بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14935
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید تفاوت کلام جدید با کلام قدیم در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم کلام قدیم، استدلال جهت اثبات عقاید است در مقابل مخالفان. ولی در کلام جدید سعی می‌شود جایگاه موضوعاتی را که در رابطه با علوم جدید پیش آمده است، در دین مشخص کنیم. موفق باشید

13993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا مراجعه به افرادی که سرکتاب باز می کنند و دعا می دهند برای رفع مشکلاتی چون ازدواج و موارد دیگر اشکال دارد؟ البته در مواردی خانواده ها جواب گرفته و مشکلاتشان حل شده. درصورت امکان تماس تلفنی و یا حضوری ممنون می شویم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع کارها دست بزنیم. خوب است به جواب سوال شماره13958 رجوع فرمایید. متاسفانه امکان تماس تلفنی یا حضوری با عزیزان برایم نیست. موفق باشید

13426
متن پرسش
بسم الله سلام استاد یزرگوار: یک مسئله ای هست که مدت زیادی است ذهنم را درگیر کرده و جوابی نیافتم! کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» را خوندم و همچنین «زیارت عاشورا اتحاد روحانی»! استاد هر کاری می کنم و هرچه تحقیق می کنم می بنم که این سینه زنی که الان در هیأت ها هست ظلم به امام (ع) است چون ما را در حجاب عمیقی برده! من با یک ساعت یا دو ساعت سینه زنی آن هم با سبک های این چنینی و آن چنینی و این شعر ها چطور راه امام حسین (ع) و مرام ایشان را بگیرم و ادامه دهنده ی راه امام در جایگاه تاریخی خودم باشم! خودم هم هیئتی هستم اما این سوال مدت زیادی ست که ذهنم را درگیر کرده گاهی حرفهایی می زنم در همین مورد و گاهی هم می ترسم که نکند با این حرف خدایی نکرده حضرت از دست ما ناراحت شوند! ولی چه کنم هر کاری می کنم جدیدا! این سبک مراسم ها در من جا نمی افتد البته به نیت قریت سعی می کنم شرکت می کنم و کمک هم می کنم اما نمی توانم خود را آرام کنم! چطور باید خروجی این هم هیأت این شود که عده ایی فقط بدهانی کنند به علماء و سیاسیون و هر کسی که دلشان بخواهد ... در ضمن ماشاءالله هم که کار انقلابی و آنچه مدنظر حضرت آقاست را انجام نمی دهند! چطور هیئت دم از امام حسین(ع) می زند اما نمی تواند جایگاه حسین های زمان ببیند و بشناسد و عمل کند ... ببخشید استاد درد دلی بود ... گفتم حرفهای دلم را بزنم که اگر خدایی نخواسته شیطانی ست بروم و خاکی بر سر گیرم با این همه حرفهای ناسنجیده اگر هم درست است فکری کنم بر اینکه این همه شعار چه سود ... البته می دانم هیأت های خوب هم در کشور داریم. منظور هیأت های رایج در همه جاست که ذکر حسین(ع) را چنان تند می گویند که با خود می گویم اگر امام اینجا حضور داشت چه می گفت!!! اگر صلاح دانستید خصوصی پاسخ دهید تا خدایی ناکرده دوستان ناراحت نشوند! خدا را شکر که با شما و تفکر به این نابی آشنا شدم ... الحمدالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام حسین«علیه‌السلام» به وسعت جواب‌گویی به ابعاد همه‌ی انسان‌ها در صحنه‌ی کربلا حاضر شده‌اند و هرکس به وسعت طلب خود، کمال خود را در حرکت آن حضرت جستجو می‌کند. نه بنا است که امثال شما در حدّ محدود حرکات هیئت‌های معمولی با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» مأنوس شوید؛ و نه بنا است مردمِ معمولی در حدّ کتاب «حماسه‌ی حسینی» با حضرت مأنوس گردند! آری؛ یکی از وجوه عزاداری، هیئت است آن‌هم در محدوده‌ای مشخص، بیشتر از آن متذکرشدن از سیره‌ی امام است از طریق عالِمان فرهیخته. و این غیر از آن است که بعضی از هیئت‌ها حتی متذکر مراتب پایین سیره‌ی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هم نیستند، بلکه حجاب حرکت آن حضرت می‌باشند و دشمنان اسلام در این‌جا بی‌نقش نیستند. در هرحال باید به قامت بلند حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» از عرش تا فرش نگاه کرد تا تاریخی بس متعالی‌تر از تاریخ امروز برایمان رقم بخورد. موفق باشید

12554
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامى: استاد بنده سوالى داشتم در زمينه مقام پيامبر (ص) و امامان (ع). اين مطلب درست است که اولين خلق خداوند که جامع تمامى صفات خداوند است حضرت محمد (ص) بوده اند و سپس تمامى امامان (ع) در يک مرتبه از وجود ايشان خلق شده اند. يعنى مقام حضرت محمد (ص) بالاتر از همه بوده است و از نور وجودى امامان يکبار على (ع) تجلى کرد و يکبار امام حسن و يکبار امام حسين. بنده فرق بين امام حسين (ع) و امام صادق (ع) رو نمى فهمم. و يا اينکه حضرت صادق (ع) مى فرمايند من آرزو دارم خدمت گذارى مهدى (عج) را بکنم. و مقامى که از حضرت مهدى (ع) مى گويند و {اینکه} فرق ايشان با ائمه ديگر در امام حاضر بودن است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مقام پیامبر خدا و ائمه‌ی هُدی«علیهم‌السلام» همان‌طور که در مباحث «حقیقت نوری اهل‌البیت» بحث شده، از نظر مقام، اولِ آن‌ها برگشت دارد به آخر آن‌ها، یعنی همه در یک مقام‌اند با این تفاوت که صاحب آن مقام حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است و تفاوت، در ظهور است و چون حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در موقعیت اظهار همه‌ی آرمان‌های انبیاء و اولیاء قرار می‌گیرند، مورد نظر همه‌ی اولیاء و انبیاء هستند. موفق باشید 

12409

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: پرسشی در سایت مطرح شده بود مبنی بر نظرتون در مورد راهپیمایی ها در مورد توافق و انرژی هسته ای که شما مخالفتی نکردید در حالی که ما اگر بخواهیم مملکت قانونی داشته باشیم و همان مسیر اصحاب کربلا را برویم باید به قانون احترام بگذاریم. قانون می گوید تجمعات باید با کسب مجوز باشد. چرا باید در یک نظام ارزشی عده ای خود را به حق بدانند و هر خلاف قانونی را خواستند انجام بدهند. صدای مداحی را آنقدر بلند کنند و کسی جرات نداشته باشد به آنها چیزی بگوید ولی درمقابل بخواهیم بگوییم صدای ترانه ات نباید بیرون بیاید. هدف خوبی داریم ولی نباید به هر وسیله ای آن را انجام دهیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن بود که با فرض رعایت قوانین نظام اسلامی و با نظر به این‌که وزارت کشور نیز باید متوجه باشد که تجمعات سالم، حقِ شهروندی مردم است، می‌توان اقدامات مربوطه را انجام داد. موفق باشید

12288
متن پرسش
سلام علیکم: 1. استاد بهترین شرح بر نهج البلاغه چیست؟ 2. آیا نسبتی بین کتب آشنایی با قرآن شهید مطهری با المیزان هست؟ و آیا به عنوان مقدمه خوب است آشنایی با قرآن کار شود؟ 3. معرفت النفس با معرفت الامام چگونه جمع می شود؟ آیا معرفت النفس مهم تر است یا معرفت الامام؟ و اینکه کدام مقدم بر دیگری است؟ 4. برخی می گویند شما ابتدا تفسیر صافی و الرهان را بخوانید بعد به سراغ المیزان بروید و دلیلشان اینست که بگذارید اول با کلام معصوم رشد کنید بعد با کلام غیرمعصوم آیا این خوب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شرح ابن میثم حرّانی و شرح ابن ابی‌الحدید و شرح مولی فتح الله کاشانی و  منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة و ترجمه و تفسیر نهج البلاغه اثر استاد علامه مرحوم شیخ محمدتقی جعفری هست و هرکدام حُسنی دارند ولی بسیار باید راه طی شود تا شرحی در حدّ سخنان آسمانی مولایمان به تاریخ بیاید. 2- مرحوم شهید مطهری در کتب آشنایی با قرآن خود نکات ظریفی را مطرح کرده و به عنوان مقدمه‌ی ارتباط با تفسیر المیزان بسیار ارزشمند است. 3- به نظر می‌رسد معرفت النفس مقدمه‌ی معرفت امام باشد زیرا در شناخت نفس انسان متوجه‌ی حقایقی می‌شود که مصداق متعیَّن آن امام است 4 - تفسیر المیزان به بهترین نحو قدرت فهم کلام معصوم را به ما می‌دهد وگرنه به صِرف روبه‌روشدن با روایات متوجه منظور اصلی آن‌ها نمی‌شویم. موفق باشید

12154
متن پرسش
سلام علیکم: استاد برایم عجیب است بسیاری از جوانان امروز، کسانی که یا امام را ندیده اند و یا در زمان حضور حضرت امام رحمت الله علیه، بچه سال بوده اند؛ ولی اینقدر به مکتب پیرجماران دلسپرده اند؛ یا اصلا زمان جنگ خردسال بوده اند اما اینقدر شیدای شهدایند؛ نمونه اش مثل جلسات میثاق با شهدا که در دانشگاه امام صادق علیه السلام بر گزار می شود و امثال آقای میثم مطیعی و سایر دانشجویان با شور و شوق به یاد شهدا و نظر به راه خمینی کبیر سیر و عروج می کنند؛ استاد این راه پر فیض تا کجا ادامه خواهد یافت؟ چگونه مستدام شود؟ مثلا این متن یکی از مداحی هاست استاد عزیز تا نفس می زنیم همه، تا دمی که ما زنده ایم یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم توی قصه ی عاشقی، همیشه بازنده ایم فراموش نکنیم که از شهدا شرمنده ایم دلامون شده خالی از، غم عاشقی و جنون توی شهر ما این روزا فراموش شده یادتون شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم یاد صیاد و کاظمی، یاد همت و باکری یاد اون مردا به خیر یاد چمران و باقری شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم روز دشمن شب میشه، تا به خط می زنید همه به ندای خمینی و با نوای یا فاطمه وصیت کردید شما به اطاعت از ولی ایشالا ما هم بشیم فدای سید علی شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم، شهدا شرمنده ایم روی لب های خشکتون ، السلام علی الحسین علی اکبر شدید برای پیر خمین توی قصه ی عاشقی، همیشه بازنده ایم “یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم “
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهدا در این تاریخ، سالکان سیر الی اللّه این زمانه‌اند تا هرکس اندازه‌ی خود را نسبت به فنای الی اللهی که آن‌ها نشان دادند مشخص کند و رهبری عزیز انقلاب«حفظه‌اللّه» مذکّر این راه‌اند. موفق باشید

11266
متن پرسش
سلام علیکم چند سؤال پیرامون مسئله سینما: 1. آیا اساسا انقلاب اسلامی برای پیشبرد اهداف خود به سینما نیاز دارد؟ 2. مواجهه انقلاب اسلامی با سینما باید به چه نحو باشد؟ 3. به نظر شما این حرف شهید آوینی درسته: سینما ماهیتا به کفر و شرک نزدیکی بیش‌ تری دارد؟ 4. با اقتضائات سینما و مسائلی از قبیل جذابیت، زن و مسائل آن، ابتذال، فردگرایی و ... چگونه می توان کنار آمد؟ 5. چه راهکارهایی برای تحول در سینما پیشنهاد می‌ کنید؟ سؤالات زیادی ذهنم را درگیر کرده است. ممنون می شوم اگر پاسخ دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید آوینی در کتاب ارزشمند «حکمت سینما» روشن می‌کند که اگر حدّ و توان سینما را بشناسیم و با خودآگاهی لازم به جای آن‌که آن در ما تصرف کند، ما در روح سینماتصرف کنیم، می‌توانیم تا حدودی پیام خود را از طریق سینما به مخاطب برسانیم، ولی نه آن‌که گمان کنیم سینما و تلویزیون ظرفیت اظهار هر سطح از معارف و حقایق را داشته باشند و عده‌ای گمان کنند با ارتباط با سینما و تلویزیون از ارتباط با استاد و کتاب مستغنی می‌شوند. ولی در هر حال نباید نقش سینما را در خلق آثاری چون «مریم مقدس» و امثال آن در این اواخر از جمله «شیار 143» نادیده گرفت. موفق باشید
11061
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در رویت حقایق قلب در صحنه است و موقع تعقل در ساحت قلب نیستیم پس چه طور میشه چیزی که روئیت میشه رو فهمید خیال من بوده یا روئیت حقیقت و واقعیت؟ اینکه برای دیدن حقایق من باید برم کنار یعنی فکر من بره کنار یعنی عقل استدلالی بره کنار پس با چه چیزی باید تشخیص داد این واقعیته یا وهمه؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این امور راه افتادید «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» تا تماشاگر باشیم صدها سؤال از این قبیل داریم به همین جهت توصیه می‌کنند «به عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست». موفق باشید
9990
متن پرسش
به نام خدا با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت استاد گرامی: برای روشمند خواندن کتاب شریف اصول کافی و بهره بردن از روایات این کتاب چه روش و چه استادی را معرفی می کنید؟ با تشکر و آرزوی سلامتی برای شما استاد گرامی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم از همان اول شروع کردم و روایات مهم آن را یادداشت نمودم تا بیشتر در روحم تثبیت شود، این دوران از بهترین دوران زندگی‌ام بود و هست. موفق باشید
9821
متن پرسش
به نام خدا. با عرض سلام محضر جناب استاد: احتراما و در نهایت تشکر و قدردانی اینجانب دارای چند سوال می باشم 1. آیا روح جنیان نیز فرم نازله روح (منظور روح جون خداوند می باشد!) می باشند؟ 2. آیا صور برزخیه و قیامتیه روح جنیان با صور برزخیه و قیامتیه روح انسانها متفاوت می باشد؟ 3. از آنجایی که فرشتگان فرم نازله معنایی روح (منظور روح جون خداوند می باشد!) می باشند پس آیا می توان گفت که فرشتگان نیز دارای روح مختص به خود هستند. اگر فرشتگان دارای روح باشند بایستی در یک قالبی (مثلا چیزی شبیه قالب مثالی یا جسم مثالی) قرار داشته باشند؟ 4. آیا به غیر از 2 راه تجربی اثبات وجود روح در بدن آدمی ( 1. روش relaxation بدن بروی تخت خواب و احساس وجود خود به غیر از حواس، 2. روش قطع نمودن تک تک اعضاء بدن و کاسته نشدن از «من» آدمی) روش های قوی تر تجربی دیگری در اثبات روح در بدن وجود دارد که برای همگان قابل پذیرش باشد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید این‌طور باشد 2- معلوم نیست 3- برای فرشتگان که مثل جنّ و انسان جسم ندارند، دیگر بحث جسم و روح معنا ندارد 4- در این مورد بحث فراوان است، اگر دنبال کنید به نتایج خوبی می‌رسید. عجالتاً کتاب «معرفت نفس» از آیت‌اللّه حسن‌زاده را نگاه کنید خوب است. موفق باشید
9725

زمان شناسیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزمان: فرمودید که از منظرهای مختلفی می توان وارد حوزه شد. بنده پس از دانشجویی قصد ورود دارم. سوال این است در صورتی که بخواهیم زمان شناس و فقیه بشویم، باید چه نکاتی را مد نظر قرار داد؟ (سالهای ابتدایی که باید تمرکز بر صرف و نحو و منطق باشد، باید چگونه بود؟) ممنون از عنایت شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقدمات تدبّر در قرآن و تزکیه بسیار در تشخیص زمان به انسان کمک می‌کند. موفق باشید
9547
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: استاد ساده زیستی و بی تکلفی، راه رسیدن به خدای بزرگ را آسان می کنه و شرایط تنفس در فضای معنوی را بهتر فراهم می کنه اما چند روزی است به ضرورت شرایط از این حالت خارج شدم و احساس بدی دارم و حس می کنم بشدت از خدا دورم، استاد راستش ما با یک خانواده ای وصلت کردیم (برای برادرم)، حال در این چند روز اینکه کادوهای سر عقد خوب باشه، کیک خوب باشه، میوه جلوی همه باشه، کسی نرنجه، پشت عقدی چطور باشه و ...برایمان خیلی تکلف داشته، و احساس میکنم نظر قلبم به تمامه به رضایت عروس و خانواده اش معطوف شده و قلبم از خدا دور شده؛ در سخنرانیهاتان یادم است می فرمودید تمام قلبتون رو معطوف کار غیرخدایی نکنید حتی یکبار مثال زدید که برای تامین بودجه با یکی از مدیران خیلی صحبت کردید و تا دو سه روز حالتان خوب نبود چون برای این امورات «دل» را وسط گذاشتید، استاد جان، من شاگرد کوچک شما هستم دلم نمی خواهد ناخواسته موج تجمل و تکلف مرا با خود ببرد، چه کنم؟ از یک سو می خواهم احترام برادرم و عروس و خانواده اش حفظ شود و از طرفی تازه اول رفت و آمد است و اینگونه عمل کردن دلم را بیچاره می کند و از سوی دیگر عروس ما فوق العاده نکته سنج و با سلیقه است و یکجورایی دلم نمی خواهد احساس کند ما بی سلیقه ایم. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید، شما خودتان از چه الگوی عملی پیروی می کنید؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در این موارد با شوخی‌های متین از زیر بار این نوع کارهای دنیایی شانه خالی می‌کردند، با این‌که متهم شدند که علی«علیه‌السلام» خیلی شوخی می‌کند، ولی به هرحال آلوده به این امور که می‌فرمایید نشدند. مگر کلّ دنیا بازی نیست؟ شما هم آن را به بازی بگیرید و همه را با شوخی ردّ کنید، دلواپس بی‌سلیقگی‌ها نباشید، به اندازه‌ی آدم‌های دنیا، سلیقه وجود دارد. دلواپس آن باشید که عالَم دینی خود را از دست بدهید. خیلی عاقلانه و همراه با شوخی‌گرفتن این امور کارها را جلو ببرید. موفق باشید
8892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با توجه به حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» که هر کس نفس خود را شناخت قطعا خدای خود را شناخته است، چگونه نفس خود بشناسیم؟ و آیا اینکه این حدیث قدسی است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: حدیث از طُرق مختلف توسط رسول خدا و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» به ما رسیده و حدیث قدسی نیست. در مورد معنای شناخت نفس عرایضی در کتاب «خویشتن پنهان» داشته‌ام. موفق باشید
7732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد قبلا از محضر شما سوالی پرسیده بودم و عرض کردم که ارادت بسیار به محضر جناب صدرالمتالهین دارم و شوق قلبی آشنایی با نظرات و آرا ایشان را دارم و از شما منبعی برای مطالعه درخواست کردم که کتاب از برهان تا عرفان را معرفی فرمودید این کتاب را تهیه کردم و خیلی سریع در عرض چندساعت با شوق خوندمش و حظ بردم خیلی مفید بود برام. حال برای تعمق و تدبر بیشتر و گام بعدی مطالعه و انس با جناب صدرا درخواست راهنمایی دارم لطفا منابع بعدی رو برام تعیین بفرمایید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: منبع کار بر روی افکار ملاصدرا به طور مشخص «اسفار» ملاصدرا است، ولی مقدمتاً بدایة‌الحکمه و نهایة‌الحکمه کمک می‌کنند. البته عنایت داشته باشید فلسفه‌خواندن باید با تامل همراه باشد. موفق باشید
3411

هایدگربازدید:

متن پرسش
با سلام میخواستم نظرتان را درباره هایدگر بدانم؟ استاد حسن عباسی در یکی از سخنرانی هاشون ایشون را یک اگزیستانسیالیست می دانند و به همین دلیل معتقدند که ایشون را نمی توان قرائتی دینی کرد و خورده می گرفتند بر کسانی که ایشون را همردیف شیعه تفسیر می کنند(که به نظرم منظورشون مرحوم فردید باشه) می خواستم نظر استاد عزیر را در این باره بدانم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در مورد هایدگر باید کسانی نظر بدهند که هایدگر را می‌فهمند. آقای دکتر داوری نکات خوبی دارند. موفق باشید
3160

اهداء عضوبازدید:

متن پرسش
آیا اهدای عضو باعث ازار دیدن روح شخص نمی شود و در کل زا نظر شرعی مشکلی ندارد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظاهراً فقها اشکال نگرفته‌اند. موفق باشید
2156

توحیدبازدید:

متن پرسش
داستان موسی و چوپان را شنیده اید؟من هم یک خدایی داشتم که شما زدید و خرابش کردید.در یکی از سخنرانی هاتان گفتید که خداوند به هیچ چیز جز خودش توجه ندارد و هیچ جیز جز خودش را دوست ندارد.هر چقدر کسی بالاتر رفت بیشتر آینه صفات خداوند می شود و به طبع خداوند بیشتر او را می بیند.از آن موقع من به کلی از خدا دور شده ام.خدایی که شما گفتید یک غریبه از ما جداست که ما باید دست و پا بزنیم و دیده بشویم.او مشغول خودش است و ما هم مشغول خودمان.پس بهتر است با او کاری نداشته باشیم.ما که نه چیزی داریم نه کمالی نه علمی،بالاخره آخرش نفهمیدم هستیم؟نیستیم؟ واقعیت داریم؟توهم هستیم؟به چه دردی می خوریم؟اصلا ارزشی داریم؟پرستش و با این خدا بودن به چه دردی می خورد؟خدایی که هیچ جیز او مثل انسان نیست؟و کاری به کار ما ندارد؟و کار ما فقط بالا و پایین پریدن است؟اصلا می شود با خدا ارتباط برقرار کرد؟این به چه درد می خورد که ما فقط باید تلاش کنیم تا شبیه او شویم و از این طریق او ما را ببیند نه مستقلا.ارتباط با انسان ها خیلی لذت بخش تر است!خدای این چوپان خراب شد!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نفی ما را فهمیدید ولی اثبات ما را دنبال نکردید، اگر دنبال می‌کردید همه‌ی این سؤالاتتان حل می‌شد. از خود نپرسیدید خدایی که با یک سخنرانی خراب شد چه خدایی بود؟! اگر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را با 76 جلسه شرح آن دنبال کنید با توجه به روایات توحیدی إن‌شاءالله به خدایی می‌رسید که دیگر خراب نمی‌شود. موفق باشید
2133
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بند کتاب علل تزلزل تمدن غرب شما را می خوانم در صفحه 142 کتاب در نقد دموکراسی آورده اید که ( آنچه امروز تحت عنوان دموکراسی مطرح است این نیست که عده ای کثیر بر روی حقیقتی متعالی اتفاق نظر کنند بلکه بدون نظر به هیچ حقیقتی صرفا میل مردم نقش بازی میکند ) و اینکه ( نقش رهبری انسان های برگزیده وحتی وجود آنها با دموکراسی سازگار نیست دموکراسی کسانی را روی کار میآورد ه برتر از بقیه نیستند تا بقیه را به طرف کمال رهنمون کنند) و اینکه شخص حضرت امام (ره) نیز در جایی می فرمایند( ما آن چیزی را که می خواهیم حکومت الله است.ما می خواهیم قرآن بر ما حکومت کند ما حکومتی جز حکومت الله نمی توانیم بپذیریم) من این را قبول دارم اما این جمله امام (ره)که می فرمایند میزان رای ملت است آدمی را به فکر می اندازد که اگر زمانی این ملت به دونه اتصال به وحدت (خدا ) رای به موردی غیر دینی و اسلامی دهند آیا باید براین تصمیم درحکومت اسلامی مهره تایید بخورد. مگرنه اینست که حضرت امام (ره) می فرمایند جزحکومت الله نمی توانیم بپذیریم در اینجا چه باید کرد؟نظام اسلامی حرکتش چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت امام در بستری که فقیه در رأس امور است و بستر حکومت الله فراهم است می‌فرمایند «میزان رأی مردم است» و وجود شورای نگهبان حافظ بستری است که رأی مردم در مسیر غیرالهی قرار نگیرد. موفق باشید
2024
متن پرسش
سلام علیکم! با تشکر از پاسخ دوم شما به سوال بنده در مورد نحوه ارتباط با زنان فامیل. اما شما در سوال اول بنده در سوال شماره 1959 طوری صحبت کرده بودید که من اینگونه برداشت کردم که باید به زنان فامیل نگاه کرد. مثلا اینکه فرموده بودید:«چطور می‌شود انسان همسر برادرش را در خیابان ببیند و نشناسد، این یک مورد طبیعی نیست و حقوق آن خانم رعایت نشده است...» خوب این یعنی اینکه فرد باید به زن برادر خویش نگاه کند. و سایر موار پاسخ اول. اما در پاسخ دوم به شماره 1978 فرموده اید:«همچنان که دیدن نامحرم به معنای آن است که اراده کنیم او را ببینیم غیر از آن است که چشم ما به چهره ی او برخورد کند.» به نظر من این دو جواب تناقض دارد. بالاخره ما با اراده باید زن نامحرم را ببینیم یا خیر؟! اگر نباید ببینیم خوب وقتی نبینیم نمی شناسیم. پس آن دوست من که گفته بود من زن برادر خویش را دیدم ولی نشناختم طبیعی است. اما اگر این طبیعی نیست پس باید انسان زن نامحرم را ببیند. بالاخره کدام درست است!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: منظور بنده نگاه گذرا برای شناختن است. موفق باشید
1958

خوف و رجاءبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد محترم! خسته نباشید بنده در مواجهه با احادیث قیامت با دو دسته روایات مواجه می شوم. دسته ای از روایات آنچنان آدم را امیدوار می کنند که آدم با خود می گوید من اگر 100 برار گناهی که تا کنون انجام داده ام از این به بعد انجام دهم همین که محبت اهل بیت(ع) را دارم و در مراسمات شرکت می کنم همه بخشیده خواهند شد. برخی نیز آنچنان آدم را می ترسانند که آدم می گوید اگر این است بعید است بجز اهل بیت (ع) کس دیگری بهشتی شود. حال بالاخره کدام است!؟ آیا ما امیدوار باشیم یا بترسیم!؟ واقعا در آن دنیا چگونه رفتار خواهد کرد!؟
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی در عالَم دینی قرار گیرید و جهت‌گیری شما قرب الهی باشد مخاطب روایاتی هستید که رجاء شما را تقویت می‌کند و اگر در عالم دینی نباشید و در عین انجام عبادات روحتان در فضای دیگری است مخاطب روایات خوفی هستید تا به خود آیید و فکری اساسی برای خود بکنید. روایت می‌فرماید: « حُبُ‏ عَلِیٍ‏ حَسَنَةٌ لَا یَضُرُّ مَعَهَا سَیِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِیٍّ سَیِّئَةٌ لَا یَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة» «دوستى على حسنه‏اى است که با داشتن آن، سیئه زیانى نمى‏رساند و دشمنى على سیئه‏اى است که با وجود آن حسنه سودى ندارد.». موفق باشید
798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده با عنایت به اینکه در برخی کتابهای حضرتعالی از جملات و کتابهای جناب آقای دکتر سیدحسین نصر استفاده شده است و اینکه ایشان بنا به مستندات اطلاعاتی-امنیتی جزء عناصر ( خودفروخته )نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب میگردد،و جزء مروجین اسلام آمریکایی می باشند ،در برخورد با کتابها و جملات ایشان در آثار حضرتعالی و همچنین مطالعه آثار ایشان چه دستورالعمل مطالعاتی را معرفی می فرمائید؟ با توجه به اینکه اینجانب آثار حضرتعالی را با افتخار تمام در مبان دوستان دانشجو و غیر دانشجوی خود معرفی می نمایم ، جواب سؤال فوق برای اینجانب از اهمیت بالایی برخوردار است.(جدای از آشنایی بیشتر با مبانی اندیشه ای دکتر نصر و ...) باتشکر . گوزلی . تبریز
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: بنده در مباحث شرح کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» نظرات آقای دکتر نصر نسبت به امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» را عرض کردم و لذا نمی‌توان به‌راحتی دکتر نصر را از اردوگاه طرفداران انقلاب اسلامی بیرون کرد و شرایط قبل از انقلاب و مسئولیت‌های علمی ایشان را در نظام شاهنشاهی حمل بر شاهنشاهی‌بودن او کرد، سلوک و اندیشه و دوستان او همه حکایت از آن دارد که باید دکتر حسین نصر را یک دانشمندِ معتقد به حکمت خالده دانست و در همان حدّ هم به او انتقاد داشت که بنده در شرح کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» در قسمت حکمت خالده انتقادهای خود را عرض کرده‌ام. ولی باز تأکید می‌کنم دکتر حسین نصر کسی نیست که بتوان او را از منظر سیاسی نگریست و جامعه و جوانان خود را از اندیشه‌های بعضاً دقیق او محروم نمود. موفق باشید
17779
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد: می بخشید استاد شما می فرمایید بدن اخروی انسان متناسب با روح اوست و درجه روح است و اگر روح انسانیت خود را از دست نداده باشد بدن هم، همین گونه است. 1. ملاصدرا هم همین را می فرمایند؟ 2. استاد این نظر با عقل سازگاری دارد اما وقتی آن را مطرح می کنیم فوری بعضی می گویند: با آیاتی که حکایت از برخاستن انسانها از گور می کنند چه می کنید مثل آیه 51 یس و 7 قمر و 43 معارج. جواب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این همان سخن ملاصدرا است 2- جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست در این مورد دنبال فرمایید از آن جهت که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «القبرُ هو البَرزخ» نه آن‌که قبر، به معنای این قبر خاکی باشد. موفق باشید

16849
متن پرسش
مدتی است حس می کنم این درک غایبانه از خداوند که از طریق استدلال های عقلانی برایم حاصل شده است، اغنایم نمی کند و حتی گاهی نعوذ بالله تصور می کنم که شاید این مفاهیم فقط مفاهیم اند (که البته بی ربط با کوتاهی های عملی هم نیست). به سبب عملکردها و تجارب خوبی که از ارتباط عملی با سیستم الهی داشتم این حس کنترل شده است، اما باز هم این دوری ناراحتم می کند، چون فکر می کنم این تجارب هم آثار او هستند. به گمانم همچون کپسولی شده ام که خیلی نمی تواند در برابر این غیبت دوام بیاورد و چه بسا به جایی برسد که آن استدلال ها را هم کنار بگذارد و دست به مغلطه کاری برای خلاصی از آن ها بزند. این را هم بگویم که دغدغه ی ترک استدلال را ندارم و نمی خواهم آن را ترک کنم، بلکه دغدغه ی رفع این غیبت را دارم. بنده آثار جنابعالی رو مطالعه نکردم و فقط دورا دور با نگاه شما آشنایی دارم. لطفا بفرمایید اشکال کار کجاست؟ آیا کوتاهی ها و ضعف های عملکردی باعث حس غیبت شده است؟ آیا این خاصیت استدلال است؟ اگر خاصیت استدلال است، ضعف آن را چگونه باید جبران کرد؟ آیا امکان ارتباط مستقیم با خود حق تعالی وجود دارد؟ پرسش دیگری درباره ی سیر مطالعاتی ام داشتم. حدود شش هفت سال است که وارد رشته ی فلسفه اسلامی (اکنون متعالیه) شده ام، اکنون تصمیم ورود به حوزه را دارم، اما با توجه به مسائل فوق، احساس می کنم دروس حوزوی جز انباشت اطلاعات، سود چندانی برایم ندارد، چون نمی توانم جایگاه این معارف را در وجود خودم بشناسم و پیدا کنم. بایستی وارد کدام رشته ی تحصیلی بشویم؟ بنده اجمالا قبول کرده ام که خداوند حق است و اوست که هدایت گر است و این درک را هم بیشتر از تجربه ی عنایت های او دارم. اما وقتی سراغ تحلیل و استدلال می روم، پرسش های مختلف جلوی چشمانم رژه می رود، بگونه ای که نهایتا تصورم بر این است که اگر پرونده فلان مسئله بسته شد بدین خاطر بود که دیگر التفاتی به آن نکردم، در غیر اینصورت ماجرا همچنان ادامه پیدا می کرد. چنین نیست که ضرورت استدلال ضرورت ذاتی باشد، بلکه ضرورت وصفی دارد. ما تا زمانیکه در عالم موجود (متجدد) هستیم، محتاج این استدلال ها هستیم. این مفهوم گرایی یک حجاب است، به گونه ای که می خواهیم هر چیزی را مفهومی کنیم. راه خروج از این تنگنا استدلال نیست، بلکه حضور همراه تذکر به حجاب حضور است. آیا اشکال کار را درست فهمیده ام؟ چگونه می توان متذکر این حجاب و شئون آن شد؟ چگونه باید متذکر حجاب شد، بدون اینکه بیشتر گرفتارش شویم؟ دو مطلب که شاید در پاسخ به سوالم موثر باشد. اکنون در مقطع دکتری حکمت متعالیه مشغول تحصیل هستم. مدتی هم با آثار استاد داوری مانوسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه متوجه‌ی اصل مسئله هستید، به‌خصوص در توجه به جایگاهِ استدلال. همین امر موجب شده که جناب ملاصدرا در حکمت متعالیه، جهت عرفانی را مدّ نظر قرار دهد. اگر بتوانید سری به کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» که بر روی سایت است، بزنید؛ می‌بینید که سراسر کتاب تفصیل همین مسئله‌ی مهم است. انتخاب حوزه در راستای انجام رسالت تاریخی می‌تواند باشد. به این معنا که بتوانیم جبهه‌ی توحیدیِ مقابلِ استکبار جهانی را در فضای نرم‌افزاری قوت ببخشیم. ولی در رابطه با سیر حضوری، اگر حکمت متعالیه را درست جلو ببرید و کار را به عرفان محی‌الدین بکشید؛ جواب‌های خوبی می‌گیرید. و در فلسفه‌ی غرب نیز، هایدگر در این رابطه برای شما حرف دارد. موفق باشید 

14484
متن پرسش
با سلام : خانمی هستم که در 16 سالگی یکسری کشف و شهود پیدا کردم و به همین دلیل دچار عجب و غرور شدم و با اینکه کتاب چهل حدیث امام را برای مقابله با آن می خواندم اما اصلا قانعم نمی کرد اگرچه بعدها که دوباره کتاب را خواندم فهمیدم که بهترین راه حل برای مبارزه با عجب بوده ولی همین شد که به دلیل عجب و وسواس سقوط کردم با اینکه خدا همچون آفتاب برآیم يقيني شد و در نماز هایم او را مى دیدم یا صداى شیطان و ملایکه را می شنیدم ولی عجب سبب شد که سقوط کنم و سقوط خودم را دیدم. الان بیش از ده سال است که از آن موقع گذشته و من افتان و خیزان قدم بر می دارم گرچه دیگه مثل قبل شهوداتی ندارم یک سری حال ها و معرفت های زود گذر می آید البته اگر مراقبه ام را شدید کنم قیامت را خیلی خیلی نزدیک می بینم گویا درش هستم و فشاری بهم وارد میشه آن لحظه بهترین کار برآیم خوابیدن است و یا یک بار نور پیامبر بهم نزدیک می شد و اگر در اون لحظه استغفار نمی کردم می مردم چون قبلا تجربه سقوط دردناک را داشته ام محتاط شده‌ام و نمی توانم سرعت بگیرم و مراقبه شدید داشته باشم. دوست ندارم سر کار بروم هیاهوی جامعه آلوده ام می کنه ولی پدر و مادرم اصرار دارند که سر کار بروم چندین بار که سرکار رفتم از نظر روحی بهم می ریزم ولی از طرفی هم اطاعت پدرو مادر واجب است نمی دانم چکار باید بکنم؟ و آیا برای من استاد لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی خواجه عبداللّه انصاری حتی کسانی‌که قبل از طی منازل به چیزهایی رسیدند باید مثل یک سالک الی اللّه، منازل را یکی بعد از دیگری طی کنند و بدین لحاظ بنده دنبال‌کردنِ کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را پیشنهاد می‌کنم. در این حالت إن‌شاءاللّه به تعادلی می‌رسید که هیاهوهای جامعه شما را از استحکام خارج نمی‌کند و إن‌شاءاللّه می‌توانید در جامعه اثرگذار باشید. موفق باشید

نمایش چاپی