بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9090
متن پرسش
سلام: بله استاد در سوالی که بنده اسم شهید فهمیده را بردم متوجه بودم شما در جزوه عرفای نجف اسم ایشان را نیاورده بودید ولی چون کار ایشان شبیه مثالهایی که زده بودید بنده هم آوردم - در ادامه سوال قبل سوالم این است که به نظر شما چرا آن رابطه ای که بین امام (ره) و شهدا بود (که جنسش جنس اشراق و معنویت و شهود و حتی در اوقات بسیاری جنسش جنس معجزه و کرامت بود) بین حضرت آقا و جوانها نیست یا اگر هست چرا اینقدر در حجاب هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم بحمداللّه به همان شکلی که سرداران و شهدای ما توانستند نسبتی اشراقی بین خود و حضرت امام ایجاد کنند، خداوند بصیرتی به جوانان ما داده که همان نسبت را با مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» پیدا کرده‌اند و این را یک لطف الهی به این ملت می‌دانم. موفق باشید
9042
متن پرسش
سلام: شما در جزوه عرفای نجف و تمدن سازی به این مضمون فرمودید: شهدای انقلاب به مقام فنا رسیدن چرا که به راحتی جان خود را دادند مثل حسین فهمیده که خود را تکه تکه کرد. 1- آیا این کار به تنهایی کافیست که انسان به مقام فنا در فنا برسد (چون یکی از عرفا فرموده بودن که فقط امام (ره) و آقای بهاالدینی به این مقام رسیدند) 2- چه فرقی بین کار حسین فهمیده ها و وهابییونی که به خود بمب میبندند و خود را منفجر میکنند هست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان در فضای حضور حضرت حق در عالم و جهت رجوع به حق و با احساس حق الیقینی عمل کرد در مقام فناء قدم گذاشته، ولی اگر با تحریک احساسات دینی و وعده‌ی حوریه‌های بهشتی بدون تعقل لازم انسان‌های بی‌گناه را به کشتن داد، در فنای در نفس امّاره سقوط می‌کند. بنده یادم نمی‌آید در این موارد از شهید بزرگوار حسین فهمیده نام برده باشم. موفق باشید
7718
متن پرسش
باسلام استاد صمدی در شرح مراتب طهارت می فرمایند هر کسی باید با یک سیر جلو برود آنهایی که با شهید مطهری جلو می آیند دیگر کتب دیگری را نخوانند همان سیر به مقصد می رساند یا مثلا اگر سیر علامه طهرانی را می خوانند دیگر کس دیگر را نخوانند اما نظر برخی این است که ایرادی ندارد به نظر شما چکارکنیم؟ 2.آیت الله جوادی می فرمایند تمام عوم دینی است چون فعل خداست خب منظور ایشان چیست تکنولوژی غرب که اینهمه خسارت زده چگونه دینی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» همه‌ی علمائی که دست‌پروده‌ی حکمت متعالیه هستند یک استاد به حساب می‌آیند 2- اگر از جهت تجربه‌ی صرف باشد حرفی نیست، ولی علوم تجربی ترکیبی است از تجربه و تحلیل فکری دانشمندی که بعضاً نگاه توحیدی ندارد. موفق باشید
7006
متن پرسش
سلام علیکم . در کتاب مبانی نظری آورده اید :ابابکر و عمر نزد پیامبر ص از سوره قدر سوال کردند و حضرت ص به تفصیلی که در روایت هست جواب دادند و سپس حضرت روی خاک آیه را نوشتند. فَیَقُولَانِ وَ مَا الَّذِی رَأَیْتَ وَ مَا الَّذِی یَلْقَى (فَیَکْتُبُ) لَهُمَا فِی التُّرَابِ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ... سوال اینست که آیا(نوشتنِ) حضرت مورد تایید است؟چون میگویند حضرت در طول عمر مبادرت به (نوشتن) نکردند حتی نامه ها و قراردادها را حضرت امیر ع و صحابه و... مینوشتند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمال دارد منظور از نوشتن ،خط کشیدن باشد ، زیرا این احتمال بیشتر است که رسول خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» تا آخر عمر چیزی ننوشته‌اند و اگر نوشته بودند از طریق مسلمانان به عنوان خط رسول خدا محفوظ می‌ماند. موفق باشید
6201
متن پرسش
سلام مگر انسان عین اختیار نیست؟ و حقیقت انسان هم نفس اوست پس چرا موقع خواب یا موقع مرگ که با خود حقیقی مان روبه روییمو اختیار نداریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان تا وقتی دارای جنبه‌های بالقوه است عین اختیار است بین انتخاب جنبه‌های مختلفِ امکانی که در مقابل او است، ولی در خواب و مرگ که تنها با ملکات خود روبه‌رو است دیگر اختیار و انتخاب معنا نمی‌دهد بلکه با آنچه انتخاب کرده است به‌سر می‌برد. موفق باشید
5424
متن پرسش
سلام وخداقوت هفته ی پیش همین سوال فرستاده شد 1.نظرحضرت عالی برای شروع فلسفه چیست آیا اول باید ازمنطق شروع کرد واینکه برای شروع کتاب آموزشی ساده هست ونظرتان درمورد آموزش فلسفه آقای مصباح چیست؟ 2.علت اینکه درحوزه اینقدردیر شروع میکنند خواندن فلسفه را عیب نیست واینکه درکنارلمعه هم میشود فلسفه راخواند؟ 3.دروس لمعه خواندن حضرت آقا گفتند نیازی نیست کل آن خوانده شود یعنی چه ونحوه ی نگاه ما به خواندن لمعه باتوجه به زمان زیادی که میگیرد باید چطورباشد؟ 4.برای آشنایی با مبادی فکری حضرت عالی برای معرفی به دوستان کدام کتابهایتان را توصیه میکنید؟(سلوک ذیل امام (ره)،تمدن زایی شیعه و..). تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً جواب در شماره سوال 5348 جواب دادم
4573
متن پرسش
سلام علیکم.ان شاءالله خداوند همیشه به وقتتان برکت بده که برای ما وقت می گذارین. من دبیر الهیات هستم و در کلاس اون مزاح یا شوخی کردن را با بچه ها را ندارم.از بس که جدی هستم بچه ها ازم میترسن. خواستم بپرسم من آدمی جدی و زیاد منطقی هستم.و اصلا شوخی کردن را هم بلد نیستم و هم احساس میکنم وقت آدم تلف میشه با حرف های لغو. در صورتی که ما مثلا مذهبی ها باید خوش طبع باشیم که دیگران را جذب به دین خدا بکنیم این هنر را ندارم و از این بابت خیلی ناراحتم.از این بعضی ها مقید نیستند به خوش اخلاقی و خوش طبعی معروفند در صورتی که من درس دینی و قرآن می دهم از اون فضایل به راحتی برخوردار نیستم. چکار کنم ؟ خدا خیرتون بده . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید با دانش‌آموزان صمیمی بود و بعضاً با درد و دل‌های مفید رابطه‌تان را با آن‌ها نزدیک کنید. موفق باشید
4343
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی استاد ایا دی وی دی نقد اقایان دهقانی و موسوی را بر کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی علیه الرحمه دیدید؟ البته اقای دهقانی در وبلاگش نوشته بود چند مرتبه از گروه المیزان درخواست کردیم در همان خانه مشروط جلساتی با حضور استاد گذاشته شود تا نقدهای خود را بیان کنیم ولی از جانب شما گفتند که فرصت ندارید ظاهرا بعد تصمصم گرفتند به تهیه این دی وی دی . البته نقد تفکرات مشکلی ندارد ولی بنده که حدود یک ساعتی از انرا گوش دادم حس کردم اقایان عجله کردند مثلا اقای موسوی می گفت شهدا نشان میدهند برای طی راه امام نیازی به اشنایی با مبانی نظری ایشان نیست؟ خوب بحث این است که اولا شهدا طبق دستور امام در ان مقطع خاص رو به جبهه اوردند از طرفی در همان جبهه ها هر وقت فرصتی بود کارهای مطالعاتی در بین خیلی از بچه ها رایج بود یا مثلا رزمندگانی که اسیر میشدند و دستشان از جبهه کوتاه بود رو می اوردند به حفظ قران فراگیری زبانهای بیگانه و کارهای دیگر یعنی واقعا این خلط مبحث است یا خیلی از همین رزمندگان بعد از جنگ رو اوردند به حوزه ها و دانشگاه ها یعنی وضعیت شهدا در ان مقطع خاص را نباید الگو گرفت برای همیشه انچه که باعث الگو گیری است نحوه تبعیت انها از ولی فقیه زمانشان است که انها از حوزه ها و دانشگاه ها و خیلی جاهای دیگر رو به جبهه ها اوردند خب امروز دستور ولی فقیه نظام سازی بر اساس مبانی حکمی و عرفانی است .اگر امروز بزرگانی مانند شهید همت زنده بودند حتما با تجهیز علمی خود سعی در نظام سازی داشتند و ایا نظام سازی بدون کمک گرفتن از حکمت و عرفان ممکن است؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر آقایان چند سال دیگر که خشم‌شان فرو نشست و در شرایط روحی دیگر ،کتاب را خواندند خودشان سخنان امروزشان را نقد می‌کنند و از فضای مراء که در آن «دی وی دی» حاکم است آزاد می‌شوند و دیگر بین آزاداندیشی و آزادی بیان این‌همه خلط مبحث نمی‌شود و یا گمان شود خداوند برای تنبه ملت ما که زمینه‌ی ظهور حضرت صاحب الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را فراهم نکرده‌ایم نباید فقیهی با هویتی آنچنان که برای حضرت امام تبیین شد بفرستد و در فضای مراء عدول امت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» منحصر در امامان می‌شود و در نتیجه در هر قرن به هر معنایی که قرن را بگیریم ،دربه‌در به دنبال یک امام بگردیم و حالا که نمی‌یابیم لازم می‌آید بگوییم پیامبر«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از تاریخ رو دست خورده است و آن‌هایی هم که از این روایت حضور حضرت امام در تاریخ معاصر را تبیین کرده‌اند همه را خطاکار بپنداریم و از آن عجیب‌تر ،‌ با این‌که حضرت رضا«علیه‌السلام» یک قاعده‌ی کلی می‌دهند که « إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَطْلَقَ عَلَى لِسَانِهِ فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ فَهُوَ مُوَفَّقُ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّد» اگر خداوند بنده‌ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینه‌ی او را گشاده می‌کند و توانایی‌های خاص به او می‌دهد را منحصر به امام معصوم کنند و عملاً باب تفکر و اجتهاد را در امور دین مسدود نمایند. بنده این نوع نگاه را ناشی از روحیه‌ای دیدم که سخت خشمناک است و با عصبانیت به کتاب نگریسته و در این فضا هیچ حقی روشن نمی‌شود. راه‌کار همان است که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند که: «أَوْرَعُ النَّاسِ: مَنْ تَرَکَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّاً. » پارساترین مردم کسی است که مراء و جدال را ترک کند و اگرچه حق با او باشد. موفق باشید
3426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام - خسته نباشید - میخوام خیلی واضح حرف دلمو بزنم - خواهشا کتابی و کلیشه ای جوابمو ندید - من دختر 27 ساله داشجو هستم که نماز و روزه و دعا و و غیره ام به حمد لله ترک نمیشه - درسته با حضور قلب نیست ولی اینم از سستی و کوتاهیم بوده . من از 20 سالگی تا همین هفته اخیر خواستگارای زیادی داشتم (البته خواستگار که چه عرض کنم , مادر و خواهرایی که به جای پسراشون میومدن ) . ولی همه شون میانو و راضی هم نشون میدن ولی بعد دیگه پیداشون نمیشه - خانوادمم شکر خدا مذهبی و تحصیل کرده هستن یعنی فکر نکنید بابت خانوادست . راستی یه خواهر کوچک تر از من هم ازداج کرده - میخوام بگم من محجبه ی نمازخون , هرچند وظیفمه هرچند با حضور قلب نیست , ولی چرا باید این همه عذاب را تحمل کنم . احساس میکنم که بی حجابها زودتر به خواستشون میرسن - چند وقت پیش یه دعا تو جیبم پیدا کردم - من اصلا اینا رو باور نداشتم اما انقدر به من داره فشار میاد که احساس میکنم طلسم شدم و بختم بسته شده . دیگه دارم منکر همه چی میشم - حوصله ندارم . به گناه هم نیفتادم - شما بگید چه کنم . کمک از خدامیخوام ولی صبرم کمه - میگن دعا بگیر چون سحر شدی . به نظر شما این حرفا درسته ؟ لطفا کمکم کنید - قزوین - جانبازان - خ پیروزی - فرعی مهر - کوچه فجر 11 - پ 8 - ط اول - کد پستیم : 3414766976
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیلی واضح به شما بگویم. اولاً: کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را بخوانید تا تحلیل درستی از این موضوعات داشته باشید. ثانیاً: بی‌خودی خود را به زحمت نیندازید و فکر کنید خدا شما را فراموش کرده است، بالاخره در این فرصت که در اختیار دارید در درک معارف عمیق‌تر قدم بردارید و اخلاق فاضله‌ی الهی را در خود نهادینه کنید و آن دعایی که در جیب‌تان بود را به چیزی نگیرید، کار و وظیفه شما چیز دیگری است. موفق باشید
2237
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد بزرگوار. در روایت داریم که در زمانی که مهدی آل محمد(عج) ظهور میکند اگر کافری در پشت یا زیر سنگی پنهان شده باشد سنگ ندامیدهد ای مومن در زیر من یا پشت من کافری پنهان است چگونه این موضوع را میتوان توچیه کرد آیا بوسیله ی حرکت جوهری میتوان این پدیده را توجیه کرد که چون ماده موجود است حکایت از آن دارد که حضرت فیاض در حال فیاضی هست و در آن زمان حضرت فیاض فیضی خاص به ماده یا سنگ آن عصر میدهد به طریقی که آن سنگ سخن میگوید یا اینکه آن سنگ فیض شفافی میگیرد به طریقی که تمام ابعاد وجودیش مانند شیشه شفاف میشود ومومن میتواند تمام سمت و سوهای مکانی آن سنگ یا دیگر اشیاء را ببیند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در بحث برهان صدیقین داشتیم که وجود مطلق همه‌ی کمالات را دارا است و عین آن کمالات است و هر اندازه، وجود نازل شود، آن کمالات نازل می‌شود و لذا هیچ وجودی از علم و شعور خالی نیست، کافی است یک کسی مثل یاران حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در میدان باشد تا از شعور آن سنگ الهام بگیرد مضافا بر این که در زمان ظهور حضرت، عالَم به قیامت نزدیک می‌شود و حیات شدید‌تری پیدا می‌کند. موفق باشید.
2202
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشید جناب استاد لطفابفرمائیدایاامیرالمومنین وائمه معصومین باحضرت رسول الله صلوات الله علیهم اجمعین درمقام ورتبه فضیلت ومعنویت یکسان هستند یابین ذوات مقدسه ایشان تفاوت است وفقط درمقام درک حقیقت وصدوراحکام یکی هستند یعنی ایاواحد انها مشکک می باشد(به جهتاینکه مطلب فوق جهت مقاله نویسی می باشد لطف کنید باذکرسند ارائه بفرمائیددرپناه اسم الله الاعظم باشید)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خوب است در این رابطه کتاب «امام و تعلیم ملائکه» را مطالعه بفرمایید چون در آن‌جا بنا به روایت حضرت صادق«علیه‌السلام» بحث شده که از چه جهت ائمه‌ متفاوت‌اند و از چه جهت اول آن‌ها عین آخر آن‌ها است. موفق باشید
1968

مرجع اعلمبازدید:

متن پرسش
با سلام و درود خدمت استاد در حال حاضر مرجع اعلم کیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علمایی که جامعه مدرسین معرفی کرده‌اند مورد اعتمادند. موفق باشید
1915
متن پرسش
با سلام: با توجه به اهمیت هنر و تاکیدات مقام معظم رهبری درباره بکارگیری هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند انتقال مفاهیم جهت تبلیغ دین این امر چگونه ممکن است و با توجه به مادی و بهتر بگوییم غربی شدن اساس هنر ما در حال حاضر یک هنرمند اگر بخواهد از حدود تکنیک و مهارت فراتر رود و آثاری با روح دینی و پایدار و جاوید خلق کند بایست چکار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مرحوم شهید آوینی در استفاده از دوربین نمونه‌ی خوبی است و بعضی از شعرا و نویسندگان با استفاده از هنر کاره‌های ارزشمندی ارائه داده‌اند. موفق باشید.
479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ایاچرا شما شیعه ها می گویید رسول ا... در کارهای روزمره معصوم است ولی نقل مستند وجود دارد که در جنگ بدر چیزی گفت و خلاف ان شد؟2- مشکل شما با ماچیست و چرا در زیارت عاشورا ما و خلفای راشد را لعن می کنید ؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی قرآن به صراحت می‌فرماید:« وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ » از خدا و رسول خدا اطاعت کنید؛ آیا می‌شود خداوند ما را به اطاعت کسی دعوت کند که معصوم نیست؟ آیا نباید به موثق بودن آن روایتی که برای رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» اشتباه قائل می‌شود، شک کرد؟ مگر قرآن در مورد رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نمی‌فرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی» یعنی هیچ چیزی را از خودش نمی‌گوید و همه‌ی آنچه می‌گوید از وَحی الهی است. در ضمن این‌که می‌فرمایید چه تفاوتی بین شیعیان که معتقد به امام معصوم هستند با هل سنت هست؛ عنایت داشته باشید که شیعیان معتقدند همواره خداوند انسان‌های معصومی را در افق زندگی بشر قرار داده تا با اطمینان کامل بتوانند در زندگی ، صحیح‌ترین عمل را انجام دهند. که بحث مفصل آن را می‌توانید در کتاب‌های احتجاجات دنبال بفرمایید. مثل کتاب «الاحتجاج» از احمدبن‌ علی طبرسی، ترجمه‌ی احمد غفاری. موفق باشید
22321
متن پرسش
جناب استاد با سلام و تشكر از بابت پاسخگويي و صرف وقت گرانبها دو سوال از خدمتتون دارم: 1. چيزي كه در اين چند سال از تلاش هاي بي ثمر خودم در مسير سير الي الله فهميدم اين است كه هر وقت انگيزه و همت بالايي داشتم در اين مسير موفق تر بودم و هر وقت نداشتم به هيچ نتيجه اي نرسيدم. حالا سوالم اينه كه من به توصيه خيلي اساتيد عمل كردم ولي چون انگيزه قوي اي نداشتم غالبا در همان ابتدا يا در ميانه راه جا زدم. به نظر مياد آدم اول بايد دنبال كسب انگيزه و همت قوي باشه. اينطوري مسير، خودش روشن ميشه. اين انگيزه قوی و همت بالا چگونه به دست مياد، اصلا آيا اكتسابي است يا ذاتي؟ ۲. احساس مي كنم داراي خبث طينت شديدي هستم، مهمترين دليلش هم اين است كه معمولا از موفقيت اطرافيانم شاد نمي شم و اكثرا حسادت مي كنم و هيچ وقت هم به دنبال برطرف كردن غم و مشكل آدم هاي اطرافم نيستم، منفعت طلبي شخصي بالايي دارم. شدم مصداق اين ضرب المثل: ديگي كه براي من نجوشه... و فكر مي كنم بيشتر مشكلات و ناكامي هاي من هم از همين خباثت باطني است چون دچار ضيق صدر شديدي هستم. آيا چاره اي براي دو امر بالا سراغ داريد؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با نظر به کمالات انسان کامل و راهی که در مقابل ما برای رسیدن به آن فضائل هست، می‌توان انگیزه و همت خود را صد چندان کرد 2- فراموش نکنید که خداوند در قرآن به ما می‌فرماید: «خُلق الانسان ضعیفا» یعنی انسان ضعیف خلق شده است ولی بنا نیست که ضعیف بماند. این ضعف‌هایی که در خود برشمردید لازمه‌ی اولیه‌ی خلقت است و با برنامه می‌توان از یک‌یک آن‌ها عبور کرد در آن صورت است که کمالاتِ مخصوص به خودتان برایتان به میان می‌آید وگرنه اگر انسان از اول، خوب بود که آن کمالات از آنِ او نبود! موفق باشید

18428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد قلب! 1.در یک پاسخی فرمودید یه همچین چیزی که کشف و شهود در مرحله 50 یا بعد از آن رخ می دهد. من هنوز منازل را نمی دانم اگر می شود چند کتاب درباره این منازل بدهید که بدانم مرحله پنجاه کجاست؟ آیا اشکالی دارد طی الارض را برای خدا از خدا طلب کنیم تا به مشهد برویم آیا به هیچ وجه نمی شود طلب طی الارض یا امثال آن با نیتی خوب نه سو استفاده، مورد رضای الهی باشد؟ 3. اگر بنده بتوانم حرفهای جالبی بزنم و سخنرانی کنم و إن شاءالله تاثیر مثبت روی جامعه بزارم ولی روحیه کبر می گیرم الان تکلیف چیست؟ من از کبر بدم میآید آیا تا زمانی که کبر دارم باید برای اینکه به کبرم میدان نداده باشم اصلا خدمت علمی نکنم و مردم محروم بمانند؟ یا اگر بروم خدمت علمی کنم آیا برای خودم مضر نیست با وجود کبر غیر اختیاری؟ استاد من شما را دوست دارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب «منازل السائرین» یا «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری رجوع فرمایید. 2ـ این احوالات و کرامات در ازای سلوک مربوطه خودش می‌آید. 3ـ در مسیر تبلیغ دین و بی محلی به کبری که می‌آید، ان‌شاءالله نور تواضع ظهور می‌کند. موفق باشید

18304
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد نظر جنابعالی درباره کتاب مصباح الشریعه چیست و آیا شرحی فارسی بر آن می شناسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤلف آن کتاب با سلیقه‌ای عالمانه روایت‌ها را تنظیم کرده است و امثال حضرت امام به آن کتاب استناد می‌کنند و این بدان معنا است که روی‌همرفته اعتبار برای آن کتاب قائل‌اند. شرح آقای مصطفوی و عبدالقادر گیلانی هر دو شروح خوبی است. موفق باشید

16358
متن پرسش
با سلام: ببخشید به تازگی با یکی که اطلاعاتی در عرفان و فلسفه دارد آشنا شدم که خیلی طرفدار علامه طهرانی است و میگه علامه طهرانی از بزرگترین عرفاست و اسفار اربعه عرفانی را طی کرده است. آیا به نظر شما ایشون درست می گوید؟ بعد هم میگه علامه ذوالفنون حسن زاده املی روحی فداه، از شاگردان عرفانی ایشون بوده؟ آیا شما از این ماجرا اطلاع دارید که صحیح است یا نه؟ آخه هر چه در اینترنت گشتم همچین چیزی پیدا نکردم. (لطفا اگر امکان دارد هرچه زود تر پاسخم را بدهید) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که متأسفانه در این امر یک‌نوع فرقه‌گرایی احساس می‌شود و مسلّم آیت اللّه حسن‌زاده شاگرد آیت اللّه حسینی طهرانی نبوده‌اند، بلکه مثل بقیه‌ی علماء برای ایشان احترام قائل بودند. در جزوه‌ی «روحیه‌ی تمدّن‌سازی و عرفان اسلامی» عرض شده هنر عرفا در هر عصر نظر به حضرت حق است به نحوه‌ حضوری، یعنی به آن نحوی که طبق قاعده‌ی «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» خداوند در مظاهر تجلی می‌کند و اصلی‌ترین تجلی خداوند که مادرِ همه‌ی تجلیات است تجلی بر قلب امام عصر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است و به تبع آن تجلی بر زعیمی که با تمام وجود در ذیل امام عصر قرار دارد و مجلای اراده‌ی او در آن تاریخ است و در این رابطه در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر زمانه» عرایضی داشته‌ام مبنی بر این‌که اگر در این تاریخ می‌خواهید حضور عرفانی برایتان خاطره نباشد و حقیقتاً عارفانه در عالم حاضر باشید باید در ذیل شخصیت حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سلوک کنید. موفق باشید

16243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبه ای هستم، متاهل، می خواستم بدانم چنانچه در شرایطی قرار بگیریم، که نیاز به پول داشته باشیم، ولی پولی نداشته باشیم، باید مقداری پول قرض کنیم و یا منتظر بمانیم تا خداوند روزی ما را برساند؟ به عبارتی دیگر، آیا قرض، با توکل بر خداوند، منافات دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرض در جای خود با توکل منافات ندارد مشروط بر آن‌که زندگی ساده‌ی طلبگی محفوظ باشد و در عین حال، نیازی به میان آید که تنها با قرض‌کردن رفع می‌شود. موفق باشید

15334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: جناب استاد مطلبی خواندم در مورد آیه شریفه «ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت» که شاید جنابعالی هم خوانده باشید مبنی بر اینکه تار عنکبوت از محکمترین بافته های حیوانی است و نسبت محکم بودن به وزش تقریبا در طبیعت رقیبی ندارد و از آهن محکمتر است و به آهن حیوانی مشهور است و اگر رشته آهنی به نازکی آن ساخته شود استحکامش خیلی کمتر از تار عنکبوت است. پس خانه عنکبوت خانه محکمی است و زنبور عسل را که سرعتی معادل سی کیلومتر در ساعت دارد را متوقف می کند و اشاره می کنند به اینکه منظور آیه شریفه خانه مسکونی عنکبوت نیست بلکه منظور روابط سست عنکبوت با همسر خویش است زیرا عنکبوت ماده پس از ازدواج و جفت گیری اقدام به خوردن عنکبوت نر می کند و حتی ممکن است بچه های خود را بخورد و گاهی بچه ها مادر را، خلاصه روابط خانواده عنکبوت فقط مصلحتی است و دوامی ندارد و مراد از بیت در اینجا زن و همسر است نه خود خانه و در راغب هم اشاره شده بیت الرجل: همسر مرد. و بدین ترتیب آیه می خواهد بگوید مثال کسانی که غیر خدا را دوست و ولی بگیرند مانند عنکبوت است که همسری برگزیده که اصلا نمی تواند رویش حساب کند و عاقبت تنها می ماند و این دوستی ها فقط براساس مصالح است هرچند که خانه اش از محکم ترین مواد باشد. خواستم نظر حضرتعالی را بدانم چون در تفسیر المیزان دقیقا منظور را خود خانه عنکبوت گرفته حال آنکه هیچ کس شیء بیجان را در موردش لغت ولی بکار نمی برد و دوم اینکه فرموده اتخذت بیتا یعنی خانه را نساخته بلکه خانه حاضر را گرفته حال آنکه عنکبوت خودش خانه می سازد و خانه را نمی گیرد پس احتمالا مراد خانه نیست بلکه همان یار و همسر است که می گیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت خداوند با نگاه عمومی به خانه‌ی عنکبوت آن مثال را می‌زنند که با یک انگشت تمام تارهای بافته‌شده در هم می‌پیچد تا بگوید نظر به دنیا و تکیه بر امور غیر الهی تا این حدّ سست و بی‌بنیاد است. موفق باشید

13243
متن پرسش
سلام: با چه معیاری نمایندگان مجلس اسلامی و خبرگان و رئیس جمهور را باید انتخاب کرد؟ می دانم باید با معیار انقلاب باشد اما این معیار ها چیست در ثانی همه موقع تبلیغات شعار انقلابی می دهند اما در عمل جور دیگری عمل می کنند چگونه می شود دوست را از دشمن شناخت؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که انقلاب اسلامی تقابل تمدنی با فرهنگ غربی دارد و ادامه‌ی حیات مقدس انقلاب اسلامی در إزاء حضور فرهنگ قدسی آن در عالم ممکن است، اولین نگاه که باید به نامزدهای انتخابات داشت؛ توجه به اندیشه‌ی آن‌ها نسبت به این تفاوت است که آیا عمیقاً متوجه‌ی این امر هستند یا نه؟! موفق باشید

12876
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: 1. من به تازگی با سیر مطالعاتی شما آشنا شده ام و کتاب های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» را مطالعه کرده ام و برخی از حقایق برایم روشن شده است و دیدم نسبت به دنیا و مرگ تا حدودی تغییر کرده همین موضوع باعث شده که به دیگرانی که با این مسائل اشنا نیستند و از معارف بهره ی چندانی ندارند و دنبال کسب آن هم نیستند به چشم حقارت بنگرم و شاید خود را برتر از آنها بدانم و گاهی این سوال ذهنم را درگیر می کند که چرا خدا مرا هدایت کرده و می کند ولی بعضی ها را نه. و این که چطور عرفا با این که واقعا به مراتب بالایی دست یافته بودند دچار خود بزرگ بینی نمی شدند؟ 2. چه کنیم با وجود موفقیت در امری (مثلا قبولی در کنکور) دچار غرور نشویم؟ و آن را وسیله ای برای پز دادن قرار ندهیم؟ 3. وقی خبر فوت شخصی را می شنویم باید برای او خوشحال شویم یا ناراحت؟ و اینکه در کتاب آشتی با خدا آورده اید که امام سجاد (ع) می فرمایند: وقتی بدن مومن را غسل می دهند به روح او گفته می شود آیا دوست داری به بدنی که در آن بودی برگردی؟ می گوید چه خواهم گرفتاری و غم و اندوه را؟ منظور از مومن چه جور مومنی است؟ باید حتما در حد عرفا مثلا آیت اله بهجت باشد که چنین پاسخی بدهد یا همین که یک انسان معمولی باشد که به نماز و روزه و واجبات مقید بوده (مثل اکثر مردم) او هم دیگر طالب بازگشت به بدنش نخواهد بود؟ و اینکه در قرآن می فرماید: چون مرگ یکی از آنها فرا رسد گوید مرا به دنیا باز گردان که اگر برگردم عمل صالح انجام دهم پس این آیه درباره ی چه کسانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گفت: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق بدان، نه کرده‌ی خویش!» ما چه می‌دانیم، شاید آن‌هایی که ما به ظاهر لااُبالی می‌دانیم حق برایشان روشن نشده است نه آن‌که معاند باشند 2- چرا موفقیت‌های دنیایی را مهم بدانیم که دچار غرور شویم؟! 3- وقتی شخص مورد اُنس ما رحلت می‌کند به جهت آن‌که مأنوس خود را از دست داده‌ایم اشک می‌ریزیم، نه آن‌که نگران آن باشیم. آری! انسان مؤمنی که شوق ارتباط با خدا را دارد در جواب ملائکه‌ای که به او می‌گویند، می‌خواهی برگردی، می‌گوید: چه می‌خواهم دنیای غم و دردسر را؟ برعکسِ کافران و معاندان که التماس می‌کنند «فرجعونی لعلی اعمل صالحا» و دروغ می‌گویند. موفق باشید

11971
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در تعریف تفکر داریم که: تفکر حرکت الی المبادی، و من المبادی الی المراد، است. با توجه به این تعریف با تفکر بالقوه های ما بالفعل می شود چون تفکر حرکت است، درست است؟ حالا هر نوع تفکری در ما فعلیتی ایجاد می کند؟ یعنی حتی اگر تفکرات ریاضی و هندسه داشتیم؟ در حرکت جوهری داشتیم که بالفعل شدن باعث شدت وجود می شود، این تفکرات چه شدت وجودی ایجاد می کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن تعریف در علم حصولی است ولی آن تفکری که موجب شدیّت وجود می‌شود تفکری است که در تعریف آن داریم: «تفکر، رفتن از باطل سوی حق / به جزو اندر بدیدن کلّ مطلق» که در اوائل کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه‌» بحث آن شده که: رفتن از باطل به سوى حق، در عرفان به معنى عبور از مشهورات زمانه و توجه به حقايق ثابت هستى است. عرفاى بزرگ مى‏فرمايند: تا كسى از عادات زمانه‏ى خودش عبور نكند نمى‏تواند سلوك را شروع نمايد. با تعريفى كه عرفا از فكر دارند وقتى نتوانيم از مشهورات زمانه و عادات اجتماعى عبور كنيم هنوز تفكر را در خود شروع نكرده‏ايم. در نتيجه براى فكركردن بايد زمانه‏ى خود را بشناسيم تا گرفتار مشهورات و عادات آن نشويم، بايد به درستى بفهميم چرا زمانه‏ى ما فعلًا زمانه‏ى بى‏فكرى است تا عادات و مشهورات زمانه را مبادى فكر خود قرار ندهيم و در بى‏فكرى گرفتار نشويم. تفكر، گذشتن از حجاب كثرت و شهود حق در تمامى موجودات است و تفكر به اين معنا بدون حضور و دل‏آگاهى تحقق نمى‏يابد. موفق باشید

10583
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: آیا اولیای الهی که تجرد نفس برایشان حاصل می شود و نفس خود را در تجرد کامل از عالم ماده می یابند تسلط خود را بر کهکشانها با آن عظمتی که در علم نجوم مطرح است درک می کنند؟ انسان وقتی مطالب مختصری در مورد ستارگان و کهکشانها مطالعه می کند دچار حیرت می شود از عظمت آنها، آیا واقعا عرفا تسلط خود را بر این عظمتها وجدان می کنند؟ چون با توجه به مبانی باید اینطور باشد چون ملکوت سلطه دارد بر عالم طبیعت پس نفس مجرد و ملکوتی هم باید این تسلط را داشته باشد ولی تصور آن واقعا مشکل است. آیا شما از نزدیک با چنین افرادی برخورد داشته اید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. وقتی انسان با حقیقت عالم مرتبط شد تمام عظمت مظاهر آن عالم در نزد اوست. این افراد کم نیستند، مگر امثال امام و علامه طباطبایی و آیت‌اللّه حسن‌زاده و آیت‌اللّه جوادی را غیر از این می‌دانید؟ موفق باشید
10337

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب قسمت سوم سوال 10309 لطفا بفرمایید اگر کسی بخواهد در سیر من الخلق الی الحق کار کند آیا باید وارد اجتماع و سیاست و... نباشد و فقط روی خود کار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر انسان سالک باید با حقایق مأنوس باشد و وقتی منوّر به نور حقیقت شد به خلق رجوع کند تا حق را از باطل تشخیص دهد. موفق باشید
نمایش چاپی