بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در ذهن من سوالات زیادی در مورد انسان، دنیا، خدا وجود دارد و جواب آن را کسی از اطرافیانم نمی‌تواند بدهد چکار کنم؟ با انبوهی از سوالات مختلف مواجه شده ام و ذهنم سرگردان شده است. دوستی شما را به من معرفی کرد. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که این نکات از سال‌های قبل مدّ نظر بنده نیز بوده، پیشنهاد می‌شود از طریق دنبال‌کردن سیر مطالعاتی سایت و حوصله به خرج‌دادنِ آن مطالعات، نه‌تنها به جواب سؤالات خود آگاه می‌شوید، ان‌شاءالله سعی خواهید کرد از طریق نوعی اندیشه و تفکر که در خود شکل می‌دهید؛ به خوبی از این سؤالات عبور نمایید. موفق باشید

37093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: برای رسیدن به امام زمان باید در وجود استاد خود فنا شویم استاد لطفا راهنمایی کنید چطور ما در وجود استاد خود محو شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث «نظر به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود»

https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 به ما کمک می‌کند تا نسبت به حضور حضرت در عالم و آدم بیندیشیم. موفق باشید

36895

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: درد‌، رنج‌‌، تنهایی‌، بَردگی‌، مُردِگی‌ و هر آنچه بر هرکسی می‌گذرد با بی رحمی تمام در درونم گذشته و می‌گذرد تا جایی که باید از دنیا بپرسم چیزِ دیگری هم داری برای زجرم؟‌ زجرم چیزی نیست جز انتخاب معنایی برای روحم که این رنج آخر عاقبت و ذات آن راه است و به اعتراضمان کشانده‌؛ پس می‌فهمم این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که معنای بهتری برایم پیدا شده است تا در ازای آن، ذات این نوع زیستنم را بر مَلا کرده و عاقبت انتخابم را به نام «حرکت زمانه به ذات پوچش» نشانم می‌دهد. پس پوچی و رنج مقدسی است چون آنکه معنای زندگی جدیدش را در تاریخ جدید یافته و ذات دو راه مقابل یعنی انقلاب اسلامی برابر آمریکا‌ را شناخته توانسته بهترین انتخاب را داشته باشد در هر دو صورت سختی ها به خاطر رشد شدید بشر است.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «به همین جهت با مواجهه با این امر جناب مولوی می‌فرمایند: من چه غم دارم که ویرانی بود / زیر ویران، گنجِ سلطانی بود». گنج سلطانی همان تولد جدیدی است که انسان در مقابل سختی‌ها خود را می‌یابد. موفق باشید

36564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: آیا شخصی یا گروهی از شاگردان یا دوستانتان در تهران هستند که جلسه و مباحث شما را ارائه بدهند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است ایمیل خود را ارسال کنید. موفق باشید

36199

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد طاهرزاده بزرگوار: شخصیت و آراء علمی آقای دکتر داوری اردکانی را چطور ارزیابی می‌فرمایند؟ اینکه ایشان علم و دین را تفکیک می‌کنند و مسائل علمی و مسائل عملی را جدای از هم معرفی می‌کنند و می‌گویند موضوع این دو مباین است، باعث بی اعتبار شدن آراء ایشان نزد استاد طاهرزاده نمی‌شود؟ پرسش آخر هم اینکه آیا استاد کتاب های ایشان را توصیه می‌فرمایند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته خود آقای دکتر داوری مشکل ایشان آن است که مشکل می‌نویسند و به راحتی نمی‌توان متوجه اشارات مطالب عمیق ایشان شد. به نظر بنده آقای دکتر داوری از کم‌نظیرترین متفکران امروز جهان هستند و نمی‌شود کسی در این زمانه وارد میدان تفکر شود و آقای دکتر رضا داوری را نادیده بگیرد. موفق باشید

36140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. من نمیدونم چی بنویسم واقعا ولی خستم. من از اخلاق خودم خستم یک خلا ای رو در خودم حس می‌کنم. من نیاز دارم یاد بگیرم بجا حرف بزنم. آخه بعضی وقتا تو جمعی که خیلی راحتن خیلی حرف میزنم همش دوس دارم حرف بزنم ولی اصلا از این اخلاقم خوشم نمیاد. همش دوس دارم وقتی یه کار اشتباه می‌کنم اون کارم رو توجیه کنم به طرف مقابل و بهش بفهمونم این اخلاق من به این دلیل و اصلا اینطوری نیستم و اشتباه شده یا همش یکاری ناخواسته انجام میشه میگم نکنه طرف مقابلم بد راجع بهم فکر کرده همه اینا نمیدونم از چی نشات میگیره ولی من هرچی باشه همیشه قدرت خدا رو بالاتر از هرچیزی میدونم اما همش هم میگم خود خدا و امیرالمومنین فرمودند کاری نکنین که در جایگاه قضاوت قرار بگیرید برای همین همش حساس میشم. دوس دارم سنجیده برخورد کنم مشکل گشا باشم خوش اخلاق باشم زودرنج نباشم واقعا الان بی انگیزه شده ام. هم در درسم هم کارام همش گمشده ای حس می‌کنم به قول خودتون دوست دارم نگاه توحیدیم قوی بشه و سربازی آقام رو کنم. دلم میخواد مثل اون حکمت اقا امیرالمومنین باشم که فرمودن جوری زندگی کنین که وقتی مردین همه براتون اشک بریزن. واقعا نیاز دارم بهم بگین. الانم دارم کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو میخونم. کتاب ادب خیالتون هم قبلا خوندم ولی میشه بهم بگین به ترتیب چه کتابایی بخونم که این چیزا حل بشه؟ اصلا دوست ندارم این وضعیتم رو. میشه جوابی که بهم میدین خلاصه نباشه آخه من واقعا نیاز به جزیئات حرفاتون دارم. ممنونتون میشم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله همین‌که در حال جستجوی مأوایی بسی گسترده هستید، جای شکر دارد. آری! همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ملاحظه فرمودید هر اندازه ما در میدان حقیقت حاضر و حاضرتر شویم، به استقرار بیشتری می‌رسیم و در همین راستا خوب است بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کار را جلو ببرید تا به مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن برسید، ان شاءالله. موفق باشید

35365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ۱. استاد بنده ترسم از اینه آنچه ما فکرمی‌کنیم خداست مدیریت فضای مجازی از اونطرف باشه با اون مباحثی که از فضا و نوع سلیقه هر فرد اینطورکه میگن و اطلاعاتی که دارن، از آنطرف هم اتو دادن و گفتن این مسئله شاید تازه به ذهنشون بیندازیم، ۲. گمانم ما تا دانشگاه و آموزش پرورش خوبی و ترازی نداشته باشیم انتخاب فرد خوب بر انتخابات یه کم بعید نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. ۲. همین‌طور است. به همین جهت ما مشکلاتی داریم که در دل انقلاب اسلامی باید بتوانیم از آنها عبور کنیم. موفق باشید

39784

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: در سایت راجع به ترنس تمام سوالات رو مرور کردم جمع بندی گفته شده که نفس در دوران جنینی بدنش را خودش می‌سازد و انتخاب می‌کند که زن یا مرد بلشد و عجیب است که چرا بعد از تولد ساز مخالف می‌زند در آیه ۴٩ سوره شوری خدا گفته: فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مى‌‏خواهد می‌افريند، به هركس كه خواهد فرزتد دختر بخشد، و به هركس كه خواهد فرزند پسر و هر که را بخواهد عقیم و نازا می‌کند. سوره انفطار آیه ٨ اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فريب داده است؟ همان كه تو را آفريد و (اندامت را) استوار ساخت و متعادل كرد. و به هر صورت كه خواست، تو را تركيب كرد. این که نفس بدن رو انتخاب میکنه و میسازه با این آیات چطور جمع میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در امکان ذاتی مخلوق است که خداوند با «ایجاد» و وجودبخشی به آن، آن را «خلق» می‌کند و انسان با آن حضور در عین اختیار می‌تواند خود را در راستای تعالی به سوی پروردگار جلو ببرد. مرحوم شهید مطهری در کتاب  شریف «عدل الهی» نکاتی در این رابطه فرموده‌اند. موفق باشید 

39782

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

حالّی دلی باختن خود و یافتن خود در آغوش دلی که دارم؛ بی‌اکسیر و پر از درد و با خون آلوده شده؛ بی‌همدمی؛ باز می‌گویم؛ باختن خود، و یافتن خود در آغوش دلی که دارم (دل را همان وجود یا حقیقت یا حتی خدا یا روح یا هر چه می‌خواهید نام بگذارید)؛ از خود می‌پرسم تسکین؟ تسکین می‌یابم اما برایم همه‌ی تسکین‌ها ناکافی‌اند؛ آرامم نمی‌کنند؛ گم‌شده؛ گم‌شده؛ گم‌شده؛ سردرگم؛ سردرگم؛ سردرگم؛ گم کرده‌ام حتی جسمم را و زندگی را؛ همه چیز را گم کرده‌ام و حتی دیگر نمی‌توانم کارهایی که برایم کار بودند را ادامه دهم حتی رسیدگی به جزئیات جسم و روح خود؛ و فقط به این نگاه دارم که «باختن خود و یافتن خود در آغوش دلی که دارم؛» چرا دروغ بخواهم بگویم؟ خیلی هم کَم آورده‌ام؛ کمبودها بسیارند و در اینجا دیگر توانی برای دلم برای ادامه دادن نمانده؛ با خود می‌گویم این هم جزئی از راه است منتهی زندگی نمی‌تواند بایستد تا من توان بیابم و من و من مانده‌ام... و دردی عمیق در تمام جانم ریشه دارد و من مانده‌ام... ادامه دادن برایم ناممکن شده که حتی گویی سر پا ایستادن هم برایم جان فرساست از شدت رنجی که در جانم است و جانم دیگر یاری نمی‌کند و من مانده‌ام، من مانده‌ام ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به ایمانی و حضوری نظر کرد که به تعبیر جناب حافظ : «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». در این رابطه خوب است به مباحث «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81  موفق باشید 

39765
متن پرسش

بسم رب محمد: دوباره نهیبی بر قلب آمدن، مثل همیشه و مثل هر لحظه و در این ایام لحظه به لحظه و باز اراده کردن و پس از مواجهه‌ای ناتمام نشستن و خودخوری کردن و هیچ ندانستن. و باز آرزو کردن و باز نشستن و اینگونه چندین سال راه‌جویی کردن و نمی‌دانم. آری! قرآن را می‌گویم. قرآن عزیز گویا ملائکه از ادبار می‌زنندم که تو مال اینجا نیستی و باید کاری برای خویش بکنی و ادراک می‌کنم و تا اراده روبرو شدنم را تجربه می‌کنم، از روبرو می‌زنندم که آماده نیستی و بی‌عالمی. که فرمود: «وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُواْ الْمَلآئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ * ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِيدِ». نه می‌توانم رهایت کنم و دست از تو بکشم (شاید هم تو نمی‌توانی) و نه وسعت روبرو شدنش را دارم. چه سال‌هاست که آرزویت می‌کنم. چه لحظه‌هاست که وجودم از آتش نداشتنت می‌سوزاندم. چه قبض و بسط‌ها که نمی‌کشم‌. در یکی از جلسات سوره فتح به قول یکی از دوستان: یا عالم داری یا بی‌عالمی و هیچ راهی نداری. آری! نمی‌شود عالم‌دار بود و اینقدر خویش را تنگ و بی‌وسعت یافت. همین دیشب بیچاره بودم. طاقت و تاب هیچ چیز را نداشتم. تنها به اعتبار انجام وظیفه الهی بیدار ماندم و قرآن به سر گرفتم. بماند که از سر بیچارگی صفحاتی از «بلای بی‌تاریخی و جهان آینده» دکتر داوری رو هم تورق کردم. بماند. اوایل جلسات سوره فتح اراده کردم که باید بخوانمت، اما گویا دامن از دست آلودگان_ بی‌عالمان و نامحرمان_ می‌کشی. گاه چه خسران‌زده خویش را می‌یابم. و گاه می‌گویم که گویا داری تربیتم می‌کنی و منتظر بزرگ شدن و زبان باز کردنم هستی تا بتوانم با تو سخن بگویم. نمی‌دانم اما شاید ایمان همین باشد. و به قول شما نه گریه‌ها و نه دعاها و نچیز دیگری، که ایمان چیز دیگری است. والسلام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به هر حال این مائیم و همان حال و احوالاتی که می‌فرمایید با هر نامی که بخواهید آن احوالات را بنامید. فرمود: « نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم». باز تأکید می‌شود نام این نوع حضور را هرچه می‌خواهید بگذارید مهم نیست، مهم آن است که متوجه باشیم این قصۀ همۀ ما که می‌توانید آن را بشر جدید بنامید، در این تاریخ است که نه می‌تواند در دیروز خود حاضر باشد و با امثال شیخ بهائی بزرگ هم پیاله شود؛ و نه می‌تواند در فردایی که معلوم نیست چه فردایی است، حاضر گردد. بنده نام این نوع حالت را چنین می‌دانم که فرمود: «دوست دارد یار این آشفتگی» و بنده نه تنها نسبت خود را با جنابعالی در چنین حالتی احساس می‌کنم، بلکه گمان دارم آنانی که در جستجوی نسبت خود با پیامبری می‌خواهند باشند که قصۀ او با «إقرأ» شروع شد، خواندن چیزی که چیز مشخصی نبود مگر آن‌که تنها با خواندن شروع شد و قرآن در همان خواندن به ظهور آمد. آری! نمی‌توان نسبت با چنین پیامبری و با چنین حضوری بیگانه بود. آیا این همان سخن جناب نیچه نیست که فرمود باید در دهانۀ آتشفشان منزل کرد؟ چرا گمان می‌کنیم باید در این آخرین زمان، سر و سامانی داشته باشیم. حتماً ملاحظه فرموده‌اید که بنده مکرراً به این غزل جناب عطّار نظر دارم که می‌فرماید: 
دی زاهد دین بودم، سجاده نشین بودم
ز ارباب یقین بودم، سر دفتر دانایی
ترسا بچه ایم افکند از زهد به ترسایی
اکنون من و زنّاری در دیر به تنهایی
امروز دگر هستم، دُردی کشم و مستم
در بتکده بنشستم، دین داده به ترسایی
نه محرم ایمانم، نه کفر همی دانم
نه اینم و نه آنم، تن داده به رسوایی
دوش از غم فکر و دین، یعنی که نه آن نه این
بنشسته بدم غمگین، شوریده و سودایی
ناگه ز درون جان، در داد ندا جانان
کای عاشق سرگردان تا چند ز رعنایی
پس گفت در این معنی، نه کفر نه دین، اَوْلی
بر شو تو ازین دعوی گر سوخته مایی
موفق باشید            
 

39690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: درباره متن زیرسوال داشتم. شرح غزل ۵۸👇 «در این تجلیِ آغازین، خود را به زیبایی هرچه تمام‌تر متجلی کردی و خیال مرا با صورت زیبای خود آبادان نمودی. به همان معنایی که رسول خدا (ص) فرمودند: «رَأَيْتُ‏ رَبِّي‏ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ‏» [5] من پروردگارم را به زیباترین صورتش مشاهده کردم. این رازِ خیال است که خدایِ متجلی‌شده بر نفس پیامبر را بر او آشکار کرد، مبتنی بر آن‌که «هرکس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است». زیرا حضرت ربّ به حکم آن‌که خواست شناخته شود مخلوق را خلق کرد، تو را خلق کرد که او را بشناسی، پس کافی است درست به خود نظر کنی تا او را بیابی.» سوال اول من آن است که منظور شما از تجلی نخستین آیا همان پیمان الست (آیه الست بربکم) می‌باشد. سوال دوم: اگر پاسخ سوال بالا مثبت است، این تجلی همانند پیامبر (ص) فی احسن صورة بوده است یا نه؟ سوال سوم من آن است که این تجلی که پیامبر (ص) پروردگار را فی احسن صورة دید آیا بعد از آنجایی است که جبرئیل نتوانست همراه پیامبر (ص) برود؟ با تشکر از زحمات استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در احسن صورة، بحث در لیلۀ معراج است و آغازین به معنای بالاترین است که اقتضای معراج می‌باشد و هرکس در ذات خود می‌تواند دارای چنین حضوری باشد که در نهایت با «معرفت نفس» به معنای واقعی آن حاصل می‌شود که همان نسبت حقیقی بین عبد و ربّ می‌باشد و این‌جا است که ملکی نمی‌تواند در میان آید. موفق باشید

39544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: این جمله که خدا همه کاره است. توحید در مرحله ذات است یا صفات یا فعل؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت حق در همۀ ابعاد همه کاره‌اند لذا هر بودنی از بودن اوست و هر صفت و فعلی چنانچه صفت و فعل حقیقی باشد، ظهور و صفت و فعل او می‌باشد به همان معنای «بِحَوْلِ اللَّه تَعالى‏ وَ قُوَّتِهِ اقُومُ وَ اقْعُدُ». موفق باشید

39456
متن پرسش

سلام و رحمت بی پایان بر استاد گرامی؛ بابت زحمات ارزشمند تیم فرهنگی‌تان در پیج صراط (serat_rasaneh@) در اینستاگرام هم تشکر ویژه داشته باشم. حقیقتا محتواهای این پیج اعم از کلیپ‌ها، عکس‌نوشته‌ها و... بستری دلنشین را برای تجلّی نور فرمایشات تان فراهم و بلاغت کلامتان را مضاعف نموده است. مزید امتنان خواهد بود در باب دسترسی به محتواهایی از این دست چنانچه توصیه یا ارشاداتی مد نظر مبارکتان هست دریغ نفرمایید. همواره در حصن حصین الهی موید و منصور باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که متوجه شویم از طریق انقلاب اسلامی، راهی به سوی درک نهایی‌ترین ابعاد انسانیِ انسانیت‌مان گشوده شده است آن هم در جهانی که احساس بی‌هویتی و بی‌معنایی و عادی‌شدن زندگی، انسان را تهدید می‌کند و این‌جا است که بحمدالله رفقا به خوبی متوجه شده‌اند که نمی‌توانند مانند غرب‌زدگان و متحجّرین زیر بار چنین جهانی بروند که جبهۀ استکبار و استعمار بنا دارد زندگی ما را عادی و همه چیز را یکسان کند و انتخاب‌های بزرگ را که حتی به قیمت شهادت است؛ از ما بگیرد. همۀ ما باید در فعالیت‌های خود متوجه می‌دانی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شده است و دشمنان انسانیت بنا دارند این میدان را از ما بگیرند، ولی ما تا آخر، آری! آری! تا آخر ایستاده‌ایم. موفق باشید       

39364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت به استاد عزیز: در دعای ماه رجب آمده که: اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَهِ چرا برای خَیْرِ الاْخِرَهِ تعبیر جمیع آمده ولی برای شَرِّ الاْخِرَهِ نه؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ جناب آیت الله ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند «مراقبات»، علت آن امر آن است که در آخرت، «شرّ» که همان «عدم» است؛ یک چیز بیشتر نیست و آن عدم ِخیر است. ولی در دنیا که دنیای کثرات است آن عدم، به صورت‌های مختلف ظهور می‌کند. موفق باشید 

39191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: پیشاپیش ببخشید اگر سوال طولانی بود. خواستم نظرتان را درباره این حدیث بدانم مخصوصا فرازی که با 🤚علامت گذاشته ام هر جور فکر می کنم منظورش را متوجه نمی شوم ممنون می‌شوم اشکالم را برطرف کنید و اینکه هستند امثال شما که اینجور مواقع انسان بتواند ازشان بپرسد در این دوران [الإحتجاج] بِالْإِسْنَادِ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: دَخَلَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِیُ [۲] عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ هُوَ کَئِیبٌ حَزِینٌ فَقَالَ لَهُ زَیْنُ ص: ۱۵۵ الْعَابِدِینَ علیه السلام مَا بَالُکَ مَغْمُوماً قَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ غُمُومٌ وَ هُمُومٌ تَتَوَالَی عَلَیَّ لِمَا امْتُحِنْتُ بِهِ مِنْ جِهَةِ حُسَّادِ نِعَمِی وَ الطَّامِعِینَ فِیَّ وَ مِمَّنْ أَرْجُوهُ وَ مِمَّنْ أَحْسَنْتُ إِلَیْهِ فَیُخْلِفُ ظَنِّی فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام احْفَظْ عَلَیْکَ لِسَانَکَ تَمْلِکْ بِهِ إِخْوَانَکَ قَالَ الزُّهْرِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أُحْسِنُ إِلَیْهِمْ بِمَا یَبْدُرُ مِنْ کَلَامِی قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام 🤚🤚هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ إِیَّاکَ وَ أَنْ تُعْجَبَ مِنْ نَفْسِکَ وَ إِیَّاکَ أن تَتَکَلَّمَ بِمَا یَسْبِقُ إِلَی الْقُلُوبِ إِنْکَارُهُ وَ إِنْ کَانَ عِنْدَکَ اعْتِذَارُهُ فَلَیْسَ کُلُّ مَنْ تُسْمِعُهُ شَرّاً یُمْکِنُکَ أَنْ تُوَسِّعَهُ عُذْراً 🤚🤚ثُمَّ قَالَ یَا زُهْرِیُّ مَنْ لَمْ یَکُنْ عَقْلُهُ مِنْ أَکْمَلِ مَا فِیهِ کَانَ هَلَاکُهُ مِنْ أَیْسَرِ مَا فِیهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُهْرِیُّ أَ مَا عَلَیْکَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِینَ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَیْتِکَ فَتَجْعَلَ کَبِیرَهُمْ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ وَالِدِکَ وَ تَجْعَلَ صَغِیرَهُمْ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ وَلَدِکَ وَ تَجْعَلَ تِرْبَکَ [۱] بِمَنْزِلَةِ أَخِیکَ فَأَیَّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَظْلِمَ وَ أَیُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَدْعُوَ عَلَیْهِ وَ أَیُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَهْتِکَ سِتْرَهُ وَ إِنْ عَرَضَ لَکَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنَّ لَکَ فَضْلًا عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَانْظُرْ إِنْ کَانَ أَکْبَرَ مِنْکَ فَقُلْ قَدْ سَبَقَنِی بِالْإِیمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَهُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ إِنْ کَانَ أَصْغَرَ مِنْکَ فَقُلْ قَدْ سَبَقْتُهُ بِالْمَعَاصِی وَ الذُّنُوبِ فَهُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ إِنْ کَانَ تِرْبَکَ فَقُلْ أَنَا عَلَی یَقِینٍ مِنْ ذَنْبِی وَ فِی شَکٍّ مِنْ أَمْرِهِ فَمَا لِی أَدَعُ یَقِینِی لِشَکِّی وَ إِنْ رَأَیْتَ الْمُسْلِمِینَ یُعَظِّمُونَکَ وَ یُوَقِّرُونَکَ وَ یُبَجِّلُونَکَ فَقُلْ هَذَا فَضْلٌ أَخَذُوا بِهِ وَ ---------- [۱]: ۱. الترب- بالکسر- من ولد معک.إِنْ رَأَیْتَ مِنْهُمْ جَفَاءً وَ انْقِبَاضاً عَنْکَ فَقُلْ هَذَا لِذَنْبٍ أَحْدَثْتُهُ فَإِنَّکَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ سَهَّلَ اللَّهُ عَلَیْکَ عَیْشَکَ وَ کَثُرَ أَصْدِقَاؤُک وَ قَلَّ أَعْدَاؤُکَ وَ فَرِحْتَ بِمَا یَکُونُ مِنْ بِرِّهِمْ وَ لَمْ تَأْسَفْ عَلَی مَا یَکُونُ مِنْ جَفَائِهِمْ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَکْرَمَ النَّاسِ عَلَی النَّاسِ مَنْ کَانَ خَیْرُهُ عَلَیْهِمْ فَائِضاً وَ کَانَ عَنْهُمْ مُسْتَغْنِیاً مُتَعَفِّفاً وَ أَکْرَمُ النَّاسِ بَعْدَهُ عَلَیْهِمْ مَنْ کَانَ مُتَعَفِّفاً وَ إِنْ کَانَ إِلَیْهِمْ مُحْتَاجاً فَإِنَّمَا أَهْلُ الدُّنْیَا یَعْتَقِبُونَ الْأَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ یَزْدَحِمْهُمْ فِیمَا یَعْتَقِبُونَهُ کَرُمَ عَلَیْهِمْ وَ مَنْ ص: ۱۵۶ لَمْ یُزَاحِمْهُمْ فِیهَا وَ مَکَّنَهُمْ مِنْ بَعْضِهَا کَانَ أَعَزَّ وَ أَکْرَمَ [۱] . ---------- [۱]: ۱. الاحتجاج ص ۱۷۴. ---------- [۲]: ۲. بضم الزای و سکون الهاء: أبو بکر محمّد بن مسلم بن عبید اللّه بن الحارث بن شهاب بن زهرة بن کلاب، المدنیّ التابعی المعروف، قیل انه قد حفظ علم الفقهاء السبعة و لقی عشرة من الصحابة.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بتوان در طیّ یک سؤال و جواب از آن سخن گفت. احتیاج به جلسه بحث دارد. آری! اگر در مورد خاصی از آن روایت سؤال و یا مسئله‌ای مدّ نظر دارید، با برداشتی که خود جنابعالی کرده‌اید، بفرمایید ممکن است بنده بتوانم در خدمت باشم. موفق باشید

39139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. نظرتون راجع به مطالبه گری قانون حجاب چیه؟ یکی از شاگردان شما نظرشون این بود که تو این شرایط منطقه که فلسطین باید در منظر باشه، درست نیست! پس بگذارند عرصه برای برهنگی و مکشفه بودن فراهم باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید منتظر باشیم ببینیم بالاخره مجلس محترم در مورد لایحه عفاف و حجاب به عنوان یک قانون چه تصمیمی را ارائه می‌دهند. از آن جهت که موضوعِ قانونی‌بودنِ حجاب غیر از شرعی‌بودنِ آن است و حتی آنانی که معتقد به شرعی‌بودنِ آن نیستند، در نظام شهروندی، به عنوان قانون باید آن را رعایت نمایند. موفق باشید

39063
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ظاهراً در رابطه با معنا و تعریف انسان دو‌ نگاه وجود دارد: ۱. یکی نگاه «اسانسیالیستی و ذات گرایانه و غیرتاریخی» است که اساساً انسان را موجودی ثابت و غیرتاریخی تصور می کند و یک بار برای همیشه حکمی ثابت و نهایی را در رابطه با معنای انسان مطرح می کند. ۲. و دیگری نگاه هیستوریسیتی و تاریخی به انسان است که انسان را موجودی بالذات تاریخی تصور می کند و معتقد است اگزیستانس و نحوه هستی آدمی تاریخمند و دارای حیث تاریخی است. استاد، حضرتعالی در آثار خودتان همواره هم بر روی نسبت ذاتی و وجودی و عین الربطی انسان با هستی و وجود تأکید داشتید، و هم همواره بر روی نسبت ذاتی انسان معاصر با حقیقت تاریخی انقلاب اسلامی و تابشِ تاریخی آن تقدیر تاریخی و آن حقیقت بر ذات انسان به حکم «کل یوم هو فی شأن» تأکید داشتید. حال پرسش بنده این هست که اولاً: کتاب «انسان و باز انسان» چه حضور تازه و دیگری را مدنظر دارد؟ ثانیاً: در میانه دو نگاهی که مطرح شد حضرتعالی نگاه تان به انسان چگونه نگاهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه بحث در کتاب «انسان و باز انسان» نظر به حضور تاریخیِ انسان دارد، ولی در نزد خود و در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده با زبانی که زبانش زبانِ اشاره است برای مخاطبی که در خود چنین حضوری را می‌شناسد. به همین جهت از ابتدا تا انتهای کتاب مذکور هیچ نکته‌ای که آموزشی باشد برای مخاطب در میان نیست مگر این‌که وجود خود را که وجودی است تاریخی، به جلوه‌های مختلف و با جملاتی که اشاره به آن حضور دارد، باز در خود احساس کند آنهم در میدان وجود و به امید درکِ شدنی بیشتر از وجود؛ که البته گفتنی نیست. موفق باشید            

38915

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: توی سایت در قسمت درباره استاد مطلب جالبی دیدم. نوشته: (استاد طاهر زاده پس از فراغت از دانشگاه در حین اشتغال به کار در یکی از شرکتهای مهندسی در تهران، مطالعات حوزوی را آغاز نمودند.) از استاد میخوام قدری در مورد اون شرکت و از تجربه خودشون از اون شرکت مهندسی برامون بگن. چی شد رها کردین؟ حیف تون نیومد محیط اشتغال آنچنانی رو رها کنین؟ جوون های امروزی آرزو دارن کاش در مثل چنین شرکتی کار پیدا کنن. مخصوصاً کامل توضیح بدید که چی شد رها کردین؟ ممنونم. ببخشید فضولی کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است. در سؤالاتی که در رابطه با خاطرات بنده شده، در این مورد سخن گفته شده که البته شاید زمانی چاپ شود. قضیه از آن قرار بود که در شرکت یوریران که مسئول کشف رگه‌های اورانیوم در سرزمین ایران بود؛ برای تغذیه نیروگاه اتمی بوشهر مشغول بودم. و به جهت حضور در فعالیت هایی که در رابطه با انقلاب باید می شد، به توصیه شهید بهشتی در سال ۱۳۵۵ به آموزش و پرورش وارد شدم. در حالی‌که حقوق بنده یک پنجم شد. ولی بسیار خدا را شاکرم که او مسیر معلمی را در مقابلم گشود. موفق باشید

38866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: شما از طرفي مي گوييد خدا  «رحمن» و «رحيم» است و به بندگان خود حتي كفار نظر لطف دارد و از طرف ديگر مي گوييد «ان الله لا يهدي القوم الكافرين». پاسخ چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند ابتدا پیامبران را برای هدایت انسان‌ها می‌فرستد. ولی اگر عده‌ای حقایقی که پیامبران آورده‌اند را انکار کنند خداوند آن‌ها را به خود وامی‌گذارد به همان معنای «ان الله لا يهدي القوم الكافرين». موفق باشید

38823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وعرض ادب: استاد من صاحب دو فرزند هستم و کار هنری انجام میدم، جایگاهم را به عنوان یه زن انقلابی و الگو چطور باید تعیین کنم؟ اصلا چطور باید باشم؟ راهنمایی بفرمائید. سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای حضور در زندگی ذیل ارادت به رهبر معظم انقلاب، اگر بتوانید خود را با تفسیر قیّم المیزان آشنا کنید؛ راهی گشوده خواهد شد که «خود راه بگویدت که چون باید کرد». جهت کار با کتاب تفسیر قیم المیزان جزوهایی در سایت هست که می‌توانید به آن رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86  . موفق باشید

38798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بعضی ها می‌گویند تغابن یعنی در معامله کلاه سررفتن بین مستکبرین و مستضعفین و بعضی دیگر گفته اند تغابن یعنی در معامله ای کلاه سررفتن کافر ها و کلاه سررفتن مؤمنین. میشه با دلیل بگین نظر شما کدام مورد است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در سوره تغابن شده است. مهم دقت به خود آیات است از طریق تفسیر قیّم المیزان. موفق باشید

38586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمة الله و بركاته: حضرت‌عالی در پاسخ به پرسشی که با اشاره به تعدادی از آیات کریمه آنها را دلیلی بر مشترک معنوی بودن واژه اسلام و از آن‌جا تقویت کننده پلورالیسم دانسته بود به نکاتی از تفسیر المیزان در نفی پلورالیسم اشاره فرموده‌اید. (https://lobolmizan.ir/special-post/129?mark=%D8%A7%D9%87%D9%84%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) برای نمونه، در پاسخ مذکور در توضیح آیه مبارکه (لیسوا سواءا) فرموده‌اید: (این افراد از اهل کتاب که حالا به اسلام ایمان آوردند، از صالحین هستند.) یعنی ایمان را شرط رسیدن به صلاح دانسته‌اید. اما عینا خلاف همان فرمایشات را در بسیاری از مواضع دیگر بیان فرموده‌اید تا جایی که در پاسخ به پرسش‌های ۳۸۵۵۲ و ۳۸۵۵۳ از دعوت رسول اکرم صلی الله علیه وآله به توحید به جای دعوت به اسلام و عدم نسخ ادیان گذشته سخن گفته‌اید. فارغ از اینکه کدام دیدگاه در این مسئله نزدیک‌تر به صواب است، می‌خواهم بدانم آیا منشأ این‌ دو مدل متفاوت از تفسیر آیات در بیان حضرت‌عالی، تبدل نظر مبارک است یا اساسا هیچ تعارضی میان این دو فرمایش حضرت‌تان وجود ندارد و متفاوت فهمیدن این‌ تعابیر ناشی از سوء برداشت حقیر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن جا که به یاد دارم و با نظر به نگاه علامه طباطبایی به آیات مذکور و عرایضی که در شرح سوره آل عمران شد؛ همیشه بحث در آن بود که اسلام در این مورد به همان معنای تسلیم به حکم خداوند است و نه به معنای تغییر مذهب دادن. اخیراً عرایضی تحت عنوان «نسبت ایمان و پیامبر در هر مذهب»https://eitaa.com/matalebevijeh/17730 شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38585

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به اینکه منِ انسان مجرد است و آزاد از زمان و مکان و در رویای صادقه به اماکن دوردست رفته و از زمان آینده چیزی را می بیند که بعد ها عینا تحقق بیرونی پیدا می کند: آیا نفس قادر است به گذشته نیز سفر کند و مثلا حادثه کربلا را عینا مشاهده کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً برای نفس های مستعد بخصوص ائمه معصومین «علیهم السلام» به اندازه ای که به آن ها اذن داده شده است، پیش آمده. موفق باشید

38571

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا در علم حضوری به صورت اتحاد عالم و معلوم صورت می‌گیرد؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در هر علمی، اتحاد بین عالم و معلوم در میان است. موفق باشید

38430

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در بحث تغسیر سوره حمد امام خمینی (ره) به نتایج زیر رسیدم: حس من در جهان کثرت می‌بیند. عقل من وحدت می‌بیند. من باید بر اساس عقل خودم نگاه کنم. تا کم‌کم وحدتی را که عقلم قبول کرده است، تبدیل به باور دلم شود. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است. ۲. هر وقت علمی واقعی و نه اعتباری باشد به نور اسم علیم است. ۳. مگر می‌توان به ذات، نگاه کرد؟! در این موارد خوب است به کتاب شریف «چهل حدیث» حضرت امام خمینی بخصوص حدیث ۱۲ توجه شود. موفق باشید

نمایش چاپی