بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من نتوانستم اخلاق خود را درست کنم، زودرنج هستم، از شر زبان اطرافیان، زیاد حرف زدنشان، بیهوده گویی هایشان، گاهی حتی غیبت آنها واقعا اذیت می شوم و نمی‌توانم کاری کنم، البته به جز تذکر دادن، اما واقعا دلم نمی‌خواهد بین آنها و مردم زندگی کنم، گاهی احساس ناامیدی شدیدی دارم به حدی که نمی‌خواهم به زندگی ادامه بدهم اما مجبورم زندگی کنم چون هنوز مرگم نرسیده، واقعا خیلی وقت ها در زندگی اذیت می‌شوم، حتی در مواردی کارم به وسواس و افراط کشیده شده، روحیه خوبی ندارم، اصلا چطور باید زندگی کنم؟ من از خودسازی و بهبود خودم ناامیدم، از اینکه بر نفس غلبه کنم ناامیدم، واقعا نمی‌دانم چه کار کنم، به کجا پناه ببرم، و چکار کنم زودتر این زندگی تمام شود، من که انتخاب نکردم تا اینقدر در دنیا باشم، خیلی وقت ها بعد از گناه به خودم می آیم و قبلش نتوانسته ام پیشگیری کنم، واقعا دلم نمی‌خواهد آنقدر زنده بمانم و گناه کنم، من که معصوم نیستم و از رشد خودم هم ناامیدم، گاهی واقعا دلم میخواد زندگی ام در نوزادی تمام می‌شد و این همه عمر نمی‌کردم، ولو کارهای مفیدی هم انجام داده باشم، ولی چه فایده که با یک گناه یا بد اخلاقی خیلی از آنها از بین می روند، من هم که نتوانسته ام اخلاقم را درست کنم، واقعا باید چکار کنم؟ واقعا نیاز دارم در این دنیا نباشم و جدای از همه مردم و اعمالم (چه خوب چه بد) مدتی آرامش داشته باشم، حتی از زیارت لذتی نمی‌برم چون در اماکن حواسم پرت مواردی می‌شود که باید تذکر بدهم (نهی از منکر) و خیلی وقتها حتی اماکن مذهبی هم آرامش ندارم، یا اگر هم وقتی آرامش داشته باشم بخاطر خانواده و اطرافیان نمی‌توانم آنجا در خلوت و آرامش مدتی بمانم، خیلی وقت ها شده فردی از اطرافیان آمده و آرامش و خلوتم را به هم زده، یا وسط دعا مزاحمم شده و من چون می‌خواستم دعا را بدون مزاحم بخوانم و تمرکز کنم، و او هم بیهوده گویی یا احیانا بدگویی کرده، و تمرکزم را به هم زده، یکدفعه کمی بداخلاقی کرده ام، مگر مزاحمت اینها تقصیر من است که اثر گناهش روی من می ماند؟ واقعا از مزاحمت و بعضی کارها و حرف ها و رفتارهایشان خسته شده ام، واکنش هم نشان بدهم ممکن است کارم به افراط و بداخلاقی برسد، من هم کمی در زندگی آرامش می خواهم ولی ندارم، واقعا چطوری باید بدون زجر کشیدن خودسازی کنم و خودم را کنترل کنم؟ اصلا راهی هست این‌همه در زندگی اذیت نشوم؟ دلم نمی‌خواهد بعضی اطرافیانم را ببینم یا حتی صدایشان را بشنوم چون خیلی اذیتم کرده اند، ولی مجبورم چون از افراد خانواده اند، چطور باید صبرم را بالا ببرم؟ و همچنین امید را؟ و از کجا بفهمم در لحظه چه کاری و چه حرفی درست است؟ حس می‌کنم حتی خدا و ائمه هم مرا دوست ندارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که با شور و شوقِ تمام، دست در کار باشد و دلْ با یار و از این جهت نباید از زندگی و امورات عادی آن حتی کارهای خانه فرار کرد. آری! به ما توصیه کرده‌‌اند: «رَه چنان رو که رهروان رفتند». و لذا مانند دیگران و دل‌دادنِ به انسان‌ها باید درخشش خود را تجربه کرد و از ورزش و فعالیت‌های اجتماعی و حضور در جلسات معرفتی نباید کناره گرفت. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست بزنید. https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7   . موفق باشید

37452
متن پرسش

سلام استاد: به نظر شما اسلام واقعی در ایران است یا در عربستان و مالزی و اندونزی و ترکیه و امثال ذلک؟ چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توحید نابی است که در دل اسلام عزیز نهفته است. حال، «شاخ گل هرجا که می‌روید گل است» و این اسلام عزیز است که هر کجا در دل هر ملتی چهره‌ای از چهره های زیبای خود را در حرکات و سکنات مردمان به نمایش گذاشته است و این البته غیر از آن است که بعضی از حکومت‌ها در مأموریت‌های خود بنا دارند اسلام را به حجاب ببرند بخصوص حجابی که وهّابی‌ها بر چهره مبارک اسلامِ دوست‌داشتنی کشیده‌اند تا آن چهره را نازیبا و خشن و نامتفکرانه بنمایانند بر عکسِ موقعیت‌هایی که سعی بر آن است که در آن موقعیت‌ها زیبایی‌های اسلام به انسان‌ها نمایش داده شود و بنده فکر می‌کنم این رسالتِ ایران در حکمت خسروانیِ آن است. موفق باشید      

37422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در مورد سیر مطالعاتی کمی گنگ هستم. سیر مطالعاتی پیشنهادی به این شکل تدوین شده که : ۱. مقدمات اولیه ۲. مباحث قرآنی ۳. مباحث نهج البلاغه ۴. مباحث پایه ۵. مباحث اخلاقی .آیا دقیق با همین ترتیب ها باید مطالعه بشه یا میشه موازی از هر کدوم پیش رفت؟ اگر به ترتیب بخوایم مطالعه کنیم یعنی باید بعد از چند سال به شماره ۵-( مباحث اخلاقی) وارد بشیم ؟ اگر موازی ممکن هم میشه با چه ترتیب هایی میشه ؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقدمات اولیه، می‌توانید بر اساس ذوقی که دارید عمل کنید ولی به هر حال از ارتباط با قرآن از طریق مباحثی که شده است، نباید کوتاهی کرد. موفق باشید

37376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما! با توجه به آنکه مدرکات حصولی به مدرکات مابلذات که حضوری انسان است، برمی‌گردد. آیا می‌شود گفت که انسان همیشه دارد خودش را درک می‌کند. بعبارت دیگرانسان همیشه از دریچه وجود خودش با بیرون از خودش ارتباط دارد. شاید بتوان گفت که ادراک حضوری یعنی عالم درون یعنی ذات من. عالم خواب یعنی درون ذات انسان. من وقتی که در خواب هستم با خودم روبرو هستم. مطالب بالادرست است یا نه؟ اگر نادرست است کدام بخش نادرست است؟ با تشکر از وقتی که برای پاسخ گویی به سوالات می‌گذارید. دوستدار شما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال 37375 عرض شد به هر حال در خواب، قوه خیال انسان در میان است و اگر انسان در بیداری، نفس ناطقه خود را با معارف الهیه تربیت نکرده باشد، قوه خیال او میدان ظهور توهّمات می‌شود هرچند آن توهّمات زیبا هم که باشند حکایت دروغینی را مقابل ما شکل می‌دهند. موفق باشید

37314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: علت این همه جاماندگی چیست؟ شهدا مانده اند و ما قبرستان نشینان عادات را زمان با خود برده است، چرا؟ خداوندا دیگر خسته شدم از خود ساختن و خود پروری! این گوی و این میدان: شما بگویید من چه کنم. جوانی ۱۶ ساله که دشمن «اسرائیل» برنامه خاصی برای کشتن او نریخته و بلکه دم گلوگاه او را خفه کرده با مسئله دین داری و نابودی استکبار. اما چرا حاج قاسم را باید شخصا دستور ترور آن را بدهد. بار الهی جوابم ده تا سخره ای باشم در برابر سیل ها طغیانگر!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! معلوم است که در این زمانه خاص، خداوند راهی بس عمیق و دقیق در مقابل ما قرار داده که بسی اساسی‌تر از آن است که گمان کنیم مشکلْ به این سادگی‌ها حل می‌شود. با دشمنی روبه‌رو هستیم که تمام ظلمات و حیله‌های آخرالزمان را یکجا به میان آورده تا با عزمی به وسعت فهمِ عمیق شهید حاج قاسم سلیمانی که خود را مشغول مسائل جزیی و انفعالی نمی‌کرد، در این مبارزه وارد شویم. و به گفته رهبر معظم انقلاب متوجه باشیم ما چه دشمن و دشمن‌هایی داریم تا با نوعی انسجام داخلی در چنین تاریخی حاضر شویم و با شکست چنین دشمنی به آن تقدیر بزرگی که خداوند برای ما در نظر گرفته، دست یابیم إن شاءالله. موفق باشید

37310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار وقت بخیر: استاد من زمانی شوق زیارت امام یا امامزاده ای رو در دلم حس می‌کنم و خیلی مشتاق و دلتنگ زیارت می‌شوم، وقتی به حرم می‌روم اما انگار دلم یخ می‌زند، دیگر خبری از آن شوق نیست. می‌نشینم ادعیه می‌خوانم با حال خیلی معمولی، زبانم به دعا کردن و حاجت خواستن نمی‌چرخد. البته برای فرج امام زمان دعا می‌کنم، اما حوائجی که مد نظرم هست، زبانم به گفتن نمی‌چرخد و هیچ خبری از آن اشتیاق و حلاوت مناجات در آن لحظه نیست و وقتی برمی‌گردم بسیار غمگین می‌شوم که چرا قبل رفتن آن همه بی‌قراری و دلتنگی بود اما در حرم حال عبادت نبود و بسیار ناراحت می‌شوم. استاد بنظر حضرتعالی علت این اتفاق چه می‌تواند باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خود سخت بگیرید. فرموده‌اند: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». در چنین مواردی می‌توان زیر سایه امام و یا امام‌زاده‌ای که به زیارتشان مشرف شده‌اید؛ به تدبّر در قرآن و زیارت‌هایی مثل زیارت جامعه بپردازید. موفق باشید

37288

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: از جایی که دنیای امروز دنیایست که نیست انگاری و ندانم کاری در آن مثل یک ماهی هستش که اگه اون رو در بیارن میمیره. و در آوردن هم با درک اون هست. منم بی منظور شروع می‌کنم. کورم و کر، برای رسیدن به نور و بیرون آمدن از اون پرده ای که همه رو تار نشون میده، نمیدونم ... ‏‏« پرده نشین ‏/ ‏‏این قافله از صُبح ازل سوی تو رانند‏ / ‏‏تا شام اَبد نیز بسوی تو روانند‏ / ‏‏سرگشته و حیران هَمه در عشق تو غرقند‏ / ‏دل سوخته هر ناحیه بی تاب و توانند‏ / ‏‏بُگشای نقاب از رُخ و بنمای جَمالت /‏ ‏تا فاش شود آنچه هَمه در پی آنند‏ / ‏‏ای پَرده نشین دَر پی دیدار رُخ تو‏ ‏/ جانها هَمه دل باخته، دلها نگرانند‏ / ‏‏در میکده رندان همه در یاد تو مستند‏ ‏/ با ذکر تو در بُتکده ها پَرسه زنانند‏ / ‏‏ای دوست دل سوخته ام را تو هدف گیر‏ / ‏‏مژگان تو و اَبروی تو تیر و کمانند‏» تفکر تاریخی هر چی هست من نمیدونم فقط یادم هست اربعین رو و نشستن در زیر گنبد اباعبدالله الحسین و بطور باور نکردنی صیغل دادن همونی که من کلی براش تلاش کردم که بهش برسم و نگهش دارم  « ‏‏گواه دل‏ / ‏‏سٰاغر از دست ظریف تو گُناهی نبود‏ / ‏‏جُز سر کوی تو ای دوست! پناهی نبود‏ / ‏‏درِ اُمّید ز هر سوی به رویم بسته است‏ ‏/ جُز در میکده، اُمّید به راهی نبود‏ / ‏‏آنکه از بادۀ عشق تو لبی تازه نمود‏ / ‏ملک هستی بر چشمش پرِ کاهی نبود‏ / ‏‏گر تو در حلقۀ رندان نظری ننمایی‏ / ‏به نگاهت، که در آن حلقه نگاهی نبود‏ / ‏‏جان فدای صنم باده فروشی که بَرَش‏ ‏/ هستی و نیستی و بنده و شاهی نبود‏ / ‏‏نظری کُن که نباشد چو تو صاحبنظری /‏ ‏به مریضی که دَر او جُز غم و آهی نبود‏ / ‏‏عاشقم عاشق دلسوخته از دوری یار‏/ ‏‏در کفم جُز دل افسرده گواهی نبود‏» خدایا شروع می‌شوی تو و شسته می‌شود از دریای حکمتت کدری ها و زلال خودت را به من می بخشی، دیگر تحمل ندارم که به روی خودم نیاورم که تویی خودم و در آغوشت بیابم آنی را که دنبالش می‌گشتم  «آتش عشق‏ / ‏‏کیست کآشفتۀ آن زلف چلیپٰا نشود؟!‏ / ‏‏دیده ای نیست که بیند تو و شیدا نشود‏ / ‏‏ناز کن ناز، که دلها هَمه در بند تواَند‏ ‏/ غمزه کُن غمزه که دلبر چو تو پیدا نشود‏ / ‏‏رُخ نما تا هَمه خوبان خجل از خویش شوند‏ / ‏گر کشی پَرده ز رُخ کیست که رُسوا نشود‏ / ‏‏آتش عشق بیفزا، غمِ دل افزون کُن‏ / ‏این دل غمزده نتوان که غم افزا نشود‏ / ‏‏چٰاره ای نیست به جُز سوختن از آتش عشق‏ / ‏آتشی ده که بیفتد به دل و پا نشود‏ / ‏‏ذرّه ای نیست که از لُطف تو هامون نبود‏ / ‏قطره ای نیست که از مهر تو دریا نشود‏ / ‏‏سر به خاک سر کوی تو نهد جٰان، ای دوست‏ / ‏‏جان چه باشد که فدای رُخ زیبا نشود‏» آه ... « عطر یار / ‏‏ما ندانیم که دلبستۀ اوئیم هَمه‏ / ‏‏مست و سَرگشتۀ آن روی نکوئیم همه‏ / ‏‏فارغ از هر دو جهٰانیم و ندانیم که ما‏ ‏/ دَر پی غمزه او بادیه پوئیم هَمه‏ / ‏‏ساکنان دَر میخانۀ عشقیم مُدام‏ / ‏از ازل مَست از آن طرفه سبوئیم هَمه‏ / ‏‏هَرچه بوئیم ز گلزار گلستان وی است‏ / ‏عطر یار است که بوئیده و بوئیم هَمه‏ / ‏‏جُز رُخ یار جمٰالی و جمیلی نبود‏ / ‏در غم اوست که در گفت و مگوئیم هَمه‏ / ‏‏خود ندانیم که سرگشته و حیران همگی / ‏پی آنیم که خود روی بروئیم هَمه‏» جهان امروز به نهوه ای شده است که عصاره و شاخصی را از آن می‌خواهیم و می‌خواهم. اما چجوری «خود» رو که دریاییست از پیشرفت ها و بینش ها رو هر روز جلوی پنجره ندانم کاری ها می‌بینم و بدون سلام علیک از کنارش می‌گذرم. ای دل راهم دهید!! قول می‌دهم بدون حجاب بیایم در دل افاق تاریخ!! تفکر تاریخی در یاب من را!! « تشنۀ پاسُخ‏ / ‏‏ای دوست هر آنچه هست نور رُخ تو است‏ / ‏‏فریادرس دل، نظر فرّخ تو اَست‏ / ‏‏طی شد شب هجر ‏‏(قدر) ‏‏و مطلع فجر نشد‏ / ‏‏یارا! دل مُرده تشنۀ پاسخ تو است» « ایمان‏ / ‏‏آنرا که زمین و آسمٰانش جا نیست‏ / ‏‏بر عرش برین و کُرسیش مأوا نیست‏ / ‏‏اندر دل عاشقش بگنجد ای دوست‏ / ‏‏ایمانست این و غیر از این معنا نیست‏» بخدا که همین است و بست!! و مگر جز عاشقان را راهی ست به سوی حقیقت. « عشق‏ / ‏‏آن دل که بیاد تو نباشد دل نیست‏ / ‏‏قلبی که بعشقت نطپد جُز گِل نیست‏ / ‏‏آن کس که ندارد بسر کوی تو راه‏ / ‏‏از زندگی بی ثمرش حٰاصِل نیست‏» آمداه ام با قلبی آکنده از زشتی ها و بدی ها، ببخش مرا که سابقه ام همچون شمر کربلاست.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به شهداء بخصوص به شهید حاج قاسم سلیمانی نظر کرد. عرایضی تحت عنوان «شهید حاج قاسم سلیمانی؛ سری از اسرار تاریخی ما»https://lobolmizan.ir/leaflet/1121?mark=%D8%AD%D8%A7%D8%AC%20%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85  شده است. امید است که افقی نسبت به آنچه به میان آوردید، برای‌مان بگشاید. موفق باشید

37273
متن پرسش

غزه قطعه قطعه شد، اما نشد تسلیمْ او/  زیر سمّ اسب ها لِه شد، نشد تسلیم او / خانه ها ویران شده، گل ها همه پرپر شده / زیر سرب داغ موشک ها نشد تسلیم او / همچو بارانْ بارش تیر و تفنگ و بمب هاست / ایستاده استوار و باوقارْ اما نشد تسلیم او / از زمین و آسمانْ امواج دریای بلا / پر تلاطم، بس خروشان شد نشد تسلیم او / همچو لاله غرق خون و سر به زیر و بی صدا / در مصاف تندباد ظلم پرپر شدْ نشد تسلیم او / لعنت کل دو عالم بر تو ای شیطان غرب! / غم پریشان کرده دل ها را! نشد تسلیم او / ای دو صد لعنت به غرب و بر حقوق بی بشر / غزه غرق خون نشسته آه، نشد تسلیم او / ای خدای قهر و قاصمْ قامت صهیون شکن / خون مظلومان غزه نیل شدْ نشد تسلیم او / ما همه چشم انتظار انتقام تو شدیم / ای خدای بی پناهانْ هان! نشد تسلیم او / عاقبت این جنگ انجامش رسد با لطف تو! / لیک حیرانم نشد غزه نشد تسلیم او!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین طور است که «عاقبت این جنگ انجامش رسد با لطف حق». زیرا غزه میدان معجزه ایمان و صبری است که نتیجه آن، تغییر نظام استکباریِ حاکم بر جهان است. بیچاره‌ها ۷۰ سال پیش خواستند به پشتوانه قدرت اسلحه‌ها و رسانه‌های‌شان ملتی را محو کنند و اتفاقاً درست، از همان دریچه میدانِ محو و نابودی جهان استکبار گشوده شد با مقاومت قهرمانانه مردمی که اسلحه‌های آنها اقتدار و مظلومیت و ایمان و صبر است. موفق باشید        

37209
متن پرسش

سلام، در رابطه با مسائل سیاسی اقتصادی جمهوری اسلامی اگر ناراحت نمی‌شوید سئوالی بپرسم. آنچه بنده بی سواد از اوضاع اقتصادی و فرهنگی مملکت می‌فهمم این است که نه مسئولین و نه سیستم و نه مردم هیچ کدام به شیوه جمهوری اسلامی اداره نمی‌شود و عمدتا طریقه دست چندم و قدیمی اقتصاد و مدیریت و علمی و فرهنگی مدرن است به همین خاطر هم کُند و مسخره است و البته همواره دچار ایراد. رهبری بعنوان جهت دهنده کلی نظام سعی بر این دارند کلیت سیستم را به نظام اسلامی تغییر داده و از ذات مدرن و دست چندمی خارج کنند و اصرار دارند جمهوری اسلامی از دل همین مردم باید متولد شود و یک فرهنگ جهانی خواهد بود نه یک فرهنگ قبیله ای. خب! دوست بنده با ۳۵ سال سن هنوز مجرد است، حقوق کارگری در سخت ترین حالت، روان پریشی که با قرص روانپزشکی اداره اش می‌کند و کارگران مملکت که با حقوقی همواره پایین تر از حد شان یک فرد معمولی است باید به جبر زندگی کنند با اینکه منکر سختی نیستم منکر بی عدالتی هستم. نمی‌گویم انقلاب موفقیت نداشته است و منکر پیش رفت هایمان نیستم بلکه می‌گویم بیایید برویم آمریکا را از ریشه بخشکانیم ما نیاز به اراده های آزاد انسانی و تحقق آرمان های حاکمیت خود داریم. پیش بینی بنده از جواب شما این است که با پذیرش مشکلات و حل آنها از دل مردم و جهت دهی، موفق به نابودی سیستم غربی در زندگی سیاسی اجتماعی خود خواهیم شد. خیلی خب سئوال این است چرا ما در این مسیر متحد، قدرتمند، تربیت شده، آزاد، صاحب اراده، و قوی دل و استوار نیستیم؟ این عمر من بوده در دستان معلمی شما مربیان انقلاب چرا مرا از کودکی آماده نکردید؟ من توانایی داشتم و پیوسته در اختیارتان بودم شما به من آینده ای که لازم دارم را هرگز نشان ندادید و راهی که خود را در آن تا انتها بیابم تا حرکت کنم را نمایان ننمودید از این بابت جوابی مرحمت فرمایید تا یا راهی بیابم یا راهی بسازم یا سفر کنم از خدمت شما مرخص شوم یا مرا از این سرا خارج کنید یا اگر در تنگناها قرارم دادید بلند مرتبه ام کنید تا زمین گیر نشوم و پیش روی‌کنیم. ما مردم نیازمند تعاملی صحیح با مسئولین برای تحقق جمهوری اسلامی هستیم و اینگونه گفتگوها برای ما حکم شروع حرکات باید باشند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آغازِ یک تاریخ، چیز ساده‌ای نیست. نه می‌توان برای عبور از نظام سرمایه‌داری، همه امور را دولتی کرد – دیدیم که در شوروی این روش جواب نداد - و نه می‌توان نظام سرمایه‌داری را ادامه داد. این‌جا است که راهِ سومی در میان می‌آید که همان مردم‌سازی است. و این آغاز، آغازِ آسانی نیست مگر این‌که اولاً: نسبت به تعالیِ مردم‌مان فکر کنیم تا در انتخاب‌های خود به اموری فاخر بیندیشند. ثانیاً: عنان مردم را از دست اداره‌ها و سیطره بروکراسی آزاد کنیم. و این اگرچه آسان نیست و ما در مقابل خود تنگناهای تاریخی داریم، ولی این تنها راه است. در همین رابطه مقام معظم رهبری در شعار امسال که «جهش تولید با مشارکت مردم» بود، موضوع مشارکت مردم را امر جدّی دانستند. موفق باشید  

37084

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و درود و نور الهی و سپاس تقدیم به شما استاد طاهرزاده مهربان: استاد شما در صوتهای معاد فرمودید که خواب عالمی رو دیدن به معنای آن شخص نیست، بلکه علمیست که از جانب آن عالم به شخص خواب بیننده می‌رسد. من خواب آیت الله خامنه ای مدظله رو دیدم و به من اشاره کردند که نزدیک بیا، رفتم و روبروشون نشستم و دستم رو به ایشون دادم، بعد از لحظه ای خواستم که بی ادبی نکرده باشم و زود بلند شم برم که ایشون دستم رو محکم تر گرفتند و با نگاه اشاره ای کردند که نرو بنشین. این خوابم به چه معناست؟ کاش خدای بزرگ و قادر متعال توفیق دیدار ایشون رو نصیب مون بفرماید. کاش خداوند توفیق معیت وجودی با اهل بیت علیهم السلام رو نصیب مون بفرماید. واقعا دیدن جسمی خیلی لذت داره ولی اگر با همسنخی وجودی همراه باشه، آدم استرس بی ادبی در حضور اولیای خدا رو نداره. یا حق، به امید دیدار. استاد از خدا می‌خوام قلب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلتنگ شما باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله زیر سایه رهبر معظم انقلاب که نایب الامام می‌باشند بتوانیم زندگی را ادامه دهیم. ولی بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

37062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت حضرت استاد طاهرزاده: استاد من مدتی به مطالعه کتاب فصوص الحکم مبادرت داشته ام در انتهای فص یونسی با اینکه متوجه نظرات وحدت وجودی ابن عربی تا حدودی شدم ولی متوجه رابطه بین «يونس عليه السلام» مطالب با این بخش نشدم! آیا رابطه این نام و مطالبش برگرفته از ذوقیات ابن عربی «ره الله» است یا نه دارای یک ربط موضوعی و مفهمومی نیز می‌باشد! مثلا من خودم اینگونه متصور شدم که عتاب يونس عليه السلام بر قومش منجر به عتاب حق جل جلاله بر ایشان است چرا که_ بقول ابن عربی_ بنا بر اعدام کلی نبود است بلکه انهدام نشأه مرگ پراکندن بایست می‌بود! بنا است از قصاص مراعات مجرم پیش آید نه مجازات! پس مراعات او (قوم) مراعات حق است! که گفته بودند _بدان! رعایت شفقت بر بندگان سزاوارتر است از غیرت ورزیدن بر خدا! شما چه گوشزدی به بنده می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی در این فضا به نظرم نمی‌رسد. موفق باشید

36976

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد ما بعضا وقتی در‌ مورد یک نعمتی خدا رو شکر می‌کنیم بلافاصله اون نعمت از دست میره دیگه بعضا می‌ترسم شکر کنم، حکمت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. بیشتر در شکر نعمت، صورت دیگری از نعمت جایگزین آن می‌شود. موفق باشید

36800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فلسفه ولایت داشتن شوهر بر همسرش چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیت الله سیستانی به صراحت هست که مرد، بر زن ولایت ندارد و این نظرِ دیگر فقها نیز هست، هرچند تصریح نکرده باشند. آری! زن و مرد نسبت به هم وظایفی دارند ولی هرکدام در دیگر امور در انتخاب خود، آزادند. موفق باشید

36228

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: ببخشید دو سوال داشتم، اولیش: حال روحی خوبی ندارم و در حال رنج و فشار کشیدن هستم‌. حالم رو کنکاش کردم رسیدم به این که احساس می‌کنم به دلیل گفتگو با فردی بی ارزش، خودم بی ارزش شدم و شخصیت و ارزش خودم رو پایین آوردم یا از دست دادم. آیا فکرم درسته؟ و چه کار کنم از این حس رنج نجات پیدا کنم؟ سوال دوم اینه که مدتی است از اینکه کسی در جایی که اغلب روزها رفت و آمد دارم، باهام حرف غیرضروری بزنه به شدت آزار می‌بینم. ممنون میشم جواب دو سؤالم را بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر آن همنشینی به معنای همنشینی با افراد بی‌ارزش باشد، آری! به ما توصیه شده است با افرادی مأنوس باشید که ما را به یاد خدا می‌اندازند. حواریون از حضرت عیسی «علیه‌السلام» پرسیدند: «يَا رُوحَ اللَّهِ فَمَنْ نُجَالِسُ إِذاً قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ.» و حضرت فرمودند: کسی که دیدنش شما را به یاد خداوند بیندازد و سخنش بر دانش شما بیفزاید و کردار او شما را به آخرت ترغیب کند. ۲. به ما توصیه شده دل را در جای دیگری حاضر کنیم و در نتیجه دلمان را مشغول سخنان بیهوده افراد نمی‌کنیم به همان معنایی که فرمودند: «دل با یار و دست در کار». موفق باشید

38675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا شما اعتقاد به این دارید که بعضی از افراد دارای انرژی مثبت و بعضی از افراد دارای انرژی منفی می‌باشند؟ و اگر چنین است آیا درست است که بعضی افراد انرژی مثبت دیگران را به سمت خدا جلب می‌نمایند و بالعکس؟ و افرادی که انرژی مثبت دیگران را جلب می‌کنند حالشان خوب می‌شود و افرادی که انرژی مثبت شان جذب دیگران می شود دچار بیماری و خستگی می شوند؟ اگر چنین است آیا آیه «فاستقم کما أمرت» که باعث شد پیامبر در مورد آن بگوید «شیبتنی سوره هود» ارتباطی به این موضوع دارد؟ و یا آیه «فبما رحمةٍ من الله لنت لهم» با این ارتباط دارد؟ اگر این مطالب صحیح باشد آیا در عرفان عملی راه هایی نظیر سجده و صلوات و‌ استغفار در جذب انرژی های مثبت و دفع انرژی های منفی موثر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد روایت و آیه ای که فرمودید بحث بسیار است و بعید است بتوانیم آن ها را با دوگانه انرژی مثبت و منفی تطبیق دهیم. آری! بعضی افراد، قدرت تأثیرگذاری بیشتری دارند ولی به هر حال این خود انسان ها هستند که باید انتخاب کنند. موفق باشید

38406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: انسان از کجا می‌تواند بفهمد که نسبت و عهد پیشاخلقتی با ائمه هدی علیهم السلام داشته یا نه؟ چه نشانه‌هایی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین احساس که می‌یابیم نسبت ما با آن عزیزان، نسبتی است که گویا با خودِ نهایی خود با آن‌ها روبه‌رو هستیم؛ حکایت ازعهد پیشاخلقتیِ ما با اولیای الهی می‌باشد. برعکسِ آن‌هایی که با نظر به سیره آن بزرگان، هیچ احساسی در نزدیکی به آنان در خود ندارند. موفق باشید

38355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: لیس فی جبتی الا الله منظور احد است یا اسم الله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید از خود جناب حلاّج پرسید! در ضمن با توجه به این‌که بعضی از سؤال‌های جنابعالی برای دیگر کاربران نیاز نیست، خوب است که ایمیل خود را درج بفرمایید که صرفاً برای خود جنابعالی آن جواب ارسال شود. موفق باشید

38086

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به مقاومتی که در ملت های دیگر مثل غزه و یمن مشاهده می شود سوال مطرح می شود که آیا همچنان ملت ایران در صدر ملل در زمینه ی مقاومت است؟ چون با توجه به نوع سلوکشان مثلا شرکت نکردن در انتخابات یا فردی که انتخاب کردند و ... احساس می شود درست است که ملت ایران فتح باب مقاومت را کردند اما در ادامه در تداوم مقاومت بعضا بلکه شاید اکثرا دچار ضعف شدند (حال انتخابات یک مثال است در سایر وجوه تمدنی نیز شاید بتوان ضعف مشاهده کرد) مثال تاریخیش مثلا اسلام از حجاز شروع شد اما ایران کانون اسلام شد الان نیز در زمینه مقاومت، موسس، ایران اما تداومگر در ملل دیگر بیشتر احساس می شود متجلی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آیه «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» همیشه حرکت‌های تاریخی با اراده‌ها و عزم‌های بزرگ شکل می‌گیرند و ادامه می‌یابند و آن‌هایی که آن حرکت ها را درک کنند، در آن حاضر می‌شوند و بحمدالله ملت ایران نه‌تنها به رهبریِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن حرکت را آغاز کردند، به خوبی در حال ادامه آن هستند و این‌جا است که ملاحظه می‌کنید چرا نتانیاهو در کنگره آمریکا همه فکر و ذکرش، ایران است. این یعنی حضور انقلاب اسلامی و آغاز نفی استکبار. موفق باشید

38082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهر زاده عزیز: امروز که دارم تفسیر المیزان رو میخونم، یه سوال تو ذهنم تداعی میشه که در سوره طه آیه ۱۴ به پیامبر صلوات الله خطاب میشه: «ولاتعجل بالقرآن» یا در آیه ۱۵ تا ۱۹سوره قیامت: «ولاتحرّک لسانک لتعجل به» آیا این چه کسی است که به پیامبر (ص) می‌گوید در قرآن خواندن عجله نکن، مگر این قرآن مال خود پیامبر نیست محصول تمثّلات و معراج خودشان نیست پس چطور پیامبر این آیه را برای مردم می خواند و چه کسی است که در آیات قرآن به پیامبر دستوراتی می‌دهد که چکار ی انجام بده یا نده مثل آیه «بلّع ما انزل الیک»، اگه این دستور مهم رو ابلاغ نکنی امر رسالتت رو انجام ندادی. نمیدونم چرا بهم الهام شد که این شخص حضرت امیرالمومنین علی (ع) هست، امیدوارم جواب این سوالم رو پیدا کنم و محصول خیال پردازی ام نباشد، مرا راهنمایی کنید استاد گرامی. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شب قدر، قرآن بر جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و طی ۲۳ سال آن حقیقت جامع به کمک آیاتی که جناب جبرائیل نازل می‌کند، به تفصیل می‌آید؛ پس سابقه هر آیه‌ای در جان پیامبر خدا هست و همین‌که شرایط نزول آن نزدیک شود، می‌رود که خودِ پیامبر قبل از اظهار آن آیات توسط جناب جبرائیل بخوانند و در این رابطه خداوند می‌فرماید در این مورد، حضرت عجله نکنند و بگذارند بعد از آن‌که جبرائیل خواند آن را بخوانند. و در مورد مصداق آنچه به حضرت فرمودند: «بلّغ ما انزل الیک» گویا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دنبال فرصت بودند که خداوند با تذکر به آن حضرت، خواست بگوید فرصت را از دست ندهد. که در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است. موفق باشید

38070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خسته نباشید خدا شما را حفظ کند. در مورد ازدواج باید چه نگاهی داشت و معنای زوجیت چیست؟ به نظرم الان خیلی از تفسیرها از ازدواج موجود بینانه هست به نظر شما جایگاه وجودی ازدواج چیست؟ و اینکه چگونه در این شرایط جامعه باید ازدواج کرد آیا کتابی مدنظر دارید یا صوت؟ و معنای خانواده چیست؟ قران به آن بیت می‌گوید یعنی خانواده چه بستری می باشد؟ خیلی ممنون میشم به هر سه سوال جواب بدهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قرآن می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21/ روم) در دل ازدواج، انسان نوعی صمیمیت و رحمت را که از طرف خدا به طور خاص پیش می‌آید را تجربه می‌کند. عرایضی در رابطه با ازدواج در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شده است. موفق باشید

37919

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: چرا نصف مردم در انتخابات شرکت نکردند؟ و چرا نصف بیشتر رای دهندگان با وجود سابقه دولت قبل باز هم به قهقرا برگشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می دانید که در این مورد سخن بسیار گفته شده و موضوع، امری نیست که در حدّ یک سؤال و جواب بگنجد. موفق باشید

37669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ارادت خدمت استاد گرامی: استاد عزیز طبق سوالی که از خدمتتان پرسیدم و فرمودید که طبق آیه قرآن کریم، هر شخص از پدر و مادر خاصی متولد می شوند. استاد عزیز سوال دیگری که از خدمتتان داشتم اینکه یک شخص با چه شاخصه و معیاری بیشتر می تواند بفهمد که همسر زندگیش که با او کامل می شود کیست؟ مثلا برای اینجانب مواردی پیش آمده، آن شاخصه و معیار بیشتر می تواند در انتخاب اصلح کمک کند. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در روایت داریم مؤمن کفو مؤمن است. کافی است فرد مورد نظر انسانی مقید به دستورات شرع مقدس باشد. موفق باشید

37614
متن پرسش

سلام بر استاد بزرگوار: نمی‌دانم در بین این جمعیت عظیمی که برای وداع با پیکر شهید ابراهیم رئیسی آمدند چند نفرشان در انتخابات ریاست جمهوری قبلی یا اصلا رأی ندادند و یا به آقای رئیسی رأی ندادند چونکه ایشان را دارای صلاحیت نمی‌دانستند و حال که خداوند صلاحیت شهادت ایشان را تأیید کرد دلهاشان منقلب شد و اینگونه با اشتیاق و قدرشناسانه به خیابان ها آمدند تا به رئیس جمهور خود برای آخرین بار ابراز ارادت کنند و با او خداحافظی کنند. نمی‌دانم در بین آنها چند نفرشان آرزو دارند که زمان به عقب برگردد و رأی خود را به ریاست جمهوری آقای رئیسی به صندوق بیاندازند؛ که ای کاش خداوند صلاحیت همه ما را تأیید کند که اگر چنین شود دل های مردم با رأی خداوند همراه می‌شود و اینگونه می‌شود که شد. و چقدر اکنون رو سیاهند برخی رقبای آن زمان آقای رئیسی که با تخریب و تمسخر ایشان و با سیاسی کاری و دغل بازی خواستند نتیجه انتخابات را به نفع خود رقم بزنند. هنوز صحبت های آقای رئیسی را در مناظره به یاد دارم که چقدر باوقار و با عزت نفس همانگونه که دین خدا از او می‌خواست و شأن ایشان بود عمل کرد و خداوند هم خواست که در دل مردم جای بگیرد. روحش شاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده و سنت خداوند است که فرمود: «وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» حال مائیم و آینه درخشان شخصیت مردی که در ایمان به خدا در همه ابعاد ایمان در استحکام بود و خود را این‌چنین در فهمِ جایگاه انقلاب پرورانده بود به طوری که عملاً حکایت وجدان همه ملت‌های زنده گشت. نکته مهمی که رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده شهدای خدمت مطرح کردند؛ فهم درست انقلاب را یکی از شاخصه‌های شخصیت آیت الله رئیسی برشمردند. https://eitaa.com/c/1778299/8568 موفق باشید      

37572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت خدمت استاد گرانقدر: وقت شما منور به نور خداوند. استاد منظور از شئون نفس چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مراتب نفس است که از مرتبه نفس به اعتبار حضور در قوا شروع می‌شود تا نفس، در مقامِ قلب و نفس در مقام سرّ. جناب عبدالرزاق کاشانی در مقدمه شرح «منازل السائرین» جناب خواجه عبدالله انصاری، مراحل بطونی انسان را چنین برمی‌شمارد: ۱. غیب قوا ۲. غیب نفس ۳. غیب قلب ۴. غیب عقل ۵. غیب روح ۶. غیب‌الغیوب که غیب ذات احدی است. می‌فرماید به حسب سیر و ترقی برای نفس دو مرتبه در ذیل قلب قبل از توجه به حق، حاصل می‌شود و آن امّاره‌ به سوءبودن نفس است که ابتدا تبدیل می‌شود به نفس لوّامه و سپس به نفس مطمئنه. و برای قلب نیز مرتبه‌ای است فوق مقام عقل و دون مقام روح که به آن «سرّ» می‌گویند. به این معنا که سرّ همان قلب است که به روح نزدیک شده و صفای بیشتر یافته و مقام مناجات با حق را یافته و برای روح نیز مرتبه‌ای است به نام «خفی» که با نزدیک‌شدن به مقام وحدت برایش حاصل شده است. موفق باشید

37563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: وقتتون بخیر، خدا قوت آیا نصب آینه های قدی در منزل نهی شده و آیا اثر ماورایی داره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد. شاید حُسن‌اش آن می‌باشد که انسان جهت خروج از خانه با ظاهری آراسته باشد ولی نه آن‌که بیش از حدّ وسواس درظاهر باشد. موفق باشید

نمایش چاپی