سلام استاد عزیز: چکار کنیم که علم و عمل و عرفان و حوزه و انقلابیگری و حتی شهادتطلبی و دفاع از جبهه مقاومت، دنیای ما نشود؟ چطور میشود از اینها هم مُرد؟ و آیا مردن از اینها ممکن و میسور و درست است؟ آیا لذتی که یک عالم از مطالعه یا یک انقلابی از انقلابیگری میبرد حب نفس است؟ اگر از اینها بمیریم به چه زنده خواهیم شد؟ امثال من بجای سلوک با سید حسن نصرالهی که قصه او قصه جان متعالی ماست هم میخواهیم او را مال خود کنیم و به ملک معنوی خویش در آوریم و چه غاصبی هستیم ما که نه دنیا، نه شخص بلکه شخصیتی الهی را میخواهیم از آن خود کنیم! استاد راه خلاصی از حب دنیا را خیلی خوب شنیدهایم اما راه خلاصی از دنیای معنویت نما را نمیدانیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه بخواهیم با نظر به شخصیت سید حسن نصرالله در وسعت او حاضر شویم، به همان معنایی است که دنیا را بستر تعالی خود کرده باشیم بدون اینکه مشغول دنیا شویم. مانند علاقه و احترام به اطرافیان و انسانها و دلسوزی برای آنها که در این صورت، حقیقتِ انسانی ما وسعت مییابد و این غیر از دنیازدگی است که انسان را حقیر و محدود میکند. موفق باشید
سلام علیکم: گویا دوران افول سریع و پر چالش آمریکا بحمدالله آغاز شد و دوران حکومت حق الهی آغاز و انسان بحق تعالی پیروز شد و به نهایت حضور در مخلوقات نایل شدند و ما را در این روزها استغفار و توبه به سوی او همان خدای یگانه باد. در همین احوالات جناب مولوی میفرمایند: «بانگ تسبیح بشنو از بالا / پس تو هم سبح اسمه الاعلی / گل و سنبل چرد دلت چون یافت / مرغزاری که اخرج المرعی /یعلم الجهر نقش این آهوست / ناف مشکین او و مایخفی / نفس آهوان او چو رسید / روح را سوی مرغزار هدی / تشنه را کی بود فراموشی / چون سنقرئک فلا تنسی»
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به گفتۀ جناب مولوی: «نردبان این جهان ما و منیست / عاقبت این نردبان افتادنی است. هرکه بالاتر رود ابله ترست / که استخوان او بتر خواهد شکست». موفق باشید
سلام استاد: اگر در آخرت زمان وجود ندارد پس چرا برای قیامت گفته اند ۵۰ هزار سال است، یا در حدیثی از پیامبر که فرمودند بوی بهشت از فاصله ۱۰۰ سالگی به مشام میرسد، و امثال این احادیث که حرف از زمان زده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان به معنای حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید در قیامت معنا ندارد ولی تقدم و تأخر در جای خود محفوظ است. موفق باشید
سلام و احترام: موضوع پایان نامه ارشد را ارزش ایمان در نجات و رستگاری در الهیات مسیحی و اسلام انتخاب کردم. به نظر جنابعالی خوبه و ارزش کار کردن داره؟ در این موضوع منابعی معرفی کنید. ممنونم از پاسختان
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسئلۀ مهمی است. هرچند بنده منبع یا منابع خاصی که در این مورد نظر داده باشم را؛ در ذهن ندارم. ولی با تورق آثاری مثل آثار شهید مطهری می توانید نکات خوبی را جمعآوری کنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ۱. با توجه به اینکه فرموده اند امام شناسی دریچه خداشناسی واقعی است و عین توحید است، حال اگر کسی به شناخت عمیق و دقیق امام معصوم نائل شود و در آینهی وجود امام معصوم خورشید انوار الهی و کمالات حضرت حق را مشاهده کند، آیا به براهین فلسفی که حول خداشناسی مطرح شده نیازی دارد؟ ۲. به نظر حضرتعالی بهترین راه برای اینکه با انوار خدا در آینه و جمال امام معصوم مواجه شویم چه راهی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرمودهاند: «چون رسی بر بامهای آسمان / سرد باشد جستجوی نردبان». همۀ براهین و دلایل فلسفی برای آن است که متوجۀ حضور ابعاد متعالی ائمه «علیهمالسلام» بشویم، حال که به آن معارف رسیدهایم دیگر ما را چه نیاز به آن دلایل! مگر آنکه در نزد خودمان هم برای خودمان روشن باشد که به آنچه رسیدهایم، خوب است که عقل هم آن را تصدیق کند. ۲. مباحثی که از طریق آیات الهی ما را متذکر جایگاه اولیای معصوم میکند، در این رابطه کارساز است مانند مباحثی که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» مطرح شده و یا علامه طهرانی در کتابهای «امام شناسی» مطرح فرمودهاند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: عبارت داخل پرانتز (شما از منظر امام معصوم اعمال خود را انجام بدهيد.) را که در متن زیر در کتاب حقیقت نوری اهل بیت علیهم السلام آورده آید را اگر ممکن است کمی توضیح دهید. «یکي از دستورالعمل هاي مرحوم آقاي ملکي تبريزي همين است که شما از منظر امام معصوم اعمال خود را انجام بدهيد. امام معصوم داراي وجود وسيعي هستند به طوري که نسبت به هر کس از خودش به خودش نزديک ترند.» با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بحث «علی علیهالسلام، معجزۀ نبوت» که اخیراً در جلسۀ اعتکاف خدمت معتکفین عزیز مطرح شد؛ بتواند تا حدی باب تفکر در این موضوع را بگشاید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18472
جناب استاد طاهرزاده ! ۱۰ سال تمام کتب و جزوات و صوت های حضرت عالی را از بر بوده و هستم ، حدیثی که چند روزی ست پیرامون آن نظریه پردازی فرموده و منتقدین را با انواع الفاظ ناصواب و ناسزا خطاب کرده اید والله بالله تالله چنین برداشتی از آن نمیشود ، بزرگوار ، عبد در آن حدیث به لحاظ ساختار ادبیاتی نکره بوده و الف و لام عهد ذکری است یعنی همان عبدی که در سطور قبل در موردش سخن گفتیم و جملات قبل انحصاری امام بود نه کل کسانی که زمام امور مسلمین را دارند. (عبد جنس نیست که ال را استغراق بگیریم مانند الانسان). اگر هم بپپذیریم ال استغراق است و سخن در مورد هر عبدی است که امور عباد را به عهده بگیرد سیاق روایت انحصار در معصوم را می رساند به قرینه جملات قبل و خصوصا جملات بعد. خودتان «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ فلم یعی بجواب» را پس از آن اشاره داشتید، لم تجد فیه غیر صواب عصمت است ، علم مطلق است ، لم یعی بعده بجواب، درمانده نمی شود در پاسخ دادن یعنی نیاز به فکر و طرح و مشاور و ...ندارد و چنین چیزی برای غیر معصوم مصداق نداشته است. بعد هم حضرت دلیل دارند که چرا این ویژگی ها را دارد؟/ به دو دلیل. 1)لیکون حجته علی عباده و 2) شاهده علی خلقه که همه می دانند شاهد خلق بودن چه به معنای شاهد خلقت قبل از تولد ادم باشد و چه به معنای شاهد اعمال مخلوقات از غیر معصوم برنمی اید... بعد هم استناد خنده داری کردید به اصالت و تشکیک وجود ، عزیز گرامی ، استاد معظم ، چرا اینچنین میکنی؟ حقیقتا که همه چیز را با شعر مخلوط کرده اید و هم شاعرانه مینگرید و هم شاعرانه اظهار نظر میکنید. وقتی مشاور حوزوی حضرتعالی که دائم هم برای نجات بخشیدن به مخاطبتان به او رجوع میدهید شش هفت سال حوزه بوده و طلبگی نکرده ، سواد درستی ندارد ، خودتان هم استاد ندیده اید اینچنین با متون و مخاطبانتان بازی میکنید . بس کن بزرگوار ، هنوز مواردی که سال های قبل زیر دست شما به فنا رفتند درد میکند ، دست ازین تهور بردار ، قیامتی هست ، قبر و حسابی هست ، لازم نیست برای حفظ انقلاب سر همه ی مقدسات را جلوی حضرت آقا ببرید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این رابطه به سؤال و جواب شماره 39179 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام برشما استاد عزیز و بزرگوار: بنده جوانی ۲۰ ساله هستم که متوجه شده ام که تمرکز خیلی پایینی دارم به صورتی که موضوعات اگر چنانچه کمی استدلالی شود قدرت استنباط و نتیجه گیری خود را از دست میدهم این موضوع یکم آزرده خاطرم کرده است آیا شما راهی یا راهنمایی برای من دارید؟ که بتوانم از ذهنم بهتر استفاده کنم امیدوارم برسرمان منت نهید و این بنده حقیر را راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ذوقها متفاوت است. بعضی روحها شاعرانه هستند و با موضوعات با لطافت روحی روبهرو میشوند و نیاز به استدلال ندارند، فطرتاً حقایق را میپذیرند؛ و از این جهت نباید به خود سختگیری کند. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع شود. موفق باشید
سلام و سلام به قرآن و اهلش آن زمان که امام سجاد عليه السلام فرمودند: اگر تمام كسانى كه در ميان مشرق و مغرب هسـتند بمیرند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمى گيرد (و نمى ترسم). او چنين بود كه وقتى جمله «مالك يوم الدين» را مى خواند آنرا تكرار مى كرد تا جايى كه نزديك بود جـان دهد. که خدایا ما را خادم قرآنت بگمار و تا نفس آخر عمرمان و پس از آن جز به قرآنت خود را نشناسیم، قرآنی که در کلام حکما و اولیاء و شهدای اسلام همواره جان و جانان بود که در این راستا حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه فرمودند: پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. این جوانهای ما که علیل شدند الآن هم وقتی میآیند از من میخواهند که دعا کنم که اینها شهید بشوند؛ پایش را از دست داده، عصا زیر بغلش هست، لکن گریه میکند و میخواهد که دعا کنیم که شهید بشود. از اینها یک قدری تعلم پیدا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در آن است که اینان فهمیدهاند تاریخی در مقابلشان گشوده شده و میخواهند هرچه بیشتر در آن آینده حاضر شوند و این است راز اینکه اکنونِ آنها، اکنون بزرگی است. موفق باشید
سلام علیکم: وقت بخیر. من هر وقت به وقایع خوب و یا بد گذشته فکر می کنم، شدیدا غم بزرگی در سینه ام حس می کنم و اذیت می شم. حتی به اینکه بچه هام دارند بزرگ می شند و بچگی شان تمام شده قلبم را به درد میاره و غصه ی بزرگی به دلم میگذاره. مشکل من چیه استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما میتوانیم با انس با روایات و آیات، جهان خود را آنچنان گشوده نماییم که از این امور ان شاءالله بتوانیم عبور کنیم. موفق باشید
سلام: ببخشید ۲ سوال دارم: ۱. درد و از آن طرف لذت چه منشای داره؟ آیا خداوند هم درد و لذت رو تجربه میکنه؟ ۲. با توجه به عبارتی در انتهای دعای ندبه، آیا بعد از چشیدن از حوض کوثر، درد و لذت خاتمه پیدا میکنه؟ یا دیگه نیازی رو تجربه نمیکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند عین وجود و عین حضور است و لذا محل تغییر نیست و آن کس را که در نسبت با حضرت حق در حضور باشد، سراسر لذت است؛ لذاتی ماورای لذات مادی و توهّمی. موفق باشید
سلام علیکم: اینکه انسان گاهی نسبت به دنبال کردن معارف حقه سست میشه چه علت هایی داره؟ چه کنیم شوق ادامهی کار بهمون برگرده؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید متوجه ظرفیت انسانی خود باشد که چه اندازه از طریق معارف حقّه و تدبّر در قرآن میتواند آن ظرفیت را از قوه به فعل درآورد. موفق باشید
با عرض سلام: مشکلی که هست اینه که همیشه خوابهای ترسناک میبینم. اینقد که با وحشت از خواب بیدار میشم و بیش از حد خواب میبینم. قبر تاریکی آدم های ترسناک کسانی که میخوان اذیتم کنن یا من و بترسانند و این موضوع مال چندین ساله از وقتی نوجوان بودم این خوابها رو میدیدم. راه حلی از علما یا امامان میخواستم ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم رجوع به معارفی است که ما را متوجۀ رحمت واسعۀ الهی بگرداند تا خوابهای ما نیز صفای خود را داشته باشد. موفق باشید
با سلام و نور خدمت استاد: در کتاب شرح دعای سحر امام خمینی (س) می فرمایند که خداوند متعال در حجاب های خلقی اش ظاهر است و خلق با اینکه ظهور خداوندند حجاب اویند. نمیتوانم بفهمم که چگونه چیزی هم ظاهر کننده و اما حجاب می تواند باشد؟ و یا در بخشی دیگر می فرمایند پس از ظهور دولت اسم واحد قهار سلسله وجود به سوی او بازگشت و فانی و معدوم گشته و پس از آن سلسله وجود در نشئه دیگری انشاء شده و پدید می آید. این بخش را هم با بحث هایی که مطرح می گردد که عوالم همه در وجود انسان هست و چیزی و یا بهتر است بگوییم خلق جدیدی رخ نمی دهد چگونه باید فهم کرد؟ استاد از وقتی که اختصاص می دهید سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از نکات ظریف نگاه عرفانی میباشد که انسان متوجه باشد چگونه مظاهر نمایش اسماء و انوار الهی از جهت دیگر حجابِ آن حقیقت هستند به اعتبار ماهیت خودشان، مانند نسبتی که بین موج ودریا هست که از جهتی موج، همان دریاست و از جهتی اگر به موجبودنِ موج نظر شود، از دریابودنِ دریا که در مظهری مثل موج به ظهور میآید؛ غفلت میشود. موفق باشید
سلام: من میخوام قرآن بخونم و حفظ کنم برای همین یه منبع یا جای معتبر و ساده ای میخواستم که در کنارش معانی آیات رو هم یاد بگیرم. خود معانی ساده آیات ممکنه نامفهوم باشه در حد تفسیر خیلی پیچیده هم نمیخوام یه چیز بین این ها که وقتی قران رو میخونم بفهمم منظورش از گفتن این آیه چیه که خوندنم بیهوده نباشه. ممنونم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: این فکر خوبی است. پیشنهاد میشود اگر بتوانید کتاب «خلاصۀ تفاسیر المیزان و نمونه» را که جناب استاد عباس پورسیف تهیه کردهاند را کنار آیات مدّ نظر قرار دهید، نتیجۀ بهتر و بیشتری نصیب خود میکنید. موفق باشید
سلام علیکم: از خدمت یکی از اساتید فلسفه نسبت به اینکه، با دیدگاه اصالت وجود آیا می توان زندگی کرد؟ پرسیدم. ایشان گفت: اینکه بر مبنای اصالت وجود زندگی کنیم کارما نیست و در توان ما نیست. این فقط کار ائمه اطهار علیهم السلام است. میخواستم بدونم آیا درست گفته است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نامۀ حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» به آقای گورباچف فکر کنید که با ایشان، معارف مطرح شده توسط جناب ابن عربی و جناب ملاصدرا را مطرح کردند. صدرایی که مبنای فلسفهاش، «اصالت وجود» است. موفق باشید
سلام علیک و جمیع مغفرته و رضوانه: آیا می توانیم در تشییع پیکر سید شهدای مقاومت و مجاهد کبیر عالم اسلام حضور پیدا کنیم؟ آری، اگر امروز در تاریخی که با انقلاب اسلامی ایران شروع شده است ذیل امام خمینی (رضوان الله علیه) خود را حاضر کنیم و در خود عزم عبور از استکبار را تقویت کنیم و اراده آینده ی حیات زمینی مان را در اراده و مشیت حضرت حق که برچیده شدن طاغوت و بستر ظلم و فساد است قرار دهیم خدا را شاهد می گیرم که هم اکنون در کنار سید مقاومت در برابر تاریخ کفر ایستاده ایم ولو تن هایمان در تشییع آن پیکر حاضر نباشد. امروز تاریخ حضور معنوی انسان های است که در ذیل تجلی حقیقت تاریخ توحیدی قرار گرفته اند و هر چقدر انسان بتواند خود را در این حیات توحیدی و اراده ی تاریخی حضرت یگانه کند حاضر تر است و سرّ آن در حاضر شدن قلب در عظیم ترین صحنه ی تاریخی است که در نهایت به حضور انسان با حضرت بقیة الله ختم می شود. اگر خود را در صحنه ها و بروزات و جلوه های تاریخ امروزمان اینگونه حاضر نکنیم حیات فردای معنوی و قدسی مان را در کنار بقیة الله گم خواهیم کرد و تنها بهره ی مان همان اندک ثوابی است که در گریه ها و طاعات و عبادات به ما وعده داده شده است... اما سخن ما بر حضور در حقیقتی است که صحنه ی اراده و مشیت خداوند است و ما در ذیل و سیطره ی آن می خواهیم زندگی معنا داری داشته باشیم و این یعنی حس حضور توحیدی تاریخ فردای پیش رو که به سراغ مان می آید و اگر ما در آن حاضر نباشیم درد پوچی و هیچی گریبان مان را می گیرد که اگر پوچی تاریخ فردا ما را نکشد و حذف نکند قطعا در سیطره عالم بی معنایی آن هضم خواهیم شد.... بایست امروز نسبت خودمان را در امتداد خون سید پیدا کنیم تا عبادات مان بیش از از دیروز معنا پیدا کند.عباداتی که منجر به حضور هر چه بیش ترمان در انس با حق شود و معنای از دست رفته ی زندگی به ما بازگردد و آینده ی حیات مان همان حضور بقیة اللهی انسان در کنار مهدی (ارواحنا فداه) باشد. پس امروز بیش از آنی که در حسرت تشییع پیکر آن عزیز دل (سید حسن) باشیم، در اندیشه ی انس معنوی و حضور توحیدی تاریخی باشیم که سید در آن حاضر شد. آنگاه اگر در سرزمین کفر هم زندگی کنیم باز در یگانگی با توحید در کنار سید و شهدای این جبهه حاضر خواهیم بود. «الهی، حس حضور در عالم یگانگی در تاریخ توحیدی خودت را در کنار یاران خمینی نصیب ما بگردان.» التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این سخن که فرمودید، راست است که: «باید امروز نسبت خودمان را در امتداد خون سیّد پیدا کنیم». این یعنی همان پرسش بزرگ که: «با چه کسی تاریخ خود را میتوانیم درک کنیم؟» در اینجا است که میتوان گفت برعکس دشمنانمان: «ما همانیم که تمام نمیشویم» در حالیکه دشمنان جبهۀ مقاومت مانند یخ در حال ذوبشدن است. چه اندازه زندگی زیباست آنگاه که دستِ اندیشین نسبت به انسان برای ما باز شده تا از درون خویش در صحنههایی حاضر شویم که رو به سوی هستی دارد و نظر به رخداد تشییع سیّد حسن نصرالله یکی از آن صحنهها است که در جای خود تأمّل در بخشهای ناپیدای هستی است، در عین آنکه در مقابل ما گشوده شده است. موفق باشید
سلام علیکم استاد: وقت بخیر. من خیلی به کلام و مباحث کلامی علاقه مند هستم. متاسفانه در حوزه استادی عقاید را تدریس می کنند که اتفاقا از مباحث استاد طاهرزاده هم مطرح می کنن و می فرمایند قبل از شروع کلام حتما یک دوره شرح ده نکته را داشته باشید. اما چیزی که یک هفته است ذهن من را به خودش مشغول کرده این هست که آیا استاد طاهر زاده با این روش استاد ما موافق اند، روش استاد ما این هست که مدام ما را تحقیر می کنن و اجازه حرف و بحث سرکلاس نداریم، مدام بحث شون این هست که شما مغرور هستید و باید غرورتون شکسته بشه! من از این بابت که همه را کوچیک می کنن ناراحت هستم و از شناختی که به خودم دارم، ممکن هست مبحث کلام را دیگر پیگیری نکنم. راهنمایی بفرمایید که من چه کنم؟ شاگردهای قبلی هم به استاد اعتراض داشتن، ولی ایشون میگند که من مانند امام خمینی هستم و بستگی به شما داره که با جمال من روبه رو بشید یا جلال من و من تغییر نخواهم کرد! آیا اساتید در قدیم این سبک را داشتند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً تحقیر عزیزانی که به دنبال حقیقت هستند، امر پسندیدهای نیست. ما خاک پای افرادی هستیم که با دلهای پاک خود به سوی کسب معارف الهی قدم نهادهاند. آری! علم کلام برای هرکس که بخواهد در مسیر دینداری جلو برود، لازم است تا عقل او بتواند در میدان شبهات از عقاید حقهاش دفاع کند. با توجه به این امر به نظر میآید چنانچه انسان در «معرفت نفس» وارد شود بهتر میتواند مباحث علم کلام را درک کند و حقّانیت آن را تصدیق نماید، والله اعلم. موفق باشید
سلام علیکم: دیشب حرم امام خمینی (ره) بودم. فضای سنگینی در حرم احساس کردم. وقتی وارد حرم های امامان و امام زاده ها میشم حس معنوی دارم اما این حالت در حرم امام خمینی بهم دست نداد. حس بیتفاوتی داشتم. به نظر شما علتش چه بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان گفت هیبت حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در اسم «جلال» رزق شما بوده تا او را بیشتر و بیشتر بیابید. عرایضی در جواب سؤال خبرنگار محترم روزنامه «عصر ایران» تحت عنوان «امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و چگونگی سلوک اجتماعیِ ما» شد. امید است بتواند در این رابطه افقی بگشاید. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/18662
سلام: با توجه به تاکید استاد بر کلیدواژه خودآگاهی، می خواستم ببینم این مفهوم در ادبیات دینی و قرآنی معادل دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید واژههایی مانند بصیرت و یا زمانشناسی و یا حتی معرفت نفس، هر کدام به نوعی بتوانند معنای خودآگاهی را برسانند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم! ما یک واجب الوجود داریم یک ممتنع الوجود داریم یک ممکن الوجود. ممتنع الوجود که هیچ گاه به وجود نمیآید. واجب الوجود که بودنش به خودش است و در بودنش بینیاز از غیر است. اما ممکن الوجود نسبت آن به وجود و عدم مساوی است. یکی میخواهد که به او وجود دهد و این واجب الوجود است که به او وجود میدهد و او را واجب بالغیر میکند. ممکن الوجود هم در ایجاد و هم بقا نیازمند واجب الوجود است. یعنی این واجب الوجود است که با دادن وجود به ممکن الوجود خودش را ظاهر کرده است. پس هرچه ما میبینیم، ممکن الوجود بالذات است که واجب بالغیر شده است که مظهر و ظهور واجب بالذات است. نتیجه وجود فقط از آن واجب بالذات است و اوست که با واجب بالغیر کردن ممکن الوجود خودش را ظاهر کرده است. پس ما در جهان واجب الوجود بالذات (الله) و مظاهرش (واجب بالغیر) داریم. نکته: اگر ممکن بالذات، واجب بالغیر نمیشد و مظهر واجب بالذات نمیشد، محال بود که واجب بالذات شناخته شود. نتایج بالا را از گوش دادن شرح تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) رسیده ام نظر استاد گرامی در رابطه با مطالب بالا چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به اعتبارِ همان روایتی که میفرماید: «کنت کنزاً مخفیا فاحببت ان اُعرف فخلقت الخلق لکی اُعرف». ولی باید متوجه بود واجب بالغیر که مظهر انوار و اسماء حضرت ذات میباشد، منحصر به مخلوقات مادی و محسوس نیست. موفق باشید
سلام: میشه در مورد آیه ۳۴ توبه بفرمایید در زمان حال پس انداز طلا برای فرزندان با توجه به شرایط اقتصادی حتی در اندازه ی شان مشکل دارد؟ اگر امکان دارد یکم در مورد این آیه توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع جمع آوری طلا که به حکم آیه «يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في سَبيلِ اللَّه» اگر باشد که آن نوع زراندوزی مانع انفاق شود و نگران خلأهای اجتماع نباشد؛ معلوم است که عذاب خاصی را برای خود ذخیره کردهاند. و این غیر از پس اندازهای معمولی است که انسانها برای نیازهای عرفی خود انجام میدهند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه امروزه مسائل منطقه مورد توجه زیاد جامعه به خصوص جوانان قرار گرفته و از طرفی شبهاتی مطرح میشود مانند این شبهه چرا به لبنان وغزه باید کمک کنیم و این نشان از نشناختن صهیونیسم و تاریخچه آن است به نظر خودم احساس کردم که باید علاوه بر مسائل عمیق جنابعالی با مسائل روز مثل قصه ی شکل گیری اسرائیل و هدف آن آشنا باشیم و آن را تبیین کنیم. لذا از جنابعالی در خواستی دارم که منبعی حالا یا کتاب یا سخنران خاصی اگر مد نظرتان هست معرفی کنید در کل در این زمینه راهنمایی فرمایید. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان ما با توجه به سخنان حضرت امام و موضعگیریهای حکیمانه ایشان، مسئله برای همگان روشن بود. ولی همینطور که میفرمایید با توجه به فضای رسانهای بیگانه باید جریان حضور اسرائیل را عمیقاً دنبال نمود که البته بنده در جریان آخرین کتابهایی که این مسئله را تبیین کند، نیستم. ولی کتاب «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» که توسط آقای هاشمی رفسنجانی ترجمه شده بود در زمان ما مؤثر بود. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید، در کتاب راز کهکشان نیستی اگر آقای قوچانی از استادش آقای قاضی در خواست میکرد که برایش طلب ظرفیت و قابلیت بیشتری کند. آیا خداوند این درخواست را از آقای قاضی می پذیرفت؟ ما که ملک نیستیم که مقام معلوم داشته باشیم. حسم این است که خدا می پذیرفت. آیا این حس درست است؟ توضیح بفرمایید. با تشکر التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً خداوند منشأ رحمت واسعه است ولی ظرفیت انسانها را در نظر میگیرد و سالکانی مانند مرحوم قاضی متوجه آن ظرفیتها هستند و در حدّی که برای افراد مفید باشد، آنها را راهنمایی میکند و جلو میبرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: روز تون بخیر استاد جان. مشتاق دیدار تون هستیم. مدتی است که قسمت نشده خدمتتون برسیم. دعا کنید برامون لطفا. سوالی داشتم از خدمتتون. استاد چی میشه که انسان میل به خوبی ها داره و از یجایی حس میکنه دیگه میل به خوبی ها و خوب بودن نداره و برعکس میل به زشتی ها و بدی ها پیدا میکنه. دلیل این درد چیه و چکار باید کرد؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این قصه هر آن کسی است که در «راه» است و حال با موانعِ آن راه روبرو میشود تا در بازخوانی خود به حضور دیگری نظر کند که به جای حضور در باورها، به حضور ذیل اراده الهی قرار گیرد که آن حضور تاریخی است. عرایضی در این راستا تحت عنوان «معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین«علیهالسلام»
https://lobolmizan.ir/sound/1520?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%DA%A9%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1
طی 9 جلسه انجام گرفت که البته موضوع حساسی است ولی به نور حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» امکان آن نوع گفتگو فراهم شد. امید است مفید افتد. موفق باشید