با سلام: کتاب شرح فصوص را خریداری نمودم و برای دریافت فایل های صوتی آن چکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
عرض سلام و خداقوت خدمت استاد محترم: همانطور که مستحضرید روز گذشته جناب حجت الاسلام قاسمیان، پس از انتشار کلیپ اعتقاداتشان به وضعیت اسفبار کشور سعودی بازداشت شده اند. در این راستا عده ای در داخل نسبت به این عمل ایشان هجمه راه انداخته که این عمل بر خلاف قوانین آن کشور بوده، هزینه برای کشور و یا احتمال زحمت برای سایر حاجیان داشته است برخی هم معتقدند نباید در زمان و مکان انجام حج این مطلب گفته می شد و برخی هم ضمن تایید و حمایت از عمل ایشان، وظیفه دستگاه دیپلماسی را پیگیری حقوق ایشان دانسته و کار سعودی ها را در بازداشت ایشان کاملا غلط می دانند. سوال بنده این است که حاجیان چرا در چنین دوگانه ای در کشور ما قرار می گیرند از سویی رهبر معظم انقلاب سال گذشته تاکید بر زنده نگه داشتن یاد مردم غزه در حج داشتند از سویی بسیاری در سازمان حج و مدیران کاروان و روحانیون، چنین اقداماتی را نهی می فرمودند. بالاخره وظیفه حاجیان چیست آیا سکوت کرده و به دنبال انجام عمل کامل حج باشند که لطمه ای به آن وارد نشود یا به دنبال پرده افکنی از چهره سیاه خادمان بین الحرمین در ذبح اسلام چه در شرایط برگزاری حج و چه در عملکرد خارجی سعودی ها در کمک به ذبح کودکان مسلمان باشند؟ آیا عمل حجت الاسلام قاسمیان اقتدای به ارباب بی کفن اباعبدالله الحسین نیست که حج خود را برای افشای ظلم یزید ناتمام گذاشتند؟ آیا تاریخ ما به جایی رسیده که به هر قیمتی عمل و انجام احکام را مقدم بداریم؟ ما باید به کدام عمل کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن در این مورد آسان نیست. در فهم و صفا و شخصیت ارزشمند حاج آقا قاسمیان هیچ شکی نیست و احتمالاً خود ایشان هم تصور نمیکردند با طرح آن موضوع در آن کلیپ، آل سعود اینچنین ضعف و بیظرفیتی را از خود نشان دهد زیرا ایشان خواستند متذکر شوند که حقیقت حج امری است بالاتر از این نوع ظاهرگراییها. و اگر تصور میکردند چنین حساسیتی پیش میآید احتمالاً به این صورت به موضوع ورود نمیکردند. موفق باشید
سلام استاد: به پیشنهاد شما برای جلسات هفتگی مون در کنار حدیث کسا نامه ۳۱ نهج البلاغه رو شروع کردیم و الان بعد از حدود سه سال جلد اول کتاب تمام شد. الحمدلله بهره های زیادی بردیم خواستم بپرسم پیشنهاد تون در تاریخ فعلی برای ادامه مسیر جلسات زنانه مون چه پیشنهادی دارید؟ جلد دوم را شروع کنیم یا مباحث دیگری بنظرتون الویت داره؟ نظرتون در مورد چرخشی پیش بردن چند منبع چیه؟ اگر موافقید پیشنهاد بدهید ممنون میشم. التماس دعا عاقبتتون به خیر
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است که نامه ۳۱ ادامه یابد و البته در کنار آن از مباحث قرآنی مانند سورۀ آلعمران و شرح صوتی آن نباید غفلت کرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد محترم: سوال دیگه ای که داشتم این بود که وقتی به سوی خداوند حرکت می کنیم باید منازلی را به ترتیب طی کنیم اینکه می گویند به عقب برگشتن و یا به جلو رفتن حالا با اعمالی... چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: طی منازل سلوک، همان رعایت دستورات شرع است با رویکرد هرچه بیشتر در معرض الطاف وجودیِ حضرت حق قرار گرفتن. مهم، پایدارماندن بر آن دستورات است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد محترم: چند موضوع مبهم واسم وجود داره. تو مسیر حرکت به سمت خداوند طبق کتاب سلوک بانو امین اول مسیر حضور قلب و بعد مسیر شهود قلب. اگر مسیر حضور قلب طی شد وبه دلایلی مثل فرزند آوری عوامل غفلت زیاد شد ممکن است که مسیر به سوی شهود ادامه یابد. وقتی که مثل قبل دیگر حضور قلب و همواره در محضر بودن اتفاق نمی افتد. ولی به نظر مسیر به سوی شناخت اسما ادامه دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، ادامۀ «حضور» است و حاضربودن در آن حضور، بقیۀ آن را باید به خدا واگذار کرد تا چه چیزی را مصلحت میداند. موفق باشید
سلام استاد: همسرم الحمدلله سید هستند و دلمون میخواد عیدغدیر بیاری خدا حرکتی ماندگار بزنیم و هرسال به فضل خدا تکرار کنیم. پارسال جشن گرفتیم و دوست و فامیل و همسایه را دعوت کردیم و شام و هدیه برای بچه ها. بنظرتون همین حرکت را تکرار کنیم یا با توجه به دغدغه های انقلاب و حوائج امام عصر شیوه ی بهتری به ذهن تون میرسه با توجه به نامه امام عصر عج به شیخ مفید خیلی دلمون میخواد این حرکت ذیل اجتماع قلوب تعریف بشه با نظر خودشون ان شاءالله. ممنون میشم مواردی که به ذهن تون میرسه بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوب و با ارزشی است بخصوص اگر بتوانیم متوجۀ جایگاه «غدیر» به عنوان ادامۀ اسلام باشیم با آن همه موانعی که پیش آوردند و آن را به انقلاب اسلامی ربط دهیم و آیندۀ متعالی که در پیش است. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله میتواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415 موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: درست است که چادرحجاب برتر است، اما من به عنوان یک زن که در یک شهر غیر مذهبی زندگی میکنم یک دغدغه دیگر هم دارم، اینکه میدانم اگر پوشش چادر را انتخاب کنم از دید بقیه جامعه یک زن با سطح کلاس و فرهنگ پایین و یا یک فرد متعصب به نظر میام و بقیه رفتارهای مذهبی دیگرم هم برای اونها پذیرفته نیست ولی اگر حجاب بسیار کامل و مناسب غیر از چادر را انتخاب کنم بهتر میتونم در جامعه تعامل داشته باشم و اگر از اصول اسلام و انقلاب در موقعیتهایی که پیش میاد دفاع کنم برای دیگران پذیرفتنیتره. آیا مواردی که گفتم باید در انتخاب پوشش من تاثیر داشته باشه یا نه و چرا؟ لطفا کلا من را برای انتخاب راه درست در این مورد و موارد دیگر دعا بفرمایید. با تشکر از پاسخ گویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! برای روح و شخصیت زن آنچه مهم است محجوب و محجبه بودنِ اوست به همان معنایی که مشخص شود آن خانم در نزد خود مکتب دارد. حال اگر در موقعیتی هست که میفرمایید به نظر میآید همان نوع حجاب، عملاً توانسته است ذیل فرمان الهی رسالت شرعی و سیاسی خود را در نسبت با جامعه و تاریخ خود به خوبی به ظهور آورد. گاهی در نزد خود با نظر به بانوان محجبه در این زمان میگویم: «خوشا به حال آنان که چگونه اینچنین زیبا در نزد خود حاضرند و اینچنین رسالت تاریخی خود را به میان آوردهاند». آری! خوشا به حالِ زنان با حجاب و بهشتی که در خود احساس میکنند. موفق باشید
سید حسن نصرالله رضوان الله علیه بندگی بزرگی به خدا کردند و بنده هرگز نتوانستم حضور ایشان را چنان شهیدی بیابم که خیلی دور رفته، وقتی به صدای دلنشین ایشان گوش میکنم هرگز باور نمیکنم حتی از دنیا رفته باشند و در مواجه با ایشان چنانم که گاهی نمیدانم خودم چگونه گم میشوم و فقط او جلوه میکند. شما در این ویدئو صدای ایشان را بشنوید ببینید آیا شما هم چنین حسی دارید؟ https://uploadkon.ir/uploads/b5cc29_25Download-Instagram-Stories-and-Highlights-StorySaver-net-3-2-.mp4
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته آن ویدئو باز نشد ولی خدا میداند آن شهید بزرگوار نهتنها از این دنیا نرفته، بلکه با دستی گشاده و نطقی گیراتر در میدان است تا بشریت را به نظمی غیر از نظم موجودِ جهان استکباری رهنمون باشد. موفق باشید
با عرض سلام و احترام: منکر برکات و دستاوردهای جنگ اخیر برای ایران اسلامی و امت اسلام و مظلومین عالم و شکست استکبار جهانی در برآیند کلی نیستیم. اما یک سوال اساسی ذهنم را آزار میده و آن اینکه چرا ایران تا رسیدن به اهداف از پیش تعیین و گفته شده جنگ را ادامه نداد؟! مگر قرار نشد تا بیچاره شدن آنها پیش برویم؟ مگر امثال محسن رضایی در تریبون رسمی نظام نگفتند تا جایی می جنگیدم که تا پنجاه سال آینده بازدارندگی داشته باشیم؟ مگر نگفتند شما شروع کردید ما پایانش را رقم میزنیم؟ چرا درست در زمانه ای که خود غربی ها و همه و همه اعتراف میکنند که اسرائیل مدت زمان زیادی دوام نمی آورد و ما اتحاد و انسجام داخلی عجیبی پیدا کرده ایم ناگهان دست کشیدیم؟ نمیدانم اما حس میکنم اتفاقی در پس پرده افتاده. برخی می گویند پدافند ها از کار افتاده، برخی می گویند لانچرها را زده اند، برخی می گویند جام زهر دیگری اتفاق افتاده، برخی می گویند زبانم لال برای حضرت آقا اتفاقی افتاده، برخی... سوای از همه این گمانه زنی ها پرسشی ذهنم را درگیر کرده. چرا هر زمان که فتحی حاصل می شود، شعفی می آید و میرویم که کار را به سرانجام برسانیم ناگهان با اتفاق یا حادثه یا امری غیر منتظره ترمزمان کشیده می شود؟ این چه سنت الهی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بهترین راه همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اعتماد به مسئولانی است که باید تصمیم بگیرند و در این رابطه به این آیه که میفرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» فکر کنید که در هر صورت نسبت ما و جریان استکبار در هر حال نسبتی است که خداوند نسبت به عزّت این ملت در میدان است. جناب آقای عباسی ولدی نکات خوبی را مطرح فرمودهاند. خوب است که به آن نکات توجه شود. https://eitaa.com/abbasivaladi/19476موفق باشید
https://kayhan.ir/fa/news/313358/%D8%A8%DB%8C%DA%86%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2
سلام استاد عزیزم: ۱. استاد با توجه به اون فراز فصوص الحکم که فرمودند «ان ربی علی صراط مستقیم» آیه ی ابتدایی سوره مبارکه بقره که فرمودند «اولئک علی هدی من ربهم» هدایت رب چیه؟ (اخیرا اشاره فرمودید) ۲. استاد آیا رب من میتونه به حضرت محمد (ص) و آل او درود بفرسته؟ صلوات دانی بر عالی به چه نحوه است؟ خداوند خیرتون بده
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید خوب است در این مورد به جلسۀ دوم و سوم بحث در مورد سورۀ بقره رجوع شود. ۲. نکاتی در کتاب «صلوات بر پیامبر (صلواتاللهعلیهوآله) عامل قدسی شدن روح»https://lobolmizan.ir/book/72?mark=%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA در این مورد مطرح شده است. خوب است به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: کتاب راز شادی امام حسین در قتلگاه را میخوانم. شما راز شادی را در این میدانید که حضرت به برنامه ای که خداوند از طریق پیامبر به سیدالشهدا ابلاغ کردند و آن هم شهادت بود عمل کردند. یعنی راز کربلا یکی در این بود که حضرت و اصحاب میدانستند برای چه شهید میشوند و یکی نحوه شهادت بود. علت شهادت که جلوگیری از انحرافی بود که از سقیفه شروع شده بود و طبق گفته معاویه فراموش کردن پیامبر بود که با شهادت حضرت بنی امیه به برنامه خود نرسیدند. درست متوجه شدم؟ درباره اینکه حضرت نحوه شهادت را طبق برنامه جلو میبردند توضیحی بفرمایید. یعنی چه حکمتی بود که جنگ اینطور پیش رفت که اصحاب یکی یکی ابتدا رفتند و سپس بنی هاشم و بعد سیدالشهدا؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله در رابطه با کتاب «راز شادی....» متوجۀ نکتۀ خوبی شدهاید. در مورد سؤالتان خوب است به کتاب «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین علیهالسلام » که همراه با صوت آن روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: ممنون میشم استاد دیدگاهشون و در مورد «مبانی مفهومی زوجیت در قرآنکریم و روایات» بیان کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور خاص در این مورد تحقیقی نداشتهام. موفق باشید
سلام استاد: مومن نباید از خدا طلب مرگ کند چرا حضرت زهرا عجل وفاتی طلب میکردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به آن معنایی که افراد به جهت شکستهایشان طلب مرگ میکنند، در میان نبوده. بحث در آن بوده چگونه انسانی با آن افق متعالی توحیدی یعنی حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» میتوانند در جهانی حاضر باشند با نبودن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» و با حذف مولای متقیان «علیهالسلام». موفق باشید
استاد عزیز سلام: وظیفه چیست؟ چه باید کرد؟ آوینی ها کجا هستند؟ سخنی کوتاه با دوستان انقلابی دوستان عزیز دغدغه تان بجا. اما بر فرض پذیرفتیم که پذیرش توقف توسط ما نباید صورت میگرفت، حالا ما چه کار کنیم؟ می دانیم آتش بس نقشه فریبکارانه است؟ آیا کفن پوش بیاییم داخل خیابان؟ تجمع کنیم؟ اینک چه کنیم؟ عزیزان من! اشتر چرا اشتر شد؟ چون در خیمه معاویه، می توانست ده قدم برود و کار معاویه را تمام کند اما ولایتمداری اش باعث شد عقب بیاید و نهایتا جنگ سراسر پیروزی را با شکست عوض کردیم، حال سوال اینجاست: آیا می شود بگوییم چرا مالک اطاعت کرد؟ آیا تقصیر مالک بود؟ چرا آن ده قدم را نرفت؟ اگر می رفت ما پیروز میشدیم، مالک را ولایت پذیریش مالک کرد، حتی آنجا که می دانست نظر خودش و مولایش ادامه جنگ است اما بدلیل وجود خرس خاله ها در قامت خواص و تاثیرگذاری بر مردم در بزنگاه تصمیم، مالک تسلیم حرف مولایش شد.. ما که مالک نبودیم، ماکه دم در خیمه معاویه و اسرائیل نبودیم که در بحبوهه جنگ تصمیم بگیریم، ما در خانه خود نشسته بودیم و فیلم سینمایی نبرد اسرائیل و ایران را می دیدیم، با این حال هم برخی نمی خواهند اطاعت مولا کنند اگر مالک بودیم و دم در خیمه معاویه بودیم چه؟ آیا بر می گشتیم؟ یا اینکه بی تفاوت نسبت به مولایمان به هجوم ادامه می دادیم؟ اینجاست که تفاوت ها رقم می خورد اما اینک وظیفه ما چیست؟ رهبر عزیز انقلاب همه چیز را در تاریخ ۲۸ خرداد در پیام تلویزیونی شفاف بیان فرموده، من و شما یک وظیفه داریم، فرماندهان یک وظیفه، دولت یک وظیفه، وظیفه بنده و شما را رهبر عزیز مشخص کرده خودش فرمود: «من به ملّت عزیزمان عرض میکنم همین آیهی شریفه را همیشه در نظر داشته باشید. زندگی بحمدالله به طور عادّی در جریان است. نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او میترسید، احساس ضعف میکنید. اگر دشمن احساس کند که شما از او میترسید، دیگر گریبان شما را رها نخواهد کرد. همین رفتاری که تا امروز داشتید، این رفتار را با قوّت ادامه بدهید. کسانی که امور خدماتی به عهدهشان است، کسانی که با مردم سروکار دارند، کسانی که امور تبلیغاتی و تبیینی بر عهدهشان است، کار خودشان را با قوّت انجام بدهند و ادامه بدهند و به خدای متعال توکّل کنند. وَ مَا النَّصرُ اِلّا مِن عِندِ اللَهِ العَزیزِ الحَکیم؛ و خدای متعال ملّت ایران را و حقیقت را و حق را، به طور قطع و یقین، پیروز خواهد کرد انشاءالله» می فرماید: همین رفتاری که تا امروز داشتید، این رفتار را با قوّت ادامه بدهید این یعنی چه؟ یعنی تا به امروز از رفتارتان راضی هستم اما کدام رفتار؟ نظامیان باید بجنگند، خوب فرمانده سپاه و نیروهای مسلح و ... باید این را درک کنند رئیس جمهور و دولت باید درک کنند رسانه، باید کار خودش را انجام دهد راهبران سیاسی باید درک کنند، خدماتی ها خدمت کنند، مبلغین تبلیغ و تبیین کنند در ادامه می فرماید: [اینها] کار خودشان را با قوّت انجام بدهند و ادامه بدهند و به خدای متعال توکّل کنند. وَ مَا النَّصرُ اِلّا مِن عِندِ اللَهِ العَزیزِ الحَکیم؛ بنظر می آید وظیفه امروز ما فقط روایتگری است ما آوینی می خواهیم وظیفه بنده و امثال بنده با وظیفه فرمانده نیروهای مسلح و رئیس جمهور تفاوت دارد چه کنم؟ چاره چیست؟ بنده الان در کسوت رئیس شورای امنیت ملی نیستم که دستور جنگ یا آتش بس بدهم بنده اکنون یک سرباز هستم که وظیفه ام را مولایم در پیام دوم تلویزیونی بیان کرده، تبیین تبیین تبیین. در جای دیگر از همین سخنرانی میفرماید: من انتظار دارم که صاحبان فکر و صاحبان بیان و قلم، بخصوص مرتبطین با افکار عمومی جهانیان، این معانی و این مفاهیم را بیان کنند، تبیین کنند، برای مخاطبین روشن کنند، اجازه ندهند که دشمن با تبلیغات فریبکارانهی خودش حقیقت را دگرگون جلوه بدهد کدام معانی و مفاهیم؟ پاسخ مولا: حادثهی تهاجم ابلهانه و خباثتآلود رژیم صهیونیستی به کشورمان ــ در حالی رخ داد که مسئولین دولتی با طرف آمریکایی به طور غیر مستقیم و باواسطه مشغول مذاکره بودند؛ هیچ موضوعی از سوی ایران وجود نداشت که نشانهی این باشد که یک حرکت نظامی یا یک حرکت تندی و سختی وجود دارد. پس ما آوینی می خواهیم و آوینی و آوینی... فرمود: من به ملّت عزیزمان عرض میکنم همین آیهی شریفه را همیشه در نظر داشته باشید و لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ ان کُنتُم مُؤمِنینَ» اگر واقعا مومن به انقلاب و اسلام و امام هستید نترسید و غصه نخورید چون شما برتر هستید دائما این آیه را در نظر داشته باشد که حزن معنا ندارد. نه پیش از رهبر نه عقب تر از رهبر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با توجه به سومین پیام تلویزیونی رهبری خطاب به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونی، دغدغههای جناب عالی منتفی باشد. جناب آقای وحید جلیلی با نگاهی بسیار دقیق موضوع حضور ما در آینده تاریخی مان را متذکر میشوند. https://eitaa.com/jalili_vahid/260 موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دیگر موجودات چون مطلق نیستند، «الله» نیستند همه و همه عین فقر و نیستی میباشند. موفق باشید بله متوجه شدم. اینما تولو فثم وجه الله. ۱. پس میشه گفت ما و همه موجودات بخشی از الله هستیم؟ بخشی از اون هستی مطلق؟ ۲. خب این بهشت و جهنم رو زیر سوال میبره. یادمه توی خویشتن پنهان گفتید اراده انسان در طول اراده خدا قرار میگیره، یعنی خدا میخواد که ما این اختیار رو داشته باشیم اما نمیفهمم چطور ممکنه من با اختیارم گناه کنم وقتی خدا نمیخواد و این رو دوست نداره. آخه اختیار من که از دایره ی هستیِ مطلق خارج نیست! چطور ممکنه انسان برای خودش اختیار انتخاب صراط غیر مستقیم رو داشته باشه وقتی وجود مطلق و بینهایت همه جا هست و همه چیز از خودش وجود گرفته! ۳. بعد من نمیفهمم چرا فقط خوبی ها رو به خداوند نسبت میدیم. بدی و زشتی رو هم او خلق کرده و بهش وجود داده دیگه! اگه اون نمیخواست که اینهمه بدبختی و مریضی و سیاهی وجود نداشت که. اشرار هم وجه خدا هستن مثل ابرار. نه؟ استاد من همون جوری که نمیتونم وجود مستقلی برای خودم قائل شم، اختیار مستقل و خارج از خواست خداوندی هم نمیتونم قائل شم. خواهشا این بحث اختیار رو برای من روشن کنین و این چند تا سوال رو جدا جواب بدید، ما جز شما کسی رو نداریم توی زندگیمون. ___________________________________________________کاش یک سپور بودم. یا یک نانوا. یا یک خیاط. کاش کسی بودم که تو را نمیشناخت. کاش اصلا نبودم. کاش اصلا نبودی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! زیرا خدا تقسیم بردار نیست هرچند اسماء حسنای او در مخلوقاتش جلوه میکند. ولی این به معنای آن نیست که اسماء حسنای او قسمتی از خدا باشد. ۲. اختیار، ذاتیِ انسان است به اعتبار مرتبهای که انسان در آن حاضر است مانند شوری که ذانیِ نمک است و نه آنکه شوری قسمتی از خدا باشد. ۳. همانطور که در بحث «برهان صدیقین» مطرح شد بدیها و نقصها از عدم است. ۴. عرایضی در رابطه با موضوع «اختیار» در جزوۀ «جبر و اختیار» که روی سایت هست شده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت به شما. انقلاب ما ظهور اراده الهی در این زمانه هست و قاعدتاً تا وقتی که مردم پشت انقلاب رو خالی نکردن نباید انتظار داشت شکست بخوره. اما یک نگرانی که وجود داره در مورد ادامه رهبری انقلاب بعد از رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) هست. ان شاء الله سایه ایشون تا ظهور حضرت حجت (عج) مستدام باشه، اما اگر تقدیر الهی بر این قرار گرفت که ایشون پیش از ظهور حضرت رحلت کنند، با این اوضاعی که ما میبینیم (هیچ شخصیتی در کشور ما در تراز رهبری انقلاب شناخته شده نیست) آیا «سنت الهی» بر این هست که خداوند مرحمت میکنه و یک نفر رو در قواره رهبری انقلاب روی کار میاره و ما رو از بحران رهبری نجات میده؟ هر وقت به این قضیه فکر میکنم دچار دلهره میشم، چراکه هر چه نگاه میکنم کسی رو که بتونه جای خالی ایشون رو پر کنه نمیبینم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به این امر مطمئن بود، مسیری که با هویت توحیدی و با شهادت آن انسانهای متعالی شکل گرفته، محال است در آینده بیش از پیش حاضر و حاضرتر نباشد و مسلّم این مسیر، بدون رهبری بزرگ ادامه نمییابد و از این جهت ایمان داریم همان خدایی که رهبر معظم انقلاب را در چنین سنی اینگونه یاری و توانا میکند؛ خودش در ادامۀ این راه به شکلی که ما نمی دانیم، در میان است. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: ۱. این روزها معضل خانواده های مذهبی و انقلابی پیدا کردن مدرسه ی خوب برای بچه هاشون هست. با وجود مدارس غیر انتفاعی ای هم که بچه های دلسوز انقلابی زدند با توجه به اینکه از طرفی خانواده ها از لحاظ اقتصادی در فشارند و از طرفی ترس جزیره ای شدن در جامعه را دارند، به نظر شما چقدر ترک مدارس دولتی را توسط افراد دغدغه مند درست می دونید؟ ۲. بنده به عنوان فردی که خودم در یکی از همین مدارس غیر انتفاعی زیر نظر خانم لطفی شاغل هستم، و متوجه هستم که چقدر پشتوانه ی قوی فکری و معرفتی پشت این مدرسه هست و با بحث های اخیر شما در خصوص چگونگی بشر جدید هم پوشانی دارد و می توانم اقرار کنم که این مدرسه جزء معدود جریان هایی هست که واقعا متوجه معنای تحول در آموزش و پرورش به طور بنيادين هستند، اما همواره چشم انتظار آینده ای هستم که این نحوه تفکر در کل سیستم آموزش و پرورش تسری یابد و تمام بچه ها و نه فقط کسانیکه استطاعت مالی دارند از این سرچشمه بنوشند، اگر توصیه ای در این زمینه برای امثال بنده دارید بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب با معلمان ملاحظه فرمودید به هر حال سیاست نظام تقویت بُنیۀ مدارس دولتی میباشد و باید تلاش کرد ضعفهای موجود ان شاءالله به مرور برطرف شود. میماند ضعفهایی که متأسفانه بعضاً در مدارس دولتی در میان است این جا است که نقش دلسوزیِ مدارسی که میفرمایید را نباید نادیده گرفت. به امید آنکه همان نوع برنامهریزیها ان شاءالله در مدارس دولتی با معلمان متعهد شکل بگیرد. موفق باشید
سلام استاد: در زیارت اباعبدالله و حضرت عباس بعضی میگویند اول خدمت حضرت عباس برسید برای کسب اجازه بعد خدمت ارباب نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ذوق نوعی ادب به حساب میآید ولی به این معنا نیست که حتماً باید اینطور عمل کرد ممکن است کسی جان خود و در طلب روحانیاش بخواهد با نظر به صفای مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام کار را شروع کند، طوبی له. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرانقدر: خداوند شما را حفظ کند که اگر امیدی در زندگی دارم و راه زندگیم راعوض کردم، نتیجه مطالب ارزشمند شماست. از نزدیکان بنده در خارج کشور زندگی میکنند وعلیرغم همه اعتقادات خوب و پایبندی، با ولایت و نوع مدیریت این سالهای ایران زاویه دارند، و به نظرم بیشترش معلول نوع اخباری است که آن طرف دریافت میکنند. یک سری انتقادات مدیریتی واقعا قابل دفاع نیست ولی ایشان همه را زاییده نوع تفکر سیاسی دینی ما میداند. کدام کتابتان را برای تغییر نوع نگاه به ایشان هدیه بدهم؟ اینکه کلا نوع نگرشش را به عالم تغییر بدهم که حتی شاید، برگردد واز تخصصش برای انقلاب استفاده کند، از کدام کتاب میشود همچین تغییر نوع نگاه را ایجاد کرد؟ من چون اغلب کتابهای شما را طی سالیانی مطالعه کردم و تدریجا با بحث و استاد جلو آمده ام خودم نمیدانم کدام کتاب مفید تر خواهد بود؟ لطفا اینو به من فوری جواب بدیند تا دوشنبه بیشتر ایران نیستند و من دلم میخواد همچین هدیه ای بهش بدهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب یکی از کاربران تحت عنوان «آیندۀ ما در حقیقیترین گفتار» https://eitaa.com/matalebevijeh/19292 شده است که میتواند راهگشا باشد و گمان میکنم کتاب «عقل و ادب ادامۀ انقلاب اسلامی» همراه با شرح صوتی آن بتواند مخاطبان محترم را به اندیشیدن نسبت به آیندهای دعوت کند که مدّ نظر رهبر معظم انقلاب است در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی. موفق باشید
سلام علیکم: من میخواهم در نماز امام رضا علیه السلام را نصب العین خودم قرار دهم. من که در عمرم امام رضا علیه السلام را ندیدم. پس من باید چکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت مرحوم علامه قاضی در این رابطه فرموده بودند استاد خود را که نمادی از اولیای الهی میباشند مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
درود استاد: تا ۱۷ سالگی که آدم مذهبی نبودم و سر سوزنی به هیچ یک از محرمات الهی مقید نبودم، استدلالم این بود که خب این آدم هاییکه اینهمه توی روضه وقت تلف کردن و قرآن و صلوات کیلویی ختم کردن و اینهمه دولا راست شدن، چه برتری نسبت به ماهاییکه یکبار هم از اینکارها نکردیم، دارن؟! پس اینها صرفا یک سنت فرهنگی و از روی عادته. مدت ها بعد دست روزگار بهم سیلی زد و یه جوری حالم از دنیا و مافیها بهم خورد که «مجبور» شدم «ناچارا» و «بدون اختیار» رو بیارم به مذهب و مطلقا هیچ امید و هیچ خوشی و انگیزه ای جز همین روضه های وقت تلف کن و ختم کردن صلوات به تعداد فلّه ای، نداشته باشم. اتفاقا باز تو مسیر دینداری هم پدرم دراومد، خیلی هم خواستم برگردم، اما نتونستم. یعنی نشد. کلاف کاموا یه جوری توی هم پیچیده بود که راه برگشتی وجود نداشت. کاش دلم از سنگ بود. کاش اصلا دل نداشتم. القصه. ما گیر افتادیم توی اون هزارتوی بینهایت و تمام نشدنی دین و خدا و شریعت و چه میدونم از این کلمه ها که خودتون بهتر بلدین. شروع کردم به جمع کتب و هی این کلمه ها رو ریختم توی این کله ی گندهام. خیلی زود رسیدم به جایی که توی تمام جمع های مذهبی گنده گنده، کلی حرف برای گفتن داشته باشم و بتونم در موردش بنویسم و بتونم حتی بجنگم با استدلال های بی پایه ی ملحدین!! الان به جایی رسیدم که کافر جلوی روم بشینه، میتونم به شبهات جورواجور از مسائل اجتماعی و چرایی لزوم حجاب و ازدواج و محرمات گرفته، تا شناخت خود حقیقی و هدف زندگی زمینی و و و حرف بزنم و حتی اون طرف رو قانع کنم!! اما!!! خودم قانع نمیشم!!! یعنی طرف راضی میشه و حرفی برای گفتن نداره اما منی که رفع شبهه کردم خودم قبولش ندارم!!! تنها و تنها علتش هم وجود بی فایده ی خودمه در جهان هستی. هنوز سر همون پله ی اول هستم و اون شبهه ی بچگی ها، که الان تو که اینهمه دولا راست شدی و نامحرم ندیدی و تسبیح گفتی و خودخوری کردی، خودت چه گلی به سرت زدی که میخوای یکی دیگه رو دعوت کنی به این راه؟! لپ هات گل انداخته یا چهرهت نورانی شده یا سر سوزنی از چیزی خبر داری که بقیه ندارن؟! هیچ استاد. هیچ. الان من اینهمه با یاد خدا نشستم و پا شدم و خوابیدم و غذا خوردم و گریه کردم و خندیدم و قدم زدم و کتاب خوندم و نوشتم و نوشتم و نوشتم، چی دارم که اون ملحد ها ندارن؟! البته، خیلی چیزها اضافه تر دارم. مثلا بیماری خودایمنی که داره پدر اعصابم رو در میاره. بگی نگی، یه نَمه دیوونگی و جنون هم دارم. بی حوصلگی و بیزاری از آدم ها هم هست تازه. در کل از خیلی رذایلی رنج میبرم که اون کافر ها هیچ کدوم رو ندارن و بدون این نماز و روضه ها، خیلی بیشتر از من و خیلی از مذهبی های دیگه متصف به خلق و خوی الهی هستن. چون دختر جوانی هستم که لچک سرش میکنه، بچه ها ازم درمورد حجاب میپرسن و من اونارو میتونم قانع کنم ولی خودم رو نه! الان این لچک چی به من داده که میلیاردها آدمی که زلف پریشان به باد دادن، ندارن؟! خلاصه اوضاع مغزم خرابه استاد. این کلمه ها و حرف ها و خیالات هی بهش حمله میکنن و هستی و نیستی رو زیر سوال میبرن. کاش میشد یه کاری کرد این مغزِ خدانشناسِ خیر ندیده، دو ساعتم که شده آروم بگیره. میگم لابد اسکیزوفرنی دارم که میتونم اینهمه بشینم با خدا و امام زمان حرف بزنم! لابد از بیکاری و توهمه. خودتون گفتین مفهوم ذهنی شما از خدا واقعیت نداره، گفتین اون خدایی قابل تردیده که ساخته ی ذهن شماست. پس این عبادات منم خیالات خامه فقط. باید خودم رو مشغول کنم به یه کاری، خودم رو بزک دوزک کنم بشینم پشت میز منشی گری یا کارمند بانک شم و بعد دوباره با حقوقم لوازم آرایش بخرم و اینجوری ترقی کنم. درسته اینجوری هم تهش چیزی به دست نمیارم اما حداقل ادعای چیزی رو نداشتم. یا حداقل حساب کتاب های یه بابایی رو سر و سامون دادم به جای اینکه بیخود جمع کتب کنم. مجبور هم نیستم بخاطر این لچک، بشم نماینده اسلام و مسلمین و مسئول پاسخگویی به شبهات شبانه روزی ملحدین و فساد موجود در سیستم مالی حکومت آخوند ها! بیخیال استاد. من با دینداری بیش از پیش دچار پوچی شدم. اما راه برگشت هم ندارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف سالهای اخیر بنده قصّۀ همین سخنان جنابعالی است که یا کفرِ نهایی و یا ایمانِ نهایی. و ما مذهبیها اگر نخواهیم به خود دروغ بگوییم به هر حال در مسیر دینداری به این انکارهای بزرگ میرسیم و اتفاقاً در اینجا است که معنای ایمان را، آری! معنی ایمان را و نه باورهای انتزاعی را مییابیم. ایمانی که حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» در اوج حضور خود در قتلگاه امیدوارند بلکه خداوند از ایشان راضی باشد. عرضه میدارند: «صَبْراً عَلَى قَضَائِکَ یَا رَبِّ لَا إِلَهَ سِوَاكَ، یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، مَا لِی رَبٌّ سِوَاكَ وَ لَا مَعْبُودٌ غَیْرُكَ، صَبْراً عَلَى حُكْمِكَ یَا غِیَاثَ مَنْ لَا غِیَاثَ لَهُ». و این است راز ایمان. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهمالسلام» و عرفا» https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81 شده است. خوب است بدان رجوع شود ولی ما در آنچه جناب حافظ به میان آورده است، هنوز باید بیندیشیم که میفرماید: «چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم». تصور بنده آن است که این حضور، حضوری است که باید به جای آنکه گمان کنیم در اختیار ما قرار گرفته است، در جستجوی آن باشیم. عرایضی در رابطه با «متعَمّقون» که قصۀ انسانهای آخرالزمانی است، شده است. خوب است در سرگردانیِ خود به آن سو نظر کنید و از موضوع نیهیلیسم و یا نیستانگاری که تقدیر بشر آخرین دوران است، نیز نمیتوان به راحتی عبور کرد و از فهم آن خود را مصون داشت با توجه به همین امر، عرایض بنده در رابطه با کربلا در این روزها با مدّنظرقراردادنِ این نوع سرگردانی که عین چشیدن ایمان است و باز سرگردانی؛ پیش آمده است. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: استاد در کنار کانال مطالب ویژه دوست دارم اسفار و یا فتوحات را نیز شروع کنم. نمیدانم کدامیک را ابتدا بخوانم. زمان زیادی هم میگیرد بهتر است اشتباه نکنم. لذا مصدع اوقات تان شدم. دست بوستان هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه مهم آن نکاتی است که جناب صدرا در «اسفار» مطرح فرمودهاند. و در این رابطه خوب است به نگاه رهبر معظم انقلاب به فلسفه صدرایی بنگریم که حکایت از حضور آن فلسفه در آینده ما دارد و میفرمایند: «به گمان ما فلسفه اسلامي در اسلوب و محتواي حکمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه انسان اين روزگار ميجويد و سرانجام آن را خواهد يافت.» موفق باشید
با سلام و نور و رحمت خدمت استاد عزیزم: امشب که آغاز ماه مبارک ذی الحجه هست با خود مداوم حدیث میکنم از حکمت خداوند و جریانی که حضرت موسی در این روز و شب ها و خلوت ها و انس ها داشته و افزوده شدن ده شب و در نهایت مواجه با امری که قوم او در غیاب او کردند و البته حق به همه ی اینها آگاه و ... و ... و اما جالب برایم این بود که در خلع نعلین که به تعبیری شاید دنیا و تعلقات آن باشد، فرمان است و تذکر و حضرت موسی خود اراده خلع نمود اما در خلع انیت خود، تجلی است و به اراده او آیا قاعده این گونه است؟ و چون اسماعیل وجودت که در واقع خودیت توست حتی به نورانیت بخواهی قربانی کنی، خود نمی توانی و باید ابراهیمی باشد که تو را از خود ذبح کند. و چه دلتنگ این حضور هستم. کجاست طور سینای عاشقان و عارفان؟ چگونه به این کوه باید صعود کرد؟ و این چه خیالی است که سودای رها کردن ندارد و جان را می سوزاند و خاکسترش خاموشی ندارد؟ کدام جهنم سخت تر و سوزاننده تر از نرسیدن! ندیدن! نگفتن و نشنیدن! استاد آیا درست است این فهم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینجا است که پس از نظر به انسانهایی تا این اندازه بزرگ و فرهیخته از یک طرف اوج انسانیت را مدّ نظر میآوریم و از طرف دیگر، خطرِ ماندن در راه را. و در این رابطه همت حضور در آن فضا به میان میآید که چگونه حضرت کلیم الله در میدان میقات با پروردگارشان حاضر شدند تا معلوم شود انسانها تا کجا امکان حضور دارند. لذا در دهۀ ماه مبارک ذیالحجه در بین نماز مغرب و عشاء متذکر این امر میشویم: «وَوَٰعَدنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِينَ لَيلَة وَأَتمَمنَٰهَا بِعَشرفَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦأَربَعِينَ لَيلَةوَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَٰرُونَ ٱخلُفنِي فِي قَومِي وَأَصلِح وَلَا تَتَّبِع سَبِيلَ ٱلمُفسِدِينَ» تا در خود نیز جستجوی چنین حضوری را داشته باشیم.
https://eitaa.com/mahdavi_arfae/23623
موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد آیا تابهحال در مسیر فعالیت خود با افرادی مواجه شدید که در زندگی تحتتأثیر عوامل مختلف دچار حیرت و سرگردانی شده باشند یا در مسیر درست باشند؛ اما بهیقین نرسیده باشند یا اصلاً راه ندانند اگر این چنین بوده چه مواجهه و راهکاری داشتید برای این مسئله؟ استاد بنده خود فرد با استعدادی بودم که خود را استاد فرصتسوزی میدانم و در مسیر زندگی خود معنا را با شخصیتهایی مثل شهید مطهری و...دریافتم و مشکلم چند موضوع بوده تا جایی یکی این که میدانم یک این مبانی را عمیق در نیافتم بعداً راهکار پیدا کردم که زمانبر در دست اجراست، بعد مشکلم عدم مهارت در بخشهای گسترده زندگی و روشهای فراوان غلط بوده که به بخشی رسیدم و تا حدی اصلاح شد؛ اما سرعت بهشدت پایین هست از مسائل مهمی که غصه شده برایم مسئله تحصیل هست که هم در بعد عمق وهم در بعد عمل و نمره و علیرغم استعدادم ملامتها شدم بخشی از مسیر هنوز باتوجهبه سنم به نظرم قابلجبران هست، هدفم را ورود به عرصه علومانسانی اسلامی قرار دادم بعداً از فرایند آشناشدن و تغییر جهت داده در عرصه حکمرانی دغدغه دارم و مسئله عدالت در عرصه اجرا و اجتماع، همیشه به خدا توکل کردم تا حد زیادی به مسیرم ایمان دارم؛ اما به علت بدعملی گاهی سست میشوم دوست میداشتم با نگاه درست جستی زنم و برای همیشه مسیرم و اشتباهاتم را اصلاح کنم و جراحتهای این اشتباهات را... امیدم به خداست. گاهی هم از نرسیدن و یا شرمنده شدن و سرافکندگی در بین نامردان و نا اهلان میترسم و از خدا میخواهم من را در مسیر درست موفق کند اما خوب نقشه دقیق راه ندارم دوست میداشتم اسلامشناس برجستهای باشم تا نیازهای خود و مردمان را از این مبانی ناب استخراج کنم؛ اما افسوس که عمر کوتاه هست و ما اندر خم کوچه و نابلد و بیم نرسیدن و اسیر ضعفها و هواها، حال باید چهکار کرد استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در همان موقعیتی که هستیم با تعمق در معارف توحیدی در هر آنچه برایمان امکان انجام آن را دارد حاضر شویم. در آن حال خداوند به حکم: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» خودش راه را میگشاید. البته اگر انسانی که از نظر شما انسان شایستهای است را مدّ نظر قرار دهید، مؤثر خواهد بود. موفق باشید
سلام علیکم استاد: من متوجه زمانه و درگیری تمدنی بین انقلاب مرحوم امام و غرب هستم. روحم انگار در شور و حرارت وجودی این درگیری قرار گرفته اما نمیتونم رسالتم رو پیدا کنم که من چه نقشی باید داشته باشم؟ وقتی ظرفیت حاج قاسم را میبینم که رسالت ایشان قطع بازوی اسلام آمریکایی در منطقه بود و ظرفیت کم خودم را میبینم حسرت میخورم به کم کاری ها. استاد چه کنم خدمت گذار امام عصر باشم در این نظم جدید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید روحیۀ بشر جدید و جهان جدید را همانطور که حضرت روح الله «رضواناللهتعالی علیه» درک کردند؛ بشناسیم. پیشنهاد می شود سری به کتاب «ما و بشر جدید و آیندۀ قدسی پیش رو» که حاج آقا حسینی در حال شرح آن هستند؛ https://eitaa.com/c/31126495/511 بزنید بخصوص به قسمت آخر کتاب تحت عنوان «انقلاب اسلامی و فهم امام خمينی از انسان و جهان مدرن». موفق باشید