بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37435
متن پرسش

«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلَىٰ عِبادِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ». جلسه ۲۶ ام «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» را چند وقت پیش استماع کردم. یکی از حضار عزیز به پرسش جناب کمیل از امیرالمؤمنین سلام الله علیه در مورد چیستی حقیقت اشاره کردند. ۱. این سوال و حیرت برای بنده پیش آمد که اصلاً چرا جناب کمیل در محضر پرتو تابان و درخشانِ خورشیدِ حقیقت، از حقیقت پرسش می کند؟! این خیلی عجیب به نظر می رسد. و گویا تفسیر حقیقی «هو الظاهر و الباطن» را در همین گفت و گوی جناب کمیل با امام می توان به نظاره نشست که چگونه در محضر حقیقتی که برای او ظاهر است احساس پنهان بودن حقیقت را می کند و در نتیجه پای پرسش به میان می آید. ۲. استاد جنابعالی اگر در محضر مولی الموحدین علیه السلام بودید چگونه با ایشان گفت و گو می کردید؟ (پرسش شماره ۲ بیشتر برایم اهمیت دارد)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت که جناب کمیل نتوانستند در محضر آینه حقیقت، حقیقت را بیابند؛ او را از صحابه متوسط حضرت دانسته‌اند. در حالی‌که به نظر می‌آید در محضر آن حضرت که آینه حقیقت‌اند باید گفت: «چون یافتمت جانان / بشناختمت جانان» و این امر مهمی است که انسان متوجه باشد حقیقتْ امری متافیزیکی نیست که با سؤال معلوم شود. در همین رابطه جناب مولوی می فرمایند:
گر نپرسی زودتر کشفت شود
مرغ صبر از جمله پرّان تر بود
فهم این که بعضاً شرایطی در میان می باشد که سکوت، معرفت بخش تر است، مسئله بسیار مهمی است. لذا جناب مولوی می فرمایند:
چون گهر در بحر گوید بحر کو؟
وآن خیال چون صدف دیوار او
گفتن آن کو حجابش می شود
ابر تاب آفتابش می شود
اگر انسان در این موارد در موطن سؤال باشد، در موطن رجوع به مفهومِ واقعیات است. در حالی که مفهوم، نوعی آگاهی از چیزی است که انسان بدان آگاه است و این غیر از حسّ آن چیزی است که واقعیت دارد. این جا باید دوگانگی بین «آگاهی» و «آگاهی از آگاهی» رخت بربندد و فقط تمام وجود انسان، آگاهی به حقیقت باشد. گفت:
جان شو و از راه جان، جان را شناس
یارِ بینش شو نه فرزند قیاس
این جا باید فقط «دیدن» شد و به وسعت خود و به وسعت جهان در خود و در عالم حاضر گشت، بدون ابژه کردن جهان. در این حال انسان تماماً «دیدن» است در عین معرفتی که تمام وجود او را فرا گرفته است. موفق باشید     

 

37277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. معنی این جمله که بزرگان می‌فرمایند (قرآن را با حزن و با صدای خود الله بخوانید انگار که همان لحظه به خود تو وحی می‌شود و فقط برای تو نازل شده) یعنی چی؟ التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با مدّ نظرقراردادنِ این نکته که در رابطه با قرائت قرآن قرار داده‌اند، ورود کنیم، آرام‌آرام به لطف الهی برای انسان پیش می‌آید آنچه باید پیش آید. موفق باشید  

37115

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: از نظر استاد، کدام ترجمه فارسی المیزان ساده و قابل فهم است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین ترجمه‌ای که در بازار هست، یعنی ترجمه آقای موسوی همدانی؛ مورد نظر علامه بوده است. موفق باشید

37093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: برای رسیدن به امام زمان باید در وجود استاد خود فنا شویم استاد لطفا راهنمایی کنید چطور ما در وجود استاد خود محو شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث «نظر به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود»

https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 به ما کمک می‌کند تا نسبت به حضور حضرت در عالم و آدم بیندیشیم. موفق باشید

37078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج اقا: بین حب جاه و مقام و مسئولیت پذیربودن یا نبودن چه فرقی وجود دارد، من از کجا بفهمم باید یه مسولیت راستی برم دنبالش و بدست بیارم یا اینکه من حب جاه دارم و باید به همین پایین ها قانع باشم حاج اقا نسل الان گم شده در این مبانی است کما اینکه نسل من هم همین بلا سرش بود من تومان این‌همه نظر و فکر درمانده ام، یکی میگه تو تنبلی، یکی میگه نباید حب جاه داشته باشی،یکی میگه زن بایدبچه داری کنه یکی میگه اجتماع ومسیولیت اجتماعی ،یکی میگه حوزه خوب نیست یکی میگه حوزوی هاقوی ترن ،یکی میگه حوزوی هادرس نمیخونن ،یکی میگه اکثرمشکل معیشت دارن حاج آقا چکارکنم، تازه من بدبخت یه عده چشم دوختن ببینن من چکارمیکنم اونا بکنن ،ازیه طرف هرکاری دست میگیری همه میخان بقاپن ،تامیدی دستشون درست انجام نمیدن ،هرچی فکرجدیدارائه میدی فقط میخورن نمی‌دانم تشنه اندوکارنیست یاحرص. داره این کارومیکنه یااثارسیاست وفضای مجازی است ویااینکه چون گروه‌های فرهنگی باهم هماهنگ نیستن دارن به هم وبه اعضای هم آسیب میرسانند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در همه این امور توجه ما به روح عبودیت‌مان باشد هرکجا که هستیم و در هر صحنه‌ای که باید حاضر شویم. در این حالت است که در عین تواضع، تلاش‌های ما معنا پیدا می‌کند. دیگر تفاوت نمی‌کند خانم خانه‌دار باشید و یا رهبرِ یک نهضت. موفق باشید

37029

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم. ببخشید باعث مزاحمت هستم با سوالات پیش و پا افتاده و تکراری ام. سوال اول، استاد، برای ورزش شما در کتاب جوان علاوه بر تمرکز اشاره ای هم به نظم در حرکات ورزشی داشته اید. منظور از نظم رو میخواستم بهتر متوجه بشم. سوال دومم در همین رابطه اینکه آیا در ورزش های تمرکزی با هدف تسلط بر بدن اساسا زیاد کردن شدت حرکات ورزشی یا اضافه کردن تعداد یک حرکت مثلا بعد از یک سال ورزش جایگاهی داره؟ یا اینکه ممکنه حرکت ورزشی کم فشاری هم داشته باشیم اما با همان تمرکز میشود به نتایج لازم رسید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «ذِن در هنر کمان‌‌گیری» در این مورد نکات خوبی دارد که چگونه تمرکز در حرکات، نقش‌آفرین است 2- آری! مانند یوگا که حرکات آن زیاد نیست ولی در آرایش بدن مؤثر است. موفق باشید 

37017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تبریک ایام شعبانیه: آیا این امکان هست که کاربر محترمی که سوال شماره ۳۶۸۸۸ را مطرح کرده اند بشناسیم؟ بنده سوال را اینگونه نام گذاری کردم: «حرکتی ملهم از اربعین در دل شهر ومحله با تفاوتهایی» لینک سوال: https://eitaa.com/lobolmizan/15388 وهنگام مطالعه این ابراز پاسخ دهنده ی ارجمند هم برایم شورانگیز بود «...چه اندازه برای خود بنده شادی‌بخش است وقتی در برقراری چنین موکب‌هایی شرکت داشته باشم و سهیم باشم.» موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال کننده هیچ آدرسی از خود نداده است حتی شماره موبایل. و در سایت به عنوان ناشناس خود را معرفی کرده. موفق باشید

36974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: بنده معنی این صحبت آوینی را نمی‌فهمم، اگر ممکنه برایم توضیح بفرمایید و بفرمایید تو زمان حالا این جمله چطوری میشه یعنی الانم درس خواندن همان مصداق راهنوز داره؟ «کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید، تفاوتش فقط همین است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا»

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار را برای خدا انجام‌دادن به این معنا خوب است که عاملی باشیم در راستای تحقق اراده الهی، نه آن‌که در راستای نتیجه‌ای باشیم برای خود، بلکه بخواهیم آنچه را خدا می‌خواهد بشود. موفق باشید

36916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: متأسفانه یک صفت زشتی که بنده دارم اینه هرموقع یه نفر باهام بحث و جدل میکنه و حق هم با من هست، اینقدر ناراحت می‌شوم که باید حتماً با یه نفر درددل کنم تا آروم بشم، و این باعث غیبت شخص میشه، چکار کنم از این صفت زشت بیرون بیام؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با وسعت‌دادن به خود سعی بفرمایید در مباحثات و مذاکرات در عین آرامش، حق را به میان آورید و در آغوش حضرت حق خود را احساس کنید. موفق باشید

36889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده هر موقع خواب می‌بینم خودم رو نمی‌بینم خودم رو درک می‌کنم انگار صحنه ی خواب من جسمانیتی از من درش نیست من فقط هستم که صحنه رو میبینه میترسه میدوه و... ولی یکسری خودشون رو میبینن مثلا میبینه آدمی که از عرض خیابون رد شد خودشه علت این تفاوت چیه؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد که بیشتر جنبه تعبیر خواب دارد، علمی و ورودی ندارم. موفق باشید

36794

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: به عرض می رسانم که بنده با یک گروه از پیروان حسن میلانی بحث می کنم اونها می‌گویند که مجرد فقط خداست و الباقی موجودات جسم مادی هستند. هرچه از معرفت النفس برای تجرد روح دلیل می آورم زیر بار نمی‌روند و آخرش انسان را مسخره می‌کنند. در ضمن به بزرگان فلسفه توهین می‌کنند. به نظر شما مباحثه با آنها فایده ای دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بله در جریان این نوع افراد هستم. مگر ما مسئول این نوع نیندیشیدن‌ها هستیم؟ که با چنین نگاه‌هایی خود را از فهم بسیاری از حقایق محروم می‌کنند. اگر رسیدید مناظره آقای میلانی با استاد رمضانی را ببینید. موفق باشید

36638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

موضوع: تفسیر «لم یلد و لم یولد» در سوره توحید سلام و درود، سه جلسه تفسیر سوره توحید را شنیدم. آیا استاد بزرگوار در جایی به تفسیر «لم یلد و لم یولد» پرداخته اند که گوش کنم؟ و اگر خیر، وجه اینکه گفته خداوند زاده نشده چیست؟ مگه کسی تصور کرده که خدا پدر و مادر دارد؟ خصوصا سوره ای که روزی چند بار در نمازمان می‌خوانیم. در عصری که کسی قایل به زاده شدن خدا از پدر و مادری نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وَلَده» به معنای صدرو شیئی است از شیئ، خواست در آن سوره متذکر شود او، بودنِ مطلق است، نه بودنِ حاصل شده از چیزی. و در «لم یلد»، خواست بفرماید رابطه او با مخلوقات، تجلی است و نه تولید و تولدی که نسبت او با مخلوقات جدا باشد. موفق باشید

36633

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: سوالی از محضرتون داشتم. استاد یک سری از آیات قرآن هست مثل فرضا آیه ۱۵ و ۱۶ سوره نوح که آمده است: خداوند آسمانها رو در ۷ طبقه آفرید و ماه و خورشید را قرار داد و... الان علم جدید وجود منظومه های بی شمار و ماه ها و خورشیدهای زیاد رو تایید میکنه. خب اینکه در قرآن میاد ما در هفت طبقه آسمان، ماه قرار دادیم، آدم به خوش میگه، مگه در ۷ طبقه آسمان همین یک ماهه؟ العیاذبالله یعنی خدا نمی دونسته؟ یک مقدار، به نظر من، برخی از آیات این حالت رو دارند. بهر حال چون خداوند عالم بر همه چیزه، انتظار میره قرآن با علوم ثابت شده مغایرت نداشته باشه. خدا اجرتون بده استاد، چقدر حضورتون قوت قلبه جوونهاست

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از «سموات السبع والارضون السبع» مراتب عالیه و معنوی زمین و آسمان است. مثل آن‌که جسم ما باطنی مثل نفس و قلب و سرّ و امثال آن دارد. موفق باشید

36592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: در پاسخ به پرسش یکی از کاربران این عبارت آمده است: «...پاسداشت از مقام بانوی بزرگی است که شعور درک مقام و جایگاه خاندان امامت را در خود آنچنان رشد داده بود که مطلع هستید، لذا https://eitaa.com/lobolmizan/13765.» اشاره به مقام حضرت ام البنین ،💚 درخواستم از محضرتان کمی تفصیل پاسخ است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگینامه جناب امّ البنین نشان می دهد آن بانوی بزرگوار متوجه تاریخی که با اسلام شروع شده و ادامه‌دهنده آن تاریخ، بیتِ علی «علیه‌السلام» است؛ بوده‌اند و از این جهت برای حضور در آن تاریخ، فرزندانی را تربیت کردند که با شهادت خود، ادامه دهنده آن تاریخ شدند. موفق باشید

36492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

چقدر زیباست که حق را ماورای ابژه و سوبژه ببینیم که همه عوالم را پر کرده و فقط اوست که در صحنه است، هم ابژه و هم سوبژه، نه اوبژه و نه سوبژه! چه حق زیباییست! اما طلب حضور من اینجاست که آیا وحی محمدیِ من عرف نفسه فقد عرف ربه نظرش به سوبژه‌ای که ابژه است شدیدتر نیست تا ابژه‌ای که سوبژه است؟ گویا نفس موضوعیت دارد نفسی که بسیط الحقیقه کل الاشیاء است. یعنی هم ابژه و هم سوبژه ای که از سوبژه‌ی ابژه نما حرارت وجود می‌گیرد. بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست انگار آغاز پایانی ماست و این دلنشینی و حکایت حب من است به خودم! به خودی که همه حضرات را پر کرده است، کون جامع!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امری که به میان آورده‌اید توجه به نکات خوبی است البته باز هم به بنیادی‌ترین بنیاد نظر کرد که ان شاءالله مباحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» بتواند پیش آورد. موفق باشید

36169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من آرزوی جهاد و ادعای انجام آن را داشتم ولی چند جای خیلی ساده خدای عزیز خیلی بیصدا و ساده امتحانم کرد و از قضا همه جا باختم؛ در تشنگی وقت گرما و خستگی، در گرسنگی و غذاهای محبوبم که جای محبوبم را گرفته!، در تحمل بی خوابی وقت خستگی شدید، در تحمل سرمای شدید وقت خواب گرم و عدم فداکاری برای دیگران و در گرمای شدید و کلافگی هایش؛ من فقط آرزوی جهاد و شهادت دارم ولی حالش را ندارم؛ این را به چشم خودم دیدم که حاضر به تحمل چنین سختی هایی نبودم؛ و ترسو هستم و جان فدا نیستم؛ تعالی که برایم محال به نظر می رسد و واقعا خودم را مستوجب حرمان و عذاب می بینم؛ دست کم خواهش می کنم دعا کنید مخلد در عذاب نشوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با نظر به همت انسان‌های بلندهمّت همچون حاج قاسم سلیمانی، بلند و بلندتر می‌شوید. موفق باشید

36140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. من نمیدونم چی بنویسم واقعا ولی خستم. من از اخلاق خودم خستم یک خلا ای رو در خودم حس می‌کنم. من نیاز دارم یاد بگیرم بجا حرف بزنم. آخه بعضی وقتا تو جمعی که خیلی راحتن خیلی حرف میزنم همش دوس دارم حرف بزنم ولی اصلا از این اخلاقم خوشم نمیاد. همش دوس دارم وقتی یه کار اشتباه می‌کنم اون کارم رو توجیه کنم به طرف مقابل و بهش بفهمونم این اخلاق من به این دلیل و اصلا اینطوری نیستم و اشتباه شده یا همش یکاری ناخواسته انجام میشه میگم نکنه طرف مقابلم بد راجع بهم فکر کرده همه اینا نمیدونم از چی نشات میگیره ولی من هرچی باشه همیشه قدرت خدا رو بالاتر از هرچیزی میدونم اما همش هم میگم خود خدا و امیرالمومنین فرمودند کاری نکنین که در جایگاه قضاوت قرار بگیرید برای همین همش حساس میشم. دوس دارم سنجیده برخورد کنم مشکل گشا باشم خوش اخلاق باشم زودرنج نباشم واقعا الان بی انگیزه شده ام. هم در درسم هم کارام همش گمشده ای حس می‌کنم به قول خودتون دوست دارم نگاه توحیدیم قوی بشه و سربازی آقام رو کنم. دلم میخواد مثل اون حکمت اقا امیرالمومنین باشم که فرمودن جوری زندگی کنین که وقتی مردین همه براتون اشک بریزن. واقعا نیاز دارم بهم بگین. الانم دارم کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو میخونم. کتاب ادب خیالتون هم قبلا خوندم ولی میشه بهم بگین به ترتیب چه کتابایی بخونم که این چیزا حل بشه؟ اصلا دوست ندارم این وضعیتم رو. میشه جوابی که بهم میدین خلاصه نباشه آخه من واقعا نیاز به جزیئات حرفاتون دارم. ممنونتون میشم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله همین‌که در حال جستجوی مأوایی بسی گسترده هستید، جای شکر دارد. آری! همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ملاحظه فرمودید هر اندازه ما در میدان حقیقت حاضر و حاضرتر شویم، به استقرار بیشتری می‌رسیم و در همین راستا خوب است بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کار را جلو ببرید تا به مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن برسید، ان شاءالله. موفق باشید

36114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بحث آدم فضایی چیه که تازگیا باب شده. ژنتیک انسانها رو تغییر میدن به اسم آدم فضایی جا میزنن؟ دنیا به کجا داره میره واقعا!!به کجا چنین شتابان واقعا اینجا معنیش مشخص میشه. کی این ظلم به انسانهای تغییر ژنتیک داده شده رو پاسخگوعه. واقعا هنگم. این چه ظلمیه؟ هر چی به اسم حلیم خدا فکر می‌کنم بازم کم میارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور بیشتر در میدان توهّمات انسان‌ها جای دارد، چرا ما خودمان را مشغول این امور بکنیم در حالیکه می‌دانیم عالَم، صاحب دارد و حضرت حق جهان را در دست این نوع افراد قرار نمی‌دهد مگر آن‌که تنها امتحانی در میان باشد تا هرکس  خود را نشان دهد که جایگاهش کجاست. موفق باشید

35757

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم، وانگه همه بت‌ها را در پیش تو بگدازم، صد نقش برانگیزم با روح درآمیزم، چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم، تو ساقی خماری یا دشمن هشیاری، یا آنک کنی ویران هر خانه که می سازم، جان ریخته شد بر تو آمیخته شد با تو، چون بوی تو دارد جان جان را هله بنوازم، هر خون که ز من روید با خاک تو می گوید، با مهر تو همرنگم با عشق تو هنبازم، در خانه آب و گل بی‌توست خراب این دل، یا خانه درآ جانا یا خانه بپردازم....... ما در ره عشق تو اسیران بلاییم، کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم، ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست، گر سر برود سر تو با کس نگشاییم؛ تقدیم به خدایی که این روزا اونم با نارفیقها رفیق تره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به این سخن مولایمان نظر کنید که می‌فرمایند: «وَ انَّ الدُّنْيا لَمْ تَكُنْ لِتَسْتَقِرَّ الّا عَلى ما جَعَلَها اللّهُ عَلَيْهِ مِنْ النَّعْماءِ وَ الْابتلاء»، بدان كه دنيا مستقر نمى‌‏شود و سنت خدا در آن جارى نمى‏ گردد مگر از طريق نعمت و بلاهايى كه خدا در آن قرار داده است. يعنى خدا دنيا را ساخته است- از دستش هم درنرفته است- ولى سنتى كه در آن جارى مى ‏كند سختى و راحتى دادن است به طور توأمان. مدير دنيا، مديريت خودش را از طريق نعمت‏ها و بلاها اعمال مى‏ كند. نه بلاها از دست خدا دررفته ‏اند و نه راحتى‏ ها از زمام اختيار او خارج شده ‏اند. نه راحتى دادن‏ ها مديريتى جدا از سختى دادن‏ ها دارد و نه سختى داراى مديرى غير از مدير راحتى است. نه سختى گسسته از راحتى است و نه راحتى جداى از سختى. يك زندگى است كه هم سختى دارد و هم راحتى، لذا مى‏ توان به جايى رسيد كه گفت:
         عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ             اى عجب كس عاشق اين هر دو ضدّ
خدايا زندگى راحت بى ‏تحرك و بى‏ مزه به چه كار مى‏ آيد؟ يك شور و حيرت، مصيبت و جنگ يا محروميتى بده تا از بى‏ تحركى و تنبلى به درآييم! هنگامى كه مريض در تختش خوابيده، اگر مرتب پهلو به پهلو نشود بدنش زخم مى‏ شود، و سختى ‏ها و رنج ‏هاى حيات، تكان‏ هايى است كه بر ما وارد مى‏ شود تا خونمان لخته نگردد. لذا است كه هم تقاضاى رفع مشكلات مى‏ كنيم و هم نگرانيم كه ما را به راحتى سردى گرفتار كند.
         نالم و ترسم كه او باور كند             وز ترحّم جور را كمتر كند
موقعى كه مشكلى براى من ايجاد نموده و حالم را گرفته است، مى‏ نالم و از خدا مى‏ خواهم كه مشكلم را برطرف كند. امّا در عين حال ترسانم مبادا حرف مرا باور كرده، مشكلات مرا كم كند.
اگر در راحتى محض قرار گرفتم چه كنم؟ در آن وقت همانند بلبلى خواهم بود كه از گُل جدايش كرده ‏اند. بر من مباد كه خدا مرا از سختى جدا كند- دقت كنيد كه ديد خوبى است.
         نالم و ترسم كه او باور كند             وز ترحم جور را كمتر كند
             واللّه ار زين خار در بستان شوم             همچو بلبل زين سبب نالان شوم‏

باز هم ناله سر خواهم داد امّا اين بار به خاطر آن كه او سختيها را از من گرفته است. قرآن مى‏ فرمايد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فى كَبَد» (ما انسان را در سختيها مى ‏پرورانيم) خدا مى‏ فرمايد شما پشته ‏هاى سخت و گردنه ‏هاى تنگ حيات را پشت ‏سر نگذاشته ‏ايد. مرده و ساكت و ساكنيد و تا به سختى‏ ها نيفتيد نمى ‏توانيد خودتان را آزاد كنيد. تا سختى ‏ها را ننوشيد زنده نمى ‏شويد. در روايات آمده است كه يكى از بهترين ذكرها «ماشاءاللّه» است. يعنى انسان به مقامى برسد كه بگويد: «هرچه خدا بخواهد». يعنى منِ انسان با تمام فعاليت ‏هايم در عرصه حيات، تسليم سنت جارى حق هستم. موفق باشید

 

35702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در شهر ما گروهی برای بدحجابی راه افتاده که شامل دو نفر نیروی انتظامی ۲ نفر از سپاه با ۴ نفر خانم داوطلب که راه بیوفتن امربه معروف کنن. این سبک حرکتها درسته؟ دو دستگی رو بیشتر نمیکنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جریان هستید نوع برخورد با چنین موضوعی بسیار حساس است. باید منتظر باشیم ببینیم نمایندگان نسبت به لایحه عفاف و حجاب که از امروز در مجلس در صحن علنی در مورد آن صحبت می‌کنند؛ به چه چیزی می‌رسند. بحثی در شبکه افق بین آقایان پیش آمد که می‌تواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/jahanara_ofogh/1478 خوب است به آن بحث نیز رجوع فرمایید. موفق باشید

35632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ببخشید به نظرم می آید ماه محرم با خدا خصوصی تر شدن هست. چرا؟ نقش نوری امام حسین هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. إن شاءالله خداوند با رحمت واسعه خود در مسیر اباعبدالله «علیه‌السلام» راه‌های کشف‌نشده را برای انسان می‌گشاید. موفق باشید

35360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور: بنده پرسشگر سوال ۳۵۳۵۲ هستم. آیا جدای از موضوع آینده پژوهی یا آینده نگری، موضوعی دیگر را پیشنهاد می‌کنید؟ اگر در تعلیم و تربیت موضوع یا موضوعاتی رو سراغ دارید که اهمیتش از آینده پژوهی بیشتر است بنظر شما، لطفا بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد در موضوعاتی که پایان‌نامه‌ها بخواهند در آن حاضر باشند نتوانسته‌ام ورود کنم. به عنوان نمونه خوب است به سؤوال و جواب شماره 32268 رجوع فرمایید. موفق باشید

35307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مقصود از منکر ذات خویش شدن در یکی از سوالات اخیر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت منظور آن است که انسان متوجه حقیقتِ فطری خود و یا نسبت وجودی‌اش با خداوند نباشد. موفق باشید

40111

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. در این روزگار وا نفسا که عملا آدمی که نیاز طبیعی آن به تنهایی، نیازی مبرم و حیاتی شده و تا در تنهایی عمیقی خود را معنا نکنی عملا هیچ معنایی آدمی نمی تواند از خود و جهان خود بیابد، روایاتی که از حضور شیطان در تنهایی و عدم گمراهی شیطان در زمان هایی که مومنین جمع اند، چگونه باید این دو را فهم کرد؟ مگر می‌شود چند ده سال با خود در تنهایی نباشی تا حقایق را نیابی اما زنده باشی و مگر در این روزگار می‌شود در جمع عامه مومنین بود و به غفلت و روزمرگی و وابستگی واهمه کشیده نشد؟ ۲. استاد عزیز بلطف الهی تا چند روز آینده مسئولیت ازدواج را عهده خواهم گرفت و دوران جدیدی را برای حضور هرچه نورانی تر خود به تجربه خواهم نشست. حال که لطف الهی شامل شد و بنده را هم به این مهم باز شده، از شما التماس دعای خیر همراه با نکته ای بعنوان تحفه، دارم ۳. استاد عزیز آیا امکان دارد که عقد بنده رو روز جمعه بصورت غیابی بخوانید؟ (که مزاحمتی برای شما ایجاد نشود و تنها در همین سایت و یا با حاج آقا نظری در ارتباط باشیم که بنده رو باخبر کنند از خوانده شدن عقد) ۴. ازدواج یک جهان بی حد و اندازه! ازدواج و مسئولیت پذیری اولین و بزرگترین مسئولیتیست که هر انسانی در مقابل غیر و اجتماع می‌پذیرد. هر انسان مسئولیت پذیری در هر اندازه ای که فعالیت اجتماعی داشته باشد، در ازدواج باید ذهینیت کار و تجربه آن را کسب کرده باشد بدین صورت که ازدواج جهانیست که بستر حضور در جهان انسان ها را فراهم می‌کند . به ازدواج به عنوان یک رابطه کوچک (دونفره) نباید نگاه کرد. ازدواج محلیست برای یافت بنمایه هر نوع و هر میزان ارتباط اجتماعی ای که بدان نیازی وجود دارد؛ با همسران هر روز یک نوع رفتار نباید داشت، به یک شیوه تکراری نباید محبت کرد، به یک نوع بروز بودن نباید اکتفا کرد، که همین روح انسان را برای هرچه بیشتر بودن می پروراند. و همین است که جای انسان ها را در دل آدمی باز می‌کند که بتوانی با هر کسی برخورد مناسب خودش را بر پایه ی از خود گذشتی ابراز کنی. ازدواج، آمیخته ای از عشق و تلاشِ بی پایان است و شاید به تعبیری؛ آنکه بدنبال بزرگترین رشد هاست بدنبال ازدواج می‌رود چرا که؛ کوره ی آدم سازیست؛ یک شمشیر بعد از چند ده بار آتش دیدن، چکش خوردن و آب خوردن شمشیر برازنده می‌شود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث «یدالله مع الجماعة» همراهی با مؤمنین است به همان معنای «دل با یار و دست در کار»  ۲. همان جملۀ حضرت امام دائماً باید مدّ نظر باشد که می‌فرمودند: «نسبت به هم گذشت داشته باشید» ۳. روحیۀ این کار را ندارم و تا حال نیز چنین کاری نکرده‌ام. ۴. عرایضی نسبت به امثال جنابعالی که از دوستان هستید، شده است که عیناً خدمتتان ارسال می‌شود. 
هوالمحبوب
نامه‌اي به زوج‌هایی كه در ابتداي پرواز خود هستند
     اي همسراني‌كه بنا داريد در كنار همديگر راه‌هـاي كشف‌ناشده‌ی زنـدگي را طي كنيـد- راه‌هايي كه هرگز به تنهايي نمي‌توانستيد وارد آن‌ها شويد-  بدانيد كه:
     در پيوند ازدواج، هر دو بايد از بسياري چيزهايي كه قبلاً با آن‌ها مأنوس بوديد، دل بِكَنيد و معلوم است كه اين کار سختي است. ولي كسي كه از مأنوسات زندگيِ قبلی  دل نكَند، به زندگي جديد وارد نخواهد شد و بدون دست‌یابی به تولدی جدید، هنوز در زندگي كودكانه خود به‌سر مي‌برد و تنها در فردبودنِ خود به‌سر می‌برد و به کلیّتِ جاری در زندگی مشترک دست نمی‌یابد.
      وارد شدن به شرايط جديد سخت است، ولي متوجه باشید كه پذيرفتن آن، تولّد جديدي خواهد بود و ‌كسي كه حاضر نيست در هواي تازه تنفّس كند، هنوز متولّد نشده است و «تا جنيني، كار خون آشامي است».  بايد در زندگي جديد هركس قامت خود را اندازه بزند و ببيند در چنين شرايطي چه‌ اندازه قد كشيده است، خوشه‌هاي گندم را در خرمن‌گاه بايد كوفت تا برهنه شوند و اندازة خود را بيابند و كاه را قسمتي از خود نپندارند. و مسلّم رمز و راز برهنگيِ گندم از كاه، راز و رمز دل‌كندن از مزرعه است، چرا كه تولّد جديد با مستوريِ ديروز در پوشش كاه‌هاي خيال و آرزوهاي دروغين، امكان ندارد. پيوند ازدواج؛ يك تولّد جديد و در پي آن، تجلّي جديدي در عرصة خانواده است و هرگز نبايد به جهت سختي‌هاي زندگي، از تمنّاي اين تولد دست برداشت، پس قدم در راه نهيد.
     گداختن، آب‌شدن، صاف شدن و سر به راه نهادن، مانند جويباري كه نغمة خود را در تنهايي شب، ساز مي‌كند، معني پيوند جديد دونفري است كه ديگر دونفر نيستند، يك نفر هم نيستند، اصلاً ديگر از نفر بودن در آمده‌اند. آيا مي‌توان به نوري كه در تولّد صبحگاهانِ خورشيد متولّد مي‌شود و در پهن‌دشت زمين متجلّي مي‌گردد، صفت يك‌نفر و يا دونفر داد؟ راهي بلندتر از يكي‌ها و دوتاها، راهي ماورای تعدّد و تكثّر، راهي از كثرت به‌سوي وحدت.
     پيوند همسري؛ يعني همراهي دوبال كه بايد با هماهنگي كامل به‌سوي آرمان‌هاي الهيِ زندگي سير كنند، اما اين همراهي و مودّتِ خدادادي را به زنجير بدل نكنيد كه پاي هر دو بدان گرفتار شود و هركدام مانع رفتن ديگري گردد. «از نان خود به هم ارزاني داريد، اما هر دو از يك قرص نان تناول نكنيد. امان دهيد هريك در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها.»
     خانه؛ محيط خوشِ آرامشي است كه توان شناسايي انسان را به خودش ارزاني مي‌دارد، كه تو تا كجا مي‌تواني در درون خود بالا روي، و همسر تو بستر چنين آرامشي را براي تو فراهم كرده است.
     خانه اگر محل اندكي براي تن به راحت‌دادن انسان است در پرتو محبت همسرخود، ولي نه آنچنان كه در اسارت رفاه درآيي و همسر خود را گرفتار خودخواهي‌هايت گرداني.
    از نشانه‌هاي حضور خدا در بين شما، اين‌كه از جان خودِ شما همسرانتان را خلق كرد تا در آرامش و سكني قرار گيريد و بين شما مودّت و دوستي و رحمت و گشايش قرار داد، «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»؛ هشدار که در پاسداری آن آرامش و مودت و رحمت، کوشا باشید.
     پيوند ازدواج مقدمة شروع سكني‌يافتن و سكني‌گزيدن انسان است، تا هركس آرامش خود را در ديگري بيابد و هركس مي‌طلبد تا منشأ آرامش ديگري باشد. اگر انسان هدف از زيستن را كه عبارت است از «در قربِ حق قرارگرفتن» بشناسد، جايگاه خانواده را در راستاي چنين هدفي قدر مي‌نهد.                                 
با آرزوی توفیق برای عزیزان‌مان.
موفق باشید 
 

39814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و احترام: اجازه می‌دهید که ما نظر آقای شهبازی درباره تحصن حجاب که در مطالب ویژه گذاشتید را نپذیریم؟ آخر چگونه باید بپذیرم در مملکت امام زمان (عج) اشخاصی قانون را له کنند که می‌خواهیم قانون حجاب را بالا ببریم! خون به خون شستن محال آمد محال پناه بر خدا واقعا آقای شهبازی دارند توجیح می‌کنند. خدا شاهده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نظری به جواب سؤال شمارۀ 39808 بیندازید. موفق باشید

نمایش چاپی