بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15614
متن پرسش
سلام علیکم وقت بخیر: بنده طلبه پایه 2 هستم. 1. چطور باید علاقه و عشق به مطالعه دروس را ایجاد کرد که خستگی و زدگی پیش نیاید؟ 2. گاهی در کلاس و مطالعه یا هر جای حساس که نیاز به حواس جمعی دارد، تمرکزم را از دست می دهم و نمی توانم بطور ارادی آن را باز گردانم و کار سخت می شود. لطفا بفرمایید درمان این مساله چیست؟ 3. گاهی از برخی می شنویم چه نیازی است طلبه مثلا کتاب مغنی را بخواند که مجموعه ای از نظرات مختلف است که فلان ادیب مطرح کرده است و شاید به آن در این حد نیازی نباشد و طلبه فرصت و وقت خود را اینطور هدر بدهد؟ لطفا بفرمایید این نگاه صحیح است یا خیر؟ و راه حل این مساله چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با یادداشت‌برداری و تعمق بر روی مطالب، حوصله‌ی انسان برای دنبال‌کردنِ مطالب بیشتر می‌شود به شرطی که سعی شود پرحرفی و پرخوری نداشته باشیم و دنبال دیدنِ فیلم و سریال نباشیم. 2- سعی کنید ملکه‌ی یادداشت‌برداری را در خود تقویت کنید، حتی اگر نخواهید از آن یادداشت‌ها استفاده کنید، ولی صرفِ یادداشت‌کردن تمرکز می‌آورد. 3- چنین کتاب‌هایی کمک می‌کند تا بحث‌های ادبیاتی به صورت ملکه در آید. ادبیات که فقط فهمیدنی نیست، تکرارکردنی است. موفق باشید

13635
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در خطبه ای از امام حسین علیه السلام آمده که شناخت امام شناخت خدا است و در روایاتی دیگر هم راه شناخت خدا شناخت امام است اما در دعایی معروف وارد شده که شناخت خدا مقدمه شناخت امام است (اللهم عرفنی نفسک...) حال سوالم این است آیا مقدمه شناخت خدا شناخت امام است یا بر عکس؟ در زمینه معرفت نفس هم همین سوال مطرح است که آیا شناخت نفس مقدمه شناخت خدا است یا برعکس؟ لازم به ذکر است مطالب معرفت نفس شما مورد مطالعه قرار گرفته شده فقط می خوام بدانم این تناقض ظاهری چگونه حل می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا این خداوند است که شناخت خود را به ما مرحمت می‌کند و ما در آن راستا چنین تقاضایی داریم که خدایا خودت را به ما بشناسان. ولی در متن آن شناخت اجمالی طلبِ شناخت تفصیلی را داریم که آن در مظاهر حق یافت می‌شود و با نظر به شخصیت قدسی امام، به عنوان مظاهر تامّ و تمام اسماء الهی محقق می‌شود. در مورد معرفت نفس نیز همین قاعده در میان است که با شناخت نفس به معرفت تفصیلی توحید می‌توان رسید. موفق باشید

13107
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: سوالی داشتم که البته شاید شما بفرمائید در مورد این سوال امورات و سلسله سنن خفیه ای در عالم وجود دارد و نباید دنبال تبیین مادی و دنیوی مطلب باشیم. و چه بسا ممکن است دقیق هم نفهمیم چه اتفاقی دارد می افتد. اما به هر حال برایم سوال است که می خواهم در حد امکان از بعد دنیوی و مادی قضیه برایم توضیح و شرح دهید. آن هم اینکه اين بركت دقيقاً يعني چه؟ مكانيزم دنيايي و مادي اش چطور است دقيقاً؟ خب فرضاً اگر حقوق بنده ماهي يك ميليون تومان است؛ همين قدر است ديگر. اين يك ميليون كه نمي شود 2 ميليون. گوشتي كه كيلويي 30 هزار تومان است؛ نيز نمي شود 15 هزار تومان. ايضاً ساير قيمت ها. پس اينكه مي گويند فلان مال بركت دارد يعني چه؟ چطور است برخي ها با ماهي يك ميليون يا حتي كمتر دارند زندگي را مي گذرانند؛ خوب هم مي گذرانند. برخي نيز ممكن است با ماهي 3 يا 4 ميليون باز هم گير خرج و برج زندگي باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه توحیدی انسان تعریفی از خود دارد که مطابق آن تعریف دنیای خود را مدیریت می‌کند و نیازهای حقیقی خود را از نیازهایی که نفس امّاره‌اش برایش تعیین می‌کند جدا می‌نماید و از آن‌جایی که نظام عالم مبتنی بر نیازهای حقیقی و طبیعی ما خلق شده است، با کم‌ترین هزینه آن نیازها برآورده می‌شود و عملاً ما به آن‌چه می‌خواستیم، خواهیم رسید و این است معنای برکت در زندگی. موفق باشید

12171
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر از پاسخگویی به موقع جنابعالی: کلمه کذالک در بیشتر جاهای قرآن آمده، من در یک دفتری بیشتر آنها را یادداشت کرده ام. برداشت خودم با در نظر گرفتن معانی این گونه آیات بیان یک نوع سنت الهی است. می خواستم جنابعالی توضیح بیشتری در مورد آیاتی که کذالک در آنها آمده است توضیح بفرمایید. ممنون اجرتان با سید الشهدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این پیشنهاد شما یعنی بنده چندماه بقیه‌ی کارهایم را تعطیل کنم و به آن بپردازم، در حالی‌که جنابعالی می‌توانید جواب سؤال خود را در تفسیر المیزان بیابید. موفق باشید

9861
متن پرسش
سلام علیکم: شما در برهان صدیقین فرمودید رابطه عالم به خدا رابطه ای وجودی است، بنابراین به محض اینکه خدا توجهش را از عالم منصرف کند عالم از بین می رود. سوالم این جاست وصفی که از قیامت در قرآن و روایات است یک وصفی تدریجی است، مثلا کوه ها متلاشی می شوند، خورشید روی زمین می ریزد و... در صورتی که اگر خدا توجهش را بردارد خورشید در جا باید عدم شود نه اینکه روی زمین بریزد و... آیا در قیامت، عدم شدن به گونه ای دیگر است یا ازنوع انصراف توجه خداوند متعال از عالم ماده است؟ اگر از نوع انصراف است چرا تدریجی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت مخلوقات با خدا از آن جهت که خداوند به آن‌ها وجود می‌دهد یک بحث است، نسبت مخلوقات با همدیگر در نظامی که دارای حرکت است بحث دیگر. نظام عالم ماده بر اساس تبدیل قوه به فعل تدریجی است ولی همین نظام در رابطه با خدا یک وجود است که اگر حضرت حق آن را متجلی ننماید، به‌کلّی معدوم می‌شود. در مورد قیامت هم بحث نسبت ما با آثار اعمال‌مان مطرح است که هر عملی مقدمه‌ی عمل دیگر و هر جزایی مقدمه‌ی جزای دیگر است. موفق باشید
8714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عالم لوح چیست؟ آیا وقتی خواب میبینیم روح به آنجا میرود؟؟ عالم ملکوت چیست؟ عالم برزخ؟ عالم زر؟ کتابی دراین باره معرفی کنید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کتاب معرفت نفس و حشر این مباحث را دارد ولی فهم آن نیاز به مقدمات دارد. سعی کنید از کتاب ده‌نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین شروع کنید تا با فهم کتاب معرفت نفس و حشر این مباحث برایتان روشن شود. موفق باشید
6566
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد طاهر زاده، استاد خواهشمندم راهنمایی بفرمایید که کدامیک از نگرش های زیر درست است: 1- انسان وقتی با در نظر داشتن شرایط و اوضاع موجود و با توکل به خدا، یک تصمیم در مورد امورات معمول دنیوی می گیرد اما در نتیجه ( به ظاهر و به برداشت خودش) ضرری از جنس مادی و دنیوی حاصلش شود می تواند : الف: با تجزیه و تحلیل فرآیند تصمیم گیری خودش به این نتیجه برسد که این تصمیمش به این علت و آن علت اشتباه بوده و خودش را سرزنش کند و شاید برای دل خوش کردن خودش بگوید که از این اشتباه این درس رو گرفتم و ... ب: یا اینکه این اشتباه و ضرر را با بدون آنالیز و با نگاه توحیدی و به نظر حکمت خدا نگاه کند و بگوید هر چه خدا بخواهد همان می شود و ما از خودمان هیچ ملکیتی نداریم (بنده با این نگرش خیلی آرامش درونی می کنم اما از وقتی وارد درس و مدرسه شدم خانواده، رسانه، دوستان و کتابها و ... در ذهنمان فرو کردند که از هر اشتباهی باید درس بگیرم. می ترسم که یا توحید را خوب نفهمیده باشم و یا همه اینها توجیهی از فرار کردن اشتباه خودم باشد) 2- آیا می توان گفت که از نظر نگرش توحیدی هیچ تصمیم گیری( به خدا توکل شدۀ) اشتباهی وجود نداردو همه آنها ریشه در حکمت خدا دارند؟ 3-جایگاه اینکه خداوند می فرماید هر چی خیره از منه، و هر چی شر و بدیه از خود شماست را چطور می توان با مسایل بالا ریط داد؟ ما را هم دعا کنید استاد دوستدار شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار آن است که در هر کار خیری به اعتماد مدد الهی وارد می‌شویم ، در عین حال از عقل خود استفاده می‌کنیم و اگر لازم باشد از عقل بقیه با مشورت با آن‌ها کمک می‌گیریم و سپس هرچه پیش آمد را می‌پذیریم و با همه‌ی این کارها احتمال خطا را نباید صفر دانست زیرا توحید ما در حدّ خودمان است و معلوم نیست به جهت توکل ضعیف خود کارمان با نفسانیت همراه نباشد و در این رابطه خداوند می‌فرماید به هر اندازه که مربوط به خدا است خیر است و هر اندازه که مربوط به نفسانیت ما انسان ها است شرّ است. موفق باشید
6531
متن پرسش
سلام علیکم. نظر جناب عالی در مورد مذاکرات ژنو چیست؟ آیا به نظر شما این مذاکرات دست آورد قابل توجهی برای ایران داشته است؟ با توجه به توقف غنی سازی 20 درصد و اکسید شدن انها و... و یک سری بنده های این توافق نامه ، آیا نگاهتان مثبت است یا نظر دیگری دارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نگاهم با نظر به شرایط تاریخی که در انتخابات 24 خرداد پیش آمد، مثبت است ولی ارزش کار به شجاعت و دقتی است که در ادامه باید مذاکره‌کنندگان ایرانی از خود نشان دهند. موفق باشید
5592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی.با سلام.استاد من قبلا این پرسش را از شما پرسیده بودم.از شما تقاضا می کنم از جنبه ی اخلاقی و مبحث غیبت آن را پاسخ گویید.باتشکر.: اگر شخصی که از همسرش جدا شده بخواهد جواب سوال پدر و مادر و خانواده و دوستان را درباره ی علت متارکه اش بگوید باید از بدی های او که باعث جدایی شده بگوید.مثلا بگوید بهم خیانت کرد، بی نماز بود،بد دهن ،بداخلاق،بدقول،...بود و از ماجراهای اتفاق افتاده را تعریف کند.آیا این کار درست است؟چون علت متارکه که همه می پرسن همان بدی هاست که دیگران تا آن زمان از آن ها بی خبر بودند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید کاری بالاتر از اخلاق یعنی مکارم اخلاق را پیشه کنید و به صورت اجمالی تنها بفرمایید«بالاخره ضعف‌هایی بود که امکان ادامه‌ی زندگی و تربیت فرزند فراهم نبود» وارد اخلاقی برتر از اخلاق معمولی شده‌اید و به همان اندازه از برکات آن مقام بهره‌مند می‌شوید إن‌شاءاللّه. موفق باشید
5505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. چرا تاریخ وصیت نامه سیاسی الهی امام (ره) مربوط به سال 61 است؟ایشان در سالی که رحلت کردند وصیت نامه تنظیم نکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام در اواخر عمر شریف‌شان تغییراتی در آن دادند و طی مراسمی این کار را به اطلاع عموم رساندند. موفق باشید
5160
متن پرسش
با سلام و احترام با توجه به اینکه بخش عمده ای از مطالب قرآن کریم مربوط به احکام و دستورات شرعی و حلال و حرام است که یک مسلمان معمولی آنرا اطاعت می کند چرا قرآن می فرماید لا یمسه الا المطهرون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید قبل از این آیه می‌فرماید: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ × فی‏ کِتابٍ مَکْنُونٍ» که نظر به مقام غیبی قرآن دارد و آن مقام است که تنها مطهرون می‌توانند با آن تماس بگیرند که راز احکام شرعی نیز در آن مقام است و لذا مطهروم به راز احکام الهی آگاهی دارند. موفق باشید
5080
متن پرسش
1- در دعای شعبانیه چه چیز باعث می شود از اوج مکارم لطف به حضیض بی آبرویی فرو افکنده شویم؟ 2- در دعای شعبانیه چه چیز باعث می شود که انسان از آمادگی دیدار معبود باز ماند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون سالک بصیر می‌بیند که هرچه هست لطف پروردگار است پس چرا نگران بی‌آبرویی خود در قیامت و در منظر اهل محشر نباشد مگر آن‌که این دنیا با تقاضا از حضرت حق خود را از آن خطر برهاند و همین امر در مورد عدم آمادگی نسبت به دیدار پروردگارش برایش هست که نکند توفیق طلب ملاقات پروردگار را نداشته باشد. موفق باشید
4907
متن پرسش
سلام استاد گرامی آیا میتوان تقسیم بندی علم به حقیقی و اعتباری را جزء نوآوری های معرفت شناسناسانه علامه طباطبایی (ره) دانست؟ آیا اصطلاحات حقیقی و اعتباری که در اخلاق و عرفانی عملی هم به وفور به کار می روند بعد از این نوآوری علامه باب شده اند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» در کتاب «اصول فلسفه» بحث بسیار دقیقی از جایگاه اعتباریات و مبنای اعتباریات می‌کنند که منحصر به ایشان است ولی نه این‌که تقسیم علم به اعتباری و حقیقی موضوعی باشد که ایشان مطرح کرده‌اند. موفق باشید
2821
متن پرسش
سلام.استاد من شب عید غدیر خوابی دیده ام که به شدت مرا بهم ریخته و اصلا حالم خوب نیست.خواهش میکنم جواب بدهید.دیشب خواب دیدم روز حشر است و همه جمع اند و من در حال عبور از پل صراط بودم.یک پل ناهموار کج و معوج که پایین آن فقط سیاهی بود.در همان حال که با ترس و لرز عبور می کردم،ناگهان دیدم در خانه مان هستم و دارم کتاب هایم را می شمارم(من خیلی به کتاب و کتاب خوانی علاقه دارم و دلبستگی به کتابها و کلا علم و دانستن دارم)داشتم می شمردم که چند تا کتاب خوانده ام(به عنوان افتخار و توشه ای برای ظاهرا موقف حساب)که یک دفعه صدای آیت الله بها الدینی آمد که گفتن:ول کن این کتابا رو! و من اعتنایی نکردم و دوباره مشغول شمردن شدم که یک باره صدای آیت الله جوادی آملی آمد که فرمودن: فقط یکی از کتاب هایی که نوشتم اینجا به دردم خورد!(اسم هم بردن که من اصلا یادم نیست)دوباره دیدم روی پل هستم و یک دفعه پایم لغزید و افتادم اما از پل آویزان شدم و دیگر یادم نیست و بیدار شدم.استاد خواهش می کنم بگویید این خواب چه تعبیری دارد،کلا مرا بهم ریخته و کسی نیست که جوابی به من بدهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده علم تعبیر خواب ندارم، شاید تذکری باشد تا در کنار مطالعه به قلب و سلوک قلبی هم توجه نمایید. موفق باشید
955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تشکر بابت پاسخ گویی به سوالات. برای افزایش اعتماد به نفس و همت برای انجام کارهای بزرگ چه پشنهادی دارید؟ ما دانشجویان چگونه بین علم و دین توازن ایجاد کنیم؟ در برنامه ریزی ها به دلیل اینکه از طرف اساتید برنامه های درسی و پروژه ها برای ما تعریف می شود، اصولا وقتی باقی نمی ماند که به مطالعات غیر درسی و دینی بپردازیم. ولی می دانیم که مطالعه دینی حتی خیلی بیشتر از مطالعات درسی می تواند برای ما مفید باشد.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» کمک می‌کند تا انسان بفهمد انتخاب بزرگ خود را آبادانی ابدیت خود بداند و با چنین منظری انسان عملاً همت کارهای بزرگ را مدّ نظر خود دارد و سعی می‌کند به یاد حضرت صاحب الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به جهانی‌شدن عدالت و معنویت بیندیشد. وقتی جای علم و جای دین را درست شناختیم هرکدام را در جای خود قرار می‌دهیم. شاید کتاب «تمدن‌زایی شیعه» کمک کند. در هر صورت باید با مدیریت خودتان جای دروس رسمی و غیر رسمی را در زندگی خود تعیین کنید که هیچ‌کدام به حاشیه نردوند. موفق باشید
425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلا م علیکم .ببخشید مزاحم می شوم بنده مشکلی داشتم که مربوط به مسائل شهوتی می شود که هرازچند گاهی در خواب به واسطه خیالات گوناگون روح مرا می آزارد ازطرفی درحال حاضر خودم را برای ازدواج آماده نمی بینم نظر حضرتعالی چیست؟ باید بگویم که ذهن من از طرفی برای حل مطالب کتب عقلی که می خوانم درگیر است .خدا به شما طول عمر بدهد. دعا بفرمایید .
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید تا إن‌شاءالله بتوانید راه‌کارِ کنترل خیالات را در مسیر حضور در محضر حق تمرین نمایید. موفق باشید
19446
متن پرسش
سلام علیکم: در فیلمی که آقای عرب ساختند مطالبی می فرمایید که جای سئوال دارد: ۱. فرمودید ما باید زبان با همدیگر بودن و با حتی طرفداران روحانی بودن را پیدا کنیم، حال سئوال این است که درست است همه طرفداران روحانی بد نیستند ولی عده ای از طرفداران حمایت از میرحسین و... می نمودند و شعار آزادی حصر می دادند آیا با اینها هم باید گفتگو نمود یا طرد کرد؟ و عده ای از طرفداران هم اساسا چون انقلاب را قبول ندارند رای به ایشون داده اند با اینها چگونه؟ ۲. بالاخره دولت ها نقش دارند یا ندارند؟ بالاخره دولت آقای روحانی انقلاب را عقب می اندازد یا نه؟ درست است رشد مردم را به همراه دارد اما این گونه عملکرد و اینگونه تفکر آیا برای انقلاب خطر هست یا نه؟ و اگر خطر نیست چرا پس اینهمه جبهه انقلاب سعی نمود تا ایشان رای نیاورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور که متوجه‌اید به غیر از آن‌ها که می‌فرمایید اکثر کسانی‌که به آقای روحانی رأی دادند، هم انقلاب را و هم رهبری را قبول دارند ولی تصورشان این بود که اگر اقای رئیسی رئیس جمهور شوند، یک نوع تحجر و خشونت پیش می‌آید. این جا هست که ما باید طوری عمل کنیم که این تصور در بین مردم نباشد به‌خصوص نسبت به جناب آقای رئیسی که سوابق و تحصیلات ایشان همه خبر از یک نوع سعه‌ی صدرِ حکیمانه می‌دهد. 2- آن‌چه نقش اصلی را همیشه داشته، مردم بودند لذا اگر تلاش شود مطالبات مردم متعالی گردد و از نحوه‌ی زیستِ غربی به نحوه‌ی حیات قدسی نظر کنند، دولت‌ها خواسته و نخواسته در مسیر مطالبات مردم قرار می‌گیرد. موفق باشید

16966
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال از محضر جنابعالی پیرامون بحث توبه انسان دارم. 1. با عنایت به آیه ی کریمه که خداوند فرموده «ان الحسنات یذهبن سیئات» یعنی بعد از نماز یا حسنات دیگری گناه انسان پاک و محو می گردد، شرایط و ارکان قبولی توبه پس در این کریمه جایگاهی ندارد؟ 2. استاد واقع اش بنده روزانه گناهان، خطاها، لغزش ها و غفلت هایی دارم به نظر شما باید تا چه اندازه ی به گناهان توجه کرد؟ حضرتعالی در شرح دعای مکارم الاخلاق به سلوک یکی از علما استناد کردید که ایشون بعد هر نماز طبق آیه ی مذکور مجددا سلوک خود را دامه می دادند، خوب است بنده هم همین گونه باشم؟ 3. استاد تفسیر حضرتعالی از احادیثی که با بر زبان جاری کردن یک آیه یا ذکر انسان آمرزیده می شود چیست؟ آیا باید برای آمرزش گناهان به آن ذکر یا آیه معرفت داشت یا صرف اداء کردن کفایت می کند؟ 4. استاد پس چرا شرح صوتی مجلدات مقالات آیت الله شجاعی رحمت الله علیه در آرشیو صوتی نیست، لطفا قرار دهید. ببخشید بیشتر از دو تا سوال شد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم حسنات اعم از نماز و خلق نیکو، سیئات یعنی گناهان را از تأثیر می‌اندازد 2- چه خوب است که انسان بتواند چنین کاری بکند 3- اقلّ ذکر، ذکر زبانی است و بی‌تأثیر نیست؛ به شرطی که از رویکرد قلبی آن ذکر، غفلت نشود 4- به مسئولان محترم سایت در مورد شرح صوتی «مقالات» نظر جنابعالی را پیشنهاد می‌کنیم، ولی در هر حال می‌توانید سی‌دی‌های مربوطه را از جناب حاج آقای نظری بگیرید. موفق باشید

14367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنابر آن قاعده که (خود راه بگویدت که چون باید کرد) یک موقعیتی برای ما پیش آمده که ما توانستیم حدود ده تا پانزده نفر از نوجوانان بین 12 تا 15 سال را کار فرهنگی تربیتی کنیم. کار فرهنگی را شروع می خواهیم بکنیم و کم کم تعداد هم طبیعتا بالا می رود. می خواهیم از کتاب جوان و..... شروع کنیم. دو جلسه در هفته برگزار می کنیم. بعد کتاب آشتی با خدا. بعد ده نکته. به علاوه نکات اخلاقی کنار این مسائل. خواستیم نظر شما را هم بپرسیم. بجز کتب شما چه کتبی را کار کنیم روی بچه های در این سن؟ استاد لطف کنید کمک کنید. عاجزانه از شما کمک می خوایم (کمی مبسوط) البته به حدی که صلاح می دانید کمک کنید دعا هم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: به نظر می‌رسد یک جلسه در هفته کافی باشد تا شما و بقیه به سایر کارهایتان هم برسید زیرا «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». ثانیاً: کتاب‌های مرحوم صفائی به‌خصوص کتاب «نامه‌های بلوغ» را از نظر دور ندارید. در ضمن کتاب «چه نیازی به نبی» برای جوانان خوب است. موفق باشید

13269
متن پرسش
با سلام: راجع به جواب سئوال 13258 عرایضی داشتم: 1. شما می فرمایید منظور آقا علم بوده در حالی که آقا صریحا فرموده اند فناوری و فناوری هم به معنای تکنولوژی است و چون لفظ تکنولوژی خارجی است آقا از فناوری استفاده نموده اند و دیگر اینکه آنچه از فناوری متبادر به ذهن عرف است تکنولوژی می باشد؟ 2. محسنات را تخصیص زدید و فرمودید که نظم غربی منظور است، حال سئوال پیش می آید چه چیزی به غیر از تکنولوژی غربی به غرب نظم داده؟ خود شما می فرمایید نظم غربی انسانها را ماشینی نموده، پس نظم غربی توسط تکنولوژی حاصل شده؟ 3. به هر دلیلی که شما نظم غربی را به عنوان محسنات غرب پذیرفتید با این که می فرمایید رویکرد ناسالمی دارد باید تکنولوژی هم در بدو امر پذیرفته شود ولو اینکه رویکرد ناسالم داشته باشد؟ 4. امام راحل در وصیتنامه می فرمایند: ادعاى آنكه اسلام با نوآوردها مخالف است - همان سان كه محمد رضا پهلوى مخلوع مى‏گفت كه اينان مى‏خواهند با چهارپايان در اين عصر سفر كنند - يك اتهام ابلهانه بيش نيست. زيرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتكارات و صنعتهاى پيشرفته كه در پيشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هيچ‏گاه اسلام و هيچ مذهب توحيدى با آن مخالفت نكرده و نخواهد كرد بلكه علم و صنعت مورد تأكيد اسلام و قرآن مجيد است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنى است كه بعضى روشنفكران حرفه‏اى مى‏گويند كه آزادى در تمام منكرات و فحشا حتى همجنس‏بازى و از اين قبيل، تمام اديان آسمانى و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرق‏زدگان به تقليد كوركورانه آن را ترويج مى‏كنند... امام صریحا می فرماید تخصیص و قیدی نزده اند و فرموده اند مظاهر تمدن، یقینا منظور تکنولوژی غرب را می فرمایند؟ لطفا به تقصیل بفرمایید چون این سئوالات مبتلابه شاگردان حضرتعالی است. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مقام معظم رهبرى «حفظه‏الله‏تعالي» در ديدار خود با جمعى از نخبگان علمى كشور در تاريخ 6/ 8/ 1388 در عين تكيه بر روى علم و تحقيق، موضوع «شكستن‏ مرزهاى علمى موجود» را به ميان مى‏كشند تا جهت‏گيرى علمى كشور مطابق فرهنگ دينى جلو رود. مى‏فرمايند: «علم را اهميت بدهيد. اين كه من سال‏هاست روى مسئله‏ ى علم، تحقيق، پژوهش، پيشرفت، نوآورى، شكستن‏ مرزهاى علمىِ موجود تكيه مى‏كنم، به خاطر اين است. بدون انواع دانش، اقتدار كشور امكان‏پذير نيست. دانش اقتدار مى‏آورد. يا درجايى ديگر مى‏فرمايند: «ما وقتى مي گوئيم پيشرفت، نبايد توسعه‏ ى به مفهوم رائج غربى تداعى بشود. امروز توسعه، در اصطلاحات سياسى و جهانى و بين المللى حرف رائجى است. ممكن است پيشرفتى كه ما مي گوئيم، با آن چه كه امروز از مفهوم توسعه در دنيا فهميده مي شود، وجوه مشتركى داشته باشد - كه حتماً دارد - اما در نظام واژگانى ما، كلمه‏ ى پيشرفت معناى خاص خودش را داشته باشد كه با توسعه در نظام واژگانى امروز غرب، نبايستى اشتباه بشود. آن چه ما دنبالش هستيم، لزوماً توسعه‏ ى غربى - با همان مختصات و با همان شاخصها - نيست.» (27/ 2/ 1388) در تاريخ 25/ 2/ 1376 مى فرمايند: «غربى ها در تبليغات خود اين گونه القاء كرده اند كه توسعه و پيشرفت مساوى غربى شدن است و متاسفانه برخى از كارگزاران و نخبگان كشور مدل پيشرفت را صرفا يك مدل غربى مى دانند كه اين مسئله اى غلط و خطرناك است .... به طور قاطع مى گويم الگوى غربى براى توسعه يك الگوى ناموفق است.» تدوين و طراحى الگوى بومى براى پيشرفت و ترقى، يكى از اقدامات ضرورى است و اگر به دنبال الگوى ديگران باشيم نظام سلطه با تحميل الگوهاى خود همواره فاصله‏ها را حفظ خواهد كرد.

به نظرم اگر نظر منتقدین غرب مثل رنه‌گنون را در کتاب «بحران جهان غرب» و یا «سیطره‌ی کمّیت» مطالعه فرمایید، بالاخره مجبوریم نگاه خود را نسبت به تکنولوژی غرب، از شیفته‌بودن به آن آزاد کنیم و یا بپذیریم که امثال رهبری و حضرت امام متوجه مشکلات پنهان در فرهنگ تکنیکی نبوده‌اند که فکر نمی‌کنم. موفق باشید

12816
متن پرسش
سلام علیکم: آیا غلبه بر صفات ذاتی شخص یا یک جنس خاص طبق دستورات شریعت، کمالی مضاعف برای انسان محسوب می شود؟ برای مثال شخصی که ذاتا تندخوست اگر غضب را کنترل کند یا جنس زن که ذاتا پرحرف تر از مرد آفریده شده اگر سکوت اختیار کند، به خاطر زحمت مضاعفش در این راه، کمال مضاعفی عایدش می شود؟ سوال دیگر در راستای این سوال اینکه، خالق حکیم مهربان که جنس زن را به دلایل حکیمانه توانایی گفتاری بیشتر بخشیده و حتی در مواردی حرف زدن با همسر یا دیگران را به عنوان راه رهایی از مشکلات برای او قرار داده (البته اگر همین ادعا صحیح باشد)، یک زن پایبند به اصول اخلاقی شرع مقدس چطور می تواند مصادیق استفاده صحیح از این نعمت و سکوت مورد تاکید موکد اسلام را دریابد؟ با سپاس فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای تعالی خود مسیر امتحانی در پیش دارد حال آن‌که باید در عین توانایی پرحرفی، خود را کنترل کند و یا آن‌که در عین تندخویی باید حلم را بر خود حمل کند و حتی اگر به گفته‌ی شما کسی توانایی بهترسخن‌گفتن را داشته باشد، باید آن نعمت را در مسیر انجام وظیفه و اُنس با خدا مدیریت نماید وگرنه نعمتی است که به نقمت تبدیل می‌شود و مسیر سقوط او در دل همین نعمت شکل می‌گیرد. موفق باشید

11908
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید. چند وقت پیش یه سخنرانی از آقا دیدم در سایت ایشان راجع به دولت آقای احمدی نژاد - در تاریخ 92/04/23 تحت عنوان بیانات در آخرین دیدار رئیس چمهور و هیئت دولت دهم - که چقدر از دولت ایشان تعریف و تمجید کرده بودند هماننند همان تعریفهایی که از اول از ایشان داشتند - علیرغم اتفاقات و قضایایی که پیش آمد - این سؤال برایم پیش آمد که دولتی که اینجوری مورد حمایت آقا قرار می گیرد و من تا با حال این تعریفها را نشنیده بودم - اونهم برای دولتی که هشت سال سرکار بود و آقا تأکید داشتند روی انقلابی بودن این دولت - و افراد و گروههای مختلف حرفهای آقا را حجت می دانند و قبول دارند چطور تمام حرفهای رهبری را قبول ندارند و دولت نهم و دهم را هنوز هم که هست مورد بی انصافی قرار می دهند و لعن و نفرینش می کنند و به او فحش می دهد. چطور حرفهای رهبری را در مورد مذاکرات هسته ای اینقدر تحویل می گیرند و از اون طرف هم به آقای احمدی نژاد فحش می دهند؟ قسمتی از سخنرانی آقا در آن جلسه را می آورم تا همه بفمنهد آقای احمدی نژاد تا آخرین لحظات - حتی بعد از تحویل پستشان و تمام شدن کار دولتشان - همچنان مورد حمایت هستند و کسی بی انصافی نکند.: «آنچه که من امروز باید به دوستان عرض کنم، در درجه‌ی اول خداقوّتی است؛ ان‌شاءالله که خسته نباشید. هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزی را شماها نشان دادید؛ یعنی دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ی دوره‌های دیگر بود و هست؛ این نقطه‌ی برجسته‌ای است که نباید این را نادیده گرفت. همه‌ی کسانی که میخواهند درباره‌ی دولتها، درباره‌ی کابینه‌ها، درباره‌ی رؤسای جمهور قضاوت کنند - چه پیش خودشان، چه در منظر عموم - و نظری بدهند، خوب است به این نکته هم توجه کنند: حجم کار بالا و تلاش خستگی‌ناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگی‌ها و امتیازاتی که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ استراحت میکنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نکردن، امتیاز بزرگی است که این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود. یک نکته‌ی دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهای انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند. یکی از کارهای مهمی که جبهه‌ی ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهای دیگر - در طول تاریخ و در عرض دنیا داشتند و میکردند، این بوده است که سعی کنند ارزشهای انقلاب را کمرنگ کنند. به اینجا هم محدود نمیشود؛ اول ارزشها را کمرنگ میکنند، بتدریج آنها را محو میکنند؛ اگر میدان پیدا کنند، آنها را تبدیل به ضدارزش میکنند؛ این کاری است که در دنیا معمول است؛ این را ما در تاریخ انقلابهای دنیا مشاهده میکنیم؛ و در انقلابهائی هم که زمان خود ما - در طول این عمر طولانی‌ای که ما کردیم - دیدیم و خبر شدیم، این را مشاهده کردیم. جبهه‌ی مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهای انقلاب را هرگز فراموش نخواهد کرد؛ یعنی میداند که در این رویاروئی، در این هماوردی، آن چیزی که توانست جبهه‌ی انقلاب را پیروز کند و جبهه‌ی ضدانقلاب را به هزیمت وادار کند، در درجه‌ی اول این شعارها بود؛ که هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعی و برای مردم مفهوم و ملموس بود، کمک آن به پیشرفت انقلاب بیشتر شد. سعی میکنند این شعارها را بتدریج محو کنند، کمرنگ کنند. در مورد کشور و انقلاب ما هم این کار را دشمن شروع کرد؛ البته موفق نشدند؛ خدا را شکر میکنیم. دشمن نتوانست شعارهای انقلاب را کمرنگ و سپس محو کند. به نظر من یک بخش عمده‌ای از این هم مربوط میشود به هوشیاری امام بزرگوارمان. آنچه که امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفته‌های خود، از نوشته‌های خود در میان ما باقی گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسی آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه‌ی امام است. من همیشه به مسئولین و کسانی که در دولتهای گوناگون یک کار مهمی دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامه‌ی امام مراجعه کنند. وصیتنامه‌ی امام، لبّ ارزشهای مورد نظر امام است؛ اینها را امام باقی گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امری است که میسر است برای کسانی که بخواهند ندیده بگیرند. این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانی، احساس شرم از انگیزه‌های انقلابی و از اهداف انقلابی و از شیوه‌های انقلابی نکرد؛ این خیلی کار بزرگی بود.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از راه‌هایی که جریان مقابل ارزش‌های انقلاب از دولت سازندگی تا حال در پیش گرفته احترام به رهبری بود و در عین حال کار خود را کردن، و لذا سعی می‌کرد با ابزارهایی که در اختیار داشتند صحبت‌های مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را نسبت به دولت آقای احمدی‌نژاد نادیده بگیرند و از این جهت است که ما معتقدیم این جریان‌ها برای خود نسبت به انقلاب برنامه‌ای غیر از برنامه‌ی ولیّ فقیه دارند هرچند برنامه‌ی آن‌ها خیانت به انقلاب نباشد و لذا باید آن‌ها را درست دید و دقیق فهمید که در کجای انقلاب جای دارند. حیف که آقای احمدی‌نژاد با آن یکشنبه‌ی سیاه و طرح آن ویدئو خاطر رهبر عزیز را مکدر کرد و خودش بهانه به دست کسانی داد که مثل او دلسوز انقلاب نبودند و حیف که نیروهای اصول‌گرا متوجه نقش مفید آقای احمدی‌نژاد برای انقلاب نبودند. موفق باشید

10867

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: می خواستم نظرتون را راجع یه فصلنامه نور الصادق بدونم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاع ندارم. موفق باشید
7472
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد بزرگوار مدتی قبل به خواستگاری از یک خانم رقتم که به نظر خودم هم از لحاظ دینی و هم مسایل دیگر با من سازگاری داشت ولی خانواده مخالف این کار بود طی سوال7421شرایط را با شما در میان گذاشتم و استنباطم از نظر شما این بود که یا باید به طور کلی این موضوع را کنار گذاشته یا باید جلب نظر خانواده شود با توجه به این که تعداد دفعات زیادی خاستگاری رفته ام واین مناسب ترین انها بوده و واقعا از لحاظ دینی این خانم مشکل نداشته و ایرادات خانواده هیچ مبنای دینی نداشته نتوانستم عقلا واحساسا این موضوع را کنار بگذارم چگونه می توانم جلب نظر خانواده بکنم طوری که احترامشان حفظ شده وخدا هم از من راضی باشد البته اگر این کار را صلاح میدانید ان شالاه خدا مزد زحمات شما را که سعی در پیاده نمودن مبانی قرانی را در زندگی انسانها دارید را با وصال خودش بدهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ایرادات خانواده را بی‌مبنا ندانید و جدای از آن‌ها تصمیم نگیرید. خداوند بعضاً چیزی به قلب آن‌ها می‌اندازد که از چشم شما پنهان است. موفق باشید
7289
متن پرسش
سلام استاد. در بحث برهان صدیقین موضوع وجود و ماهیت مطرح شد که مثلا علم وجودی است ولیکن دیوار ماهیت است و فرمودین هرچه که صفت تر و ترین بگیرد در واقع وجودی است مثل انسان تر و یا عالمتر. خوب استاد چیزهایی مثل شیرینی و شوری و گرمی چی؟اینها هم صفت تر و ترین می گیرند آیا ماهیت نیستند؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در واقع وقتی می‌گوییم شیرین‌تر، این شیرینی یعنی شکر نیست که شدت پیدا کرده است بلکه وقتی با چیزهای دیگری که مانع ظهور شیرینی آن شده کمتر ترکیب شود، شیرینی خود را بهتر نشان می‌دهد. در مورد شوری و گرمی هم همین‌طور، یعنی شرایط ظهور این صفات متفاوت است نه این‌که ذات آن‌ها تشکیک‌پذیر باشد. موفق باشید
نمایش چاپی