باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی مقام معظم رهبری حجت برایشان تمام است که ضعفهایی بَیّن در آقای هاشمی دیدهاند، چطور بتوانند آن جمله را بگویند. آری! گاهی شما برای طرفی که نماز میخوانید نمیشناسید و یا میدانید در خطایش به موضوع آگاه نبوده، ولی رهبری به چنین نتیجهای نرسیدهاند مگر میتوانند آن جمله را بگویند 2- اگر در همهی امور رهبری حجت ما هستند و مورد تأیید خاص حضرت حق میباشند، از عدم تسلیت ایشان به امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» میفهمیم آنچه را که باید بفهمیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به اسم مخالفت با فلسفه، عملاً کار به مخالفت تعقل در دین کشیده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مولوی به تعبیر آیت اللّه تهرانی در کتاب «روح مجرد» از نظر عقیدتی شیعه است و عقایدی را متذکر میشود که بیشتر در شیعه مطرح است؛ ولی از نظر فقهی، سنیمذهب میباشد. و از طرف دیگر اکثر اطلاعات او بر اساس کتابهای اهل سنت است که با خطا همراه میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو بزرگوار خوب خوبند. خودتان ببینید کدامیک با ذوق شما بیشتر هماهنگ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی در این مورد شده است. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت» و به خصوص در شرح آن، عرایضی شدهاست که از جلسهی پنجاه به بعد میتوانید جواب خود را به صورت مبنایی بگیرید و گرنه هر روز در این موارد با سوال بدون جوابی روبرو هستید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» مقدمهی خوبی است تا إنشاءاللّه جواب سؤالاتتان را بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤالهای شمارهی 12682 و 12684 و 12691 اشارههایی داشتم، موضوع موضوعی نیست که بخواهیم با نظر به یک وَجه آن از وجوه دیگرش غفلت کنیم. آری! در بستر توافقنامه ابهاماتی نهفته است که یک وَجهِ تعبیر آن همان است که منتقدین با نگرانی مدّ نظر قرار دادهاند و با عدم اطمینان به رقبای ما نگران تعبیر مناسب منافع خود از بندهای موافقتنامه دارند. ولی وجوه دیگر آن را که تیم مذاکرهکننده مدّ نظر دارند نباید نادیده گرفت. مسئلهی بسیار حساسی است در تاریخی بسیار حساس، هنوز برای قضاوت زود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینکه افقی از اینگونه معارف را در مقابل خود و کاربران میگشایید، بهعنوان اولین قدم کار خوبی است و بنده نیز در آن کتاب، طرحِ موضوع کردهام و جای بحث مفصل آن در آنجا نبوده است، تا اینکه بحمداللّه در مباحث جلسات چهارشنبه در شرح کتاب شریف «مصباح الهدایه» عرایضی در مورد اسمُ اللّه اعظم و نسبت آن با خلیفة اللّه، شده است که إنشاءاللّه زمینهی فهم اینگونه روایات خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرازی که مدّ نظر شما است چنین شروع میشود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي [مُحَمَّدٍ] حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلادِكَ وَ الدَّاعِي إِلَيسَبِيلِكَ وَ الْقَائِمِ بِقِسْطِكَ وَ الثَّائِرِ بِأَمْرِكَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ وَ بَوَارِ الْكَافِرِينَ وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ وَ مُنِيرِ الْحَقِّ وَ النَّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ وَ الصِّدْقِ وَ كَلِمَتِكَ التَّامَّةِ فِي أَرْضِكَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ وَ الْوَلِيِّ النَّاصِحِ سَفِينَةِ النَّجَاةِ وَ عَلَمِ الْهُدَي وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَي وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَي وَ مُجَلِّي الْعَمَي [الْغَمَّاءِ] الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا إِنَّكَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». که ترجمهی آن چنین است: اى خدا! درود و رحمت فراوانت را بر حجت خود [مُحَمَّد] «عجلاللّهتعالیفرجه» ارزانى دار - آن امام غايبى كه هم اسم با رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است - هم او كه حجّت تو در زمين و خليفه تو در شهرها و دعوت كننده به سوى راه تو است، هم او كه قيام كننده به قسط بوده و به فرمانت انقلاب خواهد كرد، ياور و سرپرست و دوست مؤمنان، و ويران كننده كافران، و روشنى بخش ظلمت و روشنگر حق، و نماياننده حكمت و درستى است، هم او كه عامل ظهور سنّت و كلمه تو در زمين است، هم او كه سخت مواظب تجاوزكاران بوده و لذا از اين جهت خائف و نگران است، آن سرور و سرپرست خيرخواه، آن سفينه نجات و پرچم هدايت و نور چشم خلائق و بهترين كسى كه پيراهن و رداء - امامت - را به بر كرد، زداينده كورى و گمراهى، آن كسى كه زمين را از عدل و قسط پر مى كند، در حالى كه ظلم و بيداد سراسر آن را گرفته، كه تو در سرازير كردن صلوات و رحمت بر او قادر و توانايى، چون بر هر چيزى قادر و توانايى! يافتن امام (ع) و توجه به اوصاف او كار بزرگى است كه انسان نبايد از آن غافل باشد. گفت:
بر عاشقان فريضه بود جستجوى دوست |
بر روى و سر چو سيل، دَوان تا به جوى دوست |
|
خودْ اوست جمله طالب و ما همچو سايه ها |
اى گفتگوى ما همگى گفت وگوى دوست |
|
گاهى به جوى دوست چو آب روان خوشيم |
گاهى چوآب، حبس شديم در سبوى دوست[1] |
|
حضرت را با كلماتى كه در اين فراز آمده وصف مى كنى تا مشخص كنى انتظار آن حضرت را در سينه دارى و چشم از وجود مبارك او برنداشته اى، به انتظار كسى هستى كه كلمه تامّه الهى در زمين است، حق را مى نماياند و ناطق به حكمت است، و هرگز بنا ندارى دل از او بركنى و آن را به جاى ديگر اندازى. این قسمت عرض بنده در کتاب «زيارت آل يس، نظر به مقصد جان هر انسان» بود که برایتان کپی شد. چنانچه مایل باشید میتوانید به اصل کتاب که در سایت وجود دارد، رجوع فرمایید. ظاهراً نام مبارک حضرت را که مطابق نام مقدس پیامبر میباشد در زمان خاصی نباید برده میشد مگر به کنایه، ولی بعداً فضا تغییر کرد. موفق باشید
[1] ( 1)- كليات شمس، غزل شماره 442.