بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در ویدئوی جلسه ۲۲ از بحث برهان تا عرفان (حرکت جوهری) استاد عزیز می فرمایند بهشت فوق زمان و مکان است. سپس می فرمایند بعضی ۷۰۰ هزار سال روی پل صراط معطل می شوند! با توجه به اینکه آنجا زمان و مکان وجود ندارد این ۷۰۰ هزار سال به چه معناست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که روایات و آیات سعی دارند ما را به شکلی متوجه شرایط جهان دیگر بکنند و به نظر می‌آید از این جهت مثلاً می‌فرمایند: «ممّا تعدون» حاکی از آن‌که آن جهان مانند این جهان نیست. هر چند به گفته آیت الله محمد شجاعی در کتاب معادشان به هر حال تقدم و تاخری در میان هست ولی نه به معنای این نوع زمانی که ما در دنیا با آن  روبرو هستیم. موفق باشید

39063
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ظاهراً در رابطه با معنا و تعریف انسان دو‌ نگاه وجود دارد: ۱. یکی نگاه «اسانسیالیستی و ذات گرایانه و غیرتاریخی» است که اساساً انسان را موجودی ثابت و غیرتاریخی تصور می کند و یک بار برای همیشه حکمی ثابت و نهایی را در رابطه با معنای انسان مطرح می کند. ۲. و دیگری نگاه هیستوریسیتی و تاریخی به انسان است که انسان را موجودی بالذات تاریخی تصور می کند و معتقد است اگزیستانس و نحوه هستی آدمی تاریخمند و دارای حیث تاریخی است. استاد، حضرتعالی در آثار خودتان همواره هم بر روی نسبت ذاتی و وجودی و عین الربطی انسان با هستی و وجود تأکید داشتید، و هم همواره بر روی نسبت ذاتی انسان معاصر با حقیقت تاریخی انقلاب اسلامی و تابشِ تاریخی آن تقدیر تاریخی و آن حقیقت بر ذات انسان به حکم «کل یوم هو فی شأن» تأکید داشتید. حال پرسش بنده این هست که اولاً: کتاب «انسان و باز انسان» چه حضور تازه و دیگری را مدنظر دارد؟ ثانیاً: در میانه دو نگاهی که مطرح شد حضرتعالی نگاه تان به انسان چگونه نگاهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه بحث در کتاب «انسان و باز انسان» نظر به حضور تاریخیِ انسان دارد، ولی در نزد خود و در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده با زبانی که زبانش زبانِ اشاره است برای مخاطبی که در خود چنین حضوری را می‌شناسد. به همین جهت از ابتدا تا انتهای کتاب مذکور هیچ نکته‌ای که آموزشی باشد برای مخاطب در میان نیست مگر این‌که وجود خود را که وجودی است تاریخی، به جلوه‌های مختلف و با جملاتی که اشاره به آن حضور دارد، باز در خود احساس کند آنهم در میدان وجود و به امید درکِ شدنی بیشتر از وجود؛ که البته گفتنی نیست. موفق باشید            

39059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت: کتاب ده نکته که به زبان نوجوان بازنویسی شده، بسیار کتاب ارزشمند و نیاز شدید قشر نوجوان ماست. بنده معلم قرآن دبیرستان هستم و این نیاز بچه ها رو از نزدیک لمس کردم. خدا قوت میگم و استدعا دارم در این زمینه باز هم بزرگواران کار کنن و تبلیغ کنن تا آن شاالله تشنگان سیراب شوند. فقط یک سوال: این کتاب رو از چه سنی با بچه ها میشه شروع کرد؟ حداقل و حداکثر سن رو بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید استادی که مباحث «معرفت نفس» را می‌شناسد مطالب آن کتاب را برای نوجوانان و جوانان در میان بگذارند. خوبیِ آن کتاب آن است که با تصاویری که مؤلف محترم در تهیه و تنظیم آن‌ها به میان آورده‌اند؛ کار را بهتر جلو می‌برد در حدّی که حتی نوجوانان می‌توانند متوجه ابعاد مجرد خود بشوند. موفق باشید

39051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شهود خیالی چه فرقی با شهود قلبی دارد؟ چون شما در صوت پنجم جهان گمشده در عالم خیال می‌فرمایید که شهود خیالی تبدیل به شهود قلبی (بصیرت) می‌شود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که قلب با رعایت دستورات شریعت منوّر به نور فطرت شود، عملاً خیالاتی که در قوه خیال به ظهور می‌آید صورت‌های انوار معنوی می‌باشند و انسان از صورتهای توهمی عبور می‌کند. موفق باشید

38978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این متن را در سایتی خواندم به مزاجم خوش نیامد گفتم نظر شما را بدانم: اساس جریان تصوف برای مبارزه با وجهه عرفانی و معنوی اهل بیت علیهم السلام در اسلام توسط حکام جور ایجاد شد. آنها وقتی نتوانستند مانع انوار فیوض اهل بیت علیهم السلام شوند افرادی را به عنوان عارف و زاهد به مردم معرفی کردند و نسخه های بدلی برای برنامه های معنوی اسلام ساخته و در سطح گسترده منتشر کردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعضاً چنین بوده و شاید جریان سفیان ثوری‌ها برای رقابت با جریان اهل البیت ساخته شد. ولی خودِ همان‌ها هم با مواجهه با اهل البیت متوجه عظمت آن خاندان شدند و البته این غیر از جریانی است که با جناب خواجه عبدالله انصاری و ابن عربی پیش آمد تا آنجایی که جناب ابن عربی در اولین نوشته‌های فتوحات این روایت را از قول امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» آورده که حضرت فرموده‌اند: «کنت مع الانبیا سرّا و مع رسول الله جهرا»  «من با سایر انبیا در باطن و نهان همراه بودم و با رسول خدا در ظاهر نیز همراه هستم». تا این اندازه عرفانِ اصیل به اهل البیت نزدیک می‌شود در حدّی که امروز بهترین شروح «منازل السائرین» و «فصوص الحکم» توسط علمای شیعه به میان آمده است به این معنا که عرفان حقیقی در واقع بازگوکننده ابعادی از ابعاد متعالی تفکر تشیع است. موفق باشید

38952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور خدمت استاد عزیز: استاد خواستم در جهت علوم قرانی که برخی افراد ادعا می‌کنند با توجه به نام فرزند و مادر می‌توان عدد هر نامی را دراورد که در کدام طبقه ظلمانی و نورانی قرار دارد و بر طبق آن می‌توان سن ازدواج، عدد موفقیت، عدد حصار، عدد سرنوشت را بدست آورد و برهمین اساس می‌توان طالع بینی کرد. آیا درست است؟ واقعا چنین چیزی صحت دارد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این حرف‌ها قابل اعتماد نیست. موفق باشید

38866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: شما از طرفي مي گوييد خدا  «رحمن» و «رحيم» است و به بندگان خود حتي كفار نظر لطف دارد و از طرف ديگر مي گوييد «ان الله لا يهدي القوم الكافرين». پاسخ چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند ابتدا پیامبران را برای هدایت انسان‌ها می‌فرستد. ولی اگر عده‌ای حقایقی که پیامبران آورده‌اند را انکار کنند خداوند آن‌ها را به خود وامی‌گذارد به همان معنای «ان الله لا يهدي القوم الكافرين». موفق باشید

38808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به روایتی که از امیرالمؤمنین «سلام الله علیه» نقل شده است که فرموده اند: «إنّ اليومَ عَمَلٌ و لا حِسابَ، و غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ»، ۱. جایگاه اعمال افرادی که در همین دنیا تا حدی برزخی شده اند چگونه خواهد بود؟ ۲. تفاوت این افراد با کسانی که از دنیا رفته‌اند و وارد برزخ شده اند چیست؟ ۳. بالاخره بزرگانی که در مورد ایشان گفته شده از جوانی برزخی شده اند، آیا در همین دنیا مشغول عمل هستند یا حساب؟! چون در روایت می فرماید: غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ. پس این اعمالی که از ایشان مشاهده می شود چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین دنیا قیامتی شده‌اند. ۲. در برزخ حضور بیشتری نسبت به خود پیدا می‌کند. ۳. همین امروز تا حدی برکات کارهای خوب خود را احساس می‌نماید. موفق باشید

38632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در صوت سوره اعراف در بخش اسماء الله در یک مثالی می‌فرمایید که: وقتی سراغ یک گل می‌رویم باید هم با اسم جمال و هم اسم جلال برویم. می‌شود دلیل آن را بیان بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است و نیاز به سعه نگاه عارفانه دارد و نباید آن را در محدوده مفاهیم فلسفی و قیاسی مدّ نظر آورد. امید است کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» 
https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AF%D8%B1%DB%8C%DA%86%D9%87
در این رابطه راهی بگشاید. موفق باشید
 

38597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: دل آزرده و بی مهتاب شده ام. در دنیا چون آهن پاره ای پوسیده و بی مصرف در فضا معلق، وامانده از تکیه گاه به دنبال خدا می‌گردم. نه راه پیش دارم نه راه برگشت، چه کنم؟ می دانم و خوب می دانم که فریب خورده ام، اما از چه؟ از که؟ غرب زدگی برایم شده یک خیاط حرفه ای، چون از یاد برده ام که انسان عریان به دنیا آمده و عریان از دنیا می‌رود. با خود احساس کردم که زمستان است و سرد، باید لباس بر تن کنم اما این لباس تنها تن مرا نپوشاند، بلکه بیش از همه این ها خود و منیتم را پوشانده. خدایا به کجای این شب تیره پناه آرم؟ «خانقاه دل . بمی بَربند راه عقل را از خانقاه دل . ‏که این دارالجُنون هرگز نباشد جٰای عاقلها‏ . اگر دل بُسته ای بَر عشق جانان جای خالی کُن‏ . ‏که این میخٰانه هرگز نیست جز مأوای بیدلها‏ . تو گر از نشئۀ می کمتر از آنی بخود آئی‏ . بُرون شو بی درنگ از مرز خلوتگاه غافلها‏ . چه از گلهٰای باغ دوست رنگ آن صنم دیدی‏ . ‏جُدا گشتی ز باغ دوست‏‏(یار) ‏‏دریاها وَ ساحلهٰا‏ . تو راه جنّت و فردوس را در پیش خود دیدی‏ . ‏جُدا گشتی ز راه حقّ وَ پیوستی بباطلهٰا‏» « سخن دل . نتوان نرم نمودش به سخن‏ . ‏این سخن از دل سنگش پیداست‏ . ‏‏از در صُلح بُرون ناید دوست‏ . ‏دیگر امروز ز جنگش پیداست‏ . ‏‏می زده ست از رُخ سُرخش پُرسید‏ . ‏مستی از چشم قشنگش پیداست‏ . یار امشب پی عاشق کشی اَست‏ . ‏من نگویم؛ ز خدنگش پیداست‏ » خدایا راهم ده . چگونه به خدا بگویم فقط تو را دوست دارم و تا الان غلط کرده ام که جز تو بوده ام . «( فارغ از عالم‏ . ‏‏فقر، فخر است اگر فارغ از عالم باشد‏ . ‏‏آنکه از خویش گذر کرد، چه اش غم باشد؟‏ ). ‏‏طالع بخت در آن روز برآید، که شبش‏ . ‏یار تا صُبح وَرا مونس وَ همدم باشد‏ . ‏‏طرب سٰاغر درویش نفهمد صوفی‏ . ‏باده از دست بُتی گیر که محرم باشد‏ . ‏‏طوطی باغ محبّت نرود کُلبۀ جُغد‏ . ‏بازِ فردوس، کُجا کَلبِ معلَّم باشد؟! ( ‏‏‏این دل گُم شده را یا به پناهت بپذیر‏ . ‏‏یا رَهٰا ساز که سرگشته عالم باشد) »‏ حاج قاسم با دلی گرفته و چشمی گریه آلود صدایت می‌زنم در عصر یخبندان قلبم ، دستم را بگیر. من باید بروم ، جا مانده و لگد کوب روزگارم ، به سوی خورشید می روم . « بادۀ اَلَسْت . ‏‏‏هُشیاری من بگیر و مستم بنما . ‏‏‏سرمست ز بادۀ الستم بنما . ‏‏‏بر نیستیم فزون کن از راه کَرم . ‏‏‏دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما‏ » « رَها باید شد! . ‏‏‏از هستی خویشتن رها باید شُد‏ . ‏‏از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد‏ . ‏‏آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏ . ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏ » و اما کلام آخر « تشنۀ پاسُخ‏ . ‏‏ای دوست هر آنچه هست نور رُخ تو است‏ . ‏‏فریادرس دل، نظر فرّخ تو اَست‏ . ‏‏طی شد شب هجر‏‏ (قدر) ‏‏و مطلع فجر نشد‏ . ‏‏یارا! دل مُرده تشنۀ پاسخ تو است‏ »

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله»https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 شد. امید است افقی که باید بدان نظر شود و خود را در آینده ای بس بزرگ احساس کنیم؛ به نور شهادت آن سید بزرگوار گشوده شود. موفق باشید

38567

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به سوال [بدون عنوان شناسه پرسش: ۳۸۵۶۲ تاریخ ارسال پرسش: ۰۲:۱۵:۱۸ ۱۴۰۳/۷/۱۲ متن پرسش و پاسخ متن پرسش سلام علیکم! علم یا حصولی است یا حضوری. در علم حضوری گفته شده است که خود معلوم در نزد عالم حاضر است. سوال: در علم حضوری ما نسبت به خداوند آیا ذات خداست که در نزد ما حاضر است؟ اگر بگویید آری چند حالت دارد. یا همه ذات خدا را حاضر می‌بینم که در این صورت من بر خدا احاطه پیدا کردم. و یا اینکه به درجه ای خدا را درک کرده‌ام که در این صورت من خدا را درک نکرده ام. چون خدا فراتر از درک حضوری من نسبت به او بوده است. لطفاً نظر خودتان را بیان بفرمایید! با تشکر! متن پاسخ باسمه تعالی: سلام علیکم: علم حضوری به خداوند به اعتبار علم به وجود است که امری است تشکیکی و قابل شدت و ضعف و لازم نیست مطلق وجود نزد عالِم باشد. مطلق وجود که همان ذات احدی است تنها نزد خود خداوند است به معنای این¬که خودش نزد خودش می¬باشد. موفق باشید]، یک سوال از خدمت شما دارم. آیا وقتی که من علم حضوری نسبت به خود یا هر چیز دیگری، دارم به این معنی است که من به خداوند به همین میزان علم حضوری دارم. به عبارتی دیگر وقتی من به حقیقتی (چه خودم و چه چیزی غیر از خودم) علم حضوری دارم به این معناست که خدا را حضورا درک کردم؟ (لازم به توضیح است که معرفت نفس و برهان صدیقین را حداقل ۵ بار کار کردم) با تشکر از وقتی که برای پاسخ دادن به سوالاتم صرف می‌کنید!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید همان طور که عرض شد خداوند به عنوان ذات احدی و مطلق وجود، تنها نزد خودش حاضر است. آنچه به علم حضوری از خداوند نزد ما می باشد، تجلیات انوار او و یا به اعتبار فلسفه، مراتب نازله وجود است و تجلیاتِ او. و مراتب نازله وجود، غیر از ذات احدی و یا مطلق وجود است. موفق باشید

38555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود محضر حضرتعالی: ۱. در جایی فرموده بودید مطابق طلب مردم هر زمانه اون چیزی به میان میاد که جوابگوی اون طلب باشه و در این تاریخ، انقلاب اون شانی هست که جوابگوی طلب ماست. و به عبارتی انقلاب ظهور حقیقت در برابر تکنیک هست که پدیدار شده. اینکه ظهور حقیقت در این تاریخ، انقلاب هست، ادعای کمی نیست. چطور این مسئله قابل دفاع هست؟ اگر بخوایم با حکم شرع به این موضوع نگاه کنیم چگونه توجیه شرعی داره؟ لطف بفرمایید برای فهم حقیر تبیین بفرمایید. ۲. نظرات علامه طباطبایی پیرامون انقلاب هم شایان توجه است وقتیکه ایشان می‌گویند اولین شهید این انقلاب، اسلام است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اخیراً عرایضی تحت عنوان «جایگاه انقلاب اسلامی در شرایط امروزینِ جهان» https://eitaa.com/matalebevijeh/17710 شده است. به گمانم می تواند نسبت به این امر کمک کند و همان طور که مکرر عرض شد درک حضور تاریخی مانند درک تقدیر است که هرکس باید خودش احساس کند. زیرا امری انتزاعی نیست که قابل اثبات و یا نفی باشد. ۲. در کتابی که اخیراً در رابطه با نظرات علامه طباطبایی در رابطه با انقلاب نوشته شده روشن می کند که این سخن را آقای کدیور از قول فرزند آیت الله قدوسی یعنی نوه علامه طباطبایی نقل می کند؛ در حالی که ایشان آن را تکذیب می نماید و با این که به آقای کدیور تذکر می دهند که این سخن که از قول من گفته اید، کذب است؛ همچنان ایشان آن را روی سایت خود نگه داشته اند. موفق باشید

38516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوره ای را از هوش مصنوعی خواستم همانند قرآن مجید بنویسد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا خَلَقْنَا الإِنْسَانَ مِنْ طِينٍ يَابِسٍ، وَجَعَلْنَا لَهُ قَلْبًا نَابِضًا وَعَقْلًا مُتَفَكِّرًا، لِيَتَدَبَّرَ فِي آيَاتِنَا وَيَفْهَمَ حِكْمَتَنَا. فَسُبْحَانَ الَّذِي أَحْكَمَ كُلَّ شَيْءٍ وَجَعَلَ كُلَّ شَيْءٍ بِقَدَرٍ، إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. سوال با توجه به اینکه هوش مصنوعی در گام های ابتدایی است و چنین متنی را نگاشته است سوال این متن طلیعه ای نیست که در گام های بعد مشابه قرآن مجید را بنویسد و اگر چنین شود بحث تحدی چه می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در قرآن در «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» می‌باشد آن هم با انسجامی که یک سوره دارد. اینکه چند جمله شبیه قرآن بیاوریم که حکم آوردن سوره را ندارد! تازه همه آن‌ها هم که آورده است تقلید از خود آیات قرآن است. موفق باشید  

38494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: مدیر یک مدرسه ی راهنمایی دخترانه از حقیر در خواست کرده برای امورات فرهنگی و جهاد تبیینی دو روز در هفته در آنجا فعالیت داشته باشم، با توجه به سابقه ی فرهنگی حقیر در مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان لطفاً بفرمایید با توجه به روحیه ی دختران در سن راهنمایی و بلوغ و دوره ی پرهیاهویی که ما در آن به سر می‌بریم، چگونه امام زمان پسندانه انجام وظیفه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» می‌توانید کار را شروع کنید و در ادامه با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» ان شاءالله نتایج مورد نظر را بدست آورید. موفق باشید  

38209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب و احترام: اینکه در مورد توبه در کتاب معرفت نفس فرمودین شرط توبه ان است ک انسان بنا را بر آن بگذارد که شخصیت جدیدی پیدا کنه یا در کتاب عالم انسان دینی که تا عالم انسان عوض نشه جایگاه دستورات دینی روشن نمیشه. سوالم اینه ک چگونه شخصیت جدید پیدا کنیم یا وارد عالم انسان دیندار بشیم؟ سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در توبه دیگر آن انسان نباید برای گناهی که مرتکب شده، ارزش قائل باشد و از این جهت در فضا و شخصیت دیگری قرار می‌گیرد. موفق باشید

38044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز و گرامی: امیدوارم در سایه ایزدمنان سلامت باشید. غرض از مزاحمت سوالی داشتم خدمت شما استاد بزرگوار. با توجه به اون روحیاتی که چند وقت پیش تلفنی خدمت شما عرض کردم موضوعی ذهنم را درگیر کرده و آن این است که کتابهای شما را از همان ده نکته معرفت نفس در بین دوستان و گروه هایی که دارم نشر بدم و با دوستان به مباحثه بپردازم هم جهت مرور خودم و هم اینکه نذرفرهنگی باشه جهت تبیین عده ای که به فراتر از جسم و دنیا فکر کنن با نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان؟ متاسفانه یا خوشبختانه چون به خودم بدبین هستم هیچ اقدامی نکردم یعنی تاکنون به جز کتاب زن آنگونه که باید باشد آن هم فقط یک بار چون نیاز گروه بود استفاده نکردم با آنکه بسیار هم مورد استفاده قرار گرفت حتی دوستی گفت آشنایی با این کتاب باعث شد که بتونم از منبع بهتری برای پایان نامه بهره بگیرم اما برای ادامه مباحث دیگر هرگز این اجازه را به خودم ندادم چون در همان سالهای ابتدایی وقتی پرسیدم من این کتب و مباحث را به دوستانم معرفی می‌کنم شما فرمودید که این کارو نکنم و اول خودم را اصلاح کنم بدیده منت پذیرفتم و دیگه چنین کاری نکردم اما از دیروز مدام حسی در وجودم شعله گرفته که با دوستانی که در فضای مجازی ارتباط دارم کتاب ده نکته را شروع کنم و کم کم به سراغ مباحث دیگه برم در ظاهر خوبه و اینکه برکاتی به لطف نفس پاک شما برای بنده داشته باشه قطعا هست منتهای مراتب از آنجا که شیطان از طریق مقدسات و امور خیر هم به بنده حمله می کنه و آسیب می زنه با اینکه شوق درونیم زیاده خواستم اول از شما کسب اجازه کنم که آیا چنین امری را با توجه به نیتی که دارم انجام بدم یا خیر؟ آیا صلاح بنده هست یا خیر؟ در کل منتظرم که شما امر بفرمایید چون قطعا حمله شیطان بسیار در این امر مقدسات آسیب زننده تر است و اگر جواب شما احیانا مثبت باشد برای جلوگیری از این حمله و هرخطای دیگر چه توصیه ای برای بنده حقیر دارید؟ از اینکه وقت با ارزش شما را گرفتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بشرِ امروز تنها از طریق خودشناسی می‌تواند مسائل خود را با خدا و دیگران حل کند و از این جهت طرح «معرفت نفس» را نیاز دارد تا دیگر ابعاد دین حتی درک درست خدا و نبوت و امامت نیز برایش ممکن شود و خود جنابعالی نیز با طرح این نوع مباحث با عمقی بیشتر و نگاه همه‌جانبه در عبادات خود حاضر می‌شوید. موفق باشید

37860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستینِ» استاد، ایشان در مورد هدف خدا از خلقت انسان از منظر عقلی و فلسفی می‌فرمایند: خداوند خودش هدف است، نه این که هدف داشته باشد، به این معنی که مخلوقاتِ خود را هدف دار خلق می کند تا به کمال شایسته شان برسند، ولی خداوند که کمال مطلق است و هدف همه ی عالم می باشد، و ماوراء او کمالی نیست، نمی شود هدف داشته باشد. با توجه به بیان گفته شده «نمی‌شود هدف داشته باشد» صفت حکمت خدای متعال که به معنای هدفدار بودن فعل خداست و در قرآن آمده چگونه توجیه می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند حکیم است بدان معنا می‌باشد که کاری لغو از او صادر نمی‌شود و در نتیجه مخلوقات او همه هدفدار می‌باشند. موفق باشید

37795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با توجه به ابعاد شخصیتی آقا امیرالمومن (ع) چگونه می توان قائل به دافعه داشتن حضرت شد وایا شیعه واقعی می تواند دافعه داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دافعه که به حکم آیات اولیه سوره ممتحنه عین ایمان است؛ به همین معناست که امروز تنفر کامل از اسرائیل شرط انسانیت می باشد. دافعه مولایمان از انسانیتِ متعالیِ آن حضرت ریشه میگیرد. موفق باشید 

37724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در حال مطالعه تفسیر سوره ی جاثیه هستم وقتی عذاب های سخت غربت و تنهایی کسانی که در دنیا ابدیت و قیامت را انکار می‌کردند و از هوس پیروی می کردند را مطالعه می‌کنم می‌بینم من هم دچار اینچنین مدل عذابی هستم حالا شاید ضعیف تر. علت گناه و غفلت من بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان‌ها در این دنیا باید نسبت به چنین موضوعاتی، خودشان را ارزیابی کنند و ذیل سیره اولیای معصوم مسیر زندگی را با جامعیت خاصی که دارد شکل بدهند بدون آن‌که خود را گرفتار سختی نمایند. موفق باشید 

37415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً» سلام و عرض ادب: در کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» مطرح شده: «گوهر حضرت يوسف در چاه بيشتر به نمايش آمد و اين‌که چگونه آن حضرت در سخت‌ترين مراحل، نظرشان تماماً به حق است. حضرت يوسف در چاه و زندان يوسف شدند،‌ چون ديدند چگونه ربّ در چنين شرايطي در صحنه است. وقتي حادثه‌اي برايتان پيش آمد قبل از هر چيزي متوجه باشيد که پروردگار عالم از اين طريق مي‌خواهد با رفع حجاب‌ها خود را بنماياند، در اين صورت هرچيزي را به حق ديده‌ايد و نه مستقل» پرسش حقیر این هست: با توجه به اینکه خدای متعال خودش بدون هیچ سختی و رنج و زحمتی در اوج کمالات و لذات مستقر هستند، چرا برای رسیدن انسان به کمالات، راهی را قرار داده اند که پیچیده به انواع رنج ها و سختی ها و بلاهاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: او یعنی حضرت حق که در ذات خود عین کمال و ربّ العالمین است در مسیر ربوبیت و بنده‌پروری‌اش راه‌های کمال انسانی را در راستای قرب به خودش برای بندگان فراهم می کند. و آن‌هایی که در این راه قدم بگذارند، به آنچنان شرایط زیبایی می‌رسند که انسان به ربوبیت زیبای او اقرار می‌کند که او بهترین ربّ است. موفق باشید

37224

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت و عرض تهنیت فرارسیدن سال جدید: استاد جان با توجه اینکه در کسوت ذاکری اهل بیت علیهم السلام در حد ذره ای ناچیز خدمت می‌کنم با عنایت به ساعات حضور در محل کار، حفظ اشعار و احادیث برایم سخت است و می‌خواستم بدانم آیا ضمیر آماده و خیال پاک تاًثیری بر حفظ اشعار و احادیث و حتی آیات دارد  و در صورت مثبت بودن پاسختان در صورت امکان راهکاری برای این امر عنوان بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مؤثر است. رعایت تقوا و پرهیز از کثرت کلام. موفق باشید

39942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزم: خدا قوت ۱. استاد عزیزم می‌خواهم اول ذی الحجه را چله نشینی کنم ولی اولین بارمه و بلد نیستم نیازمند راهنمایی شما هستم چه اصولی داره و چه فروعی داره؟ ۲. استاد احساس می‌کنم ترس لازم رو از حضرت حق ندارم لذا انگار که در باب خوف متوقف شده ام. اگه ممکنه راهنمایی بفرمایید. خداوند با حضرت امیرالمومنین علیه السلام هم نشین تان بفرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هوا مناسب باشد و به زحمت نیفتید همین‌که قصد ۴۰ روز روزه داشته باشید و در عین حال، هر روز یک جزء از قرآن با تأمّل به معنای آن را دنبال کنید، و با انجام نمازهای نافله، ان شاءالله نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

39801

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

آقا سلام: چجور بگم. حرف آخر رو همین اول می‌زنم، دلم آرامش میخواد و این داره منو می کُشه که میدونم آرامش میخوام و دارم از شما می‌پرسم. آه ای آرامش که امروزه چقدر تو، نامت آشنا و خودت در بین کوچه پس کوچه های جهان مدرن گم گشته ای. چند وقتی است که با خودم خلوت نکرده ام و دیگر دیوانه شدم از بس که شلوغم. این برام مسئله شده که نمیخواد جامعه را زیاد خوب کنیم جامعه خود به خود خوب میشه، اون چیزی که هست اینه که ما باید بدونیم خدا الکی یه کاریا نمی کنه. مثلا من این چند وقت نه حوصله خودم رو دارم نه پدر و مادرم، منی که قبلا این همه با بابام حرف می‌زدم، حالا با خودم میگم این حرفا به چه دردم میخوره، دلم میخواد به خودم بگم خفه شو، به خودم میگم خاک بر سر گوش کن به حرف مامان. اما از روی خرفتی این قدر پر رو بازی در میارم که آخر می‌بینم حرف درست رو مادرم می‌زد . حالا میان این ها نمی‌دانم این چه دردی است که بنشینم و برای کسانی مثل شما بگم. دلم میخواد شک نکنم، حالا اگه یک از خدا بی خبری بیاید و به من بگوید تو آدم مهمی هستی هر لحظه باید شک کنم به همه چیز، زمین و آسمان. دلم میخواد چشمم را ببندم و وقتی باز می‌کنم ببینم دوباره از نو زاده شده ام. که باشم من مرا از من خبر کن / چه معنی دارد اندر خود سفر کن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اخلاق را همیشه چیزی ورای اخلاق نگه می‌دارد که همان بصیرت اصیل انسانی است نسبت به بودنِ متعالی خود. بودنی که آدمی را تا بی‌‌نهایت معنا می‌کند و در این‌جا است که باید به انسان‌هایی نظر کرد که نمونه‌های بودنِ متعالی ما در هر زمان می‌باشند. آدم‌هایی که به جای گفتن و باز گفتن، آینه‌هایی هستند برای معنابخشی به زندگی به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «آینه‌ام، آینه‌ام، مردِ مقالات نِیَم / دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما» به همان معنایی که دیدن در جای خود، فکرکردن است. امید است در شرح غزل شماره ۱۴۰ مربوط به جناب حافظ که در حال تدوین است؛ در این مورد نکاتی به میان آید. موفق باشید. 
 

39690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: درباره متن زیرسوال داشتم. شرح غزل ۵۸👇 «در این تجلیِ آغازین، خود را به زیبایی هرچه تمام‌تر متجلی کردی و خیال مرا با صورت زیبای خود آبادان نمودی. به همان معنایی که رسول خدا (ص) فرمودند: «رَأَيْتُ‏ رَبِّي‏ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ‏» [5] من پروردگارم را به زیباترین صورتش مشاهده کردم. این رازِ خیال است که خدایِ متجلی‌شده بر نفس پیامبر را بر او آشکار کرد، مبتنی بر آن‌که «هرکس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است». زیرا حضرت ربّ به حکم آن‌که خواست شناخته شود مخلوق را خلق کرد، تو را خلق کرد که او را بشناسی، پس کافی است درست به خود نظر کنی تا او را بیابی.» سوال اول من آن است که منظور شما از تجلی نخستین آیا همان پیمان الست (آیه الست بربکم) می‌باشد. سوال دوم: اگر پاسخ سوال بالا مثبت است، این تجلی همانند پیامبر (ص) فی احسن صورة بوده است یا نه؟ سوال سوم من آن است که این تجلی که پیامبر (ص) پروردگار را فی احسن صورة دید آیا بعد از آنجایی است که جبرئیل نتوانست همراه پیامبر (ص) برود؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در احسن صورة، بحث در لیلۀ معراج است و آغازین به معنای بالاترین است که اقتضای معراج می‌باشد و هرکس در ذات خود می‌تواند دارای چنین حضوری باشد که در نهایت با «معرفت نفس» به معنای واقعی آن حاصل می‌شود که همان نسبت حقیقی بین عبد و ربّ می‌باشد و این‌جا است که ملکی نمی‌تواند در میان آید. موفق باشید

39556
متن پرسش

سلام استاد عزیز خسته نباشید وقت بخیر: استاد بعد از ساده سازی مباحث معرفت نفس برای کودکان و نوجوانان که حسن التفات شما به آن ما را امیدوار کرد و با توجه به اینکه برخی دوستان فرمودند این کار باید ادامه پیدا کند، در ایتا فایلی تحت عنوان «حاجی سوباسا» که ساده شده مقدمه و نکته اول ده نکته از معرفت نفس است با شعر و داستان با بیانی ساده‌تر از کار قبلی، خدمتتان ارسال شد. استاد نظر جنابعالی در خصوص ادامه مستمر این نوع کار برای سایر کتب شما جهت کودکان و نوجوانان چیست؟ نظر شما برایم بسیار مهم است.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کاری خوب و لازم است. زیرا با این جوانان جز با توجه‌دادنِ به خودشان در مقام تجرد نفس نمی‌توان گفتگو کرد تا آن‌ها بپذیرند. می‌ماند که آیا می‌توان آن قصه‌ها را به صوت تبدیل کرد؟ هنوز هم باید کاری را که در مورد ساده شده‌ کتاب ده نکته از معرفت نفس انجام دادید رفقا فکر کنند. 

https://eitaa.com/matalebevijeh/18156

موفق باشید

نمایش چاپی