«فدای ناز تو، معشوق عارفان، رمضان / ببخش باز به انسان، هویّت انسان» «هر آنچه از تو بگویم نگفته باشم هیچ / چگونه از تو بگویم؟ مسیر بیپایان؟» «اگر که من بسرایم چقدر دشوار است / اگر شما بسرایید میشود آسان» «ببین چگونه خدا گسترانده رحمت را / نشسته باز جهان زیر سایهی قرآن» «همینقدر که نسیمی وزیده از آن سو/ نگاه کن که همین است قصّهی ایمان» «نه سرنوشت من این نیست دلنوشت من است / وجود نوح گره خورده است با طوفان» «غنای مطلقی از ما چه چیز میخواهی؟ / بدون چون و چرا نذر عاشقان کن جان» «فرو بریز چو کوهی که پنبه خواهد شد / تو مثل دوزخی آتش فرو نبر به دهان» «نباش مثل کسانی که در پی ناناند / فنای دوست کجا و کجا سر و سامان؟» «بجای آب، لبت را شرابآگین کن / همیشه لحظهی افطار از آن بگو نه اذان» «خدا کند که نبندند باز بتکده را / فدای ناز تو، معشوق عارفان، رمضان»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی «وجود نوح گره خورده است با طوفان» خدا کند که در میان رمضان، همه چیز برود تا او بماند و بتوانیم ندا سر دهیم: «تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست» به همان معنا که ما باشیم و خدای ما. موفق باشید
سلام: با توجه به سخنان رهبر انقلاب نسبت به تفسیر تسنیم که آن را تفسیر به روز المیزان دانستند، آیا مطالعه تفسیر المیزان را توصیه می فرمایید یا تسنیم؟ با توجه به فارسی بودن تفسیر تسنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود ما دارد که بخواهیم با وسعتی که تفسیر ارزشمند «تسنیم» سخنان قرآنی را به میان میآورد با قرآن متحد شویم و یا با آن حالتی که آیت الله طباطبایی سعی کردهاند به طور موجز سخنان قرآنی را به میان آورند؛ با قرآن مرتبط شویم. به نظر میآید اگر مبنا را بر تفسیر المیزان بگذاریم و هر کجا که نیاز به تفصیل بیشتر داشتیم، به تفسیر «تسنیم» رجوع کنیم، راحتتر باشد و بر همین اساس رهبر معظم انقلاب فرمودند فهرستِ جامعی از تفسیر «تسنیم» تهیه شود. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: برای توجه به رخداد یکشنبه اینگونه برایمان نوشته اید:
«اگر شهدا با حیاتی بیشتر و تأثیری افزونتر در صحنه نیستند، چرا استکبار از تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله تا این اندازه نگران است و تلاش دارد تشییع آن مرد بزرگ تا آنجا که ممکن است، محدود باشد؟ آیا خود را آماده کردهایم تا در فضایی که با تشییع آن مرد بزرگ پیش میآید، حاضر باشیم؟ فضایی که در تشییع پیکر جناب سعد بن معاذ پیش آمد و رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» متذکر انبوه فرشتگان در آن تشییع شدند. در تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله آیندهای را مدّ نظر آورید که آن روح بزرگ، انسانهایی را به ظهور خواهد آورد که هر کدام، سید حسن نصراللهها هستند. مگر میشود ما در این تشییع در اکنونِ خود نسبت به آینده بیبهره باشیم؟ اعم از آنکه در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روحمان آن مرد بزرگ را تشییع کند. به گفتۀ آن مرد لبنانی فکر میکنم که میفرماید: «حتی اگر سید را تشییع کنیم باز هم آماده نخواهیم بود. این تشییع تا روز قیامت با ما خواهد بود». لبنانِ پس از تشییع، لبنانِ دیگری خواهد بود. لبنانی که بزرگ شهیدش قرار است تا قیام قیامت دستگیر وداع کنندگانش باشد. آری روز تشییع سید، مقاومت خیز بلندی میگیرد، از اینجا تا قیامت. اعم از آنکه در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روحمان آن مرد بزرگ را تشییع کند.
استاد عزیزم تقاضایم به تفصیل آوردن جمله ی پایانی متن بود اینکه «توجه و روح مان آن مرد بزرگ را تشییع کند» و پرسشی که برایمان مطرح نموده اید «مگر می شود ما در این تشییع در اکنونِ خود نسبت به آینده بی بهره باشیم ؟» از این توجه برایمان بگویید گویی تشویش پیش نیامدنش را داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن قضیه فکر کنید که آن مرد خدمت مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» رسید، عرض کرد برادری دارم در یمن که بسیار علاقهمند است در کنار شما در جهادی که بدان مشغول هستید، حاضر باشد ولی برایش مقدور نیست. حضرت فرمودند همینکه دلِ او و توجه و روح او اینجا در کنار ما میباشد، در واقع او در کنار ما است و جناب خواجه سعید ابوالخیر در همین رابطه آن شعر مشهور را سروده است که «گر در يمني چو با مني پيش مني / ور پيش مني چو بي منی در يمني».
زیرا نفس انسان مجرد است. مهم آن است که آن نفس به کدام صحنه تعلق داشته باشد، به همان اندازه در آن صحنه خواهد بود و معلوم است که این نحوه حضور، امر سادهای نیست که بدون تشویش نباشد! آری! تذکری است به نفس که مواظب باشد در آیینۀ آن تشییع، از آنچه باید بنگرد و در آن حاضر باشد؛ غفلت نکند. موفق باشید
جناب استاد: این ویدئو را از این کودک فلسطینی ببینید فکر میکنم به دردتان میخورد و شما را در این عشق متحیر میکند. کلامی که در حضور به زبان ایشان جاری میشود سخن صدق ایست که نمیتوان آنرا نادیده گرفت. تفصیل حقیقتی که اجمالا رخ داده زیباییهای را برایمان در چنته دارد که عاشق دیدنشانیم. https://uploadkon.ir/uploads/d34908_25SnapClip-App-AQOXwnHBJ-erxeLME2BERPipv9nIRq6KYjlbYpu8yZZ0fx1soP5EoJB54p7cgevgrEXvrFWd-j8KYHSDChByywQceo2lftvt3wVfd0U.mp4
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که جهان با همۀ سختیهایش یک راه بیشتر برای بشریت راهِ حقیقت و عبور از مشکلات و حتی به هیچگرفتن مشکلات نمانده است و آن، نظر به شریعتی است که ما را در آینۀ اولیای الهی به سوی خدا که همۀ حقیقت و مقصد است، رهنمون میباشد. موفق باشید
سلام: در سوال ۴۸۷۹ فرمودید بنده هنوز هم معتقدم ما بهحمدالله از اصلاحطلبی عبور کردهایم، سوال مال سال ۹۲ است و ظاهرا قبل از آن نیز معتقد بودید عبور کردیم شاید از ۸۴ یا حتی قبل از آن معتقد بودید عبور صورت گرفته است سوال اینجاست پس چرا در ۱۴۰۳ شاهد جولان اصلاح طلبانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن جریان اصلاحطلبی که بنا داشت مقابل رهبری بایستد؛ عمرش تمام شد و دیگر خود را در میدان اپوزیسیون تعریف نمیکند. آمده است در بستر انقلاب و به دنبال حضوری می باشد که در عین استقلال ایران، وارد نظم جهانی شود به عنوان ژاپن اسلامی. در حالیکه انقلاب اسلامی آمده است تا تاریخ دیگری را بگشاید که جهانی است بین دو جهان. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد عزیز: در ماه مبارک رمضان در جلسات قرآنی خانوادگی و بین خانم ها اگر بخواهند در کنار جلسه قرآن ماه رمضان، مباحث عمیق معرفتی حول محور سوره ای را هم داشته باشند (از مباحث حضرت استاد) پیشنهادتان کار کردن کدام سوره یا سوره هاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به خواهرانی که بنای جلسات قرآنی دارند و در کنار خواندن یک جزء قرآن تصمیم گرفتهاند تا بحثی قرآنی نیز داشته باشند؛ این بود که در سورۀ «مُلک» تدبری داشته باشند. از آن جهت که اولاً : در مناسبات مختلف توصیه شده است که سوره ملک قرائت شود و ثانیاً: بحمدالله سوره ملک متذکر معارف عالیه ای میباشد که خوب است بدان توجه شود . جزوۀ آن در اختیار حاج آقای نظری قرار گرفت تا برای خواهران تکثیر کنند. و صوت جلسات سوره ملک در سایت می باشد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب و تبریک ماه معظم رجب: معنای این روایت شریف از امام صادق (ع) چیست و چرا ایشان آن اندازه اهمیتی برای تلاوت سوره توحید بیان میفرمایند که نخواندن آن در سه روز را به مثابه کفر برمیشمرند؟ «مَنْ مَضَتْ لَهُ ثَلاَثَةُ أَيَّامٍ لَمْ يَقْرَأْ فِيهَا قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ فَقَدْ خُذِلَ وَ نَزَعَ رِبْقَةَ اَلْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ فَإِنْ مَاتَ فِي هَذِهِ اَلثَّلاَثَةِ أَيَّامٍ كَانَ كَافِراً بِاللَّهِ اَلْعَظِيمِ»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر کسی بخواهد در ایمانی حاضر باشد که حضور در بیکرانهای است ماورای ابژهشدن خداوند، هیچ راهی جز رجوع مکرر به اشارات سوره مبارکه توحید که عطای الهی است برای انسانهای آخرالزمانی؛ باقی نمیماند. عرایض مختصری در رابطه با اشارات آن سوره شده است شاید به فهم این نکته که چرا حضرت صادق«علیهالسلام» چنین فرمودهاند، کمک کند. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5
سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حقیقتا سوالی ذهنم را در گیر کرده. در روایت آمده است که: قال علی عليه السلام: إن للّه ِ مَلَكا يُنادي في كلِّ يَومٍ : لِدُوا لِلمَوتِ ، و اجمَعوا لِلفَناءِ ، و ابنُوا لِلخَرابِ این چه نحوه ای از حضور است که میگوید لدو للموت بزایی برای مردن. نمیگوید که بزایید ولی در آخر میمیرد میگوید بزایید برای مردن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر فوقالعاده ارزشمندی است تا ما خود را در جایی فوق این دنیا مدّ نظر قرار دهیم و دنیا را مقصد خود نپنداریم و البته این غیر از آن است که از وظایف دنیایی غفلت کنیم. موفق باشید
سلام علیکم: قرن هاست همه پیامبران و امامان معصوم و اولیاء الهی دارند رنج پشت رنج میبرند، امروز هم این نوجوانان و جوانانی که گل چین و اشرف مردمند شهادت را آرزو و انتخاب میکنند تا دین خدا همواره ادامه یابد زیرا آنها عاشق زندگی هستند. دل آدم اونقدر به رنج میاد از این که بهترین انسان ها این چنین جان خود را فدا میکنند که خود به خود به دنبال آرزوی میدود که آرزوی حقیقی همه آزادگانه، روزگاری که بالاخره آمریکا نابود شده بقیع آزاد شده هرکس دیندار تره آزاده تره و ایمان ذات و محور زندگیه. روزگاری که انسانیت جرم نخواهد بود آنکه دم از حق میزنه سنگش نمیزنند اصلا شیطان جایی نخواهد داشت بین مردمی که تا قیامت و یوم الوقت المعلوم از شیطان عبور کرده و پر کشیدند. بالاخره خواهد آمد، زمانش مهم نیست مهم تحقق چنین حیاتیه که دوست دارم در آن روزگار نفس بکشم و سینه ام را از آن هوا به اطمینانی همراه با لطافت و آرامشی همراه با یقین تنفس کنم، امیدی که هرگز گم نخواهد شد، آنزمانی که زندگی از برای اهل زندگی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی همان ایمانی که انسان به جای باور به خداوند نسبت خاصی با خداوند پیدا میکند و در هر عملی نظر به آن نسبت دارد برای تفصیل بیشتر آن نسبت نزد خود، مانند نوری که همچنان شدید و شدیدتر میشود. موفق باشید
با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار میشود، مشاهده میشود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمیدهد. مضافاً بر اینکه این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بیحجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده میشود. لطفا این مورد را توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در آن نمایشگاه ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب این خانمها و دختران را از خود ما میدانند و تنها با برخورد پدرانه و دلسوزانه باید آنها را در شرایط مناسب متذکر حجاب کامل کرد از آن جهت که آگاه شوند که شخصیت خودشان در آن حجاب و عفاف متعالی و فاخر میشود. متأسفانه دشمنان ما با تبلیغات خود فضای دلسوزانه امر به معروف را تیره کردهاند و اینجا است که باید با روشی خاص این فضا را تبدیل به فضای محبت کرد تا ذهنیتهای منفی از میان برود. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در جامعه نقشی که من به عنوان انسان انتخاب میکنم مهم هست یا نه؟ مثلا من میگویم به عنوان معلم خدمت کنم با وجود سختی بسیار زیاد و حقوق ناچیز و مشقت هایی که حقوق کم در جامعه ایجاد میکند، به جهت اینکه میتوانم در تربیت نسل هایی موثر باشم، بهتر است، نسبت به اینکه مثلا شغلی مثل کار با کامپیوتر را انتخاب کنم. البته در هر دو شغل رضای خدا و هدف رسیدن به اوست. ففط میخواهم بدانم اگر شغلی را که میتوانستم موثر در تربیت انسان باشم تغییر دهم، بعد که فرصتم تمام شود پشیمان نخواهم شد که چرا مشقت همان شغل را تحمل نکردم؟ اگر نوع شغل تاثیری ندارد، مثلا من به عنوان یک خانم خانه دار باشم و مشقت کار بیرون و منزل را با هم نداشته باشم باز هم پشیمان نخواهم شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته مهمی توجه دارید. آری! نباید زندگی را ساده گرفت و از وسعت دادن به آن و عمقبخشیدن به آن غفلت کرد. البته یکی از جایگاههایی که این مهم تحقق مییابد، شغل شریف معلمی است وقتی انسان متوجه باشد هرکدام از دانش آموزان جهانی هستند که می توان در جهان آنها با آنها همراهی کرد و در این همراهی راه را از چاه نشان داد. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد محترم: با توجه به شرایط زمانه نظر استاد برای خانمهایی که بچه دارهستند و هم دغدغه تربیت فرزند را دارند و هم میخواهند از نظر علمی از جامعه عقب نباشند آیا ادامه تحصیلات خوب هست که دروس دانشگاه یا حوزه بخوانن و مدرک داشته باشند یا کتابهای شما و استاد مطهری و کتابهای علمی دیگری مطالعه داشته باشند که هم برای رشد خودشان خوب و مفید باشه و هم برای رشد و تربیت فرزندان و اگر کتابهای هم هست برای مطالعه معرفی بفرماید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد که با حضور در مراکز رسمی مانند دانشگاه و حوزه بیشتر جلو میروید؟ و یا میتوانید با همت خود و با مطالعه کتابهایی که فرمودید، تا با انس با قرآن از طریق تفسیر المیزان و پس از آن انس با فصوص الحکم ابن عربی جلو بروید. موفق باشید
با عرض سلام ادب و احترام: آقای سروش اخیرا در مورد لبنان و قبلا در مورد فلسطین موضع گیری خوبی داشت. حتی لزوم منجی را از دید احتمالا فلسفی را اقرار می کند. سوال بنده این است که کسانی چون آقای احمدی نژاد و آقای داوری اردکانی و .... همچنان خموشند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علت اینکه آقایان در این مورد سکوت اختیار کردهاند را نمیدانم. در مورد آقای دکتر داوری خبر دارم که با آن کهولت سن، سخت بیمار و بستری هستند. و در مورد آقای دکتر سروش باید سؤال کرد این نوع توصیههای اخلاقی و امید به آمدن منجی در بستر حضور در تاریخ دیگری است غیر از تاریخ مدرن؟ امری که انقلاب اسلامی پیش آورده؟ و یا باز همان تاریخ و در عین حال توجه به توصیههای اخلاقی. جناب حاج آقا نجاتبخش در این مورد در مدرسه صاحب الزمان نکته خوبی را به میان آوردهاند. اگر بشود آدرس آن را از آقای افقری بگیرید خوب است @Kheyrkasir110 . موفق باشید
سلام و ادب خدمت استاد محترم: من تو یکی از کتابهای شما خوندم که فرمودید بهشت و جهنم نفسانی است و بهشت یعنی قرب و نزدیکی به رب العالمین و جهنم یعنی دوری از خدا. سوال من اینه که در بعضی از سوره ها خداوند بهشت و جهنم رو به صورت باغ و درخت و نهرهایی که از زیر آنها جاریست و میوه و.... ترسیم کردند. لطفا درباره بهشت و جهنم توضیح بدید و یا اگر در کتابی به تفضیل توضیح دادید اسم کتاب رو بفرمایید. و سوال دوم اینکه آیا در برزخ و قیامت اقوام و دوستان رو می بینیم و آنها را میشناسیم یا خیر؟ ممنون بابت قبول زحمت برای پاسخگویی. موفق و موید باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همانطور که در آیه ۷ سوره همزه در رابطه با جهنم میفرماید: «الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» آن جهنم همان حالات روحی است که از درون به صورت آتش اطراف انسان را فرا می گیرد. ۲. رویهمرفته در قیامت این نسبتها به هم میخورد. می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (مؤمنون/101) پس آنگاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد. موفق باشید
سلام: با توجه به کتبی که پیشنهاد دادید به این نتیجه رسیدم که این عالم تجلی خداست و عالم محضر خداست و خداوند حضور دارند. این حضور را چطور با قلب و وجود میشه درک کرد این عالم ماده و این کارهای دنیایی چطور به وسیله خدا اداره میشه، وظیفه من در این دنیا چیه باید درگیر مسائل دنیایی و مادی باشم از این زندگی مادی من باید به چه چیزی برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینجا دیگر جای پرسیدن نیست، جای پای در راه گذاشتن است «خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: من معلمی بازنشسته ام. به پول نیاز دارم. به من پیشنهاد شده که در مدرسه دخترانه تدریس کنم. اما من نسبت به جنس مخالف حساس هستم و تحت تاثیر قرار میگیرم. به نظر شما این پیشنهاد را قبول کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که آیا میتوانید آن دانشآموزان را ماورای جنسیتشان به عنوان انسانها بنگرید؟ و در این راستا دلسوزشان باشید؟ موفق باشید
سلام حاج آقا: حالتون خوبه؟ تلاش برای ظهور امام زمان یک عمل مستحب است و از کسی سوال نخواهد شد چرا برای ظهور امام زمان تلاش نکردی بهتر است به واجبات اسلام که در قرآن ذکر شده عمل کنیم و چند سالی این مدلی جلو برویم شاید گشایش حاصل گردد. قطعا از سستی و ناامیدی بهتر است. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» فرمودند: «منتظران مصلح، خود باید صالح باشند.» به همان معنای رعایت دستورات شرع و انجام وظیفه نسبت به حقوق انسانها. موفق باشید
سلام استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) صفحه ۱۸۵ PDF، فرمودید: « دوست داشتنِ غیر معصومین، پشت کردن به عالی ترین دوست داشتن است...»، سوال اینجانب این است که چگونه می شود و می توان بین محبت هایی که در دین توصیه شده (از قبیل پدر و مادر و نزدیکان وغیره...) و عالی ترین دوست داشتن تفکیک قائل شد؟ همچنین در صفحه ۹۹ فرمودید: «عشق بدون مصداق و صورت محقق نمی شود، حال یا آن صورت الهی است یا دنیایی»، سوال این است که برای اینجانب و امثال بنده بدلیل بعد زمانی که ذوات مقدسه را ندیده ایم و نه صدایشان را شنیده ایم و همچنین وجود مقدس امام زمان نیز در غیبت هستند، چگونه امکان تصور متعین ایشان در ذهن وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوستداشتن اولیای الهی، گرایش به عالیترین نحوه انسان و انسانیت است از آن جهت که آنان نماد کامل و بالفعل انسانها میباشند. و این غیر از احسان به والدین است که به عنوان امری عاطفی در جای خود لازم است همانطور که صله رحم به عنوان ارتباط عاطفی با نزدیکان در جای خود ارزشمند است. ۲. آری! نظر به نمادهای انسانیت از طریق نظر به سیره و شخصیت آنها، گویا به نوعی نظر به خود آنها میباشد در جان خودمان. و این همان محبت درونی است به انسانهای کامل که سخت بدان نیاز داریم. لذا به گفته جناب مولوی: «مهر پاكان در ميان جان نشان / دل مده الا به مهر دلخوشان». موفق باشید
سلام و نور: امیدوارم حال استاد گرامی خوب باشد. سوالی دارم: وقتی بررسی میکنم احوال خودم رو در نماز، اخیرا در نماز خیلی در خودم هستم، غرق در افکار خودم هستم، دارم نماز میخونم اما هیچ اتصالی با خداوند و بیرون از خودم ندارم. دائما درون خودمم، در افکار خودمم، زبان به اذکار میچرخد و بدن حرکات نماز را انجام میدهد اما هیچ اتصالی بین خودم و بیرون از خودم و توجه به خدا نیست حال بدی دارم. حس میکنم این نماز اول وقت، هیچ فایدهای نداره وقتی خدا رو حس نمیکنم در نماز. خودم رو در حضور او حاضر نمیبینم. من در خودم حاضرم همانطور که در حال غیر نماز و دور از دیگران در افکار خودم هستم، در نماز هم همانطور هستم لطفا بفرمایید علت چیست و درمان چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله بهجت فرموده بودند در این رابطه روغن چراغ کم است یعنی قبل از نماز در امورات زندگی باید مواظب بود طوری وارد شویم که همواره حضور ما و خداوند در میان باشد تا در نماز آن حضور، با گشایش بیشتر پیش آید. کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی نکات ظریفی دارد. شرح کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام و خدا قوت: بنده یه فرزند تقریبا ۹ ساله دارم که در عین اینکه بچه باهوشی هست ولی رفتارهاش و درکش از اطرافش و اجتماع به اندازه یه بچه ۴ یا ۵ است شاید هم کمتر. این موضوع خیلی برام آزاردهنده شده و طوری که هر روز با من یا پدرش چالش داره. دارم هم دنیام را از دست می دم هم آخرتم را. واقعا نمی دونم این چه عذابی است؟ طوری شده که براش آرزوی مرگ می کنم. دیگه واقعا موندم چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده چیزی نمیدانم. بالاخره صبر، در این موارد راهگشا است. در ضمن خوب است به متخصص مربوط به این امر رجوع شود. موفق باشید
سلام خدمت استاد: نظرتان راجع به نوشته آخر آقای رنانی راجع به اصفهان چیست؟ با توجه به خشم عجیب و حمله ایشان به اصفهان آینده این شهر را چگونه میبینید؟ از جهت معارف از آن رو که وقتی ایشان از شهری اینگونه نقد بکنند در حالیکه رشد خوبی داشته و بگوید که در گل سنت مانده آیا امیدمان بیشتر شود؟ یا صحبت های ایشان در تعصب و تحجر مردم اصفهان صحیح است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جریانِ فکری، هر حرکتی که به سوی شکوفایی نهایی انسان است را برنمیتابند. و اتفاقاً بر عکس نظر ایشان اصفهان بحمدالله در حال شکوفایی تاریخی خاصی است که برای جریانهای به اصطلاح منوّرالفکر قابل درک نیست. مانند آنکه انقلاب اسلامی را به عنوان آغازی بیرون از جهان مدرن درک نمیکنند و اگر هم پیشنهاد کنگرهای برای جناب مولوی دارند؛ برای هرچه بیشتر سکولارکردنِ مولوی چنان پیشنهادی را به میان میآورند. همانطور که از نهضت حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نتیجهای سکولار میگیرند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: همه ی کاندیداهای جبهه انقلاب بارها متذکر شدند که نهایت امر جبهه انقلاب یک کاندید خواهد داشت ولی چنین چیزی را در مورد آقای جلیلی ندیدیم. از طرفی در حال حاضر بعضاً بین طرفداران جلیلی و قالیباف هم یک نوع گریبان دریدن و سینه چاک کردن و نزاع های بیهوده که همگان اذعان دارند به ضرر جبهه انقلاب خواهد بود دیده شده. در صورتی که خدای ناکرده این نزاع منجر به رأی آوری اصلاحات بشود آیا دیگر تاب آن را خواهیم داشت؟ آیا جبهه مقاومت آسیب نمی بیند؟ چه خسارتی به دنبال آن متوجه کشور اسلامی است؟ چرا آقای جلیلی در این مورد موضعی نمی گیرند که باعث آرامش بین طرفداران باشد؟ چرا اعلام نمی دارند که موفقیت جبهه انقلاب مهم تر از در رأس قرار گرفتن ایشان است؟ آیا شما مواجهه آقای جلیلی را نسبت به اجماع جبهه انقلاب تایید می کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود به نکاتی که جناب حاج آقا نجاتبخش مطرح کردند، توجه شود از آن جهت مسئله آقای دکتر جلیلی و شعارهای ایشان بسی بزرگ تر از آن است که فعلاً دغدغه اجماع و یا عدم اجماع ما را مشغول کند زیرا به هر حال آینده این انقلاب آینده ای است که حتماً جریان های وابسته به غرب جایی نه تنها در این انقلاب حتی در جهان ندارند. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/17028
سلام: در حال مطالعه تفسیر سوره ی جاثیه هستم وقتی عذاب های سخت غربت و تنهایی کسانی که در دنیا ابدیت و قیامت را انکار میکردند و از هوس پیروی می کردند را مطالعه میکنم میبینم من هم دچار اینچنین مدل عذابی هستم حالا شاید ضعیف تر. علت گناه و غفلت من بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسانها در این دنیا باید نسبت به چنین موضوعاتی، خودشان را ارزیابی کنند و ذیل سیره اولیای معصوم مسیر زندگی را با جامعیت خاصی که دارد شکل بدهند بدون آنکه خود را گرفتار سختی نمایند. موفق باشید
سلام: میدونم که الان وسط این همه کارهای علمی و فلسفی این نوشته من یکم مسخره به نظر بیاد اما شرح حال عجیبی دارم که دوست دارم با شما درمیان بذارم: من پسر مذهبی ای بودم که توی یه خانواده مذهبی زندگی می کردم. از همون بچگی به خاطر یسری دعواهای خانوادگی الکی روانم دچار مشکل شد. خلاصه که من نماز و دعا رو ادامه دادم و درسم رو هم کم و بیش خوندم تا پارسال که دانشگاه قبول شدم. از هرچیزی تجربه کردم. جالبه که من اگه بخوام کارهام حلال و شرعی پیش بره باید سختی بیشتری رو تحمل کنم و فکر میکنم حتی خداهم راضی نیست که کارهام شرعی پیش برن. هیچی خواستم زن بگیرم توی ذوقم زدند و منم رو آوردم به ارتباطای الکی با دخترها که روانم آروم بشه. رو آوردم به دخانیات بلکه از لحاظ مغزی راحت بشم ولی هیچی لذت نداره توی این دنیا، هیچ و هیچ. به نهایت پوچی و بیهودگی و رذالت و نادرست بودن که میرسی میگی ای وای چه غلطی کردم! و حالا باید خودت رو جمع و جور کنی. دیگه نماز و دعا لذت نداره گفتگو با نامحرم نداره دخانیات نداره آشنا و رفیق نداره. دلتنگ حال از دست رفته ام! دلتنگم که کجا بودم و چه حسی داشتم که الان نیست. آخه اون موقع نمیفهمیدم و الان پشیمانم. من غریبه نیستم من خائنم. کافیه که یه روز از روزگار گزندی بهم برسه تا دیگه خدا پیغمبر نشناسم. ای وای که با عذاب وجدان چه گناه ها که نکردم. اصلا من این نیستم نمیدونم یکباره چی شد که اینقدر داغون و سرافکنده شدم. الانم اگه خدا دست من رو نگیره من هیچ کاری نمیتونم بکنم. میگم خدایا من نه زن میخوام نه تفریح نه هیچی حلالشم که نمیدی نمیخوام فقط اضطراب رو از من دور کن. ولی همه اینها رو میخوام، دلیلی که ازشون زده شدم این بوده که هیچوقت حتی چراغ روشنی هم بهم نشون ندادند که حداقل امیدوار بشم. خلاصه که خیلی ناامید و پریشان شدم هیچ ایده ای هم ندارم نه کتاب هاتون بهم لذت میده نه صوت هاتون اصلا نمیتونم ارتباطی باهاشون برقرار کنم. (این ناشی از ضعف منه نه نقص شما) سعی خودم رو کردم. فکر کنم دیگه در این حد پست شدم که قفل زدند به اعضا و جوارحم تا چیزی از معارف رو درک نکنم. نمیدانم. خلاصه که وضع بسیار غریب و حال بهم زنیه. از فرط اضطراب، قلب و معده ام حسابی درد میگیرند و دارو فقط تسکین درد های منه و اما اصلا درمان نمیکنه. به خدا از دار دنیا چیزهای کوچکی میخواستم آن هم به صورت حلال. وقتی نشد و باز هم نشد به حرامش رو آوردم و البته الان پشیمونم الان فقط خدا رو میخوام. بقیه هیچ. هر چیزی هم که خدا میده رو میخوام اصلا دیگه میخوام دعا نکنم. فقط بگم خدایا هرچی که میدونید خوبه رو بهم بدید. حسابی میترسم و وحشت دارم. من آدم ضعیفی هستم که کارهای اشتباه زیادی کردم. الانم از اعماق وجودم پشیمونم. یعنی با تکتک سلولهام استغفرالله میگم. ممنونم که به درددل بنده توجه کردید. خدا حفظتون کنه
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرفها؛ مگر جز این است که: «چونکه غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ جز حق غمگساری دیدهای؟» بخواهید و نخواهید راهی عظیم و زیبا و گشوده و همه جانبه به نام اسلام و قرآن مقابل ما قرار دارد و هر اندازه با جدیّت در آن قرار گیریم بیشتر به نتایجی میرسیم که حتی باور هم نمیکردیم به همان صورتی که روندگان این راه به آن رسیدهاند و همه این میلهای توهّمی را زیر پا گذاردند. خوب است به نکاتی که سؤال کننده سؤال شماره 37662 فرمودهاند، رجوع فرمایید. موفق باشید
رباعی ۱۳۲ مولانا «آن را که غمی باشد و بتواند گفت / گر از دل خود بگفت بتواند رُفت این طرفه گلی نگر که ما را بشکفت / نه رنگ توان نمود و نه بوی نهفت» غم چیست؟! غم در تعریف مولانا همان چیزیست که امکان گفتن آن فراهم نیست، اگر امکان گفتن برای سخنی فراهم شد دیگر تعریف غم ندارد.نکته مهم؛ اما بشرطی که گُفت از دِل باشد!! منظور از گفت از دل چیست؟ گفتن از دل یعنی دیدن نقش خرابکار خود در ایجاد درد و غم است بعبارت دیگر زمانی ما امکان گفتن از دل در مورد غم خود را یافته ایم که نقش خرابکار خود را کشف کرده باشیم‼️ آن اختیار عملی که میتواند کاری بکند و یا اختیارانه کاری نکند. پس؛ غم = ندیدن نقش خرابکاری خود در امور زندگی است و رُفتن غم = دیدن نقش خرابکار خود است «چونک غمبینی تو استغفار کن غم بامر خالق آمد کار کن»
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق فراوان برای جنابعالی و با توجه به اینکه چنین بحثی، عرضِ عریضی دارد همین اندازه میتوان گفت: «غم» در افقِ اولیایی که شیرینی حضور در محضر حضرت رب العالمین را چشیدند چیزی نیست جز فروبستگی نسبت به آنچه انسان میتوانسته است بیش از پیش نزد خود باشد. موفق باشید