سلام علیکم و رحمة الله و بركاته: حضرتعالی در پاسخ به پرسشی که با اشاره به تعدادی از آیات کریمه آنها را دلیلی بر مشترک معنوی بودن واژه اسلام و از آنجا تقویت کننده پلورالیسم دانسته بود به نکاتی از تفسیر المیزان در نفی پلورالیسم اشاره فرمودهاید. (https://lobolmizan.ir/special-post/129?mark=%D8%A7%D9%87%D9%84%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) برای نمونه، در پاسخ مذکور در توضیح آیه مبارکه (لیسوا سواءا) فرمودهاید: (این افراد از اهل کتاب که حالا به اسلام ایمان آوردند، از صالحین هستند.) یعنی ایمان را شرط رسیدن به صلاح دانستهاید. اما عینا خلاف همان فرمایشات را در بسیاری از مواضع دیگر بیان فرمودهاید تا جایی که در پاسخ به پرسشهای ۳۸۵۵۲ و ۳۸۵۵۳ از دعوت رسول اکرم صلی الله علیه وآله به توحید به جای دعوت به اسلام و عدم نسخ ادیان گذشته سخن گفتهاید. فارغ از اینکه کدام دیدگاه در این مسئله نزدیکتر به صواب است، میخواهم بدانم آیا منشأ این دو مدل متفاوت از تفسیر آیات در بیان حضرتعالی، تبدل نظر مبارک است یا اساسا هیچ تعارضی میان این دو فرمایش حضرتتان وجود ندارد و متفاوت فهمیدن این تعابیر ناشی از سوء برداشت حقیر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن جا که به یاد دارم و با نظر به نگاه علامه طباطبایی به آیات مذکور و عرایضی که در شرح سوره آل عمران شد؛ همیشه بحث در آن بود که اسلام در این مورد به همان معنای تسلیم به حکم خداوند است و نه به معنای تغییر مذهب دادن. اخیراً عرایضی تحت عنوان «نسبت ایمان و پیامبر در هر مذهب»https://eitaa.com/matalebevijeh/17730 شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: در ایام هفته دفاع مقدس و به بهانه تجلیل از خاطرات شهدا و مجاهدان دفاع مقدس مواجههای ویژه در انقلاب اسلامی نسبت به شهدای دفاع مقدس وجود دارد که در هیچ کجای تاریخ جز درباره شهدا و اسرای کربلا سابقه ندارد در تاملی به چرایی این نوع مواجهه که خاطرات شهدا و ایثارگران را تا این حد برای ما عزیز و مقدس کرده، این چند سطر به قلم آمد که تقدیم حضورتان میکنم: فقط انسان است که میتواند خاطره بسازد فقط این ما هستیم که خاطر داریم، خاطرخواه کسی میشویم، خاطر کسی برایمان عزیز میشود و بهخاطر کسی کاری انجام میدهیم. ما چگونه خاطره میسازیم؟ چگونه در خاطرها میمانیم؟ شاید با خطر کردن همین که یک روز در این حد خطر میکنیم که از روال عادی شهر و خانه بیرون بزنیم، با همین اندکی خطرکردن، خاطره یک روز در دل طبیعت را برای خود رقم میزنیم گویی نسبتی میان خطر و خاطره هست هرچه در خطر بزرگتری میافتیم یا جرأت و جسارت بیشتر خطرکردن را به خود میدهیم، قوت و قدرت خاطره هم بیشتر میشود. شاید خاطره یک روز از زندگی تا زندهایم برای ما زلال و قوی باشد، اما همین که ما را به خاک سپردند، خاطره ناب ما نیز با ما دفن میشود. وقتی مُردیم چه خاطرهای از ما باقی میماند، در خاطر چند نفر میمانیم؟ شاید در خاطر آنها که برایشان خطرکردهایم تا مدتی زنده بمانیم بعضی چنان خطری میکنند که تا قرنها در خاطر میلیونها نفر زندهاند، حتی بدون اینکه بدانیم و توجهی به آن داشته باشیم که چرا خاطره کسی در میان ما اینچنین عزیز است. مگر خاطره شدن چه اهمیت دارد؟ چه بسیار، کسانی که از خودگذشتگیها کردند که در خاطرها بمانند اما هیچکس آنها را بخاطر نمیآوَرَد و چه بسیار مردان و زنانی که بیدغدغه نام و بدنامی؛ نه به خاطر خاطرها و خاطرهها، بخاطر کسی که در خاطرشان عزیز بود، گمنام و خاموش رنجها کشیدند، جامهای تلخی را نوش کردند و حضورشان در قلب انسانها، تنها به اراده ربّ قلوب زنده ماند؛ گویا او، نوعی از حیات را در ضمن بودن آدمیان در این دنیا برای آنها حفظ کردهاست. گویی عمرشان برای شدت بودنشان در تاریخ انسانی کوتاه بوده و حال در خاطرها و خاطرهها زندهاند، تا امتداد وجود دنیاییشان، تاریخسازیشان، قرنها بیش از عمر دنیاییشان امتداد یابد، تا قرنها میشود تماشایشان کرد، میشود آنها را شنید، میشود به آنها دل بست، میشود در افق وجودشان زیست، میشود با شادیشان خندید و با غمهایشان گریست میشود بخاطرشان مُرد، میشود بخاطرشان زیست https://eitaa.com/porsa_andishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه میتوان تا قیام قیامت با شهدایی که با اشارات حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در راستای دفاع از اسلام، آنچنان به سوی جبههها دویدند که تا عرش پرواز کردند نسبتی نداشت، راستی را! نسبت ما با اینان چه نسبتی باید باشد؟ چگونه میتوان خود را با ارادههای قدسی که آنان را در بر گرفته بود، یگانه ندانست. کسانی که همه حرکاتشان حکایت از آن داشت که جانشان را ذیل اراده الهی قرار دادهاند و شخصیتشان آینه اراده الهی شده است تا آنجایی که فهمیدند تاریخی آغاز شده با آیندهای بسی متعالی و باید خود را در آن تاریخ حاضر کرد تا معنای حضور در آینده معنای آنها شود. آنان را در خاطره خود نگه میداریم تا خود را به پا کنیم. وقتی فهمیدیم دیروزمان برایمان کافی نیست و به بودنی وسیعتر و حضوری عمیقتر نیاز داریم، ناگهان میدان حضور در دفاع مقدس برایمان گشوده شد و این بود راز این که فهمیدیم «چگونه ما، ما شدیم». و در نتیجه سنگری به ظهور آمد که حماس و حزب الله نیز خود را در آن یافتند تا با کوهی از خاطره آنچنان در جهان و ذیل اراده متعالی الهی قرار گیرند که سید مقاومت در سختترین شرایطی که به گمان دشمن برایشان پیش آمده است احساس کنند همه چیز در اختیار آنان است و هیچ چیز در اختیار دشمنان اسلام نیست؛ و در نتیجه اینچنین میگویند: https://eitaa.com/sheikh_ali_moghaddam/4029 . موفق باشید
با سلام: من عضو یک گروه هستم که مربوط به طرفداران حسن میلانی میباشد. من سعی کرده ام که مباحثی که آنها در گروهشان نسبت به فلسفه و عرفان میزنند، از فلسفه، عرفان و اساتید عرفان و فلسفه دفاع کنم. اما بیشتر اوقات آنها بر حرفهای خودشان پافشاری و میلانی را مرشد خود میدانند. آیا بودن من در این گروه و جدال با آنها صحیح است یا نه؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم نتیجهای حاصل شود. موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال استاد گرامی خوب باشد. سوالی دارم: وقتی بررسی میکنم احوال خودم رو در نماز، اخیرا در نماز خیلی در خودم هستم، غرق در افکار خودم هستم، دارم نماز میخونم اما هیچ اتصالی با خداوند و بیرون از خودم ندارم. دائما درون خودمم، در افکار خودمم، زبان به اذکار میچرخد و بدن حرکات نماز را انجام میدهد اما هیچ اتصالی بین خودم و بیرون از خودم و توجه به خدا نیست حال بدی دارم. حس میکنم این نماز اول وقت، هیچ فایدهای نداره وقتی خدا رو حس نمیکنم در نماز. خودم رو در حضور او حاضر نمیبینم. من در خودم حاضرم همانطور که در حال غیر نماز و دور از دیگران در افکار خودم هستم، در نماز هم همانطور هستم لطفا بفرمایید علت چیست و درمان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله بهجت فرموده بودند در این رابطه روغن چراغ کم است یعنی قبل از نماز در امورات زندگی باید مواظب بود طوری وارد شویم که همواره حضور ما و خداوند در میان باشد تا در نماز آن حضور، با گشایش بیشتر پیش آید. کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی نکات ظریفی دارد. شرح کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: شب پیش با پدرم دعوای بدی کردم. پدرم در ابتدای۶۰ سالگی است. حرفایی زدم که دل ایشان به شدت شکست. رفتاری که کردم نه تنها شایسته پدرم بلکه شایسته یک انسان پست و ظالم هم نبود. در خالی که پدرم به طور کلی آدم مهربانی است و رابطه مان خوب است. آن شب حالم خیلی بد شد و تا صبح گریه کردم از پدرم دلجویی کردم. پدرم گفت تو پاره تن منی من برای تو همیشه دعای خیر میکنم. خیلی سعی کردم دل پدرم را به دست بیاورم. و از خدا خواستم مرا ببخشد. ولی میدانم باز هم آن حرفها آنقدر سنگین بوده که پدرم با وجود بخشیدن من قطعا فراموش نمیکند. من هم فراموش نمیکنم. حالم خیلی بد است. میدانم خدا توبه انسان را میپذیرد ولی دنیا هم حساب کتاب دارد از عواقب کارم میترسم. چه کار باید بکنم؟ با خودم گفتم قول میدهم نه با پدرو مادرم و نه با هیچ انسان دیگری اینطوری برخورد نمیکنم ولی آثار طبیعی این رفتارم را چه کنم؟ یه دستور العمل میخواهم هرچقدر سخت باشد مهم نیست. فقط میخواهم به خدا بگویم که غلط کردم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بنگرید که حضرت معبود چگونه دلِ پدرتان را این اندازه نرم کرده تا متوجه باشید خود حضرت حق چه اندازه نسبت به بندگانش مهربان است و سعی کنیم امیدوارانه بندگی او را داشته باشیم. موفق باشید
با سلام: در بحث حضور مجرد سوالی داشتم. شما اثبات کردید که نفس انسان در تمام بدن حاضر است که آن را قبول کردم. اما شما چگونه میتوانید اثبات کنید که مثلاً نفس خود شما در تمام این موجودات کره ی زمین حاضر است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ تجرد نفس همانی است که در جواب سؤال شماره 37999 مطرح شد و در آن بحث، حضور ما در تمام موجودات مطرح نیست. موفق باشید
با سلام: در بحث ده نکته در معرفت نفس، در بحث حضور و ظهور آیا میتوان گفت که: انسان از ظهور وجود مجرد پی به حضور مجرد میبرد؟ و یا اینکه باید بدانیم که مجرد حاضر است و متوجه ماست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نزد خود، متوجه نفس خود میشویم که آزاد از مکان و زمان خاص نزد ما حاضر است و این یعنی تجرد نفس از احکام ماده. موفق باشید
سلام و خدا قوت: بنده یه فرزند تقریبا ۹ ساله دارم که در عین اینکه بچه باهوشی هست ولی رفتارهاش و درکش از اطرافش و اجتماع به اندازه یه بچه ۴ یا ۵ است شاید هم کمتر. این موضوع خیلی برام آزاردهنده شده و طوری که هر روز با من یا پدرش چالش داره. دارم هم دنیام را از دست می دم هم آخرتم را. واقعا نمی دونم این چه عذابی است؟ طوری شده که براش آرزوی مرگ می کنم. دیگه واقعا موندم چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده چیزی نمیدانم. بالاخره صبر، در این موارد راهگشا است. در ضمن خوب است به متخصص مربوط به این امر رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم: در نزدیکی قله یهو حاج آقا رئیسی پرید و بلافاصله مبتذلترین انتخاب تاریخ انقلاب اسلامی رقم خورد، این یا یک گوشمالی حسابی هست که منجر به سقوط به دره میشه و خدا علَم را به دست قوم جایگزینش میده و یا یه خیر و مصلحتیه در مسیر رسیدن به قله، قطعا شق دوم با دیدگاه رهبری عزیز متناسبتر هست هر چند ما فعلا نمیفهمیم این چه بلایی بود اونم توی زمانی که تقابل انقلاب و بازوانش با استکبار داره به اوج میرسه، استاد شما چه میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال 37914 شد که در این رابطه میتوان به آیندهای اندیشید با استحکام بیشتر. موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال شما خوب باشه. من ده سال است که در حال امتحان الهی هستم، قبلا خیلی پر شور و شاداب بودم، رفته رفته این امتحان و رنج بسیارش مرا رشد داد، به سمت مطالعه و کتاب کشیده شدم، وویس گوش میکنم، سعی کردم خود شناسی و خدا شناسی را پی بگیرم فلسعه میخوانم و دروس معرفت نفس. بیشتر از کتاب ها رنج آن امتحان خیلی مرا رشد داد و بزرگ کرد، صبور شدم برای حوائجم مثل قبل بی قراری نمیکنم گویی در ذهن من یک سکون و یک سکوت است که مرا به صبر بر این رنج فرمان میدهد، عمیق فکر میکنم، عمیق نگاه میکنم، مثل صبورانه در انتظار مقدراتم نشستهام و سعی میکنم خودسازی کنم. سوالم راجع به این سکوت ذهنی من است این سکوت ذهن چیست؟گاهی حس میکنم شاید نیاز به مشاور باشد. گاهی میگویم این سکوت ذهن، آرامش بی نظیر پس از آن ابتلائات است همه میگویند خیلی تغییر کرده ای، درون گرا شده ای اما عمیق.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان میکنم این همان حالت حضور در «وجود» باشد . حضوری که در نسبت با «وجود»، انسان با هیچ چیز خاصی روبرو نیست زیرا «وجود» چیزی نیست مگر خود وجود در عین آشکارگی در جلوه مخلوقات. موفق باشید
با توجه به ابعاد شخصیتی آقا امیرالمومن (ع) چگونه می توان قائل به دافعه داشتن حضرت شد وایا شیعه واقعی می تواند دافعه داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دافعه که به حکم آیات اولیه سوره ممتحنه عین ایمان است؛ به همین معناست که امروز تنفر کامل از اسرائیل شرط انسانیت می باشد. دافعه مولایمان از انسانیتِ متعالیِ آن حضرت ریشه میگیرد. موفق باشید
سلام علیکم استاد خسته نباشید: ۱. نشانه اینکه از گناهان پاک شدیم چیه؟ (هم حق الله و هم حق الناس) یه حسه بین خوف و رجا همیشه هست که نکنه پاک نشده باشیم، این حسه خوبه یا نه؟ ۲. برای پاک شدن از حق الناس، اگه تمام اون چیزایی رو که یادمونه پرداخت کرده باشیم، آیا کفایت میکنه؟ ۳. سخن گفتن و حرف زدن رو چطوری کم کنیم، یعنی معیار حرف لغو چیه؟ ۴. چطوری شهوت خوردن رو از بین ببریم؟ (نه اینکه پرخوری میکنیم، بلکه به زیاد خوردن علاقه داریم، این آسیب زننده نیست)؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نباید مأیوس بود. ولی اگر امری هست که جبران نکردهاید، نباید کوتاه آمد. ۲. نباید وسواس به خرج داد. ۳. از آنچه احساس میکنید لازم نیست گفته شود، خودداری کنید مگر آنکه بخواهید به بهانهای ارتباط برقرار کنید که رابطه سرد و خشک نباشد. ۴. فرمودهاند به خودتان سهم بدهید و کم هم ندهید، ولی پس از استفاده از سهم خود، ادامه ندهید. موفق باشید
سلام: دخترم خیلی تو فضای مجازی غرق شده و حرفهایی در مورد ضد این نظام و ولایت فقیه تو گوش اون می خونن و پیام میخونه که وقتی اونها را مطرح میکنه می خوام خفش کنم، به نظر شما باهاش چکار کنم، هیچ جوری بهم گوش نمیده، کلافم کرده، دختره پاکی هستش فقط تو مجازی داره خودشا نابود میکنه!! لطفا صلاح دیدتان را در این زمینه بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کمکش کرد که سواد رسانهای پیدا کند و هرچیزی را مطابق سند بپذیرد و نه اینکه به حرف رسانهها اعتماد کند. موفق باشید
سلام استاد طاهرزاده در جواب بنده گفتن «با انس با عالِمی که بهتر است از سادات باشند، امیدوار به رفع این مشکل باشید.«چ» سوالم اینه: «انس با عالم زنده یا مرده؟ انس گرفتن یعنی چی؟ یعنی بروم مشکلم را به ایشون بگویم تا راه حلی بدهد یا...؟ منطور از سادات همون سید هست یا سیده؟ عاقبت به خیر باشید ممنون/
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روحانیون سادات میباشند مانند امام جماعت مساجد. که خوب است با دعوت ایشان به منزل از برکات علم و سیادت ایشان جهت دفع موانع استفاده شود. موفق باشید
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگویم شرح درد اشتیاق. آیا براستی حوزه خود را فراموش نکرده؟ مگر جای نورانی شدن نبود؟ مگر جای طلب درس از صاحب نفسان نبود؟ دردم را به کجا برم؟ طبیب رفته!!! براستی علم همان علمست که بوده و هست؟ و امروز هم میتوان فلسفه را آموخت؟ فقه و اصول را بزبان آورد؟ و یا نه! مسئله دیگری مطرح است؛ فلسفه گفتن علامه طباطبایی و درس فقه امام نیاز است!؟ آیا حوزه زنده به صاحب نفسان نبوده که علم را زنده میکرده؟ و امروز که آه و صد آه! منِ رو سیاهِ تشنهٔ جرعه ای از حقیقت و زندگی، میان این مردگانِ متحرک از نفس نیوفتم چه کنم؟ ۲. آیا تزکیه یک تفکر است؟ یک احساس نیاز به تغییر است؟ و یا باید یک سیر عملی را پیش گرفت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مشکل را در تهاجمی بدانید که زمانه سخت تحت تأثیر فرهنگ مدرن قرار گرفته، ولی راه حل، همان حضورِ فعّال در همین حوزههای علمیه است با آن میراث فرهنگی بزرگ و موضوعاتی مانند قرآن و روایات که در دل همین دروس رسمی مدّ نظر دانش آموختگان حوزه قرار میگیرد تا جوابگوی آینده بشری باشیم که ظرفیتی بیش از ظرفیت انسان دیروزین دارد. اینجا است که دانشآموختگان حوزه باید متوجه آن باشند و رهبر معظم انقلاب در صحبتی که اخیراً با مبلّغین داشتند متذکر این امر و حساسیت شناخت مخاطب شدند. موفق باشید
با سلام: اگر فقط یک وجود هست و کثرت در مظاهر وجود است، آیا در این جا عین وجود هم جزء مظاهر وجود است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین وجود، خودِ وجود است دیگر معنا نمیدهد خودش مظهر وجود باشد. موفق باشید
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: جناب استاد من بحمدلله اهل پیگیری مباحث معرفتی و قرآنی هستم هرچند در عمل ضعیفم لکن احساس میکنم وقتم برکت ندارد و زمانه و روزگار بسیار تند بر من میگذرد و زمان کافی برای مطالعه و کسب معارف را به من نمیدهد. برای برکت در وقت و عمر راهنمایی بفرمایید. ابقاکم الله انشاءالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که به ما توصیه فرمودهاند: «تُوزیع الْوَقْت، تُوسِيعُ الوقت» اگر وقت درست تقسيم شود گسترش مى يابد و زمان براى انجام همه كارها پيدا مى كنيم. لذا اگر به خود برنامه بدهید بدون سختگیری، و آن برنامه را جدّی بگیرید، ان شاءالله به کارهای خود میرسید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: کسی که یک سیر علمی را به صورت مجازی گوش کند آیا افاضات آن آستاد شامل حال او هم میشود با توجه به صحبت استاد حسن زاده آملی که فرمودند کسی با نوار ملا نمیشود الان من نگرانم جایی هستیم که امکان کلاس حضوری درمحضر اساتید رو نداریم مسیر سیر و سلوک هم که بدون دستگیری استاد غیر ممکنه لطفا دستگیری کنید و ما را راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط تاریخی طوری شده که باید به سخن آیت الله بهجت فکر کرد که میفرمودند: «علم تو، استاد توست» که بحث در این مورد مفصل است و عرایضی در جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمة الله )» https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA در این رابطه شده است. با توجه به این امر اگر انگیزۀ شما کسب معارف الهی باشد از همین طریق که میفرمایید ان شاءالله نتیجۀ لازم را خواهید گرفت. موفق باشید
سلام استاد عزیز: التماس دعا در این روزها. دعا کنید آدم بشویم. ارتباط عین ثابته و نقش دعا را نمیفهمم. اگر همه چیز در علم الهی هست و چه بخواهیم چه نخواهیم همان اتفاقات می افتد پس دعا نقشش چیست؟ اینکه مثلا حضرت ایوب فرمودند و مسنی الضر و ورق برگشت همین هم در علم الهی بوده پس دعا یعنی چی؟ آیا یعنی همین که ما عبودیت خود را نشان دهیم و اعتراف به فقر ذاتی با دعا ممکن است و الا همان چه تقدیر ماست همان میشود و دعا آن را عوض نمی کند. مثلا اینکه فلان رزق را داشته باشی مادی یا معنوی در علم الهی هست که با دعا فلان روزی داده میشود. یعنی این هم در علم الهی ست که من دعا میکنم و خدا قرار است بدهد. میشه بگیم که نقش دعا در عالم ناسوت همان است که فقط دعا کنیم که فقر ذاتی امان را به خود متذکر شویم و دعا فقط برای عوالم دیگر و ارتقا در اتقا نفی در آن عوالم موثر است و الا در عالم ناسوت هر آنچه طلب کنیم یا نکنیم همان میشود؟ کلا نقش دعا را با توجه به اینکه قضای ما در علم الهی مشخص است را نمیفهمم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «انسان و سرنوشت» میفرمایند علم خدا به فعل انسان به همان صورتی است که انسان با اختیار خود آن فعل را انجام میدهد. منتها خداوند قبل از آنکه آن فعل انجام گیرد، میداند ولی همانطور که انسان اختیار کرده است. در این مورد خوب است به جزوۀ «جبر و اختیار» که روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «در مقابل انسان متکبر تکبر ورزیدن عین تواضع است.» ۱. یا این حدیث جعلی است؟ ۲. اگر جعلی نیست منظور از انسان متکبر چه کسی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در روایات خود داریم آن است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودهاند: «تواضعوا مع المتواضعين فإنّ التّواضع مع المتواضعين صدقة و تكبّروا مع المتكبّرين فإنّ التّكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و یا فرمودهاند: «و تكبّروا مع المتكبّرين؛ فإنّ التكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و این حکایت از آن دارد که نباید منکران حقیقت را به رسمیت شناخت و برای آنها تواضع داشت. با توجه به این امر آن روایت که میفرمایید نمیتواند جایگاهی داشته باشد. موفق باشید
سلام علیکم: وقت بخیر. استاد من بین خودم و قرآن فاصله ی زیادی می بینم. احساس میکنم اصلا متوجه آن بزرگ نمی شوم. برای همین هیچ عشق و جذبه ای نسبت به تلاوت آن ندارم. این من را عذاب می دهد، چه کنم. بیشتر تلاوت گوش می دهم. اما دوست دارم با عشق قرآن را خودم تلاوت کنم حتی دوست دارم حفظ کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما مأمور به تدبّر در قرآن هستیم و به همین جهت قرآن میفرماید: «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا كَثِيرًا» و با تدبّر در قرآن است که متوجه میشویم خداوند با ما سخن میگوید و آن تدبّر موجب اُنس با خداوند میشود. اینجا است که علاقۀ انسان به لطف الهی آنچنان به قرآن رشد میکند که مانند حضرت امام خمینی (ره) بنا به گفتۀ عروس ایشان، هر روز ۸ مرتبه به قرآن رجوع خواهیم کرد. ان شاءالله. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: شما در سوره اعراف در بخش اسماء الهی میفرمایید: که برای دیدن اسما الله باید چشم و گوش دل باز شود. آیا منظور شما از باز شدن گوش و چشم دل، خیال میباشد؟ با تشکر از الطاف استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در نفس خود قوایی دارد که اگر آن قوا منوّر به نور ایمان گردد به حکم حدیث قرب نوافل، با دیدن و شنیدن هرچیز منتقل میشود به انوار اسمای الهی. و البته به گفتۀ آیت الله تربتی این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. نکتۀ خوبی که کتاب «فضیلتهای فراموش شده» مطرح کرده. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: می خواستم بدانم وقتی که می گوییم، عارف اسمی از اسماء الله را شهود میکند، آیا همانند پرسش و پاسخ 39010 ، این شهود با قوه خیال است؟ با تشکر از الطاف استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! صورتی که حامل معنا باشد نه این صورتهای عادی که در خیال افراد معمولی شکل میگیرد. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به پرسش و پاسخ شما ره ۳۸۹۵۷ می خواستم ببینم که تسبیح ذات چه میشود؟ با سپاس از شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که حضرت ذات به انوار اسماء در صحنه هستند در واقع «له الاسماء الحسنی» پس او را با اسماء حسنایش تسبیح میتوان کرد به همان معنایی که عرفا میفرمایند هر اسمی از اسمای الهی همان ذات است به صفت خاص. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد یکی از مسائلی که به آن می اندیشم این است که مناسک مذهبی چگونه بر امر جنگ و مقاومت تاثیر میگذارد؟ در واقع جایگاه تاریخی و انفسی مناسک و آئینهای مذهبی در رویدادهای مختلف محور مقاومت چه در ایران و دفاع مقدس و چه در لبنان و غزه، چگونه است؟ مناسک و مقاومت
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر مقاومت در مقابل جبهه ظلم و کفر جهانی، مددهای الهی بسیار کارساز است و حاضرشدن در مسیری که خداوند آن را میگشاید، مسلّم دعا و نیایش و نذر و ایثار بسیار مهم است. موفق باشید