بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در جایی فرمودید که اولین موجودی که خدا خلق کرد عقل است و عقل موجودی مستقل است. در جای دیگر فرمودید که عقل از شؤن نفس است. این دو چگونه با هم جمع می‌شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقلی که به معنای شئونی از شئون نفس است غیر از عقل به معنای اولین مخلوق می‌باشد. موفق باشید

38501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ۱. استاد از وقتی مصباح الانس را با شرح صوتی علامه حسن زاده میخونم خیلی خواب ایشون رو می‌بینم. اوایل کتاب بودم که در خواب برای من حلوای خرما تهیه می‌کردند و سه چهارتایی خواب دیگه. آیا می‌توان گفت روح شریف علامه دارند به روح من کمک می‌کنند؟ ۲. استاد در معامله ای مبلغ کمی سر من کلاه گذاشتند دوست دارم پیگیری دادگاهی نکنم چونکه تمرکز حواسم به هم می‌خورد البته مدرکی هم از او ندارم و در نهایت با یک دروغ ساده احتمالا حق را به او می‌دهند فقط برای کمک به نظام اسلامی فکر می‌کنم نباید رهایش کنم. در این موارد کدام راه بهتر است؟ روز و شب عربده با خلق جهان نتوان کرد. ۳. استاد آیا شما هرظهر و شب در همان مسجد سه راه سیمین نماز می‌خوانید که من هفته ی آینده در مسیرم از شیراز به تهران شما رو زیارت کنم؟ خیلی دوست دارم شما رو ببینم. ۴. استاد من در ارتش می‌توانم شما رو دعوت کنم حتی برای پادگان هایی که هر دو ماه چندین هزار نفر سرباز می آیند و می‌روند در سمنان کرمان تهران و... آیا شما با این کار موافق هستید؟ سایه تان مستدام التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد، مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. ۲. در این موارد دلایل محکمه پسند نداشته باشیم می‌فرمایند به خدا واگذارید که او بهترین محکمه است. ۳. بنده بیشتر صبح‌ها بعد از نماز در مسجد حضرت جدیجه کبری (س) می‌توانم خدمت رفقا باشم به جز صبح یکشنبه ۴. متأسفانه شرایط بنده طوری نیست که بتوانم جهت سخنرانی خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

38474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد طاهرزاده سلام الله علیکم: خجسته سالروز ولادت خاتم الانبیا، پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله علیه و میلاد با سعادت رئیس مکتب تشیع، صادق آل محمد، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد. امروز در حرم سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی دعاگویتان بودم. سوال: در دستگاه وحدت وجود، که هر چه هست اوست. و حمد و حامد و محمود یکی است، و ما هیچیم، هیچ. وقتی می‌گوییم «ایاک نعبد» . اوست که می‌فرماید، فقط ترا می‌پرستم و بیان ما ظهور کلمات اوست. در اینجا حس حضور خداوند که در مظهریت عبد خود متجلی شده، قابل درک است. اما در دعاهایی که از خداوند درخواست و طلب می‌کنیم و یا عرضه می‌داریم، «انت الخالق و انا المخلوق، انت المالک و انا المملوک، انت الرب و انا العبد، انت الرازق و انا المرزوق، انت ...» باز هم اوست که می‌فرماید «انت» و «انا» . این بیان، حس دوگانگی ایجاد می‌کند، با اینکه دوگانگی وجود ندارد و عبد و عابد و معبود یکی است. آیا در اینجا گفتگو بین دو صفت ربوبیت در جایگاه سمیع و صفت عبودیت در موضع متکلم بودن حضرت حق است که هر دو یک‌جا در ما ظهور نموده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حتی خداوند است که به بنده می‌آموزد که حمد او را بگوید. ولی در هر حال احساس عبودیت از آنِ عبد است و نظر به ربوبیت از آنِ ربّ. در این حالت است که عارف سالکی مانند آیت الله حسن‌زاده به «گفت» می‌آیند و عرضه می‌دارند: «الهی، جز تو از انسان، بزرگ‌تر کیست و در پیشگاهت از من کوچک‌تر کیست...». موفق باشید

38408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم پدرجان: متن زیر را یکی از نزدیکان به نورعلی تابنده در اینستاگرامش منتشر کرده، نظر شریفتان چیست؟ «سالها قبل روزی قصد داشتم برحسب وعده قبلی به پژوهشکده حکمت و فلسفه ایران و به دیدار دکتر غلامحسین إبراهیمی دینانی بروم قبل از رفتن به پژوهشکده به زیارت مولای معظم [نورعلی تابنده قطب فعلی گنابادیه] رفتم حضرتشان مرا به حضور پذیرفتند. اتفاقا آن روز کسالتی عارض وجود شریفشان شده بود لذا به همان اتاق محل استراحت ایشان رفتم و موضوع دیدار با آقای دکتردینانی را بعرض ایشان رساندم. ایشان ضمن ابلاغ سلام به آقای دکتردینانی فرمودند: «به ایشان بگویید سخنان شما را غالبا از تلویزیون گوش می‌دهم و مورد تایید است و شما برای مردم سخنان خوبی را می گویید ولی ما هر آنچه شما می‌گویید را به آنها نشان می‌دهیم.»  فقیر نیز در دیدار با آقای دکتردینانی در ضمن بحث مفصلی سلام معظم له را ابلاغ و پیغام ایشان را به دکتردینانی رساندم. آقای دکتر دینانی به محض شنیدن فرمایش حضرتشان یکه خوردند و دیگر هیچ نفرمودند. گویی پیام حضرتش اثری در وجود دکتر دینانی گذارد که موجب سکوت ایشان شد. همان اثری که در سخن ابوسعید [ابوالخیر] در دیدار با ابن سینا بود که فرمود آنچه من می بینم او می‌داند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحب‌نظر نیستم. موفق باشید

38389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قیامت و برزخ «تطلع علی الافئده است.» آیا زمانی همه که ما در خواب، صورت هابی را خواب می‌بینیم. آیا این صورتها بر اساس همین آیه رخ داده است؟ یعنی آیا این صورتها از درون دل ما طلوع کرده اند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم نیست زیرا در دنیا هنوز توهّمات، منشأ بسیاری از این صورت‌ها می‌باشند. موفق باشید

38219

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: به نظر شما با روی کار آمدن انقلاب اسلامی ایران کدام اسم از اسماء الله به صحنه آمده است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این موارد کار آسانی نیست که بتوان متذکر اسم یا چند اسم باشیم. موفق باشید

38165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: مسئله‌ای برای بنده پیش آمده که نمی‌توانم با تغافل از آن روی‌گردان شوم. بنده طاهرزاده متأخر را شنیده‌ام فی‌المثل بنده با فرمایشات جناب‌تان راجع به نیهیلیسم زمانه، همذات پنداری کرده و آنرا درک می‌کنم؛ حتی آن‌را چشیده‌ام. گویا با این نگاه هایدگری‌طور و داوری‌طور به زمانه و مسائلش می‌اندیشم لکن پدر بزرگوارم از تبار طاهرزاده اول است. ایشان منکر نیهیلیست زمانه است منکر بی‌تاریخی ماست این صحبت‌ها برایشان نامأنوس است و مبهم این صحبت ها برایشان بوی افسردگی می‌دهد بوی پوچی می‌دهد بوی تنبلی می‌دهد بوی از زیر کار در رفتن و انداختن تقصیرات گردن دیگری، می‌دهد ایشان معتقدند چرا باید دچار پوچی شویم وقتی که ثابت قدم باشیم و تلاش کنیم وقتی که خدارا داشته باشیم وقتی که یاد خدا کنیم وقتی که حتی نماز شب بخوانیم و به بنده می‌گویند من در و گوهر و خلاصه هرچه که سالیان سال طول کشید تا متوجه شوم به تو می‌گویم. نمی‌دانم چقدر می‌توانم با فرمایشات‌شان راه بر خودم بگشایم و راه روم اما فی الحال گیر کرده‌ام. ایشان به قدری شیوا سخن می‌گویند که گاهاً با خودم می‌گویم شاید واقعا همینطور است عقلم مجاب می‌شود لکن قلبم می‌گوید تو خودت قبل از آشنایی با طاهرزاده و مباحث بی‌تاریخی و نیهیلیستی که مطرح می‌کنند دچار نیهیلیست زمانه شده بودی چطور می‌توانی این صحبت‌ها را قبول کنی هرچند عقلت متقاعد شود؟! فی الحال با اوصافی که عرض شد امکان دیالوگ و گفتی راهگشا بین بنده و پدرم نیست فرضاً اگر باشد هم صرفاً باید به اثبات اندیشه‌مان بپردازیم که از حوصله خارج است. موضوعی دیگر اینکه گویا «رسیده‌ام به خدایی که اقتباسی نیست» نمی‌دانم چگونه بگویم اما نمی‌خواهم با پیگیری مباحث‌تان طاهرزاده‌ایسم شوم. می‌خواهم خود بروم و خدای خویش را پیدا کنم عقلم منعم می‌کند و می‌گوید «ره چونان رو که رهروان رفتند» چون کار عبثی است که بخواهم با آزمون و خطا پا در مسیری قراردهم که می‌شود متقن و محکم بدون آزمون و خطا پیش رفت، چونان رهروانی که عمری رفته‌اند و بعد از سالیان بهترین راه را، این‌راه فهمیده‌اند. اما قلبم می‌گوید خدا برای هرکس به گونه‌ای است برو و خودت خدای خودرا بشناس. خدا اقتباسی نیست درمانده‌ام و سرگردان پریشان و مشوش با خود گفتم بپرسم ازجناب‌تان، یحتمل گفتی سخنی از جانب شما مرهمی باشد بر آشوب درونی‌مان و چراغی شود برای افقی که دیری است در آسمان پر از ابرمان ناپیداست یا فانوسی که بتوانیم به دست بگیریم و به راه افتیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید پدرتان و امثال ایشان در حضوری ملکوتی، خود را ادامه می‌دهند و مسلّماً قابل احترامند. چرا نباید آنها را و دغدغه‌هایشان رادرک کنیم و راهی که مقابل ما می‌گشایند را نپذیریم؟ آری! اگر احساس شد امکانی برای حضوری بیشتر و یا حضوری دیگر در میان است و نیاز داریم آن حضور را از آن خود کنیم؛ معلوم است که بدان افق و بدان حضور سیر خواهیم کرد و البته این نیاز همه افراد نیست و به همین جهت چنانچه در رابطه با حضوری که به نور انقلاب اسلامی برایمان پیش آمده می‌توانیم خود را ادامه دهیم، چرا به خود سخت‌گیری نماییم و از این جهت به رفقا نیز عرض شده، مخاطب بحثهای بنده همه افراد نیستند. موفق باشید  

38083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خداوند بر استاد فرزانه و معزز: در کتاب معرفت نفس اولین نکته ای که می‌فرمایید: اینکه در خواب ما بدون بدن دارای ادراکات و کنش‌هایی هستیم که حاکی از حقیقت وجودی ما است. استاد عزیز ما در خواب علاوه بر خود خیلی چیزهای دیگر هم شاهدیم که ظاهرا حاصل فعالیت حافظه ذهنی ما که اتفاقا از تعلقات مادی بدن است، می باشد. اگر دیدن خود را در واقع مواجهه با حقیقت خود می پنداریم دیدن سایر چیزها چه می شود؟ آیا با حقیقت آنها مواجه شده ایم؟! چرا نگوییم که خواب اساسا حاصل بازسازی حافظه تصویری و ادراکی ذهن ماست که ربطی به حقیقت چیزی هم ندارد؟ از سوی دیگر ما در خواب نه تنها ادراکات خود را باز سازی می کنیم بلکه ادراکات سایر چیزها اعم از وسایل و بخصوص حیوانات را هم باز می سازیم. نسبت ما با این ادراکات چیست؟ مثلا حس غضب و درندگی در حیواناتی که در خواب می بینیم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در بسیاری موارد قضیه همین‌طور است مگر در رؤیاهای صادقه، که حکایتِ حضور نفس ما است در میدانی که هنوز جسم ما در آن حاضر نشده و این حکایتِ مجردبودنِ نفس است. موفق باشید

38077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ۱. پیشنهاد می کنیم که تمام یا اکثر کتابهای جنابعالی را همکاران تبدیل به کتاب صوتی جهت استفاده بیشتر نمایند. ۲. درضن اکثر کتابهای چاپ شده شما با قلم ریز انتشار یافته که خواندن را مشگل کرده است دستورفرمایید برای چاپ های بعدی با قلم درشت و قابل خواندن همه باشد. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا در هر دو مورد بررسی‌هایی کرده‌اند ان شاءالله که به بهترین نتیجه برسند. موفق باشید

38004

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من حضور خودم را در قوه بینایی، شنوایی میابم. اما نمی‌توانم خودم را بدون بینایی و شنوایی بیابم. چرا اینچنین است؟ چکار کنم که خودم را بدون بینایی و شنوایی بیابم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما بدون قوه بینایی و شنوایی نیستیم. موفق باشید

37856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: استاد وقتی خدا را در لباس طبیعت اعم از کوه ها، دریا ها، آبشارها و حیوانات مختلف مانند پرندگان یا مثلا بز کوهی می‌بینم بسیار زیباست و سزاوار الحمد الله ولی وقتی خدا را در لباس تقدیرات مرتبط با انسانها می‌بینیم بسیار نچسب و نا امید کننده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نظر به تقدیرات، ناامیدکننده باشد؟ در حالی‌که کارساز ما در تقدیراتی که برای ما رقم می‌زند، به زیباییِ تمام به فکر ما می‌باشد و به همین جهت فرموده‌اند انسانهای بصیر متوجه جایگاه قضا و قدر الهی هستند و راضی به آنها می‌باشند. موفق باشید

37631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: چه کنیم ما هم در جایگاه تاریخی خودمان از آن لطف فوق‌العاده خاصی که نصیب سردار سلیمانی و شهید رئیسی شد، نصیب ما هم بشود؟ در همین رابطه التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها با حضور در تاریخی که به نور توحید انقلاب اسلامی شروع شد، تا مرگ و زندگی و دارایی و ناداری یکی باشد؛ می‌توان در جایی قرار گرفت که آن سردار عزیز و آن شهید خدمت توانستند در آن جای گیرند. https://eitaa.com/matalebevijeh/16807. موفق باشید

37629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. استاد برام سوال شده که روان شناسان چرا نتونستن محبت را به معنای واقعی بشناسند و در حد طبیعیات آن را پایین آورده اند. اگر کسی کمی بیش از مقدار طبیعی داشته باشد نسبت افراطی به آن می دهند؟ در صورتی که این محبت یک رابطه وجودیست که از خودی خدای متعال جاری و ساریست. محبت افراطی تر از خدا هم مگه داریم که فرمود «خلقت جميع العالم لكم وخلقتكم لي» و یا فرمود «خلقت الأشياء كلّها لأجلك وخلقتك لأجلي وأنت تفرّ منّي» خدا می‌فرماد که حواست فقط به من باشد هیچ الاهی جز من نگیر و من اینطور می‌فهمم که خدا از بس بنده را دوست دارد و مراقب اوست، در لطیف ترین حالت ممکن با بنده است خیلی زود اگر بنده کمی حواس جمع نباشد، خدا ناراحت میشه. خب خود خدا ظاهرا نشانه هایی از محبتی دارد که روانشناسان به تعبیر افراط می‌کنند. به گونه ای بحث را مطرح کردم که شاید بچگانه باشد، اما منظورم اینست که تنها بندگان خاص خدا آنهایی اند که دارای محبت سرشارند و این محبت را به سمت اله خود نشانه گیری می‌کنند. ۲. براستی چه رازی در عبد بودن نهفته است که انسان با این دریای وجودی بهترین حالت را برای خود عبد بودن می یابد و بهترین انسان را در تشهد، اول به عبد بودن و بعد به رسالتش یاد می‌کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صدرا می‌یابیم که ما نسبتی با خداوند با امکان ذاتیِ خودمان داریم که آن امکانِ انسان‌بودن و انسانیت ما است و در نتیجه نسبت ما با خداوند در نسبتی است که او ما را در انسانیت‌مان خلق کرده و در نسبت با دیگر انسان‌ها، تنها با وجه انسانیت آن‌ها ما رابطه خدایی با آن‌ها داریم. ۲. این انسانیت در نسبت با خدا تنها در عبودیت متعیّن می‌شود وگرنه توهّم است. موفق باشید

37625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز: احساس می کنم شهید جمهور با شهادت خود راه جدیدی را برای عبور از بحران های تاریخی در مقابل ما گشودند؛ راهی که شاید نمی دیدیم، راهی که از آن فرار می کردیم، و آن راه قرارگرفتن در بلا بود، انگار شهید رئیسی خود را در اینجا معنا کرده بودند، نمی دانم، زبانی برای گفتنش ندارم ولی انگار ایشان را در تفسیر سوره بلد می بینم، انگار آمده بود تا بگوید باید در این میدان علی اکبر گونه بایستی و اربا اربا شوی و خود را سپر بلای امام امت قراردهی تا او در امان بماند برای محقق شدن وعده الهی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ظرفیت گسترده انقلاب اسلامی است که هرکس به نحوی در راهی گام گذارد که به سوی اهداف آن انقلاب باشد؛ خود به خود استعدادهای نهفته او شکوفا می‌گردد در حدی که خود او و ما نیز از الطاف خاصی که به او شده است، حیرت می‌کنیم. موفق باشید

37622

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیت الله جوادی آملی در تفسیر سوره واقعه می‌فرماید: عالم آخرت عالم ثبات است نه سکون. منظورشان از ثبات چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته مهمی را متذکر شده‌اند زیرا عالم آخرت عالم وجود و ثبات است، نه تغییر. و «وجود» را که عین ثبات و بیکرانگی است؛ سکونی نیست بلکه دریایی است بیکرانه که در هر جایی که باشی در همه جا هستی. موفق باشید 

37469

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

فردی از شما بدگویی کرد، البته من سکوت نکردم، اما لطفا حلال کنید. چگونه هنگام صحبت فرق بین چیزی که خدا به دلم می اندازد برای گفتن، یا وسوسه، یا چیزهای دیگر را تشخیص بدهم؟ چگونه گفتار و رفتار خود را بیشتر خالصانه کنم؟ آیا در مورد امربه معروف و نهی از منکر، کتاب مفیدی برای مطالعه می توانید پیشنهاد بدهید؟ یا خودتان احیانا سخنرانی در این مورد داشته اید که بتوانم گوش کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ذوق‌ها و سلیقه‌های افراد متفاوت است و باید همدیگر را تحمل کنیم. در مورد امر به معروف، عرایضی به صورت پراکنده شده است و کتاب‌های زیادی در این مورد هست. بهتر است خود جنابعالی با جستجویی که در اینترنت می‌فرمایید، آنچه با روح و روحیه خودتان همراه است، بیابید. موفق باشید

36450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد گرامی: استاد بنده در کلاسی شرکت می‌کنم که مبناش تدبر در آیات قرآن هست روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ایشون در مورد کلمه ی «هو الد الخصام» صحبت کردند و گفتند مصداق هو الدالخصام عمر بن خطاب هست. در تفسیر البرهان و صافی و در آیه ۲۷ و ۲۸ و۲۹ سوره ی فرقان منظور از فلان ابابکر هست و تا ایشون جلسات خصوصی در حد ۴ با ۵ نفره ی لعن می‌گیرند به نظر شما کارشون درسته؟ و اینکه صحبت از این دارند که این سه خلیفه خیلی ظلم کردند و یکی از علما که اسمشون الان خاطرم نیست چندین جلد کتاب نوشتند که دو جلد این کتب که در باب ظلمها و تعدیات این خلفا ناپدید شده. به نظر شما این جور صحبتها با مبانی رهبری سنخیت داره؟ آیا طلبه های اهل سنت که در جامعه المصطفی قم درس می‌خونند اگر ذیل این آیات که روایتی آمده که الد الخصام عمر هست ناراحت نمی‌شوند و اتحاد بین شیعه وسنی خدشه دار نمیشه؟ بنده با کسی که در این مورد صحبت می‌کردم گفتند رهبری چون در راس حکمت هستند تقیه می‌کنند در مورد اهل سنت که می‌گویند اتحاد داشته باشید. ولی من قبول ندارم چون در کتاب خون دلی که لعل شد نگاه رهبری خیلی وسیع هست و خدماتی که به اهل سنت ایرانشهر در زمان تبعیدشون کردن خیلی زیاد بوده. لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید در شرایطی که اهل سنت تصوری غیر از آنچه که ما از خلفا داریم، آن‌ها دارند؛ و روایاتی در کتاب‌های آن‌ها هست که همه صفات مربوط به حضرت علی «علیه‌السلام» را برای خلفا قائلند؛ آیا توهین به خلفا، به همان معنایی نیست که کسی به حضرت علی «علیه‌السلام» با آن سجایای فوق العاده انسانی توهین کند؟!! موفق باشید

38865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: بعد از رحلت استاد فاطمی نیا رضوان الله علیه، یکی از کسانی که لحن کلام و بیانشون آرامش خاطر برام میاره شما هستید.استاد طاهرزاده عزیز. با اینکه خیلی فلسفه بلد نیستم و ممکنه تمامی جوانب حرفاتون رو درست و دقیق درک نکنم. استاد سوال من در مورد حس تنهایی و ترس از تنهایی عمیقی هست که در تمام طول عمرم با من بوده چه اون وقتی که همسرم کنارم بودند و چه الان که بیست و دو ساله تنها با پسرم زندگی می کنم. استاد حس تنهایی که گاهی تا عمق جانم رو تحت الشعاع قرار میده، به قول مرحوم استاد تمام درد ما از خدا نشناسی است سعی کردم تو معنویات قوی بشم، اساتید دیگه ای رو کم و بیش تجربه کردم ولی این حس تنهایی و البته ترس از تنهایی های بیشتر من رو رها نمی کنه. استاد نمازهای مستحبی رو تاجایی که مقدورمه میخونم هر جا زیارت جور بشه می دوم در حال حفظ قران هستم حدودا یازده جز و دارم ادامه میدم ولی این حس عمیق رو نتونستم درمان کنم. به مبانی محکمی احتیاج دارم شاید ... خدا یاورتون بشه راهنماییم بفرمایید ... والعاقبه للمتقین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که دل به قرآن سپرده‌اید، به قرآنی که جهانی را مقابل شما می‌گشاید، جهانی هزاران هزار وسیع‌تر از جهانی که ما در این دنیا در آن هستیم و با توجه به این امر، پیشنهاد می‌شود در کنار حفظ قرآن، از تدبّر در آن از طریق تفاسیر بخصوص تفسیر قیّم المیزان غفلت نشود. پیشنهاد اولیه آن است که صوت چند سوره که شرح آن در سایت هست؛ را دنبال کنید مانند سوره‌های آل عمران و عنکبوت و زمر و نساء، و سپس با نظر به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» که روی سایت هست وارد تفسیر المیزان شوید که راهی است برای ادامه زندگی در دنیا و آخرت. موفق باشید

38836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سروده ای نو تقدیم به استاد طاهرزاده عزیز که مایه دلگرمی همه لب المیزانی ها هستند: خدا کند نشود از سرم جدا دستت / خنک‌تر است چرا از خود خدا دستت؟ / نماز صبح نخواندیم، خواب خوش بینیم / مگر به خواب ببوسیم بی‌هوا دستت / من از دو چشم تو خواندم که دست در کار است / از آن زمان که گره خورده دست با دستت / نصیحتی طلبیدم یواشکی گفتید: / بمیر! دلبر و دلدار دار دادستت / امید و پشت و پناه همه یدالله است / شدست پشت و پناه و امید ما دستت / نگاه نافذتان دست و پایمان گم کرد / چقدر فاصله افتاده، بوسه تا دستت / به دستگیری‌تان تا همیشه محتاجم / خدا کند نشود از سرم جدا دستت. شعر در وصف استاد عزیز است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جناب لسان الغیب می‌توان گفت: «من که باشم که در آن خاطر عاطر گذرم / لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم». آری! خوشا به حال آن‌هایی که به این سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌اندیشند که می‌فرمایند: «رَبَّانِي رَبّي اَرْبَعيِنَ سَنَةٍ ثُمَّ قَال اِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيم»؛ پروردگار من، چهل سال مرا تربيت کرده است، حالا مي‌فرمايد تو در خلق عظيم هستي. موفق باشید

38747

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله. استاد چند تا سوال داشتم: ۱. یحیی سنوار چرا با اینکه شیعه نبود آتیش به قلب شیعه ها زد؟ من یکی فرقی در شهادت سنوار و سید حسن زیاد حس نکردم یعنی فکر می‌کردم سید حسنی در غزه شهید شد یا بعبارتی دیگه حاج قاسمی در فلسطین. این حس از کجا بیرون میاد؟ ۲‌. من تازه مباحث شما رو شروع کردم قبلا شهید مطهری میخوندم، دیروز جوان و انتخاب بزرگ رو شروع کردم با جلسه ای که روی کانال قرار گرفته بود. البته هنوز کامل نشده یکی دو جلسه اش مونده به نظرم. حالا به نظرتون من ۲۰ سال ۲۱ ساله بعد از جوان و انتخاب بزرگ بهتره چه سیری برای خودم بچینم که به قول اون کتابتون به جوانی و وسعت روح خودم جواب داده باشم و موقع مرگم یا حسرتا نگم؟ میشه منم دعا کنید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در جبهه مقاومت، جدایی بین شیعه و سنی در میان نیست بخصوص که شهید یحیی سنوار آن ارادت را به طور خاص به مولایمان حضرت علی «علیه‌السلام» داشت. ۲. سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله در هدفی که می‌خواهید دنبال کنید، می‌تواند کمک کند. موفق باشید

38696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: از صحبتهای شما من اینجوری برداشت کردم که در تاریخ حاضر همه ی انسانها باید در فضای گفتگو و تفکر وارد شوند و از سلوک های فردی به سلوک جمعی برسند و در جمع ها حاضر شوند و با گفتمان و یا هر کاری که ازشون برمیاد در تاریخ خود حاضر باشند. گفتید دیگر وقت عزلت گزیدن و سلوک فردی نیست و باید در جمع ها حاضر شد و حضور مفید داشت، برداشت من اینه که من بعنوان یه زن خانه دار (که گاه گاهی اهل تفکر و مطالعه بوده) باید کاری در بیرون از خانه هم انجام دهم، بعد با خودم فکر کردم و بهترین کار را برای خود کار فرهنگی دیدم, البته هنوز دقیق نمی‌دانم چه کاری مطلوب و بهترین من است و تا حدی هم نا امید شدم از پیدا کردنش. دو سوال داشتم از خدمتتان: ۱. آیا برداشت من از صحبت های شما در رابطه با حضور موثر در بیرون خانه درست بوده؟ ۲. با توجه به اینکه در قرآن آمده است که بهتر است زنان در خانه بمانند و از دید نامحرم دور بمانند, پس شما چرا همه انسانها اعم از زن و مرد را تشویق به این حضور می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! انسان باید در تاریخ خود به هر صورت ممکن حاضر باشد حتی اگر آن انسان، خانمِ خانه دار باشد. این روزها که با حضور در فضای مجازی میتواند نقش آفرینی کند؛ چرا خود را تجربه ننماید؟ ۲. همانطور که در کتاب «زن؛ آن گونه که باید باشد» عرض شد یک زمانی ساختار زندگی، قبیلگی بود و حضور در اجتماع معنا نداشت و در همان خانه و قبیله همه، آنچه میتوانستند بشوند، میشدند. ولی امروز آن موارد در دل اجتماع دنبال می شود. از آن جهت مطابق شرایط زمانه، دستور داده اند زنان در خانه بمانند. زیرا معنا نداشت خود را در اجتماع ظاهر کنند، عملاً نوعی تبرّج و خودنمایی به حساب می آمد. موفق باشید

38695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد محترم: من تو یکی از کتابهای شما خوندم که فرمودید بهشت و جهنم نفسانی است و بهشت یعنی قرب و نزدیکی به رب العالمین و جهنم یعنی دوری از خدا. سوال من اینه که در بعضی از سوره ها خداوند بهشت و جهنم رو به صورت باغ و درخت و نهرهایی که از زیر آنها جاریست و میوه و.... ترسیم کردند. لطفا درباره بهشت و جهنم توضیح بدید و یا اگر در کتابی به تفضیل توضیح دادید اسم کتاب رو بفرمایید. و سوال دوم اینکه آیا در برزخ و قیامت اقوام و دوستان رو می بینیم و آنها را می‌شناسیم یا خیر؟ ممنون بابت قبول زحمت برای پاسخگویی. موفق و موید باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همانطور که در آیه ۷ سوره همزه در رابطه با جهنم می‌فرماید: «الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» آن جهنم همان حالات روحی است که از درون به صورت آتش اطراف انسان را فرا می گیرد. ۲. رویهمرفته در قیامت این نسبتها به هم می‌خورد. می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (مؤمنون/101) پس آن‌گاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد.  موفق باشید

38663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چگونه می‌شود کتاب، جایگاه خلاصه ۵۳ کتاب از بنده در شماره پرسش: ۳۸۶۴۹ را در مشهد تهیه کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

38506

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر استاد گرامی و بزرگوارمون، خدا حافظتون باشه. دعای مخصوص در نماز شب، فراموش نشیم. از دیروز که حکم قطعی شرعی رو از زبان ولی امر مسلمین جهان شنیدیم به این فکر کردیم که ما چطوری میتونیم برای آزادی قدس تلاش کنیم؟ کمکِ من نوعی به آزادی مسجدالاقصی چه کمکی میتونه باشه؟ نقش من چیه؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا گو هستم. علاوه بر کمک‌های مادی که گروه‌هایی در این رابطه فعّال هستند و می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم، باید منتظر بود تا ان شاءالله راهی گشوده شود. موفق باشید

38494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: مدیر یک مدرسه ی راهنمایی دخترانه از حقیر در خواست کرده برای امورات فرهنگی و جهاد تبیینی دو روز در هفته در آنجا فعالیت داشته باشم، با توجه به سابقه ی فرهنگی حقیر در مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان لطفاً بفرمایید با توجه به روحیه ی دختران در سن راهنمایی و بلوغ و دوره ی پرهیاهویی که ما در آن به سر می‌بریم، چگونه امام زمان پسندانه انجام وظیفه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» می‌توانید کار را شروع کنید و در ادامه با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» ان شاءالله نتایج مورد نظر را بدست آورید. موفق باشید  

نمایش چاپی