سلام استاد جان: دلشکسته ام و خسته از شنیدن شنیدن شعار توهین به رهبری قلبم به درد آمده. دعایم کن استاد جان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل روز برای هرکس روشن است که در زیر این آسمان جدای از حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه»، انسانی به تقوا و بصیرت و دلسوزی برای مردم مثل شخص رهبر معظم انقلاب وجود ندارد. حال در نظر بگیرید چه چیزی پیش آمده است که عدهای درست بغض ایشان را در خود پروراندهاند. آیا بدتر از این میشود که انسانی با چنین توهینهایی به چنین شخصیتی تا این اندازه سقوط کند؟! آیا این حکایت مقابله ظلمات آخرالزمانی در مقابل حقیقت آخرالزمانی نیست؟!! و ما را به آن فکر نمیاندازد که همانطور که عدهای در صدر اسلام گرفتار بغض نسبت به حضرت علی «علیهالسلام» بودند، در این زمانه پیش آمده است؟ خوشا به حال آنانی که تمام وجودشان محبت به حضرت آیت الله خامنهای«حفظهالله» شده است و مانند حاج قاسم فهمیدند رمز عاقبت بخیری در این تاریخ را در کجا پیدا کنند. آنجایی که آن شهید بزرگوار فرمود : «واللّه واللّه واللّه از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. موفق باشید
استاد عزیز و گرانقدر با سلام مجدد: در مورد پاسخی که فرمودین «برای سرنگونی این نظام باید مانند آنهایی که برای سرنگونی نظام شاهنشاهی کشته دادند و شکنجه شدند، کشته بدهند.» استاد بفرمایید تفاوت سخن شما با این که بگوییم بسیاری دلباختگان به نظام و انقلاب مطمئنا تا پای جان پای نظام می ایستند چیست؟ شما حداقل در نظر بگیرید این نظام سی هزار نفر داشته باشه تا پای جان پای نظام باشن (حد بسیار بسیار پایین در نظر گرفتم) اینها تا پای جان پای نظام بایستند، دشمن حمله کنه، از کشتن ابایی نداشته باشه، بعد از جنایت طیف خاکستری به نفع نظام برنگرده و ..... ، این افراد اونقدر با ملایمت برخورد کنند که اگر ده نفر از اینان کشته شد یک نفر از طرف مقابل بیشتر کشته نشه، با این اوضاف باز شد همون حرف - دشمنان و مخالفان همون عدد سه هزار رو کشته میدن یعنی واضح است وقتی می گوییم دلباختگان نظام تا پای جان می ایستند، آن حرف شما رو در بطن خودش داره ولی اون حرف تحریک آمیز که باید کشته بدین، و ظاهر استکباری داشته باشه، در این جو رسانه ای کجا و این بیان کجا؟ استاد همچنین فرمودین : «واین جریان، با نظر به وابستگی شدیدش، خواسته و ناخواسته جریانی است که باید در دل آیه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» مدّ نظر داشت» استاد سران و تحریک کنندگان اصلی شاید ولی بدنه ای که توخیابونن نه، بسیاری از اونهایی که طرفدار جریان مخالف هستند نه، طیف خاکستری نه اینطور نیست از قضیه ای ناراحته حرفی می زنه، آزادیش گرفته شده ، حقی ازش خورده شده و اجازه حرف زدن بهش داده نشده ...، حتی شاید کسی از زندگی نا امیده دنبال مقصر می گرده، دنبال هیجانه ، و ... («ویژگی مشترک همه آنها این بود که چیزی برای از دست داشتن نداشتند.») استاد مورد سوم که فرمودین : «نهتنها حتی به دنبال سرگونی نظام بلکه به دنبال نابودی کل ایران میباشند. جریانهای استکباری و تحجّر منطقه، به این نتیجه رسیدهاند که اگر ایران باشد حتی با حاکمیتی که غیر اسلامی است به جهت سابقه تاریخی و فکری و فرهنگی که دارد، همچون تیغی است در چشم آنها.» دقیقا دو سه هفته است به همین موضوع فکر می کنم، در حد خودم از این آدمین های گروه ها و کانال ها می پرسم فرض بگیریم معترضا موفق شدن و نظام برگشت و نظام جدید و کاملا همسو با غرب در ایران مستقر شد، سود و زیان کشورهای منطقه و جهان به چه صورته؟ آیا خود آمریکا منفعت می بره؟ (کی بیاد این کشورهای عربی رو بترسونه و باعث لزوم تحق قیمومیت قرار گرفتن اونها توسط امریکا و فروش چند صد میلیارد دلاری سلاح بشه؟ چجور بتونن قیمت نفت رو کنترل کنن؟) آیا ترکیه سود می بره؟ آیا اروپا سود می بره؟ آیا کشورهای عربی سود می برن؟ طالبان سود می بره؟ روسیه سود می کنه؟ ایران یکپارچه غربی به سود هیچکدوم نیست، خیلی دوست داشتم در یک برنامه آزاد چند نفر بشینن توجیه کنن که چرا ایران طرفدار غرب به نفع آمریکا و بقیه کشور هاست؟ اگر ایران یکپارچه به نفع کسی نباشه حتما تجزیه اش می کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که هر کدام از نکاتی که میفرمایید دارای ابعادی است. به نظر میآید به تقابل دو جبهه در کلیّت آن نظر کنیم به معنای کلیّت یک جبهه با اصراری که در باطل دارد و جبهه دیگری که نظر به حق میکند، آن هم در کلیّت. در این شرایط است که میتوانیم میدان تفکر به آنچه میفرمایید را گشوده نگه داریم. آری! بحث در انگیزه دشمن است ولی توجه دارید که در دل همین فتنهها است که حقّانیت نظام اسلامی در مقابل استکبار به ظهور میآید و حضوری که در جهان آینده خواهی نخواهی برای آن رقم خورده است. به هر حال مثل روز روشن است که جهان استکبار متوجه آینده نظام اسلامی شده است و همه تلاشش آن است تا مانع آن حضور بشود و ما بیشتر اتفاقات را در دل این نحوه تلاشها تحلیل میکنیم، وگرنه در اینکه چند نفر موتور سوار بعضی از مردم و یا نیروهای انتظامی را به رگبار ببندند، هیچ معنایی نخواهد داشت و معلوم است که هیچ نتیجهای که دشمن بتواند روی آن حساب کند، حاصل نمیشود. موفق باشید
با سلام: خسته نباشید. من یک خدمتگزار آموزش و پرورش هستم. چند تا مشکل داشتم. نیروهای خدماتی حرف های بد و کارهای زشت می کنند چه کار کنم و کار بد انجام می دهند و اکنون در مدرسه خدمتگزار هستم. خانمها که می آیند اکثر بی حجاب هستند من هم مدام چشمم به اینها بر می خورد چه کارکنم؟ شغلم رو نمی توانم عوض کنم. سوال دیگه داشتم کسی مبتلا به اینترنت و فیلم بد دارد و استمنا می کند و چندین سال گرفتار شده چه کار کنم طرف این کارها نرود چگونه اینترنت رو ترک کند؟ بهتر نیست و متاهل هست دنبال این کارها می رود و جذابیت دارد برایش اگر می شود اگر می شود راهنمایی کنید. من چندین سال پیش جلسات شما را می آمدم کتاب و جزوه و سی دی شما را دارم نمی دانم از کجای آن بخوانم، بعضی از آنها سخته فهمیدنش و بعضی از آنها را هم خواندم و یادم می رود حافظه ام ضعیف هست و خیلی سال نیامدم جلسات شما را، چون راه دورهست کار و خستگی دارم گفتم از کدام کتابها شما شروع به مطالعه کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جنابعالی با توجه به موقعیت خودتان وظیفه کاری خود را باید به خوبی انجام دهید آنها خودشان مسئول اعمال خود هستند. ۲. این افراد باید متوجه شوند با این نوع کارهای خلاف شرع، نورانیتی که میتوانند با آن بهسر ببرند را، از دست میدهند. ۳. همینکه با گوشدادن صوتهای مربوط به سورههای قرآن مشغول باشید، برکات خود را پیش میآورد و در ضمن از ارادت به مقام معظم رهبری نباید غفلت کرد. موفق باشید
با سلام: استاد بعد از نفس کلیه الهیه چیه؟ مراتب پیدا میکنه؟ و آیا میشه آخرین خاصیت نفس کلیه را که تسلیم و رضا هست، وجود مرتبه از وجود مقدس امام رضا (ع) دانست؟ ۳. شهدای دفاع مقدس مشهد و شاید هم مردم ایران به سبب ارادت به وجود مقدس این امام جزو این دسته بودن و هستن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است و مقام همه ائمه «علیهمالسلام» مقام نفس کلیه الهیه میباشد. ۲. آری! هرکس به اندازهای که متوجه حقیقت وجودی اولیای الهی باشد از آن مقام بهره میبرد. موفق باشید
سلام: ببخشید استاد متخلق به اسم الله شدن بدون اینکه اسماء الهی را بدانیم زود نیست؟ و از آنطرف وقتی بدانیم در یک اسم گیرنمیکنیم و متوقف نمیشیم؟ ۲. سوال دوم اینکه این قاب هایی هست اسماءالحسنی گاه میبینم یک سری اسما را نداره، جامع همه اسما در کجا باید با شرحش بدست آورد؟ آیا جوشن کبیر همه اسماء را داره؟ ۳. و اینکه میشه فردی به اسم الله متخلق بشه ولی یه مشکلاتی داشته باشه ببینه به فلان اسم نیاز داره؟ یا اینکه اسم الله را به جامعیت متوجه نشده و یا عجله کرده در متخلق شدن و بدون هضم بقیه اسماء خواسته به الله برسه. قضیه چی بوده و مشکلش چی میتونه باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به اذکاری که به طور عموم وارد شده است، در این موارد باید فکر کرد مثل ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و ذکر صلوات بر محمد و آل محمد. ۲. در مورد اسم جامع الهی به ذکر اسم «اللّه» میتوان نظر کرد. ۳. به هر حال باید به امید الرّحمن الرّحیم بودنِ اسم «اللّه» آن اسم مبارک را مدّ نظر داشت. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز تر از جانم: چند کلامی درد دل چند کلامی برای اتفاقات اخیر که انتظار داشتم به غیر از عبور محافظه کارانه از کنار قضیه و به نحوی درگیر نشدن با این موضوع صریح و شفاف اعلام موضع کنید. آری آزادی ارجح بر عدالت است و واقعا دولت را برای سلب آزادی و نداشتن برنامه کار آمد و حرکت جهادی در موضوع فرهنگ و معیشت و ... محکوم می کردید که به جای یک عذرخواهی ساده و محاکمه چند نفر و تسکین دل مردم فقط به زور متوسل شدن را پیشه گرفتند. یادم هست در کتابی از شما خواندم که دلاکی به جای تعویض تیغ اصرار بر خوردن بیشتر داشت برای زور بازویی بیشتر اگر واقعا دیدن مردمی که دوست دارند با فلان پوشش به خیابون بیایند و یک زندگی حداقلی برای ازدواج و شغل و مسکن دارند زیاد است کاش دوست و دشمن میکردیم و این مردم را با چشم دشمن نمیدیدیم. اگر واقعا ظلم و اختلاس می شود و محکم نمیتوانند جلوی آن را بگیرند لا اقل یک عذر خواهی ساده بکنند. یادم به سخنرانی امام ره افتاد که فرمود من از شماها عذر می خواهم. من از ملت ایران عذر می خواهم. من از ملت ایران عذر می خواهم. من از این مادرهایی که بچه های خودشان را از دست دادند معذرت می خواهم. من از این برادرهایی که عزیزان خودشان را دادند، از دست داده اند، معذرت می خواهم. من از این ارتشیهایی که جوانان خودشان را از دست داده اند، از این پاسدارها که جوانهای خودشان را از دست داده اند و برادران خودشان را، معذرت می خواهم که عُرضۀ این را ندارم که کار را درست کنم. من از حضرت مهدی ـ سلام الله علیه ـ من از پیشگاه پیغمبر اکرم معذرت می خواهم. من از پیشگاه ولی عصر امام مهدی ـ سلام الله علیه ـ معذرت می خواهم. من از پیشگاه ملت ایران معذرت می خواهم. من از شما برادران، برادران ارتشی، برادران پاسدار، برادران ژاندارمری و سایر قوای انتظامی که در راه اسلام جوانهای خودشان را دادند، معذرت می خواهم. ما نتوانستیم برای شما کاری انجام بدهیم. ما ضعیف هستیم. ما باز گرفتار کاغذبازی هستیم. ما باز گرفتار آرمهایی شاهنشاهی هستیم. مملکت ما باز مملکت شاهنشاهی است. وزارتخانه های ما، وزارتخانه های ما باز وزارتخانه های طاغوتی است و ما نتوانستیم اینها را اصلاح کنیم کاش ما هم اینگونه شهامت داشتیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب درآخرین جلسات صحبت خود فرمودند به هر دلیل ما کوتاهیهایی داشتهایم که بحث آن بسیار پیچیده است از آن جهت که رهبر انقلاب یا باید با آقای هاشمی درگیر میشدند و برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب میکردند و یا برای حفظ انقلاب باید مستقیماً مقابله نمیکردند. به این نکته فکر کنید که رهبر معظم انقلاب چگونه با حکمت و بصیرت الهی خود توانستند قدم به قدم انقلاب را از تنگناهای تاریخی داخلی و فتنههای خارجی استکبار، جلو و جلوتر ببرند که حاصل آن امروز، دولتی است که قدرت بازخوانی و بازسازی آنچه کوتاهی شده است، دارد و همینکه رهبر معظم انقلاب در فکر جایگاه انقلاب اسلامی در نظم نوین جهانی میباشند، حکایت از آن دارد که مسئله جهان استکباری آیندهای است که ایران نقش چشمگیری درآن دارد. موفق باشید
با سلام ودرود: آیا این نظام مقدس هست؟ با اینهمه بی عدالتی و اختلاس و دزدی و گرانی و فقر و تن فروشی و فحشا که روزبروز بیشتر می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قداست نظام این است که در ذات خود امری است ماورای این نوع بیعدالتیها، بلکه انقلاب اسلامی حقیقتی است جهت عبور از همین نوع بیتقواییها و اختلاس ها. امری که شهدا آن را به خوبی متوجه شدند و برای بقاء و ادامه آن جان خود را فدا کردند. درک این موضوع در چنین شرایط طوفانی کار بسیار مهمی است. موفق باشید
سلام استاد عزیز وقت بخیر: استاد گرامی در این جریانات اخیر، مواضعی از شما می بینیم واقعا جای تعجب داره شخصی از شما درباره تغییر یک نظام می پرسه، پاسخ می دین نظر رحیم پور ازغدی، «تغییر نظام چیز دیگری است مثل کاری که مردم ما با انقلاب و کشته و شهیددادن، نظام شاهنشاهی را سرنگون کردند.» استاد مگر مردم با ضحاک روبرو هستند که سر و مغز ده بیست جوان، بقول رحیم پور سه هزار نفر رو بخوردند و بعد راضی بشوند؟ استاد این حرف ها چیه می زنید؟ فرض بگیریم جواب شما همین باشه قبلا خیلی پخته تر جواب می دادین، اینها چیه به مردم می گین؟ براحتی می تونید بگین به هرحال انقلاب طرفدارانی داره که تا پای جان پای انقلاب هستند، و یا اینکه امیدواریم ایرادات ما به فضل خدا و عنایت ولی عصر حل بشه، و طیفی از مردم که حقوق خودشون رو مطالبه می کنند و از مسائلی ناراضی هستند، به حقشون برسند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در جریانهای اخیر با اموری روبهرو هستیم که خواسته و ناخواسته نهتنها حتی به دنبال سرگونی نظام بلکه به دنبال نابودی کل ایران میباشند. جریانهای استکباری و تحجّر منطقه، به این نتیجه رسیدهاند که اگر ایران باشد حتی با حاکمیتی که غیر اسلامی است به جهت سابقه تاریخی و فکری و فرهنگی که دارد، همچون تیغی است در چشم آنها. و اینجا است که حقیقتاً باید در مقابل این جریان یک سخن بیشتر نداشت. آری! برای سرنگونی این نظام باید مانند آنهایی که برای سرنگونی نظام شاهنشاهی کشته دادند و شکنجه شدند، کشته بدهند واین جریان، با نظر به وابستگی شدیدش، خواسته و ناخواسته جریانی است که باید در دل آیه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» مدّ نظر داشت زیرا به دشمنی با کلیّت نظام و مردم به میدان آمده است. کوتاهی در این موارد، کوتاهی نسبت به حق و حقیقت است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در کتاب خویشتن پنهان فرمودید: اگر با ریاضت های شرعی توجه خود را به عالم غیب و معنویت معطوف کنید، خود را در آن عالم احساس می کنید. منظور از ریاضت شرعی چیه، یعنی باید چیکار کنیم که خودمون درآن عالم احساس کنیم؟ سوال بعدی که دارم اینه: با توجه به اینکه اصل انسان «من انسان» است و در خواب انسان با من خود روبه رو است، پس چرا من انسان به هرجا که دوست دارد در خواب سیر میکند و چرا از اراده ما بیرون است، به عنوان مثال من دوست دارم در خواب بروم کربلا ولی وقتی میخوابم «من» از اختیار من بیرون است و هرجا خودش دوست داشت می رود؟ آیا امکانش به وجود میاد که در اختیار خودمون باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ریاضتهای شرعی همان رعایت دستورات واجب الهی است و انجام مستحبات در حدّی که برای انسان امکان دارد. ۲. در خواب و در برزخ و قیامت، ملکات انسان در صحنه است و انتخاب و اختیار، مربوط به دنیا میباشد. موفق باشید
استاد گرامی سلام: دختر ۱۷ ساله ام نماز را ترک کرده و اینکار روی سایر کارهاش مثل حجاب، احترام به پدر و مادر، کمک در کارهای منزل و ... هم اثر گذاشته. باهاش که صحبت می کنیم به آیه «لا اکراه فی الدین» اشاره می کند و می گوید کاری به من نداشته باشید. متاسفانه تا حالا لای قرآن رو باز نکرده، ولی فقط همین آیه رو یاد گرفته. والا من خودم هم گیج شده ام از طرفی خداوند می فرماید اهلت را به نماز امر کن از طرفی می فرماید هدایت فقط دست خداست و تو هر کس را بخواهی نمی توانی هدایت کنی و بر کسی سیطره نداری. از طرفی داستان پسر حضرت نوح (ص) را که می خوانیم کلا ناامید می شویم ما کجا و نوح پیامبر کجا؟ متاسفانه آموزش و پرورش هم مشخص نیست در خصوص پرورش بچه ها در طی این همه سال چکار کرده که حتی اطلاعات دینیشون هم ضعیفه چه برسه به اینکه ایمانشون قوی باشه. تابستان هرچه اصرار کردم یکی از کتابهای اولیه سیر مطالعاتی شما را بخونه قبول نکرد. بهش می گم اگه با خدا آشتی کنی من خیالم از هر نظر راحت میشه که سعادتمند میشی میگه من با خدا آشتیم ولی نماز نمی خونم. راهنمایی بفرمایید چه برخوردی با هاش داشته باشم؟ کاری که فعلا دارم انجام میدم توسل به اسم هادی و خیرالحافظین حضرت حق است. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بد نیست به ادامه همان آیهای که خداوند فرمود: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» توجه کنند که میفرماید: «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي» بدین معنا که مسیر تعالی و مسیر سرگردانی را خداوند برای بشر روشن کرده است تا هرکس خودش انتخاب کند مسیری که مسیر سعادت است. ولی بداند که « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» خداوند تکلیفی را بر جان انسانها تحمیل نکرده، مگر آنکه مطابق ظرفیت آنها و طلبی که جان آنها داشته است، آن تکالیف را به میان آورده است. غفلت از آن وسعت، موجب احساس خلأ و نوعی نیستانگاری و نیهیلیسم میشود. ۲. بالاخره خود آن فرد باید با حفظ آزادیاش، حضوری را انتخاب کند که جواب ابعاد متعالی او باشد وگرنه خودش با خودش درگیر میشود. موفق باشید
سلام و رحمت خدا بر شما: خلاصه و نتیجه مطالعات یکساله ام درباره موضوع انقلاب اسلامی در کتابها و بیانات شما را در چند شماره تقریر کرده ام، تشکر میکنم اگر تصحیح و تکمیل بفرمایید: بسم الله الرحمن الرحیم ۱. انقلاب اسلامی تجلی اراده خدا در این تاریخ است. ۲.خداوند عین هستی است و از هستی، هستی صادر می شود. ۳. خداوند در قید زمان و مکان نیست. انقلاب اسلامی نیز، مرزهای زمان و مکان را درنوردیده است. ۴. انقلاب اسلامی مسیری است که از غدیر، بلکه از بعثت، آغاز گشته و به ظهور منتهی میشود. ۵. قبل از تجلی اسمی از اسماء الله، انسان مسوولیتی نسبت به آن ندارد و مخاطب آن اسم نیست، اما پس از ظهور آن اسم، انسان با اختیار و انتخاب خویش، آیینه ای از این اسم میشود. خواه مکدر باشد و نور را پس زند، خواه صیقلی باشد و همه نور را یکجا از آن خود کند. ۶. انقلاب اسلامی به حکم هو الاول و والاخر، ازلی و ابدی است. شاید منظور سید شهیدان اهل قلم، از «کرانه وجود» نیز همین باشد که «ای شهید ، ای آنکه بر کرانه ابدی و ازلی وجود برنشسته ای. دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.» ۷. شهدا با درک این چنین، مرزهای زمان و مکان را در نوردیده و از یک سو با شهدای صدر اسلام، و از دیگر سو با شهدای وقت ظهور، بل؛ رجعت، احساس یگانگی کرده اند. ۸. انقلاب اسلامی مثل هر امر وجودی و مجرد دیگری، هر ماهیت و وجودی را که جز جنس خود (وجود) نیست، پس میزند. شهید دیالمه میفرمایند: «هر از گاهی انقلاب موجی میزند و زباله هایش را بیرون می اندازد.» ۹. مسوولیت و نقش تاریخی هر فردی، بنابر تقدیر الهی در آن تاریخ، رقم میخورد. قبل از بعثت، مسوولیت ابوطالب ها، با بعد از آن تفاوت داشت و نیز مسولیت و نقش عمارها، قبل و بعد غدیر، و نیز مسولیت و نقش عباس بن علی ها، قبل و بعد از کربلا، و نیز مسولیت و نقش مطهری ها و سلیمانی ها، قبل و بعد از انقلاب... و این تجلی های پی در پی و نقش های به ظاهر متفاوت، اما در باطن، یگانه را بروز میدهد. جلوه کند نگار من، تازه به تازه، نو به نو / دل برد از دیار من، تازه به تازه ، نو به نو. ۱۰. آنگاه که اسم مرید خداوند به صحنه می آید، آزادی و اختیار انسان نیز، ذیل این اسم، تجلی میابد. به عبارتی خداوند، تقدیر انسانها را به دست خود انسانها رقم میزند. در بستر ظهور تقدیری جامعتر، یا همان اجتماع. «ان الله لایغیرما بقوم حتی لا یغیر ما بانفسهم» ۱۱. هر سیر توحیدی نیاز به زعیمی دارد، که در سفر از خلق بسوی خلق با حق، آنهایی را که عزم سفر دارند، با وِلایت و وَلایت، تا سرچشمه خورشید برساند. «من به سرچشمه خورشید، نه خود بردم راه / ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد» و حضرت روح الله در چنین زمانه ای، زعیم امتی است که روح خدا را در او دیدند و با او بسوی "الله"، رهسپار گشتند. ۱۲. هر حرکت توحیدی ظاهری دارد و باطنی، هو الظاهر و والباطن. واگر علمدار اسم ظاهر انقلاب اسلامی، حضرت روح الله هست، علمدار اسم باطن آن، مقام معظم رهبری است. که او مامور به تنزیل بود و این مامور به تاویل. ۱۳. هنگامه طلوع، وقت تفکری انتزاعی درباره نور نیست. فقط باید خاموش بود و ناظر. ناظری که نور را محیط بر خود میبیند، با آن متحد گشته و یکی میشود. دیگر نه نور بر او سبقت دارد و نه او بر نور. این نسبتی است که شهدا با انقلاب اسلامی یافته اند. شهدا با انقلاب، تعریف میشوند و انقلاب با شهدا. دوئیت و بینونیتی در کار نیست. ۱۴. نسبت شهدا با امام و رهبری، دلدادگی است. اما نه یک دل و یک دلبر. بلکه از هر دو سو چنان جذبه ای به یکدیگر دارند، که از هر ولیجه ای در این راه دل میکنند. اگر تنها وصیت شهدا، تنها نگذاشتن امام و رهبری است.، آرزوی امام نیز، چنین است: «خدایا مرا با بسیجیانم محشور گردان. و این معجزه انقلاب اسلامی است.» : ظهور عشق در زمانه ای که همه چیز هست، جز عشق. ۱۵. و اینک ماییم و انقلاب اسلامی و شهدا. اگر نسبتمان استدلال و بحث و اغنا باشد، در تاریکستان خویش، فرو میمانیم. و اگر ناظر خلوت شهدا و انقلاب و دلدادگی با زعیم دوران باشیم، خویش را فانی در این سیر میابیم. من خس بی سرو پایم که به سیل افتادم او که میرفت، مرا هم به دل دریا برد. (با عرض معذرت اگر سوالم تکراری بود، جواب را دریافت نکرده بودم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی است. آنچه بر جانتان وزیدن کرده است را بنویسید و باز هم بنویسید. این کلمات به خودی خود، تابلوهایی را در مقابل خواننده آن میگشاید به وسعت حضور بیکرانه امروز و فردای او. هیچ چیز زیباتر از آن نیست که انسان بتواند نسبت خود را در این زمانه با شهدا و امام شهدا و نور چشممان حضرت دوست آیت الله خامنهای «حفظهاللهتعالی» شکل دهد. این مائیم و جهانی به وسعت زمین و آسمان، با رقیبی که در نزد خود نیز به تنگنا آمده است. باید بنویسید و باز هم بنویسید از بودنِ انسانی که به گفته شما، در سیل ظهور انسانِ آخرالزمانی افتاده است تا همچنانکه این سیل به سوی آن آینده روان است ما نیز خود را در آنجاها احساس کنیم. باز هم بنویسید از عشقی که به گفته شما، در زمانهای که عشق گم شده است میتوان با حضور در انقلاب اسلامی و در کنار شهدا، آری! حقیقتاً در کنار شهدا همه آسمان عشق را در مقابل خود گشود. چه اندازه زندگی در انقلاب اسلامی زیباست! موفق باشید
سلام: این چندروزه اخیر مخصوصا یه حدیثی از امیرالمومنین چندبار به گوشمون خورده با چنین مضمونی که میفرماید «...اِعرِفِ الحق،تَعرِف اَهلَه...» حق رو بشناس، اهل حقرو خواهی شناخت... و چند روزه تو این فکرم که حقرو چطور میشه شناخت؟! یعنی چه نشانههایی داره؟! با چی قابل شناخته (قلب،عقل یا...)؟! و چقدر قابل شناخته؟! یعنی آیا هرکسی قابلیت رویت حقرو داره یا نه؟! اگر آره که هیچ، اگر نه باز سوال اینکه امکان داره شناخته باشه اما پشتگوش انداخته باشه یا نه (البته تاریخ میگه امکانش هست)؟! حالا چی میشه که یک عده با اینکه میشناسند حقرو اما بیخیالش میشند؟! و سوال بعد اینکه همیشه نشناختن حق عامدانهست یا نه، سهوی هم هست؟ یعنی طرف براش واقعا قابل تشخیص نبوده؟! اگر اینم هست باز چی میشه که طرف دچار چنین حالتی میشه؟! و سوال آخر اینکه «هل یستوی الذین یعلمون الحق و الذین لا یعلمون»؟! احیانا امکان داره یکی باشه؟! اگر امکان داره چطور؟! سوالهارو از دیگران میپرسم احساس میکنم با پیچوندن پاسخمون میدن که قانعم نمیکنه...! و حقیقتا دیگه از سخنرانایی که یچیز کلی میگن و میرن بدم میاد. دست خودم نیست (با تمام احترامی که به روحانیت داریم) میان سخنرانی میکنن با فنبیانی که دارن... صحبتاشون با تماااام قشنگی و زیبایی بیانشون. ولی قانعم نمیکنه چون در فضای حقیقی میبینم حل نمیکنه! یعنی گاهیوقتا حتی احساس میکنم عامدا اینطور صحبت میکنن با این سبک و لطافت که جامعه مخاطب صرفا از لحن بیانشون خوششون بیاد و بخندند نه از محتواشون! بیشتر احساس پیچوندن میکنم تا اقناع بیشتر. اوندستهای که دم از تفکر و گفتگو میزنند حرفاشون رو که میشنوم بیشتر احساس ادا بازی میکنم چون تو فضای حقیقی واقعا دارم میبینم که گرهای حتی از جامعه مخاطبش، حتی از طرفدارانش، حتی از اونایی که خیلی ازش تعریف میکنن، میبینم که باز نمیشه واقعا. صرفا توهم زده میشن انگار دیگه از حرفا کلی و اخلاقی خسته شدم. آخرم گفته میشه فلان کار رو انجام بدید به بهشت نزدیک میشید. چهمیدونم اینقد ثواب داره اونقد کباب یا... من اصلا بهشت اینجور نمیخوام، ثواب و بهشتش برای خودشون! واقعا نمیخوام. خلاصه نمیدونم چکار کنم به کی بگم! سر این مسائل و سوالات بحران زده شدیم چند وقته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در آن روایت ما را دعوت کرده تا با نور حقیقت که در فطرت خود به صورت نهادینه داریم؛ شخصیت افراد را بسنجیم. ۲. وقتی انسان به امیال خود بیش از حدّ میدان میدهد، حتی اگر حق را هم بداند، انکار میکند به همان معنایی که سامری به حضرت موسی «علیهالسلام» عرض کرد: «كَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي» یعنی حق را میدانستم ولی میل نفسانیام به چنین عملی کشاند. ۳. آیه مذکور، وجدان مخاطب را مورد خطاب قرار میدهد از آن جهت که هر انسانی در نزد خود میداند علمِ به حقایق و جهل به حقایق، مساوی نیست. به همان جهت دشمنان حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» هم در حقّانیت او نسبت به صدام حسین اقرار داشتند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع میکنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالیکه تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالیکه بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانهای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود میباشند. حال آنکه افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آنها و نهی منکر از آنها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر میکند و اینان متوجه میشوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آنها را ندارد، بلکه تذکری به آنها میدهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترینها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در کجای قرآن خداوند متعال خودش را اثبات می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82) آیا در قرآن تدبّر میکنند تا بنگرند اگر این سخنان و اشارات و راهکارها از غیر خدا صادر شده باشد، مسلّم اینچنین انسجام و یگانگی در آن نمیبود. از اینجا است که میتوان گفت وجود قرآن دلیل بر وجود خداوند است و در واقع هرکس با کمی تدبّر در قرآن وارد شود، مییابد که با سخن خدا و انوار الهی روبهرو شده است. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «دریچههای اعجاز قرآن» رجوع فرمایید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام و عرض احترام و وقت بخیر خدمت استاد بزرگوارم: سوالی که داشتم خدمتتون این هست که در جلسه اول معرفت النفس فرمودید: می شود از وادی معنی و ذهنی عبور کنیم و با خود واقعیت ارتباط بر قرار کنیم. می شود از معلوم مفهومی رها شویم و با خود معلوم ارتباط بر قرار کنیم. سوال اینجاست که استاد ما چطور باید از این وادی خیال یا همان وادی معنی و ذهنی عبور کنیم؟ در صورتی که خیال بر ما سلطنت دارد و گویا داریم با مفاهیم خیال خود زندگی می کنیم. و از ذهن فراتر نمی رویم. چه باید کرد که وارد وادی حقیقت شد؟ و از خیال عبور کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تفسیر «معرفت نفس» ما خود را احساس میکنیم و این غیر از تخیّل خود میباشد. و در مسیر درک وجودِ خود است که نسبتی از طریق وجود خود با وجود خداوند مییابیم به همان معنایی که خود را، آری! خود را در آغوش خدا احساس میکنیم نه آنکه در مفهوم و تخیّل که امری است عارض بر خود، قرار داشته باشیم. موفق باشید
بسم الله سلام علیکم: چگونه می توان از خدای ذهنی عبور کرد و به خدای واقعی رسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «معرفت نفس» این مسیر شروع میشود و سپس با «برهان صدیقین» و درک وجود خود و ربطی که آن وجود به عین وجود دارد؛ إنشاءالله انسان خود را در آغوش خدا احساس میکند. موفق باشید
سلام استاد: من معلم دینی هستم. بعضی دانش اموزان میگن اصلا کی گفته که این حرفها رو ائمه زدند؟ کی از پیش ائمه اومده؟ من با اینکه بحث علم تاریخ و حدیث رو میدونم فکر میکنم این جوابها خیلی جوابهای مناسبی نیستند. شما نظرتون چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب را میتوانید به صورت استدلالی و با مخاطبقراردادنِ عقل آنها با آنها در میان بگذارید و خودشان را مخیر و مختار کنید در پذیرفتن آن مطالب و اینکه خودشان با انکار آنها و زیر پاگذاردن عقلشان، از سعادت خود محروم میشوند. بحث «معرفت نفس» شروع خوبی است بخصوص اگر به بحث «چه نیازی به نبی» است منتهی شود. موفق باشید
سلام وقت بخیر. بنده چند وقتی هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بعضی موارد روانپزشکان در این مورد کارهایی کردهاند که خوب است نسبت به پیشنهادهای آنها فکر کنید. ولی از ورزش و مطالعه و انس با دوستان غفلت نشود. پیشنهاد میشود سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
با سلام: آیا خداوند میتواند موجود مجرد را نابود کند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت خداوند با موجودات، نسبت تجلی وجود است به شرایط امکانیِ آنها. حال به هر دلیلی چنانچه امکان آن تجلی پیش نیاید، خود به خود این موجود نیست میشود. در روایت داریم که در قیامت خطاب به جناب عزرائیل «علیهالسلام» که در عین ملک مقرب، مخلوقی مجرد هستند، حضرت حق میفرماید: «یا موتُ مُتْ» ای مرگ، بمیر! موفق باشید
با سلام: آیا می توان گفت که چون عالم ماده عین حرکت است، بنابراین ما ابتدای زمانی نداریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به خوبی جناب ملاصدرا روشنکردهاند که وقتی «زمان» از حرکت انتزاع میشود و حرکت، ذاتیِ عالَم ماده است؛ بنابراین عالم ماده، حدوث زمانی ندارد که گمان کنیم عالم ماده در زمانی بهوجود آمده است، بلکه زمان، با حضورِ عالم ماده به میان میآید. موفق باشید
سلام: به نظر می رسد با توجه به مقاومتی که اوکراین دارد و حتی شهر خرسون را علی رغم الحاقش به خاک روسیه باز پس گرفت امیدی به پیروزی جناب پوتین نباشد. انتظاراتمان را جناب پوتین برآورده نکرد و حدود ۹ ماه ابرقدرت اول هسته ای در باتلاق اوکراین افتاده است و خوف آن هست که ما را نیز با خود به زیر کشد و در نظم جدید باز شاهد تفوق غرب باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه هستید که موضوع، بسیار پیچیدهتر از اینها میباشد. جنگی است تمام عیار و حضور در نظمی جدید که مسئله مقابله غرب اعم از آمریکا و روسیه در زمین اوکراین یکی از ابعاد آن است. به آمریکا فکر کنید که خواسته و نخواسته در تلاش است تا بلکه از افولِ خود جلوگیری کند و همین امر افول آن را تسریع میکند و در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهالله» میفرمایند: «اینکه آمریکا مجبور میشود دست و پایش را از جهان جمع کند. الان آمریکاییها در بسیاری از مناطق دنیا پایگاه دارند؛ در منطقهی ما، در اروپا، در آسیا، پایگاههای نظامی با جمعیّتهای زیاد، پولش را هم از خود آن کشور بیچارهای که در آنجا پایگاه هست میگیرند؛ هزینههایش را او باید تأمین کند و آمریکاییها بخورند و آقایی کنند! این دیگر تمام میشود؛ دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد. این، آن خطّ اصلی اوّل، از خطوط اساسی نظم جدید آیندهی جهان. خطّ اساسی دوّم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتّی علمی، از غرب به آسیا. امروز قدرتهای غربی هم اقتدار سیاسی دارند، هم اقتدار علمی دارند، هم اقتدار فرهنگی دارند، هم اقتدار اقتصادی دارند؛ یعنی خیلی چیزها دارند، البتّه تعبیر درستترش این است که بگوییم داشتند، و دارند آرامآرام از دست میدهند؛».
با توجه به این نکته اساسی آری! باید به آیندهای فکر کرد که ایران از طریق انقلاب اسلامی در نظم جدید حرفها دارد در راستای غفلت بزرگی که جهان مدرن نسبت به معنابخشیِ انسان دارد. موفق باشید
با سلام: وقت بخیر. آیا اداراک من از جهان درست است؟ ببینید وجود انسان محدود است به حدود جسمانی، در مماس با این وجود فضای اطراف ما قرار دارد ولی وجود انسان متصل به این فضاست اینطور نیست که بین انسان و فضای اطرافش نیستی حاکم باشد، فرشتگان هم به نحوی در این عالم متصل به وجود انسانند و اینطور نیست که بین انسان و فرشتگان نیستی فاصله انداخته باشد. حالا فرض کنید یک مجموعه از انسان و فرشتگان و فضای اطراف انسان داریم جمعا این مجموعه چون به تصور در میایند محدودند یعنی فرض کنید موجودی است که یک قسمتش انسان است یک قسمتش فرشتگان یک قسمتش فضا. کل این مجموعه اگر به تصور دراید حدودی دارد. پس خدا مجموعه این موارد نیست. حالا خدا چیست؟ اگر وجود را گسترش دهیم مثلا وجود انسان را هیچگاه این وجود به عدم نمیرسد تا در جایی تمام شود این وجود بینهایت خداست و انسان قسمتی از این وجود است که قابل رویت شده فقط قسمتی از کمالالت این وجود را نشان میدهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که وجود به اعتبار وجود، تقسیمبردار نیست، آنچه در صحنه شامل کثرت میشود مظاهر وجود است. در مورد انسان هم اگر انسان بتواند در وجود خود حاضر شود، خود را در بیکرانگیِ وجود احساس میکند در عین محدودیتی که در وجود خود دارد که عین ربطبودن به وجود مطلق است که بیکرانه میباشد. موفق باشید
سلام: بنده سوالی پرسیدم و کدش هم اینه lobolmizan_3yo2wbq50k ولی میگه سوالی با این کد بافت نشد! چرا نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در مرحلهای مشکلی در سرورِ سایت پیش آمده بود که ممکن است سؤال جنابعالی ثبت نشده باشد. لطفاً سؤال خود را مجدداً ارسال فرمایید. موفق باشید
سلام: آیا کشتن بی گناهان در سیستان و بلوچستان توسط نظام را تایید می کنید؟ درین صورت چگونه از نظامی که دستش به خون آلوده است دفاع می کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان چیز دیگری است. باید مردم درسیستان و بلوچستان مواظب باشند عده ای آن ها را در جبهه اینترنشنال مقابل نظام مقدس اسلامی قرار ندهند و عده ای گمان کنند میتوانند علاوه بر تسخیر فرمانداری و آتشزدن آن، به کلانتری حمله کنند و اسلحهها را در اختیار بگیرند و کلانتری هم به آنها خوشآمد بگوید. البته طبیعی است که در این نوع اغتشاشات و دفاعی که نیروهای انتظامی ضرورتاً باید انجام دهند، ممکن است عدهای نیز بیگناه به جهت فضایی که اغتشاشگران و تجزیهطلبان ایجاد کردهاند؛ کشته شوند و سهل انگاری صورت گرفته باشد که در این رابطه مقام معظم رهبری به جناب آقای حاج علیاکبری مأموریت دادند موضوع بررسی شود و بیگناهان شهید به حساب آیند. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد گرامی: بهترین راه برای توبه حقیقی چیه؟ چیکار کنیم توبه ما یک توبه حقیقی باشه و به تعبیر علمای اخلاق منزل اول سلوک که توبه هست رو طی کنیم. و اینکه آیا شخصی که مدتی اهل گناه بوده با توبه کردن همون شخص اول میشه این رو واقعا نمیدونم چون مثلا فرض کنید یه لیوان شیشه ای بشکنه اگر هزار بار هم چسب بخوره مثل روز اول نمیشه حالا توبه هم اینجوری هستش؟ اگر اینجوری هست توبه چه فایده ای دارد؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ابداً اینطور نیست. زیرا توبه، شخصیت انسان را تغییر میدهد. رسول خدا «صلواةاللهعلیهوآله» میفرمایند: « التائب لذنب کمن لا ذنب له» کسی که توبه کند مثل کسی است که گناه نکرده. ۲. هر اندازه با حقیقت روبهرو شویم، توبه ما حقیقی و پایدار میماند، حقیقتی که شهدا در انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی «رضوان اللهتعالیعلیه» یافتند. موفق باشید