بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38173

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چگونه بنده می‌توانم از فایلها و صوت های داخل تلگرام تون حالا که تلگرام فیلتره استفاده کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه حفظ شده است در سایت هست و آنچه در تلگرام از طریق مطالب ویژه عرضه می‌شود به طور کامل در کانال «مطالب ویژه» در پیام رسان ایتا موجود است. موفق باشید

38141

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت خدمت استاد. دوتا سوال دارم: اول اینکه من از یک کسی که ناراحت میشم بخاطر رفتار بدش باهام و حقم خورده میشه، حتی بعد از چندین ماه، گاهی به یاد شخص میفتم. و این یاد هم اذیت کننده هست. دلیلش چیه و چطور از شر این افکار آزاردهنده نجات پیدا کنم؟ دوم اینکه مبتلا به یک عملی هستم که شاید گناه نباشه اما خیر هم نیست. هرچه تلاش می‌کنم به تقوا یا به بستن راه تکرار اون عمل، مثل کسی که هیچ قدرتی به کنترل نداره میشم و تسلیم. فرض بفرمایید شبیه سیگار کشیدن که فرد میدونه آسیب میرسه به بدن خودش و بقیه و می‌خواد که ترک کنه اما یه عاملی مانع میشه. بنظر شما استاد عزیز، این مانع چیه؟ و چطور باید رفعش کنم تا از این کراهت روح خلاص بشم؟ روزه زیاد موثر نبوده. نمازها هم اول وقتند. سپاس بی‌کران

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد با اغماض مرتفع می‌شود در آن حدّ که از  حضرت علی (علیه السلام)  داریم: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیده‌گرفتن است و یا می‌فرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیده‌گرفتن آن چیزی است که می‌داند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه می‌کردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آب‌های گِل‌آلود را در بر می‌گیرد و آلودگی‌های آن را فرو می‌گذارد و آب را در آغوش می‌گیرد. ۲. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

38011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: خسته نباشید. در کتاب خویشتن پنهان تفسیر مختصری از آیه: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» کردید. حال با توجه به این آیه، منتی که خداوند بر سر شهدا می‌گذارد، جز این است که زندگانی آنها طوری است که می‌توانند در همین عالم دنیا اثر گذار باشند؟ با توجه به شفاعتی که شهدا دارند آیا این تفسیر مختصر برای این آیه مناسب نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که بحث بیش از این حرفها می‌باشد. قصه، قصه حضور شهدا در نزد خود و در تاریخی است که شروع می‌شود و آنان در آن تاریخ تا قیامت حاضرند به بودنی که ذیل اراده الهی می‌باشد و به همین جهت شهدای کربلا اصرار داشتند در کنار حضرت امام حسین «علیه‌السلام» شهید شوند تا در دلِ آن شهادت، امروز در کنار حاج قاسم سلیمانی‌ها قرار داشته باشند. موفق باشید

37905
متن پرسش

سلام: در این روز عید ملت ایران متنی نوشتم برای فردا لطفا مطالعه بفرمایید و دیدگاهتان را بیان کنید. به نام پرودگار آشکار و نهان. در این چند روز از عمرمان سعی و تلاشمان بر آن شد تا در مسیری قدم برداریم که به آن اعتقاد داشتیم و در مسیری قدم گذاشتیم که خلوت تر از دگر مسیرها بود. هر روز بر فکر این بودیم که چگونه حرف خود را به گوش مردم برسانیم و تبیین کنیم، این حرف از روز روشن تر را که امروز در سایه مانده. حرفی که واضح است ولی شنیده نمی‌شود. آمدیم وسط برای اینکه خون شهدای خدمت فراموش نشود و آمدیم وسط تا دوباره مثل غدیر حرف زمین نماند و سقیفه شکل نگیرد آمدیم وسط تا صدای بچه‌های مظلوم غزه خاموش نشود آمدیم وسط تا شهادت و مظلومیت بهشتی فراموش نشود آمدیم وسط تا آنقدر همه چیز یادمان نرود که روزی در برابر امام خود بایستیم و او را شهید کنیم تا عده‌ای بیدار شوند. آمدیم تا کربلا پیش نیاید. آمدیم که اگر ادعای درستی و حق می‌کنند و خود را برتر جلوه می‌دهند اگر حاضر باشند داستان مباهله را یادشان بیاوریم خلاصه و خلاصه آمدیم تا ...... هر کس آمد با هزار دلیل شاید مثل روز‌های اول که دغدغه نمی‌گذاشت بشینیم ولی نمی‌دانستیم باید چگونه حاضر شویم و چه کار کنیم. امروز هم انتظار نتیجه همانطور بی قرارمان کرده باشد. ولی باید بتوانیم دوباره بنشینیم و به فردا فکر کنیم و توسل کنیم تا هرچه خیر این مردم و مملکت امام زمان است اتفاق بیافتد. باید امروز فکر کنیم و ببینیم فردا قرار است چگونه در صحنه جمهوری اسلامی نقش بگیریم. در اول متن گفتم که چرا به میدان آمدیم ولی هدف اصلی این بود: ما آمدیم وسط میدان تا بار دیگر میراث امام را زنده نگه داریم و سعی کنیم گفتمان امام بر ادامه مسیر کشورمان حکومت کند. شاید نیت‌های اول متن نیت‌های انگیزه بخشی بود و هست ولی آنها لبه مرز پرتگاه است. چرا که اگر دیگری بر ما حاکم شود شاید نتوانیم به خود او فکر کنیم چون در این ایام با او مانند یک کافر و منافق روبه‌رو شده بودیم شاید اصلا نتوانیم به مقام ریاست جمهوری جمهوری اسلامی ایران فکر کنیم و این جایگاه را در افراد خلاصه کنیم و به خود جایگاه فکر نکنیم این جایگاه جایگاه ریاست جمهور است. یعنی از فردا محترم است همانگونه که تا الان بوده و نه اینکه از فردا به نظر برخی مقام تحمل و انزجار بلکه مقام احترام، سعی و تلاش و کوشش و هم افزایی و هم پیمانی و کمک به همدیگر است ورای اینکه چه کسی بر سر کار بیاید. ما یادمان رفته، که خود آمده‌ایم به یاد آوریم. ما خداوند بلند مرتبه را یادمان رفته ما مردم را یادمان رفته ما یادمان رفته که ما کاره‌ای نیستیم ما بعضی اوقات متصور می‌شویم که اگر ما نبودیم فلان اتفاق نمی‌افتاد و انقلاب جایگاه الان را نداشت انگار که ما که هستیم. ما فراموش کرده‌ایم که خدا هست و شاید با نیت درستی حاضر نشده بودیم و الان هم یادمان رفته که خدا هست و هر کس بر مسند ریاست جمهوری بنشیند نمی‌تواند بدون توکل به خدا و بدون حمایت و استعانت مردم کاری را از پیش ببرد برای همین است که حال دلمان خراب است. الان فقط خدا باید به کار‌ها نتیجه دهد پس دست به دامان حضرت حق بهترین و خیر را بخواهیم و بدانیم همه فرزند انقلاب هستیم و همه فردا باید برای رشد و پیشرفت کشور در کنار هم خستگی نشناسیم و در خستگی ها هم را احیا کنیم و در ندانستن ها هم را کمک کنیم و نگذاریم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی جایی احساس خدشه کند و در جهان جایی کم بیاورد بلکه مثل یک تسبیح دست به دست هم فرای هر جناحی برای انقلاب هم افزایی کنیم و مانند تمام سنگ‌های یک کوه در برابر ظلم و زورگویی و دشمنان بایستیم. و مانند تمام چرخ‌دنده های یک ماشین به سمت قله و پیشرفت با سرعت حرکت کنیم. به امید آنکه به فردا‌ی خود و ایران فکر کنیم و به امید اینکه از سیل حرکت انقلاب عقب نمانیم و به امید فردایی پرشکوه برای ایران و ایرانی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که به خوبی می‌فرمایید ما در هر مرحله و پیش‌آمدی که در انقلاب پیش آمده و پیش می‌آید باید بدانیم چگونه در بستر صحنه‌های مختلف جمهوری اسلامی نقش خود را ایفا کنیم تا درخششی باشد بعد از درخششی و امیدی باشد بعد از امیدی به همان معنایی که با تمام جان می‌دانیم انقلاب اسلامی آغاز تاریخی است ماورای تاریخی که جهان مدرن مقابل ما گشوده است. نکاتی در جواب سؤال شماره 37914 پیش آمد. به امید آن‌که متوجه باشیم افقی که شهید رئیسی در این مرحله از انقلاب گشودند و معنای دولت اسلامی را به میان آوردند، امری است که تازه شروع شده است. عرایضی در شب گذشته به عنوان اولین شب نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیمhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17133 . موفق باشید    

37819

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و احترام آقای طاهرزاده. چرا یک شخص بزرگی مثل امیرالمومنین میشه حضرت علی و یک شخص میشه شمر لعنت الله علیه چرا یکی میشه شهید آیت الله رییسی یکی هم می‌شود حسن روحانی چرا یکی می‌شود حافظ قرآن یکی می‌شود معتاد چرا یکی می‌شود انسان یکی می‌شوند حیوان انسان نما یا علی مدد 🌺

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت انسان در ذات خود مختار است تا چه شخصیتی را برای خود تصور کند و مطابق آن انتخابهای خود را انجام دهد. موفق باشید

37794
متن پرسش

با توجه به معنای ولایت چگونه می توانیم تشخیص دهیم آیا مولای ما علی (ع) است و چقدر از ولایت آقا بهره مندهستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظری به سوال قبل، و بخصوص با نظر به معنای انسانیت و اینکه آن حضرت را ذیل نبوت نهایت انسانیت می یابیم، میتوان به این موضوع فکر کرد. آری! حقیقتاً آن نهایی‌ترین حضور ذیل نبوت نبیّ، تنها و تنها با نظر به حضوری است که در نسبت با مولایمان علی«علیه‌السلام» می‌تواند برای هر کس پیش آید؛ تا انسان هرچه بیشتر با نظر به آن حضرت خود را در ابعاد متعالی‌تری  احساس کند.  و این است معنای نسبتی که ما با  ولایت آن حضرت می‌توانیم داشته باشیم. موفق باشید

37786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

گویی در بن بستی هستم نمی‌دانم که بایستی به ذهن گوش کرد یا به قلب یا هیچ‌کدام. اصلا تا به الان به چه چیز گوش داده‌ام؟ به این فکر می‌کنم که خودم کجایم؟ همین‌جا؟ چگونه می‌توانم ببینمت ای جان؟ در کدام سو از وجودم تو را بیابم؟ چگونه تو را همراهی کنم‌ت؟ دلم برایت تنگ است و گویی می‌جویمت می‌خواهمت و در پی‌ات هستم تا بیابمت تا بلکه با یافتن کمی بتوانم بروم کمی بتوانم خود را دریابم در زندگی خسته‌ام از دنیا و از هر چیزی خسته‌ام از سختی‌های زندگی توانم بریده و صبری برایم نمانده نمی‌دانم در زندگی شخصی چه خواهم کرد چه می‌خواهم چه نمی‌خواهم اصلا چه می‌توانم بکنم در وضعیت و شرایطی که هستم؟ همه من را می‌خواند و من نمی‌دانم کجایم گویی که در سرم سنگی گذاشته‌اند آنقدر که سنگین است گویی که هیچ چیز مهم نیست اما در عین حال در دل تمنایی هست به راستی چگونه می‌شود به این تمنا پاسخ داد؟ چگونه می‌شود رفت بدون آنکه در این راه ماند؟ چگونه می‌شود رفت که حتی اگر جایی هم ماندی این ماندن خودش برای خودش رفتنی را در پی داشته باشد می‌دانی دو دلم نسبت به همه چیز. در دلم غوغایی به پاست که نمی‌دانم این را چگونه به راه برسانم نمی‌دانم چگونه با او تا کنم تا راه را بیابد و حرکتی را بردارد حرکتی که اول در وجود خود شکل گرفته باشد حرکتی که برایم چیزی در میان بگذارد اصلا از خود می‌پرسم چیزی در خودت داری؟ داری چگونه می‌روی؟ چگونه قدمی برمی‌داری؟ چگونه حرکتی را به پیش می‌بری؟ آیا خودت هم هستی؟ یا فقط این کار را انجام می‌دهی بدون اینکه خودی در میان باشد اصلا به من بگو که چگونه انتخابش کنم؟ اصلا چگونه چیزی انتخاب می‌شود؟ دست من هست آیا؟ کجا هستم؟ اصلا می‌شود از این‌همه شک، نگرانی و .. در آمد؟ چگونه؟ به کجا بنگرم؟ به چه بنگرم؟ همه اینها واقع است و نه وهم و نه بهانه نیست. اینکه خسته‌ام بهانه نیست. اینکه دیگر نمی‌توانم شرایط را تحمل کنم بهانه نیست. اصلا به من بگویید با وضعیتها و شرایط باید چه کنم؟ تحمل؟ صبر؟ چگونه بروم در این وضعیت و تحمل؟ با گیجی؟ با سردرگمی؟ اصلا یک چیز دیگر! چگونه ببینم اینها را؟ شرایط و وضعیت را چگونه بگذرانم؟ می‌دانی! شاید بگویی با تحمل آن را ببین یا اصلا بگویی با چیزی که درون خودت است آن را ببین اما من می‌گویم با چه ببینم چگونه ببینم؟ چگونه ببینم که بتوانم بروم حتی اگر مصیبت عظیمی هم گردنگیرم باشد؟ چگونه؟ می‌خواهم آنچه که در سینه ام خفته است را ببینم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این اولِ راه است آن‌گاه که انسان بخواهد با قدمی بلندتر در نزد خود حاضر شود به همان معنایی که جناب حافظ فرمود: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»، به همان معنای سوبژه‌شدن انسان برای خود در عین حضوری بس متعالی. در جلسه‌ای که اخیراً خدمت رفقا برقرار شد تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 خارج از موضوع سیاسی آن جلسه که در رابطه با شخصیت آقای دکتر جلیلی بود؛ معنای سوبژگی انسان و نحوه عبور او در رابطه با انتخابی به وسعت تاریخ، نکته‌ای بود که به نظر می‌آید بتواند افقی در مقابل نکاتی که با آن روبه‌رو هستید، بگشاید. موفق باشید

37702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت استاد: استاد در شرح فص فاطمیه استاد معماریان فرمودند که نورانیت وحدت وجود در حضرت زهرا (س) است. میشه این رو کمی توضیح بدید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل‌تر از آن است که در سؤال و جواب بگنجد. موفق باشید

37624
متن پرسش

سلام استاد: احوال عجیبی است وقتی من و امثال من به آقای رییسی رای دادیم اما ارادت خاصی بهش نداریم، نقد هم داریم فقط میدونیم کارهای خوبی کرده، از عصری که گفتند گم شده هول عجیبی پیدا کردم شب شاید دو ساعت خوابیدم همش منتظر خبر بودم خدا می‌داند بعد از شنیدن خبر شهادتشان تا چند روز چه به من گذشت. این چه احوالیست؟ چرا قبل اینکه ایشون دچار این سانحه بشند، چنین ارادتی نسبت به ایشون نداشتیم؟ اگر تلویزیون بیشتر از خدمات ایشون می‌گفت یا به نحوی مطلع می‌شدیم این حال بی تفاوتی قبل شهادت باز هم بود؟ یکدفعه چه رخداد که خبر مفقود شدنشون اینقدر منقلبمون کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌طور نوشتم: کجا است آن قلمی که گزارشگر قلب‌هایی باشد که در این دروان حقیقتاً متوجه نظر به حقیقت‌اند، در آینه شخصیت مردی که وقتی در آن صبح، خبر شهادت او را دادند؛ صبح بیداریِ وجدان‌هایی شد که از داشتن آن غافل بودیم؟!! داشته‌هایی که تنها در نسبت با انسان‌های بزرگ و معنوی آشکار می‌شود. انسان‌هایی که اشاره به حقیقت دارند. آری! حقیقتی که تنها در آینه‌ها ظهور می‌کند و ما فهمیدیم وعده «سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى» چه وعده‌ای است و خبر از چه می‌دهد. آیا شهید ابراهیم رئیسی بزرگ حکایتی از حکایت‌های حقیقت این دوران نبود و نیست؟!! و آیا حکایتِ «باز شهید رئیسی» از او به گوش نمی‌رسد؟!! گویا وجدان‌های تاریخیِ مردم ما متوجه کسی بود که این‌چنین باشد که شهید آیت الله رئیسی بود و با خبر شهادتش معلوم شد آنچه ما در این تاریخ در پی او بودیم، کسی جز آن مرد نبود و حال مائیم و راهی که با آن شهید پیدا شد. موفق باشید    

37347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید. ما کی هستیم؟ چرا اینجاییم؟ چرا انسانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است مباحث «معرفت نفس» برای شروع و جوابگویی به این سؤالات؛ شروع خوبی باشد و پس از آن به عرایضی که در رابطه با موضوع انسان در سوره شمس شده، رجوع فرمایید.  https://lobolmizan.ir/sound/1086?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%B4%D9%85%D8%B3 . موفق باشید

37278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به آزادی های ناخود آگاهی که برای نسل جدید ایجاد شده و لذت های دنیوی و مادی و عموما حرامی که به کام این نسل شیرین آمده و تقریبا تعداد بالایی از نوجوانان حتی در مجموعه های مذهبی گرفتار این لذت های شهوانی شده اند و این لذت ها را در بالا ترین کیفیت ها چشیده اند واقعا به چه طریقی می شود لذت واقعی ارتباط با خدا را به این نسل نشان داد در صورتی که غرق در لذت های قوی و پر کشش دنیایی شده اند متاسفانه نوجوانان زیادی هستند که دوست دارند لذت ارتباط با خدا رو بچشند اما چون گرفتار این شهوات شده اند نمی توانند این لذت ارتباط با خدا رو بچشند واقعا راهکار برای یک نوجوان مستاصل که دوست دارد لذت آشتی با خدا رو بچشد اما لذت هایی دنیایی جلوی راه است چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین مطلب، موضوع «جوان و انتخاب بزرگ» که نوعی توجه به ابعاد بیکرانه و متعالی انسان است؛ مطرح شد. از آن جهت که در مسیر معرفت نفس، انسانْ لذتِ ترک لذت را مدّ نظر می‌آورد و می‌یابد باید خود را در جای دیگری جستجو کند، جهانی بس اصیل و گسترده، به همان معنایی که جناب مولوی فرمودند: «آن جهان و راهش اَر پیدا بُدی / کم کسی یک لحظه در این‌جا بُدی». معرفت نفس چنین توانایی را برای انسان پیش می‌آورد. موفق باشید

37218

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: عید نوروز بر شما مبارک. بعضی وقتها با سر زمین می‌خوریم! باورمان نمی‌شود که دوباره بر می‌گردیم به اعقاب خویشتن! استاد ماه رمضان که جلسات شما نیست انگار دنیا برایمان تمام شده! فقط با جلسات شما زنده ایم بخدا قسم. کاش می‌شد جلسات شنبه در ماه مبارک برگزار شوند. ممنونم که هستید استاد گرانقدر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در بستر افق عید معنویت، ظهور عید طبیعت را که ما را به ادامه حیات و باز هم حیات می‌خواند به جنابعالی تبریک می‌گویم. این حالی که می‌فرمایید، قصه ایمان است نسبت به افقی که بحمدالله در مقابل این نسل در حال گشوده‌شدن است. زیباییِ موضوع در این‌جا است که نه می‌توانیم از آن بگذریم و نه می‌توانیم به راحتی آن را از آنِ خود کنیم. قصه ناله‌ها و امیدهای حضرت سجاد «علیه‌السلام» در دعای «ابوحمزه ثمالی» است که به یک معنا قصه سرود ایمان است، و آنچه جنابعالی در سروده‌های خود بعضاً پیش آورده‌اید و در همین حالت است که خوب است باز اشعار خود را بسرایید. عرایضی در جواب سؤال شماره 37216 شد. موفق باشید

37112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد: برای فردی که به دنبال سربازی وخدمت به امام زمان هست نخبگی کدام رشته علمی پیشنهاد می‌فرمایید، آیا رسالت علم جویی برای افراد خاص هست؟ یعنی فردی برای کسب و اثر گذاری در یک رشته خاص خلق شده است؟ می‌خواهم عمری با برکت و مسیری بدون پشیمانی داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مسیری نظر کنید که خداوند در مقابل‌تان با توجه به شرایطی که در آن هستید، قرار داده و به میل حضور در آن راهی که شما مدّ نظر دارید. بقیه‌اش را باید به خدا سپرد که آن راه، موجب برکت برای بشریت باشد همان دغدغه‌ای که مولایمان حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه» دارا هستند. موفق باشید

36975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. چرا انقدر که از گناه ناراحت می‌شویم از ثواب خوشحال نمی‌شویم؟ (اگر بخواهیم بگوییم که مثلا نمازمان نماز واقعی نیست. خب از آنطرف هم گناهمان گناه واقعی نیست!) ۲. در توجه به انسانیت خود و با در نظر گرفتن امام معصوم و به ظهوری که هرکدام از آن معصومین داشتند، چگونه باید خود را بشناسیم که با کدام حقیقتی که امامان به ظهور رساندند، می‌توانیم به مقصد عبودیت برسیم؟ (همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند که کشتی حسین بن علی علیهما السلام بزرگتر است و در جمهوری اسلامی هم مشهود است که شهادت برای خیل عظیمی راه است و اینان با مسیر امام حسین همراه شدند.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً در ارتکاب گناه، احساس محرومیت از فیض الهی که ما را فرا گرفته بود، بیشتر احساس می‌شود تا انجام کارهای معنوی، که در واقع ادامه حضور در همان فیض الهی می‌باشد. ۲. مهم آن است که در عبادات، عزم عبور از حاکمیت شیطان و استکبار با نظر به عزم حسینی «علیه‌السلام» مدّ نظر باشد. موفق باشید 

36918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ما پنج جوهر داریم. عقل، نفس، جسم، هیولای اولی، صورت. سوال آیا حرکت جوهری در جسم است یا در هیولی اولی؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری، حرکتی است در جوهر در مقابل عرض، که ربطی به تقسیم‌بندی‌های فوق که فرموده اید ندارد. موفق باشید

36881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ۱. حاج آقا نسبت شهدای ما (به خصوص شهدای شاخص) با معرفت نفس چگونه تصور می‌شود؟ اساسا این نوع حضوری که آنها درک کردند به جز شناخت نفس ممکن است؟ رجوعی در این زمینه دارید تا توجه کامل حاصل شود؟ ۲. امام خمینی فرمودند؛ تبلیغات از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. امام خامنه ای فرمودند: (نقل به مضمون) بیان هنری از همه بیان ها شیوا تر مستحکم‌تر و نافذ تر است. به نظر بنده اگر بخواهیم معارف ناب اسلام را انتشار بدهیم، احتیاج جدی به نگاه حقیقی به جایگاه تبلیغات و هنر داریم؛ سیر معرفت نفسی که شما تدوین کرده اید تا آنجایی که به سمت فصوص برسد احتیاج دارد تا برای شیوع در جامعه علمی دانشگاهی و حوزوی با تبلیغ صحیح و شیوا همراه شود. اگر منت بگذارید کتابی نیز در زمینه نظر به تبلیغ و هنر برای آموزش در مجامع عمومی‌ تدوین نمایید، امید است ان شاءالله بتوانیم بهتر و سریعتر جامعه ایمانی را ذیل سایه مولی الموحدین جامه عمل بپوشانیم، ان شاءالله تشکر صمیمانه بنده که از جان و روحم به سمت شما ساطع می‌شود را بپذیرید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ملت ایران متذکر شدند همین بود که همگان فهمیدند ماورای این بدن، حضوری دارند بسی بالاتر و اینجا بود که شهادت برایشان روشن گشت و حضوری شد که از حضور در دنیا بسی بالاتر است. پشتوانه آن سخنان و آن عمل‌ها، همان معرفت نفس بود به معنای حقیقی آن و امروز ما برای بازخوانی آن حضور، نیاز داریم معرفت نفس را با تبیین بیشتر با این نسل به گفتگو بگذاریم 2- آری! اگر مبانی معرفتی ما حضوری و وجودی شود، خود به خود رجوع به هنر برای ارائه آن‌ها پیش می‌آید مانند مسیری که شهید آوینی طی کرد. مباحث «جهان بین دو جهان» می‌تواند متکفّل این امر باشد. موفق باشید

36826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: چرا خداوند نماز این موهبت فوق العاده بزرگ را به همه مخلوقاتش عطا نفرموده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه موجودات عالم هستی در تسبیح خداوندند به همان معنایی که فرمود: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» و موجودات مختاری مانند انسان و جنّ در همان راستا وظایف خاصی دارند مانند نماز. و لذا در این رابطه فرمود: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ». موفق باشید

36383

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ان الله جمیل و... اینجا گفته شده خدا زیباست. سوال آیا می‌شود عاشق این زیبایی شد. در کجا و کدام موطن؟ آیا این زیبایی صورت هم دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالَم جلوات اسمای الهی است و سالک الی الله با اصلاح قلب خود متوجه انوار الهی در هر منظری می‌شود. موفق باشید

36349

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: شما می‌گویید برای ارتباط با انسانها باید با عالم آنها آشنا شویم و ارتباط برقرار کنیم. اما چگونه؟ وقتی ما اصلا فکر و اعتقادات مشترک نداریم مسلما آرمان و آرزو های مشترک هم نداریم و راه مشترک هم نداریم! آیا باید خودمان را بگذاریم جای آنها و با نگاه آنها دنیا و عقبی را نگاه کنیم و بعد ببینیم چه راهی هست که بشود پلی زد بین دنیای آنها با دنیای ما. درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها عموماً برای خود معنا و تعریفی نزد خود  دارند و مطابق آن با «خود» به سر می‌برند و با «خود» زندگی می‌کنند. درکِ آن‌ها مطابق آن نحوه برداشتی که برای خود دارند، همان عالَم آن‌ها است و می‌توان با ارتباط و نظر به عالم آن‌ها، با آن‌ها مرتبط بود، مگر انسان‌هایی که اسیر توهّمات و هوس‌های زودگذر خود باشند که به اصطلاح گفته می‌شود این انسان‌‌ها بی‌عالَمند. دین آمده است که به انسان‌ها کمک کند برای خود عالمی داشته باشند آن هم عالمی در راستای توحید الهی. موفق باشید.

36216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اینکه باید دل را خالی از غیر خدا کرد و وابسته به غیر خدا نبود که خدا و حق، خود را نشان دهد. سوالم این است من بعنوان یک خانم کارمند مبلغی از حقوقم را ذخیره می کنم برای پس انداز و یا خرید آنچه علاقه دارم از جمله طلا. پوشاک و یا موارد دلخواهم آیا برای جدایی از وابستگی های دنیایی و غیر خدا باید جلوی این هوای نفس را بگیرم و هیچ پس انداز نکنم؟ هیچ پولی ذخیره نکنم؟ اگر پس انداز نکنم چه کنم و در چه راهی صرف کنم؟ خیرات، انفاق کنم؟ به همسرم بدهم برای رفع امورات زندگی؟ (البته که ایشان هم اختیار این مقدار را به خودم سپرده اند اما خوب بخاطر اینکه دوست داشتم پولم برای خودم باشه ایشان هم حرفی ندارند) پس تکلیف علایق چی میشه؟ یعنی باید از هرچه علاقه داریم بگذریم؟ تا چه حد باید از دنیا و تعلقات دنیا گذشت؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که زن و شوهر در این زمانه باید هر دو نفر تلاش کنند مایحتاج زندگی را با امکاناتی که هر کدام دارند، تأمین کنند؛ امر درستی است. و در اینکه برای نیازهای منطقی، پس‌انداز داشته باشیم، امر معقولی است. می‌ماند که خود را مشغول پس‌اندازها و یا خریدهای غیر معقول نکنیم و از توفیقات فوق‌العاده که در خدمت به خلق از طریق کمک به نیازهای آن‌ها پیش می‌آید، محروم شویم. موفق باشید

40685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد مهربان سلام: این حال خراب کسی است که بوی گند گناهان گذشته همه خاطر و خیالش را پر کرده است و اکنون به وادی چه‌کنم افتاده است و شرمسار از اینکه این چه غلط‌هایی بود من کردم و نفهمیدم دل امانتی معصومانه بود و من به لجنش کشیدم و حالا نزدیک است به نا امیدی برسم اگر ابراهیمی این بتها را از خیالم نشکند خاکیان را گاه‌گاهی آسمانی لازم است / از رمق افتاده‌ این دل، پهلوانی لازم است / مست دنیا از مسلمانی به دور افتاده‌ام / گوش کافرهای تائب را اذانی لازم است / هم سوار افتاده هم اسبش به روی خاک سرد / جسم و‌ جان مُردند، اکنون جسم و جانی لازم است / گلّه اکنون در کمین گرگ‌ها افتاده است / بار الها! گوسفندان را شبانی لازم است / دل به شیطان داده‌ام، بار امانت بود دل / قلب سرگردان ما را دلستانی لازم است / راه پیدا بود، گم کردم، پی راهم، ببخش / گر امیدی هست غفّارا! نشانی لازم است / بار دیگر آمدم شاها! پناهم می‌دهی؟ / من گناه آلوده‌ام خطّ امانی لازم است / از شما یاران چه پنهان این دل وامانده را / کربلا و مشهد و قم-جمکرانی لازم است / دست این افتاده را یکبار دیگر هم بگیر / خاکیان را گاه‌گاهی آسمانی لازم است. ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که سروده‌اید. آری! اگر انسان‌ها خود را در زندگی روزمرّه غرق سازند تا سؤالات بزرگ و مشکل هستی‌شان به فراموشی سپرده شود، نه تنها عملاً بردباری خود را از دست می‌دهند، حتی آرامشی که در کنار زندگی هرکس او را در سایۀ خود قرار داده است، درک نمی‌شود. موفق باشید

40446
متن پرسش

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سفری که در پیش است، چند روزی از جوابگویی سؤالات کاربران محترم معذوریم. نایب الزّیارة و دعاگوی همۀ عزیزان هستیم. التماس دعا

متن پاسخ

ما و سفر اربعینی و التماس دعا باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سفری که در پیش است، چند روزی از جوابگویی سؤالات کاربران محترم معذوریم. نایب الزّیارۀ و دعاگوی همۀ عزیزان هستیم. التماس دعا

40444
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: متن زیر از خبرگزاری تسنیم درباره موضع گیری اخیر دکتر سعیر جلیلی است. ممنون میشم نظر خود را بفرمایید. آیا این صحبت را در مسیر انقلاب و منویات رهبر فرزانه انقلاب می‌دانید؟ آیا این سخن وحدت شکن نیست؟ آقای سعید جلیلی در حساب مجازی خود متنی درباره مذاکره نوشته و آن را به گوساله‌پرستی پس از حضور موسی (ع) در کوه طور تشبیه کرده است. او‌ نوشته است: «خداوند برای بنی‌اسرائیل پیامبری فرستاد تا آن‌ها را از ظلم فرعون برهاند اما آنها پس از پیروزی بر فرعون، وقتی ۴۰ روز پیامبرشان به کوه طور رفت، گوساله پرست شدند؛ عده‌ای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره می‌زنند!» این توییت آقای جلیلی با واکنش‌های بسیاری همراه شده است و‌ در واقع، غیر از حلقه‌ای از طرفداران ایشان که برایشان «هرچه آن خسرو کند شیرین بود!» مصداق دارد، باقی مخاطبان، از انقلابی گرفته تا دیگران به ایشان انتقاد کرده‌اند. انتقادهای جناح اصلاح‌طلب به سعید جلیلی مناسبات خاص خود را دارد و در موارد بسیار زیادی ناشی حب و بغضهای شخصی و‌ جناحی است، اما به نظر می‌رسد انتقادهای فراوان جریان انقلابی به این‌ توییت جناب جلیلی، به حق است. جناب جلیلی وقتی چنین تشبیهی را به کار می‌برد قاعدتاً باید توضیح دهد که وجوه این تشبیه کدامند؟ مشبّه و مشبّه‌به چیست؟ وجه شبه آنها کجاست؟ موسی کیست؟ گوساله‌پرستی دقیقاً اینجا مصداق چیست؟ سامری کدام است؟ چه کسی به کوه طور رفته؟ @TasnimNews

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که اولین وظیفۀ هر مسلمانی است که تا آن‌جا که ممکن است سخن برادر مسلمان خود را حمل بر صحت بکند و در بصیرت و دلسوزیِ آقای دکتر جلیلی هیچ شک و شبهه‌ای نیست تا آن‌جایی که ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب همواره ایشان را به عنوان نمایندۀ خود در شورای عالی امنیت ملی ابقاء می‌نمایند حتی در جریان اخیر که آقای دکتر لاریجانی را منصوب کردندhttps://eitaa.com/c/53153055/7630 این‌جا است که باید با دقت مثالی که ایشان زده‌اند مدّ نظر قرار دادبه حکم آن‌که در مثال مناقشه نیست. ایشان می‌فرمایند انتظار نبود که قوم بنی‌اسرائیل با غیاب موقت حضرت موسی«علیه‌السلام» باز به گذشتۀ خود که گوساله‌پرستی است برگردند؛ به این معنا که ما در دل مذاکره غیر مستقیم با آمریکا مورد تجاوز همان جریان قرار گرفته‌ایم و باز بخواهیم آن‌طور که لیبرال‌های غرب‌زده می‌گویند، به همان شکل به مذاکره برگردیم. و معلوم است که این یعنی تن‌دادن به خفت. و همان‌طور که اتفاقاً آقای عراقچی فرمودند مسلّماً ما به آ« شکل قبلی به مذاکره برنمی‌گردیم و این غیر از آن است که میز مذاکره را ترک کنیم. تعجب بنده از آن‌جا است که ما متوجۀ کینه‌ای که جریان‌های غرب‌گرا نسبت به شخصیت اصیل و انقلابی و حکیم آقای دکتر جلیلی نشویم. آری! آنان بنا دارند با ضربه‌زدن به شخصیت ایشان، شکست‌های خود را پنهان کنند زیرا همچنان که قبلاً عرض شد خداوند برای عبور از مشکلات و رسیدن به اهداف عالیۀ انقلاب شخصیت‌های خاصی را در هر رتبه پرورانده است و معلوم است که سعی جریان لیبرال آن است که آن شخصیت‌ها دیده نشوند، چرا ما از این سنت الهی غفلت کنیم؟ آیا نباید خارج از هر جریان سیاسی دکتر سعید جلیلی را یک سرمایۀ بزرگ برای انقلاب دانست؟ بنده خارج از هر جریان سیاسی چنین وظیفه‌ای برای خود احساس می‌کنم. در ضمن خوب است به نکاتی که در سؤال و جواب شمارۀ 40425 مطرح شده، نظری بیندازید. https://lobolmizan.ir/quest/40425 
در این رابطه خوب است به سخنان آقای مهدی محمدی به خصوص به قسمت آخر سخنان ایشان و جایگاه مذاکره بعد از حمله آمریکا توجه شود     https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/60834/14040513_47159_64k.mp3 موفق باشید            

40373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چند روز دیگه داریم میریم ان شاء الله نجف ولی نسبت به امیرالمومنین هیچ اطلاعاتی ندارم و حس غریبگی دارم می‌خواستم از نظری توحیدی و عالم مجردات درباره‌ی امیرالمومنین اطلاعات بیشتر داشته باشم. خداوند خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه حداقل می‌توانید به جزوۀ «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» قسمت مربوط به حضرت علی «علیه‌السلام» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA موفق باشید

39976

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: با وجود انجام واجبات در حد وسع و ترک محرمات اما دچار غم و تنهایی زیادی هستم. اگر مزار شهدا یا حرمین شریف هم میرم انگار برای مسکنی چند ساعته است. علت چیست و باید چه کار کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قصّۀ بشرِ این دوران است و فضای آخرالزمانی. ان شاءالله با تدبّر در قرآن جواب وسعت خود را خواهید داد. موفق باشید

نمایش چاپی