«أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ». به نظر حضرتعالی بعد از آنچه در انتخابات دور اول پیش آمد، آیا بهتر نبود که آقای جلیلی محترمانه و با یک روح حماسی اعلام می کردند که ما هیچ نیازی به آقای قالیباف و طیف ایشان نداریم؟ البته این را هم می گفتند که هر کس آمد قدمش روی چشم. تا زلالی جبهه ای که با محوریت آقای جلیلی شکل گرفت برایش باقی می ماند و مشخص می شد اساساً رویکرد دکتر جلیلی با آقای قالیباف به کلی فرق دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 38029 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد عزیز: به تازگی کلیپی از رهبر انقلاب در رسانه ها منتشر شده است که ایشان در ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۸- می فرمایند «ننگ است برای ملتی که در انتخابات ریاست جمهوریاش، ۳۵ یا ۴۰ درصد حائزان شرایط شرکت کنند، پیداست مردم به نظام سیاسی خود نه اعتماد و امید دارند، نه اعتنا میکنند». حالا هم که در رای گیری های ریاست جمهوری ۴۰ درصد مردم مشارکت داشتند و تازه بدتر از آن اینکه آقای رئیسی با شهادت شان به قول سید حسن نصرالله (معیاری شدند برای ریاست جمهوری و مسئولیت) مردم چشمشان را بسته و این همه رای به مسعود پزشکیان دادند و فراموش کردند که در دولت روحانی چگونه ذلت برای ایران آوردند به طوری که رهبری فرمودند (اگر جمهوری اسلامی دچار مسئولینی که از خودشون جرئت و جسارت ندارند بشود کارش تمام خواهد بود) استاد راستش با این حرف هایی که در ذهنم می باشد و برای شما نوشتم آن امیدی که در کلاس ها و کلام های شما نسبت به انقلاب اسلامی برام پیش میومد توجهی آنچنانی ندارم دیگر هر چند که میدانم با نا امیدی چیزی درست نمی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که سخنان مقام معظم رهبری در بستر طبیعی خودش مدّ نظر بوده. ولی با شرایط امروز که دشمن بنا داشته حتی مشارکت را به کمتر از ۱۵ درصد تقلیل دهد؛ حضور ۴۰ درصدی یک نوع پیروزی است و مطمئناً در محاسبات خود به خوبی احساس شکست میکنند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: در ابتدا عرض کنم که پرسش حقیر ابدا رویه سیاسی به معنای خاص آن ندارد. چند روز پیش ناظر به حضور آقای دکتر جلیلی در اصفهان از حضرت عالی کلیپی منتشر شد که مردم را به حضور در میدان امام دعوت فرمودید. فارغ از نفس دعوت به حضور در این میتینگ سیاسی و شخص دکتر جلیلی، پیش از این برخی از اصطلاحات این کلیپ مانند حضور تاریخی و قدسی را در فرمایشات حضرت عالی ناظر به اربعین حسینی یا تشییع حاج قاسم عزیز و ... شنیده بودیم و برایمان معنادار بود. پرسشم این است که آیا از نظر شما مطرح کردن مسائل مهمی که حضرت عالی عمرتان را صرف تبیین آن کردهاید، برای دعوت عمومی (و نه نخبگانی) به یک میتینگ سیاسی، منجر به ابتر ماندن فرمایشات و تبیینها نزد عامه نمیشود؟ اگر قرار بود ادبیات حضور تاریخی و قدسی و پیوند آن با انقلاب، اربعین حسینی، تشییع حاج قاسم و ...، آن منظری باشد که ما امروزمان را با آن بخوانیم و معنادار بیابیم، آیا بهتر نیست در استعمال این ادبیات و تطبیقش بر اتفاقات طوری دقت شود که منتج به کوری مخاطب نگردد؟ بهتر نیست توجه شود که زدن این حرف بخشی از ماجراست و آن چه در طرف مقابل شنیده میشود، بخش مهم دیگر است؟ به نظر میرسد این رویکرد، حجاب رجوع وجودی به عالم که دغدغه حضرت عالی است میشود. با تشکر التماس دعا از حضرت عالی دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در هفته های اخیر عرض شده بنده به جهت آشنایی که از شخصیت آقای دکتر جلیلی دارم ایشان را در عرض دیگر نامزدها قرار نمیدهم همانطور که آیت الله رئیسی را نیز در جایگاه یک شخصیت سیاسی و اجرایی نمیدانستم. امری که بحمدالله پس از شهادت ایشان برای بسیاری روشن گردید. کافی است عرایض بنده در رابطه با آقای دکتر جلیلی را در دوره قبل نیز دنبال فرمایید. به هر حال این انقلاب است که در بستر تاریخی خود افراد خاصی را می پروراند مانند حاج حسین خرازی و حاج قاسم. و بنده آقای دکتر جلیلی را در چنین بستری می یابم. در این مورد حداقل خوب است نظری به عرایضی که اخیراً تحت عنوان ««کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شده است بیندازید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: با توجه به جلسات راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه سها ضرورتی در جمعی از بانوان در این بابت ایجاد شد و به تازگی جلسات تفسیر ملاصدرا توسط سرکار خانم ملاباشی در موسسه پُرسا برگزار میشود. خواستیم به اطلاع شما برسانیم که در صورت صلاحدید به اطلاع علاقمندان برسانید. این کلاس ها در این کانال ایتا اطلاع رسانی میشود: https://eitaa.com/porsa_andishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است. امید است علاقهمندان به آن مباحث که در واقع با نظر به «اصالت وجود»، اندیشه انسان مفتخر به فتحالفتوح میگردد؛ بتوانند استفاده نمایند. موفق باشید
عرض سلام خدمت استاد محترم وتبریک به مناسبت پیروزی توحید بر کفر در وعده ی صادق. در خصوص شعار «جهش توليد با مشاركت مردم» بود، مسلم در اینکه این شعار اشاره به نوعی از تعامل مردم با دولت در نظام اجتماعی اسلامی هست، اما سؤال بنده اين هست كه ما چگونه می توانیم در تحقق این شعار مؤثر باشیم؟ آیا منظور آقا از این شعار صرفا جنبه ی اقتصادی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جلسات اعتکاف ماه رجب عرض شد زیربنای این حضور، همان فرهنگ دینی و رعایت حقوق برادران دینی میباشد که باید تلاش کرد این فکر و فرهنگ در جامعه شکل بگیرد. در این مورد عرایضی شده که خوب است به آن رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1412?mark=%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C . موفق باشید
با عرض سلام خدمت شما! با توجه به آنکه مدرکات حصولی به مدرکات مابلذات که حضوری انسان است، برمیگردد. آیا میشود گفت که انسان همیشه دارد خودش را درک میکند. بعبارت دیگرانسان همیشه از دریچه وجود خودش با بیرون از خودش ارتباط دارد. شاید بتوان گفت که ادراک حضوری یعنی عالم درون یعنی ذات من. عالم خواب یعنی درون ذات انسان. من وقتی که در خواب هستم با خودم روبرو هستم. مطالب بالادرست است یا نه؟ اگر نادرست است کدام بخش نادرست است؟ با تشکر از وقتی که برای پاسخ گویی به سوالات میگذارید. دوستدار شما!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال 37375 عرض شد به هر حال در خواب، قوه خیال انسان در میان است و اگر انسان در بیداری، نفس ناطقه خود را با معارف الهیه تربیت نکرده باشد، قوه خیال او میدان ظهور توهّمات میشود هرچند آن توهّمات زیبا هم که باشند حکایت دروغینی را مقابل ما شکل میدهند. موفق باشید
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته: در مواجه با خودم سوالی برایم پیش آمد. با توجه به نکته ۱۹ بحث راز طلوع بشر جدید که وجود هر شخص در فرایندی با آن در میان گذاشته میشود اینجا دوری برایم پیش آمد شاید هم دورش باطل نباشد ما برای اینکه در فرایندها حاضر شویم باید نزد خودمان حاضر شویم و برای اینکه نزد خودمان حاضر شویم باید در فرایند ها حاضر شویم؟ خیلی ها نمیتوانند در فرایندها حاضر شوند بعضی ها هم که در فرایندها هستند نزد خود حاضر نمیشوند شاید چیزی عقب تر از این ها باشد؟ (آشنا با مباحث ده نکته و برهان صدیقین هستم.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیری که انسان در خود و با خود باشد، متوجه حضوری از خود میشود که حضوری است گشوده به عالم، و به حکمت وسعتی که در ذات خود دارد این دوگانگی که مفهوماً دوگانه میباشند؛ در ذات انسان به عنوان یک حضور، قابل درک است. موفق باشید
سلام استاد: طاعات و عبادات مقبول درگاه حق! ببخشید استاد در زندگی شخصی ام بسیار روی حلال و حرام حساسیت دارم و خمس رو هم رد می کنم اما وقتی به زندگی شخصی خودم نگاه می کنم برکتی در زندگی نمی بینم. همیشه یه جایی از کارهام مشکل و نقص داره. حتی در وسیله خریدن برای ماشین و ضروریات زندگی هم با مشکل روبه رو میشم. واقعا دیگه خسته شدم و کم آوردم، نمی دونم چکار کنم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به همان شکلی که خداوند برایمان پیش میآورد راضی نباشیم؟ در مسیر زندگی توحیدی گاهی امتحان های الهی، روحیه بیشترشدن در آنچه خدا میخواهد به ما عطا میشود و این بسیار مهم است. موفق باشید
بسم رب مهدی صلواتاللهعلیه هر جا سستی پیش میآید؛ و هر کجا به بنبست میشویم؛ هر موقع که بیثمریمان نفسمان را میگیرد و گویا مقصد و افق از پیش چشممان میرود، گفتهاند و شنیدهایم و گاه خود نیاز در اندیشهمان آن را یافتهایم که باید به سرآغاز رجوع کرد. سرآغاز را مجدد به فکر نشست. سرآغاز چگونه است؟ آیا همان است که این شور را در دل ما انداخت که کار و تلاش و مطالعه بیوقفه و جهادی ادامه دادنمان است. اینکه شبها را هم نباید خوابید و باید تلاش کرد. اینها سرآغازمان بود؟ به خویش که رجوع میکنم، میبینم که چنین شوری نگهام میداشت. اما خوب که به خود و گذشتهام رجوع میکنم، آن حالت جهادی کار کردن و تدبیر و طی راه و مطالعه و حضوری که سیدعلیها و حاجقاسمها در آن مستقر بودند نداشتم و تمام همتم را دست و پا زدنی آنهم بیهوده و حتی گاه بر ضد تمام حضوری که دنبالش بودم میبینم. حال به گل نشستهام. به من بگویید منی که گاه در خلوت به حداقل اینکه طلب چنین حضوری دارم دلخوش بودم، بگویید اینها طلب بود یا هوسی بیش نبود؟ حا به سرآغاز چگونه بیندیشم که در طی راهی که در طلبش بودم، در عین نرسیدن حتی اندیشهام برای اندیشیدن به سرآغازی_اگر سرآغاز بتوانیم بنامیم آن را_ که از آن سخن گفتهام را نیز از دست دادهام... به من بگویید چگونه خویش را به بازخوانی بنشینم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید گمان کنیم آن حالات صرفاً توهّم بوده، بلکه نفحاتی است که میآید و انسان را در بر میگیرد و افقی میگشاید و سپس برای حضوری دیگر، خود را عقب میکشد. در این مورد خوب است غزل شماره 131 https://eitaa.com/matalebevijeh/16106 را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت. خیلی وقت ها من شرایطش رو دارم که مطالب معرفت النفس رو به مخاطبین بگم در راستای خدمت به نظام و رشد و تعالی خودم، ولی می ترسم که شرایط کلاس، من رو به هم بریزه و هرچی نرم سر کلاس و درس ندم خیلی راحت ترم، نمیدونم برم کلاس یا نرم. چه ملاکی باید مد نظر قرار بدم برای اتخاذ این تصمیم؟ البته یادمه که فرمودید با سلوک این حل میشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید وارد شد، با همان روحیه «دل با یار و دست در کار»، تا «کاری ما را از کاری باز ندارد». موفق باشید
با سلام: نیچــــه در چنین گفت زرتشـــت در بخش سه شّر می آورد «شهوات رانی، قدرت خواهی، خودخواهی؛ و اما قدرت خواهی: آموزگار هولناک خوار شماری بزرگ؛ آنکه رویارویِ شهرها و کشور ها موعظه میکند «مرگ بر تو» تا آن که از درون آنان فریاد برآید که «مرگ بر من»... و اما پیر فرزانه آن امام بزرگوار (قدس سره) چگونه گفت روزگاری که «آمریکاست شیطان بزرگ» و همه بگویید «مرگ بر آمریکا» و اکنون میفهمم که آنکه نتواند، آن گوید سرانجام نتواند گفتن که مرگ بر نفس اماره ام و او را تا پایان سر صلح و سازش با خود نباشد!!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: و به همین جهت در ماه رجب که «شهر الله» است، توصیه بر قرائت سوره کافرون میشود تا مرز خود را با اندیشه کفرِ کافران مشخص کنیم بدون اینکه بخواهیم به جنگ کفر و کافر برویم. و لذا در آخر سوره میفرماید: «لکم دینکم ولی الدین» زیرا تا زمانی که جریان کفر به مقابله با جبهه اسلامی ما برنیامده است، به نابودی آن از طریق مقاتله دست نخواهیم زد. موفق باشید
با سلام: وحدت شخصی وجود را باید فهمید یا باید با قلب شهود کرد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» عقل، تصدیق میکند همه مخلوقات جلوات وجودیِ اسمای الهی هستند و وحدت شخصیه وجود، ادعایی جز این ندارد. آری! در این بستر با سخن مولای متقیان میتوان همراه شد که فرمودند: «ما رَأيْتُ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» نديدم چيزى را مگر آنكه قبل از آن چيز و با آن چيز و بعد از آن چيز، «الله» را ديدم. موفق باشید
سلام استاد بزرگوارم.وقتتون بخیر: شاید مشکلی که میخوام مطرح کنم به شکلی دیگر مشکل افراد دیگه ای هم باشه، استاد بزرگوارم من وقتی میخواستم برم مکه از فامیل همسرم هم خداحافظی کردم یکی از اقوام نزدیک ایشان بعد برگشتنم نه به دیدنم اومد نه حتی یک زنگ به من زد با اینکه همسرم شام ولیمه که ایشون شرکت نکردند رو براشون بردند گویا افراد با این رفتار نشان میدهند که اهمیتی برای طرفشان قایل نیستند، الآن من چه رفتاری بکنم با اینکه دلخور شدم که خدا را خوش بیاید؟ چطور راضی شوم رفتاری کنم گویی هیچ اتفاقی نیفتاده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت به ما فرمودهاند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» اهل ایمان چون با چنین اموری روبرو میشوند با بزرگواری و اغماض از آن عبور میکنند و به اصطلاح به روی خودشان نمیآورند. موفق باشید
باسم الله النور. سلام علیکم و رحمه الله: استاد جان لطف میکنید این نصیحت جناب میر سید شریف به فرزندشان در زمان ارتحال که باباجان خودت را باش را توضیحی هم فی الجمله و هم بالجمله بدید. یه سوال دیگه هم اینکه چجوری قطع تعلق کنیم از دنیا و ماسوی الله. خدا خیرتون بده التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه راهگشاست اگر انسان، خود باشد و خود را بفهمد که موجودی است در موضع مخلوقیت، تا راهی بر جانش گشوده شود به سوی خالقش، تا در این میدان جز خدا نباشد و جز خدا را نخواهد و از دنیا و غیر خدا فاصله بگیرد مگر در حدّ انجام وظایف. و در این رابطه به ما فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرفه ربّه». موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم محضرتون: چرا در سوره ال عمران کلمه بکه بکار رفته و نامهای دیکر مکه گفته نشده آیا کلمه بکه ربطی به اعجاز قرآن و مضرب ۱۹ داره؟ و اینکه تفسیری برای مضرب ۱۹ در قرآن و چراییش هست؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم اینکه فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ» خواست، ما را متوجه بنیان مبارکی بکند که محل رجوع انسانهای فراوانی است به اعتبار آنکه مطلوب جان خود را در بیت اللّه مییابند و از این جهت: بك در لغت به معنى ازدحام است، زمين كعبه و اطراف آن بواسطه ازدحام مردم بكه ناميده شده. حال آیا رابطهای با مضرب ۱۹ دارد یا نه؟ امری است که باید تحقیق شود. موفق باشید
با سلام: با توجه به مباحث حضور و ظهور در معرفت نفس سوالی داشتم. آیا انسان می تواند به حضور خداوند برسد؟ اگر جواب مثبت است، چگونه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که انسان وجود خود را که عین ربط به حضرت حق است، درک کند؛ عملاً متوجه حضور حق میشود و ربطی که با او دارد. البته این امر، امر فکری نیست که با سوال حل شود. موفق باشید
سلام: من کار تایپ کتاب انجام میدم میخواستم بدونم میتونم با شما همکاری داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطف دارید. ولی در حال حاضر چندان کارهای تایپی نداریم که خدمتتان باشیم. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: این متن را بندهٔ در مورد آتش بس نوشته ام. اگر نظری داشتید خوشحال میشم بفرمایید: ایران پیروز شد بعد از ۱۱ روز مقاومت بی نظیر مردم ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی مجبور به عقب نشینی از دست اندازی به کشور عزیزمان شدند. شاید صدق این گزاره در ذهن دوستان کمی سخت به نظر برسد اما شواهد میدان این گزاره را با قاطعیت تایید می کند: ۱.هدف اسرائيل و آمریکا از این حمله چه بود؟ 🔹 اگر هدف شان نابودی صنعت هسته ای در ایران و بعد تحمیل توافق بر ایران با کوتاه آمدن از حق داشتن انرژی صلح آمیز هسته ای بود، به هدف شان نرسیدند و علی رغم آسیب هایی به تجهیزات و سایتهای هسته ای و ترور چند تن از دانشمندان هسته ای، هممواد غنی شده مان حفظ شده و هماصل صنعت هسته ای و بقیه خسارات قابل جبران است. 🔹 اگر هدف شان از بین بردن نظام و تجزیه کشور بود که این هدف به عکس خودش تبدیل شد. به این معنی که اتحاد و انسجام ملی در کشور به اوج رسید و مردم پشت نظام و ولایت برای حراست از میهن خویش ایستادند و نشان دادند تحت هیچ شرایطی حتی ضعیف شدن کشورشان را بر نمی تابند چه رسد به تجزیه و نابودی. 🔹 اگر هدف شان تضعیف روحیه و اراده مردم در مقاومت و استقلال بود مردم نشان دادند کهچقدر خوب دشمن اصلی خودشان را می شناسند و اراده مقاومت تا پای جان را در برابرشدارند. رهبر انقلاب بعد از پاسخ اسرائيل به عملیات وعده صادق ۲ فرمودند: کاری کنید که دشمن اراده ملت ایران را در مقابله با آنها درک کند. امروز دشمن بیش از هر زمانی به اراده ملت ایران برای مقاومت در برابر زورگویی پی برد. پس به هدف شان نرسیدند و اراده ما بر اراده آنها غلبه کرد و این اولین پیروزی ماست. ۲. به طرف مقابل صحنه نگاه کنید. دشمن سعی داشت با گزینه ای که همیشه سایه اش را بر سر مردم و نظام نگه داشته بود اراده ما را بشکند، اما نتیجه چه شد؟ این کوه در رسانه، موش زایید! با تمام تجهیزات و قوای نظامی به میدان آمدند و موفق نشدند. پس دیگر گزینه نظامی در آینده چندان اثری روی میز ندارد. ۳. پس از این جنگ رژیم صهیونیستی چندین قدم به اضمحلال نزدیک تر شد. چرا؟ به همان دلیلی که از ابتدای طوفان الاقصی خود را درگیر جنگ وجودی می دید. اسرائيل دیگر جای زندگی نیست چه رسد به قطب اقتصادی و ترانزیتی و کوریدوری منطقه شدن! تا قبل از جنگ با ایران امنیت نداشت، الان دیگر زیر ساخت درستی هم ندارد و قدرت محافظت از خودش را هم ندارد. مضافا بر اینکه اسرائيل برای شهرک نشینانش خانه امن رویاها تصویر شده بود. بعد از طوفان الاقصی این خانه زیبا نا امن شد و امروز بی ریخت و پر از درد و رنج و غصه نیز شده است. مشکل برق و بنزین و ... هم به آن اضافه شده. پس اصلا محل جذابی برای زندگی در خارج از وطن نیست. موج فرار شهرک نشینان اینگزاره را بیشتر تایید می کند. ۴. قدرت دفاعی و تهاجمی ایران که صرفا با یک بخش از نیروی خود (موشکی) دشمن را به زانو درآورد و سایر قوای خود (دریایی، زمینی، منطقهای، نیروی قدس، تنگه هرمز و...) را همچنان رازآلود و مبهم در چشم دشمن نگه داشت بیش از پیش اثبات شد. سوای از اینکه هیچ کشوری در این جنگ به ایران کمک نکرد. امروز تمام دنیا بیشتر از قبل روی قدرت نظامی ایران حساب باز می کند. همین مسئله می تواند ایران را یک نقطه قابل اتکاء برای شراکت راهبردی و سرمایه گذاری و حتی پرکننده خلاء قدرت در منطقه نشان بدهد. ۵. الفرض که این آتش بس به اسرائيل فرصت ترمیم برای ادامه جنگ داده این فرصت برای ما نیز هست. بالاخص که عمده ضربه ای که ما در اینجنگ متحمل شدیم ناشی از نفوذ عوامل دشمن بود که باید سیاست های متناسب با ترمیم آن صورت پذیرد. همچنین نقاط ضعف و قوت دشمن بهتر برای ما روشن شد. ۶. اینکه آیا میزانضربات وارده به رژیم صهیونیستی به حدی بوده که او را از حمله مجدد به ایران منصرف سازد امری ست که باید کارشناسان نظامی در موردش نظر بدهند و ما در این زمینه کاملا به فرماندهان نظامی و سران عالی امنیتی در کشور اعتماد داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این تحلیل را شامل نگاهی دقیق مییابم بخصوص با توجه به تاریخی که در پیش است بحمدالله شرایطی پیش آمده است که در مقابله با رژیم صهیونی تا مرز مقابله با آمریکا جلو و جلوتر رفتهایم و این یعنی حقیقتاً وارد تاریخی شدهایم که تاریخ مقاومت است، در عین زندگیکردن، به جای جریانی که میخواهد ما را گرفتار دوگانگیِ زندگی و یا مقاومت کند، ما در یگانگی بین زندگی و مقاومت، در این زمانه میتوانیم خود را معنا کنیم زیرا ما در مقابل یک تاریخ قرار داریم، تاریخی که مرحلهای از مراحل مهم تاریخ ایران است. ان شاءالله عرایضی روز شنبه در این رابطه در مسجد انبیاء تحت عنوان «کربلا و عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» خواهد شد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: چند سالی است حال روحی خوبی ندارم فکر گناه بیچاره ام کرده اصلا نمیدونم چه جوری باید روی خودم کار کنم. گناه چشم چرانی و میل به جنس مخالف وحشتناک داره اذیتم میکنه با اینکه ازدواج کردم ولی چشم چرانی میکنم. قبلا با کتابهای شما انس داشتم کتاب معرفت والنفس، برهان صدیقیین، معاد اینها رو با صوت هاش کار کردم ولی از وقتی ازدواج کردم از کتابهای شما دور شدم و الان هم دچار گناه چشم چرانی شدم. حتی چند روز پیش مشهد مقدس بودم و از امام رضا علیه السلام هم خواستم که از این گناه نجاتم بدند ولی.... خواهشا راهنماییم کنید چه جوری خودم رو اصلاح کنم و چه جوری دوباره با کتابهای شما انس بگیرم و از چه کتابی شروع کنم؟ ممنون از لطف تون ویژه برام دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که علامۀ ذوالفنون حضرت آیت الله حسنزاده متذکر میشدند؛ هر اندازه انسان روح و جان خود را مشغول معارف الهی بگرداند، قدرت و سیطرۀ خیال او ضعیف و ضعیفتر میشود و در این رابطه اولاً: خوب است خود را با معارفی همچون صوت شرح نامۀ ۳۱ و صوت شرح سورۀ آلعمران مشغول کنید. ثانیاً: چشم خود را در اختیار بگیرید تا هرچیزی که شما میخواهید، بنگرد. ثالثاً: از ورزش و خوراک متوسط غفلت نگردد. فراموش نکنید که اولیای الهی به ما فرمودهاند هر آنچه در بقیۀ زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید
با سلام: با توجه به سؤال شمارۀ 39730 که میفرمایید برنامه محفل و فضای آن در مقایسه با استودیو، حضور در «جهان بین دو جهان» است؛ آیا منظورتان آن است که ما همه آنچه در آن برنامه می گذرد را قبول کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مکرر عرض شده، مهم نگاه تاریخی به جریانها و رخدادها میباشد و اینکه ملاحظه کنیم جهت رخدادها به چه سویی در حرکت است و از این جهت بنده برنامه محفل را مدّ نظر قرار میدهم که با حضور خاصی که نسبت به قرآن در آن برنامه هست، قرآن، تنها در محدودۀ خواندن متوقف نیست و بحمدالله کارشناسان صحنه بخصوص حاج آقای قاسمیان نشان دادهاند که چه اندازه میشود به کمک قرآن فکر کرد. و البته همۀ کارشناسان برنامه هر کدام ارزش خود را دارند. زیبایی کار در آنجا است که ملاحظه میکنید اقشار مختلف حتی افرادی که چندان با فضاهای دینی مؤنوس نبودهاند، نسبت به آن برنامه احساس خوبی دارند. و این یعنی حضور در «جهان بین دو جهان». بدین معنا که میتوان در عین متجددبودن، از حضور معنوی و قرآنی محروم نبود. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد توحید در زندگی و ازدواج و خانواده چگونه تحقق می یابد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در دلِ شریعت الهی و رعایت دستورات ربّانی و صبر در این مسیر. موفق باشید
سلام: افق انقلاب اسلامی برای زندگی بشر در سایر کرات مثل مریخ چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت هر انسانی در هر کجایی که به بودن خود نظر داشته باشد، میتواند با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی آن بودن را در وسعت حضور بیکرانۀ اکنونِ جاودانهاش درک نماید. موفق باشید
با سلام و خدا قوت و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز و فرزانه: لطفا در مورد روش و منش استاد حمیدرضا مروجی سبزواری راهنمایی بفرمایید، اینکه آیا اساسا ایشون مور تایید شما هستن؟ چرا که هستن افرادی در کسوت روحانیت که ایشان را نه تنها تایید نمی کنند بلکه نهی هم می کنند و بخاطر قرابت ایشان به صوفی گری و درویشی و... حتی تا جایی پیش رفتن که به ایشان نسبت هایی ناشایسته را هم می دهند. این نسبت ها و قضاوت ها اگه نادرست باشد تاثیری خیلی سوء بر روی افرادی می گذارد که معارف و معنویات را از ایشان دریافت می کنند. متاسفانه در میان مردم ما چه عموم و چه حتی عالمان ما نوعی قضاوت صفر و صدی حاکم شده. ممنون میشم شما استاد بزرگوار در این زمینه روشنگری نموده و نظر خود را در مورد آقای مروجی سبزواری بفرمایید. آرزوی سلامتی و موفقیت داریم برای شما استاد عزیز
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت اش اطلاعاتی در آن حد که بتوانم نظر بدهم ندارم. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: اینکه در بیرون از ذهن ما میز نداریم بلکه چوب است که به آن شکل درآمده و جزئی تر که بنگریم چوب هم نداریم در مرحله بعد اجزای ساختاری مولکولی آن در صحنه است و در مرحله بعد همان اجزا هم از ساختاری کوچکتر ساخته شده اند والی آخر که تنها وجود، در صحنه است تا آخر اینطور به ذهنم می رسد که شخصی از شخصی پرسید که انتهای کهکشانها وآسمانها به کجا می رسد؟ دیگری پاسخ داد که چون تجلی وجود است و وجود بی نهایت است پس آنها هم فراتر از ذهن وجسم هستند و انتهای آن ورود به عالم ملکوت است. حال سوال اینکه: ۱. استاد آیا پاسخ این شخص درست بوده؟ ۲. آیا اگر که انتهای کهکشانها به ملکوت می رسد می توانیم بگوییم که انتهای جزییات مواد در صحنه بعد از مولکول و... ورود به ملکوت وجود است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث را باید در دو ساحت مطرح کرد. بالاخره انتهای کهکشانها به عنوان ساحت ماده همچنان کهکشان است و ماده، و ملکوت، ساحتِ دیگری از وجود است مثل ساحت نفس و بدن که دو ساحتِ متفاوتند. موفق باشید
سلام علیکم: چگونه میشود کتاب، جایگاه خلاصه ۵۳ کتاب از بنده در شماره پرسش: ۳۸۶۴۹ را در مشهد تهیه کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید