بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام نظرشمادرمورد صیغه کردن (صیغه ای)چیست،چون برخی میگویند اگراینکار صورت بگیرد نسبت به همسری که درآینده میگیری بی تفاوت میشوی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) فکر نمی‌کنم و اگر این طور بود باید شریعت اجازه نمی‌داد. موفق باشید
4343
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی استاد ایا دی وی دی نقد اقایان دهقانی و موسوی را بر کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی علیه الرحمه دیدید؟ البته اقای دهقانی در وبلاگش نوشته بود چند مرتبه از گروه المیزان درخواست کردیم در همان خانه مشروط جلساتی با حضور استاد گذاشته شود تا نقدهای خود را بیان کنیم ولی از جانب شما گفتند که فرصت ندارید ظاهرا بعد تصمصم گرفتند به تهیه این دی وی دی . البته نقد تفکرات مشکلی ندارد ولی بنده که حدود یک ساعتی از انرا گوش دادم حس کردم اقایان عجله کردند مثلا اقای موسوی می گفت شهدا نشان میدهند برای طی راه امام نیازی به اشنایی با مبانی نظری ایشان نیست؟ خوب بحث این است که اولا شهدا طبق دستور امام در ان مقطع خاص رو به جبهه اوردند از طرفی در همان جبهه ها هر وقت فرصتی بود کارهای مطالعاتی در بین خیلی از بچه ها رایج بود یا مثلا رزمندگانی که اسیر میشدند و دستشان از جبهه کوتاه بود رو می اوردند به حفظ قران فراگیری زبانهای بیگانه و کارهای دیگر یعنی واقعا این خلط مبحث است یا خیلی از همین رزمندگان بعد از جنگ رو اوردند به حوزه ها و دانشگاه ها یعنی وضعیت شهدا در ان مقطع خاص را نباید الگو گرفت برای همیشه انچه که باعث الگو گیری است نحوه تبعیت انها از ولی فقیه زمانشان است که انها از حوزه ها و دانشگاه ها و خیلی جاهای دیگر رو به جبهه ها اوردند خب امروز دستور ولی فقیه نظام سازی بر اساس مبانی حکمی و عرفانی است .اگر امروز بزرگانی مانند شهید همت زنده بودند حتما با تجهیز علمی خود سعی در نظام سازی داشتند و ایا نظام سازی بدون کمک گرفتن از حکمت و عرفان ممکن است؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر آقایان چند سال دیگر که خشم‌شان فرو نشست و در شرایط روحی دیگر ،کتاب را خواندند خودشان سخنان امروزشان را نقد می‌کنند و از فضای مراء که در آن «دی وی دی» حاکم است آزاد می‌شوند و دیگر بین آزاداندیشی و آزادی بیان این‌همه خلط مبحث نمی‌شود و یا گمان شود خداوند برای تنبه ملت ما که زمینه‌ی ظهور حضرت صاحب الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را فراهم نکرده‌ایم نباید فقیهی با هویتی آنچنان که برای حضرت امام تبیین شد بفرستد و در فضای مراء عدول امت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» منحصر در امامان می‌شود و در نتیجه در هر قرن به هر معنایی که قرن را بگیریم ،دربه‌در به دنبال یک امام بگردیم و حالا که نمی‌یابیم لازم می‌آید بگوییم پیامبر«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از تاریخ رو دست خورده است و آن‌هایی هم که از این روایت حضور حضرت امام در تاریخ معاصر را تبیین کرده‌اند همه را خطاکار بپنداریم و از آن عجیب‌تر ،‌ با این‌که حضرت رضا«علیه‌السلام» یک قاعده‌ی کلی می‌دهند که « إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَطْلَقَ عَلَى لِسَانِهِ فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ فَهُوَ مُوَفَّقُ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّد» اگر خداوند بنده‌ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینه‌ی او را گشاده می‌کند و توانایی‌های خاص به او می‌دهد را منحصر به امام معصوم کنند و عملاً باب تفکر و اجتهاد را در امور دین مسدود نمایند. بنده این نوع نگاه را ناشی از روحیه‌ای دیدم که سخت خشمناک است و با عصبانیت به کتاب نگریسته و در این فضا هیچ حقی روشن نمی‌شود. راه‌کار همان است که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند که: «أَوْرَعُ النَّاسِ: مَنْ تَرَکَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّاً. » پارساترین مردم کسی است که مراء و جدال را ترک کند و اگرچه حق با او باشد. موفق باشید
4262
متن پرسش
بسمه تعالی با تقدیم سلام و تحیات محضر استاد معظم اینجانب طلبه پایه دهم حوزه علمیه اصفهان هستم. در جهت ارتقاء روحی و معنوی خود بحمدالله فیض نماز شب را در غالب شبها از دست نمی دهم . به تازگی حرکت جدیدی آغاز نموده ام و آن اقامه نمودن دو رکعت نماز امام عصر(صدمرتبه آیه ایاک نعبد...) پس از برخاستن از خواب در نیمه شب و هر شب به نیابت یکی از معصومین علیهم السلام است. مستدعیست بفرمایید که این عمل چه تاثیرات روحی در بردارد؟ و آیا در طی مراحل علمی نیز دخلی خواهد داشت؟ والسلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است به شرطی که استراحت شما آن‌قدر کم نباشد که بدنتان ضعیف شود و قوه‌ی واهمه بر عاقله غلبه کند. در هر حال احتیاط کنید. موفق باشید
3680

امانت‌داریبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم. امانتداری که در روایات تاکید زیادی روی آن شده و گاهی از ارکان ایمان و نشانه ایمان و..... شمرده شده درعصر کنونی بیشتر چه مصداقی دارد چرا اینقدر روی این موضوع تاکید شده است.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید نسبت به رعایت حق حساس بود تا حضرت حق توجه و رحمتش را از ما باز نگیرد و امانت‌داری یکی از نمونه‌های رعایت حقوق افراد است، چه رعایت امانت در برگشت آن‌چه از افراد در اختیار ما است و چه رعایت امانتی که مردم در اختیار مسئولان کشور قرار می‌دهند تا به وظیفه‌ی خود در خدمت‌گذاری به مردم آن را رعایت کنند و چه رعایت امانتی که مردم یک کشور به دانشجویان می‌دهند تا به بهترین نحو درس بخوانند. موفق باشید
2822
متن پرسش
سلام.1.معنای زندگی چیست؟2.هدف زندگی چیست؟3.چه رابطه ای بین معنا و هدف زندگی وجود دارد؟4.لطفا به کتاب و سخنرانی ارجاع ندهید!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر به کتاب و سخنرانی ارجاع ندهم باید یک کتاب برایتان بنویسم و آن‌وقت شما که حوصله‌ی خواندن یک کتاب را ندارید حتماً جواب بنده را هم که در حدّ یک کتاب خواهد بود، نخواهید داشت. از خر شیطان پایین بیایید و کتاب «آشتی با خدا» را بخوانید إن‌شاءالله جواب خود را می‌گیرید. موفق باشید
1974

سبک زندگیبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب و احترام وقبولی طاعات و عبادات استاد گرامی و به امید توفیقات روزافزون مدتی قبل سوالی در خصوص کسی که در زندگی احساس پوچی می کند و در زندگی ناامید است و مثال زدم که چه عبارات منفی در زندگی به کار می برد و.... از جنابعالی پرسیدم که پاسخی نیافتم یا من پیدا نکردم چون هنوز به سایت قبلی شما عادت داریم. تا اینکه در سایت جدید مصاحبه با شما را خواندم که یک جورهایی حرفهای دل همسر من بود خصوصا آنجا که فرموده بودید "در تمام مسئولیتها دلم در کلاس و درس بود و لذا در اولین فرصت که می توانستم کار را به دیگری واگذار کنم این کار را می کردم.شغل معلمی یک حیات خوبی است ......"و خلاصه درد و غم همسر بنده همین است و سالهاست منتظر این فرصت است و بقول خودشان تا مشغول کار دیگر هستند احساس پوچی و به هدر رفتن عمر و .... می کنند .استدعا دارم اولا این حقیر را راهنمایی بفرمایید چگونه با این همه تفکرات منفی و ناامید کننده از جانب همسرم گرمی و نشاط زندگی ام را حفظ نمایم و به ایشان کمک نمایم ثانیا با توجه به اینکه همسر بنده متد فکری جنابعالی را بسیار قبول دارند راهنمایی هم برای ایشان بفرمایید. سوال دیگر این است که شما در مصاحبه خود در خصوص ارتباط خانوادگی فرموده بودید "که در همان فضای دینی و معرفتی صحبت می کنیم بدون اینکه از تفریحات لازم خود را محروم نماییم" امکان دارد لطف بفرمایید در تفکرات شما مصداق تفریحات لازم چیست؟چون وقتی به همسرم می گویم برویم فضای سبزی-پارکی-گردشی و.... می گویند فکر می می کنید استاد طاهرزاده هم وقتش را صرف این امور می کنند؟یا حتی خارج از این حیطه بعضی اوقات به ایشان می گویم هر وقت امکان اقتصادی برایتان بود و توانستید برای منزل مبل بخرید و مدام برای کارها نشستن و بلند شدن سخت است. ایشان می گویند اولا زمین خدا چه عیبی دارد اینها همه تفکرات غربی است که وارد زندگی ما انسانها شده و از بس به شما ارادت دارند در پایان با لبخند می گویند اگر من بدانم استاد طاهرزاده در منزل خود مبل دارند من هم برای شما تهیه می کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده سؤال شما را جواب دادم . در مورد مبلمان بنده اعتقاد دارم تا آنجا که ممکن است زندگی خود را شبیه ساده ترین افراد شکل دهیم و مبلمان داشتن زندگی انسان را از سادگی خارج میکند هرچند مبلمان برای زندگی کسانی که بنا به ضرورتی که مخصوص خودشان است را تقبیح نمی کنم. موفق باشید
1877
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جنابعالی در خصوص برگزاری جلسات سیر مطالعاتی در کانونهای فرهنگی هنری مساجد بنده به این نتیجه رسیده ام اگر ترکیبی از سیر مطالعاتی شهید مطهری و جنابعالی باشد مفیدتر است به این صورت که ابتدا تعدادی از کتب شهید مطهری کار شود بعد برسیم به ده نکته و اشتی با خدا بعد مقداری دیگر از کتب شهید مطهری کار شود تا برسیم به کتاب از برهان تا عرفان چون در کتاب از برهان تا عرفان مسئله بغرنج وجدت شخصی وجود و حرکت جوهری بیان گردیده است به نظرم صحییح نیست سریع سراغ ان برویم. چون وحدت شخصی وجود از مسائل غامض فلسفی و عرفانیست و بدون مقدمه سراغ ان رفتن مشکلاتی به بار خواهد اورد در مجموع بنده پیگیر اجرایی شدن طرح مفید سیر مطالعاتی در مساجد هستم اگر بتوانید در این زمینه ما را یاری کنید بسیار ممنون خواهیم شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر خوبی به نظرتان رسیده. البته پیشنهاد بنده آن است که بحث حرکت جوهری را فقط برای افراد خاص دنبال کنید و یک بحث عمومی نباشد. موفق باشید
483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد.اگر مرد تازه ازدواج کرده به بهانه ی اینکه امتحانات دانشگاه دارد یا اینکه می خواهد فعالیتی را در خانه انجام دهد یا اینکه مثلا شبهای قدر است و می خواهد از این شبها در خانه استفاده کند و حضور زن و فرزند کوچکش را مانع انجام کارهای خود بداند و آنها را به خانه ی پدری زن بفرستد ( ولو با رضایت خانمش) آیا کار درستی است و یا اینکه زندگی مشترک باید در این قبیل کارها و مشکلات نیز خود را نشان دهد و فقط مربوط به مواقع عادی نباشد؟ با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی إن‌شاءالله روح انسان باید طوری وسعت بگیرد که حضور همسر و فرزند در خانه مانع اُنس با خدا نباشد و شاید آن ها زمینه‌ی ریزش بیشتر فیض الهی هم بشوند. موفق باشید
13807
متن پرسش
با سلام: چند تا سوال داشتم لطف میکنین اگه جواب بدید. یکی اینکه مجرد نسبی یعنی چی؟ یکی اینکه نفس زمانی که به عالم عقل کل میرسه چه ویژگی پیدا میکنه؟ آیا اینکه مراتب نفس ما حس و خیال و عقل است نفس با عقلانی شدن در عالم مجردات چه تغییری میکنه؟ فرق بین صادر اول یا عقل کل و ماده در چه چیزهایی است؟ معاد جسمانی یا روحانی کدام است؟ با توجه به اینکه نور عقل روشنگر است و خود نور است ولی خود مخلوق است ربط بین نور عقل مخلوق و جسم ادراک شده با آن نور چیست؟ فرق اسماء و صفات در علم آدم اسماء کلها چیست؟ اجسام روح ندارند اما معنی این جمله ی عارفان که برون عکس درون است چیست؟ آیا اگر از ماده بالا رویم اجتماع نقیضین انجام می شود؟ فرق وحدت حقه حقیقیه و ظلیه چیست؟ آیا می شود طی الارض جسمی نباشد؟ آن چراغ در آیه سی و پنج سوره نور چیست؟ تجلی ذات برای ذات یعنی چه؟ و آخر اینکه نسبت علم و ذات حق تبارک و تعالی؟ تک تک این سوالت برای من یه دنیا ارزش داره ممنون میشم جواب بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجرد نسبی یعنی موجودی که هنوز همه‌ی قوه‌هایش بالفعل نشده است. برعکسِ مجرد کامل که همان مقام عقل کلّ است. نفس انسان همه‌ی مراتب حس و خیال و عقل را داراست ولی شخص ما، معلوم نیست که در کدام‌یک از این مراتب، بالفعل شده‌ایم؟ اولیاء الهی در مقام عقل، بالفعل‌اند و کودکان، در مقام حسّ. از این به بعد سؤالاتتان طوری است که برای فهم آن‌ها باید مطالعات طولانی داشته باشید تا حلّ شود و جواب مناسب بگیرید. پیشنهاد ما آن است که با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست کار را شروع کنید و با حوصله ادامه دهید تا إن‌شاءاللّه جواب سؤالات خود را دریافت فرمایید. موفق باشید

13195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سخن آیت الله جوادی در مورد اینکه: 1. هر مرتبه از خلافت برای مرتبه ی ویژه ای از مراتب هستی جعل شده است یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبه‌ای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام می‌کند. موفق باشید

13043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده علاقه مند به ورود به حوزه هستم (البته شاید هم علاقه مند به مباحثه دینی هستم و فکر می کنم به طلبگی علاقه مندم) اما خب شرایط جسمانی حقیر و شاید هم مقداری از نظر سبک به حوزه نمی خورم یعنی فکر می کنم که شاید به مشکل برخورد کنم! و اینکه الان با این نگاه می خواهم وارد حوزه شوم که احتمالاً ملبسم نشوم (به دلایل جسمانی)! آیا ورد بنده به حوزه درست است یا اینکه خودم مباحث را پیگیری کنم و وارد حوزه نشوم!؟ چون فکر می کنم شاید صحیح نباشد پول امام زمان(عج) برای بنده خرج شود!! امکان حضور مستمع آزاد هم دارم یعنی می توانم مستمع آزاد دروس حوزه را شرکت کنم! استاد اگر امکان دارد به بنده مشورت دهید و راهنمایی کنید! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبس‌شدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص داده‌اید که نمی‌توانید حوزه بروید لازم نیست همه‌ی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل می‌دهد، پیگیری نمایید. موفق باشید

12633
متن پرسش
سلام: حاج آقا من از سخنرانی، کنفرانس و یا خواندن یک صفحه قرآن در جمع یا پشت بلند گو به شدت ترس و اضطراب دارم، خواهش می کنم، خواهش می کنم، هم چندین کتاب از خود و دیگران معرفی کنید و هم بگویید چه کنم؟ این مشکل زندگیم را فلج کرده راه درمان دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین مواردی که قوه‌ی واهمه غلبه دارد هرچه با آن بیشتر مبارزه کنید و بدون توجه به آن به وظایف خود بپردازید، با راحتی بیشتر از آن راحت می‌شوید. عمده آن است که بدون توجه به آن کار خود را حتی در حال اضطراب انجام دهید. کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» یعنی توصیه‌های حضرت علی«علیه‌السلام» بسیار در این مورد کارساز است در ضمن به جواب 12632 نیز نظری بیندازید. موفق باشید

12413
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در سخنرانی ای از آیت الله جوادی آملی فرمودند: (اهل سیر و سلوک اواخر شعبان در نهايت تلاش و كوشش اند كه خسارت ها را جبران كنند. ماه شعبان مده از دست قدح كين خورشيد از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد مي گويد: درياب ماه شعبان را و گرنه ماه مبارك رمضان خبري نيست! ماه مبارك رمضان ماه راه است، نه ماه جايزه! http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1685666) منظورشان چیست؟ آیا کسی مثلا ماه رجب و شعبان را از دست بدهد دیگر ماه رمضان خبری نیست؟! یعنی دیگر شخص امیدی به خبر نداشته باشد؟! همچنان که از آیت الله انصاری همدانی علت عدم بهره بردن افراد از ماه مبارک رمضان را پرسیدند ایشان به این مضمون علت آن را عدم استفاده از ماه رجب دانستند. یا نه اصلا خیر ماه شعبان با ماه رمضان تفاوت دارد و منظور آقای جوادی این نبوده که عدم استفاده از ماه شعبان دلیل عدم استفاده از ماه رمضان است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران متوجه‌اند که در ماه رجب و شعبان حضرت حق، افق را به ما می‌نمایاند و ماه رمضان جاده‌ی سیر به سوی آن افق به روی ما گشوده می‌گردد. به همین جهت است که اگر بهره‌ی لازم را از طریق استغفارهای ماه‌های رجب و شعبان نبریم بیشتر در ماه رمضان به حکم وظیفه‌ی الهی عمل می‌کنیم و کمتر به شوق سیر إلی اللّه نایل می‌شویم. موفق باشید

11637
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ممنونم که به سوال من پاسخ می دهید، من از طریق یکی از اساتید دانشگاه با سایت شما آشنا شدم، من دختری هستم 21 ساله دانشجوی سال سوم پزشکی، چند وقتی است خیلی سردرگم هستم گویا بی هدف روزهایم را سپری می کنم هیچ دیدگاهی راجع به موقعیت خود در دنیا ندارم نمی توانم تعریفی از آینده داشته باشم، من که با زحمت در این رشته قبول شدم الان مثل گذشته تلاش نمی کنم، حتی حس می کنم خدای خودم را هم درست نشناخته ام، نمازهایم دیگر حس و حال گذشته را ندارد، کاملا گیجم فقط می دانم من چیزی که الان هستم، نیستم بیشتر از اینها از خودم انتظار دارم. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تدریس می‌کردم به جهت مواجه‌شدن با چنین روحیه‌ای که دانشجویان با بنده در میان می‌گذاشتند؛ مباحث «آشتی با خدا» را مطرح کردم که بعداً به صورت کتاب درآمد. فکر می‌کنم اگر با آن کتاب مأنوس شوید راهی در مقابل شما بگشاید. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

11463
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: با توجه به جواب سوال 11443 که فرمودید: (باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که شما بدون هرگونه تأملی با بنده گفتگو می‌کنید در جان خود به صورتی بدیهی پذیرفته‌اید که بنده در بیرون هستم و شما هم به راحتی و به صورتی بدیهی با بنده گفتگو می‌کنید، مشکل از آن‌جا پیش می‌آید که از این ساحت خارج می‌شوید و می‌پرسید: «آیا خارج از نفس در زمره‌ی امور بدیهی است؟» یعنی شما از ساحت ادراک بدیهی خود خارج می‌شوید و آن را به یک موضوع ذهنی تبدیل می‌نمایید. مثل آن کسی که مدت‌ها با ریش بلند خود به راحتی می‌خوابید و نمی‌پرسید ریش خودم را زیر لحاف بگذارم یا روی لحاف، تا این‌که شخصی از او این سؤال را کرد، از این به بعد بود که هروقت می‌خوابید با این سؤال روبه‌رو می‌شد و مدت‌ها با خود درگیر بود که بالاخره ریش خود را روی لحاف بگذارد یا زیر لحاف. 2- بحثی در فلسفه در رابطه با امور ذهنی مطرح است که اگر صورت‌های ذهنی عارض بر نفس می‌شوند نفس چگونه می‌پذیرد، این عَرَضْ حکایت آن جوهر خارجی است که عرض کردم ملاصدرا چگونه مشکل را حل می‌کند، در عین بحث از حمل اوّلی ذاتی در کنار حمل شایع صناعی. موفق باشید) 1-بنده به بدیهی بودن اینکه با شما گفتگو می کنم و.... یقین دارم اما منظورم این بود که آیا عالم خارج از نفس که یک امر بدیهی می باشد با توجه به مطالب صفحه 353 جلد یک اسفار که در سوال 11443 ذکر شد آیا از جمله بدیهیاتی نیست که بتوان برای آن استدلال کرد؟ و استدلال برای آن اشکالی نداشته باشد؟ 2- لطفا در مورد این جمله که فرمودید: (مشکل از آن‌جا پیش می‌آید که از این ساحت خارج می‌شوید و می‌پرسید: «آیا خارج از نفس در زمره‌ی امور بدیهی است؟» یعنی شما از ساحت ادراک بدیهی خود خارج می‌شوید و آن را به یک موضوع ذهنی تبدیل می‌نمایید.) بیشتر توضیح دهید، منظورتان از خارج شدن از ساحت ادراک بدیهی چیست؟ و لطفا بگویید چگونه از خارج شدن از ساحت ادراک بدیهی جلوگیری کنیم و گرفتار وهم نشویم؟ احتمالا می گویید هنر شما این است که به این افکار بی توجه باشید تا قدرت حضورشان کم شود، اما چگونه بی توجه باشم و بدون آوردن دلیل توجهم را نسبت به این افکار کم کنم تا قدرت حضورشان کم شود و دیگر به سراغم نیاید؟ آیا شما معتقدید خودم را عادت دهم به این که برای هرچیزی به خصوص بدیهیات دنبال دلیل نباشم، آیا واقعا جوابی نیست یا هست ولی جواب دادن و دلیل آوردن بیهوده است؟ یعنی هرچه دلیل هم بیاوریم در دل استدلال از قبل وجدانا و بداهتا آن امر بدیهی را پذیرفته ایم و همان استدلال خود دلیل بر پذیرش آن امر بدیهیست؟ آیا همه ی بدیهیات اینگونه اند و یا نه برای برخی از بدیهیات می توان استدلال آورد؟ لطفا مثال بزنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از دانشمندان می‌گوید: «تا از اختیارداشتن از من نمی‌پرسی به‌راحتی با اختیار خودم ـ به صورت علم حضوری ـ اموراتم را انجام می‌دهم ولی وقتی از آن می‌پرسی تازه مسئله‌دار می‌شوم که راستی اختیار چیست؟». این دانشمند می‌خواهد بگوید بعضی از ادراکات ما در ساحت علم حضوری کاملاً برایمان قابل ادراک است ولی وقتی به ساحت علم حصولی آمد دیگر از ادراک آن عاجزیم. مشکل آن است که می‌فرمایید: چگونه بدون دلیل توجهم را از این افکار منصرف کنم. مگر برای این امور به دلیل نیاز داریم؟ موفق باشید

10610
متن پرسش
سلام استاد: امشب خیلی مستاصل بودم، بی هدف اینترنتمو روشن کردم. یه لحظه به دلم خورد سایت شما رو سرچ کنم. وقتی دیدم که به سوالهای همه جواب می دید اشک تو چشمام جمع شد، با بغض گریه کردم. ازتون ممنونم که تو این روزگار بی امامی، با حوصله جواب سوال های ما رو می دید. من تا حالا شما رو ندیدم نزدیک سه الی چهار ساله با کتابهاتون آشنا شدم و تو شهرستان زندگی می کنم. استاد خیالات بیهوده دست از سرم بر نمیداره، نمیدونم چی کار کنم؟ مستاصل شدم. حتی سیر مطالعاتی داشتم ولی به محض اینکه میذارم کنار دوباره شروع میشه. تو زندگیم وابستگی شدیدی به یه آدم دارم که اون همیشه من رو ازخودش رونده، دلم می خواد رهاش کنم ولی خیالش دست از سرم برنمیداره، بهم بگید چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که در دریا رود/ گِل گرفته پای او را می‌کِشد» تا نمی‌خواستید به دریای توحید روید که نمی‌دانستید این خیالاتِ مزاحم را دارید! پس معلوم است راهی به سوی شما گشوده شده که این گِل‌های تعلقات مانع است. راه‌کارِ رفع این مشکل خیلی روشن است و آن چیزی نیست جز «مقاومت در مقابل این خیالات»، به همان روشی که آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند که «آمدنش دست شما نیست، ولی شما دنبال نکنید» تا آرام‌آرام از قوت و قدرت بیفتد در آن صورت به شکل معجزه‌آسایی می‌بینید در فضای دیگری زندگی می‌کنید که از آن خیالات، دیگر خبری نیست. طول می‌کشد، ولی راه‌کار همان است که آن عارف جلیل‌القدر فرمودند. موفق باشید
9248

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ببخشید، شما میفرمایید: «عین تری، آب است.»، لطفاً چند عین دیگر معرفی کنید. مثلاً بالاخره الاغ هم یک واقعیتی است که با گاو فرق دارد، عین الاغ چیست؟ عین گاو چیست؟ ممکن است بگویید: «همة اینها حیوان هستند و با هم فرقی ندارند»، عین حیوان چیست؟ عین درخت چیست؟ عین گیاه چیست؟ آیا چون حیوان تشکیکی نیست و حیوانتر نداریم، پس «حیوان» واقعیت ندارد؟ چطور «حیوان» واقعیت ندارد اما «آب واقعیت» دارد؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف نظر از این‌که شکل طرح سؤال حالت مرائی دارد، عرض می‌کنم؛ نفس الاغ، ذاتی آن است. عین درخت نداریم زیرا درخت یک مفهوم کلی است. درخت سیب یا زردآلو داریم و درخت سیب، نفس نباتی مخصوص به خود را دارد که ذاتی آن است. موفق باشید
9003
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده هنگام گوش دادن به برخی از موسیقی ها دچار یک احساس خیلی خوبی میشم و حس میکنم که این احساس به نوعی باعث تقرب و شناخت بیشتر خداوند هست. مثلا وقتی به برخی از آهنگ های آقای سراج گوش میکنم احساس میکنم این موسیقی ها باعث افزایش حالات عرفانی در انسان میشه. سوالی که دارم اینه که آیا این احساس کاذب هست یا حقیقی؟ و اگر کاذبه دلیل اون چی هست؟ یعنی موسیقی میتونه در مواردی قلب انسان رو به خدا نزدیکتر کنه یا فقط توهمه؟ با آرزوی طول عمر با عزت برای شما استاد عزیز و بزرگوار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه‌ی موسیقی، مرتبه‌ی خیال انسان است، اگر انسان‌ها طالب حضور در مقام قلب و روح هستند باید از موسیقی عبور کنند و در این راستا اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هیچ رجوعی به موسیقی نداشتند. موفق باشید
8607
متن پرسش
سلام آیا وقت آن نرسیده تمدن نوین اسلامی با اعجوبه ای به اسم حافظ شیرازی راه خود را ادامه دهد؟ حیف نیست امثال شما عزیزان از معرفی این پدیده اسلامی سهل انگاری میکنید در حالی که آنان که داعیه حافظ شناسی دارند بی سوادانی بیش نیستند و متاسفانه شرح درستی بر حافظ نداریم؟ آیا نگران نیستید در قیامت شما را به خاطر نشناساندن حافظ به جوانان تشنه ایرانی مواخذه کنند؟ همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه تا این‌جا را خوب متوجه شده‌اید که یکی از ابعاد تمدن نوین اسلامی، نگاه عرفانی به عالم و آدم است و نگاه حافظ از همین نوع است. ولی فکر می‌کنم ما باید مقدمات عرفانی لازم را شکل دهیم. در همین رابطه شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال می‌کنم و به شما هم پیشنهاد می‌کنم اگر آن مباحث را دنبال کنید إن‌شاءاللّه به مطلوب خود می‌رسید.
7477
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. استاد بزرگوار ، سؤالم کوتاه اما خیلی جدیه. تا الآن عطش کسب معرفت داشتم و به خاطر تکلیف دینی ، از دانشگاه به حوزه آمدم و خداوند علاقه ی آن را هم در من ایجاد کرد. سؤال اساسی و جدی من اینه که با توجه به روش هایی که امروزه اومده و نیم کره ی راست مغز را فعال می کند مثل فراخوان و موارد مشابه ، کسب معرفت و گذراندن سطوح مقدماتی و عالی حوزوی و ... را می توان نهایتا دو سه ساله گذراند ، لذاست که سقوط پایه های نظام آموزشی امروزی و به طور کلی سیستم کارشناس پروری امروزی چه سیستم حوزوی چه دانشگاهی به عینه مشاهده می شود. و به اندازه ای که سیستم ها حفظ محور تر باشند بیشتر نابودی آنها دیده می شود. سؤال جدی و اساسی بنده این است که الآن که رفتن به متاریدینگ و امثالهم اپیدمی شده و عالم یا دانشمند بودن به معنای مصطلح امروزی ، زیر سؤال می رود برای تمدن آینده باید سراغ چه چیزی برویم ؟؟؟ ظاهرا یکی دو ساله با این سیستم کسی می تونه مجتهد یا دانشمند بشه ، واقعا ما سراغ چه کاری بریم که بعد از فروپاشی نظام های حفظ محور ، جایی برای کار کردن در انقلاب داشته باشیم ؟ هم به لحاظ توانایی خودمان هم به لحاظ جایگاه اجتماعی. صدای لرزه ی پایه های نظام لیبرالیسم غربی با تمام ابعادش به گوش می رسه. نظام آموزشی غربی داره منهدم میشه. چه کنیم که عقب نمانیم ؟ به غیر از ارتباط با خدا و تقویت رابطه ی حضوری و حقیقی با خدا ، دنبال چه کاری بریم که در تمدن آینده ی بشر جایگاه داشته باشیم و بتوانیم گره های کور انقلاب به سمت ظهور حضرت مهدی (عج) را بگشاییم ؟؟؟؟ چه کاری ما را از دیگران جلو می اندازد برای کارکردن برا انقلاب؟؟ حتی اعتبار مدارک دانشگاه یا حوزوی هم زیر سؤال خواهد رفت . حقیر واقعا نابودی نظام آموزشی(دانشگاه بیشتر از حوزه) کنونی را مقابل خود می بینم. خیلی خیلی متشکرم از توجه و پاسختون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابتدایی که در فضای فرهنگ غرب پژوهش جای اندیشیدن را گرفت و به جای تلاش برای کشف سنت‌های جاری در عالم با آزمون و خطاهای علم تجربی خواستند بر طبیعت مسلط شوند، معلوم بود کار به این‌جاها کشیده می‌شود ولی این ربطی به مراکز حوزوی ندارد که در فقه قدرت تربیت مجتهد را دارد و ماوراء مجموعه‌ی اطلاعات، راه‌های فهم و کشف تکلیف مکلَّف را در این زمان به عهده دارد و در حکمت و عرفان نظر به حقایق وجودی عالم دارد و درصدد تحقق تمدنی است که به جای جمع کثرات عالم ناسوت، جامعه را باید با ملکوت آشنا کند و در منظر آن نوعی دیگر از زندگی را قرار می‌دهد. این‌هایی که متذکر شده‌اید همه دلیل بر آن است که به قول هیدگر تمدنی که با تفکر ریاضی و جمع کمیّت‌ها شکل بگیرد از درون متلاشی می‌شود، تلاش آن تمدن به همین است که به ضدّ خود تبدیل می‌گردد. موفق باشید
7155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام حضرت استاد طاهرزاده این نکته را بنده نمی فهمم که چگونه علوم مختلف انسانی مثل جامعه شناسی یا مدیریت و... اساس ساختارشان را بر مبنای فلسفه غرب پی ریزی می کنند در مطالعات مبنایی علوم حتی علوم کاربردی انها مملو از مکاتب فلسفی غرب است . چگونه این ارتباط سلسله وار و منسجم را با مبانی فلسفی غرب برقرار می کنند شناسایی این ارتباط را در کدام منایع و کتب بخصوص آثار حضرتعالی می توان مورد مطالعه قرار داد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال 7139 عرایضی داشتم. کتاب «ان‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در این مورد حرف‌هایی دارد. موفق باشید
6648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. درباره ی خلفای سه گانه(ابوبکر و عمر وعثمان )سوالاتی دارم که جوابش برایم خیلی مهم است . 1- آیا این آقایان ریشه تمام مشکلات بعد از نبی مکرم هستند؟ 2- آیا آن دسته از روایات که می فرمایند خلیفه دوم حضرت زهرا را مجروح کرد و امیرالمومنین را با آن وضع غم بار برای بیعت با خلیفه از خانه بیرون کرد و جریان کوچه ی بنی هاشم و... حقیقت دارد؟ 3-آیا روایاتی که به لعن این آقایان پس از هر نماز اشاره دارد صحیح است؟ 4-آیا روایاتی که در باب حرامزاده بودن آنهاست صحیح است؟ 5-اگر اینچنین است روش برخورد نبی اکرم(ص) و امیرالمومنین با ایشان و ازدواج با دختران و خانواده آنها را چگونگی برای خود توجیه کنیم؟ لطفا پاسخ اجمالی نفرمایید چرا که از جواب های اجمالی خسته شده ام. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شماره‌ی 1 و 2 و 3 کتاب «بصیرت فاطمه‌ی زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» را مطالعه فرمایید فکر می‌کنم به صورت مستند به جواب خود برسید. و در قسمت 4 بنده دقیقاً نمی‌دانم آن روایات به چه‌چیز اشاره دارد؟ و در مورد قسمت 5 سؤال شاید بتوان گفت در شرایط مختلف موضوع فرق می‌کرده. باید مدتی وقت بگذارید و تاریخ را ورق بزنید. لااقل کتاب‌های «امام‌شناسی» آیت‌اللّه طهرانی را بررسی فرمایید نکات ارزشمندی در اختیارتان قرار می‌گیرد. موفق باشید
6174
متن پرسش
با سلام.نظرتان راجع به این قطعه از شعر مرحوم سهراب سپهری چیست؟:کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ ،کار ما شاید این است . که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا او را رحمت کند. حرف درستی است. ما در این دنیا آمده‌ایم که خود را تحت تأثیر تجلیات اسمائی خداوند قرار دهیم و از انوار اولیاء الهی بنوشیم و در اُنس با حضرت حق شناور باشیم و فرصت خود را با انواع چراها از دست ندهیم. موفق باشید
5316
متن پرسش
سلام علیکم استاد.سلام جنابعالی از نحوه تبلغات وهابیت در بوشهر خبر دارید؟بهائیت در شیراز؟لطفا ما را روشن کنید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی5237 داشتم. که اگر ما شیعه‌ی انقلابی، عرفانی، فقهی را که امام در قرن حاضر شکل دادند درست ارائه ندهیم، از یک‌طرف جا برای منطق وهابیون متحجر و از طرف دیگر جا برای حرف‌های بهائیت لااُبالی باز کرده‌ایم. تنها با ارائه روح انقلابی حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» این‌ها بی‌رنگ می‌شوند. موفق باشید
3426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام - خسته نباشید - میخوام خیلی واضح حرف دلمو بزنم - خواهشا کتابی و کلیشه ای جوابمو ندید - من دختر 27 ساله داشجو هستم که نماز و روزه و دعا و و غیره ام به حمد لله ترک نمیشه - درسته با حضور قلب نیست ولی اینم از سستی و کوتاهیم بوده . من از 20 سالگی تا همین هفته اخیر خواستگارای زیادی داشتم (البته خواستگار که چه عرض کنم , مادر و خواهرایی که به جای پسراشون میومدن ) . ولی همه شون میانو و راضی هم نشون میدن ولی بعد دیگه پیداشون نمیشه - خانوادمم شکر خدا مذهبی و تحصیل کرده هستن یعنی فکر نکنید بابت خانوادست . راستی یه خواهر کوچک تر از من هم ازداج کرده - میخوام بگم من محجبه ی نمازخون , هرچند وظیفمه هرچند با حضور قلب نیست , ولی چرا باید این همه عذاب را تحمل کنم . احساس میکنم که بی حجابها زودتر به خواستشون میرسن - چند وقت پیش یه دعا تو جیبم پیدا کردم - من اصلا اینا رو باور نداشتم اما انقدر به من داره فشار میاد که احساس میکنم طلسم شدم و بختم بسته شده . دیگه دارم منکر همه چی میشم - حوصله ندارم . به گناه هم نیفتادم - شما بگید چه کنم . کمک از خدامیخوام ولی صبرم کمه - میگن دعا بگیر چون سحر شدی . به نظر شما این حرفا درسته ؟ لطفا کمکم کنید - قزوین - جانبازان - خ پیروزی - فرعی مهر - کوچه فجر 11 - پ 8 - ط اول - کد پستیم : 3414766976
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیلی واضح به شما بگویم. اولاً: کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را بخوانید تا تحلیل درستی از این موضوعات داشته باشید. ثانیاً: بی‌خودی خود را به زحمت نیندازید و فکر کنید خدا شما را فراموش کرده است، بالاخره در این فرصت که در اختیار دارید در درک معارف عمیق‌تر قدم بردارید و اخلاق فاضله‌ی الهی را در خود نهادینه کنید و آن دعایی که در جیب‌تان بود را به چیزی نگیرید، کار و وظیفه شما چیز دیگری است. موفق باشید
نمایش چاپی