آقا سلام: چجور بگم. حرف آخر رو همین اول میزنم، دلم آرامش میخواد و این داره منو می کُشه که میدونم آرامش میخوام و دارم از شما میپرسم. آه ای آرامش که امروزه چقدر تو، نامت آشنا و خودت در بین کوچه پس کوچه های جهان مدرن گم گشته ای. چند وقتی است که با خودم خلوت نکرده ام و دیگر دیوانه شدم از بس که شلوغم. این برام مسئله شده که نمیخواد جامعه را زیاد خوب کنیم جامعه خود به خود خوب میشه، اون چیزی که هست اینه که ما باید بدونیم خدا الکی یه کاریا نمی کنه. مثلا من این چند وقت نه حوصله خودم رو دارم نه پدر و مادرم، منی که قبلا این همه با بابام حرف میزدم، حالا با خودم میگم این حرفا به چه دردم میخوره، دلم میخواد به خودم بگم خفه شو، به خودم میگم خاک بر سر گوش کن به حرف مامان. اما از روی خرفتی این قدر پر رو بازی در میارم که آخر میبینم حرف درست رو مادرم میزد . حالا میان این ها نمیدانم این چه دردی است که بنشینم و برای کسانی مثل شما بگم. دلم میخواد شک نکنم، حالا اگه یک از خدا بی خبری بیاید و به من بگوید تو آدم مهمی هستی هر لحظه باید شک کنم به همه چیز، زمین و آسمان. دلم میخواد چشمم را ببندم و وقتی باز میکنم ببینم دوباره از نو زاده شده ام. که باشم من مرا از من خبر کن / چه معنی دارد اندر خود سفر کن
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اخلاق را همیشه چیزی ورای اخلاق نگه میدارد که همان بصیرت اصیل انسانی است نسبت به بودنِ متعالی خود. بودنی که آدمی را تا بینهایت معنا میکند و در اینجا است که باید به انسانهایی نظر کرد که نمونههای بودنِ متعالی ما در هر زمان میباشند. آدمهایی که به جای گفتن و باز گفتن، آینههایی هستند برای معنابخشی به زندگی به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «آینهام، آینهام، مردِ مقالات نِیَم / دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما» به همان معنایی که دیدن در جای خود، فکرکردن است. امید است در شرح غزل شماره ۱۴۰ مربوط به جناب حافظ که در حال تدوین است؛ در این مورد نکاتی به میان آید. موفق باشید.
سلام علیکم: ضمن آرزوی طاعات و قبولی استاد عزیز سوالی داشتم از محضرتان، دانشجوی مقطع ارشد هستم و علاقمند به امور و فضای تربیتی، مدتی است که کار تربیتی و مجموعه تربیتی رو به لطف و عنایت الهی با دوستان شروع کرده ایم و فهمی که دارم این هست که تکلیف من انجام این کار هست و به نظرم یکی از کارها و پروژه های اصلی زندگی ام هست و زمان زیادی را صرف امور کانون می کنم. هر از گاهی این ترس و دلهره در دلم ایجاد می شود که آینده مالی ام چطور خواهد شد و ذهنم را درگیر و اذیت می کنم. آشنایان و اطرافیان بعضاً هم از سر دلسوزی این مورد را بهم تذکر می دهند که فکر فضای مالی باشم و... از یک طرف هم این تذکر را می دهند که افرادی که مدتی وقت زیادی را صرف امور فرهنگی و تربیتی می کنند بعد از مدتی چپ می کنند و پشیمان از اینکه چرا وقت خود را صرف کار فرهنگی کرده اند که هیچ آورده مالی و اقتصادی برایشان نداشته هست. استاد ممنون میشم راهنمایی بفرمایید و در صورت امکان راهکار عملیاتی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً اگر با مبانی اصیلی مانند «معرفت نفس» در فعالیتهای فرهنگی و تربیتی جلو بروید به لطف الهی هر روز کارتان بهتر و بهتر جلو میرود و در عین حال آری! بالاخره باید مسیری جهت امور اقتصادی پیشه کرد و این دو قابل جمع میباشند. موفق باشید
سلام: قبلا فرموده بودید رهبر انقلاب قدیم گفتند بشار اسد بهتر از پدرش ایستادگی خواهد کرد، پس الان چه شد؟ بشار که وا داد و فرار کرد؟! لطفا توضیح فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن نکتهای که رهبر معظم انقلاب در آن زمان فرموده بودند در رابطه با مقابله با جریان داعش بود و پس از آن میتوان گفت آقای بشار اسد نتوانست تحریمها و سختیهایی که بر سوریه اعمال شد را، درست تحلیل کند. مشکلی که روشنفکران غربزدۀ ما نیز در آن قرار دارند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم: انسان کامل (امام معصوم (ع) مظهر اسم جامع الله است. انسان کامل الله را بصورت حضوری درک میکند. در علم حضوری خود معلوم در نزد انسان است. این حضور(اسم جامع الله) وقتی در قوه خیال فعال امام معصوم ع نزول میگیرد، به شکل انسان تجلی میکند. اگر مطالب بالا را درست فهمیدم میخواستم بدونم که این تجلی اسم الله (بصورت انسانی) در خیال امام معصوم (ع) همیشگی است یا آنکه هر وقت اراده کند، این اتفاق رخ میدهد؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه از قرآن متوجه میشویم در مورد «حوری» میفرماید: «وَحُورٌ عِينٌ» و بعد میفرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» یعنی جزای آن عبودیت و اعمالی است که اولیای الهی و مقربین در دنیا انجام میدادند. و در این مورد باید فکر کرد. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: تا حالا کسی از شما پرسیده که چرا مشغول چنین کارهایی هستید؟ منی که سخنرانی حضرت امام خامنه ای و سخنرانی شنبه تفسیر قرآن شما و دوشنبه ها احادیث وجودی شما مرا به وجد می آورد و جانم آرام میگیرد و بعد از آن در تلاطم آنها سپری میکنم! میدانم بیخود نیست این کار هایی که میکنید. چرا غم آنها را میخورید چرا جور آنها را میکشید؟ مطربا اسرار ما را بازگو / قصههای جان فزا را بازگو / ما دهان بربستهایم امروز از او / تو حدیث دلگشا را بازگو / من گران گوشم بنه رخ بر رخم / وعده آن خوش لقا را بازگو / ماجرایی رفت جان را در الست / بازگو آن ماجرا را بازگو / مخزن انا فتحنا برگشا / سر جان مصطفی را بازگو / مستجاب آمد دعای عاشقان / ای دعاگو آن دعا را بازگو / چون صلاح الدین صلاح جان ماست / آن صلاح جانها را بازگو/.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور زیر سایۀ الطاف الهی و انقلاب اسلامی که آیینۀ ارادۀ حضرت پروردگار است، افتخار بزرگی است تا جهان از طریق آن انقلاب، هرچه بیشتر الهی و انسانی شود. معنای زندگی در این زمانه در واقع همین است که راهی را خداوند در مقابل ما گشوده است تا زمینگیر نباشیم. خدا کند در ماجرای عهد الستی که جان ما به مشاهدۀ ربوبیت حق مفتخر شد همچنان حاضر باشیم و در جواب سؤال حضرت حق که فرمود: «الست بربکم؟» بتوانیم بگوییم: «بلی شهدنا». داریم ربوبیت تو را در آیینۀ انقلاب اسلامی و آیینۀ تشییع سید حسن نصرالله مینگریم. موفق باشید
به نام خدا: بنظر بشر آخرالزمان نظر انداخته به پیامبرانی چون بودا و موسی و عیسی علیه السلام و پیامبر خدا صلوات الله علیه را نیاز دارد با پیامبران دیگر مراحلی از رجوع به حقیقت اما از دور و دور از «وحی» میشنود. اما پیامبر آخر ارواحنا له الفداء پیامبری را به انتها رساند و وحی را هدیه الهی به بشریت دانست، پس بشر نهایی با هدیه قرآن به آنها به نام راحتی به حقیقت با وحی. سئوال اینجاست جناب استاد، چرا با این همه توحید ما همچنان برای خود نفسی قائلیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هنوز ما متوجه جایگاه تاریخی اسلام نشدهایم که بنا دارد ما را منوّر به آنچنان توحیدی گرداند که آن توحید میتواند با همۀ ظلمات آخرالزمان مقابله نماید به همان معنایی که فرمود: «چونکه سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود». اینجا است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود با مردم آذربایجان شرقی فرمودند در شرایط کنونی دفاعِ نرمافزاری مهمتر از دفاع سخت است. زیرا ما به معنای حقیقی به گفتۀ ایشان در میدان مقابلۀ نور با ظلمت و حق با باطل وارد شدهایم و دشمن با دستکاریِ افکار عمومی بنا دارد ما را از این حضور عظیم و زیبا غافل کند. موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: لطف میکنید نظرتون رو درباره این پرسش و پاسخ بفرمایید. مخصوصا درباره جواب سوال: ما حقیقتا می بینیم بسیاری ازمردم درتوحید اشکال دارند و واقعا معتقد به آن توحید انبیا و اهل بیت نیستند و اصلا شناختی از آن ندارند تکلیف این افراد چه خواهد بود؟ پاسخ: رکن اساسی دین شناخت حجت دارای معجزه از طرف خداوند تعالی، یعنی پیامبر و امام معصوم هر زمان، و تسلیم به اواست. بعد از آن، چه فرد سایر مطالب دین را درست متوجه شود و چه اشتباه برداشت کند معذور خواهد بود. پس شناخت حجت و قبول ولایت او معیار و ملاک و اصل دین است اگر فرد تسلیم امام شود و در مقدمات کوتاهی نکند ولو اینکه در توحید و سایر امور دین اشتباهاتی داشته باشد و ظرایف آن را دقیق متوجه نشود معذوراست. و اگر تسلیم حجت الهی نشود هیچ عذری نخواهدداشت و هیچ مطلبی از او پذیرفته نیست، ولو اینکه برفرض عقیده اش در توحید و سایر امور دین مطابق واقع باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان به این نکته فکر کرد ولی در هر حال در نسبتی که باید با حجج الهی و ولایت آنها برقرار کند، نظر به ربوبیت حضرت پروردگار مهم است تا آن حجج را آینۀ ربوبیت حضرت حق بنگرد و آن، راهی باشد برای قرب الهی. و البته ناخودآگاه چنین هست. تأکید بر این نکته راه را هموار میکند. موفق باشید
سلام علیکم: بنده یک مدتی (نزدیک یک سال) رفق و مدارا را رعایت نکردم و در عبادات زیاده روی کردم. پس از گذشت چند ماه، عطش و رغبت نسبت به عبادات کم و کمتر شد و سرانجام حال معنوی به جایی رسید که دو ماه است نمازهای واجب را هم به سختی می خوانم. راه چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در انجام عبادات آنچه مهم است درک معنویت است که با حضور در معارف توحیدی پیش میآید. در این رابطه پیشنهاد میشود بحث «ده نکته در معرفت نفس» را که کتاب و صوت آن روی سایت هست، دنبال شود. موفق باشید
با سلام: وقتتون بخیر. بنده جوانی ۱۸ ساله هستم که در زندگی ام احساس می کنم یک گمشده ای دارم و به دنبال یک معنایی در زندگی ام هستم ولی هر چه می کنم آنرا پیدا نمی کنم. به صوت هر استادی گوش می دهم و هر کتابی را مطالعه می کنم احساس می کنم سیراب نمی شوم و سریع آنرا رها می کنم. هم اکنون سرگردان و حیران هستم و نمی دانم چگونه روح خود را از این ورطه نجات بدهم و سیراب کنم. پیشنهاد جنابعالی برای حل این مسئله چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قصۀ بشر جدید و زمانهای است که بشر جدید در آن قرار دارد. عرایضی تحت عنوان «راز نیستانگاری دوران و راه عبور از آن» شده است. پیشنهاد میشود نظری به آن بیندازید و پس از آن به سیر مطالعاتی که در سایت پیشنهاد شده است، فکر کنید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
سلام استاد: نظرتون درباره کار کردن روی مسائل آقای امینی خواه چیست؟ (مثل آن سوی مرگ)
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیت علمی که از ایشان سراغ دارم، فکر میکنم میتوانند در معارف عمیقتری نیز ورود پیدا کنند. موفق باشید
سلام و سپاس خدمت حضرتعالی: اگر کسی بخواهد فلسفه غرب بخواند به نظر شما میتواند در طریق تفکر کمک کننده باشد و چگونه و با چه نگرشی باید بخواند اگر استادی در این زمینه معرفی نمایید ممنون میشوم؟ آیا اول باید فلسفه اسلامی بخوانیم و چه مقدار باید فلسفه اسلامی بخوانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در فلسفۀ صدرایی و سپس مواجهشدن با فلاسفۀ غرب مانند هایدگر، میدانِ اندیشیدن به انسان در مقابل ما گشوده میشود و این است آن تفکر اصیل که تحت عنوان خودشناسی به ما توصیه شده است. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: این متن در کانال مطالب ویژه آمده: مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم؛ چه فرقی دارد؟ https://eitaa.com/matalebevijeh/19107 اولین سؤال این است که واقعا چه فرقی میکند که مذاکره مستقیم باشد یا غیرمستقیم؟ وقتی ترامپ به ایران نامه نوشت و دو مسیر پیش روی ایران گذاشت (جنگ یا مذاکره) هیچ وقت تصور نمیکرد ایران راه سوم را انتخاب کند. ترامپ به ظن خود تصور میکرد هر انتخابی که ایران داشته باشد به ضرر ایران تمام خواهد شد. اگر ایران مذاکره را میپذیرفت عملا گزاره ترس ایران تثبیت میشد و مناسبات منطقه ای و محور مقاومت نسبت به ایران تغییر میکرد و اگر ایران جنگ را انتخاب میکرد (هرچند جنگی شکل نمیگرفت) فشار افکار عمومی داخل ایران علیه حاکمیت افزایش پیدا می کرد و رویکرد فتنه داخلی با شدت بالاتر جلو میرفت. ایران هوشمندانه با طرح مسئله مذاکره غیرمستقیم هر دو ابزار را از دست آمریکاییها گرفت تا هم بتواند ابزارهای قدرت نرم و سخت خود را حفظ کند، هم پیام داخلی و خارجی صادر کند که اهل گفت و گو است و هم روند سازمان دهی فتنه داخلی مبتنی بر القای فضای جنگی در داخل را خنثی کند. چرا ترامپ دروغ میگوید؟ ترامپ تصور نمیکرد ایران بتواند از زمین بازی طراحی شده آمریکا خارج شود و بازی جدیدی را طراحی کند. بسیاری از غرب گراهای داخلی هم از شرایط پیش آمده دچار این نگرانی شدند که تمام زور و تهدیدها نهایتا منجر به عقبنشینی آمریکاییها شد و هیچ اقدامی در میدان صورت نگرفت. ترامپ در شرایط فعلی مجبور است برای حفظ ظاهر هم که شده تصویرسازی جدیدی در صحنه جهانی ایجاد کند که در آن تصویر ایران مجبور به پذیرش مذاکرات مستقیم شده است و قدرت آمریکاییها علیه ایران جواب داده است! تحولات جدید نقض مواضع قبلی جمهوری اسلامی ایران است؟ اولا باید توجه کرد مناقشات ایران و آمریکا اساسی است و مسائل بنیادین میان دو کشور وجود دارد اما در موضوعات و مصادیق مشخص همیشه در ادوار مختلف امکان گفتوگوهای غیر مستقیم وجود داشته است. دوما مبنای غیر مستقیم بودن مذاکرات نیز از همین مناقشات بنیادین نشات میگیرد و ایران با غیرمستقیم کردن مذاکرات یک پیام دیپلماتیک صادر کرد و نشان داد اعتمادی به آمریکاییها وجود ندارد اما همچنان ایران اجازه نخواهد داد وجهه جهانی و داخلی ضد مذاکره از ایران ساخته شود. اساسا هدف آمریکاییها از مذاکره خود مذاکره است. یعنی بنا نیست نتیجه مشخصی از مذاکرات حاصل شود و صرف اینکه نمایندگان دو کشور دور یک میز بنشینند میتواند برای آمریکاییها یک برد دیپلماتیک تلقی شود. ایران در گام اول باید بتواند هدف آمریکاییها از ضدمذاکره خواندن ایرانیها را خنثی کند و پس از آن مشت آمریکاییها را از قصد و هدفشان برای شکل دادن یک میز مذاکره دوجانبه باز کند. سوما صحنه مذاکرات، برد جهانی و بینالمللی خواهد داشت. مخاطب این دور از مذاکرات غیرمستقیم تمام جهان خواهند بود و ناظران جهانی بعد از مذاکرات میتوانند قضاوت دقیقی از میزان قابل اعتماد بودن آمریکاییها داشته باشند. اینجا آوردگاه مهمی برای دیپلماتهای دو کشور خواهد بود. واقعیت صحنه بین الملل نیز حاکی از سرعت بسیار بالای تحولات و پیچیدگی بینظیر شرایط پیش آمده است. در چنین شرایطی تفکر هوشمندانه و مدیریت راهبردی نیز باید مطابق با تحولات جدید اقدامات مبتکرانه و جدیدی را در پیش گیرد. حامد موفق بهروزی ✍️فارس نیوز جسارتا نقدی دارم. در این متن گفته شده ایران با طرح مذاکره غیرمستقیم طرح هوشمندانه ای رو در نظر گرفته!! یعنی مذاکره رو تایید کرده! اصل مذاکره با ترامپ مورد تایید رهبری نیست. در قسمت سوما گفته ناظر صحنه مذاکرات جهانیان خواهند بود! بله همین که ما با باعث و بانی فجایع غزه در حال مذاکره باشیم بردی برای طرف مقابل هست. راه سوم ایده آل این نبود که مثل آقا جواب ترامپ داده نمیشد؟ مذاکره ای هم انجام نمیشد؟ اینکه آقا به خاطر اقتضائات به مثابه حضرت علی در ماجرای حکمیت تن به مذاکره داده اند علی رغم اینکه موکدا مذاکره را ممنوع کرده اند بحث دیگریست. نوشته اینجا آوردگاه مهمی برای دیپلماتهای دو کشور خواهد بود! گویا ما تجربه اولمان است! ما که محضوریت رهبری را نداریم چرا نباید جامعه را روشن کنیم که اصل مذاکره مورد تایید رهبری نیست؟خودمان زمینه را فراهم نکردیم که همه خسارتها گردن رهبری انداخته شود؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این نوع مواجهه با ادعای مذاکرۀ مستقیم ترامپ، بدون نظر رهبر معظم انقلاب نباشد از آن جهت که سرلشکر محمد باقری میفرمایند: «تدابیر رهبر انقلاب در پاسخ به نامه رئیسجمهور آمریکا بر این مبنا بود که ما آغازگر جنگ نیستیم؛ هرگونه تهدید را با تمام قوا پاسخ خواهیم داد؛ به دنبال آرامش در منطقه هستیم؛ در مسئلهی هستهای به دنبال سلاح هستهای نیستیم و نیازهای ملت خودمان را در هستهای دنبال میکنیم؛ مذاکره مستقیم نخواهیم کرد، اما مذاکره غیرمستقیم ایرادی ندارد.». https://eitaa.com/matalebevijeh/19113
با توجه به نکتۀ فوق، جناب آقای دکتر خوشچشم در شبکۀ افق نکات خوبی را در دو زاویه مطرح نمودند که حکایت از آن دارد مذاکرۀ غیر مستقیم، نوعی دیپلماسیِ فعّال در مقابل دیپلماسی منفعلی است که ترامپ به دنبال آن بود و به گفتۀ ایشان دیدگاه مهار ایران به بحث حلّ اختلاف تبدیل شد از آن جهت که خصوصیات ترامپ بیش از آنکه دامنزدن به جنگ باشد، تهدید است و این نوع مواجهه به نحوی تهدید را تبدیل به نوعی تندادن به مذاکره کرده است.https://eitaa.com/matalebevijeh/19115 موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و با تشکر از راهنمایی های شما: لطفاً از سخنرانیهای شما هر کدام را که خودتان صلاح میدانید به بنده معرفی فرمایید تا در گروه بگذارم. باقریان. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس»، مباحث مربوط به دعای «مکارم الاخلاق» و روایت «ای هشام» و بحثهای قرآنی مانند سوره زمر و روم و عنکبوت ان شاءالله میتواند مفید باشد. موفق باشید
سلام علیکم: طاعات مقبول درگاه حق. بنده پیگیر مباحث شما هستم میخواستم درک تاریخی انقلاب اسلامی رو پیگیری کنم چه سیری از آثار خودتون پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتاب «معنای درک حضور تاريخی اصحاب امام حسين علیه السلام» https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D8%AF%D8%B1%DA%A9 بتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
سلام و ادب و احترام: آیا می تونم از جوابتون به سوال 39692 نتیجه بگیرم که «وجود مشکک است ولی نه مبتنی بر ذاتش، بلکه به اعتبار ظهوراتش»؟ یعنی وجود حقیقتا همچنان مشکک به طور غیرذاتی است؟ یا اصلا مشکک نیست ولو غیر ذاتی؟ و سوال دوم اینکه خود قالب ها که وجود به طور مشکک از اونها ظهور کرده، از وجودند و بدون وجود، چیزی نیستند پس به نوعی مندمج در ذات هستن ولو اینکه در ذات چنین تفکیکی نیست؟ آیا برداشتم درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده «وجود» در ذات خود مشکک است و هرچیزی که مشکک باشد، وجهی متعالی دارد که ذات آن چیز است مانند «حیات» که در عین شدت و ضعفداشتن، بالاخره مبتنی بر عین حیات است. ۲. آری! هرچیزی که جنبۀ وجودی دارد، مشکک میباشد مانند همان حیات و یا علم. و این برعکسِ ماهیات است. موفق باشید
سلام استاد: من وقتی در مورد تشییع جنازه سید حسن نصرالله فکر می کنم حس درونی من اضطراب است. نمیدانم آیا این درست است یا خیر که این را جزء سلوک و دریافتی های آن به حساب آورم یا یک مسئله ی ساده است و من اشتباها بزرگش کرده ام. با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست همانطور که عرض شد آن تشییع، حکایت حضوری است که هرکس میتواند برای درک تاریخی که در پیش است؛ در خود مدّ نظر قرار دهد و در همین رابطه عرض شد «آیینۀ تشییع». موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: من چند وقتی هست که احساس میکنم نمازهام هیچ فایده ای نداره و کلا چند وقتی هست که حال و حوصله نماز خوندن ندارم و نماز خوندن احساس ناخوشایندی داره برام و این خیلی اذیتم میکنه و چند روزی که روزه میگیرم اصلا احساس روزه بودن ندارم احساس میکنم فقط دارم گشنگی میکشم ولی سال قبل زمانی که روزه بودم خیلی حس خوبی داشتم و احساس میکردم خیلی به خدا نزدیک تر شدم ولی الان مثل این میمونه که دارم رژیم میگرم همین. نمیدونم چیکار کنم. لطفا راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعدۀ قلب است که گاهی در «قبض» و گاهی در «بسط» میباشد و خداوند هم همین را دوست دارد که ما در هر دو حال بندگی او را ادامه دهیم. موفق باشید
با سلام و وقت بخیر: بنده برای ادامه زندگیم انگیزه خیلی کمی دارم و تا اینجا خطاهای زیاد کردم دوست دارم بتونم اصلاح کنم اما توان زیادی هم ندارم. در حق دیگران خطاهایی داشتم در حق خودم و خدا نماز و روزه قضای زیادی دارم، دروغهای زیادی گفتم، خطاهای زیادی کردم، نمیدونم چطور اصلاح کنم و چطور شروع کنم. من قبلا نهج البلاغه و قران میخوندم، نماز شب میخوندم و در مسیرم اتفاقاتی برام افتاد و تصمیم های اشتباه و وارد شدنم به بحثهایی که توانش رو نداشتم شک هایم رو زیاد کرد و از فضای معنویم فاصله گرفتم و به زندگی غیرمومنین کنجکاو شدم و دور شدم از زندگی مومنانهای که داشتم و برای خودم نیازهای غیرضروری ایجاد کردم و در این زمان بسیار درد پوچی کشیدم الان حس میکنم آمادگی این رو دارم که باز برگردم و توبه کنم. اما به راهنمایی نیاز دارم. لطفا راهنماییم کنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در این موارد از همان جایی که ایستاده است، شروع میکند با نزدیکشدن به معارفی که حقایق را مقابلش میگشاید. پیشنهاد ما ورود به سیر مطالعاتی سایت میباشد که «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/page/seyr
سلام استاد: استاد اینکه در آیاتی از قرآن مانند آیات پایانیِ سوره «زمر» اهل تقوا رو وارثان زمین معرفی کرده و در ادامه راجع به بهشت و جایگاه آنها صحبت کرده را من متوجه نمیشوم. اگر بهشت جایگاه اهل تقواست، پس چرا خداوند آنها را وارثان زمین در قیامت خطاب میکند؟ مگر نه اینکه با برپاییِ قیامت زمین و هر آنچه در آن است از بین می رود؟ پس این وراثت به چه معناست؟ آیا دوباره اهل بهشت به زمین بر میگردند؟ یا نه معنای دیگری دارد؟ اصلا وراثت جهانی از بین رفته چه ارزشی دارد که خداوند در قرآن آنرا بیان میفرمایند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مفسرین محترم در مورد معنای «ارض» در این آیه، فرمودهاند منظور زمین بهشت است که میراث اهل تقوا میباشد تا در آن زمین هر طور خواستند حاضر شوند. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: عذرخواهم. وقتی انسان به کمک ادعیه و مناجات هایی که از زبان مبارک و مطهّر معصومین «علیهم السلام» صادر شده است با خدای متعال مناجات می کند، در آن لحظه خداوند به ذاتی که برای خود شکل داده ایم نگاه می کند یا به آن کلمات نورانیِ ادعیهی امامان معصوم که در محضرش عرضه می کنیم؟ یا اساساً نگاه دیگری مطرح است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دعا و مناجات، ابتدا خداوند است که به نور رحمت واسعهاش نظر به عبد میکند و پس از آن این عبد است که اگر خود را مشغول دنیا نکرده باشد متوجه نور حضرت ربّ العالمین میشود. به همین جهت ما حضرت حق را با نور ربوبیتش مدّ نظر میآوریم و او نیز با ربوبیت خود نظر به بندگان دارد. موفق باشید
سلام استاد: ۱۰ روز قبل سفر عتبات عالیات رفتم. وقتی نجف بودم از علی (ع) خواستم این سخنش «ما رایت شیئا الا و رایت الله قبله و معه و بعدها» را برای من معنی کند. اما رفتار حضرتش خیلی سرد بود. توجهی به من نکرد الان حس خوبی به حضرتش ندارم به نظر شما علتش چه بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هیبت حضرت مولا «علیهالسلام» جهتِ کلی زائرشان را در مقابلش میگشایند تا در آیندۀ خود به عالیترین شکل و عمیقترین انتخاب حاضر شود. چرا ما برای امام تکلیف روشن کنیم؟! موفق باشید
سلام: میشه در مورد آیه ۳۴ توبه بفرمایید در زمان حال پس انداز طلا برای فرزندان با توجه به شرایط اقتصادی حتی در اندازه ی شان مشکل دارد؟ اگر امکان دارد یکم در مورد این آیه توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع جمع آوری طلا که به حکم آیه «يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في سَبيلِ اللَّه» اگر باشد که آن نوع زراندوزی مانع انفاق شود و نگران خلأهای اجتماع نباشد؛ معلوم است که عذاب خاصی را برای خود ذخیره کردهاند. و این غیر از پس اندازهای معمولی است که انسانها برای نیازهای عرفی خود انجام میدهند. موفق باشید
بسمه تعالی؛ الحمدلله حساسیت های دورنی آشکار گشته و متوجه این شده ام که نسبت به فقر، به تاریکی ترس دارم. وقت سحر ترس دارم از در و دیوار. وقت رانندگی ترس دارم از ایجاد خسارت و عدم توانایی پرداخت. وقت جدایی از دوستان ترس دارم از ایجاد مشکل و عجز خودم در رفع آن. گویی بیشتر برای دوری از ترس جانی و مالی کسانی را دوست خود اتخاذ میخوهم بکنم. خلاصه این ترس در خطورات ذهنی ام وسوسه میشود، و حال بیش از آنکه ترس مرا بیازارد، تنفر از این ترسیدن ها مرا میازارد. طلب از چه داشته باشم تا که رسته شوم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن مولایمان فکر کنیم که در توصیه به فرزندشان میفرمایند: «خذ الغمرات للحق حیث کان» در مواجهه با مشکلات از گردابهای پیشآمده دوری مکن و خود را در دل آن مشکلات بینداز. بنابراین در دل همین ترسها باید خود را بیابیم تا معلوم شود بزرگتر از آن هستیم که بخواهیم از این موارد بترسیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی: در صوت جدیدی که در جوابِ سوال «عارف چگونه دنیا را میبیند» فرمودید که عارف واصل خوب زندگی میکند و بعد فرمودید که > کاش در همین صوت تعریف درستی از زندگی میکردین. از حرفای شما در این صوت این طور برداشت میشه که من از امروز بشینم پای نگاه کردن سریال های بی سرو ته تلویزیون و مشغول بازی هایی بشم که به تازگی مد شده مثل مافیا و پانتومیم و گل یا پوچ و یا از فردا هر شب بریم پارک و بازار گردی و و یا منی که مراعات میکردم که دو روز پشت سرهم گوشت نمی خوردم از این به بعد بخورم و در جمع های لغو که همراه با جک و خنده است وارد بشم و از فردا مبل و لوستر و زندگی آنچنانی و پرده های گرانقیمت و ... داشته باشم و شروع کنم به تعویض وسایل زندگی و... چون تعریف زندگی در این تاریخ یعنی همین. امروزه من متهم هستم که زندگی نمیکنم. با این صوت، بیشتر این اتهام به بنده زده میشه. البته بنده امکانات زندگی رو در حد معمول دارم و کم و کسری نیست. ولی خب من که سعی میکردم که خیلی با مد زندگی نکنم و به کفاف زندگی کنم با این صوت انگار باید روش زندگیم رو عوض کنم. مثلا من هنوز تلویزیون ۲۱ اینچ ۱۷ سال قبل رو دارم استفاده میکنم، با وجود اصرار بقیه به خرید ال سی دی و ال ای دی هنوز با همین دارم زندگی میکنم و هیچ مشکلی هم ندارم و اصلا احساس کمبود نمیکنم. شما در جلسه ۴۳ معاد فرمودید که اولین شرط سلوک فاصله گرفتن از زندگی عوام الناس است. در بحث های حدیث معراج نیز همین نوع زندگی رو تاکید میکنید که از دنیا در حد کفاف داشته باشید. به من انگ خشک بودن می زنند چون نمیشینم پای تلویزیون و فیلم و سریال ببینم نفریح و شادی رو نشستن پای سریال ها میدونند و بالاتر از اون نشستن پای این نوع برنامه ها رو جزئی از دین به عنوان تاکید اسلام به تفریح میدونند یا اینکه عمرم رو در پارک ها و شب نشینی ها و مسافرت های پوچ و بی معنی نمیگذرونم و یا اینکه جشن تولد رو قبول نمیکنم و عروسی شرکت نمیکنم. در یک کلام من متهم به زندگی نکردن هستم ولی من در اوج نشاط هستم. تعریف زندگی امروز یعنی زندگی در عیش مردن در خوشی. همیشه مثال عینک امام خمینی رو میزنید اما مردم اکثرا این رو زندگی نمیدونن و عقیده دارند که باید بهترین چیزها رو استفاده کنیم. پس خطبه ۱۶۰ نهجالبلاغه رو چکار کنیم؟ ببخشید که طولانی شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سؤالی که تحت عنوان «عارف دنیا را چگونه میبیند» شد بحث در آن بود که «ره چنان رو که رهروان رفتند» مانند علمای جلیلالقدر که نمونۀ روشن آن حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» بودند. نمیدانم از کدام قسمت از آن بحث، این برداشت شد که ما خود را مشغول زندگی اهل دنیا کنیم که اکثراً زندگی را به بطالت میگذرانند؟!!! موفق باشید
سلام خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: آقای ابن عربی میگن که خواندن نماز این نیست که تو نماز میخوانی بلکه خداست که نماز تو را خودش میخواند آیا واقعاً نماز خودمان را خدا می خواند؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این معنا که خداوند از طریق نماز که بندگان او اقامه مینمایند، خود را در ارادۀ بندگان حاضر میکند به همان معنایی که به پیامبر خود فرمود: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى». موفق باشید