بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرانقدرم: جوانانی دور و بر اینجانب هستند که اهل مشروب و خیلی چیزهای دیگراند و اعتقادی به نظام و رهبری ندارند، حتی عکس زمینه گوشی همراهشان عکس محمدرضای پهلوی است. قدری با ایشان همسو شدم و با اینها راه آمدم تا جذب مسجد شدند ولی فقط داخل مسجد می‌آیند و نماز نمی‌خوانند فعلا! می‌خواهم بدانم همسو شدن با ایشان برای جذبشان چه حکمی دارد؟ مثلا آهنگ گوش کردن با ایشان و کارهایی از این دست! احساس می‌کنم با اینکه جذب آهنگ نمی‌شوم اما اثر وضعی اش را در سست کردن اراده ام می‌گذارد و ایمان خودم را در خطر می‌بینم، بنظرتان چه کنم؟ اولویتم را ایمان خودم بگذارم که حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: لا ارید اصلاحکم بافساد نفسی، یا اینکه با آنها قاطی شوم تا کم کم راهی نشانشان بدهد خداوند؟ احساس می‌کنم اصلا من خودم مشکل دارم و هدایتگری اصلا کار من نیست و همینکه مشغول صوت و مطالعه و دعایی باشم بهتر است و سالمتر می‌مانم! استاد بسیار آشفته ام راهی نشان دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان بتواند چنین جمع‌هایی را با اراده‌ای محکم متوجه ابعاد الهی‌شان بکند، کار خوبی است مشروط بر آن‌که با اراده‌ای فولادین در این جمع حاضر شویم. موفق باشید

37165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم وجود مطهر استاد بزرگوار: استاد شما وقتی به شدت دلتنگ حضرت حجت ارواحنا له الفدا میشید‌، دلتنگی تون رو چطور آروم می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حضرت در مظاهری همچون رهبر معظم انقلاب و شهدا در میدان هستند و از آن مهم‌تر، آن حضرت وجه متعالی هرکس می‌باشند که به تعبیر آیت الله حسن‌زاده با کشیک نفس‌کشیدن می‌توان خود را تا حضور در محضر آن حضرت پیش برد. در این مورد نکاتی در بحث «نظر به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود» https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ouliya_elahi/mahdaviyat/speech/5ql_nazar_be_hazrate_mahdi_va%20darke_hozor_nahaei.MP3 شده که خوب است نسبت به آن بحث، تأمّل فرمایید. موفق باشید

36876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: اینکه قانونی مانند حلال بودن ازدواج با دو خواهر در اسلام به حرمت می انجامد با توجه به اینکه تشریع ریشه در تکوین دارد چطوری میشه؟ تکوین چه تغییر اساسی ای کرده که شده حلیت به حرمت بدل شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ممکن است در بعضی از مراحل تاریخی امکان تحقق همه ابعاد شریعت مطابق نظام تکوین و نفس‌الأمر، ممکن نبوده باشد تا اینکه آرام‌آرام شرایط فراهم شود. ظاهراً عدم ازدواج با دو خواهر از این نوع بوده است. مانند آنکه در ابتدای شریعت اسلام، شرب خمر حرام نشد و به مرور جامعه آماده شد تا حکم الهی مطرح شود. موفق باشید

36821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمة الله در آدرس: https://lobolmizan.ir/special-post/129?mark=%D8%A7%D9%87%D9%84%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 فرموده‌اید: «ایمان را باید وحی تأیید کند و وَحیِ ناسخ که می‌فرماید بقیه‌ی کتاب‌های آسمانی دیگر رسالت هدایت ندارند، قرآن است. پس طبق آیات قرآن، مؤمن در حال حاضر کسی است که به قرآن ایمان آورده باشد و در ماه رمضان روزه بگیرد و رو به قبله نماز بخواند.» و مدح خداوند در آیه ۱۱۳ آل عمران را نیز مختص کسانی دانسته‌اید که «حالا به اسلام ایمان آوردند، از صالحین هستند.» اما در آدرس: https://lobolmizan.ir/special-post/543?mark=%D8%A7%D9%87%D9%84%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 در شماره 13 می‌فرمائید: «قرآن اهل کتاب را به جای دعوت به اسلام، به توحید دعوت می‌فرماید... و در راستای پذیرش حضور متدینینِ اهل کتاب» به همان آیه ۱۱۳ آل عمران استناد کرده‌اید. اگر قرآن در نسخ دین اهل کتاب و کفر کسانی که پس از ظهور اسلام بر آن دین مانده‌اند به گفته شما در آدرس اول صراحت دارد؛ پس چه معنا دارد که بگوئیم قرآن در راستای پذیرش همان کسانی که متدین به کفر مانده‌اند... و یا بگوئیم: قرآن به جای دعوت به اسلام... اصلا مگر توحید بدون اسلام، توحید واقعی است؟ اصلا مگر بعد از اسلام چیزی حق است که خدا بخواهد به آن دعوت کند؟ و اگر چیزی غیر از اسلام حق نیست مگر قرآن به ضلالت دعوت می‌کند؟ و روشن است که اسلام مرضی کامل تنها اسلام شیعی است. نسبت به این امر هم در سایت شما نکاتی دیده‌ام که برایم قابل هضم نیست. ممنون می‌شوم اگر لطف کنید و پاسخ بدهید!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با حوصله و با نظر به تفسیر قیّم «المیزان» همه سوره مبارک آل‌عمران دنبال شود. به خصوص آن‌جا که می‌فرماید: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» و تذکر به این امر که خطاب به اهل کتاب فرمود: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ» و این‌که توحید دارای شدت و ضعف است نسبت به انسان‌ها و شدیدترین توحید از آنِ آخرین دین است. و علامه طباطبایی در این رابطه نکات دقیقی را مطرح فرموده‌اند و آیه: «لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» (آل‌عمران/۱۱۳) و آیات بعدی آن می‌تواند در این رابطه افق‌گشایی کند. موفق باشید 

36800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فلسفه ولایت داشتن شوهر بر همسرش چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیت الله سیستانی به صراحت هست که مرد، بر زن ولایت ندارد و این نظرِ دیگر فقها نیز هست، هرچند تصریح نکرده باشند. آری! زن و مرد نسبت به هم وظایفی دارند ولی هرکدام در دیگر امور در انتخاب خود، آزادند. موفق باشید

36797
متن پرسش

سلام علیکم استاد طاهرزاده بزرگوار: ان شاء الله در پرتو عنایات حضرات معصومین خصوصاً در این ایام متعالی رجبیه باشید. استاد عزیز به تلقی حضرتعالی، سرّ اینکه برخی افراد و اشخاص حتی پاره ای از دلسوزان و دغدغه مندان به انقلاب، در نگرش و تحلیل کلان از وضعیت انقلاب اسلامی و کشور با نوع تحلیل و نگاه رهبر فرزانه انقلاب، تفاوت دارند و تمایز جدی احساس می‌شود؟ حقیقتاً با ملاحظه برخی تحلیل‌های حتی برخی دوستان دلسوز و دغدغه مند، انسان احساس می‌کند و دریافت می‌نماید که انقلاب کلاً منحرف و از دست رفته است و کشور از صدر تا ذیل درگیر تعارض، انسداد، فساد و پوک شدگی است و جمیع مسئولان و متولیان، جاهل و بی انگیزه و خائن به آرمان‌ها و عموم اجتماع نیز بحران زده و مبتلا به انواع نابسامانی ها و لطمات دهشتناک و رویگردان از دیانت و مکتب وحی هستند و بواقع مانند همان تعبیر نامه نهضت آزادی در سال ۱۳۶۹، کشور در لبه پرتگاه و انقلاب در حال پوسیدگی و مردم نیز در حال شکستن قفس جمهوری اسلامی هستند. اما ملاحظه می‌کنیم که در طرف مقابل، زعیم بزرگوارمان خاصه در این سالیان اخیر، چه میزان مؤمنانه و امیدوارانه و بشارت بخش سخن می‌گویند تا آنجا که به تلقی بنده، بعنوان نقطه عطفی در سخنان چند ساله اخیرشان، فرمودند که ما فصل مشبعی را پشت سر نهادیم و اینک نزدیک قله ایم و تا قله فاصله چندانی نیست. در این یکساله ای که بحمدالله بیشتر توفیق مطالعه مجموعه بیانات معظم له در طول این چند ساله را داشته ام، تفاوت عمیقی بین تحلیل و موضع گیری و حتی نوع آسیب شناسی ایشان از معضلات و امید و مژده سرشار در بیانات ایشان با نگرش‌های حتی شاید خود بنده پیش می‌آید. سخنرانی ها و پیام‌های آقا را که مشاهده و مطالعه می‌کنم، می‌بینم در عین اینکه ایشان نیز آسیب شناسی و تصریح به معضلات و فاصله تا تحقق نقاط مطلوب و آرمان‌ها و برشمردن موانع دارند ولی آسیب شناسی ایشان و کسی مثل بنده کجا و انسان هرگز پس از پایان سخنان ایشان، احساس یأس و سردرگمی و پوچی و از دست رفتن همه داشته ها و آرمان‌ها نمی‌کند بلکه والله امیدوارتر و پرانگیزه تر از قبل می‌شود و افتخار و عزت از مسیر انقلاب پیدا می‌کند و بوضوح می‌یابد که مؤلفه های مژده بخش، چه میزان وسیع و بیش از تلخی‌ها و صعوبت‌ها است. دیشب این کلیپ را شاید چند بار دیدم (https://eitaa.com/rasaee/12299) و هر دفعه که آنرا دیدم با خود گفتم "ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا". احساس کردم گویا ایشان جوانی ۸۴ ساله و بنده پیرمردی ۲۱ ساله هستم و این مرد گویا از فراز دکل دیدبانی، اراده و آینده ای بس شگفت را برای این ملت و نهضت می‌بیند و لذا حس می‌کنم بر همین اساس هم ایشان، بزرگترين رسالت خود را در حفظ اراده ها و جهت دهی امت بسوی ورود در آینده و تاریخی دیگر است. این سخن حضرتعالی که بارها می‌فرمودید تاریخ و افق دیگری در بستر انقلاب اسلامی است را بارها شنیده بودم اما این روزها در عمق روحیه و بیانات حضرت آقا بهتر و دقیق تر این حرف را می‌یابم. اما حقیقتاً هنوز برایم جای سؤال است که چرا بعضاً در این بحر تفکر، با دیده بان این حرکت عظیم، تفاوت داریم و گزاره نزدیک به قله ایم، برایمان گنگ است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که افراد مذهبی را متهم می‌کنند که نسبت به رخدادها، تفکر تاریخی ندارند؛ اتهامی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. و این‌جا است که انقلاب اسلامی را به عنوان رویدادی تاریخی که ریشه در گذشته‌ای اصیل برای حضور در آینده‌ای بزرگ دارد، درک نمی‌نماییم. و وقتی متوجه نباشیم انقلاب اسلامی آغاز توحیدی است اصیل در مواجهه با جهان جدید و بشر جدید؛ هرگز نمی‌توانیم در افقی که رهبر معظم انقلاب با بصیرت خود متذکر آن می‌شوند، حاضر گردیم.
کافی است شکست‌های همه‌جانبه جبهه استکبار را در نسبت با انقلاب اسلامی «فهم» کنیم تا معنای سخن مقام معظم رهبری را نسبت به امیدواری‌های بزرگِ ایشان دریابیم. دشمنی که همه حیله‌های شیطانی‌اش را به کار گرفته، ولی در نهایتِ یأس و ناامیدی است. حال مائیم و حاضرشدن در آغازی که همه‌چیز و به‌خصوص انسان، در حالِ برگشت به حقیقی‌ترین معنای خود است. و لازمه این نحوه حضور، همان درک تاریخی است از رخدادی به نام انقلاب اسلامی. و در این بصیرت است که نه‌تنها می‌توان نگاه و سخنان رهبر معظم انقلاب را تصدیق کرد، حتی می‌توان در افق نگاه او حاضر شد، حضوری که معنای بودنِ امروزین ما را به ما برمی‌گرداند تا از چنگال نیهیلیسم دوران آزاد شویم، إن‌شاءاللّه. موفق باشید         

 

36653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باعرض سلام و وقت بخیر: استاد در کتاب جایگاه رزق انسان، دو نوع رزقی که گفته شده در اوایل کتاب اینطور برداشت میشه که اون رزقی که ما به دنبالش هستیم رو حتی اگر تلاش کنیم هم بهش نمی‌رسیم چون مال ما نیست و نوع دوم رزق یعنی اون رزقی که اون به دنبال ماست رو حتما بهش می‌رسیم حالا چه حریص باشیم چه نباشیم فرقی نداره به رزقی که ما دنبالشیم نمی‌رسیم و به رزقی که اون دنبالمونه حتما می‌رسیم. ولی در آخر کتاب با توجه به حدیثی که از امام رضا اومده فرموندند که آن رزقی که تو به دنبالش هستی رو از راه حلال دنبال کن که حلال هست. انگار یک تاییدی بهش دارند درحالی که در اوایل کتاب انگار کار بیهوده ای است دنبال آن رزق رفتن چون رزقی که مال ما باشه می‌رسه بقیش فقط زحمت اضافیه این دو مورد رو میشه تبیین بفرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رزقی که بنا است به ما برسد به هر صورت می‌رسد. ولی اگر در مسیر توحید نباشیم آن رزق به صورت حرام به ما خواهد رسید. موفق باشید

36602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عرض شد استاد: وقتتون بخیر باشه. بنده در این چند وقته از درس های مدرسه خسته شده ام و به دنبال علم ینفع می گردم که آن را در مباحث از قبیل مباحث شما و لمس کردن حقیقت و ارتباط با آن جستجو می‌کنم و همین باعث شده که دیگر انگیزه ایی به حفظ کردن و خواندن درس برای امتحان نداشته باشم و همین در نمراتم هم نیز تاثیر گذاشته است درس های مدرسه برای بنده بی معنا شده است ولی با این حال به دانستن و فهم آن به عنوان دانش علاقه دارم و نه به عنوان خواندن و امتحان دادن و نمره گرفتن و از محیط مدرسه نیز بنا بر دلایلی عمومی و اتفاقاتی که در اکثر مدارس در بین بچه ها می افتد و نبود سواد کافی در مورد مباحثی از جنس مباحث شما، آزار می‌بینم حال با این وجود آیا اگر در فضای حوزه قرار گیرم می توانم به علمی ینفع دست پیدا کرده و در محیطی که جنس اش از جنس مباحث شما و ارتباط با علوم و حقیقت و آدم هایی با تفکری از جنس تفکر خود آشنا شوم و به تکلیف خویش در این زمان عمل کرده ام و راه خوش عاقبت به خیری که حضرت آقا فرمودند خوب درس خواندن یکی از آنها است دست پیدا می‌کنم یا خیر؟ و آیا از طریق حوزه بهتر می شود در زمان آینده ای که من حضور خواهم داشت خدمت کرد یا از طریق درس های مدرسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دروس مدرسه کمک می‌کند تا ما در جهانی که در این زمانه در آن به سر می‌بریم حاضر شویم و جایگاه آن دروس از این جهت ارزش خود را دارد و باید جدّی گرفته شود ولی هرگز نباید نسبت به آن علوم محدود شد. می‌ماند حضور در حوزه علمیه که آنهم جای خود دارد و بستگی به خود انسان دارد که اگر علاقه‌مند به آن علوم باشد‌، آن‌جا میدان حضوری است که ما را تا انس با معارف عالیه قرآنی جلو می‌برد. موفق باشید

36462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد اینکه امیرالمؤمنین فرمودند عبادت سه گانه است، عبادت تجار و عبادت زاهدان و عبادت عشاق. فقط عبادت عشاق در عالم حق است و آن دو در عالم باطل یا به صورت تشکیکی این سه عبادت در عالم حق محسوب میشن؟ سوال بعدی اینکه این عبادت در نتیجه به همون سه بهشتی که حضرت امام فرمودند جنت ذات و جنت اعمال و جنت صفات است منتهی میشه؟ یعنی میشه گفت جنت ذات فقط مختص عبدی است که عبادتش عاشقانه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر سه عبادت، نظر به حضرت حق دارد و مقبول است. ولی تنها آن عبادت سومین است که انسان، بودنِ خود را در محو بودنِ با حق دنبال می‌کند. ولی آن دوی دیگر هنوز در خود هستند. ۲. آری! این نکته خوبی است که عبادت احرار با نظر به جنّت ذات شکل می‌گیرد که تنها به او نظر دارد و بر هر چه می‌نگرد نور او را دنبال می‌کند. موفق باشید

36457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: عرض ادب و احترام محضر استاد عزیز. بنده یک برداشت از مبحث تقسیم وجود به ذهنی و خارجی در فلسفه دارم که نمیدونم درست می‌باشد یا نه؛ اینه که احساس می‌کنم مبحث «لزوم ارتباط با وجود به جای ارتباط با مفهوم وجود.» و در یک کلام، اصل مبحث کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می‌شود، امتداد عملی و عرفان عملیِ همین بحث تقسیم وجود به ذهنی و خارجی می‌باشد. خلاصه: شروع و ریشه مباحث کتاب آنگاه که فعالیت عای فرهنگی پوچ می‌شود از همین بحث وجود ذهنی و خارجی شکل گرفته و شروع شده. استاد، حلال بفرمایید اگر دقیق ننوشتم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که وقتی ما در بستر وجود، نسبت خود را با همه چیز برقرار کنیم؛ دیگر دوگانگی بین مفهوم و مصداق در میان نیست. در شماره ۵۲  بحث  «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» نکته‌ای عرض شد که خوب است در جریان آن باشید. موفق باشید
با توجه به آنچه گذشت آیا می‌توان در انتظاری که نظر به قلمرو گشوده هستی دارد، در عین روحیه توکل و توقع‌نداشتن، گرفتار کناره‌گیریِ انفعالی نشد؟ و به حضوری دست یافت که به ما از قول خداوند در حدیث قدسی خبر داده‌اند: «لا يَزالُ عبدي يَتَقرَّبُ إلَيَّ بالنَّوافِلِ حتّى اُحِبَّهُ، فَأكونَ أنا سَمعَهُ الذي يَسمَعُ بهِ، و بَصَرَهُ الذي يُبصِرُ بهِ، و لِسانَهُ الذي يَنطِقُ بهِ» تقربی که سمع انسان خدایی می‌شود و خداوند است که در هستی چنین انسانی می‌شنود و می‌بیند و سخن می‌گوید و انسان چنین حضوری را که حضور خداوند است نزد خودِ خداوند، در خود احساس می‌کند.
آیا این نوع تقرب همان حضوری نیست که انسان را در بیکرانه خود متوجه انتظاری می‌کند که همان اندیشیدن به «وجود» است؟ و این، همه‌ی برخورداری و دارایی است، زیرا همه‌ی بقاء است، به معنای حقیقی کلمه. بودنی که انسان در هر صحنه‌ای برای باقی‌بودن بر آن، خود را حاضر می‌کند تا هرچه بیشتر خود را تجربه کند، بدون انگیزه‌های خود، فعالیتی والا و گشودگیِ راسخ و خودِ گشوده به سوی گشودگی که بیرون از خود نیست که به صورت ابژه در آید. این یعنی «ما می‌توانیم». زیرا فهیمده‌ایم به چه سویی باید حاضر شویم تا با بنیان و وجودِ هر پدیده‌ای در متن هستی‌اش در بستر تاریخی آن حاضر گردیم و بفهمیم «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند». زیرا هستیِ استکبار در مواجهه با هستیِ حقیقی، توهّمی بیش نیست و این یعنی تفکر حقیقی که در هستی و «وجود» ریشه دارد. درک آنچه گذشت، درک حضور بشر جدید است و مواجهه‌ای که می‌توان با آن داشت و نیز درک موقعیت تاریخیِ خود که همان جمع «ایران تاریخی» و «اسلام بالنده» است در بستر انقلاب اسلامی و مسئولیتی که نسبت به نقش کلانِ خود در جهان امروز  بر دوش خود باید احساس کنیم، تا ابعاد نهفته هستی خود را بیش از پیش احساس نماییم به عنوان آخرین انسان در آخرین دوران.

 

36270
متن پرسش

سلام استاد: در دوران راهنمایی یک استادی داشتیم می‌فرمودند طبق یک نظریه نحو و صرف اگر حروف یک فعل به فعل دیگر یکی باشد ولو چیدمانشان پس و پیش باشد می‌توانند هم معنا باشند! برایم جالب است «مقاومت » که مورد تاکید حضرت آیت الله خامنه ای مدظله‌العالی و «تقوی» مورد تاکید قرآن و حضرات ائمه اطهار معصومین علیهم السلام یک شباهت و اینهمانی عجیب و غریبی میانشان است، گویی تعریف تقوی با یک وجه ظاهر می‌شود و آن همان مقاومت‌ است، امروزِ غزه که سلام و رضوان الهی نصيب شان باد، نماد و بقول حضرت عالی بینه، ظهور یافته قرآن است و خیر البریه! استاد با سخنان نورانیتان راهگشایی بیشتری بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم که به گفته مولوی شرایط، شرایطی است که باید گفت:
الله، الله زود بشتاب و بجو        چون‌که بحرِ رحمت است این، نیست جو
الله، الله چون به فضلت راه داد          سر به خاک پای او باید نهاد
خود که را آمد چنین دولت به دست     قطره‌ را بحری تقاضاگر شده است
چون تقاضا می‌کند دریا تو را                         پس چه استادی و درماندی هَلا؟
آری! یقناً نسبتی که ما باید با میدانی پیدا کنیم که میدان مقاومت در مقابل استکبار است؛ در واقع تقوای خود را تجربه می‌کنیم و می‌چشیم به همان معنایی که: رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فرمودند: «أفضَلُ الجِهادُ كَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ، أفضَلُ الجِهادِ كَلِمَةُ حُكمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ» و آن‌قدر این جبهه روشن است و حجت امروزین ما به حساب می‌آید که انسان حیران می‌گردد چه اندازه از این طریق مرزش با کفر روشن و جدا خواهد شد. موفق باشید    

 

36185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل می‌شوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور می‌شود و فراموش می‌کنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان‌شاءالله گشایش لازم را پیش می‌آورد. موفق باشید

36179

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد ارجمند: بنده بنظرم میاد بدون شناخت نیچــــه و تفکراتش از توهمات آرمانشهری قرن هجدهم نمی‌توان خارج شد، ولو در جوامع مثل جامعه های کنونی! آیا شما موافقت با این نظر بنده دارید؟ و اگر بله چرا؟ یعنی کیفیت تفکر نیچــــه را در چه نسبتی با شناخت این توهم می‌دانید؟ ممنون از لطف تان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً نیچه متوجه روح نیست‌انگاریِ زمانه شده است. ولی همان‌طور که می‌دانید کسی او را در دوران زندگی‌اش درک نکرد تا پس از او شخصی مانند هایدگر متذکر عمق تفکر نیچه شد. در این مورد خوب است کتاب «نیچه از نظر هایدگر» که در سه جلد تنظیم شده، بخصوص جلد سوم. و یا کتاب «چه باشد آنچه خوانندش تفکر» که باز هایدگر در این کتاب نیز اشاراتی نسبت به تفکرات نیچه دارد، مطالعه شود. موفق باشید.گزیده‌ کتاب «چه باشد آن‌چه خوانندش تفکر»

https://lobolmizan.ir/leaflet/1297?mark=%D9%86%DB%8C%DA%86%D9%87

35891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در دعای ندبه آمده «عزیز علی... و لا ینالک منی ضجیج و لاشکوی» بر من سخت است که صدای ناله و شکایت من را نشنوی سوال من اینست که اگر امام زمان صدای ناله ما رو نمی‌شنوند پس چگونه همین عبارات را با او در میان می‌گذاریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این فراز به معنای درد و دل با آن حضرت است، وگرنه توجه آن حضرت به دل‌دادگان‌شان فوق‌العاده است از جنس توجه ایشان به اربعینی‌ها که هیچکدام‌شان از نظر حضرت غایب نیستند. موفق باشید

35889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: در مباحث معرفت النفس فرمودید انسانی که با جنیان ارتباط می‌گیرد مرتبه نفس خود را پایین می آورد پس چگونه حضرت سلیمان (ع)، که در آیات قرآن هم آمده، با جنیان ارتباط داشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلطه بر جنیّان غیر از آن است که ما به دنبال ارتباط با آنان باشیم. در این مورد، تفسیر سوره جنّ مرحوم شهید مطهری مفید خواهد بود. موفق باشید

35606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دنیا انسان در اثر حرکت جوهری ذاتش تغییر می‌کند.در برزخ و قیامت چگونه ذات انسان عوض می‌شود. مثلا قیافه یک مومن گنه کار میمون است و این قیافه چگونه به انسان تغییر می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دنیا تنها انسان با ملکات خود روبروست و رفع حجاب در آن‌جا به معنای رسیدن به اصیل‌ترین ملکات است. موفق باشید

35412

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد گرامی برای مطالعه چند ساله: ۱. کتب اخلاقی ۲. شرح حال علما چه سیری را پیشنهاد می‌فرمایید؟ همچنین اگر سیر مطالعاتی ای موجود است و از آن اطلاع دارید و تایید می‌کنید، لطف  بفرمایید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد کتب اخلاقی؛ کتاب «شرح حدیث عقل و جهل» از حضرت امام خمینی و کتاب «جامع السعاده» از مرحوم نراقی می‌تواند بسیار مفید باشد. در مورد قسمت دیگر سؤال‌تان، خوب است به کتاب «خون دلی که لعل شد» توجه فرمایید و البته در دیگر موارد، صاحب‌تظر نیستم. موفق باشید

35395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: در رابطه با پرسش ۳۵۳۷۹ اگر همه چیز از قبل حتمی شده، پس دعا و تلاش چه سودی می‌تواند داشته باشد؟ کسی که بیماری سختی دارد، بگوید من که اجلم از قبل مشخص شده که چه زمانی اتفاق بیفتد، چرا رنج دکتر و دارو را تحمل کنم؟ یا کسی که بچه دار نمی‌شود بگوید، اگر قرار باشد از من نسلی بماند، می‌ماند، چرا انقدر زجر بکشم؟ دعا چه سودی دارد؟ این ها درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آیه ۲۲ سوره حدید نظر به کلیات زندگی دارد ولی اینکه در دل این کلیت می‌توان زندگی را آباد کرد یا نه، بحث دیگری است. باز به آیه فکر کنید که می‌فرماید هیچ مصیبتی در زمین و یا در جان شما واقع نمی‌شود مگر آن‌که از قبل معین شده. ولی بهترین برخورد نسبت به آنچه پیش می‌آید و بهترین امتحان را در آن راستا دادن، امری است که به کمک دعا و نیایش شکل می‌گیرد. موفق باشید

35344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: استاد اگر اسامی دنبال ظرف خود هستند تا ظاهر شوند، پس مریض که اینقدر دنبال شفا می گردد چرا بعضی وقتها نمی رسد به شفا یا دیر می رسد؟ یا یک جور دیگه بگم: مریض چی شد که اسم حی را از دست داد و به ضعف افتاد؟ حالا چکار کند دوباره برگرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید جان طالب، ظرفیت لازم را جهت تجلیات انوار اسماء داشته باشد. موفق باشید

35310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: من خیلی وقته که سیر مطالعاتی شهید رو شروع کردم و بعدش می‌خواستم سراغ کتب امام و رهبری برم اما در همین بین با سیر مطالعاتی استاد صفایی حائری آشنا شدم. به نظر شما سیر مطالعاتی ایشون در این بین کجا جا دارن و کی بخونم؟ به نظر شما خوبه با سیر شهید همزمان سیر ایشون رو هم شروع کنم؟ یا نه؟ بسیار ممنون از پاسخگویی استاد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  چه خوب است در کنار نظر به سیره شهدا با نکات خوبی که مرحوم استاد حائری مطرح می‌کنند آشنا و آشناتر باشید. موفق باشید

39928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: به نظر حضرتعالی علت یا علل اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) اکثر مواقع از نان و «نمک» به عنوان غذا استفاده می کردند، چه بوده است؟ چون همان طور که ما در کلمات عرشی و بلند ایشان تأمل می کنیم باید در افعال ایشان که ریشه در همان مقام متعالی ایشان دارد هم تدبر کنیم. آیا صرفاً به خاطر ریاضت نفس بوده؟ چون اگر فقط بحث ریاضت باشد می توانستند نان خالی بخورند. ولی چرا «نمک»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. مهم آن است که با نظر به سیرۀ آن حضرت، سعی کنیم در استفاده از دنیا به همان اموری اکتفا نماییم که برای زندگی در دنیا کافی است. موفق باشید

39551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: وقتی یک گل را می‌بینیم اگه بگویم ماشاءالله زیبایی خدا را ببین که در این گل ظاهر شده است آیا این جمله یک نوع دوگانگی نیست؟ جمله درستش چیست که هم دوگانگی نباشد و هم محدودیت گل به خدا نسبت داده نشود؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم همان سخن جناب شیخ محمود شبستری است که فرمود: « نظر را نغز کن تا نغز بینی /  گذر از پوست کن تا مغز بینی». موفق باشید

39239

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب مجدد خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی کاش می‌شد از شما جزوه ای یا کتابی می داشتیم که استاد از دریچه بینش توحیدی برای سرفصل های زندگی امروز به شکل کمی مصداقی پیشنهاد داده و نظراتشان را می دانستیم. تا گفتن شما بشود پایه ای و افقی برای ساخته شدن بیشتر راهها. مثلا در باب ازدواج، اقتصاد،... جزییات زندگی. ۲. استاد در باب مسائل زندگی مثلا اخلاق و... گویا آنچه که مهم است این است که ما نسبت به غضب زاویه بگیریم و تا محبت آید، همانطور که باید به طاغوت کافر شد تا ایمان آید. یعنی از زاویه دید وجودی زمینی ما مهم پس زدن کفر و طاغوت و لشگرشان است تا عشقمان به خدا ثابت شود و او به ما رو کند. احساس می کنم که ایمان و لشگرش خیلی بزرگتر از آن است که من بخواهم اراده به داشتنش کنم. ۳. در روانشناسی می گویند که اگر غضب سرکوب شود در ناخوداگاه رفته و به شکل دیگری خودش را نشان دهد. حال من خودم ارادت خاصی به این علم ندارم. حال در حدی که می توانم شاید مقداری از این حرف را قبول کنم آیا به نظر شما درست است که طبق دانسته های دینی خودمان اینطور تحلیل کنیم و بگوییم که اگر موضوعات مان را در زندگی طبق نگاه درست وجود بینانه نگاه نکنیم دچار آتش غضب (البته مذموم) می شویم و چون این عمل در مرتبه ای از مراتب وجودی ما می شود پس در باقی اعمالمان هم اثر گذار است و همینطور در مورد ترس مذموم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همۀ آنچه می‌فرمایید با تدبّر در قرآن حاصل می‌شود و کتاب‌های علمای اصیل همه مبتنی بر روایات و قرآن است. ۲. در مورد غضب، همین‌طور است که می فرمایید. پیشنهاد می‌شود از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی غفلت نشود. موفق باشید

39187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: مختصر و کوتاه بگویم نیم قرن زیسته ام تازه به کاهل نمازی رسیده ام. سنگ شده ام دلم با چیزی نمی‌لرزد. قرآن باز کردم آیات تکذیب قوم ثمود آمد. بد بخت شده ام. چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به نمازی نظر داشته باشیم که جوابگوی ظرفیت امروزینِ ما باشد و در همین رابطه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه» کتاب «آداب الصلواة» را تألیف نمودند که بحمدالله می‌توانید شرح آن کتاب را در سایت دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 موفق باشید  

38986
متن پرسش

«السَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی ابنِ موسَی الرّضٰا المُرتَضٰی» سلام استاد: عذرخواهم. ۱. خاطرم هست که حضرتعالی می فرمودید وقتی به زیارت اولیای معصوم «علیهم السلام» مشرف میشید، قبلش قلب خودتون رو با وصیتنامه های شهدا آماده می‌کنید. استاد ولی من وقتی به لطف خدا میرم زیارت، با مطالعه کتاب حقیقت نوری، مخصوصاً چند جلسه آخرش قلبم رو آماده و هموار می کنم. اشکالی نداره؟ ۲. استاد یادم هست که وقتی کتاب های «حقیقت نوری» و «امام و مقام تعلیم به ملائکه» و «امام و امامت در تکوین و تشریع» و «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت» رو‌ منتشر کردید، هر کاری می کردم نمی‌تونستم به این کتاب ها ورود کنم. از بس که افق شون بلند بود. ولی تقریباً همه این کتاب ها رو در حرم حضرت رضا علیه السلام به آسانی مطالعه کردم و نیوشیدم. استاد چرا من تونستم توی حرم این کتاب ها رو راحت مطالعه کنم؟ چرا؟ ۳. عازم مشهد و حرم حضرت رضا علیه‌السلام هستم و التماس دعا دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در زیارت امام رئوف با اذنی که آن حضرت نصیب زائران خود می‌کنند؛ که افضل اذن برای زوّار باشد، راه‌های حضور در مقام فوق‌العاده متعالی آن حضرات گشوده شود و این‌جا است که: «آن‌که عمری در پی او می‌دویدم کو به کو / ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو» و آن نورِ امامی بود که با زیارت او انوار همه اولیاء قابل درک می‌شود و انسان به کمال انسانی خود آگاه می‌گردد. آیا زیارت اولیای معصوم جز برای آن است که ما خود را در اصیل‌ترین حضور احساس کنیم و بیابیم چه اندازه آن عزیزان «ما» هستند؟ و آیندۀ حضور خود را در زیارت آن‌ها بیش از پیش احساس کنیم؟ حضوری که باز ما را به شدتِ حضوری بیشتر دعوت می‌کند، زیرا برکه‌ای به زیارت اقیانوس رفته است. موفق باشید

نمایش چاپی