بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل على محمد و آل محمد الأطیبین الأطهرین و اللعنة الدآئمة الوبیلة على أعدآئهم و ظالمیهم أجمعین با سلام خدمت أستاد محترم من با جستجو در مورد زیارت عاشورا با شما آشنا شدم زیرا که دیدم در میان مؤلفات شما , نوشته ای است به نام : زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام , أما هر قدر در سایت شما جستجو کردم إین کتاب را نیافتم , آیا ممکن أست که إین کتاب ارزشمند را در إختیار بنده قرار دهید زیرا که بنده در حال حاضر به تحقیق و جستجو در معانی عرفانی این زیارت قدسی هستم , و خوشحال می شوم که معانی موجود در کنیه ابا عبدالله صلوات الله و سلامه علیه را بیشتر بفهمم , أمیدوارم که کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام را در سایت خود قرار دهید , منتظر جواب شما هستم موفق و مسدد باشید التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام چاپ اول این کتاب از انتشارات لبّ المیزان نیست و لذا فایل تایپ‌شده‌ی آن را در اختیار نداریم، ولی اگر با گروه المیزان یا انتشارات لبّ المیزان تماس بگیرید برایتان پست می‌کنند. موفق باشید
213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1- پیامبر برای رسیدن به مقام نبوت آزمایش می شود؟ مقام امامت چطور؟ آیا مقام عصمت نبی و امام اکتسابی است؟ 2- فلسفه آزمایش پیامبران چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: قرآن می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند، و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد. ملاحظه می‌فرمایید که در آیه‌ی فوق می‌فرماید: خداوند امتحان می‌کند تا روشن شود هرکس چه‌کاره است، هرچند خداوند از قبل می‌داند ولی ظهور علم خدا از طریق آزمایش ظهور می‌کند و در این مورد پیامبر و امام استثنا نمی‌توانند باشند. در مورد فاطمه زهرا«علیهاالسلام» داریم: «السلام عَلیکَ یا مُمْتَحَنَةُ إمْتحنک الّذی خَلَقَکَ قبلَ أنْ یَخْلُقکَ»؛ سلام بر تو که آن خدایی که تو را خلق کرد قبل از خلقت زمینی‌ات امتحانت کرد، «وَ کنتُ لِماامتحنک به صابراً» و تو نسبت به آنچه امتحان شدی، بردباری نشان دادی و از عهده‌ی آن برآمدی. عصمت نبی و امام حتماً موهبی است، منتها در عینی که خداوند عصمت را به آن ذوات مقدسه مرحمت می‌کند، آن‌ها در حفظ آن عصمت باید نهایت تلاش را بکنند که از آن قلّه فرو نیفتند که به قول عرفا سخت‌ترین مرحله همین مرحله است که انسان بتواند مقام قرب خود را حفظ کند. محنت قرب ز بُعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است هست در قرب همه بیم زوال نیست در بُعد جز امید وصال اگر عصمت اکتسابی باشد، لازم می‌آید که تدریجاً به‌وجود آید و لذا همواره از جهتی در نقص هستند و این با شأن هدایت‌گری نبی و امام سازگار نیست.
18428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد قلب! 1.در یک پاسخی فرمودید یه همچین چیزی که کشف و شهود در مرحله 50 یا بعد از آن رخ می دهد. من هنوز منازل را نمی دانم اگر می شود چند کتاب درباره این منازل بدهید که بدانم مرحله پنجاه کجاست؟ آیا اشکالی دارد طی الارض را برای خدا از خدا طلب کنیم تا به مشهد برویم آیا به هیچ وجه نمی شود طلب طی الارض یا امثال آن با نیتی خوب نه سو استفاده، مورد رضای الهی باشد؟ 3. اگر بنده بتوانم حرفهای جالبی بزنم و سخنرانی کنم و إن شاءالله تاثیر مثبت روی جامعه بزارم ولی روحیه کبر می گیرم الان تکلیف چیست؟ من از کبر بدم میآید آیا تا زمانی که کبر دارم باید برای اینکه به کبرم میدان نداده باشم اصلا خدمت علمی نکنم و مردم محروم بمانند؟ یا اگر بروم خدمت علمی کنم آیا برای خودم مضر نیست با وجود کبر غیر اختیاری؟ استاد من شما را دوست دارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب «منازل السائرین» یا «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری رجوع فرمایید. 2ـ این احوالات و کرامات در ازای سلوک مربوطه خودش می‌آید. 3ـ در مسیر تبلیغ دین و بی محلی به کبری که می‌آید، ان‌شاءالله نور تواضع ظهور می‌کند. موفق باشید

17374
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر و بزرگوار خسته نباشید: امیدوارم در پناه حق و توجهات ائمه علیهم السلام بخصوص امام عصر سلامت و موفق باشین و عاقبت بخیر، ببخشید استاد چرا گفته میشه که مراقبت بدون استاد هم نمیشه و اینم جزیی از عرفان هستش؟ مگر مراقبه جز مراعات محضر و معیت حق کردن است؟ استاد ببخشید یه سوال دیگه، اینکه باید سکوت رو سرلوحه خودمون قرار بدیم بنده رو دچار سردرگمی کرده چون مثلا آلان بنده مهمون داداشم هستم برای مدتی و زن داداشم تنهاست و دوس داره همصحبتش شم و نمیشه سکوت کرد چون حمل بر بی توجهی و سردی میشه، از یه طرفم خودم حس می کنم که وقتی کمتر صحبت می کنم توجهم به در محضر خداوند بودن بیشتر میشه، موندم چیکار کنم و تکلیفم چیه. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایده‌ی واقعی که در مراقبه باید مدّ نظر باشد را در شخصیت‌های سلوکی مثل حضرت امام، بهتر می‌توان مدّ نظر قرار داد 2- آن‌چه در متون دینی ما نهی شده است «فضول الکلام» است. یعنی حرفی که لازم نیست بزنیم، را نزنیم. موفق باشید

16008
متن پرسش
با سلام خدمت حاج آقا: اخیرا بحثی مطرح شده است با موضوع سید یمانی که شخصی در عراق ادعا کرده است که ایشان سید یمانی است و ظهور کرده است. در این میان استنادی دارد به روایت حضرت رسول مبتنی بر این که بعد از 12 امام 12 مهدی می آیند و بعد از آن ها رجعت شروع می شود. و این شخص کتاب های فراوانی در تفسیر نوشته است و دعوت به قیام کرده است و... خواستم ببینم نظر شما درباره این قضیه و این روایاتی که مطرح شده است چیست؟ و اینکه اصلا اگر ظهور بخواهد اتفاق بیوفتد در چه شرایطی این اتفاق می افتد؟ و نسبت ظهور با انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی و نیز ساختار اسلامی مثل اقتصادی اسلامی، فقه نوین و ... چیست؟ آیا امام زمان بی مقدمه می آیند؟ و این مسایلی که نوشتم و مسایل بسیار دیگری که وجود دارد از جمله مدرنیته و ... با ظهور چگونه می خواهند پیوند بر قرار کنند؟ و نظر به اینکه این قضیه دامن گسترده ای به خود گرفته است از اصفهان تا قم تا اینکه طلبه های بسیاری در گیر این قضیه شده اند و باز طلبه هایی هم ایمان آورده اند خواستم یک بحث در این زمینه داشته باشید تا تمام زوایای آن بررسی شود. ضمنا حاج آقا بنده نیز طلبه هستم و اندک مطالعاتی در زمینه های تمدن سازی با مطالعه کتب حضرت عالی و سایر متفکران دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم چگونه عزیزان با نظر به حضور فرهنگ مهدوی در متن انقلاب اسلامی و با درمیدان‌بودنِ حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» که کلمه‌کلمه سخنانش معنای نیابت او را در فرهنگ مهدوی نشان می‌دهد، به جای دیگری نظر دارند!! در حالی‌که خداوند به خوبی حجت خود را روشن نموده است. مسلّم ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در همین فرهنگ و با پیش‌زمینه‌هایی که انقلاب اسلامی در حالِ ساختن آن است، ظهور می‌کند. ولی فراموش نفرمایید ما هنوز حتی معارف حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که طلوعی از حقایق معارف آن امام غایب است، به میدان نیاورده‌ایم. آن امام غائب با چه فرهنگی و با چه معارفی با مردم سخن بگوید؟ در حالی‌که هنوز فکر لازم در مُحاق است. چه شده است که به جای این‌که عزیزان تلاش کنند تا زمینه‌ی فکری و روحیه‌ی حماسی مقابله با استکبار در بین مردم فراهم شود، خود را گرفتار این‌نوع کارهای بی‌ثمر و سراسر وَهم‌زده کرده‌اند؟!! که پس از مدتی بدون هیچ نتیجه‌ای انرژی‌هایشان به هدر رفته و امنیتِ کفر جهانی، همچنان باقی است. این یک نحوه از همان پروژه‌ای است که با ساختن داعش، جهان اسلام را از حضور تاریخیِ پیش‌آمده از طریق انقلاب اسلامی، محروم کردند. در ضمن بد نیست سری به جواب سؤال شماره‌ی 16007 بزنید. موفق باشید

15835
متن پرسش
سلام و احترام: استاد فاضل و مهربان؛ شما نظرتان این است که در برخورد با بی حجابها در اجتماع جز نسبت به بی حجابان سازمان دهی شده توسط دشمن ،نباید تذکر لسانی داد. بلکه باید تفکر خانم بی حجاب را اصلاح کرد. حال ما در جامعه هنگام برخورد با بی حجابها فقط باید سکوت کنیم؟ روایت ها و آیه های مربوط به امر به معروف و نهی از منکر چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث بسیار مفصل است و بنده هم در زمانی بر روی آن وقت گذاشته‌ام که در حال حاضر نمی‌دانم کجا بوده تا خدمتتان عرض کنم. هرچه هست ملاحظه کنید که قرآن می‌فرماید: « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (71) /توبه» یعنی در یک فضای ایمانی که بین مؤمنین دوستی  حاکم است، امر به معروف جریان دارد و این غیر از ان فضایی است که شما انتظار دارید به یک خانم بی‌حجاب تذکر دهید و به آن نتایجی که نیاز هست برسید، مگر آن‌که بتوانید آن فضا را ایجاد کنید که البته با فعالیت‌های فرهنگی مسلّم این فضا ایجاد خواهد شد. موفق باشید

15657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر مبارک استاد: از کجا می توان فهمید محبتمان به شخصی محبت حقیقی است؟ آیا محبت بین افراد دوطرفه است؟ از کجا موضع افراد را نسبت به خود متوجه شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محبت به خوبی‌های افراد یعنی محبت حقیقی، پس دیگر کاری به محبت طرف مقابل نداریم که بخواهیم ببینیم او هم به ما محبت دارد یا نه! چون ما به خوبی‌ها محبت کرده‌ایم. موفق باشید

13317
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در یکی از کتاب های انقلاب اسلامی شما اشاره شده بود به اینکه هواپیما و تلویزیون و ماشین سواری باعث فرار دختر ها و پسرها و گسستگی خانواده می شود. می خواستم ادله تان را بیان کنید. 2. شما گفته بودید که علم و تکنولوژی را باید از هم تفکیک کرد می خواستم که یک مثالی بیاورید که اینگونه باشد یعنی در این مثال علم و تکنولوژی را بشود از هم تفکیک کرد. و فرمودید که هایدگر گفته است که علم نمی اندیشد پس می شود اندیشه خودمان را به علم تزریق کنیم در این رابطه هم می شود یک نمونه بیاورید که کسی توانسته باشد این کار را انجام دهد چون مشکل من و آنهایی که مباحث غرب شناسی را دنبال می کنند این است که طرح جایگزین غرب را نمی دانیم چیست و الگویی نداریم و نمی دانیم که چه جوری به آن طرح می رسیم و چگونه آن را به اجرا در آوریم و نمی دانیم که چگونه حرف رهبری را اجرا کنیم که فرمودند مرزهای علمی را باید شکست و خودمان باید علم تولید کنیم؟ کار ما شده همش نقد غرب بدون جایگزینی و به نظرم این باعث می شود که نسبت به نقد غرب دل سرد شویم و بدتر از قبل غرب را بپذیریم وقتی نمونه ای نیست خب به غیر از پذیرش غرب چاره ی دیگری هم مگر هست؟ ممنون.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در عین آن‌که پیشنهاد می‌کنم به جواب سؤال شماره‌ی 13313 نظری بیندازید، در مورد گسستگی جوانان از خانواده شاید بتوان نقش فضای مجازی را برجسته دانست. چیزی که آقای دکتر یامین‌پور در مورد آن نکات خوبی را مطرح می‌کنند 2- ابتدا باید علم را در همین فضایی که فیزیک و شیمی و مکانیک مطرح می‌کنند، به‌دست آورد، سپس در این مورد فکر کرد که چرا از طریق این علوم، تکنولوژی مناسب فرهنگ خود را نسازیم. مثل کاری که جهاد سازندگی در پشتیبانی از دفاع مقدس انجام داد. سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» تأکید بر تسلط علمی است تا لااقل در امور دفاعی محکوم و مقهور غرب نباشیم. ولی متأسفانه ما هنوز تا آن حدّ گرفتار فرهنگ غربی هستیم که تصوری ماوراء سبک زندگی غربی و لوازم آن نداریم تا مطابق آن زندگی، علم خود را از سلطه‌ی تکنولوژی غربی آزاد کنیم. کاری که یک زمانی با ساختنِ بادگیر‌ها در شهر یزد و یا با حفر قنات‌ها در دشت کویر ایران انجام دادیم. هنوز درگیر یک نوع زندگی ماوراء زندگی غربی نشده‌ایم تا تکنیک مناسب آن را تصور کنیم. موفق باشید

13243
متن پرسش
سلام: با چه معیاری نمایندگان مجلس اسلامی و خبرگان و رئیس جمهور را باید انتخاب کرد؟ می دانم باید با معیار انقلاب باشد اما این معیار ها چیست در ثانی همه موقع تبلیغات شعار انقلابی می دهند اما در عمل جور دیگری عمل می کنند چگونه می شود دوست را از دشمن شناخت؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که انقلاب اسلامی تقابل تمدنی با فرهنگ غربی دارد و ادامه‌ی حیات مقدس انقلاب اسلامی در إزاء حضور فرهنگ قدسی آن در عالم ممکن است، اولین نگاه که باید به نامزدهای انتخابات داشت؛ توجه به اندیشه‌ی آن‌ها نسبت به این تفاوت است که آیا عمیقاً متوجه‌ی این امر هستند یا نه؟! موفق باشید

13088
متن پرسش
آیا توسل به علما جایز است؟ اگر هست از چه منظری باید باشد؟ مثلا اول نماز توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا امام حسین علیه السلام توصیه شده است آیا می توان به علما نیز متوسل شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نباید چنین کاری انجام شود زیرا خود علماء جایگاهی جز در ذیل ائمه‌ی معصوم‌بودن برای خود قائل نیستند و لذا با نظر به حقایق انسانی یعنی امامان معصوم، موضوع به‌خوبی شکل می‌گیرد که ما بخواهیم از طریق نور امامان معصوم به حضرت حق رجوع کنیم. موفق باشید

10374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: اگر من که الان سنم 18 سال است شروع به برنامه ریزی و سیرو سلوک و مطالعه آثار شما کنم، آیا می توانم به وجود برسم و غرق در توحید شوم و ترس و اضطراب در درونم نابود بشود و به مقامات عالیه برسم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به امید خدا باید به هر طریقی خود را در مسیری قرار دهیم که شریعت الهی جلوی ما گذاشته و مطمئن باشیم در دنیا و آخرت نتیجه می‌گیریم. موفق باشید
10169
متن پرسش
سلام: چه کار کنم که اضطراب و استرس و ترس در درون من برای همیشه نابود شود و فنای درخدا شوم و راه عشق به خدا چیست؟ با خواندن مطلبی از آقای نجابت فوق العاده به ایشان علاقه مند شدم برای استفاده از آثار ایشان چه کنم؟ تشکر می کنم که این سولات را جواب می دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به چنین حضوری باید برنامه‌ریزی کرد و عرفان نظری و عملی که امثال آیت‌الله نجابت در آن ورود دارند بسیار کارساز است. موفق باشید
9326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با تشکر از حضرتعالی، لطفا دستور فرمایید که فایل های صوتی مربوط به ماه رمضان را نسخه MP3 آن را نیز روی سایت بگذارند تا براحتی بتوان استفاده کرد . چون نسخه MSA است که نیاز به تبدیل دارد. مجددا تشکر می نمایم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت
9042
متن پرسش
سلام: شما در جزوه عرفای نجف و تمدن سازی به این مضمون فرمودید: شهدای انقلاب به مقام فنا رسیدن چرا که به راحتی جان خود را دادند مثل حسین فهمیده که خود را تکه تکه کرد. 1- آیا این کار به تنهایی کافیست که انسان به مقام فنا در فنا برسد (چون یکی از عرفا فرموده بودن که فقط امام (ره) و آقای بهاالدینی به این مقام رسیدند) 2- چه فرقی بین کار حسین فهمیده ها و وهابییونی که به خود بمب میبندند و خود را منفجر میکنند هست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان در فضای حضور حضرت حق در عالم و جهت رجوع به حق و با احساس حق الیقینی عمل کرد در مقام فناء قدم گذاشته، ولی اگر با تحریک احساسات دینی و وعده‌ی حوریه‌های بهشتی بدون تعقل لازم انسان‌های بی‌گناه را به کشتن داد، در فنای در نفس امّاره سقوط می‌کند. بنده یادم نمی‌آید در این موارد از شهید بزرگوار حسین فهمیده نام برده باشم. موفق باشید
8612
متن پرسش
سلام علیکم استاد. میشود کمی در خصوص مجسمه از نگاه معرفت نفس و فلسفی صحبت کنید؟ و سوال دوم اینکه استاد میشود خوابی را انسان فکر کند که ممکن است رویای صادقه باشد ولی شیطان در آن نفوذ کرده باشد؟ از کجا بفهمیم خواب رحمانی است یا شیطانی است؟ آیا تشخیص این امور برای ماهایی که هنوز اندر خم یک کوچه ایم میسر است؟ مخصوصا ما که نفس ناطقه امان به هزار تا صفت رذیله گره خورده. دیروز با خودم فکر میکردم یادم آمد که شیخ محمد جواد انصاری 399 بار الله اکبر گفت و 399 بار شیطان لبیک گفت. و بار 400 که الله اکبر گفت خدا لبیک گفت (ر کتاب سوخته)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در جزوه‌ی «تندیس یا مجسمه» عرایضی از همین جهت عرض شده که چگونه روح انسان با جسمی روبه‌رو می‌شود که لازم بوده روح داشته باشد و ندارد و لذا روح انسان گرفتار یک نوع مرگ و خشکیدگی می‌گردد 2- ملاک ما در صادقانه‌بودن خواب، باید احکام شرعی و سیره‌ی معصومین باشد. با این‌همه موضوع حساسی است و به همین جهت در روایات داریم به خواب نباید اعتماد کنیم. آن‌قدر اسلام برای ما در بیداری حرف و حدیث گذاشته که نیاز نداریم در خواب به دنبال حقیقت باشیم، به‌خصوص که در روایت داریم هر اندازه عقل انسان رشد کند، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود. که بحث آن شده. موفق باشید.
6161
متن پرسش
سلام علیکم 1)ایا اگر ما با برخی مومنین الان خیلی احساس نزدیکی ومحبت داریم به خاطر این است که روحمان قبلا باهم بوده است ؟ برخی راهم دوست داریم ولی اهل طاعت نیستند از گناهانشان ناراحتیم ولی خودشان را دوست داریم این دو چگونه جمع میشوند یعنی جایی که روح ما بوده همه ی ارواح چه خوب ویابد وجود داشته اند وما الان با کسانی که در دنیا هستیم باهمین افراد هم قبلا باهم بودیم بعضی شان را دوست داریم چون قبلا دوستشان داشتیم و بعضی شان را دوست نداریم به این خاطر است که قبلا دوستشان نداشتیم؟ 2 )اینطور برداشت می شودالان که ما محبت رسول اکرم صلوات الله علیه واله وسلم و امامان ومعصومین علیهم السلام را در دل داریم یعنی خدمت ارواح این ذوات مقدس هم می رسیدیم ؟؟ 3)چرا روح من بعضی از افراد (مومنین متوسط)را با وجود اینکه شاید خوب هم باشند وباهم دوست ویافامیل هم باشیم ، پس می زند وفراری است ونمیتوانم ازصمیم قلب دوستشان داشته باشم (در اصول کافی خوانده بودم به دلیل این است که او از تو یک چیزی در دل دارد یک ناراحتی یا..نمی دانم چه بود دقیقا، من مضمونا اینطور برداشت کردم اما مفهومش رامتوجه نمی شوم و نمی دانم این بحث مصداق این حدیث است یانه! ) وبرعکس در کنار این ها که روحمان پس شان میزندکسانی هستند که مومن ترند و روحمان پر میکشد برایشان..!!این پس زدن و پذیرفتن ازکجامی آید ودلیلش چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌توانیم از این نوع ارتباط‌ها و گرایش‌ها چنین نتیجه‌ای بگیریم. آنچه در متون داریم ملاقات ما در آن عالم با خدا و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است و نه با همدیگر 2- حرف درستی است چون آن‌ها مطلوب جان هر انسانی هستند که فطرت خود را آلوده به گناه نکرده 3- نمی‌توان به چنین احساساتی اعتماد کرد و دنبال آن راه افتاد. موفق باشید
4583
متن پرسش
سلام استاد عزیز امروز که داشتم جزوه ماه رجبتان را می خواندم سوالی که از قدیم داشتم به یادم آمد. قبلا این سوال برایم مطرح بود که این که برای بعضی از ماه ها فضیلت خاصی ذکر کرده اند آیا این فضیلت اعتباری است؟ یعنی آیا یک ماهی را همین جوری انتخابات کرده اند تا مسلمانان در آن ماه توجه بیشتری به خدا داشته باشند یا این که مثلا در کائنات اتفاقات خاصی می افتد که امکان کسب فیض از عالم غیب بیشتر می شود؟ چون می دانیم که ماه ها چیزی جز گردش قمر به دور زمین نیستند و روز ها و شب ها هم چیزی جز گردش زمین به دور خورشید. اما چه طور می شود که بعضی از این حرکات وضعی این قدر فضیلت پیدا می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که الفاظ ما به ظاهر از نظر علم تجربی ارتعاشات هوا است ولی وقتی با گوش انسانی برخورد کند که دارای روح است، دارای معنا و محتوا می باشد، تمام حرکات عالم دارای محتوی و باطن است، حتی فروافتادن یک برگ. آن چشم بصیر و قلب بیدار اولیاء الهی است که متوجه باطن پدیده‌ها از جمله ماه‌ها می‌شود. حتی روح شما هم نسبت به باطن ماه‌ها تا حدّی حساس است به همین جهت توفیق عبادت و روزه در ماه رجب برای شما بیشتر است و زمینه‌ی عمیق‌ترشدن عبادات در این ماه به صورت تکوینی بیشتر فراهم است. موفق باشید
4285
متن پرسش
سلام استاد من چند وقتی است که خوابم را در 5 ساعت در شبانه روز کردم. به دلیل مشغله ای زیادی که دارم برای پیدا کردن فرصت مطالعه نیاز دارم که از خوابم بزنم. به نظرتان در این عصر انقلاب خوابم را به چند ساعت برسانم خوب است و چه کار کنم که بدنم اذیت نشود. چوم الان بدنم سست و ضعیف شده و مدام خمیازه می کشم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» فرموده بودند از یک‌سوم تا یک‌چهارم از شبانه‌روز خواب ضرر ندارد یعنی کم‌تر از 6 ساعت نشود و بیشتر از 8 ساعت نگردد تا نه قوه‌ی واهمه میدان بگیرد و نه قوه‌ی بهیمیه رشد کند. موفق باشید
3681
متن پرسش
سلام.1.ازروایات استفاده می شود که هدایت از طریق امام حسین تاثیرش بیشتر است مثالش روز عاشورا.حال کسی بخواهد باامام حسین.رابطه برقرار کندخود ودیگران درمعرض هدایت این امام قرار دهد ونیاز هایش را بخواهد. چگونه........................................2.کسی که تا به حال کتاب دینی اصلا مطالعه نکرده ایا سیر شما برای شروع خوب است وسخت نیست. ایا به سن افراد ربط دارد..........................................................3.اینکه می کویند انسان از طریق عشق بااهل ابیت زود تربه مقصد می ریرسد یعنی چه وجطور باید عشق بازی کرد...باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با فهم هرچه بیشتر مقام امام و تدبر در رازهای کربلا . 2- شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» به عنوان مقدمه خوب باشد ولی بعداً باید کتاب‌هایی مثل «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه کند و به سی‌دی های تفاسیر بپردازند به آن شکلی که در سیر مطالعاتی عرض شد 3- این بحث مفصلی می‌طلبد که در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به آن پرداخته شده. موفق باشید
2989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد با عرض تسلیت به مناسبت ایام عزاداری شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب پاک ایشان جسارت بنده را می بخشید. بنده یکی از دوستداران حضرتعالی هستم که مرتب - شاید هر روز- از سخنرانی ها و درسهای شما استفاده می کنم. اشکالی به نظر بنده در صحبتهایتان هست که این اشکال در درسهای مختلف تکرار می شود. حیا مانع از آن شد که حضوری آن را عرض کنم. در ضمن نمی خواهم پاسخ شما در معرض دید مراجعان به سایت قرار گیرد. حضرتعالی در جاهای مختلف به آیه شریفه " و هم عن الاخرة هم غافلون" استناد کرده و اینطور معنی می فرمایید: "و ایشان از آخرتشان غافلند" . به عبارتی حضرتعالی سهواً آیه اینگونه در نظر مبارکتان نقش بسته است: "و هم عن آخرتهم غافلون". این برداشت اگر چه با این فرض که به آیه فوق منتسب نشود فی حد نفسه صحیح است و از آیات دیگر قرآن همین معنی قابل برداشت است اما الفاظ این آیه چنین معنایی را ندارند. این جمله همانطور که با این تنبه بهتر از بنده می دانید به معنی: "و ایشان از آخرت، ایشان غافلند" است. به عبارت دیگر «هم» دوم برای تأکید است که معمولا در زبان فارسی تاکید به این صورت نمی آید و از اینرو در ترجمه ها هم به آن توجه نمی شود. جسارت بنده را ببخشید. خدا خیرتان دهد که واقعا نگاه حضرتعالی به معارف نگاه زیبایی است.التماس دعا. خدا حافظ
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از تذکری که فرمودید تشکر می‌کنم و برای جنابعالی آرزوی توفیق در امور دنیا و آخرتتان دارم. موفق باشید
2955
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خسته نباشید حدود یک سالی پیش مطالعه کتاب "ده نکته از معرفت نفس" استاد را با برخی دوستان شروع کردیم و امسال هم دوباره به تنهایی این کتاب را تا جلسه هفتم مطالعه کرده و صوت را گوش کرده ام. سوالاتی در باره مباحث مطرح شده برای بنده پیش آمده که امید وارم استاد بنده را راهنمایی کنند. البته نمیخواهم تمامی سوالات را مطرح کنم، یکی از سوالات را مطرح میکنم که اگر پاسخ به این یکی داده شود امید است تمامی سوالات پاسخ داده شود. درباره سیر کلی این مباحث؛ در این کتاب مباحثی مطرح می شود که بنده احساس کردم نقش مادی بدن کاملاً نادیده گرفته می شود. مثلا در مباحث حضور کامل و تمام نفس و مجردات در عالم گفته می شود که "من الان دستم را بلند میکنم و خودم را در دست احساس میکنم و همچنین در پایم و یا ...." سوال بنده این است که چه اشکالی دارد اگر بگوییم من تماما در مغز آدمی است و احساسات و یا حرکت دادن اعضای بدن از طریق سیگنال هایی است که به مغز می رسد؟ در کل چرا از مغز و نقش آن هیچ صحبتی نمیشود؟ و در پایان برای ابطال این مدلی که مادی گرایان برای نفس و جسم و عالم ارائه میکنند از چه راهی باید وارد شد؟ آیا اثری برای مطالعه در این باره هست؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به این جهت نمی‌توان مبنای حرکات خود را – مثل بلندکردن دست – به مغز نسبت داد که خود را طوری احساس می‌کنیم که مغز هم دارد یعنی مغز را هم عضوی از اعضای بدنی احساس می‌کنیم که نفس انسان آن بدن را با تمام اعضائش احساس می‌کند. در فلسفه ثابت است که مدرِک غیر مدرَک است. حال با توجه به این‌که ما بدن خود را با تمام اعضائش احساس می‌کنیم پس ادراک‌کننده که نفس انسان است غیر از بدن اوست. این بحث را به صورت کامل در کتاب «خویشتن پنهان» تحت عنوان مغایرت مدرِک و مدرَک می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
566
متن پرسش
با سلام خدمت شما،آیا رابطه انسان با مومنین مخصوصا پدر و مادر فقط مخصوص این دنیاست و آیا میتوان قبول کرد که در آخرت هیچ انس و الفتی نیست با توجه به اینکه قرآن(مثلا سوره لقمان 14) و روایات به این اندازه توصیه به احترام به پدر و مادر قبل و بعد از مرگ آنها کرده اند و رعایت این توصیه ها باعت ایجاد علقه معنوی شدید میشود و اگر طبق فرمایش شما که فرمودید اگر طالب انس باشند مینوانند انس بگیرند چگونه دل میتواند انس بگیرد در صورتیکه هیچ نسبتی نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در قیامت نسبت‌هایی که در رابطه با تن‌های انسان‌ها است همچنان که قبلاً عرض شد، نیست ولی نسبت‌های ایمانی به به بهترین نحو ظهور می‌کند، حال چه نسبت ایمانی بین پدر و مادر و فرزند باشد یا بین دیگران. در رابطه با این‌که نسبت‌های دنیایی همه در قیامت از معنای خود خارج می‌شوند رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «کلّ نَسَبٍ مُنْقَطِعٌ یَومَ القیامةِ إلاّ نَسَبی»(ارشادالقلوب، ج 2، ص 230) هر نسبی در قیامت منقطع می‌شود مگر نَسَب من.چون نسبت رسول خدا «صلواة‌الله‌علیه‌وآله» با اهل البیت حقیقتی است فوق دنیا و قبل از آن که دنیا خلق شود وجود نوری آن ها بوده است. موفق باشید
502

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم لطفا به صحنه هایی که در ادامه تصویر شده است توجه نمایید 1. روزی از کوچه ای که( شهید روزبه نیا) نام داشت می گذشتم در دل خود گفتم عجب فامیل زیبایی ای کاش فامیل من نیز روزبه نیا بود 2. روزی دیگر در خیابان درحال قدم زدن بودم اعلامیه ترحیمی نظرم را جلب کرد که روی آن نوشته شده بود( آقای دکتر فلانی) در دل خود گفتم عجب کلاسی خوش به حال خانواده اش که می توانند به او افتخار کنند ای کاشمن هم دکتر بودم 3. روزی دیگر انگشتر فیروزه ای بدست کرده بودم مدام روبه رو آینه دستم را روی سینه ام می گذاشتم تا جلوه گری و زیبایی آن را مشاهده کنم در ذهنم اینگونه گذشت که انگشتر بزرگ و زیبایی است و در جمع جلوه ی خیره کننده ای دارد 4. روزی در اتاق تنهایی به نافله ظهر ایستاده بودم ناگهان شخصی داخل شد در دلم اینگونه گذشت که او مرا اهل صلاح و تقوا می داند این صخنه های و هزاران مثل این در طول روز بارها و بارها برای من اتفاق می افتد که حکایت از پیوند عمیق روحم با عدم ها دارد داستان نفس من داستان نفسی است که حب دنیا و نفاق تا اعماق آن نفوذ کرده و عجیب تر آنکه اطرافیان غافل از این ماجرا مرا اهل صلاح می دانند و التماس دعای موکد دارند من یک طلبه ام و ماههاست که به نماز شب و روزه روز و عمل به متسحبات و اجتناب از مکروهات تا حد توان و علم مواظبت می کنم اما گویی کارگر نمی افتد و همانگونه که ملاحظه می شود بهترین صفت برای من منافق است و من از این در هراسم. ناگفته نماند که در تمام صخنه های فوق بلافاصله حال ندامت و توبه دست می دهد و بازگشتی اگرچه لفظا حاصل می آید اما آیا نمی توان به دنبال حالی بود که چنین صخنه هایی اصلا حادث نشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با توجه به تقاضای حافظ از خداوند که می‌گوید: «روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر....خرمن سوخته‌گان را تو بگو باد ببر» هراندازه توحید حضرت حق بیشتر تجلی کند، توجه به خود ضعیف‌تر می‌شود و توجه به حق جای آن را می‌گیرد و راه توحید حضرت حق هم با انجام دستورات او و بی‌توجهی به امیال نفس امّاره گشوده می‌شود. نگران نباشید به مرور حلّ می‌شود. گفت: «تو آمد رفته، رفته....رفت من آهسته، آهسته». موفق باشید
19815
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در این چند سالی که با شما آشنا شدم می بینم که هر موقع پای عرفان ناب شیعی در این زمانه مطرح می شود، شما مخاطبین را به سمت عرفان حضرت امام خمینی رضوان الله علیه سوق می دهید. خب بنده یک جوان طلبه بیست و چند ساله هستم. چطوری باید به نور عرفان حضرت امام رضوان الله علیه حرکت کنم؟ مقداری آثار امام را مطالعه کردم (مثل آداب الصلاة، شرح چهل حدیث) و حالاتی که وقتی آثار حضرت امام (ره) رو کار می کردم عجیب تر بود تا وقتی آثار علامه تهرانی و علامه حسن زاده رو کار می کردم که به توصیف در نمیاد. کتاب ادب خیال عقل و قلبتون رو خوندم مخصوصا بارها فصل دومش رو خوندم که در مورد مطالعه هست و البته سیر پیشنهادی کتب حضرت امام رو هم دیدم ولی بنده برنامه مطالعاتی دارم و فعلا برنامه مطالعاتی کتب امام رو نمیخوام، بلکه فقط میخوام بدونم چه کنم تا به همه شخصیتم، رنگ و بوی عرفان امام و زندگی توحیدی به سبک امام را بزنم؟ مدتی به سمت کتب بزرگان عرفانی مانند علامه تهرانی و علامه حسن زاده رفتم. راستش استاد نمیدونم بگم یا نه، عرفان هایی مثل عرفان علامه حسن زاده و علامه تهرانی رو که کار می کردم در عین حالی که الحمدلله خدا حالات خوشی نصیبم می فرمود ولی، مدام با کنایه های دوستان و اطرافیان مواجه بودم که می گفتند این بزرگان عرفانشان از سیاست جداست، اخلاقی که اینها می گویند و عرفان اینها، عارف هم تربیت کند، اما عارف انقلابی و مجاهد پرورش نخواهد داد و بنده از پاسخ دادن عاجز بودم خلاصه فعلا نمیدونم چیکار کنم. یعنی عرفان مگه چیه آخه؟ یعنی مگه عرفان اون ها، عارف برای این زمانه تربیت نمیکنه؟! مگه همه از قرآن و روایات این عرفان ناب رو استخراج نکردند؟! خب مگه یک شخصیت های بزرگی مثل علامه تهرانی که آقای سید هاشم حداد در وصفشون فرمودند «سید الطائفتین» و علامه حسن زاده‌ای که خود شما می فرمایید عرفانی که برای تمدن اسلامی نیاز داریم رو ایشون دارن تنظیم میکنن، عرفانشون و راهشون غیر از حضرت امام (ره) است؟! خیلی گیج شدم استاد چند وقتیه؟ به نتیجه درستی نمی رسم. هر کاری لازمه برای فهمیدن عرفان امام و اینکه چطور به سمت عرفان امام پله به پله حرکت کنم می فرمایید استاد؟ برخی ها، مثلا علامه تهرانی رحمةالله‌علیه رو میگن از امام (ره) هم بالا تر هستند و غیره، ولی من کاری به این کارا که میشینن مقام تراشی میکنن و مقایسه الکی میکنن بین بزرگان ندارم و میدونم هر کدومشون طبق وظیفه خودشون عمل کردند ولی فکر می کنم برای جوانی مثل من و در زمانی مثل این زمان با توجه به انقلابی که شد، باید راه امام (ره) را پیش بگیرم. نمیدونم چیکار باید بکنم؟! هم علاقه‌مند به عرفان و سیر و سلوکم. هم میخوام بهترین راه رو پیش برم که ضرر نکنم و حسرت نخورم. راستی صحبت از مکتب عرفانی امام بزرگوار که میشه، برخی میگن، شهداء نمونه خوبی برای نمایش این مکتب عرفانی هستند ولی برخی هم میگن شهدا که به اون مقامات بسیار بلند نرسیدند ولی مثلا علامه تهرانی به مقام بقاء بعد از فنا _ که من نمیدونم چی هست این مقامات _ رسیدند و شاگردانی که در سیر ایشون رشد میکنن خیلی جلو می افتند ولی شهدا درسته به مقامات بالایی رسیدند ولی هرگز به پای امثال علامه تهرانی و علامه حسن زاده و سیرهای اون طوری نمیرسن. یه جمله ای هم آقای لاریجانی شاگرد علامه حسن زاده حفظه الله که شبکه چهار میان می فرمودند درباره دلدادگی حضرت علامه حسن زاده به شهدا و نقل می کردند که (قریب به مضمون) یه روز با استاد رفتیم گلزار شهدای آمل، به محضی که استاد به قبر شهدا رسیدند مانند مادر فرزند مرده گریه می کردند و اشک می ریختند و بعدش من پرسیدم آقا مگه شهدا چه حقیقتی دارند؟! فرمودند اینها بالاتر از عرفا هستند، عارف تلاش میکنه به مقام فنا برسه، ولی اینها از اولیا هستند و به فنا رسیدن. البته بماند که شخصی این مسئله رو تأویل برد و گفت حضرت علامه این کلام را قبل از رسیدن به توحید گفتند، وگرنه افرادی که به توحید می رسند درباره شهدا از این حرف ها نخواهند زد!! ببخشید استاد زیاد نوشتم. خیلی حرف ها داشتم در این موضوع و واقعا این برام یک سنگ راه شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توانید در بستر انقلاب اسلامی و برای عبور از ظلمات زمانه و چنگال‌های شیطان در همه‌ی ابعاد آن به اساتیدی مثل آیت اللّه حسن‌زاده و علامه طهرانی رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه خودتان متوجه حقیقتی که از طریق شهداء به این تاریخ برگشته است، بشوید. و اتفاقاً هر اندازه به توحید نزدیک شوید، در زیارت شهداء بیشتر بهره می‌گیرید. همان‌طور که متوجه‌اید این مقام‌تراشی‌ها برای امثال علامه طهرانی یک نوع فرقه‌بازی است و نه عرفان. موفق باشید 

18574
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ممنون که وقت می گذارید و سوال جواب می دهید. 1. وقت خود را صرف علم آموزی کنیم یا صرف ریاضت شرعی در صورتی که این شدت وجودی که در عبادت می دهند در علم شاید نباشد روی هم رفته کدام مهم تر است؟ 2. خودتان اهل سیر هستید و می دانید بعضی ها که اهل دل هستند حال شوخی کردن ندارند به راستی آیا شما حال شوخی دارید در حالی که قیامت و برزخ را در پیش داریم؟ اصلا شوخی یعنی چه؟ مثلاچه شوخی کنیم از کجا یاد بگیریم که نه حرف لغو باشد نه خنده دار نباشد فرض کنید شما میان اهل دنیا گیر افتاده اید و آنها هم شما را درک نمی کنند آیا می شود بی شوخی بود در حالی که اگر غیر از این بود از شما خسته می شوند با توجه به این که پیامبر عزیزمان (ص) فرمدند: اگر آنچه را می دیدم می دیدید زیاد گریه می کردید. 3. برادری دارم که در راه نیست و نماز را هم کامل نمی خواند و... با توجه به اینکه بنده باید او را جذب کنم در حالی که با توجه به حالاتی که دارم حال این را ندارم که با او همراهی کنم تا جذب شود آیا باید پا روی حالات معنوی گذاشت و با او هم دم شوم تا بلکه مقداری جذب شود و مقداری به راه بیاید در حالی که شرایط خانه مان خیلی مهیا نیست و با کسانی که خیلی خوب نیستند رابطه دارد و بیشتر تحت تاثیر آنها است تا بنده وظیفه بنده با این حالات و این برادر چیست؟ دعا بفرمائید. 3. با توجه به مقالات آقای شجاعی و سوال پنج صفحه 178 خویشن پنهان که این مطرح شده که اگر گناهی از انسان سر بزند ولو این که بعدا از آن توبه کند او را از رسیدن به مقاماتی که قبل از آن گناه می توانسته به آن مقامات برسد محروم می کند. آیا واقعا گناهی که مرتکب شدیم ولو توبه هم کنیم محرومیت می آورد؟ ببخشید اگر مزاحم بودم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شريعت الهى را حضور در سه بستر «فقه‏ اكبر» و «فقه اوسط» و «فقه اصغر» تعريف كرده‏ اند كه عبارت باشد از عقايد و اخلاق و احكام. لذا ما باید در هر سه وجهِ فوق خود را رشد دهیم 2- کار سختی است. اگر شرایط پیش آمد به طوری که انسان گرفتار اعمال لغوی نشود، نباید از مطایبه دریغ نمود 3- سعی کنید رفاقت‌تان را حفظ کنید 4- امیدوار به این سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باشید که فرمودند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ‏ لَا ذَنْبَ لَه» توبه‏ كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید‏

نمایش چاپی