بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3013
متن پرسش
باسلام ما که توفیق حضور در جلسات شما رانداریم بخاطر اینکه در اصفهان نیستیم آیا این امرباعث عقب افتادن ما نیست چون باید محضر استاد را درک کرد لطفا صراحتا پاسخ دهید بدون تواضع؟چون واقعا از این امر می رنجم با اینکه مباحث شما را پیگیری می کنیم ولی حتی یک بار هم شما را زیارت نکردیم؟ 2.ایا ایرادی ندارد که سخنرانی هایی که در طول هفته ایراد می فرمائید را دانلود کنیم و گوش دهیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ارتباط از طریق صوت مباحث و کتاب‌ها إن‌شاءالله نتیجه‌ی لازم را می‌دهد به‌خصوص که روش بنده آن است که عقل افراد را مخاطب قرار می‌دهد تا خود افراد با عقل و اندیشه‌ی خدادادی‌شان موضوعات را بفهمند و دنبال کنند. دانلود مباحث و گوش‌دادن آن‌ها إن‌شاءالله مفید است ولی مباحث روزهای چهارشنبه همان‌طور که در ابتدای هر بحث عرض می‌کنم احتیاج به مقدمات قبلی دارد، اگر مباحث قبلی را کار کرده‌اید آن مباحث را دنبال فرمایید. موفق باشید
692
متن پرسش
با سلام و احترام اگر بخواهیم صحنه هایی یا حرف هایی از ذهنمان پاک شوند تا آزار نشویم چه باید بکنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: خیال انسان طوری است که اگر صورت یا مفهومی را که در آن وارد شده، زنده نگه نداریم خود به خود می‌رود و لذا کافی است انسان متوجه اهداف بلند انسان ،با خدا و تعالی روحانی خود باشد و برروی آن اهداف بلند متمرکز شود تا خیال کار خود را بکند و آن صورت‌ها و حرف‌ها را از صحنه‌ی خود به حاشیه ببرد. از خدا بخواهید: «از در خویش خدایا به بهشتم مفرست.....که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس». موفق باشید
19471
متن پرسش
با سلام و تحیت خدمت استاد طاهرزاده: در خصوص انتخابات اخیر حقیر به این جمع بندی رسیده ام نمی دانم تا چه اندازه صحیح می باشد به هر حال نکاتی را به شرح ذیل جهت استحضار تقدیم می دارم: نکته اول: عرصه ای که در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری شاهد بودیم به نوعی عرصه ی جهاد کبیر بود. یعنی قشر عظیمی از مردم با تاکید بر گفتمان انقلاب اسلامی، از تفکر و فرهنگی که نئولیبرال ها در طی چندین سال در جامعه بسط داده بودند ، تبعیت نکردند و قریب به 16 میلیون نفر با هدف تغییر و عدم تبعیت از وضعیت موجود و مشهورات زمانه وارد عرصه ی جهاد کبیر شدند و حقیقتا این جماعت شایسته تکریم و پاسداشت هستند و نه توسری خور. نکته دوم : جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با همه ضعف ها و کاستی هایی که داشت توانست در مدت زمان کوتاهی ساز و کاری مناسب برای مدیریت صحنه انتخابات برپا کند علی رغم اینکه به مطلوب خود دست نیافت ولی می توان ادعا نمود تاکنون جبهه ای متحدتر و منسجم تر از جمنا در جمهوری اسلامی ایران شکل نگرفته بود. اما صرف مانور سیاهی لشکر و میتینگ های انتخاباتی مراکز استان ها ، شرط کافی برای جذب آراء مردم نبود. لذا بیشترین توان جبهه نیروهای انقلاب اسلامی مصروف این امر شد و از تبلیغ چهره به چهره در مناطق شهری و روستایی غفلت شد. در خیلی از روستاهای آذربایجان شرقی نامزدی با نام حجت الاسلام رئیسی حتی به گوششان هم نخورده بود! شش ماه و یا یکسال مانده به انتخابات، نمی توان به نتایج مطلوب امیدوار بود. نکته سوم : یکی از مولفه های قدرت ساز در پیروزی انقلاب اسلامی مساجد بود . در حال حاضر صفوف اندک نمازهای جماعت مساجد و حضور کم رنگ بسیجیان و حزب اللهی ها در مساجد ، به یک معنا نشان دهنده میزان انقلابی گری جامعه ماست. وقتی یک نهاد اصیل و قدرت سازی همچون مسجد در هیچ یک از راهبرد های ما جایگاهی ندارد ، چگونه می توان ادعای بسط گفتمان انقلاب اسلامی در کف جامعه نمود ؟ اگر مساجد سنگر است پس چرا این مساجد که سنگرهای انقلاب اسلامی هستند اکنون خالی اند؟ نکته این است که مساجد خالی به درد انقلاب اسلامی نمی خورد و باید نسبت به این نکته توجه بیشتری می کردیم. نکته چهارم : جبهه مقابل جمنا از شیوه های مختلف جنگ روانی و ابزارهای آن به وفور بهره می برد. دورغ ، تهمت ، افترا و استهزاء رقبای انتخاباتی ، کف برنامه های تبلیغاتی این جماعت بود و توفیقات زاید الوصفی از این طریق عایدشان شد اگر چه پاره ای از موارد حزب اللهی ها نیز از این ترفندها استفاده می کردند اما طبق آموزه های دینی شما به هیچ وجه مجاز به استفاده از شیوه های غیراخلاقی رقیب نیستی اگر چه عدم استفاده از این شیوه ها ، شاید به نفع جبهه شما نباشد. روایتی از حضرت امیر المومنین (ع) که می‌فرمایند: «لَوْ لَا التُّقَى لَکُنْتُ أَدْهَى الْعَرَب‏»، اگر تقوا اجازه می‌داد، و اگر تقوا دست و پای علی را نبسته بود، مکارترین افراد عرب بودم. نکته پنجم : شاید قریب به 50 درصد کسانی که به روحانی رای دادند از همان ملت بصیر 22 بهمن ها هستند که حاصل ریزش های جبهه انقلاب اسلامی می باشند . به وفور افرادی را می شناسم که دلشان در اردوگاه انقلاب اسلامی است ولی رای خود را به نامزد جبهه انقلاب اسلامی ندادند. به نظر حقیر نباید تحلیل ها به سمتی برود که نشان دهد کسانی که به نامزد جبهه انقلاب اسلامی رای ندادند در مقابل نظام قرار دارند و یا کسانی هم که آراء خود را به نامزد مطلوب جمنا داده اند ، احساس سرخوردگی و یاس کنند که نتوانستند موثر واقع شوند. جبهه مقابل قوی نبود بلکه ما ضعیف عمل کردیم. محکوم کردن ملت به بی بصیرتی، دردی دوا نمی کند . نخبگان جامعه ما چه گلی بر سر خود زدند که عوام نیز آنها را همراهی کنند تا زمانی که قبول نکنیم بخش عمده ضعف های جبهه انقلاب اسلامی به نخبگان و خواص هم بر می گردد، نمیتوان ساز و کار و نقشه‌ی راه مناسب برای بازگرداندن شرایط مطلوب را طراحی و عملیاتی کرد. نکته آخر : وقتی هیچ تصور و مختصاتی از وسعت شهر سقوط کرده نداریم، چگونه ادعای بازپس گیری اش را بکنیم؟ هرکسی از ظن خود شد یار من ! در واکنش به نتایج انتخابات، برخی ها از ضرورت بازگشت نیروهای انقلاب به موقعیت خدمت به مردم می‌گویند اما خدمت با انگیزه انتخاباتی هم ، نسخه شفابخش انقلاب اسلامی نیست. نکته ای که استاد عزیزمان جناب آقای محمد جبارپور بدان اشاره داشته اند به نظر خیلی خوب بود و آن اینکه : برایم جالب است که تعبیر آقا از انتخابات «شب قدر» است اما توجه ما به این موضوع حداقلی است. البته از امثال بنده انتظار بیشتری نیست! چون مواجهه ما با خود شب قدر نیز اینگونه است. "بعد از صرف افطار" آماده مسجد رفتن و انجام اعمال شب قدر می شویم! بزرگان ما از ابتدای ماه مبارک خود را آماده شب قدر می کنند، اولیاء الله از ماه رجب خود را آماده می کنند و عرفا از شب قدر قبلی یک سال کار می کنند تا شب قدر را درک کنند. درک شب قدر تلاش و مجاهدت مستمر می خواهد نه اینکه شب امتحانی بخواهیم کار کنیم. یادمان نرود کل تلاش سالانه برخی اولیاء خدا برای بهتر درک کردن شب قدر است، یعنی یک سال عبادت می کنند تا یک شب را درک کنند، برای درک انتخابات نیز باید 4 سال تلاش کرد و محور همه فعالیت های ما معطوف به این مساله مهم باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از برکت انتخابات اخیر همین‌که عزیزانی امثال جنابعالی تا این حدّ به تفکر و تحلیل نایل شده‌اید که بس مبارک و همه‌جانبه است. به نظر بنده تمام جوانبی که مطرح فرمودید قابل توجه است. به‌خصوص مطلب آخر که موضوع شب قدر انتخاباتی را پیش کشیدید؛ به این معنا که 4 سال مردم را متوجه‌ی اهدافی در انتخابات‌شان بکنیم که گرفتار تحریکات نفس امّاره‌شان از طریق رقیب نگردند.

آری! ما باید در متن دموکراسی که در این تاریخ با آن روبه‌رو هستیم انقلاب خود را ادامه دهیم. بدین معنا که نه می‌توان بدون رأی مردم انقلاب را شکل داد و جلو برد، و نه مانند غرب با هر مردمی و هر هوسی می‌توان کنار آمد. این جا است که رسالت اصلاحِ جامعه و تربیت دینیِ فردفردِ افراد پیش می‌آید. دوره‌ی آن گذشت که بگوییم هرکس با ما نیست، بر ما است. و دوره‌ی آن گذشت که با برخورد تند و خشن، افرادِ ناصالح را به اردوگاه رقیب پرت کنیم. به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه»؛

«عمده نظر و هدف شما این باشد که چتر گفتمان انقلابی را در کشور باز کنید، بر روی سرِ همه‌ی کشور باز کنید. این کار هم بسیار دشمن دارد. کسانی‌ هستند که سعی می‌کنند سفره‌ی انقلاب را جمع کنند تا دیگر تفکر انقلابی وجود نداشته باشد.... نکته‌ای که باز تأکید خواهم کرد این است که باید در دل‌ها نفوذ کرد، این کارها خیلی کارهای خوبی است که انجام گرفته، اما ارزیابی کنید ببینید این کارها، چقدر در دل‌ها نفوذ کرده... ما باید مردم را با اخلاق تربیت کنیم و با اخلاق بار بیاوریم... شما در این مجموعه، مخاطبان خودتان را مشخص کنید و افزایش دهید، یعنی مخاطبتان فقط آن جوانی که از پیش به شما معتقد است نباشد ... قشر خاکستری و حتی قشر از خاکستری متمایل به سیاه را هم باید بربایید و جذب کنید».(بیانات رهبری در جمع دست‌اندرکاران جبهه‌ی فرهنگی انقلاب، آبان ماه 95). موفق باشید

14224

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اینکه برخی از دوستان عزیز اقدام به راه اندازی کانالی در تلگرام کردند بنده دیدم هیچ کدام از کانالها متاسفانه کامل نیستند. لذا تصمیم گرفتم اگر شما اجازه ای صادر کنید کانالی راه اندازی کنم که به صورت (سیر مطالعاتی که شما می فرمایید با شماره بندی) مطالب کتابها را بارگذاری کنم. یعنی مطالب درس درس باشد یا شماره شماره. یعنی کسی که وارد این کانال می شود مطلب یاد بگیرد نه اینکه مطالب پخش و پراکنده ذهنش را برهم بزند. با دعای استاد این کانال بهترین کانال نشر سخنان شما می شود. کانال ساحت حضور که یکی از دوستان زحمت کشیدند فقط پرسش و پاسخ است ولی کانالی که بنده راه اندازی کردم و منتظر دستور شما هستم اینگونه نیست. مطلب است. درس است. بخاطر این مهم چند خواهش داشتم از جنابعالی. 1. اجازه این کار را بدهید. مطمئن باشید از عهده اش بر می آیم ان شاءالله. 2. کانال ما را در سایت بزنید تا همه بیایند (کانال تلگرامی. قیم المیزان) 3. می خواهم از کتاب جوان و انتخاب بزرگ شروع کنم. به نظرتان سیر به چه صورت باشد بهتر است؟ این هم لینک کانال: Telegram.me/ghaiemolmizan التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نباید به صورت مستقیم وارد این امور بشوم و همان‌طور که به حکم وظیفه نسبت به انقلاب و اسلام سعی کرده‌ام مثل یک بسیجی پشت خاکریز در صحنه‌ی تاریخ انقلاب اسلامی هرچند به صورت جزیی حضور داشته باشم، جنابعالی و هرکس دیگر که به دنبال هویت معنوی خود مطابق این تاریخ است، باید برای خود فکری بکند. در این رابطه است که اگر به نظرتان رسیده از این طریق که می‌فرمایید کاری می‌توانید انجام هید، منتظر تأیید یا ردّ کسی نباشید. در مورد قراردادن آدرس کانال بر روی سایت «لب المیزان» پس از مدتی که فعالیت خود را شروع کردید شورای سایت با بررسی که می‌کند، این کار را انجام می‌دهد و در مورد طرح کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به نظرم کار خوبی می‌شود به این صورت که مخاطب شما سعی کند در رابطه با موضوعات مطروحه فکر نماید. موفق باشید

12185
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: دو سوال از حضور شما داشتم: 1. اینکه می گویند نوشته های سر قبر را نخوانید صحیح است یا نه؟ بنده روزی به یکی از دوستان گفتم نگاه کنید به این قبر چی نوشته ایشان گفتند نباید خوند. گفتم روایت داریم؟ گفتند بله در روایت آمده که خواندن سنگ قبر باعث کاهش حافظه می شود. 2. بحثی پیش آمد در مورد دین و عاقبت بخیری انسان به اینجا کشیده شد که حتی نماز شب خوانها و نماز اول وقت خوانها هم ممکن است به خطا بیفتند ایشان مورد ابن ملجم را پیش کشیدند با توجه به اینکه بیشتر اوقات خدا توفیق نماز شب خواندن را به بنده داده است و نیز نماز ابتدای وقت. چه کار باید کرد که عاقبت نیکو درا نتظار انسان باشد و آیا همین ها انسان را یاری نمی کند؟ و این همه سفارشات مبنی بر نماز اول کارساز نیست و این ممکن است حربه شیطان نسبت به وضعیت بنده باشد. و بنده خودم برای خودم نه اینکه پیش ایشان بازگو کنم استدلال کردم که خداوند بدین وسیله - شهادت حضرت علی - قصد مقام شناسی ایشان و ادامه راه ایشان را در هر زمان برای محبان و شیعیانشان فراهم کرده است. خواهش می کنم بنده را راهنمایی بفرمایید. التماس دعای فراوان از محضر شما اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روایت هست که خواندن نوشته‌های روی قبر موجب نسیان می‌شود ولی دقیقاً به چه معناست؟ آیا خواندن همین اسم و فامیل طرف است که روی سنگ قبر او نوشته شده؟ یا موضوع چیز دیگری بوده؟ باید بررسی شود 2- وقتی قصد انسان از عبادات رعایت دستورات پروردگار است باید به نجات خود امیدوار باشد و یأس در این مورد نهی شده. مشکل ابن ملجم جهالت‌اش بود نه نماز شب‌اش. موفق باشید

11110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: امام جواد (ع) می فرمایند ره سپردن به سوی خداوند متعال رساننده تر است از به رنج افکندن اعضای بدن با عمل.1) مرز این حدیث را برای کسانی که شاگرد شما هستند و مقید به انجام اعمال روزانه و عبادت کردن با بدن از قبیل یونسیه و نافله و روزه ایامی که در المراقبات و معراج السعاده و کتب سلوکی و اخلاقی وارد شده چگونه شرح می دهید و تفاوت این حدیث با توصیه قرآن به استغفار در سحر و نافله و روزه برای اینکه شاید! اهل تقوا شوید و ذکر شدن اینکه کسانی هستند که آثار سجود در چهره شان نمایان است در چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه این حدیث در حدّ توان در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» شرح شده، خوب است به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید
10232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مقام معظم رهبری پس از دیدن اجرای گروه سرود آباده به نام «قصه بابا» که مضمون آن درباره درد دل فرزند شهید است، گفتند: «کاری که اجرا کردید کار خوبی بود، چرا که صدای سازتان بر نفس انسان ها غالب نیست» منظور مقام معظم رهبری از این که فرمودند ساز شما بر نفس انسان ها غالب نیست، چه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سررشته ندارم ولی این سرود در زمان خودش تمام رشته‌های جان ما و امثال ما را به حرکت در آورد. موفق باشید
9713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقتتان بخیر. نظرتان در مورد استفاده از کتاب «حافظ معنوی» که به روایت دکتر دینانی هست، برای فهم حافظ و البته در کنار سیر شما، چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه جناب دکتر دینانی به حافظ نگاه ارزشمندی است و در سلوک کمک‌تان می‌کند. موفق باشید
9565
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی بنده برایم سوال شده چرا تو جامعه اسلامی همه باید چند رو بگردند؟ به این خاطر می گویم که این خدشه به دین می زند و مردم دین گریز می شوند. روی هم رفته چیزهایی دیده می شود از بسیجیان و مومنان و افرادی که در محیط بیرون با حجاب کامل دیده می شوند. مثلا با توجه به اینکه من در شهرستان هستم و خیلی به قول خودمان بد حجابی سرایت نکرده (یا به قول شما محیط دینی) قرار گرفتیم، دوستان در مورد عروسی خانمی تعریف می کردند که ایشون بسیجی اهل دعای ندبه و همسرشون سپاهی و چنان رفتاری در مجلس عروسی با نامحرمان دارند که ایشون می گفت این قشر فقط خودشون هستند و حرفهاشون. حال چرا باید این طور باشد و این دردی از جامعه ما را دوا نمی کند که فلان بسیجی چنان کاری کند و بدبینی را افزایش و روحیه بسیجی را بد جلوه می دهد. چرا ما از درون به مرحله ای رسیدیم که خودمان هم از خودمان گریزان باشیم. چرا جوان مومن ما از خانمش می خواهد از شهر خود که دور می شود آرایش کند و در انظار دیگران باشد. استاد گرامی بنده خودم مجردم،اینها را که می بینم خیلی حرص می خورم واقعا تاسف می خورم و اگر از این رفتار ها نکنی عقب افتاده ای. ین آقایان را که می بینم نگران می شوم نکند کسی همسر بنده شود که چنین خواسته هایی داشته باشد. موفق باشید..
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه حقیقت دین باشد و ایمان داشته باشد دستورات دین در همین دنیا ذات انسان را در راستای قرب الهی متحول می‌کند، هرگز آن‌طور که شما می‌گویید عمل نمی‌کند. ولی از طرف دیگر ما نباید فکر کنیم دین اسلام دین خشکی است، زیرا اسلام اجازه می‌دهد در عین رعایت حرام و حلال الهی زمینه‌های نشاط زندگی را از دست ندهیم. مواظب باشید برداشت خودتان را از بعضی قسمت‌های اسلام، عین اسلام ندانید در عین آن‌که اگر کسی به نام بسیجی خلاف اسلام عمل کرد هم توجیه نکنیم و صریحاً به آن‌ها تذکر دهیم. موفق باشید. (در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم)
4611
متن پرسش
باسلام ببخشید دوباره سوالم را مطرح می کنم من به سایت شما آشنای نداشتم.دانشجوی گرافیک هستم.نظرتان راجع به هنر را می خواستم بدانم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض کردم. موفق باشید
2658
متن پرسش
با سلام به استاد و عزیز دلم بنده مدت حدودا 3 سال است که با آثار شما مانوس هستم و سیر مناسبی را تا بدینجا از این بابت طی کرده ام. در حال حاضر سرباز عقیدتی مرزبانی هستم و نیاز به پیدا کردن روش های نوین در آموزش های عقیدتی دارم. قبلا در مورد معرفت نفس فکر کردم و طی تماسی که با شما داشتم جنابعالی نیز تایید فرمودید. اما متاسفانه این سیر هستی شناسی متناسب با عقول ظاهربین همه نیست و احتیاج به یک حلقه گمشده دارد. فکر می کنم این حلقه را پیدا کرده باشم و اون متافیزیکه! آیا شما استفاده از تعالیم متافیزیک نظیر هاله های انرژی و چاکراها و امثالهم را به عنوان فتح باب برای اثبات حقانیت وضو و نماز و معارف دینی مناسب می بینید یا نه؟! احتیاج به مشاوره جدی شما دارم که خدای ناکرده دچار خطا نشوم با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خودتان را مشغول چیزهایی نکنید که مبنای درستی ندارد. به روش معرفت نفس ولی با زبان ساده‌ای که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده کار را را دنبال کنید.و راه برخورد با عرفان های منفی طرح درست معرفت نفس است موفق باشید
2290
متن پرسش
سلام استاد.نظر شما درباره ی حرفی که رهبری در مورد علم و بی طرف بودن آن مطرح کردند چیست؟آیا این حرف ایشان در مورد اینکه در کشف واقعیت علمی پیشفرض راه ندارد ناصحیح نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مقام معظم رهبری حفظه‌الله در مقابل آن‌هایی که می‌گویند علم باید بی‌طرف باشد و به این بهانه دانشگاه‌های ما را از خدمت به نظام باز می‌دارند فرمودند «علم در کشف حقیقت باید بی‌طرف باشد» به این معنی که به اسم علم نباید اندیشه‌ها و تئوری‌های دستوری را طرح کرد؛ چیزی که استالین دستور داده‌بود که هر نتیجه‌ی علمی که با مارکسیسم لنینیسم مخالف است نباید طرح شود. رهبری فرمودند علم در کشف حقیقت نباید تحت تأثیر فکر و یا ایدئولوژی خاصی باشد ولی در استفاده از آن مسلّم باید علم در خدمت مردم و نظامی باشد که در خدمت مردم است این غیر از آن است که در فلسفه می‌خوانید نگاه غربی مبتنی بر مبانی آن است نسبت به عالم هستی و نگاه دینی مبتنی بر نگاه آن است نسبت به عالم هستی که در یک نگاه اراده‌ی تخریب طبیعت نهفته‌است و در نگاه دینی اراده‌ی تعامل با طبیعت نهفته‌می‌باشد. موفق باشید.
2198
متن پرسش
استاد طاهر زاده سلام علیکم طاعاتتان مقبول درگاه احدیت ممنون از اینکه وقت ارزشمند خود را برای پاسخ به سوالات مکتوب سایت صرف می کنید . من فارغ التحصیل یکی از رشته های فنی از اصفهان هستم . دغدغه ای که چندی است ذهن مرا به خود مشغول کرده است مربوط به ماجرایی می شود که در یکی از ترم های تحصیلم برای من اتفاق افتاد که مختصرا در اینجا به استحضارتان می رسانم و تقاضای راهنمایی دارم . بنده در یکی از ترم های تحصیلی درسی را با یک استادی داشتم در طول ترم بسیار فعال بودم و معمولا حتی بعد از کلاس درمورد مباحث درس از ایشان سوال می کردم . در امتحان پایانی این درس سوالی مطرح کرده بودند که با اینکه من نمونه های مشابه آن را قبلا حل کرده بودم اما در امتحان نتوانستم به طور کامل جواب بدهم . بعد از امتحان یک روز برای کاری به دانشکده رفته بودم اتفاقا ایشان در اتاقشان بودند من به اتاقشان رفتم چون می دانستم که مرا به چهره و نه فامیل می شناسند ( اما اصلا از اخلاق ایشان در نمره دادن آگاه نبودم و مطمین نبودم که در نمره دادن به شناخت دانشجو هم اهمیت می دهند یا نه ) و یک سوالی را بهانه کردم تا ببینم که برگه ها را تصحیح کرده اند یا نه ؟ گفتند که هنوز تمام نشده و خودشان ( البته بدون هیچ حرفی درباره ی امتحان ) فامیل مرا پرسیدند . بعدا که نمرات را اعلام کردند به من نمره ی کامل داده بودند البته دقیقا نمیدانم که به همه نمره اضافه کرده بودند یا نه ؟ این را از این بابت می گویم که ترم های بعد که با ایشان کلاس داشتم به یکی از بچه ها علنا گفتند که در امتحان فلان درس ( همان درسی که من هم با ایشان داشتم ) به تو نمره اضافه کرده ام . مسئله ای که در پی این ماجرا برایم یک دغدغه شده است این است که آیا این نمره ی من درست است یا نه ؟ همیشه این مساله مرا اذیت می کند که آیا اگر من نرفته بودم هم نمره اضافه می کردند یا نه ؟ و اگر من به واسطه ی این مدرک به سر کار بروم آیا درآمدم حرام محسوب می شود ؟ اگر مقاطع تحصیلی بالاتر به معدل این مقطع مرتبط باشد چه ؟ محتاج دعای خیرتان هستم . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این استاد است که می‌داند چه نمره‌ای باید به دانشجو بدهد و اگر تشخیص داد دانشجو، دانشجوی فعّالی است نباید خود را مقید کند به محتویات برگه‌ی امتحان. گویا خود او نیز به دنبال شما بوده. در هرحال دغدغه‌ی شما دغدغه‌ی بی‌جایی است. موفق باشید
1668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده. چند وقت قبل همایشی در موسسه امام خمینی برگزار شد درباره واکاوی اندیشه ها و سیره آقای مشایی. در این همایش عنوان شد که ایشان قائل به فلسفه اشراقی بوده و اتفاقا در این زمینه فرد باسوادی هستند و تحت تاثیر اندیشه های سید حسین نصر قرار دارند. البته در مورد این وابستگی هیچ دلیلی ذکر نشد. حتی من در بولتن محرمانه سپاه که قصد القا پیوند بین اندیشه های مشایی و سید حسین نصر بود نیز دلیلی برای آن ندیدم و این امر صرفا ادعا شده بود. حال سوال من این است، بالفرض که این امر صحت داشته باشد، آیا فلسفه اشراقی به خودی خود اینقدر خطرناک است که اگر سیاستمداری به آن قائل بود خطرناکترین جریان اسلام شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام فلسفه‌ی اشراقی همان فلسفه‌ای است که حضرت« امام رضوان‌الله علیه» بر آن تأکید دارند و در آن رجوعِ قلبی به «وجود» و در نهایت به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان «سبب متصل بین ارض و سماء» نظر می‌شود و آن حضرت را آینه‌ی نمایش اسماء الهی می‌شناسد. موفق باشید.
12593
متن پرسش
سلام عليكم: طاعات قبول. بنده طلبه اي هستم كه امسال به سطح دو حوزه علميه مي روم. و مدتي است سوالي ذهنم را مشغول كرده و مرا به يك دوراهي رسانده است. لذا به ياري شما نياز دارم. (البته تقاضا دارم در پاسخ تان مخاطب را غير از طلبه ها، جوانان دانشجو و بسيجي نيز در نظر بگيريد) در رابطه به فعاليت فرهنگي عده اي از فضلاي عالم مي گويند واجب است اما واجب تر براي امثال بنده رسيدن به درس و به طور كلي خودسازي است و بايد فعلا از انجام اين گونه امور پرهيز كنيم و فقط به مقدار بسيار كمي براي رفع مسئوليت امر به معروف اكتفا كنيم در نگاه اوليه حرف درستي است. حتي امثال بنده تخصص در امور تربيتي نداريم و راه و روش آن را نمي دانيم مثلاً روش صحيح رفتار با نوجوان و ... اما در مقابل بنده نمي توانم اين جملات ايشان را با اين چند نكته جمع كنم: 1. مقام معظم رهبري در صحبت هايشان (مثلاً در حرم رضوي سال93) در فعاليت هاي خودجوش فرهنگي صحّه گذاشته و حتي فرمودند به جوانان مي گويم به فعاليت هاي خود جوش فرهنگي با جديّت ادامه دهند. خب متبادر به ذهن از جملات آقا اين است كه مخاطب همين طلاب و جوانان مومن و بسيجي مساجد و هيئات ما هستند، پس مي توان نتيجه گرفت آقا به اين كار رضايت دارند و طبق ديگر فرمايشاتي كه داشتند نظرشان اين است كه: كار را رها نكنيد اما در كنار آن بايد خودسازي خودتان درجه اول باشد به طور نمونه فرمودند سطح معرفت خودتان را بالا ببريد و كتاب هاي شهيد مطهري را پيشنهاد كردند. به همين علت احساس مي كنم همانطور كه امام وقتي فرمان دادند جوانان به جبهه بروند جوانان رفتند و در همان حين جنگ، خودسازي هم كردند و آن اتفاق عظيم در تاريخ اسلام افتاد. الان نيز حضرت آقا چنين چيزي را مي خواهند، يعني مي خواهند جوانان وارد ميدان جنگ نرم شوند و در همين ميانه به تهذيب و علم آموزي بپردازند بلكه اساس را بر اين بدانند اما صحنه كار كردن نيز خالي نماند. و باور هم دارم وقتي ما به فرمان ولي فقيه عمل كنيم خدا به دانش و تهذيب ما بركت مي دهد. 2. سن امثال بنده سن جواني است و اگر به خاطر درس و تحصيل و تهذيب، فعلاً وارد كار فرهنگي نشويم تا اينكه به يك درس و ... را به يك جايي برسانيم، سن جواني ما از دست خواهد رفت و به نظرم ديگر با سن بيشتر نمي توانيم با نوجوانان ارتباط بگيريم آنطور كه الان مي توانيم. در واقع در اين سن فعلي ما ظرفيتي هست كه در سن بالاتر نيست. يك جوان بهتر مي تواند با نوجوان ارتباط معنوي برقرار كند و واسطه نورانيت او بشود تا يك مرد 40 يا 50 ساله. 3. فكر مي كنم درس و كار فرهنگي قابل جمع است، هرچند اراده و همتي مي طلبد شبيه شهداء. به طور واضح تر و نمونه اين به ذهن حقير مي رسد كه مي توان با شروع يك سير مطالعاتي و يك برنامه ريزي منظم براي زندگي در جهت رشد انساني پس از رسيدن به يك حداقل كار كردن را شروع كرد. لذا برنامه اي مثل آنچه مرقوم مي شود را چطور مي بينيد؟ الف) شروع از كتاب آشتي با خدا / جوان و انتخاب بزرگ / ده نكته از معرفت نفس با شرحش / شرح حديث اي اباذر / عالم انسان ديني (جهت رسيدن به معرفتي كه بتواند فرد را در مسير صراط مستقيم قرار بدهد) ب) كتاب نامه هاي بلوغ ، مسئوليت و سازندگي، تربيت و كودك از مرحوم صفائي / تعليم و تربيت اسلامي علامه جعفري / آنگاه كه فعاليت هاي فرهنگي پوچ مي شود / كار بايد تشكيلاتي باشد از بيانات آقا / سه جلد نسيم مهر آقاي دهنوي كه اگر با يك ناهنجار رفتاري رويرو شديم بتوانيم صحيج عمل كنيم / و يك كتاب روانشناسي رفتار نوجوانان و جوانان ( جهت رسيدن به يك حداقل معرفت صحيح از راه و رسم فعاليت فرهنگي و تربيتي) از شما استاد و معلم عزيز مي خواهم هم به سوالات مطرح شده پاسخ بفرماييد و هم اشكالات را گوشزد كرده و نتيجه گيري كنيد... پيشاپيش از شما تشكر كرده و از خدا توفيقات روز افزون براي شما را خواستارم. يا حسين عليه السلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همان‌طور که خودتان متوجه شده‌اید باید در عین آن‌که کار فرهنگی با جوانان را تعطیل نکرد، ولی شما به عنوان یک طلبه به‌خصوص در ابتدای کارتان باید ممحض در دروس‌تان باشید و در کنار آن فعالیت‌های فرهنگی را مدیریت کنید، نه آن‌که قصه‌ی شما قصه‌ی آن کسی باشد که رفت آب بیاورد، آب او را برد. یعنی آن‌چنان مشغول کارهای فرهنگی و سر و کله‌زدن با جوانان شوید که فراموش کنید باید یک طلبه‌ی با سواد و عمیقی باشید. موفق باشید

12417
متن پرسش
چگونه راه وسوسه های شیطانی را سد کنیم که با توجه به داشتن همسر وسوسه نگاه به نامحرم و غیره در ذهن ما می آید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» هست مبنی بر این‌که انسان در چنین شرایطی باید با کنترل نگاه خود به نامحرم قدرت وساوس شیطانی را کم کند. موفق باشید

12299
متن پرسش
با سلام: پيش از اين سؤالي در خصوص جواز مراجعه به افراد مورد اعتماد براي گشودن سحر از خدمت استاد پرسيده بودم. نظر استاد را در باره روايت زير مي‌خواهم: در حدیث آمده است: یکی از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد می‌گرفت خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد می‌گرفتم، خرج زندگی من نیز از همین راه تأمین می‌شد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده‌ام، ولی اکنون آن را ترک نموده و توبه کرده‌ام آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فرمود: عقده (گره) سحر را بگشا، ولی گره جادوگری مزن. آيا اين روايت مي‌تواند جوازي براي مراجعه به اقرادي باشد كه علم آن را دارند؟ در اضطرار قرار دارم و با وجود اينكه مي‌دانم نااميدي گناه بزرگي است اما در سراشيبي سقوط به سوي آن قرار دارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌تأثیرکردن سحر ساحران منحصر به کسی نیست که علم به سحر دارد بلکه هرکس بتواند روح و قلب افراد را متوجه حق نماید آن‌ها را در بی‌تأثیرکردن سحر بر روح و روان‌شان کمک کرده و از القائات شیطان در قوه‌ی واهمه رهانیده است، به همین جهت به ما فرموده‌اند جهت بی‌تأثیرکردنِ سحر، سوره‌های مبارک معوذتین را بخوانید که در آن‌ها انسان از هر وسوسه‌ای به حضرت حق پناه می‌برد. موفق باشید

9440
متن پرسش
سلام استاد عزیزم، ضمن تشکر از زحمات فراوان شما. استاد عزیز چرا با محبت به اهل بیت (ع) یه حس محبت چندگانه درونم ایجاد شده، انگاری از توحید خارج می شوم، البته همه اش حسی است شاید هم توهماتم باشد ولی چگونه محبت به 14 معصوم را با توحید جمع کنم و همه را کلهم نور واحد ببینم حس میکنم محبتم و قلبم 14 تیکه 1 خداوند شده. لطفا یاری ام نمایید کتابهای اهل بیت را 1 تا 5 را خوانده ام و مهدویت شماره 2 هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءاللّه در ادامه‌ی دنبال‌کردن شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به توحید واقعی که آن یافتن خدا است در مناظر مختلف، می‌رسید و به خدا خواهید گفت: «به هر شکلی که خواهی جامه می‌پوش .... که من آن قد رعنا می‌شناسم». موفق باشید
9175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ببخشید عده ای از مردم به روزه اعتقاد ندارند و اصولا مسلمان نیستند. اما در صورتی که در طول ماه رمضان در ملا عام اقدام به خوردن کنند مجازات می شوند. آیا واقعا این صحیح که به خاطر مسلمانان آن ها سختی بکشند در حالی که دین آن ها اسلام نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید رعایت نظام اسلامی و حفظ شئونات نظامی که در آن زندگی می‌کنند را بکنند و بی احترامی به مردمی که اعضای اصلی این نظام‌ هستند نباید انجام دهند و این یک موضوع جهانی و انسانی است . موفق باشید
7609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . بنده سخنان زیادی در خصوص فلسفه صدرائی از مقام معظم رهبری شنیده ام که به حکمت صدرائی تاکید زیادی داشتند . اما تا به حال در خصوص ابن عربی چیزی از ایشان نشنیده ام . شما شنید اید ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جلسه‌ای که جناب آقای رمضانی از عالمانی که در زیرسایه‌ی آیت‌اللّه حسن‌زاده هستند با مقام معظم رهبری داشته‌اند خود مقام معظم رهبری فرموده‌اند: «من عرفان نظری کار نکرده‌ام» و لذا شاید از این جهت مثل حضرت امام اظهار نظر نمی‌کنند. موفق باشید
6785
متن پرسش
با تشکر از راهنمایی استاد طاهر زاده و نیز نظرات دوست عزیمان. با کمال میل از راهنمایی ایشان استفاده خواهیم کرد. ضمنا در تیم ما متخصص طب سنتی نیز وجود دارد. از جمله نکات خوبی که ایشان هم قبلا مطرح کرده بودند همین است که: "بر اساس فلسفه مبنایی طب سنتی ایرانی، وحدت موجود در اشیاء مرکب، حقیقی است و اعتباری نیست. به عبارت دیگر کل، می تواند خاصیتی داشته باشد که غیر از جمع جبری اجزاء آن باشد و در هیچ یک از تک تک اجزائ آن نباشد. لذا یافتن جزیی در موجودات که توجیه کننده تمام یک خاصیت مشخص باشد، کار دقیقی نیست." با وجود این دیدگاه، نمی توان اثرات اجزا را در ایجاد یک خصوصیت در کلیت یک شیء منکر شد وبالاخره این تطبیق و بررسیرابطه با مبانی اثبات شده طب جدید که اکثرا تجربی میباشند باید از جایی شروع شود. لازم به ذکر نیست که دنیای غرب با رویکرد تجربی صرف به علوم دچار اشتباه بزرگی شد از این جهت که منکر سایر روشهای شناخت و برداشت علمی گردید والا خود تجربه و علم تجربی در حیطه هایی که حقیقتا تجربی هستند کاملا قابل دفاع است؛ به شرطی که پایش را از گلیمش دراز تر نکند و در جایی که تجربه پذیر نیست نظر ندهد و یا لااقل نظر قطعی و با ادعای علمی ندهد. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید اطباء سنتی نیز با نظر به کلیات نفس از تجربه و عکس‌العمل‌های جسم استفاده می‌کردند ولی چون رویهمرفته تصور درستی از رابطه‌ی بین جسم و نفس داشتند نتیجه‌ی کارشان مفیدتر بود. موفق باشید
5891
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز. 1. استاد ایا مورد عنایت بودن مسجد جمکران سندیت دارد؟آیا همین خوابی که می گویند سند است؟سندش چیست؟2. نظر امام خمینی راجع به محدث نوری چیست؟3. آیا محدث نوری قائل به تحریف در قرآن است؟4. چرا قرآن تحریف نشده است؟چگونه می توان ثابت کرد؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- در سایت‌ها نکاتی در مورد مسجد مقدس جمکران هست، می‌توان آن را حمل بر صحت کرد 2- متأسفانه آقای محدث نوری قائل به تحریف قرآن است و آقایان از جمله آیت‌اللّه حسن‌زاده و آیت‌اللّه جوادی جواب داده‌اند و اساساً این عزیزان را در حدّ محدث بپذیرید و نه در حدّ صاحب‌نظر در دین 4- روی سایت جزوه‌ی «چرا قرآن تحریف نشده است» را که خلاصه‌ی فرمایشات آیت‌اللّه حسن‌زاده است مطالعه بفرمایید. موفق باشید
4284

اذکار عامبازدید:

متن پرسش
به نام یگانه معبود هستی بار الها !ستایش مخصوص توست که بهترینها را سر راه بندگانت قرار دادی. بار محبوبا !سپاس مخصوص توست که روشن ضمیرانی پای بر عرصه هستی نهاده اند که استاد وار و شاگرد گونه منشا خیر و محبت نسبت به بندگان تو اند. خدای مهربانم هزاران بار تو را سپاس می گویم که بندگان و بزرگان بزرگواری در جهان هستی وجود دارند که هدایتگران واقعی سر راه بشر می باشند ،دستان مادرانی را باید بوسید و خاک پای آنها باید شد که چنین انسانهای وارسته ای را تربیت وتقدیم جامعه کردند که دمادم از لطف تو عزیز زمینه هدایت واقعی را به روی بندگانت باز کردند. استاد بزرگوار سلام علیکم بنده دختر خانمی هستم که مدت کمی از آشنایی با مباحث شما را سپری کرده ام اما متنی که در بالا نوشتم صادقانه و از اعماق وجودم تقدیم به پروردگار هستی که زمینه هدایت مرا فراهم آورد توسط یکی از واسطه ها ،امیدوارم توفیق روز افزون نصیب ایشان و شما استاد بزرگوار که منشا خیر و برکت هستید بگردد و نیز امیدوارم شما در این مسیر روز به روز موفق تر باشید هر چند بنده نا قابل چیزی بالاتر ازین نمی توانم بگویم. این متن جهت تشکر از جنابعالی بوده و با توجه به اینکه بنده ابتدای راهم و فقط تابحال توانسته ام بحث معرفت النفس را گوش داده و چند کتاب مطالعه کنم ابتدای امر طلب دعای خیر از شما دارم و اینکه اگر نیازی به توصیه در این سیر برای بنده وجود دارد بفرمایید و اما سوالی از خدمت شما داشتم اینکه بنده چه اذکاری می توانم در مواقعی که به کارهایی دیگر مشغولم داشته باشم . بنده صلوات ، لاحول ولا قوه الا باالله العلی العظیم، لا اله الا الله را می گفتم و دو ذکر یا فتاح و یا رزاق که به من پیشنهاد شد در مورد این دو اسم خداوند از یک استاد عرفان سوال کنم اما به دلیل اینکه در اطراف بنده کسی وقوف ندارد مصمم شدم در این رابطه با شما مشورت کنم آیا نیاز هست من این دو ذکر را بگویم ؟ البته تا بحال برا ی بنده مشکلی ایجاد نکرده است . در پایان بسیار از شما و اشخاصی که دستگیری می کنند از درراه مانده ها تشکر می کنم توفیق روز افزون در امورات خیر برای شما، اگر نیاز به هر نوع تذکری برای بنده هست بفرمایید و اگر صلاح هم دانستید در سایت به نمایش بگذارید. در پناه حق موید و کامروا باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اذکار که فرمودید مثل ذکر یا فتاح و یا رزاق، از اذکار عام است و نیاز به اجازه‌ از استاد ندارد، همان‌طور ذکر لا حول و لا قوة إلاّ بالله و لا إله الاّ الله و صلوات. از آیت‌الکرسی نیز غافل نباشید که نحوه‌ی‌ یاد خدا را و نحوه‌ی حضور حضرت حق را به قلب متذکر می‌شود. موفق باشید
2975

انسان آزادهبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم میخواستم بدانم انسان آزاده یعنی چه کس؟وچگونه می توان آزاده بود باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آزاده یعنی کسی که حق را می‌شناسد و بر دفاع از حق پافشاری می‌کند و هیچ تعلق و تحزبی موجب نمی‌شود که از دفاع از حق کوتاه بیاید. موفق باشید
137

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و سپاس فراوان از شما استاد گرامی، مگر خصوصیات ذاتی زن و مرد متعلق به روح آنها نیست؟در حالیکه میدانیم روح جنسیت ندارد پس چگونه است که خلقیات این دو جنس با هم در بسیاری موارد تفاوت دارد؟ و این تفاوت از چه چیز نشأت میگیرد؟ اگر به خاطر رابطه با جسم است که شما فرموده اید جسم ابزاری است در دست روح پس چگونه ابزار میتواند در صاحبش تأثیر کند و این همه خلقیات متفاوت بیافریند؟با تشکر 2 ـ با چه بیان و چگونه با نوجوانان ( دختران راهنمایی ) صحبت کنیم که مبانی صحیح دین را بهتر پذیرا شوند و کدامیک از اصول دین در این زمینه راهگشا تر است و در اولویت قرار دارد؟
متن پاسخ
جواب: علیک‌السلام؛ باسمه تعالی 1- درست است که خصوصیات افراد مربوط به روح است، ولی عنایت داشته باشید که آن روح در دوره‌ی جنینی بدن خود را شکل داده و همچنان هم اکنون بدنی مناسب روح خود را دارد تدبیر می‌کند. 2- با جوانان کم سن و سال موضوعات خودشناسی را به روشی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده، و موضوع نبوت را به صورتی که در جزوه «چه نیاز به نبی» مطرح است، خوب است مطرح کنید تا إن‌شاءالله آماده‌ی بحث معاد بشوند. موفق باشید
نمایش چاپی