با سلام و احترام خدمت استاد گرامی. من طبق گفته ی شما که فرمودید نتیجه ی ماه مبارک رمضان در روز عید فطر به ما نشان داده میشود( یا چیزی شبیه به این) انتظار درک این روز را داشتم اما هیچ چیزی در روز عید فطر به من داده نشد ! و اگر بگوییم که هیچ چیزی از سفره ی خداوند در ماه رمضان بر نداشتم هم که این طور نبوده چون در شب های قدر و روز های بعد از آن حالات عجیبی داشتم و به شهود احساسات جالبی داشتم. میخواهم ببینم علتش چیست که هیچ چیز عایدم نشد ؟ ممکن است قلبم در روز عید فطر آنقدر حجاب گرفته که این ادراک از من سلب شده یا از همان ابتدا هیچ چیزی نداشتم و اگر حالاتی داشتم از صدقه ی سر بزرگواری بوده که در آن شب خدمت ایشان بودیم ؟
باسمه تعالی علیکم السلام نمیدانم چرا انتظار دارید که از طریق احوالات جزئیه مزد و اجر شما را بدهند؛ وقتی مطمئن هستید که با پروردگار کریمی روبهرویید که میخواهد به هر بهانهای بندهپروری کند دیگر مطمئن باشید اگر شما یک قدم جلو رفتهاید او قدمها جلو آمده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده معتقد به راه دوم هستم و این نسل را آمادهی توحیدِ احراقی میدانم. و در آثار خود نیز بدین راه نظر دارم حتی وقتی «جامعالسعادات» شرح داده میشود، با نظر به روش احراقی، مطالب دنبال میگردد و راهی که حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ گشود و عارفان بزرگی چون چمرانها و باکریها را به صحنه آورد، راهِ احراق و آتشزدن به همهچیز و همهی منیّتها بود. این است راه توحیدی تاریخ ما. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبهای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ وظیفه هرکار سالمی که پیش آید ما باید انجام دهیم این معنی تلاش رزق به طور صحیح است و نباید در راستای طلب رزق از سایر وظایف انسانی غافل باشیم اعم از اُنس با خانواده، خدمت به پدر و مادر، صلهی رحم، دیدارِ دوستان، حضور در جلسات مذهبی و تدبّر در قرآن و روایات. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه نشریهی ارزشمند «شذرات» در افقی خود را شکل داده که یک افق واقعی است و نه در افقی که با توهّم و سوبژهکردنِ همهچیز همراه باشد و لذا دغدغهی تفکر دارد که رجوع آن به «وجود» است بدون آنکه گرفتار تفکر زائد باشد که گرفتار نسبتهای وَهمی است و از این جهت به دوستان هشدارباش میدهم که در لبهی شمشیر در حال حرکت هستید. اگر تفکر زائد را در این زمانه نشناسید افق تفکر حقیقی که رجوع به «وجود» است از مقابل شما در حجاب میرود و به نام تفکر با انواع بازیهای سیاسی دلخوش میشوید و صدها دوست و دشمن غیر واقعی برای خود میسازید. مواظب باشید! خوب شروع کردهاید، سعی کنید خوب ادامه دهید. آزاد از تفکرات حزبی و محدودنگر جایگاه هرکس را نسبت به انقلاب اسلامی در نظر بگیرید و پاس دارید بدون آنکه زهرِ فرقهشدن شما را مسموم کند و بیماری خودبرتربینی شما را به هلاکت برساند زیرا که «انّما المؤمنون اِخوه». باید در سبک و سلوک خود نشان دهید همهی آنهایی که با هر سلیقهای به انقلاب و رهبری تعلق دارند، محبوب شما هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید نفس، «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» است و به تعبیر ملاصدرا، بدن با نفس اتحاد انضمامی دارد یعنی بدون بدن نیز دارای حیات است و بدون بدن ناقص نمیشود و از این لحاظ وقتی بحث معرفت نفس میشود به نفس نظر میشود و این به معنای آن نیست که بخواهیم جسمانیة الحدوث بودن آن را نفی کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیهی مذکور میفرماید آنهایی که به سن بلوغ نرسیدهاند، ولی آن اندازه هم کودک نیستند که نزد شما باشند – یعنی قدرت تمیز دارند – در مواقعی که خلوت دارید و زمانهای «عوراتند» که پوشش عموی ندارید، بدون اجازه وارد نشوند 2- نمیدانم، ولی قدرت حضور شیطان در خیال، بیشتر از انسان است به همان معنایی که قرآن در وصف آن میفرماید: «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُم»(اعراف/27) او و قبیلهی او شما را از جایی که شما آنها را نمیبینید زیر نظر دارند 3- در مورد خلودِ در جهنم، بین شیاطین جنّ و انس فرقی نمیکند. اگر کسی در هیچیک از وجوه شخصیت خود، هیچ رجوعی را نسبت به حضرت حق اراده نکرده باشد و تماماً در حاکمیت نفس امّاره، ارادههای خود را شکل داده باشد، در جهنم مخلّد خواهد بود 4- فرق نمیکند، شیاطین انسی هم به حکم فطرت متوجه خالقیت حق هستند ولی روح استکباری آنها مانع ارادهی صحیح میباشد و در همین فضا از رحمت خدا مأیوسند 5- اساساً کسی که در مقابل حضرت حق کبر پیشه کند و تمام عمر در این فضا شخصیت خود را بسازد نسبت به هر حقیقت معنوی کینهمند است. در آن حدّ که در روایت داریم در قیامت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» از کنار جهنم رد میشوند و نسیم خنکی به جهنمیان میرسد. ابوجهل میپرسد علت آن نسیم چیست؟ وقتی میفهمد به جهت وجود مقدس حضرت است، میگوید: در جهنم را ببندید که به من چیزی از آن مرد نرسد. تا این حدّ نسبت به حق و حقیقت، کینه دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به نور مقدس حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» مسئله را اینطور حلّ کنید که خطاب به آن بانوی جلیلالقدر که شأنی خاص در عالم وجود دارند، اظهار کنید: « يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ ». موفق باشید