بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36369
متن پرسش

چرا خدای مهربان و رحیم که منتقم است جواب این نسل کشی بزرگ را در غزه نمی‌دهد؟ آیا خدا وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در همین نکته آخر است که کدام خدا وجود دارد و کدام خدا وجود ندارد؟! خدایی که هرکاری که ما مایل باشیم، باید انجام دهد؛ نه! وجود ندارد. ولی خدایی که ربّ العالمین است و زمینه‌های تعالی انسان‌ها را فراهم می‌کند؛ آری! او وجود دارد هرچند حتی «ربییّون» یعنی آنانی که دلبسته به ربّ العالمین هستند، فریاد برآورند که پس یاری خدا چه شد؟ امری که خداوند در قرآن این طور گزارش می‌دهد: « أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى‌شويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد، بر [سر] شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند، تا جايى كه پيامبر [خدا ] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: «پيروزى خدا كى خواهد بود؟» هش دار، كه پيروزى خدا نزديك است.
آیا نباید در رخدادی که در غزه در حال شکل‌گیری است متوجه حکمتی شد که حضرت ربّ العالمین بنا دارد چهره نژادپرستِ غرب را بنمایاند؟ و در این رابطه بخواهد تاریخ دیگری را به ظهور آورد؟ امری که حتی مردم غزه متوجه آن شده‌اند که چه رسالتی به عهده آن‌ها گذاشته شده که در مقابل این‌همه مصیبت و سختی، خود را نمی‌بازند. نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب نیز به خوبی از آن آگاهند و در نتیجه در بازدیدی که از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران داشتند فرمودند: «قضیّه ابعاد مهم‌تری پیدا می‌کند وقتی انسان توجّه کند که این «نتوانستن»، مخصوص رژیم صهیونیستی هم نیست؛ آمریکا هم نتوانسته ــ داخل مِیدان‌اند دیگر؛ آمریکا داخل میدان است ــ کشورهای غربی [هم که] دارند کمک می‌کنند نتوانسته‌اند. در ملاحظه‌ی حرکتِ تاریخیِ بشریّت، این خیلی مسئله‌ی مهمّی است؛ ما به جایی رسیده‌ایم که یک تجهیزاتِ مفصّلِ نظامیِ مسلحِ مجهّز به انواع سلاحها، در یک صحنه‌ی این‌جوری، به طرف مقابل خودش که بظاهر هیچ کدام از آن امکانات را ندارد نمی‌تواند غلبه پیدا کند! این یک پدیده‌ی مهمّی است، این یک حقیقتی است.» موفق باشید     

 

36368
متن پرسش

سلام استاد عزیز: من قبلا هر وقت خطایی می‌کردم، گناهی می‌کردم، صغیر و‌ کبیر پس از آن توبه می‌کردم و به هر صورت با اظهار ندامت و اشک، به درگاه خدا می آمدم، شاید هزارررر بار خطا کردم و توبه کردم، آن هم گناهان سخت و آدم شکن ولی مدتی است که دیگر توان توبه ندارم اصلا نمیتونم توبه کنم نمیتونم به درگاه خدا بیام انگار از عالم توبه جدا شدم. شاید به خاطر خیییلی عظیم کشش و جذابیتی است که برای خودم ساختم. شاید از عالم توبه اخراج شدم. شاید خدایم کوچک شده یا نمی‌دانم چرا توبه کنم و آخرت برایم ضعیف شده است نمی‌دانم ولی هر چه هست خییلی ولنگار شده ام و از این موضوع خیلی ناراحتم. انگار جرات توبه ندارم  وپشیمانی از ته دل را در در وجود خود نمی‌بینم می‌دانم خدا تواب است ولی من نمی‌دانم چطور وارد شوم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، زمانه زمانه‌ای است که انسانها ظرفیت‌های بزرگی دارند و برای جوابگویی به آن ظرفیت‌ها باید متوجه خدایی باشند که جهانی بسی گشوده و متعالی را در مقابل انسان می‌گشاید. در اینجا است که می فهمیم که با گناه از چه چیزی محروم می‌شویم و توبه چه اندازه نقش آفرین است. موفق باشید

36365
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: حضرت زین العابدین سلام الله علیه در قسمتی از دعای ۵۴ صحیفه سجادیه به خدای متعال عرضه می دارند: «وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْيَا حَاجَتِي». لطفاً این قسمت را قدری برای مان شرح دهید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت با توجه به توهّماتی که آرزوهای دنیایی برای انسان پیش می‌آورد و انسان را از حضور ابدی و حاجت‌های متعالی باز می‌دارد، از پروردگار خود درخواست می‌کنند حاجت‌های دنیایی‌ام که همان امیال توهّمی است را قطع فرما. و در ادامه تقاضا می‌کنند حاجت‌های ابدی‌ام را فراوان گردان تا در دنیا در واقع، گرفتار دنیا نگردند. موفق باشید

36364
متن پرسش

سلام و انوار الهی: سوالی داشتم خدمتتون استاد گرامی اهداء کتابهای تخیلی خارجی به افراد دیگه یا کتابخانه کار صحیحی هست؟ من باب اینکه این نوع کتابها باعث تقویت قوه وهم و خیال میشه آیا معدوم کردنشون اولویت داره؟ یا اهداء به غیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به نوع کتاب دارد. بعضی از رمان‌ها که توسط اندیشمندان آن دیار تألیف شده، هرچند که به ظاهر تخیلی می‌باشد، ولی متذکر مسائل انسان و جامعه بشری است. مثل آثار داستایوسکی و یا رومن رولان و یا ویکتور هوگو. رهبر معظم انقلاب سالها قبل درباره شاهکار «ویکتور هوگو» اینگونه اظهار داشتند: «به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه‌ رمان‌های طول تاریخ را نخوانده‌ام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خوانده‌ام که مربوط به حوادث قرن‌های گوناگون هم هست. بعضی رمان‌های خیلی قدیمی را هم خوانده‌ام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خوانده‌ام. امیرارسلان هم خوانده‌ام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خوانده‌ام. وقتی نگاه می‌کنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، می‌بینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچکس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بوده‌ام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم ... من می‌گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان‌نویسی، در عالم کتاب‌نویسی. واقعاً یک معجزه است ...  زمانی که جوان‌ها زیاد دور و بر من می‌آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته‌ام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه‌شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.» موفق باشید

36363
متن پرسش

سلام علیکم: دانش آموز دختر دبیرستانی میخواد تهذیب نفس کنه میگن باید چکار کنم؟ اصلا میگن تهذیب نفس یعنی چه؟تشکر از راهنمایی همیشگی شما استاد بزرگوار. التماس دعا داریم خصوصا در ایام رزق معنوی فاطمیه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی؟» و پس از آن دو، کتاب «آشتی با خدا» را مطالعه فرمایند که هر سه کتاب روی سایت هست. موفق باشید

36362
متن پرسش

سلام استاد: دکتر پارسانیا در برنامه جریان شبکه یک درباره کشتار کودکان در فلسطین این گونه اظهار داشتند (نقل به مضمون) دلیل واکنشهای جهانی اینست که روح اطفال در نفوس بشریت اثر می گذارد زیرا ارواح اطفال هنوز حامل عهد الهی است و نفوس بشر ناخودآگاه متاثر از نفس کودکان می شوند. سوال: امکانش هست صورت فلسفی این اظهارات را بفرمایید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است و به نظر می‌آید از آن جهت که امکان ندارد خداوند از حقّ مظلوم بگذرد، آن احوالات را در روح و روان مردم جهان پیش آورده است که در واقع نوعی انتقام‌ خون شهداء از قاتلان آن‌ها است که شاید اگر در قید حیات بودند و در مبارزه با رژیم صهیونیستی وارد می‌شدند این اندازه مؤثر نبوده باشند. موفق باشید

36361
متن پرسش

سلام علیکم: چرا خلق شدم؟ چرا باید دین را یاد بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، نکاتی مطرح شده است. می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
 https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C

 

36360
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز در گروه مطالب ویژه صوت جلسه برنامه سدید را گوش می‌دادم که انصافا با مجری گری توانمند جناب نقی لو کیفیت بالاتری یافته است_بطور خلاصه حضرتعالی رجوع به خود را از مراتب لاینفک زندگی جدید دانسته اید و همین را منوط بر رجوع تاریخی _در ظاهر هیچ مشکلی با این شیوه بوجود نمی آید البته بنظرحقیر این بحث از سری بحث های تقدم و تأخر «نقل _عقل» گذشتگان مستثنی نیست! مثلا اگر تقدم الگوهای قرآنی بر عقل سخن گوییم بایست متوجه شویم که همین حکم، حکم عقل است از طرفی اگر تقدم عقل را بر نقل مطرح کنیم می‌شود همین آشفته بازار دوران به اصطلاح روشنگر عقل که همین غرب خونریز محصول نامیمون آن است! حال رجوع به تاریخ ما همیشه توسط نفس ماست آیا همین رجوع و شیوه تحلیل تاریخ از آلودگی نفسانی عقل روشنگر اکنون ما مصون است؟ بنظرم که نه! باز دچار تسلسل می‌شوم! به‌عبارتی دیگر نفس من اکنون، بدون تعالی در مراتب اش نمی‌تواند تحلیل درست از تاریخ خود کند! حال بعد از تعالی لزوم شناخت تاریخ برای تبین به دیگران شاید مفید افتد اما برای خود که معنی ندارد، چرا؟ چون اگر هدف تعالی است که اتفاق افتاده اگر تعالی اتفاق نیفتاده باشد رجوع همان آلودگی جهل را خواهد داشت! لطفا راهنمایی بفرمایید مثل همیشه _خدا وجودتان را مستدام بفرماید ان‌شاالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نظر به انسان است در دو نگاه. یک نگاه نظر به انسان دارد که با عقل خود متوجه وجود حقایق عالَم مانند خدا و فرشتگان و ابدیت می‌شود و در باور عقلی خود، خود را ادامه می‌دهد؛ که بسیاری از اهل ایمان چنین‌اند. و در نگاه دوم نظر به انسانی است که در باورهای عقلی نمی‌تواند خود را بپذیرد و به حضوری نزد خود نظر دارد که به اصطلاح گفته می‌شود انسان در این حالت، سوبژه خودش شده و تنها در جهان خود می‌تواند حاضر شود. بحث در آن بود که در حالت دوم باز قرآن متذکر این انسان است که در جهانش حضور اسمای الهی حاضر است و باب گفتگو را در این فضا می‌توان با او باز کنیم که در بنیان شماره ۳۸ تحت عنوان «وقتی جهان با ما جهان می‌شود» از کتاب « در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بین دو جهان» عرایضی در این مورد شد و یا در بحث «نظر به ظرفیت‌های بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن در افق تمدن اسلامی» https://eitaa.com/matalebevijeh/13876 نکاتی مطرح شده که می‌تواند ما را در این مورد نیز دعوت به اندیشیدن کند. موفق باشید

36359
متن پرسش

با سلام: اعیان ثابته به مجموعیت در ذات خداوند هستند یا به جامعیت؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذات خداوند در احدیت‌اش هیچ کثرتی ندارد. آری! علم خدا به اعیان ثابته، علم است و علمِ به کثرات، موجب کثرت نمی‌شود. موفق باشید

36358
متن پرسش

اگر بنا را بر این بگذاریم که تمام مخلوقات در حال حرکت در نزد خودند و دارند خود را هر روز تجربه می‌کنند تا بیشتر و بیشتر خود را بیابند و نزد خودتر باشند البته بالحق پس من هم چنین انتظاری از خود داشتم و دارم اما آدمی از این زندگی برتر خارج شد! این مسئله مرا خستگی داده که هنوز حس می‌کنم مال من نبود. خوابی سنگین و باری گران و پیری بدی به من تحمیل کرد. دوست دارم در سخنان علی علیه السلام فنا شوم که فرمودند: پسرکم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی نه برای دنیا و برای رفتن نه ماندن و برای مرگ نه زندگی و در جایگاه کوچی و در سرای موقت بر سر راه آخرت تو تحت تعقیب مرگ هستی که گریزنده از آن رهایی ندارد و خواستار آن هم از دستش نمی رهد و ناگریز آن را در خواهد یافت. با وجود اینکه مردم امروزی را می‌شناسم اما آنها نمی‌شناسم هرچه بیشتر آنها را بشناسم بیشتر آنها را نمی‌شناسم آنها در عین اینکه مرا می‌پذیرند و من آنها می‌پذیرم اما هرگز دنیای آنها را نمی‌فهمم و نمی‌شناسم و نمی‌خواهم و درک نمی‌کنم هرچند گویی دنیای دیگری ساخته بشود، که بشود در آن زیست و من هم خواهم زیست ان‌شاء الله اما مرگ سر نوشت زیباییست که آن‌را به کل دنیا نمی‌دهم . بخدا حتی اگر آخرتی و سرای جاویدی و بهشت هایی و دین پایداری نبود باز مرگ انتخابم بود. من مرگ را خود می‌دانم خودی که دنیاداران می‌خواهند آن‌را گم کنم. دنیا را دوست نداشتم ای کاش هیچ وقت نمی‌دیدمش خدایا دنیا را از یادم ببر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر انسان برای آخرت آفریده شده است ولی دنیا، مزرعه آخرت است و به اندازه‌ای که در دنیا با انتخاب‌های خوب و همراه با تواضع زندگی کنیم، در ابدیت خود حضور بهتر و متعالی تری خواهیم داشت. مهم آن است که زندگی را برای خود تنگ و سخت نکنیم. موفق باشید

36357
متن پرسش

مجله سیاست‌نامه در شمارۀ اخیر خود تصویری از دکتر رضا داوری اردکانی را روی جلد برد و با تیتر «فیلسوفِ بازنده» به استقبال نود سالگی این متفکر معاصر رفت. دکتر داوری در واکنش به این مجله در یادداشت کوتاهی نوشت: «من در درون شکست نخورده‌ام، زیرا تعلقم به تفکر را حفظ کرده‌ام.» ایشان در ادامه این متن صراحتاً اعلام می‌کند که متن منتشر شده در مجلۀ سیاست‌نامه یادداشت‌های تنهایی او بوده که آن را برای چاپ و انتشار ننوشته است! متن مقاله در کانال وارستگی منتشر شده است: https://eitaa.com/varastegi_ir/691 جناب استاد اگر یادداشت را خواندید ممنون می‌شوم نظر خود را بفرمائيد. باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد فرموده‌اند یادداشت‌های تنهایی ایشان بوده حاکی از آنکه سخنان و نگاه ایشان به عالَم و آدم، بسیار بیش از آنکه مدّ نظرها است می‌توانست مفید و کارساز باشد و در دل آن یادداشت، گویا استاد از خود پرسیده باشند چرا در این مورد شکست خورده‌اند؟! و کسانی که استاد را می‌شناسند می‌دانند که این نوع سخن‌گفتن، دأب ایشان است. ولی به نظر بنده اگر دکتر داوری فیلسوف فرهنگ و چهره ماندگار است، بیش از آنکه فیلسوف فرهنگ و چهره ماندگار باشد، فیلسوف فردای ما می‌باشد با تأثیری بسی بیشتر. زیرا در بستر انقلاب اسلامی با هویت جهانیِ این انقلاب  و این‌که باید این انقلاب، سرنوشتِ بشر گرفتارشده به نژادپرستی غربی را تغییر دهد؛ این دکتر داوری است که در آن بستر برای آن‌هایی که می‌خواهند با عقل جهانی، انقلاب را بیان کنند، حرف‌ها دارد، همان‌طور که برای آنانی که امروز بنا دارند دینداری خود را به عمیق‌ترین شکل فهم کنند، نیازمند اشارات دکتر داوری می‌باشند. به یاد آورید وقتی آن‌طور که شایسته بود جناب مارتین هایدگر را پاس نداشتند. شاگرد چینی هایدگر این‌طور می‌گوید: وقتی رفتار غیر منصفانه متفقین را با هایدگر دیدم به او گفتم: «منکیوس می‌گوید: وقتی آسمانیان اراده می‌کنند که تکلیف سختی را بر عهده کسی بگذارند، نخست قلب او را از تلخی اندوه آکنده می‌کنند، رگ و پی‌ و استخوانی‌های او را می‌پوسانند و کالبدش را به مشقت دچار می‌کنند و اعمال و آثارش را بی‌حرمتی می‌کنند تا آنکه قلبش مهبط الهام شود و طبیعتش انگیخته گردد و نقایصش جبران شود ..... و از این همه، می‌آموزیم که حیات حقیقی از شور و اشتیاق و محنت و حرمان نشات می‌گیرد و از طرف دیگر مرگ حاصل بی‌دردی و لذت و تن آسایی است.»  و بنده حقیقتاً هرچه بیشتر در جناب آقای دکتر رضا داوری تعمق و تأمّل می کنم، بیشتر احساس می نمایم که قلب او مهبط الهام فرشتگان است و می‌توان معنی حیات حقیقی را از اشارات او برگرفت و مگر می‌شود چنین مردی نسبت به غوغاسالاران، گمنام و غریب نباشد؟!!! طوبی للغربا.

 بنا به گفته آقای دکتر سید مهدی ناظمی قره باغ : دکترداوری تلاش می‌‌کند به خوانندگانی که در آینده دارد اعلام کند که هیچ وقت «او را جدی نگرفته‌اند»؛ نه حاکمان و نه مخالفان ایشان. بنابراین هر چیزی که ممکن است مخالفانش درباره او بگویند از همین‌جا ریشه می‌گیرد که آنها هیچ‌ وقت «دکتر داوری‌اردکانی فیلسوف» را نخوانده‌اند. موفق باشید  

36356
متن پرسش

سلام: من خیلی به این فکر می‌کنم که دیگران تحت تاثیر رفتارهام قرار میگیرن و انسانهای درستی میشن یا میگن چه انسانِ خوبی! برا خودم داستان سازی می‌کنم. حالا چه خودم تو داستان باشم چه بقیه. بدونِ اینکه قرار باشه کاری برای خودم انجام بدن. یعنی نباشن هم من اون کارا رو انجام میدم. حتی تخیل می‌کنم و یکی دیگه رو جام میزارم که همچین کاری میکنه و باعث میشه مردم به دین روی بیارن. می‌خواستم ببینم این افکار و تخیلات ریا هست؟ و برای اینکه از این افکار دور شیم چه راه حلی وجود داره؟ و کلا به چی فکر کنیم؟ چون نمیتونم فکر نکنم حتی کار انجام بدم باید فکر کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، نکاتی جهت جوابگویی به سؤالاتتان در آن کتاب می‌یابید. موفق باشید

36355
متن پرسش

با سلام: بر اساس معاد جسمانی که جناب ملاصدرا بیان می فرمایند، اصل حقیقت من مجرد است. دو سوال دارم. آیا ازدواج من با حوری بهشتی در همین دنیا با بدن برزخی ام وجود دارد؟ دوم: آیا ازدواج من با اجنه با بدن برزخی ام امکان دارد؟ امیدوارم سوء برداشت نشود و پاسخ سوالات مرا بدهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت بحث ازدواج با حوریان در میان نیست، بلکه حوریان جلوه اعمال ایمانی مؤمنین هستند. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (واقعه/۲۴) آن حوریان جزا و آثار کار مؤمنین اند. به جز این اساساً ازدواجی به این معنایی که می‌فرمایید وجود ندارد. این حرف‌ها، بیشتر توهّم افراد است. موفق باشید

36354
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: استاد خیلی ها میگن زمان جنگ و دفاع مقدس یه عده باید میرفتن جنگ و یه عده باید میرفتن دنبال امور دیگر و اشکال نداشت. ولی بنده گاه کتب رهبری را می‌خوانم از جمله تفسیر سوره برائت تو اون تفسیری که رهبری از آیات دارن به این مضمون است که بعضی همین خیال خام رها کردن ولی این را دارند تا آخرعمر اگرعبادت کنن جای اون جهاد را نمی‌گیرد, و لذا با این حرف خود را بالا می‌دانند و حتی بچه هاشون و گاها همسران اونا در مناصب مختلف و هم در محیط های علمی با حقوق بالا سرکارن بودن و هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنهایی که با این انقلاب الهی برخوردی صادقانه کردند و بیشتر در فکر خدمت به مردم بودند؛ از زندگی بهره حقیقی بردند، و بقیه خود دانند. موفق باشید

36353
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز در کتاب سلوک ذیل شخصت امام خمینی (ره) در بخشی در مورد ارتباط وجودی برقرار کردن صحبت فرموده بودید. آیا می توانیم اینگونه بگوییم که بطور مثال در مورد تواضع اگر بخواهم تواضع را تعریف کنم یا توضیح دهم همان ارتباط حصولی است اما اگر در ارتباط با دیگران با نفی آنچه از احساس برتری نسبت به دیگران درونمان آید یا.. و با احساس یکی بودن ما با آنها می توانیم ارتباط وجودی با نور تواضع برقرار کنیم و با چشیدن شیرینی آن سعی بر شدت بیشتر آن را داشته باشیم. حال در مورد ارتباط وجودی با اشراق امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران که اراده ی خداوند بر تغییر مسیر تاریخ در نظر بگیریم اگر بخواهیم ارتباط وجودی برقرار کنیم باید اراده کنیم به غلبه دادن و جایگزینی حکم خدا بر سیاست معطوف به قدرت که به شکل استکبار امروز درآمده و تمام مناسبات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی برآمده از آن. در اینجا در می یابیم که همانطور که تواضع قابل رویت نیست و با مقایسه حالت قبل و بعد می توان فهمید روحی دیگر آمده و درون خود حس می کنیم پس همانطور هم ما اگر در جهت اراده انقلاب در زندگی روزمره خود در زمینه های گوناگون اراده کنیم زمینه ای می شود تا روح انقلاب را درون خود بیابیم. اگر اینگونه باشد چقدر روح انقلاب نزدیک به ماست و چقدر ما گاهی داریم. انقلاب اسلامی هم مثل روح تواضع موجودی زنده است و شاید اینجاست مصداق آیه شریفه که می فرماید آیا صبح نزدیک نیست؟ استاد یک حالتی می شود شاید مثل روح تحول خواهی نسبت به وضع موجود. لطفا نظرتان را بفرمایید ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود بسیار خوبی به موضوع داشته‌اید. آری! شجاعت همراه با خِرد را که در این تاریخ در حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و در کلیّت انقلاب دیدیم، کجا و خشونتِ کور همراه با بی‌خردی که در دشمنان انقلاب مانند صدام و حاکمان آمریکا دیدیم، کجا! ما بالاخره در چنین تاریخی حاضریم و در مقابله با این دوگانگی‌ها باید صرف نظر از ضعف‌های جزئیِ یک جبهه و خوبی‌های ظاهری جبهه دیگر، کلیّت یکی از آن‌‌ها را انتخاب کنیم و اگر در جبهه حقی که پیش آمده حاضر نشویم، عملاً در جبهه باطل قرار داریم.
با توجه به این‌که هرکس در جان و فطرت خود «فجور» و «تقوایِ» خود را می‌شناسد؛ انسانی که برای نیکوکاری و راست‌کرداری محتاج دلیل است، شایسته اعتماد نیست زیرا بنا دارد دیگران را فریب دهد وگرنه در درون خود و به صورت فطری می‌تواند «فجور» را از «تقوا» تشخیص دهد.
ما هرگز از حضرت علی «علیه‌السلام» که «شجاعت» و «خِرد» را در مسیر بیداریِ انسانیت به‌کار بردند، دست برنمی‌داریم، امری که در انقلاب اسلامی ذیل حضور آن حضرت با نظر به سرداران دفاع مقدس، از همان جنس روبه‌رو شدیم. آن حضرت نشان دادند «نجابت»، همراه با رنج، موجب درخشندگی برای انسان می‌شود و انقلاب اسلامی در ذات تاریخیِ خود چنین حضوری را مدّ نظر می‌آورد تا ما به آینده‌ای که خاص این حضور است، فکر کنیم. حضور نجابت همراه با رنج و شجاعت همراه با حکمت و خِرد.
وجدان ما با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی، وجدان‌های بیگانه از همدیگر نیست. مهم آن است که در بستر حضور در تاریخ انقلاب اسلامی که اصیل‌ترین نسبت بین انسان‌های این دوران می‌باشد، همدیگر را درک کنیم تا دوستی‌هایی که فوق‌العاده بنیانی است به سراغ ما بیاید، همچنان‌که آمده است. هرچند دوست‌داشتنِ انسان‌ها، آری‌گفتن به همه آن‌ها نیست، زیرا همه در نسبت تاریخیِ یکسانی نیستند. بسیار متفاوت است بین آن‌هایی که نسبت به این تاریخ یا بیگانه‌اند و یا دشمن دارند با آن‌هایی که جایگاه تاریخی این انقلاب را درک می‌کنند و مورد خطاب آن قرار می‌گیرند. موفق باشید                    

36352
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد فرمودید در نماز امیر المومنین (ع) را نصب العین خود کنیم می‌خواستیم کمی بیشتر توضیح دهید. با چه رویکردی هنگام نماز به ایشان نظر کنیم؟ وقتی من ایشان را نصب العین خود می‌کنم خیلی خشوع و ترس مرا می‌گیرد آیا هدف این خشوع است و یا باید رویکردمان این باشد که این بزرگوار را تجلی اسم جلاله الله دیده و سپس جمال و جلال حضرت الله را دیده و به حضرت الله رکوع و سجده و... کنیم؟ چون مسئله ی بسیار مهم و حساسی هست از محضرتان تقاضای توضیح داریم. استاد دارم خودم را آماده می‌کنم برای ماه های رجب و شعبان و رمضان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد در روایت مانند روایتی که از حضرت رضا «علیه‌السلام» آمده است: «وَ اِنْوِ عِنْدَ اِفْتِتَاحِ اَلصَّلاَةِ ذِكْرَ اَللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ وَاحِداً مِنَ اَلْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ نُصْبَ عَيْنَيْكَ .» در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ائمه علیهم السلام را مد نظر قرار بده. ملاک، در این روایت نظر به شخصیت جامع اولیای الهی می‌باشد و توصیه آیت الله قاضی در همین رابطه معنا می‌دهد که فرموده باشند استاد خود را مدّ نظر داشته باشید. عرایضی در این رابطه در کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» همراه با شرح آن شده است. موفق باشید

36351
متن پرسش

با سلام: دلیل نسبت دادن حیوانات به برخی انسانها چیست؟ آیا این با آیه «لاتسبوا» منافات ندارد؟ انسانها نیز می‌توانند با استناد به این آیات در صورتی که رذیله بیان شده در آیات در افراد باشد همدیگر را حیوان خطاب کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ساحت انسان در نظام خلقت بر اساس امکان وجودی‌اش، ساحت خلیفۀ اللهی بوده است که همان تعلیم اسماء الهی می‌باشد به تمامه، حتی بالاتر از فرشتگان. و از این جهت حرمت انسان را به صرف انسانیتش باید نگه داشت. ولی حیوان در موقعیت حیوانی خود برای خود تحقیر نشده است تا اگر حیوانی حیوان دیگر به نام حیوانی اش خطاب کند؛ تحقیر کرده باشد. موفق باشید

36350
متن پرسش

سلام استاد: من دغدغه این را دارم که از حرکت جهان و نقش انقلاب اسلامی در آن جا نمانم. اما نمی‌دانم در کجا باید تاثیر گذار باشم. پیش نیاز تاثیر گذاری در این حرکت چیست؟ از کجا بفهمیم باید در کجا باشیم و کجا خدمت کنیم؟ احساس جا ماندن می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی پیش آمده. حال در این حضور که عملاً حضوری است ذیل شخصیت رهبر معظم انقلاب، هرکجا که باشیم آنطور که مؤثر است، عمل کرده‌ایم؛ بقیه راه را خداوند پیش می‌آورد و وظیفه ما آن است که در هر شرایطی از معارف قرآنی غفلت نکنیم. موفق باشید

36349
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: شما می‌گویید برای ارتباط با انسانها باید با عالم آنها آشنا شویم و ارتباط برقرار کنیم. اما چگونه؟ وقتی ما اصلا فکر و اعتقادات مشترک نداریم مسلما آرمان و آرزو های مشترک هم نداریم و راه مشترک هم نداریم! آیا باید خودمان را بگذاریم جای آنها و با نگاه آنها دنیا و عقبی را نگاه کنیم و بعد ببینیم چه راهی هست که بشود پلی زد بین دنیای آنها با دنیای ما. درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها عموماً برای خود معنا و تعریفی نزد خود  دارند و مطابق آن با «خود» به سر می‌برند و با «خود» زندگی می‌کنند. درکِ آن‌ها مطابق آن نحوه برداشتی که برای خود دارند، همان عالَم آن‌ها است و می‌توان با ارتباط و نظر به عالم آن‌ها، با آن‌ها مرتبط بود، مگر انسان‌هایی که اسیر توهّمات و هوس‌های زودگذر خود باشند که به اصطلاح گفته می‌شود این انسان‌‌ها بی‌عالَمند. دین آمده است که به انسان‌ها کمک کند برای خود عالمی داشته باشند آن هم عالمی در راستای توحید الهی. موفق باشید.

36348
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: الهی عنایت خاصه صاحب الزمان روزی هر روز شما باشد، که این همه صبورانه زحمت می‌کشید و به زیبایی پاسخ سوالات را می‌فرمایید. استاد بنده مبلغ دانشگاه هستم. برای جذب افراد از نظریات روانشناسی نوین مثل تحلیل رفتار متقابل اریک برن و توسعه فردی و تیپ شناسی یونگ استفاده می‌کنم و بعد برای توضیح بیشتر از آیات و روایات استفاده می‌کنم و اثبات حقانیت دین را انجام می‌دهم. آیا این روش نادرست است؟ و نور ندارد؟ ممکنه ذکر یا اعملی به بنده آموزش بدهید کلامم در دیگران تاثیر کند و علاقمند به نماز و حجاب و تقوی...‌ بشوند. بسیار محتاج دعای خیر پدرانه شما هستم. حاجت روا باشید. التماس‌ دعاه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. بنده دعاگو هستم. اگر در دل مطالبی که در فضای روان‌شناسی می فرمایید مخاطب خود را متوجه نفس ناطقه‌اش و ابعاد غیر مادی و مجرد و بیکرانه‌اش نمایید، تا بیکرانگی خود را در عین اتصال به خداوند احساس کند؛ ان شاءالله نتایج خوبی به دست می‌آید. کاری که آقای دکتر کلانتری از اساتید دانشگاه اصفهان و یا خانم دکتر شیخ نظامی از اساتید دانشگاه مشهد بر آن تأکید دارند. موفق باشید

36347
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. بر چه اساسی می‌گوییم الله جامع اسما و صفات است؟ ۲. خدا در قرآن می‌فرماید: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى؛ بگو الله را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، همه نامهاى نیکو از آن اوست. (اسراء، آیه ۱۱۰) آیا رحمن هم جامع اسما الهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه می‌فرماید مهم خواندن خداوند است چه به عنوان «الله» و چه به عنوان «رحمان». زیرا برای او اسماء حسنایی هست که می‌توان بدان رجوع کرد. ولی وقتی در آیه «بسم الله الرّحمن الرّحیم» می‌فرماید به اسم «الله» که هم رحمان است و هم رحیم، نظر دارد؛ اینجا است که متوجه می‌شویم اسم «الله» وسعت بیشتری دارد که با رحمانیت خود، رحمت عامش را به میان می‌آورد و با رحیمیت خود فرمود: «بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ». موفق باشید

36346
متن پرسش

استاد عزیز سلام: سوالی در مورد کلمه فردایی و پس فردایی که در جملات استفاده می کنید داشتم. آیا می توانیم اینطور بگوییم که فردای ما ادامه ی امروز ماست چون مثلا در بحث علم و تکنولوژی هرچند ما با نیات دیگری از تکنولوژی غرب بهره می بریم و آثار مخرب را کم کنیم ولی باز در همان رینگ هستیم و این سعی و انتظار، ظرفیتی برای ایجاد پس فردایی به لطف الهی است که علم هایی در صحنه می آیند که تا الان برای بشر مطرح نبوده است و دیگر در رینگ علم غربی نیست. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور جناب آقای دکتر فردید از به کاربردن این واژه همین است. خوب است به متنی که تحت عنوان « گزیده‌هایی از افکار و اندیشه های دکتر احمد فردید» روی سایت است رجوع فرمایید https://lobolmizan.ir/leaflet/1284?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF . موفق باشید

36345
متن پرسش

با سلام و وقت بخیر: استاد عزیز اینکه از شروع خلقت انسان هر چه جلو تر می آییم در تاریخ به مرور، شریعت مطرح می شود و موارد بیشتری با بشر در میان گذاشته می شود تا آخرالزمان که ظرفیت پذیرش بشر زیاد شده را باید با چه بیانی مطرح کرد؟ از جهتی نمی توان گفت بشر الان بزرگتر از بشر قبل است چون سابقون و مقربون در قبل بیشتر از الان بودند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرموده‌اند مصداق «السابقون» در آیه مذکور، حضرت علی«علیه‌السلام» و به یک معنا ائمه «علیهم‌السلام» می‌باشند، انسان‌هایی فراتاریخی. و لذا اگر از همه زودتر حقیقت را یافته‌اند، نمادِ حقیقت برای همه بشریت هستند که البته از «اصحاب یمین» با همه خوبی‌هایی که دارند، متفاوتند. ۲. خود روایات به ما خبر از مؤمنین آخرالزمان می‌دهد که بسی از مؤمنین صدر اسلام برتر و بالاترند در این راستا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله» در جواب ابوعبیده که از یاران حضرت بود و پرسید: آیا شما بهتر از ما را می‌شناسید که اولاً: اسلام را اختیار کردیم و به شما ایمان آوردیم و ثانیاً: در کنار شما به جهاد پرداختیم؟ حضرت فرمودند: «بَلى قَومٌ مِن اُمَّتی یَأتونَ مِن بَعدِکُم فَیُؤمِنونَ بی» آری! قومی از امت من که پس از شما می‌آیند و به من ایمان دارند. به همان معنایی که آن حضرت فرمودند آن‌ها «فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلي بَياضٍ» به سیاهی بر روی سپیدی ایمان دارند، حاکی از خبرهایی که آن‌ها از وجود مقدس رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در نوشته‌ها خوانده‌اند، و به تعبیر حضرت سجاد «علیه‌السلام»: مردم زمان غیبتِ حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» که به امامت آن حضرت پای بندند و نیز «الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ» همواره در حال انتظار به‌سر می‌برند، از مردم همه زمان‌ها برترند، زیرا خداوند چنان درک و فهم و نیروی تشخیص آنان را قوت بخشیده که غیبت نزد آنان همانند ظهور است (بحارالانوار، ج 52، ص 122). موفق باشید

36344
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: آیا می توان وارستگی را منطبق بر تقوی دانست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است ولی به شرطی که تقوا را نوعی حضور در بستر توحید احساس کنیم و نگهبانی خود در آن حضور نسبت به هرگونه گناهی که بخواهد ما را جذب خود کند و از آن حضور توحیدی محروممان نماید. موفق باشید

36343
متن پرسش

ضمن عرض سلام: استاد در کلیپی که در کانال مطالب ویژه ارسال کردید رهبر عزیز خاطره ای رو نقل می‌کنند که آیت الله سمنانی از امام خمینی به خاطر تهیه ی کتاب تفسیر المیزان تشکر می‌کنند و علامه طباطبایی پاسخ می‌دهند که نویسنده ایشان هستند. سؤال بنده این است: استاد راز سکوت امام خمینی (ره) چه بوده است ؟ چونکه ایشان مخاطب آقای سمنانی بوده اند قاعدتا باید پاسخی می‌دادند چرا سکوت کرده اند؟ با تشکر در دور دوم فصوص هستم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب آن فضا را ترسیم کردند و فرمودند: «آقای خمینی هم آدمی نبود که در این قضایا دستپاچه بشود، ساکت نشسته بود و حرفی نمی‌زد.» اتفاقاً حکایت از آن دارد که چه اندازه حضرت امام با متانت کامل، میدان کلام را برای آیت الله طباطبایی آماده کردند تا خود علامه موضوع را به میان بیاورند و همیشه حضرت امام این‌گونه بوده‌اند تا بگذارند در میدان‌های اصیل، آنچه باید پیش آید، پیش آید. موفق باشید

نمایش چاپی