سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی سلامتی و عمر با عزت برای حضرتعالی که مایه گرمی دلها و روشنی چشمها به معارف الهی است. استاد، در صفحه ۳۵ کتاب ولایت در قرآن می فرمایید که ولی فقیه نماینده و وکیل مردم نیست که باید تلاش کند هر چه بیشتر منافع مردم بدستمان برسد بلکه او ولی دین خداست تا هر چه بیشتر دین خدا حفظ شود. ۱. جدا ساختن این دو مقوله در حوزه مدیریت ولی فقیه چگونه میسر است؟ آیا حفاظت از دین مردم بدون عنایت به مدیریت آب و خاک و سایر منابع سرزمین که با سرعتی دهشتناک در حال نابودی و تخریب است، اقتصاد تامین کننده دخل و خرج زندگی، عدالت اجتماعی و غیره و غیره که خود حضرتعالی کاملا بدان واقفید ممکن و میسور است؟ ۲. جسارتا در حضور عالمی چون جنابعالی عرض می کنم که در آیات مکرر قرآن، توصیه موکد به مومنین و مسلمانان می شود که خدای متعال و معرفی شدگان از جانب او را به ولایت برای خود برگزینند و از غیر دوری کنند. حال چگونه می شود که تصریح می فرمایید آنان تنها ولی خدا هستند نه ولی مردم؟ در همین راستا ابهامات دیگری هم از جمله پاسخگوئی در برابر اختیارات برای مدیریت جامعه مطرح است که بیش ازین وقت عزیز شما را نمی گیرم. دعاگوی وجود گرانقدرتان هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: موردی که میفرمایید از مباحث دقیقی است که آیت الله جوادی به طور مفصل در دروس خود آن را موشکافی کردند تا روشن کنند ولیّ فقیه جهت اصلاح امور انسانها وظیفهای عمیقتر از رعایت میل مردم دارد و نه آنکه اوامر او جدای از نیازهای مردم باشد، بلکه به نور ولایت الهی و در چنین راستایی، متولی امور مردم است و خود او نیز محکوم و مقیّد به حکم خود میباشد، زیرا حرف او، برداشت و تفقّه او از سخن خداوند است. پس در واقع ولیّ فقیه رقیب خداوند نیست تا آن مشکلی پیش آید که میفرمایید. عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «مبانی حکومت دینـی» صفحه 195 شده است که میتوانید بدان رجوع فرمایید. https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/old/book/file/1383_lobolmizan.ir_490_Mabani%20Nazari%20Nabovat%20va%20Emamat.pdf موفق باشید
سلام: وقتتون بخیر ببخشید وقتتون رو میگیرم. در موضوع برهان صدیقین جلسه اول سخنرانی. ما از کجا باید مطمئن باشیم هر نقصی نشأت گرفته از عدم است؟ چگونه می توان این موضوع را اثبات کرد و فهمید که همه نقص ها نشأت گرفته از عدم هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «برهان صدیقین» را همراه با صوت آن همچنان ادامه دهید تا ان شاءالله این نوع سؤالها برای جنابعالی روشن گردد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با توجه به وضعیت منطقه و گروهک هایی که با نام اسلام رهبری میشوند چه اتفاقی افتاده است که هر کدام خود را حق معرفی میکنند. و کشته شدگان را همگی شهید میخوانند. و بنظر من مرز حقیقت بسیار ظریف شده و ما چه معیاری قرار دهیم که دچار تردید نشویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده، که آغاز تقابل خاصی است با استکبار؛ نشویم همچنان نسبت به درک جبهه حق و باطل حیران میمانیم و این همان بلای بیتاریخی و بیتفکری است. موفق باشید
خدایا از تو ممنونم. خدایا از تو ممنونم که اضعف ضعف ها را در مسیر من قراردادی. و مرا متوجه این کردی که راز هستی این است که خدا سخت ترین جنگ ها را برای قوی ترین سرباز هایش مقدر میدارد. و این امید عظیمی در من می تاباند. خدایا از تو ممنونم که شهوت آتشین جنسی را جزء جنگ بی ابتدا و انتهایِ راهِ بی نهایت من قرار دادی. آخر برای من از این زیباتر چه میتواند باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». شیطانی با آنهمه حیله مقابل انسان است تا انسان با پیروزی بر وسوسههای او از طریق شریعت بتواند انسانی بزرگ شود همچون اولیای الهی. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به سرعت گرفتن حوادث در جهان و تضعیف سریع سیطره قدرت غربی آیا پس از این مرحله باید منتظر رو شدن و به صحنه جنگ آمدن اختلافات میان مذاهب و تفکرات مختلف اسلامی باشیم؟ به همان معنایی که در روایات داریم که در زمان ظهور کار حضرت سخت تر از زمان پیامبر صلی الله علیه وآله خواهد بود چرا که در زمان ظهور حضرت با کسانی رو به رو هستند که همگی ادعای فهم از اسلام دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شرایط، بسیار شبیه همین شرایطی است که غزه در این زمانه «قسیم الجنة و النّار» شده است و ملاحظه میکنید که عدهای از متحجّرین نسبت به چنین صحنهای که تقابل حق و باطل است، یا بیتفاوتند و یا حق را به رژیم غاصب صهیونیستی میدهند. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من دو دختر ۱۴ و ۱۵ ساله دارم. دختر بزرگترم اصرار داره که به تولد دوستاش بره ولی پدرش و من مخالفت می کنیم. چون مسلما بعد از اون هم نوبت به خواهر کوچک ترش می رسه و هر دو میخان به تولد دوستاشون برن. نظر شما چیه استاد؟ من دارم سخت گیری می کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان بهتر می دانید. به هر حال جوانان را بخصوص در این زمانه، نمی توان چندان محدود کرد در حالی که از طریق فضای مجازی، جهانی در مقابل آنها گشوده شده است. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: متنی نوشته بودم میخواستم نظر جنابعالی را بدانم: صبر و امید و داستان کدام اولویت دارد کدامین است که آدمی را دگر ها نیز دهد صبر و امید هر دو با هم اند اگر امیدی به ... نداشته باشی معلوم و عریان است سودای صبر داشتن کار آدمی را خراب میکند و از کوره در رفتن را بر قرار ترجیح خواهد داد و همانگونه اگر صبر نداشته باشی معلوم است هر امیدی سرانجامی جز ناامیدی ندارد نگاه دگر : شاید دچار بی امیدی شدیم بی امید نه ناامید ناامید آن است که خسته شده از امید داشتن مانند آنکس که به هر دری زده، نادم او را پس زده اند اما بی امید آن است که امید برایش مفهوم ندارد این را میتوان در بزرگتر ها دید اما جوانان معمولا امید دارند خودم هم نمیفهمم درست این موضوع را اما شاید باید امید را و در پی آن صبر را در همان سومی جویا بود همان داستان همان قصه همان که با آن معنا پیدا میکنیم و حس میکنیم که در آن جایی داریم و میتوانیم معنا پیدا کنیم تا بتوانیم با آن داستان خودمان را ماندگار کنیم و حس بودن را به دیگران هدیه ورزیم داستان که داشته باشیم راهی و دری گویا که گشوده شده باشد هر چند کوچک و نامعلوم و تاریک باشد اما امید را زنده میکند و مگر امید آن نیست که باشی و شور و سعادت و تندرستی و اطمینان خاطر داشته باشی و مگر صبر برای همچین امیدی زیبا نیست و دلنشین و چه انتظاری زیبا تر از انتظار فهم عشق و مگر فهم عشق همان فهم بودن در زیر سایه حق تعالی نیست و مگر تمام اینها همان سومی (دا ستان) نیست پس بگرد تا بگردیم دور گردان تا شود پیدا داستان عشقمان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر باشید که وقتی افقی از نور حقیقت در مقابل ما گشوده شد که حکایت از حضوری است پسفردایی؛ آزاد از تنگناهای امروزین، حال مائیم و آن حضور توحیدی نسبت به آیندهای که حتماً معنابخش است. در اینجا است که «امید» طلوع میکند و ما را به صبر و انتظار میخواند و داستان، آری! داستان، تذکر به بودنی است که در آن بودن، نظر به تجربهای میباشد که در افق توحیدی و حضور در امید و صبر، ره صدساله یک شبه طی شده است و این همان «احسن القصص» هر زمانهای است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز طبق آیه ۲۲ مجادله خداوند فرمودند در مورد کسانی که خداوند در دلهایشان نور ایمان قرار داده و به روحی از جانب خودش هدایت میکند، این همان بصیرت و نگاه جدید و نور ایمان، آیا به تلاشی مضاعف برای درایت هم نیاز دارد؟ چه طور به درایت باید رسید؟ یا همین که عجول نباشد انسان و نگاه اش را تغییر دهد با نور ایمان همه چیز را درک میکند و قلبش الهام میشه؟ چطور باید منزل طی کند از این طریق؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه نور ایمان شدت یابد، انسان متوجه فاصله خود با آنهایی میشود که با خدا و رسول خدا دشمنی میکنند، هرچند از آشنایانش باشند. این انسان است که به لطف الهی در جان خود منوّر به ایمان شده... بنابراین باید مرز خود را با دشمنان خدا معلوم کنیم و در این راستا است که نور ایمان رشد میکند. موفق باشید
با سلام: استاد برنامه اینترنتی و فضای مجازی تحت عنوان «گنج حضور» چندین سال است پخش میشود که به تفسیر مثنوی و غزلیات شمس مولانا مباردت دارد. استاد این برنامه به هیچ وجه اسم اشخاص یا فرقه و مذهب و..... بطور صریح نام نبرده در عین اینکه تفسیر میکند اما به هیچ وجه درمورد مسائل روز اظهار نظر یا موضع گیری ندارد ولی با این حال بنظر حقیر مفید است حال میخوام ازتون به نوعی استفتا وار درخواست کنم این برنامه را نگاه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته امثال جنابعالی با آگاهیهایی که خودتان نسبت به انسان و انقلاب دارید، میدانید چگونه از این نوع سخنان استفاده نمایید. ولی مبنای آن برنامه، نگاهِ روانشناسانه است که عملاً حقیقت انسان در این نوع نگاه، مورد غفلت قرار میگیرد. موفق باشید
سلام استاد گرامی: یک مسأله ای هست که هنوز برای بنده حل نشده. می گویند شیطان سگ در خانه خداست و افراد نااهل اگر به در خانه خدا بروند از طریق شیطان طرد می شوند! خب مگر نه اینکه انسان های گرفتار و آلوده باید مسائل و عیوب خودشان را از طریق خدا و فضل و عنایت و غفران او حل کنند؟ اگر از این در هم رانده شوند کجا بروند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد افراد نااهلی است که صلاحیت حضور در محضر و درگاه خداوند را ندارند. اینجا است که شیطان آنها را در بر میگیرد و این غیر از گناهکارانی است که برای توبه به خدا رجوع میکنند. موفق باشید
سلام استاد: آیا خود مطالعه بنفسه حالا بصورت صوت گوش کردن یا مطالعه کتاب بصورت اینکه جدی وقت بزاریم باعث نیل به توحید میشه یا حتما باید کنارش نماز شب و ورد و... باشه؟ سوالم رو بهتر بپرسم: آیا ممکنه کسی به صرف مطالعه و کسب علم به توحید برسه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نور معارف الهی با حضور در عبادات شرعی است که در جان انسان جلوه میکند. آری! عبادت در حدّ انجام واجبات و ترک محرمات در ابتدای امر کافی است، ولی آن شریعت الهی است که افق توحیدی را میگشاید و زندگی را معنا میبخشد وقتی با معارف اصیلی همراه باشد. موفق باشید
با سلام: «عالم خیال، همان علم خدا پیدایی است، این همان علم به تجلیاتی است که مخصوصاً به عارفان اعطاء شده است. علم خیال از این قدرت خاص برخوردار است که به محالات، وجود میبخشد، زیرا واجب الوجود نه صورت دارد و نه صفت، ولی حضرت خیال او را دقیقاً در یک صورتی متجلی میسازد. لذا از یک طرف میفرماید: «لَنْ تَرانی» هرگز مرا نخواهی دید، و از طرفی حضرت رسولاللّه میفرمایند: «من پروردگارم را در زیباترین صورت مشاهده کردم» ببخشید استاد در سخنان بالا که پیامبر (ص) می فرماید: من پروردگارم ... آیا منظور آن است که خدا در صورتی در خیال پیامبر ظاهر شده است؟ لطفاً توضیح دهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به نور اسماء در مظاهر مختلف جلوه میکند بدون آنکه بحث ذات در میان باشد. پس بحث در جلوات حق است در اسماء. حضرت موسی «علیهالسلام» در پی رؤیت حق بودند از جهت ذات الهی که ندا آمد «لن ترانی». ولی حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» نظر به اسم جامع «الله» داشتند و به حکم «ادعوا الی الله» به حضرت «الله» دعوت میکردند و حضرت حق را در جامعترین اسم، مدّ نظر داشتند که این غیر از ذات است. موفق باشید
سلام استاد جان: عاقبتتان به خیر. استاد بنده طلبه هستم و راجع به مسئله تنهایی (و احساس تنها بودن به علت پوچی و محدود بودن تمام امور دنیوی و از طرفی نامحدود بودن انسان) اکثر پرسش ها رو که در کانال نگاه کردم جواب شما در این مورد بود درک و حضور در انقلاب اسلامی (که تاکید بر شهدا مخصوصا شهید آوینی داشتین) همچنین نوشته هایی با این نام ها دیدم منتها نمی دانم از کجا و کدام مطلبتان یا صوتتان یا نوشته تان شروع کنم و سیر رو جلو ببرم اگر میشود راهنمایی کنید که چگونه و با چی شروع کنم و ادامه بدهم همچنین اگر جوابی غیر از این موضوعی که فرمودید در مورد همان مسئله دارید بفرمایید. درپناه خدا باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور در نزد خود از طریق معرفت نفس فکر کنید تا ان شاءالله معنای انسان در بیکرانه هستی برایتان روشن شود و در این راستا به سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» نظر بفرمایید. امری که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» مطرح شده است. موفق باشید
سلام علیکم: در ابتدای کتاب سه دیدار؛ آقای نادر ابراهیمی عبارتی را از امام نقل میکنند: ایران موجودی است الهی که بر بال فرشتگان نشسته است بسیار حرف بلندی است اما توضیح میخواهد، نظر شریفتان چیست؟ در رابطه با ایران است یا جمهوری اسلامی ایران؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ایران است که در این تاریخ، راهی است برای آن کسی که به دنبال راه میباشد و نمونه راهبودنِ ایران برای هرکس و هر جریان، رخدادی است که این روزها در غزه ملاحظه میکنید که چگونه بر خلاف همه معادلات عادی، چنین صحنههایی بهوجود میآید تا معلوم شود نماد همه تمدنِ سکولار غربی چگونه ضربهپذیر است تا به فردایی بیندیشیم که آن فردا، ادامه جهان مدرن نیست که البته بحث در این مورد مفصل است، باشد که فرصت گفتگو در این مورد پیش آید. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: من گرفتار ۵ تا گناه شدم که این گناهان طوری هست که من ۲۰ سال تا ۳۰ سال با آنها خوی گرفتم و طوری هم شده با آنها حالت اعتیاد به گناه کردن دارم حالا نمیتوانم آنها را ترک کنم یعنی من با محاسبه و مراقبه هم توانستم مدت معدودی آنها را ترک کنم ولی دوباره آمدم خونه اولم ۱. فحش و دشنام دادن ۲. غیبت ۳. تهمت ۴. استمناء ۵. چشم چرانی ۶. قضا شدن نماز صبح
باسمه تعالی: سلام علیکم: با معرفت نفس، جهانی در مقابل انسان گشوده میشود که انسان متوجه میگردد نقش تخریبیِ گناهانی که شرع مقدس ما را از آن نهی فرموده؛ چه اندازه دقیق است و چه خطراتی در این دنیا و بهخصوص در آن دنیا برای انسان به بار میآورد. موفق باشید
سلام: در تفسیر سوره قدر فرمودید در شب قدر حقایق یجا بر قلب نازل میشود و پیشاپیش آن پدیده ها را به صورت جامع می یابد و میگوید ا«این قرن قرن نابودی ابر قدرتهاست» ولی در آخر تفسیر گفتید « ولا خطر علی قلب بشر» سوال من اینست که بالاخره حقایق را در شب قدر انفسی میابد و یا حتی به قلب هم خطور نمیکند؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در درک تاریخیِ زمان انفسیِ «لیلۀ القدری» برای حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» آنچه به اجمال پیش آمد همان بود که فرمود: «این قرن، قرن نابودی ابر قدرتها است». و آنچه در پیش بود تعیّن و تفصیل آن اجمال بوده و هست و آن « تفصیل است که در این مورد فرمود «لا خطر علی قلب بشر». موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: 🙏🏻 عذرخواهی میکنم اگر پرسش بنده زیاد جنبه همگانی نداره. بنده خانمی ۱۸ ساله و در شرف ورود به دانشگاه هستم. بعد از ورود به رشته علوم تجربی در اثر انس با آثار اساتیدی مثل شما و.. به این نتیجه رسیدم که فضایی که باید توش تنفس کنم فضای علوم انسانی و تربیت فرهنگی هست. و علنا روحیه فلسفی ای که دارم اقتضا میکنه تو جو علوم انسانی اسلامی باشم. با تحقیقاتی که کردم، حوزه خوب برای خانوما توی اصفهان پیدا نکردم، و ترجیح دادم تغییر رشته بدم به علوم معارف اسلامی. در حال حاضر برای ورود به دانشگاه به تردید افتادم که برای فرهنگیان و معلمی اقدام کنم یا رشته فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه میتونه کمک بهتری بکنه تو هدفم. میخواستم ببینم نظر شما چیه؟ در این شرایط حوزه رو پیشنهاد میکنید یا معلمی یا خوندن رشته ای مثل فلسفه یا روانشناسی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید حضور در میدان معلمی در جوانب مختلف میتواند برای خودتان و دیگران مفید باشد. موفق باشید
با سلام: در خصوص حقوق بشر اسلامی خیلی مطلب نوشته شده ولی در هیچ کدام یک طرح اجرایی مانند منشور یا کنوانسیون ها نداریم تنها یک اعلامیه حقوق بشر قاهره نوشته شده. من کتاب «هدف حیات زمینی انسان» را مطالعه کردم بنظرم رسید ریشه تمام نقض حقوق بشر فساد و خونریزی است که ملائکه گفتند و خدا گفته من به انسان علم اسما را یاد دادم. آیا می شود از اسما الهی یک مجموعه تهیه کرد که انسان ها را به سعادت برساند صفات خدا که هر انسان باید داشته باشد مثلا رحمان، رحیم و.... و این مجموعه بشود مبانی اصلی و از دل ان دستورالعمل سعادت واقعی بشر را تبیین کرد؟ در حال حاضر غربی ها بجای حذف کارهای بد و گناهان در راستای حمایت از آن بر آمده اند مثلا برای زنان بدکاره گفته اند کارگران جنسی و حامی آنها هستند. خواهش می کنم روی این موضوی بررسی و راهنمایم کنید اگر ابهامی است تلفنی خدمتتان هستم زیرا محل کارم تهران است البته اصفهانی هستم و هر مدت یک بار اصفهان می آیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید ما در مواجهه با آنچه تحت عنوان حقوق بشر در غرب مطرح شده، باید دستگاه معرفتی خودمان به انسان را دنبال کنیم وگرنه گرفتار معیارهای برساخته آنها میشویم و از این لحاظ باید مباحث مطرح شده در رساله حقوق حضرت سجاد «علیهالسلام» و مباحث اخلاق اسلامی در راستای خلیفۀ اللهی و کرامت انسان به میان آید و در این موقعیت، حرفها داریم. کتاب «کرامت در قرآن» از آیت الله جوادی نکات خوبی را در این رابطه مدّ نظر میآورد. موفق باشید
سلام استاد جان خسته نباشید. استاد من دور و بر زندگیم افرادی که نسبتا مذهبی هم هستند را میبینم که به مصیبتهای فوق العاده عجیب و دردناک مبتلا میشوند و عمریست به چه کنم چهکنم هستند و خود و خانوادشون در اذیتند. اما من تا این لحظه از عمرم هیچکدام ازاین امتحانات را نداشته ام و همیشه الحمدلله در غرق نعمت بوده ام. سوالم اینه که همش تو ذهنم میاد که یااابالفضل خدا چه آشی برای خودم داره میپزه و منم دیر یا زود این اتفاقات سخت بلکه چون تا حالا نداشته ام خییییلی سخت تر بناس برام بیفته که نمیدونم این حرفم درسته یا نه؟ و اینکه نمیشه خدا کسی رو فقط به خیر در کل عمرش آزمایش کنه؟ سوال دومم اینه که لحظه مرگهر کسی که تقدیرشه، چه چیزی ملاک تقدیره؟ یعنی چه پیمانه ای که پر بشه ملاک تقدیر خداست چون هم جوان میمیرد و هم پیر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرمودهاند در نعمت، شکر و در مصیبت، صبر پیشه کنید زیرا در هر دو امتحان میشویم و نه آنکه گمان کنیم نعمتها به جهت امتیازی است که ما در نزد خدا داریم و یا سختیها به جهت بیتوجهی خداوند است. خیر! «امتحان در امتحان است ای پسر». ۲. چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
سلام: من سوال ۳۵۷۶۳ رو پرسیدم. شاید صدای یک مرد موجب شهوت برای یک خانم بشه از کجا معلوم؟ بعدش باید چیکار کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد فضا، باید فضایی که موجب لهو و لعب و فتنه و فحشاء میگردد، نباشد. موفق باشید
سلام: در هویت ساریه ما در حد یک امکان بودیم. طلب کردیم و پروردگار عطا کرد. ما روی چه علمی یا تجربه ای یا آرزویی طلب کریم؟ مگه ما قبل از هویت ساریه جای بودیم که علم به موضوعی داشته باشیم؟ یا اگه از روی نیازمون طلب کردیم این نیاز از کجا شکل گرفته؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اقتضای امکان ذاتی، تکویناً به جهت همان ممکنبودن، طلب است و به همین جهت حضرت حق جواب آن طلب را میدهد. موفق باشید
با سلام: من از شما پرسیدم که روش تفسیری که در شرح تفاسیر قرآن روی سایت انجام دادهاید، آیا انفسی است؟ چرا پاسخ ندادید؟ خوب سوال را نشان ندهید، فقط یک بله یا نه کفایت میکند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 35629 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد گرامی محبت بفرمایید بفرمایید «فلا انساب بینهم» در آیه ۱۰۱ مومنون با «الحقنا بهم ذریتهم» در آیه ۲۱ سوره مبارکه طور چطور قابل جمع است؟ اگه بعد از نفخ صور مجددا همه از خاک برمیاییم و نسبتی بین هیچکس نیست چطور میشه آیه میفرماید ذریه مومن را به او ملحق میکنیم تا چشمش روشن شود با اینکه اعمالش کاستی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً الحاق ذرّیه به معنی الحاق آن اموری است که انسان برای خود انتخاب کرده، از آن جهت که میفرماید: «وَ كُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً» (مریم/۹۵) یعنی هرکس تنها خودش میباشد و اعمال خودش بدون هرگونه نسبتی که در دنیا داشت. موفق باشید
با عرض سلام و تشکر از شما: سوال بنده این است که چرا با وجود اینکه انسانها در معاد با جسم مثالی محشور میشوند، ظاهر برخی از آیات قرآن در مورد معاد، به جسم مادی بیشتر نزدیک است تا جسم مثالی؟ مثل آیه ۳ و ۴ سوره قیامه: «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَه بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ» سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی»https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C عرض شد حضرت امام عسگری «علیهالسلام» فضای این آیه را فضای جدل خداوند با اُبیّ بن خلف میدانند بدین معنا که بر مبنای پیشفرضهای مخاطب سخن گفتهاند نه آنکه بخواهند موضوع را از این زاویه تثبیت کنند. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: بنده یکی از دانش آموزان سمپادی هستم که امسال در کنکور تجربی شرکت کردم و حدود ۶۰ عنوان از کتاب های دفاع مقدس را نیز خوانده ام. به توصیه پدر و علاقه مندی خودم تصمیم گرفتم سیر مطالعاتی و مخصوصا تفسیر قیم المیزان را دنبال کنم. جزوه روش کار با المیزان را هم مطالعه کردم، حضرتعالی جهت مقدمه کدام کتاب ها را بعنوان پیش نیاز تفسیر المیزان توصیه میفرمائید. با تشکر فراوان. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهای «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی دو کتاب اخیر که روی سایت هست إن شاءالله مقدمات خوبی خواهد شد. موفق باشید