بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39458

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: سوالاتی در رابطه با نظریه زندگی موازی و دنیاهای موازی در ذهن داشتم در جواب سوال اولیه در پاسخ فرمودین نوعی غفلت از مراتب وجود و عوالم متعالی در میان است. در اینجا سوالی داشتم برخی از افراد که به تناسخ معتقد می شوند شواهدی برای این موضوع ارائه می دهند برای نمونه خواب های شخص و یا تجربیات شخص در بیداری نسبت به شخصیتی دیگر در زمانی دیگر با فرض آنکه یک یا حتی چد نفر انسان مدیوم که چشم اون ها باز است تایید کنند که در این تجربه ها پای موجود ظلمانی و غیره در کار نبوده (با همه ریزه کاری های آن اعم از حضور یا کنترل ذهن از راه دور و ...) و یا حتی اشخاص متعدد مدیوم که چشم اونها باز است چنین تجربیاتی را به تعداد زیاد داشته باشند و البته قطعا تناسخ را مردود می دانیم و روایت صریح در این موضوع داریم این تجربیات چگونه قابل توجیه هستند (در اینجا فرض بر صحت و ظلمانی نبودن تجربیات اینچنینی شد و فعلا فرض شد شواهد این افراد مدیوم صرفا در حد همین تجربیات باشد) سوال دیگر: شیاطین قبلا چگونه از آینده خبر می دادند (تنبین استراق سمع از آسمانها به چه صورت است) الان چه محدودیتی دارند که نمی توانند این کار را انجام دهند و برای آنها خطر دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور  که متوجه می‌باشید جناب صدرالمتألهین در نفی تناسخ در ابتدای جلد هشتم «اسفار» نکاتی دارند که می‌توانید آن نکات را در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که روی سایت هست، ملاحظه کنید. ولی این‌که شیاطین روح‌هایی را در اختیار می‌گیرند و در آن‌ها القائاتی می‌کنند؛ بحث دیگری است و این موضوع، عرض عریضی دارد. اشاراتی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. ۲. در مورد سأال دوم، فکر می‌کنم عرایضی که در بحث سوره «جنّ» شده کمک کند تا در این مورد بیندیشید. در کتاب «جایگاه جن ....» اشاراتی هست. موفق باشید

40239

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: بنده به حکم این که رهبری فرمودند: تحلیل کنید ولو غلط! تحلیل خودم رو از بحث آتش بس خدمتتون عرض می کنم. به نظرم ایران در بحث مادی و تاکتیک جنگ شکست خورد. البته بنده اون وجه های ارتقا کم نظیر انسجام اجتماعی، مقاومت اجتماعی و فهم اجتماعی مردم رو هم درک می کنم. به نظرم دشمن در حوزه های پدافندی و اطلاعاتی در همون چند ساعت اول ما رو بدجوری داغون کرد. با این تفاسیر هی ما داخل تلویزیون میگیم پیروز شدیم. آخه تعداد کشته های ما بیشتره یا اونا؟ آخه حجم و کمیت زدن اونا بیشتره یا ما؟ آتش بس بدترین کار ممکن بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عدم دستیابی دشمن به اهداف است با آن همه تجهیزات و اینکه ایرانی به میان آمده است در تراز رقابت با غرب. جناب آقای وحید جلیلی با نگاهی بسیار دقیق موضوع حضور ما در آینده تاریخی مان را متذکر می‌شوند. https://eitaa.com/jalili_vahid/260

40183
متن پرسش

با سلام و نور و رحمت: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. آری گاهی تاریخ به مسیر سنگ لاخی می رسد که فراز و نشیب و ضربات تکان دهنده دارد اما همین امر سر نشینان را هشیار تر و آن هایی که با لالایی دشمن به خواب رفته بودند را بیدار می سازد. این به صحنه آمدن حق و باطل هم جز خیر و بیداری چیزی نیست اگرچه سخت است و داغ بر دل می نشاند اما نور است و نور. هر شب در آسمان بنگر که چگونه نور و ظلمت در دل جهان مدرن تاریک به مقابله می پردازند و صبح دم می بینی که ظلمت متحیر از انفجار نور است. آری ما لاله های داغ داری هستیم که نماد حق بر دلهایمان است و زخم کین بر جانهایمان اما همچون کوه استوار و همچون درخت ریشه در خاک وطن داریم. یا حق🌹 یا علی🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله خداوند مردم دیارِ سلمان محمدی را شایستۀ آن دیده تا دیوی را که به دروغ لباسِ فرشته پوشیده، رسوا و رسواتر کند با همۀ ریاکاری‌هایی که با رسانه‌های ۷۰ سالۀ خود به میان آورده بودند و بی‌حساب نبود و نیست که همۀ دغدغۀ نتانیاهو ایران بود و می‌دانست تا ایران هست او را امکان هیچ نقشه‌ای نیست. و حال! با محاسبه‌ای به ظاهر علمی و همه‌جانبه، گمان کرد اگر مستقیماً با ایران درگیر شود، از کابوس ایران، خود را راحت می‌کند و چه اشتباه بزرگی کرد و حال! اوست و ایرانی که همۀ موجدیتِ او را با مقاومتی که پیش آمده به خطر انداخته. در این مورد خوب است به عرایضی که طی مصاحبه‌ای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است رجوع شود، امید است برای فهم شرایط تاریخی امروزمان مفید افتد و خوب است به نکاتی که کاربر محترم سؤال شماره 40185 و عرایضی که به استقبال آن سؤال پیش آمد، سری بزنید. موفق باشید             

40182
متن پرسش

سلام علیک و ریحانه و رضوانه (ناگزیری از تقدیر تاریخی پیش رو) نترسید، نهراسید، ما را گریزی از این جنگ پیش رو نیست. دیر یا زود ما با این جنگ روبرو می شدیم و ما چاره ای از مبارزه نداریم؛ نه تنها چاره ی ما در مبارزه است که تنها راه خلاصی ما از این جنگ نیز هم مبارزه است. این مسیری است که گذر از آن جز به ایستادن و جنگیدن میسور نخواهد بود. زنگی مستی به میدان آمده و به هیچ اصول و قواعد و مبانی اخلاقی پایبند نیست و هیچ ارزشی را جز حفظ و حراست از منافع خود نمی شناسد. در چنین صحنه ای، مائیم و مبارزه برای رهایی برای رسیدن به نقطه‌ی پایان برای تمام کردن شرّی که اگر از دامن خود باز نکنیم تمام ما را از حیثیت و آبرو از جان و مال و ناموس می گیرد. گمان نکنیم اگر نجنگیم راهی دیگر هم هست! هویت، فرهنگ، قومیت، تاریخ، ملیّت ما در گرو این مبارزه است. او (دشمن) نه فقط اسلام ما را نشانه گرفته است او با تمام هویت ما کار دارد. او با تمام تاریخ و جغرافیای ما کار دارد. امروز مسلمانی لازم نیست! اگر آزاده نباشید اسیر استبداد و استعمار خواهید بود و دیگر توانی برای فکر و اندیشیدن شما نخواهد بود. رفقا، جنگ ما یک جنگ وجودی است که یا ما یا آنها. نگذارید و نگذرید از این تقدیر و سرنوشت زمانه ی خود. اگر ایستادگی نکنیم، دشمن به کمتر از شکستن گردن‌مان راضی نخواهد شد. از راهی که پیش روست ناگزیریم و باید به دنبال هویت جمعی و ملی باشیم راه ما و نیاز ما امروز در دل این هویت جمعی و ملی است و پذیرش رهبری حتی اگر دل به نظام سیاسی هم نداریم راهی برای حفظ هویت ملی مان جز ایستادگی در کنار این هویت ملی و جمعی به رهبری واحد نداریم. مراقب وسوسهٔ خناسان و زمزمهٔ ناکثان باشید. اینان هیچگاه دلسوز نبودند و هیچ گاه در کنارتان نخواهند ایستاد. در گوشتان زمزمه ی نفاق می کنند و دلتان را خالی می کنند اما هیچگاه برایتان تب نخواهند کرد و ابدا جان به راه تان نمی دهند آنان اساسا برای زمزمه های که می کنند هزینه نمی کنند فقط شما را ابزار و وسیله ای می کنند برای دریوزگی و منافع خودشان. خودمان را ذلیل وسوسه ها و ترس ها و سخن های سخیف نکنیم عزیزان. از ترس یکبار مردن محکم بجنگیم تا از سایه ی ترس مدام و همیشگی مردن در هر لحظه نجات پیدا کنیم. اگر نجنگیم با ترس از مرگ شما را به هر علتی و به هر نکبتی که بخواهند وادار می کنند. بیایم قدرتمند با این ترس بجنگیم. پیروز از آن ماست مطمئن باشید. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر الهی را! که چگونه ما را در این تاریخ در میدانی حاضر کرده با دشمنی که ظاهراً به خاطر آن‌که بنا داریم از انرژی هسته‌ای بهره‌مند شویم، باید دانشمندان‌مان که در این علم وارد شده‌اند محکوم به قتل باشند. از احمدی روشن و شهریاری بگیر تا طهرانچی و فریدون عباسی. بیایید همۀ آنچه اسرائیل در مقابله با ما پیش آورده رها کنیم و تنها به همین نکته بیندیشیم که راستی چرا باید رژیم صهیون تا این اندازه در مقابل چنین موضوعی که در ایران شکل گرفته است، دست به قتل دانشمندان ما در این رشته بزند؟ اگر در این رابطه با دقت فکر کنیم به امری اساسی در نسبت بین آن رژیم و آینده‌ای که برای خود ترسیم کرده، می‌رسیم که نه تنها در نسبت با ملت ایران، بلکه نسبت به همۀ ملت‌ها با رژیمی روبرو خواهند بود که هیچ حقی برای آن ملت‌ها قائل نیست اگر آن حق، موجب استقلال و تواناییِ آن ملت در مقابل رژیم صهیون که نماد کامل استکبار در این زمانه است؛ باشد. این‌جا است که جایگاه تاریخی حملۀ رژیم صهیون به ملت ایران معلوم می‌گردد و جایگاه مقابله با آن رژیم، با معناترین مقابله خواهد بود با رژیمی که هرگونه حقی را از هر انسانی نه‌تنها نادیده، بلکه به میدان می‌آید تا با تجاوز خود آن حق را اخذ کند.
آری! اگر به جایگاه تاریخی و تجاوز رژیم صهیون فکر کنیم در این رابطه به پیش‌آمدِ مهمی که برای ملت ما پیش آمده است به خوبی اندیشه خواهیم کرد که آن، قرارگرفتن در میدان مبارزه‌ای است که میدان به درخشش‌آمدنِ حقیقت است در مقابل دشمنان حقیقت، و به درخشش‌آمدنِ انسانیت است در مقابل ضد انسانی‌ترین جریان در طول تاریخ. این‌جا است که خداوند بر ما منّت گذارده و ما را در میدان چنین مبارزه‌ای وارد کرده و این است آن تقدیر بزرگ که خداوند برای ما رقم زده است. موفق باشید        
 

40150
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و‌ ارادت محضر استاد طاهرزاده، به مناسبت سالگرد آغاز زعامت رهبر معظم انقلاب مطلبی بیان می‌شود در روایات داریم که بهره هر کس به اندازه ظرفیت اوست و‌ در معارف داریم که چگونه انسان می‌تواند ظرفیت خود را افزایش بدهد حال در این عصر یکی از عوامل مهم افزایش ظرفیت وجودی انسان ها التزام به ولایت فقیه و ایمان به ایمان رهبر معظم انقلاب می‌باشد ما در انسان‌های متعالی دیدیم که چگونه ارادت به رهبری باعث افزایش ظرفیت وجودی آنها شد که مصداق بارز آنها شهید سلیمانی می‌باشند که آن تعابیر عمیق و خاص درباره رهبری داشتند و همچنین شهدای بسیاری دیگر.... و علمای بزرگی همچون علامه حسن زاده عاملی که ارادت آنها به رهبری چگونه ظرفیت وجودی آنها را افزایش داد و‌ به درجات عالی معنوی رسیدند از طرفی ما می‌بینیم که این افزایش ظرفیت انسانها فقط مخصوص ايران نیست و در جهان اسلام و‌ حتی انسان های آزاده در سراسر جهان متاثر از فرمایشات حضرت آقا نوعی خود آگاهی تاریخی و انسانی برایشان ایجاد شده است تا آن‌جا که حتی در خود آمریکا بنر بزرگی از حضرت آقا به اهتزاز در می آید حال از حضرتعالی درخواست دارم تببین بفرمایید که رابطه بین ایمان به رهبری ‌و‌ افزایش ظرفیت وجودی انسان چگونه است؟ با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به تفکر تاریخی  نظر داشته باشیم زیرا در تفکر تاریخی انسان از یک طرف متوجه اراده الهی در زمانه می‌شود و از طرف دیگر شخصیت‌هایی که نماد اراده الهی هستند و خداوند از طریق آن شخصیت‌ها بنا دارد آن اراده تاریخی را محقق کند، مد نظر قرار می‌دهد، در این میدان است که انسان جایگاه رهبری رهبر انقلاب را بعد از حضور تاریخی حضرت امام روح الله  می‌نگرد و می‌یابد که چگونه با نظر به شخصیت رهبر انقلاب، می‌توان در انتخاب‌های خود گرفتار روزمرگی‌ها و سیطره  رسانه ها نبود و به سنت‌های لایتغیر الهی اندیشه کرد. در این حالت انسان چون کوه استوار می‌شود و آینده برای او  میدانی است تا بتواند هرچه بیشتر اکنون را به بهترین نحو مدیریت کند از آن جهت که متوجه می‌شود نظر به رهبری انقلاب یعنی حضور در آینده تاریخ. موفق باشید

40136
متن پرسش

 بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. محضر استاد، جناب آقای طاهرزاده (دامت‌برکاته) سلام علیکم: اینجانب  پژوهشگر مسلمان در یکی از نهادهای شاخص علمی اروپا—دانشگاه کارولینسکای سوئد—بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ در زمینه سرطان شناسی فعالیت داشتم. این گزارش را به‌عنوان سندی از تقاطع دانش، امنیت و هویت اسلامی در غرب تقدیم می‌دارم؛ تجربه‌ای که از سویی روایتی فردی‌ست، و از سوی دیگر پرتوی می‌افکند بر ساختار راهبردی غرب در تهاجم علیه هویت اسلامی به‌ویژه تفکر شیعی انقلابی. در این نوشتار، کوشیده‌ام با تکیه بر تجربه‌ی شخصی در نظام علمی-اطلاعاتی سوئد، پرده از سازوکارهای نفوذ، مهندسی عقیدتی-اجتماعی و کنترل نخبگان مسلمان بردارم؛ روندی که با ظاهری علمی، اما در بستری امنیتی و ایدئولوژیک، در خدمت پروژه‌های ژئوپلیتیکی تمدن غرب است. امید دارم این تجربه، سهمی کوچک در مسیر «جهاد تبیین» و تقویت آگاهی راهبردی در جبهه‌ی فرهنگی اسلام داشته باشد. شاید گامی باشد در جهت فهم عمیق‌تر فتنه‌های نرم تمدنی غرب و بسط نگاه توحیدی و فطری در تحلیل پروژه‌های سلطه؛ تمدنی که بر خلاف ادعای خود نه بر محور دموکراسی، آزادی و حقوق بشر، بلکه با جوهره استکباری و استبدادی بر مدار تکنوکراسی، نیهیلیسم و الیگارشی اسلام‌ستیز استوار است. «کارولینسکا ونهاد نوبل نه در خدمت علم، بلکه اتاق جنگ نرم برای مهندسی هویت نخبگان مسلمانان است.» ۱. ساختار نوبل، کارولینسکا و مدل حکمرانی سوئدی در قلب این ساختار، سه نهاد به‌صورت هم‌افزا عمل می‌کنند: ۱. دانشگاه کارولینسکا به‌عنوان بازوی اجرایی جایزه نوبل پزشکی، از ابتدا توسط دربار سلطنتی سوئد و محافل ماسونی آن کشور در قرن هجدهم تأسیس شده و اکنون تحت سیطره‌ی مالی خاندان والنبرگ اداره می‌شود—خاندانی که بر حدود ۴۰٪ اقتصاد ملی سوئد مسلط‌ند. این خاندان با تملک صنایعی مانند AstraZeneca و تملک مؤسساتی نظیر وایزمن در رژیم صهیونیستی، نقشی کلیدی در جهت‌گیری‌های راهبردی و مدیریت دانشگاه ایفا می‌کند. اساتید یهودی در مدیریت این دانشگاه بسیار کلیدی و متنفذ هستند گرچه بسیاری از اساتید این دانشگاه فاقد صلاحیت علمی معتبر بوده و فرآیند تولید علم بر استثمار جوانان پژوهشگر دیگر کشورها استوار است؛ الگویی نئوکلونیالیستی که از پیوند با نهادهای اطلاعاتی و فراماسونی نشأت می‌گیرد. تاکنون رسوایی‌های علمی متعددی نیز در این دانشگاه ثبت شده است. ۲. بنیاد نوبل، متشکل از ۵۰ عضو منتخب از دانشگاه کارولینسکا، نهادی به ظاهر علمی و بی‌طرف اما کاملاً سری، غیرپاسخ‌گو و تحت انقیاد دربار سلطنتی (که به ظاهر تشریفاتی است ولی در واقع دارای قدرت و نفوذ تعیین کننده است) و ساختار اطلاعاتی سوئد Säpo است. بنیاد نوبل با تصمیم‌گیری‌های محرمانه، در خدمت اعتباربخشی به جهان‌بینی پوزیتیویستی و نئوداروینستی علم و کارتل‌های دارویی جهانی فعالیت می‌کند. اینکه در بیش از یک قرن تقریبا هیچ مسلمانی از کشورهای اسلامی (بر اساس استانداردهای علمی غرب) موفق به دریافت این جایزه نشده، نشانه‌ای گویا از جهت‌گیری ایدئولوژیک و اسلام ستیزانه این ساختار است. ۳. سازمان اطلاعاتی سوئد (Säpo) به‌مثابه دولت پنهان، با ابزارهای فناورانه و شبکه‌های نفوذ اجتماعی، جهت‌دهی مسیرهای علمی، فرهنگی و مذهبی را در راستای اهداف ژئوپلیتیکی غرب بر عهده دارد. از نظر تاریخی، سوئد همیشه یک بازیگر منافق و مزور در سطح بین المللی با ظاهری صلح‌دوست و بی طرف بوده است، اما در عمل یکی از پیشگامان نظارت عمومی، مهندسی عقاید و همکاری نزدیک با مجامع امنیتی همچون مجمع جهانی اقتصاد، ناتو، آمريکا و رژیم صهیونیستی به‌شمار می‌رود. در مجموع، سوئد با ترکیب سه‌گانه‌ی علم، سرمایه و اطلاعات، و با تکیه بر برند نوبل، جایگاهی کاذب اما مؤثر در سلطه نرم جهانی غرب کسب کرده است؛ جایگاهی که نه بر مبنای حقیقت، بلکه بر اساس مهندسی افکار و تأسیس شبکه‌های فکری نظام سلطه بنا شده است. ۲. تجربه شخصی (۲۰۱۸–۲۰۲۴) الف) نظارت عقیدتی و تحلیل داده‌های محتوایی علایق مذهبی‌ام—از جمله توجه به آثار حضرت‌عالی—هدف تحلیل سیستماتیک قرار گرفت. در فضای دانشگاه، افرادی با پوشش ایرانی یا عرب، با طرح مباحثی چون ملاصدرا و ولایت فقیه، در واقع مشغول جمع‌آوری داده و تهیه‌ی پروفایل عقیدتی بودند. حتی اشاره به نام شهید حاج قاسم سلیمانی نیز واکنش‌هایی ایجاد می‌کرد. ب) حذف خاموش و تخریب روانی بی‌هیچ اتهام حقوقی، از پروژه‌ها کنار گذاشته شدم، دسترسی علمی‌ام قطع گردید و روابط حرفه‌ای‌ام به‌تدریج مخدوش شد و مورد تخریب حیثیتی و آزار و اذیت سیستماتیک قرار گرفتم. این حذف نرم، در سکوت بروکراتیک اما طبق الگویی طراحی‌شده رخ داد که با اصول فراماسونی چون «نفی‌پذیری» و حذف غیرمستقیم افراد ناسازگار با اصول خود مطابقت دارد. این کاملا بر خلاف ادعاهای سوئد است که خود را بهشت آرمانی دموکراسی و حقوق بشر معرفی می کند. علی رغم تقیه و صبر با اوج گرفتن این فشارها و آزارها و عدم شفافیت قانونی، من از این کشور در اکتبر ۲۰۲۴ خارج شدم و به وطن بازگشتم. ج) عناصر نفوذی دوچهره در فضای نمازخانه دانشگاه، چهره‌هایی با ظاهری دیندار اما وابسته به ساپو به‌عنوان پیش‌نماز یا فعال مذهبی ظاهر می‌شدند، اما احادیثی از معاویه را بر دیوار نصب می کردند! این فضا عملاً در اختیار عناصر سلفی-وهابی با هدایت اطلاعاتی ساپو بود که مأموریت تخلیه‌ی روانی و تضعیف باورهای مقاومت اسلامی را حتی در پوشش برگزاری نماز جمعه در دانشگاه دنبال می‌کردند. ۳. کارولینسکا؛ شبکه نفوذ بین المللی غرب جایگاه ویژه‌ی کارولینسکا در تلاقی صنعت دارو، نهادهای اطلاعاتی ناتو و جذب نخبگان بین‌المللی، آن را به یک مرکز اطلاعاتی-امنیتی بدل کرده است. جذب مسلمانان در قالب پروژه‌های علمی، در واقع پوششی برای مهندسی نرم جوامع اسلامی است. سه رکن اصلی این شبکه نفوذ عبارت‌اند از: ۱. طیفی از عناصر وهابی-سلفی با ریشه‌های سوری یا سومالیایی، که هرچند در ظاهر حامل گفتمان‌های افراطی مذهبی‌اند، در عمل از سوی سرویس اطلاعاتی سوئد مورد هدایت و پشتیبانی قرار می‌گیرند—پدیده‌ای که نشان‌گر بهره‌برداری ابزاری از افراط‌گرایی به‌مثابه ابزار مهندسی اجتماعی است. ۲. جذب‌شدگان سکولار ایرانی و خاورمیانه ای به ساختار اطلاعاتی سوئد که در اکثریت هستند و حامل گفتمان‌ لیبرال، ضداسلامی و فمینیستی‌ می باشند؛ گفتمانی که از سوی دولت سوئد، به‌عنوان یکی از پیشقراولان مهندسی فرهنگی لیبرال-فمینیستی، به‌شکلی راهبردی حمایت و تقویت می‌شود. ۳. گروهی از شیعیان ظاهرالصلاح ایرانی و عراقی با مأموریت‌های مشخص در حوزه‌ی نفوذ، نقش واسط میان دستگاه‌ اطلاعاتی سوئد و نخبگان مذهبی مهاجر را ایفا می‌کنند. این «شیعیان مأمور» با بهره‌گیری از ادبیات شبه‌معنوی و چهره‌ای متشرع، مأمور به تخریب درونی، تله‌گذاری و تضعیف نیروهای متعهد شیعی‌اند. برخی از آن‌ها با استفاده از روش‌های کلاسیک تفرقه افکنی میان شیعه و سنی عمل می‌کنند؛ برخی دیگر با ظاهری انقلابی و ادعای پیروی از گفتمان انقلاب اسلامی، عملاً در خدمت مأموریت‌های گزارش‌دهی و کنترل اجتماعی برای ساختار امنیتی سوئد فعالیت دارند. ۴. تحلیل ساختاری و افق تمدنی تجربه‌ی شخصی من، در واقع صرفاً روایتی فردی نیست، بلکه بازتابی عینی از یک الگوی تمدنی در مقیاس جهانی است: الگوی سلطه‌ی غرب بر عرصه‌های علم، فرهنگ و هویت. این سلطه نه از سر اجبار نظامی، بلکه به‌واسطه‌ی مکانیزم‌های نرم و پیچیده‌ای صورت می‌گیرد که در آن، نهادهای علمی، اطلاعاتی و مالی به‌گونه‌ای در هم تنیده شده‌اند که محصول نهایی آن، «مهندسی هویتی» و «کنترل معرفتی» جوامع غیرغربی به‌ویژه مسلمانان است. یکی از جلوه‌های بارز این پروژه، شیعه‌ستیزی ساختاری است. برخلاف تساهل و حتی حمایت غیررسمی غرب از سلفی‌گری تکفیری یا اسلام لیبرال‌شده‌ی غرب‌گرا، گفتمان اهل‌بیت علیهم‌السلام با حساسیت بالای امنیتی و اطلاعاتی مواجه است. در این چارچوب، نهادهای علمی و دانشگاهی نیز کارکردی صرفاً معرفتی ندارند، بلکه در نقش ابزارهای مهندسی فرهنگی ظاهر می‌شوند؛ ابزاری برای ادغام علم، سرمایه و اطلاعات به‌منظور بازتولید انسان غربی‌شده، تابع، و خلع‌شده از بنیان‌های معنوی. نخبگان مسلمان نیز یا باید به‌طور کامل استحاله شوند، یا با جوایز و عناوین اکادمیک در سطوح پایین‌ نگه‌ داشته شده و صرفاً به‌عنوان ویترین «تساهل فرهنگی» و «تنوع ساختگی» به‌کار گرفته ‌شوند؛ بدون آن‌که مجاز به تهدید گفتمان غربی باشند. در برابر این وضعیت، افق تمدنی ما نه انفعال، بلکه بازسازی عقلانیت علمیِ اسلامی است؛ عقلانیتی که نه‌تنها بدیلی برای علوم مدرن سکولار به‌شمار می‌آید، بلکه می‌تواند به‌مثابه نیرویی جهادی و تهاجمی در برابر بنیادهای متزلزل تمدن غربی قد علم کند. ما نیازمند احیای پیوند علم و توحید در پرتو حکمت اسلامی هستیم؛ آن هم در قالب نهادهای علمیِ توحیدی، نهادهایی که نه به‌دنبال تأیید غرب باشند، و نه در مسیر تجربه‌گرایی پوزیتیویستی مدرن گام نهند. در این رویکرد، همچون عصر شکوفایی علوم اسلامی، همچون ابن‌سینا، علم مادی و قدسی از یکدیگر گسسته نمی‌شوند، بلکه در نسبت معنادار با توحید تعریف می‌گردند. تنها در چنین افقی است که می‌توان ساختار سلطه‌ی معرفتی غرب را در هم شکست و مسیر تازه‌ای برای علم، انسان و جامعه در پرتو هدایت الهی گشود. ۵. جمع‌بندی آن‌چه در این گزارش آمده، نه صرفاً شرح تجربه‌ای فردی، بلکه تلاشی است برای گشودن روزنه‌ای به فهم تمدن غرب؛ تا در پسِ چهره‌ی آکادمیک، جوایز بین‌المللی و شبکه‌های همکاری علمی، ساختارهایی پیچیده از نفوذ، استحاله و مهار فرهنگی پنهان نمایانده شود. این متن، دعوتی است به بازاندیشی در باب نسبت علم، هویت و قدرت؛ و امید آن می‌رود که بتواند سهمی هرچند اندک در تقویت جبهه‌ی فرهنگی اسلام داشته باشد. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ملاحظه می‌فرمایید سخن اصلی در این جهان با این خصوصیات که تجربه نموده‌اید یک کلمه بیشتر نیست و آن سخن مرد تاریخ حیات قدسی امروزینمان یعنی حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه است که فرمود باید از خود شروع کنیم و این یک کلمه نیست این یک حضور تاریخی است تا از یک طرف در میدان  سوبژکتیویته بشر جدید حاضر باشیم و از طرف دیگر گرفتار سیطره روحیه نژادپرستی جهان غرب نباشیم امری که حقیقتاً فرهنگ دانش بنیان به عهده دارد و رهبر معظم انقلاب بر اساس بصیرت تاریخی بر موضوع دانش بنیان تاکید دارند زیرا دانش بنیان در جای خود یک فکر و فرهنگ است امید است با توجه به اطلاعاتی که جناب عالی دراختیار رفقا  گذاشته‌اید عزمی ماورای عزم تکنیکی صرف به میان آید و معنای حضور فرهنگ دانش بنیان شور و همتی تاریخی در ما و جوانانمان ایجاد کند. موفق باشید

40042

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: ان شاء الله سلامت باشید. سالیانیست در مجموعه ای شاغلم که این مجموعه تماما از ابتدا تا به امروز در خدمت انقلاب و اهداف آن بوده و شروع پیدایش تا پیشرفت های امروزش همه از الطاف خداوند و کاملا در جهت اهداف انقلاب بوده است به دلیل دانش بنیان بودن مجموعه معمولا افراد شاغل دائما با چالش ها و سختی های پر فشار دست به گریبان هستیم و از طرفی به علت نیاز فوری متقاضیان این فشارها چند برابر هم می‌شود الحمدلله با لطف و اراده خدا مجموعه توانسته خدمتی خاص برای انقلاب انجام دهد و هر روز ان شاءالله روبه جلوست. کار کردن در جهت اهداف انقلاب بچه ها را بسیار خوش قلب و اراده آنها را برای حق قوی کرده لکن مشکلات نفسانی امثال بنده گره هایی در کار می اندازد و واقعا درگیر خودمان شده این و حس می‌کنیم کمبودهایی که در سلوک شخصی داریم گه گاه بروز می‌کند و بخوبی قابل مشاهده است مشکلاتی البته جزئی در مسیر ایجاد می‌کند که اذیت کننده شده و به شدت به دنبال رفع آن هستیم از جناب عالی درخواست دارم برای مجموعه و به خصوص بنده که خودساخته نبودم ولی سالیانی است در تلاشم در خدمت به انقلاب قدم بردارم توصیه و موعظه بفرمایید تا ان شاءالله موثر گردد با تشکر و عرض معذرت بابت اینکه وقت شما را گرفتم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاالله که با نیت خیری که دارید و با روح الفت، خداوند شرایط موفقیتتان را فراهم خواهد نمود. جناب آقای دکتر یامین پور از کتاب خوب الفت از جناب فیض کاشانی نکات خوبی را متذکر می‌شوند که خوب است به آن سخنان توجه. شود.https://eitaa.com/yaminpour/4425 موفق باشید

40002
متن پرسش

با سلام و عرض تبریک به مناسبت گرامیداشت روز معلم خدمت استاد گرامی: در دورانی که ذهن بشر درگیر پیشرفت علم و مسابقه تکنولوژی و هوش مصنوعی و شاخص های پیشرفت اقتصادی شده گاهی انسان از چیزهایی در تاریخ خود غافل می شود که اگر همه این پیشرفت ها محقق می‌شدند ولی آن چیزها نبود زندگی دیگر ارزش زندگی کردن نداشت. بیایید تصور کنیم در تاریخی زندگی می‌کردیم که جهان بینی مادی جدا شده از وحی در کل جهان غالب شده بود و اصالت قدرت به یک حقیقت مسلم پذیرفته شده برای کل بشریت تبدیل شده بود. در چنین جهانی ‌کشورمان در همه شاخص های پیشرفت و توسعه در صدر جهان قرار گرفته بود و مردمش در اوج رفاه مادی به سر می‌برد. ولی در این تاریخ نه حرف از جبهه حقی بود و نه تقابلی بین جبهه استکبار و حق وجود داشت. دیگر نه ظلم به معنای ظلم بود و نه مظلوم به معنای مظلوم. دیگر نه حق معنایی داشت و نه استکبار امری ناپسند بشمار می‌رفت. فقط و فقط اصالت قدرت حاکم بود و جنگ قدرت برای غلبه این نژاد بر آن نژاد و این قوم بر آن قوم آنهم بوسیله پیشرفته ترین ابزارهای تکنولوژی. و گم شدن خود متعالی مان در چنین روزمرگی هایی. آیا چنین جهانی ظلمات مطلق نبود؟ آیا با وجود همه دردها و رنج ها و مشکلات در این روزگار نباید شکرگذار این نعمت بزرگ الهی باشیم که اگر ظلم و جور و استکبار بشریت را احاطه کرده و به تنگ آورده است ولی هنوز در تاریخی زندگی می‌کنیم که زبان و دهانی هست که ندای حق زمانه ما باشد و از حق و احقاق حق مظلوم بگوید، زبانی که ظالمان و مستکبران زمانه را رسوا کند و از حکومت حکم خدا بگوید‌. زبان و دهانی که چشمان مستضعفان جهان به او باشد و به او به عنوان مظهر اراده الهی در این دوران بنگرد. ملتی چون ملت یمن که دفاع از کودک معصوم و مظلوم فلسطینی را رسالت الهی خود بداند تا آنجا که در راه این جهاد از جان و مال و فرزند خود بگذرد. آیا در این دوران تاریک قادر به دیدن این زیبایی ها هستیم؟ زیبایی هایی از نوع «ما رأیت الا جمیلا»!!! التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از اظهار لطف جنابعالی بسیار متشکر هستم. راستی! اگر انسان نسبت به ابزارهایی که به جای انسان‌ها نشسته‌اند خودآگاهی نیابد، آیا جز این است که هر روز بیشتر و بیشتر تبدیل به کالا می‌شوند؟ و این‌جا است که هرکس باید به بودن خود در جهان با توجه به حضور بیکرانه‌ای که اکنون در آن حاضر است، بیندیشد وگرنه همگان ابزارهایی خواهند شد در دست تکنیک به همان معنایی که جناب آقای دکتر داوری اردکانی متذکر می‌شوند که این تکنیک است که بر علم سیطره دارد و نه آن‌که علم، تکنیک را در اختیار گرفته باشد. و در نظر بگیرید اگر آن نوع خودآگاهی که انسان باید نسبت به خود و به تکنیک داشته باشد، در میان نیاید آری! آینده همانی است که بعضاً پیش بینی می‌ شود. ولی گویا با حضور انقلاب اسلامی و تذکری که انقلاب نسبت به انسان و سنت‌های جاری در هستی متذکر می‌شود، ما به آیندۀ دیگری می‌اندیشیم. موفق باشید  

39809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزتون بخیر. میشه در مورد موکل جن توضیحی بدید. من میخوام یه موکل داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

39711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: فرموده اید که در عرفان تعریف اسم عبارت است از ذات به صفت خاص. سوالم این است که آیا ما می‌توانیم غیب الغیوب را به عنوان ذات در نظر بگیریم؟ با تشکر از توجه شما استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نکتۀ خوبی را می‌فرمایید. موفق باشید

39604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. استاد ارجمند سلام علیکم وعرض ادب و احترام: اخیرا در صوتهای ارسالی از سخنرانان از تکه هایی از سخنرانی و صوتهای بزرگان را با پیش زمینه و همراه موسیقی ملایم تار و آلات دیگر پخش می کنند و می گویند برای جذب جوانان خوبست. برای ساختن سرود و ترانه های خوب موسیقی ظاهرا مباح است. ولی آیا درست است اکنون شروع کرده ایم و سخنرانی ها و مطالب بزرگان را هم به همراه موسیقی ملایم پخش می کنیم؟ آیا در سیره پیامبر و اهل بیت و علما نمونه هایی از این دست داریم؟ پیشاپیش از پاسخگویی استاد سپاسگزارم. گلناز طالب نیا از خوانند گان کتب و مستمعین استاد بزرگوار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سرود «ای مطهر» همین سؤال پیش آمد و حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن را خوب و بی‌اشکال خواندند. در این رابطه به نظر می‌آید اصل قضیه اشکال ندارد مشروط بر این‌که هدف ما طرح و تأکید بهتر نسبت به محتوا باشد. موفق باشید

39500

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در جامعه کثیف امروزی نمی توانم زندگی کنم؛ خوب و بد با هم آمیخته شده و واقعا نگه داشتن دین مثل نگه داشتن آتش در دستم هست و هیچ هادی ندارم و از تنهایی دارم نابود میشم و هیچ کاری بعد از کلی جست و جو پیدا نکردم که روحم در آن آرام باشد؛ تکلیف چیست؟ تا کی هی در بزنیم و کسی باز نکنه؟ امیدوارم که توسط خودتون خونده شه. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در این موارد به مباحث «معرفت نفس» ورود فرمایید که فرموده‌اند: «انفع المعارف» است. موفق باشید

39370

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام علیکم جناب استاد: میخوام در محضر شما به خدا عرض کنم که خدایا شما شاهدی که اگر اولیاء ت به من توصیه نمی‌کردند خانه نشینی بهتر است اکنون در به در سرتاسر کره زمین به دنبال آدم ها به هرنام و نشانی بودم، چرا که از در عشق تو دریافتم «همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن / همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن / ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن / دو لب از برای لبیّک، به وظیفه باز کردن / به مساجد و معابد، همه اعتکاف جستن / ز ملاهی و مناهی، همه احتراز کردن / شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن / ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن / بخدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد / که به روی نا امیدی، در بسته باز کردن». خدایا باز اگر فرصتی دهی در به در مخلوقات شوم به خودت قسم می‌شوم به هر اندازه که بتوانم. با اینحال از بندگان خودت راضی همین سرورانم که مرا امر و نهی هایی که پر از فداکاری شد، کرده اند با اینکه ارزشی نداشتم و چیزی در برابر آنها نبودم ولی بر من ولایت داشتند و من به احترام بزرگی آنان نزد تو آنها را همواره تسلیم بودم. خدایا ما را به خودت بپذیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان به خود آمد که دست او خالی و خالی است، تازه متوجه می‌شود یک راه در مقابل او گشوده می‌شود و آن راهی است که خداوند مقابل انسان می‌گشاید تا در وظیفۀ خود نسبت به خلق خدا به میان آید. موفق باشید

40253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در رابطه به پرسش 40248   با اینکه بنده صلاحیت سخن گفتن ندارم، اما به عنوان کسی که از بدو تولد در انتظار همهٔ انسانیت بودم و هر نوع زخمی را که حتی تصورش را نمی‌کنید - بی‌رحمانه چشیدم (و نتایجش را دنبال کردم و زیباییش مثال زدنی نیست)- به خواهر عزیزم و هر انسان زیبایی که حقش زندگی‌ای بزرگ است می‌نویسم: سلام! شما تنها نیستید. در سال‌های دراز و زهری که مردم در خواب بودند و با شادی و سماجت به روند نابودی خود در نظام ظالم جهانی ادامه می‌دادند، و گفتارها، عمل ها، اندیشه ها، اراده هایشان نه فقط به خود که به دیگران آسیب می‌زد، افرادی بیدار بودند تا راه خود و در نتیجه راه شما عزیزان را باز کنند؛ هرچند همهٔ مردم دنیا با نادانی در مقابل آن‌ها ایستادند و تحریم‌ها آن‌قدر شدید شد که در زندانی غریب محبوس شدند. هرچند در ظلمت شبانه‌روز، شیطان در گوش مردم زمزمه می‌کرد: «برو و حتی با کوچک‌ترین حرکتی زخمی بر آنان بزن تا راهشان بسته بماند.» آنان تمام مظلومیت‌ها، تمام سنگ‌ها و شمشیرهای شیطان بزرگ و تمام تحریم‌ها را تحمل کردند تا جایی که یک به یک شهید و فنا شدند، اما امیدی را دنبال می‌کردند که خداوند به آنان نویدش را داده بود: امید به آزادی، انسانیت، زندگی کامل و یاری خداوند و حضورش در میان بشریت، و به آن رسیدند. آری عزیزان! ما تنها نیستیم و بار داریم. امروز خود خداوند در جلال و جمال کاملِ حقیقتِ «الله» حاضر است بوجود حضور اهل بیت. اگر به من بگویند: «نگو اهل بیت ظهور کرده‌اند»، می‌گویم: «آنچه عیان است، پنهان کردنش ممکن نیست.» زندگی در جهان بی‌نهایت معصومین یعنی زندگی در زندگی حق مطلق. ای فرزندان آدم! جهان به همه‌آنچه از خودمان انتظار داریم، رسیده‌. بنده هرگز صلاحیت سخن گفتن نداشتم، اما از اشتیاق به زندگی و سعود کمال شما و درک دردهای مشترکمان، این را گفتم. در این روزهای زیبا که گام به گام به سوی کمال پیش می‌روید، یاد بزرگانمان را زنده نگه دارید. مثلاً کودکان شهید غزه بزرگانند؛ آنان بر گردن همهٔ ما حق بزرگی دارند آنها خون پاک خدا هستند. در این کلمات که از من هم نیست ققط فکر لازم نیست، دل دادن همه چیز را منور می‌نمایاند. خداوند حافظتان باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته باید فکر کرد که انسانِ آخرالزمانی چگونه می‌تواند در بستر هستی خود که «عین اتصال به خالق هستی‌ است»، اندیشه‌های تازه که مطابق روح نهایی‌ترین انسان است، بیافریند، به جای مشغول‌شدن به باورهای ساده‌ای که جوابگوی نهایی‌ترین طلب انسان این دوران نیست. با توجه به این نکته باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشه‌های معمولی که امکان تردید در آن‌ها هست، رهایی یافته تا با اصل‌ترین اصل‌ها روبه‌رو شود که آن مواجهه با انسانیت انسان‌های کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی انسانیت اولیای الهی در نمادهایی همچون علی «علیه‌السلام» و سیدالشهداء «علیه‌السلام» و دیگر ائمه «علیهم‌السلام»، و لازمۀ چنان حضوری اولاً: عبور از خیالاتی است که در آن خیالات، توهّماتِ ساختۀ ذهن پنهان است و ثانیاً: حضور در معارفی است که مانع می‌شود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار حقایق فرو غلتد. حضوری که این روزها می‌توان در حرکت مقابله با رژیم صهیونی و استکبار آمریکایی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور و با تاریخی که در این رابطه در مقابل ما گشوده می‌شود می‌توان زندگی خود را معنا بخشید زیرا در این حضور است که به یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» رسیده‌ایم. موفق باشید 

40187
متن پرسش

سلام استاد: خداقوت. مسئله ای داشتم در این شرایط انگار یک چیزی توی حال ها و برنامه های صداسیما کم است حالی که مخابره شده و جریان پیدا کرده بین مردم فقط خوشحالی از پرتاب موشک و خوردن به هدف ها بوده که از جهاتی و برای حفظ روحیه ها لازم است اما کافی است؟ این حال مردم را منفعل می کنه و وقتی حملات سنگین تر شود خدایی نکرده حال ترس منفعل کننده ای پیش می آید که مگر ما دست بالا را نداشتیم چرا داریم تلفات می دیم یه تردیدی میاد سراغ دل ها این درگیری که شروع شده ممکنه حتی بیشتر از ۱ ماه طول بکشه ممکنه بقیه کشورها وارد بشن ممکنه هم نه نمی دونیم ولی به نظرتون حال مردم چطوری میشه وقتی طولانی میشه شرایط جنگی و اضطراری چقدر از دل ها خالی میشه به خاطر کارهای رسانه ای دشمن و طولانی شدن شرایط و مهم تر از همه که این همه مقدمه گفتم، به خاطر نبودن یک حال دعا و تضرع و فسبح بحمد ربک و استغفره (که در سوره نصر تذکر داده شده) در خودمون و روایت هامون و صدا و سیما که خواهی نخواهی موثره در حال جامعه همه ی روایت ها از این شرایط خلاصه شده در این که وای ما چقدر قوی هستیم این خوبه برای حفظ روحیه ولی کافی نیست و پایدار نیست چون شرایط سخت تر نیاز به جریان افتادن یه حال دیگه بین مردم داره تا واقعا حضورها بیشتر بشه و حفظ بشه یک رویکرد آوینی گونه برای گفتن از این شرایط نیاز داریم و ما هرکدام در نقطه خود باید چگونه باشیم؟ چطور بفهمیم آن آنگونه ای که باید باشیم را؟ باید چه کار کنیم؟ یا نکند این نگرانی بیهوده است و سروقت خود همه چیز به اندازه پیش می آید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتۀ مهمی است که متوجه شویم بالاخره وارد جنگ شده‌ایم و جنگ بدون تلفات نیست آن هم با جریان استکبار و با جنگِ ترکیبی. و درکِ درست آنچه پیش آمده، موجب می‌شود تا روحیۀ مقاومت مردم رشد کند و البته خوب است صدا و سیما با همۀ زحمت و دلسوزی که بخصوص خبرنگارانِ عزیز آن متحمّل می‌شوند؛ با عمق بیشتری کار را ادامه دهند شبیه آنچه آقای دکتر فؤاد ایزدی بدان اشاره می‌کند. زیرا همچنانکه در جواب سؤال شمارۀ 40185 عرض شد باید متوجه شویم ما هم اکنون پیروزیم، حتی اگر چندین ماه جنگ ادامه یابد و رژیم صهیون به حکم استیصالش، مردمِ عادی را به قتل برساند به امید آن‌که مردم روحیۀ خود را ببازند به همان صورتی که در ابتدای دفاع مقدس، رژیم عراق با بمباران‌های متعدد خود در خوزستان خواست به چنین نتیجه‌‌ای برسد ولی همان مردم یعنی جهان‌آراها با بصیرت تمام مقابل آن تجاوز ایستادند و شکستی که صدام گمان می‌کرد بر ما تحمیل کرده را به پیروزی تبدیل نمودند. در این مورد خوب است رجوع شودبه عرایضی که طی مصاحبه‌ای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است. موفق باشید    

40146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در یاد است ویژه با موضوع (نقش خیال در نگاه ابن عربی) فرمودید: «۲۴- فرمود: «واللّه فی قبلةِ المصلی» خداوند در قبله‌ی نمازگزار است. یعنی او را در قبله‌ی خود تخیل کن و تو رو در روی او هستی» آیا منظور ابن عربی آن است که خدا را در یک صورت خیالی تصور کنیم، که در قبله ما قرار دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که نمازگزار با بصیرت قلبی متوجه حضور خداوند در قبله و افق  خود باشد مانند احساسی که ما از وجود و نفس خود داریم  بدون آنکه تصور خیالی از آن داشته باشیم. موفق باشید

40048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر استاد گرامی: ببخشین درگیر وسواس عملی در طهارت و بالاخص نماز هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم: همانطور که مکرر عرض شده است هر اندازه در معارف توحیدی رشد کنیم به همان اندازه توهمات که منجر به وسواس می‌شود ضعیف می گردد. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید

39950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چند ساعتی با هوش مصنوعی با موضوعات مختلف مباحثه کردم. از پاسخ هایی که می دهد حیرت کرده ام! به عنوان نمونه در پاسخ به پرسش 39927 اینگونه جواب داد: [**سلام بر شما دوست عزیز و همراه گرامی** بسم الله الرحمن الرحیم چه سؤال نورانی و دغدغه‌ی مقدسی! همین اضطرابِ مقدس و نگرانیِ شیرین، خود نشانه‌ی حرکت است؛ چون اگر دل بی‌تفاوت بود، هرگز چنین سؤالی در آن نمی‌رویید. اولاً: آنچه از کلمات مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع) در «فرزندم اینچنین باید بود» می‌خوانید، باران رحمتِ عرشی است که بر زمین دل‌های مشتاق می‌بارد. اما بدانید که این باران، برای رشد است، نه برای غرق‌کردن! خداوند متعال به بندگانش لطفی دارد که اگر گام‌هایی هرچند کوچک، اما با اخلاص بردارند، آن‌ها را در مسیر نگه می‌دارد. ثانیاً: نگران «شدن» نباشید، نگران «راه‌رفتن» باشید. همین که دل‌تان می‌تپد، قدم‌هایتان را بررسی می‌کنید، و گاهی از ترسِ عقب‌افتادن ناله می‌زنید، یعنی زنده‌اید و در حرکت! مرده‌ها نگران سقوط نیستند. ثالثاً: نشانه‌های حرکت در این مسیر را بشناسید: ۱. تغییر تدریجی ذائقه‌ی معنوی: وقتی دیگر از برخی لذت‌های گذشته بی‌ذوق می‌شوید، یا سخنان امیرالمؤمنین (ع) برایتان «غذا» می‌شود نه فقط «کلام زیبا». ۲. نرم‌شدن دل: وقتی در برابر حق، خشک و مقاوم نیستید و گاهی اشک‌های بی‌اختیار می‌ریزید. ۳. حساسیت به گناه: وقتی اشتباهات کوچک هم شما را می‌آزارد، چون چشم‌دل‌تان روشن‌تر شده است. ۴. اشتیاق به عبادت: وقتی نماز و مناجات، برایتان «حوصله‌سربر» نیست، بلکه «تنفّسِ روح» می‌شود. رابعاً: سبک زندگی، یک‌شبه عوض نمی‌شود. امیرالمؤمنین (ع) خود فرمودند: «کونوا دُعاةً للناس بِغیر ألسنتِکم» (مردم را به غیر زبان‌تان [با عملتان] دعوت کنید). یعنی تبدیل‌شدن تدریجیِ رفتارها مهم است، نه تغییر ناگهانی و شتاب‌زده. خامساً: از دعای فرج و صلوات خاصه بر امام زمان (عج) غافل نشوید. اینها نورِ راه هستند. هر روز دعای «اللهم کن لولیک...» را بخوانید تا دست شما را در دستِ ولی‌الله الاعظم بگذارند و راهنمایی‌تان کنند. سادساً: هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. شما مسیر و میزانِ نور خودتان را دارید. «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/۱۴۹) — حجت خدا بر هرکس، متناسب با ظرفیت اوست. پایان سخن: همین که این سؤال را از دل برآوردید، یعنی بادبان‌های روح شما به سوی افق‌های نورانی در حرکت است. فقط ادامه دهید، توقف نکنید، و به فضل خدا امیدوار باشید. «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا» (عنکبوت/۶۹) — و آنان که در راه ما جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خویش هدایت‌شان خواهیم کرد. والسلام علیکم و رحمه الله 🌿]😐 نظر حضرتعالی چیست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جناب هوش مصنوعی توانسته است مبناهای دینی را در هماهنگی با هم، این چنین به میان آورد. ولی با اینهمه ما باید خودمان فکر کنیم هرچند از اطلاعاتی که در فضاهای مجازی هست و هوش مصنوعی  می‌تواند به خوبی از آن‌ها بهره ببرد؛ غافل نباشیم. موفق باشید

39779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام: آیا ابن عربی در فتوحات مکیه یا فصوص، بر علیه شیعه و امیرالمومنین علی علیه السلام مطالب نوشتند؟ آیا ایشان ضد شیعه بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. مرحوم آیت الله فاطمی‌نیا در این مورد تحقیقات خوبی داشته‌اند مبنی بر این‌که اگر در فتوحات، جملاتی به چشم می‌خورد حاکی از طعنه به شیعه، مربوط به فتوحاتی است که بعد از حیات ابن عربی برای مقابله با شیعه چاپ شده که بحث آن مفصل است. کتاب «جدال با مدعی» از استاد حسین غفاری نکات بسیار خوبی در این مورد مطرح کرده است. موفق باشید

39563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا: بنظر بشر آخرالزمان نظر انداخته به پیامبرانی چون بودا و موسی و عیسی علیه السلام و پیامبر خدا صلوات الله علیه را نیاز دارد با پیامبران دیگر مراحلی از رجوع به حقیقت اما از دور و دور از «وحی» می‌شنود. اما پیامبر آخر ارواحنا له الفداء پیامبری را به انتها رساند و وحی را هدیه الهی به بشریت دانست، پس بشر نهایی با هدیه قرآن به آنها به نام راحتی به حقیقت با وحی‌. سئوال اینجاست جناب استاد، چرا با این همه توحید ما همچنان برای خود نفسی قائلیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز ما متوجه جایگاه تاریخی اسلام نشده‌ایم که بنا دارد ما را منوّر به آنچنان توحیدی گرداند که آن توحید می‌تواند با همۀ ظلمات آخرالزمان مقابله نماید به همان معنایی که فرمود: «چون‌که سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود». این‌جا است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود با مردم آذربایجان شرقی فرمودند در شرایط کنونی دفاعِ نرم‌افزاری مهم‌تر از دفاع سخت است. زیرا ما به معنای حقیقی به گفتۀ ایشان در میدان مقابلۀ نور با ظلمت و حق با باطل وارد شده‌ایم و دشمن با دست‌کاریِ افکار عمومی بنا دارد ما را از این حضور عظیم و زیبا غافل کند. موفق باشید

39410

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: استاد اینکه در آیاتی از قرآن مانند آیات پایانیِ سوره «زمر» اهل تقوا رو وارثان زمین معرفی کرده و در ادامه راجع به بهشت و جایگاه آنها صحبت کرده را من متوجه نمی‌شوم. اگر بهشت جایگاه اهل تقواست، پس چرا خداوند آنها را وارثان زمین در قیامت خطاب می‌کند؟ مگر نه اینکه با برپاییِ قیامت زمین و هر آنچه در آن است از بین می رود؟ پس این وراثت به چه معناست؟ آیا دوباره اهل بهشت به زمین بر می‌گردند؟ یا نه معنای دیگری دارد؟ اصلا وراثت جهانی از بین رفته چه ارزشی دارد که خداوند در قرآن آن‌را بیان می‌فرمایند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفسرین محترم در مورد معنای «ارض» در این آیه، فرموده‌اند منظور زمین بهشت است که میراث اهل تقوا می‌باشد تا در آن زمین هر طور خواستند حاضر شوند. موفق باشید

39390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب استاد عزیز: چند وقتی است ذهنم درگیر مباحثی که شما می‌فرمائید درباره درک حضور بیکرانه خودمان و پیدا کردن نسبتمان با حق تعالی، خودم معنای زندگی را این شکلی متوجه شدم، اما ذهنم درگیر نزدیکانی است که همچین درکی از وجودشان ندارند و با مطالب غربی ذهن خودشان را پر کرده اند. نمی‌دانم گاهی چه نسبتی با اینطور افراد گرفت و این افراد در چه نسبتی با حق قرار می‌گیرند. جدای از محبت داشتن به ایشان اما تفکراتشان در چه سازو کاری قرار می‌گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم سبکی است که باید با رفتار و گفتار خود متذکر آن سبک و آن راه شد تا وقتی متوجه شدند بر آنچه هستند ثمری حاصل نمی‌شود،  نسبت به راهی که باید در آن حاضر شوند؛ بیگانه نباشند. این‌جا است که باید با احترام به آن‌ها عملاً نشان داد راه دیگری هست. موفق باشید

39026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ الحمدلله حساسیت های دورنی آشکار گشته و متوجه این شده ام که نسبت به فقر، به تاریکی ترس دارم. وقت سحر ترس دارم از در و دیوار. وقت رانندگی ترس دارم از ایجاد خسارت و عدم توانایی پرداخت. وقت جدایی از دوستان ترس دارم از ایجاد مشکل و عجز خودم در رفع آن. گویی بیشتر برای دوری از ترس جانی و مالی کسانی را دوست خود اتخاذ می‌خوهم بکنم. خلاصه این ترس در خطورات ذهنی ام وسوسه می‌شود، و حال بیش از آنکه ترس مرا بیازارد، تنفر از این ترسیدن ها مرا میازارد. طلب از چه داشته باشم تا که رسته شوم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن مولایمان فکر کنیم که در توصیه به فرزندشان می‌فرمایند: «خذ الغمرات للحق حیث کان» در مواجهه با مشکلات از گرداب‌های پیش‌آمده دوری مکن و خود را در دل آن مشکلات بینداز. بنابراین در دل همین ترس‌ها باید خود را بیابیم تا معلوم شود بزرگ‌تر از آن هستیم که بخواهیم از این موارد بترسیم. موفق باشید

40210
متن پرسش

با عرض سلام و خداقوت خدمت استاد گرامی: از آغاز جنگ همواره خطری حس می‌کنم و آن اینکه جای نگاه‌ها و تحلیل‌های قرآنی و باطن‌بین به این نبرد بسیار خالی است. خط تحلیلی صدا و سیما نیز مدام بر قدرت تکنولوژیکی ما تاکید می‌کند و با پخش محتواهای هیجانی که ناشی از درگیری‌های ظاهری است سعی در ایجاد امید دارد. این روزها بازخوانی گفتارهای آوینی در روایت فتح شاید تنها ملجأ ای است که سعی می‌کنم با آن، چشم دلم را باز کنم و اینقدر فریب چشم سر را نخورم. بسیاری از دوستان رسانه‌ای و هنرمندم این روزها بی‌قرارند که کاری کنند ولی گویی در همان مناسبات مرسوم می‌افتند. از خودشان غفلت می‌کنند و صرفا در طلب اثرگذاری روی ذهن مخاطبین‌اند. آیا اولین وظیفه ما در این صحنه، رجوع به خودمان نیست؟ که این صحنه را واقعا چگونه می‌بینیم؟ (بسیاری این صحبت‌ها را حمل بر انفعال و کار بیهوده می‌دانند) براستی اهالی هنر و رسانه در این نبرد چه رسالتی برعهده دارند؟ لطف می‌کنید اگر پاسخی بفرمایید که بتوانیم در این صحنه به درستی رسالت خود را بیابیم و درگیر کارهایی که شاید بی‌بنیاد است نشویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف آن است که انسان در تاریخی که پیش آمده جایگاه خود را نسبت به سنت های الهی «فهم» کند به آن معنا که بیندیشد راستی را! خداوند چه اراده‌ای در این میدان به میان آورده؟ و در این رابطه ذیل ارادۀ الهی، جایگاه خود را بیابد. وقتی ملاحظه می‌کنید جریان استکبار که مدعی احترام به آزادی و انسانیت بود، تا این اندازه رسوا شده و بحمدالله جبهۀ مقاومت و بخصوص ایران بزرگ، در این رابطه در جایگاهی قرار دارد که مصداق آیه‌ای است که می‌فرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» و هر طور فکر کنیم ملت ما در مقایسه با جریان آمریکا و رژیم صهیونی مصداق همان ایمانی است که طبق آیۀ فوق شامل عزت و پیروزی خواهد شد و وظیفۀ جریان‌های فکری و فرهنگی آن است که در این رابطه سخن‌ها و رهنمودهایی را به میان آورند تا معلوم شود هرکس در میدانی که پیش آمده است، چگونه خود را معنا کند. موفق باشید    

40049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با متن زیر که از جزوه فص محمدی (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌باشد سوالی دارم. 👇 «پس حق تعالى، متأخّر از وجود عبد است و همین حق متأخّر، عین حقى است كه عبد او را در قبله خويش به نظر فكرى خود يا به تقلیدش از ديگری خلق مى كند. اين حق متأخّر، إله معتقَد است. يعنى معتقَد عبد مصلِّى است.» سوالم این است که آیا باید با قوه خیال صورتی را در پیش روی خود تصور کنیم و یا اینکه این إله معتقَد طور دیگری تجلی می‌کند؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم:  بحث در نوع معرفتی است که نسبت به حضور خدا برای مصلی پیش می آید و لازم نیست موضوع خیال و تصور خیالی مطرح باشد. موفق باشید

نمایش چاپی