بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37675
متن پرسش

به مناسبت سالگرد رحلت امام نورانی ما: بودِ من از عشق بودن گرفت / دل از پرتو جان سرودن گرفت. خمینی‌ترین نور هستی سلام / شکفتی و ظلمت زدودن گرفت. خم و میّ تویی، نِی تویی، کیم من؟ خماری که از میّ گشودن گرفت. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حقیقت، تنها در مظاهر با ما حرف دارد و جان ما را از حقیقت سیراب می‌‌کند، در این تاریخ، آری! در این تاریخ این حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود در عین اجمال. و مسلّماً ما به اندازه نسبتی که با او داریم در جان خود حقیقت را احساس می‌کنیم. و در این رابطه به رهبر معظم انقلاب که خمینی‌تر شد به اعتبار به تفصیل‌آوردن حضرت روح الله؛ نمی‌توان با تمام وجود نظر نکرد، وگرنه در بی‌تاریخی، آری! در بی‌تاریخی به‌سر می‌بریم و دلِ این خمینی‌ترین خمینی را می‌سوزانیم. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1080 موفق باشید  

37626
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: خواستم مطالبی رو در مورد شهادت سید محرومان باهاتون در میان بزارم ببینم نظر شما چجوریه. من به چشم خود باز دیدم که جانم می‌رود واقعاً تو این چند روز قلبمان پر از ماتم شد و سختی بر ما وارد شد باز از دست دادن کسی که روح جمهوری اسلامی و مکتب انقلاب اسلامی در او کاملاً مشهود بود، دقیقا مثل از دست دادن حاج قاسم. اما یادم شما یه بار تو تفسیر سوره مبارک انشراح و در آیه «ان مع العسر یسرا» فرمودید که خداوند تو دل همون سختی یه گشایشی و یه آسودگی قرار میده آیا می‌توان گفت که ما در برابر از دست دادن همین بزرگورانی (حاج قاسم و سید ابراهیم ) که در اصل نمونه بارز روح جمهوری اسلامی و انقلاب بودند یه برکاتی و معنویات هم برای مردم و هم برکات ویژه برای حفظ انقلاب دارد؟ چه رابطی در میان است که خداوند اینطور دل های مردم را نسبت به این اتفاقات آخر زمانی آگاه تر می کند و مردم با وجود مسائل اقتصادی و جنگ رسانه‌ای استکبار بازم هم تشیع میلیونی رقم می‌زنند؟ آیا غیر این است که به برکت خون همین شهدای عزیز دل های مردم آگاه می‌شود؟ رهبری چند روز پیش فرمودند که مردم ما مردمی آگاه اند آیا همین موضوع نیست که وجدان عمومی مردم اصل و ذات انقلاب اسلامی را با جان دل پذیرفته پای آن تحت هر شرایطی هستند؟ با اینکه آزرده خاطر هستیم از اینکه به قول رهبری یکی از بهترین عناصرمان رو در زیر آسمان خدا از دست دادیم ولی از طرفین هم امیدی حتمی به آینده انقلاب داریم انقلابی که حاج قاسم ها و سید ابراهیم ها رو پرورونده باز هم شهدای زنده ای در دل همین انقلاب رشد خواهند کرد و در دل ملت عزیز خواهند شد و مردم و انقلاب خدمت خواهند کرد و ما خوشحالیم که در عصری هستیم که جمهوری اسلامی یه گشودگی و راهی برای ما به وجود آورده که در آن می‌توان بهترین زندگی را داشت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مردی از تبار و قبیله فرزندان صادق و بصیر انقلاب از میان ما رفت، و اشاره شد به سوی مردمانی که این اندازه خدمتگذار صادق را می‌شناسند، پس باید در عظمت شهید آیت الله رئیسی متوجه آینده‌ای شد که در ابتدا تصور آن را هم نمی‌کردیم که در بستر تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی، خداوند چگونه چنین مردان و چنین مردمانی را پرورانده است تا در فهم آن پای بر میدان بگذاریم، وگرنه در میدان دشمنان و مخالفانی قرار می‌گیریم که قصه احوالات آن‌ها «ثم لا یموت فیها و لا یحیی» می‌باشد. آیا این نوع بودن که نه مردن است و نه زندگی کردن؛ تقاص آنانی نیست که در مقابل چنین نظامی قرار گرفته‌اند؟!! موفق باشید  

37239

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد یه سوالی ذهن من رو در گیر کرده اینکه درسته که ارتباط با نامحرم حرامه ولی چرا یسری ها مثلا تو فضای مجازی خب یک شخصی رو پیدا میکنن و ارتباطشون رو خب میسنجن و خب به نتیجه ی خوبیم میرسن و ازدواج میکنن و شاید اگر سنتی بود اونقدر ادم ایده الش پیدا نمی‌شد و یا اینکه خب چون با هم اول آشنا میشن و همدیگرو دوس دارند بعد ازدواج خب خیلی سختیا حل میشه چون هم رو دوست دارند البته اینا هم نظریه ایست که من می‌شنوم و واقعا نمیدونم چه پاسخی بدم به کسانی که اینها رو میگن و خب صرفا حرام بودن ارتباط کار راه انداز نیست و میگن اره ما با فلانی صحبت می‌کنیم جهت آشنایی و رابطه احساسی نداریم. ممنون میشم جواب بدین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که بسترهای اصلی آشنایی جوانان از طریق خانواده و جامعه سنتی از بین رفته است؛ حرفی نیست. ولی تجربه نشان داده از طریق فضای مجازی هم که توهّم در آن فضا غالب است، نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید. احتمالاً باید به روش‌های دیگری مثل حضور در اجتماعات مذهبی و فرهنگی فکر کرد. موفق باشید

37195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با نام خدای زندگی! در رَسای زِندگی هرچه سخن داری بیار و بگو! زیرا وجود دارند اما حضور آنطور که شایسته است هنوز ندارند. این دیوونه باز خوابش پَریده، آخه دشمن سره لَج برداشته با ما و نِمیاد هیچ کدوم از حرفاش بکارمون، اصلاً هم نمی‌خوایم به عقب بریم از آمریکایی بودن مونده فقط دَرداش بامون، مَن پُره یه حِس انتقامم پُره از فحش و گلایم پُره گیرو گِرِه اَه پُره حرفو کِنایم دِلم حالش بَد بود آخه آتیش می‌اُفتاد به جونم هَمَش، هَرشب اَز تَنهایی زجر می‌کشیدم تا جونم دَربیاد، هَمه هَم داشتن اَلَکی پَرپَر می‌شُدن واسه یه فهم عمیق اینارو می‌دونم! ولی من هنوز پایِ حَرفمم می‌بینی که هنوز دارم جون میدم بَرات هَرچند میزَنن تازیانه پشتِ شَلّاق و شَلّاق روی زخم! این دشمن وَحشی به من؛ می‌زنه بَدَم می‌زنه که وَحشی بِشَم می‌زنه جوری که اِنگار ضربه آخرمه تا جون بِدم بِرَم. انقلاب ما تازه داره پیروز می‌شه و نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی به بنیاد توحیدش به مرحله ظُهور رسیده مبارکباد این پیروزی مبارک باد بر خدایِ جهانیان این پیروزی مبارکباد بر شهدا مبارکباد بر مظلومان مبارکباد بر فلسطین مبارکباد بر تنهایان مبارکباد بر زندانیان آزاده مبارکباد بر شهدا مبارک‌باد بَر‌ما... سلام خدا بر‌ما سلام ما بر خدا سلام ما بر روح الله سلام ما بر ولّی الله اعظم صلوات الله سلام بر نَبی خدا سلام بر عشق و زندگی و سلام و سلام بر انسانیت و آزادی و شرفو جاودانگی حَقّ تبارک و تعالی سلام بر علی علیه السّلام... . خدایا جشن شادی و پیروزی ما را با غرور و تکبر نگذار و به عبودیت بپذیر... ما مخلوقات توایم ما همان اراده آغازین تو از خلقتیم که داری به سراَنجام می‌رسانی خدایا تو هم شاد باش خدایا چقدر تو زیبایی و چقدر دشمنت زشت اَست؛ خدایا با ما سُخن بگو که چقدر زیبایی با ما از دل سخن بگو و باز بگو ای یکتای بی همتا. خدایا تقوایمان عطا کن آنگونه که تو می‌پسندی. زود بود اما دل در دلم نیست از شوق تو

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درد و دلِ خوبی است. إن شاءالله که همچنان در این انس، جلو و جلوتر روید. البته بنا بود که کاربران محترم در این سایت سؤالاتی که در إزای مباحث برایشان پیش می‌آید را به میان بگذارند. به امید آن‌که آن مباحث موجب رشد فکری و فرهنگی و جوابی باشد برای سؤالِ دیگر کاربران. موفق باشید

37162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: حلول ماه خدا مبارک. التماس دعا دارم. استاد دو سوال دارم از محضرتون: ۱. من یک کلیه دارم و امسال دچار مشکل شد همان یکی و اطباء از روزه منعم کردند و معتقدند شوک برای کلیه ام خوب نیست مثلا مایعات چند ساعت بهش نرسه و ...(البته این رو صدر در صدی نمی گن فقط احتمال شدید ضرر دادن)، سال‌های پیش روزه می‌گرفتم منتهی الان می‌ترسم بگیرم. با توجه به این موضوع احساس غبن می‌کنم، احساس می‌کنم خیلی بی توفیقم و از رمضان بهره ای نمی برم. فکر نمی کنم فقط یک عمل از اعمال رمضان الکریم را از دست می‌دهم، بلکه از نظر من روح ماه مبارک، صوم است و من محرومم، استاد با این حس چه کنم؟ آیا می توانم بهره کامل که روزه داران می‌برند را من هم ببرم؟ ۲. استاد سوالی برایم پیش آمده و آن اینکه مکانیسم اول و آخر ماه یک فرآیند مشخص است که این ماه و ماه بعد فرقی ندارد علی الظاهر، ما چطوری یک ماه را محرم و یکی رو رجب و شعبان می دانیم؟ و بعد چطوری ماه شعبان فرضا این همه برکت و رحمت دارد که مثلا در جمادی الاولی ندارد، ماه که همان ماه است در آسمان. چه چیز این ماه ها را متمایز می‌کند؟ اساسا تفاوت در ماه ها و شرایط خاص هر ماه، مثلا ماه مبارک رمضان به همین ماه در آسمان برمی گردد؟ اميدوارم توانسته باشم منظورم را رسانده باشم. سپاس از لطفتون ماجور باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم عزمی است که در شما حاضر است و این‌که اگر مشکلی نداشتید در این ماه روزه‌دار می‌شدید و به جهت حسرتی که می‌خورید، مسلّماً همه برکات روزه‌داری را بلکه بیشتر از بقیه نصیب خود کرده‌اید. ۲. در نظام تکوین، هر ماهی میدان و دریچه نفحات خاصی می‌باشد مثل اعضای بدن که هرکدام، میدان ظهور قوه خاصی از نفس می‌باشد. موفق باشید

37129
متن پرسش

به ملازمان سلطان که رسانَد این دعا را / که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را. سلام علیکم حاج آقا. به لطف الهی ماه مبارک رمضان، این ضیافت حقیقی در راه و بسیار نزدیک است. به کسی که سرمایه عمرش رو از دست داده و گدای حقیقی است و دستش خالی است، برای بهترین ورود به این ماه چه توصیه ای می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این‌که حضرتِ معبودِ محبوب در «شهر الله» که ماه خداوند است، به سوی شما آمده؛ نظر کنید و در توحیدش افقی که مقابل شما گشوده است، توجه نمایید با ارتباطی که آن ارتباط، فوقِ مفهوم و قابل تعریف باشد. یعنی «ارتباطی بی تکیّف بی‌قیاس / هست ربّ النّاس را با جان ناس». موفق باشید

37060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت شما: ضمن تشکر از پاسخگویی شما، لطفا در مورد پرسش ۲ و ۳ هم راهنمایی بفرمایید. (11663 4) عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله ابن بکیر، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل: یوم تبدل الارض غیر الارض قال: تبدل خبزة نقیة یأکل منها الناس حتى یفرغوا من الحساب، فقال له قائل: إنهم لفی شغل یومئذ عن الاکل والشرب فقال: إن الله عزوجل خلق ابن آدم أجوف ولا بدله من الطعام والشراب، أهم أشد شغلا یومئذ أم من فی النار؟ فقد استغاثوا والله عزوجل یقول: وإن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب. الکافی بابا الاکل مع الضیف در رابطه با این حدیث: ۱. مفهوم «خلق ابن آدم اجوف» چیست؟ اجوف در این حدیث به چه معنا است؟ ۲. معنای طعام و شراب اخروی چیست؟ ۳. وجه و دلیل نیاز انسان به غذا و شراب اخروی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سؤال و جواب 37046 رجوع فرمایید. موفق باشید

37042

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: اگر این را به عنوان اصل بپذیریم که هر چه قدرجسمیت محکمتر و قوی تر و ضخیمتر نفس ضعیف تر و لطیف تر است در جسمیت و نفوس جن ها این قاعده صدق نمی‌کند. جسم لطیف است و نفس هم قوی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اجنّه در محدوده خیال، فعّال‌ترند ولی نه در محدوده عقل. موفق باشید

36958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز یک چیزی که بنده را آزار می‌دهد و به ارادت نسبت به این انقلاب و حتی به اصل دین و راهم مثل دیوار جلو یقین بنده را گرفته این است چرا ما نرسیدیم بعد از ۴۰ سال؟ چرا فساد در درون این کشور نسبت به فرهنگ غرب چند برابر است؟ این چای دبش نزدیک به ۷ میلیار دلار که رقم سرسام‌آوری است اختلاس شده و هنوز معلوم نشده پشت این جریان چه کسانی هستند. چرا حداقل دستشون را رو نمی‌کنند. آیا رهبر عالم نمی‌توانست یک سیستم شفاف ضد فساد در این سال‌ها لازم اجرا بکند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 می‌فرمایند تنگناهای تاریخی کم نیستند. ولی با همه زرنگی‌هایی که عده‌ای به آن‌ها دامن می‌زنند، آن تنگناها رو به زوال است. شایسته است آن متن دقیقاً مطالعه شود. موفق باشید

36956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: برای دنبال کردن بحث راز طلوع بشر جدید چه مباحثی پیش نیاز هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آن‌ها و اگر بتوانید حتی مباحث « انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8 را دنبال کنید خوب است. موفق باشید

36883
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. یا مادر مدد یا قاسم سلام علیکم: از دغدغه و درد خودمم می‌خوام بنویسم که اصلا همین بی دردیه. حالا نمیدونم شاید بشه بهش گفت نیهیلیسم یا چیزای دیگه. ولی چیزی که من میدونم و الان مسئلمه اینه که اصلا حالم و حالمون خوب نیست. منظورم بیشتر رفقا و افرادیه که خودم باهاشون در ارتباطم. ولی اصلا حال خوبی نداریم نه بخاطر اینکه یک مشکل بزرگ توی زندگی هر کدوممون پیش اومده باشه، حتی اگه همه چیز هم گل و بلبل باشه بازم نمیشه. این بد حالی توی بعد های مختلف یا توی جهات مختلف داره خودش رو به من نشون میده و از طرفی هم ما که خسته شدیم بدنبال راه حل و راهکار می‌گردیم در حالی‌که گویا دنبال راه حل گشتن هم اشتباست. خلاصه بگم و از جزئیات بزنم این بحث ها رو شاید اقای طاهرزاده و دوستان قبلا کرده باشند ولی برای من الان مسئله است چون من در حال حاضر فقط حال خودم برام مهمه. جهان بیرون اگر نسبتی با حضور من نداشته باشه نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم. مسائل کشور و شاید همون گام دوم بهمین خاطر اصلا جلوی چشمانم نیست چون حضوری بین خودم و اون نمی‌بینم. بنظر من خود حاج قاسم هم اینطوری بود چون میگه هر کی میخواد شهید بشه باید شهید باشه تا شهید بشه. بنظر من یعنی همین که پیش خودت اول یه احساس حضوری بکنی تا بتونی در واقعیت هم اون رو بیابی. ولی حتی اگه توی واقعیت هم اون رو پیدا نکردی بازم بنظر من تو شهیدی! بشدت دلم میخواد یکی بیاد برام قصه بگه، قصه این دنیا قصه این زندگی و این کشور و شهر و قصه خودم رو به خودم یادآوری کنه تا شاید دوباره زنده بشم و بتونم نسبت جدیدی برقرار کنم! تو زندگیم الان هیچ افقی و هدفی پیش روم ندارم بخاطر همین تموم کارام پریشونه و واقعا نیهیلیسم رو تا مغر استخوانم حس می‌کنم ولی نمیدونم باید چیکار کنم؟ نه میتونم درس بخونم نه کار کنم نه مطالعه. کلا هیچ امیدی نیست افقی نیست هدفی نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست نقطه تفکر برای طلوعی دیگر از همین‌جا آغاز می‌شود، مشروط بر آن‌که متوجه ابعادی از شخصیت انسانی باشیم که هلدرلین و نیچه در فرهنگ خود آن را نداشتند و آن، شخصیت مولای‌مان علی «علیه‌السلام» است و زبانی که با آن حضرت در نهج‌البلاغه به ظهور آمد به وسعت همه هستی و به وسعت جانِ همه انسان‌ها. اگر بنا است زبان، به مرور خود را نشان دهد تا خانه وجود ما گردد؛ این زبانِ علی «علیه‌السلام» است که در صدر تاریخ اسلام گشوده شد و سال‌ها است ما منتظریم تا خود را نشان دهد. در اولین روز اعتکاف امسال، در این رابطه عرایضی شد که کلیپ متن و صوت آن ذیلاً تقدیم می‌شود. به این موضوع می‌توان اندیشید. https://eitaa.com/matalebevijeh/15818. موفق باشید    

36735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ترسیدن از خدا یعنی چی؟ و از خدایی که رحمت غلبه داره چگونه باید ترسید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از خدا به معنای آن است که انسان باید نگران باشد کاری نکند که از رحمت او محروم گردد. زیرا به گفته جناب حافظ: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟» . موفق باشید

36734
متن پرسش

سلام علیک و نفحاته و ریحانه. بسم الله الرحمن الرحیم: 
رجب و گذر از تحیر دیروز و امروز تاریخ بشر
 رجبیون، همان سالکانِ طریقتی می‌باشند که از دام میان تحجر و جمودِ بر ظاهر دین از یک طرف، و از غرق شدن در مناسبات تجدد و توهّمِ عالم مدرن، از طرف دیگر، راه دیگری را برگزیدند که نه آن است و نه این، بلکه رسیدگی و آزادی از اسارتِ دوگانه‌ای است که مشهور گرفتار آنند. خلقی جمود بر ظاهر عالم دینداری می‌کنند و تحجر بر مناسک صرف، و جمعی در تدارک و تمتع از هر چه بیشتر اهوای نفسانی‌اند. و در این میان این رجبیون‌اند که نه در ظاهری بریده از آسمانِ معنا توقف دارند، و نه سودا زده‌ی آرمان‌شهرِ گسیخته از غیب مدرنیته. رنجی که بشر امروز می‌برد بی‌هویتی است. فرقی هم نمی‌کند امروز، تحجر و تجدد هر دو در نتیجه با هم شریکند و هر دو به یک مسیر منتهی می‌شوند و آن بی‌هویتی است و پریشانی. راهِ برون‌رفت از میانه این و آن «رجب» است. راهی است که انسان را در باطنی‌ترین ابعاد خودش با جهانی بس دلنشین‌تر از دیروز و امروزش در معنایی اصیل از خودِ برین‌اش و در ساحتی از تعلق به بی‌کرانگی‌اش و لذت‌جویی و بی‌نهایت طلبی‌اش و ابعاد نامحدود ساحات انسانی‌اش، روبرو خواهد کرد. حقیقت آن است که آدمی امروز، نه متعلّق به دیروز است تا با ظاهری از آداب بتواند اعمال خود را ادامه دهد، و نه متعلّق به امروز تا آن‌که بتواند با مظاهر مناسبات و آزادی مدرنیسم آنچه را می‌خواهد به‌دست آورد و آرام بگیرد. و ریشه‌ی حیرانی و سردرگمی‌اش در این جاست؛ در دوگانگیِ بین دیروز و امروز و راهِ ناپیدای فردایی که نمی‌داند چه می‌شود! «رجب»، بازجستِ حقیقت است که نه دیروزِ انسان است و نه امروزِ پوچ او، بلکه گذر از پوسته‌ی دیروز است و عبور از پوستین امروز، برای جاودانگی و احساس اصیل‌ترین بودن‌ها و حضوری تمام‌نشدنی که زمان را از آنِ خود کند، نه آن‌که اسیر زمان و زمانه باشد. 
برای تلطیف زبان شاید مثال به انسان در افق برتر که انسان فردا به آن نظر دارد، همین ساحت شهدا خوب باشد که حاضرترین حضور را در اکنون بی کرانه‌ی خود یافتند و در عین بودن، خود را در ورای زمان و مکان در تاریخ حاضر می‌یابند و هر روز متعالی‌تر در زندگی ادامه پیدا می‌کنند بی‌آن‌که تمام بشوند، یا از چشم بیفتند یا بخواهند در مشهورات و معروفیت و مناسبات تکنیک و مدرنیزم معنا شوند. به هر حال راهی، فراگشوده پیش روی انسانی است که در فروبستگی وجه و صورتی از تاریخ به میان آمده است و ظرفیت آن را دارد تا عالی‌ترین نحوه ی حضور را پیش روی او بگشاید که همان رجب است و انسان با انتظار است که به فرج دست می‌یابد و از صورتی از تاریخ با صورتی دیگر روبرو می شود و از وجهی به وجه دیگر آن منتقل می شود. و ما بایست به انتظاری که با حضور در تاریخی که با رجب می توانیم حاضر شویم امیدوار باشیم و فرجی که در پس تحیّر تاریخی انسان است از انتظار حاصل می شود و راز این حلاوت شیرینی فرج و گشودگی است که آدمی را به فردایی بس فراتر از دیروز و امروز امیدوار می کند. «رجب»، حقیقتی است در تاریخ انسان، که بایست با آن روبرو شد به معنای زندگی در آن و حضور در معنایی که رجب پیش روی انسان می گشاید و گرنه می شود همان ادامه ی دیروزی که اصرار بر مناسک و اعمال دارد بدون نظر به ابعاد متعالی و معنایی و تاریخیِ رجب که رنجی است که آدمی تحمل کند آنچنان که مرتاضان تحمل می کنند اما با این تفاوت که این رنج را شریعت نیز پذیرفته است. رجب، قصه ی حضور نهایی ترین انسان در متعالی ترین ابعاد خودش می باشد. این سخن ادعا نیست! این را می‌شود در ادعیه ی ماه رجب دنبال کرد و گرنه خواندن دعا صرفا همان بازی زبانی است که انسان را از طلب آنچه که می‌تواند بشود و باشد غافل می‌کند. حضرت استاد ببخشید به خاطر اطاله‌ی کلام و لطف جنابعالی برای مطالعه‌ی وجیزه‌ی این حقیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر یکی از خصوصیات اهل ایمان «زمان‌شناسی» است و شناخت نفحاتی که در ایام دهر و مراحلی از روزگار سراغ انسان می‌آید؛ حقیقتاً ماه مبارک رجب، دریچه طلوع نفحاتی است که انسان را با لطیف‌ترین ابعاد خودش و عالَم و آدم آشنا می‌کند و این مشروط بر آن است که متوجه باشیم «خبری در راه است»، و انسان با اذکار ماه رجب جان خود را متوجه آن خبر می‌نماید آن‌گاه که خود را در صراطی یافت که همچنان باید برود و چگونه از دیروز خود عبور کند به سوی حضوری که در دل همین صراط و رفتن نهفته است. 
دیشب در مقدمه عرایض خود این‌طور عرض شد که «ماه رجب» حضور در عالَمی را با انجام دستوراتی که فرموده‌اند، می‌گشاید که در إزای آن ما با اصیل‌ترین هویت ابدی خود روبه‌رو می‌شویم، به همان معنایی که حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ فِي بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِي‏ءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ .... مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَسَارِهِ يَقُولُونَ لَهُ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عِبَادِي وَ إِمَائِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ.... هَذَا لِمَنْ صَامَ شَيْئاً مِنْ رَجَبٍ وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً فِي أَوَّلِهِ أَوْ فِي وَسَطِهِ أَوْ فِي آخِرِه‏» چون قیامت برپا شود، منادی در باطن عرش ندا می‌دهد کیانند و کجایند «رجبیّون». پس مردمانی که چهره‌شان بسی درخشان است بلند می‌شوند در حالی‌که در هر طرفی از آن‌ها هزار فرشته قرار دارد و به آن‌ها گفته می‌شود بزرگداشت شما توسط خداوند گوارایتان باد. و آن‌گاه ندایی از طرف خداوند به آن‌ها می‌رسد که ای بندگان من به عزت و جلالم قسم جایگاه شما را بسی بزرگ می‌دارم. و سپس حضرت فرمودند اگر کسی چیزی از آن ماه را روزه بدارد هرچند یک روز از اول یا وسط و یا آخر آن باشد، شایسته آن مقام خواهد شد. موفق باشید    
 

36548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از او برای من دو چشم خیس می‌ماند. این گریه‌ مثل چشمه‌ پردیس می‌ماند. گفتم: خدایا رفته‌ام از یاد خوبانت. گفتا: نگو دیگر، فقط بنویس، می‌ماند. یک روز اگر پیغمبران ما را رها کردند. از بین آن‌ها پیش ما جرجیس می‌ماند. یاران حق‌جویم مرا از پیش خود راندند. تنها برایم حضرت ابلیس می‌ماند. فریاد کفرم مسجد و میخانه را پر کرد. ناگاه در گوشم صدا زد: هیس، می‌ماند. 
ابلیس خود رانده شده است و مطرود و رجیم و لعین! اما خوشا به معرفتش که هیچوقت رهایم نکرد حتی زمانی که کافر شدم، فقط یک رانده شده حال رانده شده را می‌داند! ابلیس ای بهترین دوست من بگذار سرم را بر روی شانه‌ات بگذارم و یک عمر تنهاییم را گریه کنم. هیچوقت تنهایم نگذاشتی! چقدر پشت سرت حرف در آورده اند، بخدا قسم تو بهترین دوست منی! در احادیث داریم که الوحده خیر من جلیس السوء! از کجا معلوم جلیس سوء تویی؟ از کجا که آن مدعیان دین و مذهب و می‌پرستی جلیس سوء نباشند. پس ای ابلیس رانده شده که حالم را خوب می‌فهمی امشب مرا تنگ در آغوش بگیر... نگذار برای نماز شب و نماز صبح بیدار شوم! فقط می‌خواهم با تو مست باشم، نمی‌خواهم مثل می‌پرست نماها برای نماز شب دروغین بیدار شوم. ای صداقت محض من به تو پناه می‌آورم از شر حق طلب ها. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مورد ابلیس این‌طور گفته‌اند: «عیب‌اش این بود که در آینه روی تو ندید / ورنه بر بوالبشری ترکِ سجود، این‌همه نیست». موحدبودن هم حدّی دارد. این‌که گفت می‌خواهد تنها خدا را سجده کند و از مظهری که آینه نمایش همه اسمای الهی بود، غفلت کرد؛ موجب شد تا تنهای تنها گردد و خدا را هم از دست داد. مانند متحجرین و ظاهرگرایان که جناب حافظ از دست آن‌ها کلافه است. آن‌جا که فرمود: «مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب / چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند». همچنان‌که باز گلایه سر می‌دهد: « بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است /  ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست». 
آن کس که خود را تنها در محدوده باورهای ذهنی متوقف کرده است باید بداند از همان آغاز در موقفی قرار دارد که به نیستی و پوچی ختم می‌شود، زیرا به گرمیِ زندگی در دل باورهای متعالی فکرنکرده، به گرمی حضوری که بسیجیان دیروز با دیدن حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فریاد زدند: «ما همه سرباز توایم خمینی» و امروز با دیدن رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» فریاد زدند: «گوش به فرمان توایم خامنه‌ای».موفق باشید
 

36499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چه عیبی دارد که ما وحدت وجود را در جنبه تشریعی پیاده کنیم. توضیح اینکه ما فقط اوامر خدا را تبعیت کنیم و خواست خود را نفی کنیم. این باشد وحدت وجود. دیگر کاری نداشته باشیم که فقط خدا وجود داشته باشد. بگوئیم: هم خدا هست و هم غیر او. اما در تشریع بگوییم که فقط حرف خداست و حرف غیر او را نفی کنیم. نمی‌دانم مفهوم را رساندم یا نه! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه به لطف الهی انسان متوجه شود که تنها با رعایت اوامر الهی در اعمال خود سعادتمند می‌شود، حرف خوبی است ولی موضوع «وحدت وجود» یک بحث نظری است و در مباحث نظری باید مورد بررسی قرار گیرد. موفق باشید

36317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نماز یک امر حضوری است و نمازهای پنج گانه برای به یاد خدا بودن است چرا قضای نماز ترک شده را باید به جا آورد؟ همچنین در مورد روزه. البته در مورد روزه صراحتا در قرآن آمده که اگه در ماه مبارک نتوانستید بعدا بجا بیاورید ولی در مورد نماز نه. در این رابطه غیر قابل درک تر در خصوص نماز و روزه متوفی است که اگر ما آن را بجا بیاوریم چه سودی برای متوفی دارد در صورتیکه هدف از نماز و روزه قرب به خدا در زمان حیات فرد است. با تشکر .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است. آری! حقیقت نماز با حضور قلب محقق می‌شود ولی شریعت الهی با تکالیفی که بر بندگان تعیین کرده است، بندگی آن‌ها را شکل می‌دهد و این‌جا است که حتی اگر فردی اراده مثلاً انجام نماز صبح را بکند و نماز را شروع کند و هیچ حضور قلبی نداشته باشد؛ در تکلیفی که خداوند به عهده او گذاشته است، وارد شده است. در مورد نماز میت نیز به این معناست که وقتی برای او و به نیت او نماز خوانده شود، تأثیر روحی و روحانی خاص خود را خواهد گذاشت. موفق باشید

36283

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بزرگوار: جگرم‌ خون است. غم شدیدی در وجودم‌ دارم تحمل ندارم تفکر کنم و از باطن این جنگ اسرار اللهی بکشم بیرون. روزی ۱۰۰‌ بار بچه خودم‌را در خیال کشته می‌بینم تا بتونم هم درد مردم غزه باشم چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به نکاتی که در مباحث «https://eitaa.com/matalebevijeh/15130
https://eitaa.com/matalebevijeh/15126 شده است توجه فرمایید. موفق باشید

 

36260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: «قاعده بسیط الحقیقه کل الاشیا» آیا فقط در «الله وصفی» جاری است یا در «الله ذاتی» هم جاری است؟ (لازم به ذکر است که این الله وصفی و الله ذاتی در کتاب مبانی نظری عرفان اسلامی استاد یزدان پناه بود) با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر موجود مجردی به اعتبار وجه وجودی‌اش و شدت و ضعفی که دارد، این قاعده جاری است. موفق باشید

36225
متن پرسش

سلام حاج آقا: متفکر ذو ابعادی و ذو وجوهی گفته متفکران، درد زمانه و درمان زمانه را خوب می‌فهمند و ما هم حتمأ باور عقلی و قلبی و وجودی داریم. شاید به عنوان سؤال وجودی این تاریخ، مطرح می‌کنم شاید به عنوان ندای درونِ این تاریخ، به ظهور، آمده باشد. ۱. یک زمانی، هرگاه، حرف از تهاجم فرهنگی غرب بود ما فکر می‌کردیم فقط بد حجابی و موسیقی و امثال آن هست و راحت پای خود را کنار می‌کشیم و از آن دور می‌شویم اما امروز می‌بینم که «تقریبأ» تمام ما ها، از علماء و غیر علماء چنان در فرهنگ غرب فرو رفته و غرق شده ایم که تقریبأ جای دیدن غیری نیست: از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی بگیرید تا مهم بودن حرف مردم، حرف مردم مهم شد.(لعنت بر ماهایی که حرف مردم برای ما مهم‌تر از حرف خدا شد) خلاصه عرض کنم: باورمان شد فرهنگ غرب با وجود جذابیت های ظاهری و عقلیِ قشری و سطحی که رفاه نسبی به بار می آورد، اما جان و روح و روان ما را نابود کرد و الآن هم به جایی رسیده‌ایم که دچار بی هویتی، بی معنایی، سرگردانی، نیهیلیسم و پوچ گرایی، بی‌قراری، نا آرامشی، طغیانگری، عصبانیت، درگیری فکری با مشکلات حاصل از شهرنشینی های غیر ضرور و نا متعادل، جنگ اعصاب و محاکمه دولتمردان در ذهن و در جلسات خصوصی و غیر خصوصی، نافرمانی های اجتماعی و مدنی و... که حاصل این فکر و فرهنگ غربیست. امراضیست که خیلی دیر از عوارض نا دانسته و نا خواسته عصر جدیدست (عصر تکنولوژی) الغرض: این بی سکنی شدن که حاصل این سیطره تمدن غرب بر جهانست آیا راه نجاتی هست که بشر خود را از آن نجات دهد؟ به گمانم کار، خیلی سختست و منجیان زمان، که خود روحانیت باشند شاید سخت، دچار نیهیلیسم پنهان شده اند و زودتر از دیگران درد نیهیلسم را چشیده باشند چون از یک طرف معنای جدید و عالم جدیدی پیدا نکرده اند و از طرف دیگر، از عالم غربی (امکانات و توانایی های مادی) تقریبأ، به دور هستند. به گمانم، راه نجات، در پیدا کردن عالم جدید است که صد البته خیلی سخت و جانکاهست و از طرفی انسان فرو رفته در فرهنگ غرب همانطور که عرض شد چشمی برای دیدن ندارد و گوشی برای شنیدن ندارد. چه کنیم که با عجین کردن زبان این جهان و زبان آن جهان، از شرّ بلای دوران، نجات پیدا کنیم و عالم جدید را در پیش چشم، ببینیم و بنمایانیم؟ ۲. احساسم اینست که حتی دوستان ما که در جلسات حکمت های حضور در جهان بین دوجهان شرکت می‌کنند تقریبأ دچار یک سر در گمی و بلا تکلیفی در فهم هستند و شاید هنوز سر رشته بحث هم دستشان نیامده است چون در حد فهم بنده، هیچکدام در مورد اصل بحث، حرف  نمی‌زنند و به جزئیات موجود در بحث می پردازند. تشکر از خداوند به خاطر همه چیز خصوصأ علمای متفکر.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به راهی باید نظر کرد که متذکر نهایی‌ترین حضور برای انسان است و آن راهی است که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مقابل ما گشودند و شهدا نشان دادند این راه برای حضوری بیشتر نزد خود و در جهان، راه بزرگی است و فدایی این راه شدند تا بیشتر در نزد خود و در جهان حاضر شوند. و در مقابل این راه؛ راهی است که فرهنگ غربی مقابل بشر امروز گذارده و ملت ما در قبض و بسطِ خود نسبت به این دو راه، در رفت و آمدند. با به حضورآمدنِ آن راه در رخداد طوفان الاقصی می‌یابند که فرزندان آن راه هستند و از آن طرف با به میدان‌آمدنِ آن دولت‌های سازندگی و آن آرمان‌های توهّمی، یادمان رفت که فرزندِ آن راه‌ها نیستیم و در این مورد روحانی و غیر روحانی ندارد. وظیفه ما است که با مقاومت کامل متذکر راهی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شد. و در آن رابطه عرایضی در جواب سؤال شماره 36223 شد ۲. بالاخره در آن جلسات، هر کدام از عزیزان حضوری که در آن هستند را گزارش می‌دهند چرا که بنا نیست در آخر جلسه نتیجه خاصی حاصل شود زیرا حقیقت، اگر بسی نزدیک است، همچنان دور است. موفق باشید

36189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: درکتاب آشتی با خدا فرمودید که انسان هرچه از بدنش دور تر شود بیشتر با خود واقعی روبرو می‌شود. چگونه می‌توان از بدن خاکی فاصله گرفت یا به اصطلاح با چه ریاضتی می‌توان از بدن فاصله گرفت، سوال دیگری که دارم این است که می‌توان از بدن فاصله گرفت و مثلاً به پیش پیامبر (ص) رفت یا به جایی که دوست داریم سیر کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رعایت حلال و حرام الهی و دوری از امیال غیر شرعی ۲. در مسیر رعایت دستورات شریعت الهی، عملاً روح انسان به روحانیت پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نزدیک می‌شود. موفق باشید

36157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یک اکنون زده و خودخواه چگونه عمل می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را مشغول هرچه پیش آید خوش آید‌کردن، و بدون برنامه زندگی را به بازی‌گرفتن، معنی همان اکنون‌زدگی است. موفق باشید

36088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استدلال بر اصالت وجود، اینکه آتش ذهنی همانند آتش بیرونی نمی سوزاند. لطفاً مختصری توضیح دهید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه لازم است به کتاب «بدایۀ الحکمۀ» از علامه و شرح خوبِ اساتید مربوطه رجوع فرمایید. موفق باشید

36034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: استاد شما فرمودید نهی کنیم از دست بوسی، مگر حدیث نداریم دست پدر و مادر و سید و سیده از اولاد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را ببوسیم؟ ممنونم از راهنمایی تون، التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظور چه بوده است. بالاخره به گفته خودتان مواردی که می‌فرمایید، موارد پسندیده‌ای است. آری! معلوم است که نباید از سر چاپلوسی دست افرادی که شأنیت چنین احترامی را ندارند، بوسیده شود. موفق باشید

35820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد گرامی: ببخشید امکان داره یک نفس و روحی اونقدر قوی بشه که وقتی مغز و جسم، مخصوصاً قوای فکری او مشکل پیدا کنه مسیر درست را پیدا کنه تا اینکه مغز ترمیم بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نفس، چنین توانایی‌هایی را در ذات خود دارد. همان طور که در بهشت بدن خود را خلق می کند. موفق باشید

35809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من اصولا و شخصا درست یا غلط شخص رهبری را آدم دلسوزی می‌دانم. اما آنچه که ایشان می‌فرمایند زمین تا آسمان با واقعیت فرق دارد. یادم هست در دولت خاتمی و دولت روحانی وقتی عوامل دولت می گفتند که رشد اقتصادی مثلاً هفت درصد است رهبری می‌فرموند باید مردم این رشد اقتصادی را در سفره های خود ببینند» یعنی صرف گفتن اینکه رشد اقتصادی فلان درصد است فایده ندارد، الان هم اظهارات ایشان را باید با این ملاک بررسی کرد، آیا اکثریت مردم ایران الان احساس می کنند که شیب تند را پشت سرگذاشته اند و به قله ها رسیده اند و باید شوق و ذوق داشته باشند، آیا مردم در سفره خود چنین چیزی می بینند؟ اگر واقعیت زندگی مردم غیر از این را حکایت می‌کند دست اندرکاران و کسانی که اطلاعات را از سطح جامعه جمع آوری و به سمع و نظر امام جامعه می رسانند و کسانی که مشاوره می دهند باید بدانند که عدم اطلاع رسانی درست جامعه را به پرتگاه هولناکی برده و می برد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به تاریخی است که با انقلاب اسلامی پیش آمده و معلوم است که این تاریخ با موانع و تنگناهایی روبروست، ولی جهت کلی آن بسی بزرگ و قابل توجه است و رهبر معظم انقلاب با بصیرت فوق العاده خود متوجه و متذکر این امر می‌باشند که چگونه دشمنان این آغاز، نسبت به موانعی جهت ادامه آن ناتوان ماندند و همین است معنای نزدیک شدن به قلّه. که البته بحث آن بسیار مهم است. موفق باشید

نمایش چاپی