بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7108
متن پرسش
سلام علیکم با وجود این وهابیها تکلیف شیعه چیست؟ با وجود حکمهایی که صادر می کنند . آیا می توان با دعا برای ظهور فرج را در خواست کرد. شما دعای فرج را کافی می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه هر روز بیشتر از روز قبل لطف خدا در راستای نشان‌دادن ضعف اسلام قلابی وهابیت در صحنه است و ما هم با دعا برای ظهور مولایمان نه‌تنها فرج تامّ آن حضرت را نزدیک می‌کنیم بلکه موجب هرچه بیشتر نورانی‌تر شدن منطق نایب آن حضرت می‌شویم تا جهان اسلام با راهنمایی‌های رهبری عزیزمان از این معضلات رهایی یابد. موفق باشید
6234
متن پرسش
باسلام 1.به نظرشما آیا برگزاری مراسم شیرخوارگان درست است واینکه بچه ها را می آورند و گریه میکنند؟ 2.مراسم جشن نیکوکاری به نظر شما حسن فاعلی دارد چون معمولا دختر بچه ای را در تلویزیون می آورند که ما محتاج یاری شما هستیم و مردم به خاطر دلسوزی و ترحم به آنها کمک می کنند و حال اینکه شهیدمطهری می فرماید فعل اخلاقی به غریزه های نوع دوستی تعلق نمیگیرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت دلیلی بر نفی آن نداریم می‌توان از هر دوی آن‌ها نگاه‌های خوبی را متذکر شد؛ به مادران گفته شود شما علی اصغر تربیت کنید و به مردم متذکر شویم برای خدا کمک کنید و نه صرف جواب‌گویی به عواطف. موفق باشید
5286
متن پرسش
سلام.جناب استاد شهیدسید محمد صدر صاحب اثر گرانقدر موسوعه امام مهدی(عج)در کتاب تاریخ پس از ظهورشان راجع به رجعت نظری خاص دارند وآن را به طور صریح منحصر به حضرت امام علی (ع) می دانند ومعتقدند که تنها حضرت امیر(ع) به عنوان دابه الارض رجعت می کنند وبرای دیگران این امکان وجود ندارد وآیاتی که معتقدین به رجعت جهت اثبات آن بیان می دارند را راجع به حشر دسته دسته افراد در قیامت می دانند و نقدی هم به مرحم مجلسی می کنند که ایشان روایات راجع به رجعت را متواتر دانسته اند که ابدا این طور نمی باشد وبا بررسی تک تک روایات به این نتیجه می رسند که روایات دارای یک نوع پریشانی وتضاد می باشند.وبه جای رجعت امامان شیعه جهت ادامه حکومت عدل، حکوت صالحان را می پذیرند که انسان ها با رشد و کمالی که در زمان ظهور بدست می آورند خود صالحان را برمی گزینند وصالحانی که به یک نوع عصمت وعلم اکتسابی رسیده اند بشر را تا آستانه ی قیامت وپایان دنیا پیش می برند.این نظر باتوجه به روشی کاملا علمی وبدون تعارف شهید صدر که در مواجهه با روایات و تفسیر انها داشته اند درمقابل اجماع صاحب نظران شیعه چه قدر می تواند این اجماع را تحت شعاع قرار دهد وآیا می توان این نوع اظهار نظرات ایشان را جهت تقریب هرچه بیش تر شیعه واهل سنت دانست.چون همان طور که عالمید یکی از موضوعاتی که خاصه شیعه می باشد واز سوی اهل سنت عقایدی است که از طریق تازه مسلمان های یهود وارد شیعه شده است .واز این طریق خواسته باشند این را امری نشان دهند که در خود شیعه هم محل نزاع است وهجمه از این سو را کم کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که در روایات مربوط به چگونه ادامه‌ی حاکمیت حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» احتیاج به تحقیق زیادی داریم بحثی نیست به‌خصوص بسیاری از روایات مربوط به آخرالزمان، روایات تأویلی است ولی در هر صورت نباید از حضور دائمی حجت خدا در زمین غفلت کرد. نمی‌دانم منظور از حکومت صالحان با نظر به حضور حجت خدا است که این حرف درستی است و یا بدون حضور حضرت حجت خدا منظورشان است که بنده نمی‌توانم بپذیرم. موفق باشید
4114
متن پرسش
درآیه شریفه واعلمواان الله یحول بین المرءوقلبه جایگاه نفسیکه مدنظراستادهست کجاست آیاقلب ذکرشده درآیه شریفه مرتبه ای ازنفس است آیاخودنفس منظوراست ومرءتن است ازجهتی درشریفه من خشی الرحمن بالغیب وجاء بقلب منیب آیا اوکه باقلب منیب میایدنفس است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت حق علت وجودی انسان است، و علت حقیقی مرتبه‌ی شدیدتر معلول است، پس تمام وجود انسان به نحو شدید تری نزد خدا است و آیه‌ی مبارکه ای را که متذکر شدید می‌فرماید بدانید خداوند از خود انسان به او نزدیک‌تر است و بین شخصیت جزیی انسان و قلب او که شخصیت کلی اوست قرار دارد. به این معنا که هرچه انسان تصمیم بگیرد قبل از آن‌که شخصیت جزیی او آن را بشناسد، خداوند آن را می‌شناسد. حال اگر انسان آن اندازه جان خود را آماده‌ی تجلیات ربوبی بکند که اسم جلال حق در آن بتابد، نور خشیت نسبت به مقام ربوبی نصیب قلب انسان می‌شود و این انسان با قلب منیب در محضر حق حاضر می‌شود. خداوند به نور انبیاء و اولیاء‌اش چنین خشیتی را نصیب شما و بنده بنماید. موفق باشید
4017

بدن جنّیانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار با توجه باینکه روح انسان از طریق بدن مادی به تکامل می رسد جنیان که بدن مادی ندارند چگونه است و در بزرخ انسان که فقط بدن مثالی اش است جنیان در برزخ به چه نحوی هستند - آیا شما در امور زندگی و در زمینه سلوک فردی مطمئنی برای مشاوره تلفنی و حضوری سراغ دارید. تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جنّیان نیز علاوه بر روح، بدن دارند با خصوصیات خاص خودش و مسلماً بدنشان تماماً مجرد نیست. ولی در برزخ بدن ما صورت اعمال و عقاید و اخلاق ما است که در این مورد جنّیان فرقی با ما ندارند. مرکز مشاوره‌ی «إنشاء» قابل اعتماد است تلفن آن مرکز 6260205 می‌باشد. موفق باشید
3577
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و عزیزان سایت لب المیزان سوال: یکی از دوستان نزدیک سوالی کردن که خدا چرا مارو افرید در صورتی که میدانست سرنوشت مارو یعنی بهشت و جهنم مارو میدونست....میگفت چه نیازی به افرینش انسان داشت و هدف از خلقت خدا که مارو افرید و سرنوشت مارو میدونست چی بود....بنده در جواب بهشون گفتم که خدا بی نیاز و نور هستی عالمه ومارو برای بندگی به این دنیا برای به کمال رساندن روح معنویت در ابرزخ وقیامت افرید و در ادامه گفتم که این افرینش خدا در مورد انسان شاید ازمایشی هم برای موجودات دیگر و یا فرشتگان و ملائکه که در عالم غیر ماده هستن باشه خدا هم خواسته بی نیازیشو نشون بده و هم قدرتشو......ازتون تشکر میکنم که این سوال پر محتوا وکامل جواب بدین اگرم نقصی در حرفام بود اصلاح ودرست گفته بشه ....خیلی ممنون تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» بنده عرایضی در این مورد داشته‌ام شاید مفید باشد. موفق باشید
3309
متن پرسش
باسلام لطفا بفرمائید نظر فلاسفه اسلامی و مطالب انان در خصوص تدبیر منزل چگونه است و ایا با حقوق خانواده و مبانی فقهی ان ارتباطی دارد یاخیر با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: فلاسفه‌ی اسلامی در کتاب‌های عقل عملی یا اخلاق سعی کرده‌اند سخنان دین را تدوین کنند. موفق باشید
2073
متن پرسش
باعرض سلام منظور ازتقویت اعتماد بنفس درعرف معمول ودیدگاه دین جیست وتقویت کدام نفس است لطفا جندکتاب معرفی بفرماییید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اعتماد به نفس به معنای واقعی همان اعتماد بر حق است و صورت عملی آن همان توکل است. با تدبّر در قرآن و روایات توحیدی مسأله حل می‌شود. موفق باشید
1777
متن پرسش
سلام استاد عزیز من سیر مطالعاتی شما را شروع کردم آیا سیر شما سیر افاقی و عقلی هم محسوب می شود اگر صرفا سیر قلبی محسوب می شود آیا با توجه به جمله علامه حسن زاده که قریب به این مضمون فرمودند کسی اگر از سیر عقلی به سیرقلبی نرود سطح انحراف اسفار قلبیه به شدت افزایش پیدا می کند بعده ها مشکل ساز نمیشه - ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همه‌ی تلاش ما آن است که با تأسی به بزرگان علم و عمل، عقل‌ها و قلب‌ها را مخاطب قرار دهیم و لذا ابتدا سعی می‌شود عقل در رابطه با موضوع مورد بحث قانع شود و سپس قلب به جستجوی حقیقتِ وجود آن موضوع بپردازد. موفق باشید
1056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلان خدمت استاذ طاهرزاده و باسپاس از اینکه وقت خود رابرای پاسخ به سوالات ما اختصاص میدهید. سوال اولم از شما این بودکه: من دانشجوی یکی ازرشته های فنی در دانشگاه صنعتی هستم.چند وقتی است دغدغه اینکه این رشته وازآن مهمتر فضای مختلط آموزشی که درآن حضوردارم مرابه سمت آن انسانی که باید بشوم پیش نمیبرد ذهنم را به خود مشغول کرده است.درفرازی از دعای مکارم الاخلاق خواندم:"واکفنی ما یشغلنی الاهتمام به واستعملنی بما تسا لنی غدا عنه واستفرغ ایامی فیما خلقتنی له"واز خدا خواستم که راه بندگیم رابه من نشان بدهد.افرادمختلفی سر راهم قرار گرفتندودر نهایت مرا به این جمع بندی رساندند که "شکوفایی فطری من در گرو همسر داری و تربیت است".اما آن علمی که بتواند مرا در مسیر تربیت اسلامی جلو ببردوشیوه های تربیت یک انسان(به معنی واقعی کلمه)رابه من یاد بدهد چیست؟آیا توی رشته های دانشگاهی یا حوزه میتوان چنین مباحثی را پیدا کرد؟مباحثی که به معنای واقعی کلمه مرادر مسیر تربیت یک سربازمهدوی(انشاالله) پیش ببرد.نمیخواهم درآینده مثل بعضی مادران فطرت پاک بچه رابه خاطر جهلم ازبین ببرم.لطفا مراراهنمایی کنید. سوال دومم این بود که اینکه یک مسلمان باید اصول دینش راتحقیقی پذیرفته باشد نه تقلیدی واقعا یعنی چی؟یعنی مسلمان به دنیا آمدن و احکام را رعایت کردن کافی نیست؟راه یقینی شدن اونها چیه؟ازکجا باید شروع کرد؟آیا باید به این قدرت برسیم که هر شبهه ای را در زمینه اعتقادی-دینی جواب بدهیم؟ درآخربازهم ازاینکه مصدع اوقات شما شدم پوزش میطلبم.محتاج دعای خیر شما هستم.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی خداوند در جواب سؤال اول شما، دین اسلام را آورده و به ما دستور داده در قرآن تدبّر کنیم و امثال علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌الله علیه» در تفسیر المیزان به کمک نور اهل البیت«علیهم‌السلام» راه تدبّر در قرآن را برای ما گشوده‌اند. پیشنهاد می‌کنم پس از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» یک برنامه‌ی درازمدت جهت تدبّر در قرآن بر روی مطالعه‌ی تفسیر المیزان بگذارید تا آن راهی که در جستجوی آن هستید را إن‌شاءالله پیدا کنید. در جواب سؤال دوم شما عرضم این است که باید عقل و قلب در فهم حقایقی که دین از آن خبر داده – مثل خدا و نبوت و امامت و معاد – مانعی نداشته باشد و بتواند با دلی آرام به دستورات دین عمل کند تا إن‌شاءالله نور آن اعمال بر قلب انسان تجلی کند و او به یقین برسد. موفق باشید
1034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1-در ادامه سوال 1018؛میخواستم بدانم که بنده منظور شما را درست فهمیدم:تنگی و وسعت رزق به معنای کاهش و افزایش "کمی" در مقدار رزق نیست بلکه به معنای سخت یا آسان رسیدن روزی به انسان است.پس گناه سبب کاهش رزق از لحاظ کمی نمی شود و فقط باعث می شود که آنچه که برای ما مقدر شده است سخت تر به دستمان برسد و به نوعی ما گرفتار رزق خود میشویم. 2-اگر مطلب فوق صحیح باشد احساس میکنم که با مطلبی که در کتاب فرمودید تناقض دارد.شما در کتاب فرمودید که «رزقی که با التماس به دست می آید به جهت گناهانی است که انجام داده ام و رزق خود را از بین برده ام.»به نظر میرسد که از بین بردن رزق در اینجا به معنای کاهش کمی در مقدار رزق باشد.از طرفی هم در چند سطر بعد حدیثی از پیامبر اعظم نقل کرده اید که این مطلب راتایید میکند."ان الرجل لیحرم الرزق بالذنب یصیبه".اگر به سبب گناه رزق انسان تمام و کمال برسد ولی فقط به سختی برسد دیگر اسم آن محروم شدن از رزق نیست.لطفا توضیح بفرمایید. 3- اصلا عواملی وجود دارد که رزق انسان را از لحاظ کمی کاهش دهند؟ 4- چرا عده ای از انسانها در آفریقا و بعضی از کشورهای جهان از گرسنگی می میرند.مگر خدا رزق آنها را نیز مقدر نفرموده است.مگر قرار نیست که روزی انسان به سمتش بیاید و او برای کسب رزق حرص نورزد؟ 5- در قسمتی از کتاب فرمودید که هم امیرالمومنین و هم معاویه می دانستند که انسانهای سطحی نگر به باطل گرایش پیدا می کنند.آیا افرادی نظیر عمروعاص انسان عمیقی نبوده است؟ حال او از این نعمتش در راه شیطان استفاده کرده است. سوال اصلی بنده اینجاست که آیا لزوما عیق فکر کردن سبب هدایت انسانها میشود و یا شرایط دیگری نیز لازم است؟موفق باشید-یاعلی مدد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- احسنت، همین طور است. 2- از بین‌بردن رزق را باید به معنی از بین‌بردن راهی دانست که رزق به راحتی به ما می‌رسید و سخن رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌‌وعلی‌آبائه» را باید با سایر سخنان حضرت و سخنان ائمه«علیهم‌السلام» که تأکید دارند در هر صورت رزق تو به تو می‌رسد معنا کرد. 3- ظاهراً نه؛ چون می‌فرمایند: رزق از همان اول مقسوم است و قسمت‌شده. 4- اگر موضوع آفریقا را از نزدیک مطالعه کنیم به چیز دیگری می‌رسیم و آن قحطی‌زدگی است و ظلم فرهنگی که به آن‌ها شده. 5- عمروعاص و معاویه در یک زمره‌اند و حضرت صادق«علیه‌السلام» آن را حیله‌گری می‌دانند و نه عقل. موفق باشید
592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض ادب و احترام خدمت شما. در مورد سوال 583 باید عرض کنم که بنده تا به حال به خواستگاری کسی نرفتم. من اصلا قصد ازدواج ندارم و هیچ احساس نیازی نمیکنم . اما نمیدونم چه جوری این رو به خانواده بفهمانم . آن ها میگویند نمیشود هر وقت تو احساس نیاز داشتی ازدواج کنی . از کجا معلوم اون موقع کسی باشد که به خاستگاری تو بیاید .و این موضوع من رو عذاب میده . میخواهم بدانم وقتی ما میدانیم قصد ازدواج نداریم اگه به اصرار خانواده در جلسه خاستگاری حضور پیدا کنیم در حالی که میدانیم جوابمان خیر است آیا این کار درستی است ؟ اگر درست نیست چه کار میتوان کرد ؟ با تشکر فراوان از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلم اگر از اول جواب شما به خواستگارتان منفی است نباید مردم را اذیت کرد و شرعا جایز نیست. ولی عنایت داشته‌باشید اگر محذور خاصی نداشته‌باشیدٰ ازدواج موجب تقویت روحیه‌ی ایثار و تعادل برای خواهران می‌شود و به همین جهت الگوی زنان عالم یعنی حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) این راه را پیمودند. در هر حال اگر به واقع قصد ازدواج ندارید باید به طور جدی با خانواده در میان بگذارید که موجب مزاحمت برای مردم نشوند.
18958
متن پرسش
سلام علیکم معذرت میخوام از محضر استاد واقعا حوزه علمیه به چه درد میخوره آیا خوب شدن فقط تو حوزه امکان داره؟ خیلی از طلبه ها هستند که خوب نیستن هیچ، علنا کارهای اشتباه زیادی هم میکنن. خیلی از غیر طلبه ها هم مثل رجبعلی خیاط و شیخ جعفر مجتهدی با اینکه درس حوزه نخواندند در معنویت خیلی جلوتر از طلاب هستند و گاهی سوالات علمی رو هم جواب می دادند. اگر با ذکر گفتن و ترک گناه میشه علم بدست آورد پس حوزه به چه دردی میخوره. بعضی ها هم با نیت سربازی امام زمان و... به حوزه می آیند و می بینند که در حوزه شوخی هایی می شود که اگر مردم بیرون اینها رو ببینند تعجب می کنند. این طلبه مبتدی هم کلا از حوزه زده می شود و به طلبه ها بدبین می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس هرجا بخواهد می‌تواند خوب شود و اگر کسی بخواهد با جدیت تمام مسیر الهی را طی کند، در حوزه زمینه‌ی این کار برایش بهتر فراهم است. در نتیجه به جای رجبعلی خیاط‌شدن، علامه‌ی طباطبایی می‌شود. مگر خودِ رجبعلی خیاط مقلد آیت اللّه بروجردی نبودند؟ این‌که مرحوم قاضی می‌فرمایند سالک باید ابتدا مجتهد شود تا بتواند درست سلوک کند؛ حرف بسیار دقیقی است. موفق باشید

15981
متن پرسش
استاد عزیز سلام: اینکه آتش در خارج از ذهن ما خاصیت سوزانندگی دارد و اینکه فرمودید که خاصیت در خارج را خدا می دهد، خواهشا بفرمایید که آتش در ذهن ما چرا خاصیت سوزانندگی ندارد، یا مثلا چیزهای دیگری مثل تصاویر دیگری را که ما تخیل می کنیم، ایا این تخیلات ما و تصاویر ذهنیمان به اذن خدا و در قیامت خاصیت و وجود واقعی پیدا می کنند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود علمی آتش، آتش نیست، علم است نه آتش. و در قیامت نیز نیّت‌های ما ظهور می‌کند. موفق باشید

15511

مذهب مولویبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد عزیز میشه خلاصه نظرتونو در مورد مولانا و اشعار عرفانی ایشون بیان بفرمایین. آیا مولوی سنی مذهب بوده است و نظرتان را لطفا در مورد شعری که در آن شعر فضیلت حضرت زهرا سلام الله علیها در باب پوشش از مرد کور را به عایشه نسبت داده چیست؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مولوی به تعبیر آیت اللّه تهرانی در کتاب «روح مجرد» از نظر عقیدتی شیعه است و عقایدی را متذکر می‌شود که بیشتر در شیعه مطرح است؛ ولی از نظر فقهی، سنی‌مذهب می‌باشد. و از طرف دیگر اکثر اطلاعات او بر اساس کتاب‌های اهل سنت است که با خطا همراه می‌باشد. موفق باشید

14674
متن پرسش
جناب استاد: سایت بهارنیوز به مناسبت سالگرد درگذشت بازرگان متن وصیت نامه ایشون رو گذاشته رفتم سراغش و برایم جالب بود!! جالب از این جهت، شخصی که بسیاری از اصلاح طلبان نام او را با بلندی فریاد می زنند و او بزرگ مرد تاریخ می دانند، تا چه اندازه از لحاظ نوع بینش دینی ضعیف و سست است تا آنجا که قیامت را در وصیت نامه اش به صورت امری احتمالی مطرح می کند! جناب استاد راستش دلم سوخت و دلم گرفت وقتی می بینم عده ای تفکر امثال بازگان را با تفکر حضرت امام خمینی (ره) در یک سطح و شاید بالاتر می بینند! جناب استاد وصیت نامه عجیب و ملکوتی امام کجا قابل قیاس با موهومات بازگان است؟! بنده هیچ شناختی از بازرگان ندارم فقط دوست داشتم بدانم آیا این نوع برداشتم از وصیت نامه ایشان صحیح است؟ من ایشان و امثالهم را خالی از معارف دینی می بینم نه تنها خالی بلکه مغرورند به فهم بالا! جناب استاد این کم عمق بودن آنها را چطور برای دیگران تشریح کنیم؟ متن وصیت نامه : http://www.baharnews.ir/news/99334/ بسم الله الرحمن الرحيم كُلُّ مَنْ عَلَيْها فَانٍ. وَيَبْقی وَجْهُ رَبِكَ ذُوالْجَلالِ وَ الاِكْرامِ. (1) وصيت‏نامه بنده گنه‌كار بی‏‌مقدار، محتاج عفو و رحمت پروردگار و درخواست كننده دعای بندگان مؤمن و مهربان، مهدی بازرگان، به همسر عزيز خود، فرزندان دلبند با همسران گرامی آنها، نوادگان نازنين و به همه خويشاوندان با مهر و صفا، به دوستان ارجمند و به آشنايان و اهل لطف. با اقرار به وحدانيت و ربوبيت خالق و با درود بر همه پيامبران علی‌‏الخصوص خاتم آنها محمد مصطفی صلی‌‏الله عليه و آله و سلم و بر اهل بيت طهارت و امامت. (1) اولين و مهم‌ترين آرزو و توصيه‏‌ام به خانواده و خويشان و دوستان اين است كه رفتن من برايشان عبرت بوده، به زندگی هميشگی خيلی بزرگ‌تری‌كه در پيش‌ دارند - بيشتر از دو روزه دنيای گذران - بينديشند و تدارك ببينند. زندگی بی‏‌مرگ و انتها كه خبرش را فرستادگان خدا داده، ما را برحذر از آتش و عذاب و اميدوار به رستگاری و رضوانش كرده‌‏اند، به فرض كه كسی يقين به وقوع آن نداشته باشد، دليل قطعی هم به دروغ بودن و عدم آن ندارد. حال كه بنا به خبرها و هشدارهای شخصی چون محمد مصطفی(ص) و كتابی چون قرآن، شدت و مدت عذاب چنان وحشتناك و غيرقابل تحمل است كه احتمال وقوعش را هر قدر كم و كوچك بگيريم، مصلحت و منفعت ما ايجاب می‏ نمايد كه با توجه به عظمت واقعه و بی‏ نهايت بودن مصيبت، آن را به حساب بياوريم و راه احتياط هم كه شده باشد در پيش گيريم. وصيت من اين است كه نه آخرت و قيامت را نفی و فراموش كنيد و نه روزی رسان و آفريننده خودتان را كه برای جهان غير او صاحب و گرداننده‏ای قابل تصور نبوده، اگر خودمان و جهان، دروغ و خيال نباشيم، او هم دروغ و خيال نمی‏ تواند باشد. اينك كه دنيا و زندگی در مجموعه و متوسط، ناخشنودی و ناراحتی و زيانكاری است و جريان تاريخ بشريت در جهت افزايش گرفتاري‌ها و سختي‌ها يا توسعه ظلم و فشارهاست، بايد سعی كنيم در عوض، آخرتمان در اثر تحمل و تلاش و با صبر و مرحمت، آباد و خشنود كننده باشد. (2) دومين توصيه (خصوصی‏ ام) به همسر و فرزندان و كسان، مهربانی و گذشت و خدمت‌گزاری در حق يكديگر است. مخصوصاً نسبت به مادرها و پدرها، پس از آن برادر خواهرها، زن و شوهرها و بالاخره ديگر خويشاوندان و صله رحم. (3) توصيه سوم قبول عذر تقصيرها و قصورهايم در حق خانواده و كسان و دوستان و هموطنان. از همگی حلاليّت می ‏طلبم و تقاضای بخشش و دعای خير دارم، و رساندن اين تقاضا به كسانی كه در مجلس فاتحه حضور نداشته، آن را نشنيده باشند يا آگاه نشده باشند. هر بدی و نقصان و زيان كه به كسی و به كسانی رسانده باشم و به هر گونه و اندازه و ارتباط كه باشد، چه فردی و شخصی و چه اجتماعی و عمومی و سياسی، تقاضايم اين است كه حلالم نماييد. (4) كفن و دفن و ترحيم «... وَ ما تَدْری نَفْسٌ ماذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْری نَفْسٌ بِاَی اَرْضٍ تَمُوتُ...» (2) برای محل دفن قبری را زير سر نگذارده‏ ام كه زحمت بازماندگان كمتر باشد. و محل خاصی را هم در نظر ندارم ولی اگر امكان داشته و خالی از دردسر و اشكال باشد بدم نمی‏ آيد در مقبره بيات در جوار مرقد حضرت معصومه سلام الله عليها و در كنار پدر و مادر و عده‏ ای از برادر خواهرها و عمو و عموزادگان باشد كه احتمال سر خاك آمدن و از خدا طلب مغفرت خواستن برای همه به خاك سپردگان بيشتر باشد. برای كفن خلعتی سابقاً از سفر حج ‏آورده و در چمدان عنابی‌‏رنگ گذارده بودم كه پس از نقل مكان به نارون نمی‏ دانم چه شده است. برای مجالس ترحيم و تذكر اگر چه بيشتر جنبه تشريفاتی و تكلف پيدا كرده و جزو آداب و حساب‌های سياسی و گروهی شده، دردی از دنيا و آخرت مردگان و زندگان دوا نمی‏ كند ولی با احتمال اينكه برای افرادی، مختصر عبرت از مرگ و خشيت از خدا و آخرت حاصل شود و حلاليت و آمرزشی نصيب ميت گردد ايراد به برگزاری آن از محل ثلث خودم ندارم خصوصاً اگر همراه با اطعام مساكين و غذای دسته جمعی بدون تعيّن و تشريفات برای بازماندگان و دوستان نزديك باشد. بيشتر از توصيف و تمجيد شخص از دنيا رفته به تذكر قيامت و توجه به آخرت پرداخته شود، توصيه‌‏های (1) و (2) و (3) نيز بد نيست كه در مجلس ترحيم خوانده شود. وصيتنامه مورخ 7/10/1373- در خانه نارون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شخص خودِ آقای بازرگان نمی‌توان گفت وقوع معاد را محتمل بداند بلکه با مخاطبان خود این‌طور صحبت می‌کند. مشکل امثال آقای بازرگان در غفلت از حضور تاریخی است که اسلام باید شکل دهد. این‌ها دینداریِ فردی را ذیل فرهنگ غرب پذیرفته‌اند و این است آن مشکل آزاردهنده‌. موفق باشید

14365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده عزيز سلام عليكم: ما گروهي هستيم كه سير مطالعاتي پيشنهادي حضرتعالي را در تلگرام به شدت دنبال مي كنيم بنا داريم به اميد خدا مطالعه الميزان را شروع كنيم كدام اساتيد را پيشنهاد مي دهيد؟ استاد عابديني يا استاد يزدان پناه؟ ضمنا"ما تحصيلات حوزوي نداريم و اغلب دانشگاهي هستيم. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو بزرگوار خوب خوبند. خودتان ببینید کدام‌یک با ذوق شما بیشتر هماهنگ است. موفق باشید

13764
متن پرسش
با عرض سلام: آیا شرح رساله ی الولایه ی استاد طاهرزاده به پایان رسیده است یا خیر و اگر نرسیده است، چه حجمی از کتاب را پیش رفته اند؟ فایل های صوتی و نوشتاری آن را از کجا می توان دریافت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح کتاب «رسالة الولایه» روی‌همرفته به اتمام رسیده و فایل صوتی آن بر روی سایت قرار دارد. موفق باشید

13169
متن پرسش
سلام علیکم: شهید مطهری می فرمایند: به عقیده ی اهل عرفان، محبت و ارادت پاكان و كُمَّلین همچون دستگاه خودكاری، خودبه خود رذایل را جمع می كند و بیرون می ریزد. حالت مجذوبیت اگر بجا بیفتد از بهترین حالات است و این است كه تصفیه گر و نبوغ بخش است. آری آنان كه این راه را رفته اند، اصلاح اخلاق را از نیروی محبت می خواهند و به قدرت عشق و ارادت تكیه می كنند. تجربه نشان داده است كه آن اندازه كه مصاحبت نیكان و ارادت و محبت آنان در روح مؤثر افتاده است، خواندن صدها جلد كتاب اخلاقی مؤثر نبوده است. فرض کنیم استادی ما را به کاری امر یا نهی کند و ما بخاطر محبت به او آن کار خیر را انجام دهیم یا کار بد را انجام ندهیم آیا این نقصی در نیت عمل بوجود نمی آورد چون عمل باید از روی محبت خدا انجام گیرد ولی اکنون محبت به فلان استاد باعث شده که ما آن عمل را انجام دهیم. مثال می زنم: مثلا نماز صبح واجب است و ممکن است شخصی حال نداشته باشد نماز بخواند ولی پدرش به او بگوید بخاطر من نماز صبح ات را بخوان و فرزند بخاطر محبت پدرش همت می کند و نماز را (البته به نیت رضای خدا) می خواند آیا این مثال نقصی در نیت عمل و خلوص عمل ایجاد می کند؟ در کنار این موارد بحث امر به معروف و نهی از منکر واجب هم مثال خوبی می باشد که اولا ما دیگران را از روی محبت امر و نهی می کنیم و اطاعت می کنند و بسیاری از موارد امر و نهی دیگران را به خاطر محبت دیگران می پذیریم و عمل می کنیم. با تشکر از حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنان‌چه رویکرد کلی در همه‌ی این تبعیت‌ها برای رجوع به حضرت حق باشد تا خداوند از طریق استاد و یا والدین رخِ خود را بنمایاند؛ عملاً در دل آن محبت‌ها محبت خدا نهفته است و عموماً هم قضیه از همین قرار است، حتی آن وقتی که شما از رفیق‌تان در عالَم رفاقت بخواهید که گناهی را انجام ندهد زیرا در ذیل حکم الهی است که گناه معنی می‌دهد، پس عملاً او در کنار رضایت شما و محبت به جنابعالی در یک اراده‌ی کلی‌تر به خدا نظر دارد. موفق باشید

12904

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد در يكي از كتاب هایتان مرقوم داشته ايد كه اگر شخصي توجه به اسمي كه متناسب با عملش هست نداشته باشد، در وهمش آن كار را انجام داده است. مثلا اگر در حال خوردن است اگر توجه به اسم رزاق نداشته باشد در وهمش غدا خورده است. لطف مي كنيد توضيح مبسوط تري بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از این‌که نباید در استفاده از غذا غفلتی نسبت به اسم رزاق صورت بگیردبه این است که در هرحال مبنای همه‌ی افعال حضرت اللّه است وگرنه ما با وَهمیّات خودمان اصالت و استقلال را به مخلوقات می‌دهیم. موفق باشید

12272
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: شما در بحث معرفت النفس فرمودید که انسان نفسانی صورت ها از ذات نفس در نفس حاصل می شود، و یعنی نفس با آلت چشم به بیرون نمی نگرد در خود می نگرد و این صورت ها را می بیند و فرمودید که اتحاد نفس با عالم برزخ باعث می شود که عالم برزخ را در خود ببیند و در واقع در خود سیر می کند آیا در یوم التلاق که همه آدم ها را می بینیم نیز از این سنخ است یا این که نه بیرونی است جدایی از ما و ما تصویر آن را در خود ایجاد می کنیم و همچنین در ملاقات با برزخیان آیا صورت ها را در خارج جدای از خود می بینیم و در نفس صورت می سازیم یا صورتها در درون ماست و از ذات نفس ما در ذات ما ایجاد می شود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس همیشه به خودی خود به وسعت همه‌ی هستی است و هم‌اکنون ما در همه‌ی عوالم حاضریم حتی در قیامت، ولی به جهت توجه نفس به بدن از آن حضور غافل است در برزخ و قیامت آن حضور را احساس می‌کند، پس بحث بیرون و درون نیست، بحث حضور وسیع نفس است چه در برزخ و چه در یوم التلاق.

12257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: اینجانب علاقه زیادی به گرفتن روزه مستحبی در ماه های رجب و شعبان دارم اما از طرفی روزه های قضا شده نسبتا زیادی دارم. واسه همین اول مجبورم روزه های قضامو بگیرم و سعی می کنم هر سال تعدادیشو در قسمتی از ماه رجب و شعبان با نیت روزه قضا نه مستحبی بگیرم. استاد با این کار امکانش هست علاوه بر گرفتن روزه های قضا، از برکات ویژه روزه گرفتن در ماه رجب و شعبان برخوردار بشم؟ (خودم یه جورایی احساس می کنم روزه های قضایی که تو این 2 ماه می گیرم در مقایسه با روزهای دیگر از سال بیشتر به وجودم شدیت میده)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همان‌طور که متوجه شده‌اید اگر روزه‌های قضا را هم در ماه‌های رجب و شعبان بگیرید نتیجه‌‌ای که باید در این دو ماه شریف ببرید را نصیب خود خواهید کرد. موفق باشید

11305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا شما موسسه انشاء را جهت مشاوره برای راهنمایی گرفتن جهت برطرف کردن برخی مشکلات روحی مثل وسواس و ... تایید میکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موسسه در حدّ خود تلاش‌های قابل توجهی داشته، هرچند نباید هر انتظاری را از آن عزیزان داشت. بنده جهت موفقیت هرچه بیشتر دست‌اندرکاران آن مؤسسه دعا می‌کنم. موفق باشید
9979

صله ارحامبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: جریانی از امام صادق (ع) خواندم که نصرانی که مسلمان شده بود از ایشان می پرسد آیا با خانواده ام معاشرت کنم؟ یا هم غذا شوم؟ ایشان می فرماید آیا گوشت خوک مصرف می کنند؟ نصرانی می گویدخیر. امام می فرماید اشکال ندارد. سوال:با ارحام خودکه می دانم گاهی ممکن است چیز حرامی یا همین کالباس خوک استفاده می کنند یا گوشت کوسه که فلس ندارد، باید معاشرت کنم؟ وقتی می گوییم حرام است میگن اینها را ازخودشان درآورده اند!!! مسلمان هستند نماز هم می خوانند. خسته شدم بخدا از صله ارحام به این شکل. و شما هم به استناد به آیات و روایات تاکید بر صله رحم و ایفای حقوق اینها دارید. چه کنم؟ من فکر می کنم مفهوم مخالف فرمایش امام صادق (ع) این بوده اگر خوک می خورند پس معاشرت نکن... بنده از کجا بدانم دستی که به آن گوشت گرفته شده، حتی اگر غذای دیگری برای من پخته باشد دستش را شسته یا نه وقتی اعتقاد به نجس بودنش ندارد. اکتفا به اصل براعت کنم؟ اگر هم یک جا غذا نخورم بدشان می آید و ناراحتی ایجاد می شود. ماهواره هم روشن... این صله ارحام است؟!!!!!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مسئله را باید از مرجع تقلید خود سؤال کنید ولی رویهم‌رفته فقها می‌فرمایند وقتی طرف مسلمان است، حرکات او را باید حمل بر برائت بکنید. موفق باشید
9960
متن پرسش
با سلام: نظر شما در مورد حزب یا لثارات الحسین و گروههای سیار امر به معروف و نهی از منکر «انصارحزب الله» که جدیدا اخبار آن روی سایت ها آمده چیست؟ آیا فعالیت این چنینی خوب است؟ چون بالاخره کسی مرد میدان نیست که فکری برای امر به معروف و نهی منکر بکند مگر مردم خودجوش وارد شوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل امر به معروف زبانی اگر با صمیمیت همراه باشد خیلی هم خوب است و تنها با هنجارشکن‌ها باید برخورد تند داشت و نیروی انتظامی نباید در مورد هنجارشکن‌ها کوتاهی کند. موفق باشید
نمایش چاپی