با سلام! آیا درست است که بگوییم که خدا همانند خمیر مجسمه سازی است که به شکل های گوناگون در آمده است. به طوری که آن شکل ها نه عین خمیر مجسمه سازی هستند و نه جدای از آن؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثالی که میفرمایید مطلب را نمیرساند از آن جهت که در مورد خداوند بحث در حضور نوری و معنوی در همه مراحل مطرح است به طوری که ظاهرش، باطنش را نمیپوشاند. موفق باشید
سلام استاد: طاعات و عبادات قبول. ببخشید میشه لطف کنید چند راه برای کوچک کردن قوه ی واهمه و قوی کردن قوه ی عاقله بگید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتواند راههایی را جهت فهم واهمه و عبور از آن به میان آورد و پس از آن خوب است که به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت (رحمة الله علیه) رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet
سلام من اسم (خانم کشاورز بودنم) و افعالم دوگانگی دارند و در وحدت هست. غیب الغیوب الله (ائمه) یا امام زمان و فعلیت تمام هستی. در دوگانگی نیست و در وحدت هست. پس غیر از خدا چیزی در صحنه نیست و همه همون غیب الغیوب هست. پیامبر غیب الغیوب هست. من هم همون غیب الغیوب هستم و غیر از او کسی یا چیزی نیست پس وظیفه اصلی من چی هست؟ چکار باید بکنم؟ من خودم رو توی کوچه های مدینه میبینم من خودم رو در اطراف کربلا میبینم. من خودم را در ایران میبینم و چرا برای مردم غزه نمیتونم کاری بکنم میخوام کاری بکنم ولی نمیتونم انگار یکی دست روی شونه ام گذاشته و میگه صبر کن ببین آخرش چی میشه و منتظر یه اتفاق آسمانی هستم. ولی تهش از خودم بدم میاد که چرا هیچ کاری نمیکنم چرا نمیتونم اون بچه بدون مادر رو بغل کنم؟ چرا نمیتونم سفره هفت رنگ غذام رو برای بچه های گرسنه غزه پهن کنم؟ چرا نمیتونم با انگشتانم گلوی صهیونیستها رو فشار بدم و نفس کشیدن رو براشون حرام کنم؟اصلا چرا زنده ام؟ چرا نفس میکشم؟... چکار باید بکنم تا از خودم راضی شوم؟ خواهشاً درباره ی سوال های اولیه واضح جواب بدید. اگه در سایت سوالات نمیشه جواب رو به ایمیلم بفرستید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حال مائیم و همه آنچه فرمودید و ندایی از جنس «متی نصرالله». راستی! چه باید کرد وقتی همچون زندانیِ گرفتار زندان نمیتوان با دستهای گشوده ایثار حتی ایثار جان در کنار مردم غزه بود. تنها میتوانیم با عزمی اساسی از حضرت پروردگار تقاضا کنیم ما را نیز در میدانی که برای مردم غزه گشود، به نحوی که خودش صلاح میداند وارد کند. موفق باشید
سلام: دلم میخواد که یک عمر برم و برم و فقط طی مسافت کنم، نوری را فتح کنم که از دل این عقیق سرخ کربلا به بیرون میتابد. به شدن ها فکر کنم در وقتی که بودم و بعد عمری خستگی، که فکر نمیکنم حالا حالا ها پیدایش شود. مرگ چه زود و چه دیر به سراغم آید و بگویم: وقتی برگشتی و اسم از دریا بگو... از سختی های راه بگو... چی آخر این جاده بود... وقتی برگشتی و اسم از فردا بگو... از دشت پروانه ها بگو... یک عمر یاد داشتم را بیندازم در دَله ی آتش تا بلکه از سرمای روزگار آتشم خاموش نشود و سرد نشود. ای پسر پیغمر خطاب به من میگویم که پیغمر تو کیست؟! چیست؟ ای پیامر به تو میگویم که به همان که تو را آفرید بگو که من را هم آفرینَش کند، وگر که نه شکسته شود شیشه ی موج های آفرینش من! « سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد / به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد / نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم / که هزار موج باده به دماغ من برآمد / بگشاد این دماغم پر و بال بینهایت / که به آفتاب ماند که به ماه و اختر آمد / به مبارکی و شادی چو جمال او بدیدم / ز جمال او دو دیده ز دو کون برتر آمد» دشت مون با یه اراده سوخت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت آن است که برای نزدیکشدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرمشدن را فرا میگیرد. بعضیها حادثهای را پشت سر میگذراند، بعضیها مرضی کشنده را؛ بعضیها درد فراق میکشند، بعضیها درد از دست دادن مال. همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر میگذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم میآورند برای نرمکردن سختیهای قلب. بعضیهایمان حکمت این بلایا را درک میکنیم و نرم میشویم، بعضیهایمان اما افسوس که سختتر از پیش میشویم. موفق باشید
با سلام: اگر دانشمندان نگاه اصالت وجودی میداشتند، آیا علوم گوناگون به وجود میآمد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! ولی در افقِ نزدیکی هرچه بیشتر به استعدادهای طبیعت به جای تخریب آن. عرایضی در کتاب «حوالت تاریخی و عقل تکنیکی» در این مورد شده است. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: اول سوالم رو اجمالا میگم بعد کمی توضیح میدهم. اجمالا: حضرت ابراهیم در چه راستایی و برای چه دنبال «أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ » بودند و میخواستند قلب ایشان نسبت به چه چیزی اطمینان پیدا کند معمولا از این آیه در مورد معاد جسمانی و... صحبت میشود ولی آیا صرفا این آیه میخواهد یک قضیه کلامی را به ما تذکر دهد؟ تفصیل: در ذهنم چنین امد اگر مرگ همواره همراه ماست و تنها چیز روبروی ما هست و عالم غربی عالمی هست که ما را از مرگ غافل میکند خوب است به قضیه حضرت آدم و حضرت ابراهیم نگاهی دوباره کنیم که عالم غربی با درنظر گرفتن «مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ» به روی انسان گشوده شد. و چرا حضرت ابراهیم دنبال «أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ » بودند؟ آیا قصه حضرت ابراهیم با عالم غرب ارتباطی دارد و ارتباط آن چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آنکه در آیه ۲۵۹ سوره بقره جریان حضرت عُزیر را به میان آورد و اینکه آن حضرت پس از صدسال مجدداً زنده شدند تا به حیات پس از مرگ عالِم گردند، جریان حضرت ابراهیم«علیهالسلام» را به میان آورد که حضوری بود در راستای حضور خداوند در احیای مردگان، که حضوری بود فوق تجربه مردن و زنده شدن حضرت عزیر «علیهالسلام». بلکه در اینجا حضرت ابراهیم«علیهالسلام» منوّر به اسم احیای «موتی» شدند تا خود آن حضرت در خودشان آن را تجربه کنند. آری! این نهایت حضور درک مرگ است تا انسان هم اکنون در وجود خودش معنای مرگ و زنده شدن حقیقی را تجربه کند. امری که جهان مدرن نهتنهاازاین نوع مرگ، بلکه از هرگونه مرگآگاهی در غفلت است. موفق باشید
با سلام: شما در صوت فکر کنم ۱۵مرداد امسال از آیت الله قاضی نقل قول کردید که هنگام نماز باید استاد مد نظر باشد. مگر نه این است که باید در نماز خدا مدنظر باشد. مگر استاد خداست که مد نظر آوریم؟ برای من سوء تفاهم بالا بوجود آمده است. اگر لطف کنید با توضیح آن نقل قول، مرا از سوء تفاهم رهایی دهید. با تشکر فراوان!
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای خدا و به قصد قربت او، نمازخواندن غیر از آن است که کسی را الگوی خود قرار دهیم. مبنای سخن مرحوم آیت الله قاضی سخن حضرت صادق «علیهالسلام» است که میفرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْك» در هنگام شروع نماز، یاد خدا و رسول خدا را مدّ نظر داشته باش و یکی از ائمه را در مقابل خود تصور کن. اگر بحثی را که در آخر آن جلسه شد با دقت دنبال میفرمودید مسئله برایتان روشن میشد. موفق باشید
سلام آقای استاد طاهرزاده عزیز: خدا هم خدای قدیم!!!! نمیدونم این عرشش چرا از این آه های مظلوم دیگه نمیلرزه؟؟؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا، همان خداست و عرش او هم همان عرشی است که با آه مظلوم میلرزد و با لرزش آن عرش، نسبت تدبیر الهی در امور مردمان که نگران آه مظلوم نیستند؛ تغییر میکند. آیا افسردگیهای اهل دنیا و رانتخواران را نمییابید که چگونه خداوند به جای تدبیر عرشیاش آنها را به خود واگذاشته؟!! «فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ». موفق باشید
با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید
سلام وقت بخیر: بنده در ابتدای سیر مطالعاتی شما هستم و در حال کار کردن روی کتاب ۱۰ نکته از معرفت نفس هستم. مشکلی که دارم اینه که در حال گوش دادن به صوت ها یا خوندن مطالب مدام شک می کنم که نکنه اینها کارهای مغز هست و هی شک و شبهه پیدا می کنم. می خواستم بدونم راهکاری هست از این مشکل بیرون بیام؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علی القاعده در ادامه، باید این شبهات برطرف شود بخصوص بعد از مطالعۀ کتاب «خویشتن پنهان». موفق باشید
سلام: عرض ادب و احترام، سوالی در مورد مقام فنا از شما پرسیدم، فرمودین که مقالات استاد شجاعی را بخوانید، لینک مقالات را میخواستم، ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: صوتهای شرح سه جلد کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی را میتوانید در سایت «لُب المیزان» ملاحظه فرمایید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA
سلام استاد: بخدا قسم که حیفم می آید وقتم را تلف کنم، بخدا که بیهوده میبینم پای مدرسه ایستادن و گیر افتادن در باطلاق هایی بی سر و ته، بی خود است که میگویند بیاید مدرسه را بسازیم، ببخشید مگر مجسمه است؟ که ما آن را پس از کمی کند و کاو کردن در ویترین قرار دهیم چون بلاخره فضای آموزشی هم باید داشته باشیم. چرا بنده بعنوان یک کسی که به مدرسه میرود و با وجود فکرهایی که دارم به جایی رسیده است که میگویم نکند مثلا یا گاو داری است یا زندان است یا گناهی کرده ام یا مشکل دارم. این جا شاید بهترین جواب آخری باشد یعنی مشکل از خودم است، خب این طور با خود میگویم غلط کردی که مسئله دار شدی و گور بابای مسئله و بیا تا اندازه ی یک عمر چشم و گوش و زبان را از خود ببرم تا بخوبی بتوان دانشگاهم را بروم و مثل همه نانم را بخورم. الان که معلوم نیست برای چه چیزی من وقت میگذارم و مجبور میشوم در همین میان خود را اسیر یک حیات اجتماعی نفرت انگیز کنم. خب با خود میگویم به چه دردی می خورد، نهایتا پس فردا بلاخره باید من هم سگ دو بزنم تا زن و بچه ای داشته باشم و بعد هم بگویند بیا برو در این نیم متر در دو متر جا بخواب و خدا حافظ. این وسط مسئله و دغدغه ام جز یک آرزو از آن چیزی بیش نماند. در همین هیاهو چشمم به امام حسین (ع) میخورد و نفسم چاک میشود که سید حسن از او می گوید: «ای شقایقهای آتش گرفته، دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد. آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟» سید مرتضی میگوید: «و مگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم هایی فربه و تن پرور برمی آید؟ پس اگر مقصد را نه اینجاست در زیر این سقف های دل تنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه های بن بست باز می شود، نمی توان جُست. بهتر آن که پرنده ی روح دل بر قفس نبنند. پس اگر مقصد پرواز است! قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند، از ویرانی لانه اش نمی هراست! اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند، پس ما قبرستان نشینان عادات و روزمره گی ها را کی راهی به معنای زندگی هست؟ اگر مقصد پرواز است! قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند، از ویرانی لانه اش نمی هراسد!» نمیدانم چرا صبح تا شب دارم خودم را میکشم تا این قفس ها خراب نشود! آرزویم ققنوس بی بال در اوج آسمان بود و حال کبوتری شده ام که بال هایم سنگینی میکند. احساس میکنم شمر زمانه حد اقل برای خودم، خودم هستم. درک استعاری ام مانند خنجری زهر آلود شده است که از پشت به من ضربه زده است. به طور مثال درک هنر ماندن در مدرسه را ندارم. خدایا نور قرآنت را بر جانم و جانمان بیفزای تا آزاد شوم و آزاد شویم. حاج قاسم هم می گوید: «هر کس را صبح شهادت نیست، شام مرگ است / بی شهادت مرگ را با خسران چه فرقی میکند؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان به حضور اقیانوسیِ خود اندیشه کرد، صدها رود گِلآلود را در خود جای میدهد تا با دستِ گشادۀ خود، آب آنها را در اقیانوس جای دهد و آنها را اقیانوسی کند و گِل و لای آنها را تهنشین نماید. اینجا است که حضور در مدرسه و آگاهی کامل از محتوای آن دروس، شرط حضور در جهانی است که ما در آن در این زمان حاضر هستیم و نمیخواهیم گرفتار تنگناهای آن شویم.
دریادلی، شرطِ حضور در تاریخی است که بنا داریم اسیر آن نباشیم و در این رابطه به سیره و روش حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» بیندیشید که از یک طرف به عنوان یک طلبۀ درسخوانده تا مرز یک فقیه کاردان جلو رفتند، با آنهمه گِلهای که نسبت به روشهای حوزه داشتند. و از طرف دیگر خود را محدود به آن دروس رسمی نکردند و در جهان خود حاضر شدند و راهِ حضور در تاریخ آینده را برای ما هموار نمودند همانند رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» که تا این اندازه در ارائۀ درس خارج فقه موفقاند و از آن طرف چه اندازه متوجۀ امروز و فردای بشر میباشند. موفق باشید
سلام علیکم: ثنا خدایی را که تقوی را عطاء میفرماید و عطای او از هر چیزی بالاتر است. تقوایی که برای حفظ آن شمشیر میکشیم و عباس علمدار کربلاء آخرالزمان خواهیم شد و دفاعش را دفاع از حریم حق تبارک تعالی میدانیم و نمونه کاملش را رسول اکرم صلوات الله علیه و آلهی والسلم میدانیم و جهانش را جهان انسان کامل نهایی حضرت صاحب الامر و زمان میدانیم و همه این ها را تصدیق میکنیم و ایمانش را خواستاریم. تقوی همان چیزیست که از فقدانش خون ها ریخته شد و کمرها خرد شد و چشم ها را سوزاند و خشک کرد و دل ها را هرزه و آواره هر جهنم سوزانی کرد، فقدان سختی بود که از رنج نیهیلیسم بیشتر و سخت تر بود. جناب استاد انسانی که عارفانه به خویش و جهان و بی تقواییش مینگرد رنج بیشتری میبرد، لطیفانی که نتوانستند تاب بیاورند کم نیستند مردمان پاکی از جبهه و رزمنده ها و بسیجیان و غم خواران مومن و انسانی که آرزوی تقوی جهانی را با یکدیگر کشیدیم. جناب استاد مرا امید دهید بیشتر به امید پروردگارشان نیاز دارم برای این تقوا زیرا خشکسالی روزگار بی تقوا ما را عذاب قحطی زده داده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما از طریق حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به خود آمدیم که چه نسبتی میتوانیم از طریق آن شخصیت اشراقی با خود داشته باشیم؛ همۀ موانع چون گَردی به هوا میروند، همانطور که برای شهدا اینچنین شد. عرایضی در جواب سؤال خبرنگار محترم روزنامه «عصر ایران» تحت عنوان «امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» و چگونگی سلوک اجتماعیِ ما» شد. امید است بتواند در این رابطه افقی بگشاید. موفق باشید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18662
سلام استاد عزیز: التماس دعا در این روزها. دعا کنید آدم بشویم. ارتباط عین ثابته و نقش دعا را نمیفهمم. اگر همه چیز در علم الهی هست و چه بخواهیم چه نخواهیم همان اتفاقات می افتد پس دعا نقشش چیست؟ اینکه مثلا حضرت ایوب فرمودند و مسنی الضر و ورق برگشت همین هم در علم الهی بوده پس دعا یعنی چی؟ آیا یعنی همین که ما عبودیت خود را نشان دهیم و اعتراف به فقر ذاتی با دعا ممکن است و الا همان چه تقدیر ماست همان میشود و دعا آن را عوض نمی کند. مثلا اینکه فلان رزق را داشته باشی مادی یا معنوی در علم الهی هست که با دعا فلان روزی داده میشود. یعنی این هم در علم الهی ست که من دعا میکنم و خدا قرار است بدهد. میشه بگیم که نقش دعا در عالم ناسوت همان است که فقط دعا کنیم که فقر ذاتی امان را به خود متذکر شویم و دعا فقط برای عوالم دیگر و ارتقا در اتقا نفی در آن عوالم موثر است و الا در عالم ناسوت هر آنچه طلب کنیم یا نکنیم همان میشود؟ کلا نقش دعا را با توجه به اینکه قضای ما در علم الهی مشخص است را نمیفهمم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «انسان و سرنوشت» میفرمایند علم خدا به فعل انسان به همان صورتی است که انسان با اختیار خود آن فعل را انجام میدهد. منتها خداوند قبل از آنکه آن فعل انجام گیرد، میداند ولی همانطور که انسان اختیار کرده است. در این مورد خوب است به جزوۀ «جبر و اختیار» که روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم آن هم این است که چرا نمی توانم صوت های آشتی با خدا را مثل اولین باری که گوش میدادم گوش بدهم؟ و شما چه پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچنان خود را ادامه دهید ولی نه با برگشت به گذشته. خوب است بعد از دنبالکردن مباحث «ده نکته...» و «برهان صدیقین»، به مباحث قرآنی که روی سایت هست مثل سوره آلعمران وارد شوید. موفق باشید
سلام علیکم: کسی که در امور روزمره دچار مشکل هست و نمی تواند کارهای روزمره خود را انجام دهد آیا می تواند در کنار سیر مطالعاتی و مباحث فکری برای یافتن معنای زندگی به روان شناس و پزشک مراجعه کند تا امور روزمره خود را سامان ببخشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این اعتبار که روانشناسی علمِ بررسی و تنظیم عکسالعملهای انسان است و نه علمی که انسان در معرفت نفس دنبال میکند؛ میتواند مدّ نظر باشد. موفق باشید
سلام علیکم حضرت استاد معظم: پیرامون نکاتی چند از مباحث اخیر در پرسش و پاسخ ها (اختیار کردن ولی فقیه برای زمام امور توسط خداوند، قاعده ی القاء اصول و تفریع، اجتهاد و عقلانیت و تفکر تاریخی در روایات، تایید و موفقیت ولی فقیه در تمام نظرات و تصمیمات حتی اولویت ها و... ) حدیثی که در آخر خواهم آورد را می توان اینگونه که عرض میکنم نتیجه گرفت؟ که: «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل، بنابر این اگر موسی علیه السلام در اختیار کردن صالحین خطا میکند و منافقین را به جای صلحا ممکن است برگزیند، اما مجلس محترم خبرگان که همان علماء امت رسول الله هستند انتخابشان همان اختیار کردن الهی ست و افزون بر آن، شخص اختیار شده جز صواب از او صادر نمیشود و خطا و زلل و عثار در او راه ندارد. زبان هستی و وجود است. حدیث مذکور از حضرت حجت سلام الله علیه بدین شرح است: المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- فِی کِتَابِ کَمَالِ الدِّینِ وَ تَمَامِ النِّعمَةِ بِاِسنَادِهِ اِلَی سَعدِ بنِ عَبدِ اللهِ القُمِّی عَن الحُجَّةِ القَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حَدِیثٌ طَوِیلٌ وَ فِیهِ: ... فَقُلْتُ أَخْبِرْنِی یَا مَوْلَایَ عَنِ الْعِلَّةِ الَّتِی تَمْنَعُ الْقَوْمَ مِنِ اخْتِیَارِ الْإِمَامِ لِأَنْفُسِهِمْ قَالَ مُصْلِحٌ أَوْ مُفْسِدٌ؟ فَقُلْتُ: مُصْلِحٌ قَالَ: هَلْ یَجُوزُ أَنْ یَقَعَ خِیَرَتُهُمْ عَلَی الْمُفْسِدِ بَعْدَ أَنْ لَا یَعْلَمَ أَحَدٌ مَا یَخْطُرُ بِبَالِ غَیْرِهِ مِنْ صَلَاحٍ أَوْ فَسَادٍ؟ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَهِیَ الْعِلَّةُ أَیَّدْتُهَا لَکَ بِبُرْهَانٍ یَقْبَلُ ذَلِکَ عَقْلُکَ؟ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَخْبِرْنِی عَنِ الرُّسُلِ الَّذِینَ اصْطَفَاهُمُ اللَّـهُ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِمُ الْکُتُبَ وَ أَیَّدَهُمْ بِالْوَحْیِ وَ الْعِصْمَةِ إِذْ هُمْ أَعْلَامُ الْأُمَمِ فَأَهْدَی إِلَی ثَبْتِ الِاخْتِیَارِ وَ مِنْهُمْ مُوسَی (علیه السلام) وَ عِیسَی (علیه السلام) هَلْ یَجُوزُ مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِمَا وَ کَمَالِ عِلْمِهِمَا إِذْ هُمَا عَلَی الْمُنَافِقِ بِالاخْتِیَارِ أَنْ یَقَعَ خِیَرَتُهُمَا وَ هُمَا یَظُنَّانِ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ؟ قُلْتُ لَا قَالَ فَهَذَا مُوسَی (علیه السلام) کَلِیمُ اللَّـهِ مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِ وَ کَمَالِ عِلْمِهِ وَ نُزُولِ الْوَحْیِ عَلَیْهِ اخْتَارَ مِنْ أَعْیَانِ قَوْمِهِ وَ وُجُوهِ عَسْکَرِهِ لِمِیقَاتِ رَبِّهِ سَبْعِینَ رَجُلًا مِمَّنْ لَمْ یَشُکَّ فِی إِیمَانِهِمْ وَ إِخْلَاصِهِمْ فَوَقَعَ خِیَرَتُهُ عَلَی الْمُنَافِقِینَ قَالَ اللَّـهُ عَزَّوَجَلَّ وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا الْآیَةَ فَلَمَّا وَجَدْنَا اخْتِیَارَ مَنْ قَدِ اصْطَفَاهُ اللَّـهُ لِلنُّبُوَّةِ وَاقِعاً عَلَی الْأَفْسَدِ دُونَ الْأَصْلَحِ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنَّهُ الْأَصْلَحُ دُونَ الْأَفْسَدِ عَلِمْنَا أَنْ لَا اخْتِیَارَ لِمَنْ لَا یَعْلَمُ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ وَ مَا تُکِنُّ الضَّمَائِرُ وَ یَنْصَرِفُ عَنْهُ السَّرَائِرُ وَ أَنْ لَا خَطَرَ لِاخْتِیَارِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ بَعْدَ وُقُوعِ خِیَرَةِ الْأَنْبِیَاءِ عَلَی ذَوِی الْفَسَادِ لَمَّا أَرَادُوا أَهْلَ الصَّلَاحِ. سپس سعد بن عبدالله می گوید: عرض کردم مولای من! علت اینکه مردم نمی توانند برای خودشان امام انتخاب کنند، چیست؟ امام (ع) در جوابم فرمودند: امام مصلح یا مفسد؟ عرض کردم: مصلح. امام عصر (ع) فرمودند: آیا ممکن است مردم در انتخاب اشتباه کنند و به جای پیشوا و امام پرهیزگار و مصلح یک فرد غیر مصلح را اختیار نمایند یا خیر؟ عرض کردم: آری، امکان این اشتباه هست. امام زمان، روحی له الفداء، فرمودند: علت اینکه مردم نمی توانند برای خود امام انتخاب کنند این است و من برای تو دلایلی ذکر می کنم که عقلت بپذیرد. عرض کردم: بفرمایید. امام (ع) [در مقابل استدلال و دلیل بر اثبات مدّعی] فرمودند: به من بگو آیا انبیاء و فرستادگان الهی که راهنمایان مردمند و با (1) نزول کتابهای آسمانی، (2) فرستادگان وحی به وسیله جبرئیل و (3) مجهز بودن به نیروی عصمت، مؤید هستند و بزرگانی مانند موسی و عیسی با آن عقل و کمالی که داشته اند ممکن است انتخابشان غلط بوده باشد و در حالی که خیال می کردند برگزیدگان آنها مؤمن هستند، از منافقین بوده باشند؟ عرض کردم: خیر، ای مولای من! امام عصر(ع) فرمودند: با این وصف کلیم الله با آن فراوانی عقل و کمال علمی و برخوردار بودن از نیروی وحی از میان بزرگان قوم و لشکریانش هفتاد نفر را از همه طبقات اختیار کرد؛ آن هم کسانی را که در اخلاص و ایمان آنها شک و تردیدی نبود و دیدیم که چه شد. و خداوند بزرگ فرموده است: «و موسی هفتاد مرد از قوم خود برای وعده گاه برگزید.» امام عصر (ع) فرمودند: پس هنگامی که مشاهده کردیم که انتخاب و اختیار برگزیدگان خداوند از سلسله جلیله انبیاء به این صورت درآمد و افراد فاسد به جای مردم صالح قرار گرفتند، نتیجه می گیریم افرادی که از درون اشخاص آگاهی ندارند حق اختیار و انتخاب از آنها گرفته شده است و پس از اینکه انتخاب انبیاء بر افراد مفسد پیاده شد، دیگر اعتباری برای اختیار و انتخاب مهاجرین و انصار پس از رسول اکرم (ص) باقی نمی ماند تا برای پیامبر بزرگ اسلام و وصی و جانشین انتخاب کنند.» چنانچه عرض کردم در ابتدای سوال. با این وصف پس حقیقتا ساختار نظام مقدس و آخرالزمانی ما حتی در عهد انبیاء نظیر ندارد، چرا که آن ها انتخابشان اختاره الله نیست اما انتخاب خبرگان رهبری ِ ما مصداق اختاره الله است. و این لطفیست که خداوند بر ما داشته تا آنجا که رهبری ما زبان خداوند است چنانچه شما همیشه برای رهبری اینگونه دعا میکردید که خدایا این سیدی که زبان توست در عصر ما ... . خدا رو شکر که شما را داریم استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در رابطه با روایت «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل» و نسبتی را که با روایت بعدی به میان آوردید؛ به نکتۀ بسیار ارزشمندی اشاره فرمودید و در این رابطه همانطور که ذیل سؤال شماره 39179 عرض شد، جایگاه ولیّ فقیه را به عنوان نایب الإمام باید در راستای جلواتی از انوار الهی دانست که اصالتاً مربوط به امام معصوم است و این جایگاه حتی با جایگاه مراجع محترم تقلید فرق میکند به اعتبار آنکه ولیّ فقیه در این زمانه مصداق کامل «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ» میباشد. و از این جهت این سؤال پیش میآید چرا با نظر به بصیرت نایب الامام که اینگونه صفای آخرالزمانی را متذکر میشوند، متوجه جایگاه ولیّ فقیه و نسبت ایشان با حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیفرجه» در این تاریخ نیستیم. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: بر اساس کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت اینطور فکر میکنم که: نکته اول: من با رعایت کردن حلال و حرام، الگو قرار دادن سخنان و رفتار اهل بیت با حقیقت نوری اهل بیت روبرو میشوم. آیا درست فهمیدم؟ نکته دوم: باطن حلال و حرام، سخنان اهل بیت، روش زندگی اهل بیت، حقیقت نوری اهل بیت است. آیا درست فهمیدم؟ نکته سوم: حقیقت نوری اهل بیت همان آینه ای است که اسم جامع الله را نشان میدهد. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از الطاف استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. عنایت داشته باشید که در این موارد نباید نگران درست فهمیدن و یا درست نفهمیدنِ چنین مطالبی بود. باید همچنین در این معارف جلو و جلوتر بروید تا در احاطهای که برایتان پیش میآید نه تنها جواب این سؤالات را مییابید بلکه این سؤالات چون گردی به هوا میرود. وگرنه با جمع آوری جوابهایی که خدمت جنابعالی عرض میشود همچنان مطلب در ابهام خواهد ماند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز با پیگیری مباحث شما اینطور فهمیدم که مهمترین راه تجربه ایمان و حضور برتر هرکس امروز حسی است که نسبت به جبهه مقاومت و رهبر و اجتماعات مذهبی و افرادی مانند حاج قاسم ها دارد. حال استاد آیا این حس مانند حسی است که من نسبت به دست و بدن خود دارم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حس حضور در عالم وجود، امری است فوقالعاده متعالی. عرایضی اخیراً در جلسه ۱۵ بحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» https://eitaa.com/soha_sima/4414 شد، امید است مفید افتد. موفق باشید
سلام: نقدی داشتم به جلسه جوان و انتخاب بزرگ اخیر در کانال. خیلی ساده انگاری شده است در مطالب. یعنی خیلی سبک توضیح داده شده. آیا این باعث نمیشود که جوانها مطالب را سبک بگیرند؟ باید کلمات بسیار وزین و سنجیده در گفتار انتخاب کنیم تا بار معنایی بسیاری را متحمل شود. ما که نسل بدایه و نهایه بودیم شده ایم این! حال اگر این نسل با جوان و انتخاب بزرگی به این سادگی بیان رشد کنند چه میشوند؟ ببخشید جسارت شد استاد شما نظر بدید ما نهایتا حرف شما را قبول خواهیم کرد. یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان سادهای که اشاره به بالاتر دارد غیر از زبان سادهای است که مطلب را تقلیل دهد و از وسعت خارج کند. از آن جایی که آقای وحدتی بحمدلله مطالب را میشناسند، زبان ساده ایشان مانع توجه به مطالب بالاتر نمیشود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله استاد: در مورد حقیقت انسان کامل یا همان صادر اول میتوان گفت که زمان بردار نبوده و موجودی ازلی هست همانطور که نمیتوان فرض کرد که خورشید باشد اما نور خورشید نباشد و در مورد سایر اصناف فرشتگان هم همینطور؟ اما وقتی بحث ظهور آن حقیقت در عالم ناسوت مطرح میشود اینجا نیاز به مقدماتی مثل خلقت آسمان و زمین هست که به تعبیر قرآن کریم در ۷ دوره صورت گرفته و چون ماده ملازم زمان است اینجا بحث زمان مطرح میشود؟ تا در یک مقطع خاص بدن عنصری پیامبر اکرم شکل گرفته و آماده پذیرش و ظهور کامل آن حقیقت میشود؟ و لذا «انی جاعل فی الار ض خلیفه» و گفتگوی فرشتگان در این باره باید گفت که اصل آن حقیقت که جلوه تام اسم الله است فقط تقدم رتبی بر همه اصناف موجودات دارد و آنجا بحث زمان مطرح نیست ولی وقتی آن حقایق با زبان ما گفته میشود خود به خود صورت زمانی به خود میگیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید و بحمدالله جناب صدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن می کند که اساساً زمان مربوط به حرکت است و تنها در جایی مطرح است که حرکت باشد و حرکت مربوط به عالم ماده می باشد. موفق باشید
با سلام و احترام وقت بخیر: کتاب ادب خیال عقل و قلب قسمت کتابخوان مناسب همه سنین است یا فقط ویژه دانشجویان؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً برای رفقای دبیرستانی سال های آخر هم می تواند مفید باشد. موفق باشید
استاد گرانقدر سلام و خدا قوت: استاد من مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی دارم و ده سالی است که در حوزه منابع انسانی سازمانها فعالیت دارم. متاهلم و فرزند ۵ ساله ای دارم. مسأله ای که مرا آشفته کرده این است که خودم را مستعد در مشاغلی که موفقیت در آنها در گرو ارتقا به مشاغل مدیریتی است اصلا نمیدانم. یعنی اصلا علاقه و توانایی در مشاغل مدیریتی ندارم. از نیروداری بدم میآید و استعدادی در آن ندارم. از طرفی فشار زیاد مالی مرا آشفته کرده و بهم ریخته ولی حقوق خوب در حوزه کاری من در مشاغل مدیریتی است. خواسته ام این است که در شغلی که مطابق با استعدادم است مشغول به کار شوم. اما شناخت جامعی از خودم ندارم و سرگردان شده ام به بررسی شغلهای مختلف. از طرفی فکر میکنم رزقمهمین است و هر جا بروم همینقدر دستم را میگیرد. دنبال استعدادم میگردم. دنبال این میگردم که ببینم برای چه کاری ساخته شدهام. هیچ مشاوری هم نمیتواند کمک واقعی کند. از کجا میشود فهمید خدا آدم را برای چه کاری و چه رسالتی ساخته است؟ دنبال مسیری میگردم که اگر واردش شوم بهترین خودم میشوم. لطفاً راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده صاحبنظر نیستم. هرکس باید خودش با توجه به موقعیتی که دارد تصمیم بگیرد. موفق باشید
با سلام: در اکثر دعا ها و بیشتر قرآن ما کلمه الله آمده است. آبا ما باید این الله را به عنوان همان الله که جامع اسماء است، مد نظر آوریم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است مگر در سوره اخلاص که عرایضی در این مورد شد. موفق باشید
با سلام: برای سومین روز است که من سوالی را فرستادم. بت وجودی که کد پیگیری داشتم. وقتی در سایت آن کد پیگیری را میزنم، میگه: پرسشی با این کد پیگیری وجود ندارد!؟؟! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود به شماره 09132017050 تماس بگیرید. در ضمن از کاربران گرامی و محترم خواهشمند است ایمیل ومشخصات خود را ارسال نمایند تا سریعتر اشکالات وابهامات ایجاد شده برطرف گردد. موفق باشید
