بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزتون بخیر. میشه در مورد موکل جن توضیحی بدید. من میخوام یه موکل داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

39723

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوارم: در رابطه با سوال ۳۹۷۱۱ به نظر می آید جواب دقیقی نداده ام. به نظر شما آیا باید، احد در مرتبه احدیت را به عنوان ذات در نظر بگیرم یا اسم جامع الله در مرتبه واحدیت را؟ با تشکر از استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این رابطه می‌توان حضرت احدیت را به عنوان ذات در نظر گرفت. که اسماء در آن مقام مستغرق می باشند به احدیت ذات. موفق باشید

39704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: آیا قبل از حضرت آدم انسان در زمین زندگی می‌کرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت می‌فرماید الْف الْف ــ آدم قبل از آدم «علیه‌السلام» بوده، به آن معنا که هر زمینی با آدم ابوالبشری شروع می‌شود و به حکم «یوم تبدل الارض غیر الارض» آن زمین، به کمال قیامتی‌اش می‌رسد و باز زمینی و باز آدمی. موفق باشید

39623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت بعضی سوالات مانند 39538 که خیلی طولانی هم هست، میخونیم و شبهه ای ایجاد میشه و درپایان می فرمایید دراین موارد، ورودی ندارم. خب لطفا این موارد رابه ایمیل آن شخص ارسال کنید که وقت عزیزان تلف نشود. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر، پیشنهاد درستی است. به همین جهت با تذکر جنابعالی به حالت خصوصی ارسال شد. ولی به این جهت در معرض نظر و نگاه کاربران محترم قرار داده شد که دیگر عزیزان نیز متوجه باشند که آن موارد، مواردی نیست که ما بتوانیم جوابگوی سؤال کاربران محترم باشیم. موفق باشید

39604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. استاد ارجمند سلام علیکم وعرض ادب و احترام: اخیرا در صوتهای ارسالی از سخنرانان از تکه هایی از سخنرانی و صوتهای بزرگان را با پیش زمینه و همراه موسیقی ملایم تار و آلات دیگر پخش می کنند و می گویند برای جذب جوانان خوبست. برای ساختن سرود و ترانه های خوب موسیقی ظاهرا مباح است. ولی آیا درست است اکنون شروع کرده ایم و سخنرانی ها و مطالب بزرگان را هم به همراه موسیقی ملایم پخش می کنیم؟ آیا در سیره پیامبر و اهل بیت و علما نمونه هایی از این دست داریم؟ پیشاپیش از پاسخگویی استاد سپاسگزارم. گلناز طالب نیا از خوانند گان کتب و مستمعین استاد بزرگوار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سرود «ای مطهر» همین سؤال پیش آمد و حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن را خوب و بی‌اشکال خواندند. در این رابطه به نظر می‌آید اصل قضیه اشکال ندارد مشروط بر این‌که هدف ما طرح و تأکید بهتر نسبت به محتوا باشد. موفق باشید

39595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و رحمت: در بحث معاد ذیل سوال قبر سوال در دنیاست اشاره شده که با توجه به اینکه برزخ باطن حیات دنیوی است سوال ملکین در قبر(برزخ) ظهور سوال در باطن انسان در حیات دنیوی است و طبق این روایت که می‌گوید آن دو ملک در واقع امتحان کننده اند (صفحه ۸۱ کتاب معاد) آیا می‌توان گفت تمامی ابتلائات انسان در دنیا در واقع سوال ملکین است در جهت ظهور عقاید بالقوه انسان و عملی که انسان در ابتلائات و امتحانات دایمی خود در حیات دنیوی انجام می‌دهد تثبیت آن عقاید فطری و بالقوه انسان است؟ اگر جواب مثبت است پس با توجه به اینکه آیه شریفه « ... و هم یفتنون» فعل مضارع دلالت بر استمرار می کند، ما دائما در معرض سوال ملکین هستیم در دنیا و عمل ما پاسخ ماست به هر سوال و در قبر با همان روبرو می شویم؟ به نظر می‌رسد با توجه به کاربردی بودن بحث معاد در نحوه و محتوای زندگی، اگر این نگاه درست باشد لازم است دائم با برخورد با ابتلائات پیرامونمان از خودمان بپرسیم من ربک، من کتابک، من رسولک، من امامک و شیوه عبور از ابتلا را از پاسخهای این سوالات متناسب ابتلا بیابیم و اگر نیافتیم یا کمبود معارف دین داریم که باز لازم است کسب کنیم یا کمبود معرفت در عمل که لازم است انابه چه رجوع دائم داشته باشیم آیا این مطالب و روش صحیح است و اگر اصلاح و تکمیل نیاز دارد لطفا راهنمایی بفرمایید. اجرکم عندالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما هر روز جهت هرچه زلال‌ترشدنِ اعمال خود در معرض الهامات ملکین نکیر و منکر هستیم که به صورت نفس لوّامه آن حضور را احساس می‌کنیم. ولی پس از سکرات و حضور در برزخ، آن اجمال به تفصیل می‌آید و صورت ملکین با هویت نکیر و منکر جواب‌هایی را از جانِ ما نسبت به اعمال‌مان طلب می‌کنند تا هویت کلی ما در برزخ معلوم شود و می‌ماند تا یوم الحساب به جزئیات اعمال رسیدگی شود. موفق باشید

39501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: استاد بنده طلبه پایه ۷ حوزه هستم. منتها هنوز نتوانستم هدف اصلی خود را مشخص کنم‌. منظورم در اصلِ طلبگی نیست منظورم آینده های متفاوت طلبگی هست به عنوان مثال هنوز برایم واضح نشده که مبلغ بشوم به صورت خاص یا مجتهد یا محقق و متخصص در علوم دینی. اگر بشود توضیح بدین که ملاک چیست؟ اگر ملاک وظیفه و نیاز جامعه هست که راهنمایی کنین که الان وظیفه من در این مورد و نسبت با جامعه چیست و یا اگر هم ملاک علاقه و استعداد هست بفرمایید استاد. اگر امکانش هست تنها به صورت کلی جواب ندین و جزئی و مصداقی هم راهنمایی کنین. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در کنار ذوق و استعدادی که در خود احساس می‌کنید باید نیاز جامعه را نیز در نظر گرفت. زیرا که جامعه در هر حال به روحانیت احتیاج دارد به همۀ نحوه‌هایی که یک روحانی می‌تواند کمک کند. فکر می‌کنم با ادامۀ تحصیل تا حضور در دروس خارج، هنوز جای فکرکردن برای تصمیم نهایی وجود دارد. موفق باشید

39488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: یک سوال درباره مطالب داخل پرانتز دارم. قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِي عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَيَّ الْمُجَادِلُونَ وَ حَيَّرُونِي فَقَالَ لَهُ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَةً قَطُّ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيْثُ لَا سَفِينَةَ تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَةَ تُغْنِيكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيْئاً مِنَ الْأَشْيَاءِ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام فَذَلِكَ الشَّيْ‏ءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيث‏) سوال : چرا این حالت برای همه نیست؟ مثلاً کسی که می‌خواهد خود کشی کند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان خود را در حجاب ابزارها گرفتار نکند. حضرت صادق «علیه‌السلام» به عالی‌ترین شکل، خدایِ فطری آن فرد را بر او متذکر شدند و اتفاقاً زیباترین حضور نزد خدا، همین حضور است که انسان متوجه باشد حضرت محبوب ماورای ابزارها و وسایل دنیایی در صحنه است و خوشا به حال آنانی که قبل از آن‌که ابزارها و وسایل دنیایی را بنگرند، او را مدّ نظر دارند. بیچاره آنهایی که متوجۀ حضور خدا تا آن اندازه نیستند که گمان می‌کنند تنها و تنها وسایل دنیایی نقش‌آفرین‌اند و چون خود را از آن وسایل و امکانات محروم می‌پندارند، گمان می‌کنند راهی برای ادامۀ زندگی نیست و متأسفانه گرفتار گناه خودکشی می‌شوند در حالیکه در تعالیم اسلامی ما هست در هر چیز آنچه که بیش از همه در صحنه است؛ خداوند است. موفق باشید

39418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اگر منظور از عرفان مطالب زیر باشد آیا این مطالب غلط است. و اما آن مطالب: عارف می‌خواهد به فنا فی الله برسد. فنا فی الله یعنی خواست خدا را بر خواست خودش تر جیح بدهد. وقتی عارف به جایی رسید که خواست خدا (یعنی رعایت دستورات شرعی و حلال وحرام) را بر خواسته های دلش ترجیح داد، فانی در الله است. یعنی وقتی به جانش که محل خواست خداست توجه کند نور خدا را می‌بیند. و اینجاست که حدیث من عرف نفسه فقط عرف ربه معنی می‌دهد. چرا که عارف در جان نورانی اش (که با رعایت شرع و حلال و حرام) منور شده است نور خدا را می‌بیند. نظر شما درباره مطالب بالا چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن خوبی است. آری! به ما فرموده‌اند: ترجیح دستورات حضرت حق بر امیال خود، همان فنای عبد در ربّ است. موفق باشید

39400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظرتون درباره کار کردن روی مسائل آقای امینی خواه چیست؟ (مثل آن سوی مرگ)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیت علمی که از ایشان سراغ دارم، فکر می‌کنم می‌توانند در معارف عمیق‌تری نیز ورود پیدا کنند. موفق باشید

39392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: آیا می‌تونیم حضرت محمد رو در نظرمون مجسم کنیم. با توجه به اینکه ایشان انسان کامل است و ظهور و تجلی الله است. انگار داریم با خود خدا حرف می‌زنیم با حالا با خدا حرف بزنیم. نه اینکه داریم با حضرت محمد حرف می‌زنیم. مثلا در ذهن بگیم من فدای تو بشم در این کار منو راهنمایی کن. ولی میدونیم که اون خدا هست ولی نیست و حضرت محمدم هست. یعنی چون یکی شدن روحشون. در واقع اینجوری موقع حرف زدن با ایشون خود خدا مخاطب انسان و روبروی انسانه. نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم؟ بالاخره روح محمد و خدا که از هم جدا نیست که با خدا جداگانه حرف بزنیم. نمیدونم چرا من اینجوری تصور می‌کنم و با خدا به این روش حرف می‌زنم. با توجه از شناختی که از دین پیدا کردم طی سالیان. شاید اشتباهه. من امکان دیدن استاد حضوری ابدا ندارم، که کارم اینطور بسیار راحت تر می‌شد. هر چه خودم تفکر کنم یا کتابی بدستم برسد. عذر میخام که وقتتون رو می‌گیرم. التماس دعا. خواهش می‌کنم بنده را دعا کنید تا به نتیجه برسم ان شاءلله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مهم، مبنای توحیدی توجه به سیرۀ اولیای الهی است که همان انوار هدایت ربّ العالمین می‌باشد و می‌توان در شخصیت آن عزیزان، راه‌های قرب الهی را پیدا کرد و در این رابطه است که در معرفی آنان گفته می‌شود «هُمُ السّبیل» آنان راه‌های رجوع به خداوندند. عرایضی در این رابطه در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» همراه با شرح صوتی آن شده استhttps://lobolmizan.ir/book/82?mark=%D8%AD%D8%A8. موفق باشید

39375

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یه سوال چند ساله توی ذهنم هست: اینکه سال ۹۰ حج عمره قسمتم شد قبل حج که سن حدودا ۲۰ سال رو داشتم الحمدلله با جزوه استاد همراه شدم و قبل از اعزام خیلی حال خوبی داشتم. همش اشک می ریختم و جزوه رو عاشقانه می‌خوندم. ولی وقتی وارد مکه و مدینه شدم مخصوصا مکه حال خوبم رو گم کردم. همش دنبال اون حس و ارتباطم با خدا می‌گشتم اما خیلی سخت بود. دچار بهت خاصی شده بودم. ان شاءالله اگر خدا کمک کنه امسال ثبت نام کردم برای حج واجب. می‌ترسم برم ولی دست خالی برگردم. و اون ارتباط رو با خدا پیدا نکنم. اگر میشه جواب سوال من رو از استاد برام بگیرید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً جای نگرانی نیست. حضورها متفاوت است. ولی آنچه در عمق جان انسان در این موقعیت‌ها پیش می‌آید نوعی از ایمان است که انسان نسبت به فرداهای خود حیاتی خاص را به همراه دارد و به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است نباید از حضور در بیت‌الله الحرام کوتاهی کرد حتی اگر در همان زمان، همه آنچه که باید احساس کند را، احساس ننماید و به مرور و آرام آرام و حتی در ابدیت آن نوع ایمان برای انسان روشن می‌شود. موفق باشید

39360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و سپاس خدمت حضرتعالی: اگر کسی بخواهد فلسفه غرب بخواند به نظر شما می‌تواند در طریق تفکر کمک کننده باشد و چگونه و با چه نگرشی باید بخواند اگر استادی در این زمینه معرفی نمایید ممنون میشوم؟ آیا اول باید فلسفه اسلامی بخوانیم و چه مقدار باید فلسفه اسلامی بخوانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در فلسفۀ صدرایی و سپس مواجه‌شدن با فلاسفۀ غرب مانند هایدگر، میدانِ اندیشیدن به انسان در مقابل ما گشوده می‌شود و این است آن تفکر اصیل که تحت عنوان خودشناسی به ما توصیه شده است. موفق باشید

39343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ۱۰ روز قبل سفر عتبات عالیات رفتم. وقتی نجف بودم از علی (ع) خواستم این سخنش «ما رایت شیئا الا و رایت الله قبله و معه و بعدها» را برای من معنی کند. اما رفتار حضرتش خیلی سرد بود. توجهی به من نکرد الان حس خوبی به حضرتش ندارم به نظر شما علتش چه بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هیبت حضرت مولا «علیه‌السلام» جهتِ کلی زائرشان را در مقابلش می‌گشایند تا در آیندۀ خود به عالی‌ترین شکل و عمیق‌ترین انتخاب حاضر شود. چرا ما برای امام تکلیف روشن کنیم؟! موفق باشید

39326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

علامه مصباح می‌فرمایند ما آنقدر واجب داریم که وقت به مستحب نرسه از طرفی استاد ایشان آقای بهجت می‌فرمایند که شاید برخی از این عدم فهم ها در دروس به خاطر عدم انجام‌ مستحبات است. حال اگر بخواهیم طبق مبنای علامه رفتار کنیم، وقتی به نافله و زیارت عاشورا نمی‌رسد ولی اگر بخواهیم طبق مبنای آقای بهجت جلو برویم، با توجه به این که ۳ ماه معنوی رو در پیش داریم توصیه شما چه مستحباتی است؟ آیا دوره به دوره مثلا هفته به هفته فقط یک مستحب مثل نماز شب را انجام دهیم یا نه همه‌ی مستحبات موکد را با هم شروع به انجام دادن بکنیم. دیگر سوال این که مستحبات موکد چه هستند؟ مثلا زیارت عاشورا مهم تره یا دعای عهد، دعای عهد یا زیارت آل یاسین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که هر کدام از آن عزیزان علاوه بر واجبات مشخص، چه اموری را برای خود واجب و یا مستحب می‌دانند. آری! بالاخره تا واجبی مقابل ما قرار نداشته باشد، فرصت به مستحبات نمی‌رسد. ولی همان مستحبات نیز زمینۀ انجام‌شدن واجبات را فراهم می‌کند. موفق باشید

38800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد جایگاه امیال ما در زندگی و در مسیر سلوک به چه نحو است: امیال چه آورده ای دارند؟ مثلا الان بنده خیلی خیلی غذا های ساده در روز دارم. شاید بعضی مواقع باشه که اصلا نون به تنهابی در وعده غذایی مصرف بکنم. اما البته برای اینکه نفسم عادت نکنه شاید مثلا هفته ای یه غذای پر مزه بخورم (هرچند میلی دیگه به طعم غذا ها و غذا های پر ملات ندارم؛ آنقدری که نان و عسل، و یا نان و شیری که_مثلا در ناهار یا شام_ می‌خورم و لذت می‌برم، از شاید برنج و خورشت این چنین لذتی نداشته باشم. اما احساس می‌کنم امیالم داره فروکش میکنه. خوب است یا خیر؟ چکار بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این حضور خوب است. ولی همان‌طور که متوجه شده‌اید نباید طوری باشد که مزاج طبیعی انسان مختل شود که در آن صورت، تعادل قوا به هم می‌خورد. موفق باشید

38778

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باعرض سلام و ارادت: یک سوال از شما دارم. شما می‌گویید خداوند عین کمال است و هر کمالی از خداست. لطغا بفرمایید آیا کمالاتی که در مدفوع سگ است، کمالاتش از خداوند است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه با دقت «برهان صدیقین» مطالعه شود اساساً این پدیده‌ها به اعتبار خودشان که حکم ماهیت دارند؛ را کمالی نیست. موفق باشید

38655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: استاد ببخشید با توجه به این که انسان به خودش علم حضوری دارد و وحدت دارد چگونه می شود که یک شخص ویژگی های خود را اشتباه درک کند یعنی خودش نتواند از برخی ویژگی های روحش بی خبر باشد چگونه می توان علم حضوری به خود را هم تشکیکی در نظر گرفت اگر تشکیکی است. می شود بفرمایید چگونه می توان آن را افزایش داد؟ ممنون از شما مطالب بسیار مفید سایتتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. علت آن توهم است که جای حقیقت را می گیرد. ۲. تعمق در قرآن و روایات و معارف حقّه، و در عبادات به حالت سلوکی. موفق باشید

38653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم: با آرزوی توفیق و طول عمر با برکت برای حضرتعالی، تفاوت معنی سبحان الله، الحمدالله و تقدیس را می خواستم بدونم. در آیه ۳۰ سوره بقره از قول فرشتگان می فرماید: وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ در ترجمه نوشته شده: ما با حمد و ستايش تو، ترا تنزيه و تقديس مى‌كنيم. آیا این کلمات در زبان فارسی معادل ندارند؟ (با تشکر بی پایان از وقتی که برای پاسخ به پرسش حقیر می گذارید.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که این اذکار هر کدام افق بلندی را مقابل ما می گشایند؛ حیف است آن ها را با حوصله زیاد دنبال نفرمایید. پیشنهاد می شود به بحث شرح تفسیر حمد حضرت امام خمینی رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/645?mark=%D8%AD%D9%85%D8%AF  موفق باشید

38084

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ببخشید می شود تفاوت تجلیات بر سالک و در سالک را کمی دقیق توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد هرکس باید خودش آن را تجربه کند. به گفته آیت الله تربتی در کتاب «فضیلت‌های فراموش‌شده» این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. موفق باشید

40199
متن پرسش

بسمه تعاای. سلام علیکم: سحر امامی؛ نمایانگر معنویت انقلاب اسلامی ما همچنان در قبل از انقلاب جا مانده ایم، انقلابی در قلب ما رخ نداده. همچنان اهل دغدغه دنبال استادی می‌گردند تا سلوکی (موهوم) برای خود داشته باشند و خلسه ای بدون حرکت برای خود رقم زنند. غافل از اینکه زمانه زمانه انقلاب است. پیش از انقلاب اسلامی روح زمانه بگونه ای بود که ایمان و تقدس ظرفیت حضور جمعی نداشت و آن روح ایمانی در تعدادی از علماءربّانی جلوه می‌کرد و تنها قاضی ها و همدانی ها و بهجت ها را نشانه می‌رفت. زمانه ی انقلاب، زمانه ی حقیقت ایمان است، زمانه ی شکوفایی وسعت است. روح زمانه _به نشانه رخ دادهای بی‌نظیری که رقم می‌خورد_ ظرفیتی پیدا کرده که تجلی ایمان را محدود در اشخاص نمی‌کند و در عین اینکه معنویت را در جمع و عمیق تر از گذشته معنا می‌کند، (بگونه ای که صرف بودن، رشد را محقق می‌گرداند) تجلی تامّ شخص محوری ندارد. چه علماءربّانی و عرفانی فانی ای که افسوس حضور در انقلاب اسلامی را هم اینک می‌خورند!! و آن روح زمانه؛ در اقیانوسی از ظرفیت ها خود را محصور در نقصان افراد نمی‌کند و در موقعیت های مختلفِ انسان ها خود را می نمایاند؛ هنگامی که همت ها و باقری ها و خرازی ها و آوینی ها و سلیمانی ها و نصرالله ها و سنوار ها و حاجی زاده ها و هزاران اندر هزار ها دیده شدند و حتی وقتی سحر امامی ها دیده شدند، یافتیم که دیگر آن معنویتِ آرمانی و آن قدسیّت محمدی (ص) در راه باریکه ی ستاره دیدن افراد نمی‌گنجد و در شاهراه جمهوری در جریان است. و این مدعای کوچکی نیست؛ چه اینکه ولی زمانه تمامی سردمداران عزت را با تمجید یاد می‌کند و آنان را تاریخ سازان ملت ایران می‌خواند. معنویت غیر از اینست؟ و سحر امامی و باز نفحه ای دیگر از عزت ایمانی ایران نمایان شد؛ آلا فتعرضوا الیها و این ماییم و این اقیانوس معنوی انقلاب که به چشم دل دیده می‌ شود و آن دیده می‌گوید که: نیک بنگر شاید که رسیده باشی. و نهایت آنکه راه ایمان از راه خدمت به مردم می‌گذرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! ما بحمدلله در حضور عرفانی خود در بستر انقلاب تا آن‌جا  می‌توانیم جلو و جلوتر رویم که به فرمایش حضرت امام خمینی با جوانانی روبرو می‌شوید که در تعالی روح موجب حسرت عارفان و شب زنده‌داران می‌شوند و به گفتۀ جنابعالی این در شاهراهِ جمهوری اسلامی محقق می‌شود با همان نفحه‌ای که ما با عزّتِ ایمانیِ خاصی روبرو می‌گردیم به همان صورتی که در شخصیت خانم سحر امامی به ظهور آمد. چه اندازه خوب است صحنۀ به ظهورآمدنِ ایمانی که در شخصیت آن بانوی محترم به ظهور آمد را با نگاه پدیدارشناسیِ تاریخی بنگریم تا بتوان نسبت خود را نه‌تنها با آن بانوی محترم، بلکه با همۀ آنانی که شخصیت آن‌ها  به نحوی ذیل ارادۀ الهی به ظهور آمده است بر قرار کنیم. موفق باشید    

40040

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: خدا قوت. در کتاب معرفت النفس و حشر هست که نفس های بسیار ساده... به اندازه بهره آنها از وجود، دارای لذات و سعادت می‌باشند .این نفوس را سعادت عقلی نخواهد بود بلکه محدود به صورتهای محسوسه اخروی هستند. سوال اینه که آیا وظیفه و مسیر رشد ما بر اساس نفسی که داریم مشخص میشه؟ چطور تشخیص بدیم چطور نفسی هستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کس در درون خود متوجه می‌شود که از چه موضوعی چه اندازه استعداد دارد و با قرار گرفتن در آنجایی که باید باشد عملاً خودش نیز خاطر جمع و آسوده خاطر خواهد بود. موفق باشید

40030
متن پرسش

سلام استاد گرامی: خیلی ممنون از اشاره های زیبایی که می فرمایید. ببخشید استاد برای راه تفکر در بحث معماری و سکونت مواردی که به ذهنم آمد را خدمتتان مطرح می‌کنم. خیلی ممنون می‌شوم اگر لطفا راهنمایی بفرمایید. در مورد سکونت الهی؛ روحی که با معماری ایجاد می شود، به انسان القا می شود. و می تواند موجبات احساس سکونت و وقار را فراهم‌ می کند. ولی سکونت بر خانه عنکبوت یعنی القای روحی که ثبات ندارد. به راستی؛ _علائم و نشانه های خانه ی عنکبوت در سکونت های ما کدام است؟ _تکنولوژی در معماری چگونه می تواند به ما برای سکونت الهی کمک کند؟ _زبان فرم امروز کدام است؟ _ و انسان چه میزان محاصره در فرم هاست؟ _ در مورد سکونت و سیاست؛ و وجه الهی؛ آیا می توانیم بگوییم «نحوه سکونت ما، عین دیانت ماست.» _بیرون شوندگی به عنوان نحوه ی حضور انسان در بیان هایدگر، چگونه در معماری و سکونت تجلی پیدا می کند؟ _مهاجرت از معماری و سکونت های اکنون، «مهاجر الی ربی» _ شهر به عنوان سکونت جمع مومنین، ظهور سواد اعظم است و عُرف سکونت نشاندهنده ی ایمانِ انسان هاست. خیلی خیلی ممنونم از راهنمایی شما و وقت شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع سکونت و سکنی‌گزیدن در این تاریخ، موضوع بسیار حساسی است و در این مورد باید به جهان بین دو جهان فکر کرد بدین معنا که در عین استفاده از تکنولوژی جهت معماری بتوانیم از سلطۀ تکنولوژی بر حذر باشیم و لازمۀ آن توجه و تصور شخص معمار است که متوجۀ سکنی‌گریدن انسان در مسکن خود باشد. با توجه به چنین حضور ذهنی باید دست به کار شد و البته نباید عجله کرد زیرا نه می‌توان در خانه‌هایی زندگی کرد که فقط به یک معنا، خوابگاه حساب می‌شود و نه می‌توان انتظارِ در اختیارداشتنِ زمین‌هایی را داشت به وسعت ۱۰۰۰ متر، که خانه‌های سنتی در آن زمین‌ها بنا شده است. موفق باشید

39762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام و تسلیت شهادت امام جانم امام علی (ع). ببخشید مزاحم میشم، من مصباح الهدایه رو گوش دادم یعنی متوجه حقیقت نورانی اهل بیت هستم، می‌خواستم بدونم غیبت کبری امام زمان دقیقا چیه؟ درباره زمانی که ایشون ظهور کنن قبلا خوندم. می‌خواستم از خود امام زمان و نحوه ی حضور ایشون در زمان قیامت کبری (نه درباره زمان ظهور) بدونم چه کتابی از خودتون پیشنهاد می فرمایید؟ خیلی ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با تأمّل بر کتاب «بصیرت و انتظار فرج»، میدان اندیشیدن به موضوعی که می‌فرمایید را ان شاءالله بگشاید. موفق باشید  https://lobolmizan.ir/book/244?mark=%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1%D8%AA

39697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در مورد تکیه ی فراوان جنابعالی در منشوراتتان به مفهومی به نام «خودآگاهی تاریخی» لازم دیدم تا مواردی را مطرح کنم، اگر بخواهیم آنچه که نیچه در فلسفه ی اخلاق در مورد «اراده ی معطوف به قدرت» را پیش فرض بگیریم و از طرف دیگر آنچه عبدالرحمن جامی و زنده یاد احمد فردید تحت عنوان خودآگاهی تاریخی مطرح کرده اند و عمدتا این خودآگاهی تاریخی ذیل عنوان دو اسم «لطف» و «قهر» مدنظر بگیریم، و از طرفی دیگر مدعیات جنابعالی در مورد پدیداری به نام «انقلاب اسلامی» را ملاک قرار دهیم، در نهایت این خودآگاهی تاریخی ذیل اسم «قهر» قرار می گیرد، و از مهمترین مصادیق آن «واقعه ی ترور سپهبد قرنی» می تواند باشد. آنچه قابل تامل است در دو نکته است، یکی اینکه: اولا تکیه بر مصادیق نمی تواند پشتوانه ی عقلی داشته باشد زیرا جمع نقیضین و ضدین محال است، اگر واقعه ی ترور آقای قرنی مصداقی از اسم «قهر» باشد، در مورد ضد انقلاب و ملحدین نیز می تواند چنین مصادیقی یافت شود مثل واقعه ی سیاهکل دوم اینکه: این مفهوم «خودآگاهی تاریخی» در مواردی چون جلادان تاریخ مثل صدام حسین و یا قاچاقچی بین المللی چون پابلو اسکوبار نیز می توان یافت و یا بعضی از مصادیق شهرت و..‌. چگونه سلوک در راه خدا و دیانت را در ریلی قرار می دهید که قابلیت تطبیق با : «سودجویی» ، «انطباق با محیط» و یا «منطق موقعیت» را دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این موضوع، جای بحث زیادی دارد که ورود در آن در این میدان ممکن نیست، در رابطه با سؤالی که رفقا در موضوع «حضور تاریخی» داشتند به این نتیجه رسیدیم که مباحث «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین «علیه‌السلام» به صورت کتاب درآید به این امید که تا حدّی معنای حضور تاریخی برای رفقا روشن گردد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 در ضمن بحثی که رفقا در مرکز «سیمای هنر و اندیشه» در رابطه با سورۀ فتح داشتند، در جلسۀ ششم آن بحث نکات ظریفی را در رابطه با حضور تاریخی به میان آوردند که خوب است نسبت به آن نکات نیز تفکر شود.https://eitaa.com/soha_sima/4736

نمایش چاپی