باسمه تعالی: سلام علیکم: اساس همهی معانی حضرت حق است و لذا هر کس به اندازهای که به خدا رجوع داشتهباشد آنهم رجوع قلبی، از حیطهی پوچی رها میشود ولی اگر به قول «سارتر» انسان فقط در خودش متوقف شود، باز گرفتار همان سوبژکتیویته و پوچی خواهد شد. در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» در بحث خود شارژی که یک فریب بیش نیست، عرایضی شدهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن علماءآن است که ملاک، توحید الهی است. آیا بالاتر از توحیدی که در اسلام مطرح است در سایر ادیان وجود دارد که کسی بخواهد از اسلام به دین و مکتب دیگری عدول کند؟ و یا اینکه از این طریق توطئهای را به صحنه میآورد چرا که هیچ وقت هیچ عاقلی از چیز برتر به چیز پایینتری عدول نمیکند. آقای ملکیان، خودشان در صحبتی که در دانشگاه صنعتی اصفهان داشتند میگویند «عقل در فهم خدا ناتوان است» حال چگونه میتوانند از حقیقتی سخن بگویند که لازمهی درک آن عقل است؟ با کدام عقل میخواهند به حقیقت برسند که میگویند مسیرشان عقلانیت و اخلاق است؟ از این تناقضات عجیب و غریب در سخنان ایشان بسیار است و اگر خودتان دقت کنید میبینید که قضیه، نفس اماره است نه تحقیق عالمانه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال انسان از طریق فطرت که اصیلترین بُعد هرکس است با خدا میتواند اُنس بگیرد و نیاز حقیقیاش را برطرف کند. و اگر کسی بتواند راه خود را از طریق قلب به سوی خداوند بگشاید، از همهی این کمبودها و نقصها آزاد میشود و فریاد برمی آورد:
مُرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم |
دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم |
|
چيزهايى را مى بينيد كه قبلًا نمى ديديد. بعضى از چيزها را كه ديدنى مى پنداشتيد و ارزش نظركردن نداشت، ديگر نمى بينيد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در نقد پایاننامهها از آن جهت است که دانشجو مجبور است در محدودهای خاص نظر اسلام را مطرح کند، در صورتیکه اسلام یک بسته کامل است که مجموعاً معنا میدهد در حالیکه اساتید دانشگاه آمادگی طرح بستهای اسلام را ندارند، مثلاً به شما اجازه نمیدهند یک سورهی قرآن را بحث کنید تا تمام نظرات علماء را در مورد آن سوره به میان آورید؛ میگویند مثلاً تقوا را در قرآن تحقیق کنید و این آن نیست که نیاز جامعهی دینی ما باشد. بگذریم! در مورد موضوعی که میفرمایید، چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که عرایض بنده در راستای طرح اهداف کلی تمدن اسلامی است تا هرکس با توجه به آن اصول در حوزهی تخصصی خود مطالب را کاربردی کند و در این راستا یعنی طرح ایدهی هویت کلّی تمدن اسلامی عرایضی در کتاب «تمدنزایی شیعه» شده است 2- وقتی موضوعی تاریخی بخواهد محقق شود باید متوجهی فرایندیبودنِ آن بود لذا همواره در مسیر تحقق اهداف متعالی آن باید تلاش کرد پس بحث چند سال معنا نمیدهد، هر سالی مقدمهی سال بعد خواهد بود مثل موضوع «انتظار» که ما وقتی در فرایندِ انتظار قرار گرفتیم همواره نسبت به هدف خود در صحنهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء»بودنِ نفس، حضور نفس در عوالم دیگر معنا ندارد، تنها بحث انتخاب عین ثابتهی هرکس در علمِ خدا مطرح است که آن انتخاب و انتخابگری همچنان تا آخر برای انسان هست و هر لحظه میتواند آن را تغییر دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که عزیزان کاربر، بررسی نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره یک نوع حساسیت روحی است و خوب هم هست، میماند که ما چارهای نداریم که از این وسائل استفاده کنیم 2- اگر در اینترنت بیوگرافی جناب «رنهگنون» را جستجو کنید جواب خود را مییابید. موفق باشید