بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3106
متن پرسش
سلام استا دعزیز تر از جانم:‌تاکنون چهارسوال نوشتم جواب ندادین. اما سوال پنجم: در تاریخ ائمه (علیهم السلام) آمده است که قبر منور و متبرک حضرت علی(ع) تا زمان امام هفتم(ع) مکتوم بود و بعد مشکوف شد. تا اینجا جا درست!! اما در زیارت امین الله داریم که امام سجاد(ع) گونه های مبارکش را بر چهار طرف یا دو طرف قبر گذاشت و این زیارت را خواند. این منافات ندارد؟ سوال دوم: آیا روز الست مربوط به اولیای خداست یا همه انسان ها؟ اگر مربوط به همه انسان هاست چرا ما یادمان نیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در مورد زیارت امین الله گفته‌اند حضرت به صورت پنهانی با اصحاب خاص در حال زیارت بودند که چون غریبه ای وارد شد برای آن که معلوم نشود دارند زیارت می‌کنند فضای زیارت را به مناجات تبدیل کردند. اگر این خبر درست باشد معلوم می‌شود محل قبر مبارک حضرت علی«علیه‌السلام» فقط برای عده‌ای خاص معلوم بوده بدون آن‌که ظاهرش معلوم باشد 2- قبلاً هم عرض کردم حضور ذات انسانی ما در عهد الست در مقابل حضرت رب، به صورت حضوری بوده و به همین جهت آن عده‌ای که سلوک کافی داشته باشند آن حضور را احساس می‌کنند. و آیت الله جوادی در تفسیر آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف می‌فرمودند کسانی را می‌شناسند که آن حضور را هم‌اکنون احساس می‌کنند. آنچه در حافظه می‌ماند مربوط به علم حصولی است و معلوم است که نباید ما آن عالم را بیاد داشته باشیم. موفق باشید
3035
متن پرسش
با سلام و خسته نباشد خدمت شما استاد گرانقدر......بنده تمام کتاب های شما رو از طریق سایت لب المیزان به صورت pdf گرفتم و از شما خواستم کمکی بگیرم که بتونم کتاب های شما رو به ترتیب بخونم..منظورم چون بحث های مختلفی در کتاب گفتین بگین که از کدام کتاب شروع کنم تاثیر بهتر تو مطالعاتم داشته باشه...اگه لطف کنین ترتیبه کتاب رو بگین خیلی ممنون میشم....با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم می‌توانید از همان سیر مطالعاتی که در سایت هست استفاده کنید. موفق باشید
2774
متن پرسش
هو با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار در انتهای این هفته به مناسبت عید غدیر راهی مشهدالرضا هستم، می دانم زیارت اسباب و آدابی ورای آداب ظاهری دارد که اگر ادا نشوند حال روحانی انسان بهنگامه بازگشت و گذشت چند روز از حال هنگام عزیمت او بدتر خواهد شد به این معنا که دل او سخت تر از قبل خواهد شد این موضوع مرا نگران کرده که چه مراقباتی (جسمی و روحی) قبل، حین و یعد از زیارت لازم است تا نور امام صرف کمال ما شود و جزء ظالمینی نباشیم که بر خسرانمان افزوده شود... سپاسگزار خواهم بود اگر با توجه به کمی وقت سریعتر پاسخ داده شود در پناه خداند محفوظ و موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این حرف‌ها چیست که می‌گویید؟! اگر عزم زیارت معصوم را کرده‌اید و می‌دانید نور امام معصوم به استقبال زائرش می‌آید، با تمام امید قدم جلو بگذارید و دل خود را به امامتان بسپارید، آنچه می‌یابید مبارکتان باد. موفق باشید
2316
متن پرسش
سلام استاد محترم من دختری 23 ساله هستم که از طریق یکی از خوانندگان کتابهای شما با شما اشنا شده ام و خدارا از این بابت شکر می کنم زیرا با خواندن یکی از کتب شما (اشتی با خدا)که انرا دقیق خوانده ام احساس می کنم دید درستی نسبت به خدا پیدا کرده ام ولی مشکل اینجاست که حالا احساس می کنم چه زمانی را با خدای وهمی خود سپری کرده ام و حتی خیلی نسبت به گذشته ام احساس پشیمانی می کنم نمی دان با این احساس چگونه کنار بیایم لطفا مرا راهنمایی کنید؟یک مطلب دیگر که من امدم یک نگاهی به گذشته ام انداختم و بعد متوجه شدم من در ندانسته مرتکب چند گناه کبیره شده ام حالا نمی دانم باید چکار کنم؟استاد می خواهم راه خلوص را پیدا کنم چگونه بدانم خدا مرا بخشیده؟از این که راهنمایی ام می کنید پیشاپیش سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- شخصیت هرکس از نظر فکری همان شخصیتی است که فعلاً در آن است. به همین جهت قرآن می‌فرماید: « لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما کانُوا یَعْمَلُون‏ ». خداوند آن ها را بر اساس بهترین عمل پاداش دهد 2- در جواب سؤال‌های قبلی که بر روی سایت هست از قول رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» روشن شد اگر کسی از گناهی توبه کند مثل کسی است که آن گناه را نکرده. همین‌که خداوند توفیق عبادات را در شما ایجاد کرده نشانه‌ی آن است که به شما روی کرده است. موفق باشید
609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام.در انتخاب دوره کوتاه مدت وبلند مدت حوزه مردد هستم لطفا باذکر دلایل سریعا مرا راهنمایی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که می‌دانید در طرح کوتاه مدت (سفیران هدایت)، طلبه، بعد از پنج سال، موظف به گذراندن پنج سال تبلیغ است و لذا باید ببینید که ذوق و تمایلاتتان به این است که درس را ادامه دهید یا این‌که به امر تبلیغ بپردازید. البته در صورتی که در طی این پنج سال از معدل بالایی بهره‌مند گردید می‌توانید بعد از پنج سال، به طرح‌ بلند مدت متصل شوید. از مزایای طرح سنتی (بلند مدت) این است که بعد از گذراندن دوره‌ی مقدمات، اگر تصمیم داشته‌باشید در مؤسسات علمی، پژوهشی مرتبط با حوزه و یا در موسسات تخصصی فقه و اصول و مانند آن وارد شوید راحت تر هستید چرا که مواد امتحان ورودی در آن‌ها دروسی است که غالبا در سفیران هدایت تعلیم داده‌نشده، همچنین مواد درسی ادبیات در این طرح، بهتر است تا طرح کوتاه مدت و از حیث روانی نیز طلبه‌ای که در طرح بلند مدت است خود را جدای از فضای حوزه نمی‌بیند. ولی از مزایای طرح کوتاه مدت طبق نظر برخی اساتیدی که در هر دو طرح مشغول به تدریسند این است که این طرح (سفیران) برخی از خلأهایی که طرح بلند مدت داشته را حداقل در حد تئوری پر کرده، یعنی اگر چه ممکن است در برخی از حوزه‌های سفیران، آن طور که باید و شاید به مواد درسی اهمیت ندهند و یا در مرحله‌ی اجراء جدیت کافی نشان داده نشود اما اگر به برنامه‌ها و مواد آموزشی به طور جدی عنایت شود می‌تواند برخی خلأ ها را پر کند؛ مثلا دروسی مثل کلام جدید، رجال و قواعد فقهی، کلاس‌های آموزش مهارت‌ها و مانند آن، در طرح بلند مدت مفقود است. همچنین گفته می‌شود درس فقهی که در این طرح آموزش داده می‌شود در مجموع بهتر از شرح لمعه است. البته از معایب این طرح، نزدیک شدن آن به فضای دانشگاهی است که بعضا دیده می‌شود نگاه طلاب تنها به گذراندن واحدهای درسی، اخذ سطح دو و اشتغال به مناصب دولتی و مانند آن است. پیشنهاد می‌شود در صورتی که قصد ورود به حوزه‌ی قم را ندارید در همان طرح بلند مدت شرکت کنید هم چنین به این مشورت اکتفاء نکرده و به مشورت، مخصوصا با اساتیدی که هر دو فضا را تجربه کرده‌اند بپردازید.
481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند اینجانب فوق لیسانس الهیات هستم. پروژه ای تحقیقاتی بر عهده بنده گذاشته شده است با عنوان «جایگاه هنر در فرهنگ اسلامی». می خواستم در ابتدای امر از نظرات حضرتعالی در این زمینه استفاده و راهکارهای پرداختن به این موضوع را از قلم و بیان شما استخراج کنم. منتظر رهنمودهای شما هستم. در پناه حضرت حق مؤید باشید.
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی بنده در این رابطه تخصصی ندارم. فکر می‌کنم کتاب‌های شهید آوینی و مرحوم مددپور بتوانند کمک کنند. موفق باشید
14913
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: چیزی که باعث شد بنده روی اخلاقم جدی تر فکر کنم، قضیه ازدواج بود، بنده الان که در این مراحل قرار گرفتم و تا حدودی رضایت طرفین به لطف خدا حاصل شده، فکر می‌کنم بنده اون تواضع رو ندارم که کسی رو حقیقتا دوست داشته باشم و در خدمت او قرار بگیرم، هر چند که با فکر خودم رو قانع کردم، خدمت به فرزند امام زمان (علیه السلام)، ایجاد زمینه برای رشد سرباز حضرت، محبت کردن به کسی که خدا به او محبت کرده، همه این ها از لحاظ نظری ادله بسیار خوبی برای دوست داشتن هست، اما وقتی می بینم تا الان نسبت به کسی اون قدر محبت نداشتم و رابطه ام با خانواده و دوستان در اون حد از محبت نبوده، فکر می کنم اگر وارد ازدواج بشم، خدای نکرده به طرف مقابلم ظلم می کنم و این جور وقت ها فقط از خودم می ترسم. احساس می کنم رابطه ام با دیگران مثل حیوانات شده، شدیدا وابسته به رفتار طرف مقابل و انفعالی، اگر محبت کنند، من هم می کنم اگر نه، نه، یعنی در واقع به خودم محبت می کنم، خود خواهم نه دیگر خواه، متکبرم نه متواضع، سنگدل و غلیظ القلب نه رئوف و مهربان، مادرم رو اگه دوست دارم و نمی خوام به او آسیبی برسه، به خاطر اینه که حوصله درد سر ندارم، چون او اگه مریض شد، برام زحمت درست میشه، دوستان رو اگه دوست دارم، چون می گم مگه چند ساعت تو هفته و تو روز اون ها می بینم بذار تصویر خوبی داشته باشند... در واقع از رافت نسبت به خلق در من چیزی نیست... از دیگران توقع تشکر و احترام دارم، اگر بی احترامی‌ای کنند هر چند به شوخی، نمی توانم با تغافل و شوخی بگذرم، ناراحت می شوم، خودم را آدم حساب می کنم... در جمع دوستان و خانواده اهل شوخی و انس و صحبت نیستم، یک کم حرفی و حرف لغو نزدن شنیده ام اما یادم رفته کسی که این حالت را دارد این حالت از درونش می جوشد نه اینکه مثل من حرف نزند اما توی دلش یا دیگران را هم به خاطر صحبت های لغوشان مسخزه کند یا اینکه ترس داشته باشد از آشکار شدن جهلش در جمع منتظر بحث علمی‌ام، منتظرم به من رجوع کنند، نمی توانم مثل دیگران عادی باشم، به همین خاطر همه در مقابل من با تعارف برخورد می‌کنند، انگار معذب اند در مقابلم، خواهر زاده ام اگر با من تلفنی صحبت کند،‌ مدام می‌گوید ببخشید وقتت را گرفتم،‌ مزاحم شدم خودم را در برابر آن‌ها شی‌ءای می دانم، انگار علمم نمی‌گذارد مثل آن‌ها باشم، همیشه دنبال تاثیرم، نمی خواهم یا بلد نیستم چه طور محبت کنم، از نشستن با بندگان خدا لذت نمی‌برم، دلم برای دیدن شان پر نمی‌زند، تنگ نمی‌شود، از خانواده و دوستان تا... وقتی باهاشان خوبم که از من تعریف کنند، اگر نه، نه اگرچه در ظاهر محبت می کنم اما در باطن، انتظار خوش آمد آن ها را دارم... خیلی بدبختم اگر کسی را برای اولین بار ببینم نمی توانم با او صحبت کنم و رفاقت کنم، مگر اینکه در موردش به یک جمع بندی برسم، پشت زمینه های ذهنش را از رفتارش کشف کنم بعد متناسب با آن عمل کنم، اگر نکنم، نمی توانم رفتار خوبی داشته باشم (در واقع به خودی خود رفتار خوب ندارم، رفتار صرفا واکنشی دارم) هر فعلی از هر کس می بینم، می خواهم کشف کنم انگیزه اش از این کار چه بوده، آن وقت متناسب با آن واکنش نشان بدهم، اگر خواهرم محبتی می کند و از قرائنش کشف کنم که این محبتش از روی مثلا ضعف بوده، تشکر نمی کنم، وجود بنده مجمع انواع و اقسام رذائل است و عجیب آنکه پرده پوشی حضرت حق امر را بر خودم هم مشتبه کرده. گاهی فکر می کنم علت این رفتارها و حالات من چیست، زیاد محبت ندیدن از خانواده است؟ سرگرم نبودن به یک دغدغه متعالی و غرق شدن در اخلاق شخصی و رسیدن به وسواس است؟ نداشتن عزت نفس و محتاج نگاه و تایید دیگران بودن است؟ یا... (اما فکر می کنم همه این توجیهات را صرفا می تراشم که به خودم حسن ظن پیدا کنم و بگویم آن قدرها هم بدبخت نیستم در حالیکه حسن ظن تنها باید به خدا تعلق داشته باشد) خجالت می کشم که بگویم بنده طلبه ام. استاد بزرگوار، به نظر شما در این شرایط ازدواج کنم یا خیر؟ با توجه به اینکه مراحل تحقیق هم انجام شده. چه باید بکنم؟ التماس دعا از شما و دوستان دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به‌خوبی متوجه‌ی ضعف‌های خود شده‌اید و این‌را لطف خدا بدانید و خیلی خوب ضعف‌های خود را کند و کاو نموده‌اید و می‌دانید که راهِ عبور از این ضعف‌ها؛ حسن ظنّ به خلق و خالق است و هر اندازه بیشتر رعایت خطورات قلبی را بکنید، بیشتر رقّت قلب پیدا می‌نمایید. کاری که عرفا در این مسیر انجام داده‌اند. به نظر می‌رسد با نظر به این ضعف‌ها بتوانید به ازدواج اقدام کنید و در متن ازدواج، ایثار و تواضع و احترام به بقیه از جمله به همسرتان را به میدان آورید. موفق باشید 

13900
متن پرسش
سلام و درود: استاد گرانقدر من طلبه ارشد در رشته مشاوره هستم. برخی از اساتیدم که دکترای روانشناسی دارند، تاکید دارند برای درمان بیماریهای روحی و روانی مانند وسواس و افسردگی فقط خودشان می توانند درمان کنند و کسی دیگری از جمله استاد اخلاق نمی تواند این بیماریها را درمان کنند. این اساتیدم برای درمان وسواس به ما کتبی را معرفی می کنند که نویسندگان آنها غربی هستند. این اساتیدم تاکید دارند برای درمان وسواس باید دکترا یا حداقل ارشد رشته روانشناسی داشت در غیر این صورت حتی استاد اخلاق هم اجازه درمان وسواس را ندارد. البته اساتیدم همه فاضل و با تقوی و طلبه هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وسواس وقتی به عنوان یک بیماری هورمونی و تحت تأثیر روان انسان باشد، روان‌پزشک و روان‌شناس می‌توانند کمک کنند. ولی همیشه قضیه این‌طور نیست، خوب است به جواب سؤال شماره‌ی 13898 رجوع فرمایید. موفق باشید

13179
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزتر از جان: آقای طاهرزاده چند چیز است که به شدت روحم را آزار می دهد و هر چند وقت یکدفعه شروعی از نو میکنم اما پس از مدتی سقوط حاصل می شود. 1. بنده جوانی ۱۹ ساله هستم و الگوی کامل بودن را در شخصیت علامه حسن زاده می بینم مثلا امام خمینی و آیت الله بهجت و... را که با علامه از لحاظ علمی مقایسه می کنم می بینم امام و آیت الله بهجت علومی مثل ریاضی و نجوم و ... را که علامه دارند را نداشته اند پس نتیجه مي گیرم امام و آقای بهجت ظرفیت علومی را نداشته اند پس علامه کامل تر هستند از لحاظ سلوکی. 2. وقتی جامعیت ایشان در علوم را می بینم و کمالات ایشان را، خوب می بینم من هم در ریاضی و نجوم استعداد و ظرفیت دارم ولی کسی نیست به من آموزش دهد و شرایطش جور نمی شود در نتیجه با یک پوچی همراه می شوم و نا امیدی از ادامه راه. 3. اواخر ماه رمضان به شدت علاقه مند به شروع راهی که علامه طباطبایی ها رفتند را داشتم و حاضر به تن دادن به سختی ها بودم ولی به شرط حال معنوی نقد اما چند مشکل این علاقه را دارد کم رنگ می کند: الف) خانواده که نه به فکر نماز شب اند، نه کمال، نه حال معنوی، نه ریاضت، فقط انگار خلق شده اند پدر من را در آورند. ب) جو کل زندگی مانع این هدف می شود مثلا همه استرس رزق را به ما وارد می کنند و ما هم به اندازه خودمان مقاومت می کنیم و ساعت مختصری را برای کار و مابقی را برای مطالعه قرار می دهیم که ناگهان پدر گرامی می گوید یا کار کن یا از خانه من ... شو بیرون خوب این هم عزت ما هم علاقه کسب علم را نابود می کند و ما می مانیم و خودی که نه به کسب علم علاقه دارد نه به هدف کسب دنیا. و چندین مشکل دیگر. چه کنم؟ چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کمالات معنوی ربطی به علومی مثل ریاضیات ندارد. بزرگیِ هرکس به تقوای اوست و نگاه توحیدی که باید به عالَم داشته باشد. حال هرکس با استعداد خود به حواشی این سیر می‌پردازد. و در مورد قسمت دوم سؤال؛ سعی کنید با برخورد لَیِّن با والدین، کج‌دار و مریض رفتار کنید، نه آن‌چنان با آن‌ها مقابله کنید که کار به درگیری بکشد و نه آن‌چنان تسلیم شوید که از تعالی استعداد و آمادگی‌های روحانی و علمی خود محروم گردید. موفق باشید

12143
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: یک راه عملی جهت حضور قلب در نماز ارائه دهید. 30 سال است نماز می خوانم ولی دریغ از یک نماز درست و حسابی، اصلا تمرکز برایم حاصل نمی شود. همه کاری جهت رفع این مشکل کرده ام. مطالعه آداب الصلوه امام ( ره)، ترک افعالی که به نظرم گناه می آمد، در جای خلوت نماز خواندن و ..... لیکن به محض تکبیره الاکرام، مسائل جاری زندگی و کاری ذهنم را مشغول می کند، شاید اگر خیلی تلاش کرده باشم فقط در یک یا نیم رکعت فقط حال توجه داشته ام، خیلی کار برایم دشوار است اگر راهی دارد که راهنمایی و دعایم کنید اگر خیر، دعایم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌ی آیت اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» را مدّ نظر قرار دهید که فرمودند اگر خطورات آمد دنبال نکنید. و در ضمن به شرایط قبل از نماز حساس باشید که ذهن خود را مشغول امور دنیوی نکنید. موفق باشید

11752
متن پرسش
با سلام: متوجه تذکرتون در سوال ۱۱۷۳۴ نشدم. بنده یکبار از جمله راستشو بخواین استفاده کردم و تا آخر دیگه تکرار نشده هرچند که قبول دارم همون یکبار دوبار هم مشکل داره و از بابت این تذکر ارزشمندتون ممنونم، ولی اینو بزارین به حساب اینکه بنده نسبت به شما خیلی احساس پدرفرزندی می کنم و احساس کردم بشه کمی راحت تر باهاتون صحبت کنم و گرنه شرمندم دیگه تکرار نمیشه. خواهش می کنم سوال بنده رو بازهم بخونین چون بازهم توضیح قابل فهمی ندادین. بنده از شما پرسیدم منظورتون به صورت دقیق از اجتهاد چیه؟ شما فرمایش کردین: «فهمیدن ملاک است و در مسیر اجتهاد است که انسان به یک فهم کلّی می‌رسد» خوب این اجتهاد چه تعریفی داره؟ میشه یک مثال عامیانه بزنین؟ مثلا این درسته که یکی وقتی داستان موسی و قومشو میخونه همون ترجمه رو درک میکنه ولی یکی که اون داستانو میخونه هزاران نکته برداری میکنه. طرح کلی اسلام امام خامنه ای اجتهاد هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه بودم خواسته‌اید خودمانی باشید ولی خواستم عرض کنم شما بعنوان طلبه سعی بفرمایید در نوشتار درست بنویسید 2- عرض کردم باید موضوعات دینی را بفهمیم، وقتی درست فهمیدیم در آن موضوع صاحب‌نظر می‌شویم مثل آن‌که فقها در امور فقهی صاحب‌نظرند، مثل آن‌که آقای دکتر جواد لاریجانی در امور سیاست بین الملل مجتهد و صاحب‌نظر است. طرح کلّی کتاب حضرت آقا در گزینش آن آیات، یک نوع اجتهاد است ولی کسی می‌تواند از آن استفاده کند که حداقل تفسیر المیزان را خوب فهمیده باشد. 3- باز واژه‌ی «کردین» و «قومشو» و «داستانو» که در نوشتار خودمانی هم معمول نیست و غلط به حساب می‌آید به‌کار برده‌اید. آری واژه‌ی «میخونه» یا «باهاتون» معمول است. موفق باشید

8796
متن پرسش
سلام علیکم؛ خواستم بپرسم سخنرانی جنابعالی در تالار سوره (روز دوشنبه) از چه ساعتی شروع میشود، تا در همان ساعت خدمت برسیم؟ و اینکه آیا جنابعالی از ابتدای مراسم حضور دارید؟ یاحسین علیه السلام
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: إن‌شاءاللّه بنده در عصر دوشنبه از ساعت 4 بعدازظهر در جلسه حاضرم، ولی نمی‌دانم دقیقاً صحبت بنده از چه ساعتی شروع می‌شود. موفق باشید
7353
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر مدرسه ای غیردولتی با فضایی تربیتی تاسیس کرده ایم و حدود 6 سال از کار آن می گذرد و اکنون احساس نیاز زیادی به داشتن اطلاعات صحیح از نحوه برخورد با مسائل دانش آموزان داریم.مسائلی از قبیل نحوه ارتباط با خانواده،ادب دینی،استفاده از موبایل و ماهواره،مشکلات جنسی،عدم خودباوری،اعتیاد خانواده ها،انگیزه تحصیل،مشاوره شغلی و ... اما متاسفانه مشاوران حاضر با استفاده از علم روانشناسی جواب صحیحی برای این مسائل ندارند و یا کلیشه ای جواب می دهند. لذا از شما خواستاریم راهنمایی بفرمایید به چه منابع مطالعاتی ای رجوع کنیم تا بتوانیم لا اقل برای سال های آینده توان مشاوره دادن در این گونه مسائل به دانش آموزان را داشته باشیم.شایان ذکر است با روش حجه الاسلام حسین میرزایی آشنا شده ایم ولی ایشان نیز در مجموعه شان شرایطی برای آموزش ما نداشتند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کتاب‌های استاد مرحوم صفایی حائری به‌خصوص کتاب «نامه‌های بلوغ» در کنار مباحث معرفت نفس خوب باشد. در ضمن به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» هم نگاهی بیندازید تا راه‌کارهای کلی را در نظر داشته باشید. در شرح دعای مکارم‌الأخلاق که فایل‌های صوتی آن روی سایت هست راه‌کارهای ارزنده‌ای پیدا می‌کنید. موفق باشید
5730
متن پرسش
بسم الله سلام علیکم مدتی است وقتی در موقه نماز خواندن حضور قلب حاصل بنده می شود هر قسمتی را که با حضور قلب می خوانم قلبم درد میگیرد و حالت غمی به بنده دست میدهد ٰ ٰ؛ آیا حضور قلب بدرد بخوری نصیب بنده شده است ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید تا بتوانم به حضور قلبی با بالاترین مرتبه حضور بجای آورم و کمکی باشد برای همیشه در حال حضور بودن در محضر حضرت حق.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه خیر است. بزرگی می‌گفت: «در ابتدای راه حاضر بودم هزار رکعت نماز بدون حضور قلب بخوانم و یک رکعت نماز با حضور قلب نخوانم» این اندازه سخت بود چون باید وارد عالم دیگری می شد. با حوصله و بدون فشار ادامه دهید إن‌شاءاللّه به نشاط می‌آیید. موفق باشید
5700
متن پرسش
سلام استاد ارجمند، آیا فراگیری مباحث صوت و لحن وتجوید قرآن در سنین نوجوانی فایده ای دارد و می تواند به پیشرفت روحی وفکری او کمک کند ؟ لطفا نظرتان را راجع به حفظ قرآن نیز بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظر بنده در دوره‌ی جوانی حفظ قرآن وکار روی صوت و لحن و تجوید بسیار خوب است. موفق باشید
5520
متن پرسش
باسلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده استاد سیدعباس معارف در کتاب نگاهی دوباره به مبادی حکمت انسی بین علم و معرفت نوعی تفاوت قائل شده اند و معتقدند معرفت مسبوق است به نوعی جهل و نسیان و علم اینگونه نیست ظاهرا از سخن حضرت امام خمینی ره در چهل حدیث نیز این نکته بر می آید مستدعیست توضیح بفرمایید چگونه معرفت از مسیر علم عبور نمی کند و ارتباط معرفت و علم چه می شود
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید معرفت با آمادگی روح از طرف حق اشراق می‌شود ولی در این تقسیم‌بندی علم که منظور علم حصولی است با طرح صغری و کبری در یک قضیه حاصل می‌شود بدین لحاظ علم و معرفت را جدا می‌دانند
4852
متن پرسش
باسلام 1.کتاب ده نکته شمار اباشرح صوتی و از برهان تا عرفان و معاد را با شرح صوتی کارکرده ام آیا برای ورود به المیزان لازم است بدایه الحکمه را بخوانم؟ و یا چیزهای دیگر برای مقدمه المیزان لازم است؟ 2. شما قائل به این هستید که سلوک باید ذیل اندیشه امام باشد و دلیل هم استناد می دهید به سخن آیت الله بهجت که استاد تو علم توست، واقعا دچار تزلزل فکری شده ام که آیا این همه از علما و عرفا می گویند باید استاد داشته باشی هم آیت الله جوادی هم علامه حسن زاده و هم علامه طهرانی در کتاب سرالفتوح، حال آن استاد چون ولی خداست و از باطن امور آگاهی دارد به ما باید اجازه دهد که وارد سیاست شویم یا نه، نه اینکه در سلوک فردی استاد داشته باشیم ولی در سلوک اجتماعی تحت امام باشیم و ثانیا شاید آن استادی که خدا به ما می دهد اصلا نظریات امام را قبول نداشته باشد لطفا من را راهنمایی فرمایید؟ 3.تعریف اخبارگری را بیان فرمایید؟ بعضی ها می گویند چرا استاد طاهرزاده مدام از امام و آقا برای اثبات دلایلش سخن می آورد آیا این اخبارگری نیست و آیا اینگونه نیست که شاید بعضی ها نظرات علمی آقا و امام را قبول نداشته باشند فلذا بیانات شما فراگیر نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» سعی کرده‌اند در تفسیر المیزان مباحث فلسفی را جدا مطرح کنند تا مطالعه‌ی المیزان منوط به مباحث فلسفی نباشد 2- شاید سخن آیت الله بهجت از آن جهت است که می‌دانند زمانه طوری است که دیگر اساتیدی مثل مرحوم قاضی پیدا نمی‌شود. بنده عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» عرض کرده‌ام. خوشا به حالتان اگر استاد قابل اعتمادی پیدا کردید ولی به نظر شما اگر استاد سلوکی نظرات حضرت امام را قبول نداشته باشد قابل اعتماد است؟ 3- اخباریون معتقدند نه می‌توان به عقل اعتماد کرد و نه می‌توانیم قرآن را بفهمیم و لذا فقط باید به ظاهر روایات بسنده کرد که لازمه‌ی آن یک نوع تحجر است. ولی اگر دلایلی عقلی یا نقلی مطرح کردیم و بعد شاهدی از سخنان امام و رهبری آوردیم این را اخباری‌گری نمی‌گویند چون اندیشه را مخاطب قرار می‌دهیم نه آن‌که اندیشه را تعطیل کنیم.مرحوم شهید مطهری اخباری گری را این طور توصیف می کند « خود اخباریّین مدعى هستند که قدماى شیعه تا زمان «صدوق» همه مسلک اخبارى داشتند. ولى حقیقت این است که اخباریگرى به صورت یک مکتب با یک سلسله اصول معین که منکر حجیت عقل باشد، و همچنین حجیت و سندیت قرآن را به بهانه اینکه فهم قرآن مخصوص اهل بیت پیغمبر است و وظیفه ما رجوع به احادیث اهل بیت است منکر شود، و همچنین بگوید اجماع بدعت اهل تسنن است، پس از ادلّه اربعه یعنى کتاب و سنت و اجماع و عقل، تنها سنت حجت است، و همچنین مدعى شود که همه اخبارى که در کتب اربعه یعنى کافى و من لایحضره الفقیه و تهذیب و استبصار آمده صحیح و معتبر بلکه قطعى الصدور است، خلاصه مکتبى با این اصول، پیش از چهار قرن پیش وجود نداشته است. شیخ طوسى در کتاب عُدّة الاصول از گروهى از قدما به عنوان «مقلّده» یاد مى‏کند و انتقاد مى‏نماید، ولى آنها مکتبى از خود نداشته‏اند. علت اینکه شیخ آنها را مقلّده مى‏خواند این است که در اصول دین هم به اخبار استدلال کرده‏اند. به هر حال مکتب اخباریگرى ضد مکتب اجتهاد و تقلید است. آن اهلیت و صلاحیت و تخصص فنى که مجتهدین قائلند او منکر است، تقلید غیرمعصوم را حرام مى‏کند. به حکم این مکتب چون حجت و سند منحصر به احادیث است و حق اجتهاد و اعمال نظر هم نیست مردم موظفند مستقیماً به متون مراجعه کنند و به آنها عمل نمایند و هیچ عالمى را به عنوان مجتهد و مرجع تقلید واسطه قرار ندهند.» (مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏20، ص: 169 ) موفق باشید
185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد ارجمند بنده بزودی قرار است انشاء الله مسئولیت بسیج یکی از دانشگاههای کشور که جمعیتی حدود ...... نفر را دارد به عهده بگیرم .از شما راهنمایی می خواستم و همین چند برنامه عملی برای ایجاد یک فضای قرانی و اشنا کردن خود و دانشجویان با معارف اسلامی. به نظر شما مهمترین وظیفه بسیج در زمان ما چیست؟
متن پاسخ
جواب: سلام علیکم : باسمه تعالی بسیج آن شجره‌ی مبارکی است که همواره باید به عنوان مدافع اسلام، از حقانیت اسلام پاسداری کند، آن‌گاه که به مرزهای کشور اسلامی حمله می‌کنند، دفاعِ نظامی پیش می‌آید، و آن‌گاه که به مرزهای عقیدتی حمله می‌کنند دفاع عقیدتی پیش می‌آید. در راستای دفاعِ از نوع دوم ،مباحث معرفت‌النفسی را مقدمه‌ی خوبی می‌دانم و لذا بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ»، کتاب «آشتی با خدا» و سپس کتاب «ده نکته از معرفت‌النفس» را پیشنهاد می‌کنم تا آرام‌آرام عزیزان بتوانند با تفکر قرآنی آشنا شوند و در این رابطه مطالعه‌ی جزوات «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» و «روش کار با المیزان» را مؤثر می‌دانم. موفق باشید
17664
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: امسال در روز مردمی بزرگ داشت کوروش تعداد بیشماری از مردم بر دور مقبره ی کوروش جمع شدند و حتی عده ایی در مقابل این مقبره سجده کردند و این در حالیست که تجمع چنین جمعیتی تحت چنین عنوانی (بزرگداشت کوروش) در سال های اخیر بی سابقه بود و افراد از سراسر کشور خود را برای این روز به زحمت با تحمل رنج ترافیک و جاده های پیاده به آنجا رساندند و حتی شعار هایی ضد دینی و ضد انقلابی نیز در میان آنان سر داده شده حال سوال من اینجاست که شما چنین رخدادی را که هم در نزدیک پیاده روی اربعین است وهم در آستانه ی انتخابات سال بعدی است را چگونه تحلیل می کنید آیا این ناشی از برنامه ریزی نرم و رسانه ایی دشمنان ما نیست؟ و اینکه به نظر شما وسعت بیشتر این واقعه و پدید آمدن یک فرهنگ مردمی بصورت اجتماع بزرگداشت کوروش و خطرات جدی برای کشور و انقلاب به دنبال ندارد؟ و اگر این اجتماعات از آینی که هست گسترده تر شود گونه ای از تریبون سازی برای جریان رسانه ای دشمن نیست؟ وظیفه ی نهاد های دولتی در کنترل خطرات این اجتماع چیست؟ وظیفه ی شخصی هر فرد در کنترل خطرات این اجتماع چیست؟ با تشکر از دلسوزیتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید نسبت به این جریان حساسیت نشان داد. هنر رسانه‌ها و صدا و سیما است که سعی کنند انگیزه‌های صحیحی را در دل این حرکت برجسته نمایند. از آن جهت که مردم کوروش را مرد آزاده‌ای می‌دانند و به یک معنا حتی بعضاً آن را با ذو‌القرنین منطبق می‌کنند. با این کار عملاً اگر عده‌ای هم بخواهند آن حرکت را به حرکتی مقابل نظام تبدیل کنند، ناکام می‌شوند زیرا ما هم به کوروش احترام می‌گذاریم. موفق باشید

17098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، خسته نباشید: از استادتان جناب علامه حسن زاده آملی حفظه الله، نظریه ی تخت بودن زمین را شنیده اید؟ برخی سایتها شروع به انتشار مطالبی می کنند مبنی بر این که ابوریحان هم اثبات کرده است که زمین مسطح و تخت است، و گرد نیست، و می گویند جناب علامه و استاد صمدی هم این موضوع را در دروس علم هیئت و نجوم مطرح کرده اند، و مورد تایید مرحوم علامه شعرانی هم بوده است، می گویند: اگر زمین گرد باشد هیچگاه قبله صحیح نخواهد بود، اگر می شود راهنمایی بفرمایید، چون مطالب بسرعت درحال انتشار در فضای مجازی است، و اگر انحرافی و اشتباهی در مطالب باشد، ما و دوستان کمی می توانیم جلوی آن را بگیریم، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نشنیده‌ام و این هم استدلالِ درستی نیست که اگر زمین کروی باشد، در درک قبله اختلال پیش می‌آید. فقهای ما برای هر پیش‌امدی حکمی دارند. موفق باشید

16482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اگر هم آقای احمدی نژاد و هم دکتر جلیلی در این انتخابات شرکت کنند و همانطور که تا الان بوده اند باشند و تغییر موضع ندهند، شما به دکدومشون رای میدید؟ ماکه گیج شدیم استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ذهن خود را مشغول چیزی کنیم که نه به دار است و نه به بار و معلوم نیست که چه رقبایی در میان خواهند آمد. موفق باشید

13427
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: رهبری در تاریخ 22/12/1379 در دانشگاه امیر کبیر در جواب سوالی این چنین فرمودند: در حال حاضر با توجه به شبهه‌افکنیها و ریاکاری بعضی از مسؤولان و در نتیجه آلوده کردن چهره‌ی نظام اسلامی، چه راهکارهایی را برای در امان ماندن از غفلت یا تندروی های بیجا، و تصمیم‌گیریهای خداپسندانه و مبتنی بر اسلام پیشنهاد می کنید؟ فرمودند: «من کلّاً به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاّب توصیه می کنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجروی هایی که شما ملاحظه می کنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطّلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشته‌ای که تحصیل می کنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم ان‌شاءاللَّه جزو نخبگانِ برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید. نسل امروز ما درست نمی داند که انقلاب اسلامی چگونه این کشور را از چنگال آن رژیم خلاص کرده است. این را ما که با همه‌ی پوست و گوشت و همه‌ی هستىِ خود آن رژیم را حس کردیم، خوب می دانیم. اینها باید منعکس و گفته شود. البته در این زمینه، چیزهایی هم نوشته شده است. رژیم گذشته، رژیمی فاسد و صددرصد وابسته و به‌کلّی دور از عدالت بود. برای آن رژیم مسأله‌ی مردم در کشور به‌هیچ‌وجه مطرح نبود. برای آن رژیم ارزش یک مستشار امریکایی یا یک سیاحتگر صهیونیست، به مراتب بیشتر بود تا جمعیت عظیمی از مردم ایران! عناصر آن رژیم به مفت خوری، زیادی خوری، غارت منابع ملی و استفاده‌ی نامشروع از همه‌ی امکانات کشور عادت کرده بودند. آن رژیم بر پایه‌ی نامشروعی بنا شده بود؛ یعنی کسی که در آن زمان در رأس قدرت بود - که تقریباً سیوپنج سال هم حکومت کرد - فقط با این اعتبار به حکومت رسیده بود که پدرش قبل از او حاکم بوده است! شما ببینید چه منطق غلطی برای حاکمیت یک نفر وجود داشت. همه‌ی قدرت ها و ثروت ها در اختیار او بود و اگر گفته می شد که شما با چه استدلالی روی کار آمده‌ای، پاسخ این بود که چون پدرم قبل از من در این‌جا حاکم بوده است! او با پشتوانه و خواستِ مستقیم انگلیسی ها بر سرِ کار آمد و سی و پنج سال هم حکومت کرد؛ بدیهی است که مملکت متعلّق به آن کسانی باشد که او را بر سر کار آوردند یا از او حمایت کردند. ما چنین رژیمی را پشت سر گذاشتیم. پدر او چرا روی کار آمده بود؟ چون یک کودتای انگلیسی شده بود و آنها این‌طور خواسته بودند. شما باید اینها را بدانید. شما باید تاریخ کودتای رضاخان در اسفند ۱۲۹۹، بعد رسیدنش به سلطنت در ۱۳۰۳، بعد جانشین شدن محمدرضا را بدانید. البته در تلویزیون هم برنامه‌های خوبی گذاشتند و اینها را تشریح کردند. در کتابهایی هم این مطالب نوشته شده است. آگاهی های شما از مسائل جهان باید بالا برود. من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگ های خون‌آشامی گرفته و چه زحماتی را در این بیست‌ودو سال تحمّل کرده تا به این‌جا رسیده و چه دشمنی هایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملاً می فهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفه‌ی خودش را حس می کند و تشخیص می دهد. جوان ایرانی، هم روشن‌بین و باهوش است، هم سیاسی است. لذا جای ابهام باقی نمی‌ماند. بنابراین، علاجی که من پیشنهاد می کنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی - نه بحثهای انحرافی - است. البته بحث خودسازی و درون‌سازی و نورانی کردن دل و امثال اینها هم بحثهای مفصّلی است که در جای خود باید مورد تأکید قرار گیرد.» سوال این است که چه جوری سطح آگاهی خود را بالا ببریم و یا از تاریخ کشور به خصوص از مشروطه به این طرف مطلع شویم؟ آیا شما کتابی سراغ دارید یا آیا خودتان کتابی نوشته اید در این زمینه؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید امروز کتاب‌های بهتری در رابطه با تاریخ صدساله‌ی گذشته‌ی ما در بازار باشد ولی رویهم‌رفته کتاب‌هایی مثل «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و یا کتاب‌های آقای موسی حقّانی و موسی نجفی کمک‌کننده در این امر هستند. جزوه‌ی تحلیلی از انقلاب اسلامی که بنده تنظیم کرده‌ام انشاءاللّه می‌تواند مفید باشد. کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» از آقای بهنود نیز نکات خوبی دارد به‌خصوص که این کتاب را قبل از پیوستن به اصحاب بی‌بی‌سی نوشته است. موفق باشید

10682
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: در منابع دست اول تاریخ چون مقتل ابومخنف و کتاب ارشاد شیخ مفید و.... سخنی از حضرت رقیه «سلام‌اللّه‌علیها» نیست، شهید مطهری نیز به این موضوع تشکیک نموده است، حال می خواستم بدانم با توجه به مطالعات شما حضرت رقیه از چه زمانی وارد عزاداری های ما شده است و آیا امام حسین «علیه السلام» دختری که در شام با دیدن سر مقدس امام جان سپرده است داشته است؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه سید جعفر مرتضی آملی از علما و مورخان شیعه‌ی لبنانی معتقدند مرحوم شهید مطهری به سندهای وجود حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» در کربلا دسترسی نداشتند. کتاب حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» از آقای جعفر تبریزی نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید
10495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: احتراما نظر جنابعالی را جلب می کنم به دو سایت گرانسنگ که بسیار مطلوب است در جهت نیل به تحولی عظیم در امر شکوفایی اقتصادی و خود کفایی در کشور امام زمان ارواحنا له الفداء خواهشمند است نظر مبارک را مرقوم فرمایید: 1 www.eabbassi.ir در خدمت اصلاح الگوی مصرف اسفندیار عباسی 2. آبیاری زیر سطحی سفالی سید محسن حجازی subsoilirrigation.ir
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این کار را به فال نیک می‌گیرم و برای عزیزان آرزوی موفقیت دارم. موفق باشید
10200
متن پرسش
با سلام: استاد چه تغییری در نفوس بشر در حال به وجود آمدن است که باعث شده به سمت ماوراء گرایش پیدا کنند و از شواهد آن به وجود آمدن فرقه های عرفانی یا عرفان های نوظهور است و این تغییر تا کجا ادامه پیدا می کند؟ فردی می گفت بشر با ادامه این مسیر حجاب ها را کنار خواهد زد (به صورت اجتماعی)، تا اینکه حضرت را که واسطه فیض هستند حاضر می یابد و آن وقت زمان ظهور حضرت برای انسان است نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با به بن‌بست‌رسیدن وعده‌های مدرنیته که مدعی بود برای بشر بهشتی فراهم می‌کند که جواب‌گوی جسم و جان اوست، بشری که فطرتاً به دنبال معنویت اصیل و حقیقی است، اراده کرده است تا نظر به حقیقت بیندازد و همان‌طور که آن فرد فرموده‌اند اگر چند روزی هم در شناخت مصداق‌های رجوع به حقیقت اشتباه کنند، فراموش نکنید تجدد یک دین است و در تعارض با هر دین دیگری که غیر آن باشد در حالی‌که بخش اعظم تاریخ بشر تاریخ دینی است که انبیاء الهی آن را آوردند و نگاه مدرنیته نگاهی است که این تاریخ را نادیده گرفت و یا آن را بد فهمید و انقلاب اسلامی آمد تا بشر نگاه درستی به دین بیندازد و بشر نه‌تنها از تجدد و دین قلابی بهائیت نجات یابد، حتی از وهّابی‌گری و سلفی‌گری که اسلام تجددمآب است نیز نجات یابد، بالاخره می‌فهمد که حقیقت در کجا است. در همین راستا حضرت باقر«علیه‌السلام» می‌فرمایند: . «أَیُّهَا النَّاسُ أَیْنَ تَذْهَبُونَ وَ أَیْنَ یُرَادُ بِکُمْ بِنَا هَدَی اللَّهُ أَوَّلَکُمْ وَ بِنَا یَخْتِمُ آخِرَکُمْ فَإِنْ یَکُنْ لَکُمْ مُلْکٌ مُعَجَّلٌ فَإِنَّ لَنَا مُلْکاً مُؤَجَّلًا وَ لَیْسَ بَعْدَ مُلْکِنَا مُلْکٌ لِأَنَّا أَهْلُ الْعَاقِبَةِ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین» ؛ اى مردم! کجا مى‏روید و شما را به کدام جهت مى‏برند؟ خداوند اولِ شما را به دست ما هدایت نمود و به دست ما آخرِ شما را به انجام مى‏رساند، اگر شما دولت زودگذر دارید، دولت پایدار از آن ما است. بعد از حاکمیت ما، حاکمیت دیگرى که بیاید و حاکمیت ما را ساقط کند نخواهد بود، زیرا ما اهل عاقبت هستیم و خداوند فرمود: عاقبت کار از آن متقین است. موفق باشید
نمایش چاپی