با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: طبق آنچه شما در تفسیر سوره واقعه درباره کمالات حضرت حق به جامعیت به حور العین تجلی میکند. می خواستم بدانم که در پیمان الست «الست بربکم...» هم، آیا خداوند به جامعیت اسما الهی بصورت حور العین تجلی کرده است؟ سوال دوم: اگر جواب سوال بالا منفی است، آیا در قضیه «الست بربکم...» آیا اصلا پروردگار صورت داشته است؟ با تشکر از وقتی که صرف پاسخگویی مینمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در عهد الست بحث در ظهور ربوبیت خداوند است و نه در جزایی که به مقربین میدهند. ۲. صورت جسمانی برای خدا معنا ندارد بلکه نظر به انوار الهی در میان است در صحنهها و مظاهر. مانند آنکه عزیزان ما دیدند که چگونه خداوند خرمشهر را آزاد کرد. موفق باشید
سلام استاد گرامی. ببخشید سوالی در مورد سکته داشتم. ا...........................
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است انسان با اعمال خود خطاهایی پیش آورد، ولی تقدیر انسانها امری است که به خودشان مربوط است و مقدرات الهی. موفق باشید
«الهی! به لطف و کرمت ملت ما و ملت های جهان را با نور معارف عالیه ات آشنا و مأنوس و خوشبخت بفرما». سلام استاد. من خیلی جناب دکتر داوری را دوست دارم. و این علاقه و ارادت به صورت جدی با اشاره حضرتعالی در مورد کتابی که درباره انقلاب اسلامی دارند آغاز شد و با دیگر آثارشان ادامه پیدا کرد. با مطالعه این کتاب و نگاه جدّی و زنده و فوقالعاده عمیق ایشان به جایگاه انقلاب اسلامی، سراسر وجودم را حیرت و لذت فرا گرفت. شناخت عمیق ایشان از غرب و مدرنیته و توسعه نیافتگی و مسائل کشور هم که به جای خود. حتی وقتی شنیدم از دکتر پزشکیان حمایت کردند، به دنبال راهی بودم تا حکمت و فلسفه این حمایت را پیدا کنم و زوایا و ظرائف باریک تر از موی این عمل را کشف کنم. استاد چرا من اینقدر دکتر داوری را دوست دارم؟ چرا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم شخصیت علمی و اندیشه دقیق دکتر داوری است که همانطور که حتماً تجربه کردهاید ما را حقیقتاً با تفکری که معنای تفکر است، آشنا می کنند. در امور سیاسی و مواضع جزئی، در زمانهای مختلف؛ باید فکر کرد دکتر داوری چه تصوری از آن جبهه دارد که دکتر پزشکیان متعلّق به آن است و در آن مسیر دکتر عارف را به عنوان معاون اول انتخاب میکند؟ و احساس خطری که به جبهه مقابل دارد، ممکن است گمان کنند نوعی تحجّر حاکم میشود به جهت شواهدی که دیدهاند. که البته از نظر بنده در هر حال، شخصیت آقای دکتر جلیلی برای ادامه انقلاب و حضور در آینده انقلاب، قابل توجه است. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدر: استاد لطفا توضیح بدید که انسان تا چه حد میتواند رشد کند و آیا میتواند به حدی برسد که چیزی خلق کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. زیرا کمال انسان به بندگیِ خداوند است و نه به خلق کردن. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده در مواجه با تصاویر بعضی از اموات (حتی اموات کشورهای دیگه که تصاویرشون در فضای مجازی پخش میشه) چهره هاشون بشدت برام آشناست، حتی برنامه زندگی پس از زندگی (تجربه گران نزدبک مرگ) که پخش میشد، چهره بعضی از افراد برام خیلی آشنا بود. چند روزی هست که تصویری از شهدای غزه پخش شده عکس یکی از جوونا بشدت برام آشناست، حس خوبی ندارم مدام ذهنم درگیره، چهره این شخص از جلو چشام کنار نمیره. بشدت برام آشناست. این درکیری ذهنی رهام نمیکنه. طریقه شهادتشون. چرا برام آشناست؟ همه تو ذهنم میچرخه. 😭😭😭😭😭
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره نفس ناطقه انسان در ذات خود مجرد است و ماورای زمان در گذشته و آینده حاضر میباشد. با توجه به این امر میتوان به آن حالتی که میتوانید فکر کرد. البته چیز مهمی نیست و نباید خود را مشغول این امور نمود. موفق باشید
سلام علیکم: شما در سوال ۶۳۰۷ فرمودید که مقدمه علم حضوری، علم حصولی است. در حالیکه علامه طباطبایی اعتقاد دارند که هر علم حصولی به علم حضوری منتهی میشود. لطفاً اگر امکان دارد توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. هرجا علم حصولی به معنای واقعی آن در میان باشد در مسیر تعالی انسان، همان علم، حالت حضوری پیدا می کند به همان معنایی که جناب صدرا فرمود: هر علم حضوری مسبوق به علم حصولی است. موفق باشید
سلام خسته نباشید: زنی هستم مطلقه که مدتی است با آقایی آشنا شدم بنا به دلایلی نمیتوانم ازدواج دایم داشته باشم. بنظر شما بهتر است با ایشان ازواج موقت کنم و یا همچنان در رابطه دوستی بمانم البته خانواده ام از این موضوع چیزی نمیدانند و دوست ندارم کاری کنم که خداوند از دستم ناراحت شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رابطه دوستی با مرد نامحرم خلاف شرع و خلاف حکم خدا است. موفق باشید
سلام حاج آقا: سوالم اینه کمک شدن در انجام کارها در سلوک و عرفان چه جایگاهی داره؟ ما خونمون رو درست داریم میکنیم و با اینکه دورم پر از آدمه ولی خیلی حس تنهایی دارم تا جایی که تقریبا همه کارها رو با بغض و تنها انجام دادم. با شوهری که بسیار پرتوقع و در عین حال ناتوانه و کاری رو تنها انجام نمیده؛ حتی بخواد وسایل ساده برا خونه بخره من رو مجبور میکنه باهاش برم. خیلی خستم از تنهایی و اینکه مثل یه مرد باید کار کنم. چه نگاه سلوکی داشته باشم؟ تنها مایه آرامشم معارف هست وقتی میگم خستم و به زور نیم ساعت معارف رو گوش میدم حس میکنم هیچ پناه دیگه ای ندارم. این تنهایی و این همه بی عرضگی شوهرم و دست تنها بودن و صد برابر کار کردن رو از نظر عرفانی چجوری ببینم؟ منظورم از کار، کارهای ضروری و ساده ولی سخته. الانم دارم گریه میکنم که این پیام رو نوشتم. خدا میبینه و چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد..شاید میتوان گفت در بستر کمک برای برپاکردن یک زندگی خودِ همان کارها نوعی عبادت به حساب میآید. د موفق باشید
با سلام: آیا درست است که بگوییم: خداوند در هستی اشیاء عین آنهاست نه در ماهیت آنها؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند نه عین اشیاء است و نه عین ماهیت آنها. در این مورد خوب است صوت شرح «برهان صدیقین» را با تأمّل دنبال فرمایید از آن جهت که اشیاء، مظهر انوار اسماء حسنای او هستند به همان معنایی که در بحث «اصالت وجود» بحث میشود. موفق باشید
با سلام و احترام: در پاسخ کمترین میزان شرک امام باقر (ع) فرمودند: «هر کس به هسته ای بگوید سنگریزه است و به سنگریزه بگوید هسته است! و به آن متدین و معتقد شود.» تفسیر و منظور کلام حضرت چیست؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً عین متن را به طور کامل ارسال فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت شما: در بحث متناهی یا نامتناهی بودن خداوند، مخالفان عرفان این موضوع را از مقوله تناقض عدم و ملکه می دانند. یعنی خداوند نه متناهی است نه نامتناهی. چه جوابی باید به اینها داد! با سپاس.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود به عرایضی که تحت عنوان «برهان صدیقین» به سبک جناب ملاصدرا عرض شده؛ رجوع فرمایید. تا اساساً موضوع را در ساحتی بسی بالاتر از این نوع دوگانگیها مدّ نظر قرار دهید. https://lobolmizan.ir/sound/659 موفق باشید
سلام: ببخشید آقای حسین نوروزی یکی از روحانیونی هستند که جلسات خودشناسی دارند و با آقای دولابی در ارتباط بودند ایشون در یکی از جلساتشون گفتند در زمان حیات آقای دولابی من به آقای دولابی گفتم حاج آقا شما مردید و در بهشت هستید و از همان بالا دارید صحبت می کنید شما باید بیایید پایین و دست مردم را بگیرید و یکسری بحث های دیگر، آیا کسی که به مقاماتی می رسد و دریچه حقیقت به رویش باز میشود بازهم احتمال خطا و اشتباه دارد کلا این مسیر چگونه است ایشون در یکی دیگر از جلساتشون می گفتند کمتر عالمی را پیدا می کنید که بتونه شما را با خدا آشنا کنه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: والله اعلم!!! موفق باشید
با سلام خدمت استاد ارجمند: با توجه به مطالعة کتاب هستی و زمان هایدگر مزاحم اوقات شما میشوم، جناب استاد نمیدانم چرا اولا این کتاب برام جالبه و دوما چرا افق های آشنای عرفانی از آن درک میکنم، لطفا راهنمایی در خصوص این کتاب و در خصوص ضرورت بحث دازاین بعنوان پیش نیاز احتمالي برای مطالعة هایدگر و علی الخصوص این کتاب بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم برای جناب هایدگر جایگاه بلندی قائل هستم بخصوص که مسیر او به هایدگرِ واپسین میرسد که بسیار درخشان است. تصور بنده آن است که اگر با شرح اساتید محترم کتاب «هستی و زمان» را ادامه دهید نیازی به پیشنیازنداشته باشید. موفق باشید
استاد آنچه در پرسش ۳۸۸۷۸ ادعا کردند مربوط به کدام سوالات است؟ بنده سوالات قابل توجهی دیدم که اتفاقا هیچیک مخالف فلسفه و عرفان نبود، هیچکدام هم تکفیر نکرده بودند، شما تلویحا این ادعای پرسش کننده را تایید کردید که اینان مخالفان فلسفه و عرفان و تکفیر کننده هستند؟ حداقل آنهایی که من خواندم سوالات قابل توجهی که اتفاقا عقلی ست پرسیدند مثل تضاد ظاهر و باطن، اشکالاتی که به دکتر دینانی و امثالهم در تایید شطحیات منصور و عین القضات مطرح شد، مثل مکاشفات مرحوم علامه طباطبایی، مثل تناقضات مکاشفاتی که نمیتوانند مراتب تشکیکیِ یک حقیقت باشند، مثل اشکالاتی که به تفسیرهای ابن عربی راجع به فرعون و... موجودست، مثل معیار تصدیق و تکذیب یک جزو با وجود امکان برداشت خلاف نص و ظاهر و... ، اما همانگونه که در یک پاسخ همگی اینان را ضد انقلاب های دشمنِ خود معرفی کردید، الان هم همگی را مخالفان فلسفه و عرفان میدانید؟ این منطق و روش حداقل از شما بعید بوده و هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نکتهای که کاربر محترم متذکر میشوند مربوط به جریانی است که به بهانه سخنان حلاج، همه عرفا را به شدت نفی و تکفیر میکند و در چندین سؤال چنین مسائلی را مطرح کردند وگرنه نقدِ به عرفا کار بیجایی نیست، ولی ادامه سخن با کسی که توهین به هرکس که به نحوی از عرفان سخن میگوید و عملاً با تحجّر خود امام و انقلاب را نفی میکند؛ مصلحت نبود. و از این جهت عرض شد چون کار به مراء میکشد از ادامه سؤال و جواب معذور هستیم. همین را بهانه کردند و با جملاتی بسی خارج از ادب، حق را به جانب خود پنداشتند. موفق باشید
سلام استاد: لطفا بفرمایید ما چکار به فلسطین داریم؟ چه کسی این وظیفه را به عهده ما گذاشته؟ اکثریت ملت موافق نیستند. ۴۵ ساله که داریم تقاص پس میدیم. یکملت و کشور را نابود کردیم بخاطر فلسطین. خاک خود ما را روسیه اشغال کرده جرات بازخواست نداریم الان هم خیلی ضعیف شده ایم جواب این ملت دربدر را چه کسی می دهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی نخواهد در تاریخی که به لطف الهی مقابل او در راستای عبور از سیطره استکبار گشوده شده است فکر کند، بخواهد یا نخواهد ذیل سیطره استکبار زندگی را میگذراند و بسی پوچی و بسی بیثمری. موفق باشید
بسمه تعالی: سلام علیکم: چندی پیش سوالی داشتم که مطمئن از پرسشش نبودم؛ سوالم به شرح زیر بود: استاد اساسا در چنین جهان بس گشوده ای چطور میتوان به یک ثبات و پایه ای رسید تا بتوان حرکت کرد؟ حداقلیات راه عمر کدامست؟ آنقدر حقیقت به انحاء مختلف جلوه کرده که انسان نمیداند که اساس و پایه شروع حرکتش باید به چه صورت باشد؟ آخر به گونه ایست که انسان فعالیت هایی را در پی هدفی انجام میدهد، در حالت خوبش به این بر میخورد که به عنوان مثال با در نظر نگرفتن آنچه که فیلسوفان غرب در جستجوی آن در تلاطم بودند، هدفش ناقص بوده و به تبع کاری پیش برده که در خور نبوده. با توجه به وهم انسان هم که زود رازی میشود و محدودیت طلب است و فکر میکند که هر چه دارد آخر دارایی هاست، انسان چه موقع میتواند در عرصه اجتماع در مواجه با انسان ها کاری را پیش برد که بداند حق است و کامل؟ - الان با سوالی مواجه شدم که احساس میکنم با سوال قبلم مرتبط است. ۱. استاد در یک زندگی توحیدی که میتوان با قرآن و روایت بدان رسید، حقیقتاً ما نیازی به شناخت تفکرات متفکران رو داریم؟ آیا ما از برای سلوک خودمان نیاز به خواندن تفکرات شهید مطهری و نیچه و هایدگر و علامه طباطبائی و ... داریم؟ و یا به صورت عرضی، آنهم برای هدایت انسان ها و مواجهه با آنها نیاز به دانستن تفکرات موجود داریم؟ جز این میتوان گفت که چشم های قرآن ندیده ما برای یافت بیشتر حقیقت، برای یافت بیشتر اطمینان، نیاز درونی به مواجهه با تفکرات جهان دارد؟ ۲. راز شکل گیری افراد چیست؟ چرا انسان ها حقیقت را به یک اندازه و به یک شکل دریافت نمیکنند؟ چرا شما که حقیقت را یافتید به گونه ای حضور و ظهور دارید و امام که حقیقت را یافت به گونه ای دیگر؟ چرا هرکس یکجاست؟ چه چیز هایی دارد ما را شکل میدهد؟ این نا توانی های انسان است که به هر قدر که ناتوانند، آن ناتوانی آن ها در مناصب اجتماعی جا میدهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده احساس حضور انسان در نزد خود است و درک هویت روحانی که جان او احساس کند که در جایگاه خوبی حاضر است، یا نه. در این رابطه با خود به مسائلی می رسد که مییابد قرآن با او سخنها دارد و در راستای هرچه بیشتر حاضرشدن نزد خود با متفکرانی که نام بردید، آشنا میشود تا بیابد چگونه آنها در مواجهه با خود موشکافانه مواجه شدهاند و در رفع آن مسائل توانستهاند خود را بیشتر و بیشتر بیابند. به همین جهت همه حرف در آن است که در مواجهه با متفکران باید متوجه مسائل آنها شد. در خصوص علامه طباطبایی میتوان گفت ایشان متوجه مسائل تاریخ خود نسبت به انسان بودهاند و با توجه به این امر به قرآن رجوع کرده تا انسان بتواند معنای بودنِ خود را در این جهان و در این تاریخ در نزد خود با توجه به اشارات قرآنی احساس نماید. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوار: دانشجوی دکتری هستم و میخواهم روی موضوع «حجابهای معرفتی و اعراض از آن» کار کنم با مطالعاتی که پیرامون واژه حجابهای معرفتی داشتم به نظرم از لحاظ معنایی بین دو واژه حجابهای معرفتی و حجابهای معرفت تفاوت هست میخواستم نظر شما را هم بدانم. متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته دقیقی است. آری! گاهی روش ما و مواجهه ما با موضوعاتِ معرفتی غلط است مثل آنکه فکر کنیم همه حقیقت را میتوان با قیاس منطقی در فلسفه تحلیلی به دست آورد. و گاهی از خود تصوری داریم که دانایی خود را به عنوان مفاهیم، داناییِ کامل میدانیم. این همان است که فرمودهاند: «العلم حجاب الاکبر». امثال گادامر در کتاب «حقیقت و روش» به خوبی متوجه این نکات میباشد. خلاصهای از آن کتاب را که یادداشت شده است را میتوانید مدّ نظر قرار دهید. https://lobolmizan.ir/leaflet/1571 . موفق باشید
سلام خسته نباشید: من امسال کنکور دادم و در دو دانشگاه امام صادق و صنعتی اصفهان قبول شدم و الان بین این دو مرددم ۱. فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق تهران و کار کردن در فضای تولید علم یا تربیت یا مدیریت و.. ۲. رشته مواد دانشگاه صنعتی اصفهان و کار کردن در فضای دانش بنیان و کمک به کشور و در کنار آن فعالیت در کارهای تربیتی و شاید تولید علم در کنار آقای روح الله میرزاده در این که اولیت کدام بیشتره و از نظر اهمیت کدوم مهم تره رو نمیتونم بهش برسم. اگر امکانش هست فضا رو یکم برای بنده واضح تر کنید و اینکه نظر شما چیه و...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد. هر دو رشته با انگیزه حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ظهور کرده، میتواند مفید باشد و البته به منافع آن کمتر باید فکر کرد؛ به روحیه خودتان در این موارد رجوع کنید که با کدام از آن حضورها راحتتر میتوانید خودتان باشید. موفق باشید
« نیست در عالَم ز پوچی تلخ تر». سلام استاد: وقت بخیر. چرا برخی از کتاب ها هر روز بیشتر از دیروز با انسان سخن دارند؟! بنده با اینکه شمارش مطالعهی کتاب آشتی با خدا از دستم در رفته، ولی امروز که دوباره بعد از یک احساس پوچی و بی آیندگی و بی تاریخیِ تلخی که گرفتارش بودم به این کتاب رجوع کردم، گویا تماماً از نو نوشته شده بود! لذا حیرت کردم. و به لطف خدا احساس کردم دوباره در حال تولد و زنده شدن هستم. لعنت بر بی آیندگی و بی تاریخی😕
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گفت: «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این بار محکمتر بکوبیم». این نوعی بازخوانی به حساب میآید که در آن قرار گرفتهاید و برای ادامه راهی که در پیش است امر مبارکی است. موفق باشید
با عرض سلام ادب و احترام: آقای سروش اخیرا در مورد لبنان و قبلا در مورد فلسطین موضع گیری خوبی داشت. حتی لزوم منجی را از دید احتمالا فلسفی را اقرار می کند. سوال بنده این است که کسانی چون آقای احمدی نژاد و آقای داوری اردکانی و .... همچنان خموشند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علت اینکه آقایان در این مورد سکوت اختیار کردهاند را نمیدانم. در مورد آقای دکتر داوری خبر دارم که با آن کهولت سن، سخت بیمار و بستری هستند. و در مورد آقای دکتر سروش باید سؤال کرد این نوع توصیههای اخلاقی و امید به آمدن منجی در بستر حضور در تاریخ دیگری است غیر از تاریخ مدرن؟ امری که انقلاب اسلامی پیش آورده؟ و یا باز همان تاریخ و در عین حال توجه به توصیههای اخلاقی. جناب حاج آقا نجاتبخش در این مورد در مدرسه صاحب الزمان نکته خوبی را به میان آوردهاند. اگر بشود آدرس آن را از آقای افقری بگیرید خوب است @Kheyrkasir110 . موفق باشید
سلام و عرض ادب: روز تون بخیر استاد جان. مشتاق دیدار تون هستیم. مدتی است که قسمت نشده خدمتتون برسیم. دعا کنید برامون لطفا. سوالی داشتم از خدمتتون. استاد چی میشه که انسان میل به خوبی ها داره و از یجایی حس میکنه دیگه میل به خوبی ها و خوب بودن نداره و برعکس میل به زشتی ها و بدی ها پیدا میکنه. دلیل این درد چیه و چکار باید کرد؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این قصه هر آن کسی است که در «راه» است و حال با موانعِ آن راه روبرو میشود تا در بازخوانی خود به حضور دیگری نظر کند که به جای حضور در باورها، به حضور ذیل اراده الهی قرار گیرد که آن حضور تاریخی است. عرایضی در این راستا تحت عنوان «معنای درک حضور تاریخیِ اصحاب امام حسین«علیهالسلام»
https://lobolmizan.ir/sound/1520?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%DA%A9%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1
طی 9 جلسه انجام گرفت که البته موضوع حساسی است ولی به نور حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» امکان آن نوع گفتگو فراهم شد. امید است مفید افتد. موفق باشید
با سلام: در قضیه حضرت موسی علیه السلام خدا در مظهریت آتش با موسی صحبت کرد. حال آیا میتوان گفت که مثلاً حضرت علی علیه السلام مظهر اسم جامع الله است، وقتی علی (ع) صحبت میکند، این الله است که در مظهریت علی (ع) با من صحبت می کند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مسائل مطرح شده در سؤالات اخیر باید متوجه بود که در این موارد بحث در آگاهی قلبی نسبت به اسمای الهی است و داشتن چشم قلبی در راستای توجه به مظاهر آن اسماء که با سلوک در این معارف پیش میآید و آگاهیِ علمی کافی نیست. موفق باشید
سلام علیکم: در ده نکته در معرفت نفس، یک حضور نفس است که به خودش است و یک ظهور دارد که به بینندگی، شنوندگی و... میباشد. حال آیا میتوان گفت که خداوند یک حضور دارد که به خودش است (که این مقام ذات یا همان را اسم له میباشد) و یک ظهور دارد که به اسماءاش میباشد. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است و خود را در این رابطه در مخلوقات می نگرد. موفق باشید
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ...» سلام علیکم. عذرخواهم، بعد از گذراندن شرح و تأمل در دعای شریف مکارم الاخلاق و بعد اینکه تا حدودی با مقصد و مقصود این دعای زیبا و عزیز آشنا شدیم، چه کنیم که خدای متعال به آسانی ما را مفتخر به استجابت این فرازها کند؟ آیا شروط خاصی لازم است؟( چون از بس افق فرازها بلند و عظیم است و ما پست و حقیر هستیم، با خود می گوییم ما کجا و استجابت این فرازها کجا)
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ایمان، غیر از باور است و نوری است که میتواند همواره شدید و شدیدتر شود و جهانی را مقابل ما بگشاید؛ با این رویکرد در هر حرکتِ شرعی که وارد شویم، در جستجوی ایمانی برتر خواهیم بود. نمونه اش آنچه در آن متن عرض شدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17746. موفق باشید
سلام علیکم: سه سوال دارم. لطفا اگر امکان دارد، هر سه سوال را جداگانه پاسخ دهید و با هم پاسخ ندهید! سوال اول: آیا قاعده بسیط الحقیقه... را میتوان در صفات خدا به صورت تک تک پیاده کرد؟ مثلاً د باره اسم جمال بگوییم: خداوند همه زیبایی های است اما نواقص و حدود آنها را ندارد؟ سوال دوم: آیا قاعده بسیط الحقیقه در مجردات هم جاریست؟ سوال سوم: آیا قاعده بسیط الحقیقه با قاعده جامعیت (مثلاً جامع بودن الله) فرق دارد؟ با تشکر از وقتی که صرف پاسخگویی مینمایید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بحث بسیط الحقیقة یک بحث فلسفی در رابطه با موضوع «اصالت وجود» است که در هر مرتبه از «وجود» به اعتبار جامعیتی که در آن جاری است، «کلّ الاشیاء» است و هیچ شیئ هم نیست. بنابراین نمی توان آن را به موضوعاتی مانند صفات خدا سرایت داد. آری! به یک معنا بسیط الحقیقۀ، هویتِ جامعیت دارد. موفق باشید