بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1740
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم. . . استاد عزیز،با توجه به اینکه ایام فاطمیه است،ما تمام کتب و جزوات شما را در مورد حضرت مطالعه کرده ایم،اگر منبع مطالعاتی که به درد وقت گذاشتن باشد مد نظر شریفتان هست،با کمال میل مشتاقیم بشنویم. . .یا تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام علاوه بر سی‌دیِ مخصوصی که صرفاً در رابطه با حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» عرایضی داشته‌ام، در آخر کتاب‌ها منابعی عرض شده، إن‌شاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید
1673

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و خداقوت استاد دو سوال داشتم :1.در بحث حب اهل بیت مطرح شد که برای در ذیل ولایت امام قرار گرفتن یکی از کار هامقدم شمردن برادر دینیمان بر خودمان است می خواستم بدانم برادر دینی در واقع در اسلام چه مفهومی دارد صرف اسم مسلمان بودن برای برادر دینی محسوب شدن کافیست 2.مدتی است به صورت اتفاقی و به نسبت زیاد با کسانی همنشین میشوم که علی رغم ظاهر نامناسبشان و برداشت ابتدایی من ارادت زیادی به اهل بیت و امام خمینی و امام خامنه ای دارند و با صحبت بیشتر متوجه میشوم که فقط نیاز به یک راهنما دارند تا از سردرگمی دربیاند و از دست انبوهی از شبهات نجات یابند حالا میخواستم ببینم ایا این همنشینی ها اتفاقی بوده یا خدا میخواسته من را متوجه وظیفه ای کند و اگر این مسئله است چگونه میتوانم به این وظیفه عمل کنم و چه مقدماتی نیاز است ؟وخودم باید چه شخصیتی داشته باشم و البته لازم است ذکر کنم که به دلیل دانشجو بودنم عملا وقت زیادی ندارم (متاسفانه ) لطفا من را راهنمایی بفرمایید خدا عاقبتان را ختم به رضایت خودش بگرداند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1ـ مسلّم برادران و خواهران دینی در درجه تعلقشان به اسلام متفاوت‌اند، هر کدام در عین مسلمانی، به ولایت و نظام اسلامی تعلّق بیشتری دارند به همان اندازه مقدم هستند. همان طور که هرکدام به کمک ما بیشتر نیازمندند، مقدم هستند. 2ـ بالأخره سعی کنید از طریق طرح معارف عمیق دینی به آن‌ها کمک کنید. معارفی مثل مباحث معرفت‌النفس و معاد شروع خوبی است. خدا به نور خودش عاقبت شما را هم ختم به رضایتش بگرداند. موفق باشید.
399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. اقای جوادی در کتاب شمس الوخی و تفسیر انسان به انسان می گوید متشابهات حس و خیال و وهم در بخش اندیشه به مخکمات عقل نظری ارجاع و متشابهات شهوت و غضب در بخش انگیزه به محکمات عقل عملی احاله می گردد و سر انجام فطرت مرجع علم وعمل قرار می گیرد. اینها یعنی چه. لطفا مرا به فهم عمیق و درست این سبک انسان شناسی برسانید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام با عرض معذرت مطالب مورد اشاره احتیاج به مقدمات طولانی دارد که طرح ان از حدّ سؤال و جواب بیرون است. اگر مباحث معرفت‌النفس و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید به مطالب نزدیک‌تر می‌شوید. موفق باشید
359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل على محمد و آل محمد الأطیبین الأطهرین و اللعنة الدآئمة الوبیلة على أعدآئهم و ظالمیهم أجمعین با سلام خدمت أستاد محترم من با جستجو در مورد زیارت عاشورا با شما آشنا شدم زیرا که دیدم در میان مؤلفات شما , نوشته ای است به نام : زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام , أما هر قدر در سایت شما جستجو کردم إین کتاب را نیافتم , آیا ممکن أست که إین کتاب ارزشمند را در إختیار بنده قرار دهید زیرا که بنده در حال حاضر به تحقیق و جستجو در معانی عرفانی این زیارت قدسی هستم , و خوشحال می شوم که معانی موجود در کنیه ابا عبدالله صلوات الله و سلامه علیه را بیشتر بفهمم , أمیدوارم که کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام را در سایت خود قرار دهید , منتظر جواب شما هستم موفق و مسدد باشید التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام چاپ اول این کتاب از انتشارات لبّ المیزان نیست و لذا فایل تایپ‌شده‌ی آن را در اختیار نداریم، ولی اگر با گروه المیزان یا انتشارات لبّ المیزان تماس بگیرید برایتان پست می‌کنند. موفق باشید
219

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام در مورد سوالم از نیامدن نام حضرت علی در قران متاسفانه همان جوابی را فرمودید که از قبل گفته بودم من را قانع نمی کند. ..... یک سوال دیگر می پرسم امید وارم که شعر سعدی مصداق نیابد که: من جرب المجرب حلت به الندامه! آنچه در باره معجزات پیامبران می خوانیم ازقبیل طوفان نوح و آتش ابراهیم و ماهی یونس و آدم و حوا و هابیل و قابیل و ملک سلیمان و ردالشمس و ...همه به نوعی در اساطیر ملل باستانی و ادیان غیر توحیدی هم آمده است منتها قهرمان اینان خدایان انها هستند. فکر می کردم وقتی دین پیامبران تحریف شود کم کم پیامبران جای خود را به خدایان و بتها می دهند نظیر الله و عزیز که لات و عزی می شوند و معجزاتشان نیز به خدایان شرک نسبت داده می شود. اما چرا از آنهمه عظمت تمدن ملک سلیمان یک دکمه باقی نمانده. اما از انسان غارنشین وحشی اجاق و نیزه و نقاشی هست....
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: حقیقتش جنابعالی به اموری استناد می‌کنید که جای بحث بسیار دارد و لازمه‌ی جواب به هرکدام از آن‌ها طرح بحث‌های طولانی است که از ظرفیت سؤال و جواب بیرون است. فکر می‌کنم اگر یک دوره تفسیر شریف المیزان را مطالعه بفرمایید با نگاهی که به موضوعات پیدا می‌کنید بسیاری از سؤالاتتان جواب داده خواهد شد. موفق باشید
16630
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامي. پس از بارها خواندن قرآن به همراه ترجمه و بعضا تفسير آن به اين برداشت رسيده ام كه برخي از باورهاي ما چندان مطابق با قرآن نيست. چند مورد را ذكر مي كنم لطفا به تفصيل پاسخ دهيد. 1. فكر مي كنم خدا در قرآن هيچ فردي را مانند حضرت ابراهيم (ع) ستايش نكرده است. ايشان با صفات بسيار نيكو توصيف شده و در چند جا به همه انسانها سفارش شده از مرام ايشان پيروي كنند. يا آيات بسياري به زندگي حضرت موسي (ع) پرداخته و از ايشان به بزرگي ياد شده است. با اين حال مقام ايشان در جان و دل يك شيعه نسبت به مقام ائمه (ع) كه مستقيما اشاره اي به آنها نشده چقدر است. چرا به ما به اين پيامبران الهي كه اينچنين مورد توجه پروردگارند توسل نمي كنيم و سراغي از مزارشان نمي گيريم و به زيارتشان نمي رويم و گنبد و گلدسته درست نمي كنيم؟ من احساس مي كنم نظر شيعيان نسبت به ائمه (ع) با نوعي مبالغه همراه است و با روح حاكم بر قرآن سازگار نيست. مگر اصل دين را نبايد از كتاب آسماني آن گرفت اين مقامي كه ما براي ائمه (ع) متصوريم از كجا نشات گرفته و تا چه حد معتبر است. ادله قرآني ما چيست؟ 2. در بسياري از آيات قرآن هر جا به اقامه نماز سفارش شده بلافاصله ايتاء زكات هم آمده است اما فقه شيعي زكات را در برخي اقلام محدود نموده كه اكثريت مسلمانان در طول عمر خود يك بار هم زكات نمي دهند. چطور مي شود كه انجام يك عمل واجب در قرآن موكدا سفارش شده و در بسياري موارد در كنار فريضه مهمي مانند نماز قرار گرفته اما مسلمانان بسياري با اولي هر روز سروكار دارند و با دومي اصلا نه. از آن طرف وجوب خمس تنها در يك آيه از قرآن آمده اما فقه شيعي دستگاه عريض و طويلي براي آن درست و همه انسانهاي صاحب درآمد را ملزم به پرداخت آن كرده و سهم امام و سهم سادات تعيين كرده است و نيمي از خمس را به جيب روحانيون ريخته است و قس عليهذا. 3. اين نظام توزيع خمس از كجا آمده است. ذي القربي در آيه مربوط به خمس در سوره انفال شده اند همه انسانهايي كه از نسل پيامبر خواهند بود. يعني خداوند براي همه انسانهاي از نسل پيامبر تا قيامت سهم ويژه اي در نظر گرفته است. اينگونه توجيه مي كنند كه زكات بر سادات حرام شده و در عوض خمس به آنها مي رسد. اصلا چرا بين سادات و غيرسادات تفاوت قائل شده اند. در جامعه كنوني چه فرقي بين آنها وجود دارد چرا سادات خمس بگيرند و غيرسادات زكات. آن نيم ديگر خمس كه به روحانيون مي رسد به چه دليل است؟ در زمان ائمه (ع) هم به اين شكل بوده است؟ ائمه (ع) به سادات و مبلغين خمس مي دادند و به بقيه زكات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه دقت‌های قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آن‌جا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» در دعای خود تقاضا می‌کنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانی‌اند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شده‌اند، آن‌هم به همان معنایی که در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن اراده‌ای که در آیه‌ی مذکور مطرح است، غیر از اراده‌ی عمومی است که برای پاک‌کردن همه‌ی انسان‌ها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا می‌فرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهل‌البیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را مأمور کرده و می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آن‌چه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداق‌های زکات در زمان خود رسول‌اللّه «صلوات‌اللّه‌علیه» مشخص گردیده، می‌ماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداق‌های زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن می‌شود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولی‌الامر هستیم و مسلّم اولی‌الامر باید انسان‌های معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آن‌ها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آن‌ها هست که مسلّم خدای هدایت‌گر چنین کاری را نمی‌کند و از طرفی در قرآن اهل‌البیت را به عنوان انسان‌های معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداق‌های خمس به آن‌ها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعه‌ی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهل‌البیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کرده‌اند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعه‌ی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسی‌های مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید

12900
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی ها معتقد می باشند مولانا باعث ترویج دین سکولار می شود و اشعارش اینگونه تفسیر پذیر است. علت هم آن است که مولانا در اشعارش می گوید نفس باید کشته شود (داستان کشتن مادر بدکاره و...) و این نفس اصلاح پذیر نیست بلکه باید عامل اصلی مشکلات که همان نفس است را از بین برد تا راحت شویم نه اینکه سعی کنیم دانه دانه رذایل بد نفس را از بین ببریم، این از نظر مولانا فایده ای ندارد، در صورتی که قرآن می فرماید باید نفس را تزکیه کرد نه اینکه بکشیم. مثلا یکی از شئون نفس سیری ناپذیر بودن آن است. مولانا در حکایت هایش اینگونه می گوید که باید نفس را کشت تا راحت شویم نه با سیری ناپذیر بودن مبارزه کنیم در صورتی که از نظر قرآن سیری ناپذیر بودن نفس همیشه بد نیست مثالش هم این است که خداوند در وعده بهشت می گوید هر چه تمنا کنند مهیا می شود. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» به عنوان یک عالِم اسلام‌شناس، در مورد مولوی می‌فرمایند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1]  و می‌فرمایند: مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. لذا از آن‌جایی که از هرچیزی می‌توان سوء استفاده کرد، از مثنوی نیز می‌توان سوء استفاده نمود 2- آن‌جایی که بحث کشتن نفس را به میان می‌کشد متذکر همان روایت مشهور «موتوا قبل أن تموتوا» است. به همان معنایی که باید به خواسته‌های نفس امّاره بی‌توجه بود و معنای کشتن نفس در عمل به همین شکل است 3- همچنان‌که در شرح سوره‌ی بقره عرض شد آن‌جا که برای مقربین «ممّا یشتهون» هست، به جهت آن است که آن‌ها میل خود را در اراده‌ی خدا فانی کرده‌اند و لذا به اراده‌ی الهی اراده می‌کنند و این غیر از تمنّاهای نفس امّاره است که باید مدّ نظر نباشد. موفق باشید

 


[1] - مقام معظم رهبرى« حفظه‏الله‏تعالى» در ديدار با شعراء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ى دفتر اول مى‏گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

12419
متن پرسش
سلام علیکم اینکه استاد مطهری (ره) فرمودند: که «تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است.» لطفا بفرمائید که منظور استاد از این محرومیت و محدودیت در اجتماع دوم به چه چیزهایی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جامعه‌ی جنسی، انسان‌ها همه‌ی فکر و ذکر خود را در ارضاء امیال جنسی خود صرف می‌کنند و بدین جهت همواره خود را از امیال جنسی محروم می‌یابند زیرا بیشتر از آن‌چه یافته‌اند می‌خواهند و این میل هیچ‌وقت تمام‌شدنی نیست. ولی در موقعی که میل جنسی در محدوده‌ی خانواده و در ذیل احکام الهی برآورده شود افق‌های دیگری در مقابل انسان گشوده می‌شود که در آن صورت میل جنسی حاکم نیست تا در این مورد بی‌نهایت‌طلب شود. موفق باشید

11681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا عرض سلام و تبریک سال نو و عرض تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا (س): صدقه دادن به افراد نیازمند باید به چه صورت باشد؟ اگر در طرف مقابل حالت طلب کاری بوجود آید صدقه دادن صحیح است؟ البته ما از روی ترس از خدا و خطرات این کار را انجام می دهیم. ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید مخصوصا ازدواج جوانان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر واقعاً نیازمند است ما نباید به حالت طلب‌کاری او به او نگاه کنیم. بنده دعاگو هستم. موفق باشید

11459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد عزیز: بنده در رشته مهندسی در حال تحصیل هستم که البته علاقه ای به مهندسی ندارم و خیلی دوست داشتم در رشته معلمی قبول شوم که اینطور نشد. اما به حوزه و فراگیری علوم حوزوی علاقه دارم اما به خودم که نگاه م یکنم میگم که کم رو هستم و نمیتونم آن طور که باید در جامعه موثر باشم نمیدونم چه کار کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در رشته‌ی خود ادامه‌ی تحصیل دهید و در کنار آن مطالعات دینی را هم با عمق کامل دنبال کنید و در جای خود وقتی شرایط فراهم شد بتوانید به مخاطبان و دوستان خود تذکر لازم را بدهید؟ موفق باشید

9694
متن پرسش
سلام علیکم: آیا تاثیر پذیری نفوس از همدیگر را بطور برهانی می توان استدلال کرد؟ مثلا وقتی یک نفس سلیم و پاک در مقابل یک نفس رذیله قرار می گیرد آن نفس رذیله بر نفس سلیم می تواند تاثیر بگذارد و در نتیجه سالک یا تحمل گفتگو با آن شخص را ندارد و یا در صورت گفتگو برایش حجاب پیش می آید. البته این تا مرحله ای است که عارف هنوز باقی به بقای بالله نشده است و هنوز در حال فنا است. استاد ما می گفت قاعده ی پیوستگی به این قضیه اشاره دارد. من تا به حال این قضیه را نشنیده ام. در حکمت صدرایی و عرفان محی الدینی چیزی از این قضیه صحبت شده است یا خیر؟ چطوری می توانم اطلاعات کامل بدست بیاورم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در شرح کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» این بحث با مبانی معرفت‌النفسی طرح شده است و این بحث از زوایای مختلف دارای اهمیت است. موفق باشید
9614
متن پرسش
سلام استاد: در بحث ماهیت چند نظر مشهور که شرح ملاصدرا هست وجود دارد نظر شما چیست؟ (لطفا ماهیت را خوب توضیح دهید) 1- اصالت با وجود است و ماهیت حد وجودی است. (در واقع عدم است) 2- ماهیت نه وجود است نه عدم 3- هم وجود اصالت دارد هم ماهیت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اول فراموش نکنید موضوعاتی که باید در کلاس و درس و بحث حل شود در محدوده‌ی یک سؤال و جواب روشن نمی‌گردد 1- اگر تصور درستی از «وجود» داشته باشیم می‌فهمیم آنچه هست، وجود است با ظهورات و محدودیت‌های مختلف که این محدودیت‌ها را ماهیت می‌گویند. بحث‌های فنی آن را در جای دیگر دنبال کنید. موفق باشید
9196
متن پرسش
سلام. آیا هنگام استغفار لازم است گناه را در نظر بیاوریم؟ من در نماز شب موقع استغفار و ذکر العفو گناهانم و حتی شخص مقابلم را در نظر میاورم. البته گناهان سالها قبل را. این موضوع اذیتم میکند و میخواهم با حال بهتری نماز را بجا بیاورم. از طرفی ما باید نسبت به کرده هایمان آگاهی داشته باشیم تا به پشیمانی برسیم. چگونه میشود از غصه گناهانم خلاص شوم مخصوصا گناهانی که در موقعیت روحی بدی بودم که مرتکب شدم و دیگر هرگز تکرار نکردم. و حتی گاهی از خودم متعجب میشوم که چگونه این گناه از من سر زد!!! با وجودی که هنگام ارتکاب میدانستم گناهست اما بی تفاوت به شرع شده بودم به علت همان فشارهای روحی که خودش به نوعی انگار مریض بودم. حال باید فکر کنم به آنها؟ یا به امیدد بخشش باشم و فقظ کلی استغفارکنم؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگ می‌فرمایند در محضر حق صفای ملاقات را با مطرح‌کردن گناهان به‌هم نزنید. موفق باشید
8553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
کتاب سیطره کمیت و بحران دنیای تجدد را با کدام ترجمه مناسب است مطالعه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: من تنها ترجمه‌ی آقای علیمحمد کاردان دیده‌ام. از بقیه اطلاعی ندارم. موفق باشید
7859
متن پرسش
سلام علیک استاد میخواستم ببینم در جایی که خانمی با همسرش هستند و وضعیت حجاب درستی هم ندارند و اگر امر به معروف کنیم منجر به دعوا و شلوغی میشود با توجه به اینکه ااین واجب در حال فراموشی و کم رنگ شدن است اینجا وظیفه چیست؟آیا ما باید امر به معروف کنیم در جایی که منجر به درگیری و ز و خورد می شود یا شیوه ی دیگری باید به کار برد..
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: البته این موضوع به توجه صورت‌های مختلفی که دارد طوری است که نمی‌توان روش یکسانی را برای همه به کار برد؛ اولا: آیا ظاهر هنجار شکن دارد یا نه؟ ثانیا: امر به معروف تأثیر دارد یا نه؟. آری اگر هنجار شکنی می‌کنند و می‌توان تذکر لسانی داد نباید کوتاهی کرد هرچند وظیفه‌ی نیروهای انتظامی است که جلو هنجار شکنان را بگیرد. در هر حال ما در شرایطی هستیم که به جهت رویکرد تمدنی که داریم باید مطابق این شرایط معروف خود را بشناسیم و با بازخوانی جدیدی نسبت امر به معروف وارد این وظیفه شرعی شویم؛ مثلا آیا در تمدن اسلامی کسی که همراه شوهر خود در پارک نشسته و در عین حال خیلی رعایت حجاب را نکرده جایی در این کشور دارد یا باید از این کشور خارج شود؟ قران در مورد امر بمعروف و فضائی که در آن فضا باید امر بمعروف انجام شود می فرماید:« وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (71) » مردان و زنان باایمان، ولىّ یکدیگرند؛ نسبت به هم امر به معروف، و نهى از منکر مى‏کنند؛ نماز را برپا مى‏دارند؛ و زکات را مى‏پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت مى‏کنند؛ بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار مى‏دهد؛ خداوند توانا و حکیم است! فضای امر بمعروف فضای رحمت و مهربانی است برای تذکر به کسانی که می خواهید از سر خیر خواهی و نصح آن ها را متذکر کنید و این ها غیر از کسانی اند که با هنجار شکنی در مقابل نظام اسلامی ایستاده اند و باید نیروهای انتظامی و یا هر نهادی که وظیفه مقابله با این افراد را دارد وارد شود.موفق باشید
6325
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی جلسه ای است که اعضای تشکیل دهنده آن تعدادی از دانش اموزان مقطع ابتدایی و راهنمایی هستند جنابعالی چه کتابی را جهت بحثهای معرفتی برای انها پیشنهاد می فرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیاز به نبی» کمک کند. موفق باشید
5934
متن پرسش
با سلام. ببخشید استاد با خواندن سؤال و جواب های این سایت یک سؤالی برام پیش اومد. من چند سالی موسیقی کار می کردم و چند ساز رو در حد نسبتا خوبی آموختم و خودم آهنگ های زیادی ساختم اما بعد از آشنایی با مباحث بزرگانی چون شما ، به جهت این که موسیقی من را از خدا دور می کرد به کل کنار گذاشتم و به شدت و شاید به زعم برخی ها به صورت افراطی گوش خود رو از شنیدن آهنگ اعم از حلال و حرام حفظ کردم. در همین حال، چند سال آغازینی که با مباحث معرفتی آشنا شدم مرتبا در گوش خود موسیقی هایی را می شنیدم که بسیار بسیار جانم را نوازش می داد . گاهی حتی موقع درس خواندن تو دانشگاه ، یا موقع خواب آلودگی یا تفکر یا ... ، صداهای موسیقی بسیار زیبا و متفاوت از موسیقی هایی که دوران جاهلیت خود می شنیدم و می نواختم ، از درون خود می شنیدم که مزاحم کارم نبود. آیا این در اثر قوت گرفتن نفس است ؟ یا در اثر نفی کردن نفس ؟ چرا این طوری بوده ؟ احساس می کنم جانم مستعد است که هرگاه اندکی تزکیه کنم این موسیقی زیبا ، جانم را آرامش می بخشد ( برخلاف موسیقی که منشأش دستگاه های مادی است که جانم را پریشان می کند) . نظر شما چیست ؟ دلیل این مسئله چیست ؟ چرا من این طورم؟ نگران خودم هستم. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: چیز خوبی است فقط سعی کنید از نظر جسمی ضعیف نشوید تا قوه‌ی واهمه رشد کند و شیطان کار را به انحراف بکشاند. تدبّر در قرآن نیز مفید است. موفق باشید
5625
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته. استاد بررسی زمانه ای که در آن حضور داریم مطالبی را به ذهن متبادر می سازد که گاهی توضیحی برای آن نمی یابیم و گاه الهاماتی نصفه و نیمه. استاد بررسی که می کنم در شرایط جامعه می بینم در اطراف و اکنافمان دختران مومنه و متقیه و محجوبه زیادی هستند که متولد سالهای 56 و 57 و 58 تا سال 63 و 64 که به علت شرایط اجتماعی کشورمان فرصت ازدواج و پرورش نسلی مومن و انقلابی در دامانشان فراهم نیست. از یک سو خانمهای زیادی را می بینم که علی الظاهر دغدغه دین را ندارند ولی مادر هستند. بهرحال شرایط جنگ تحمیلی و کشته شدن بسیاری از جوانان منجر به ایجاد عدم موازنه در ساختار جمعیت شد و این اتفاقات پیش آمد. با خودم می اندیشم پروردگار عالم که خود آگاه به این شرایط بوده و می دانسته توازن جمعیت به هم می خورد و به دست خود این شرایط را ایجاد کرده؛ آیا حکمتی در کار بوده؟(البته که هست) منتهی چه حکمتی می تواند در کار باشد؟آیا در جایی از تاریخ این شرایط تعدیل می شود؟نسلی از دختران که تقدیرشان این بوده که بدون همسر زندگی کنند چه جایگاهی در این تاریخ می توانند ایفاءکنند؟خداوند چه گشایشی ایجاد میکند؟بنا دارد گشایشی ایجاد کتد؟این موقعیت چگونه تفسیر می شود؟ وظیفه آقایان مومن چیست؟مثلا یک آقای 27 ساله مومن اشکالی دارد همسری را اختیار کند که فرضا 30 ساله است اما انقلابی تر و مومن تر از نسل جدید است؟آیا چنین تکلیفی در این دوره برگردن پسران در آستانه ازدواج نیست؟ آیا نوع ازدواج پیامبر صلولت الله علیه و آله نمی تواند الگویی برای جوانان امروز باشد که با زنی 15 سال بزرگتر از خودشان ازدواج کردند؟توضیحات شما استاد گرانمایه موجب مزید امتنان است؛ برای کسانی که دغدغه دین و اسلام و انقلاب را دارند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید حتماً مصلحتی در کار است که با تامل بر روی آن گشایشی و همراه آن تصمیمی در این تاریخ ظهور می‌کند لذا بهترین کار آن است که این نوع خواهران خود را همانند شهدای جنگ تحمیلی عضوی از انقلابی بدانند که نیاز به ایثار و از خودگذشتگی دارد و در فرصتی که دارند سعی کنند منازل بلندی از مسیر عرفان را طی کنند که نیاز به فرصتی دارد که تنها این افراد این فرصت برایشان فراهم است اگر شروع کنند راه گشاده‌ای را در جلو خود باز می‌بینند. موفق باشید
5562
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی وعرض خسته نباشید. استادمحترم یک طلبه مبتدی وقتی میخواهد به خواستگاری برود بهتراست چه چیزهایی رامطرح کند؟عقیده ام اینست که روحانیت باید ساده زیست باشند آیا این درست است؟آیا لازم است این موضوع درجلسه خواستگاری مطرح شود؟ به نظرشما اختلاف سن حدودا جقدرباشد بهتراست؟درشرایط امروزی با جه رویکردی ازدواج کنیم که ازسلوک دینی جانمونیم ودجار دنیا طلبی نشویم؟ اجرکم عندالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً طلبه باید ساده‌زیست باشد وگرنه چنانچه مشغول دنیا شود، فرصتی برای تعمق در دین پیدا نمی‌کند و باید به خواستگاری دختری برود که او هم ساده‌زیست است و اختلاف سن حدود 4 یا 5 سال خوب است رویکردش باید انقلابی و معنوی باشد. موفق باشید
3267
متن پرسش
با سلام نظر جنابعالی در مورد این حدیث که می فرماید هر انقلابی تا قبل از ظهور شکست می خورد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قبلاً عرض شد. منظور انقلابی است که به اسم حضرت مهدی«عجل‌الله تعالی‌فرجه» و با ادعای آن‌که رهبر آن حضرت ولی‌عصر«عجل‌الله تعالی‌فرجه» است، محکوم به شکست است. موفق باشید
1899
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز از مباحثی که این مدت در سوالات کم وبیش در مورد اعیان ثابته شده کمی گیج شدیم. آیا اعیان ثابته همان خزائن غیبی هر شیئی هستند که در قرآن آمده؟ آیا کل عالم یک عین ثابته دارد ویا هر جزئی از هر عالمی یک عین ثابته خاص دارد؟ آیا عین ثابته همان وجود اشیاء قبل الخلق در علم الهی هستند یعنی همان علم اجمالی حق به مخلوقات قبل الخلق است وبعد خلق به علم تفصیلی می آید؟ اگر هر کسی عین ثابته خاص خود را دارد آیا با انس با آن حقیقت می تواند به اسرار عالم غیب راه پیدا کند؟ اگر این عین ثابت است پس تغییرات 180 درجه ای در شخصیت بعضی افراد از چیست؟ آیا قائل شدن به وجود این اعیان مستلزم جبر نیست یا اینکه جوابش همان علم خداوند به مختار بودن ما در افعال است؟ آیا منبعی هست از آثار خودتان یا حضرت امام یا دیگر بزرگان تا در این مورد مطالعه درستی داشته باشیم؟ از توجه شما بسیار ممنونم
متن پاسخ
تعالی؛ علیک السلام: 1- اعیان ثابته جنبه‌ی امکانی مخلوقات است در علم الهی 2- ظاهراً اولیاء الهی متوجه عین ثابته‌ی خود و بقیه می‌شوند 3- درجواب سؤال شماره‌ی1364 دلایل آن‌که عین ثابته منجر به جبر نمی‌شود آورده شده است. در کتاب‌های عرفانی که بر مشرب ابن‌عربی بحث کرده است به عین ثابته پرداخته شده. ولی کتاب مستقلی سراغ ندارم. موفق باشید
1730
متن پرسش
سلام علیکم. حضرت استاد من کارمند هستم، کارهایی را بر عهده دارم و بنده انجام وظیفه می کنم گاهی نیازی نیست مافوق در جریان روند کارها قرار گیرد اما از یک سو اگر دائما گزارش ندهیم و دم چشمش نباشیم حمل بر کارنکردن و بی کفایتی می شود(حداقل در سازمان ما چنین است) و لاجرم در زمان تعدیل نیرو و ...اولین کسانی خواهی بود که حذف می شوی استاد سوال من این است که اینکه من به خاطر پرهیز از این موضوع ارائه گزارش دهم مصداق این امر نیست که غیر خدا را در امور موثر دانسته ام؟ چون دائما در چنین شرایطی احساس بدی دارم و فکر میکنم کدام خلوص نیت؟کدام کار برای خدا انجام دادن؟!اما از سویی آنچه دلگرمم می کند استناد به روایات معصومین است که فرضا می فرمایند"...با امرا با حذر رفتار کنید ..." (بهرحال این مافوقها در سازمان امیر هستند) و یا جملاتی شبیه اینکه: با منافق مدارا کنید(چون مافوقهای سازمان ما بعضا نماد نفاق و دورویی هستند). استاد تکلیف من چیست؟چگونه یک کارمند می تواند خلوص نیت داشته باشد و برای خدا کار کند؟آیا صرف اینکه هدف کسب روزی حلال باشد خلوص نیت است؟لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام شما در این امری که می‌فرمایید وظیفه‌ای دارید که فعالیت‌های خود را به مافوق خود گزارش دهید که او بداند امور چگونه جلو می‌رود و بر آن اساس برنامه‌ریزی کند. موفق باشید
776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام تا مدتی پیش تر هر روز به خواندن دعا و زیارت مقید بودم که خیلی برایم دلنشین بود و فکر میکنم اثار خوبی هم برایم داشت هر چند در تمام اوقات شرایط و اداب و مقدمات انرا رعایت نمیکردم تا اینکه با مطالعه کتابهایی در زمینه اداب دعا و راز و نیاز,دعا و مناجات بدون ان لوازم را بی روح مبپندارم به طوریکه هر وقت ان شرایط و اداب(مثل حال و توجه همراه با اشک) را درک کردم رو به دعا و زیارت میاورم که این باعث کمتر شدن دعا و مناجات من شده نظر و راهنمایی شما را میخواستم ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: همواره باید جهت دل به سوی خدا باشد و احساس نیاز به انس با خدا در آن زنده بماند و در این راستا دعاهای وارد شده بسیار کمک می‌کند. آری بدون توجه به معنی دعا، دعا کم‌تر مؤثر است، ولی وقتی با توجه به معانی دعا نیازهای خود را با پروردگار عالم در میان می‌گذارید دیگر راه باز شده، حال و اشک چاشنی آن است. همیشه به دنبال حال و اشک نباشید، محبوب شما از شما انتظار دارد متوجه باشید همه‌چیز از اوست و باید از او خواست. موفق باشید
483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد.اگر مرد تازه ازدواج کرده به بهانه ی اینکه امتحانات دانشگاه دارد یا اینکه می خواهد فعالیتی را در خانه انجام دهد یا اینکه مثلا شبهای قدر است و می خواهد از این شبها در خانه استفاده کند و حضور زن و فرزند کوچکش را مانع انجام کارهای خود بداند و آنها را به خانه ی پدری زن بفرستد ( ولو با رضایت خانمش) آیا کار درستی است و یا اینکه زندگی مشترک باید در این قبیل کارها و مشکلات نیز خود را نشان دهد و فقط مربوط به مواقع عادی نباشد؟ با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی إن‌شاءالله روح انسان باید طوری وسعت بگیرد که حضور همسر و فرزند در خانه مانع اُنس با خدا نباشد و شاید آن ها زمینه‌ی ریزش بیشتر فیض الهی هم بشوند. موفق باشید
422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم اینجانب از محضر جنابعالی سوالی داشتم که از ارایه پاسخ آن کمال تشکر را دارم. گویا شما در سخنرانی های خود مطالبی پیرامون دنیا طلبی و تجمل گرایی بیان فرموده اید که همسر بنده با توجه به ارادت وافری که به جنابعالی دارند سعی میکنند در زندگی تا آنجائی که میشود مورد توجه قرار دهند و از این جهت در زندگی مشترک ما که تازه شروع شده است سوالاتی برای اینجانب پیش آمده است که لازم دانستم از محضر جنابعالی پرسش نمایم. من خود یک طلبه هستم وبا اشرافیگری و تجمل گرایی مخالفم اما همیشه از خداوند متعال یک زندگی با امکانات رفاهی خوب را خواسته ام .البته همراه با ظرفیت . به عنوان نمونه به همسرم یشنهاد خرید یک تلویزیون LCD داده ام (با کمی پس انداز و تدبر در خرج کردن امکان خریداری هست) ولی ایشان می گویند تا زمانی که با یک تلویزیون معمولی میشود طی کرد چه نیازی به خرید LCDاست.ویا همسرم خانه ای دارد که با نقاشی قابل سکونت است ولی من پیشنهاد کرده ام که وام بگیریم (در پرداخت اقساط آن مشکلی نداریم) و تعمیر بیشتری بکنیم مثلا آشپزخانه آنرا openکنیم و در موارد دیگر هم تغییراتی بدهیم ولی همسرم استناد میکند به سخنی از مرحوم امام که حاج احمد آقا علیه رحمه نقل میکند زمانی فردی را به منزل آورده بودیم که نرده هایی نصب کند که بچه ها نیفتند مرحوم امام علیه رحمه وقتی مطلع می شود میگوید احمد شیطان همیشه از جاهای کوچک شروع می کند اول میگوید نرده بعد رنگ بعد هم خانه کوچک است باید بزرگش کنیم البته ما در این مورد(تعمیر خانه) استخاره کرده ایم خوب آمده است . حال سوال اینست که با توجه به اینکه امکان انجام امور مذکور فراهم است حال با توجه به اینکه ما درصدد هستیم پایه و اساس زندگی ما بر مبنای درست و رهنمودهای دینی باشد آیا اقدام به آن صحیح می باشد لازم به ذکر است که خانواده و اطرافیان من از امکانات رفاهی نسبتا خوبی برخوردار هستند لذا مساله شانیت که در فقه مطرح است در این موارد به چه صورت می باشد. با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی همان‌طور که خودتان مستحضر هستید مواردی که می‌فرمایید از نظر فقهی حرام نیست. بحث در موضوع اخلاقی آن است و این‌که کاری کنیم که از مقامات سلوکی و روحانی خود عقب نیفتیم. مسلّم در سیره‌ی معصومین«علیهم‌السلام» در امور دنیا تأکید بر سادگی شده است، مگر این‌که به بهانه‌ی سادگی زندگی را سخت کنیم و ذهنمان مشغول سختی‌هایی شود که خود به‌وجود آورده‌ایم. ولی در هرحال پیامبر خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: « یَا عَلِیُّ نَجَا المخففون وَ هَلَکَ الْمُثْقِلُون‏...»؛ یا على سبکباران نجات یابند و سنگین باران هلاک گردند. به‌خصوص که جنابعالی طلبه هستید و از پیامبر خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» داریم که اگر عالِمی حبّ دنیا داشت او را در علمش متهمش کنید. معلوم است علم او علم حقیقی نیست. چون مردم از عالمان دین انتظار دارند در نهایت سادگی زندگی کنند. پیشنهاد می‌کنم کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را مطالعه فرمایید. إن‌شاءالله نور روایات راه‌گشاست. مرحوم شهید ثانی کتاب «منیة المرید» را جهت طلاب علوم دین نوشته‌اند که تحت عنوان تعلیم و تربیت اسلامی ترجمه شده، روایات بسیار ارزشمندی جهت راهنمایی طلاب علوم دینی در آن هست. موفق باشید
نمایش چاپی