بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10398
متن پرسش
ﺳﻼﻡ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﺗﺮﺱ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻤﻪ دارد؟ ﻭ آﯾﺎ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ؟ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به توحید نزدیک شویم و حضور همه‌جانبه‌ی حق را در عالم بیشتر احساس کنیم، این نوع اضطراب‌هایی که اهل دنیا دارند، بیشتر از بین می‌رود، ولی آن اضطراب‌هایی که برای رشد مردم است و غم دین خوردن است که به آن غم مقدس می‌گویند برای اولیاء الهی هم هست. موفق باشید
10255
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک اعیاد گذشته خدمت استاد: 1) در مباحث معرفت النفس که با علم حضوری به کمال می رسد طهارت و صیقل زدن قلب و جهاد با نفس چه جایگاهی دارد؟ 2) حضرات معصومین سلام اله علیهم عالم الغیب بودند یا به تعبیر قرآن علم غیب منحصرا در ید الهی است؟ و اگر معصومین علیهم السلام فاقد علم غیب هستند پس اطلاع حضرات بر آینده چه وجهی دارد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- پس از نظر به نفس از طریق مباحثی مثل ده نکته در معرفت نفس، از آن به بعد تنها با تزکیه است که انسان می‌تواند به حقیقت خود نزدیک شود 2- علم غیب منحصراً در ید و قدرت حضرت حق است، حضرت حق آن اندازه که جهت هدایت انسان‌ها لازم است، به پیامبران و ائمه«علیهم‌السلام» می‌دهد.خداوند در سوره جن فرمود: « عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً (26) إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ (27) . موفق باشید
9978
متن پرسش
سلام استاد: من خیلی سعی در غیبت‌نکردن دارم. اما گاهی فقط با همسرم حرف می‌زنم و افکار و قضاوت‌هایم را روی کسانی که به شدت ناراحتم کرده‌اند، میگم آرام‌تر میشم و بیشتر اوقات او کمکم می‌کند چون مؤمن است. آیا پیش همسرم هم که هردو یک تن به‌شمار می‌رویم غیبت محسوب می شود؟ مطمئنم اگر به او هم نگم دق می‌کنم. می‌دونم این مجوز غیبت نیست. اما گاهی که خیلی دلم می‌گیره با ناراحتی از آن‌ها که اذیتم کردند حرف می‌زنم. آیا من مجازات غیبت‌کردن را می‌کشم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طوری به موضوعات نگاه کرد و طوری خود را وارسته از موضوعات سطحی نمود که نیاز به غیبت پیدا نکنیم تا در اثر غیبت از رحمت الهی محروم گردیم. موفق باشید
8923

حرکت جوهریبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتی آدم ساده ای مثل من حرکت جوهری را میفهمد چطور جناب شیخ الریس آن هم نه تنها عالم بلکه با تقوا آن را انکار میکند؟ ایشان عرض را به چه نسبت میداده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده رویکرد جدیدی است که جناب صدرالمتألهین وارد تفکر فلسفی نمود و آن این بود که روشن کرد در حرکت ذاتی به جهت ذات اتصالی حرکت، موضوع حرکت ثابت می‌ماند و تنها ذات، شدیدتر می‌شود. هرکس متوجه‌ی این موضوع شود می‌تواند حرکت ذاتی را تصدیق نماید. موفق باشید
8831
متن پرسش
با سلام: همسر من درجلسات هفتگی شما مرتباً شرکت می‌کند. گفته‌های شما در بعضی رفتارهایش نمود پیدا کرده، ولی در ارتباط با داشتن اخلاق خوش با من و اطرافیان بدتر از قبل هم شده و در مورد اعتقادات، هیچ‌کس از اطرافیان را قبول ندارد. لطفاً راهنمایی‌ام کنید چه کنم؟ التماس دعای فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: به ایشان از قول بنده سلام برسانید و بفرمایید زندگی اسلامی با زیبایی‌های اخلاق خوش با خانواده و مدارا با بقیه به سراغ ما می‌آید. شما هم سعی کنید وظیفه‌ی شرعی و حقوق همسرتون را رعایت کنید. موفق باشید
8180
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده اخیرا فکر میکنم با یک معضل عملی در عرصه تحلیل سیاسی مواجه شدم. بعضا ما با اظهارنظرهایی از طرف افراد متوسط یا پایین تر از متوسط مواجه می شویم که گرچه حرف های نپخته و ناقصی است اما دارای وجه صحت میباشد به طوری که میتوان آن ها را حمل به صحت کرد. با این حال به علت این که حرفها جامع و مانع نیست خیلی ها موضع گیری تند میکنند چون شاید به وجه صحت نظرات توجه ندارند. مثلا همین حرفهای خانم نعیمه اشراقی. گرچه ایشان واقعا در حدی نیست که بخواهد مثلا مفسر آراء و نظرات حضرت امام باشد و عمدتا از زاویه نگاه سطحی خود حرفهای نپخته ای میزند اما حرفها گاهی اوقات جوری است که نمیتوان وجه صحت آن را نادیده گرفت و البته نه میتوان آن را تأیید کرد. در این گونه موارد بنده سعی میکنم وجه صحت حرفها را روشن کنم و مغلطه و سوءتعبیر را دفع کنم بدون آن که بخواهم از شخصیت یا دیگر مسائل آن فرد دفاع کنم. به نظر میرسد خیلی وقت ها هم لازم است اساسا سکوت کنیم. سیره بزرگان هم نشان میدهد در این موارد اغلب سکوت میکنند. به نظر شما این روش صحیح است؟ البته نمیدانم در مورد مثال خاصی که گفتم با من هم نظر هستید یا نه.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: توصیه‌ی اساتید سلوکی همیشه همین کاری است که شما می‌کنید. خداوند این توفیق را از شما نگیرد تا آزاد از نگاه‌های محدود سیاسی و جناحی مطالب را ارزیابی کنید. موفق باشید
6265
متن پرسش
باسلام و ادب خدمت استاد گرامی مطلب شما درباره جایگاه انقلاب اسلامی که در آن با بررسی نظریه غدیر از غدیر خم تا انقلاب اسلامی پرداخته اید و سیر صعودی غدیر را بررسی نموده اید بسیار جالب است ،امابه نظر میرسد جایگاه حکومت ال یویه در این مطلب خالی است ، در صورت امکان به این مسئله نیز بپردازید تا بتوانیم تحلیلی کامل تر داشته باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آل بویه و یا سربداریه؛ ظهورات عهدی است که شیعیان با غدیر داشتند که در هر فرصتی آن عهد را ظهور می‌دادند و از این جهت نسبت به صفویه نقطه‌های کوچکی هستند که از یک جهت با حضور چشم‌گیر خلفای اهل سنت به حاشیه رفتند ولی وجود آن‌ها حکایت از آن دارد که روحی از شیعیان در تاریخ هست و همین روح است که در نهایت منجر به سلسله‌ی صفویه شد و صفویه با نظر به همین زمینه‌ها و پشتیبانی همین روحیه‌ی مذهب رسمی نظام خود را تشیع اعلام کردند. موفق باشید
5234
متن پرسش
با سلام و عرض ادب.آیا حضرت حجت در زمان حکومت شان بر اساس علم ظاهر قضاوت و حکومت می کنند یا علم باطن؟اگر جواب علم باطن است آیا حدیث و روایتی در این زمینه داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حضرت حجت علم ظاهر و باطن را در مدیریت خود جمع می‌کنند، چون در روایت داریم علومی که امروز هست یک حرف از 27 حرفی است که در زمان حضرت ظاهر می‌شود. موفق باشید
2572
متن پرسش
با سلام جناب استاد در خصوص بحث ماهیت و وجود من دچار مشکل شدم چون حس میکنم در بحث اصالت وجود مطلب به نحوی ارائه میشود و در بحث وجود ذهنی به نحو دیگر در اصالت وجود مطرح میشود انچه در خارج تحقق دارد وجود است بعد نفس ما از طریق قوای خود با وجود خارجی ارتباط پیدا میکند و وجود خارجی که دارای تشکیک هست را بصورت صور و ماهیتها درک می نماید یعنی ما در خارج صورتها و ماهیت نداریم و وجود خارجی به صورت وجودی برای ما محسوس نیست بلکه معقول است و توسط براهین به وجود ان پی میبریم بلکه به صورت ماهیت ها انرا درک میکنیم و نفس انها را در اثر ارتباط با وجود خارجی میسازد ولی در خارج ماهیت نداریم بعد این ماهیت بوسیله نفس در ذهن تحقق پیدا میکند که همان وجود ذهنی میشود یعنی اگر ما از ذهن ازاد شویم دیگر عالم خارج را بصورت ماهیتها نمیبینیم این ان چیزیست که از اصالت وجود فهمیده میشود. ولی در بحث وجود ذهنی میگوییم در خارج صورتها را داریم نفس از طریق قوا انها را میگیرد و در ذهن تحقق میدهد این خلاف بحث اصالت وجود است یا عوارض که جز ماهیت ها هست را میگیرد در صورتیکه ما در بیرون عوارض نداریم بلکه نفس وقتی وجود خارجی را بصورت ماهیت درک کرد ان ماهیت را به جوهر و عرض تقسیم میکند در صورتیکه ما در بیرون فقط وجود داریم که نه جوهر است نه عرض سوالی دیگر هم پیش میاید و ان این است که اگر ما قبول کنیم نفس وقتی صورتها را تشکیل و تحقق داد چرا همین را درباره خارج نگوییم که در بیرون هم ما صورت داریم و انها توسط وجود تحقق پیدا کرده است که البته با بحث اصالت وجود تداخل دارد چون انجا میگوییم اگر در خارج هم ماهیت داشته باشیم یا باید با وجود متحد باشد و الی اخر حالا همین در مورد وجود ذهنی هم پیش میاید که این صورتها در ذهن ایا با وجود متحد است و همان بحثها خلاصه ما نفهمیدیم چه شد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌طور که مستحضرید اصالت وجود روشن می‌کند وجود در مراتب مختلف و یا در شرایط و زمینه‌های مختلف به صورت‌های متفاوت ظهور می‌یابد، حال اگر آن صورت ـ که چیزی نیست جز حدّ وجود ـ در ذهن آمد از آن‌جایی که عارضی بر ذهن شده چیزی جز حقیقت شیئ خارجی است. می‌گوییم همان وجود است که در مرتبه‌ای خاص ـ که وجود در آن مرتبه نسبت به مرتبه‌ی شیئ خارجی در مرتبه‌ی بالاتری قرار دارد که موجب مجردشدن آن وجود شده - به صورت علم ما در آمده زیرا نفس ناطقه با روبه‌روشدن با شیئ خارجی مستعد می‌شود تا وجودی با همان صورت در ذهن خود ابداع کند که به آن وجود ذهنی می‌گویند که به حمل اولیِ ذاتی همان شیئ خارجی است هرچند از نظر درجه‌ی وجودی در مرتبه‌ی علم قرار گرفته. فراموش نفرمایید وجود ذهنی چیزی نیست جز علم و علم مقول به تشکیک است، یعنی یک حقیقت وجودی است. پس در هر حال اصالت وجود ثابت است و ماهیت بالعرض مطرح است. موفق باشید
2267

روح تکنیکبازدید:

متن پرسش
سلام چند وقت پیش دوست بنده یک مطلب درباره استفاده از کامپیوتر و اینترنت بیان کرد که برای من دغدغه ای به وجود آمد و با کمی آشنایی قبلی که با آثار شما داشتم(جزوه عالم طلبگی) به سایت شما رجوع کردم و حالا سوال بنده از خدمت شما این است که دوست بنده گفت که استفاده از کامپیوتر و اینترنت جلوی رشد معنوی انسان و تفکر عمیق را میگیرد. کسی که از این ها استفاده میکند در حقیقت زندگی نمیکند و وقتی پشت کامیپوتر است 100% ذهن او درگیر کامپیوتر است و تمرکز را به شدت از انسان میگیرد. آیا این صحبت ها درست است؟ ینده موقع استفاده از کامپیوتر که زیاد هم هست بیشتر به گوش کردن سخنرانی، مطالعه و خبرخوانی و جستجو میپردازم آیا همین مقدار هم مضر میباشد لطفاً مبحث را باز کنید نهایت تشکر و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی و همکارتان دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم این ابزارها با روح و روحیه‌ی خاصی ساخته شده که آن روحیه رویکرد قدسی نداشته و به همین اندازه ما را از عالَم دینی خود خارج می‌کند و به همین جهت نباید شیفته‌ی آن‌ها شد. ولی ما امروز در شرایطی قرار داریم که مثل شرایط اَکل میته است و نمی‌توانیم از این ابزارها برای اهداف خود استفاده نکنیم و به نظرم اگر کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» را همراه با سی‌دی آن که شرح کتاب است مطالعه بفرمایید و به بحث دوران گذار در آن کتاب عنایت فرمایید إن‌شاءالله می‌توانید جواب خود را بگیرید. موفق باشید
1649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. فرمودید با رجوع به معارف امام می توان دانشگاه های ما رویکرد درستی نسبت به علوم تجربی داشته باشند. من تقریبا اکثر کتب امام را خوانده ام و مهندس هم هستم اما نمی دانم چگونه این کاری که شما فرمودید ممکن است. لطفا کتابی معرفی نفرمایید ، تمدن زایی شیعه را هم خوانده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر. سوال دوم بنده این است که مدت بسیار طولانی است که بلای سختی بر من نازل شده است که در ایام الله به قلبم اشراق شد که خداوند لطف بزرگی به واسطه ی این بلا برای من در نظر دارد اما از شدت طولانی شدن و سختی بلا ، دو هفته ای است که به خداوند گفته ام من آن نعمت بزرگ را نمی خواهم ، خواهشا این بلا را از من بردار. تحلیل و نظر شما نسبت به دعایی که من کرده ام چیست ؟ چه کار کنم که بهتر باشد و یقین کنم که مرضی خداست ؟ با صبر مسئله ای حل نمی شود . خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در نگاه امام«رضوان‌الله‌علیه» عالَم مظاهر اسماء الهی است و نیز عالمِ هستی از نظر وجودی دارای مراتب است. چنین نگاهی نوع برخورد ما را با طبیعت در عمل و نظر تغییر می‌دهد و به تمدنی غیر از تمدن غربی نظر خواهیم کرد و زمینه‌های تحقق تمدن اسلامی را فراهم می‌کنیم. قسمت دوم سؤال برایم مبهم است. موفق باشید
862

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده- بنده در دوران اوج جوانی که روحیات مذهبی هم داشتم دائم دنبال ملاک مهم برای شخصیت بالای انسانی بودم و هر شخص از هر گروهی را نمونه باشخصیتی فرض می کردم مثلا خواننده ها یا بازیگران و انسانهای متدین و....... و با اینکه به اهل البیت ارادت قلبی داشتم زیاد به این مسئله توجه نکرده بودم که باید به چنین شخصیتهایی رجوع تام در همه زمینه ها کرد تا اینکه یک روز نزدیک صبح بود که من خواب بودم و احساس کردم صدای پای شخصی به در اتاق خورد و من در حالت خواب وبیداری بودم که در خواب دریافتم شخص در ابتدای اتاق تشریف دارند و من بیدار نشدم که بروم نزدشان و بین حالت خواب وبیداری بودم که آن شخص فرمود شخصیت حقیقی ماییم بعد از بیداری در باطن خود یافتم که آن شخص امام زمان (عج) بودند به لطف خدا تقریبا از آن زمان به بعد در منظر عقل و قلبا با شخصیت ترین اشخاص عالم یعنی اهل البت قرار گرفتند حال سوالم از محضر شما این است که آن شخص حقیقتا حضرت مهدی بودند یا جلوه نظر و لطف ایشان به این صورت تجلی کرده است یامورد دیگر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: هرچه بوده معلوم است که یک فروغ از رخ ساقی بوده تا شما را راه بیندازند و شما شاکر خداوند باشید که شما را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» آشنا کرد و آن انوار متعالی را بر جان شما متجلی نمود تا آن حدّ که آن‌ها را به هر نحوی به سراغ شما فرستاد. موفق باشید
23726
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همکاران: آنچه که بنده تاکنون از مباحث جناب عالی استفاده کردم (گفت و گوی اخیرتان با آقای دخانچی و جلسات و کتب و...) به طور خلاصه این را متوجه شدم که شما متذکر حقیقت واحدی هستید که این حقیقت واحد در هر زمان و تاریخی به شکل و صورت همان تاریخ در می آید و در ظرف آن تاریخ، صورت مخصوص خود را پیدا می کند، و انسان هر زمان باید با طهارت و سلوکی که دارد ابتدا آن حقیقت را ملاقات کند و سپس با زیرکی و بصیرت، تصویر آن حقیقت را در تاریخ خود بیابد، و انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله، تصویر حقیقت در تاریخ امروز است. سنتی هم که شما متذکر می شوید همان روح حقیقت توحیدی و محمدی صلوات الله علیه و آله است، نه صورت حقیقت در گذشته و نه صورت حقیقت در زمان حاضر. پس عمده وظیفه انسان مسلمان انقلابی، درک حقیقت در پرتو انقلاب و امام و شهدا و درک زمانش در مواجهه با حقیقت غرب است و سپس حل مسائل این زمانش است. پس قرار هم نیست که از سنت خارج شویم بلکه آن را در زمان خود به ظهور می رسانیم. مدرنیته هم یعنی دوری از حقیقت که در هر تاریخ، به شکل خودش در می آید و «مدرنیته» شکل امروزی آن است، پس به یک معنا در هر تاریخی یک سنت و یک مدرنیته وجود دارد و سلوک هر انسان در هر زمان، در این نسبت مشخص می شود. آیا چنین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم با چنین دقتی! حقیقتاً به زیبایی تمام، چیزی را ترسیم کرده‌اید که این بنده‌ی پیرمرد سعی دارم با تلاش زیاد آن را اظهار کنم. ای کاش کاربران عزیز متن شما را چندین و چند بار بخوانند. زنده باد خدا! که دیگر معطل نکرده است و تند و تند فرزندانی که باید در این تاریخ، راهِ او را بپیمایند به میدان می‌آورد. چرا نباید رهبر عزیز انقلاب «حفظه‌اللّه» این‌همه به این جوانان امیدوار باشند؟! موفق باشید

12343
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: با توجه به تاکيدي که بر تربيت سه بعد وجودي انسان در کتاب ادب خيال قلب و عقل داريد 1. جايگاه شاهنامه در اين بين چيست؟ 2. در تربيت بعد خيال شاهنامه مرجح است يا مثنوي معنوي؟ 3. و اساسا رسالت تاريخي فردوسي چه بود و چرا فرد حکيمي چون او به چنين کاري دست زد؟ آيا اين کار را وظيفه شرعي خود مي دانست؟ 4. آيا عدم رواج شاهنامه پس از انقلاب صرفا به خاطراين بود که نام شاه را يدک دارد کما اينکه ميدان شاه اصفهان را به ميدان امام تغيير دادند در صورتيکه اين ميدان ربطي به پهلوي ندارد و مرتبط با شاهان صفوي که مورد تجليل رهبري نيز هستند مي باشد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید فهم جایگاه شاهنامه نسبت به مثنوی علاوه بر این‌که مشکل‌تر است با مثنوی مولوی بیشتر می‌توان به مسائل اخلاقی و عرفانی دست یافت، هرچند جناب فردوسی در شاهنامه روحیه‌ای از ایران و ایرانی که نظر به وجوه قدسی دارد را به میان آورده است تا دلاوری‌های رستم ما را منتقل به شخصیت‌هایی چون امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نماید و این کاری است که هنوز شروع نشده است. به نظر بنده شاهنامه در حجاب نقالان گرفتار شد و از این حجاب خارج نشده در حدّی که امثال بنده نیز بدان نپرداخته‌اند. موفق باشید

12134
متن پرسش
سلام: تقدیم به استاد بسیار عزیزم. ان شاءالله جزء درجه داران لشکر امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف باشید: در جان ما هر دم، غوغای عاشوراست بیداری عالم، از یا حسین ماست با روضه ها هر لحظه می سوزیم و می باریم بر لب همه «یا لیتناکنّا معک» داریم تا آن دمی که سر به پای یار بگذاریم نذر تو این جان و تن، مولا اباعبدالله ذکر نفس های من، لبیک یا ثارالله (لبیک یا ثارالله) میثاق این دل با، خون شهیدان است جان روشن از یادِ، پیر جماران است از سر گذشتن، سرگذشت و سرنوشت ماست دلداده ایم و بهر ما هر روز عاشوراست ما راهمان از کربلا تا مسجد الأقصاست ما انقلابی هستیم، مِهر ولایت با ماست هیهاتَ منّا الذّله، شوق شهادت با ماست (لبیک یا ثارالله) دل خسته از هجران، دلتنگ دیداریم چشم انتظارانِ، دیدار آن یاریم بر ندبه های جمعه های ما نگاهی کن بر گریه های روضه ها آقا نگاهی کن بر لاله های سرخ این صحرا نگاهی کن نذر قدم هایت شد، خون شهیدان ما آماده پیکاریم، یابن الحسن یا مولا (یابن الحسن یا مولا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به‌خوبی متوجه‌اید تنها راه عبور از ظلمات این دوران، راهِ شهدا است و تا آن‌جا خود را آماده کنید که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند: «مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏هاى دار مى‏روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ى اسلامى خود عمل كنيم.». موفق باشید

11088
متن پرسش
سلام استاد: عزیز مدتی است بسیار ناراحت و حتی فکر می‌کنم بیمار شده‌ام همیشه به خدا اعتماد داشتم و حسن ظن به خدا داشتم و با بسیاری از مشکلات زندگی ساختم سعی کردم با تحمل آن‌ها خم به ابرو نیاورم اما مدتی مشکلات زندگی خیلی فشار می‌آورد و مرا درمانده کرده خواهشمندم کمکم کنید بیماری شوهر، ازدواج‌نکردن و پیدا نشدن همسر مناسب شأن خانواده برای دخترانم که از مرز سی سال گذشته‌اند و..... مرا دارد نابود می‌کند احساس می‌کنم توکلم کم شده و در راه سیر و سلوکم که مدت‌ها روی آن تلاش کرده بودم زمین خورده‌ام. اگر راه حل معنوی سراغ دارید کمکم کنید. اجرتان با خدا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه جای ناراحتی؟ مگر ما خدا نداریم؟ و مگر خدا مصلحت ما را بهتر از ما نمی‌داند؟! بسپارید به خدا و مطمئن باشید خدا شما را فراموش نکرده و خدا دوست دارد رضایت خود را از فضایی که او برای شما مقدر کرده نشان دهید و در حدّ وظیفه‌ی خود کوتاهی نکنید تا یک قدم از زندگی‌های معمولی اهل دنیا جلوتر باشید. موفق باشید
10757
متن پرسش
با سلام: کدام یک از اسماء الهی در سیدالشهدا(ع) نسبت به سایر ائمه تجلی بیشتری دارد که موجب شده اشک بر ایشان از خصوصیت ویژه ای برخوردار باشد و پیامبر (ص) در وصف ایشان بفرماید: و سفینة الحسین اسرع؟؟ این ویژگی و یا به زبانی گویاتر این تجلی ویژه که در ایشان به ظهور أشدتر آماده چیست؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» همه‌ی اسماء خدا را به صورتی روشن و لطیف به صحنه آوردند و این طبیعی است که هرکس خدا را در منظر خود ببیند طالب قرب به اوست و اشک اولیاء قدم‌های نزدیکی به خدا است و چون خداوند در کربلا با همه انوارش ظاهر شد و لطافت آن نور در معرض جان‌ها قرار گرفت طلب قرب الهی شدت می‌یابد و اشک‌ها جهت سیر به سوی حق جاری می‌گردد.
9802
متن پرسش
با سلام: استاد پسر آیت الله جوادی چند وقتی است تحرکات عجیبی دارد، خواستم ببینم در جریان اموراتش هستید که خط و حزبش چیه و آیا خط او از پدرش جداست؟ نامه اخیرش به وزیر علوم معزول اینست: مرتضی جوادی آملی - فرزند آیت‌الله جوادی آملی - روز گذشته با نگارش نامه‌ای خطاب به رضا فرجی‌دانا - وزیر پیشین علوم - تاکید کرد: به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود می‌فرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسألت دارم. به گزارش امید، متن کامل نامه که روزنامه اعتماد آن را منتشر کرده به شرح زیر است: «حضور محترم جناب آقای دکتر فرجی‌دانا، با سلام و تحیت گرچه دانش خود ارزش است لیکن زمانی که با فضیلتی مضاعف آمیخته می‌شود به میزان فراوانی زینت می‌یابد، در بیان مولایمان علی(ع) آمده است که فرمود، حلم زینت علم است، دانشمند کمالش را از علم می‌برد و جمالش را به حلم می‌خرد. صاحب این قلم که تاکنون شما را ندیده گرچه آوازه‌تان را زیاد شنیده، بر خود لازم می‌دید که از کنار این همه دانش و آن همه اخلاق بی‌تفاوت نگذرد و به مقدار ناچیزِدست تکانی به پاس آن همه دست‌افشانی سپاس نگوید. از آیت‌الله جوادی آملی آموختم که می‌گفت، اگر کسی دنیا را نشناسد فریب می‌خورد از مهرش کیش می‌بازد و از قهرش خویش. دنیا را به همین فراز و فرودش باید شناخت، گاهی به حق اوج می‌دهد و زمانی به ناحق به حضیض می‌سپارد، در جایی به باطل بر عرش می‌نشاند و در ساحتی به حق به فرش می‌کشاند. اما در مقابل، دانش راستین که پروردگار عالم آن را نور می‌داند به حدی صاحبش را عزیز می‌دارد که در آغاز او را در سراپرده زهد می‌نشاند و در بین راه به میان پرده صبر فرا می‌خواند و سرانجام در فراپرده رضا و تسلیم مهمان می‌نماید. پویندگان طریقت کمال و ره‌جویان حقیقت وصال، به شاگردان‌شان این‌گونه آموختند که ره‌جویان نه به داشته‌های خویش دلخوش مانده و فرحناک شوند و نه به از دست دادن آن دلتنگ شده و متاسف گردند. گرچه آنانی که دنیا را این‌گونه نشناخته و دست‌کم از مهتران نیاموختند، همواره دنیا را بسان قمارخانه‌ای می‌بینند که تنها بایستی برد و هیچ‌گاه نبایستی باخت، و در این راه باکی نیست که اگر همه‌ چیز فدا شود یا عالم و آدمی فنا گردد. غافل از اینکه تیر و کمان را به سوی خود نشانه رفته و آتش به خرمن خویش می‌کشند. اما آنچه در این میان بسیار شگفت‌انگیز است، توصیه غریب دین است، خداوند عالم همواره انسان را در بحبوحه دنیا می‌طلبد و فاصله گرفتن از کار و جامعه را موجب کوتاهی و منقصت انسانی شمرده و همواره او را به حضور در صحنه اجتماع فرمان می‌دهد، از او می‌خواهد که از هیچ فرصتی برای تعالی خود و رشد جامعه غافل نشود. حق و باطل، صدق و کذب به موازات هم در برابر نفس انسانی سان می‌بینند، به عبارتی در باغ طبیعت هیچ حقی وجود ندارد مگر آنکه باطلی در کنار آن کاشته شده و هیچ باطلی غرس نشده مگر آنکه حقی در کنارش رویش یافته، اگر توحید است در کنارش شرک و اگر ایمان است در جوارش کفر و اگر عدل است در جنابش ظلم و خلاصه اگر خدمت است در ساحتش خیانت جای گرفته و البته این انسان‌ها هستند که با چه ذائقه‌یی حضور یابند و کدامیک را با حسن اختیار یا سوء اراده بر دیگری ترجیح دهند. از سوی دیگر ترازوی عدل الهی که به بلندای آسمان و زمین همواره برافراشته نگاه داشته شده (و بالعدل قامت السموات و الارض) در انتظار حق پویان و عدل‌جویانی است که از صمیم قلب حق را باور داشته و بدان پایبندند و از مغزای جان عدل را باور کرده و بدان دلبندند. گرچه انقلاب، مردم و نظام اسلامی تجربه‌های بسیار سنگین و سختی را پشت سر نهادند، لیکن به نظر می‌رسد تا رسیدن به جامعه الگو و امت وسط راه طولانی در پیش است؛ جامعه‌ای که مردم آن از خرافه و گرایشات سطحی در امان باشند، مدیران و متولیان امرشان از شایستگانی و فرهیختگان و دلسوزانی باشند که جامعه به وجود آنان به خود ببالد و نمایندگانی از تمدن و فرهنگ ناب و اصیل اسلام و ایران باشند. گرچه جای بسی شکر و سپاس است که اراده ملت این‌بار در وجهه دولت نمایان شده و خواست قلبی جامعه خصوصا فرهیختگان و نخبگان از قلم تدبیر و امید جاری گشته، لیکن نگارنده این سطور با قطع نظر از این امر به مقوله دیگری می‌اندیشد و به وجود چنین انسان‌هایی مباهات دارد. در پایان بار دیگر به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود می‌فرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسألت دارم. برادر شما مرتضی جوادی آملی قم مقدس دوم شهریور 1393»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید قصد دلجویی داشته اند از آن جهت که آقای دکتر فرجی دانا به تنهایی شخصیت مثبتی هستند در کلافه ی جریان قرار گرفته اند که به قول آن نماینده ی محترم مجلس بیش از آن که مدیریت کنند مدیریت می شدند. مسلّم در آینده ی تمدن اسلامی امثال آقای فرجی دانا جای دارند و شاید جناب آقای حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی خواسته اند این را بفهمانند که اگر به دلایلی امثال فرجی دانا صلاح نیست در مسئولیت وزرات علوم انجام وظیفه کنند بدین معنا نیست که این افراد بیرون از انقلاب هستند. چیزی که فکر می کنم آقای لاریجانی ریاست مجلس نیز خواست این را بفهماند. در هر حال باید تلاش کرد تا نه آنهایی که از نظر فکر و عمل بیرون انقلاب اند و فتنه ی سال 88 را راه انداختند و پشیمان هم نیستند در مسئولیت ها نفوذ کنند، و نه آنهایی که با هر سلیقه ای اصل انقلاب و رهبری را پذیرفته اند، بیرون انقلاب قلمداد شوند و از سعه ی صدری که باید نسبت به همدیگر داشته باشیم یا فاصله بگیریم و جامعه را دو قبضی کنیم. موفق باشید
9634
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: چند سالیست مباحث شما را دنبال می کنم و آشنا هستم، به حمد الله نتایج خوبی هم گرفته ام اما از وقتی با چند تن از شاگردان با سابقه تر شما هم بحث شده ام متوجه شدم آنان پس از آشنایی با مباحث شما درس و دانشگاه را نیمه کاره رها کرده و تمام وقت خود را صرف در این مباحث کرده اند و تنها راه نجات کشور و جامعه و حتی جهان را مباحث حضرت عالی ذکر می کنند. با توجه به اینکه بنده خودم موافقم که این مباحث برای هر مسلمانی ضروریست حتی اگر در یک دوره فشرده مثلا به اندازه دو ترم دانشگاه وقت صرف کند ارزش دارد همچنین آگاهم که دانشگاه و جو آن و دروس آن و حتی بسیاری از اساتید آن غربی هستند و غربی فکر می کنند. اما آیا دلیل معرفتی برای ترک تحصیل وجود دارد؟ آیا این که گفته می شود برای پیشرفت در مباحث معرفت النفس این دروس روزی حجاب سیر و سلوک خواهد شد درست است؟ البته نظر این حقیر که مخالفت با آنان کردم اینست که مقام معظم رهبری که این همه روی علم تاکید دارند برای چه کسی تذکر می دهند؟ آیا غیر از این است که نظر به همین بچه های مذهبی و حزب اللهی برای برون رفت از این فرهنگ غربی حاکم بر دانشگاهها دارند؟ اگر همه ما بگوییم سیر و سلوک با ترک تحصیل و فقط تمرکز روی مباحث فقه اکبر حاصل می شود پس چه کسی جامعه و تمدن اسلامی بسازد؟ این که فکر حاکم بر دانشگاه از خیلی جهات غربی است و روی فکر و اعتقادات جوانان تاثیر بد می گذارد درست اما آیا دین ما اینقدر قدرت ندارد که این اثرات منفی را پاک کند؟ آیا همین کناره گیری مذهبی ها از حضور در عرصه های مختلف از جمله دانشگاه نیست که راه را برای جولان عده ای به اصطلاح روشنفکر باز کرده است تا تریبون شبکه های ماهواره ای در دانشگاه باشند؟ آیا از همین دانشگاهها امثال احمدی روشن بیرون نیامدند؟ پس اینکه حضرت آقا فرمودند امروز سلاح اصلی برای مقابله با دشمن سلاح علم است بی دلیل است؟ لطفا مرا راهنمایی کنید من در دو راهی ترک تحصیل و ادامه ان مانده ام؟!! این دوستان جدید من و شاگردان خوش سابقه شما بد جوری مخ مرا زده اند و مرا از ادامه راه منصرف کرده اند. بسیار دلسرد شده ام فکر می کنم تمام مدتی که برای لیسانسم وقت گذاشته ام هدر رفته است با اینکه نیتم از تحصیل فقط خدمت به نظام پر برکت اسلامی بوده است. لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به هیچ‌وجه معتقد نیستم با مباحث معرفتی و غرب‌شناسی ما باید از فعالیت در دانشگاه دست بکشیم و خود را از آینده‌ی بسیار درخشانی که تمدن نوین اسلامی مدّ نظر ما قرار می‌دهد، بیرون بیندازیم. آری برای تحقق تمدن اسلامی یا باید به روش حوزوی کار کرد و معارف الهی را به گوش مردم رساند، و یا باید به روش دانشگاهی کار کرد و با علم و صنعت، زیرساخت‌های لازم را شکل داد. شما به استعداد خودتان نگاه کنید و یکی از این دو جبهه را انتخاب نمایید. موفق باشید
8716
متن پرسش
سلام استاد مدتی است وبلاگی ساختم و مطالبی که از شما و مباحثاتی که میرم، یاد میگیرم را در وبلاگ برای دوستان قرار میدهم. چون در سایت شما از خودتان شنیده بودم که تکثیر سی دی ها و جزوات بلامانع است، برای همین دیگه از شما اجازه نگرفتم. من در وبلاگ فایل های صوتی که در مورد امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) و امام رضا(ع) بود را پیاده کردم و به صورت متنی گذاشتم. جزوات و کتاب هایی که بیشتر مخاطب دوستانم بود را هم بصورت بخش بخش در وبلاگ قرار دادم. آدرس وبلاگ این است: http://sarbazememzaman.blogsky.com مطلبی هم که با عنوان «قبولی عبادات به ازای قبولی نماز» را برای شما فرستادم که تایید کنید را در وبلاگ قرار دادم. مطالب را از کتاب های مختلفی که از شما بود خارج کرده بودم. اگر از مطالب وبلاگ خوشتان نیامد و یا اشکالی میبینید و یا کوتاهی در نوشتن مطالب کرده ام، دستور بدید تا وبلاگ را ببندم. ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده مطالب مربوط به بحث نماز را خواندم و بحمداللّه خیلی خوب بود. وبلاگ‌نویسی را به صورتی هنرمندانه ادامه می‌دهید و نتایج خوبی می‌گیرید إن‌شاءاللّه. موفق باشید
5818
متن پرسش
با سلام استاد گرامی آیا در دنیایی که از در و دیوار برای انسان غفلت و دنیا می بارد و ما به واسطه ظلمت خودمان و شرایط حاکم بر زمانه از درک حضور امام زمان (عج)محرومیم می توانیم چون مسلمانان صدر اسلام و انقلابیونی چون ابوذر و مقداد و ...که در زمان پیامبر اسلام آوردند جوهرا طعم اسلام حقیقی را بچشیم و به حقیقت اسمائ اللهی برسیم،استاد گرامی زمانه عجیبی است و من به شدت احساس غربت می کنم در کلاس های دانشکده آنقدر فضا برایم سنگین می شود که گاه قلبم به شدت درد میگیرد و این حالت در زمان های دیگر هم اتفاق می افتد و مدتی که تزکیه و ذکر رامداومت دارم حالم خوب است اما گاهی تا به خودم می آیم بنا بر لوازم زندگی مدرن متوجه می شوم که دچار پریشانی شدم گاه آنقدر دور می شوم که حتی استغفار و قرائت قرآن هم برایم سنگین می شود و قلبم تحملش را ندارد و نمی توانم خلوت و انس داشته باشم،با این وجود واین من ازهمه جابریده و سرکش چه کنم؟التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: با انقلاب اسلامی تاریخی شروع شده که ما را نه‌تنها به عالم صدر اسلام برمی‌گرداند بلکه به نقطه‌ای می‌برد که امید همه‌ی انبیاء و اولیاء بود، یعنی نقطه‌ی ظهور مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». اگر در بستر انقلاب اسلامی حضور فعال داشته باشید و در ذیل ولایت فقیه امورات خود را شکل دهید و راهی که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشود را با آثار عرفانی او ادامه دهید با سرنوشت شهدای دفاع مقدس هماهنگ می‌شوید. شهدایی که امام شهیدان در موردشان فرمودند: «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان ، عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.». موفق باشید
4136
متن پرسش
بسم الله.حضرت استاد سلام علیکم.جای کتابی تخصصی در باب انجام واجبات و ترک محرمات خالی است.این مبحث هم در کتابهای شما خالیست هم در کل نوشته های عالمان دیگر.لطفا علت اینکه چرا جای این مبحث مهم یعنی ترک محرمات و انجام واجبات خالی است هم توضیحی بفرمایید ممنون میشوم.التماس دعای فراوان داریم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا منظورتان چیزی غیر رساله‌های فقها و یا تحریرالوسیله‌ی امام است که به این مهم می‌پردازد؟ موفق باشید
3849
متن پرسش
ایمان به عالم غیب چه تاثیری در زندگی انسان دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان به غیب به معنی آن است که متوجه باشیم علاوه بر پدیده‌های مادی و نقش و تأثیری که پدیده‌های مادی دارند حقایقی در عالم هستند که حتی بیشتر از پدیده‌های مادی در زندگی ما و اجتماع مؤثرند و همین‌طور که اگر از پدیده‌های مادی استفاده کردیم بهره‌ی لازم را می‌بریم اگر توانستیم به حقایق غیبی رجوع کنیم از انوار آن‌ عالم در جسم و روح خود بهره‌مند می‌گردیم با این تأکید که روح ما نیاز دارد که از حقایق غیبی تغذیه کند و فربه شود که در رأس آن‌ها بهره‌مندی از نور خداوند است که اگر نتوانست از طریق شریعت الهی خود را با نور الهی مأنوس کند و از آن بهره‌مند گردد در فردایی که از دنیا و عالم حس جدا می‌گردد در عذاب بی‌خدایی تا ابد معذّب است که صورت این معذب‌بودن همان چیزهایی است که شریعت الهی از آن خبر داده است. موفق باشید
3527

هایدگربازدید:

متن پرسش
سلام علیکم..ضمن عرض خداقوت و تشکر.با توجه به اینکه تفاسیر مختلف ومتناقضی درباره هرمنوتیک فلسفی هایدگر ارایه شده است به نظر حضرتعالی تفسیر صحیح کدام است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در سایت در قسمت یادداشت‌ ویژه عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
2415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز نظرتان درباره ی حاج آقا مجتبی موسوی در درچه چیست؟ چطور از ایشان با توجه به شاگرد بودن در محضر آیت الله بهادینی.ره. استفاده کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده اطلاع کافی ندارم. موفق باشید
نمایش چاپی