بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد روزگاری فکر می کردم مطالعه بهترین کار و سرمایه گذاری است و مطالعه در الهیات و دین و نفس و... نامتناهی و شگفت انگیز است. ولی الان فکر می کنم نیازی به این همه مطالعه نیست. اصول را که بدانی تمامه. هیچی تازگی لازم را نداره که انرژی راه افتادن بده. حتی در مراجعه به آیات و روایات می گم آخرش دستور بندگی و رضا به قضا است، فقط می خوانم و رد می شم. در امور روزانه هم به اندازه رفع حاجت بیشتر نیستم. انگار همه چی را فقط تماشا می کنم، همین! نماز و اعمال را انجام می دم بدون اینکه طالب چیزی باشم. مثل باغبانی که زمین را آماده کرده و نهال را کاشته و دیگه کاری نداره. فقط نگاه می کنم. چه حالتیه؟ در دام شیطان؟ چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر حضور در «وجود» آنچه پیش می‌آید، شدت وجود است و نه مطلب جدید. زیرا ما با قرارگرفتن در صراط مستقیم، همچنان در صراط هستیم، ولی با حضوری بعد از حضور قبلی روبه‌رو می‌شویم که دارای شدت بیشتر است. حضور در بیکرانه جاودانه خودمان و قرآن و روایات چنین بهره‌هایی را به انسان عطا می‌کنند. موفق باشید

37461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

۷.  دوست دارم دیگران مسئله‌دار و با مطرح کردن با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده مسائل جدی به من رجوع کنند ولی کسی چنین رجوعی به من ندارد. گاهی حس می‌کنم عیب از دیگران است و گاهی حس می‌کنم من نمی‌تونم جوابگوی مسائل اصلی دیگران باشم. کدام مورد به واقعیت نزدیک‌تر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما وظیفه داریم نسبت به توحید ربوبی در نهایت معرفتی که ممکن است، حاضر شویم و با حضور در چنین استقراری، حال اگر خداوند مصلحت دید آن کس یا کسانی که در این موارد نیاز به راهنمایی دارند را به شما ارجاع می‌دهند. مهم همان حضور توحیدی است که باید نزد خود داشته باشیم. موفق باشید

37274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من پرسش و پاسخ ها را در کانال ایتا دنبال می کنم. لطفا بفرمایید پرسش و پاسخ ها را در کانال ایتا، به روز بفرستند. یکباره ۲۰ الی ۳۰ پرسش و پاسخ قرار داده میشه که فرصت دقت کمتر بدست میاد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این به جهت کوتاهی‌های بنده است که چند روزی فرصت جوابگویی به پرسش عزیزان پیش نیامد!!! موفق باشید

37272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: «من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق» می خواستم از شما و افکار و راهی که در روی ما گشودید تشکر کنم. همچنین از دست پروردگان و شاگردان و کسانی که با افق توحیدی شما، ما را مستفیض می کنند، تشکر کنم. ازجمله جناب استاد حاج آقا موسویان که در طول سال و خصوصا ماه مبارک رمضان که توفیق بهره از سخنرانی های شما نیست، از ایشان استفاده می کنیم. در این ماه مبارک ایشان، شرح دعای افتتاح و تفسیر سوره عزیز حشر را دارند که واقعا به روز وعالی هست. دوستان می توانند در کانال زیر از سخنان ایشان بهره مند شوند. @sabbar_ir

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این توفیقات، لطف پروردگار است خدا کند قدر الطاف او را بدانیم. این‌جاست که باید در نیایش با حضرت معبود عرض کنیم: 
بادِ ما و بودِ ما از دادِ تست ** هستی ما جمله از ایجاد تست‌‌ 
لذت هستی نمودی نیست را ** عاشق خود کرده بودی نیست را
لذت انعام خود را وامگیر ** نقل و باده جام خود را وامگیر
موفق باشید
 

37258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد عزیز: حاج شیخ جعفر آقای ناصری جایی می‌فرمایند: واي بر آن کسي که قائل است زمان موهوم است. زمان ظرفي است که عامل و عمل صالح در آن قرار مي‌گيرد و انسان هيچ‌گاه حتي در بهشت هم از زمان و مکان خارج نيست، آيه شريفه «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» اشاره به اين معناست. زمان، آيينه عمل و اعتقاد است؛ يعني انعکاس‌دهنده ارکانِ اصليِ تجسمِ عالَمِ غيب است. زمان، ظرفي است که شخص، شخصيت و عمل فرد در آن منعکس مي‌شود و به عالم غيب مي‌رسد. در زمان، همه‌چيز حاضر است: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» (کهف/۴۹). ایشان جایی از زمان به عنوان حضرت زمان نام می برند و جایی از رفاقت با زمان می گویند و در جایی هم در قالب شعر می‌فرمایند: لحظه و ثانیه همچون ملک است ملکی هست که نامش فلک است لحظه را تا به ابد پیوند است هر که فهمید دلش خرسند است این نگاه به زمان، حال خوبی در من ایجاد کرد. نمی دانم چه بگویم ولی نسبتی عجیبی در من ایجاد کرد. خواستم از شما بپرسم آیا این نوعی گشودگی است یا توهم... چون تعریفی که از زمان برای ما شده بود، هرگونه گشودگی را بر ما می بست و حضور ما را محدود می کرد تا این که با این تعریف از زمان مواجه شدم و احساس حیاتی به من دست اما نگاه و نظر شما خیلی برایم در نسبت با این حالی که دارم مهم است. خواهشمندم تفصیلا برایم روشن کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً سخن جناب استاد ناصری مبتنی بر آن روایت است که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرموده باشند: «لا تسبوا الدهر فان الله هو الدهر» و البته این دهر و زمان، غیر از زمان تقویمی است که دیروزش رفته و فردایش نیامده. عرایضی در این رابطه نسبت به زمان تقویمی و زمان انفسی در شرح سوره «قدر» شد. موفق باشید

37127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من دوست دارم تمام اعضا و جوارح و فکر و کارام همه چیزم درکل، اصل وجودم. همه ی کارام به دستور و اذن خدا باشه. یعنی هیچگونه اختیاری از خودم نداشته باشم و خدا از پشت پرده، با بدن من هر طور میخاد رفتار کنه، و در این بدن من بُروز کنه. ذکری هست که با گفتن مداوم این ذکر این درخواست رو از خدا بکنیم و به اجابت برسه. یعنی مثلا کلا اختیار دست من، دست خدا باشه. حرکتم. تمام افعالم. آیا ذکر لاحول و لاقوه الا بالله، با رعایت تقوا. من رو به این مقصد مورد نظر میرسونه؟ نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً آن ذکر، با روح توحیدی خاصی که دارد کارساز است همان‌طور که ذکر «آیت الکرسی» با توجه به نور توحیدیِ متعالی‌اش، عامل صعود انسان و رفع موانع می‌شود. موفق باشید

37061

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم! انسان در ابتدا هیچ علمی ندارد. کم کم علم او افزایش می‌یابد. این سبب شدت وجودی اش می شود. سوال: وقتی نفس شدت گرفت، آیا تغییری در نفس ایجاد می‌شود؟ چرا؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تغییر نفس از طریق علم به همان شدیت‌یافتن آن است وگرنه عملاً علم، اگر بر نفس عارض شود که نفس در ذات خود عالِم نشده است؟ موفق باشید

36823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و درود خدمت استاد عزیز: چنانچه در بین کاندیداها فرد صالح وجود داشته باشد ولی احتمال رای آوری فرد نالایق بالا باشد می توان در این شرایط بین بد و بدتر انتخاب بد رو انجام بدیم. لطفا نظر اسلام رو در این مورد توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حساسی است. آری! اگر رقیب آن فرد صالح، فردی است که صالح نیست و فردی که ما اصلح می‌دانیم امکانِ رأی نیاوردنش زیاد است؛ معلوم است که برای دفع غیر صالح، به فرد صالح رأی می‌دهیم. ولی باید در این مورد با دقت و مشورت به چنین نتیجه‌ای رسید. موفق باشید

36594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد در موضوع تقوی و حس خوبی ها فکر می کردم، بطور مثال در مورد شجاعت و ترس، استاد اگر از شجاعت کامل تا ترس را طیفی از کم تا زیاد در نظر بگیریم، خب شخصی یا مقامی که در مرتبه بالای شجاعت قرار دارد، که آن‌را حس می کند اما استاد سوالم این است که کسی که در مرتبه پایینی از شجاعت قرار دارد و به ترس نزدیک است، اگر به شجاعت فکر کند حالت مفهوم وتعریفی در ذهن است آیا این شخصی که به ترس نزدیکتر است و به نبودن ونیستی، باید بیشتر حالت نخواستن ترس را داشته باشد و با ترس نسبت بگیرد تا کم کم شجاعت خود را بنمایاند. استاد احساس می کنم در مورد خوبی ها من داشتن ومقدارش را برای خودم انتخاب نمی کنم بلکه باید در ابتدا با نور الهی بیشتر نخواستن بدی ها را روش کار کنم تا کم کم خوبی ها را در جانم حس کنم. گویی اینگونه داستان زندگی داستان عشق و ایثار کردن و ناز اصل خوبی ها را کشیدن است. نظر شما چیست؟ آیا این نحوه نگاه صحیح است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید روش خوبی است تا انسان با درک جایگاه و آثار بدی‌ها، راه‌هایی به سوی خوبی‌هایی در مقابل خود مدّ نظر قرار دهد به همان معنای «یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله». موفق باشید

35892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتون بخیر. برای رسیدن به موت اختیاری از طریق روزه مداوم میشه رسید؟ راهش چیه؟ ممنونم جواب بفرپایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» همین‌که دنیا محور توجه انسان نباشد، کار شروع شده است. موفق باشید

40680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد جان. ببخشید تو بحث روایت خوانی با توجه به اینکه یه دور اصول و روضه کافی و نهج البلاغه و تحف العقول (همه اش نه) را به لطف و کرم الهی مطالعه کردم نظرتون چیه چه کتابی شروع کنم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید. دعا کنید حقیر و همه طلاب در نشر علوم و معارف حقه حقیقیه الهیه در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی موفق باشیم. التماس دعا. دعا کنید توفیق تکثیر نسل پاک شیعه رو هم خدا بهمون بده هنوز روزی نشده❤️

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان طلبه که با بصیرت تاریخی متوجه شده اند چه اندازه می‌توان در بستر فرهنگ طلبه‌ای موثر باشند. در مسیر روایت خوانی از کتاب شریف «جامع السعادات» و روایات ناب آن نباید غفلت شود. جناب استاد مجتبوی شرح و ترجمه فرموده‌اند.
https://lobolmizan.ir/sound/673?mark=%D8%B4%D8%B1%D8%AD%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 و یا https://eitaa.com/jameo_saadat . موفق باشید
 

40425
متن پرسش

سلام علیکم جناب استاد طاهرزاده عزیز: بنده عضو هیات علمی و مدیر فرهنگی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران هستم. البته افتخار می‌کنم که سالها از محضرتان بهره بردم. متاسفانه دیده شده که در ماه های اخیر‌، کانالهای منتسب به دکتر سعید جلیلی بر خلاف منویات رهبر انقلاب، پیام های وحدت شکن قرار می دهند. حتی در سخنان خود آقای جلیلی هم این موضوع کمی دیده می‌شود. برخی از این موارد در کانال آقای عبدالرحیم انصاری اشاره شده است. https://eitaa.com/ansari_rahim (لطفا در این کانال نام آقای جلیلی را جستجو بفرمایید)‌ خواهشمندم نظرات خود را درباره موضع گیری های آقای سعید جلیلی و کانالهای منتسب به ایشان نسبت به منویات رهبری در زمینه حفظ وحدت و دولت آقای پزشکیان بفرمایید‌. در این زمینه آقای طائب‌ نکات ارزنده ای دارند که برخی از ما شاید از آن غافلیم https://eitaa.com/keramat313/4077 با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی در جریان این نکات هستم. عنایت فرمایید تا عین سخن از طریق خودِ آقای جلیلی برایتان روشن نشود؛ با این برداشت‌ها و نسبت‌دادن‌ها نباید فضای فهم شخصیت‌ها را مغشوش کرد. بنده در عین احترام به آقای قالیباف به عنوان یکی از فرزندان صادق انقلاب، و در عین احترام به آقای پزشکیان به عنوان فردی خدمتگذار؛ تفاوت فهم جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و فهم نسبت این انقلاب را با جهان جدید در شخصیت آقای دکتر سعید جلیلی نسبت به دیگر عزیزان بسیار زیاد یافته‌ام و همان‌طور که در https://eitaa.com/matalebevijeh/19664 عرض شد حقیقتاً آقای دکتر سعید جلیلی به خوبی جایگاه امروزین ملت ایران را در این مصاحبه ترسیم می‌کنند که چگونه به عنوان یک ملت در مقابل رژیم صهیونی قرار گرفته‌ایم و هرکس در این میدان به خوبی نقش خود را در این جنگ ایفا می‌کند. و از این جهت خوب است رفقا با دقت به نکاتی که ایشان به عنوان یک متفکر و زمان‌شناس در این رابطه مطرح می‌فرمایند، توجه کنند. و در مصاحبۀ https://eitaa.com/matalebevijeh/19977  آقای دکتر سعید جلیلی حقیقتاً در درک زمان شناسی و درک واقعیت‌های  ما در این تاریخ به خوبی سخن گفته‌اند و به فرمایش ایشان «ایران با نترسیدن از آمریکا، آمریکا را به چالش کشید» امری که در سرمایه‌های فکری اندیشمندان ما همچون آقای دکتر سعید جلیلی به خوبی نمایان است. آیا خداوند برای رفع مشکلات به طور عمیق، کسانی را ذیل رهبری قرار داده است تا ملت به همان معنایی که انقلاب اسلامی از مشکلات عبور کرده، بدون هرگونه کوتاهی همچنان عبور کند؟ رازهایی در این موضوع نهفته است که هرگز افراد تنگ نظر که خود را گرفتار خط سیاسی محدود کرده‌اند نمی‌توانند متوجه آن باشند و انسان بسیار تاسف می‌خورد که چگونه افرادی در میدان تحلیل از جایگاه شریف انقلاب اسلامی قرار گرفته‌اند که هنوز گرفتار سیطره اراده معطوف به قدرت و خشونت هستند، در تاریخی که ما باید با حضور نرم ایمانی خود، به تعبیر مقام معظم رهبری با حضور نرم خود غلبۀ نرم‌افزاری بر هیمنۀ پوچ استکبار را مد نظر قرار دهیم که به تعبیر رهبر انقلاب این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود و آن  اخراج آمریکا از منطقه است. آیا این سخنان و تحلیل‌ها موجب شقاق جامعه اسلامی نمی‌شود؟ چگونه انصاف و تعهد به ما اجازه می‌دهد که این گونه سرمایه‌های علمی و سیاسی خود را با آن سوابق درخشان نه تنها نادیده بگیریم بلکه آنان را بشکنیم؟ موفق باشید
 

40310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام دارم خدمت شما استاد گرامی: من هرچه از طریق عقلانی بررسی می‌کنم می‌بینم اسلام و ادیان ابراهیمی دینهای درستی نیستند. پس از آن می‌خواهم ببینم خدا هست یا نه که باز هم از طریق عقلانی به این نتیجه می‌رسم که بر من معلوم نیست خدا وجود دارد یا خیر. اما هم از طریق دیدن اثر او در زندگیم (مثلا اینکه کارها مطابق میل من پیش نمی‌رود و شاید مطابق میل دیگریست) و هم اینکه از نظر دلی، فکر می‌کنم خدا هست یا من دوست دارم باشد. این وسط من باید چکار کنم؟ دل را ملاک قرار دهم یا عقل را؟ ١. رضایت مهم تر است یا واقعیت؟ همینطور در جایی یک سوال پرسیده شده بود از شما و فرموده بودین طبق نظر حکما همینکه خداوند هست، مخلوق هم در صحنه هست. این مقداری شبیه ادیان هندو بود. ٢. این یعنی ما بخشی از خداییم؟ در بخش خدایان فلسفی که مطالعه می‌کردم مفهومی بود تحت عنوان همه در خدایی یا وحدت حقیقی (Panentheism) امری که شما فرمودین به این امر اشاره دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود با رجوع به مباحثی مانند «برهان صدیقین» از یک طرف متوجۀ رابطۀ «ما» با خدا، و از طرف دیگر رابطۀ خدا با «ما» خواهیم شد و البته این نیاز به آن دارد که حقیقتاً با عقل خود در این برهان وارد شویم. و در مورد رابطۀ نسبت ما با انبیاء و ائمه در میدان عقل می‌توانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید که روی سایت هست همان‌طور که بحث «برهان صدیقین» روی سایت می‌باشد. موفق باشید 
https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
 

39967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من به واسطه ی روزه های مستحب زیاد (چندین سال) ی که [به علت های مختلف *] گرفته ام حال و وضع ام طوری شده است اگر یک روز روزه نگیرم حال ام بد می شود احساس گناه می کنم احساس پشیمانی اضطراب و نا آرامی... الآن روزه گرفتن حکم زور و اجبار پیدا کرده است برایم. روزه گرفتن و کم خوردن را باهاش مشکلی ندارم. ولی این حالت «اجبارش» نگیرم جنایت کارم بدون روزه زندگی تاریک و... اش فقط روزه و نه هیچ جور دیگه این روزه زدگی این طرز فکرش اذیت ام می کند خلاص نمی توانم بشوم ازش. یعنی از جهت روزه: از روزه لذت می برم و «اختیارا» دوست دارم روزه بگیرم از شاید حدود ۱۹سالگی (الآن حدود ۴۳ سال دارم) کمابیش روزه مستحب می گرفتم ولی حدود چند سال است [*به علت های مختلف] مثلا ماه رجب و ماه شعبان را به ماه رمصان وصل می کردم بعد به واسطه ی تعییر حال و افکار و یا شاید مزید شدن مشکلات زندگی روحی روانی؟! یا شاید این که کمبود و ضعف در خودم می دیدم در اخلاق؟! در رفتار یا حل شدن مسائل چله می گرفتم و باز روزه... چله کلیمیه.. کم خوردنش از قبل از این چالش این اواخر در حالت معمول زندگی بدون روزه گرفتن هر دو روز یک وعده غذا می خوردم می خورم مثلا صبح ها یک چای و چندتا خرما عصر چای و بیسکویت کیک.. و شب شام، شام و شب بدون شام میوه یا... یعنی باز مقررات خودم را داشتم ناهار غالبا نمی خوردم نمی خورم باید کاملا گرسنه شوم تا شام بخورم مثلا غالبا سریع بعد از اذان افطار نمی خورم افطار شاید ۳-۴ساعت بعد از اذان می شود ولی الآن که دچار این وضع شدم دیگه از همه چیز افتادم یعنی ناهار اصلا نباید بخورم که هیچ یک چای هم بخورم اوضاع ام بهم می ریزد انگار از حالت «اختیار» خارج شدم بی اختیار روزه می گیرم و باید بگیرم خودم این وضع را نمی خواهم و سخت از عاقبتش می ترسم ولی هر کاری می کنم از ختم چله زیارت عاشورا، توسل، مشورت و سوال نمی توان از این وضع نجات پیدا کنم ** البته با تمام این حرف ها می دانم و اعتقاد دارم به فرض که از این وضع نجات یابم فکر نباید بکنم که دنبال رسیدن به عفت اخلاقی یا کنترل شکم... هستم چون به نظرم در این حد نیستم (بگذریم!) ولی فعلا این وضع خیلی دست و پا گیرم شده است [مثال؛الآن طوری شده ام اگر سفر زیارتی بخواهم بروم باید حتما برنامه ام را طوری تنظیم کنم که ده روزه باشد تا بتوانم روزه بگیرم چون بدون روزه اصلا حس و حال زیاررت و...ندارم] (بقیه مشکلات و درد ها سر جای خودش) *** نمی دانم شاید بی ارتباط نباشد من جدای از باز حدود همان حدود ۱۹سالگی که کم رنگ تر بوده الآن حدود تقریبا ۵ سالی است همین حالت را نسبت به نماز شب دارم یعنی اگر یک شب نخوانم مصیبت دارم و به هرشکلی شده در سفر و حصر «باید» بخوانم. روزی یک جزء قرآن می خوانم روزی یک زیارت عاشورا با صد.. یک زیارت جامعه فعلا روزی ۱۰۰۰ بار صلوات ۱٠٠٠ بار استغفار و برنامه ی مختصر ایام ماه و هفته (این قسمت را گفتم به هدف تأثیر احتمالی در رفع مشکل اول) خوانده ام شنیده ام در مورد خمود در مورد اعتدال افراط تفریط... ولی؟! لطفا راهنمایی کنید وظیفه و تکلیف شرعی ام چیست؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که مولای‌مان حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند خداوند دوست دارد که از رخصت‌هایش نیز استفاده شود؛ پس نباید به خود طوری سخت‌گیری کنیم که از آن رخصت‌ها به همان معنای تنها انجام واجبات محروم باشیم و زندگی را از حالتی که مؤمنین در آن هستند، سخت‌تر کرد. در این حالت به اطرافیان نیز سخت می‌گذرد و انسان هم مزۀ مراوده با افراد را از دست می‌دهد. موفق باشید

39821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: چند شب به مراسم عروسی رفتم و الان خیلی پشیمانم که توی این فضا بودم. بخصوص بخاطر نوزادی که دارم، نگرانم توی آیندش تاثیر بذاره، حس می‌کنم بودن تو این مجلس همه اعمال ماه رمضانم رو از بین برده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر مجلس، مجلس لهو و لعب باشد و رعایت حلال و حرام الهی در آن نشود؛ از همه جهات برای انسان مضر است. مهم آن است که با استغفار و توبه آثار آن را کم کنید. موفق باشید

39741
متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد: استاد عمر ما از جوانی رو به گذر است و من نگران از هدر رفتن این همه فرصت. چگونه خود حقیقی ام را دریابم و از خود خواهی هایم رها شوم؟ استاد دعا بفرمایید ما هم لایق قدم برداشتن برای امام زمان باشیم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنچه همواره می‌تواند در زندگی ما راهنمای ما باشد، قرآن است و تدبّر در آن. اخیراً رفقا در «سرای هنر و اندیشه» ورود خوبی به سوی سوره «فتح» داشته‌اند. پیشنهاد می‌شود آن جلسات را دنبال بفرمایید. موفق باشیدhttps://eitaa.com/soha_sima/4777

39701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با متن یکی از کتابهای شما سوالی دارم آن متن «در اين حال است که ممکن است با خيالات خود صورتي از امام بسازد و اين غير از آن است که انسان با حقيقت آن ذات مقدس روبه رو شود و در راستاي رويارويي با او، جمال آن حقيقت در خيال انسان نيز جلوه کند که هوالمطلوب» سوالم این است که در متن بالا منظور شما از حقیقت ذات مقدس امام معصوم علیه السلام چیست؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها گفتنی نیست. تذکری است که هرکس باید در خودش متوجه آن باشد. ساحتی ماورای سؤال و جواب که در آن حال، انسان هنوز در میدان مفاهیم می‌باشد؛ در میان است. موفق باشید

39699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: گاهی خداوند با اسم جامع الله به ما نظر می‌کند. و گاهی خداوند به اسمی مانند علیم، حی، به ما نظر دارد؟ درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. چه خوب است که در این موارد به جای اینکه با سؤال بخواهید کار را ادامه دهید، با نظر به افقی که با چنین معارفی در مقابل‌تان گشوده می‌شود؛ در انتظار حضور ِ بیشتر باشید و نه اطلاعِ بیشتر. موفق باشید

39614

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. سلام استاد: طی جلسه ای که با سید جواد طاهایی دیروز در نشستی انجام شد. (در حوالی همان متنی که چندی پیش خدمتتان ارسال کردم، که نمی‌دانم خاطر دارید یا نه!) با بررسی شواهد و برخی روایات و سخنان رهبری و .... اینگونه فهم شد که مقدر تاریخی ما با حضرت امام به اینجا رسید که نقطه آغازی باشد به سمت ظهور ولی عصر سلام الله علیه اما همینی که هست، از ۵ گامی که حضرت آقا بیان می‌دارند (از انقلاب تا تمدن اسلامی) ایشان گفتند که دولت اسلامی در ظهور رخ خواهد داد. فقه نظام ساز در ظهور رخ خواهد داد. جامعه اسلامی در ظهور رخ خواهد داد. نیز گفتند؛ ما امروز مهمترین مسئله ای که داریم، جایگاه تاریخی ما نظام سازی نیست، دولت سازی نیست، تمدن سازی نیست (البته نه به عنوان یآس آفرینی بلکه به عنوان امید واقعی) گفتند که اصلی ترین نقشی که آخوند امروز می‌تواند بازی کند تقویت دولت مردمی است و ما هرچه بهتر بتوانیم دولت را یاری کنیم (دولت به معنای ارکان اصلی نظام و نه صرفا قوه مجریه)، سریعتر به ظهور دست خواهیم یافت. این خواسته های رهبری مبنی بر فقه حکومتی، تغییرات اساسی دولت و... اینها نیز وعده ی تو خالی نیست؛ چرا که باید پی ریزی ها وجود داشته باشد، اما نتیجه معلوم نیست (کما اینکه در باب فقه حکومتی ۱۵ ساله به نتیجه نرسیده) و اینکه خواستند ما در توهم معطوف داشتن تمام تمرکز خود بر روی پیشبرد علمی نباشیم؛ بلکه همین علوم حوزوی را بخوبی بخوانیم و بسیجی وار در میدان وارد شویم و معطل نظریه پردازی نکنیم خودمان را و دایم تکرار می‌کردند که حضزت امام فرمودند شما قیام بکنید و این قیام است که محقق می‌کند اسلام را و نه بنای علمی محکم بلکه شور ایمان و امید است چند نکته قابل تامل وجود داشت؛ ۱. اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال، حتی با وجود بهترین انسان ها که معصومین بودند توانست به حکومت دست یابد، چنان که در روایت هست (بعنوان مثال جنگ زید فرزند حضرت سجاد سلام الله علیه) که گمان میرفته که می‌شود حکومت اسلامی تشکیل داد، حال آنکه نشد. حال امروز گمان می‌رود که بشود دولت اسلامی تشکیل داد، اما ادعا شد که نمی شود؛ بعنوان مثال آیت الله رئیسی نماد این کار بود اما به سرانجام نتوانست برسد. و معلوم نیست دکتر جلیلی نیز به قدرت برسد یا نه و نیز بتواند کاری بپیش ببرد یا نه ۲. پس از اینکه گفته شد که امروز انقلاب اسلامی یعنی همه ی دین و نابودی انقلاب مساوی با دین است، گفتند جمهوری اسلامی دینیست که می‌خواهد به دنیا و اقتضائات آن آری بگوید (که وجه تمایز با مسیحیت می‌شود) و نیز می‌خواهد تا یک دوره ای سکولار عمل کند؛ کما اینکه الان اینگونه دارد رقم می‌خورد (مثال های درخور توجهی هم زده شود از افعال رهبری که بنده دیگر طولانی نمی‌کنم) ۳. در روایت چنین مضمونی آمده که: مثل ظهور رسیدن مهدی امت سلام الله مثل پرنده ایست که هنوز بالغ نشده و از لانه خارج می شود و به زمین می‌خورد و فرزندان شیطان پرهای او را می کنند که تفسیر این پرنده را جمهوری اسلامی کردند. ۴. تمام رخ دادهای انقلاب و چه خود انقلاب غیر قابل پیش بینی است و حال اینکه انقلاب خودش را در همین پیش آمدهای غیر قابل پیش بینی دایم خود را به نمایش می‌گذارد و.... شما نظرتان چیست؟ می‌توان گفت که از جهت غیر قابل پیش بینی بودن انقلاب و سرعت وقایع، ما پیش از ظهور به تمدن خواهیم رسید و تنها یک انتظار کشیدن صرف نیست و ما نیز باید بنای علمی عمیقی برای نظام داشته باشیم که این مستلزم خلاف جهت رود حرکت کردن و هزاران بارمرده شدن و زنده شدن در این مسیر است؟ و یا باید ایمانی عقلانی و سرشار بیابیم (که این دیگر نیازی به خواندن کتاب های ۱۱۰ جلدی!!! اصولی و فقهی ندارد) و همگام با مردم در صحنه نگاه به پیشامد ها بخواهیم انقلاب را جلو ببریم؟ (هرچند در نگاه واقع بینانه انقلاب ما را جلو می‌برد...)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید به حکم «فَبَشِّرْ عِبَادِالَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ» باید سخن افراد دلسوز و اهل فکر را مدّ نظر داشت و ذیل تذکرات رهبر معظم انقلاب در نسبت با آن سخنان، جایگاه خود را معلوم کرد. آنچه برای جنابعالی به عنوان طلبۀ حوزۀ علمیه مهم است، فعّالانه دروس مقدماتی حوزه را گذراندن است تا با مبانی تفکر دینی که فرهنگ خاص خود را دارد و در حوزه، آن مبانی نهادینه شده است؛ آشنا و آشناتر شوید. موفق باشید

39545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: گویا دوران افول سریع و پر چالش آمریکا بحمدالله آغاز شد و دوران حکومت حق الهی آغاز و انسان بحق تعالی پیروز شد و به نهایت حضور در مخلوقات نایل شدند و ما را در این روزها استغفار و توبه به سوی او همان خدای یگانه باد. در همین احوالات جناب مولوی می‌فرمایند: «بانگ تسبیح بشنو از بالا / پس تو هم سبح اسمه الاعلی / گل و سنبل چرد دلت چون یافت / مرغزاری که اخرج المرعی  /یعلم الجهر نقش این آهوست / ناف مشکین او و مایخفی / نفس آهوان او چو رسید / روح را سوی مرغزار هدی / تشنه را کی بود فراموشی / چون سنقرئک فلا تنسی»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به گفتۀ جناب مولوی: «نردبان این جهان ما و منیست / عاقبت این نردبان افتادنی است. هرکه بالاتر رود ابله ترست / که استخوان او بتر خواهد شکست». موفق باشید

39465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد بزرگوار، سوالی داشتم در خصوص علم مدیریت. آیا این علم قابل اکتساب و یادگیری است؟ (حالا چه از طریق مطالعه و چه روش های دیگر مثل مشاهده یا آزمون و خطا). در ادبیات مدیریت غربی این علم را علمی یادگرفتنی توصیف می کنند. ولی وقتی دقیق می نگریم گویا «جنم مدیریت داشتن» چیزی است که از سرشت می آید و آنقدرها هم قابل دستیابی نیست. به عنوان مثال جناب کمیل بن زیاد که حضرات معصومین خصوصاً حضرت امیر را درک کرده اند، قطعا بیش از زمان ما از مدیریت مبتنی بر دین مشاهده داشته اند ولی می بینیم زمانی که فرماندار هیت می شوند مولا به ایشان آن جملات را در خصوص مدیریتشان می فرمایند. حضرتعالی در مطالعات دینی‌تان این موضوع را چگونه یافتید؟ آیا می توان مدیریت کردن را یاد گرفت؟ اگر می شود چگونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده، نظرِ افرادی در مدیریت قابل پذیرش است که معتقدند مدیریت امری ذاتی می‌باشد و نه اکتسابی، ولی شکل‌دادن به آن، اکتسابی است و با تجربۀ دیگران می‌توان آن استعداد را رشد داد و در همین رابطه مدیریت «ایکس» و «ایگرگ» را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

39443

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام به استاد گرامی: مدتی است می‌خواستم این نکته را با شما در میان بگذارم که چرا در جلسۀ اعتکاف که بحمدالله جلسۀ خوب و مفیدی بود، در آخر عمل «امّ داوود» آن وقتی که همه در حال سجده قرار گرفتند تا راز و نیاز خود را با خداوند آغاز کنند؛ مداح محترم شروع به روضه خوانی کردند آن هم با مطرح کردن جزئیاتی که مسئله را بسیار سطحی می‌کند و از عظمت اهداف عالیۀ حضرت اباعبدالله (علیه السلام) که با اشاره ها می‌توان مدّ نظر قرار داد؛ کاسته می‌شود. ای کاش ایشان که به آن خوبی دعا را خواندند، این مطلب را نیز متوجه می‌شدند. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که ما را توفیق داد که در آن اعتکاف و در آن مراسم عزیزالقدر «امّ داوود» حاضر شویم. به نظر می‌آید به نکتۀ خوبی اشاره فرموده‌اید زیرا هر اندازه به روحانیتی که در شخصیت حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» و یاران آن حضرت هست اشاره شود و مصیبت بزرگ در بی‌حرمتی به شخصیت آن‌ عزیزان از طریق اشاره مدّ نظر بیاید؛ نتیجه عمیق‌تر حاصل می‌شود. موفق باشید

39092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در روایت شریفه آمده که العلم نور، در آیه شریفه ۳۵ سوره نور هم آمده: الله نور و جالب آنکه در انتهای آیه صحبت از علم الله شده که بکل شی علیم است. (معلوم: کل شی است و عالم: الله). اگر طبق روایت و آیه علم نور باشد و خدا هم نور یعنی الله مطلق علم و علم مطلق است. حال معلوم چیست؟ معلومات ما چیزی جز علم ما نیست، علم هم که طبق آیه و روایت نور خداست، در انتهای روایت هم علیم بودن خدا به اعتبار علم به بساطت کل شی است، این آیه با اندک تاملی مثبت اصالت وجود و وحدت وجود خواهد بود. ممنون می‌شوم استاد نکاتی بفرمایید تا بهرمند شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا غیر از وجود، معلومی که واقعیت داشته باشد و اعتباری نباشد، در صحنه نیست و علم به وجود، همان حضوری است که انسان خود را منوّر به علم الهی احساس می‌کند که البته راهِ حساسی می‌باشد. موفق باشید

39064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: در رابطه با تجلی اسم جامع الله به شکل انسان در قوه خیال مشکلی دارم. اینکه ائمه تجلی اسم جامع الله هستند و مظهر این اسم شریف هستند مشکلی ندارم. اینکه خدا در شب معراج بصورت انسانی بر پیامبر (ص) تجلی کرد و گفت من خدای تو هستم، مشکل دارم. آخر مثلاً وقتی علی (ع) مظهر اسم جامع الله است نمی‌گوید من خدا هستم. اگر قرار باشد هر کسی مظهر اسم جامع الله باشد باید بگوید من خدا هستم. مثلا همان گونه که پیامبر (ص) در معراج می‌گوید من پروردگارم را به زیباترین صورت دیدم. وقتی حضرت علی علیه السلام را می‌بیند باید بگوید پروردگارم را دیده‌ام. نمی‌دانم منظورم را درست منتقل کردم یا نه؟ لطفاً اگر امکان دارد توضیح بفرمایید! از اینکه با سوالاتم مزاحمتان می‌شوم عذر می‌خواهم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که در روایت داریم رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از حضور معراجی خود این‌طور فرمودند: ««رأیت ربی لیله المعراج فی احسن صوره» ولی به معنای آن نیست که آن صورت، صورت انسانی باشد. و در مورد نظر به اولیای الهی هم نور جامع الهی در آینه وجود آن‌ها برای سالک پیش می‌آید نه آن‌که جسم آن‌ها نور جامع الهی باشد. موفق باشید

39018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا در مجلسی مختلط که با آهنگ مجاز و غیرمجاز می رقصند ما هم روسری مان را بر نداریم و با پوششی کامل نرقصیم و فقط دست بزنیم و بپر بپر کنیم حرام و گناه محسوب می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را از مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی