سلام استاد: نظرتون در باره این مطلب چیه؟ ابتذال دین: چرا قرآن میفرماید وای به حال نمازگزاران؟ خداوند در قرآن هیچگاه نفرموده است وای به حال بیحجابان، وای به حال بینمازان، وای به حال روزهخواران، وای به حال به حج نرفتگان. اما فرموده وای به حال نمازگزاران: «واى بر نمازگزاران، کسانی که روز جزا را انكار مىكنند، واى بر نمازگزاران، کسانی که یتیمنوازی نمیکنند، واى بر نمازگزاران، کسانی که از فقرا دستگیری نمیکنند، واى بر نمازگزاران، کسانی که ریا میکنند» (ماعون / 1-6). فکر میکنید چرا خداوند این چنین نمازگزاران را نهیب زده است؟ مگر میشود کسی نماز بخواند اما مورد عتاب خداوند قرار بگیرد؟ مگر میشود کسی نماز بخواند اما روز جزا را انکار کند؟ قاعدتاً نمازگزار کسی است که روز جزا را پذیرفته است زیرا لازمۀ نماز خواندن، پذیرش دین اسلام و لازمۀ مسلمانی باور داشتن به زندگیِ پس از مرگ است؛ و لازمه باور داشتن به زندگیِ پس از مرگ اجتناب از زشتیها و رذائل اخلاقی و التزام به خوبیها و فضائل اخلاقی است. به همین خاطر خداوند میفرماید: «نماز انسان را از کار زشت و ناپسند بازميدارد» (عنکبوت / 45). حال در نظر بگیرید کسانی نماز بخوانند و در عین حال مرتکب دروغ، دغل، ظلم، ستم، اتهام ناروا، ریا، دورویی، قضاوت ناعادلانه، بیرحمی، بیعدالتی و تبعیض گردند؛ نماز بخوانند و عامل رواج فقر در جامعه باشند؛ نماز بخوانند و به مخالفان خود تهمت بزنند؛ نماز بخوانند و به زندانی خود ظلم کنند؛ نماز بخوانند و حقوق اولیه مردم را زیر پا بگذارند؛ نماز بخوانند و مکرر دروغ بگویند؛ نماز بخوانند و مسئولیتی را قبول کنند که تخصص و شایستگی آن را ندارند؛ نماز بخوانند و اصول اخلاقی را به نفع حفظ وضعیت موجود زیر پا بگذارند؛ نماز بخوانند و فقر مردم را که خود مسبب آن هستند به بیحجابی دختران حواله دهند؛ نماز بخوانند و ظالمانه بازجویی کنند؛ نماز بخوانند و مانع شکنجه نشوند؛ نماز بخوانند و کمسوادان و غیرمتخصصان را بر باسوادان و متخصصان اولویت دهند. چنین نمازگزارانی حتی اگر به زبان روز جزا را انکار نکنند در عمل منکر آن هستند. آنها نه تنها اعتقادی به روز جزا ندارند بلکه دین خدا را به ابتذال کشاندهاند زیرا با نمازخواندن خود مدعی دینداری هستند و نماد دینداری به شمار میروند اما با عملکرد خود دیگران را از دینداری بیزار میکنند. زشتی کار اینها بسیار بیشتر از کسانی است که مرتکب همین اعمال میشوند ولی نماز نمیخوانند زیرا آنها ادعای دینداری ندارند و نماد دین به شمار نمیروند. پس واى بر نمازگزاری که نمازش او را از بیعدالتی، دروغگویی، فریب و قساوت باز نمیدارد؛ وای بر نمازگزاری که عملکردش نافی روز جزاست؛ واى بر نمازگزاری که ظلم میکند؛ وای بر نمازگزاری که در مواجهه با همنوع رحم ندارد؛ وای بر نمازگزاری که تهمت بر مخالفان خود را روا میداند؛ وای بر نمازگزاری که ریاکارانه نماز میخواند؛ وای بر نمازگزاری که در جایگاهی مینشیند که شایستگی آن را ندارد؛ و در یک کلام وای بر نمازگزاری که دین خدا را به ابتذال کشانده است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سخن درستی است. آری! شأن انسانی که مفتخر به نیایش با پروردگار عالم شده، آن است که نمونهای باشد برای سایر انسانها، نه آنکه نماز او و عباداتش عاملی گردد مثل تنگنظریها و دنیاپرستیها. به گفته جناب مولوی: «گر تو قرآن بدین نمط خوانی/ ببرى رونق مسلمانى» ۲. البته اگر فرمود: «ویلٌ للمصلّین» چون موضوع، موضوع مصلّین و نمازگزاران بوده، نه اینکه بخواهد مثلاً روزهخواران را تبرئه کند. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: رفتار ما با دوستان و اقوامی که ضد انقلاب هستن، به رهبری اهانت میکنند و البته برخی اصلا اسلام را قبول ندارند چطور باشه؟ تا چه حد حساسیت نشون بدیم در مقابل اهانت به رهبری و ...؟ من دوستانی داشتم که به خصوص در این دوره فتنه اخیر، اختلافات ما بر سر این مسائل خیلی بیشتر شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید این افرادبیش از اینکه مغرض باشند، جاهلاند و تحت تأثیر فضایی هستند که دشمنان اسلام برایشان شکل دادهاند. چیزی نمیگذرد که متوجه فریب خود میشوند و به همین جهت به ما فرمودهاند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین چون با امور لغوی روبهرو شوند با بزرگواری و بدون آنکه خود را درگیر آن امور کنند، از آن میگذرند. موفق باشید
سلام بر شما که خداوند آدمی را جاودان آفرید در سرایی که نیاز به بقایش اهمیت دارد و انسان را از خاکی پاک آفرید سپس برایش نپسندید و او را در جسم روحانیِ باقی دوست داشت زیرا از همه نظر برای خانواده، دوستان و کسانی که با او کار دارند بهتر است و هم برای خود او و رحلت از دنیا را در اصل و اساس رحلتِ خروجِ بی نیازی در دنیا آفرید هرچند بسیاری بگونه های غیر اصیل از دنیا میروند. آنچه از رحلت از دنیا برای عموم فهم شده موت را نوعی نابودی میدانند! خیر انتقال است... و یا آنرا جدایی میدانند که قطع به یقین جدایی نیست بلکه بیشتر بودن است اگر دنیا را اصل قرار ندهیم بلکه اصالتمان که سرای باقی است اصل قرار دهیم در این صورت موت یعنی بیشتر بودن. اگر بخواهید این مسئله را در مورد خودتان برای ما توضیح دهید تا ما بتوانیم ملموس تر آن را بفهمیم چگونه می شود؟ مثلا خب ما به شما علاقه داریم اما به هر حال همه ازین سرا خواهیم رفت منتهی شاید اگر شما جملاتی بفرمایید به ما و خودتان بلطف خدا کمک شده تا بالاخره بدانیم رابطه تمام نمی شود و زندگی ادامه دارد مگر می شود جلسات قرآن و غیره ای که دائما در قیامت تا برزخ و در نهایت به مسجد النبیاء می رسید که امری از جنس بقاست تمام شود زمانی که جلسه ای نورانی است؟! آن همه شنبه ها گرد هم آمدیم که جاودان تر شود و در همه روابط دیگر نیز...
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید با حضور در جلساتی که جان ما را از نظر معارف و معنویت فربه و فربهتر میکند، بعد از این دنیا حضورمان بیشتر میشود و با حضور بیشتر به شعفی جانانه و گسترده نایل میشویم به همان معنایی که فرمودند: «الدّنیا مزرعة الاخرة». موفق باشید
سلام و عرض ادب، خسته نباشید. بنده میخواستم به عنوان یه جوان خسته از این شرایط فعلی جامعه و فرهنگ های غلط بپرسم که باید چیکار کنیم من و امثال من، ماهایی که به سن ازدواج رسیدیم و بخاطر این عرف های غلط باید اینقدر فشار روحی را تحمل کنیم مگه چقدر میشه خودداری کرد و تقوا پیشه کرد بالاخره آدم یجا میبره، این حق طبیعی ماست که به چیزهایی که خدا در سرشت مون قرار داده برسیم چیکار کنیم با اینحجم از هجمه های گناه و وسوسه های شیطان و سن ازدواج بالا و موانعی که گذر از اونها تقریبا غیر ممکن شده؟! با تشکر از شما استاد گرامی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه هستید مشکلی است که باید خانوادهها و خود دختران و پسران متوجه آن باشند و سختگیریها را با نظر به سنت رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» کنار بگذارند و در این موارد توکل نمایند. موفق باشید
سلام علیکم: اینجانب ساکن کرمانشاه هستم و از طفولیت عشق وافر به سیر و سلوک و عرفان داشتم و دارم و توفیقی هست که قرآن و سایر کتب مثل معراج السعاده را میخوانم ولی تا الان استادی نداشتم و ذکرهای مختلف رو انجام میدم ولی دستوری منسجم نداشتم. اگه لطف کنین و راهنمایی بفرمایید ممنون و دعا گوی شما خواهم بود ان شاءالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن آیت الله بهجت که فرمودهاند علم تو استاد توست، اگر به معارف عالیهای مثل «معرفت نفس» رجوع کنید «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». سیر مطالعاتی سایت در این مورد إنشاءاللّه میتواند مددکار باشد. موفق باشید
سلام: کدام یک از دو بیان زیر صحیح یا صحیح تر هستند؟ ۱. مقام نوری معصومین علیهم السلام، روح العظمه که در روایتهای مربوط به مراتب قلب معصوم، عالی ترین مرتبه قلب معصوم شمرده شده است و مثل اعلای خداوند ( که در دو مورد در قرآن کریم آمده است) و باطن خلیفه الله الاعظم همگی یک حقیقت واحد هستند که به لحاظ مختلف اسامی گوناگون بر آن اطلاق شده است. ۲. مقام نوری انسان کامل، مرتبه عالیه همه اینهاست و بقیّه، شوون مختلف مقام نوری انسان کامل هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که از این دو جمله میفهمم نباید بین آنها تفاوت قائل شد، زیرا نور عظمت که مقام موهبی حضرت حق به آن بزرگواران است، بنیان و اصل و اساس مقام آن ذوات مقدس میباشد تا مبنای هدایتشان برای خلق عالیترین مبنا باشد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: با توجه به سوال در خصوص پدر که یکی از کاربران محترم پرسیده بودند آیا در صورت فوت پدر هم آنچه فرمودید لازم است و یا همینکه چند وقت یکبار خیراتی بفرستیم کفایت می کند چراکه گفته شده عاق پس از مرگ هم ممکن است. ممکن است مادر و پدر به دل ما نگاه کنند و از خشم و عصبانيت ما دچار آزردگی شوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید به یاد آنها بود و با عبادات و خیرات به آنان مدد رساند. موفق باشید
سلام به استاد گرامی: حقیقتش حیرت خود را در نسبتی که بین اعتکاف امسال و ۲۲ بهمن برایم پیش آمد را، نتوانستم در درون خود نگه دارم و از این جهت احساس کردم به عنوان دلنوشتهای خدمت جنابعالی ارسال کنم تا اگر تذکری برای بنده دارید، بفرمایید.
باسمه تعالی: خلوت و سِرّ اعتکاف در جلوت و ظهور ۲۲ بهمن خود نمایی کرد و بار دیگر دست قدرتمند الهی در جمعیتی میلیونی تجلی کرد و جلال و جمال الهی در آئینه خلق درخشیدن گرفت. حضور حق، قلعههای قلوب را فتح کرده بود و انتهای جاده زیباییها نوید عبور از پیچ تاریخی را میداد. آری! خیز بزرگ انقلاب و خروش عاشقانه ملت بخصوص دهه هشتاد و نودیها، حس غروری مقدس را در جانمان به سرور و شیدایی میکشاند و اقیانوس متلاطم معرفت را به تصویر میکشاند. این معجزه الهی، سحرِ امپراطوری رسانه را در هم خواهد پیچید و نور امید را در اعماق جانِ آزادگان جهان زندهتر خواهد نمود و سرانجام به زودی شکوفههای انقلاب بر گلدستههای رفیع آن، اذانِ شهادت و رشادت خواهند داد و جایگاه و حضور تاریخی خود را بیش از پیش خواهند یافت.
راستی که چه شورانگیز و شوقآفرین بود حماسهای که آغازی برای عبور از مدرنیته و تجربه جهان قدسی در بنیاد خود و در ارتباط با انسان و جهان خواهد شد. اشک شوق در چشم حلقه میزد، چرا که انقلاب به جلواتی بس عمیقتر و اسرار آمیزتر به ظهور آمده بود. فتح مطلق آنچنان میسر مینماید که گویی هم اینک در مشت ما بلکه در آغوش ماست. باید شاکر بود، جبهه شکر به پیشگاه حضرت احدیت سایید به خاطر این همه ظرفیت آخر زمانِ بشرِ امروز در ذیل انقلاب اسلامی. نقش آفرینی شهدا و آرمان نهایی شان بیش از هر زمان در حال ظهور و بروز و تکامل است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸❤️❤️❤️❤️❤️❤️
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکات خوبی را با قلم زیبای خود به رشته تحریر آوردهاید. حکایتی است از موقعیتی که در آن قرار داریم. و در همین رابطه عرض شد؛
کجای دنیا چنین امری، یعنی بسیج اجتماعی در ابعاد ملی در چنین شرایطی پیش میآید که در ۲۲ بهمنهای هر سال به ظهور میآید؟ حتی بعد از ۴۴ سال که از آن ۲۲ بهمن سال ۵۷ گذشته است. هر اندازه انسان نسبت به این شور انقلابی و تعلّقی که نسبت به انقلاب در صحنه است؛ فکر کند، جز یک معما برایش پیش نمیآید. مردم ما نشان دادند انقلاب اسلامی یک خط تاریخی است که در درون روح ایمانی آنها متولد شده است. و اینجا است که باید باطن جامعه را در این نوع راهپیماییها ارزیابی کرد و نه در نظرسنجیها. ملاحظه میکنید چگونه در روز ۲۲ بهمن دوگانه شهری و روستایی از بین میرود و در شرایطی که با هزار دلیل برای شرکتنکردنِ مردم، مردم به صحنه میآیند. آیا چنین نظامی از طریق اپوزیسیون حقیر خارج کشور، قابل براندازی است؟!! در حالیکه ملتی در صحنه انقلاباند که اینچنین در مقابل مشکلات، تاب میآورند و باز در صحنه میمانند. در حالیکه ملاحظه کردید جریان برانداز حتی ۴ ماه نتوانست بدنه اجتماعی خود را نگه دارد. آیا جز این است که دلهای این مردم در دست خدا است؟ موفق باشید
سلام استاد عزیزم: من درباره احساس تنهایی و اینکه آدم با وارد شدن به عالم تفکر انگار تنهاتر و غریبتر میشه در این دنیا ... و اینکه اصلا میشود گفت ما دو نوع تنهایی داریم که یکیش مخرب و غیر الهی و یکیش الهی و در جهت رشد کمال است؟ چگونه میشود این دو را تشخیص داد؟ من سوالاتی که درباره تنهایی بود را در سایت خواندم ولی از جواب های شما چیزی سر در نیاوردم. ما از تنهایی و سختی ها و اینکه باید چه کار کنیم میگیم شما از حضور در انقلاب اسلامی. حضور در ماه رجب. محبت و ایثار میگید... من ربطش رو نمیفهمم و واقعا جواب این سوالات برام مهمه. استاد چون مضطرب شدم دیگه و راهی نمیبینم. خواهشاً جوابی که قابل فهم باشه برای من بی سواد بفرمایبد عاقبت بخیر و رستگار باشید استاد جانم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده تنهاییها، فرصتی است تا انسان با مطالعه آثاری مثل قرآن و روایات و کتب عرفانی مثل مثنوی، شخصیت خود را آباد و آبادتر کند تا نهتنها در بهترین حالت نزد خود حاضر باشد، بلکه شرایط ارتباط حکیمانه با سایرین را نیز در خود پیش آورد. در این مورد خوب است به جواب سوال شماره 34589 رجوع فرمایید. موفق باشید
درود بر استاد گرامی که در این شلوغی بازار همراه ما هستند. استاد عزیز بواسطهی فضای کاری خودم، نیازمندم که دورههای آموزش مدیریت و رهبری سازمان و کسب و کار را بگذرانم. وقتی در چالشهای فضای کار قرار میگیرم، اساتید به ما میگویند که مفاهیمی را در زندگی خود بیاورید و تمرین کنید که آنها را تبدیل به نگرش خود کنید. این مفاهیم عبارتنداز: تعهد، مسئولیتپذیری، مهارت حل مسئله، صداقت، هدفمند بودن و مانند آن. پس از آن وارد موضوعی به نام چرخهی تعادل میشویم که زندگی را در ده بعد سلامت جسمی، سلامت روانی، بعد معنوی، مالی، کسب و کار، رشد شخصی، ارتباطات، خانواده و دوستان، همسرداری، تفریح و سرگرمی تقسیم میکند و با چند پرسش در هر حوزه براساس استانداردهای روانشناختی انسان را متوجه زندگی و خویشتن میکند. در مرحلهی سوم انسان به فراستی نیاز دارد که مفاهیم ذکر شده در بند اول را در همهی ابعاد چرخهی تعادل بیاورد. انسانی هوشمند به زندگی که برای مثال متعهد به بودن با همسر در تمام تمرکز، متعهد به مادر، کارمند، نماز و دیگر ابعاد انسانی خویشتن است. این فراست مذکور از نظر اساتید رشد شخصی جهان به نوعی به حضور در لحظه و گویا حضور در خویشتن نیازمند است اما آنچه که من آن را انحراف ناگزیر افرادی که در تلاش برای ایجاد یک زندگی بهتر هستند، همین نگاه انسان جدید است. من انواع این تلاش برای بودن را دیدهام. انسانی که شکرگزار است و فقط خدا را چون تجار میخواهد و به گمان خود را شناخته است و همچنان آشفته یا انسانی که فقط خود را در دنیا میبیند. آنچنان که تمام خود را جسم میبیند و ذهن و نه عقل. این فرد نیز در کنار اینکه رشد خوبی دارد، انسان خوب و مثبتی است اما چون نگاهش کوتاه است خویشتن خویش را که کمال در سرشتش هست نمیبیند و همچنان تشویش در او دیده میشود سوال اینجاست. انسان انقلاب اسلامی در عصر تولید و اقتصاد که ناگزیر به پیشرفت و این کلاسها و دورههاست چطور میتواند و با چه منبعی پیش رود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده حضور در نگاه توحیدی است تا انسانها جهان را و خود را و سایر انسانها را در آغوش خدا بیابند، در آن صورت بسیاری از آن توصیههایی که ملاحظه میکنید جایگاه اصیل خود را مییابد بدون آنکه حالت تصنعی و روانشناسانه به خود بگیرد. در نتیجه آری! در عصر تولید و اقتصاد و پیشرفت، وارد روحیههایی میشویم که اصالت و بنیاد توحیدی خود را محفوظ میدارد. موفق باشید
سلام استاد عزیزم. نظرتون راجع به متن زیر چیه؟ هماکنون بیش از ۲۵۰٬۰۰۰ ایرانی و ایرانیزاده در اسرائیل زندگی میکنند. دولت اسرائیل به پاس این گرمی فرهنگی دست به چاپ تمبر کوروش، ساخت خانه فرهنگی کوروش و خیابانی به نام کوروش زده است (רחוב כורש). در زمان پهلوی همکنشگری ایران و اسرائیل دستاوردهایی داشت که میتوان صادرات نفت ایران با خط لوله بندر ایلات-اشکلون، روابط بازرگانی، امنیتی آموزشی موساد-ساواک، تامین تسلیحات ارتش (تیربارهای یوزی، هواپیماهای اف-۸۶ و ... )، پیریزی ساخت موشکهای دوربرد با کلاهک هستهای بالستیک (پروژه شکوفه)، امضای موافقتنامه ساخت مرکز مونتاژ و آزمایشات هستهای، تامین دفاع هوایی، ساخت پایگاههای نیروی دریایی بندرعباس، بوشهر و خانههای سازمانی افسران، مدرنیزهسازی کشاورزی، آموزش۱۵۰۰ متخصص تعاونیهای سازندگی، برجهای سه قلوی اسکان در تهران، ساختمان پلاسکو از حبیبالله القانیان، و ... را نام برد. هنگامی که ساواک از موساد در اسرائیل درخواست ترور امام خمینی را نمود موساد نپذیرفت و اسرائیلیها به شاه گفتند مشکلات شما و خمینی به ما ارتباطی ندارد. در جنگ ایران و عراق با میانجیگری منوچهر قربانیفر اسرائیل به کمک آمد و موشکهای ضد تانک هاوک و تاو به ایران فروخت. اکنون این پرسش پیش میآید که چرا یک حکومت دینی که اسلام را دین صلح و دوستی میداند (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً: ای مومنین به صلح و آشتی در آئید)، این همه برای خود دشمن میتراشد؟ چرا با داشتن این همه اسناد قرآنی، تاریخی و ژنتیک ادعا میکنیم که یهودیان هیچ کشوری نداشتهاند و نباید داشته باشند؟ چرا ما باید بنیاسرائیل را که هزاران سال دوست ایران بودهاند به دشمن تبدیل کنیم و برخلاف سفارش قرآن (وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها: اگر دشمنان خواهان صلح بودند، بپذیرید) دست رد به سینه آنها بزنیم؟ تا به گفته شما این دشمنان، اغتشاشات امروز را کارگردانی کنند؟ اگر ما اسلام را سند دشمنی خود با کشور اسرائیل میدانیم برخلاف قرآن عمل کردهایم. اگر سیاست را سند این کار کردهایم رهاوردش همدستی اعراب با اسرائیل برعلیه ایران و شورشهای کنونی است. اگر از ترس آرزوی اسرائیل برای گسترش از نیل تا فرات دست به دشمنی زدهایم، پس با روسیه هم باید دشمن شد چون در آرزوی وصیتنامه پطر کبیر به دنبال گسترش روسیه از قطب شمال و خزر تا خلیج فارس و از بالا حرکت به سوی اروپاست (شاهد این ادعا: کریمه و اوکراین و خزر) دود این دشمنتراشی به چشم مردم، دانشمندان هستهای و نظام جمهوری اسلامی میرود؛ درحالیکه آنان روزگاری جزو دوستان هستهای ما بودند و اکنون جزو دشمنان هستهای ما! ترکیه، آذربایجان، روسیه و دور تا دور ما با اسرائیل همنشین شدهاند. چرا ما مرتبط نشویم؟ چرا برای پیشرفت نظام و مردم دشمن بسازیم؟ حفظ نظام نیاز به دوستسازی دارد نه دشمنسازی. والسَّلَامُ علیکم و رحمت الله عَلَى بنی اسرائیل و بنی هاشم و بنیکوروش السلام عَلَى بنیآدم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولاً: خداوند در قرآن به ما فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِين» ای اهل ایمان، یهود و نصاری را به دوستی مگیرید، آنان بعضی دوستدار بعضی دیگرند، و هر که از شما مؤمنان با آنها دوستی کند به حقیقت از آنها خواهد بود؛ همانا خدا ستمکاران را هدایت نخواهد نمود. ثانیاً: بحث در مورد صهیونیسم میباشد که یک حزب نژادپرست است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: برای کلمه العقل در باب اصول کافی چه معنای جامعی می توان تصور کرد که همه احادیث مربوط به آن را در پرتو آن فهمید؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، در متون دینی آن روح و روحیهای است که انسان بتواند امور کثیر را در هویتی واحد مدّ نظر آورد. مثل آنکه حادثههای کثیر را در نگاه توحیدیاش به خدای واحد نسبت میدهد. موفق باشید
سلام: تحلیل شما از اعتراضات مردمی فرانسه و انگلیس و دولت غاصب صهیونیست چیست؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث بسیار زیاد است و جوانب مختلفی دارد. اصل قضیه آن است که فرهنگ مدرنیته، آرزوهای دستنایافتنی و زندگیهای توهّمی را در مقابل انسانها قرار میدهد که برآوردنی نیست. و این همان نقطه سقوط آنها خواهد بود که البته با احساس پوچی شروع میشود. و اینجا است که میتوان متوجه جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی شد که چگونه بنا دارد بشر جدید را از آن نوع زندگی عبور دهد تا زمین او را به آسمان معنویت متصل گرداند تا بشر بتواند جواب آرمانهای خود را در حیات معنویاش بیابد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: خدای متعال به شما خیر دنیا و آخرت عطا کند. اگر کسی به هر دلیلی نتواند زیاد روزه ی مستحبی بگیرد، چه راهی را پیشنهاد می کنید که تمام نورانیت و برکات و طهارتی که از روزه گرفتن حاصل می شود نصیب او شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان حضور توحیدی که در ماه رجب یعنی ماه خدا سراغ انسان میآید را، پاس بدارید به همان معنایی که در این رابطه فرمودند: «در هر روز از ماه رجب تا سی روز تمام شود این تسبیح را یک صد مرتبه بگوید: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ». عمده، درک حضور توحیدی ماه رجب است که حقیقتاً این نوع درکِ خاص، مخصوص همین ماه میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب امسال راهپیمایی ۲۲ بهمن خیلی شعف و شادی خاصی داشتم. اصلا متفاوت از راهپیماییهای دیگر بود. به نظر شما چگونه باید آن را تحلیل کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما آن است که متوجه باشیم در چه موقعیتی قرار داریم. مردم ما در باطنِ معنوی خود متوجه آیندهای هستند که ادامه انقلاب اسلامی است و نه آیندهای که بناست رضا پهلوی و گلشیفته فراهانی و از آن مهمتر پرویز ثابتی شکنجهگر مشهور ساواک آن را شکل دهند. ملاحظه کردید که راهپیمایان متذکر این امر بودند که بزرگترین نتیجه انقلاب اسلامی، استقلال ملّی است و لذت درک این استقلال، آنان را با همه سختیهای معیشتی به وفاداری نسبت به انقلاب متعهد کرده است. اینجا است که باید گفت حقیقتاً انقلاب اسلامی حالتی معماگونه دارد و این امری است که جبهه استکبار متوجه آن نیست.
کجای دنیا چنین امری یعنی بسیج اجتماعی در ابعاد ملی در چنین شرایطی پیش میآید که در ۲۲ بهمنهای هر سال به ظهور میآید؟ حتی بعد از ۴۴ سال که از آن ۲۲ بهمن سال ۵۷ گذشته است. هر اندازه انسان نسبت به این شور انقلابی و تعلّقی که نسبت به انقلاب در صحنه است؛ فکر کند، جز یک معما برایش پیش نمیآید.
راستی را! اگر ارتباطی باطنی در صحنه نیست که به تعبیر حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» همان دست خداوند است، چه کسی میتواند بعد از ۴۴ سال، این ملت را به صحنه آورد؟!! آیا این حکایت از شروع تاریخی دیگر ندارد؟ تاریخی که دست غیبی و اراده الهی آن را به حرکت میآورد؟ و نسبتی عجیب بین امامِ این مردم و مردم را شکل داده است؟ به طوری که هرکس خودِ گمشده خود را در امامشان مییابند. و در هر سالی خود را در نسبت با امام و انقلاب، تجدید میکنند تا آن حیات باطنی که با شروع انقلاب اسلامی در جانها زنده شد، زنده و زندهتر بماند. آیا انسانِ تجددزده میتواند با این انقلاب همراهی کند؟! در حالیکه تنها به منافع اقتصادیاش فکر میکند؟ و آیا میفهمد چرا مردم در چنین شرایطی که شرایط انقباضِ اقتصادی است، در این صحنهها حاضر میشوند؟! مگر اینکه بپذیریم انقلاب اسلامی جزو هویت آنها شده است و با حضور در راهپیماییهای اینچنینی، منِ جمعی خود را تجربه میکنند و این، امری است ماورای اینکه انقلاب اسلامی را صِرفاً یک نظام سیاسی تلقی کنند.
مردم ما نشان دادند انقلاب اسلامی یک خط تاریخی است که در درون روح ایمانی آنها متولد شده است. و اینجا است که باید باطن جامعه را در این نوع راهپیماییها ارزیابی کرد و نه در نظرسنجیها. ملاحظه میکنید چگونه در روز ۲۲ بهمن دوگانه شهری و روستایی از بین میرود و در شرایطی که به هزار دلیل برای شرکتنکردنِ مردم، مردم به صحنه میآیند. آیا چنین نظامی از طریق اپوزیسیون حقیر خارج کشور، قابل براندازی است؟!! در حالیکه ملتی در صحنه انقلاباند که اینچنین در مقابل مشکلات، تاب میآورند و باز در صحنه میمانند. در حالیکه ملاحظه کردید جریان برانداز حتی ۴ ماه نتوانست بدنه اجتماعی خود را نگه دارد. آیا جز این است که دلهای این مردم در دست خدا است؟ موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: من از مطالبی که میفرمایید خیلی استفاده کردم، یه سوال دارم راجع به این خطهایی که برجسته کردم. شهید مطهری در کتاب فلسفه تاریخ جلد ۱ تقریبا صفحه ۴۴ میگن اینکه مارکسیستها اعتقاد دارن جامعه درحال پیشرفت دائمی است ولی ما نظری دیگه داریم و اون هم اینکه (مجموع جامعهها در مجموع زمانها جلو میآیند نه در یک زمان خاص) من متاسفانه هنوز نتونستم کتابهای مرتبط با جامعهشناسی شما را بخونم ولی فکر مشابه این سخنه که جایگاه ایران جمهوری اسلامی رو در تاریخ ببینیم. اگر کمی توضیحش بدید این مطلب رو ممنون میشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث مفصلی در سه کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دينداری ما» و «در راستای بنیانهای حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان»، شده است. اگر برایتان ممکن باشد خوب است به آن کتابها که روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
سلام بر شما: ببخشید مسئولان کشور ما از چه کسی دستور می گیرند؟ لطفاً نگویید مقام معظم رهبری! در روز ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ که آقای منتظری (دادستان) در میدان امام (ره) سخنرانی می کردند چه حرف هایی که نباید می زدند و زدند و از مردم انقلابی حاضر در صحنه هیچ کس از حرف ایشان خشنود نشد که نشد. (ضرورت اقدام قانونی علیه زنانی که حجاب را رعایت نمی کنند!!!) بنده دورم را که نگاه می کردم میدیدم که از هر ۱۰ زن، یکی حجاب ضعیفی دارد و در دلم گفتم:« خدایا! واقعا الان اگر دل این افراد شکسته شود چه اتفاقی می افتد؟ در صورتی که دل ایشان آنقدر شفاف بوده که خداوند آنها را انتخاب کرده و در میدان جهاد علیه استکبار آنها را به صحنه آورده است». خیلی از این دخترها پاکتر از صدتا روحانی و آخوند هستند؛ ادعای گزافی نیست. گویا هرچه حضرت آقا انسان الهی و با کرامتی هستند بعضی از مسئولان کشور پست تر شده اند. جای مهم قضیه اینجاست که: «تبلیغات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، همین دخترانِ به اصطلاح ضعیف الحجاب را نشان میدهد که در راهپیمایی شرکت میکنند، فردای همان روز برایشان پیامک میدهند که به خاطر حجاب برایتان خلافی ثبت شده است و باید جریمه پرداخت کنید». این مضحک است و واقعا استفاده ابزاری (تبلیغاتی) از زن را به وضوح نشان میدهد. دختر بی حجاب تا آنجایی دختر انقلاب هست که در صحنه های انقلابی حضور داشته باشد، اگر در پارک دیده شود میشود اخلالگر جامعه، مخل نظم عمومی، قانون شکن و بدکار!!! هرچه خداوند اراده کرده است که جهان ما را در ذیل انقلاب اسلامی گسترش دهند، بعضی از مسئولان عقب افتاده ما در تحجر افراطی خویش به سر می بزند و بر نمی تابند. واقعا راه عبور از چنین دیدگاهی در بین انقلابیون افراطی چیست؟ واقعا میٰشود اسم اینها را انقلابی نهاد؟ بالاخره نمیٰشود با اینها انقلاب را به اوج خود برسانیم. این افراد مانند سدی در برابر تحقق جامعه اسلامی، تمدن اسلامی و در آخر ظهور حضرت بقیة الله (عج) هستند. با افتخار یک دهه هشتادی ام. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده نیز با همه احترامی که برای آقای دادستان قائل هستیم، برای چنین مراسمی، سازمان تبلیغات سخنران مناسبی انتخاب نکرده بودند. ۲. منظور ایشان کسانیاند که کشف حجاب کامل کردهاند. زیرا همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند افراد ضعیف الحجاب را نباید به بیدینی و ضد انقلابی متهم کرد، آنها به تعبیر ایشان دختران خودمان هستند. ۳. بحث پیامکدادن و جریمهکردن، اگر هم که خبر آن صحیح باشد که فکر نمیکنم؛ مربوط به آنهایی است که کشف حجاب کردهاند. البته این یک طرح است و باید روی آن فکر کرد. تصور بنده آن است که به مرور همین خانمها نیز متوجه میشوند در فرهنگ ایرانی این نوع بیحجابیها به جهت ریشههای خسروانی آن جایی ندارد و آنچه قبل از انقلاب با آن روبهرو بودیم به جهت تلاش نظام شاهنشاهی بود که بنا داشت فرهنگ غربی را به جای فرهنگ ایرانی خسروانی که همیشه گرایش مذهبی داشته، جایگزین کند. موفق باشید
سلام عليكم استاد: خدا عاقبتتان را ختم به شهادت کند. من می خواستم بدایه و نهایه را با صوت های استاد صمدی آملی شروع کنم، به توصیه ی برخی از اساتید به خاطر شم عرفانی ایشان در مطالب بدایه و نهایه و بسنده نکردنشان به مباحث عقلی صرف ولی مطالبی را در برخی از سایت ها دیدم که علما شرکت در جلسات ایشون رو حروم کردند به خاطر برخی گفتارهای ایشان مثل این گفتار: وجود حق متعال متن وجود جمادات و نباتات و حيوانات و انسانها است، يعني ما دو وجود نداريم، بلکه هر چه هست يک وجود است که در قوالب و اندازههاي گوناگون ظهور کرده است، نه اين که وجود زمين غير از وجود آسمان، و وجود آسمان غير از وجود حق متعال بوده باشد. و بقیه اش هم در این لینک زیر هست: http://nasiri1342.blogfa.com/post/95 حالا می خواستم بدونم مواضع ایشان درسته؟ و خوبه صوت هاشون رو گوش کنم؟ یا کسان دیگه ای هم هستند که برای شرح بدایه و نهایه شرح صوتی داشته باشند با شم عرفانی نه عقلیه صرف؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این گفتهها در دستگاه عرفانی قابل توجیه است. ولی شاید بهتر باشد که با صوتهای آقای امینینژاد شروع کنید زیرا بحث را خیلی وسعت ندادهاند، بیشتر سعی کردهاند اصل مطلب را با مخاطبشان در میان بگذارند. موفق باشید
خدمت استاد عزیز سلام عرض میکنم. خواستم بگم حرفهایی که برای حمایت از افزایش جمعیت گفته میشه بعضی هاشون در حد شعار هست و عملا حمایت از افزایش جمعیت نمیشه! من چهار تا بچه دارم و همسرم نیز خانه داراست. مشکل اصلی این که مستاجر نیز هستم. هر خونه که گرفتیم دو سه سال بیشتر ما رو تحمل نکردن. وقتی دنبال خونه میگردیم همین که میگیم چهار تا بچه دارم کسی حاضر نمیشه به ما خونه بده. گفتن به بیت رهبری نامه بنویس حتمآ حمایت میکنن. نامه نوشتم اما حتی جواب هم ندادن! الآن در یک خانه کلنگی که شاید ۵۰ سال یا بیشتر قدمت داره با ۱۸۰ میلیون پول پیش که ۴۵ میلیون اون رو قرض گرفتم زندگی می کنم. و از حالا نگرانم که سال دیگه صاحب خانه چقدر پول پیش رو اضافه خواهد کرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این مواردی است که همه ما گلهمندیم و امیدواریم که دولت هرچه زودتر فکری برای این مشکل بکند. ولی عنایت دارید که این ها مواردی نیست که این سایت با توجه به رویکرد فکری و فرهنگیاش بتواند کاری و اقدامی بکند. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار طاهرزاده: در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی در صفحه ۴۱ می فرمایید: «درک نکردن حقیقت و جایگاه انقلاب موجب می شود تا انسان از اوقاتی که ایام الله انقلاب پدید میآورد و اهل ایمان و مردان انقلاب در آن وارد میشوند، محروم باشد و «وقت» خوش نداشته باشد. کسانی که توانستند انقلاب اسلامی را بشناسند و با حقیقت آن متحد شوند، و وقتشان وقت انقلاب است، از انقلاب چیزی نمیخواهند بلکه هر چه دارند در راه انقلاب میدهند.» استاد از نظر این حقیر بزرگ ترین ظلمی که دولت های غیرانقلابی به مردم و ملت می کنند صرفاً ظلم اقتصادی و بی تحرکی و کم کاری نیست. که البته همه این ها هست ولی تنها این نیست. بلکه بزرگ ترین ظلم محروم کردن ملت از «حضور و شور تاریخی و حماسی و اوقات خوش انقلاب» است. گویا در زمان جنگ هشت ساله و تا حدودی در تاریخ دولت های نهم و دهم، این شور و نور تاریخی و حماسی بسیار برجسته شده بود و آن عهد قدسیِ ازلی به ملت بازگشته بود و همه را دربرگرفته بود. در یک چنین شرایطی به قول حضرتعالی «مردم از انقلاب چیزی نمیخواهند بلکه هر چه دارند در راه انقلاب میدهند» لذا بزرگ ترین خدمتی که دولت های انقلابی می توانند بکنند، قرار دادن ملت در ریل تاریخ نورانی انقلاب اسلامی است با همه ی حماسه ها و تجلیات و اوقات خوشی که به همراه دارد هر چند ممکن است کمبودهای اقتصادی و مادی هم وجود داشته باشد. نظر حضرتعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت همینطور است. زندگی در این زمانه، حضور در اوقات خوش انقلاب معنی خود را پیدا میکند که گاه و بیگاه خود را نشان میدهد. نمونه آن را شما در حضور دیروزِ مردمِ انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن ملاحظه کردید که بعد از اغتشاشات چند ماه گذشته پیش آمد و با این حضور، ما حقیقتاً موجودات زندهای شدیم که میتوانیم با ابتکارات خود به آیندهمان معنا بدهیم و حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه»، معنای «بودن» و «نبودن» را به ما چشاند. آری! با هستِ او بود که ما معنای هستی خود را فهمیدیم و حضور در این راهپیماییها تجربه همان معنای بودنِ دیروزمان بود که با حضرت روح الله چشیدیم. آیا جز این است که انقلاب اسلامی به عنوان جبهه مقابل سیاهترین و ظلمانیترین جبهه استکبار و با نظر به انسانی که در دل این تاریخ در حال تولد است، انسانی مانند حاج قاسم سلیمانی، همان آخرین حلقه از زنجیر تحول تاریخی است که باید در آن حاضر شد؟ و چنانچه انقلاب اسلامی را پاس نداریم، بیمعنایی و پوچی، آهستهآهسته و پیوسته به سراغمان میآید، هرچند در ایران زندگی کنیم. موفق باشید.
سلام علیکم: اولاً: از اینکه خدای متعال از طریق شما حجاب های ظلمانی را از چهره اصلیِ انقلاب کنار زد و ما را متوجه حقیقت و ذات تاریخی و نورانی و ملکوتی انقلاب عظیم اسلامی نمود خاضعانه شاکریم و از شما هم سپاسگزاریم. راند حق این آب را در جوی تو / آفرین بر دست و بر بازوی تو. ثانیاً: کمی در مورد «عبادات تاریخی» توضیح دهید که چه فرقی با عبادات فردی و جمعی و حتی اجتماعی دارد؟ (چون بارها از حضرتعالی شنیده ایم که اگر وارد قطارِ تاریخِ توحیدی بشوید گویا با تمام موحدین گذشته و آینده و با تمام انبیاء و اولیاء الهی از بدو تاریخ تا قیامت همراه هستید!) این چه نحوه حضوری است؟ ثالثاً: آیا حضور در رخدادهایی نظیر تظاهرات ۲۲ بهمن امسال از جنس همین عبادات تاریخی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شد عباداتی که اولیای الهی انجام میدهند، بیش از جهنمنرفتن و بهشترفتن، جهتِ هرچه بیشتر حاضرشدن در آیندهای است که با اسلام و در این زمانه با انقلاب اسلامی پیش آمده تا از اجمال آن به سوی تفصیل آن حقیقت سیر کند. از هزار رکعت نماز حضرت علی «علیهالسلام» بگبرید تا نماز شبهای مکرر و طولانی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه». موفق باشید
سلام علیکم: در رابطه با این نوشتار که از یکی از گروه های روایی هست و البته وزین، در رابطه با برداشت جناب سوری نجفی از روایات قیام قبل ظهور. خواهشمندم نظرتان را در رابطه با برداشت ایشان مبسوط بفرمایید. یادداشت کوتاه _ ۱۵ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِين، خاستگاه روایی ضد انقلاب، در دوگانه انقلابی _ضد انقلاب! تذکر: در این نوشتار «قیام» در روایات را به معنای انقلاب سیاسی، و اصطلاح «ضد انقلاب» را با فرض وجود عداوت عملی و اراده براندازی در نظر گرفته ایم. 🌐 @GHMaariz ______________________ دستهای از روایات با محتوای نهی از قیام، حاکی از وظایف، منش و روش متفاوت مومن در عصر غیبت میباشند. نوشتار پیشرو به دنبال بررسی سندی و دلالی این دست از روایات نیست، و علیه یا له آن موضعی نخواهد داشت. اما به نکتهای اشاره میدهد که کمتر بدان توجه شده است و آن بررسی نقطه مقابلِ قیام و انقلاب، یعنی ضدیت و دشمنی با انقلاب، و پشتوانه روایی آن است. در ابتدا نمونه ای از «روایات قیام» تقدیم میشود: 1⃣ الصحيفة السجادية، ص ۲۰ : ... قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ- عَلَيْهِ السَّلَامُ- : مَا خَرَجَ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَى قِيَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْماً أَوْ يَنْعَشَ حَقّاً إلَّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيَّةُ، وَ كَانَ قِيَامُهُ زِيَادَةً فِي مَكْرُوهِنَا وَ شِيعَتِنَا. 2⃣ الكافي، ج8، ص264، ح382 : ... عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: وَ اللَّهِ لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ ع إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَار مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ. 3⃣ الكافي، ج8، ص274، ح412 : ... عَنِ الْفَضْلِ الْكَاتِبِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَتَاهُ كِتَابُ أَبِي مُسْلِمٍ فَقَالَ لَيْسَ لِكِتَابِكَ جَوَابٌ اخْرُجْ عَنَّا فَجَعَلْنَا يُسَارُّ بَعْضُنَا بَعْضاً فَقَالَ أَيَّ شَيْءٍ تُسَارُّونَ يَا فَضْلُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ لَا يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ وَ لَإِزَالَةُ جَبَلٍ عَنْ مَوْضِعِهِ أَيْسَرُ مِنْ زَوَالِ مُلْكٍ لَمْ يَنْقَضِ أَجَلُهُ ... . 4⃣ الكافي، ج8، ص295، ح425 : ... عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كُلُ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. 5⃣ علل الشرائع، ج2، ص467، ح22 : ... عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع يَقُولُ ... الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ يُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِيَّةِ وَ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ بِالسَّيْفِ. فارغ از سند و اعتبار، از مجموع روایات چنین برداشت میشود که قیام کنندگانِ غیر معصومِ قبل از ظهور، مطلقا (در عصر حضور ائمه و عصر غیبت) یا محکوم به شکستاند _خاصه اهل حقی که برای احقاق حق و رفع ظلم اقدام کرده باشند _، یا در صورت استقرار و موفقیتهای جزیی، باز هم جمع جبری عملکرد ایشان بدتر شدن شرایط شیعیان خواهد بود. ممکن است برخی با این قرائت موافق یا مخالف باشند؛ مهم نیست! آنچه مهم است، این است که در صورت موافقت و همسویی با برداشت فوق و معتبر دانستن ادله، باید به سایر لوازم آن نیز پایبند شد. بر این اساس، دست کم بعد از استقرار انقلاب و پایگاه یافتن آن هر کس مجددا برای دفع ظلم و احقاق حق، علیه ایشان خروج کند باز هم مصداق این روایات قرار خواهد گرفت. هر ضد انقلابی که از قِبل روایاتِ ضد قیام عناد ورزد _ در ادبیات دینی و روایات مورد پذیرشش، خود نیز _ شخصی انقلابی و اهل قیام محسوب میشود، خاصه وقتی ضدیت او بعد از ظهور و استقرار تام انقلاب پیشین ابراز شود. البته تفاوت دیدگاه و عدم همکاری و همراهی، مورد بحث نیست بلکه مقصود، کارشکنی، عدوات عملی و براندازی است. اگر چه، ممکن است بعد از استقرار و موفقیت قیام، به جهت تحفظ بر منافع مذهب حقه، همکاری با ایشان نیز در مواردی ارجح و اولی باشد. بنابراین دوگانه انقلابی _ غیر انقلابی، تنها میتواند دوگانهای دینی و برخاسته از نصوص تلقی گردد، نه دوگانه انقلابی _ضد انقلاب و نه چندگانه انقلابی _ غیر انقلابی _ ضد انقلاب، که بر اساس عرف و منطق، قابل فرض و تصور میباشند! ملخص کلام: تلقی ضد انقلابی خاستگاه روایی ندارد. پس اگر روایات قیام را بپذیریم، دوگانه انقلابی _ غیر انقلابی شکل خواهد گرفت و انقلابیون و ضد انقلاب (براندازی، ضدیت عملی و احتمالا موارد خلاف تقیه)، همگی تحت عنوان انقلابی (اهل قیام) در روایات قرار گرفته و تحلیل میشوند. در نتیجه هر ضد انقلابی، انقلابی است و هر غیر انقلابی قطعا ضد انقلاب نیست! 🖊 محمد سوری شهر رمضان 1442 نجف اشرف 🌐 @GHMaariz
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب ارزشمند «ولایت فقیه» به طور مبسوط، جواب این موارد را دادهاند که این روایات در این رابطه میباشد که کسی قبل از قیام حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» به عنوان مهدی قیام کند. در حالیکه انقلاب اسلامی حرکتی است در راستای امر به معروف، و هرگز تعطیلبردار نیست. موفق باشید
سلام استاد گرامی و عزیز، استاد جان چند وقتی هست درگیر یک فکر و شاید وسواس ذهنی وحشتناک شدم که هر کاری میکنم نمیتونم ازش رهایی پیدا کنم و شدت این فکر شب ها بیشتر میشه، حالم بسیار بد میشه از این فکر و حتی دست و تمام بدنم میلرزه اما نمیتونم ازش رهایی پیدا کنم، به تمام ائمه توسل پیدا کردم، مناجات خمسه عشر قسمت توبه کنندگانش رو هم چند بار خوندم، از دعاهای امام سجاد کمک گرفتم، به شهدا و علما توسل پیدا کردم، اما هنوز رها نشدم، استاد تو رو خدا یک راهکار بهم بدین تا رها بشم، تو رو خدا برام دعا کنید استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور میکند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضور وارد شدهاند، روبرو شدهام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن اینکه بنا است در جهانی بسی گشودهتر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیتهای دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسانها یگانه کند، نمیرسیم. در این رابطه پیشنهاد اولیه آن است که آخرین سخن و آخرین نوشته بنده را دنبال بفرمایید و این شروعی است برای درک انسانیت گسترده انسانها تا همان کس و کسانی که نزدیکترینها به شما هستند و دورشان میپنداریم، به نحوی دیگر نزدیکی و نزدیکتربودنشان را بیابید. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و اینجا است که بیش از آنکه شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. در ضمن عرایضی اخیراً تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوعی تاریخی در ۲۲ بهمن سال ۵۷» شده است که میتوانید بدان رجوع کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12946 موفق باشید
سلام و ادب: شیوه و سبک کار فرهنگی برای جوونای این نسل چگونهست، چطور باید باشه!؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» در این رابطه بتواند کمک کند که البته هر دو کتاب روی سایت هست. در ضمن عرایضی اخیراً تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوعی تاریخی در ۲۲ بهمن سال ۵۷» شده است که میتوانید بدان رجوع کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12946 موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد به نظر شما با حضور بی نظیر و حیرت آور و متراکم و معجزه آسای مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امروز در عین وجود بزرگ ترین مشکلات اقتصادی و فرهنگی، تا چه اندازه دشمن مأیوس می شود؟ و از نظر حضرتعالی این رخداد تاریخی چه آثاری در پی خواهد داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در این نوع راهپیماییها و حضورهای مردمی، متوجه امری باشیم ماورای آنچه جهان مدرن از مردم ما سراغ دارد و آن توجه به اراده الهی است که در این مردم به ظهور آمده و قلب این مردم آینه اراده الهی شده، همانند سرداران بزرگ. آری! در این آینهها از یک طرف اراده الهی را میتوان تماشا کرد و از طرف دیگر ناتوانیهای جهان استکباری را، که هر روز همچون یخ ذوب و ذوبتر میشوند. موفق باشید.