باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای خوبی است. فقط در نظر داشته باشید که همان عین ثابتهی انسان که برای خود در ابتدای امر، یک زندگی را انتخاب و اختیار کرده است، همچنان مختار است و هرلحظه میتواند انتخاب دیگری داشته باشد یا همان انتخاب را ادامه دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید در موقع غمِ آل اللّه کاری کرد که نسبت به آن غم غفلت داشته باشیم، ولی کمک به مؤمنین که موجب خوشحالی آنها میشود با حفظ فضای حزن میخواند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد به میهمان احترام بگذاریم ولی نه به قیمت بیاحترامی به حکم خدا! باید با یک خورش از میهمان پذیرایی کرد نه بیشتر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه حسنزاده«حفظهاللّه» در مورد معرفت نفس، چند کتاب خوب دارند و رویهمرفته از کتابهای آیت اللّه جوادی و مرحوم صفائی حائری و سایر بزرگان دین مثل آیت اللّه مصباح غافل نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. اشارات موسیقی در هر حال به محتوای آن که همان اشعار باشد، مربوط است. حتی سنفونیهای بتهون که به ظاهر موسیقی صرف است، با تداعیِ معانیها مخاطب خود را متذکر میشود مثل سرورد فیلم امام علی«علیهالسلام» که تنها یک سرود نیست، معانیِ مورد اشارهی آن سرود را متذکر میگردد 2. علم پزشکی به اعتبار تجربه و آزمون یک حرف است، و نگاه آن به انسان بدون در نظرگرفتنِ روح حرف دیگری است. در قسمت اول است که میتوان از هر علم تجربی، آزاد از تفسیر اومانیستی آن استفاده کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع قرب نوافل و فرائض را نمی توان محدود به سفر اول یا سفر دوم کرد، بلکه سالک تا آخرین منزل از وجهی از خود فانی و به حق باقی است. هر اندازه بقای به حق شدیدتر باشد، سالک در منزل بالاتری قرار میگیرد. و منظور از نوافل یعنی آن نوع عباداتی که ارادهی سالک در انتخاب آن در میان است و از این جهت میتوان گفت که وجهی از اَنانیت هنوز باقی است ولی در همین مسیر است که حضرت حق سالک را از خودش میگیرد و خود را به او میدهد و لذا سمع و بصر او میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آخر کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» در قسمت «انسان و اختیار» در این مورد عرایضی هست. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا عنایت داشته باشید که آن نوع موسیقی که عرفا بدان نظر دارند صورتی قدسی دارد که حاصل اُنس با آن فضای معنوی جمعالجمعی، مثنوی مولوی است و از آنجایی که مولوی سخت عالِم متشرعی است، باید گزارشهای افلاکی را در آن فضا معنا کرد. و موضوع سماع و حلّیت آن در بین فقها مورد بررسی است و این غیر از ساز و آوازهایی است که ما تصور میکنیم. موفق باشید