بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: از کجا میتونم همه ی جزوه هاتون یا جزوه هایی مثل این https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark= رو بخرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره 09136032342  تماس بگیرید. موفق باشید

38123
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در گفتارهای اخیرتان راجع به معنای درک حضوری واقعه عاشورا نکته ی را متذکر شدید که وقتی متوکل عباسی در آن زمان آرامگاه امام حسین (ع) را ویران ساخت از حقیقتی هراس داشت که پشت واقعه کربلا نهفته است و این ترس و هراس در زمان ما هم در دل زمامداران جهان غرب هم به وضوح حس می‌شود. چنانچه در جریان اخبار باشید در آلمان اخیراً اتفاقی در مورد مساجد شیعه وابسته به حکومت ایران افتاد که شاید بی سابقه است و آن بستن این مساجد از طرف پلیس آلمان بود. این در حالی اتفاق می افتد که در این مساجد کوچکترین اظهار نظری راجع به مسائل سیاسی روز مثل کودک کشی و ظلم در غزه و یا پیوند زدن قیام امام حسین و واقعه عاشورا با وقایع روز صورت نمی گیرد و به خاطر بهانه ندادن به دست دولت آلمان، بر منابر این مساجد از هر گونه موضع گیری یا مطرح کردن مسائل سیاسی امتناع می شود چه رسد به محکوم کردن و یا اعلام برائت از ظالمان زمانه و شعار علیه استکبار. ولی با وجود این آفیت طلبی ها یا شاید بهتر بگوییم مصلحت اندیشی ها این مساجد به زور پلیس بسته و فعالیت آنها ممنوع اعلام می‌شود؛ مساجدی که در آنها غیر از نماز و دعا که در مساجد دیگر هم برگزار می‌شود مضاف بر آن فقط برگزارشدن عزاداری برای امام حسین و اهل بیت پرشور برگزار می‌شود و کمی تاریخ اسلام بر سر منابر تبیین می‌شود و غیر از اینها هیچگونه فعالیت سیاسی انجام نمی‌شود. استاد گرامی این ترس غرب از شیعه تحریف نشده از چیست؟ آیا این ترس و هراس غرب از مساجد شیعه از نوع همان ترس متوکل عباسی نیست؟ آیا این جریان بسته شدن مساجد حاکی از این نیست که ترس و وحشت اصلی غرب از شناخت راه و مکتب امام حسین است و حقیقتی که باخبر شدن آزادگان جهان از آن پایه های استکبار را می‌لرزاند و درهم می‌کوباند؟ به نظر این حقیر این جریان می تواند عبرتی هم باشد برای برخی از روشنفکران سکولار ساده لوح ما که فکر می‌کنند اگر سیاست از دین جدا شد، غرب با دینداری مردم کاری ندارد و می‌توان درست دینداری کرد در حالی که ما شاهد آن هستیم که مشکل اصلی جهان غرب با شناخت درست مکتب امام حسین، شناخت درست سیره اولیاء الهی و کلا شناخت اسلام تحریف نشده است که از شواهد مهم دیگر آن سانسور و حذف خبری پیاده‌روی اربعین در سرتاسر رسانه های غربی ست! و این در حالیست که از مناسک بی اهمیت مذاهب دیگر مثل هندوئیسم و یا بودیسم که برای استکبار جهانی بی خطر است همیشه در رسانه های اصلی اخبار یا گزارش تهیه و پخش می‌شود!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نظر به حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به هر بهانه‌ای و در هر مجلسی اگر درست نظر شود، جانِ همه انسان‌ها آن حضور را که حضور حق در مقابل باطل است، می‌شناسد زیرا به یک معنا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» نماد اصیل‌ترین وجدان و فطرت انسانی می‌باشند و در همین رابطه باید مطمئن باشید از آن‌جایی که ذات انسان نسبتی با وجود دارد، در واقع می توان گفت ذات انسان‌های اندیشمند که متوجه نسبت خود با «وجود» هستند، محل اراده الهی است، یعنی انسان‌های اندیشمندی که به حکم تجلیات الهی نظر به آینده دارند، به همان معنای انتظار به آینده‌ای که منشأ تحولات در افق تفکر است. و از این جهت آن تحولات به آرامی آغاز می‌شود زیرا مربوط به ذات انسان است و آمادگی‌هایی که باید در او به‌وجود آید که از یک جهت رفتن به سوی سرآغاز و ریشه‌ها است. در این فرآیند، مهم‌ترین حضور پیش می‌آید، حضوری که در آن، سرآغاز موجود است در عین مستوربودن، و انسان می‌تواند متذکر آن باشد و البته در چنین حضوری هر انسانی در این مسیر قرار گیرد متوجه حقیقت خود می‌شود، به همان صورتی که حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» با تذکر به «أسير بسيرة جدّي و أبي» بدان ورود کردند. به‌طوری که مردم متوجه شدند تاریخی که با اسلام از طریق پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آغاز شد با حجابی که جریان اموی ایجاد کرد، هنوز آن اسلام چه اندازه به آن‌ها نزدیک است و آن‌ها چه اندازه از آن اسلام دور افتاده بودند و این مربوط به حقیقتی است که در هر تاریخ توحیدی پیش می‌آید و امام حسین «علیه‌السلام» کاری کردند که مردم نزدیکی خود به اسلام را در جان خود تجربه کردند که همان تجربه قرب و نزدیکی به خداوند است. و بخواهیم و نخواهیم تاریخی این‌چنین شروع شده است. موفق باشید

38115

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام علیکم: اگر امکانش هست لطف می کنید جوابی که به سوال 38107 فرموید ( تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری می‌نگرند) در مورد آن زاویه دید بیشتر توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی نمی دانم که با چه نگاهی حضرت ایشان آن جملات را به کار بردند. حتماً نکاتی مدّ نظرشان بوده است.
از متن تنفیذها، دیدگاه کلی آقا نسبت به  رئیس جمهورها در آن زمان مشخص می‌شود. 
متن تنفیذ مرحوم آقای هاشمی سال ۶۸ و ۷۲ : ياور صميمى امام و شخصيت برجسته‌ى نظام جمهورى اسلامى و بازوى توانا و چهره منوّر نظام جمهوری اسلامی و رکن رکین انقلاب و بازوی توانا و زبان گویای آن.
متن تنفید آقای خاتمی سال ۷۶ و ۸۰ : دانشمند متفکر و اندیشمند فرزانه، شخصیتی انقلابی و فرزانه و منتسب به بیت سیادت و علم و تقوا مردی روحانی و کارآزموده و انقلابی و اهل دانش و معرفت قرار یافته و یکی از تربیت‌شدگان حوزه‌ی معرفت دینی.
متن تنفیذ آقای احمدی نژاد سال ۸۴ و ۸۸ : شخصیتی انقلابی و دانشمند و مدیری شایسته و کارآزموده و دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنه‌های گوناگون، مرد شجاع و سختکوش و هوشمند.
متن تنفیذ آقای روحانی سال ۹۲ و ۹۶ : شخصیتی دانشمند، و کارآزموده‌ی میدانهای گوناگون، و دارای سوابق جهادی متعدد، و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی را به مدیریت اجرائی کشور.
متن تنفیذ شهید رئیسی سال ۱۴۰۰ : شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریّت، عالِم فرزانه و خستگی‌ناپذیر و کارآزموده و مردمی.
موفق باشید

38107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام علیکم: «اکنون اینجانب با تشکر از همه‌ی کسانی که در خلق این افتخار نقش آفریده‌اند، به پیروی از ملت بزرگ، رأی آنان به شخصیت فرزانه، و صادق،‌ و مردمی، و دانشمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌کنم» استاد متنی که خواندید بخشی از حکم تنفیذ می باشد و همچنانی که مشاهده می کنید رهبری آقای پزشکیان را شخصی فرزانه و صادق و مردمی و دانمشند خواندند. ولی چنان که ما در مناظرات بین آقای جلیلی و پزشکیان شاهد بودیم هیچ کدام از این صفات در آقای پزشکیان نبود و هم اکنون نیز وجود ندارد. برای مثال ایشان قول داده بودند کابینه جوان و بدون در نظر گرفتن حزب و جناه داشته باشند و امروز بعد از مراسم تنفیذ آقای عارف را که ۷۳ سال سن دارند و معاون اول خاتمی بودند را معاون اول خودش کرد و یا آقای ظریف و افرادی که خودتون هم اطلاع دارید و یا آمارهایی که به دروغ از شهید رئیسی منتشر کرد و یا اهانتی که به حاج قاسم کرد. استاد برای شخص من عجیب است و تعجب می‌کنم و فهمم عاجز است که رهبری که برای نماز خواندن رفسنجانی «اللهم آنا لا نعلم منهم الا خیرا» نگفت و شهادت دوروغ نداد حالا در تنفیذ اینگونه آقای پزشکیان را توصیف مي کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در این مورد فکر کردم. تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری می‌نگرند و صحنه را ماورای صحنه‌ای که در آن مناظرات پیش آمد؛ مدّ نظر دارند و شاید در مورد آقای عارف محذوراتی داشتند که برای انتخاب ایشان به عنوان معاونت اول، خصوصیات مثبتی در ایشان هست که شاید بتوان کار آقای پزشکیان را توجیه کرد. موفق باشید

37986

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: ایام شهادت آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام را خدمتتون تسلیت عرض می کنم. ببخشید از جنابعالی چند سوال داشتم. آیا بعد از تحقیق برای اطمینان قلبی اشکالی دارد استخاره کنیم؟ آیا استخاره را باید به فرد خاصی دهیم یا خودمان هم انجام دهیم اشکالی ندارد؟ و سوال آخر اینکه در ماه صفر خطبه ساده عقد جاری کردن آیا از نظر روایی کراهت دارد؟ امیدوارم خدا عمری پر برکت و عزت و سلامت و توفیقات روز افزون نصیبتان گرداند. حق یار و نگهدارتان .🤲🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس جایگاه آیات قرآن را در سوره‌ها بداند می‌تواند استخاره کند. ولی بعد از اطمینان قلبی، دیگر چه جایی برای استخاره؟!! ۲. خیر، اشکالی ندارد. موفق باشید

37925

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که تمام صورت هایی که در خواب می‌بینم درک و شعور دارند. هم من آنها را درک می‌کنم و هم آنها مرا درک می‌کنند ؟ سوال دوم: اگر مطالب بالا صحیح است، آیا در برزخ و قیامت هم، همینطور است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر دو سؤال قبلاً با شماره‌های 37901 و 37902 جواب داده شد. موفق باشید

37892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ای کاش استاد طاهرزاده در برابر فشارها مقاومت می‌نمودند و واردبازی دوسرباخت حمایت از آقای جلیلی نمی‌شدند. نه دولت آقای رئیسی آنگونه بود که ایشان از آن می‌گویند و نه جلیلی اینگونه است که از وی حمایت می‌کنند. جلیلی اگر قدرت بگیرد قطعا و قطعا مانند احمدی نژاد به انحراف کشانده خواهد شد. استاد عزیز با تمام احترامی که برایتان قائلم، خواهشمندم از این حمایت دست بردارید. چه جلیلی انتخاب بشود و چه نشود، در هر دو حالت این شخص ذات درونی خود را نشان خواهد داد. بنده این را نوشتم تا ثبت شود و ان شاءالله خواهید دید که اشتباه نکرده ام. بنده احمدی نژاد را هم می‌دانستم به چنین سرنوشتی دچار می‌شود جلیلی هم سرنوشتی اسفبارتر از احمدی نژاد خواهد داشت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اطلاعاتی که از شخصیت آقای جلیلی داشتم ماورای مسئله انتخابات، شخصیت ایشان را شخصیت حضور انقلاب در جهان سیاست می‌دانم. موفق باشید

37829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اساسا جوان ها چگونه باید نیاز جنسی خود را در صورت عدم ازدواج رفع کنند؟ چرا در جمهوری اسلامی بصورت قانونی مراکزی برای صیغه شرعی و قانونی ایجاد نمیشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد مسئلهٔ مهم و حساسی است و راه حل‌های معقول‌تری قابل تصور است. باید مردم ما به خودآگاهیِ تاریخی خود نایل شوند. موفق باشید

37615

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا بر استاد عزیز: با اینکه می‌دانم این پرسش شاید به حضرتعالی ارتباطی نداشته باشد و خود جناب آقای دکتر داوری اردکانی باید پاسخ بدهند اما برای شما و به تبع ما، که به آرا و نظرات این متفکر و فیلسوف زمانه توجه جدی و ویژه داریم سوال پیش می آید چرا ایشان در حادثه سانحه سقوط بالگرد هواپیما به اندازه یک خط تسلیت هم نمی‌فرستند و همچون گذشته در مورد این مسائل به این بزرگی سکوت می‌کنند در حالی که فیلسوفی روسی نیز پیام می‌فرستد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که جناب آقای دکتر رضا داوری با توجه به تعلق عمیقی که نسبت به انقلاب اسلامی دارند و در نشستی که آقای دکتر رضا داوری در تاریخ پنجشنبه ۲۶ مرداد سال ۱۳۹۶ در خانه مشروطه اصفهان داشتند، از ایشان ‌پرسیدند: «آیا انقلاب اسلامی راهی را برای ما باز کرده است؟ و آیا امکانات تازه‌ای به روی ایران گشوده است؟» ایشان در جواب می‌فرمایند: «چرا در بدیهیات شک می‌کنید؟ مگر می‌توان گفت که حرکت امام خمینی یک گشایش در تاریخ ما نبوده؟ انقلابی رخ داده وعهدِ دینی تجدید شده است، مهم آن است که ما چطور می‌خواهیم رونده‌ این راه باشیم. اکنون باید گشایش را فهمید و البته به آن دل‌خوش نشد، باید به امکانات و چگونگی این راه دقت کرد. ما قدم به قدم باید آن را بگشاییم.» و از این جهت می‌توان گفت شاید خود را در جایگاهی نمی‌دانند که باید نسبت به این امور وارد شوند و بیانیه صادر کنند. درحالی‌که همه دغدغه‌های ایشان، سرافرازیِ ذات انقلاب است در همه مراحل تاریخی‌اش. موفق باشید

37502

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد عزیز روز معلم برشما مبارک باد. براستی زمان چه جایگاهی دارد که شیخ شبستری گفت زندیقی اگر حفظ مراتب نکنی؟ زمان در ارتباط با وجود در مسیر توحید چه جایگاهی دارد؟ مسیرِ شدن چرا دفعی نیست؟ اهمیت زمان در هویت بخشی چیست؟ رابطه نفس با زمان چیست؟ چگونه نفس که امر مجرد است و زمان مند نیست، در گذر زمان رشد می یابد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً آن کس که زمان و زمانه را نشناسد، عملاً از عمر خود  و علم خود بهره‌ای نخواهد برد. در این رابطه در جلسه شنبه، متنی تحت عنوان «زمان شناسی حضرت امام صادق علیه السلام و حضوری دیگر» و شرح صوتی آن خدمت دوستان عرضه شد که می‌توانید آن را در کانال «مطالب ویژه» دنبال بفرمایید تا از عظمت سیره و روش انقلاب که راهِ امام صادق «علیه‌السلام» را در این موارد طی می‌کند، حیرت نمایید. موفق باشید

37344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: حفظکم الله! بنده قصد دارم نهج البلاغه رو بخونم، البته قبلش شرح نامه ی فرزندم این چنین باید بود رو خواندم! اما اگر بخواهم مستقیم با نهج البلاغه ارتباط موثر بگیرم، چگونه باید عمل کنم؟ نگاه هم به حکمت ها، خطبه ها و نامه ها چگونه باید باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود ابتدا به همان شرح‌هایی که از نهج‌البلاغه در سایت وجود دارد، رجوع شود. موفق باشید

37326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: یک روز در منزل نشسته بودم و یک لحظه در این دنیا بودم ولی نبودم مثل اینکه یک ثانیه همه چی متوقف بشود و دوستم رو دیدم که از من درخواست کمک داشت. میشه بفرمایید این چه حالتی بود که برای من اتفاق افتاد من چون از این حالاتی که پیش می آید اصلا دوست ندارم و احساس می کنم شیطان دخیل باشد سریعا ذکر بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم رو می گویم ولی باز هم ترس دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید این موارد را دنبال کرد. بهتر است با تدبّر در قرآن متوجه جهانی شد که قرآن در مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

37196

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در نوشته قبلی که شما پاسخ فرمودید: (البته بنا بود که کاربران محترم در این سایت سؤالاتی که در إزای مباحث برایشان پیش می‌آید را به میان بگذارند. به امید آن‌که آن مباحث موجب رشد فکری و فرهنگی و جوابی باشد برای سؤالِ دیگر کاربران.) که فهمیدم بنده درگیر ویروس های امروزی هستم و ناخواه هزیان می‌گویم. شاید بیش از دَه بار ویروس گرفتم و اکثرا دلم آنقدر میلرزد تا واژگون شود پاسخ شما مرا خوشحال می‌کند زیرا می‌بینم همچنان عقل را مرکز اُمورات خود دارید الحمدلله. ولی من آن عقل و قلب را با یک ویروس براحتی از دست می‌دهم! شاید فرصت خوبی باشد بگویم پس کو تجرد نفس بنده بعد از سالها رنج و همراهی؟ زیرا با رویکرد عقلی سئوالات عقلی مطرح خواهند شد و این یکی از آن دسته است این را پاسخ بفرمایید که تمام موارد سایت و کتب و سلوک و انقلاب را در خود جای داده. و اگر از دست بنده برای اهداف علمی، فرهنگی و مسائل مردم کاری بر آمد بنده که همواره در خدمت هستم هرچند گاهی بیمار شوم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده نگاهی است که باید به کمک قرآن به عالم و آدم داشت آنهم در مبنایی که با «معرفت نفس» پیش می‌آید. و در این راستا پیشنهاد بنده آن است که بعد از تأمّل در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن با رجوع به سوره آل عمران و شرح صوتی آن بتوان آن افق قرآنی که راه‌های زیبای زندگی را مقابل‌مان می‌گشاید را، إن شاءالله بیابیم. موفق باشید

37078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج اقا: بین حب جاه و مقام و مسئولیت پذیربودن یا نبودن چه فرقی وجود دارد، من از کجا بفهمم باید یه مسولیت راستی برم دنبالش و بدست بیارم یا اینکه من حب جاه دارم و باید به همین پایین ها قانع باشم حاج اقا نسل الان گم شده در این مبانی است کما اینکه نسل من هم همین بلا سرش بود من تومان این‌همه نظر و فکر درمانده ام، یکی میگه تو تنبلی، یکی میگه نباید حب جاه داشته باشی،یکی میگه زن بایدبچه داری کنه یکی میگه اجتماع ومسیولیت اجتماعی ،یکی میگه حوزه خوب نیست یکی میگه حوزوی هاقوی ترن ،یکی میگه حوزوی هادرس نمیخونن ،یکی میگه اکثرمشکل معیشت دارن حاج آقا چکارکنم، تازه من بدبخت یه عده چشم دوختن ببینن من چکارمیکنم اونا بکنن ،ازیه طرف هرکاری دست میگیری همه میخان بقاپن ،تامیدی دستشون درست انجام نمیدن ،هرچی فکرجدیدارائه میدی فقط میخورن نمی‌دانم تشنه اندوکارنیست یاحرص. داره این کارومیکنه یااثارسیاست وفضای مجازی است ویااینکه چون گروه‌های فرهنگی باهم هماهنگ نیستن دارن به هم وبه اعضای هم آسیب میرسانند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در همه این امور توجه ما به روح عبودیت‌مان باشد هرکجا که هستیم و در هر صحنه‌ای که باید حاضر شویم. در این حالت است که در عین تواضع، تلاش‌های ما معنا پیدا می‌کند. دیگر تفاوت نمی‌کند خانم خانه‌دار باشید و یا رهبرِ یک نهضت. موفق باشید

36881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ۱. حاج آقا نسبت شهدای ما (به خصوص شهدای شاخص) با معرفت نفس چگونه تصور می‌شود؟ اساسا این نوع حضوری که آنها درک کردند به جز شناخت نفس ممکن است؟ رجوعی در این زمینه دارید تا توجه کامل حاصل شود؟ ۲. امام خمینی فرمودند؛ تبلیغات از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. امام خامنه ای فرمودند: (نقل به مضمون) بیان هنری از همه بیان ها شیوا تر مستحکم‌تر و نافذ تر است. به نظر بنده اگر بخواهیم معارف ناب اسلام را انتشار بدهیم، احتیاج جدی به نگاه حقیقی به جایگاه تبلیغات و هنر داریم؛ سیر معرفت نفسی که شما تدوین کرده اید تا آنجایی که به سمت فصوص برسد احتیاج دارد تا برای شیوع در جامعه علمی دانشگاهی و حوزوی با تبلیغ صحیح و شیوا همراه شود. اگر منت بگذارید کتابی نیز در زمینه نظر به تبلیغ و هنر برای آموزش در مجامع عمومی‌ تدوین نمایید، امید است ان شاءالله بتوانیم بهتر و سریعتر جامعه ایمانی را ذیل سایه مولی الموحدین جامه عمل بپوشانیم، ان شاءالله تشکر صمیمانه بنده که از جان و روحم به سمت شما ساطع می‌شود را بپذیرید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ملت ایران متذکر شدند همین بود که همگان فهمیدند ماورای این بدن، حضوری دارند بسی بالاتر و اینجا بود که شهادت برایشان روشن گشت و حضوری شد که از حضور در دنیا بسی بالاتر است. پشتوانه آن سخنان و آن عمل‌ها، همان معرفت نفس بود به معنای حقیقی آن و امروز ما برای بازخوانی آن حضور، نیاز داریم معرفت نفس را با تبیین بیشتر با این نسل به گفتگو بگذاریم 2- آری! اگر مبانی معرفتی ما حضوری و وجودی شود، خود به خود رجوع به هنر برای ارائه آن‌ها پیش می‌آید مانند مسیری که شهید آوینی طی کرد. مباحث «جهان بین دو جهان» می‌تواند متکفّل این امر باشد. موفق باشید

36857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: در این ماه شریف از حضورتون التماس دعا دارم. استاد جان سوالی دارم: در حین بیهوشی روح انسان کجا می رود؟ چرا انسان حس می‌کند سیر روح در آن لحظات کاملا متوقف شده است؟ من چندین بار سابقه بیهوشی در اتاق عمل را دارم از لحظه ای که بیهوش می‌شوم دیگر هیچ چیز متوجه نمی شوم و زمان از بیهوشی تا به هوش آمدن متوقف است و اینطور هم نیست که روح مثل زمان خواب، سیر کند. در مدت بیهوشی نه سیری هست نه تصویری، به خودم می‌گویم نکند مرگ هم همینطور است و همه چیز متوقف می شود و روح وارد فاز عدم می شود؟ اگر در لحظه بیهوشی، مرگ فرا رسد، چگونه روح نسبت به مرگ جسم مطلع می شود؟ آخه در زمان بیهوشی حس نمی کنی دیگه روحی در کار هست، برعکس خواب که درک می‌کنی روح سیر می کند. ماجور باشید استاد جان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» در موضوع بیهوشی عرایضی شده است و با توجه به آن‌که از طریق دارو و با فشار شیمیایی امکان تدبیر و توجه روح را نسبت به بدن و اطراف از بین می‌برند؛ در واقع نفس انسان در حالت بحرانی قرار می‌گیرد و از این جهت از خودش نیز به یک معنا بیخود می‌شود و این غیر از حالتی است که در خواب و مرگ برای انسان پیش می‌آید. موفق باشید  

36721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام استاد بزرگوار: در پاسخ سوال ۳۶۶۹۴ در بحثی که سعی شد بین شما و یکی از اساتیدمون تبادل نظری شکل بگیره (امید داشتم مفید باشه) نظر خودم رو بگم اگر موردی بود اصلاح بفرمایید در ضمن سوالی هم داشتم ۱. اینکه بنظرم رسید اون استادمون حساسیت روی کلمه ذات نداشت ولی روی کلمه وجود حساسیت داشت و شما با جایگزینی کلمه هستی سعی کردین به این نکته تذکر بدین ۲. بیانتون بسیار عالی بود من که از پیام آخر لذت بردم و برای من این نکته روشن نبود و ما در نسبت با هستیِ خود که عین ربط به هستی مطلق است می‌توانیم با وجود مطلق ربطی حضوری داشته باشیم و این غیر از وجود مفهومی است. ارتباط حضوری که شما از آن سخن گفتین، واقعیت اینه ما همیشه اون درک و حضور رو نداریم نوبتی شاهد افکار شیطانی و وسوسه در خودمان هستیم، نوبتی شاهد تعالی و میل به سوی خدا وقتی دقت می کنیم می بینیم هیچکدومش ما نیستیم، اولیه یه شیطانه که اومده خودش رو بجای ما جا بزنه، دومی یه فرشته است، وقتی تعالی پیدا می کنیم، فرشته ای دیگر و اگر اون فرشته بره ما اون حضور رو نداریم (این که ما بالاخره چی هستیم رو من موندم) تو به هر صورت که آئی بایستی / کاین منم والله آن تو نیستی. سوال این بود شما فرمودین حضور ولی حضوری در کار نیست، یه فرشته باید بیاد تا حضوری درک کنیم، بره حضوره هم رفته، خب الان بیان شما با این اوصاف چی میشه. می‌توانیم با وجود مطلق ربطی حضوری داشته باشیم با این اوصاف سوال من این است: ربط حضوری یعنی چه؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در هر حال، ما می‌توانیم متوجه هستی خود به صورت حضوری باشیم و این است آن دریچه‌ای که افقِ نظر به وجود مطلق را در مقابل ما می‌گشاید و جایگاه اخلاق و شریعت را که عوامل دفع موانع برای آن توجه است، معلوم میکند. موفق باشید

36455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: استاد من از نوجوانی تا به حال ساکن اروپا بوده ام. پسری دارم هفت ساله و بسیار پرسشگر و کنجکاو. من قبلاً نماز نمی‌خواندم تا اینکه در دوره ای شوق نماز در من ایجاد شد و حدوداً دو سالی ست که نماز می‌خوانم. پسرم از من پرسید بابا چرا قبلاً نماز نمی‌خواندی و حالا نماز می‌خوانی. ماندم که چه جوابی به بچه ای در سن او بدهم. گفتم الان نماز می‌خوانم چون دوست دارم نماز بخوانم. بعداً با خودم فکر کردم که بهتر نبود اینگونه به او پاسخ می‌دادم که نماز میخوانم چون خدا دوست دارد که ما (بندگانش) نماز بخوانیم. چرا که این دو پاسخ متفاوت به این سوال، گذشته از آن که سوال کننده یک کودک باشد یا یک انسان بالغ عاقل، دو مبنای فلسفی متفاوت دارد. اگر بگویم نماز می‌خوانم چون خودم دوست دارم نماز بخوانم محوریت و ملاک تشخیص را در این امر خودم (انسان) قرار داده ام و اگر بگویم نماز می‌خوانم چون خدا دوست دارد که ما (انسانها) نماز بخوانیم محوریت و منبع تشخیص را پروردگار می‌دانم و در مقابل او مقام خود را بالاتر از مقام بندگی ندانسته ام. همین پرسش را می‌تواند یک کودک از مادر خود که قبلاً حجابی نداشته و از موقعی به بعد حجاب را انتخاب کرده بکند و مادرش جوابی بر این دو مبنای متفاوت به او بدهد. به نظر شما چه نوع پاسخی در مورد اینگونه سوالها بهتر است به کودکان خود بدهیم تا از همان سنین کودکی یک ذهنیت درست از اینگونه امور در کودکان خود ایجاد کنیم؟ با کمال تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جمع هر دو نکته مهم است تا از یک طرف، انسان متذکر طلب متعالی خود باشد و از طرف دیگر متوجه حقیقتی که در این طلب متعالی باید مدّ نظر قرار گیرد. حال در هر امر دینی قضیه از همین قرار است که جان انسان طالب حضوری است بسی متعالی و گشوده، و رجوع به خدا از طریق رعایت دستورات او این امر را محقق می‌کند، وگرنه انسان گرفتار انواع پوچی‌ها و نیست‌انگاری‌ها می‌شود. موفق باشید

36311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: موضع علامه طباطبایی در قبال انقلاب اسلامی چه بود؟ آیا تقابل علامه با انقلاب صحت دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً تقابلی بین حضرت امام و علامه طباطبایی نبوده که در موضوع انقلاب اسلامی اختلافی در میان باشد. می‌ماند که روحیه علامه طباطبایی بیشتر در امور معرفتی شکل گرفته بود. ولی به گفته رهبر معظم انقلاب، تازه وقتی انسان تفسیر المیزان را مطالعه می‌کند، روحیه انقلابی مناسب انقلاب اسلامی برایش پیش می‌آید. موفق باشید

36231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ر زیارت عاشورا در بعضی فرازها با اسئل الله یا اسئله آمده در بعضی فرازها با آن یرزقنی آمده هردو درخواست هست ولی فرق بین سؤال و طلب رزق در زیارت عاشورا چیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت در معنا، یکی هستند ولی از واژه‌های مختلف استفاده می‌شود تا حالت تکراری به خود نگیرد. موفق باشید

36214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: این گفته شما که در مطالعه کتب بزرگانی مثل علامه طباطبایی و مرحوم امام و شهید مطهری خودمان را در روح المیزان یا افق این بزرگان قرار دهیم. منظور شما چیست؟ و چگونه روح خودمان را در این حالت قرار دهیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خود به خود با مطالعه آثار عالمانی که حکایت الطاف الهی را به قلم آورده‌اند، ما را میهمان آن الطاف معنوی می‌کنند مگر آن‌که کسی بخواهد فقط با آثار آن بزرگان با سواد شود. در آن صورت با روحانیت و معنویت آن‌ها مرتبط نمی‌گردد. موفق باشید

36170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اگر دانشمندان نگاه اصالت وجودی می‌داشتند، آیا علوم گوناگون به وجود می‌آمد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! ولی در افقِ نزدیکی هرچه بیشتر به استعدادهای طبیعت به جای تخریب آن. عرایضی در کتاب «حوالت تاریخی و عقل تکنیکی» در این مورد شده است. موفق باشید

36114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بحث آدم فضایی چیه که تازگیا باب شده. ژنتیک انسانها رو تغییر میدن به اسم آدم فضایی جا میزنن؟ دنیا به کجا داره میره واقعا!!به کجا چنین شتابان واقعا اینجا معنیش مشخص میشه. کی این ظلم به انسانهای تغییر ژنتیک داده شده رو پاسخگوعه. واقعا هنگم. این چه ظلمیه؟ هر چی به اسم حلیم خدا فکر می‌کنم بازم کم میارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور بیشتر در میدان توهّمات انسان‌ها جای دارد، چرا ما خودمان را مشغول این امور بکنیم در حالیکه می‌دانیم عالَم، صاحب دارد و حضرت حق جهان را در دست این نوع افراد قرار نمی‌دهد مگر آن‌که تنها امتحانی در میان باشد تا هرکس  خود را نشان دهد که جایگاهش کجاست. موفق باشید

35796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگر انسان واجب‌الوجود بودن خدا را نداشته باشد یعنی آینه‌ی تمام نمایی نیست که خدا تمام خود را در او ببینید، این نقض غرض است (غرص شناخته شدن آن گنج مخفی) درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واجب الوجود عین بودن بیکرانه مطلق است و اگر انسان هم واجب الوجود باشد، هیچکدام واجب الوجود نیستند. موفق باشید

35700
متن پرسش

با سلام: حضور در جلسه شنبه هفته پیش (شهادت) باعث شد که تفکر ۵ ساله من نسبت به تاریخ تغییر کند. قبلا طرز فکرم اینگونه بود که ایرانِ اسلامی، از لحاظ اسلامیت در حال سقوط است. به این نظر که دهه شصت اکثریت غالب باحجاب و متدین بودند ولی دهه ۷۰ به بعد به چاله افتادیم. حسّم اینطور بود که اسلام ۱۴۰۰ سال قدمت دارد و غرب مدرن ۵۰۰ سال، و این ۵۰۰ سال در حال شکست دادنِ آن ۱۴۰۰ سال است. اما جرقه ای در ذهنم افتاد که: « شاید اسلام مال همین الان است و ۴۵ سال است که این دین برای ما آمده و تازه ما اول راه هستیم». همینطور که پیش رفت برایم متجلی شد که واقعا ما در آغازیم و اگر حضوری در نهایت قرار است پیش بیاید در آیندهٔ همین راه پیش خواهد آمد. فلذا این برهنگی ها و این میزان نفرت پراکنی ها تاثیرات ۵۰۰ ساله رسانه غربی بر اسلام ۴۵ ساله است که هنوز درخت تنومندش مانده تا برگ در افلاک بگستراند. پس از این به شدت امیدوار شدم. در این یکساله که به لطف نادانی مسئولان و هوشمندی دشمنان، بی حجابی به برهنگی تبدیل شده همیشه است، این حسِ افول به سمت بی ایمان شدن جامعه را داشتم و در راه آمدن به جلسه جنابعالی که سوار وسایل نقلیه می‌شوم این حس بیشتر القا می‌شود؛ اما حال که این طرز فکر تغییر کرده انگار دنیا عوض شده است. انگار این افراد، خرده سد های خوفناکی هستند که در مسیر انقلاب اند. خُرده به خاطر اینکه در برابر ایدئولوژی انقلاب اسلامی هیچ اند و خوفناک به خاطر اینکه این خوف ما را به حرکت وا می دارد. به قول جنابعالی: «چه خوش است این خوف!» خلاصه کلام بنده این بود که این انقلاب اسلامی در مرحله آغازین خود خرازی و باکری و حججی و سلیمانی و علی وردی و... خلق کرده است؛ در آینده قرار است چه بکند؟! و اینکه ان شاءالله خداوند مارا آینده این انقلاب قرار بدهد. آمین!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است زیرا حرکتی که مبتنی بر توحید باشد روز به روز با جلوه‌های بیشتری خود را نشان می‌دهد و پیش می‌رود. باید از خود پرسید در موقعیت تاریخی که ما در آن قرار داریم خداوند با ما چه نسبتی برقرار کرده و ما نیز چه نسبتی باید با او برقرار کنیم؟ مسلّماً بدون درک زمانه، هيچ قدمي به سوي آينده‌ي خود نمي‌توان برداشت و رخداد انقلاب اسلامی در اين تاريخ، همان  زماني است که مي‌توانيم با قرارگرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم.
 ما همان‌طور که در سنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده مي‌شود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که رخداد انقلاب اسلامی به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آينده‌ي تاريخ قدسی ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غرب‌زده قدم نخواهيم زد. امام صادق «علیه‌السلام» مي‌فرمايند: «قَالَ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِه‏» ( الكافي، ج‏2، ص: 116) در دستورهاى حكيمانه‌ي آل داود چنين آمده است که وظيفه‌ي انسان خردمند است كه زمانه‌ي خويش را بشناسد و مناسب شناختی که دارد متوجه‌ی حوادث باشد و زبان خود را حفظ کند و مطابق روح زمانه سخن بگوید. و یا مي‌فرمايند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس‏» (الكافي، ج‏2، ص 116) بر آن‏كس كه به زمانه خود داناست، اشتباهات هجوم نمى ‏آورد. وقتی متوجه باشیم انقلاب اسلامی توسط سالک عارفی که متوجه‌ی زمانه‌ی خود بوده است؛ مطرح شده است و چنین افرادی بیش از آن‌که بخواهند با تفکرات عادی بشریِ خود راه حلِ عبور از ظلمات زمانه را بیابند، مطابق دغدغه‌ی خود به خداوند رجوع می‌کنند و منتظر می‌مانند تا خداوند إشراق لازم را به قلب آن‌ها بنماید، نگاه‌مان به انقلاب اسلامی نگاه خاصی خواهد شد. و لذا در نگاهی تأویلی و هرمنوتیک همه‌ی تلاش‌مان آن می‌شود که به جنبه‌ی باطنی انقلاب اسلامی یعنی به روح تاریخی آن بنگریم و معنای شناخت زمانه در این رابطه شکل می‌گیرد.
  مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در راستای نقش تاریخی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌عليه» و این‌که انقلاب اسلامی یک حقیقتِ تاریخی در این دوران است و می‌تواند جهت تاریخِ معاصر را تغییر دهد؛ می‌فرمایند: «واقعاً حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌عليه» انسان‏ عجيبى‏ بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اين‏كه بگوييم تفضّل الهى بود براى اين‏كه چرخشى در تاريخ و در حركت قافله عظيم بشرى به‏ وجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مى‏ شد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد». (بيانات ‌در تاريخ: 1/3/1369) و در تاريخ 21/11/90 يعني پس از گذشت بيست سال مي‌فرمايند: «امام عزيز ما آن مرد عظيمي که بلا شک خداوند لمعه‌اي و لمحه‌اي از انوار طيبه‌ي نبوت‌ها را در وجود او قرار داده بود». حال این مائیم و آینده‌ای که وعده‌های الهی روز به روز یکی بعد از دیگری به ظهور می‌آید. موفق باشید      

 

نمایش چاپی