیان شده، چون حمد فقط مخصوص خداوند متعال است، صلوات خدا به گونه ای تسبیح کمالات خداوند، توسط خودش می باشد. _فایده ی صلوات فرستادن انسان برنبی اکرم (ص)، به خود انسان بر می گردد و به حضرتش چیزی اضافه نمی شود، ولی به خاطر این ادب، انسان به مقاماتی می رسد و سیر می کند و در واقع به جان اصیل خودمان نظر می کند و آن را به انسانیت می کشاند. در کتاب صلوات فواید دیگری نیز برای صلوات برای انسان ذکر شده مانند: تقرب الی الله، رسیدن به مقام عبد شکور، پاک شدن آثار ظلمانی گناهان و .... _ همچنین فایده ی صلوات فرستادن ملائکه بر نبی اکرم (ص) در کتاب گفته نشده ، به زعم بنده مانند انسان این فایده به خود ملائکه بر می گردد و نوعی ادب در مقام اونها محسوب می شود مانند زمانی که به مقام خلیفه اللهی سجده کردند که موجب تقرب خودشون شد. با تشکر از استاد محترم و بزرگوار.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میتوان گفت بین ما و ائمه «علیهمالسلام» از نظر درکِ سیره آنها که در تاریخ ثبت شده، حجابی نیست. ولی بالاخره نسبت به درک مقام قدسی آن ذوات مقدسه بین ما و آنها حجاب هست و هر اندازه با معارف عمیق توحیدی و دستورات شرع مقدس به عصمت نزدیک شویم، حجاب بین ما و ائمه «علیهمالسلام» کم و کمتر میشود. ۲. در ضمن خوب است به این نکته هم فکر کنید که صلوات بر پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» توسط ما موجب بسط حضور آن حضرت بشود و آن حضرت خود را از این جهت بیشتر در عالَم احساس کنند همانطور که خداوند عالم را خلق کرد تا خود را در مخلوقات بچشد. موفق باشید
سلام علیکم: در پرسش و پاسخها مکرر دیدهام که در جواب این سوال که چگونه هایدگر بخوانیم؟ صوتهای هستی و زمان دکتر صافیان را توصیه کرده اید. حقیر با اینکه آن صوت ها را مفید میدانم ولی به نظرم برای شروع خوب نیست چون هم تعدادش زیاد است و هم بیشتر به صورت گعده ای برگزار شده است (چون شرکت کنندگان افراد مختلفی هستند که معمولا هایدگر خوانده اند و در این جلسه که شرکت کرده اند بیشتر به سوالات متفرقه پرداخته اند. کافیست چند جلسه اول را یک نفر که هیچ آشنایی با هایدگر ندارد گوش بدهد تا به دلیل پراکندگی مباحث گیج شود) اخیرا آقای فاطمی (از دوستان مرکز سها) برای چند تن از طلاب که قصد آشنایی با هایدگر را داشتند مباحثه ای بر مقاله دکتر داوری با عنوان «هایدگر و گشایش راه تفکر آینده» گذاشتند که به نظرم جهت شروع مناسب است. (صوت جلسات در کانال تلگرام @sr_fatemy منتشر شده) این جلسات چون ناظر بر عرفان اسلامی و انقلاب اسلامی است و از طرفی هم مخاطبینش طلاب هستند قابل توجه است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم بعضی از جلسات مذکور را گوش دادم. مطالب خوبی مطرح میشود و اتفاقاً بسیار خوب است اگر رفقا آن را دنبال کنند و چون بعضاً در تلگرام حاضر نیستند، خوب است که آن جلسات در پیامرسانِ «ایتا» نیز قرار گیرد. موفق باشید
عرض سلام و خدا قوت خدمت شما استاد بزرگوار: در رابطه با شرایطی که در دوران کنونی در سطح جامعه پیش آمده و ادامه انقلاب اسلامی در بستر این جامعه، نگرانی های زیادی به وجود آمده است. بالاخره انقلاب اسلامی در بستر این مردم و با کمک آنها باید جلو برود آیا با نوع نگاهی که در شرایط کنونی در بسیاری از افراد دیده میشود مثل نارضایتی از عملکرد مسئولین که به نارضایتی از نظام هم ختم شده است، مشکلات هویتی نسل جدید و بی اهمیتی این موضوعات برای مسئولین و مشکلات دیگری که همه آگاهیم و مردم به خصوص نسل جوان رو نسبت به انقلاب دچار تردید کرده آیا به ادامه انقلاب اسلامی در بستر این مردم باید امیدوار باشیم یا ممکن است انقلاب آنقدر در پس پرده برود که مثل همان چیزی که در صفویه شاهد بودیم به دورانی برسیم که شاهد رکود باشیم مگر نه اینکه این مردم عقل درک این انقلاب و پیشبرد آن را داشته باشن و ما به یک حرکت و اعتقاد مستمر در این راستا نیاز داریم نه اینکه لزوما حاج قاسم شهید بشود و مردم تکانی بخورند و بعد از مدتی انقدر گرفتار نارضایتی و اختلاف افکنی های دشمنان شوند که فراموششان شود. ما با نسل جوانی که گرفتار مشکلات هویتی هستند و نارضایتی های خانواده هایشان از اوضاع داخلی هم روی ذهن و قلبشان اثر میگذار و قرار است آینده این کشور را هم بسازند چطور میخواهیم انقلاب اسلامی را پیش ببریم؟ آیا ممکن است انقلاب اسلامی جایی غیر از این کشور مسیر خود را ادامه دهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند کوتاهیهایی شده و همین امور موجب نارضایتیهایی است که میفرمایید. و از طرفی دشمنان ملتهای آزاد موانعی را ایجاد میکنند تا آن ملتها را مستعمره خود نمایند و بحمدلله مردم ما این آگاهی تاریخی را در خود و مدّ نظر دارند ولی ذات انقلاب طوری است که خیلی زود در هر مرحله از خود، به خود میآید و از این مشکلات عبور میکند. چیزی که شما در جریان بنیصدر و فتنههایی که ایجاد کرد و سپس با جنگ تحمیلی ملاحظه کردید و این به دلیل جهت توحیدیِ کلّی نظام انقلاب اسلامی در ایران است و ملاحظه کردهاید که خداوند بدین جهت در موارد متعدد نقشههای دشمن را خنثی و دلهای مردم را متوجه اصل انقلاب نموده است و مطمئن باشید با حضور بیشتر انقلاب در جهان، ما آینده خوبی را در مقابل خود داریم و امیدواریهای رهبر بصیر و الهیِ انقلاب بیحساب نیست. موفق باشید.