باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با نظر به کمالات انسان کامل و راهی که در مقابل ما برای رسیدن به آن فضائل هست، میتوان انگیزه و همت خود را صد چندان کرد 2- فراموش نکنید که خداوند در قرآن به ما میفرماید: «خُلق الانسان ضعیفا» یعنی انسان ضعیف خلق شده است ولی بنا نیست که ضعیف بماند. این ضعفهایی که در خود برشمردید لازمهی اولیهی خلقت است و با برنامه میتوان از یکیک آنها عبور کرد در آن صورت است که کمالاتِ مخصوص به خودتان برایتان به میان میآید وگرنه اگر انسان از اول، خوب بود که آن کمالات از آنِ او نبود! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب «منازل السائرین» یا «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری رجوع فرمایید. 2ـ این احوالات و کرامات در ازای سلوک مربوطه خودش میآید. 3ـ در مسیر تبلیغ دین و بی محلی به کبری که میآید، انشاءالله نور تواضع ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤلف آن کتاب با سلیقهای عالمانه روایتها را تنظیم کرده است و امثال حضرت امام به آن کتاب استناد میکنند و این بدان معنا است که رویهمرفته اعتبار برای آن کتاب قائلاند. شرح آقای مصطفوی و عبدالقادر گیلانی هر دو شروح خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که متأسفانه در این امر یکنوع فرقهگرایی احساس میشود و مسلّم آیت اللّه حسنزاده شاگرد آیت اللّه حسینی طهرانی نبودهاند، بلکه مثل بقیهی علماء برای ایشان احترام قائل بودند. در جزوهی «روحیهی تمدّنسازی و عرفان اسلامی» عرض شده هنر عرفا در هر عصر نظر به حضرت حق است به نحوه حضوری، یعنی به آن نحوی که طبق قاعدهی «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْنٍ» خداوند در مظاهر تجلی میکند و اصلیترین تجلی خداوند که مادرِ همهی تجلیات است تجلی بر قلب امام عصر«عجلاللّهتعالیفرجه» است و به تبع آن تجلی بر زعیمی که با تمام وجود در ذیل امام عصر قرار دارد و مجلای ارادهی او در آن تاریخ است و در این رابطه در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر زمانه» عرایضی داشتهام مبنی بر اینکه اگر در این تاریخ میخواهید حضور عرفانی برایتان خاطره نباشد و حقیقتاً عارفانه در عالم حاضر باشید باید در ذیل شخصیت حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» سلوک کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرض در جای خود با توکل منافات ندارد مشروط بر آنکه زندگی سادهی طلبگی محفوظ باشد و در عین حال، نیازی به میان آید که تنها با قرضکردن رفع میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت خداوند با نگاه عمومی به خانهی عنکبوت آن مثال را میزنند که با یک انگشت تمام تارهای بافتهشده در هم میپیچد تا بگوید نظر به دنیا و تکیه بر امور غیر الهی تا این حدّ سست و بیبنیاد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه انقلاب اسلامی تقابل تمدنی با فرهنگ غربی دارد و ادامهی حیات مقدس انقلاب اسلامی در إزاء حضور فرهنگ قدسی آن در عالم ممکن است، اولین نگاه که باید به نامزدهای انتخابات داشت؛ توجه به اندیشهی آنها نسبت به این تفاوت است که آیا عمیقاً متوجهی این امر هستند یا نه؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گفت: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیهی حق بدان، نه کردهی خویش!» ما چه میدانیم، شاید آنهایی که ما به ظاهر لااُبالی میدانیم حق برایشان روشن نشده است نه آنکه معاند باشند 2- چرا موفقیتهای دنیایی را مهم بدانیم که دچار غرور شویم؟! 3- وقتی شخص مورد اُنس ما رحلت میکند به جهت آنکه مأنوس خود را از دست دادهایم اشک میریزیم، نه آنکه نگران آن باشیم. آری! انسان مؤمنی که شوق ارتباط با خدا را دارد در جواب ملائکهای که به او میگویند، میخواهی برگردی، میگوید: چه میخواهم دنیای غم و دردسر را؟ برعکسِ کافران و معاندان که التماس میکنند «فرجعونی لعلی اعمل صالحا» و دروغ میگویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن تعریف در علم حصولی است ولی آن تفکری که موجب شدیّت وجود میشود تفکری است که در تعریف آن داریم: «تفکر، رفتن از باطل سوی حق / به جزو اندر بدیدن کلّ مطلق» که در اوائل کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» بحث آن شده که: رفتن از باطل به سوى حق، در عرفان به معنى عبور از مشهورات زمانه و توجه به حقايق ثابت هستى است. عرفاى بزرگ مىفرمايند: تا كسى از عادات زمانهى خودش عبور نكند نمىتواند سلوك را شروع نمايد. با تعريفى كه عرفا از فكر دارند وقتى نتوانيم از مشهورات زمانه و عادات اجتماعى عبور كنيم هنوز تفكر را در خود شروع نكردهايم. در نتيجه براى فكركردن بايد زمانهى خود را بشناسيم تا گرفتار مشهورات و عادات آن نشويم، بايد به درستى بفهميم چرا زمانهى ما فعلًا زمانهى بىفكرى است تا عادات و مشهورات زمانه را مبادى فكر خود قرار ندهيم و در بىفكرى گرفتار نشويم. تفكر، گذشتن از حجاب كثرت و شهود حق در تمامى موجودات است و تفكر به اين معنا بدون حضور و دلآگاهى تحقق نمىيابد. موفق باشید