بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11665
متن پرسش
سلام: استاد بنده بعد از گوش کردن به دروس معرفت نفس احساس کردم که راه رو پیدا کردم. بعد از اون به دنبال مطالب دیگری رفتم از جمله این که شروع به گوش کردن دروس طهارت آیت الله صمدی آملی کردم بعد از چند درس واقعا احساس کردم «حال» خوشی پیدا کردم و از نمازم لذت می برم اما به طور عجیبی طی چند روز با چند نفر از نزدیکان برخورد کردم که شبهاتی رو پیرامون قرآن و برخی آیات اون مطرح کردند. با این که پاسخ برخی از شبهات رو پیدا کردم اما از اون وقت یه چیزی مثل خوره افتاده به قلبم که باعث شده حالت اضطراب دائمی داشته باشم و حتی شبها به سختی بخوابم. طوری که فکرهای عجیب و دلسرد کننده ای به ذهنم میرسه تا حدی که رغبت به خوندن قرآن ندارم. با این که قبلا برام ثابت شده که قرآن کتابی شریف و پرمعنیه. می خواستم بپرسم دوای این درد چیه؟ و میشه دوباره آرامش به دست بیارم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اگر امروز شیطان با شبهات خود شما را مجبور نمی‌کرد با تعمق بیشتری قرآن را بفهمید و به عظمت آن پی ببرید در سکرات سراغ شما می‌آمد که دیگر کار تمام بود. باید با تعمق بیشتر و از طریق تفاسیر ارزشمند با قرآن مرتبط شوید تا نور خدا را در سراسر آیات آن احساس کنید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

11677
متن پرسش
استاد عزیز سلام: ادامه سوال 11654 که حدیث امام باقر (ع) را در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه نقل کرده بودید: این قسمت حدیث که می فرمایند خداوند بر قوت بینائی خمسه طیبه افزود و آنها عرش را مشاهده می کردند را اگه امکان داره توضیح بدید. یعنی بدون واسطه تجلیات اسماء اعظم الهی را می دیدند؟ مگه قبلا نفرموده بودند که تغذیه روح آنها با این اسماء هست منظور از دیدن چی هست؟ آخر حدیث هم فرمودند به اذن پروردگارشان «من کل امر سلام» هستند رو توضیح بدید. یعنی مسلط بر عالم امر هستند؟ همان که در زیارت جامعه می خوانیم «و الامر معکم»؟ اگه امکان داره سوالات رو با توضیح و تفصیل بیشتر بفرمایید. خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همچنان‌که می‌دانید حقایق، تشکیکی هستند و لذا اگر ائمه«علیهم‌السلام» در یک مرتبه از حقیقت حاضرند با مدد الهی حضور آن‌ها در مرتبه ای دیگر شدیدتر می‌شود و این یعنی قوت‌بخشیدن به بینایی آن‌ها، دیدن در عالم وجود به معنای حضور برتر است 2- وقتی کسی در همه‌ی امور در مقام سلام قرار گرفت حقیقت وجودی همه‌ی امور برایش روشن می‌شود و جهلی به امور ندارد که موجب ایجاد مشکل برای او شود. موفق باشید

1904
متن پرسش
سلام: دانشجویی هستم.... ساله اواخر دوران تحصیلم راسپری میکنم.بسیار نگران آینده میباشم. مخصوصا برای انتخاب همسر واینکه با موقعیتی که من وخانواده ام داریم.آیا فردی با ایده الهای من پیدا میشود یانه؟ گاهی شده درمیان هم دانشگاهی هام کسی را که با فکر من وایده های من میسازد.را انتخاب کرده. خیلی دلم میخواهد با او به تفاهم برسم. البته من هیچ وقت در دوران دانشجویی ام به دنبال موقعیتهای دانشگاهی نبوده ام.ولی وقتی میبینم این فرد است که مثل من زندگی را آرمانی میبیند.ایمان ظاهری نداشته و برای اعتقاداتش و رساندن پیام انقلاب و اسلام تلاش میکند.خیلی دلبسته او میشوم و ازخدا میخواهم که او را نصیب من کند.البته گاهی هم به خودم این تلنگر را میزنم که خدا خودش بهتر میداند که چه کسی را نصیب وقسمتت کند. و خوب نیست که درگفتن وخواستن این فرد ازخدا اصرا بورزی. قضاوقدر خدا چیز دیگری باشد.شاید. ولی میترسم که اگر پا در شهرم بگذارم با ملاکها ومعیارهایی که دارم.آدم مورد پسندم پیدا نشود ومجبور بشوم برای فرار ازتنهایی وانگ ترشیده بودن تن به ازدواجی ناخواسته باکسی بدهم که ایمان را در2رکعت نماز وکمی هم عزاداری خلاصه کند.برای اعتقادش اهمیت قائل نشود.خلاصه این درست است که آدمی همسر ایده آلش را تصور کرده یا اگر کسی را دراندازه ملاکها ومعیارهایش دید. آن را ازخدا بخواهد. ؟شایان ذکر است که بنده به خاطر موقعیتم و محیطی که درآن زندگی میکنم مجبورم سریعتر زندگی بکنم. راه زودتر ازدواج کردن ورهایی ازگناه وهوس چیست؟لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در ازدواج سخت‌گیری نکنید و آرمانی فکر نکنید، همین‌که همسری داشته باشید که مانع زندگی دینی و انقلابی شما نشود برای شماکافی است ولی با توجه به این که مرد باید از زن خواستگاری کند، ذهن خود را متوجه فرد خاصی نکنید که این برای روح و روان شمابسیار ضرر دارد در عین این‌که بی‌جا کسی را ردّ نمی‌کنید بگذارید به عهده‌ی خدا. موفق باشید
3796

ابن عربیبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد. امام خمینی چه مقدار تحت تأثیر ابن عربی بوده اند و آیا کسانی از علما وقت با ایشان بر سر این موضوع مشکلی داشته اند و آیا تعطیلی تفسیر سوره ی حمد امام علتی اینچنینی داشته است. نظر آیت الله خوشوقت راجع به ابن عربی چیست!!!؟ و همچنین آقای مصباح چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام شدیداً کتب عرفانی و اخلاقی خود را بر مبنای عرفان ابن‌عربی تنظیم کرده‌اند و در نامه‌شان به گورباچف نشان دادند برای تفکر محی‌الدین جایگاه تمدن‌ساز قائل‌اند. آیت الله مصباح مؤید ابن‌عربی‌اند ولی آیت الله خوشوقت را نمی‌دانم. موفق باشید
11783
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در کتاب مقام لیلة القدری حضرت فاطمه (س)، صفحه 59 فرمودید که: هنر انسان ها این است که ولایت تکوینی الهی اولیاء معصوم را با انتخاب خود، در جان خود جاری کنند تا تکوین و تشریع در آنها هماهنگ شود و .... چطور با اختیار خودمان ولایت اولیاء الهی را انتخاب کنیم؟ منظور همان اطاعت از دستورات ائمه در مرحله اول می شود؟ یعنی اختیار خودمان را ذیل اراده و اختیار ائمه قرار دهیم؟ اگر میشه مصداقی توضیح بفرمایید. منظورتون رو از ولایت تکوینی اگه می شه بیشتر توضیح بدید. سوال بعدی من در مورد کتاب جنود عقل و جهل امام خمینی هست، این کتاب رو با شرح شما دارم پیش می روم اما سوالات زیادی از متن کتاب دارم نمی دونم چطور اینها رو رفع کنم آیا به همان حدی که می فهمم اکتفا کنم که این طوری احساس می کنم خیلی چیزها از دستم رفته. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- موضوع انطباق با تکوین را که موضوع مهمی است ابتدا در شرح آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب که صوت آن روی سایت هست دنبال کنید و سپس با دنبال‌کردن مباحث کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» آرام‌آرام برایتان روشن می‌شود چون یک کار سلوکی است. 2- اگر صوت شرح کتاب را دنبال کنید و سپس مباحث مقالات آیت اللّه شجاعی را با صوت شرح اینجانب دنبال بفرمایید، ان‌شاءاللّه جواب سؤالاتتان داده می‌شود. دی‌وی‌دی‌ شرح را از جناب مهندس نظری بگیرید، شماره‌ی ایشان 09136032342 می‌باشد. اگر جلد یک کتاب را نتوانستید تهیه کنید از آقای نظری بخواهید تا نسخه‌ی زیراکس آن را در اختیارتان قرار دهند تا از روی آن زیراکس کنید. موفق باشید

4499
متن پرسش
باسلام:قوه واهمه چیست فرقش با قوه عقل چیست ازکجا بفهیم مثال بزنید. میزانی به ما بدهیدکه اوهام شیطانی را از اوهام عقلانی تشخیص دهیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب‌های «روزه‌؛ دریچه‌ای به عالم معنا» و «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
11789
متن پرسش
سلام: با تشکر به پاسخ سوال قبلی ام یعنی شماره 11778. ولی استاد محترم، شما که از بدو انقلاب تا کنون در تمامی انتخابات اظهار نظر فرموده اید از طرفی آقا دقیقا در مورد ورود در انتخابات جبهه ی فرهنگی انقلاب را نهی فرمودند. بله، اگر بگوییم بعضی معرفی ها مثل معرفی دکتر جلیلی قضیه ی خاصی داشت می توان پذیرفت (کما این که آقای میرباقری که در هیچ انتخاباتی اظهار نظر نمی کردند در مورد دکتر جلیلی اظهار نظر کرده و حتی سخنرانی نمودند) ولی عملکرد شما منحصر به یک مورد نیست پس چطور فرمایش آقا را در مورد رهبری خودتان در باب جبهه ی فرهنگی امتثال فرموده اید؟ شما که خود معتقدید فضا غبار آلود است (و اصلا شاید نهی رهبری هم به همین خاطر باشد) و معتقدید کلام در این فضا اثر ندارد خب چرا ورود می کنید؟ و اما سوالی که از شما می پرسم و دوست دارم به عنوان یک استاد، نه رهبر جبهه ی فرهنگی که آقا می فرمایند ورود در امور سیاسی نکنید بپرسم این است (لازم به ذکر است که اگر صلاح می دانید این سوال را خصوصی پاسخ دهید تا بنده زمینه ی ورود شما در مباحث سیاسی را در سطح سایت ایجاد نکرده باشم) 1ـ اگر بپذیریم مبنای این توافق عبارت است از الف: امید به رفع تحریم ها. ب: معلق کردن حل مشکلات بر رفع تحریم ها ج: اعتماد داشتن به طاغوت (امثال آژانس). خب حال سوال این است که آیا این هر سه مخالف مبانی شما و نظر آقا نیست؟ اگر بفرمایید نیست خواهم گفت در جملات آقا صریحا این سه مبنا تخطئه شده است و بارها مثلا فرموده اند حتی اگر تمامی خواسته هایی که به شما دیکته می کنند را انجام دهید تحریم ها رفع نخواهد شد و یا فرموده اند این نگاه اشتباه است که به بیرون از مرز ها جهت حل مشکل چشم بدوزید و مانند آن. اگر بفرمایید هست خواهم گفت پس چرا باید از بیانیه ای که مبنای باطلی دارد دفاع بفرمایید؟ (البته عرض نمی کنم که بیایید مثل آقای شریعتمداری هم که نقدهای 93 ایشان هیچ تفاوتی با نقد های 94 نکرده و گویا چیزی به نام همدلی و هم زبانی را نشنیده اند، شما هم نقد تند کنید. بلکه عرض بنده این است که خیلی نرم همان طور که قبلا گفتم یک جوری قضیه را بپیچانید) بله، ممکن است آثار خوبی دیده باشید و آن را سلب بهانه از دست دشمن بنامید که باید گفت اولا: خود آقا بارها فرموده اند بهانه جویی آن ها تمام نمی شود و ثانیا: مگر رفع بهانه ای که بیرون از مبانی به دست آید مفید است؟ آیا جلوه های زیبا که از طریقی غیر از طریق ولایت الله که مظهرش امروزه ولایت فقیه است به دست آید مفید است؟ وقتی مبنای انقلاب ما عدم ارزش دادن به ولایت طاغوت است، آیا توافقی که ظاهر زیبا دارد ولی با اصالت دادن به ولایت طاغوت بسته شده است (اشاره به این دارم که مذاکره کرده ایم تا آمریکا حق ما را به رسمیت بشناسد و من این را غیر از اصالت دادن به حکومت طاغوت نمی فهمم) زیبا و پایدار است؟ 2ـ اگر موضع گیری شما در مورد آقای جلیلی در مسیر تحقق اهداف رهبری و نظام بود، پس نظرتان این است که ریاست جمهوری ایشان انقلاب را بیشتر به اهدافش نزدیک می کرد. خب حالا سوال این است که با توجه به این که ریاست جمهوری آقای جلیلی مسیر پرونده ی هسته ای را قطعا با تفاوت فاحش نسبت به این وضع موجود دنبال می کرد، علی القاعده با توجه به موضع گیری تان در دفاع از آقای جلیلی که می فرمایید از باب نزدیک کردن انقلاب به اهدافش بود، باید بفرمایید روش آقای جلیلی در مسیر پرونده درست است و این قطعا با شکل موجود نا سازگار است. (البته عرض بنده منافاتی با همدلی و هم زبانی ندارد چون همان طور که گفتم می شود ظاهر قضیه را بپیچانید ولی مشکل این است که از کلماتتان احساس می شود شما نیز همین وضع موجود را کاملا پسندیده اید) 3ـ چیزی که ذهن بنده را مشغول کرده این است که اگر شما مبانی آقای احمدی نژاد را در مورد سیاست خارجی می پسندید (که ظاهرا آقا هم همین نظر را داشتند و در بیانایت که در تأییددولت نهم داشتند متجلی بود) چطور شده الآن گویا کاملا برگشته اید؟ پاسخ شما به سوالاتی که در مورد بیانیه ی لوزان است خبر از پذیرش مبنا می دهد نه صرف یک همزبانی. آیا این چنین است؟ یعنی آیا من درست فهمیده ام که مبانی تان تغییر کرده است؟ یا این که همزبانی است و بس؟ اگر هم زبانی است باید گفت من به عنوان یک مخاطب چیز دیگری می فهمم. قربانتان فدایتان ببخشید وقتتون رو گرفتم ای عزیز تر از جان یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اصل مطالب بیانیه‌ی لوزان خارج از ریز مواد آن که قابل تأمل است، شبیه صلح حدیبیه است که موجب حضور فرهنگی ما در صحنه‌ی سیاسی جهان شد در عین اصالت‌دادن به ارزش‌های استقلالی انقلاب اسلامی، به همین جهت امثال سید حسن نصراللّه بیانیه‌ی لوزان را کاری ارزشمند می‌دانند و بنده از جهت جایگاه بیانیه‌ی لوزان به موضوع نگاه می‌کنم که این مربوط به ذات انقلاب اسلامی است. آری اگر با روحیه‌ی آقای جلیلی کار جلو می‌رفت شاید ما امتیاز کمتری به طرف مقابل می‌دادیم ولی عمده حضور انقلاب اسلامی است با هویت انقلاب اسلامی، و این ربطی به پذیرش نگاه دولت آقای روحانی ندارد که گمان شود بنده از مواضع قبلی‌ام برگشته‌ام. فکر می‌کنم جواب سؤال شماره‌ی  11688 روشن می‌کند که وظیفه‌ی ما با توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در همدلی و همزبانی با دولت به چه معنا است. در آن‌جا بحث شده که اگر می‌خواهیم مسیر انقلاب را به سوی اهدافی سیر دهیم که این دولت خیلی بر آن‌ها تأکید ندارد، باید با جدّیت تمام کارهای فرهنگی خود را جلو ببریم به همان شکلی که در آن‌جا عرض شد و از این جهت نظر آیت الله مکارم را نیز متذکر می شوم که می فرمایند: «امام راحل با انقلابی که به کمک این مردم کرد عزت و آبرویی برای مردم این کشور فراهم کرد و این عزت به حدی رسیده است که شش وزیر خارجه ابرقدرت جهان در یک طرف و وزیر خارجه ما یک طرف می‌نشینند و ماه‌ها با هم مذاکره می‌کنند که این مساله عزتی است که برای ما فراهم شده است… امروز در دنیا همه رسانه‌ها خبری از ایران دارند که این مساله نشانه عزیز بودن و آبرومند بودن ماست؛ امیدواریم نتیجه این مذاکرات به جای خوبی برسد ولی منهای این مساله، بحث عزت ماست که نباید این عزت را از دست بدهیم». موفق باشید

13145
متن پرسش
سلام: شما فرمودید «باید ببینیم که کدام کتاب عرفانی با روحیاتمان می خورد. و به ذوق و استعداد ما می خورد‌. بعد کتاب را بخوانیم و عمل کنیم.» استاد خواهشمندم این مطلب را برای بنده کم سواد توضیح بفرمایید که یعنی چه که به ذوق و استعدادمان بخورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در قسمت اول جواب، تأکید بر آن بود که بعد از مطالعه‌ی عرفان نظری می‌توانید متوجه شوید که چه ذوق و استعدادی در مسیرهای مختلف سلوک دارید؟! پیشنهاد بنده رجوع به سه جلد کتاب «مقالات» آیت اللّه سید محمد شجاعی است. شرح صوتی آن را می‌توانید از قسمت پخش گروه فرهنگی المیزان به شماره‌ی 09136032342 جویا شوید. موفق باشید

3136
متن پرسش
با عرض سلام چند سوال رو مطرح میکنم لطفا پاسخ کاملی عنایت بفرمایید : 1.اینکه گفته میشه وقتی حضرت ظهور میکنن ایشون برای همه آشناست در چا دستگاهی میگنجه؟(یعنی مردم سابقا چهره ایشون رو دیدن؟) 2.در یه حدیثی شما فرمودید بهترین عبادت "ادمان تفکر فی الله در یه حدیث دیگه گفتین که بهترین عمل عبادی " عفت شکم و شهوت است این دو چگونه جمع میشن ؟ 3.محدوده علم امام تا کجاست؟(گاهی شده امام از داخل خونه فلانی خبر دادن و گاهی ازش سوال پرسیدن صبر کرده یا مثل موضوع کربلا هرچی به واقعه نزدیکتر میشدن ظهور اون خبر به قلب امام بیشتر میشد (طبق گفته خودتون) 4.اگه ما در دعایی خدا رو واسطه قرار میدیم تا قلب امام زمان رو از ما شاد کنه پس چه نیازی اصلا به امام هست؟(چون در حقیقت امام واسطه بین ما و خداست) 5.این عورت انسان که بعد از نزدیکی به شجره طیبه نمایان شد چیه؟ 6.چطوره که تو برخی موارد مثل خورده شدن اون نامه توسط موریانه یا الهامات دیگه ای که به قلب امام میشد , امام (ع) دفع خطر و بلا مینمودند اما در قضایای زیاد دیگه ای مثل قضیه جنگ صفین یا قضیه سقیفه امام مجبور به تن دادن به شرایط میشه در حالیکه امام میتونه با اندک عنایتی ورق رو برگردونه؟ 7. شنیدن صدای آه و ناله عذاب شوندگان زمانیکه حضرت علی(ع) از قبرستان رد میشدن یعنی چی؟(بحث معرفت النفسی اش رو عرض میکنم) 8.1.در کل اقدامات "اقتصادی" دولت رو در چند ماهه اخیر و در کل دوران زمامداری چطور ارزیابی میکنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- فکر می‌کنم از آن‌جهت که حضرت با فطرت مردم سخن می‌گویند همه احساس آشنایی با حضرت را دارند 2- از جهت عقیده حدیث اول مدّ نظر است و از نظر عمل موضوع دوم. و از این نمونه در احادیث زیاد داریم که از یک جهت افضل عبادات یک چیز است و از جهت دیگر، عمل دیگری افضل عبادات است 3- در جزوه‌ی کلام 2 حدّ نصاب علم امام بحث شده به آن‌جا رجوع فرمایید 4- از آن جهت که سیر ما به سوی خدا باید از طریق انسان کامل یعنی امام زمان باشد باید امام به ما نظر کنند و تا امام از ما راضی نباشند ما به قرب الهی نمی‌رسیم ولی نزدیکی خدا به ما، به واسطه نیاز ندارد و از این جهت که خدا به ما نزدیک است از خدا می‌خواهیم که قلب امام را از ما راضی کند. گفت: «یار نزدیک‌تر از من به من است .... این عجب‌بین که من از وی دورم» این بحث را در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» می‌توانید دنبال کنید 5- در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» یا در تفسیر سوره‌ی اعراف که هم‌اکنون بر روی سایت هست موضوع را دنبال کنید 6- این به مصلحت ادامه‌ی دین مربوط است که در کدام شرایط دین بهتر ادامه می‌یابد 7- مربوط به خودشان است 8- در سؤالات قبلی در رابطه با حیله‌های دشمن در مورد موضوعات اقتصادی عرایضی مطرح شده است. موفق باشید
4356
متن پرسش
سلام بر استاد مهربانم. استاد این برای سومین بار یا چهارمین بار است که من دارم یک سوال تکراری رو از شما میپرسم امیدوارم بالاخره جوابمو بگیرم. نظرتون راجع به کتاب عاشورا نوشته استاد علی صفائی حائری؟ (استاد باور کنید این کتاب ارزش لااقل یکبار خوندن رو داره) فایل pdfکتاب:http://einsad.ir/Main.php?pid=works_and_books_form
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم برای چندمین بار است که عرض کرده‌ام کتاب‌های مرحوم آقای صفائی حائری یکی از یکی بهتر است. یکی به داد من برسد از دست این نوع کاربران که چرا من را اینقدرحرص می‌دهند. موفق باشید
2471
متن پرسش
با سلام.چندی پیش سوالی مطرح کرده بودم در مورد رشته ی فلسفه ی غرب در دانشگاهها.جنابعالی فرموده بودید برای اینکه به مشکل بر نخورم باید فلسفه ی اسلامی کار بکنم.حالا می خواهم بدانم باید چه سیری را دنبال کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری شروع بفرمایید و بعد بدایة الحکمه و نهایة الحکمه و در نهایت، الهیات بمعنا الاعم از اسفار ملاصدرا. موفق باشید
14109
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: نظر شریفتون راجع به استفاده از فضای مجازی خصوصا تلگرام با توجه به اینکه کارشناسان می گویند اینها اسراییلی، نا امن، ناسالم و...هستند، چیست؟ آیا فضای مجازی می تواند بستر و ابزار مناسبی برای فعالیت در راستای تمدن اسلامی باشد؟ آیا فرمایشات آقا مبنی بر استفاده از این فضا برای رساندن حرف حق به گوش دیگران متوجه به همه ماست؟ آیا حضور در این شبکه های اجتماعی خارجی مانع شکل گیری شبکه ملی اطلاعات نیست؟ بر اساس فرمایش شما مبنی بر گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی با این ابزار خاص که فرهنگ خاصی را هم در پی دارد چه مواجهه ای باید داشته باشیم؟ آیا در فضای مجازی می توان حقیقت را انتقال داد؟ آیا در رسانه های مجازی کثرت و جزئیت حاکم است؟ اگر آری، آیا می توان در این فضا از وحدت و کلیات سخن گفت؟ با تشکر و آرزوی سلامتی و توفیق برای شما، خدمتتون عرض کنم که بنده طلبه هستم و عمده آثار شما را مطالعه و استماع کردم، ممنون میشم اگر مفصل پاسخ بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد فضای مجازی و استفاده از آن جناب آقای دکتر یامین‌پور نکات ارزشمندی را مطرح فرموده‌اند و به قول ایشان اگر چاره‌ای در استفاده از فضای مجازی نداریم، ولی نباید ارتباط با آن فضا را که ظرفیت بسیار محدودی در ارائه‌ی حقایق متعالی دارد، جایگزین کتاب کرد. آری! با خودآگاهیِ لازم و شناخت ذات شبکه‌های مجازی می توان در آن وارد شد و در آن تصرف کرد ولی به همان معنایی که مواظب باشیم که اگر می‌رویم آب بیاوریم، آب ما را نبرد. موفق باشید

15880
متن پرسش
سلام استاد عزیز: لطفا به این سوالات دقیق جواب بدید چون اینارو میخام برا دوستان ارائه بدم: ۱. آیا مقام قرب یا ولایت عصمت می آورد و بعد نبوت به او داده می شود؟ یا نه بعد از نبوت عصمت حاصل می گردد؟ ۲. آیا مقام نبوت برای انبیا اکتسابی است یا موهبی؟ اگر موهبی است پس امتحانات برای حضرت ابراهیم و رسیدن به مقام امامت چه می شود؟ یعنی مقامات را مثل عرفا طی می کنند یا جور دیگر است؟ برای اهل البیت علیهم السلام چطور؟ ۳. فرق نبی و رسول چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. خوب است که رفقا به آن کتاب رجوع فرمایند. اجملاً عرض کنم: 1- مقام قرب به خودی خود، عصمت نمی‌آورد ولی وقتی انسانی به مقام قرب رسید که مصلحت خداوند است که او پیامبر آن زمان باشد؛ به او جهت موفقیت‌اش در امر مأموریتی که دارد، عصمت را موهبت می‌کند 2- مسلّم عصمتی که به نبی یا امام جهت موفقیت در مأموریت‌شان داده می‌شود پس از آن است که حضرت حق آن‌ها را شایسته‌ی نبوت و امامت دید. ولی این‌طور نیست که هرکس آن شایستگی را داشته باشد، امام و نبی شود. زیرا نبوت و امامت بر اساس ضرورت تاریخی است 3- در روایت داریم که: «نبی» صدای فرشته را می‌شنود ولی «رسول» هم صدای فرشته را می‌شنود و هم او را می‌بیند. موفق باشید

11373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر بخواهید کتاب یا کتابهایی برای مطالعه تاریخ 100 الی 150 ساله اخیر تاریخ ایران که نیاز ما را به دانستن تاریخ معاصر به طور مختصر و البته مفید برطرف کند معرفی کنید چه معرفی می کنید؟ طول الله عمرکم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال را باید از اساتیدی امثال آقای دکتر نجفی بپرسید که به آخرین کتاب‌هایی که فعلاً در بازار هست آگاهی دارند. موفق باشید

14304
متن پرسش
سلام. 1. شرح دعای سمات آقای قاضی رحمت الله را چگونه مطالعه می شود کرد؟ استاد و شرح می خواهد؟ 2. کتاب کیمیای وصال مرحوم شجاعی اعلی الله مقامه را برای بنده صلاح می دانید؟ الان تا مبحث معاد آماده ام در مباحثتان. 3. آیا کتاب کشف المحجوب را شرح خواهید کرد؟ چگونه کتابی است این کتاب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر با ادبیات عرفانی تا حدّی آشنا باشید اشارات مرحوم قاضی در شرح دعای سمات نکات خوبی را متذکر می‌شود 2- در هر حال کتاب «کیمیای وصال» آن مرحوم مذَکِر خوبی در اصلاح روحانیت ما می‌باشد 3- به نظر بنده کتاب «کشف‌المحجوب» کتاب حفظ و توسعه‌ی عالَم سلوکی انسان است. اگر در شرایط مناسب به مدت دوسال با آن مأنوس باشید عالَم خوبی را برای شما منکشف می‌کند، عالمی که شیطان به‌راحتی نمی‌تواند وارد آن شود. موفق باشید

12311
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام و تبریک ایام الله شعبانیه محضر استاد. حقیر کتاب خویشتن پنهان حضرتعالی را خواندم و بهره های وافری بردم. منتها برداشت حقیر این بود که این کتاب بیشتر به تسلط نفس ناطقه بر بدن فیزیولوژیک و عالم اطراف خویش و نحوه اداره آن و مدیریت آن نظر دارد اما در مورد نحوه تاثیر اراده نفس ناطقه در صدور افعال و فرایند شکل گیری شاکله ها در نفس آدمی مطلبی مفصل در این کتاب نیافتم از محضر شما خواهانم محبت فرموده و به سوالات ذیل پاسخ دهید. 1. از منظر شما اصولا شاکله چیست و موطن آن کجاست؟ 2. جنس شاکله چیست آیا از مقوله شناخت است یا از جنس انگیزه؟ 3. آیا شاکله و یا ملکات اخلاقی از آثار و لوازم نفس آدمی است یا به حالت خاص (بُرشی خاص) از خود نفس ناطقه اطلاق می شود؟ 4. فرایند صدور یک فعل اخلاقی از ناحیه ملکه اخلاقی در نفس چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان بعد از تعریفی که از خود و معنای زندگی می‌کند مطابق آن تعریفی که از خود کرده عمل می‌نماید و پس از چندی شخصیت خاصی به خود می‌گیرد و مطابق آن شخصیت اقدام می‌نماید که این حالت را شاکله می‌گویند و قرآن در همین رابطه می‌فرماید: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِه‏». موفق باشید

20
متن پرسش
سلام بنده دانشجویی 21 ساله هستم که شرایط ازدواج را ندارم با توجه به موقعیت سنی و متاسفانه با وجود شرایط بیرون و وضع حجاب با انکه من سعی در رعایت هر چه بیشتر دستورات دینی را دارم و مقید به امدن جلسات جنابعالی و خواندن کتاب های مذهبی هستم اما با این وجود واقعا گاهی شهوت جنسی ارامش را از من سلب می کند و مرا دچار مشکل می کند حال از جنابعالی تقاضا دارم با وجود این شرایط مرا راهنمایی کنند . با تشکر
متن پاسخ

بسمه تعالی:
علیک السلام ,
اجازه دهید به جای جوابی مستقل جنابعالی را به بحثی که در همین مورد درتفسیر سوره نور وجزوه «عوامل بحران خانواده و راه نجات از آن » عرض کرده ام ارجاع دهم ،امید وارم در در راستای ارزش عفتِ ذهن به موفقیتی نایل شوید که موجب رفع حجاب های ظلمانی بین شما و پروردگارتان گردد.
هنر شما باید این باشد که در چنین ورطه هایی بر عهد خود با خدا که بندگی خدا وحاکمیت فرمان محبوبتان است، پایدار بمانید که گفت:
( زآغازعهدی کرده ام،تا جان فدای شه کنم... بشکسته بادا پشت جان گر عهد و پیمان بشکنم)
برکات این پایداری را انشاء الله بزودی خواهید دید .

14515
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده طلبه هستم و بدایه را شروع کرده ام. حال در حال برنامه ریزی برای سیر تحصیل فلسفه بلند مدت خود هستم. نظر اساتید از قبیل استاد صمدی - استاد یزدان پناه - استاد امینی نژاد و ... را نگاه کردم. می خواستم بدانم سیر تحصیلی که شما برای تحصیل در فلسفه می دهید چگونه است؟ اعم از مشاء و اشراق و متعالیه. اگر امکان اش هست نام کتب مربوطه را هم برایم بنویسید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم استاد یزدان‌پناه و استاد امینی‌نژاد در این امر با تمحض کامل وارد شده‌اند و نظر آن‌ها را دنبال بفرمایید به آن‌چه که برای تعمق در فلسفه و عرفان نیاز دارید نایل می‌شوید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد ارجمند،جناب اصغر طاهرزاده،ازمرزبانان و پناهان یتیمان آل محمد (ص) 1.بنده اکنون دانشجوی سال سوم دانشگاه هستم،و انشاء قصد ادامه مسیر در وادی علوم حوزوی دارم.چیزی که مرا وادار به سوال کرده سیر زیبا و جذابیست که از 7-8سال پیش تا کنون طی کرده ام. از زمان دبیرستان میدیدم، علیرغم فضای سنگین دروس که فقط اهداف اقتصادی و اهداف سطح چندم را القائ میکنند،من نمیتوانم از حضور بلند متبه و عظیمیز که در ورای آن دست به تدبیر زده است را فراموش کنم،بهمین جهت زمینه برای خود فراهم کردم تا از درس فقط نمره نگیرم بلکه به یقین برسم. 2.بعد از دانشگاه با جریانات دینی بسیاری آشنا شدم و سیرابی حقیقی جان و روحم را که در دبیرستان با "طبیعیات"-خلقت نازل-ارضا نشده بود را جویباری یافته ام از جنس خالقش است از آن جهت که شیوه و خلقتش جدای از دیگر مخلوقات است.و این محبوب "قرآن" بود. 3.خانواده من بشدت با احساسات مذهبی بنده با عناوین "ترس از آینده" و " خامی و ناپختگی" و "عدم مناسبت با علما و مکان حوزه" و "ترس از فقر" بنده را توبیخ و تا حدودی آق کرده اند. سوال:با توجه به کشش روحی فوق العاده و مطالعات دقیقی که داشتم(از جمله کتب فراوان:آداب الصلوه،صحیفه امام ج1و2و3و4-تفسیر المیزان ج1و2و5-بدایه الحکمه،شیعه در اسلام،کلیه کتب شهید استاد مطهری،برخی کتب شریعتی،برخی کتب حکیمی،کلیه کتب جنابعالی،کتب زیادی در مورد سستی فکرغرب،کتب اقتصادی،سیاسی،کتب آقای مصباح،کتب امام موسی صدر،مقالات آقای شجاعی ج1،و..)و از طرفی نارضایتی خانواده،خواهشمندم بنده را راهنمایی بفرمایید. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَقَّهَهُ فِی الدِّین» یعنی اگر خداوند خواست کسی را به خیری برساند، به او توفیق می‌دهد در دین تعمق کند. شما نباید این توفیق را ساده بگیرید، در هر صورت با حوصله کار را ادامه دهید و مطمئن باشید خداوند رزق اهل علم را ضمانت کرده است. موفق باشید
11717
متن پرسش

وظیفه ما در این فضای مجازی چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل شهید آوینی باید آن را تصرف کنیم و ما بر آن حکم برانیم و نه آن بر ما! موفق باشید

5220
متن پرسش
منظور از فقره دعای شریف سیفی صغیر " رب ادخلنی فی لجه بحر احدیتک..." چیست؟ ایا منظور مقام فنا فی الله است؟ در ان صورت چه مرتبه ای از فنا؟یا به سایر مقامات اشاره دارد؟ایا وصول به " لجه بحر احدیتک" اختصاص به معصومین (ع) دارد یا نه؟ ایا بزرگان عرفان و معرفت از جمله امام-علامه طباطبایی و ایه الله بهجت ار این مورد نکاتی دارند یا نه؟ با تشکر فراوان .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم برداشت خوبی است. آری نور احدی تشکیکی است و دارای شدت و ضعف است هر اندازه انسان در نفی خود بکوشد به همان اندازه وجودش تحت تأثیر نور احدی قرار می‌گیرد و در منظر خود، خودی نمی‌بیند و از طرفی اگر حضرت حق به نور احدی و نه به نور اسمی خاص، بر قلب سالک تجلی کند سالک به همان اندازه نظر به جزئیات ندارد و هرچیز را در آن حقیقت کلی فانی می‌یابد. موفق باشید
55

زنبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی طاهرزاده گاه و بیگاه در رسانه ها یا بعضی مجالس سوالات و شبهاتی راجع به جایگاه زن در اسلام بیان می شود و به ایاتی از قبیل آیات 5 و 6 سوره مؤمنون ، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران وبعضی از آیات دیگر که مضمونی به ظاهر مردسالار دارد استناد می کنند و می گویند در خطبه 80 نهج البلاغه حضرت زنان را افرادی کم عقل خوانده یا به علت عادت ماهیانه که امری غیر ارادی است برای آنها نقص در ایمان قائل است (هرچند بعضی از علما معتقدند این خطبه سندیت ندارد و متعلق به حضرت نیست ) و از آن مهمتر آیه 14 آل عمران است که خطابش ناس می باشد ولی چون در مقابل حب النساء قرار گرفته است معلوم می شود مورد خطاب مردان هستند و به استناد این آیه مجبوریم تمام ناس های قرآن را مترادف با مردان بگیریم و منظور این افراد این است که خداوند طایفه محترم نساء را داخل آدم حساب نکرده استمخصوصا در این ایه که آنها را در کنار طلا و نقره مانند کالا قرار داده است . خواهشمند است توضیحی مکفی راجع به خطبه حضرت و آیات نامبرده بفرمایید.
متن پاسخ
جواب: علیک السلام؛ در مورد خطبه 80 نهج‌البلاغه که جناب سید رضی صراحت دارد که پس از جنگ جمل حضرت ایراد فرموده‌اند و با توجه به این‌که روش سید رضی تقطیع‌کردن خطبه‌های حضرت بوده و آن قسمت‌هایی را می‌آورده که جنبه‌ی بلاغت آن زیاد بوده معلوم می‌شود مورد خطاب، عایشه باید باشد. و به گفته‌ی آیت‌الله‌جوادی«حفظه‌الله‌تعالی»؛ این خطبه هیچ پایگاهی ندارد، چرا که برهان‌هایی که می‌آورد خودش خودش را نقص می‌کند، لذا به اهلش وامی‌گذاریم. از طرفی برای آن‌که فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادی را مدّ نظر قرار دهیم، در ضمن موضوع کنیزان که در جنگ اسیر می‌گشتند و به عنوان غنائم جنگی خرید و فروش می‌شدند، لازم است مفصلاً بحث شود، همین قدر بدانید که اسلام با ورود آن‌ها در خانواده‌ی یک مرد مسلمان نه‌تنها پناهی برای او ایجاد می‌کرد و جلوی فحشاء گرفته می‌شد، زمینه‌ی مادرشدن او پیش می‌آمد و جهت شخصیت او تغییر می‌کرد که البته احتیاج به بحث طولانی دارد. اما در مورد شخصیت زن در اسلام، عنایت داشته باشید که ابتدا باید آیات صریح را که موضوع را روشن می‌کند مورد توجه قرار داد و سپس بقیه‌ی آیات را بر مبنای آن‌ها تحلیل نمود. و چون بنده در حال تدوین کتابی در این مورد هستم اجازه دهید قسمتی از آن را خدمتتان عرض کنم شاید خطوط کلی نگاه اسلام به زن در قرآن روشن شود. قرآن می‌گوید ای زنان و ای مردان! بگذارید تا قصه‌ی زندگی شما را برایتان در این راستا روشن کنم، قصه‌ی زندگی شما این است که «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى»؛ هرکسی می‌خواهی باش، زن یا مرد، اگر عمل صالح انجام بدهی و مؤمن هم باشی «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»؛ حتماً حیات چنین کسی را پاک می‌کنیم و از وسوسه‌ها و عدم خلوص‌ها نجاتش می‌دهیم «وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» و نتیجه کارش را با بهترین عملی که انجام داده به او می‌دهیم. «مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛ یعنی با بهترینِ آن کارهایی که همواره می‌کرده جواب همه کارهایش را می‌دهیم. شما همواره نماز می‌خوانید و همواره نیتتان این بود که به بهترین شکل نماز را به‌جا آورید و در این امر پایمردی داشتید و همواره سعی بر بهترشدن آن می‌کردید، حالا آن بهترین را می‌گیرند و تمام نمازهای شما را بر اساس همان نمونه‌ی عالی‌اش حساب می‌کنند. می‌فرمایند: زن می‌خواهی باش، مرد هم می‌خواهی باش، اگر عمل صالح انجام دهی در حالی‌که روح ایمانیِ خود را حفظ کرده باشی و جهت‌گیری قلبت به طرف حق باشد، اولاً: حیاتت را طیّب می‌کنیم. ثانیاً: اجر بهترین عمل را به همه اعمالت سرایت می‌دهیم. چنانچه ملاحظه می‌فرمائید وقتی بحث از عالی‌ترین هدف و غایت یعنی «حیات طیّب» از یک طرف و «اجر نیکوترین عمل» از طرف دیگر مطرح است تأکید دارد که در اینجا زن و مرد فرق ندارد، چرا که اوج کمال جایی نیست که برای رسیدن به آن مرد بودن، کمال و یا زن بودن، نقص باشد. حیات طیّب مژده بزرگی است، مشکلی که عموماً ما داریم این است که به داشتن حیات طیّب، دل‌خوشیم ولی به آن نمی‌اندیشیم. متوجه نیستیم برای رسیدن به آن باید درجه شعورمان از حیات حیوانی بسیار بالاتر بیاید. در حالی که حیات حیوانی، حیات طیّب نیست . خوک و گرگ حیات دارند و زنده‌اند اما این نوع حیات برای بنده حیات طیّب نیست، خوک مظهر شهوات است و گرگ مظهر درندگی است، حیات بنده و جنابعالی باید حیات انسانی باشد که آزاد از غلبه شهوت و کبر است، شأن حیات انسانی حیات طیّب است، حیات انسانی باید از هرگونه رذیله‌ای خالص باشد، نه گرگ باشد، نه خوک، شهوتش شهوتی باشد زیر فرمان عقلِ شریعت، غضبش غضبی باشد زیر فرمان عقلِ شریعت، و جهتش، جهت نفی منیّت و توجه به حق باشد، این حیات، حیاتی است که به آن خالص و طیّب می‌گویند. شما وقتی می‌گویید هوا پاک است به این معنی نیست که نیتروژن و اکسیژن نداشته باشد، هوای پاک هوایی است که آنچه نباید داشته باشد را ندارد. عقاید و صفاتی در ما هست که مزاحم جهت‌گیری ما به سوی حقیقت است آیه مژده می‌دهد که اگر هر زن و مردی در دین‌داری صبر و پشت‌کار داشت، عوامل مزاحم را از صحنه جانش پاک می‌کنیم، تا اولاً: در شرایط خوبی ادامه حیات دهد. ثانیاً: در قیامت با بهترین اعمال خود برای همیشه روبه‌رو باشد.موفق باشید
10019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا حضرت آقا در مورد آمریکا با صراحت سخن گفتند و نام اشخاص را بردند و روشن گری کردند ولی در آن نماز جمعه معروف با کنایه سخن گفتند و با صراحت آبروی فتنه گران را نبردند آنها را بر سر جایشان ننشاندند تا نظام متحمل این همه هزینه نشود؟ جانم فدای رهبر. برای سلامتیشان صلوات.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد. آمریکا عین استکبار است و ملاک‌ همه‌ی بدی‌ها است، ولی برای بقیه‌ی منحرفین از آن‌جایی که امکان تجدید نظر برایشان هست، باید با کنایه سخن گفت. موفق باشید
6481
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته 1-منظور اسلام از مزدوری که کراهت داره چیست؟ 2-آیا مسافرکشی مزدوری محسوب میشود و کراهت دارد؟ باتشکر-التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً سؤال جنابعالی یک مسئله‌ی فقهی است و لذا با یکی از فضلای حوزه‌ی علمیه در میان گذاشتم که عیناً جواب ایشان را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید تعبیر به «مزدوری» از تعابیری نیست که میان فقهاء شیوع داشته باشد و کمتر دیده شده که فقیهی از این کلمه استفاده کرده و آن را مکروه بداند. البته برخی از موارد عقد الاجاره که فقهاء در مسائل «کتاب الاجاره» بیان کرده اند، به عنوان اجاره های مکروه و یا اعمال مکروهی که شبیه اجاره است مطرح گردیده است. مثلا از شرایط اجاره آن است که وقتی می خواهند شخصی را برای کاری اجیر کنند، لازم است قبل از انجام عمل، هر دو طرف (اجاره کننده ـ اجیر) مقدار اجاره را مشخص کنند ولی اگر مشخص نشود، مکروه بوده و لازم است اجرةالمثل پرداخت شود. مرحوم سید یزدی (مولف کتاب شریف العروةالوثقی) این مورد مکروه را مزدوری نامیده است. بنابر این، «مزدوری» طبق تعریف سید یزدی آن است که اجاره کننده و اجیر، مقدار اجرت خود را قبل ازعمل مشخص ننمایند و پس از انجام عمل در آن مورد بخواهند چانه زنی کنند، از این نوع عملکرد طبق برخی روایات نهی شده و عملی مکروه به حساب می آید و گفته شده که لازم است اجرةالمثل پرداخت شود. بر این اساس، مسافر کشی اگر به این شکل باشد که مقدار اجرت و کرایه ی مسیر، قبل از حرکت مشخص بوده و یا مثلا طبق توافق مسافر و راننده بر اساس تاکسی متر حساب می گردد، مکروه نمی باشد ولی اگر بدون مشخص شدن و همراه با ابهام باشد، مکروه می باشد. البته همان طور که بیان شد، این حکم مختص به مسافر کشی نیست و هر کاری که در آن، اجرتی رد و بدل می شود، بهتر است قبل از عمل مقدار اجرت مشخص گردد تا در پایان عمل نه شخص اجیر تصور کند که حق بیشتری داشت و به او ظلم شده و نه پرداخت کننده مدعی باشد که بیش از حق به تو اداء کردم. همچنین مستحب است که شخصی که قصد پرداخت اجرت را دارد، مقداری بیش از اجرتی که متعهد به پرداخت شده بود اداء کند. جالب این جاست که اگر در همان ابتداء توافق شود و سپس مقداری بیشتر به اجیر پرداخت گردد راضی تر از آن است که بیش از این مقدار، بدون توافق اولیه پرداخت شود. شایان ذکر است که اصطلاح «مزدوری» در عبارات برخی از فقهای معاصر در مورد کسی که کل عمر خود را تحت سلطه ی دیگران مشغول کار باشد به نحوی که با کرامت انسانی او ناسازگار باشد نیز معنی شده و آن را مکروه دانسته اند.
6637
متن پرسش
سلام استاد طاهر زاده همسر بنده یکی از طرفدارهای شماست که کتاب های شماو سایت را زیاد مطالعه میکند.ایشون بهترین رشته ی دانشگاهیرو به خاطر حوزه با مخالفت شدید خانواده رها کرد و اکنون حوزه را هم بعد از 3سال خوندن ترک کرده است و شدیدا بنده و خانواده ی خود را ناراحت کرده است و باسخ روشنی نه تنها به من بلکه به خانواده راجب این کار نداده است.کارهای دیگری که بهش بیشنهاد میشه را هم قبول نمیکنه.به نظر شما استاد این کار درست است؟آیا هر دلیلی داشته باشد ارزش ناراحت کردن همسر وخانواده را دارد؟ آیا بنده حق ندارم دلیل این کارها را بدانم؟آیا از شاگرد خود چنین انتظارهایی دارید؟استاد خواهش میکنم به ما کمک کنید .جواب شما برای من خیلی مهم است.التماس دعا.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر بود آدرس الکترونیکی خود را می‌فرستادید تا اگر می‌خواستید جواب سؤال‌تان برای خودتان باشد برایتان ممکن می‌شد. نهایتاً عرض بنده آن است سعی کنید همدیگر را درک کنید و به عالَم همسرتان احترام بگذارید. بگذارید در عالَم خودش به‌سر ببرد تا آنچه نیاز دارد خداوند به قلب او بیندازد. بعضی موارد انسان در حالتی است که آن حالت را نمی‌تواند با الفاظ معمولی بیان کند بهترین راه آن است که به حالات او احترام بگذارید. موفق باشید
نمایش چاپی