بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1968

مرجع اعلمبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود خدمت استاد در حال حاضر مرجع اعلم کیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علمایی که جامعه مدرسین معرفی کرده‌اند مورد اعتمادند. موفق باشید
1365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با سلام خدمت استادطاهرزاده.امیدوارم در پناه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سربلند و سلامت باشید.پیشاپیش شهادت امام جواد علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم.استادعزیز برادری داشته ام پانزده ساله که شانزده سال پیش در اردویی که با یکی از مراکز فرهنگی رفت و آنها بدون مجوز بچه ها را به سد برده بودند غرق شد.ما تمام تلاش خود را کردیم تا فهمیم چگونه این اتفاق افتاد ولی به دلایل مختلف روشن نشد و ما به ناچار رضایت دادیم.خیلی از خدا خواستیم که اگر کسی مقصر بوده روشن شود تا بتوانیم انتقام خونش را بگیریم.چندتا از مسئولین این کار عزیزان خود را پس از مدتی از دست دادند و ما هم به امید اینکه روزی امام زمان علیه السلام انتقام او را میگیرد تقریبا ماجرا را رها کردیم.اما حالا بعضی وقتها عذاب وجدانهای شدیدی میگیرم که نکند مرحوم برادرم منتظر انتقام خونش باشد و از ما ناراضی.آنقدر فکرهای منفی بهم حمله ور می شود که به همه حتی به پدر و مادرم بدبین می شوم و گاهی هم به خودم که نکند به خاطر اشتباهات و گناهان دارم تاوان میدهم و بدتر اینکه گاهی به خود مرحوم هم شک میکنم با همه عاتقه و وابستگی که به ایشان داشتم.این حالت را بقیه اعضای خانواده کم و بیش دارند و زندگی ما خیلی تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفته است.حالا از شما تمنا دارم مرا راهنمایی بفرمایید که چه کنم؟امروز صبح به قرآن استخاره زدم آیه28سوره مبارکه نور آمد.منتظرم.با تشکر.من الله توفیق.ربنا افرغ علینا صبرا.التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اولاً: این‌که مؤمنین به همدیگر تسلیت می‌گویند، تسلیت به معنی فراموشی است و از خدا می‌خواهند که آن مصیبت را از ذهن بازماندگان متوفی ببرد، زیرا شخص متوفی وارد یک زندگی دیگر شده و دارد در آن‌جا زندگی برزخی خود را می‌گذراند، ما هم باید زندگی خود را بکنیم و هر هفته برایش خیرات بدهیم. سعی کنیم ذهن خود را مشغول او نکنیم، این شیطان است که ما را متوجه انتقام می‌کند تا از زندگی خود بازمان کند. مواظب باشید کسی را متهم نکنید، گذشت کنید تا خداوند نیز از شما و کوتاهی‌های برادرتان بگذرد. موفق باشید
1180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز بنده شرح خطبه 1 نهج البلاغه را گوش داده و قسمت ملائکه شما بسیار عالی بود درخواستی داشتم اگر کتابهایی در مورد ملائکه موجود میباشد به بنده معرفی بکنید تا بیشتر آشتا شویم ممنون از لطف شما
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی چند جلسه اول سوره فاطر هم انشاءالها کمک‌تان می‌کند. موفق باشید
399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. اقای جوادی در کتاب شمس الوخی و تفسیر انسان به انسان می گوید متشابهات حس و خیال و وهم در بخش اندیشه به مخکمات عقل نظری ارجاع و متشابهات شهوت و غضب در بخش انگیزه به محکمات عقل عملی احاله می گردد و سر انجام فطرت مرجع علم وعمل قرار می گیرد. اینها یعنی چه. لطفا مرا به فهم عمیق و درست این سبک انسان شناسی برسانید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام با عرض معذرت مطالب مورد اشاره احتیاج به مقدمات طولانی دارد که طرح ان از حدّ سؤال و جواب بیرون است. اگر مباحث معرفت‌النفس و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید به مطالب نزدیک‌تر می‌شوید. موفق باشید
21845
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: سوالم اینست که در برخی روایات در پاداش فلان عمل آمده که باعث آمرزش گناهان گذشته و آینده است (مانند روزه ی روز آخر رجب در مفاتیح). چطور ممکن است گناهانی که در آینده مرتکب خواهیم شد در عین کثرت و بزرگی آمرزیده شود؟ لطفا درباره ی آمرزش گناهان آینده که در این دست روایات آمده توضیح بفرمایید؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر این نوع روایات نظر به ساختن شخصیتی دارد که آن شخصیت در اثر اعمال معنوی، تصمیماتش الهی می‌شود و لذا با چنین شخصیتی آینده‌ی خود را شکل می‌دهد و این آینده، آینده‌ی انسان گناه‌کاری نخواهد بود و این‌که می‌فرمایند گناهان گذشته و آینده آمرزیده می‌شود؛ بیشتر یک اصطلاح است، نه آن‌که گمان کنیم خداوند مانع گناه انسان در آینده‌ی او می‌شود و انسان را از اختیار خارج می‌کند. و این‌که قرآن می‌فرماید: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا». خداوند در آيۀ دوم سوره‌ی فتح مي‌فرمايد :گناهان گذشته و گناهان آيندۀ تو را مي‌بخشيم .علامۀ طباطبائي مي‌فرمايند :از آن‌جايي كه ما همواره واژۀ ذنب كه به گوشمان مي‌خورد ، بلا فاصله گناه به ذهن ما  خطور مي‌كند . و حال آن‌كه معناي واقعي ذنب گناه نيست ؛ بلكه آثار سوء است . و از كلمۀ « غفران » هم ما معمولاً‌ معناي بخشش را استفاده مي‌كنيم ؛ و حال آن‌كه معناي غفران پوشش است نه بخشش . و لذا در اين جا قرآن مي‌فرمايد :اي پيامبر ! ما فتح مبيني را  نصيب تو كرديم ، تا بپوشانيم براي تو آن‌چه را كه مقدم شده از آثار سوء و آن‌چه كه تأخير افتاده . خداي عالم نعمتش را با اين بر شما تمام كرده است .در اين جا با توجه به اين قضيۀ  صلح حديبيه يا فتح مكه ، مراد از اين «ذنب» آثار سوئي است كه در نزد قريش نسبت به نبي مكرم بوده است ؛ چه قبل از هجرت ، چه بعد از هجرت . پيغمبر اكرم ، قبل از هجرت تمام بساط عقيدتي قريش را بهم زد و با مباني اعتقادي و بت پرستي آن‌ها مبارزه كرد . و بعد از هجرت هم رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در عزوات متعدد شخصيت‌هاي برجستۀ قريش را به خاك مزلت انداخت و لذا قريش نسبت به نبي مكرم ، كينۀ سخت در دل داشتند و آثار سؤئي از اين عمل كرد نبي مكرم ؛ چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت ، در دل قريش بود ؛ همان‌گونه در رابطه با حضرت موسي عليه السلام هم كه وقتي خداي عالم او را مأمور مي‌كند براي هدايت بني اسرائيل و غبطيان مي‌گويد :«وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ» (الشعراء / 14) من نسبت به غطبيان احساس مي‌كنم كه ذنبي دارم. ذنب گناه نيست. حضرت موسي آن غبطي را كه در حال تعدي و تجاوز بود ، و نيز محدور الدم بود ، او را از ظلم دفع كرد و نه تنها گناهي نكرد ؛ بلكه به وظيفۀ بندگي و الهي‌اش عمل كرد . « وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ » يعني آثار سوئي از اين عمل‌كرد من در اذهان بني اسرائيل و غبطيان و فرعونيان است « فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ » مي‌ترسم اين غبطيان به خاطر اين آثار سوء مرا بكشند . و لذا در سورۀ فتح هم خداي عالم مي‌فرمايد: پيغمبر!  آثار سوئي كه از عمل‌كرد تو ؛ چه قبل از هجرت ، چه بعد از هجرت در نزد مشركان قريش بود و از اين كار شما قريش در دل كينه داشتند ، و تصميم گرفته بودند مادامي كه انتقام نگيرند از جا ننشينند ؛ ولي ما با اين فتحي كه نصيب تو كرديم ، شوكتي كه براي تو در اين فتح عنايت كرديم ، مشركان قريش از هر گونه انتقام‌گيري ، مأيوس شدند و ديگر آن آثار سوئي كه در نزد قريش نسبت به تو بود ، خداي عالم همه را پوشش داد .لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ؛ يعني خداي عالم پوشش داد آن‌چه كه قبل از هجرت و آن‌چه بعد از هجرت از آثار سوئي كه در نزد قريش بود ، از تو پوشش داد .(علامه طباطبائي در ج 18 الميزان ، ص 254 - تفسير نمونۀ عربي «الأمثل » ج16 ، ص 422 ). موفق باشید  

18086
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتون در مورد این گفتگویی که در یکی از شبکه های اجتماعی صورت گرفت چیست؟ الف. اعضای یک گروه برای فعالیت سیاسی بهتره از شرایط و امکانات همدیگر مطلع باشند این جوری قدرت بیشتری خواهیم داشت. مثلا اگه کسی در قسمت بهداشت و درمان آشنا و یا آدم مطمئنی سراغ داره به من بگه چون نیاز به اطلاعاتی در زمینه سلامت مردم اما مستند نیاز دارم چون بچمو واکسیناسیون نکردم مسئول بهداشت شهرمون منو تهدید کرده که شکایت می کنیم و این حرفا منم یه آماری از سلامت مردم دادم که می گفت همش دروغه و اینا تشویش اذهان عمومیه و خلاصه اگه کسی رو می شناسید بهم بگید. ب. مواظب باشید دچار افراط و تفریط نشوید. گاهی افراط و تفریط آسیب می زند. به نظر بنده واکسن فرزند خود را بزنید. الف. درمورد واکسیناسیون تحقیق زیادی کردم که یقین دارم مثل اون آیه قرآنه که خدا میگه در شراب منفعتی است ولی ضررش اکثر من نفعهما. در روایت داریم برای اینکه بچه فلج نشه حجامت نقره کنید و خیلی دستورات دیگه در مورد نوزادان. سازمان جهانی بهداشت خودش میگه اونایی که واکسن سرخک زدن نسبت به اونایی که نزدن بیشتر مبتلا به سرخک شدن. از لحاظ تجربی هم من هر چی بچه دو رو بر خودم می بینم همشون مریضن از همون ابتدا که زردی میگیرن و یکم که بزرگ میشن حساسیت و ضعف سیستم ایمنی بدن و اوتیسم و غیره. یقین دارم که جزیی از برنامه ی استکباره برای ضعیف کردن جسم و ذهن مردم دنیا مخصوصا ما شیعه ها. دانشمندای خودشون میگن این واکسن ها از کلیه سگ و جنین سقط شده و آلومینیوم و سرب و الکادوئید و غیره درست میشه که خیلی مضره. وقتی مسئول بهداشت شهر بهم گفت بیا تا صحبت کنیم باور کنید اون و همکاراش به اندازه ی منی که کاردانی حسابداری دارم از این واکسن ها و سلامت مردم نمیدونستن. وقتی هم می خواستم بهشون دید کلان بدم و در مورد وضعیت روز دنیا و استکبار و بهداشت دنیا بهشون بگم گفتن اینا دروغه و تشویش اذهان عمومیه و تو بدبینی و سیاست رو با بهداشت قاطی نکن و سیاسی حرف نزن و .... آخرش هم تهدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که جریان‌های صهیونیستی در نظام سلامت جهانی نفوذ کرده‌اند و این موضوع به اثبات رسیده است، حرفی نیست. ولی همان‌طور که در جواب سؤال 18085 عرض شدبالاخره در این زمان و در این نوع زندگی‌ها، بیماری‌هایی پیش می‌آید که دنیایِ جدید آن را ایجاد کرده و طبّ جدید آن را می‌شناسد و نمی‌توان به چنین طبیبانی رجوع ننمود. موفق باشید

15854
متن پرسش
با سلام: من بخشی از تفسیر المیزان و کتابهایی از شما را مطالعه کرده ام. در مورد تقدیر انسان، خداوند می فرمایند که اتفاقی برای انسان نمی افتد مگر اینکه در لوح محفوظ ثبت است و اینکه شما می فرمایید که ما کاملا با اختیار کارها را انجام می دهیم و خداوند مجرد محض است و می داند که ما در آینده چه می کنیم، اینکه او کار ؛ینده مرا می داند یعنی کاملا درون وجود مرا می شناسد و از طرفی کار من در لوح ثبت است حال سوال من این است که این لوح محفوظ و نفس ناطقه من چگونه قرابتی دارند و لوح محو و اثبات چگونه است؟ خواهشا بی توضیح نگذارید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در لوح محفوظ، قواعد کلّی عالم ثبت است و لوح محو و اثبات، محل ظهور تدریجی آن حقایق است. به طوری‌که یکی ظهور می‌کند و محو می‌شود و صورت دیگری از حقیقت به ظهور می‌آید و در متن این قواعد و ظهورات است که خداوند تمام آن‌چه «هست» و «می‌شود» را می‌داند و اعمال ما نیز طبق قواعد «لوح محفوظ» و «لوح محو و اثبات» محقق می‌شود و از این جهت خداوند به اعمال ما آگاه است که مثلاً اگر ما رعایت شریعت را به عهده بگیریم، چه نتیجه‌ای نصیب‌مان می‌شود و می‌داند که آن عمل را انجام می‌دهیم و آن نتیجه را می‌گیریم قبل از آن‌که ما به آن عمل مبادرت کنیم. موفق باشید 

15259
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: در پاسخ به سوالم درباره زن فرمودید: «بنده هم مدت‌ها به جزء‌جزء این موضوعات فکر کردم». خواهش می کنم کتابی در این باره بنویسید، بویژه با نیاز شدیدی که امروزه به این مسائل می شود. لطفا نفرمایید که من فقیه نیستم چون انتظارات ما هم از شما، انتظارات فقهی نیست ولی حداقل یک افق گشایی در نگاه طلاب از جمله حقیر، به مسائل فقهی نیز می شود. چه چیز باعث شده که شما «مدت ها» به «جزء جزء» مسائلی که طرح کردم «فکر» کردید، ولی کتابی درباره ی آن ننوشتید؟ یعنی ضرورت پرداختن به آن روشن نبوده یا ضرورتهای دیگری در اولویت بوده که فرصت نشده؟ هرچند کتاب «زن آنگونه که باید باشد»، بسیار ضروری و راهگشا بود ولی مستحضرید که جای چنین مباحثی را نمی گیرد. اصلن حاج آقا یک آشفتگی خاصی در نگاه به این مسائل وجود دارد، حداقل نزد کسانی که درباره ی این مسائل فکر می کنند. لطفا کمک کنید به ما و ما را تنها نگذارید. یا علی مدد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقدمه‌ی کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شد که «زن» یک پدیده‌ی جدید در تاریخ ما است و در آن‌جا مقایسه‌ای بین یک لودر و کلنگ‌های زیاد شد. بدین معنا که این‌طور نیست که هزار کلنگ یعنی همان یک لودر؛ بلکه لودر یک پدیده‌ی جدید است و نسبت دیگری را با طبیعت در این تاریخ ایجاد می‌کند. ما هنوز باور نکرده‌ایم «زن» در این تاریخ، همانی نیست که 400 سال پیش بوده است تا حکمی مناسب این «زن» در این تاریخ برای او داشته باشیم، همچنان‌که هنوز در سایر موضوعات این عالم در مفاهیم به‌سر می‌بریم و از نگاهِ «وجودی» به عالم و آدم بی‌بهره‌ایم. انبوهِ مفاهیم تفکر مشائی حجابی برای هرگونه تفکری شده است. باید آرام‌آرام رویکرد فکری جامعه عوض شود، تا نگاه تاریخی جای نگاه مفهومی به موضوعات را بگیرد. هنوز تاریخی که در انتظار آن هستیم، متولد نشده است. پیشنهاد بنده آن است که برای فهم نگاه تاریخی، مطالعه‌ی دقیق و بیش از یک‌بار کتابِ بس خطرناکِ دکتر رضا داوری اردکاری که اخیراً نوشته‌اند را، دارم. نام کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه‌نیافته». موفق باشید   

13120
متن پرسش
بسمه تعالی: خسته نباشید: سوال اول: امام خمینی (ره) در سال 42 یک حرکتی را شروع کردند که منجر به انقلاب اسلامی شد، در این مسیر خیلی از افراد خود را نشان دادند و توانستند به فعلیت برسند و جهت خود را به نمایش گذاشتند ما در این زمان در کدام حرکت خود را بالفعل کنیم؟ سوال دوم: جناب آقای طاهرزاده بنده مدتی است که سر کار می روم ولی نمی دانم که چرا نمی توانم مثل بقیه کار کنم، زود خسته می شوم در حالیکه بچه نه نه هم نیستم لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انقلاب در جبهه‌های مختلف مقابله‌ی با استکبار از یک طرف و فعالیت‌های فرهنگی برای عبور از تهاجم فرهنگی از طرف دیگر ادامه دارد و با ورود در چنین فضایی در ذیل رهنمودهای رهبری به‌خوبی می‌توان به فعلیت لازم دست یافت 2- این مسئله‌ای است که احتمالاً باید با اطبای سنتی در میان بگذارید. موفق باشید

13102
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: احتراماً، در صورت امکان اگر محبت بفرمائید دعای تهلیلات امام علی (ع) در دهه اول ماه ذی الحجه را شرح بفرمائید. ضمناً، ربط گفتار امام با دعا (ربط «لا اله الا الله» و موها و كركهاى حیوانات و ... ) را راهنمائی بفرمائید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبلاً در حدّ ترجمه عرایضی داشته‌ام که در ذیل برای شما قرار می‌دهم.  آن‌چه در این اذکار مهم است نگاه توحیدی به همه‌ی مخلوقات عالَم است و این‌که متوجه باشیم هر مخلوقی مظهری از یگانگی حضرت حق است و لذا حضرت حق به یگانگی خود در تمام عوامل کثرت حاضر است. در این رابطه امیرالمؤمنین«عليه‌السلام» به ما آموزش می‌دهند که در این ماه که ماه رجوع به حضرت حق است به نحوی خاص در هر روز از دهه‌ی ذي‌الحجّه این‌طور بگوییم: « لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الّلَيالي وَالدُّهُورِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم به شمارة شب‌ها و روزگاران. «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ اَمْواجِ الْبُحُورِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم به شمارة موج‌هاي درياها.

«لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمّا يَجْمَعُونَ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم و اين‌كه رحمت او بهتر است از آنچه مردم جمع كنند.

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَالشَّجَرِ» يعني؛ اقرار بر يگانگي خدا دارم در همة هستي كه هر خار و درختي آن را نمايش مي‌دهد.

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم در همة هستي كه هر مو و كُركي نمايش حضور و احاطة يگانگي اويند.

 

    «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ» يعني؛ اقرار به يگانگي خدا دارم در همة هستي كه هر سنگ و كلوخي نمايش احاطة يگانة اوست.

 

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ» يعني؛ اقرار بر يگانگي او دارم كه هر چشم برهم زدني نمايش احاطة اوست و لا غير.

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فِي الّلَيْلِ اِذا عَسْعَسَ، وَالصُّبْحِ اِذا تَنَفَّسَ» يعني؛ اقرار به يگانگي او دارم كه حضور يگانة او در هر به غروب رفتن و به طلوع آمدن روزگار در نمايش است.

 

     «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الرِّياحِ فِي الْبَراري وَ الصُّخُورِ» يعني؛ اقرار بر حضور و احاطه و تدبير يگانة او دارم، حضور يگانه‌اي كه در هر وزيدن بادي بر صحرا و سخره نمايان است.

    «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ مِنَ الْيَوْمِ اِلي يَوْمِ يُنْفَخُ فِي‌الصُّورِ»

    يعني؛ اقرار برحضور و تدبير يگانة خداوند دارم، تدبيري كه از امروز تا روز قيامت همواره در صحنه است. موفق باشید    

12239
متن پرسش
سلام: 1. شما در مورد روش سلوکی آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) که به صورت استاد محور و بالینی است اطلاع دارید؟ 2. کتاب شرح دیوان حافظ ایشون برای مطالب عرفانی چگونه است؟ منظورم کتاب جمال آفتاب است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام و با انطباق خود با رهبری انقلاب از اساتید عزیز اخلاق به‌خوبی بتوانید استفاده کنید. کتاب «جمال آفتاب» در جای خود شرح خوبی است. موفق باشید

11971
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در تعریف تفکر داریم که: تفکر حرکت الی المبادی، و من المبادی الی المراد، است. با توجه به این تعریف با تفکر بالقوه های ما بالفعل می شود چون تفکر حرکت است، درست است؟ حالا هر نوع تفکری در ما فعلیتی ایجاد می کند؟ یعنی حتی اگر تفکرات ریاضی و هندسه داشتیم؟ در حرکت جوهری داشتیم که بالفعل شدن باعث شدت وجود می شود، این تفکرات چه شدت وجودی ایجاد می کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن تعریف در علم حصولی است ولی آن تفکری که موجب شدیّت وجود می‌شود تفکری است که در تعریف آن داریم: «تفکر، رفتن از باطل سوی حق / به جزو اندر بدیدن کلّ مطلق» که در اوائل کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه‌» بحث آن شده که: رفتن از باطل به سوى حق، در عرفان به معنى عبور از مشهورات زمانه و توجه به حقايق ثابت هستى است. عرفاى بزرگ مى‏فرمايند: تا كسى از عادات زمانه‏ى خودش عبور نكند نمى‏تواند سلوك را شروع نمايد. با تعريفى كه عرفا از فكر دارند وقتى نتوانيم از مشهورات زمانه و عادات اجتماعى عبور كنيم هنوز تفكر را در خود شروع نكرده‏ايم. در نتيجه براى فكركردن بايد زمانه‏ى خود را بشناسيم تا گرفتار مشهورات و عادات آن نشويم، بايد به درستى بفهميم چرا زمانه‏ى ما فعلًا زمانه‏ى بى‏فكرى است تا عادات و مشهورات زمانه را مبادى فكر خود قرار ندهيم و در بى‏فكرى گرفتار نشويم. تفكر، گذشتن از حجاب كثرت و شهود حق در تمامى موجودات است و تفكر به اين معنا بدون حضور و دل‏آگاهى تحقق نمى‏يابد. موفق باشید

11149

رزقبازدید:

متن پرسش
به نام خدا و سلام: حکم ارتباط با افراد ناامید چیست؟ تعدادی از دوستان دانشگاهی بنده به جز ناامیدی چیزی در کلامشان نیست و حتی با تذکر هم رعایت نمی کنند و ناخواسته صحبت هایشان ناامید کننده است و همه اش درد و ناراحتی را به انسان منتقل می کنند. ممنون و سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد فراموش کرده‌اند خدایی که آن‌ها را خلق کرده تا آخر مواظب آن‌ها است. کتاب «جایگاه رزق در هستی» در این رابطه کمک می‌کند. موفق باشید
9458
متن پرسش
سلام علیکم: 1_ استاد با اینکه بسیاری از علما تلاش دارند اخلاقشان نمایشگر اخلاق پیامبر (ص) باشد ولی تفاوت های زیادی رو مامیبینیم که هیچ دوست نداریم اخلاق پیامبر (ص) اینگونه بوده باشد و طبق روایات و داستانهایی که دیدیم اینگونه نبوده اند _ منظورم علمایی است که قبولشان داریم نه عالم نماها _ مثلا چند مورد: 1_ رفتم از عالمی که شاید هزار نفر در حرم پشت سرش نماز میخونن میپرسم معنای کلمه رمضان چیست؟ میگه تو چه کاره ایی! در حالیکه قطعا اگر پیامبر بودن اینطور نمی گفتند. 2_ از راه دور رفتم سراغ یک عالم ربانی دو سوال داشتم، بیشتر از یکی نگذاشت بپرسم و پشتش را به بنده کرد رفت _ حالا هر چند شاید ایشان وقتش شریفه ولی در کتب سنن النبی دیدم که گاهی مدت طولانی پیامبر سرپا می ایستادن و به مطالب کسی گوش میدادن و حیا میکردن ترکش کنن و خیلی دیگر ازین مغایرتها. استاد انشاءالله خدا که اینطور خشک نیست که عالمانش هستن؟ یعنی اینکه باهاش راحت هستیم و مدت طولانی حرف میزنیم ساخته ذهنمان نیست که؟ چون گفتن عالم عامل مظهر خداست و اینا که مثال زدم ربانی بودن و شما هم روشون قسم میخورید. 2_ اصلا استاد بنده میگم فقط اخلاق خدا و اهل بیت (ع) رو میپسندم، طوریه؟ کاری بکسی ندارم مگر اون کسیکه با آنچه از اخلاق اهل بیت (ع) دیدیم و شنیدیم مغایرتی نداشته باشه ولو اینکه خود شما هم باشید، ما گیج شدیم راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ملاک در اخلاق عملی هستند ولی همان‌ها به ما یاد داده‌اند اولاً: هر سؤالی را از هرکسی نکنیم ثانیاً: محذورات آقایان را در نظر بگیریم و تا آن‌جا که می‌شود عمل‌شان را حمل بر صحت بکنیم. موفق باشید
9206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد معظم: موضوع پایان نامه کارشناسی ارشدم: «بررسی تاثیر مبانی نفس شناسی ملاصدرا بر آرای اخلاقی وی» است. و مبانی تجرد نفس - جسمانیت الحدوث - حرکت جوهری نفس - تجسم اعمال و تجسد نیات را در نفس شناسی میخواهیم بررسی کنیم. حال استاد معظم چه پیشنهادی میفرمایند، بنظر جنابعالی چه کتابهایی باید بخوانم؟ با تشکر التماس دعا یا علی اعلی علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «معرفتِ نفس و حشر» با ویرایش جدید کمک کند. موفق باشید
8107
متن پرسش
سلام استاد.استاد شما در کتاب عوامل ورود به عالم بقیت اللّهی ،بار ها فرمودید شرط اصلی ورود به عالم بقیت اللهی ،عبور از زمان فانی به زمان باقی می باشد،توضیح مختصری هم راجبه این دو زمان دادید اما من دقیقا متوجه نشدم،اگر امکانش هست به طور ملموس و به زبان ساده این دو زمانو تبیین کنید و توضیحی هم در مورد عالم بقا بدید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: منظور از زمان باقی، عالم مجردات است که در عین قبل و بعد نسبی داشتن، قبل و بعد در یک‌جا جمع است و شما احوالات گذشته را در کنار احوالات آینده دارید. در آن کتاب عرض شده که چگونه در زمان حضرت دمهدی (عج) عالم مجردات در آن حدّی که عالم ماده ظرفیت دارد بر جنبه‌ی مادی عالم ماده غلبه می‌کند و از این لحاظ گفته می‌شود شرایط عبور به عالم بقیت‌اللّهی عبور از زمان فانی به زمان باقی است. مباحث حرکت جوهری در فهم زمان فانی کمک می‌کند. موفق باشید
6860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با تقدیم سلام خدمت شما استاد گرانقدر سوالی از محضرتان داشتم که بیان می‌دارم. مادری دلسوز، از گرفتار مسایل جنسی شدن پسر دبیرستانی‌اش، سخت نگران است. پسر، زمانی نماز می‌خوانده ولی اکنون رها کرده. گرفتاری‌اش بدان‌جا رسیده که برای ارضای خود، به‌دنبال یافتن دوست دختر است. البته فضای خانوادگی این خانواده، فضایی مدرن است. همین مادر دلسوز، خود خواهان دیدن برنامه‌های ماهواره‌ای است. مادر، از نظر ظاهر به‌گونه‌ای است که حجاب را رعایت نمی‌کند. با خانواده‌هایی حشر و نشر دارند که اختلاط را امری عادی تلقی کرده و شادی‌شان، تنبک زدن و رقصیدن است (البته آن‌زمان که صدای موذن به اذان‌گویی بلند شود، نماز اول وقت می‌خوانند!!! و مادر این اخلاق را بسیار بزرگ می‌داند). از طرفی بی‌توجهی و بی‌تفاوتی پدر به این پسر، آتش‌بیار معرکه شده‌است. بسیار شده‌است که اهالی خانه به سفر رفته‌اند و پسر به بهانه‌هایِ مادر پسندانه (همچون کلاس زبان، ریاضی، فیزیک و ... داشتن) در خانه تنها بوده‌است (البته تنها که نه، اینترنت هم شرف حضور داشته‌است). حال این مادر دلسوز و مضطرب، از بنده عاصی که یکی از دوستان پسرش هستم، درخواست کرده تا تدبیری بیندیشم و در کسوت دوستی، دستش را، به اراده‌ی ذات اقدس اله، گرفته و از این کوره راه بیرون بکشم. حال منم و دغدغه‌ی از وصال باز ماندنِ یک نوجوان پاک و ناچیز بودن خودم. به نعمت و منت الهی، به خاطرم افتاد که این سوال را از شما استاد عزیز بپرسم. باشد که به خواست خدای غفار ابتدا، باب نجات خودم و سپس دوستم باز شود. با آرزوی توفیقات بندگی روزافزونتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحث جوان و انتخاب بزرگ را اولین بار برای همین نوع از جوانان مطرح کردم. اگر خیری در آن‌ها باشد إن‌شاءاللّه مؤثر خواهد بود. در ضمن نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 6558 جلب می‌کنم. موفق باشید
6026
متن پرسش
سلام استاد عزیز با توجه به اینکه شما با کوبی و تکثیر اثارتون مشکلی ندارید به تازگی نرم افزاری درست شده به نام مجموعه اثار که با همکاری گروه نور درست شده که استفاده بخشی از ان را هم ممنوع کرده لطفا با مطالعه ان شروط نظرتونو بنویسید خدا حفظتان بکند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کپی‌کردن آن نرم‌افزار هیچ محدودیتی ندارید به همین جهت هم هیچ شماره‌ی رمزی ندارد تا یک سی‌دی بر روی هزاران کامپیوتر هم بتواند نصب شود. موفق باشید
5876
متن پرسش
باسلام 1)دربحث حرکت جوهری شمافرمودید که اگرقوه محض باشد یعنی موجودیت ندارد مگر هیولای اول فوه محض نیست اما موجودیت دارد؟ 2)تعریف شما ازقوه چیست؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- که با صورت ظهور پیدا می‌کند، به خودی خود وجود ندارد 2- قوه یعنی امکان و استعداد. موفق باشید
4155
متن پرسش
سلام علیکم لطفا نامگذاری امسال مقام معظم رهبری را بیشتر تبیین نمایید مفهوم حماسه،چگونگی خلق حماسه،رابطه این شعار با سبک زندگی،رابطه این شعار با عبور از مدرنیته،سهم دانش آموزان،معلمان،دانشجویان و طلاب در تحقق این شعار را بفرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در همه‌ی دستورات خود از جمله در شعار هرساله بستری را اراده کرده‌اند که اگر ما جانانه از ایشان تبعیت کنیم، آن بستر به نظامی می‌انجامد که برای جهان بشری الگوی مناسبی است. در همین رابطه در جواب سؤال شماره‌ی 4141 عرایضی داشته‌ام. وقتی متوجه مقصد رهبری عزیز شدیم هرکدام در موقعیت خود وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم. حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی یعنی در این شرایط تاریخی از هر قدمی که در تقابل با استکبار جهانی می‌توانیم برداریم کوتاهی نکنیم، از جمله در انتخابات و در تحریم‌ها. موفق باشید
3018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سؤال20: انسان به بعضی قضایا علم حصولی دارد مثل این که: «دیروز درد داشتم»، و به بعضی قضایا علم حضوری دارد مثل این که «الآن درد دارم». پس می‌شود انسان به یک قضیه علم حضوری داشته‌باشد بدون این که نظر به موضوع و محمولش داشته‌باشد. حال سؤال ما این است که: آیا مبادی یک فکر، لزوماً از جنس قضیه و تصدیق است (البته لابشرط نسبت به این که نظر به موضوع و محمولش بشود یا نشود)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:جناب اقای قدوسی ایا قبلا این سوال جواب داده نشده است؟ باسمه تعالی.باسلام.سوال تکراری است باشماره 2906
2771

هنربازدید:

متن پرسش
حاج آقا سلام علیکم. چرا شما در زمینه هنر ارائه نظر نمی کنید تا امثال بنده بتوانیم در زمان فعلی جایگاه خود را به عنوان یک هنر مند پیدا کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در این رابطه تخصص ندارم ولی جناب آقای رحیم‌پور پور ازغدی تحقیقات خوبی کرده‌اند، خوب است از ایشان استفاده فرمایید. موفق باشید
1845
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشی.حدود یک ساله از حوزه علمییه خواهران فارغ التحصیل شده ام .اینکه انسان اصول وکارهای الهی خیلی باارزشی رو درک میکنند ولی به سمت تحقق انها در وجودش نمی پردازد دلیلش چیست(مانند حفظ حجاب اسلامی الهی).استاد واقعا معذب هستم در خیلی مواقع و از یک ناراحتی درونی همواره دارم چکار باید کرد چه توصیه ای می کنید؟باتشکر.
متن پاسخ
گفت: اول قدم آن است که او را یابی.... آخر قدم آن است که با آن باشی» درس و بحث حوزه و مدرسه شما را به سراغ خدا فرستادند از این به بعد باید با پای دل به سوی حق رفت و با او اُنس گرفت و در این راه حجاب‌ها را برطرف کرد، حرام و مکروه موانع طی مسیرند. کتاب «اسماء؛ دریچه‌ی اُنس با حق» را نگاه کنید إن‌شاءالله راه نشان‌تان می‌دهد. موفق باشید
18375
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیزمان: جان ما فدای رهبری که وقتی انسان حتی پیام تسلیت او را در رحلت آیت الله هاشمی (ره) در مقایسه با بزرگانی همچون آیت الله جوادی آملی، آیت الله مظاهری و دیگران می بیند به عمق حکمت ایشان پی می برد و می بیند واقعا مقام نایب امام زمان بودن شایسته ایشان است. اما دو سوال: جناب استاد در نماز میت عبارت اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا آمده است و قطعا جز درباره معصوم و انسانهای خیلی متعالی درباره کس دیگری صادق نیست ولی خوب به ما دستور داده اند برای هر میت مسلمان بخوانید. شاید سرش این باشد که نه حقیقتا من جز خیر از او ندیده ام بلکه می خواهند به ما یاد بدهند اساسا بدیها را نبین شتر دیدی ندیدی دیگر مرده است خوبی هایش را ببین و گرنه این عبارت در نماز میت در باره اکثریت ماها کذب است، خوب حالا با این مبنا چرا رهبر عزیزمان این فراز را برای آقای هاشمی نمی خواند؟ اگر بگوئیم غیر خیر هم از او دیده خوب برای بقیه مسلما نان هم ایضا، پس باید فلسفه دیگری داشته باشد که ما آن را از استادمان جستجو می کنیم؟ سوال دیگر این که بزرگان ما من جمله آیت الله جوادی حفظه الله مصیبت را به امام زمان (عج) تسلیت گفتند ولی مقام معظم رهبری خیر. در صورتی که به طریق اولی نایب ایشان باید به ایشان تسلیت بگویند راز کار کجاست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی مقام معظم رهبری حجت برایشان تمام است که ضعف‌هایی بَیّن در آقای هاشمی دیده‌اند، چطور بتوانند آن جمله را بگویند. آری! گاهی شما برای طرفی که نماز می‌خوانید نمی‌شناسید و یا می‌دانید در خطایش به موضوع آگاه نبوده، ولی رهبری به چنین نتیجه‌ای نرسیده‌اند مگر می‌توانند آن جمله را بگویند 2- اگر در همه‌ی امور رهبری حجت ما هستند و مورد تأیید خاص حضرت حق می‌باشند، از عدم تسلیت ایشان به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌فهمیم آن‌چه را که باید بفهمیم. موفق باشید

17472
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی و تندرستی برای جناب استاد طاهرزاده: در صحبتی که با برخی دوستان داشته ایم موضوعی بدین صورت مطرح شده است که می خواستم نظر گرامی تان را در این زمینه بدانم. در مورد واردات افکار به ذهن و منشاء آنها، همگی از دو ناحیه وارد ذهن می شوند یا الهامات الهی هستند و یا از ناحیه جنود شیطان و القائات آن ها می باشد و شخص با توجه به سوابق ذهنی و تمایلات درونی به پردازش آنها پرداخته و آنها را مطرح می کند. می خواستم بدانم آیا آیه ی خاصی و یا حدیث صحیح، در این مورد وجود دارد یا خیر؟ موفق باشید. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ (175)آل‌عمران» که معنای دقیق آن این است که می‌فرماید شیطان از طریق یارانش شما را می‌ترساند. یا در روایت از قول پیامبر خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» در زمان‌های مختلف از طرف پروردگارتان نفحات و خطورات معنوی به شما می‌رسد، سعی کنید با کم‌کردن مشغله‌های خود، خود را در معرض آن خطورات معنوی قرار دهید. موفق باشید

نمایش چاپی