سلام علیکم استاد: رهبری امر کردند برای کار برای انتخابات. بنده نمیدانم به عنان یک جوان ۲۱ ساله چی کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل با رفقا و یا در فضای مجازی میتوانید متذکر این امر شوید که با حضور در انتخابات، معنای حضور در سرنوشت خود را به میان میآوریم و از میدانی که دشمنان مسلّم مردم ما ترسیم کردهاند که آن، ترک و تحریم انتخابات است، خارج شدهایم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: بنده حدود یک سالی هست همیشه خواب میبینم حتی شده ۵ دقیقه هم بخوابم خواب میبینم ازتون خواهش میکنم دستوراتی کمکی عنایت بفرمایید ازین آشفتگی نجات پیدا کنم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم آیت الله بهجت هر اندازه در روز، با روحیه صفا و ایمان در نزد خود و مردم حاضر باشیم، به همان اندازه خوابهایمان زلال و دارای بشارت است. موفق باشید
سلام علیکم: عین هستی ، همه اش هستی است.مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت ندارد. اما تجلی های او (وجودهای ربطی)، مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت دارند. لطفاً بفرمایید که درست فهمیدم! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان در این مورد فکر کرد ولی اگر مایل هستید در مورد چنین موضوعاتی فکر بفرمایید؛ باید به کتابهای اصلی که حول این موضوعات بحث میکنند رجوع فرمایید. مانند «بدایۀ الحکمه». موفق باشید
جناب استاد! اگر سید حسن نصرالله از اثر خون شهید و... سخن میگوید، در میان میدان ست و در حال جنگ شهادت را تفسیر میکند، همزمان نیز از خطر عدم انتقام درخور برای خون سلیمانی هم میگوید، اما ظاهراً امثال حضرتعالی صحبت های به حق راجع به شهید را همچون سها و... پشت میز و بین وعده های غذا و جلسات پوچ و بی معنی تخدیری کرده و با آن راضی شده و ارضا میکنید. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه منظور جنابعالی نشدم. خوب است به سؤال و جواب شماره 38794 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخی که به کاربر شماره ۳۸۶۹۵ فرمودید یعنی درجهان آخرت و بعد از حساب و کتاب و رسیدگی به اعمال؛ کسانی هم که بهشتی هستند مثلا مادر، پدر، و فرزند و... هم همدیگر رو نمی بینند و هر کس تا ابد خودش هست و خودش؟ دیدن پدر و مادر و اقوام ... فقط تو این دنیاست و بعد از مرگ دیگه تا ابد آنها رو نمیبینیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت پدر و فرزندی و امثال آن در جهان ابدی معنا ندارد ولی از آن جهت که اهل بهشت «ممّا یشتهون» هر آنچه را بخواهند مییابند؛ قضیه فرق میکند. مثل آنکه انسان طالب انس با کسانی باشد که در دنیا در حکم مادر و یا همسر و یا فرزند او بودهاند. این مباحث به طور مفصل در کتاب «معاد بازگشت به جدیترین زندگی» که روی سایت هست، بحث شده. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که بگوییم که حقیقت محمدی بالفعل است که چهارده معصوم (ع) پس از تولد با آن اتحاد وجودی بر قرار میکنند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوب و قابل توجهی است. موفق باشید
استاد جان، پس از پرسش و پاسخ هایی که از سوال ۳۸۲۴۵ آغاز شد شوکه شدم از نحوه ی پاسخ های جنابعالی، هم اینکه بسیاری از پرسش های سایت سانسور شده و می شود که از شماره ی آن ها مشخص ست و دوستان تذکر داده اند و متوجه شده اند که سوالات را جواب نمیدهید و هم جواب های جنابعالی به سوالاتی که وقت میگذارید سطحی و مغالطه آمیز ست. اگر این سوال را حذف نمیکنید لطف کنید پاسخ هایی که مخاطب را با شعور تلقی میکند بدهید. مخصوصا سوال 38426 . با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد و در ابتدای قسمت سؤال و جواب سایت ملاحظه میکنید ما در محدوده مطالبی که کاربران محترم در رابطه با مسائلی که با مطالعه مباحث سایت برایشان پیش میآید در خدمت آنان هستیم و پرسش هایی که جنبه شخصی دارند پاسخ به ایمیل آن ها ارسال و لذا پرسش و پاسخ به نمایش درنمی آید و در مورد جناب حلاج میتوانید به مقاله استاد امینینژاد تحت عنوان «حلاج از منظر توقیع امام عصر» رجوع فرمایید.
https://alefbalib.com/Metadata/129604/%D8%AD%D9%84%D9%91%D8%A7%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%82%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D8%B5%D8%B1
و البته همچنان که عرض شد در این موارد بسیار بیش از این حرفها است که در این میدان بتوان از آن گفتگو کرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد شما فرمودید باید در زمان خود حاضر باشید و در راه انقلاب اسلامی راه خود را پیدا کنیم تا به وظیفه خودمان عمل کرده باشیم و بهترین مسیرها برایمان پیش بیایید. من حدود دوسالی است خیلی تلاش کرده ام راهی پیدا کنم و بیشتر خواستم در حوضه های فرهنگی وارد بشم اما با برخوردهای سرد و بی نتیجه ای که از دوستان فرهنگی دیدم نه تنها تشویق نشدم بلکه کمی منزجر شدم. تحلیل من از جبهه فرهنگی یه مراکز خصوصی با یه محدود آدمهایی است که بیشتر هم با هم رفیقند تا همکار... و خودشون را عالی والا میدونند و بقیه را ناچیز. میدانم که این حرفها ربطی به شما استاد بزرگوار ندارد اما اینجا یکی از جاهای امن و پر آرامشی است که میتوان راحت حرف دل را زد و از خستگی ها و نا امیدیها سخن گفت. استاد، ذهنم خیلی خسته است از رفتن ها و نرسیدن ها، برایم دعا کنید. مرا ببخشید که با این صحبتها وقتتان را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این ماییم و راهی که شهدا در مقابل ما گشودند با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی، انسانی مدّ نظر است که نه انسانِ جهان غرب است، با انواع توهّمات؛ و نه انسانِ جهان متحجّرین، که بیرون از تاریخ است. انسانِ انقلاب اسلامی انسانی است حاضر در این تاریخ در عین قدسیبودن. با دنبالکردن مباحث کتاب «انقلاب اسلامی، جهان بین دو جهان» ان شاءالله افقی در این رابطه در مقابلتان گشوده خواهد شد. موفق باشید
سلام علیکم: در تفسیر حمد امام خمینی (ره) شما میفرمایید: در آیه بسم الله الرحمن الرحیم، الله، اسم است. من ذات را همان (عنقای مغرب) مد نظر دارم. همچنین شما میفرمایید که اسم با مسمی یکی است. با توجه به عبارات بالا آیا میتوانیم بگوییم: وقتی اسم الله یا هر اسم دیگر مانند (حی، علیم، قدیر) در صحنه است، در حقیقت ذات (عنقای مغرب) در صحنه است؟ با تشکر از پاسخ گویی شما استاد محترم و گرامی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذات به جلوه اسم. در این مورد سعی شود با دقت مباحث مربوط به شرح سوره «حمد» حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» دنبال شود تا این مسائل برایتان طوری حل گردد که مجبور به سؤالات پراکنده نباشید. موفق باشید
با سلام: ما یک مقام واحدیت داریم و یک مقام احدیت. آیا از احد بالاتر هم داریم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاتر از احدیت که عین یگانگی است، معنا ندارد زیرا احدیت، بنیانِ بنیانها است. موفق باشید
سلام استاد: میدونم با این متن نظرتون راجع به من عوض میشه و ناراحت میشین اما بزارید حرفم رو بزنم و بگن کافره! من دیگه حالم از خودم و خدا و مردم و دنیا و آخرت و همچی بهم میخوره امروزم کلی کفر گفتم و حرف زشت و چرت و پرت زدم به هرچی که مقدسه، دیگه بریدم، کاش خلاص میشدم ازین دنیای لعنتی و آخرت و هرچی که هست، کاش نبودم اعصابم ریخته بهم. نمدونم صورت برزخیم سگه خوکه آدم عوضی هستم یا نه و عرفا در موردم چی فکر میکنن. اما بدم میاد از هرچی که هست، از شما به عنوان کسی که حس پدری بهتون پیدا کردم و خیلی دوستتون دارم میخام دعا کنید بمیرم خستم. لعنت به این دنیا که هیچکس آدم رو دوست نداره و همه پی منافعشون و عشق رو کشتن، خدا هم که هیچی، ببخشید این کفریات رو گفتم میدونم پشیمون میشم اما خیلی حالم بده الان که مینویسم. میدونم ازم قطع امید میکنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این حالت، حالت و قصه شما نیست؛ حکایت انسانی است که میخواهد خود را آزاد از دیروزش بیابد. در همین رابطه شب گذشته بود که این متن در حین بحث خوانده شد.
آیا این توقفگاهها در مسیر ایمان، دریچههایی نیست تا نسبت به آنچه هستیم و میدانیم، بازخوانی کنیم تا نسبت دیگری با آنچه از ایمانِ دیروزین میدانیم، بیابیم؟ که مربوط به امروز و فردای ما است، نه مربوط به دیروز و اکنونمان؟ آیا باید سوگوار آنچه باشیم که از دست دادیم؟ و یا منتظر تولد اندیشهای که در امروز و فردای ما زندگیساز است؟
ملاحظه میکنید که پس تنها قصه شما نیست و هنر ما آن است که این موقعیت را در خود بشناسیم. فکر می کنم همین آخرین غزل از رهبر معظم انقلاب نیز در درون چنین دغدغهای مطرح شده است که میفرمایند:
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
نه میتوانند ناامید باشند زیرا انتظارِ حضوری دیگر در میان است؛ و نه این حضور، بدونِ سنگلاخ هزاران سؤال و شبهه جلو میرود. و از این جهت بدون شکیبایی و در عین بیقراری، این راه را طی میکنند و این، زیباترین شکل پیمودنِ راه است در این زمانه. موفق باشید
سلام و عرض ادب این پیام را شب جمعه و در صحن حرم امام حسین می نویسم. بنده به شدت از خودم و شرایطم و امکان تغییر در روحیاتم ناامیدم. پسری ۱۱ ساله دارم که به دلیل رفتارهای غلط خودم و همسرم در این ۱۱ سال، آسیب های رفتاری دارد. اعتماد به نفس ندارد، کمی سطح ادب اش پایین است و ... امشب در حرم امام حسین آمدم که عهدی کنم که رفتارم را تغییر میدهم عصبانی نمیشوم، تحقیر نمیکنم و ... ولی ناگهان به خودم آمدم که چند بار میخواهی عهد کنی؟ و واقعا حس میکنم دیگر تغییر من غیر ممکن است و این مساله به شدت آزارم میدهد. اگر این بچه به خاطر سوء رفتار من و همسرم راه زندگی اش کج شود چه باید بکنم؟ دیگر زیارت رفتن چه مفهومی دارد؟ روضه گرفتن و روضه رفتن و ... چه فایده دارد وقتی قرار است تغییری نکنم. چه کنم استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده نمیتوانم نظر بدهم. عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد گرامی: خواستم نظر شما را بدانم و سوالی از خدمتتان داشتم. استاد آیا این بیان صحیح است که بنده در هر عمل و فکر و تصمیمی با دو جبهه روبه رو هستم؛ جبهه ی اول حقیقت وجود و آنچه که حقیقا وجود دارد که اگر مبنای تفکر و عمل باشد در هر صحنه ای مثلا در ارتباط با دیگران می شود ایثار و تواضع و عشق به هم نوع... در ارتباط با تصمیم اقدام برای کاری می شود عقلانیت و مشورت و سپس توکل و سپس رضا و جبهه ی دیگر که تعریف متفاوت و ماهیات و اشیای جدا از هم هستند که اگر مبنای تفکر این جدایی ها و تعاریف ذهنی ساخته شده ذهن باشد حاصل می شود ترس و غضب و شک وغم و. استاد گویی دو دین متفاوت است یکی با بنیان وحدت می شود تمام صفات و اخلاق و عقاید پسندیده و بهشت و یکی با بنیان جدا انگاری می شود جهنمی عذاب آور و تقوی ابزار پاک شدن از جدا دانستن هایِ جهنم ساز است. استاد سوال اینکه شاید بنده سعی کرده ام از دل بستن ها و شهوات دنیا کمی آزاد شوم اما نمی دانم چرا در ارتباطاتم از ترس وغضب آنطور که باید آزاد نیستم. استاد به نظر شما تا چه حد ترس یا غضب که به نظرم کوچک بودن انسان را می رساند تقدیر یا حد انسان است که جزو خصوصیات فرد به حساب آید؟ تشکر استاد یک درخواست هم از خدمتتان داشتم. منت میگذارید اگر سرنمازتان برای عاقبت به خیری بنده و همه جوانان دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ان شاءالله دعاگوی رفقا هستم. آنچه هست با نظر به «اصالت وجود»، انسان به حضوری میرسد که دیگر هیچ امری جز حقیقت وجود برایش اصالت ندارد تا آن امور، منشأ اثر باشد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم همانگونه که پیر هستیم پیریمان را ببینیم و جوانی کنار نگذاریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بیشتر به سیره اولیای الهی نظر کنیم و خود را در شخصیت آنها حاضر نماییم؛ بیشتر در آنچه بنا دارید حاضر شوید، حاضر خواهید شد. رجوع به جزوه «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA جهت شروع کار خوب است و سپس به کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مربوط به سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب بپردازید. موفق باشید
با عرض سلام و ادب و احترام: اینکه در مورد توبه در کتاب معرفت نفس فرمودین شرط توبه ان است ک انسان بنا را بر آن بگذارد که شخصیت جدیدی پیدا کنه یا در کتاب عالم انسان دینی که تا عالم انسان عوض نشه جایگاه دستورات دینی روشن نمیشه. سوالم اینه ک چگونه شخصیت جدید پیدا کنیم یا وارد عالم انسان دیندار بشیم؟ سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در توبه دیگر آن انسان نباید برای گناهی که مرتکب شده، ارزش قائل باشد و از این جهت در فضا و شخصیت دیگری قرار میگیرد. موفق باشید
سلام: بعد از سالها همراهی با این انقلاب دلم میخواد زندگی کنم! شما نمیدونید چقدر عاشق زندگیام. دوست دارم معمولی مثل همه مردم دنیا زندگی کنم ولی خب نشده تاحالا چون شرایطش نبوده. هر چیزی حتی ساده ترینها ممکن نیستند. زمانی که انسان جانانه نزد خودش زندگی نکنه و هر عمل بزرگی ممکن خواهد بود برای انسان خودیافته ای که انسانیت در او راه یافته باشد. فرق خواسته من از زندگی کردن، با آلبرکامو یا نیچه زیاده! من نه زمین گیری و جوشش احساسات از سر ناچاری را پذیرام و نه تسلیم پوچی شدن را و نه تکذیب واقعیت ها را. برای من زیستن قبل از حضور زندگی حقیقی شبیه یک شهربازیه که باید در آن تفریح کنم، تا زمانی که « زندگی» پیداش شه. و شما نمیدانی چقدر از ضعف و ترحم بدم میاد ... اینقدر ناراحتم که مردم امام حسین علیه السلام رو به ضعف یاد میکنند در حالی که ای مردم نامرد، او را مردم کشتند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند خودش ما را برای زندگیکردن خلق کرده و راه آن را مقدّر میکند. باید خودِ ما همت کنیم در تقدیرات الهی حاضر شویم. کتاب «جایگاه رزق در هستی» نکاتی در این مورد دارد به آن کتاب که روی سایت هست، میتوانید رجوع کنید. موفق باشید
با سلام: شما در چند جا فرمودید که انسان در برزخ سر سفره خودش است. این سفره در درون نفس است یا خارج از نفس؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: تماماً انسان در آن جهان میهمان نفس ناطقه خودش میباشد و ارادهها و انتخابها و عقایدی که داشته است. در این مورد خوب است به کتاب «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: در صورت امکان نظرتون را در مورد تحلیل فلسفی زیر بفرمایید, آیا آن را متقن میدونید؟ ورودی متفاوت به فلسفه اسلامی بدون پرداختن به اصالت وجود (به اختصار) آنچه در خارج است عین خارجیت است و ذهن هرگز به کنه و واقعیت و ذات آن راه ندارد و آن را درک نمی کند و آنچه از آن درک می کند تصویری است حاکی از دارایی ها و نادارایی ها و خواص و حدود آنها که در قالب مفاهیم ماهوی رخ می نمایند. پس کنه حقیقت واقعیات خارجی چیزی است که عین خارجیت و عینیت و طاردیت عدم است و آن یک حقیقت واحد است چرا که این خواص و جهات فقط از یک حقیقت بر می آید و ثانی آن حقیقت (یا نقیض ذاتی آن و چیزی که به تمام ذات با آن متباین باشد) عدم و پوچی است. به عبارت دیگر اگر دو حقیقت دارای کنه و ذوات متباین باشند محال است کنه ذات هر دو طاردیت و ضدیت با عدم باشد پس هر دو دارای اشتراک ذاتی هستند و محال است متباین باشند, اگر دو چیز هیچ گونه اشتراک ذاتی نداشته باشند چگونه ممکن است دارای اثر عینی یکسان از همان جهت که اختلاف دارند, باشند؟ پس درکنه تمام واقعیات خارجی یک حقیقت ساری و جاری است و باعث شده از حیطه عدم خارج شوند که به آن حقیقت, وجود می گوییم. حقیقتی که ذاتا عین بودن و عین کمال و شدت است و ذاتا مخالف نیستی و نقص و ضعف و محدودیت است چرا که غیر از حقیقت وجود چیزی نیست که موثر در آن باشد و یا وجود به آن مناط باشد و یا وجود را محدود کند و واضح است که خود حقیقت وجود هم باعث عروض ضد خود (نیستی و نقصان و ضعف) بر خود نمی شود, پس حقیقت وجود ذاتا متصف به وجوب و لاحدی و یگانگی است و با تحلیل نظام علی معلولی و حقیقت رابطه علت و معلول مشخص میشود این نیستی و نقص و محدودیت به واسطه معلولیت بر آن عارض می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان نگاه «اصالت وجود» است به عالم، و همین طور است که میفرمایید مهم آن است که در نگاهی که «وجود» به عنوان مبنای مبناها همواره در هر مخلوقی حاضر است بتوانیم نگاه هستیشناسانه نسبت با همه چیز پیدا کنیم. موفق باشید
با سلام: خطبه های دیروز نماز جمعه تهران را گوش دادم. جناب خاتمی به همه عوامل دست اندر کار انتخابات تبریک گفتند و تمجید کردند. مقام معظم رهبری که شایسته هم همین بود به مردم و همه کاندیدا ها و دست اندرکاران انتخابات و... اما یه کلمه به منتخب مردم تبریک نگفتند در صورتی که اگر آقای جلیلی عزیز رای آورده بود هزار تبریک و تهنیت نثار ایشون و به مردم بخاطر حسن انتخابشان می کردند. این برخوردها تفرقه انگیز و لجاجت آور است و از امام جمعه که یکی از شرایطش عدالت است این گونه برخورد بی عدالتی نیست؟ مگه سفارش رهبر معظم نیست که از حرفهای تفرقه آمیز خوداری کنید مگه اینا مطیع رهبر نیستند و مردم را به تقوا دعوت نمیکنند؟ چرا خودشان تقوا را رعایت نمی کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره نوع برخوردی که آقای پزشکیان در مناظره دوم از خود نشان دادند، در شأن رئیس جمهور یک کشور نبود و از این جهت خاطرههای اهل معرفت کمی نسبت به ایشان مکدر شد، هرچند به حکم قانون چون ایشان رأی بیشتر آوردهاند رئیس جمهور رسمیِ کشورند. ولی آیا قابل مقایسه با شهید رئیسی هستند؟ و آن افقهای بلندی که آن مرد برای ادامه انقلاب مقابل ما گشود که موجب میشد مشکلات و دغدغههایی که امثال آقای پزشکیان نیز نگران آن هستند، به صورت مبنایی مرتفع شود. که بحث در این مورد بسیار است. موفق باشید
سلام و نور، عرض تسلیت فرارسیدن ماه محرم و آرزوی قبولی عزاداری های شما. سوالی دارم، استاد چرا گناهان گذشته اینقدر در ذهن یادآوری میشن؟ یاداوری مداوم این گناهان هم حالم رو بد میکنه و هم شرمندگی و ناامیدی از بخشش. اصلا اثر بد میذاره رو روان و قلب انسان چه کار کنم؟ ذهن چرا فراموش نمیکنه. یا علت این یادآوری ها چیست؟ وقتی خودم نمیتونم خودم رو ببخشم خدا میبخشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیری در آن هست. اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبهرو میشود و به گفتهی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را میکشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجهی اینهمه خیالات که در درون او بود نمیشود! به گفته مولوی باید رنجها و بلاها کشید و خون دلها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. موفق باشید
سلام وقت بخیر: منظور از روزی چیست؟ آیا خانه و ماشین هم جزو همان روزی در حد کفافی است که خداوند ضامن شده تامین کند و با اندکی تلاش به سمت انسان میرسد؟ روزی من همان در حد کفاف است ک خداوند تضمین کرده آیا زمانی که من با پراید کارم انجام میشود خرید پژو جزو روزی من است یا خیر؟ من کارگر شرکت خصوصی هستم اگر تلاش من در حد روزی ۸ ساعت کار باشد باز هم خانه یا ماشینی که روزی من باشد به من میرسد؟ و من نباید تلاش مضاعف کنم و مثلا روزی ۱۶ ساعت کار کنم تا به آن خانه برسم؟ هدف من از خانه داشتن خانه ایست آبرومند و نه زیاد خوب نه بد جوری که بتوانم در آن آرامش داشته باشم و خانه ای امن برای خانواده ام باشد تا همسرم هر سال استرس اسباب کشی را نداشته باشد. من ماشینی خریده ام با قرض و وام حالا اگر این ماشین روزی من بوده من بدون وام و قسط و کار کردن تا ساعت ۱۱ شب به این ماشین میرسیدم؟ من توقع زیادی از زندگی ندارم ماشین و خانه ای معمول آن هم فقط برای اینکه خانواده ام از حداقل ها داشته باشند و درگیر اینها نباشند؟ کتاب شما در مورد رزق را خواندم احادیث را مطالعه کردم اما این موضوعات برایم مفهوم نبود ممنون میشوم پاسخ بدهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آنچه به معنای رزق مقسوم در روایات مطرح است رزقی است که انسان از طریق آن در مسیر بندگی خداوند موفق خواهد شد، بقیه اموری که خودمان برای خودمان تعریف کردهایم را باید مورد پرسش قرار داد که آیا ما را در مسیر بندگی کمک میکند یا نه؟ بخصوص که جهان مدرن، زندگی را سخت کرده است. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: با آرزوی سلامتی برای استاد مستطاب، معزز و محترم. در یکی از تفسیرهای قران مجید خواندم: زمانی که فرشته روح بر حضرت مریم (س) نازل شد و حضرت از او باری گرفتند تا موقع وضع حمل ایشان ۹ ساعت زمان به طول انجامید. مشتاق بودم نظر حضرت عالی را در این رابطه جویا شوم. یا علی (ع)
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
سلام: در این روز عید ملت ایران متنی نوشتم برای فردا لطفا مطالعه بفرمایید و دیدگاهتان را بیان کنید. به نام پرودگار آشکار و نهان. در این چند روز از عمرمان سعی و تلاشمان بر آن شد تا در مسیری قدم برداریم که به آن اعتقاد داشتیم و در مسیری قدم گذاشتیم که خلوت تر از دگر مسیرها بود. هر روز بر فکر این بودیم که چگونه حرف خود را به گوش مردم برسانیم و تبیین کنیم، این حرف از روز روشن تر را که امروز در سایه مانده. حرفی که واضح است ولی شنیده نمیشود. آمدیم وسط برای اینکه خون شهدای خدمت فراموش نشود و آمدیم وسط تا دوباره مثل غدیر حرف زمین نماند و سقیفه شکل نگیرد آمدیم وسط تا صدای بچههای مظلوم غزه خاموش نشود آمدیم وسط تا شهادت و مظلومیت بهشتی فراموش نشود آمدیم وسط تا آنقدر همه چیز یادمان نرود که روزی در برابر امام خود بایستیم و او را شهید کنیم تا عدهای بیدار شوند. آمدیم تا کربلا پیش نیاید. آمدیم که اگر ادعای درستی و حق میکنند و خود را برتر جلوه میدهند اگر حاضر باشند داستان مباهله را یادشان بیاوریم خلاصه و خلاصه آمدیم تا ...... هر کس آمد با هزار دلیل شاید مثل روزهای اول که دغدغه نمیگذاشت بشینیم ولی نمیدانستیم باید چگونه حاضر شویم و چه کار کنیم. امروز هم انتظار نتیجه همانطور بی قرارمان کرده باشد. ولی باید بتوانیم دوباره بنشینیم و به فردا فکر کنیم و توسل کنیم تا هرچه خیر این مردم و مملکت امام زمان است اتفاق بیافتد. باید امروز فکر کنیم و ببینیم فردا قرار است چگونه در صحنه جمهوری اسلامی نقش بگیریم. در اول متن گفتم که چرا به میدان آمدیم ولی هدف اصلی این بود: ما آمدیم وسط میدان تا بار دیگر میراث امام را زنده نگه داریم و سعی کنیم گفتمان امام بر ادامه مسیر کشورمان حکومت کند. شاید نیتهای اول متن نیتهای انگیزه بخشی بود و هست ولی آنها لبه مرز پرتگاه است. چرا که اگر دیگری بر ما حاکم شود شاید نتوانیم به خود او فکر کنیم چون در این ایام با او مانند یک کافر و منافق روبهرو شده بودیم شاید اصلا نتوانیم به مقام ریاست جمهوری جمهوری اسلامی ایران فکر کنیم و این جایگاه را در افراد خلاصه کنیم و به خود جایگاه فکر نکنیم این جایگاه جایگاه ریاست جمهور است. یعنی از فردا محترم است همانگونه که تا الان بوده و نه اینکه از فردا به نظر برخی مقام تحمل و انزجار بلکه مقام احترام، سعی و تلاش و کوشش و هم افزایی و هم پیمانی و کمک به همدیگر است ورای اینکه چه کسی بر سر کار بیاید. ما یادمان رفته، که خود آمدهایم به یاد آوریم. ما خداوند بلند مرتبه را یادمان رفته ما مردم را یادمان رفته ما یادمان رفته که ما کارهای نیستیم ما بعضی اوقات متصور میشویم که اگر ما نبودیم فلان اتفاق نمیافتاد و انقلاب جایگاه الان را نداشت انگار که ما که هستیم. ما فراموش کردهایم که خدا هست و شاید با نیت درستی حاضر نشده بودیم و الان هم یادمان رفته که خدا هست و هر کس بر مسند ریاست جمهوری بنشیند نمیتواند بدون توکل به خدا و بدون حمایت و استعانت مردم کاری را از پیش ببرد برای همین است که حال دلمان خراب است. الان فقط خدا باید به کارها نتیجه دهد پس دست به دامان حضرت حق بهترین و خیر را بخواهیم و بدانیم همه فرزند انقلاب هستیم و همه فردا باید برای رشد و پیشرفت کشور در کنار هم خستگی نشناسیم و در خستگی ها هم را احیا کنیم و در ندانستن ها هم را کمک کنیم و نگذاریم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی جایی احساس خدشه کند و در جهان جایی کم بیاورد بلکه مثل یک تسبیح دست به دست هم فرای هر جناحی برای انقلاب هم افزایی کنیم و مانند تمام سنگهای یک کوه در برابر ظلم و زورگویی و دشمنان بایستیم. و مانند تمام چرخدنده های یک ماشین به سمت قله و پیشرفت با سرعت حرکت کنیم. به امید آنکه به فردای خود و ایران فکر کنیم و به امید اینکه از سیل حرکت انقلاب عقب نمانیم و به امید فردایی پرشکوه برای ایران و ایرانی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که به خوبی میفرمایید ما در هر مرحله و پیشآمدی که در انقلاب پیش آمده و پیش میآید باید بدانیم چگونه در بستر صحنههای مختلف جمهوری اسلامی نقش خود را ایفا کنیم تا درخششی باشد بعد از درخششی و امیدی باشد بعد از امیدی به همان معنایی که با تمام جان میدانیم انقلاب اسلامی آغاز تاریخی است ماورای تاریخی که جهان مدرن مقابل ما گشوده است. نکاتی در جواب سؤال شماره 37914 پیش آمد. به امید آنکه متوجه باشیم افقی که شهید رئیسی در این مرحله از انقلاب گشودند و معنای دولت اسلامی را به میان آوردند، امری است که تازه شروع شده است. عرایضی در شب گذشته به عنوان اولین شب نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیمhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17133 . موفق باشید
سلام: ببخشید استاد نمیدونم این افکار شیطانیه یا مال نداشتن علم است. فکر ابدیت و جاودانگی من را دچار وحشت میکند چطور میشه ابدیت و فرا زمان بودن را درک کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «معرفت نفس». پیشنهاد میشود به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم استاد خسته نباشید: ۱. نشانه اینکه از گناهان پاک شدیم چیه؟ (هم حق الله و هم حق الناس) یه حسه بین خوف و رجا همیشه هست که نکنه پاک نشده باشیم، این حسه خوبه یا نه؟ ۲. برای پاک شدن از حق الناس، اگه تمام اون چیزایی رو که یادمونه پرداخت کرده باشیم، آیا کفایت میکنه؟ ۳. سخن گفتن و حرف زدن رو چطوری کم کنیم، یعنی معیار حرف لغو چیه؟ ۴. چطوری شهوت خوردن رو از بین ببریم؟ (نه اینکه پرخوری میکنیم، بلکه به زیاد خوردن علاقه داریم، این آسیب زننده نیست)؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نباید مأیوس بود. ولی اگر امری هست که جبران نکردهاید، نباید کوتاه آمد. ۲. نباید وسواس به خرج داد. ۳. از آنچه احساس میکنید لازم نیست گفته شود، خودداری کنید مگر آنکه بخواهید به بهانهای ارتباط برقرار کنید که رابطه سرد و خشک نباشد. ۴. فرمودهاند به خودتان سهم بدهید و کم هم ندهید، ولی پس از استفاده از سهم خود، ادامه ندهید. موفق باشید