سلام خدمت استاد بزرگوار: این متن را بندهٔ در مورد آتش بس نوشته ام. اگر نظری داشتید خوشحال میشم بفرمایید: ایران پیروز شد بعد از ۱۱ روز مقاومت بی نظیر مردم ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی مجبور به عقب نشینی از دست اندازی به کشور عزیزمان شدند. شاید صدق این گزاره در ذهن دوستان کمی سخت به نظر برسد اما شواهد میدان این گزاره را با قاطعیت تایید می کند: ۱.هدف اسرائيل و آمریکا از این حمله چه بود؟ 🔹 اگر هدف شان نابودی صنعت هسته ای در ایران و بعد تحمیل توافق بر ایران با کوتاه آمدن از حق داشتن انرژی صلح آمیز هسته ای بود، به هدف شان نرسیدند و علی رغم آسیب هایی به تجهیزات و سایتهای هسته ای و ترور چند تن از دانشمندان هسته ای، هممواد غنی شده مان حفظ شده و هماصل صنعت هسته ای و بقیه خسارات قابل جبران است. 🔹 اگر هدف شان از بین بردن نظام و تجزیه کشور بود که این هدف به عکس خودش تبدیل شد. به این معنی که اتحاد و انسجام ملی در کشور به اوج رسید و مردم پشت نظام و ولایت برای حراست از میهن خویش ایستادند و نشان دادند تحت هیچ شرایطی حتی ضعیف شدن کشورشان را بر نمی تابند چه رسد به تجزیه و نابودی. 🔹 اگر هدف شان تضعیف روحیه و اراده مردم در مقاومت و استقلال بود مردم نشان دادند کهچقدر خوب دشمن اصلی خودشان را می شناسند و اراده مقاومت تا پای جان را در برابرشدارند. رهبر انقلاب بعد از پاسخ اسرائيل به عملیات وعده صادق ۲ فرمودند: کاری کنید که دشمن اراده ملت ایران را در مقابله با آنها درک کند. امروز دشمن بیش از هر زمانی به اراده ملت ایران برای مقاومت در برابر زورگویی پی برد. پس به هدف شان نرسیدند و اراده ما بر اراده آنها غلبه کرد و این اولین پیروزی ماست. ۲. به طرف مقابل صحنه نگاه کنید. دشمن سعی داشت با گزینه ای که همیشه سایه اش را بر سر مردم و نظام نگه داشته بود اراده ما را بشکند، اما نتیجه چه شد؟ این کوه در رسانه، موش زایید! با تمام تجهیزات و قوای نظامی به میدان آمدند و موفق نشدند. پس دیگر گزینه نظامی در آینده چندان اثری روی میز ندارد. ۳. پس از این جنگ رژیم صهیونیستی چندین قدم به اضمحلال نزدیک تر شد. چرا؟ به همان دلیلی که از ابتدای طوفان الاقصی خود را درگیر جنگ وجودی می دید. اسرائيل دیگر جای زندگی نیست چه رسد به قطب اقتصادی و ترانزیتی و کوریدوری منطقه شدن! تا قبل از جنگ با ایران امنیت نداشت، الان دیگر زیر ساخت درستی هم ندارد و قدرت محافظت از خودش را هم ندارد. مضافا بر اینکه اسرائيل برای شهرک نشینانش خانه امن رویاها تصویر شده بود. بعد از طوفان الاقصی این خانه زیبا نا امن شد و امروز بی ریخت و پر از درد و رنج و غصه نیز شده است. مشکل برق و بنزین و ... هم به آن اضافه شده. پس اصلا محل جذابی برای زندگی در خارج از وطن نیست. موج فرار شهرک نشینان اینگزاره را بیشتر تایید می کند. ۴. قدرت دفاعی و تهاجمی ایران که صرفا با یک بخش از نیروی خود (موشکی) دشمن را به زانو درآورد و سایر قوای خود (دریایی، زمینی، منطقهای، نیروی قدس، تنگه هرمز و...) را همچنان رازآلود و مبهم در چشم دشمن نگه داشت بیش از پیش اثبات شد. سوای از اینکه هیچ کشوری در این جنگ به ایران کمک نکرد. امروز تمام دنیا بیشتر از قبل روی قدرت نظامی ایران حساب باز می کند. همین مسئله می تواند ایران را یک نقطه قابل اتکاء برای شراکت راهبردی و سرمایه گذاری و حتی پرکننده خلاء قدرت در منطقه نشان بدهد. ۵. الفرض که این آتش بس به اسرائيل فرصت ترمیم برای ادامه جنگ داده این فرصت برای ما نیز هست. بالاخص که عمده ضربه ای که ما در اینجنگ متحمل شدیم ناشی از نفوذ عوامل دشمن بود که باید سیاست های متناسب با ترمیم آن صورت پذیرد. همچنین نقاط ضعف و قوت دشمن بهتر برای ما روشن شد. ۶. اینکه آیا میزانضربات وارده به رژیم صهیونیستی به حدی بوده که او را از حمله مجدد به ایران منصرف سازد امری ست که باید کارشناسان نظامی در موردش نظر بدهند و ما در این زمینه کاملا به فرماندهان نظامی و سران عالی امنیتی در کشور اعتماد داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این تحلیل را شامل نگاهی دقیق مییابم بخصوص با توجه به تاریخی که در پیش است بحمدالله شرایطی پیش آمده است که در مقابله با رژیم صهیونی تا مرز مقابله با آمریکا جلو و جلوتر رفتهایم و این یعنی حقیقتاً وارد تاریخی شدهایم که تاریخ مقاومت است، در عین زندگیکردن، به جای جریانی که میخواهد ما را گرفتار دوگانگیِ زندگی و یا مقاومت کند، ما در یگانگی بین زندگی و مقاومت، در این زمانه میتوانیم خود را معنا کنیم زیرا ما در مقابل یک تاریخ قرار داریم، تاریخی که مرحلهای از مراحل مهم تاریخ ایران است. ان شاءالله عرایضی روز شنبه در این رابطه در مسجد انبیاء تحت عنوان «کربلا و عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» خواهد شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: میخواستم برای تربیت توحیدی و تاثیرات مثبت والدین به خصوص مادر بر فرزند به خصوص در دوران بارداری از شما مشورت و راهنمایی بگیرم که برای تربیت و تاثیر مثبت در جهت توحیدی بار آمدن فرزند از زمان جنینی چه توصیه و راهنمایی ای میفرمایید؟ التماس دعای فراوان استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه آثار روحیِ مادر در دورۀ بارداری در رشد و تعالی جنین نقش دارد؛ بحثی نیست. آری! مهم آن است که مادران در دورۀ بارداری با روحیۀ متانت و توکل و رعایت آداب شرعی و احتیاط نسبت به عدم حضور در مجالسی که فضا، فضای ایمانی نیست و یا غذا، غذای کاملاً مطمئن نیست؛ نسبت به انتظاری که فرزند در دورۀ جنینی از مادر دارد، مواظبت لازم را داشته باشند. موفق باشید
سلام و احترام: ببخشید مزاحم میشم، در اعمال روزهای ماه رمضان در مفاتیح الجنان، قبل از دعایی که با این عبارت شروع میشه: «الهم هذا شهر رمضان، الذی انزلت فیه القرآن، هدی لناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر الصیام و هذا شهر القیام و......» ، نوشته «بخواند هر روز این دعا را که شیخ و سید نقل کرده اند:» . منظور از «شیخ و سید» کی هستن و آیا این دعا رو امامان معصوم گفتن؟ خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از «شیخ»، شیخ طوسی است که یک کتاب دعا دارند به نام «مصباح المتهجد» که یکی از منابع شیخ عباس قمی در نوشتن مفاتیح بوده
منظور از سید هم «سید بن طاووس» هست که کتاب های متعددی در اعمال روز، هفته، ماه و سال دارند و این کتابها هم از منابع مفاتیح بوده.
و اما این که آیا این ادعیه از ائمه هست یا نه، پاسخش اینست که این بزرگواران (مخصوصا شیخ طوسی هم به اقتضای روش فقهی اش و هم به خاطر این که به عصر معصوم نزدیک تر بوده) کتابهای دعا و اعمال رو بر اساس روایات ائمه علیهم السلام می نوشتند؛ یعنی وقتی در کتابشون فلان عمل رو میارند، منظورشون غالبا اینه که این عمل از ائمه یا نزدیکان ائمه «علیهم السلام» نقل و سفارش شده. موفق باشید
سلام استاد: گاهی انسان دچار سردی نسبت به همه چیز میشود و انگیزهای برای اقدام در هیچ چیز ندارد (گویا جذابیت از همه چیز سلب شده و میلی برای حرکت به سوی آن نیست) چون آنچه میخواسته بدست نیاورده (در بند بعد توضیح ذکر شده است)، بنابراین نه دلی برای انجام وظایف حال حاضر از جمله تحصیل، ورزش و ... که عقل حکم میکند لازم است، دارد و نه حواسی برای تمرکز بر روی آن دارد. در این چنین وضعیتی چه باید کرد؟ (چون آنچه در این سن در طلب آن هستم هنوز قسمت نشده و همین ضعف گاهی ابتلا به معصیتی را پدید آورده و باز بخاطر آگاهی از اشتباه تشدید سردی و ناراحتی نیز به وجود می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قصۀ زندگی چنین است که در همۀ این میدانها بر بندگیِ خود پایدار باشیم و در دلِ صبر در این بحرانها است که برکات زندگی شکل میگیرد. موفق باشید
رؤیت معجزه قرآن و معنای توکل در آینه وجود حضرت زهرا سلاماللهعلیها و حضرت نرجس خاتون: امروز ذکر و فکر ما وجود دختری از تبار نور بود که با سپردن خویش در دل طوفان و خطر دوران، مادرِ امام آخرین شد. آری صحبت از مادر مولایمان صاحب العصر و الزمان (عج)، حضرت نرجس خاتون بود. کلام که در تفکر به وجود تو جان گرفت و اندیشیدن به احوالت خواستگاه جانمان شد، ایمان و امید و توکل به خدا در بیان شیوای فرزندتان برایم معنایی دیگر یافت. ولی معزز دوران ما، در دیدار با شرکتکنندگان مسابقات بین المللی قرآن، تبیینی بس ایجازگونه داشتند، او فرمود: «هر وقت به قــرآن مراجعه میکنیم توجه داشته باشیم که قرآن معجزۀ پیغمبر است... فرق این معجزه با معجزات دیگر انبیا این است که آن معجزات مال دوران خود آن نبی مکرم بود و مشاهدۀ معجزۀ الهی مخصوص به همان مردم بود... لکن معجزۀ پیغمبر را در طول تاریخ و تا هزاران سال دیگر خود مردم جلوی چشمشان مشاهده میکنند این معجزه را به چشم خودشان میبینند. این استمرار اعجاز قرآنی و اعجاز نبوی یک برکت عظیمی است برای عالم انسانیت، برای عالم وجود. سامان یافتن زندگی و رفع مشکلات در صورت بهره بردن از قرآن... اگر از قرآن بهره ببریم، زندگی بشر به سامان خواهد رسید همۀ مشکلات برطرف خواهد شد. درسهای قرآن برای بشر درسهای عملی است قابل تجربه است؛ این غیر از معارف بلندی است که فقط برای بزرگان و اولیا و مقربان، دسترسی به آن ممکن است. اینها برای آحاد بشر قابل استفاده است.» و گویا آن احوال تو مرا به درون خود فرو میبرد تا دمی از خویش وارهم و در تو زندگی را نفَس بکِشم. ساده نیست که از آنچه داری و هست، دست بکِشی، دست کشیدن از ظواهر و مرسومات روزگارت را سخت نمیبینم، چون جان که در طلب حقیقت به جستجوگری و حیرانی برسد از اسم و رسم و مکنت و جاه و مقام، میتواند دل بکند، اما چطور از مهر و محبت مادر دل کندی؟ چطور خود را به طوفانی سپردی که در چرخش و غبار روزگار ممکنش در نظرها، هزاران ترس و واهمه در وجود زن و مردش میکارد، چه برسد به روح لطیف دختری چون تو که شاهزاده است و در اوج نعمت غوطهور و شاید چون منی هزار بار نقص خویش و دیگران را در رفاه و آسایش دیدهام، اما تو مرا به ایمانی رهنمونی که جنسش از جنس معجزه است، از جنسی که به ارادۀ او و فضل لایزالش محال را ممکن میکند و امید و توکل به او معنایی دیگر مییابد. نمیدانم، در تو قرآن را میبینم یا در قرآن تو را؟ معجزه تویی یا قرآن یا کلام سید مردان تاریخ، سید علی؟ شاید هنوز گنگم از خوابی که دیدم، باز با من حوصله کن و جلو بیا، ببین آقایم در معنای توکل چه میگوید: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» اگر به خدای متعال توکل کردید، یعنی تکیه کردید و اعتماد کردید، خدا برای شما کافی است و به هیچ وسیلۀ دیگری به هیچ عامل دیگری برای رسیدن به مقصود احتیاج ندارید. یعنی چه اگر توکل کردیم، به عامل دیگری احتیاج نداریم؟ در چه شرایطی با چه وضعی این حقیقت قطعی و مسلّم تحقق پیدا میکند؟ توکل به خدا و ترتب اثر بر توکل به خدا، دارای یک شرط ذهنی و یک شرط عملی و واقعی است. شرط ذهنی این است که شما اعتماد داشته باشید به صدق وعدۀ الهی؛ «و مَن أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً...» آن شرط ذهنی یقین داشته باشیم که با اذن خدا محال ممکن میشود؛ چیزی که به نظر محال میرسد، ممکن میشود؛ این را یقین داشته باشیم. یعنی بایستی این را بدانیم که همۀ محالات موجود عالم با اذن الهی، با ارادۀ الهی قابل تحقق است و ممکن است تحقق پیدا کند؛ شرط عملی توکل به خداوند؛ ورود در میدان انجام وظایف شرط عملی؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدن این رخداد این حادثه خدای متعال یک بخش کار را به عهدۀ خود انسان میگذارد این جوری نیست که بنشینیم داخل منزلمان، بعد بگوییم خب «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ كَثيرَةٌ بِإِذْنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهدۀ ما است...» و تا چشم باز کردم بگو چه دیدم، آری حضرت زهرا سلاماللهعلیها و تو را در یگانگی ایمانی یافتم که مادر هستی در رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در بین در و دیوار سخت سقیفه که به نظر میآمد طوفانی است که بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ممکن است از جا برکَند، با تمام وجود وعدۀ مهدی امت از ماست را باور کرد و آن امر محال را به نور رب العالمین ممکن یافت و تو چنان در نور باور او ذوب شدی که گویی خود اویی که یکی از ابعاد عملی یعنی به دنیای مادی آمدن او را به عهده گرفتی و از وجهی بهتر است بگویم تو هم بار امانت انسانیت را پذیرفتی و به جان خریدی، جز عشق و دلدادگی توحیدی رازآلود چه چیزی میتواند انسان را در «فاخلع نعلینِ» قدرت و اراده قرار دهد تا هیچ شوی و چنان صبر کنی در ذات الله که به ارادهاش او متولد شود. آیا قصۀ حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها، قصۀ حیات ما نیست؟ آیا امروز او را بر فراز خرابههای غزه و لبنان و سوریه و... حتی در میدان مبارزات مردم آزادیخواه جهان نمیبینی که دل به طوفان حوادث زده و در جستجوی حقیقت حیران و سرگردانِ رسیدن نامه و نشانهای از ولیّ زمان خویش است؟ امروز ما درون قصهایم و به تمامه به او نزدیک شدیم، نزدیکتر از همیشه، آیا طوفان انقلاب اسلامی را میبینی که محالی است در دل جهان توسعه یافتۀ مدرن، اما ممکن شد و تا ابد تاریخ امکان حضور یافته است؟ آیا طوفان الاقصی را دیدی که وه چه بینشان و پرنشان، نشان از نور استقامت ولایت و قرآن دارد؟ اللهم ارزقنا بخوانم یا اللهم ثبتنا؟ هر دو را با نوای اللهم اغفرلنای غفلتهایمان میخوانم تا به نور آن مرد ایستاده در افق تاریخ و شهدای جان فدایش، ما هم از این غافله جا نمانیم. سلام استاد عزیز، باز قلم جان گرفت که امیدوارم اگه قصوری در درک حقیر هست با کلام شما رفع شود. سؤالی هم پیش آمد، از وجهی صبر خدا هم صبری است که اگر به وجه مادی هم بخواهیم نگاه کنیم از سقیفه تا میلاد امام زمان (عج) حدود ۲۰۰ سال طول میکشد، و وقتی نگاه میکنیم از وجهی رسیدهایم و از وجهی راه بسی طولانی است، هم صبر و استقامت گویا بسی عظیم است و هم رسیدن گویا بسیار نزدیک، انگار معنای وجود را میشود یافت هم دور است هم نزدیک، آیا چنین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف همین یک نکته است که چگونه یک زن، آری! یک زن یعنی جناب نرگس خاتون «سلاماللهعلیها» در آن شرایط توانستند آیینۀ بزرگ ایمانی شوند که ایمان حضور در نهاییترین میدان بود تا قرآن با نور حضرت صاحب الأمر«عجلاللهتعالیفرجه» نهایت خود را در آخرین دوران در افقِ جان انسانها بگشاید، و آن زن در جان خود اینگونه حاضر شود که باید برای چنین حضوری نقشآفرینی کند آنهم به هر قیمتی. و از طریق جناب نرگس خاتون آن عزمِ بزرگ تاریخی آغاز شد تا جهان دیگری در افق زمانه گشوده شود و مسیحیت نیز ابعاد متعالی خود را در نسبتی که با اسلام مواجه میشود؛ بیابد و در ریشههای تاریخی خود هرکس در نسبت با سید حسن نصرالله، نرگس خاتونی باشد آزاد از دوگانگیِ اسلامیت و یا مسیحیت، و آیندهای به ظهور آید که انسانیت معنای خود را در نهاییترین وسعت تجربه کند.
آیا ما معنای توکل و نقش مؤثر و بزرگ آن را جز در آیینۀ عزمِ جناب نرگس خاتون در آن انتخاب میتوانیم مدّ نظر آوریم که چگونه آن بانوی بزرگ تنها و بدون نام و نشان خود را با نام «نرگس» به قافلۀ اسیران رساند؟ تا آنجایی که اگر تمام ظلمات آخرالزمانی با تمام قدرتی که استکبار با تسلیحات خود و بمبهای سنگرشکن به میان آید؛ این مائیم که تمام نمیشویم با نظر به عزمی که جناب نرگس خاتون «سلاماللهعلیها» با ایمان خود به ظهور آوردند. موفق باشید
سلام استاد: تشکر از وقتی که برای پاسخ به پرسش ها اختصاص میدهید: آنچه که خدمتتون عرض میشود درد دلی از چند بانوی فرهیخته است: همسرمان در کلاس های معرفتی شرکت میکنند. کلاس های عرفان ابن عربی می روند. اما نمیدانیم افق عرفان چیست که در افق شخصیتشان، بداخلاقی و بی صبری و ناسزاگویی حاکماست و گویی عرفان فقط خواندنی است. به چه زبانی می توان گفت که غایت عرفان، تفکری است که با آن بتوان اهل سَفرِ زندگی شد واسفار ملاصدرا را در سفرهای زندگی کنونی برای طی صراط پیش رو یافت؟ به راستی چگونه میتوان به بیان مسائل فلسفی مسلط گشت اما از حقیقت فلسفه که عبور از مشهورات و پرهیز از جزم اندیشی است غافل گشت؟ و اساتید این کلاس ها را چگونه میتوان به وضع بی فکری و بلایی که شاگردان، گرفتارند آگاه گردانید که عرفان خواندن به چه کار میآید آن گاه که مخاطب در پراکندگی ها و کثرتها، وحدتی را طالب نیست و با نگاه ایدئولوژیک خود هر چه که در باورشان نمیگنجد را نفی میکنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید در نظر داشته باشند که هر اندازه انسان بیشتر به صراط مستقیم نزدیک شود، به حکم سوگندی که شیطان خورده که در صراط مستقیم برای اغوای حاضران در آن راه قرار گیرد؛ بیشتر تلاش میکند تا افراد نتیجۀ لازم نصیبشان نشود و هنر ما آن است که متوجه شویم آری! با سعۀ صدر و نظر به ابعاد انسانیِ آن افراد به آنها کمک کنیم تا خودشان متوجه شوند عرفان حقیقی به لطف الهی انسان را به بصیرتی می رساند که خوبیها را در هر جا که باشد، بیابند زیرا حقیقت آن است که «شاخه گل هرجا که میروید گل است» و اینطور نیست که فقط گلهای بوستان ما گل باشد و بقیه نفی شود. موفق باشید
حضرت استاد با توجه به اینکه بالاترین ظهور و جلوه ی خداوند را حوریان میدانید، در تشبیه زنان شهر زوراء در آخرالزمان به حوریان چه رازی نهفته ست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً معنای «حوری» که در قرآن ذکر شده؛ ربطی به جنس زن در مقابل مرد ندارد!! در این مورد عرایضی در شرح سوره واقعه که در سایت هست؛ شده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا میاد یه رخی نشون میده و یه آرامشی به قلب ما میده که از هیچ کس وهیچ چیز غصه ای نداریم و برامونمهمنیست، میگیم خدا راعشقه، بعد یهو ول میکنه میره، اول اینکه این رفتن تقصیر ماست؟ و کاری کردیم که این آرامشه یهو ناپدید میشه؟ یا نه سنت خدا این شکلیه؟ و حالا که رفته برای منی که غرق گناه هستم خیلی سخته, حالا قدرت جذبه و بودن خدا در وجودم و قلبم نیست و لذت گناهان گذشته هم پرقدرت میان تو صحنه! چیکار باید بکنم؟ این آزمایش خداست؟ چرا اینقدر سخته پس؟ من الان چشمام پر اشک هستن و همیشه میدونم قراره چه بلایی سرم بیاد و به خدا هم میگم که بابا من ضعیفم و هوای ما ضعیفا را داشتع باش، اما.... به خود خدا قسم منمتنفرم از رقتن از حریمخدا! ولی ضعبفم زورمنمیرسه چه کنم خب؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی اخیراً تحت عنوان «معنی خوف و رجاء» شده است. امید است مفید افتد. https://eitaa.com/matalebevijeh/18285. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در مورد خطبه ۸۰ نهج البلاغه که در آن امیر المومنین از کاستی زنان در عقل، ایمان، بهره اقتصادی صحبت می کنند. خواهشمند هستم شرح و تفسیر این خطبه را بفرمایید. متاسفانه توجه به معنای ظاهری خطبه باعث برداشت های غلطی از این خطبه در مورد خانم ها شده است و همین امر باعث جبهه گرفتن سفت و سخت خانم ها نسبت به این خطبه و دیگر خطبه های امیر المومنین در مورد زنان شده است. ممنون از راهنمایی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آیت الله جوادی در رابطه با این خطبه فرمودهاند از آن جهت که سید رضی خطبه را تقطیع کرده است، به راحتی نمیتوان از آن خطبه نتیجه خاصی به دست آورد بخصوص که در جای دیگر مثل نامه ۳۱ حضرت، واژه «ریحانه» را در توصیف زنان به کار بردهاند. عرایضی در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در این رابطهها شده است. موفق باشید
سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی میبینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث میروم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده میشود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو میبرند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا میباشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیههای فوقالعاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبانماه با دانشآمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: عبارت زیر که جزو فرار های پایانی صلوات ضراب اصفهانی است. مربوط به روایت ۱۲ مهدی میشود؟ و آیا این روایت صحیح است؟ با توجه به عبارات قبل که برای طول عمر امام زمان دعا میشود و سپس دعای طول عمر که برای زمامداران در آخر آمده، زمامداران یا ۱۲ مهدی از نسل امام زمان (عج) هستند؟ وَ صَلِّ عَلَي وَلِيِّكَ وَ وُلاَهِ عَهْدِكَ وَ الأَْئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ و بر وليّت و زمامداران پاي بند به عهدت كه امامان از فرزندانش هستند درود فرست، و بر عمرشان بيفزا
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمودهاند: «مقصود از امامت (ائمه) در این عبارت غیر از مقصود از امامت ائمه اثنی عشر است. تأمل کنید.» موفق باشید
سلام استاد حال شما:. چند تا سوال داشتم ۱. چی میشه که یحیی سنوار سنی انقدر میتونه محبوب شیعیان بشه؟ نقطه پیوند چیه؟ ۲. مقدمه کتاب از برهان تا عرفان شما چیا هست؟ ۳. این آقایی که جوان و انتخاب بزرگ رو شرح دادن توی کانال گذاشتن آقای نظری این خوبه برای شروع؟ احساس کردم خیلی ساده و بدون پیچیدگی و زبان خاص دارن توضیح میدن. گفتم باز از شما بپرسم. ۴. چجوری میشه انسان کنار این مباحث علمی، عملش رو هم بالا ببره؟ یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جبهه مقاومت همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند ما از دوگانگیِ شیعه و سنی عبور میکنیم و ملاحظه میکنید که چگونه شهید یحیی سنوار در کلمات خود نسبت خود را با امام علی «علیهالسلام» و کربلا برقرار کرده. و این یعنی همان حضوری که شیعیان همیشه به دنبال آن بوده و هستند. ۲. همان کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» کارساز خواهد بود. ۳. آری! ۴. هر اندازه عمق معارف ما بیشتر شود، درک قرآن برایمان راحتتر میگردد و عبادات ما در آن راستا عمیقتر میشود و وقتی عبادات با حقایق معنوی پیش رفت، بیشتر به آن دل میبندیم. موفق باشید
سلام خسته نباشید: lobolmizan_h766d13dgj وسوالی که در اینجا مطرح کردم منظور این هستش مسایل عشق هستش یعنی ملاک این هستش که ما عاشق اهل بیت باشیم یا عاشق خدا؟ اگر الگوی ما اهل بیت باشد این هستش که ما عاشق خداوند باشیم منظور از عاشق متفاوت از حب هستش حب اهل بیت داشته باشیم ولی عاشق خدا باشم؟ عشق کدام میتواند ما رو بالا ببرد و پیشرفت دهد؟ منظور این هستش ملاک ارتقای معنوی و روحانی و آن چیزی ملاک اهل بیت هسشت عشق به خودشان هستش یا خداوند؟ اگر خداوند خداوند چون نامحدود هستش و ما انسان محدود و اینکه قابل درک فهم نیتسش قابل برقراری ارتباط و همزاد پنداری نیستش پس چطور عاشق خدا باشیم؟ و اگرعاشق اهل بیت باشیم ازعبادت خدا و راز نیاز باز نمیمانیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق و محبت به اهل البیت در راستای محبت به راههایی است که ما را به سوی محبوب ازلی و معبودمان رهنمایی میکنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: ۱. استاد از وقتی مصباح الانس را با شرح صوتی علامه حسن زاده میخونم خیلی خواب ایشون رو میبینم. اوایل کتاب بودم که در خواب برای من حلوای خرما تهیه میکردند و سه چهارتایی خواب دیگه. آیا میتوان گفت روح شریف علامه دارند به روح من کمک میکنند؟ ۲. استاد در معامله ای مبلغ کمی سر من کلاه گذاشتند دوست دارم پیگیری دادگاهی نکنم چونکه تمرکز حواسم به هم میخورد البته مدرکی هم از او ندارم و در نهایت با یک دروغ ساده احتمالا حق را به او میدهند فقط برای کمک به نظام اسلامی فکر میکنم نباید رهایش کنم. در این موارد کدام راه بهتر است؟ روز و شب عربده با خلق جهان نتوان کرد. ۳. استاد آیا شما هرظهر و شب در همان مسجد سه راه سیمین نماز میخوانید که من هفته ی آینده در مسیرم از شیراز به تهران شما رو زیارت کنم؟ خیلی دوست دارم شما رو ببینم. ۴. استاد من در ارتش میتوانم شما رو دعوت کنم حتی برای پادگان هایی که هر دو ماه چندین هزار نفر سرباز می آیند و میروند در سمنان کرمان تهران و... آیا شما با این کار موافق هستید؟ سایه تان مستدام التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد، مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. ۲. در این موارد دلایل محکمه پسند نداشته باشیم میفرمایند به خدا واگذارید که او بهترین محکمه است. ۳. بنده بیشتر صبحها بعد از نماز در مسجد حضرت جدیجه کبری (س) میتوانم خدمت رفقا باشم به جز صبح یکشنبه ۴. متأسفانه شرایط بنده طوری نیست که بتوانم جهت سخنرانی خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
سلام: وقت بخیر. من با شرایط مالی و ظاهری و خانوادگی خوب برای خدا با طلبه ای که از هر نظر شرایط نامناسبی داشت ازدواج کردم. متاسفانه ب.............................. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد که مربوط به زندگی شخصی افراد است باید با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان گذاشته شود به امید آنکه با تذکر آن فرد تغییر روش دهد. و اموری نیست که ما بتوانیم نظر دهیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم (زید عزه) و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون؛ دو نفر از خواهرانم که هر کدام بیش از ۳۳ سال دارند، در گذشته بنا به فضای مذهبی خانواده اهل حجاب و نماز و روزه و اعتقاد به عقاید شیعه بودند، پس از ورود به دانشگاه و بعد از آن تحت تاثیر فضای اینستاگرام و امثال آن و ازدواج با همسری که اهل نماز نبود و متاثر از رسانههای بیگانه بود، ابتدا حجاب را کنار گذاشتند و هم اکنون با صراحت دم از عدم اعتقاد به نبوت و امامت میزنند و معتقدند عقل انسان و فطرت او برای زندگی درست، کافی است و وقتی ایشان را ارجاع به منابع علمی میدهیم به هیچ وجه حاضر به مطالعه و پذیرش ادله نیستند. حتی از من میخواهند که حرف شبهه افکنان را گوش دهم و مرا متعصب و جاهل میدانند. در فقه شیعه، کسانی که منکر نبوت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امامت ائمه علیهم السلام شوند، کافرند. آیا خواهرانم که تحت تاثیر مسائل گفته شده به این مرحله رسیدهاند، کافر محسوب میشوند؟ آیا مستضعف فکری نیستند؟ در صورت استضعاف فکری، باز هم مشمول حکم کفر و نجاست هستند؟ برکاتتان مستدام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این مائیم و آینده ای بس طوفانی که اگر خود را با عمق معرفتی که در آخرین دین هست آشنا نکنیم و در همین رابطه با دیگران حقایق را در میان نگذاریم، باید نگران بود. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که با مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور داشتند فرمودند که نگران تبلیغ هستند. در مورد نکته آخر، آری! این افراد که میفرمایید واقعاً مغرض نیستند بلکه تحت تأثیر تبلیغات دشمن و کوتاهیهای ما میباشد و به همین جهت فرموده اند حکم کافر را ندارند. موفق باشید
سلام علیکم: آیا درست است که بگوییم: «وقتی من دستم را بالا میبرم قدرت را میبینم. وقتی ماشین حرکت میکند من قدرت را میبینم. وقتی جاذبه زمین را میبینم که اشیا را نمیگذارد بالا بروند، من قدرت را میبینم. الکترون را میبینم که مجبور است به گرد هسته دور بزند من قدرت را میبینم و...مثال های زیاد دیگر. من در این صحنه ها و مظاهر قدرت را دیدم. قدرت صفت ذاتی خداست. صفات عین ذات هستند. نتیجه آنکه من خدا را در مظاهر دیدم.» آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از این نوع قدرتها میتواند نسبی و اعتباری باشد و آنطور که در «برهان صدیقین» روشن شده، قدرت خداوند، ذاتیِ او است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: از کجا میتونم همه ی جزوه هاتون یا جزوه هایی مثل این https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark= رو بخرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
با سلام! شما میفرمایید: انسان فقط هست. انسان تن نیست. سوال اگر ما بگوییم که انسان خیال هست، انسان عقل است، انسان بینایی است، آیا درست گفته ایم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از مبناییترین مبناهای مطرح شده در «برهان صدیقین» است. اساساً مخاطب ما در این نوع بحثها عزیزانی هستند که مباحث «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن دنبال فرمایند. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: سوالی رو محضر استاد گرامی داشتم. بنده چندی پیش کتابی رو مطالعه کردم به اسم در محضر علامه طباطبایی (ره) که نویسنده پرسش و پاسخ هایی که از جناب ایشون شده را در کتاب آورده اند. یکی از این پرسش و پاسخ ها برایم شبهه ناک شد. سوال بنده این هست: آیا شخص با وجود توبه واقعی کردن باز هم از بعضی از نعمات آخروی در بهشت محروم هست؟ در حدیث زیر آمده که حتی اگه توبه کند در بهشت آن نعمت را ندارد. این متن سوال و جواب است: سوال ۴۲۹: معنای روایت زیر چیست که می فرمایند: سامع الغنا محروم من سماع اصوات شجره طوبی، و شارب الخمر من الرحیق المختوم، و الملوط من الجلوس علی سرر الرحمه، و ان تابوا و دخلوا الجنه. کسی که به آوازخوانی گوش فرا دهد، از شنیدن صدای درخت طوبی، و شراب خوار از (نوشیدن) شراب سر به مهر، و کسی که لواط شده از نشستن به تخت های بهشت محروم خواهد بود، اگر چه توبه کنند و به بهشت وارد شوند. جواب: یعنی درک این اشخاص محدود می شود بحيث لا يشعرون با محروميه من الرحيق و الجلوس على سرر الجنه، بل يدركون و يشعرون غيرها من النعم. و لايكونون بحيت يدركون و يشعرون الم المحروميه من هذه النعم، لمنافاته قوله تعالى: لا لغو فيها. (طور: ۲۳) به گونه ای که به محرومیت خود از شراب و نشستن بر تختهای بهشتی توجه ندارند، و تنها دیگر نعمتهای بهشتی را درک می کند و فقط به آنها توجه دارند، البته ناراحتی و رنج محرومیت از این نعمتها را نیز درک نمیکنند و به آن توجه ندارند زیرا در این صورت روایت با فرمایش خداوند متعال که می فرماید (هیچ کار بیهوده ای در بهشت نیست) ناسازگار می گردد. ممنونم از اینکه پاسخ میفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه بستگی به درجه توبه دارد. وقتی شخص تماماً شخصیت خود را به کلی نسبت به آنچه مرتکب شده، تغییر دهد؛ شامل آن روایت میشود که از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هر آنکس که از گناهی توبه کند در آن حدّ است که گویا آن گناه را انجام نداده است. پس از این جهت با توبه، گناهان مانع حضور انسان ذیل رحمت او نخواهند بود. حال بستگی دارد که انسانِ تائب در مسیر سیر إلی الله چه اندازه همت به خرج دهد تا مصداق «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» باشد که تنها سیئات او با توبه برطرف میشود و یا مصداق «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» باشد که حتی به جهت همت بلندش، گناهان او به حسنات تبدیل میشود و این مصداق همان جناب حرّ است. موفق باشید
سلام جناب نظری عزیز یه شبهه برام پیش آمده: رهبری برای جلوگیری از هر تفرقه اجتمالی از جناب دکتر پزشکیان حمایت کردن اما من در کانال های زیاد و امروز در کانال «مطالب ویژه» از طرف استاد نکتهای بود که ایشون ابراز نگرانی کردند https://eitaa.com/matalebevijeh/17235 این حرفها باعت ایجاد مشکل درجامعه نمیشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه شود بحث در رابطه با کسانی است که میخواهند برای کابینه تصمیم بگیرند و خودشان چنین ادعایی دارند آیا آقای پزشکیان نیز چنین امری را پذیرفتهاند؟ و اساساً این افراد را و سوابق و افکار چنین افرادی را بخصوص فردی مثل آقای رنانی را میشناسند؟ فردی که عملاً منکر شریعت و عبودیت برای انسانِ امروز است! کافی است کمی با دقت به صحبت ایشان در همان آدرسی که داده شد نظر شود تا معلوم گردد ایشان را چه عقاید و مبناهای خطرناکی در برگرفته https://eitaa.com/MOSES313STAFF/48068 . موفق باشید
«خداوند متعال مجرد مطلق است و لذا حضوری مطلق و بدون محدودیت دارد.» آیا می توان گفت که خداوند متعال با توجه به عنایت و نظر خاصی که به بعضی چیزها دارد مثل کعبه و وجود پیامبر عزیز و اولیاء علیهم السلام، در آنجاها حضور شدیدتری داشته و لذا انسان خدا را در محضر اینها بیشتر حس می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خداوند در همه جا و همواره به طور کامل و مطلق است. منتها در بعضی مظاهر در نسبت با ما ظهور بیشتری دارد و میدان تجربه قرب در آن مظاهر برای انسان بیشتر فراهم میشود. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: در خصوص امثال دکتر داوری میخواستم خدمتتان عرض کنم مهم تصمیم گیری درست در بزنگاه های تاریخی است والا کثرت علم چه سودی دارد وقتی در مواقع حساس نتوانیم درست تصمیم بگیریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شماره 37882 و 37884 شد . امید است مفید افتد. موفق باشید
سلام خدمت استاد اصغر طاهر زاده: نتوانستیم فردی را برای ریاست جمهور انتخاب کنیم که قطار انقلاب را سریع تر به مقصد برساند. دلمان گرفته. حس میکنم کارمان سخت تر شده. وظیفه مان چیست؟ با چه نیرویی به میدان بیاییم؟ چه کنیم برای ظهور که یار امام زمان باشیم؟ دیگر فقط به یاری امام زمان فکر میکنم. دلمان امید میخواهد، بشارت میخواهد😭
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شب گذشته به عنوان نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/17133 . موفق باشید
سلام و درود خدمت شما آقای طاهرزاده: دلم برای خداوند متعال خیلی تنگ شده وقتی فهمیدم فتنه ۸۸ عاشورا بوده دلم برای آقا امام حسین شکست و سوخت. دوست دارم زود تر در همین سن شهید بشم ان شاءالله برم. دلم برای آقا امام صادق تنگ شده. دلم برای امام هادی تنگ شده. به خدا قسم دلم برای پیامبرم تنگ شده. دلم برای همه شون تنگ شده. یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اولیای الهی آینه های نمایش انوار الهی هستند و خوشا به حال روح و روحیه ای که در هر کوی و برزن به دنبال نظر به آن آینه هاست و خدای را شکر که انوار اولیای الهی در این زمانه در شخصیت حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و ذیلِ آن عزیزان در شهدا، قابل درک است. شهدایی که نظر به آینده تاریخ سازِ انقلاب اسلامی دارند. موفق باشید
