باسمه تعالی: سلام علیکم: اساس همهی معانی حضرت حق است و لذا هر کس به اندازهای که به خدا رجوع داشتهباشد آنهم رجوع قلبی، از حیطهی پوچی رها میشود ولی اگر به قول «سارتر» انسان فقط در خودش متوقف شود، باز گرفتار همان سوبژکتیویته و پوچی خواهد شد. در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» در بحث خود شارژی که یک فریب بیش نیست، عرایضی شدهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاهد صحت سخن جنابعالی، حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» است که چگونه با فقه و عرفان و قرآن و حکمت و بصیرت تاریخی توانستند جوانان این ملت را تا آنجا شیفتهی خود کنند که آن جوانان برای ایجاد لبخندی برلبان مبارک آن مرد الهی، حاضر بودند جان خود را فدا کنند. زیرا قلبها طالب اسلام است ولی همهی اسلام، و نه یک بُعد از ابعاد آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی تلاش بنده آن است که مخاطبان نوشتههای خود را به دریای بیکرانِ علمِ عالِمانی چون حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان آنها متصل گردانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر کاملاً بهجایی است و اگر رفقا مواظب وساوس شیطان نباشند آن عابد 6000 ساله از طریق همین فعالیتهای فرهنگی ورود خواهد کرد بهخصوص وقتی مرزهای محرم و نامحرم بدون احتیاط لازم، رقیق شود منتها این موضوع نباید ما را از حضور تاریخیمان در ارائهی انقلابی آنچنان بزرگ در فضای مجازی غافل کند. به طوریکه دختر حضرت امام میفرمودند از یک طرف حضرت امام به ما سخت میگرفتند در رعایت حفظ حریم محرم و نامحرم؛ و از طرف دیگر اجازه میدادند در مباحث مربوط به مسائل اجتماعی و انقلاب، ساعتها با مردان نامحرم به بحث بنشینیم. زیرا آن نوع ظهور، حضور در تاریخی است بس بلند و انسانساز و جمع این دو همان عبور از صراطی است که «از مو بایکتر و از شمشیر تیزتر» است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام در فضایی که از طریق آموزههای الهی و روایتهای دینی در اختیار ما میگذارد، رویهمرفته راه را هموار کرده است نباید چندان دغدغه به خود راه داد. البته سایتهای خوبی هست از جمله سایت «مزرعهی ایمانی» از حجتالاسلام آقای اشترانی که در این رابطه تلاش میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آخر کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» در قسمت «انسان و اختیار» در این مورد عرایضی هست. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
سلام و عرض ارادت: همراه با یک گروه مستند ساز، عازم پیاده روی اربعین هستیم، خواستم در صورت امکان، اگر موضوع یا سوژه ای را در این جهت مناسب می دانید، راهنمایی بفرمایید. استاد، اگر می شود هم نظر خودتان را بفرمایید و هم بفرمایید به نظر شما اگر شهید آوینی زنده بود چگونه با این پدیده روبرو می شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آوینی آن شهید بزرگوار با دید نافذ خود چشمهای بقیه را متوجه حقیقتی کرد که از طریق پیادهروی اربعین در حال وقوع است. حقیقت اتحاد روحانی تشیع برای تحقق تمدنی ماوراء تمدنهای معمولی بشری. تحقق بازگشت به خویشتن تشیع، تشیعی که شیعیان آن به جهت حکام جائر از همدیگر دور و بیگانه شدهاند. از طریق دوربین باید نزدیکی عمیقی که شیعیان در ذیل امام حسین«علیهالسلام» با همدیگر دارند به نمایش آید. همزبانیِ تاریخی شیعه در حال وقوع است که مستلزم گذشتن از عادات و اشتغالات روزمرّه است. همزبانی مستلزم عهدی است که باید تجدید شود تا تاریخ جدید بنا نهاده شود. عشق به حسین«علیهالسلام» موجب ظهور جانهای مشترکی است که یک حرف دارند و آن حضوری مشترک در ایجاد سرنوشتی قدسی. تا به ندای حسین«علیهالسلام» در عصر عاشورا گوش فرا ندهیم قادر به همزبانی نخواهیم بود. لبیک به ندای آن حضرت شروع شده و گشودگی حضور شیعه در پیادهروی اربعین، شیعه را از حجاب و دیدهنشدن خارج کرده، تاریخی شروع شده تا شیعه نشان دهد که چیست و راهپیمایی اربعین زمینهای برای همین امر است. راهپیمایی اربعین در حال حاضر پس از انقلاب اسلامی، رویداد اصلی تاریخ ما است و محل تجلی تشیع است تا گشودگی و برافراشتن جدیدی به عالم برگردد. تنها میتوانید با دروبین خود به مطالب نهفته در این حرکت اشاره کنید هرچند موضوع، موضوعِ بیکرانهای است که تنها میتوان به آن اشاره کرد. تاریخی است که بنا است حقیقت ، بیش از پیش خود را نشان دهد، چشمها توان دیدن حقیقت را در بسیاری از جهات از دست دادهاند، راهی که شیعیان پیاده بر آن گام میزنند راهی است به سوی حقیقت وجود که زمین را روشن خواهد کرد و زمان زیر پای راهپیمایان جادهی اربعین پیچیده میشود تا زودتر به افق حضور حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیعلیه» برسند. این جاده؛ مکانی چون سایر مکانها نیست، بلکه نقطهای است برای شروع بای بسم اللّه به طرف صراط مستقیمی که کیلومترها از مغضوب علیهم و «ضالّین» فاصله دارد . آن حوالت تاریخی که با اشراق خداوند بر قلب مبارک حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» شروع شد در این راه حضور گستردهی تاریخی خود را شروع کرده و دارد فضای بازی را میگشاید که در فتوح آن همهچیز از گذشتهی خود متمایز میشود، شما در این حالت تنها قادر به دریافت چیزی هستید که خدا بنا دارد به این ملت عطا کند بنابراین شما میتوانید دوربین خود را در برابر بخشش الهی باز نگه دارید. امکان مفتوحبودنِ بخشش الهی را ظاهر توان کرد او خود را آشکار میکند، ولی هر چشمی نمیتواند ببیند مگر چشمی که از استیلای ظلمات دوران آزاد شده باشد . خداوند اراده کرده است ما را در شرایط دیگری قرار دهد و از این جهت سختیهایی را باید در این راه تحمل کرد، ولی از عنایت و رحمت الهی مأیوس نشد تا پوشیدگی حقیقت، به ناپوشیدگی تبدیل شود. آغاز همواره پیکار با خلاف آمدِ عادت را در بر دارد و لذا شما با زیرساختهای آماده روبهرو نیستید، باید خودتان تاریخ جدید را بسازید و این کار آسانی نیست. این هنر بزرگ قرن ما است. موفق باشید
با سلام بعد از اعتکاف حالتی در من بوجود اومد که احساس کردم دیگه هیچ چیز این دنیا برام اهمیتی نداره. ولی این حالتم یه روز بیشتر دوام نیوورد. چه کار کنم این حالتو دوباره بدست بیارم و برام ملکه بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت معنوی در باطن شما حفظ شده، حادثههایی جلوآمده که باید تکلیف آنها را نیز روشن کنید تا با وسعتی بیشتر جنبهی معنوی خودتان رشد کند. باز روحانیتی و معنویتی میآید که در نتیجهی آن معنویت، این حادثهها شما را از خود نمیگیرد و به خودشان وصل کند. معنای صبر در دینداری همین است. موفق باشید
جواب: پس از سلام؛ همهی کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی در عین تذکر به انجام فضائل اخلاقی، به پیامبر بعدی مژده دادهاند و این نشان میدهد که جنبهی آرمانی خود را در دین بعدی میدانند، و نخواستهاند مؤمنینِ به آن ادیان در همان حدّ متوقف شوند. از طرفی اگر دین طوری در صحنه نباشد که تکلیف همهی مناسبات ما را تعیین کند سیاستمداران نهتنها تکلیف ما را، بلکه تکلیف دین را نیز تعیین میکنند، و عملاً دین از صحنهی زندگی خارج میشود و راه بشر با خدا در گستردهی همهی مناسبات اجتماعی قطع میگردد.
آری اسلام طوری است که مراتب دارد؛ مراتب عالیه اسلام مربوط به افراد خاص است، ولی اگر اسلام در همهی نهادهای اجتماع حاضر نباشد، مردم از مرتبه نازله آن هم محروم میشوند، زیرا چیزی غیر از اسلام به مردم تحمیل میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر هم فرض کنیم غزالی از جهت ساختار اخلاقی و تعادل بین افراط و تفریط تحت تأثیر ارسطو است، مرحوم فیض کاشانی در «مهجة» و استاد آیت اللّه ملا مهدی نراقی و فرزند او ملامحمد، با رجوع به روایات اهل البیت«علیهمالسلام» کتابهای خود را تنظیم کردهاند و به همین جهت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند نراقین را بخوانید که منظور «جامعالسعادات» و «معراج السعادت» میباشد 2- به نظر بنده یک طلبه بیاد همهی دروس رسمی حوزه که مربوط به ادبیات است را کامل بخواند 3- همین منطق «مظفر» و سپس «بدایة و نهایة» علامه و در آخر «اسفار» ما را با عقل فلسفی آشنا میکند. 4- اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید اسلام آمد تا مرز حق و باطل اعمال انسانها را مشخص کند و ما در زیر سایهی اسلام هرگز نمیتوانیم مثل کسانی فکر کنیم که خود را از اسلام جدا میدانند و تحت عنوان آنکه به عقیدهی ما احترام میگذارند ما هم باید به عمل غیر شرعی آنها احترام بگذاریم. خدای ما چنین چیزی را از ما نمیپذیرد. وظیفهشما و همسر شماست که در جلسهای که معصیت خدا در آن واقع میشود شرکت نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین«علیهالسلام» میفرمایند: «اسْتِغْنائُكَ عَنِ الشَّيء خَيرٌ مِنْ اسْتِغْنائِكَ بِهِ»؛ استغناء و بىنيازى تو از يك چيز، بهتر از استغناء تو با آن چيز است، زيرا نخواستن بالاتر از داشتن است. شما چه میدانید که خداوند چه طرحی را برای برونرفت از مشکلاتتان طراحی کرده است! شاید بخواهد بهجای برآوردن آرزوهایت آزادشدن از آنها را به شما بدهد. معجزهی تقوا را در نجات از امیال ساده نگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مراقبه یک رویکرد است جهت حضور در محضر حق و لذا بیشتر باید نظر خود را به صورت قلبی در فضای «قرب وریدی» به حضرت حق انداخت. با اینهمه کتاب «لب اللباب» از علامه طباطبایی و کتاب «سیر و سلوک» منسوب به بحرالعلوم که آیت اللّه طهرانی شرح کردهاند و کتاب «لقاء اللّه» از آیت اللّه ملکی تبریزی و کتاب «معرفتالنفس و الحشر» در این مورد خوب است، مشروط بر آنکه از کتاب رویکرد تذکرپذیری داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تردید در اینکه آیا آنچه در ذهن داریم مطابق خارج است یا نه؟ تغییر از ساحت علم حضوری به علم حصولی است. موفق باشید