بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1699
متن پرسش
با عرض سلام 1-لطفا چند راهکار عملی جهت کنترل قوه خیال بیان بفرمایید؟ 2- چه کنیم که تا حد امکان در اکثر اوقات به یاد مرگ باشیم و آن را فراموش نکنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهادهایی شده است. 2- ابتدا باید نسبت به «مرگ» معرفت حضوری پیدا کنید. کتاب «معاد یا بازگشت به جدی‌ترین زندگی» إن‌شاءالله مفید خواهد بود . موفق باشید
16167
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 16098 پس شناخت قبل از ازدواج و تحقیق در مورد طرف چه می شود؟ اگر اینطور باشد دیگر چه نیازی به تحقیق هست؟ خواهشا بدون معرفی کتاب در جواب در مورد این مسئله توضیحاتی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق در مورد ازدواج در همان حدّ است که تلاش کنیم آن‌چه مصلحت ما است در مقابل ما قرار گیرد و سهل‌انگاری نکنیم. به همین جهت سخن آقای پناهیان در سؤال 16169 سخن عالمانه‌ای است. موفق باشید

14192
متن پرسش
سلام و احترام: استاد گرانقدر عارفان و واصلان حق از جمله آیت الله بهاءالدینی در ابتدای خودسازی هنگام مواجهه با آزار و اذیت دیگران آیا اذیت شدید می شدند؟ آیا طوری دچار نگرانی می شدند که دچار درد جسمانی یا روحانی شوند؟ اینکه در قرآن آمده است مومنین «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» مربوط به اواخر خودسازی یک عارف است مثلا در سن 70 سالگی؟ من هنگام مواجهه با آزار و اذیت دیگران استرسم را بروز نمی دهم. آیا عرفا هم در اوایل خودساری هنگام مواجهه با آزار دیگران دچار استرس می شدند؟ عرفا کم کم توانستند آتش غضب را خاموش کنند؟ لطفا در صورت امکان مفصل جواب دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. آن بزرگان به جهت هدف بزرگی که داشتند آن آزارها را به چیزی نمی‌گرفتند تا جایی که کم‌کم دیگر آن آزارها برای آن‌ها جایگاهی نداشت.

11577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: خواهشاً بفرمایید که چگونه می توانیم کتابهایتان را (نه فایل کتابها را) در شهرستان ها تهیه کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای اصفا می توانند راهنمائی کنند شماره ایشان 09138037964 می باشد. موفق باشید

11060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا حدیث زیر، قدسی است؟ و تا چقدر معتبر است؟ «من دعانی اجبته، و من سألنی اعطیته، و من اطاعنی شکرته، و من عصانی سترته، و من قصدنی ابقیته، و من عرفنی حیرته، و من احبّنى ابتلیته، و من احببته قتلته، و من قتلته فعلى‏ دیته، و من على دیته فأنا دیته‏» هر که مرا بخواند، اجابت کنم، و هر که از من بخواهد بدهمش، و هر که طاعت من دارد شکرش کنم، و هر که در من عاصى شود بپوشم او را، و هر که قصد من کند مقصودش در کنار نهم، و هر که مرا شناسد متحیّرش کنم، و هر که مرا دوست دارد به بلاش ابتلا کنم، و هر که را دوست دارم او را بکشم، و هر که را من کشم دیت من دهم، و آن را که دیت من دهم، دیت او من باشم‏. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این جمله حدیث نیست، نفحه‌ای است که بر قلب عارفی افتاده که با مبانی دینی تطبیق می‌کند و از این جهت مورد عنایت بعضی از علماء قرار گرفته است. موفق باشید
11054
متن پرسش
سلام استاد: در معاصی، گناه و توبه‌کردن یک بحث است، و ملکه‌شدن آن گناه، بحثی دیگر. استاد: ما برای گناهان توبه می‌کنیم، اما وقتی آن گناه ملکه‌ی ما شده، هزار بار هم توبه کنیم باز "«روز از نو روزی از نو» است. استاد: من چشم‌چرانی و شهوت‌رانی ملکه‌ام شده، تو را خدا برای این مشکل راهی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر گناهی ملکه‌ی انسان شود هرگز فکر توبه هم به ذهن‌اش خطور نمی‌کند، بالاخره با همین توبه‌ها این رذیله در انسان از بین می‌رود. موفق باشید
10953
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در شغل بنده که فروش کارت عقد و عروسی است قیمت خود کارت را با اتکت رویش میزنن و قیمت چاپ را جداگانه حساب میکنن. همکارها قیمت را زیر قیمت خرید میزنن و جذب زیاد مشتری میکنن و حال بسته به مشتری یا در قیمت چاپ تلافی میکنن یا به سود کمتر رضایت می دهند. استاد در این بازی وارد شدن تلاش برای رزق است یا بازی شیطان است که مشغولمان کند؟ خداوندا سایه ی استادمان را بر سرمان محفوظ بدار و مقام عالی اش را متعالی گردان. آمین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت سعی کنید مشتری را فریب ندهید و در عین حال حق خود را در إزاء کاری که کرده‌اید، بگیرید. موفق باشید
10680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بهترین عملی که می توان بر سر مزار دو گروه یعنی علما و شهیدان برای پیدا کردن ارتباط روحی و بهره معنوی هر چه بیشتر انجام دهیم چیست؟ دعا، نماز، سکوت...؟ چگونه ارتباط نفسها با یکدیگر محقق می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کمی کار می‌برد ولی همه آنچه فرمودید کارساز است. موفق باشید
10673
متن پرسش
سلام: امام خمینی «ره» با آن جایگاه عظیم توحید و تقوا، که زیاده گویی و حرف غیرحق از ایشان دیر است چه چیزی در شهادت حسین فهمیده می بینند که می فرمایند: رهبر من آن نوجوان ۱۳ساله است که نارنجک بر کمر خود می بندد و زیرتانک می رود؟ در سخنان شما شنیدم که در مورد آقای بنی صدر امام خمینی فرمودند: آن آقا هم برگردد و تدریس خود را ادامه دهد، پس آن همه جنایت این شخص چه می شد؟ یعنی آقای بنی صدر بی گناه بوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روح الهی که در آن زمان بر عالم تجلی کرده بود تا خداوند دشمنان اسلام را شکست دهد، در قلب مبارک آن جوان 13 ساله ظهور کرد و نشان داد در آن روز خدا از ما چه‌چیزی می‌خواهد و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از این جهت فرمودند: رهبر ما آن جوان 13 ساله است. بنی‌صدر تا قبل از آن‌که به پاریس برود اشتباهات فاحشی داشت، ولی مقابل نظام اسلامی نبود و حضرت امام از آن جهت فرمودند برگردد و به تدریس خود در دانشگاه ادامه دهد تا بلکه از این طریق او را از مهلکه‌ای که گرفتار شده بود نجات دهند. موفق باشید
10660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد من قبلا سوال شماره 10514 رو از شما پرسیدم ولی هنوز برام حل نشده و منو گیج کرده سوال: «خداوند به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال را می دهد که می تواند بپذیرد یعنی نقص ها از ناحیه ذات خود آنهاست نه از ناحیه فیض باری تعالی» آخه موجودات چه تقصیری دارند؟ استاد خواهش می کنم این رو شما یکم توضیح بدین چون توضیحات شما قابله فهمه یا حداقل یه سخنرانی یا کتاب قابل فهم رو معرفی کنین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این مباحث را باید در دروس عدل الهی دنبال کنید، در این‌جا تنها می‌توانیم به سؤالاتی که پس از مطالعه‌ی دروس پیش می‌آید جواب داد. کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری در این مورد خوب است. عرایض بنده در سی‌دی اصول عقاید قسمت عدل الهی هم إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک کند. موفق باشید
8671
متن پرسش
سلام علیکم. میخواستم نظراتان در مورد فرمایشات رهبری که در زیر می آید بدانم: «خب، حالا این مطلب را من عرض بکنم - شاید پاسخى هم باشد به سؤالى که این برادر عزیزمان در پایان جلسه مطرح کردند - که علم براى یک جامعه‏ى انسانى، یک موهبت الهى است: هم علوم ارزشى و علوم معرفتى، و هم علومى که به انسان کمک میکند تا در این طبیعت عظیم و در این خلقت شگفت‏آور خداى بزرگ، از گنجینه‏هائى که خدا براى انسان در این طبیعت قرار داده، بیشتر و بهتر استفاده کند. از اول پیدایش انسان، حرکت انسان به سمت پیدا کردن رموز طبیعت و کشف کردن کوچه پس‏کوچه‏ هاى تو در توى این ساخت عظیم و بافت بزرگ به کار گرفته شده و اسلام و همه‏ى ادیان این را تأیید میکنند. شما نمیتوانید در هیچ دینى - بخصوص دین اسلام - یک تعبیر و جمله‏اى پیدا کنید که نشان‏دهنده‏ى این باشد که این علوم دنیوى فایده‏اى ندارد یا مضر است یا نباید دنبالش رفت؛ بعکس، همه‏ى این دانشهائى که تا امروز بشر به آنها دست پیدا کرده - که وسیله‏اى است براى اینکه انسان بتواند از این حقیقتى که وجود دارد و این طبیعتى که خدا براى ما آفریده، بهتر استفاده کند - و همچنین دانشهائى که تا امروز بشر به آنها دست پیدا نکرده - شاید دانشهاى بیشترى در آینده پیدا خواهد شد که حجم و کمیت آنها از همه‏ى دانشهاى بشرى از اول تا حالا بیشتر است و بشر در آینده به آنها دست پیدا خواهد کرد - همه‏ى این دانشها از نظر اسلام باارزش است. خودِ علم ارزش است. این ارزش را کسانى میتوانند به ضد ارزش تبدیل کنند که از او علیه منافع بشریت استفاده کنند؛ اما خودِ دانش یک ارزش است. به برکت دانش، معرفت خدا هم آسان میشود. کسانى که داراى علم‏اند، بیشتر میتوانند حقانیت پیام پیغمبران و حقانیت پیام راستین اسلام را بفهمند. علم را با شهوات، با غرضها و با چیزهائى که در عالم مادى و گرایشهاى مادى وجود دارد، مخلوط نباید کرد. آنى که آنجا بد است، او ضد ارزش حرکت کردنِ آنها و شهوانى و نفسانى بهره‏گیرى کردن از علم است، نه خود علم. بنابراین علم یک ارزش است؛ در این شک نکنید. هم علوم معرفتى، علوم ارزشى، علوم حقیقى یا اعتبارى‏اى مثل فلسفه یا فقه یا امثال اینها خیلى با ارزش است و هم علومى که وسیله‏ى کشف دنیاى موجودِ در اختیار بشر و کشف رازهاى آن و توانا شدن بر استفاده‏ى بهتر از این گنجینه‏ى عظیم است. این دنیائى که در اختیار ماست، این زمینى که در اختیار ماست، این موادى که در اختیار ماست، اى بسا میلیونها برابر بهره‏اى که امروز بشر از آنها استفاده میکند، قابل بهره‏بردارى باشد. از همین آب، از همین خاک، از همین مواد، از همین هوا، از همین موادى که در زیر زمین هست و از همین چیزهائى که در اختیار ماست و ما ارزش اینها را نمیدانیم، اى بسا بشر در آینده بهره‏هاى خیلى فراوانى ببرد. ما امروز نفت را میسوزانیم؛ ممکن است در آینده، بهره‏مندى‏هائى از نفت براى بشر به دست بیاید و به قدرى ارزشمند بشود که هیچ عاقلى حاضر نباشد یک قطره‏ى نفت را بسوزاند؛ به جاى آن از انرژیهاى دیگر استفاده کنند. شما ببینید، امروز از زباله‏ى شما بازیافتِ مواد باارزش میکنند. خب، زباله زباله است؛ این یک مثال خیلى کوچک است. خیلى از چیزها هست که ممکن است از آنها استفاده بشود؛ به چه وسیله میشود آنها را فهمید؟ به چه وسیله میشود به راههاى دَه توى طبیعت پى برد و راه برد و از آنها استفاده کرد؟ به وسیله‏ى علم. اینى که پیغمبر میفرماید: «اطلبوا العلم و لو بالصّین»، نمیخواهد بگوید بروید فلسفه یا فقه را از چین یاد بگیرید؛ بروید دانش را - هر دانشى؛ علم و آنچه که بر علم مترتب میشود یعنى فناورى و توانائیهاى فراوان سرپنجه‏ى بشرى - یاد بگیرید؛ اینها چیزهاى لازمى است. خب، این یک مقدارى پرداختن به مسائل بدیهى بود؛ یعنى بنده تصور هم نمیکردم که در بین شما جوانان نخبه کسى باشد که در این زمینه شک و تردیدى داشته باشد و تصور کند که حالا اسلام چه میگوید. سند چشم‏انداز هم مطلقاً یک قطعه‏اى از نگاههاى غربى نیست. ما جهت را عوض کرده‏ایم. ببینید، یک نکته‏اى که شما جوانها خوب است به آن توجه کنید، این است که خیلى از چیزها هست که قالب آن ایرادى ندارد، اما جهتش اشکال دارد؛ ما در اسلام هم از این قبیل چیزها داشتیم. همین حج و عمره‏اى که شماها میروید و اینقدر دختر جوان ما و پسر جوان ما - با آن دلهاى پاکشان - تحت تأثیر آن قرار میگیرند، این حج یک رسم جاهلى است و در جاهلیت بوده. همین طوافى که شما میکنید، این طواف را در دوران جاهلیت میکردند. در موسم حج، که موسم حج هم همین ماه‏هاى حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان کسى اعتقاد نداشت - راه مى‏افتادند و به مکه مى‏آمدند، براى اینکه اطراف کعبه طواف کنند. قالب کار، همین قالب کارى است که شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت کار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. امروز شما اطراف کعبه که حرکت میکنید، توحید را دارید تجسم میکنید؛ حرکت عظیم عالم بر محور وجود خالق متعال؛ که اینجا یک حرکت سمبلیک و یک حرکت نمادین به وجود آمد و کعبه شد مظهر توحید در اسلام، و حج شد بهترین عامل براى توحید کلمه در یک مجمع عظیم جهان اسلام؛ این جهتِ امروز آن است. جهت جاهلیت صد و هشتاد درجه تفاوت داشت و نقطه‏ى مقابل این بود؛ بتهاى گوناگونى بیرون کعبه و درون کعبه آویخته بودند؛ کسانى که مى‏آمدند و دور کعبه حرکت میکردند، در واقع دلباخته و دلبسته‏ى آن بت بودند و از خداى واحدِ احد چیزى نمیفهمیدند. خودِ این حرکت کردن هم نه فقط آنها را به هم نزدیک نمیکرد، آنها را از هم دور میکرد؛ چون دلبستگى‏هایشان با هم فرق داشت؛ یکى به خاطر فلان بت دور کعبه میگشت و دیگرى به خاطر فلان بت دیگر که همه‏ى اینها توى کعبه جمع بودند. پیغمبر حج و طواف و سعى را مطلقاً تغییر نداد - این قالب حفظ شد - جهت آن را صد و هشتاد درجه عوض کرد؛ حجى که مظهر شرک و بت‏پرستى و خرافه‏پرستى و عصبیت و جهالت محض بود، تبدیل شد به مظهر توحید، مظهر صفا، مظهر اخلاص و دلباختگى در مقابل ذات اقدس الهى. قالبها اشکالى ندارند. تکنولوژى هسته‏اى هیچ گناهى نکرده، گناه مال آن کسى است که جهت او را جهت تخریب انسانها قرار میدهد. یا مثلاً فناوریهاى پیشرفته‏ى نانو، یا صنایع الکترونیک بسیار پیشرفته و آیرودینامیک و امثال اینها گناهى ندارند؛ اینها خیلى خوبند و ابزارهائى هستند براى اینکه انسان بتواند در دنیا از منابع و فرصتهائى که خدا در این طبیعت قرار داده، به بهترین وجهى استفاده کند. گناه مال آن کسانى است که از این نعمت خدادادى و از این گنجینه‏ى الهى، براى زورگوئى به بشر، تسلط به دیگران و پامال کردن حقوق دیگران استفاده میکنند. شما که مبناى خوبى دارید، شما که به خدا معتقدید، شما که به کرامت انسان معتقدید، شما که با ظلم و غصب و تعدى و تجاوز مخالفید، شما که استکبار و جامعه‏ها یا حکومتهاى برآمده‏ى از شهوات شخصى و جمعى را تقبیح میکنید، شما این علوم را یاد بگیرید تا ارزشهاى خودتان را در دنیا ترویج کنید و معارف خودتان را در دنیا حاکم کنید. این چیز بدى است؟! یک نفر سوار هواپیما میشود و براى عیاشى و هرزگى، به فلان شهرِ فلان کشور میرود؛ یک نفر هم سوار همین هواپیما میشود، میرود براى زیارت خانه‏ى خدا؛ این هواپیما که گناهى ندارد؛ جهتها فرق میکند. شما دانش و فناورى را فرا بگیرید و از هوش ویژه‏اى که در شما هست - که من حالا اشاره خواهم کرد و بعضى از دوستان هم گفتند - استفاده کنید، براى اینکه در این جهت، قله را فتح کنید. آن‏وقت از این موقعیت و از این فرصت، براى نشر ارزشهاى حقیقى - به جاى ارزشهاى دروغین، به جاى نفسانیات، به جاى هرزگى، به جاى سلطه‏ى زر و زور بر سرنوشت بشر - استفاده کنید. دیدار نخبگان جوان دانشگاهى با رهبر انقلاب 05/ 06/ 87 )) آیا این مطالب نشان میدهد که نگاه رهبری به مسائل تکنولوژی متفاوت با نگاه اندیشمندانی چون آقای داوری و... است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده فکر می‌کنم مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» با توجه به این که مسئولیت مدیریت و هدایت جامعه را دارند باید تکلیف امروز ما را با تکنولوژی و علم روشن کنند و بهترین برخورد همین است که جهت گیری این علم را روشن می‌کنند. می‌فرمایند علم باید در راستای منافع بشریت جلو رود و علم را نباید با غرض‌ها و گرایش‌های مادی مخلوط کرد . عملا وقتی جهت‌گیری این علم عوض شود تکنیکی هم که ظهور می‌کند تکنیک دیگری است که حرص و هوس بر آن حاکم نیست که منجر به تخریب طبیعت شود و امثال دکتر داوری حرفشان همین است که فراموش نکنیم تکنولوژی موجود با فرهنگی که آلوده به حرص و هوس است شکل گرفته و باید مواظب آن فرهنگ در کنار تکنیک باشیم. موفق باشید
5998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . سوالات دوستان و جوابهای شما را میخواندم . در بعضی جاها دوستان را به جزواتی که تدریس کرده اید ارجاع داده اید . مثل روش سلوکی آیت اللّه بهجت(رضوان‌اللّه‌علیه , یا قرآن هرگز تحریف نشده است از علامه حسن زاده , یا چرا باید از فقیه پیروی کنیم . اما اینها در قسمت جزوات سایت نبود . فایل حکم شرعی مجسمه هم خراب است . این ها را باید از کجا تهیه کنیم ؟ و سوال دیگر اینکه سخنرانی های شما هرو روز تو سایت قرار داده میشود و آپدیت میشود ؟ و سوال سوم که مهمتر هم هست اینکه من همیشه در ذهن ام روش سلوکی مثل آقای قاضی را در ذهن داشتم , یعنی شیوه استاد و شاگردی , اما اینطوری که من در سوالات مطالبی دستگیرم شد اینکه شیوه ی سلوکی شما کمی فرق دارد . اگر بخواهم تفکر شما را در مورد سیر و سلوک بدانم که آیا استاد لازم است یا نه ؟ آیا استاد ما علم ماست یا نه ؟ و... فایل سلوک ذیل شخصیت امام و شرح دستورالعمل آقای بهجت را دارم . همین ها کافیست ؟ یا بحث و سخنرانی و کتابی دیگر هم در مورد سلوک دارید ؟ فقط چون بحث های شما را بسیار دوست دارم میخواهم با تفکر شما در مورد سیر و سلوک و شیوه ی آن آشنا شوم که چه مقدار استاد مهم است و چه مقدار علم . با تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد جزوات با مسئول سایت تماس بگیرید 2- سعی بر این است که صحبت‌های روزهای شنبه و دوشنبه‌، آخر هفته بر روی سایت بیاید 3- در جزوه‌ی روش سلوکی ایت اللّه بهجت إن‌شاءاللّه جواب سؤال‌تان را می‌گیرید که چرا آیت اللّه بهجت می‌فرمایند: «علم تو استاد تو است» و اگر مباحث کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه موضوع برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
4358
متن پرسش
سلام با عرض تحیت خدمت شما استاد عزیز یکی نفر همین چند روز پیش ازتون پرسیده بود که شما براش یه وقت مصاحبه می دید که شما جواب رد بهش داده بودید سؤال برام پیش آمده و آن اینکه فلسفه اینکه بعضی بزرگان مانند شما در چنین مواقعی برای این چنین افرادی وقت ندارند چیه؟ با خودم میگم درسته شما و آن ها مثل من نیستند که وقتشان را الکی هدر بدند ولی آخه در طول دو ماه یک وقت 1 یا 2 ساعته پیدا نمیشه؟ حالا مثل این بنده خدا مصاحبه می خواست برا پایان نامه اش برا کار الکی که نبود اگر شما و افرادی مثل شما که انقلابی و دینی فکر می کنند به این بنده خدا جواب رد بدهند چه کسی بیاید در تولید علم و تدوین پایان نامه نظر بده که تحت تأثیر غرب نباشه و ... آیا سرخوردگی برا این افرادکه تو فکر خودشان می خواهند تولید علم اسلامی کنند یا حداقل گام بردارند با جواب رد شنیدن از شما و دیگر بزرگان براشون پیش نمی یاد. مثل همین یارو یه جوری حالش گرفته شد وقتی جواب شما را دیده بود من یه جوری گیجم اگر فلسفه این کار را یه مقداری روشن کنید ممنون می شوم باتشکر از لطف شما
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اولاً: بنده عرایض خود را در آن رابطه در چند کتاب عرض کرده‌ام. ثانیاً: روزهای یک‌شنبه از طریق تلفن می‌توانم خدمت عزیزان باشم. ثالثاً: اگر بنا است به صورت حضوری در خدمت عزیزان باشد مطمئن باشید این فرصت را که بتوانم این چند کلمه جواب را هم در سایت بنویسم دیگر نخواه داشت به جهت تقاضاهای ملاقات‌های حضوری که عزیزان دارند وگرنه بنده چه بخلی دارم مگر کاری جز این دارم که در خدمت عزیزان باشم ولی شرایط طوری است که متأسفانه امکان ملاقات حضوری با عزیزان را به بنده نمی‌دهد، چون از بقیه‌ی کارها باز می‌مانم. موفق باشید
3234
متن پرسش
با سلام شما در کتاب انگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شوند فرمودید که روش شرطی کردن در نظام تربیتی اسلام وجود ندارد. ولی وقتی خدا در قران می گوید غیبت نکن و بلافاصله میگوید ایا دوست دارید گوشت برادرتان را بخورید دارد ما را شرطی می کند. که در هنگام غیبت تصویر گوشت برادمان که داریم انرا میخوریم در ذهن ما ایجاد می شود و این یک نوع شرطی کردن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این مثال که زدید شرطی‌کردن نیست، حکایت یک حقیقت است که جنبه‌ی باطنی عمل غیبت . ولی در کتاب و در شرطی که عرض کرده‌ام گفته شده است در ابتدای امر به‌خصوص برای کودکان شرطی‌کردن داریم منتها نباید انسان‌ها را در عمل در حدّ شرطی‌کردن نگه داشت. موفق باشید
2734
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روز افزون برای شما استاد بزرگوار.استاد من دانشجوی ترم اول ارشد هستم که در دوران کارشناسی بخصوص دو سال میانی خودم را در فاکتور های دینی و درسی بسیار تقویت کردم به طوری که واقعا شادی درون را داشتم که کتابهای شما نقشی اساسی داشت. اولین و مهمترین مشکلم این است که انگار همه چیز یادم رفته شاید اگر کسی از بیرون به من نگاه کند مرا ادم خوبی بداند ولی خودم رضایت از خودم ندارم و احساس می کنم که واقعا کیفیت کارهای دینی ام پایین آمده است همین طور حس میکنم عزت نفسم کم شده و حافظه ام یاری نمی کند خیلی تنش در درونم هست با خودم می گویم نکند به حال خودم رها شده ام یا گناهی کرده ام که نمی دانم که اینطور در دین درجا می زنم و هر چه تلاش میکنم راهی نمی یابم انگار احساس مس کنم من ان آدم قبلی نیستم و خیلی فکرها این شکلی.من هیچ اهمیتی به بحث ازدواج و درگیری فکری ان به خودم راه نمی دادم و بسیار محکم در زمینه ی درس و دین کار میکردم.از جانب دیگر من شرایط فکر کردن به این قضیه را نداشته و ندارم چون من یک خواهر بزرگتر از خودم دارم که بسیار دوستش دارم واو بسیار حساس است و اصلا دوست ندارم تنشی به او وارد شودو زودتر از او ازدواج کنم .ازطرفی خواستگارهایی که داشتم و آنها را رد کردم بسیار ذهنم را مشغول می کند در حالیکه که انها را رد کرده ام ولی باز این حس که شاید هنوز در فکر من باشند باعث می شود که به آنها فکر کنم به خصوص یکی از آنها که در دانشگاه هست و من درجا با توجه به شرایط خانواده ام از طریق دوستانم جواب رد را دادم و واقعا از نظر شرایط خانوادگی و خواهرم شرایط را ندارم و اصلا وجدانم اجازه ی ازدواج را به من نمی دهد حتی اگر خودمم بخواهم از نظرخانواده امکان ندارد تازه من 23 سال بیشتر ندارم شاید به دلیل همان ضعف ایمانم شده که اینقدر به این چیزها فکر میکنم.من باید از نظر درسی پیشرفتم را داشته باشم چون پدرم زحمت میکشه و برام پول میفرسته و واقعا باید جواب زحمتاشو با براورده کردن تقاضاهاش و همین طور رضایت وجدانی خودم برای کارآبودن در رشته ام را برآورده کنم،استاد خیلی تنش دارم از یه طرف درسام سنگین شده از طرفی هم این فکرا از طرفی هم پیشرفت دینی برام مهمه که چرا کتاب دینی میخونم درکم کم شده حتی کتاب های شما که قبلا خیلی بهتر میفهمیدم، استاد باتشکر از زحمات فراوان شما از شما می خواهم هم در زمینه ی دینی و هم در زمینه پیشرفت درسی ام وهم افکارم مرا راهنمایی بفرمایید. استاد لطف بفرماییدمرا به جایی ارجاع ندهید و خودتان جواب را برایم روشن بفرمایید با تشکر فراوان از شما استاد عالی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هر انسانی در مسیر کمالی خود مراحلی را دارد و باید سعی کند در هر مرحله‌ای خود را بازخوانی مجدد کند تا در مرحله‌ی جدید با تولدی جدید روبه‌رو ‌شود وقتی در این مرحله که فرموده‌اید وارد شدید بر اساس درک واقعیاتی که در اطرافتان می‌گذرد ذهن خود را مدیریت کنید و بر این اساس 1- فعلاً نگذارید ذهن شما مشغول خواستگاران‌تان شود (که در این مورد کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند) 2- برای مطالعه‌ی دروس دانشگاهی برنامه‌ریزی کنید و سعی کنید با یک برنامه‌ریزی معقول خود را وارد برنامه کنید 3- ساعات محدودی را برای مطالعه‌ی کتب غیر درسی بگذارید. تا در این مرحله نیز تولدی جدید و تجربه‌ای دیگر به‌دست آورید. موفق باشید
2600

قوه واهمهبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم لطفا منابعی برای تحقیق درمورد قوه توهم و کارایی هایش معرفی نمایید.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در اسفار جلد هشتم جناب ملاصدرا نکات ارزشمندی دارند. در ضمن کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند کمک کند. موفق باشید
1618

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. میشه بفرمایید روزانه چقدر تلوزیون نگاه می کنید؟ و چه برنامه هایی رو؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- بنده از تلویزیون فقط اخبار را نگاه می‌کنم و گفتگوی ویژه‌ی خبری و برنامه‌هایی مثل صراط یا شاخص را. به ندرت می‌شود برنامه‌ی دیگری را نگاه کنم 2- فکر می‌کنم ما باید در حدّ معقول در امر ازدواج دقت بکنیم ولی گویا در این مورد تقدیرات الهی هست که ما به سوی آن می‌رویم 3- بحث عین ثابته موضوعی است که باید پس از مقدمات طولانی بحث شود. مسلّم اگر عین ثابته درست طرح شود، نتیجه‌ی آن جبر نخواهد بود. موفق باشید
1529

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب المهدی سلام استادعزیز.خسته نباشید.(من دختری هستم 18-19 ساله) استاد من خیلی دوست دارم آدم خوبی بتشم ، آدمی که خدا پیشه فرشته هاش بهم افتخار کنه ، آدمی که واقعا بندگی کنه ، واقعا همونطورباشم که خدا میخواد ، مخصوا اینکه جوان هستمو دوست دارم جوونیمو فقط صرف خدا کنم .اما نمیدونم چجوری!!!؟؟؟ من مذتکب خیلی گناها هم شدم ، مثلا دوست پسر داشتم باهم بیرون هم میرفتیم اما توبه کردمو واقعا پشیمونم و میخوام فقط ماله خدا باشم چون تو مراسم های امام حسین یه سخنران میگفت: دیینداری الان خیلی سخته و اگر جوونی بتونه پاک زندگی کنه خدا پیشه فرشته هاش بهش افتخار میکنه و...من تا حالا نتونستم پاک زندگی کنم اما واقعا تصمیمو گرفتم ، امیدوارم خدا منو ببخشه ، وقتی فکره گذشته ی کثیفمو میکنم بغض میکنم و از دست خودم عصبانی میشم و فوری میگم خدایا منو ببخش.همه ی امیدم به مهربونیه خداست ، هرچنر بعضی وقتا به خودم میگم تو دیگه کثیفی و... اما خدا خودش گفته توبه کننده ها رو دوست داره. ازتون خواهش میکنم کمکم کنید و بگید که چکیر کنم تا بشم عزیز دردونه ی خدا.با توجه با اینکه خدارا شکر حجابم کامله و چادری هستم و نمازام هم اول وقت و در مسجد می خونم (البته از وقتی توبه کردم)فقط بعضی وقتا نماز صبحام قضا میشه.دلم میخواد نماز شب بخونم نمیشه ، دلم میخواد صبح جمعه برم دعا ندبه ، نمیشه.دلم میخواد اخلاقم ، رفتارم ، همه چیزم حسینی باشه اما باد نیستم ، مثلا وقتی کسیو میبخشم پیشه خودم میگم :تو چقدر ساده ای یا باید گرگ باشد ، مغرور باشی قد باشی تامردم روت حساب کنند.یا مثلا الان خالم با مامانم قهره و من انشالا دو هفته دیگه عازم کربلام اما روم نمیشه ازش حلالیت بطلبم ، هم میترسم ضایم کنه هم پیشه خودم میگم ، پر رو میشه ، فکر میکنه ساده ای و نفهم و ازاین حرفا.یا مثلابعضی وقتا ازاینکه آدما کم تحویلم بگیرن ناراحت میشم.یا وقتی احساس کنم کسی از دستم ناراحته یا قهره داغون میشم ،‌طوری که تا آشتی نکنم (چه تقصیره من باشه چه نباشه )آروم نمیشم.خلاصه استاد من ازاین رذایل اخلاقی زیاد دارم هم دعام کنید و هم راه کار بدید. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تنها توصیه‌ی من آن است که معارف اسلامی خود را تقویت کنید و سعی کنید کتاب آداب‌الصلواة حضرت امام را خوب مطالعه کنید. موفق باشید
370

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی جناب اقای طاهرزاده جنابعالی در جلسه تفسیر خود در مورد لبثتم فی کتاب الله فرمودید این آیه صوفی گری نیست بلکه حریت است بعد هم مطالبی در مورد اویس قرنی علیه رحمه فرمودید انسان وقتی به زندگی اویس از لحاظ معیشتی نگاه می کند بین او و زندگی صوفی گرانه تفاوتی نمیبیند مسائلی مانند دوری از خلق و اجتماع و وضعیت لباس و خوراک او مطالب صوفیه را در تذکره الاولیاء عطار یاداوری می کند و با تعالیم اهل البیت در موارد فوق مغایرت دارد با عنایت به احادیثی که از پیامبر اکرم ص در مورد اویس وجود دارد و شرکت او در جنگ صفین زندگی امثال او را چگونه باید توجیه کرد با توجه به اینکه شما در شرح خطبه 113 نهج البلاغه حتی زهد مورد نظر حافظ را هم نقد فرمودید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام شرایط اویس قرنی را در نظر بگیرید که بعد از رحلت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» حاکمانی در یمن حاکم شدند که جایی برای فعالیت اویس قرنی نماند و لذا به عنوان یک نحوه مبارزه‌ی منفی از آن جامعه دوری جست، ولی آن‌جایی که حاکمیت امام معصوم یعنی علی«علیه‌السلام» به میان است خود را همچون سربازی فداکار به رکاب حضرت می‌رساند و در خدمت حضرت با دشمنان امام وقت مبارزه می‌کند. این نوع زندگی غیر از زندگی صوفیانه است که نسبت به سرنوشت جامعه و حاکمیت آن بی‌تفاوت می‌باشد. موفق باشید
24431
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید که مزاحم میشم. پیرامون این مطلب که فرمودید: «حرکت جوهری بستر را فراهم می کند تا روح بر جسم تجلی کند»، مطلبی رو به نقل از آقای امامی جمعه خدمت شما ارسال می کنم. لطفأ نظرتون رو بفرمایید، با تشکر. (آنهایی که معتقدند انسان، بدن بعلاوه ی نفس است، سوال است برایشان که نفس چگونه پیدا شده و تعلق گرفته به بدن؟ به ۳ نظر اشاره کردند: ۱. افلاطون: نفس قبل از حدوث بدن بوجود آمده، بدن که بوجود می آید، روح می آید و تعلق می گیرد به بدن. ۲. بوعلی، سهروردی و همه فلاسفه قبل ملاصدرا: نفس مع حدوث بدن بوجود می آید نه قبل حدوث بدن، یعنی همین که بدن بوجود می آید خدا نفس را ایجاد می کند و نفس تعلق می گیرد به بدن. ۳. ملاصدرا: نفس حادث از بدن است «جسمانیه الحدوث روحانیه البقا» یعنی ماده در سیر تکاملی خودش می رسد به مرحله ای که ساحت نفسانی پیدا می کند به عبارت دیگر نفس در مقام حدوث یک امر مادی است ولی در بقا ساحت تجرد پیدا می کند به تعبیر دیگر اگر ماده به لحاظ وجودی، یک درجه ارتقاء پیدا کند می شود نفس و اگر نفس یک درجه تنزل یابد می شود ماده، بنابراین انسان وجودی است دارای دو مرتبه، مرتبه بدن و نفس.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جمله‌ی «سیر تکاملی ماده» که استاد فرمودند عنایت داشته باشید. این یعنی با تجلیاتِ فیض از عالم بالا به ماده، ماده از جنبه‌ی بالقوه‌ی خود به جنبه‌ی فعلیت خود که همان نفس است نایل می‌شود و نفس به ظهور می‌آید. این همان نکته‌ای است که در همان سؤال عرض شد. موفق باشید

16745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، تفسیری که ملاصدرا از قرآن کریم کرده اند، به نظر شما در چه سطحی است؟ نسبت به المیزان و... ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی در تفسیر صدرالمتألهین مبتنی بر حکمتِ متعالیه هست. ولی تفسیر المیزان جامعیت خاص خود را دارد. موفق باشید

14875
متن پرسش
سلام: ۱. در مورد سوال 14866 که فرمودید: به طلبگی برسم. باید بگویم: چَشم استاد. بنده هم همین بنا را دارم. با توجه به سوالاتی که از شما پرسیدم و وقتتان را گرفتم مسمّم تر به طلبگی ام خواهم رسید و منظورم در آن سوال این بود که صرفا فقط بنویسم که در آینده به آن رجوع کنم بدانم چطور رجوع کنم. وگرنه بنده از آن زمان که شما فرمودید حواشی را کم کن - بیشتر به دروسم می پردازم و کنارش به آرامی کتب شما را دارم کار می کنم و حتی نزدیک به بعضی کتب هم نرفتم (به خاطر صحبت شما). باز هم التماس دعا داریم که بتوانیم این وظیفه سنگین طلبگی را در انقلاب در خودمان به ظهور برسانیم. ۲-اینکه گفته میشود طلبه سرباز امام زمان است.آیا حرف درستی است ؟ تا چه حد؟ ۳- یکی از طلبه ها از رفقای ما به شدت بیمار شده و مشکل خونی پیدا کرده است.و نیاز به دعا دارد. پس از شما خواهشمندم این طلبه ی مظلوم و با تقوا را دعا کنید که بهبود یابد چراکه. پدر و مادرش هم به شدت افسرده شده اند چون تک پسر خانواده بوده بنده خدا.... این عیدِ ۲۲ بهمن و یوم الله را به شما تبریک عرض میکنم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً طلبگی یعنی سربازیِ حضرت صاحب‌الأمر«علیه‌السلام». و اساساً طلبگی برنامه‌ای است که حضرت امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برنامه‌اش را تنظیم کرده‌اند و حوزه‌ها را راه‌اندازی نموده‌اند. خداوند بهترین تقدیر را برای آن طلبه‌ی بیمار مرحمت فرماید. موفق باشید

13975
متن پرسش
سلام: اینکه می گویند آیت الله جوادی چرا در فتنه موضع گیری نکرد واقعیت دارد؟ اگر واقعیت دارد می تواند دلیل بر کم بصیرتی استاد جوادی آملی حفظه الله شود؟ بنده خودم می دانم استاد جوادی بسیار انقلابی اند. ولی می خواستم با استاد مشورت کنم که اطلاع بیشتری کسب کنم (چون از بنده بعضا می پرسند. همین چند روز پیش هم پرسیدند). ممنونم استاد. اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طرف مقابل سعی داشت آیت اللّه جوادی را به نفع خود مصادره کند و حضرت آقا در عین آن‌که نسبت به فتنه موضع خود را مشخص کردند ولی نخواستند به عنوان یک شخصیت فرهنگی در یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی جاری در کشور وارد شوند. موفق باشید

13420
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در سال های اخیر تعدادیی از دوستان قدیمی من از دین برگشته اند و حتی یکی از آنها کاملا به خداوند کافر شده و آتئیست شده است. بابت این دوستانم ناراحتم بابت اینکه دوست ندارم این شرایط را داشته باشند، بابت خودم هم نگرانم که نکند دیدار این دوستان منجر به بی ایمانی من شود و از طرفی سردرگم هستم که من در این دوستان چه وظیفه ای دارم؟ و چگونه می توانم ایمان خود را به اصول دین تقویت کنم تا خود به مشکل برنخورم. یکی دوبار سعی در توجیه یکی از دوستانم کرده ام ولی همانطور که در تفسیر سوره آل یس فرمودید ممکن است که بخواهم حرف حق بزنم ولی مطمئن نیستم که حرف حق را بتوانم خوب بزنم بنابراین تصمیم گرفتم با شما مشورت کنم. حال سوالات اصلی من شامل موارد زیر است: 1. چه کنم که ایمان خودم به گونه ای شود که در برخورد با این دوستانم آنها را تحت تاثیر تفکر توحیدی قرار دهم و خود تحت تاثیر آنها قرار نگیرم؟ 2. اصلاً من در برابر این دوستانم چه وظیفه ای دارم؟ با توجه به اینکه این دوستانم حتی نماز می خوانده اند و بعضاً خانواده های مذهبی دارند. 3. آیا ارجاع دادن دوستانم به خود شما، استاد عزیز، برای ملاقات حضوری ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی انسان ایمان خود را نسبت به حضرت حق وجودی و حضوری کرد دیگر به همان معنایی که خود را احساس می‌کند، خالق خود را و سیر ابدی خود را احساس می‌نماید. در این مورد شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «رسالة الولایه» که هر دو بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- وظیفه‌ی شما نسبت به دوستتان در آن حدّ است که به آن‌ها تذکر دهید تحقیق لازم در این مورد بکند، اگر آماده بود شرح «برهان صدیقین» را دنبال کند، در تهیه‌ی کتاب و شرح کمکش کنید 3- به شکل ملاقات حضوری نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

12898
متن پرسش
سلام: استاد لطفا در مورد چله‌ی کلیمی و آداب مربوط به آن توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق آیه‌ی «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني‏ في‏ قَوْمي‏ وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ» (142) اعراف» حضرت موسی برای ملاقات با خدا لازم بود چهل روز روزه و چهل شب مناجات کنند که بنا به شواهد، این چهل روز در تمام ماه ذیقعده و اوایل دیحجه بوده است. که این چهل روز را چله‌ی کلیمی گویند. البته چون روز دهم ذیحجه عید قربان است و روزه‌ی آن جایز نیست، باید یکی دو روز قبل از ماه ذیقعده شروع شود و در این مدت باید حتی‌الامکان در خلوت بود و ذهن و فکر متوجه‌ی حضرت حق و حقایق قدسی باشد و به همین جهت گفته شده زیر نظر استاد انجام بگیرد که ذهن و فکر گرفتار وَهمیات نشود و یا کسانی به این کار دست بزنند که در ابتدا معارف لازم را داشته باشند. موفق باشید  

نمایش چاپی