ترسیدن از خدا یعنی چی؟ و از خدایی که رحمت غلبه داره چگونه باید ترسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از خدا به معنای آن است که انسان باید نگران باشد کاری نکند که از رحمت او محروم گردد. زیرا به گفته جناب حافظ: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟» . موفق باشید
میخواهم ایده و طرح کار فرهنگی برای مادران و کودکان زیر ۵ سال در اعتکاف بهم بدین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به موضوع «جوان و انتخاب بزرگ» که در کتاب مذکور آمده است فکر کنید بخصوص در قسمت دوم کتاب که مخاطب آن همان کودکانی است که میفرمایید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مورد سوال ۳۶۶۳۳ فرمودید منظور از سماوات و زمینهای هفتگانه منظور مراتب معنوی است، پس ماه و خورشید چی میشه؟ آنها هم به امورات معنوی اشاره داره؟ یعنی اینها مجازه؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه اینها حتی آسمانِ اول هم که محل پایینترین فرشتگان است، به حساب نمیآیند. همه اینها زمین هستند. آسمانِ اول، باطن و ملکوت همین زمین و آسمان میباشد و بدین لحاظ خداوند میخواهد که انسانها همت کنند و به ملکوت آسمانها و زمین نظر اندازند و لذا میفرماید: «أَوَلَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...» آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه خدا آفریده است، نظر نیفکندند؟! موفق باشید
«یا غفور» سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اینکه امامان معصوم «صلوات الله علیهم اجمعین» دارای عصمت تکوینی و ذاتی و موهبی هستند و از طرفی دارای جایگاه خاصی در هستی هستند که از خود انسان ها به ایشان نزدیک ترند؛ آیا این شدّت قرب به انسان ها، باعث نمی شود که موبقات و آثارِ گناهان این همه انسان، امامان معصوم را به زحمت بیندازد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه «علیهمالسلام» با وجه متعالی انسانها با آنها مرتبطاند لذا خوبیِ آنها را از خود میدانند. موفق باشید
رهگذر! ای رهگذر! ای رهگذر! می شنوم، می شنوم، دور دور همهمه تق تقِ پای تو را، گر تو نمیدانی جای مرا، در ته این چاهم و با اژدها، راه سوی من کن و دستم بگیر، می شنوی گر که صدای مرا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ناله بشر جدید است که به قلهها نظر داشت ولی گرفتار سیطره کمیّت و روح سکولاریته شد، با اینهمه در انتظار افقی است که در صحنه غزه در روبهروی بشر قرار گرفته تا وجدان خود را بازیابد. صحنههایی که حکایت بشری است که از همه ابعاد انسانیاش سقوط کرده، و حکایت بشری که بنا دارد در نهاییترین حضور، خود را تجربه کند. و این نیاز به قلمی دارد که بتواند آن صحنهها را گزارش دهد. «ای کاش قلمی به فریاد این صحنه برسد.» در نگاه فلسفه به انسان، انسانْ حیوان ناطق است و همه انسانها در چنین تعریفی جای میگیرند. در حالیکه در این نگاه از «رازگونگیِ» انسانها غفلت میشود، امری که ما در عزم مردم غزه میتوانیم «فهم» کنیم. موفق باشید
سلام استاد: من دغدغه این را دارم که از حرکت جهان و نقش انقلاب اسلامی در آن جا نمانم. اما نمیدانم در کجا باید تاثیر گذار باشم. پیش نیاز تاثیر گذاری در این حرکت چیست؟ از کجا بفهمیم باید در کجا باشیم و کجا خدمت کنیم؟ احساس جا ماندن میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی پیش آمده. حال در این حضور که عملاً حضوری است ذیل شخصیت رهبر معظم انقلاب، هرکجا که باشیم آنطور که مؤثر است، عمل کردهایم؛ بقیه راه را خداوند پیش میآورد و وظیفه ما آن است که در هر شرایطی از معارف قرآنی غفلت نکنیم. موفق باشید
سلام استاد: من میدونم که نگاه های مردم خیلی مهم نیست و... ولی در موقعیت که قرار میگیرم چنان استرس میگیرم و استعداد هام از بین میره که نه میتونم صحبت کنم نه کاری رو انجام بدم که بلد بودم و... اگه میشه یه راهکاری بهم بگین
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان شاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام: پیامبر (ص) در معراج با خدا به صدای علی (ع) روبرو شد چگونه خدای نامتناهی میآید و در قالب متناهی با پیامبر (ص) حرف میزند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تجلی اسم متکلم الهی است در جان رسول خدا «صلواتاللهعلیه وآله» بدون نیاز به صوتی که مربوط به حنجره و گوش باشد. آری! آن صوت در قالب صدایی که مأنوس رسول خدا بود و آن حضرت علاقهمند به آن صدا بودند یعنی صوت علی «علیهالسلام»، به میان آمد. موفق باشید
سلام استاد: بنده شروع کردم به نوشتن شرح آداب الصلاه کتاب مرحوم امام توسط شما، خواستم ببینم با نظارت شما امکان خروجی صوت ها در قالب کتاب توسط انتشارات لب المیزان وجود دارد یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این کار منجر به چندین و چند جلد کتاب میشود؛ امکان آن برای ما فراهم نیست. ولی همینکه مطالب مهم آن را یادداشت میفرمایید، تمرکز خوبی برایتان پیش میآورد و ممکن است بقیه از یادداشتهای شما چنانچه تایپ شود بتوانند استفاده کنند. موفق باشید
سلام و ادب: استاد بنظر شما اگر آوینی الان بود به مفاهیم و تعابیری که از افق انقلاب اسلامی داشت مثل عصر توبه بشریت، آغاز عصری دیگر، پایان غرب زدگی، طلوع صبح عدالت و... وفادار میموند؟ منظورم این نیست که آوینی ضد انقلاب میشد، منظورم اینه اگه این حجم از انواع فساد اخلاقی و رانت و اختلاس و بی اعتمادی عمومی نسبت به حاکمیت که متأسفانه کم هم نیست به وجود آمده رو میدید بازم اون امیدی که در دوران جنگ نسبت به آینده انقلاب داشت رو میداشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید حکمت و فهم تاریخی شهید آوینی به او متذکر میشد ما باید با این تنگناهای تاریخی خود که در جانها پنهان بود، روبرو میشدیم تا معلوم شود هر اندازه بیشتر به غرب نزدیک شدهایم، بیشتر با این فلاکتها روبرو بودهایم پس بیشتر باید به انقلاب اسلامی فکر کرد و افقی که رهبر معظم انقلاب مدّ نظرها میآورند مثل سخنان اخیرشان با مردم سیستان و بلوچستان و تأکیدی که در رابطه با شرایط جدید به میان آوردند و یا آنجایی که فرمودند ما در حال نزدیکشدن به قلّه هستیم و از این جهت باید فعالیت شبانهروزی داشت زیرا جبهه مقابل انقلاب در آخرین روزهای عمر خود، نهاییترین تلاشها را به میان آورده به امید آنکه بماند و این قصه هر محتضری است که با مرگ خود روبروست. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: من تازه با شما آشنا شدم ولی یه کم از پرسش و پاسخ هاتون را خواندم میشه لطفا برام دعا کنین مشکلم حل بشه❤️❤️
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی خداوند جبهه حق را در مسیر شما بگشاید. پیشنهاد میشود بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» سری به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید خوب است. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: لطفا فرق بین رکوع و سجده و تفاوت ذکر شریف رب اعلی و رب عظیم را از منظر انفسی بفرمایید. با آرزوی سلامتی حضرت عالی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود به قسمت «نماز» که روی سایت هست در بخش «ربوبیت الهی» رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2موفق باشید
سلام علیکم: عید شما مبارک. اگر برایتان زحمتی نیست کانالی را معرفی فرمایید که اخبار سیاسی را بدون غرض بیان کند اگر زحمتی نیست تحسن خانمها در مقابل مجلس را به طور مختصر بیان فرمایید که حق بود یا ناحق؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته1- هر کانالی با حساسیت خود اخبار را مطرح میکند. به نظر میآید کانال بصیرت https://eitaa.com/basirat_fa و یا تسنیم https://eitaa.com/tasnimnews و یا غرب آسیا https://eitaa.com/westanews خوب باشد. 2- موضوع حجاب، موضوع بسیار حساسی هست بخصوص از آن جهت که از یک طرف مسلّماً کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است و از طرف دیگر باید فرهنگسازی شود تا گمان نشود منطقی عمیق و انسانی در کنار رعایت حجاب در میان نیست. هرچند خواهران محترم با دغدغههای خوب و مقدس وارد چنین صحنههایی میشوند، ولی هنوز شرایط در نظام اجرایی ما به این آگاهی نرسیده است که غفلت از بیحجابی موجب بحران اساسی در نظام اجتماعی و در خانواده میشود. وظیفۀ ما میباشد که متذکر این امر مهم برای همۀ جریانهای اجتماع باشیم. در این رابطه خوب است سخنان آقای شهبازی که بسی دلسوزانه به مسائل نظر میکنند را مد نظر قرار دهیم و به آن فکر کنیمhttps://eitaa.com/mahbandan . در ضمن کانال «آرشیو حجاب»https://eitaa.com/joinchat/1627979789C936ab2a90c متذکر نکات خوبی میباشد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: شما در صوت ۳۳ شرح کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت فرموده آید: «بهشت مقام جامعیت اسما الهی است» در صورتی که شما در سوره واقعه فرمودید که: حوری بهشتی مقام جامعیت اسما است. این دو نظر چگونه با هم جمع میشود؟ با تشکر از الطاف شما!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بین بهشت و کسانی که در بهشت حاضرند، یگانگی هست به جهت آنکه خودشان بهشتِ خود را خلق میکنند و درجه کمال بهشت هرکس به درجه کمال خود شخص بستگی دارد در عین آنکه زمینۀ چنین پیشنهادهایی مربوط به ساحت قیامت است. موفق باشید
سلام استاد: راجع به سخن حضرت آقا که فرمود: دیگر کسی از تمدن غرب حرفی نزند. می خواهم بگویم چه دلنشین است این سخن، چه آتش های نیمه افروخته را که شعله نمی بخشد. همچو ققنوسی هوس پرواز شهید القدس را دارم، اما کبوتر بچه ای هستم بی پروا و کَله پُر باد در لباس بسیج مستضعفین به سوی گنبد امام رضا (ع) پَرپَر میزنم، تا زمین نخورم. این سخن چه غروری بخشیده چه عزمی را به رزم فراخوانده. با خود میگویم این غرب زده های امروزی آیا همین را کافی نیست که از این حضدر محرومند؟ این روزها که شهید های الاقصی شهید میشوند و خود را همچو نسیمی به قلب هایمان میرسانند تا عود، آتش نیمه افروخته شعله ور تر شود و خود را فدای فضای بد بوی آن لحضات کنند. عجب معنویتی می بخشد این فضای دریاچه ای در مِی کَده است که با اشک های مظلوم در گودال قتلگاه گرد آمده است، آن دریاچه هیچ وقت زلالش را کدر نمی کند و از زمان آدمی تا بحال خود را با اشک، تاز نگه داشته است. همین اشک هایی که شهید هنیه با سخنش که میگوید: اعلام میکنم فرمانده شهید، سلیمانی که همه زندگی خود را در حمایت از فلسطین به سر برد و در راس فرماندهی نیروی قدس بود، اعلام میکنم که او این فرمانده بزرگ، شهید قدس است، شهید قدس است، شهید قدس است. میخواهم صدرزاده باشم. مصطفی دست علی را به بالا برده و من بال بال میزنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جمله مقام معظم رهبری فوقالعاده عمیق و اصیل است که فرمودند: «اگر امثال شهید سنوار پیدا نمیشدند که تا لحظهی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.» اولاً: روشن نمودند چگونه میتوان این راه را تا آخر ادامه داد و ثانیاً: چگونه در این راه سرنوشت منطقه چیز دیگری غیر از آنچه اکنون حاکم است؛ خواهد بود و ثالثاً جایگاه سخن کسانی که به بهانه دلسوزی برای مردم فلسطین، به نحوی اسرائیل را به رسمیت میشناسند را نیز روشن نمودند. وقتی ادعا دارند: «بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راهحل برون رفت از این بحران میدانند.» و این یعنی باز اسرائیل و باز تجاوز و باز سازمان مللی که در اختیار اسرائیل است. اینان که بعضاً روحانی میباشند چه اندازه از قرآن و وعدههای آن به دور میباشند امری که بحمدالله سخت رهبر معظم انقلاب بر آن آگاهی و ایمان دارند. و مسائل کنونی منطقه و حوادث غزه، لبنان و کرانه باختری را تاریخساز خواندند با همان روحیه شهید سنوار و ایستادن تا آخر. موفق باشید
سلام: در جلسنه شنبه فرمودید خداوند انسان را انسان کرد یا مورچه را مورچه کرد ولی در عرفان نظری گفته شد خداوند انسانیت انسان را به او داد، خداوند زردالو رو زردالو نکرد بلکه زردآلو بودنش رو بهش داد؟ بفرمایید که چرا متفاوت فرمودید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همان معنایی که خداوند وجودِ زردآلو را به زردآلو داده، پس انسانبودنِ انسان را که همان امکانِ ذاتی آن است به انسان میدهد زیرا امکانِ انسان، ذاتی انسان است و مربوط به خودش میباشد ولی وجودِ آن مربوط به خداوند است که بحث آن را میتوانید در مباحث فلسفی دنبال بفرمایید. موفق باشید
استاد جان، پس از پرسش و پاسخ هایی که از سوال ۳۸۲۴۵ آغاز شد شوکه شدم از نحوه ی پاسخ های جنابعالی، هم اینکه بسیاری از پرسش های سایت سانسور شده و می شود که از شماره ی آن ها مشخص ست و دوستان تذکر داده اند و متوجه شده اند که سوالات را جواب نمیدهید و هم جواب های جنابعالی به سوالاتی که وقت میگذارید سطحی و مغالطه آمیز ست. اگر این سوال را حذف نمیکنید لطف کنید پاسخ هایی که مخاطب را با شعور تلقی میکند بدهید. مخصوصا سوال 38426 . با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد و در ابتدای قسمت سؤال و جواب سایت ملاحظه میکنید ما در محدوده مطالبی که کاربران محترم در رابطه با مسائلی که با مطالعه مباحث سایت برایشان پیش میآید در خدمت آنان هستیم و پرسش هایی که جنبه شخصی دارند پاسخ به ایمیل آن ها ارسال و لذا پرسش و پاسخ به نمایش درنمی آید و در مورد جناب حلاج میتوانید به مقاله استاد امینینژاد تحت عنوان «حلاج از منظر توقیع امام عصر» رجوع فرمایید.
https://alefbalib.com/Metadata/129604/%D8%AD%D9%84%D9%91%D8%A7%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%82%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D8%B5%D8%B1
و البته همچنان که عرض شد در این موارد بسیار بیش از این حرفها است که در این میدان بتوان از آن گفتگو کرد. موفق باشید
با سلام: سوال اینجانب نیز در راستای موضوع پرسشگر گرامیِ پرسش 38372 میباشد. واقعیت این است که اگر در اشعار از منصور حلاج یاد میشود صرفا نه به جهت آرایه ادبی تلمیح که کنایهای است به فاش گویی و تهور و بیباکی در اعلام مکنونات قلبی. چنانچه می و ساغر و باده و ... نیز اگر به معنای ظاهر استفاده شود میبایست کل دیوان حضرت حافظ را به خم انداخت تا شراب گردد! گمان میشود حضرتعالی آنقدر در دفاع از حلاج یا بهتر است بگوییم وحدت شخصی وجود غیرت به خرج میدهید که برخلاف توصیه خودتان درباره نظر به باطن، در دام ظواهر حلاج گرفتار آمدهاید. با این همه بفرمایید آیا اعتباری برای احادیثی که در رد حلاج موجود است قائل هستید؟ یا همهٔ آنها را به تقیه توصیف میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید آنقدر بحث در این مورد گسترده و بعضاً مغشوش است؛ که واقعاً بهتر آن است که عمر خود را در جای دیگر و در امور دیگر صرف کنیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد میخواستم نظرتون را در مورد متن استاد احسان عبادی بدانم که خودشان خیلی در تلاش هستند که رئیس مجلس آقای قالیباف را کسی نقد نکنند و میگوید ما هم بلدیم حرف بزنم ولی بخاطر رهبری و وحدت سکوت میکنیم ولی در همین متن و متن های دیگرش آقای سعید جلیلی را زیر سوال میبرد و تخریب میکند اینجا که میگه «بروید کمی تحقیق کنید آن فرد چه کسی بود که رهبری با دبیر شعام شدن او مخالف بود !!!» با تشکر خطابم به مدعیان انقلابی گری و ولایت مداری است که هم چنان در حال تخریب قالیباف و مجلس هستند، ادعایشان هم می شود که رهبری اگر اشاره کند، جان می دهند!!!! اشاره که هیچ، شما ها حتی حرف های صریح رهبری را هم توجیه می کنید و هنوز هم می گویید مجلس خیانت کرد در قضیه رأِی به کل کابینه، در حالی که رهبری صریحا فرمود کمک_ارزنده مجلس و صریحا هم فرمود این لطف الهی و نعمت خدا بود به همه کشور!!!! آقایان، به والله دهان ما بسته نیست، ما هم بلدیم حرف بزنیم، حتی راجع به کاندیدای مورد علاقه شما و اطرافیانش! اما به خاطر رهبری سکوت می کنیم و چیزی نمی گوییم و طبق دستور ایشان دنبال همدلی با دولت و مسئولین هستیم، شماها که تکلیفتان معلوم است، تا رئیسی عزیز زنده بود او را می زدید و او را مجری سندی ۲۰۳۰ میدانستید، حالا هم که در حال زدن همه هستید!! ما ساکتیم، اما خودتان با وجدان خودتان خلوت کنید چطور اصلاحاتی ها یک مدیر ضعیف را تبدیل به رئیس جمهور کردند، اما شماها ذره بین دست گرفتید هر مسئولی ذره ای خلاف تفکر شما عمل کرد او را از دایره انقلاب خارج کردید!!! کسی منکر ضعف مسئولین حتی قالیباف نیست، اما مهم این هست که شماها یک سره در حال تهمت زدن هستید، حتی بعد تعریف رهبری از کار مجلس درباره رای به کابینه هم دست بردار نیستید، گویا اصلا حرفهای ایشان برای شماها مهم نیست!!! فقط یک مطلب بگویم در طول تاریخ جمهوری اسلامی، هر وقت کسی توسط رئیس جمهور به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد، رهبری یکی دو روزه او را در حکمی به نمایندگی خودش در آن شورا هم منصوب می کرد تا حق رأی پیدا کند. فقط یک بار در طول تاریخ جمهوری اسلامی، رهبری با دبیر شدن آن فرد مخالف بود و حکمش را با لج بازی رئیس جمهور وقت بعد ۸ ماه زد!!!! بروید کمی تحقیق کنید آن فرد چه کسی بود که رهبری با دبیر شعام شدن او مخالف بود!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن درستی است از آن جهت که باید بین انتقاد و تضعیف تفاوت قائل شد. به هر حال آقای قالیباف از فرزندان انقلاب میباشند و باید حفظ شوند. موفق باشید
با عرض سلام و احترام: سن و سالی از من گذشته. از جوانی در باب معارف اسلامی مطالعات زیادی کرده ام. کتابها و نوارهای آیت الله حسن زاده آملی و شما را کار کردم. چند وقت پیش مناظره یک آتئیست را به طور اتفاقی گوش دادم. شک در دلم نسبت به خدا ایجاد شد. ترسیدم. سوال من این است که چرا با اینهمه تلاش برای کسب معارف اسلامی باز هم شک در دلم ایجاد شد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عبور از شک در بودنِ خدا با براهین عقلی محکم، کار سادهای است. آنچه مهم میباشد لرزش در ایمان به خداوند است که کار میبرد. عرایضی در ماه رمضان اخیر تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهمالسلام» و عرفا»https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81#sound-row-5094 شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید
استاد جانم جوابتان به سوال (28275) را خواندم. ممنونم از شما عزیز جان و استاد گرامی. منظورتان اینست که جناب مولوی اینگونه مثنوی را میدیده که در مناقب العارفین هم آمده: روزی حضرت سلطان ولد (فرزند مولوی) فرمود: که از یاران، یکی به حضرت پدرم شکایتی کرد، که دانشمندان با من بحث کردند که مثنوی را چرا قرآن گویند؟ من بنده گفتم که تفسیر قرآن است. همانا که پدرم لحظه ای خاموش کرده فرمود که: ای سگ! چرا [قرآن] نباشد؟ ای خر! چرا نباشد؟ ای غرخواهر چرا نباشد؟ همانا که در ظروف حروف انبیا و اولیا جز انوار اسرار الهی مدرّج نیست. و کلام خدا از دل پاک ایشان رسته، بر جویبار زبان ایشان روان شده است. خواه سریانی باشد، خواه سبع المثانی، خواه عبری، خواه عربی… و به همین خاطر عبارات خاص کلام الله مجید را برای توصیف اشعارش آورده؟ که مثنوی نیز: بایدی سفره کرام برره یمنعون , بان لا یمسّه الا المطهرون ، کَما قالَ تَعالى یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیرا و انه شفاه الصدور، خَیْرٌ مَقامًا وَ أَحْسَنُ مَقِیلًا، الأَبْرارُ فیهِ یَأکُلونَ وَ یَشْرَبُونَ، مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ. یعنی مولوی کلامش را چه میدیده دقیقا که شما و حضرت آقا تایید میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. جناب مولوی به خوبی درک میکرده که به قول خودش «تو مپندار که من شعر به خود میگویم / تا که هشیارم و بیدار، یکی دم نزنم». با این همه نباید بجز به آنچه در مثنوی و دیوان شمس هست اعتماد کرد. زیرا به گفته اهل تحقیق در آن کتابها بخصوص در «مناقب العارفین» مطالبی هست که احتمالاً مریدان جاهل از قول جناب مولوی مطرح کردهاند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مورد پرسش۳۸۰۳۶ میخواستم رفتار شخص جنابعالی با شخص و اینکه به عنوان مثال اون شخص خود جنابعالی رو (البته باعرض معذرت) هل بده که بخورید زمین یا اون چند مورد که گفتم یا اینکه شخص سیلی محکمی به خود جنابعالی بزنه شمایی که سخنرانی میکنید و سن و سالی ازتون گذشته میخام ببینم نوع کلماتتون واینکه به شخص چی میگید و به من بگید تا ازشما یاد بگیرم به چنین افرادی وقتی مواجه شدم با کدوم ادبیات صحبت کنم و بهشون چی بگم که دچار غضب نشم. دقیقا عین جملاتتونو میخام برام بنویسید استاد. لطفا بنویسید که بهشون چی میگید. جملاتتون برام مهمه. اون جملاتو برام بنویسید. مثلا طرف به من میگه خاک بر سر احمقت کنن تو خیلی احمقی تو آدم نیستی عقل نداری اصلا اونم تویک جمع مثلا چهل نفری ضمن اینکه اون چهل نفر هم دارن میشنوند و بهتون میگن جوابش رو بده چرا هیچی بهش نمیگی که بهت بی احترامی میکنه. اینارو میخام بدونم چی باید بهشون گقت؟ نوع کلمات و خود جملات شخص جنابعالی هنگام مواجهه با چنین جملاتی که شخص به خود شما میگه یا اینکه طرف شما رو جلوی چند نفر هل میده که بخورید زمین. شما چی بهش میگید جلو اون چند نفر میخام بدونم. بهشون چی میگید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر طبیعی است که انسان باید در جای خود از قوه غضبیه خود در کلام و در حرکت استفاده کند. مسلماً اگر کسی به کسی بدون دلیل توهین کرد، چرا نباید غضبناک شود؟ و چرا نباید جواب او را در عین وارستگی، بدهد؟ آنجایی که فرمودند: «اذا مرّوا باللغوا مرّو کراماً» آنجایی است که با حرکت و یا گفتار لغوی روبرو شویم که ارزش جواب دادن نداشته باشد تا بزرگواری خود را حفظ کنیم ولی جایی که موجب زیر پاگذاردن عزت ما میشود حتماً باید عکس العمل نشان داد. موفق باشید
انتقاد شدید آیت الله ناظم زاده قمی از واعظ بیت رهبری معظمانقلاب. آیت الله ناظم زاده قمی با صدور بیانیه ای سخنان آقای عالی واعظ بیت رهبری را شدیدا مورد انتقاد قرار داد و نوشت: جناب آقای عالی! بهتر نبود در شب تاسوعا که مطالب شما را ده ها هزار نفر از صدا و سیما می شنوند به جای طرح این مسائل بی فایده، گریزی به مشکلات طاقت فرسای اکثریت مردم می زدید تا رهبری معظم از زبان شما بشنوند و راه علاج را بیان کنند. همچنین گریزی هم به معضل طلاق و موانع ازدواج میزدید، تا معظم له دستوراتی در رفع این خطر بزرگ که نسل جوان را تهدید می کند، صادر کند. همچنین معضل مهاجرت جوانان تحصیل کرده و نیز فرار سرمایه ها را از کشور مطرح میکردید. ای کاش گریزی می زدید به مراقبت امیرمومنان علی- علیه السلام- در حکومت غیرولایی! خود در حفظ بیت المال که حاضر نشد دیناری از بیت المال به برادر نابینا و عیالوارش داده شود. یا اشاره ای می کردید به خاموش کردن چراغ بیتالمال توسط علی -علیه السلام - زمانی که سخنان طلحه و زبیر غیر از مسائل جامعه و حکومت بود؛ تا مسئولان کشور بیشتر مراقب بیت المال باشند. جناب آقای عالی می دانید کشور ما حدود ۶۰ درصد فقیر و یارانه بگیر دارد. خوب بود اشاره می کردید که امیرمومنان وقتی دید مردی طلب کمک می کند، فرمود: چرا باید در حکومت علی فقیر باشد؟! که جواب دادند او مسیحی است و امام -علیه السلام- در جواب فرمود: او در جوانی خدمت کرده و اینک در حال پیری باید از بیت المال بی نیازش کنید. چه خوب بود می گفتید که حکومت غیرولایی علی! وقتی ابن کواء در مسجد و در حال نماز خواندن حضرت، آیه شرک آلود را به علی نسبت داد، حضرت با آیه جواب دادند نه با باطوم و مشت و حبس و حصر، و حتی حقوقش را قطع نکردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید طرح مشکلاتی که رهبر معظم انقلاب به خوبی در جریان آن هستند در محضر ایشان زیره به کرمان بردن است. مشکلات را باید در مسیر برنامههایی که دولت شهید رئیسی داشتند؛ به مرور مرتفع کرد. طرح آن مسائل در آن جلسه، خود به خود موجب یأس و ناامیدی میشود. موفق باشید
بسمه تعالی، سلام علیکم: در حرم امام رضا سلام الله به یادتان هستیم. ۱. باتوجه به هدف حیات زمینی آدم، که اینگونه مطرح شد که در مذهب عقل، نیاز حقیقی بود که انسان با جنبه ضعف خود روبرو شود و به زمین هبوط کند تا بتواند ضعف ها را بر طرف کند و شایسته ملاقات با حضرت حق گردد. این پرسش ایجاد میگردد که اگر هدف خلقت انسان همچون کودکی است که تا بیاید راه رفتن را یاد بگیرد، چندین بار بر زمین میخورد. و همین زمین خوردن ها، گناهان اوست. خب حال که در مسیر صعودی پیشرفت قرار گرفت و با گذر زمان ضعف ها را برطرفکرد؛ یعنی دیگر به هر قدر که از ماده و جسمانیت عبور کرد و حقیقت گناهان برایش آشکار گشت و دیگر دچار گناه نشد و میلی به کثرت نداشت، آیا در روز حساب، بازخواست گناهانی که در مسیر رشد مرتکب شده بود، میگردد؟ اساسا با این نگاه گناه چه معنایی خواهد داشت؟ مگر قرار نیست با هست خودمان مواجه شویم؟ خب اگر این هست از گناهان گذر کرده باشد و میلی نداشته باشد، عمل اینجا چه معنایی پیدا میکند؟ یعنی اعمال سوء گذشته او بالافعل چه معنایی دارد و دیگر باز خواستی معنا دارد؟ ۲. جایگاه عمل با توجه به روایت: «اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ كَمَن لاذَنْبَ لَهُ» چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که روایت مذکور متذکر است حقیقتاً انسانها با توبه ای که نسبت به آن عملِ گناه انجام میدهند، دیگر شخصیت دیگری شده اند و در جایگاه وجودی دیگری قرار دارند و نباید از این لطف بزرگ حضرت معبود که همان تواب بودن است، غفلت کرد. موفق باشید
سَرِ دار از جمارانش مگر سر بود؟ حتما نه خمینی جرمش از حلاج کمتر بود؟ حتما نه دعوی حلاج شخصی بود و انا الحق میگفت! دعوی خمینی (ره) جهانی بود و ماورای جهانی و نحن الحق میگفت! انگار خون به ناحق ریخته شدهی حلاج با شدیت بیشتری به تاریخ برگشت که «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها». خمینی (ره) یک رهبر سیاسی-اجتماعی نبود! او روح الله بود که با نفخه رحمانیاش در کالبد بیجان ایران و جهان دمید و اسلامیاش کرد. حلاج میگفت بکشید مرا تا بیدار شوم اما خمینی (ره) هر لحظه میگوید: بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود. خمینی (ره) پرچمدار نهضتی است که فجر صادق نهضت جهانی مهدی امتهاست. و اکنون ماییم و انتخاب تاریخیمان که خمینی (ره) را برگزینیم یا غرب وحشی را، یک سو مکتب شهادت و یک سو مکتب فضاحت! انتخاب با ماست، هرچه بودیم و هستیم را کنار بگذاریم و پسفردایی شویم که «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»، با همت و ارادهای که مثل آن را تاریخ به خود ندیده است. فردا را با ارادهای الهی با هم خواهیم ساخت و بهتر است بگوییم خدا میسازد که قدر الرجل علی قدر همته. من به خال لبت، اي دوست! گرفتار شدم / چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم / فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم / همچو منصور خريدار سر دار شدم. انقلاب اسلامی خمینی (ره) فریاد نحن الحقی خداوند است در تاریخ ما؛ پس بیایید قدرش را بدانیم. اصلح_جلیلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: راستی! چه رمزی در آن بیت از غزل حضرت روح الله نهفته بود که فرمود: «فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم / همچو منصور خريدار سر دار شدم.»؟ جز آن است که او از خود فانی و به حق باقی شد تا حکایت تاریخ آینده ای باشد که آن تاریخ، بسترِ تولد و ظهور فرزندانی است همچون شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید سید ابراهیم رئیسی. و عظمت کار در این جاست که هرکس در این تاریخ حاضر نباشد اگر چندین و چند خطبه از نهج البلاغه بخواند و یا لباس روحانیت به تن داشته باشد؛ از آنجایی که خود را بیرون از تاریخ حضرت روح الله احساس میکند، چه اندازه با کلماتِ دشمن شادکن آینده را برای خود سیاه می یابد و در بلای بی تاریخی چه اندازه حیران و پریشان است. موفق باشید