ایران عاشورایی... تو سربلند و پیروز در کل عالمینی... تا وقتی با تو باشد این غیرت حسینی. سلام علیکم استاد عزیز: عزاداری هاتون قبول باشه انشاءالله. شب عاشورا در حسینیه امام خمینی، آقا با تمجید از مداحی #ای_ایران از آقای کریمی درخواست میکنند این مداحی را در مهمترین شب عزاداری شیعان بخوانند و حاج محود که قرار بود امسال در کربلا مراسم بگیرد، به درخواست مردم در تهران ماند و اشعار و نوحه هایش را با نام ایران در آمیخت و از رهبری مهر تایید و قبولی گرفتن. اما خیلی از هیئتی هایمان این کار را نقد کرده و آن را دور از شان مجلس امام حسین میدانند و میگویند هیئت برای امام حسین است ولاغیر!!! واقعا چه سرّی در این مداحی است که آقا از آن احساس رضایت میکنند؟ و این چه ایرانی است که رهبرمان در عزای جدشان، نامش را میبرند؟ و هیئت ها و مداحان ما چگونه باید ایران و عاشورا را در کنار هم ببینند؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در گفتگو با متن سؤال شمارۀ 40293 عرض شد ایران، دیگر یک سرزمین نیست، حضوری است در تاریخ، حضور در تاریخی که به نور حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» اراده شده است با همۀ یزیدیان در هر قالب و ظاهری به هر قیمت مقابله شود. ایران، سرزمینِ عبور از دوگانگیِ زندگی و مقاومت است که غربزدگان بر ما تحمیل کردند. آیا میتوان در این زمانه بدون این ایران به سوی اباعبدالله «علیهالسلام» و کربلا نظر کرد؟ و باز با آن حضرت مأنوس بود؟ و از این جهت آری! ایران، ایرانِ امروز یعنی کربلا. موفق باشید
سلام علیکم: تبریک عرض میکنم دهه ولایت رو محضر استاد طاهرزاده. دو سوال دارم اول اینکه در برهان صدیقین وقتی میگوییم خداوند عین کمال است تکلیف اسامی المضل و الممیت و امثال آنها چه میشود؟ دوم اینکه شما فرمودید خداوند برای ائمه اراده عصمت فرموده و تداوم عصمت بهعهده خود ائمه است در حالی که در آیه تطهیر فرموده «انما یرید الله...» یرید فعل مضارع و دلالت بر استمرار دارد. ممنونم از لطفتون ایام عزت مستدام
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که نور ولایت مولایمان در غدیرِ تاریخ بر شما مستدام باد ۱. آری! «ولله الاسماء الحسنی» و در دل اسم «جلال» است که هر آن کس را شایستگی انس با حضرت حق نباشد، طرد میکند. بنابراین به اعتبار اسماء حسنا عرض شده است که او عین کمال است. ۲. در هر صورت، ارادۀ الهی در حفظ عصمت اولیای معصوم مستدام است و این بدان معنا نیست که این عصمت، آنان را از اراده و انتخاب خارج کند. آری! خداوند میداند که آنان در ارادههای خود همچنان نسبت به اوامر الهی پایدار هستند. موفق باشید
با سلام: کتاب شرح فصوص را خریداری نمودم و برای دریافت فایل های صوتی آن چکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
سلام: بسیار برای من عجیب است که نسل جدیدِ کشور ما، در مقایسه با نسل جدیدِ کشورهای دیگر، از نظر جهانی که در آن زندگی میکنند، بسیار جلوتر است! کشورهای مدرن نتوانستند نسل جدید خود را از باتلاق نیهیلیسم نجات دهند، در حالی که کودکان و نوجوانان ما بهخوبی وارد جهان اسلامی شدهاند؛ جهانی که نهتنها احساس محدودیت در آن وجود ندارد، بلکه با کوچکترین اشاره، آیندهی خود را درک میکنند. انقلاب اسلامی از این جهت یک جهان بینظیر است که انسانهای بزرگی را در خود پرورش داده است؛ انسانهایی که شور حیاتیِ کاملاً اخلاقی و معنابخشی را تجربه کردهاند. شهدا، علما، دانشمندان، سبک زندگی و حضور سیاسی-اجتماعی این افراد، همگی نشاندهندهی جهانی قدرتمند و پرشور هستند. انقلاب اسلامی هزاران سال از تمام تمدنهای موجود پیشرفتهتر و کاملتر است. تبریک میگویم به مناسبت گشوده شدنِ جهان آخرالزمانیِ اسلامی! حالا میفهمم مقصود از «انسان حقالیقینی» چیست. حقالیقین یعنی حضوری بیکموکاست، و چه زیبایی بینظیری دارد! از طرفی اجتماعات دفاع از فلسطین در دنیا راه ورود به این جهان اسلام شده. اینها زیبایی است و زندگی با چنین زیباییهایی برایم شیرین است. «دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام / افکند یارب سر افتاده در پای توام / اینکه رنگم میپرد هر دم به ناز بیخودی / انجمن پرداز خالی کردن جای توام / خانمان پرداز الفت را چه هستیکو عدم / هر کجا مژگان گشایم گرد صحرای توام / هیچکس آواره گرد وادی همت مباد / مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام / نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط / زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام / خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش / همچو می از قلقل آهنگان مینای توام / کیست گردد مانع مطلق عنانیهای من / موج بیپروای توفان خیز دریای توام / سجدهها دارم به ناز هستی موهوم خویش / کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام / در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو/ هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام / میشکافم پردهٔ هستی تو میآیی برون / نقش نامت بستهام یعنی معمای توام»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومتها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است.» باید به این جمله زیاد بیندیشیم. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله میتواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415 موفق باشید
سلام: میگویند شیعه و محب اهل بیت فقط در جهنم برزخی عذاب کشیدن و پاک شدن رو سپری میکند و در قیامت آتش جهنم به وی هرگز نمیرسد، آیا این صحیح است؟ و آیا اینکه میگویند همه جهنم را میچشند حتی اهل بیت ولی خاموش است آیا منظور جهنم برزخی است یا قیامت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف در این است که اگر کسی در دنیا متوجۀ حقیقت انسانی و اهداف عالیۀ انسانی باشد و تلاش کند از طریق دستورات شرع مقدس به سوی آن اهداف، شخصیت خود را شکل دهد تنها در برزخ است که متوجه میشود نسبت به رسیدن آن اهداف، موانعی جزئی دارد که با خودآگاهیِ برزخی نسبت به آن موانع از آنها عبور میکند و به خود میآید. و چشیدن جهنم به معنای درک خطراتی است که در دنیا با آن روبهرو بودهاند، نه آنکه گرفتار آن شوند به همان معنایی که فرمودهاند: جهنم، باطن دنیا میباشد. و همانطورکه اهل البیت «علیهمالسلام» زندگیِ دنیایی داشتند، عملاً متوجه دنیا شدهاند بدون آنکه گرفتار آن شوند. موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در میان گذاشتن راه چارهای برای نشان دادن بحران وجودی و گمگشتگی انسان مدرن و بازگشت به خویشتن انسانی انسانها؛ دغدغه بنده است. تبیین اصالت وجود صدرا و حرکت جوهری او به عنوان انقلابی که در عالم فلسفه ایجاد کرد و مسیری که گشود که تا قبل از او حتی ابن سینا نیز نتوانسته بود و مقایسه تطبیقی آن با آراء فیلسوفانی در غرب معاصر که با وجود درک شرایط زمانه و بحرانهای عمیق روحی که انسان مدرن با آنها دست و پنجه نرم میکند؛ اما راه حل های که ارائه میدهند باز هم به بنبست میرسد و در نهایت نشان برتری برهان صدرا و معرفی آن به عنوان بهترین تبیین از نحوه استکمال عالم و همچنین نفس انسانی که تا کنون گشوده شده؛ حتی برتر از ابن سینا. (یعنی نقش اصالت وجود و حرکت جوهری در شکل گیری هویت انسانی انسان) میخواستم نظر حضرتعالی را درباره اینکه این مقایسه تطبیقی حرکت جوهری ملاصدرا را با کدامین فلاسفه غربی انجام بدهم، جویا شوم. نظر خودم جان لاک، درک پرفیت، چالمرز، کانت، هایدگر هست. اما مطمئن نیستم چون مطالعه و شناخت بسیار کمی از فلسفه غرب دارم و باید همزمان با انجام پژوهشم به درک و شناخت خوبی از آنها و مقایسه تطبیقی عمیق و دقیقی برسم انشاءالله. آیا عنوانِ «تبیین تطبیقی برتری حرکت جوهری صدرا در شکل گیری هویت انسانی در مقایسه با آراء فلاسفه غرب معاصر» برای همین دغدغهای که شرح دادم، عنوانِ مناسبی است؟ آیا میتواند در سطح یک رساله دکتری باشد یا در سطح یک پایاننامه مقطع ارشد است؟ و یا هیچ کدام؟ عنوان پیشنهادی شما چیست؟ همچنین ممنون میشوم در کل نظر خود را راجع به ضرورت یا عدم ضرورت طرح این بحث و میزان اهمیت این موضوع بفرمایید. انشاءالله حتماً نظر شما بسیار راهگشا خواهد بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به «اصالت وجود» توجه به حضور بیکرانۀ توحید است در نگاه فلسفی و گشودن افقی است تا انسان عین الربط بودنِ خود را بیابد و این نوع توجه و حضور با هیچ یک از مبناهای فلاسفۀ غربی تطبیق نمیکند هرچند فلسفۀ غرب بخصوص آنچه با هایدگر و گادامر پیش آمده است، در جای خود حرفها دارد بخصوص در رابطه با «دازاین» و تقرب وجودی انسان که جناب هایدگر متذکر آن است. ولی به هیچ وجه نباید به تطبیق نگاه فلسفۀ صدرایی به موضوعات با نگاه فلاسفۀ غربی که از کانت شروع شد؛ فکر کرد. زیرا دو نوع حضور است و انسان میتواند در هر کدام حاضر شود. به نظر بنده جایگاه تاریخی فلسفۀ حکمت متعالیه بعد از مواجهه با کانت و هگل و هایدگر و گادامر بهتر فهمیده میشود بدون انکار جایگاه متفکران غربی که نام برده شد. موفق باشید
سلام و نور و رحمت الهی تقدیم به شما پدر مهربانم و استاد بزرگوار و دلسوزم. ابتدا از اینکه سوالات قبلیم رو پاسخ فرمودید کمال سپاسگزاری رو دارم. استاد اگر خاطر مبارکتون باشه بنده از شما درباره اینکه استاد امین سوی نامه در یکی از دروس شون مطلبی رو درباره سیاه دیدن خطوط قرآن دلیل بر سیاه بودن وجود افراد میباشد فرموده بودند و به ملاصدرا و این سینا استناد داده بودند، بنده از شما درباره میزان صحت این مطلب پرسیدم و شما فرمودید که اگر عین مطلب و جملات ملاصدرا با ذکر منبعش باشه بهتر میشه منظور این کلام رو متوجه شد. بنده از استاد سپیدنامه پرسیدم و حدود دو ماه طول کشید تا پاسخ سؤال بنده رو بعلت زیادی پرسش هایی که باید ایشون جواب بدهند، پاسخ بدهند. و اما پاسخ ایشون : 4⃣6⃣8⃣#سوال_شماره_۸۶۴ 🔖موضوع: ادراک حقیقت قرآن و دیدگاه جناب ملاصدرا ✍🏻سوال و پاسخ داده شده: ❓سلام و عرض ادب و احترام و ارادت جناب استاد سپیدنامه در کلیپی فرمودند که قرآن شاخص انسانیت است. ملاصدرا و ابن سینا فرمودند انسان اگر باطنش سیاه باشه خطوط قران رو سیاه میبینه. اگر باطنش انسان باشه خطوط قرآن رو سبز نورانی میبینه. من این رو قبول دارم که ارتباط با قرآن خیلی معجزات داره، اما این سوال برام پیش اومده من که خطوط قرآن رو سیاه میبینم چیکار کنم؟ خیلی فکرم رو مشغول کرده. اگر ممکنه لطفا عین جملات ابن سینا و ملاصدرا رو بفرمایید و منبعش رو بفرمایید. 🖋سلام علیکم و رحمة الله مطلبی که بیان میکنیم حتماً مستند است ولی گاهی از اوقات در درسها مطالبی گفته میشود که طبق تحقیقات فراوان بوده و چه بسا سند آن مطلب در اختیار نباشد وقتی شما سند را طلب میکنید ناچار میشویم جستجو کنیم و وقت بسیاری بگذاریم. برای این مسئله که شما فرمودید ملاصدرا در فاتحه چهارم، مفتاح اول، کتاب مفاتیح الغیب به این مطلب اشاره کرده است. ایشان میفرماید: «فنحن بسواد هذا العین لا نشاهد إلّا سواد القرآن» ما با سیاهی این چشم جز سیاهی قرآن چیز دیگری را ادراک نمیکنیم «فاذا خرجنا من هذا الوجود المجازی والقریة الظالم أهلها» اگر از این وجود مجازی (عالم طبیعت) و دهکدهای که اهل او ظالم است (مقصود دنیاست) خارج شویم... «مهاجراً الی الله و رسوله و ادرکنا الموت» و به مرگ (اختیاری) دست پیدا کنیم... «عن هذه نشأت صوریة الحسیه والخیالیة و الوهمیة و العقلیه... ثم خرجنا من المحو الی الاثبات، اثباتاً ابدیاً من الموت الی الحیاة، الحیاة ثانویة ابدیة... فما رأینا بعد ذلک من القرآن سواداً اصلاً» اگر ما به این مقامات دست پیدا کنیم، هیچگاه از قرآن سیاهی را ادراک نمیکنیم «إلّا البیاض الصِّرف و نور المحض» جز یک سفیدی و نور محض «و تحقیقاً لقوله... الی آخر» برخی از اهل معرفت فرمودند که ما خطوط قرآن را با رنگ سبز روشن میبینیم. سفید و سبز روشن دلالت بر خروج از عالم طبیعت میکنند کسانی که خطوط را سیاه میبینند در عالم سیاهی هستند، این قطعی است که از ملاصدرا و برخی از اهل معرفت بیان شده است، موفق باشید. #قرآن #سیر_وسلوک #معرفت #ادراک_باطنی 📬 لینک کانال نظرات و سوالات موسسه صدرا 🔖 https://eitaa.com/sadr256
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه با دقت به سخنان دقیق جناب صدرالمتألهین توجه شود، بحث در اشاراتی است که روح انسان نسبت به آیات مییابد و نه اینکه گمان شود در موطنِ حس، بعضی آیات را سیاه میبینند و بعضی سبز!!!!! غافل از آنکه سیاهدیدنِ آیات که مدّ نظر جناب صدرالمتألهین است به آن معنا است که فقط در ظاهر عبارات متوقف شویم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: ان شاالله که صحیح و سلامت باشید. استاد چرا ما آدم ها ظلم پذیر نیستیم یا بهتر بگم رنج پذیر نیستیم!البته (ما) نه بهتره بگم (بسیاری از ما) اکثر جوونای امروز تحت تاثیر شکست های عاطفی که میخورن دست به کارهای عجیب و غریب و سخت و تلخ میزنن و اونایی که جون سالم به در میبرن ماه ها و سال ها تحت تاثیر اون اتفاق رنج میکشن حالا اینا از مسائل عاطفی، بسط بدیم به مسائل گوناگون باز همینه! یعنی از یه اتفاق کوچک، یه ظلمکوچک یا بزرگ یه بی توجهی یه توهین شنیدن یا هرچیزی اونقدر رنج میکشیم، اونقد خود خوری میکنم اونقدر اون اتفاق توی دلمون و ذهنمون مرور میشه که نگو. من بارها کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» را خوندم و هربار با خوندنش آروم میشدم چون میگفتم دنیا همینه دیگه ولی الان نمیتونم هضم کنم که آدمای دنیا هم همینن و موضوعاتکوچک اذیتم میکنن و موضوعاتی ماها و سال هاست دارن مغزم رو میخورن چون آدمایی اذیتم کردن و برام قالب درک نیست و نتونستم باهاش کنار بیام متاسفانه در حالیکه علمم واطلاعاتم میدونه که چه خبره ولی قلبم نمیتونه فرمان بپذیره و فراموش کنه ببخش استاد عزیز که یکم خودمونی صحبت کردم. خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفتۀ جناب مولوی: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی / پس کجا بی صیقل آیینه شوی». سختی هایی که در مسیر زندگی سراغ انسان می آید برای صیقل دادن روح و روان اوست و هنر ما آن است که متوجه شویم امتحانهای الهی ما را ساخته و پرداخته می کند و فرمود: «وبشّرالصّابرین» یعنی در دل سختی هایی که در مسیر حق و حقیقت پیش می آید نهایت ارزشمندی وجود دارد مگر سختی هایی که به جهت گناهان و هوس ها پیش می آید که باید با توبه، آثار منفی آن را از میان برداشت. موفق باشید.
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: این عشق به امام رضا چه عشقیست که انسان حاضر است جانش را فدای او کند؟ البته این را میدانم که انسان اگر جانش را فدای امام رضا کند جانش را در اصل فدای خدا کرده ولی استاد بزرگوار این چه عشقیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام معصوم به عنوان انسان کامل و نهایت انسانیت هرکس، طوری است که با نظر به آن حضرت عملاً انسان خود را در نهایت و وجه متعالیاش احساس میکند و مییابد حقیقتاً او اصل و جان انسانیت هر انسان میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. چهار فرشته جبرئیل، میکائیل، اسرافیل مقام بالاتری نزد خداوند دارند یا فرشتگان مهیمن؟ ۲. در میان فرشتگان مقرب آیا خلقت ملک الموت از سایرین جداگانه بوده است؟ اگر آری چرا و چگونه؟ ۳. بنابر گفته پیامبر جبرئیل برترین فرشتگان است پس چرا امام فرشتگان در نماز میکائیل است؟ و اگر مطلبی که خوانده ام صحت داشته باشد چرا عزرائیل آخرین مخلوق باقیمانده بعد از نفخ صور خواهد بود که پس از قبض روح فرشتگان من جمله جبرئیل، توسط خدا قبض روح می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت فرشتگان مهیمن فوق مقام آن ۴ فرشتهاند. ۲. همۀ آن فرشتگان در نسبت به محل ظهورشان متفاوتند وگرنه در مقام خود که مقام قرب الهی است، یگانه میباشند. ۳. همچنان که عرض شد نسبت به شرایط ظهور، متفاوتند و از این جهت که شرایط ظهور جناب جبرائیل ظهور وَحی است، آن مقام، مقامِ برتری به حساب میآید.https://lobolmizan.ir/sound/1669 موفق باشید
سلام: رهبری در مورد راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال تعبیر قیام و نیز کار به هنگام به کار بردند بنده متاسفانه دیر حرکت کردم و وقتی به سمت میدان امام می رفتم مردم داشتند بر می گشتند و به میدان که رسیدم نماز خوانده می شد از این لحاظ نگرانم که شاید از قیام جا ماندم یا اینکه به هنگام عمل نکردم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، آن حضور است هر کجایی که در آن حضور بوده باشیم، در آن حضور هستیم. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: میخواستم نظر شما رو در مورد شیخ جعفر ناصری فرزند مرحوم آیت الله ناصری بدانم و اینکه در این زمانه ما چگونه میتوانیم از ایشان استفاده کنیم و چه نسبتی داشته باشیم؟ ممنون استاد عزیز
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله ایشان انسان شایستهای هستند و رفقا باید سعی کنند نکات و توصیههای ایشان را دنبال نمایند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: به نظر شما سلوکی که بعضا بر صمت و پرهیز از اهل دنیا و غفلت تاکید میکند توانمندی این رو دارد بتواند در بحث جامعه پردازی در گام دوم انقلاب نیازهای انسان امروز ما رو بر آورده کنه؟ به نظر شما زبان اهل معرفت ما در تبیین معارف الهی آیا نیاز به یک بازنگری و ساده سازی ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، سیرۀ اهل البیت است و در این راستا میتوان به توصیههای آن عزیزان در مورد صمت و پرهیز از دنیا هم در جای خود فکر کرد، ولی نه به معنای فرار از وظایف اجتماعی. و از این جهت هر آن کس که بنای سلوک دارد باید متوجۀ جایگاه آن دستورات باشد و از این جهت آری! باید متذکر جریانهایی شد که انسانها را در عبادات فردی متوقف میکنند. در این راستا در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی (رضواناللهتعالیعلیه)» عرایضی شده است. موفق باشید
سلام استاد: احساس میکنم مسیر آزادی فلسطین در گرو اراده انسانی و جهانی مردمه و توقع زیادی داشتن از حکومت ها حتی جمهوری اسلامی توقعیه که زیاد کارکردی نداره. بزرگترین اتفاقات عالم که یا اتفاق افتاده مثل انقلاب اسلامی یا اتفاق میفته مثل ظهور وابسته به اراده مردم بوده. من فکر میکنم این اراده در حال شکل گرفتنه و داره تبدیل به یک حرکت عمومی میشه. از همین حرکاتی که دختر خانم ایرانی در دانشگاه زد تا کشتی مادلین و قراره تجمع در قاهره به سمت غزه نشونه های خوبیه. ما چی کار کنیم؟ به نظرم مثل پازل که هرکس نقشی داره در تکمیل باید سعی کنیم این وجدان رو بیدار نگه داریم، در خودمون و اطرافیان ولو یک نفر. این نظر به نظر شما درسته استاد؟ من خیلی دنبال این هستم برای فلسطین باید چی کار کنم اما واقعا نمیدونم و صرفا به این مطلب رسیدم که عرض شد خدمتتون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. مهم آن است که یک لحظه به دلایل مختلف نباید از فلسطین، آری! از فلسطین غفلت کرد به همان معنایی که همتهای زیبا و بلند مانند همت آن بانوی سرفراز در کشتی مادلین به میان آورد و نشان داد رژیم صهیون تا کجاها فرومایه است و به همان معنایی که بناست آن راهپیمایی زیبا انجام گیرد و انتظار راهی که خداوند ان شاءالله در مقابل ما میگشاید تا در این میدان هر آنچه حکایت نسبت ما با موضوع فلسطین است، بیش از پیش، پیش آید. بحمدالله نظام اسلامی در کلیت خود به عالیترین شکل که ممکن است در میدان است ولی ما نیز هر کدام هر آنچه بیش از پیش است را انتظار میکشیم و از خداوند میخواهیم بهترین شرایط را برای نابودیِ هرچه بیشتر رژیم صهیون فراهم کند که در آن صورت، تاریخ دیگری آغاز میشود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: دیدن اسماء الهی، بستگی به نظرگاه ما دارد، مثلا نگاه به یک گل، یکی نظر به جمال الهی دارد، یکی قدرت الهی، یکی علم الهی و... منظورم در ظهور اسماء است و الا تمام اسما و ذات عین هم هستند. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و اینجا است که فرمود: «نظر را نغز کن تا مغز بینی / گذر از پوست کن تا مغز بینی». آری! هرکس باید خودش از طریق خودش چنین حضوری را تجربه کند. به گفتۀ مرحوم ملاعباس تربتی در کتاب شریف «فضیلتهای فراموششده»؛ «چشیدنی است و نه شنیدنی». موفق باشید
استاد سلام: ارادت وقتتون بخیر: یک سوالی ذهن من رو به شدت مشغول کرده، ما در حال فعالیت در یک مجموعه فرهنگی دانش آموزی هستیم و یک جمع صمیمی و هم هدف در حال تلاش هستیم و خب اقتضاعات مجموعه دانش آموزی رو هم میدونین دیگه، سوالی که ذهن بنده رو مشغول کرده اینه که، هدف باید رسیدن به خدای متعال باشه، و خب در راه رسیدن به این هدف باید خیلی چیزا رو رعایت کرد و از امتحانات با موفقیت عبور کرد، چیزی که ما میبینیم اینه که بسیاری از عابدین و عارفین و زاهدین و سالکین و مخبطین در راه خدا، با خلوت و دوری از مردم و خلوت های طولانی به این مهم دست پیدا کردند و توصیه های بسیاری هم در این زمینه وارد شده، از طرفی هم میبینیم بسیاری از بزرگان از جمله مقام معظم رهبری در کنار خلوت و .. با در جمع بودن به این مهم دست پیدا کردند و باز توصیه های زیادی هم وارد شده که در مسیر خودسازی باید دگرسازی داشته باشی تا به خودسازی برسی و به کار تشکیلاتی توصیه فراوان شده، حالا یکجور تناقض در این ها مشاهده میشه، از یک طرف توجه و خلوت و مراقبت و ریاضت و دوری از مردم، از یک طرف در جمع بودن و کار تشکیلاتی و.... ، چطور اینها رو باید کنار هم قرار بدیم تا سعادت حاصل بشه؟ طبیعتا با در جمع بودن یکسری چیزها رعایت نمیشن، مثلا در مدرسه وقتی میخوای کار تشکیلاتی کنی، از یکسری از دانش آموزا حرف هایی شنیده میشود که اخلال به وجود میاره، یا مثلا چیزهایی شبیه به این که در جمع قطعا برای انسان بهوجود میاد، اینجا تکلیف و وظیفه چیه؟ چیکار باید کنیم دقیقا؟ باید با نهایت دقت و ظرافت در جمع باشیم و کار تشکیلاتی کنیم؟ یا نه، روش دیگه رو در پیش بگیرم امیدوارم تونسته باشم، منظورم رو بهتون برسونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد، ملاکِ ما پیامبر خدا و ائمه «علیهمالسلام» میباشند که با نظر به حضرت ربّ العالمین در صحنهها حاضر میشوند به آن صورت که به یک معنا تماماً در محضر حق هستند چه آن زمانی که با افراد روبرو میگردند و در صدد اصلاح امور جامعه هستند و چه آن زمانی که در خلوت و عبادات خود میباشند. مهم آن است که متوجه باشیم چه موضوعاتی را و با چه سبکی با مخاطب و مخاطبان خود در میان بگذاریم که منجر به غفلت خود از حضور در محضر حق نشود و در این رابطه است که خداوند به پیامبر خود میفرماید: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل/۱۲۵) در مسیر دعوت افراد به سوی پروردگارت با روشی حکیمانه و یا با موعظه آن کار را انجام بده و چنانچه طرف مقابل خواست جدال کند، در آن جدال هم حالت احسن قضیه را رعایت کن که کار به مشغولشدن ذهن نگردد. بنابراین ما باید به روش حکیمانه که همراه است با دعوتکردنِ مخاطب به اندیشیدن و نه محکومشدن، کار را جلو ببریم. و یا به روشی دلسوزانه و موعظهگونه متذکر راههای حق و باطل باشیم و راه، جز این نیست. و اینجا است که به یاد سخن آیت الله حسنزاده میافتیم که میفرمودند: «دست در کار و دل با یار» زیرا آن مردان بزرگ با عمق حکمت و روش موعظهگونۀ خود میتوانستند چنین حالتی را در خود داشته باشند. موفق باشید
سلام و ادب: رفتار و عملی که حضرت یوسف برای بازگرداندن برادر کوچک خود انجام داد (قرار دادن شی گرانبها در بار) تحت چه عنوان یا سرفصلی در فقه شیعه قرار میگیرد و حدود آن تا کجا خواهد بود؟ در صورت عدم امکان برای تبیین و تشریح معرفی کتاب یا جزوه و مقاله. سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا قضیه از این قرار بوده آن برنامه را حضرت یوسف «علیه السلام» با خود حضرت بنیامین «علیه السلام» طراحی کرده بودند تا حضرت یعقوب «علیه السلام» را به مصر بیاورند. و از طرفی حقیقتاً عنوان «أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ» برای برادران به جهت آنکه حضرت یوسف «علیه السلام» را عملاً دزدیدند و فروختند، عنوان درستی بود. موفق باشید
به نام خدا. سلام علیکم: جنگ با اسرائیل جنگ با همه پلیدی های ضد دینی و ضد زندگی بوده؟ اگر همه بدیهای حاضر در ایران را تحت ولایت اسرائیل-به عنوان والی آمریکای شیطان بزرگ در منطقه- بدانیم، خواهیم دانست شکست همه پلیدی ها رقم خورده. گوش بفرمانان شیطان، ولایت شیطان بزرگ خود را از دست دادند و نظم و استحکام آنها زیر پا له شد. درست که ایران مرکز اوج این پیروزی و حضور زندگی سیاسی دینی هست و اینجا نیز اوج شکست آنها بود اما در دنیا هم امروز میبینیم که فرانسه انگلیس سوئد و.. مجبور به پذیرش استقلال فلسطین شدند و آنها میدانند اولاً اسرائیل و آمریکا سلطه خود را بر همه از دست داده و ثانیا با ادامه خدمتگذاری به آنها بجای خدمت گزاری به مردمشان، حکومت خود را در خطر از دست رفتن خواهند گذاشت!- یعنی مردمشان دیگر حاکمیتی که ناپاک است را به رسمیت نخواهند پذیرفت! و این برایشان پادشاهی بدون رعیت و شکست را رقم میزند، پس جمهوریت به معنای واقعی پیدا شده. این یعنی تحول تاریخ. ما از ابتدا قدرت همه کاری داشتیم منتهی مثل حضرت ابالفضل سلام الله برای خدا صبر کردیم تا شریعت، توحید خالص و دین سیاسی تاریخی به نظم جهانی حاضر شود وگرنه هرگز مومنان ضعیف نیستند. ضعف برای بندگان خدا بی معناست و امروز امر الهی بنایش زندگی سازی است و هم اکنون در آنیم. حتی اگر تمام عالم مقابل خداوند می ایستادند خداوند قدرت هر کاری دارد چرا متوجه نشویم؟! چرا این زندگی را نکنیم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه که میفرمایید خوب است به طریقت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» از فتوحات آخرالزمانی ایشان و درک حضور نهایی انسان آخرالزمانی فکر کرد، طریقتی در رابطه با گذار از مدرنیته و از این جهت شخصیت حضرت امام تعلّق به آخرالزمان داشت و این غیر آن شهودی است که بعضی از اهل سلوک از آن بیگانه میباشند و در شهودات فردی متوقف هستند و لذا جلال و جمال در وجود امام به نحوی تجلی کرده بود که ایشان آخرالزمان را به نحو تفصیلی میشناختند، امری که تنها خودآگاهیِ تاریخیِ متفکران اُنسی میتوانند از آن آگاهی داشته باشند و با توجه به این امر اگر به کربلا رجوع شود، کربلا را در تاریخ خود حاضر کردهایم و در اکنون خود در کربلا حاضر شدهایم حتی اگر همۀ عالم مقابلمان بایستند. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: آقای دکتر سروش در اظهاراتی در نقد آیات ابتدائی سوره بقره می گوید: «این آیات شبیه به نمایشنامه تئاتر است و موجودی به نام شیطان وجود ندارد. شیطان زاییده خیال انسان است و ... » برخی که تحت تأثیر افکار و شبهات هستند، پا را فراتر نهاده و اظهار می کنند که چون انسان ذاتاً موجودی ضعیف و ترسو است در خیال خود موجودی قدرتمند و شکست ناپذیر ساخته است و او را ستایش می کند و لذا نتیجه می گیرند که خدا در ذهن و خیال انسان است و در خارج وجود ندارد. اینجانب در پاسخ به شبهه برخی افراد، کتاب ادب خیال، عقل و قلب شما را پیشنهاد دادم اما تأثیری در نگاه ایشان نداشت. به نظر استاد قویترین استدلال در رد این شبهه چیست؟ و اینکه چرا آقای سروش حتی با اشرافی که به حکمت متعالیه و فلسفه غرب دارد چنین شبهاتی مطرح می کند؟ لینک اظهارات آقای سروش: https://m.youtube.com/watch?v=iyKXx2C3KEw&pp=ygUn2LTbjNi32KfZhiDZiNis2YjYryDZhtiv2KfYsdivINiz2LHZiNi0
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به آیۀ «قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» فکر کنیم که میفرماید اگر کسی بنا داشته باشد در مسیری که به سوی حقیقت هست گام بردارد، آری! شیطان در آن مسیر سعی بر منحرفکردن او دارد و این چیزی هست که علاوه بر تذکر قرآنی، هر آنکس که بنای حضور در صراط مستقیم را داشته باشد، تجربه میکند وگرنه اگر بخواهد در همان زندگیهای دنیایی سیر کند، چه چیزی برایش پیش میآید که متوجۀ آن تذکرات قرآنی شود؟ تا آنجایی که بیابد حقیقتاً در مسیر هدایت الهی به حکم آیۀ: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» او را دشمنی قسمخورده هست. موفق باشید
سلام و احترام: چرا در لحظات ابهام و التهاب و تکثر روایت ها هیچ شخص یا نهاد یا سازمانی نیست که جوابگو باشد و یک روایت صادقانه، وحدت بخش و منسجم از آنچه اتفاق افتاده ارائه دهد؟ چرا بعد از شک آتش بس، مردم باید سرگردان بمانند و هزار و یک تحلیل از در و دیوار ببارد؟ در این لحظات، جامعه پدر می خواهد، شخص امین و دلسوز و بانفوذ که با مردم صحبت کند. خدا رحمت کند حاج قاسم را. چقدر با مردم حرف می زد. گویا فقط مقام معظم رهبری مانده. هیچ کس دیگر مرد میدان نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً علاوه بر مسائلی که مسائل امنیتی به حساب میآید، اهل نظر و افراد دلسوزی مانند آقای دکتر فؤاد ایزدی https://eitaa.com/jedaaltv/4224 و یا جناب آقای عابدینی به نحوی نکات لازم را با مردم در میان گذاشتهاند. باید با حوصله به مطالب آن افراد دل سپرد. موفق باشید
سلام و احترام: در جواب پرسش یکی از کاربران فرمودید شرایطی به وجود آمده که به برکت آن به سمت یگانگی بین زندگی و مقاومت می رویم. این زندگی که می فرمایید چگونه زیستنی است و چه معنایی دارد که در برابر شرایط جنگی قرار نمی گیرد، بلکه با شرایط جنگی و مقاومت مردمی سازگاری دارد؟ بالاخره زندگی بخش زیادی از مردم مختل شده. نه فقط از جهت خسارات مادی بلکه از جهت روانی و آرامش عمومی. جنگی که تبدیل به جنگ شهری و وارد لایه های اجتماعی شود امنیت و آرامش عمومی را سلب می کند. روتین و روال زندگی عادی را بر هم می زند. به عنوان مثال یک دانش آموز که برای کنکور خود را آماده می کرده یا یک دانشجو که در حال نوشتن پایان نامه اش بوده، در شرایط کنونی که جنگ به خانه و زندگی مردم کشیده شده، چطور می تواند گوشه ای بنشیند و به یگانگی بین زندگی و مقاومت بیندیشد؟! ایران ما، یمن یا فلسطین یا عراق نیست که اساسا در تاریخ توسعه یافتگی وارد نشده اند و بنابراین راحت تر می توانند تغییر را پذیرند و با شرایط جنگی خود را وفق دهند. روال عادی زندگی آنها سالها این چنین بوده است. آنها عمریست اینچنین زیسته اند و به قول جنابعالی مقاومت و جنگ با زندگیشان عجین شده است. اما این قضیه در مورد کشوری که سودای توسعه یافتگی داشته و نظامات و مناسبات و ارتباطات خود را بر این اساس قرار داده قدری متفاوت است. به نظر بنده اساسا نمی توان از انسان ایرانی انتظاری مشابه با انسان یمنی یا فلسطینی داشت. چون انسان ایرانی در نظم و نظام دیگری زیست کرده و پرورش یافته. اگر هم به یگانگی بین زندگی و مقاومت می اندیشیم لاجرم باید نسخه ایرانیزه و بومی شده آن متناسب با اقتضائات ایران امروز و مردمانش باشد. عذرخواهی از بابت اطاله کلام. یا حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همۀ این نکات که میفرمایید و نکات درستی است. بالاخره در جهان جدید اگر در وسعتی حاضر نشویم که از دوگانگیِ زندگی و مقاومت عبور کنیم در هرکجا که باشیم با نوعی بحران روبهرو خواهیم بود. ان شاءالله در جلسۀ شنبه عرایضی در این رابطه پیش میآید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در کتاب تحف العقول صفحه ۶۶۹حدیثی از امام صادق (ع) دیدم که میفرمود: از زنان بد دوری گزین و از زنان شایسته نیز برحذر باشید و چون شما را به کار نیکویی فرمان دادند مخالفت ورزید تا این که در فرمان به بدی در شما طمع نکنند. این حدیث چه معنایی دارد؟ به طور مثال مگر زهیر به توصیه همسرش به دیدار امام حسین نرفت و سعادتمند شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید، آری! اتفاقاً جناب زهیر به توصیۀ همسر محترمشان تا آنجاها که گفتنی نیست، صعود کردند. و از این جهت به نظر میآید در مورد این احادیث باید موضوع پیروی از شهوات افراطی مدّ نظر باشد وگرنه در علاقهمندی به همسر تا آنجا در اسلام نظر هست که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: «حُبِّبَ إلَيَّ مِن الدُّنيا النِّساءُ و الطِّيبُ ، و جُعِلَت قُرَّةُ عَيني في الصّلاةِ» . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از دنيا، زنان و عطر نزد من محبوب هستند، و نور چشم من در نماز قرار داده شده است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: کتاب آشتی با خدا رو مطالعه میکردم همیشه یه سوالی داشتم که چه جوری میشه در درونمون با ما صحبت می کنند در بیرون نیست در درونمون هست. جدیدا در بیرون از خودمون هم صدایم میکنند و این بیرون باز با این دنیا فرق میکند نمیدانم چه طوری بازگو کنم. مثل اینکه یه درون و یه بیرون از خودمون داریم و یه دنیا که با حواس مشاهده میکنیم اگر بخواهیم راجع به این موضوعات بیشتر بدانیم که باید چگونه با آن صدای درونی و با خودمون رفتار کنیم میشه راهنمایی بفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با ادامه مباحث معرفت نفس و بحث معاد ان شاالله این موارد برایتان روشن خواهد شد. موفق باشید
سلام علیکم: اینکه گفته میشود که توحید چشیدنی است. هرکس بر حسب ظرفیت وجودی اش از توحید برخوردار است، درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا «توحید» قصۀ فطرت انسان است و هرکس میتواند آن را در جان خود احساس کند. موفق باشید
در جلسه پنجم تفسیر سوره مبارکه زمر، استاد عالیقدر مثالهایی در رابطه با آیه ۵ فرمودند از جمله جریان بنی صدر را که به تجسم پوشش و افتادن ظلمت شب بر نورانیت روز تعبیر گردید. شاید در این مثال بنده با استاد عزیز هم رای باشم ولی سوال اینجاست که شاهد مثال آوردن برای آیات، گویا از اولوهیت و عظمت آن می کاهد و چه بسا دامنه این تمثیل به شرایط کنونی هم قابل سرایت بشود که مثلا رییس جمهور را در سایه ای از طلمت و جریان جناب جلیلی را در نقطه مقابل بنشانیم و قس علی هذا. تبعات چنین فرآیندی چه می شود؟ جایگاه هدایتی قرآن کجاست؟ از یکسو با مثال آوردن و تطبیق آیات به مسائل جاری (خصوصا در باب مسائل سیاسی) با تبعاتی مواجه هستیم و از سوی دیگر ماندن در الفاظ آیات و اکتفاء به تعابیر کلی، جنبه هدایتی قرآن در حد یک اکرام و احترام سنتی و بوسیدن و بر چشم نهادن و تبرک تقلیل می یابد. استاد گرانقدر چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ما توصیه شده است به کمک قرآن، جایگاه مسائل روز خود را مشخص کنیم و در همین رابطه، امروز از واژۀ «صبر» معنای «مقاومت» را به عنوان یک فرهنگ مدّ نظر میآوریم در عین آنکه صبر در قرآن محدود به مقاومت مورد بحث نیست. اینجا است که ما موظف هستیم در تطبیق واژهها به امور، به شرایط تاریخی که آن واژه تعریف شده توجه کنیم تا گرفتار نوعی تحجّر و سطحینگری نباشیم. موفق باشید
