بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7725
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد عزیزتر از دل. سوال اول :‌استاد وقتی تفاسیر روایی از قبیل تفسیر منسوب به امام حسن عسگری و یا تفسیر البرهان را نگاه میکنی میبینی یک آیه را اهل بیت یک چیزی تفسیر کردند کردند و مفسرین ما چیزی دیگر تفسیر کردند . بعنوان مثال آیه (عن النباء عظیم )‌که از نباء بعنوان حضرت علی تفسیر شده است و در تفاسیر دیگر بعنوان روز قیامت . و یا سوره ی سباء آیه ی 18 که در تفاسیر روایی( قریه) را به اهل بیت تفسیر کرده اند یعنی آن شهرهایی که در آنها ایمن میگردید اهل بیت هستند . ولی در تفاسیر دیگر طوری دیگری تفسیر شده و یا به شهر مکه تفسیر شده است و یا منطقه شامات . در حالیکه وقتی امام باقر وقتی دید قتاده این آیه را به مکه تفسیر میکند بر او خرده گرفت . میشود در خصوص این تناقصات در خصوص تفسیر قرآن کمی توضیح دهید سوال دوم :‌فرق تفسیر با تاویل چیست ؟ سوال سوم :‌دکتر عباسی گفت در سایت ها و منابع فلسفی خود غربی ها آمده است آن کسی که به سقراط گفت برو خودت را بشناس و از همان لحظه فلسفه ی یونان کلید خورد شیطان بوده است . وقتی سقراط به کوه آلن میرود در معبد دلفی آن کسیکه به او میگوید برو خودت را بشناس نام اش دمون بوده است . دمون یکی از شیاطین چهارگانه ی خود غربی ها هست مثل لوسیفر . این را دکتر عباسی در مناظره ی خود با صادق زیبا کلام در چند سال پیش گفته بود وگفت من اینها را از خودم نمیگویم بلکه اینها در سایت ها و مطالب خود غربی ها آمده است . من سخنرانی را جدید شنیدم .در حالیکه حکمای ما از سقراط به بزرگی یاد میکنند مثل دکتر دینانی که سقراط را یک حکیم میداند . میشود کمی توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- عنایت داشته باشید ائمه«علیهم‌السلام» در تفسیر آیات اولاً: بعضاً یک وجه از آیه را مطرح می‌کنند و امامِ دیگر، وجه دیگری را مطرح می‌نمایانند. ثانیاً: توان درک مخاطب را نیز در نظر می‌گیرند. ولی تفاسیری مثل المیزان با نظر به مجموعه‌ی این روایات و ظاهر آیات و سیاق سوره و تدبّر در قرآن ،آیه را تفسیر می‌نماید. این مثل فتوای مجتهد است که با نظر به مجموعه‌ی آیات و روایات یک فتوا را می‌دهد. ولی تأویل چیز دیگری است و امام توجه ما را به مبنایی که آیه بر اساس آن ظاهر شده برمی‌گردانند. در این مورد به تفسیر آیت‌اللّه جوادی از اول سوره‌ی عمران رجوع فرمایید 2- نظردادن در مورد سقراط و افلاطون و ارسطو و افلوطین بسیار مشکل است. آن‌قدر معارف بلند در سخنان آن‌ها هست که نمی‌توان گفت بدون ارتباط با پیامبران این سخنان از بشر صادر شده است. به همین جهت عده‌ای معتقدند این معارف تحت تأثیر حضرت موسی«علیه‌السلام» ارائه شده، مگر افلوطین که تحت تأثیر حضرت عیسی«علیه‌السلام» است. این‌که بگوییم دمون یکی از شیاطین چهارگانه است و معنای اساطیری موضوع را با معنای دینی تطبیق دهیم، کار بسیار خطرناکی است. موفق باشید
7706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. جوان 21 ساله ای هستم که تازه قصد ورود به حوزه علمیه را دارم. چند وقتی هست که تصمیم گرفتم ازدواج کنم ولی با توجه به اینکه دیرتر وارد حوزه میشوم و این طور که شنیدم 6-7 سال اول را در حوزه فقط باید درس خواند و فرصت کسب و کار متفرقه ای نیست. آیا بهتره که سطح یک را بخوانم بعد ازدواج کنم یا با توجه به مهم بودن امر ازدواج داماد شوم و در آن واحد درس بخوانم؟ و اگر گزینه دوم بهتر باشه برای موضوع اقتصادی چه کار کنم؟ آیا موقعیتی در حوزه دارم که بتوانم امرار معاش هم داشته باشم. راستش نمیخوام دستم جلوی هیچ کس حتی اولیا دراز باشه. ولی به این هم ایمان دارم که خدا از جایی که فکرش نمیکنیم روزی میرساند ولی باید جنبشی هم از سوی بنده باشد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با همه‌ی این احوال سعی بفرمایید سال‌های اول حوزه را فارغ‌البال فقط به درس بپردازید. موفق باشید
7618
متن پرسش
سلام علیکم آیا امکان دارد که قوای ذهنی عارف کامل که در مقام سیر فی الخلق به الحق و موظف به دعوت مردم به حق است در اثر کهولت سن یا دیگری بیماری ها آنچنان دچار ضعف شود که از تشخیص حق و باطل در سیر عملی خویش باز بماند و باعث گمراهی مردم شود؟ البته ما این را در مورد هیچ کدام از معصومین سراغ نداریم. اما در مورد غیر چهارده معصوم آیا برای کسی که به این مقام شامخ عرفانی رسیده باشد چنین عارضه ای ممکن است یا این که چنان مقامی بالضروره از هر نقصی که مایه خطای در تشخیص باشد نیز جلوگیری میکند؟ سوال از این جهت حساس است که اگر بپذیرم عارف کامل در اثر کهلوت سن یا بیماری دچار چنین عارضه ای شود تبعا شایستگی اقامه حق در خلق را نخواهد داشت. اما آن چه ذهنم را به این سوال مشغول کرد این بود که علامه طباطبایی که البته مثل مرحوم حضرت امام (ره) قیام اجتماعی به حق نداشتند در انتهای عمر حواسشان درست کار نمی کرده و دچار نقصان حافظه شده بودند البته نمی دانم آیا آن مقامی را که برای حضرت امام با تمام لوازمش محقق می دانیم برای حضرت علامه هم محقق می دانیم یا نه. نظر ما در مورد خود امام (ره) این است که ایشان تا آخر عمر حتی در سال های پایانی که قلبشان با باطری کار می کرده است نیز از لحاظ قوای ذهنی و حواس در سلامت کامل بوده اند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سیر بالحقِ فی الخلق، انسان تنها احکام الهی را در میان خلق اظهار می‌کند هرچند ممکن است حواس ظاهری او از بیرون چیزی را نگیرد و حتی مثل علامه تشنگی بدن و نیاز به آب را احساس نکند ولی در همان حال اگر از ایشان سؤال شود در اظهار حق کوچک‌ترین نقصانی ندارند. در مورد حضرت امام می‌توان گفت چون در سیر بالحق فی الخلق مأمور توجه به جزئیات امور اجتماعی بودند می‌توانستند حکم حقانی آن امور را هم مطرح کنند. موفق باشید
7180
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه کلیت فرهنگ غرب را با توجه به فلسفه غرب را نفی میکنید،در سوال ( 7137 )فرمودید:انسان‌ها استعدادهایی دارند و تکنیک‌هایی نیز هست که می‌تواند این استعدادها را رشد دهد نمی‌توان این تکنیک‌ها را نادیده گرفت.به نظرم جزییاتی که از فرهنگ غرب هم می آید،روح کلی فرهنگ غرب را در خود دارد،اگر امکان دارد در این مورد کمی توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورم در آن سؤال تکنیک به معنای تکنولوژی نیست بلکه منظورم روش‌هایی است که بعضاً در مدیریت ذهن تجربه شده است. این مثل روش‌هایی است که عرفایی مثل خواجه عبدالله انصاری در منازل‌السائرین برای سیردادن سالک تنظیم کرده است. موفق باشید
6303
متن پرسش
برای شناخت ماهیت کامپیوتر و جهان مجازی غیر از مقالات شهید آوینی به چه کتابی رجوع کنم؟ لطفا سر نخی به ما ارائه کنید تا بدانیم از کجا باید شروع کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های مرحوم مددپور هم خوب است. شاید کتاب «مدرنیته و توهّم» با شرحی که عرض شده است هم مفید افتد. موفق باشید
6138
متن پرسش
استاد عزیز سلام راستش چند سالی است که با مباحث شما به لطف الهی آشنا شدم اما حقیقتش اینه که سه الی 4 سال است که به طور مستمر نتوانستم مباحث را دنبال کنم و الان دچار سردرگمی شدم یک روز علاقمندم و یک روز بی انگیزه من عاشق مباحث معرفتیم امانمیدانم چرا دچار چنین حالتی شدم الان هر از گاهی تغییراتی در خودم می بینم به عنوان مثال سعی می کنم معایبم را بر طرف کنم البته تا حدودی موفق بودم هر چند اگر از بعدی عیبی را بر طرف کردم عیب بزرگتری را در خود دیده ام و یاد مطالب گذشته معرفتی می افتم و تا حدودی کمک از آن می گیرم اما در وجودم وسوسه می شوم که دیگر بس است به آنچه که آموخته ام بسنده کنم و آنها را عملی کنم و روی اخلاقیات کار کنم اما هنوز دلم نمی پذیرد که بی خیال ادامه مباحث باشم یک سال پیش مباحث جنود عقل و جهل را دنبال کردم اما کاملش نکردم نمی دانم چرا نمی توانم ادامه دهم خواهشا بفرمایید من چکار کنم؟ برنامه ام را چطور دنبال کنم و از کجا دوباره شروع کنم؟ با این احساس ها و مشکلاتی که سر راهم ایجاد می شود چگونه برخورد کنم؟2- استاد به یاد دارم شما فرمودید گاهی خدواند رزق فردی را وقتی تنگ می کند بنده هر چقدر هم تلاش کند به رزق بیشتر دست پیدا نمی کند آیا این رزق کم همیشگی است؟ آیا بنده نمی تواند راه حلی برای گشایش رزق خود داشته باشد و یا پیدا کند؟ شخص بنده متوچه این قضیه شدم که هر چه تلاش می کنم گشایشی نمی بینم و متوجه می شوم رزقم همینن است اما برای رفاه زندگیم باید گشایشی ایجاد شود همین مسئله هم به زندگیم لطمه وارد می کند شاید بفرمایید که خوب چون نیازمن بیشتر از این نیست و من حرص و ولع دارم اما مگر خدواند نمی فرماید برای روزیتان تلاش کنید و برای رفاه زندگی باید تلاش کرد من که از حداقل ها محرومم مثل داشتن ماشین و خانه و ... خوب آیا خواستن آن برای داشتن آرامش و رفاه و بندگی چیز بدی است که گشایش رخ نمی دهد؟ کتاب رزق شمارا سالهای قبل خوندم و الان برای همین است که چنین سوالاتی پیش می آید و حتی در وجودم آن حرفهای بالا را احساس می کنم لطفا مرا از این سردرگمی نجات دهید متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی بفرمائید زندگی را برای خود درست معنا کنید و به خود بفهمانید هراندازه در معارف الهی بالاتر روید در عمل به دستورات شریعت جدّی‌تر خواهید بود 2- تنگی رزق به معنای آن نیست که انسان از آنچه برای بندگی خدا در این دنیا نیاز دارد محروم باشد، پس شما تلاش خود را به طور معمول انجام بدهید و منتظر تقدیر الهی باشید. موفق باشید
5846
متن پرسش
سلام علیکم. استاد بنده مباحث معاد شما رو دنبال می کنم. در خصوص قیامت کبری سوالی داشتم. در این مباحث متوجه شدم که برزخ و قیامت هم اکنون هست و ما از آنها غفلت داریم و بعد از مرگ که پرده ازبرابر چشمها کنار می رود متوجه مشود انسان، که اینها بوده منتهی نسبت به آنها غافل بوده. البته برخی افراد به علت تهذیب نفس هم اکنون قبل از مرگشان در عالم برزخ زندگی می کنند و برخی حتی در قیامت و اولیاءالله در کلیه عوالم حضور دارند. استاد سوالاتی که داشتم این است که1. برخی افراد در عالم برزخ زندگی می کنند(قبل از مرگ)، یعنی چه؟یعنی می بینند که مثلا این دروغ چه تاثیری دارد، این غیبت چه تاثیری دارد؟2. استاد اگر قیامت هم اکنون ساری و جاری است؛ پس قیامت کبری چگونه رخ می دهد؟کسانی که هم اکنون در آن عوالم هم حضور دارند چی؟آیا قیامتی مبنی بر اینکه یک دفع از فاز دنیا وارد فاز آخرت می شویم هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ آری کسی که همین حالا از نسبت‌های اعتباری و تعلّقات دنیایی خود را آزاد کند متوجه حقیقت دیانت می‌شود. 2ـ همین‌طور که خدا هست ولی ما باید به خدا نزدیک شویم، قیامت به عنوان یک حقیقت متعالی هم اکنون هست ولی انسان‌ها و سایر مخلوقات از جمله طبیعت،‌ هنوز به قیامت نرسیده‌اند تا تماما ویران شوند و به نحوه قیامتی خود وارد شوند. موفق باشید
4417
متن پرسش
با درودواحترام/با توجه به اینکه روح مجرد همه ائمه معصومین همه جا حضور دارندو می توان با حضور قلب به انها متوسل شد با این حال ایازیارت قبور انها واجب است وایا نداشتن تمکن مالی برای زیارت تاثیر معنوی را ندارد؟و چرا برای زیارت باید از دوستان خداحافظی کرد که گفته باشیم بیایید به دیدنمان وبا خرجهای کنار ان/اگر برای خودسازی ومعرفت خود می رویم ایا فقط باید برای زیارت حلالیت بطلبیم ؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ائمه«علیهم‌السلام» فرموده‌اند به زیارت قبور ما بیایید. چون با نور ملائکه‌ای که در کنار حرم مبارک آن‌ها هست بهتر می‌توانیم به نور امام نزدیک شویم ولی این بدان معنا نیست که اگر با عزمی جدّی وقلبی پاک از دور آن‌ ذوات مقدس را زیارت کنید زیارت و ملاقات صورت نگیرد 2- وقتی از مؤمنین حلالیت می‌طلبید ، قلب شما پاک و پاکیزه می‌شود و امکان اُنس چنین قلبی با نور امام معصوم بهتر فراهم می‌شود. موفق باشید
3916
متن پرسش
سلام استاد عزیز. مردم در زمان ائمه این فرصت را داشتند که می توانستند عقایدشان را بر امامان عرضه کنند و درستی و غیر درستی آن را متوجه شوند؛ ...استاد من نمیدانم عقایدم درست است است یا نه، با توجه به تدبر حضرتعالی در دین خواهشمندم این سوال مرا پاسخ دهید؛ عقیده من صحیح است یا خیر؟ استاد من معتقدم: «در خصوص حضور امامان معصوم در عالم، فرقی بین زمان حیاتشان با مماتشان نیست. آنها در کل عالم حضور دارند که هیچ حضوری فرازمانی و فرا مکانی دارند. همانگونه که خداوند صدای ما را می شنود؛ ائمه را که صدا می زنی، در هر جای عالم که باشی آنها می شنوند و پاسخ می دهند. در حقیقیت فرقی در حضور بین خدا و ایشان نیست جز اینکه خدا خالق است و آنها مخلوق، قدرت خدا بالذات است و از خودش اما ائمه هر چه دارند از خدا دارند و استقلالی نیست این قدرتشان. ائمه به اذن خدا، قدرت نفوذ در عالم دارند فلذا حاجتی از ایشان بخواهی با استعانت از قدرتی که خداوند به ایشان داده برآورده اش می سازند» استاد این عقاید درست است؟تکمله اش چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما درست است در ادامه خوب است مباحث شرح زیارت جامعه ی کبیره را کار کنید. موفق باشید
3035
متن پرسش
با سلام و خسته نباشد خدمت شما استاد گرانقدر......بنده تمام کتاب های شما رو از طریق سایت لب المیزان به صورت pdf گرفتم و از شما خواستم کمکی بگیرم که بتونم کتاب های شما رو به ترتیب بخونم..منظورم چون بحث های مختلفی در کتاب گفتین بگین که از کدام کتاب شروع کنم تاثیر بهتر تو مطالعاتم داشته باشه...اگه لطف کنین ترتیبه کتاب رو بگین خیلی ممنون میشم....با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم می‌توانید از همان سیر مطالعاتی که در سایت هست استفاده کنید. موفق باشید
1804

اثرات زیارتبازدید:

متن پرسش
با سلام احادیث بسیار مطرح می نمایند که با زیارت قبر امام حسین علیه السلام تمام گناهان شما بخشوده می شود و . . . به نحوی که در ذهن غالب مردم جا گرفته است که فتح الفتوح ایمان زیارت رفتن و پاک کردن لوح اعمال از بدی ها می باشد. حال در این باب چند سوال دارم: 1- برای من شکی در نورانی بودن و دارای انرژی بودن قبور ائمه نیست ولی وقتی هدف آن بزرگواران انسان سازی می باشد چرا تا این میزان تبلیغ برای رفتن به زیارت می باشد؟(درجایی که آنچنان درگیر گناه از کوچک و بزرگ آن هستیم) 2- بهتر نیست به جای تبلیغ بیش از اندازه ای که برای زیارت رفتن وجود دارد بر مبحث انسان سازی و پیروی از گفتار این بزرگواران تاکید گردد. 3- ائمه از ما طلب انسان پاک بودن ، بدون دروغ و غیبت و . . . دارند، آیا نفس این زیارتها در این مهم ما را یاری می کند؟ 4- اگر زیارت تا این اندازه انسان ساز و مهم می باشد چرا در بسیار از زائرین چندین بار در سال ائمه خصلتهای پاک و مطهر ائمه دیده نمی شود؟ 5- بسیاری از دوستان (بخصوص مذهبی) پس از سفر به اکثر کشورهای خارجی از خوب بودن آدمهای خارجی می گویند ولی در جامعه خودمان باید دنبال چنین انسانهایی بگردیم؟ 6- بسیاری از دوستان به من می گویند چرا اهتمام به رفتن و زیارت کربلا نداری(تا این حد که می گویند حتی اگر پول رفتن را هم نداری قرض کن) و من بیش از مسائل مادی و سختی های سفر بدنبال این میگردم که این رفتن و زیارت کردن چه تاثیر روحی و انسان سازی برای من دارد.(چرا که بسیاری از معتادین به زیارت را دیده ام که در کوچکترین مسائل دینی حق مطلب را ادا نمی کنند) لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- مسلّم کسی بیشترین نتیجه را از زیارت امام معصوم می‌برد که بنا داشته باشد قلب خود را در ذیل پرتو انوار آن ها قرار دهد و به نور عصمت امام منور شود و به بهترین شکل خود را بسازد و شما بر این اساس از زیارت ائمه‌»علیهم‌السلام» خود را محروم مگردانید. 2- در مورد تأثیر زیارتی که افراد معمولی دارند که به قول شما گرفتار گناهان کوچک و بزرگ هستند، همین اندازه بس که حقیقت انسانیت را امام معصوم می‌دانند و در جان خود راضی به گناهانی نیستند که مرتکب آن می‌باشند و همین امر موجب می‌شود که بالاخره از آن گناهان فاصله بگیرند. موفق باشید
216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
یک سوال اساسی دارم و آن اینکه اگر کسی از شما سوالی پرسید تا چند ماه بعد باید برای یافتن پاسخ هر روز سایتتان را چک کند؟!!!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ سلام علیکم: سعی بر آن است که در حدّ امکان پس از یک هفته جواب عزیزان داده شود، مگر آن‌که سفری در پیش بیاید. إن‌شاءالله موفق باشید.
17021

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: چند وقتی است طرحی موسوم به طرح ولایت مردمی در بین مشتاقان رایج شده و اعلام شده این طرح مورد تایید مقام معظم رهبری و زیر نظر علامه مصباح در حال برگزاری می باشد. لطفا در صورت امکان اطلاعات شخصی خود راجع به این طرح و البته تحقیقات علامه در این باب را به جهت راهنمایی و نصیحت این حقیر اعلام نمایید. با تشکر و سپاس فراوان. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعات کلی من حکایت از آن دارد که انسان‌های دلسوز و متعهدی این موضوع را دنبال می‌کنند. موفق باشید

15898

حرکت جوهریبازدید:

متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. اگر عالم ماده عین حرکت است نه چیزی که حرکت دارد؛ و از طرف دیگر عالم ماده یک درجه از وجود است پس لازم می آید کل وجود عین حرکت باشد!؟ حتی خدا که شدیدترین وجود را دارد؟ 2. چگونه باید فرق محبت را با هوس و شهوت تشخیص داد چون غالبا اعمال یکسانی دارد مانند بوسه که هم می تواند شهوانی باشد هم الهی. مثلا اگر کسی بگوید دیگری را می بوسم بدون قصد شهوت ولی آلتم تحریک می شود و در عین حال بشدت ناراحتم از این حالت چون به او محبت دارم نه شهوت جواب چیست؟ می توان گفت وجود تکوینی او شهوت را در مخیله او ایجاد می کند و آلت او تحریک می شود ولی او با تشریع خود اراده محبت دارد یا نه؟ لطفا توضیح دهید ۳. عشق و محبت به زیبارویان در کجای حقیقت انسان جایی دارد؟ آیا در سلوک چنین چیزی داریم که انسان عاشق زیبارویان شود البته بدون شهوت خواست لذت حیوانی؛ آیا این همان عشق مجازی است که پل برای رسیدن به عشق حقیقی می شود یا نه؟ ان شاالله در دریای توحید حق مستغرق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- لازم نمی‌اید با حرکت جوهری عالم ماده خداوند دارای حرکت باشد. زیرا «وجود» در هر مرتبه خاصیت همان مرتبه را دارد و پایین‌ترین مرتبه‌ی آن عین حرکت است. در نتیجه بالاترین مرتبه‌ی آن عین ثبات است. 2- باید در موارد شبهه‌ناک از ابراز محبت‌های این‌چنینی احتراز کرد. در محبت حقیقی، شوق بندگی به خدا بیشتر می‌شود، نه شوق به فردِ محبوب 3- عشق به زیبایی، انسان را از هر منظر زیبایی به حضرت حق منتقل می‌کند و اگر مشغول نظر به زیبارویان شد، قوه‌ی واهمه‌ی او رشد می‌نماید و این امر حجابی می‌شود جهت حضور قلب او در مقابل حضرت کمال مطلق. موفق باشید

12056
متن پرسش
با سلام: به نظر مي رسد پاسخ 11949 مکفي نبود. شما خطاهاي حسي را چگونه توجيه مي کنيد يا مثلا نقطه کور چشم را خود مغز اصلاح مي کند و در اين اصلاح گاه اشتباه مي کند. به نظرم مطلب مسلم است که وجود ذهني تطابق کامل با وجود خارجي ندارد و همين که باب ترديد در تطابق وجود ذهني و خارجي باز شود مکفي است براي اينکه در قله رفيع شکاکيت ماوا بگيريم (در پاسخ قبلي دليل خود بر تطابق ذهن و خارج ذکر نکرديد در صورتيکه شواهد عديده تجربي بر عدم تطابق ذهن و خارج وجود دارد. هر کس فيزيولوژي خوانده باشد مي داند که برخي از رنگ ها را خود مغز مي سازد اگر چه اصلا رنگي در خارج وجود ندارد و همه را خود مغز مي سازد.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این حرف‌ها حسّ ما، ما را متوجه گرمای آتش و رطوبت آب می‌کند و اگر به گزارش حسّ اعتماد نکنیم در آتش می‌سوزیم در همین رابطه عقل ما، ما را متوجه وجود حقایق می‌کند که اگر به آن اعتماد نکنیم خودمان را از اُنس با حقایق محروم می‌گردانیم. آیا فکر نمی‌کنید این مباحث چیزی به دانش ما نمی‌افزاید و ما را مشغول اموری می‌کند که به هیچ‌کاری نمی‌آید؟! موفق باشید

11723
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: انسان دائما در حرکت از قوه به سوی فعلیت است و باید از نقص به سوی کمال حرکت کند. سوال این است که حضرت رسول صل الله علیه و آله یا ائمه علیهم السلام به فعلیت و کمال تامی که برایشان ممکن بوده است رسیدند؟ آیا اگر حضرت رسول (ص) عمر بیشتری می کردند به کمال بیشتری نائل می شدند و استعداد های بیشتری از ایشان به فعلیت می رسید یا اینکه ایشان نهایت درجه کمالی که انسان می تواند بدان دست یابد را یافته اند؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحث شده. امام و نبی«علیهم‌السلام» با حفظ عصمت خود وظیفه‌ی الهی خود را انجام می‌دهند و ما با فاصله‌گرفتن از حرام الهی به عصمتی که امامان صاحب اصلی آن هستند نزدیک می‌شویم و عمر هرکس همان فرصتی است که خداوند جهت انجام وظیفه‌ی الهی در اختیارش گذارده. موفق باشید

10600
متن پرسش
ﺳﻼﻡ: ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺻﺪﯾﻘﯿﻦ ﺗﺎ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻮﯾﺖ ﺗﻌﻠﻘﯽ ﻣﻌﻠﻮﻝ، ﺍﯾن ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺁﯾﺎ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺎﺯﻟﻪ ای ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺷﺪﺕ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﮎ این مطالب ﭼﻪ کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا آن حقیقتی است که عین کمال است، پس هر موجودی که عین کمال نیست خدا نیست. آیا مخلوقی که حیاتش از خدا است می‌تواند کمی خدا باشد در حالی‌که خداوند عین حیات است؟ موفق باشید
10264
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: یکی از اساتید ما با آوردن مطالبی از سوال و جواب ابوسعید ابالخیر و ابن سینا، و اشکال به ابوسعید و دفاع از ابن سینا، به ابوسعید بسیار بد و بیراه گفتند ایشان را خیالاتی و وهم زده معرفی کردند، لطفا در مورد ابوسعید اطلاعاتی به من بدهید، و اینکه آیا زبان عرفا با زبان فلاسقه تفاوت ندارد، خودم حدس میزنم تفاوت از اینجا حاصل شده است. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد زندگی‌نامه‌ی ابوسعید ابوالخیر به کتاب «حالات و سخنان ابوسعیدابوالخیر» رجوع فرمایید و یا در اینترنت جستجو بفرمایید، مطالب خود را به‌دست می‌آورید. عرفا نظر به قلب دارند و فلاسفه نظر به عقل و ابن‌سینا در نمط هشتم و نهم اشارات قلب را بر عقل ترجیح می‌دهد حالا چرا آن استاد بد و بیراه به ابوسعید گفته‌اند معلوم نیست! ای کاش سری به نمط هشتم و نهم اشارات می‌زدند. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در نصیحتی که به احمدآقا دارند می‌فرمایند؛ اگر حرف اهل اللّه را نفهمیدی، لااقل آن را انکار نکن. موفق باشید
10165
متن پرسش
سلام: استاد گرانقدر ممکن است ما به جایی نرسیده باشیم که مثل عارفان از هر چیز منتقل به جنبه الهی آن شویم آیا نرسیدن به این مرحله به معنی کفران آیات الهی است یا اینکه نداشتن مرتبه کمال بالاتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که می‌فهمیم هر چیز مخلوق خداست، پس خالقیت حضرت حق را در همه چیز می‌یابیم. هر اندازه خود را از جنبه‌ی کثرت یا ماهیت شیء آزاد کنیم و نظر به جنبه ی وجودی آن بیاندازیم بیشتر به کمال توحیدی می‌رسیم و این نیاز به خود سازی دارد. موفق باشید
8129
متن پرسش
عجیبه!!! اول یدک کشیدن اسم استاد، می دانید چرا عجیبه چونکه تا آنجایی که من شنیدم درخت هر چه پربار تر سرش خمیده تر... دوم پاسخ به همه جور سوال از شیر مرغ تا جان آدمیزاد!!!! بهر حال سایت شما اتفاقی مشاهده شد... ان شااله که دنبال نام و نان نباشید و در راه اسلام به ما هو اسلام قدم بردارید...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: درست می‌گویید ولی اولاً: واقعاً بنده از این عنوان دلخوش نیستم ثانیاً: مگر بنده نظر خودم را می‌دهم که تعجب کرده‌اید پاسخ به همه جور سوال از شیر مرغ تا جان آدمیزاد داده ام ؟. بنده سعی می‌کنم به عنوان یک معلم آنچه از اسلام می‌دانم را در اختیار کاربران عزیز قرار دهم. ثالثاً: فکر می‌کنم وظیفه‌ی دینی اقتضاء می‌کند که جواب عزیزان را بدهم. با این‌همه از نفس خود در امان نیستم، امیدوارم با دعای دوستان و انتقاد عزیزانی مثل شما از شرّ نفس راحت شوم. موفق باشید
394

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1-چگونه می توان عالمی را که در ان زندگی می کنم را عوض کنم 2_از خود بیگانگی چگونه رخ می دهد- علل و ریشه ها 3-فطرت چیست و چگونه بر مدار فطرت زندگی کنیم
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام سؤالات جنابعالی نیازمند مقدمات طولانی است. پس از کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» پیشنهاد می‌کنم کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را مطالعه فرمایید. إن‌شاءالله در فضایی قرار می‌گیرید که می‌توانید جواب سؤال‌تان را بیابید. موفق باشید
184

بدون عنوان**بازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید. این جمله را توضیح دهید:مرگ برتجربه آغاز خلاقیت ونوشوندگی است.
متن پاسخ

بسمه تعالی علیک السلام جمله را نتوانستم بخوانم

13547
متن پرسش
با عرض سلام و معذرت خدمت استاد گرامي: در خصوص اصالت وجود و اعتباریت ماهيت به نظرم بهترين فرمايش سخن مرحوم علامه در نهايه است كه مي فرمايد ماهيات ظهور وجود هستند براي اذهان. البته دو سخن ديگر هم دارد كه ماهيات حد وجود و انحاء وجود هستند ولي آن مطلب ظهور وجود براي اذهان خيلي روشن كننده مي باشد كه يك وجود خارجي داريم كه درك ما از آن مي شود ماهيات البته چرا ماهيات نه ماهيت آن هم به علت بحث حركت جوهري و آن مباحث. البته به قول استاد رحيقي آن وجود ظهوري هم براي قلب دارد كه بحث اسما پيش مي آيد. باز هم جسارت حقير را ببخشيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی نباید در آن متوقف شد. اگر جلو برویم معنای اعتباری‌بودنِ ماهیات با ظرائف بیشتری برای ما روشن می‌شود. ولی در هر حال در ابتدای امر تعبیر «ماهیات، ظهور وجوداند» تعبیر خوبی است. موفق باشید

11752
متن پرسش
با سلام: متوجه تذکرتون در سوال ۱۱۷۳۴ نشدم. بنده یکبار از جمله راستشو بخواین استفاده کردم و تا آخر دیگه تکرار نشده هرچند که قبول دارم همون یکبار دوبار هم مشکل داره و از بابت این تذکر ارزشمندتون ممنونم، ولی اینو بزارین به حساب اینکه بنده نسبت به شما خیلی احساس پدرفرزندی می کنم و احساس کردم بشه کمی راحت تر باهاتون صحبت کنم و گرنه شرمندم دیگه تکرار نمیشه. خواهش می کنم سوال بنده رو بازهم بخونین چون بازهم توضیح قابل فهمی ندادین. بنده از شما پرسیدم منظورتون به صورت دقیق از اجتهاد چیه؟ شما فرمایش کردین: «فهمیدن ملاک است و در مسیر اجتهاد است که انسان به یک فهم کلّی می‌رسد» خوب این اجتهاد چه تعریفی داره؟ میشه یک مثال عامیانه بزنین؟ مثلا این درسته که یکی وقتی داستان موسی و قومشو میخونه همون ترجمه رو درک میکنه ولی یکی که اون داستانو میخونه هزاران نکته برداری میکنه. طرح کلی اسلام امام خامنه ای اجتهاد هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه بودم خواسته‌اید خودمانی باشید ولی خواستم عرض کنم شما بعنوان طلبه سعی بفرمایید در نوشتار درست بنویسید 2- عرض کردم باید موضوعات دینی را بفهمیم، وقتی درست فهمیدیم در آن موضوع صاحب‌نظر می‌شویم مثل آن‌که فقها در امور فقهی صاحب‌نظرند، مثل آن‌که آقای دکتر جواد لاریجانی در امور سیاست بین الملل مجتهد و صاحب‌نظر است. طرح کلّی کتاب حضرت آقا در گزینش آن آیات، یک نوع اجتهاد است ولی کسی می‌تواند از آن استفاده کند که حداقل تفسیر المیزان را خوب فهمیده باشد. 3- باز واژه‌ی «کردین» و «قومشو» و «داستانو» که در نوشتار خودمانی هم معمول نیست و غلط به حساب می‌آید به‌کار برده‌اید. آری واژه‌ی «میخونه» یا «باهاتون» معمول است. موفق باشید

11102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: باسپاس فروان برای همه چیز. امکان دارد انتشارات کتاب زبان در تفکر هایدگر را بفرمایید؟ انشارات ایران گفتند کار ما نیست. در بازار هم هرچه گشتم پیدا نکردم. بسیار عذر می خواهم. 2. چرا حضرت شمس از حسودان رنجیدند و رفتند یا سایر بزرگان، مگر ایشان هم که غرق در عیش هستند ناراحت می شوند؟ یا ناراحتیشان مثل من شخصی نیست و علتش جهل مردم است نمی فهمم استاد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب را انتشارات ایران چاپ کرده 2- رنجش اولیاء به آن معنا است که محیط را آماده‌ی پذیرش تذکرات خود نمی‌بیننند و از آن ها روی بر می گردانند وگرنه در درون با آرامش خاص با خود و با خدای خود هستند. موفق باشید
نمایش چاپی