باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز متوجهی این امر هستم و قبول دارم که نه میتوان همهی آنچه امروز در میان دختران و پسران هست را، عشق وارونه یعنی سکس نامید و نه از فضای سیطرهی مدرنیته میتوان غافل بود که چگونه عشق را که ودیعهی الهی است به سکس تبدیل کرده است و این زیباترین دریچهی ارتباط با حقیقت را اینچنین آلوده نموده، در آن حدّ که راهِ گشودهی ارتباط با خدا را که در امثال دعای «مشلول» انسان را به حیرت میاندازد، از مقابل انسان خارج نموده. حال باید تلاش کرد تا با خودآگاهیِ لازم متوجهی این امر گشت و با نظر به این نکته که گرفتار عشق وارونه نباید شد؛ پا در میان گذارد. شرح غزل شمارهی 24 حافظ با همهی طول و تفصیلاش توجه به این امر بود تا نه از دوستداشتنها محروم شویم و نه دوستداشتنها را خاکآلوده و زمینی نماییم. کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت«علیهمالسلام» قصهی دوستداشتنهای آسمانی را با ما در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نتیجهی خوبی رسیدهاید که بدون اهانت به کسانیکه بیشتر در کرامتها متوقفاند؛ به توحید و سلوک توحیدی نظر کنیم. بالاخره این افراد هم اگر در تقویت قدرت نفس کوشیده باشند، از مسیر آموزههای اسلامی و ارادت به اهلالبیت«علیهمالسلام» خارج نشدند و از دستورات آنها استفاده کردهاند. البته راهِ توحید، راهِ دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طریق حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» طریق توحید است و این طریق با سیر عقلی و قلبی، گشوده میشود که در آثارشان مثل «شرح دعای سحر» و تفسیر حمد و کتاب «مصباحالهدایه» ظهور دارد. چرا از این طریق؛ قلب خود را جلو نمیبرید تا عباداتتان با کیفیت لازم شما را به مقصد برساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مطالب ده نکته اگر با دقت دنبال کنید، جواب خود را مییابید. تفصیل آن را در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» مطالعه نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در شرایط حاضر لازم نیست که در هرجایی ملبس بود. در مورد قسمت دوم سؤال متأسفانه برایم مقدور نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همانطور که اکثر شیعیان مقصد روایت فوق را درست متوجه نشدهاند، جنابعالی نیز همان مشکل را پیدا کردهاید. اجازه دهید بنده برداشت خود را عرض میکنم تا خودتان هرطور صلاح دانستید در مورد آن فکر کنید. در قرآن داريم: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ الّا لِيَعْبُدُونَ»[1] يعنى؛ هدف خلقتِ جن و انس، عبادت و بندگى خدا است. و از طرفى حضرت حق در حديث قدسى مىفرمايد: «يا احْمَد! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْافْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِيٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما»[2] اى احمد! اگر تو نبودى آسمان و زمين را نمىآفريدم و اگر على نبود، تو را نمىآفريدم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را نمىآفريدم. ممكن است در برخورد اول تصور كنيم كه مقام حضرت فاطمه (س) از مقام پيامبر خدا (ص) و على (ع) برتر است در حالىكه اگر توجه بفرماييد ملاحظه خواهيد كرد اين روايت نظر به نبوت حضرت محمّد (ص) و امامت حضرت على (ع) دارد و اينكه هدف نبوت و امامت، ظهور عبوديت انسانها است و به اعتبار نبوت حضرت محمد (ص) و امامتِ حضرت على (ع)، هدف از خلقتِ حضرت محمّد و حضرت على «عليهماالسلام»، حضرت فاطمه (س) است، آنهم به عنوان مظهر بندگى كامل خدا. يعنى حال كه هدف خلقت انسانها، بندگى خداست و از طرفى هدف از خلق نبى (ص)- به اعتبار نبوتش - و هدف از خلق امام - به اعتبار امامتش - همه و همه، ظهور آن بندگى است كه خداوند هدف خلقت انسانها قرار داده است، و حال كه فاطمهزهرا (س) مظهر بالفعل آن بندگى است كه نبوت و امامت براى ظهور آن پديد آمدهاند، پس اگر نظر به فعليت كامل بندگى كه همان فاطمهزهرا (س) است نبود، اصلًا خداوند نبوّت و امامتى را اراده نمىكرد و لذا است كه مىتوان نتيجه گرفت فاطمهزهرا (س) مظهر كامل بندگى است. بايد توجّه داشت كه اين روايت نمىخواهد مقام عبوديت پيامبر و على (ع) را نفى كند، زيرا خداوند در توصيف رسولالله (ص) صفت «عَبْدُهُ» را بر صفت «رَسُولُهُ» مقدم مىدارد و در واقع عبوديت محض رسولالله (ص) را تأييد كردهاست، ولى در پيامبرخدا (ص) عبوديت و نبوت و در على (ع) عبوديت و امامت جمع است و چون خداوند در خلقت انسان، نظر به عبوديت او دارد و فاطمهزهرا (س) نمونهى صريح و روشن آن عبوديت است، روايت مىفرمايد: مقصد خلقتِ نبوّت و امامت، خلقت فاطمهزهرا (س) است و در واقع فاطمه (س) مظهر همان عبوديت پيامبر خدا (ص) است و محبت شديد پيامبر خدا (ص) به فاطمهزهرا (س) در همين راستا است كه در آينهى وجود فاطمه (س) عبوديت خود را مىيابد و درعبوديت او مظهرى از حقايق را مىبيند و لذا پيامبر (ص) مىفرمايد: «فَاطِمَةُ حَوراءُ انْسِيَّةٌ، فَكُلَّما اشْتَقْتُ الي رائِحَةِالْجَنَّةِ، شَمَمْتُ رائِحَةَ ابْنَتي فاطِمَةَ»[3] فاطمه حوريهاى بشرگونه است، هر زمان مشتاق بوى بهشت مىشوم، دخترم فاطمه را مىبويم. در حديث ديگرى مىفرمايند: «فَما قَبَّلْتُها قَطُّ الّا وَجَدْتُ رائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبي مِنْها»[4] هرگز فاطمه را نمىبوسم، مگر اينكه بوى درخت طوبى را از او استشمام مىكنم. پس فاطمهزهرا (س) مظهر جامعيت بهشت است و حضرت پيامبر (ص) وقتى مىخواهند به بهشت و شجرهى طوبى منتقل شوند و از آن حقايق غيبى بهره گيرند، به فاطمه (س) نظر مىكنند و او را مىبويند و ارادت به مقام فاطمهزهرا (س) و توجّه به مقام آن حضرت، قدرت چنين انتقالى را براى ما نيز به همراه خواهد داشت، البته در حدّ خودمان. توجه به اينگونه مقاماتِ حضرتزهرا (س) مقدمه براى معرفت به آن حضرت خواهد شد و زمينهى درك شب قدر مىشود. موفق باشید
[1] ( 1)- سورهى ذاريات، آيهى 56.
[2] ( 2)-« جنةالعاصمه»، ص 168، به نقل از كشفاللئالى.
[3] ( 1)- بحارالانوار، ج 43، ص 4.
[4] ( 2)- بحارالانوار، ج 43، ص 6.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این دولت را آینهی نظر به اهداف اصلی انقلاب اسلامی نمیدانم. ولی معتقدم اگر به روش حکیمانه و بدون جبههگیریهای افراطی جایگاه دولت را درست تبیین کنیم، منجر میشود در آیندهی انقلاب نسبت به جریانهای متفاوت، خودآگاهی لازم را بیابیم و از افراط و تفریطها آزاد شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه وقتی عدهای بخواهند یک نظام را براندازند باید با آن نظام درگیر شوند، هیچوقت نمیشود یک نظام برای براندازی خود قانون گذاری کند. بالاخره باید مخالفان نظام اسلامی با طرفداران آن مقابله کنند هرکدام پیروز شدند نظام مورد نظر خود را حاکم میکنند کاری که در فتنهی 88 اتفاق افتاد که خواستند نظام اسلامی را با کودتای سبز براندازند و بحمد الله نیروهای انقلابی به صحنه آمدند و دشمنان نظام را ناکام کردند. موفق باشید