باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در روایات داریم ارواح، قبل از ابدان بودهاند و انتخاب، مربوط به روح است. به عنوان نمونه انتخاب ائمه «علیهمالسلام» را در این روایت ملاحظه کنید: «انَّ اللهَ تَبارك وَ تَعالي خَلَقَ الْارْواحَ قَبْلَ الْاجْسادِ بِالْفَيْ عامٍ، فَجَعَلَ اعْلاها وَ اشْرَفَها ارْواحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الائِمَةِ بَعْدَهُمْ (ع) فَعَرَضَها عَلَيالسَّمواتِ وَ الْارْضِ وَ الْجِبالِ، فَغَشِيَها نُورُهُمْ ...»[1] خداوند تبارك و تعالى، ارواح را دو هزار سال قبل از اجسام خلق نمود، و بالاترين و شريف ترين آنها را ارواح محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين و ائمه ى بعد از آنها قرار داد، سپس آنها را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشت و نور ايشان همه ى سماوات و ارض را فراگرفت. چنانچه ملاحظه مى فرماييد، اين روايت شريف اوّلًا؛ ما را متوجّه ى رتبه ى وجودى ارواح مى كند كه نسبت به اجسام تقدّم وجودى دارند و اينكه تقدّمِ خلقت روح ها، تقدّم زمانى نيست بلكه تقدّم رتبه اى است. ثانياً؛ مى فرمايند: ارواح، دو هزار سال قبل از اجسام آفريده شدند، شايد عدد دو هزار سال حاكى از زيادى مرتبه ى روحها نسبت بر بدن ها باشد. ثالثاً؛ مى فرمايد: در بين روح ها كه بلند مرتبه تر از جسم ها هستند، تازه ارواح چهارده معصوم (ع) از همه ى آنها برتر و بالاترند. رابعاً؛ آنچه از همه مهمتر است قسمت آخر روايت است كه مى فرمايد: خداوند ارواح شريف چهارده معصوم (ع) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد، پس نور آنها همه ى آسمانها و زمين و كوه ها را فراگرفت، كه از احاطه ى تكوينى آن انوار مقدس بر كلّ موجودات خبر مى دهد و اين همان ولايت كلّيه ى آنهاست كه اگر انبياء و اولياء (ع) مجهز به آن نباشند، هيچ معجزه و كرامت و تصرفى از طرف آن ذوات مقدس صورت نخواهد گرفت و هنر انسانها اين است كه ولايت تكوينى الهى اولياء معصوم (ع) را با انتخاب خود، در جان خود جارى كنند تا تكوين و تشريع در آنها هماهنگ شود و بتوانند به عنوان موجوداتى مختار، آن ولايت تكوينى را بر شخصيت خود جارى سازند. موفق باشید
[1] - بحارالانوار»، ج 26، ص 320
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره بنا به سخن مقام معظم رهبری«حفظهاللّه»: «وجودِ چالش، انسانهای آگاه و بصیر و شجاع را نگران نمیکند. وجود چالش انسانهای متعهد را به نگاه به ظرفیتهای موجود و احیاناً معطلمانده وادار میکند». بنده معتقدم این نقصها بالاخره از طریق نقشههای عمیق دشمن حتی وارد سپاه نیز شد و خیلی قبل بنده به رفقا عرض کردم دشمن از این طریقه بدنهی نظام دفاعی ما را در اشرافیتزدگی آلوده خواهد کرد و بحمداللّه بزرگیِ انقلاب زندهی اسلامی موجب شد که در این مورد نیز دشمن ناکام بماند و یکی از حیلههای آن که حیلهی خطرناکی هم بود، خنثی شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصول کلّی مدیریت اسلامی و ایدههای مربوط به آن را، حضرت مولیالموحدین«علیهالسلام» در نامهای که به مالک اشتر نوشتهاند، بهخوبی نشان دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نمیتوان یک قاعده برای همهی افراد در این موضوع مطرح کرد. آری! حضور در چنین جبههای حضور در جبههی حق مقابل باطل است و مسلّم اگر کسی به صرف شهادت قدم در این راه بگذارد، از آنجایی که بسیاری از مشکلات با خون شهید حل میشود و نه با شمشیر و دست و بازوی او، چنین کسی به ثواب شهادت میرسد ولی باز هرکسی باید شرایط خود را بسنجد، زیرا ظاهراً به صراحت وجوب آن مطرح نیست و در همین رابطه هست که باید موقعیت خود را و همسر و فرزندتان را نیز در نظر بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژهها در مورد «نفخت من روحی» مهم نیست، مهم توجه به این نکته است که حضرت حق حقیقتی متعالی از عالم معنا را در کالبد آمادهی انسان دمیده و شما آن را به عنوان نفس ناطقه در خود احساس میکنید که عقل، یکی از ابعاد آن است 2- این تقسیمبندیها خیلی استاندارد نیست، بیشتر با مبانی هیئت گذشته گفته شده است. بهترین تعبیر همان ناسوت و ملکوت و جبروت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما جمعکردن امور زندگی است با مطالب معنوی. سعی کنید در عین ارزشگذاردن به کاری که دارید با برنامهریزی متعادل – بدون افراط و تفریط – سیر مطالعاتی را نیز دنبال کنید، تا إنشاءاللّه کارتان به فهم قرآن از طریق تفسیر قرآن بکشد، این کار نسبت به حفظ قرآن اولویت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: املاء در لغت به معنای مهلت دادن است و منظور از آن در اصطلاح مهلت دادن به امت هایی است که قدر نعمت هدایت خود را نمی دانند تا بلکه هوشیار شوند و توبه کنند و یا این که عذاب مهین را برای خود فراهم کنند.
خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لاَ یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لاِّنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِین: کافران مپندارند که در مهلتی که به آن ها میدهیم خیر آن ها است. به آن ها مهلت میدهیم تا بیشتر به گناهانشان بیفزایند و برای آن ها است عذابی خوارکننده» (آل عمران، 178) و در جای دیگر نیز می فرماید: «وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کیدِی مَتِین: و به آن ها مهلت دهم که تدبیر من استوار است.» ( اعراف،183 و قلم، 45)
در تفسیر نمونه آمده است:
نملی از ماده املاء به معنی کمک دادن است که در بسیاری از مواقع به معنی مهلت دادن که آن خود یک نوع کمک دادن نیز محسوب می شود؛ آمده است، در آیه فوق نیز به همین معنی است. یعنی آنها را مهلت می دهیم.[
علامه طباطبایی رحمة الله علیه، می فرماید: قضای الاهی هم همین است. قضاء مختص به خدای تعالی است و در آن کسی با او شریک نیست. به خلاف استدراج که به معنای رساندن نعمت بعد از نعمت است. و این نعمت های الاهی به وسائطی از ملائکه و امر به انسان می رسد. به همین مناسبت، استدراج را به صیغه متکلم مع الغیر آورد؛ ولی در املاء و در کیدی که نتیجه استدراج و املاء است؛ به صیغه متکلم وحده تعبیر کرد.
به طوری که اهل لغت گفته اند؛ استدراج دو معنی دارد. یکی این که چیزی را تدریجا بگیرند. زیرا اصل این ماده از درجه، گرفته شده که به معنای پله، است. همان گونه که انسان در صعود و نزول از طبقات پائین عمارت به بالا، یا به عکس، از پله ها استفاده می کند. هم چنین هر گاه چیزی را تدریجا و مرحله به مرحله بگیرند یا گرفتار سازند؛ به این عمل استدراج گفته می شود.
معنای دیگر استدراج، پیچیدن، است. همان گونه که یک طومار را به هم می پیچند. این دو معنی را راغب در کتاب مفردات نیز آورده است. ولی با دقت بیشتر روشن می شود که هر دو به یک مفهوم کلی و جامع یعنی انجام تدریجی، باز می گردند.
در مورد مجازات استدراجی که در آیه فوق به آن اشاره شده و از آیات دیگر قرآن و احادیث استفاده می شود؛ چنین است که خداوند گناهکاران و طغیانگران جسور و زورمند را طبق یک سنت، فورا گرفتار مجازات نمی کند؛ بلکه درهای نعمت ها را به روی آن ها می گشاید. هر چه بیشتر در مسیر طغیان گام بر می دارند؛ نعمت خود را بیشتر می کند. و این از دو حال خارج نیست: یا این نعمت ها باعث تنبه و بیداریشان می شود؛ که در این حال برنامه هدایت الهی، عملی شده و یا این که بر غرور و بی خبریشان می افزاید. در این صورت مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله، دردناکتر است.، زیرا به هنگامی که غرق انواع ناز و نعمت ها می شوند؛ خداوند همه را از آن ها می گیرد و طومار زندگانی آن ها را در هم می پیچد و این گونه مجازات، بسیار سخت تر است. خوب است به سایت http://daneshdust.blogfa.com/post-41.aspx رجوع فرمائید . موفق باشید