با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید
سلام استاد: گاهی انسان دچار سردی نسبت به همه چیز میشود و انگیزهای برای اقدام در هیچ چیز ندارد (گویا جذابیت از همه چیز سلب شده و میلی برای حرکت به سوی آن نیست) چون آنچه میخواسته بدست نیاورده (در بند بعد توضیح ذکر شده است)، بنابراین نه دلی برای انجام وظایف حال حاضر از جمله تحصیل، ورزش و ... که عقل حکم میکند لازم است، دارد و نه حواسی برای تمرکز بر روی آن دارد. در این چنین وضعیتی چه باید کرد؟ (چون آنچه در این سن در طلب آن هستم هنوز قسمت نشده و همین ضعف گاهی ابتلا به معصیتی را پدید آورده و باز بخاطر آگاهی از اشتباه تشدید سردی و ناراحتی نیز به وجود می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قصۀ زندگی چنین است که در همۀ این میدانها بر بندگیِ خود پایدار باشیم و در دلِ صبر در این بحرانها است که برکات زندگی شکل میگیرد. موفق باشید
سلام و عرض ارادت: من چند روزی هست نسبت به موضوعی دارم خودخوری میکنم. رک و صریح بیانش میکنم با یه واسطه من حرف رو بیان میکنم. دوستی داشتیم به شدت مشروب خور و مست. و بعد از چند سال با همین مستی فوت میکنن (تصادف میکنن)؛ و حالا نکته اصلی اینجاست، هر روز و شب داره به خواب خانوادش میاد چه دور چه نزدیک و همه در بهترین جای ممکن میبیننش و لباس سفید و خوشحال و خندان و باغ زیبا و میوه جات خوشمزه و دلربا و... این حکایت چیه؟ مستی که بد هست حین مستی فوت شدن هم که یه سری احادیث دیگه داریم... و... واقعا من رو قانع کنید نسبت به این موضوع ممنون میشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم که شیطان بعضاً از طریق خواب و به صورتهای مختلف جهت انحراف انسانها حاضر میشود و به همین جهت باید مواظب بود که به خواب، نباید اعتماد کرد مگر آنکه از طریق عقل و یا شرع، حجّتی داشته باشیم مبنی بر صحت آن خواب. موفق باشید
سلام استاد: طاعات قبول حق. اگر به مطالب طرح شده در مورد ماه شعبان بخواهم رجوع کنم کدام را پیشنهاد میفرمایید چون روز ۲ شعبان در جلسه ای باید بعنوان سخنران در جمع خانمها صحبت داشته باشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به موارد زیر رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/970?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 وhttps://lobolmizan.ir/sound/838?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86&tab=sounds
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز و فرزانه که تلاش بسیاری در زمینه روشنگری و آگاهی به جان های تشنه ی معرفت می نمایید و حقیقتا خلا پاسخگویی به انبوه سؤالات ذهن های جستجوگر را تا حدی مطلوب اما با حداکثر توان خود پر نموده و می نمایید و این بسیار ارزشمند است و اجر آن نزد خداوند محفوظ می باشد. استاد عزیز لطفاً درباره نظرات و سخنان و منش وروش استاد حمید رضا مروجی سبزواری (علامه مروجی سبزواری) اگه امکان دارد نظرتان را بیان بفرمایید. با بررسی سؤالات متوجه شدم که چندین سؤال درباره ایشان شده و شما فرمودین فرصت مطالعه نظرات ایشون رو نداشتین، اگه برای شما استاد عزیز مقدور است و می دانم که چقدر وقت شما گرانبها بوده و فرصت ندارین اما حتی الامکان با بررسی گوشه هایی از نظرات ایشون ممنون میشم پاسخی اطمینان بخش وروشنگر برای پاسخگویی به این تردید ذهنی ما بفرمایید چرا که ایشان مطالب بسیاری در زمینه های عرفانی و شرح های زیبا و شیرین و روشنگری در زمینه مفاهیم قرآنی، اخلاقی دینی و مثنوی و منطق الطیر و ... و اسرار نماز و ... دارن که متاسفانه با تردیدی که یکی از عزیزان روحانی نسبت به ایشون بیان داشتن ما را دچار سرگردانی وتردید نمودن، به همین خاطر به استاد و مرجعی مطمئن چون شما رجوع نمودیم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این کار مشکلی است. زیرا لازم است فرصت زیادی صرف شود. خود عزیزان با تأمّل در نظرات ایشان ان شاءالله با حجّتقرار دادن سیرۀ حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب میتوانند به جمعبندی لازم برسند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: جناب استاد در انتخابهای زندگی تا چه اندازه میتوان به مقوله «اختیار» تکیه کرد؟ دقیقتر بگویم، از ایدهها و ابتکار عملها آیا میتوان تکلیف ساخت؟ اگر ایدهای جهت اصلاح جامعه داشته باشیم که به اندازه یک عمر جانکندن نیاز داشته باشد، و مسیری که قرار است بپیماییم آنقدر بکر و مبهم باشد که بدون یقین و شجاعت قابل طی کردن نباشد، چگونه به این یقین برسیم که «باید» یا «بهتر است» یا «خوب است» وارد آن مسیر شویم؟ اگر مسیر آنقدر جدید باشد که در صورت پیمودهنشدن هم، چه بسا کسی متوجه خلأ آن نشود، از کجا بدانیم بیگدار به آب نزدهایم؟ از کجا بدانیم درحالیکه تکلیفهای امنتر و بیدردسرتری برای تراشیدن و پرداختن وجود داشته، مسیرهای تکراری و مجرب دوستان اهل جهاد را بیجهت رها نکردهایم؟ از یک طرف گفته اند هرکسی را بهر کاری ساختند / مهر آن را در دلش انداختند، از طرف دیگر روایت داریم فی خلاف النفس رشدها و برخی، انتخاب راهی که کمتر مورد علاقه است را مصداق آن دانستهاند و در سیره بزرگانی چون حاج قاسم هم این موضوع مشاهده میشود که راهی را پیمودهاند که گرایش شخصی به آن نداشتهاند. با این اوصاف، دنبالکردن ایدهها و زمینگذاشتن مسیرهای همهگیر و مرسوم جهاد، چه جایگاهی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان اختیار و انتخاب دارد ولی حکیمانه باید اختیار خود را مدیریت کند و از این جهت و در هر حال باید در این موارد با افراد معتمد و کاردان مشورت شود تا به قول خودتان بیگدار به آب نزنید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با حدیث زیر سوالی داشتم: «حضرت باقر (ع) تمام اين مسير را با تمام ابعاد آن چنين بيان فرموده اند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّی يَنْظُرَ إِلَی اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَی اللَّه »(1) هركس مايل است بين او و خدا حجابی نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامي از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را می بيند و خدا نيز او را می بيند.» سوال: اینکه در حدیث آمده که حجابی بین خدا و بنده نخواهد بود و خداوند بنده را میبیند و بنده خدا را، آیا این دیدن در عالم خیال است که اسم جامع الله به صورت انسانی تجلی میکند؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ما را متوجه نظر و سیره شخصیت اولیای الهی میکنند که آینه نمایش انوار و اسماء الهی میباشند؛ عملاً ما با جان خود متوجه نور اسمای الهی در آینه آنها خواهیم شد همانطور که جناب عدی بن حاتم آنچنان در شعف دلدادگی به مولایمان علی«علیه السلام» شده بود و حقیقت را در آینه وجود آن حضرت لمس نموده بود که وقتی معاویه از او خواست تا آن حضرت را توصیف کند نشان داد معنای حدیثی که متذکر شدهاید، چگونه است. https://www.aparat.com/v/c036yu1 موفق باشید
سلام استاد: یه حالی دارم از جنس این که هم میدونم خدا هست اما این رو هم میدونم شیطان آمده و مرا مثل خود پنداشته است. این وسط منم که مانده ام و دل را ز دریا سپرده ام و عقل را در بیابان فراموش کرده ام و دستانم را تنها میبینم که در گرو عشق به سازهایم بی دلیل می رقصد. حال می گویم ای کاش شیطان را در مقابل خود نمی دیدم و کارم آسان تر میشد، آن وقت می شد که برای خودم یک گوشه بایستم و ببینم کارهایم را که چگونه در وقتم، تن سپرده ام به بی دردی، اما در این زمانه یا باید مرده باشم و لحضه لحضه ام را بمیرم یا اگر خواستم زنده باشم، باید لباس حوادث را بر تنم کنم و علی (ع) وار زندگی کنم. از سر ره تا غبار افشاند جان برخاستم / چون الف در وصل جانان از میان برخاستم / غرق خون هر چند جام روزیام چون لاله بود / از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم / مقصد از سامان هستی مهر تابان تو بود / همچو شبنم چهره چون دادی نشان برخاستم / در لگد کوب حوادث جان دیگر یافتم / چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم / همچو بلبل با گرانجانان ندارم الفتی / طوطیان تا لب گشودند از میان برخاستم / صحبت شوریده حالان مایه شوریدگی است / با «امین» هر گه نشستم بی امان برخاستم. به قول حاج قاسم عزیز، ۹۹ درصد راه اجباری است. ولی ۱ درصد انسان توفیق پیدا میکند راه اختیاری را برود. من هم اول به لطف خدا و بعد هم به لطف امام و انقلاب و شهداست که اینجا هستم، وگر همان جوانی بودم در آرزوی خوشبختی به معنای مهاجرت کردن و پولدار شدن میگوید امام چرا انقلاب کرد؟ این را هم خوب میدانم که تمام این ها دسیسه ی دشمن است و برایش گران تمام میشود، پوچ شدن دسیسه هایش، همین هم مرا انرژی میبخشد برای جلوروی چون میدانم که هرچه جلو تر میروم آمریکا را از هیمنه ی دروغین خودش پایین کشیده و سر از تنش جدا کرده است. در اول نوشته خودم هم به این ها توجه نکرده بودم اما از خدا خواستم و شروع کردم به نوشتن تا رسیدم به اینجا که باید هم چون شعر بالا بود. یا علی مدد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیباست جهانی و تاریخی که تا اینجاها جداییِ جبهه حق از جبهه باطل روشن و روشنتر شده و انسان میتواند شخصیت گمشده خود را با حضور در جبهه مقابل با باطل پیدا کند و خود را در کنار مولای متقیان «علیهالسلام» احساس نماید. آری! این است معنای حضوری که میتوان نزد خود داشت و جایگاه مأواگرفتن در آسمانِ دینداری را احساس نمود، به همان معنایی که: «اگر دیر آمدم مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». ولی باز به خودآمدنی بیش از دیروز. و این است معنای حضور در تاریخی که به سوی تمدن نوین اسلامی شروع شده. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در بحث سوره واقعه فرمودید که خدا به تمام اسما و کمالاتش به جامعیت بر مقربین به صورت حوری بر آنها تجلی میکند. می خواستم ببینم که در شب معراج طبق حدیث زیر (: قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): رایت ربّی ـ تبارک و تعالی ـ فی احسن صورةٍ؛ فقال فیما یختصم الملا الاعلی یا محمّد؟ قلت: انت اعلم، مرّتین. قال: فوضع الله کفَّه بین کتفی، فوجدت بَردها بین ثدیی، فعلمتُ ما فی السماوات و ما فی الارض. ثمّ تلی هذه الآیة: «وَ کَذَلِکَ نُرِی ابْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَوَاتِ وَ الْارْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِی) آیا این اتفاق برای حضرت خاتم (ص) رخ داده است؟ با تشکر از پاسخ گویی شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» مکرر فرمودهاند هنوز خنکی آن دست را بر روی کتفم احساس میکنم زیرا حضرت حق به جلوۀ ربّانی خود در آن عالم که عالم صورتهای برزخی و متعالی است، به این صورت برای پیامبر خدا ظهور کرد به همان معنای ظهور انوار اسماء در مظاهر مختلف. موفق باشید
«السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ» سلام استاد: چرا خدای متعال اجازه داد سقیفه شکل بگیرد و مسیری که خدای متعال از طریق غدیر گشوده بود در حجاب برود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان دلیل که مولایمان حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیفرجه» غایباند و سخت منتظرند تا ظهور کنند. ولی انسانها به انسانیت به معنای واقعی آن در خودشان نظر ندارند تا متوجه نسبت خود با انسان کامل بشوند. آری برادر! در آن دوران، انسانها مولایمان علی «علیهالسلام» را گُم کردند زیرا خود را در انسانیتِ اصیل گم کردند و فراموش نمودند و در نتیجه جایگاه حضرت امام المتقین «علیهالسلام» فهمیده نشد. همانطور که امروز نایب الامام که متذکر تاریخی است که با حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» آغاز شد را عدهای نفهمیدهاند!! آن روزی که مقام معظم رهبری فرمودند: «واقعاً حضرت امام «رضواناللّهتعالیعليه» انسان عجيبى بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اينكه بگوييم تفضّل الهى بود براى اينكه چرخشى در تاريخ و در حركت قافله عظيم بشرى به وجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مىشد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد». (بيانات در تاريخ: 1/3/1369) آیا ما به چنین بصیرتی نایل شدهایم که حضور حضرت روح الله چرخشی در تاریخ و در حرکت غافله عظیم بشری میباشد؟ موفق باشید
در اوج غوطهوری در دریای پر تلاطم جبر، متوهمانه خود را مختار میخوانیم و در اوج اختیار ناخدا بودن کشتی زندگی متوهمانه خود را مجبور میدانیم! آه از دست این ابلیس که نامش تفکر است! آه از این ابلیس که ما را هوشیار توهمات میپسندد و نه سرمست حقائق! آیا کسی که سرمست جام الست باشد شبهه جبر و اختیار میکند؟ او کور میشود از دیدن چیزی به نام خود و فقط دیده میشود برای دیدن حق، حق را... لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین... این امر چیست که از آسمان ها و زمین وسیعتر است؟ هرچه هست از عالم امر است، عالم امر مولا که ما را مامور کرده است به اطاعتی عاشقانه... حقیقتی که معرفتش خونبهای توست... سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: و آن نقطه همان «عهد الست» است و روبروییِ ما با حضرت ربّ که ربوبیتش ما را فرا گرفته تا بدون آنکه ادعای اختیار کنیم، خود را به او بسپاریم. به امید آنکه «حلقهای بر گردنم افکنده دوست / میبرد آنجا که خاطرخواه اوست». آری! ما را به جایی ببرد که او از ما راضی باشد. موفق باشید
به نام او که زیباست و زیبایی را آفزید. می خواهم شروع کنم به نوشتن و نمی دانم از چه بنویسم از خودی که هزاران بار با آن بیگانه شده ام از خودی که می خواهم از آن فرار کنم و راهی برای گریز ندارم نمی دانم چه کنم؟ در منجلابی دست و پا می زنم که هر چه بیشتر دست و پا می زنم بیشتر فرو می روم خسته ام، از خویشتن خویش خسته ام نمی دانم چه کنم، احساس میکنم هیچ فریاد رسی ندارم از اوضاع زمانه هیچ نمی فهمم. شهید سید حسن ها را دوست دارم ولی سنوارها را نمی فهمم یعنی خویش را نمی فهمم، از بودن خویش خسته ام، بود من برای چیست؟ انسان ها برای جاودانه شدن دست به هر کاری می زنند، البته بهتر است بگویم برای زنده ماندن، چون جاودانگی زیباست و من می دانم همه جاودانه آمد ولی اصلا جاودانگی برای چه؟ سخت در نهیلیسم زمانه فرورفته ام، سخت و نمی دانم آیا فریاد رسی دارم دست طلب به کجا بلند کنم؟ از خودم به چه کسی شکایت کتم؟ با این خود بی خود چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7 مطالعه گردد. امید است ان شاءالله بابی در راستای آنچه به دنبال آن هستید را در مقابلتان بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض میرسانم بنده طوماری بشرح ذیل جهت محاکمه آقای محمدجواد ظریف و دست اندرکاران برجام نوشته ام و درحال گرفتن امضا جهت تقدیم به رئیس قوه قضائیه جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا غلامحسین محسنی اژه ای هستم لطفا بفرمائید کارمن صحیح هست یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال قدردانی و تشکر را بعمل می آورم. بسم الله الرحمن الرحیم رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای سلام علیکم: شنیده شده که در نماز جمعه به وزیر خارجه اسبق جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر محمد جواد ظریف، توهین شده است، ما توهین به شخص ایشان رامحکوم می کنیم و از شما درخواست جدی و عاجل داریم که ایشان و تمام تیم مذاکره کننده را طبق عدالت اسلامی محاکمه کنید. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای مدظله العالی، که فرمودند برجام خسارت محض بود و دولت های حجت الاسلام دکتر حسن روحانی که بعضی موارد هشدار رهبری در مورد مذاکره را رعایت نکردند، رهبری فرمودند دولت های ایشان عبرت بود، را محاکمه کنید و اگر محکوم شدند، مجازات کنید و سکه ها را به بیت المال برگردانید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که محکمه و شخص قاضی بتواند مطابق موارد قانونی کسی را محاکمه کند. بیشتر با وجدان عمومی باید مسئله در میان گذاشته شود تا خطر نفوذ چنین افکاری در مراکز فکری و فرهنگی و اداری تقلیل یابد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم (زید عزه) و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون؛ دو نفر از خواهرانم که هر کدام بیش از ۳۳ سال دارند، در گذشته بنا به فضای مذهبی خانواده اهل حجاب و نماز و روزه و اعتقاد به عقاید شیعه بودند، پس از ورود به دانشگاه و بعد از آن تحت تاثیر فضای اینستاگرام و امثال آن و ازدواج با همسری که اهل نماز نبود و متاثر از رسانههای بیگانه بود، ابتدا حجاب را کنار گذاشتند و هم اکنون با صراحت دم از عدم اعتقاد به نبوت و امامت میزنند و معتقدند عقل انسان و فطرت او برای زندگی درست، کافی است و وقتی ایشان را ارجاع به منابع علمی میدهیم به هیچ وجه حاضر به مطالعه و پذیرش ادله نیستند. حتی از من میخواهند که حرف شبهه افکنان را گوش دهم و مرا متعصب و جاهل میدانند. در فقه شیعه، کسانی که منکر نبوت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امامت ائمه علیهم السلام شوند، کافرند. آیا خواهرانم که تحت تاثیر مسائل گفته شده به این مرحله رسیدهاند، کافر محسوب میشوند؟ آیا مستضعف فکری نیستند؟ در صورت استضعاف فکری، باز هم مشمول حکم کفر و نجاست هستند؟ برکاتتان مستدام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این مائیم و آینده ای بس طوفانی که اگر خود را با عمق معرفتی که در آخرین دین هست آشنا نکنیم و در همین رابطه با دیگران حقایق را در میان نگذاریم، باید نگران بود. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که با مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور داشتند فرمودند که نگران تبلیغ هستند. در مورد نکته آخر، آری! این افراد که میفرمایید واقعاً مغرض نیستند بلکه تحت تأثیر تبلیغات دشمن و کوتاهیهای ما میباشد و به همین جهت فرموده اند حکم کافر را ندارند. موفق باشید
سلام: ببخشید وقتی به ابدیت فکر میکنم احساس خوبی ندارم. میگم من مرد این راه نیستم. کاش اصلا نبودم. چرا این بار سنگین را قبول کردم؟ غیر از مباحث معرفت نفس چگونه میتونم مفهوم ابدیت را درک کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با دنبالکردن بحث کتاب «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن، جهانی گشوده در هم اکنونِ خود برایتان گشوده میشود تا آنجایی که زیبایی زندگی را تا ابدیت احساس میکنید. موفق باشید
با سلام: الان که من روی بعضی آثار شما مانند برهان صدیقین، حرکت جوهری، معرفت نفس و... کار کردهام. آیا این زحمات من با من میماند یا از بین میرود؟ چون شما در چند جا فرمودین که انسان هنگام مرگ همه چیز یادش میرود و فقط اعتقاداتش می ماند. مگر حافظه مربوط به روح نیست؟ اگر مربوط به روح است پس حافظه هم میماند. مگر اتحاد عالم و معلوم نیست؟ مگر علم جز ذات من نمیشه؟ پس چطور ممکنه علوم از بین برن؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه برای انسان میماند علمی است که نفس انسان را شدت ببخشد و در این رابطه آری! موضوع اتحاد علم و عالِم و معلوم معنا میدهد وگرنه به صرفِ دانایی مسئله تمام نیست، میتواند مقدمه باشد. موفق باشید
سلام علیکم: آیا قضا شدن نماز برای سالک نشانه میتواند باشد؟ مثلا گناه یا ترک امر اولی موجب قضا شدن نماز باشد. آیا شما روایت یا حکایتی در این خصوص ملاحظه فرمودهاید یا نظری دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
با سلام: من وقتی به جهان اطراف خودم مینگرم، احساس میکنم که یک قدرتی در جریان است که دارد آن را اداره می کند. از ذرت اتم تا موجودات زمینی و... آیا میتوان گفت که در عبارات بالا من دارم یکی از اسماء الله به نام رب را شهود میکنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله وقتی که رجوع ما به حضرت ربّ باشد. موفق باشید
با سلام: در برهان صدیقین شما فرمودید که در اصل باید بگوییم که این وجود است که شکل اسب در آمده است، این وجود است که به شکل ملک در آمده است و... سوال: این که میگویید این وجود است که به این شکل ها در آمده است آیا منظورتان این است که عین وجود به این شکل ها در آمده است یا مطلب طور دیگری است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به تشکیکیبودن وجود، هر موجودی به اعتبار ذومراتببودن وجود، مظهری از وجود است. موفق باشید
با سلام: آیا میشود که مثلاً اسماء الهی به شکل انسان تجلی کند. مثلا اسم رب به شکل یک انسان تجلی کند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند والدین کودک که به نور ربوبیت حضرت ربّ مسئول تربیت و تأمین فرزندشان میباشند. موفق باشید
سلام علیکم استاد: در صورت امکان نظرتون را در مورد تحلیل فلسفی زیر بفرمایید, آیا آن را متقن میدونید؟ ورودی متفاوت به فلسفه اسلامی بدون پرداختن به اصالت وجود (به اختصار) آنچه در خارج است عین خارجیت است و ذهن هرگز به کنه و واقعیت و ذات آن راه ندارد و آن را درک نمی کند و آنچه از آن درک می کند تصویری است حاکی از دارایی ها و نادارایی ها و خواص و حدود آنها که در قالب مفاهیم ماهوی رخ می نمایند. پس کنه حقیقت واقعیات خارجی چیزی است که عین خارجیت و عینیت و طاردیت عدم است و آن یک حقیقت واحد است چرا که این خواص و جهات فقط از یک حقیقت بر می آید و ثانی آن حقیقت (یا نقیض ذاتی آن و چیزی که به تمام ذات با آن متباین باشد) عدم و پوچی است. به عبارت دیگر اگر دو حقیقت دارای کنه و ذوات متباین باشند محال است کنه ذات هر دو طاردیت و ضدیت با عدم باشد پس هر دو دارای اشتراک ذاتی هستند و محال است متباین باشند, اگر دو چیز هیچ گونه اشتراک ذاتی نداشته باشند چگونه ممکن است دارای اثر عینی یکسان از همان جهت که اختلاف دارند, باشند؟ پس درکنه تمام واقعیات خارجی یک حقیقت ساری و جاری است و باعث شده از حیطه عدم خارج شوند که به آن حقیقت, وجود می گوییم. حقیقتی که ذاتا عین بودن و عین کمال و شدت است و ذاتا مخالف نیستی و نقص و ضعف و محدودیت است چرا که غیر از حقیقت وجود چیزی نیست که موثر در آن باشد و یا وجود به آن مناط باشد و یا وجود را محدود کند و واضح است که خود حقیقت وجود هم باعث عروض ضد خود (نیستی و نقصان و ضعف) بر خود نمی شود, پس حقیقت وجود ذاتا متصف به وجوب و لاحدی و یگانگی است و با تحلیل نظام علی معلولی و حقیقت رابطه علت و معلول مشخص میشود این نیستی و نقص و محدودیت به واسطه معلولیت بر آن عارض می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان نگاه «اصالت وجود» است به عالم، و همین طور است که میفرمایید مهم آن است که در نگاهی که «وجود» به عنوان مبنای مبناها همواره در هر مخلوقی حاضر است بتوانیم نگاه هستیشناسانه نسبت با همه چیز پیدا کنیم. موفق باشید
سلام: ۱. در آیه ۲۹ سوره بقره خداوند می فرماید ابتدا زمین را خلق کردیم بعد آسمان و در آیه ۲۹ و ۳۰ نازعات میفرماید ابتدا به آسمان پرداختیم و بعد زمین را گسترش دادیم. آیا منظور از گسترش دادیم همان خلقت است که اگر رعیت چرا در دو جای قرآن متفاوت گفته شده؟ اگر منظور گسترش است تفاوت را بیان کنید لطفا؟ ۲. چرا در پایان نماز سلام می دهیم؟ در صورتی که سلام را اول هر کاری اعلام می کنیم ولی در نماز متفاوت است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه ۲۹ سوره بقره میفرماید: «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ» خداوند برای شما آنچه که در زمین است، خلق کرده، سپس به آسمان پرداخت. و این به معنای این نیست که سپس به خلقت آسمان پرداخته باشد، همانطور که در ابتدای آیه نفرمود ابتدا زمین را خلق کرد؛ بلکه میفرماید آنچه در زمین است را برای شما انسانها خلق نمود. و در آیات ۲۹ و ۳۰ سوره نازعات میفرماید: «وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها، وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها» یعنی و شب زمین را تاريك و روزش را آشكار نمود! و زمين را بعد از آن گسترش داد. به این معنا که ابعادی از استعدادهای زمین ظاهر شد. بنابراین اساساً بحث تقدم و تأخر خلقت در زمین و آسمان مطرح نیست به همان معنایی که فرمود: «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» او با یک اراده از کنهِ عدم، زمین و آسمان را به ظهور آورد. موفق باشید
با سلام: بنده حدود بیشتر از ۳ ماهه هر وقت میخوابم دیوانه وار خواب می بینم. گذشته و حال و وقایع متفاوت و افراد شناش و ناشناس و وقایع روز و... همه قاطی شده و باعث سنگینی مغز من می شود و پریشان از خواب بیدار میشوم. این چند وقت این خیلی معضل برای من شده و خیلی پریشانم. طوری که مثل آدمی که هراس کرده میخوام بخوام در هراس و ترسم، دوباره شروع میشند. استاد ممنون میشم راهنماییم کنید اگر ذکری، کاری، راهگشایی برای خلاص شدنمان از این حال وجود دارد. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در معارف اصیل توحیدی عمیق و عمیقتر شویم، به همان اندازه خیال ما از توهّماتی اینچنینی آزاد میشود. در این مورد مباحث «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن پیشنهاد میشود. موفق باشید
با سلام: شما میفرمایید که در اثر خوابیدن زیاد قوه وهمیه، صور خیالی شیطانی ایجاد میکند و به وحشت خانه میرویم. سوال اول: آیا این قوه وهمیه جزو قوای نفس منطقه است یا آنکه منظور قوه وهمیه از منظر اخلاقی میباشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه واهمه همان وجه منفی و انحرافی قوه خیال است از آن جهت که صورتهایی میباشند منقطع از عقل. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: ببخشید سوالی که از خدمتتون داشتم اینه که خیلی از افراد و مراکز نظرسنجی پیش بینی کرده بودن که اگه آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار برن در همون دور اول آقای قالیباف پیروز می شن و در غیر این صورت در دوگانه جلیلی و پزشکیان این آقای پزشکیان است که پیروز رقابت است و همینطور هم شد. حالا سوال من اینه که جناب جلیلی که ادعا دارن همه ی کارها رو بر اساس کارشناسی ها و نظر دانشگاهیان انجام می دهند پس چرا همان دور اول کنار نرفتن؟ اصلا فرض کنین آقای قالیباف به خوبی آقای جلیلی نباشه ولی به هر حال از جبهه ی انقلاب بود و بهتر از این بود که حالا کار دوباره تا ۸ سال دیگه دست اصلاح طلب ها بیفته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد طرفین بحثهای زیادی کرده اند. به نظر میآید خوب است به نکتهای که آقای ثابتی در کانالشان از قول آقای علیرضا کمیلی آوردهاند هم فکر شود. https://eitaa.com/sabeti/3977. موفق باشید